|
|
«هر دفتر مثنوی مثل یک ایستگاه روحی است که شما در آن تعلیم و آموزش میبینید و آمادهی رفتن به ایستگاه بعد میشوید» (نیکلسون، ۱۳۷۴: ۸۲) «مثنوی کتابی است تعلیمی و درسی در زمینهی عرفان و اصول تصوف و اخلاق و معارف و … که مولانا بیشتر به دلیل همین کتاب شریف، معروف شده است. مثنوی، دریای ژرفی است که در آن میتوان غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت. با اینکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقهالحقیقه سنایی از مهمترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار میرفتند، ولی با ظهور مثنوی مولانا، در مقابل فروغ معارف آن جلوهی کمتری یافتند و در واقع تحتالشعاع آن قرار گرفتند» (زمانی، ۱۳۹۱: ۳۹ مقدمه). مثنوی شامل شش دفتر است که هریک مقدمهای کوتاه دارد. مقدمهی دفترهای اول و دوم و سوم به زبان عربی و دفترهای چهارم و پنجم و ششم به زبان فارسی است. در هر دفتر پس از مقدمه، دیباچهای منظوم وجودارد ؛ دیباچهی دفتر اول ۳۵ بیت، دفتر دوم ۱۱۱ بیت، دفتر سوم ۶۸ بیت، دفتر چهارم ۳۹ بیت، دفتر پنجم ۳۰ بیت و دیباچهی دفتر ششم ۱۲۸ بیت است ؛ شماره ابیات هر دفتر بر اساس کتاب «سرّ نی» زرینکوب به قرار زیر است : دفتر اول ۴۰۰۳ بیت ؛ دفتر دوم : ۳۸۱۰ بیت ؛ دفتر سوم : ۴۸۱۰ بیت ؛ دفتر چهارم : ۳۸۵۵ بیت ؛ دفتر پنجم : ۴۲۳۸ بیت و دفتر ششم : ۴۹۱۶ بیت است که بر روی هم کل اثر مشتمل بر ۲۵۶۳۳ بیت میشود (۱۳۹۰، ج ۱، ۲۲-۲۱). تمام این شش دفتر که طرز آغاز و انجام آن به هیچگونه اثر عظیم دیگر در تمام ادب عرفانی ایران شباهت ندارد، تفسیرگونهای بر همان هجده بیت (نینامه) است؛ مولوی در هجده بیت نینامه، از زبان حال نی و حکایت و شکایتهایی را که نی به زبان رمز از حال خود ترجمان میکند، همان شور و اشتیاقی که هر عارف کامل برای بازگشت به مبدأ خویش نشان میدهد، به بیان میآوردزمانی: ۱۸). ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
پورنامداریان مینویسد : «مثنوی ، کتابی نیست که معانی و طرح و ساختارش مقدم بر وجودش در ذهن آگاه مولوی اندیشیده شده و حضور داشته باشد، بلکه مانند رؤیایی است که وجودش بر تصورش مقدم است و قبل از تحقق نمیتوان وجودش را پیشبینی کرد. رخدادی است که در زبان اتفاق میافتد و اگرچه مقدمه و بسیاری از بخشهای آن توأم با آگاهی است، اما بزودی مهار آن از دست آگاهی خارج میشود و خودمختار شکل وقوع خویش را رقم میزند. این وضع شکلگیری مثنوی که به سبب مقتضیات حاکم بر پدیدآمدن آن، تجربهی وحی را برای مولوی تحقق میبخشد و در غزلهایی از مولوی آن را برجستهتر میکند، عملاً منجر به پدیدآمدن متنی میشود که تفاوت بسیار با الگوی متعارف ارتباط مبتنی بر گویندهی مخاطب و فهم و تجربههای مشترک دارد و ازهمینروی شباهتهایی چند با متن قرآن نیز پیدا میکند» (پورنامداریان، ۱۳۸۸: ۳۲۴). «تجربههای گرانقدر سنایی و عطار در قلمرو شعر تعلیمی و عرفانی پلههای نردبانی بودند که مولوی با عروج از آن شعر تعلیمی و عرفانی را در قرن هفتم به اوج کمالی دستنیافتنی رساند. شور و هیجانات عاطفی که در حدیقهی سنایی حضوری کمرنگ و در مثنویهای عطار حضوری کموبیش ملموس داشتند، در مثنوی مولوی چنان بالا گرفتند که پهنهی مثنوی را سرشار از تپش و جوشش امواج ناآرام و بیقرار خود ساختند» (همان: ۲۵۵). «مثنوی معنوی از جهات بسیار با مثنویهای تعلیمی پیش از خود شباهت دارد؛ تقریباً تمام معانی و اندیشههایی که در مثنوی مطرح شدهاند در مثنوی سنایی و عطار نیز آمدهاند» (همان: ۲۸۴-۲۸۳). «از نظر زبان و بیان نیز حدیقه بسیار فصیحتر و بهقاعدهتر از مثنوی است و ظرافتهای هنری آثار عطار در بسیاری از موارد از مثنوی از چشمانداز زبان ادبی زیباتر است. با این همه اقبال خوانندگان از خاص و عام به مثنوی مولوی بسیار بیشتر از توجه آنان به آثار سنایی و عطار بوده است» (همان) معلومات وسیع مولوی در معارف اسلامی از مختصات سبکی این کتاب است و مثنوی کتابی تمثیلی با زبان سمبولیک است که شیوهی آن حکایت در حکایت است. با اینکه مولوی ابیات مثنوی را به صورت بدیهه میسرود، این ابیات به طرز عجیبی مشتمل بر صنایع بدیع و بیان در شعر هستند و از وسعت فکر مولانا حکایت میکنند. مولوی در مثنوی میکوشد تا همهی مبانی و اصول اولیهی عرفان و تصوف اسلامی را از طلب و عشق گرفته تا مراحل کمال عارف و رسیدن به قرب و معرفت الهی را با تطبیق و تلفیقی از تعلیمات شرع و آیات قرآنی و احادیث، پیش روی مخاطب قرار دهد. افزون بر این مولوی در این کتاب به ذکر اقوال و اعمال منسوب به اهل صوفیه و عرفا و مشایخ بزرگ میپردازد و به همین دلیل کتاب مثنوی معنوی مولوی به عنوان یک اثر تعلیمی در میان صوفیان و اهل خانقاه رواج پیدا میکند. زرینکوب در مورد کتاب مثنوی معتقد است که این کتاب یک کتاب صرف عرفان نظری نیست، بلکه عرفان عملی را نیز میتوان در لابهلای آن مشاهده کرد. «در واقع مثنوی برخلاف آنچه اصحاب شیخ صدرالدین و طالبان عرفان نظری طالب آن بودهاند، کتابی که عرفان نظری را با تعمیق و تدقیقی شایستهی آثاری چون فصوص و فکوک تعلیم کند، نیست؛ حقایق عرفان کشفی و عملی است» (زرینکوب، ۱۳۷۸: ۱۸). ۲-۱-۳-۲- آثار نثر ۲-۱-۳-۲-۱- فیهمافیه این کتاب مجموعهی تقریرات مولاناست که در مجالس خود بیان کرده و پسر او بهاءالدین معروف به سلطانولد یا یکی دیگر از مریدان یادداشت کرده و بدین صورت در آمده است (زمانی، ۱۳۹۱: ۳۸). ۲-۱-۳-۲-۲- مکاتیب این کتاب که به نثر است، مشتمل است بر نامهها و مکتوبات مولانا به معاصرین خود (همان). ۲-۱-۳-۲-۳- مجالس سبعه که در اصل عبارت است از هفت مجلس (خطابه) که جلالالدین در سالهایی که به منبر میرفته، بیان کرده است. تقریباً تمام این مجالس به سالهای پیش از آشنایی مولانا با شمس مربوط میشوند و اهمیت آنها از این جهت است که اندازهی تأثیر شمس را در تحول شخصیت مولانا نشان میدهند (همان). ۲-۱-۴- مثنوی معنوی «مثنوی مولوی داستان مفصّل جداگانهیی دارد که باید در کتب تخصصی جست: عرفان مولوی عرفان خاص خود اوست نه این که اصطلاحات و مضامین عرفانی پیش از خود را تکرار کرده باشد و از این رو نمیتوان از کتب عرفانی دیگر به سراغ او رفت ، بلکه باید از خود مثنوی ابیات او را دریافت و شرح کرد. از این رو شایسته است که اصطلاحات عرفانی این کتاب شریف به معنایی که در خود مثنوی به کار رفته اند (نه در آثار دیگر عرفانی) استخراج و شرح شود. یکی از دلایل این ویژگی، زندگی خود مولویست که پر از تجربههای صمیمیو عاشقانه و عرفانی است. در ورای غالب ابیات و داستانهای مثنوی و به اصطلاح در ژرف ساخت آن، ماجرای پر سوز و گداز او با شمس تبریزی پنهان است. معلومات وسیع او در معارف اسلامیاز مختصات سبکی این کتاب است. حکایتی را شروع میکند و ذهن پربار او فوراً او را از مسیر داستان دور میکند و به طرح مطالب دیگر میکشاند و حکایت دیگری را پیش میکشد. مثنوی کتابی تمثیلی با زبانی سمبلیک است و شیوهی آن «حکایت در حکایت» است. داستانها زنده است و گاهی خود آنها را تفسیر میکند. آن چه مایهی شگفتی است این است که مولوی ابیات را بر بدیهه میسرود و حسام الدین چلبی مینوشت. با این همه زبان کاملاً ادبی است و بطور حیرت آوری مشتمل بر صنایع بدیعی و بیانی است. هیچ شاعری به لحاظ وسعت فکر با مولوی قابل مقایسه نیست.» (شمیسا، ۱۳۸۲ : ۲۳۳-۲۳۲) مثنوی هرچند بظاهر مجموعهیی عرفانی است اما در باطن داستان زندگی مولوی با شمس تبریزی است و سایهی پنهان شمس در پشت سطور غالب ابیات و داستانهای مثنوی حضور دارد و خود مولوی بارها گفته بود که مثنوی هیچ نیست جز داستانِ من و یارانِ من. در مناقب العارفین آمده است که «حضرت مولانا به من فرمود که حکایت آن درویش را که اغصانِ تر را شاخ زر کرد ، در مثنوی ما نخوانده ای؟ چه هر حکایتی و اشارتی که در حدیث دیگران گفته ایم همه وصفِ حالِیارانِ ماست» (افلاکی، ۱۳۶۲، ج۱، ص۱۴۳) « و این است راز حقیقت نمایی مثنوی که این کتاب گرانقدر را مانند یک غزل حافظ مؤثر و در دلها زنده نگاه داشته است، گیرایی آن از آن جاست که خواننده از لابلای داستانها بوی عشق و سوزی واقعی را هنوز بعد از گذشت این همه سال احساس میکند. بعد از مقدمهی مثنوی در آغاز اولین داستان میگوید:
بشنوید ای دوستان این داستان |
|
خود حقیقت نقد حال ماست آن |
(دفتر اول، ب۳۵) و از آغاز به خواننده میگوید که داستان را بر مبنای زندگانی من تأویل و تفسیر کن. حسام الدین از همان آغاز سرایش مثنوی مدام مترصّد است که دربارهی شمس تبریزی سؤال کند و مولوی دوست ندارد صریح و بی پرده سخن گوید :
چون حدیث روی شمس الدین رسید |
|
شمس چارم آسمان سردرکشید |
واجب آیـد چـون کـه آمـد نـام او |
|
شـرح رمـزی گفتن از انعام او |
ایـن نفـس جـان دامنـم برتـافتست |
|
بویِ پیراهانیوسفیافته است |
(همان: ابیات۱۲۵-۱۲۳) حسام میگوید :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[شنبه 1400-09-06] [ 12:22:00 ق.ظ ]
|
|
نقطه کانونی بحث نظری گافمن در کتاب تبلیغات جنسیتی، مفهوم نمایش جنسیت است، بدین معنا که جنسیت در موقعیتهای اجتماعی، از طریق آنچه او نمایش مینامد، بیان میشود. نمایشها نقش آگاهیبخش برای دیگران دارند. نمایشها قسمتی از آن چیزی هستند که ما به عنوان رفتار بیانگرانه بازمیشناسیم و گرایش دارند که انتقال داده و دریافت شوند. در واقع، آنها در زندگی اجتماعی نقش انتقالدهندهی اطلاعات دربارهی هویت اجتماعی، مسلک، نیات و انتظارات هر فرد به افراد دیگر را بازی میکنند. نمایشها در موقعیتهای اجتماعی اجرا میشوند و به نوعی کارکرد بازنمایی گروهبندیهای متعدد مناسبات را دارند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مفهوم نمایش در تحلیل گافمن با مفهوم مناسکی شدن پیوند میخورد، بدین صورت که نمایشها به واسطهی مناسک اجرا میشوند. مناسک میتواند به عنوان اعمال صوری و قراردادیای تعریف شوند که از طریق آنها، هر فرد نظرش را برای دیگران به نمایش میگذارد (سلطانی گردفرامرزی، ۱۳۸۵: ۶۷ – ۶۵). مناسک برای گافمن به این دلیل اصالت دارند که اعتماد ما را به روابط اجتماعی اولیه حفظ مینمایند. آنها برای دیگران فرصتهایی جهت تایید مشروعیت جایگاه ما در ساختار اجتماعی ایجاد میکنند. در مقابل، ما را نیز به همان کار ملزم میسازند. مناسک نوعی سازوکار جایابی است که در آن اکثر فرودستان اجتماعی، سمتهای فرادستان بالاتر از خود را تایید میکنند. حجم شعائر در جامعه، مشروعیت ساختار اجتماعی آن را منعکس میسازد، زیرا احترام مناسکگونهای که به افراد اعطا میشود، نشانهی احترام به نقشهایی است که آنها به خود اختصاص میدهند. از نظر گافمن، مناسک روزمره عبارتند از معیارسازی، مبالغه و سادهسازی زندگی روزمره و کار رسانههای تصویری عبارتند از فرامناسکسازی زندگی روزمره. رسانههای تصویری حتی هیجانانگیزتر از مناسک روزمره، به معیارسازی، مبالغه و سادهسازی زندگی روزمره میپردازند. اگر جنسیت به عنوان روابطی که به گونهای فرهنگی پیرامون جنس استقرار یافته تعریف شود، پس نمایش جنیست به تصاویر قراردادی این روابط باز میگردد (سلطانی گرد فرامرزی، ۱۳۸۵، ۶۷). گافمن ساختار نمایشهای مناسکگونه را به دو نوع متقارن و نامتقارن تقسیم میکند. نخستین نوع، قواعدی را که شامل انتظارات دوسویه است و دومین نوع، قواعدی را که شامل هیچ رابطهی متقابلی نیستند، تبیین میکند. تعارفهای معمولی، نوعاً دو سویه و متقارن هستند، اما سلامهای نظامی این گونه نیستند (منینگ ۱۳۸۰: ۶۴). این تقسیمبندی، موضوع اعتماد و قدرت را وارد بحث گافمن میکند. باید خاطر نشان شود که معنای رفتار غیررسمی نوع دوم با معنای نوع اول متفاوت نیست؛ چون هر دو دربارهی این موضوع هستند که چه کسی کنترل دیگری را در اختیار دارد (همان: ۱۰۵). گافمن، بر اساس این تحلیل، روابط میان دو جنس را سرشار از نمایشها و مناسک نامتقارن میداند، عدم تقارنی که نشان از وجود نابرابری در روابط قدرت زنان و مردان دارد. روابط والد – کودک در نظر گافمن مدلی برای روابط جنسیتی است، زیرا مدلی در دسترس و جهانی از روابط نابرابر، نامتقارن و نامتقابل ارائه میدهد و مناسکی شدن فرمانبری را به بهترین وجه شبیهسازی میکند. گافمن ضمن بحث از روابط والد – کودک، این روابط را اقتصادی و هابزی تلقی میکند و از نادیده گرفته شدن جنبههای گمراه کننده، ستمگرانه و بیاثر اقتدار والدین انتقاد میکند. وی استدلال میکند که روابط والد – کودک، به جهت تحمل تصمیمات اجباری والدین از سوی کودک، در قبال امتیازات داده شده به او ارزش خاصی به عنوان ابزار جهتدهی دانش پژوهان به سوی اهمیت موقعیتهای اجتماعی به عنوان یک سازمان اجتماعی دارد. از نظر گافمن، در روابط والد – کودک آنچه که به عنوان اجازهی جهتدهی و میانجیگری حمایتگرانهی والدین در قبال کودک تعبیر میشود، در واقع نوعی حق سلطه و سیادت را برای والدین ایجاد کرده، رسمیت میبخشد، بدین صورت که والدین از طریق تصمیمگیریها و برنامهریزیهای یکسویه دربارهی نیازها و آیندهی کودک، راهنمایی کردن او، ایجاد واسطه میان او و دنیای بزرگسالان و حمایت از او در برابر واقعیتهای خشن زندگی و جهان، سلطه و سیادت خود را بر کودک اعمال میکنند. در برابر، کودک باید در قبال اشکال مختلف اجازه و امتیاز و حمایت شدن در برابر واقعیتهای خشن زندگی، سلطهی والدین را بپذیرد و به فرمانشان گردن نهد. او مجبور است هزینهی نجات از جدیت را بپردازد و مراقبتهای اجباری والدین را تحمل کند. کودک از طریق اجازهی فیزیکی مورد کنترل قرار میگیرد و با اشکال مختلف رفتار غیرشخصی محکوم میشود. از نظر گافمن، یک شکل مهم از زندگی کودک آن است که کودک برای انجام کارهای شخصی از سوی والدین مورد استثمار قرار میگیرد و حتی والدینش تمایل دارند که او توسط سایر بزرگسالان – اعم از خویشاوند، آشنا و حتی غریبه – به خدمت گرفته شود. به خاطر نیاز والدین به دیگر بزرگسالان، کودک ملزم به ارایه کمک به آنها میباشد. در زندگی انسانی، غالبا مجموعههای اجتماعی بزرگسال بر اساس رابطهی والد – کودک به عنوان پشتوانهی مشترک تجربه، طراحی میشوند. از نظر گافمن، این امر از طریق بیان مناسکی شدهی این رابطهی سلسله مراتبی ظاهر میشود. گافمن ویژگی اصلی روابط شکل گرفته بر اساس رابطهی والد – کودک را وجود کنترل ملایم در آنها میداند. کنترل ملایمی که از طریق اشکال گوناگون اجازه و امتیاز، از سوی والدین بر کودکان تحمیل میشود. در این گونه روابط، معمولا فرادست چیز رایگانی را فارغ از شناسایی پشتیبان آن میدهد و فرودست با نمایشی سرراست از سپاسگزاری، پاسخ میدهد و اگر چنین نکند، پس لااقل تسلیمی اشارهگر به این رابطه و تعریف این موقعیت نشان میدهد. شخص زیردست نشانهای از درماندگی و نیاز را بنا میگذارد و شخص فرادست با خدمتی داوطلبانه، پاسخ میدهد. گافمن روابط جنسیتی را بر اساس مدل روابط والد – فرزند شبیهسازی میکند. او بیان میدارد که در جامعهی ما هرگاه مردی با یک زن یا مردی فرودست - به ویژه جوانتر - سروکار داشته باشد، کاملا احتمال دارد قدری تحقیر فاصلهای بالقوه، اجبار و خصومت، از طریق کاربرد رابطهی والد – کودک اعمال شود که اگر مناسکگونه برخورد کنیم، به این اشاره دارد که زنان همرتبه با مردان فرودست و هر دو همرتبه با کودکان هستند. کم رتبگان ناخوشایند و سرافکنده ممکن است اینها را امتیازات ملایمی بدانند، ولی باید در بیان آشکار نارضایتی خود تجدیدنظر کننند، چون هر که به رابطهی مثبت ادامه میدهد آزاد است تا به سرعت رویهی خود را تغییر دهد و رویهی دیگر قدرتش را نشان دهد. بنابراین گافمن با این استدلال نمایش جنسیت را بیان مناسکی شدهای از سلطهی والدگونهی مردان و فرمانبری کودکوار زنان میداند. از نظر او، نمایشهای جنسیتی در موقعیتهای اجتماعی، نه تنها سلسله مراتب اجتماعی جنسیتی را تثبیت میکنند، بلکه آنها را به وجود میآورند. سبک رفتاری زنان و زنانگی، تصویری تصادفی و بی دلیل را بیان نمیکند، بلکه این نوع بیان، همچنان که دورکیم میگوید، نوعی مراسم سیاسی است؛ مراسمی که موقعیت طبقهی جنسی زنان در ساختار اجتماعی را تثبیت میکند. این مراسم صرفا فرمانبری را بیان نمیکنند، بلکه آن را تا حدی تشکیل میدهند. بنابراین، ما بدان سو سوق داده میشویم که تصویر کل چیزی را که در لحظات برنامهریزی شده رخ میدهد، نه بازتابی از طبیعت متفاوت اشخاص در دو طبقهی جنسی، بلکه بازتابی از حضور مشترک آنها برای شراکت در قرارداد نمایش بدانیم. آنچه اشخاص را به عنوان اعضای طبقهی جنسی مشخص میکند، کفایت و ارادهی آنها به حمایت از یک برنامهی مناسب برای نمایش است، زیرا تنها محتوای این نمایشها طبقات جنسی را مشخص میکند. سلطهی مردان یک نوع سلطهی بسیار ویژه است. و ملاک چنین ادعایی، از نظر گافمن، رابطهی صمیمیت جنسی است که سرشار از روابط مشخصا والدینی و نامتقارن است. حتی نجیبانهترین و عاشقانهترین لحظهها در روابط صمیمانهی جنسی، به سختی میتواند جدا از وضعیتهای عدم تفارن درک شود. لحظاتی که نمایشگر روابط سلطه میان دو جنس است. گافمن با پشتوانهی چنین رویکردی دست به تحلیل مناسبات جنسیتی در تصاویر رسانهای میزند. او با طرح ایدهی فرامناسکی شدن نمایشهای جنسیتی رسانهها، نشان میدهد که چگونه رسانههای تصویری به تفاوتهای جنسیتیای که به گونهای اجتماعی برساخته شدهاند، جنبه ی طبیعی میدهند و از این رو، تصورات قالبی جنسیتی را تحمیل میکنند (داهلبرگ، ۲۰۰۴: ۳). منظور از فرامناسکی شدن نمایشهای جنسیتی در رسانههای تصویری این است که مناسباتی که پیش از این در موقعیتهای اجتماعی مناسکی شدهاند، در رسانههای تصویری دوباره به صورت مناسک در میآیند و در واقع،دگرگونی آنچه بیش از این دگرگون گشته بود اتفاق میافتد. با این پیش زمینهی نظری، گافمن میکوشد برخی از اصول نمایش جنسیتی را بررسی کند. گافمن شش الگوی تصویری از نمایشهای جنسیتی تشخیص داده است که از طریق آنها تفاوتهای میان زن و مرد بازنمایی میشود: ۱) مناسکی شدن فرمانبری: در این حالت، زنان وضعیتی را اتخاذ میکنند که انقیاد آنها را در برابر کنترل دیگران نشان میدهد. از این نظر، زنان بیشتر رفتارهای دلجویانهای همچون لبخند زدن را به نمایش میگذارند و از خود حالتهای ناتوانی بروز میدهند. همچنین، زنان نسبت به مردان حالات لطیفتری را به خود میگیرد، همچون حالات ترس و انحنای ظریف زنانه. از این نظر، زنان غالبا به صورت کاراکترهای لوده و عروسکگونه تصویر میشوند. ۲) اندازهی نسبی: به طور کلی زنان در رسانههای تصویری کوتاهتر از مردان تصویر میشوند و این امر، نماد اقتدار است. فقط هنگامی که مردی از نظر اجتماعی کم رتبهتر از زن باشد، کوتاهتر از او نشان داده میشود. ۳) رتبهبندی کاری: مردان کنشهای دیگران را کنترل میکنند، درحالی که زنان مورد کنترل قرار میگیرند. بنابراین، مردان غالبا در نقشهای مدیریتی تصویر میشوند و به ویژه، در نقشهای شغلی، به زنان آموزش میدهند. زنان بیشتر در حال دریافت کمک از مردان نمایش داده میشوند. این نوع از فرودستی، همچنین هنگامی فعالتر میشود که گروه زنان هدف هستند. مردان کمتر در تصاویر مربوط به مهدکودک یا آشپزخانه نشان داده میشوند یا هنگامی که آنها در این عرصههای زنانه تصویر میشوند، این امر به صورت غیرواقعگرایانه ارائه میشود. ۴) لمس زنانه در تصاویر تبلیغاتی و رسانههای بصری، زنان اشیا را لمس و نوازش میکنند، اما هرگز اشیا را چنگ نمیزنند یا نمیقاپند، در حالی که مردان اشیا را دستکاری میکنند یا به آنها شکل میدهند. مصادیق این امر میتواند در تصاویر به شکل استعمال لذتجویانهی یک محصول، لمس لباسها، نوازش یک بچه و … توسط زنان باشد. مردان در چنین موقعیتهایی نشان داده نمیشوند، بلکه دست مردان صرفا ابزاری است که مردان با آنها محصولات را تولید میکنند، دست شریکی را میگیرند، محاسبه میکنند یا بیسبال بازی میکنند. ۵) عقب نشینی مقبول: زنان غالباً از طریق درگیری روانشناختی از موقعیتهای اجتماعی عقبنشینی میکنند یا کنار نهاده میشوند. بدینگونه که مردان غالبا هدایت کارها را برعهده میگیرند تا زنان را از این موقعیت حذف کنند. زنان بیش از مردان به درگیریهایی داخل میشوند که آنها را به طور روانشناختی از موقعیتهای اجتماعی حذف میکنند. گافمن درگیری و پنهانکاری عاطفی و وابستگی فیزیکی به دیگران را نشانههای این نوع عقبنشینی بر میشمارد که میتواند در تصاویر زنان در رسانهها به صورت از دست دادن کنترل احساسات، اشک ریختن، نخودی خندیدن، پنهان کردن چهره پشت دستان خود از روی ترس، کمرویی، دستپاچگی، یا اضطراب باشد. همچنین، فرد میتواند در پس یک در، یک کتاب، یک شی یا یک مرد پناه گیرد. این گونه نمایشها از آن رو عقبنشینی نام گرفتهاند که فرد دخیل در آنها نسبت به هر کس که در موقعیت حاضر است، عقبنشینی و کنارهگیری میکند. ۶) خانواده زنان غالبا در موقعیتهای خانوادگی و مردان در موقعیتهای بیرون از خانه نشان داده میشوند. هنگامی که خانوادهها روی صحنه ظاهر میشوند، واحد یک موتیف کلیدی است: مبادرت ورزیدن در یک عمل مشارکتی. در این واحد، روابط خاصی میان کودکان و والدینی که به لحاظ جنسی مشابه آنها هستند، ظاهر میشود. طبق مشاهدهی گافمن، در رسانههای تصویری معمولا مردان یا از خانه غایب هستند یا از آن فاصله دارند. فاصله کارکردی ویژه را نشان میدهد: نقش مرد نظارت و حمایت است. پدر در خانه مکان کوچکی دارد، زیرا زمانی طولانی را برای کار در بیرون خانه صرف میکند. این بحث به مسالهی تمایزیابی جنسیتی از طریق نقش اجتماعی مرتبط است. در رسانههای تصویری مردان اغلب در حال انجام دادن کارهای بسیار کوچک درون خانه نشان داده میشوند. او اشاره میکند که این مساله ممکن است به این دلیل باشد که خانه به طور سنتی یک قلمرو زنانه تلقی میشود. از این رو ،گافمن بر این مساله انگشت میگذارد که در فضای خانه مرد به یک فرمانبر تبدیل میشود. در این آلترناتیو، او ممکن است با وظایف زنانه آلوده شود. بنابراین، رسانههای تصویری تمایل دارند که زنان را به عنوان سازندگان خانه نشان دهند، در حالی که مردان فقط در نقش دستیار و کمک کار زنان در آشپزخانه نشان داده میشوند. رسانههای تصویری غالبا این گونه ارائه میکنند که زنان در امور مربوط به پختوپز، نظافت و خرید اقتدار دارند. این امر به جنسیتی شدن حوزهها اشاره دارد که زنان به حوزهی خانه و مردان به حوزهی کار و سیاست در بیرون خانه تعلق دارند (سلطانی گردفرامرزی، ۱۳۸۵: ۷۶- ۶۸). فصل سوم: روش شناسی پژوهش ۳-۱ تعریف عملیاتی با بررسی جایگاه و کارکرد اجتماعی رسانه، این نتیجه به دست آمد که رسانه، در کنار دیگر کارکردهای خود، به بازتولید نظام سلطهی مردسالارانه و تبلیغ گفتمان جنسیتی حاکم بر جامعه، به وسیلهی طرح و اشاعهی کلیشهها و طرحوارههای جنسیتی درونخانوادگی، شخصیتی، اجتماعی و سیاسی و حرفهای در سه سطح فردی، ساختاری و نمادین میپردازد و در نتیجه، در جامعه گونهای هویتسازی جنسیتی انجام میدهد. در این میان، رسانهی تلویزیون، به واسطهی ویژگیهای خاص خود در زمینهی فرهنگسازی برنامهریزی شده و مهار شده، جایگاه و اهمیت خاصی مییابد. در میان برنامههای مختلف تلویزیون نیز، فیلمها و سریالهای تلویزیونی، به واسطهی قدرت تاثیرگذاری مضاعف خود، به دلیل استفاده از ابزار هنر در ارائه دلالتهای صریح و یا تلویحی گفتمان جنسیتی، نقش و کارکردی ویژه مییابند که در مولفههای ششگانهی گافمن (مناسکیشدن فرمانبرداری، اندازهی نسبی، رتبهبندی کاری، لمس زنانه، عقبنشینی مقبول و خانواده) مورد بررسی قرارگرفت. ۳-۲ جامعهی آماری و روش نمونهگیری جامعهی آماری این پژوهش، کلیهی سریالها و مجموعههای تلویزیونی ساخت ایران است که برای اولین بار از شبکههای مختلف صدا و سیما در سال ۱۳۹۱ پخش شدند، به گونهای که کلیهی قسمتهای آن در طول همین سال پخش شده باشند. بر اساس بررسی صورت گرفته، ۲۲ سریال و مجموعهی تلویزیونی واجد شرایط فوق بودند که عبارتند از: آخرین روزهای زمستانی، بایرام، با من حرف بزن، تکیهی بچههای محل ما، تقاطع، حجر بن عدی، خانهی اجارهای، خنده بازار، دزد و پلیس، دختران حوا، رویای گنجشکها، روزهای به یاد ماندنی، راستش را بگو، زمانه، سفر سبز، شاید برای شما هم اتفاق بیافتد، دو طفلان مسلم، غذا حاضر است، قلب، مرد نقرهای، میلیاردر و یک تکه زمین. با توجه به این نکته که تنها راه دستیابی به این مجموعهها، شرکت سروش سیما میباشد و این شرکت برخی از این مجموعهها را به طور کامل ارائه نداده است، لذا از این جامعه، هفت مورد آخرین روزهای زمستان، با من حرف بزن، تکیهی بچههای محله ما، تقاطع، خنده بازار، رویای گنجشکها و شاید برای شما هم اتفاق بیافتد، حذف میشود. همچنین، وجود تم مستند تاریخی در روزهای به یاد ماندنی، حجربن عدی و دو طفلان مسلم، این سه گزینه را نیز حذف میکند. از میان ۱۲ سریال و مجموعهی تلویزیونی باقیمانده، سه سریال دختران حوا، راستش را بگو و میلیاردر به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ۳-۳ واحد ثبت و واحد تحلیل
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
یونست در بطن ماهی پخته شد گر نبودى او مسیح بطن نون
مخلصش را نیست از تسبیح بد حبس و زندانش بدى تا یبعثون[۳۳۲]
۲۳٫ نجات اولیای خدا از عذاب های همهگیر
نجات پیامبر و ولیّ خدا، حضرت لوط(علیه السلام) از عذاب همهگیر از نمونههای شگفتی است که در قرآن کریم بازگو شده است. مخالفان و منکران در دوران اولیا و پیامبران خدا: هماره به دنبال آسیب و کشتن و از بین بردن آنها به هر نحوی بودهاند و تمام ابزار خود را صرف این کار مینمودند اما برگزیدگان الهی بارها از راههای غیر عادی از گزند آنان در امان ماندهاند و یا در عذاب فراگیر بر قومشان به گونه معجزهآسایی نجات یافتهاند. حضرت لوط(علیه السلام) یکی از آنان است که در دیدار بافرشتگان این مژده را دریافت نمود که از نجات خواهد یافت: «فَأَنْجَیْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَه».[۳۳۳]
۲۴٫ تسخیر موجودات
بسیاری از انسانها در ذهنشان هم نمیگنجد که روزی موجودی جز اعضای بدن خویش را برای خود رام نمایند چرا که این کار، امری ناشدنی مینماید. اما برخی اولیای الهی به راحتی، همه یا بخشی از عالم را در در دست قدرت الهی خویش داشتند. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۲۴-۱٫ تسخیر جن
گونه ای دیگر از خارق عادتهای اولیای خدا که در قرآن کریم یادکرد شده، این بود که برخی جنیان نیز بهمانند یک کارگزار امین گوش به فرمان یک ولیّ خدا بودند و برخی از آنها، از سران کشور و حکومت آن ولیّ خدا بودند در حالی که خود، توان بر انجام امور غیر عادی داشتند:«حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِن» عفریت یکی از آنها بود که مدعی توانایی بر آوردن تخت پادشاه سبا در کمتر از نشت و برخاستی بود.[۳۳۴] قدرت زیاده بر تصورى که عفریت از جن به پیشگاه سلیمان پیامبر(علیه السلام) اظهار نمود از شئون احاطهی ملکوتى و استخدام و تسخیر سلیمان پیامبر(علیه السلام) است که به آن عفریت از جن افاضه نموده و به احضار تخت ملکه سبأ واداشت که در ظرف چند ساعت آن را از کشور سبأ (صنعا)، به شهر اورشلیم، پایتخت پادشاهى سلیمان(علیه السلام) بیاورد. با توجه به این نکته، چنانچه عفریت از جن لیاقت و ظرفیت افاضه بیشترى میداشت در کمترین لحظهاى تخت ملکه سبأ را به پیشگاه سلیمان(علیه السلام) حاضر مىنمود همچنانکه آصف، وزیر سلیمان که بخشی از علم کتاب را دارا بود استعداد آن را داشت و در کمترین درنگى دستور او را انجام داد. و بناهای چیرهدستی از جنیان و فروروندگان در دریاها که یکی، جواهر بیاورد و آن یکی ساختمانها بسازد.[۳۳۵] بیشک چنین بنا و ساختمان محراب و تمثال درختان و استخراج لؤلؤ و مرجان از قعر دریا که گروهى از جن درباریان سلیمان(علیه السلام) انجام میدادند گر چه امری خارق عادت می نماید نیز از مقوله موهبت سلیمان پیامبر(علیه السلام) و تسخیر او بوده است.[۳۳۶] در دستگاه حضرت سلیمان(علیه السلام) جنیان نیز میتوانند به عنایت ولایت پیامبر خدا نیروی شگفت مییابند چنانکه عفریت از جنیان نیزدر راستای اجرای دستور حضرت سلیمان(علیه السلام)، چنین ادعایی می کند که تخت ملکه سبأ را پیش از این که نشست و برخاست کنید به حضورتان حاضر می کنم.[۳۳۷] کلام دیگر این ست که: تسخیر شیاطین به معنای تسخیر هر جنى است که بناکنندهی خانههاى بلند و عمارتهاى مستحکم باشند.[۳۳۸]
۲۴-۲٫ تسخیر حیوانات به دست سلیمان(علیه السلام)
امر شگفتآور دیگری که از یک ولیّ خدا، سلیمان نبی(علیه السلام) دیده شد و در قرآن کریم بازگو شده است دانش سخنگویی با پرندگان است: «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْر: به ما زبان مرغان آموختهاند.» همین مرغان هوایی که با یک نگاه، از جای خود میپرند و به شاخهای و یا حتی به سرزمینی دیگر فرار میکنند. بیشک این کار، امری بس اعجازگونه و اعجابآورست و از دست کسی جز داوود و سلیمان(علیهما السلام)، آنان که دستشان در دست خدا بود برخاسته نیست. تعجببرانگیزتر اینکه: پرندگان، از مسخرات سلیمان و در خیل لشکریانش بودند.[۳۳۹] هدهد چونان کارگزاری باهوش در خدمت ولی خدا بود: این پرنده از دور دست گزارشی آن هم درست برایش آورد که خود آگاه نبود و اعجاب برانگیز تر اینکه به گونه ای وضعیت سرزمین سبا را کارشناسانه گزارش میدهد مسائل توحیدی را بررسی کرده و کفر آنها را نمایان میکند که گویا در دانشگاه های سیاسی بر این امر آموزش دیده است و پیامبر خدا دوباره او را به مأموریت بزرگی میفرستد و آن مرغ هموایی، مو به مو انجام میدهد. این چنین کارها همه در اختیار و توان یک ولی خداست که مرتاضان و جادوگران و جن گیران به توحید و کفر کاری ندارند.[۳۴۰]
چون سلیمان را سراپرده زدند جمله مرغان ترک کرده جیک جیک هدهد ایشان پی تقدیس را هدهدی نامه بیاورد و نشان
پیش او مرغان به خدمت آمدند[۳۴۱] با سلیمان گشته اَفْصَح مِن اَخیک[۳۴۲] میگشاید راه صد بلقیس را[۳۴۳] از سلیمان چند حرفی با بیان[۳۴۴]
با مرغان هوا سر و سرّی داشت چرا که خداوند متعال منطقالطیرش داد: منطق الطیران خاقانی صداست منطق الطیر سلیمانی کجاست[۳۴۵] او صدای موران میشنید و سخنانشان را میدانست و یا با فهمیدن سخن مورچگان به خنده درآمد: «… فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها…:… مورى گفت: اى مورچگان به خانههاى خود در آیید تا سلیمان و لشکریانش نادانسته شما را درهم نشکنند… پس [سلیمان] خندان از گفته آن [مورچه] تبسّمى کرد….»
پس سلیمان از دلش آگاه شد آن کسی که بانگ موران بشنود
کز دل او تا دل او راه شد هم فغان سر دوران بشنود[۳۴۶]
۲۴-۳٫ تسخیر کوه توسط حضرت داود(علیه السلام) و نیروی شگرفش
از کارهای شگفت روزگار داود پیامبر(علیه السلام) یکی این بود که کوهها رام او بودند و به دستور او بودند:« سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یُسَبِّحْنَ: کوهها را براى داوود رام ساختیم که با او تسبیح مىگفتند».[۳۴۷]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۱۰-۲ بررسی آبدوستی غشا با آنالیز زاویه تماس
اندازه گیری زاویه تماس کمیتی برای بیان ترشوندگی سطح جامد به وسیله مایع است. هنگامی که یک قطره مایع روی سطح جامد قرار میگیرد تعادل بین تماس سه فاز مایع، جامد و گاز به وجود می آید. به بیان دیگر برای اندازه گیری زاویه تماس طبق رابطه Young داریم: (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
γsv = γsl + γlv cos θY شکل ۲-۷: زوایای لحاظ شده برای اندازهگیری زاویه تماس در رابطه فوق ysv ، ysl و ylv زوایای تماس جامد-گاز، جامد-مایع و مایع-گاز است و زاویه θ زاویه تماس را بیان می کند. همانطور که در شکل۲-۱۰ نشان داده میشود بسته به اینکه اندازه زاویه کوچکتر یا بزرگتر از °۹۰ باشد سطح جامد آبدوست یا آب گریز است؛ در زاویه صفر سطح کاملا خیس میشود به عبارت دیگر زاویه °۹۰ مرز بین آبدوستی و آب گریزی است. شکل ۲-۸: رابطه میان زاویه تماس و آبدوستی برای آنالیز زاویه تماس غشاهای خام تهیه شده از پلیاکریلونیتریل با ۱۶% الیاف ، غشا هیدرولیز شده و اصلاح حرارتی شده و غشا اصلاح شده با ناوذرات تیتانیوم دیاکسید با دو روش خود آرایی و مخلوط کردن در محلول پلیمری انتخاب شدهاند.
۲-۷-۳ بررسی ساختار شیمیایی غشا
عموماً به منظور آنالیز شیمیایی قطعات پلیمری از طیفسنجی مادون قرمز استفاده میشود. این روش میتواند به صورت کیفی، گروه های عاملی ماده را مشخص سازد. در این طیفسنجی اشعه مادون قرمز به نمونه تابانده میشود. مولکولهای مواد با توجه به ساختار شیمیایی خود در این انرژی حرکات خاص مولکولی شامل ارتعاش، خمش و کشش را از خود نشان میدهند که مقدار آن مشخص و مختص یک گروه عاملی است. لذا از روی انرژی بازگشت یافته میتوان گروه عاملی را شناسایی کرد. برای شناسایی کیفی یک نمونه مجهول، نوع گروه های عاملی و پیوندهای موجود در مولکولهای آن، طیف مادون قرمز نمونه را رسم نموده و با مراجعه به جدول مربوطه که موقعیت ارتعاش پیوندهای مختلف و اجسام را نشان میدهند، طول موج یا عدد موج گروه ها و پیوندها را شناسایی میکنند. به منظور بررسی ساختار شیمیایی غشاهای مورد نظر و اطمینان از انجام عمل هیدرولیز بر روی سطح غشا، طیفسنجی مادون قرمز بر روی غشای هیدرولیز شده انجام شده است.
۲-۱۰-۴ طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس(EDX)
EDS یا EDX یک روش تحلیلی است که برای تجزیه و تحلیل ساختاری یا خصوصیات شیمیایی یک نمونه به کار میرود. برای برانگیختن انتشار پرتو ایکس مشخصه از یک نمونه، یک دسته پرتو پر انرژی از ذرات باردار مانند الکترون یا پروتون، و یا یک دسته پرتو ایکس به نمونهی در حال مطالعه متمرکز میشود. یک اتم در درون نمونهی در حالت استراحت، (شامل الکترونهای حالت پایه یا برانگیخته نشده) در سطوح گسستهی انرژی یا لایههای الکترون متصل به هسته است. پرتو اعمال شده ممکن است یک الکترون در پوستهی درونی را تحریک کند و آن را از پوسته خارج سازد، در حالی که باعث ایجاد یک حفره الکترونی در مکان پیشین الکترون میشود. سپس یک الکترون با انرژی بالاتر از یک لایهی بیرونی، حفره را پر میکند و تفاوت انرژی بین لایهی پر انرژی و لایهی کم انرژی میتواند به شکل پرتو ایکس آزاد شود. تعداد و انرژی پرتوهای ایکس ساطع شده از یک نمونه را میتوان به کمک یک طیف سنج پراش انرژی اندازهگیری کرد. از آنجا که انرژی پرتوهای ایکس بیانگر اختلاف انرژی بین دو لایه و همچنین ساختار اتمی عنصری است که از آن ساطع شدهاند، امکان اندازهگیری ترکیب عناصر نمونه را میدهد. در شکل زیر یک نمونه از آنالیز EDX آورده شده است]۷۱٫[ شکل ۲-۹: نمونه ای از آنالیز EDX
گفتار سوم
بحث و نتیجه گیری
مقدمه
غشاهای معرفی شده در فصل دوم بهترتیب تهیه گردیدند و خواص آنها مانند شار، احتباس، وزن مولکولی مجزا شده، ساختار شیمیایی و مورفولوژی مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن در این فصل بیان خواهد شد. اهداف این مطالعه معطوف به تهیه بهترین غشا پلیاکریلو نیتریل با مقاومت مکانیکی مناسب، احتباس پلیاکریلآمید قابل قبول و نیز بهترین شار میباشد. همچنین افزایش شار و خواص ضد گرفتگی غشاهای پلیاکریلو نیتریل تهیه شده در پی افزایش نانوذرات تیتانیوم دیاکسید به دو روش خودآرایی و اختلاط مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این فصل ابتدا به طراحی غشا پلیاکریلو نیتریل اولیه بوسیلهی تغییر غلظت پلیمر پرداخته میشود و به دنبال آن با بهره گرفتن از عملیات شیمیایی هیدرولیز و عملیات فیزیکی حرارتی خواص آنها بهبود بخشیده می شود. در مرحله دوم خواص غشاهای تهیه شده بوسیلهی نانوذرات تیتانیوم دیاکسید ارتقا داده می شود.
۳-۱ ساخت غشا پلیاکریلو نیتریل
عوامل بسیار زیادی در ساخت غشا پلیمری با بهره گرفتن از روش وارونگی فاز، موثر هستند مانند غلظت پلیمر، نوع حلال، غیر حلال، افزودنی و تبخیر سطحی. به طور کلی در تهیه غشاهای پلیمری دو ویژگی اصلی همواره مورد نظر است: (۱) غشا تهیه شده باید استحکام مکانیکی بالایی داشته باشد تا در فشارهای بالای عملیاتی آسیب نبیند؛ (۲) توزیع اندازه جفرات غشا تهیه شده باید مناسب و یکنواخت باشد، تا احتباس قابل قبولی ارائه دهد. در این پروژه پس از بررسی مقاله های متعدد، غشاهای پلیاکریلونیتریل با بهره گرفتن از دیمتیل فرمآمید بهعنوان حلال مناسب، آب بهعنوان غیر حلال و در دسترس و نیز بدون استفاده از افزودنی (عامل حفرهساز) تهیه گردید ]۶۵٫[ غشا پلاکریلو نیتریل به طور ذاتی دارای ساختار متخلخل میباشد که شامل حفرههای بند انگشتی در عرض غشا می شود که در بالا به لایه متراکمتر سطحی و در پایین به منفذهای بسیار بزرگ منتهی میگردد (شکل۳-۱). شکل ۳-۱: وجود بزرگحفرهها در غشا تهیه شده با پلیمر پلیاکریلونیتریل و حلال ]۶۵٫[ از آنجائیکه این لایه در عین تخلخل مناسب دارای مقاومت مکانیکی بسیار خوبی است در تهیه آن معمولاً از عوامل حفرهساز مانند پلیوینیل پیرولیدون یا پلیاتیلن گلایکول استفاده نمیگردد. محلول ریختهگری آن تنها حاوی پلیمر و حلال مناسب میباشد که این امر هزینه پایینتر تولید و نیز پیچیدگی کمتر کل فرایند وارونگی فاز را به دست میدهد]۶۵[. بنابراین در تهیه غشا پلیاکریلو نیتریل اولیه تنها غلظت پلیمر جهت دستیابی به عملکرد قابل قبول از نقطه نظر شار و احتباس پلیاکریلآمید مورد بررسی قرار گرفت. غشاهای پلیمری پلیاکریلونیتریل با ترکیب درصدهای مختلف ۱۴، ۱۶ و ۱۸% وزنی به همراه حلال دیمتیل فرمآمید تهیه شدند، و نتایج شار و احتباس آن پس از اصلاح شیمیایی بوسیله محلول یک مولار سدیم هیدروکسید و ده ثانیه اصلاح حرارتی در ۸۰ درجه سلسیوس در شکل۳-۲ نشان داده شده اند. همانطور که انتظار داشتیم با افزایش غلظت پلیمر در ضخامت فیلم یکسان میزان شار عبوری از غشا کاهش و احتباس پلیاکریلآمید افزایش مییابد. دلیل این امر را میتوان به افزایش فاز غنی از پلیمر و در نتیجه افزایش ضخامت پوسته بالایی غشا دانست که منجر به کاهش تخلخل و نیز کاهش اندازه حفره می شود]۶۶[. شکل ۳-۲: اثر غلظت پلیاکریلو نیتریل بروی شار و احتباس پلیاکریل آمید (غلظت پلیاکریلآمید ppm10، سرعت جریانL/min ۵/۶ و فشار ۳ بار) همانطور که در شکل۳-۲ مشاهده می شود غشا ساخته شده با ۱۴% پلیمر دارای بیشترین مقدار شار و نیز کمترین میزان احتباس میباشد، که این میزان احتباس با توجه به اهداف از پیش تعیین شده مناسب نیست. با افزایش غلظت پلیمر به ۱۶%، میزان احتباس ۶% افزایش و میزان فلاکس ۴۶% کاهش مییابد. اگرچه میزان کاهش شار چشمگیر است اما میزان احتباس در این غلظت ۸/۹۸% میباشد که این مقدار قابل قبول میباشد. در غلظت بالاتر (۱۸%) میزان احتباس تنها به میزان ۳/۰% افزایش مییابد در حالیکه شار ۲۷% کاهش مییابد. بنابراین غشا ساخته شده با غلظت پلیاکریلو نیتریل ۱۶% به عنوان غلظت بهینه انتخاب شد.
۳-۲ اصلاح شیمیایی غشا
از عملیات هیدرلیز، به منظور اصلاح شیمیایی غشا استفاده می شود. هدف تهیه غشا پلیاکریلونیتریل به منظور جداسازی پلیاکریلآمید کاتیونی از پساب کارخانه زغالشویی پروده طبس است و همانطور که در فصل۱ عنوان شد pH پساب بین ۵/۴ و ۵/۷ (با توجه به غلظت پلیمر پلیاکریلآمید) میباشد. از آنجائیکه در این محدوده pH غشا به مرور زمان هیدرولیز میگردد از اینرو به منظور جلوگیری از هیدرولیز در حین فرایند و تغییر ساختار و خواص غشاهای تهیه شده، غشا را در اولین قدم هیدرولیز شیمیایی میشود. در این پروژه از محلول ۱ مولار هیدروکسید سدیم جهت هیدرولیز و تبدیل گروه های سیانید (CN) به گروه های کربوکسیلات (COO-)استفاده شد. مکانیسم این واکنش در شکل۳-۳ نشان داده شده است. در ابتدا گروه سیانید به حدواسط CONH2 تبدیل میگردد و در نهایت به گروه های کربوکسیلات هیدرولیز میشوند. شکل۳-۳: مکانیسم هیدرولیز پلیاکریلو نیتریل در محیط اسیدی و بازی ]۳۸[ گروه های کربوکسیلات نسبت به گروه های سیانید آبدوستتر هستند و در نتیجه سطح غشاهای هیدرولیز شده، آبدوستتر میگردند. علت این امر می تواند به پیوند هیدروژنی گروه های کربوکسیلات با مولکولهای آب در سطح غشا مربوط باشد. همچنین حضور گروه های کربوکسیلات باعث ایجاد پیوند بهتری بین پلیمر پلیاکریلو نیتریل و نانوذرات تیتانیوم دیاکسید می شود که در بخشهای بعدی به آن پرداخته می شود. پارامترهایی مانند pH و زمان هیدرولیز می تواند بر روی ساختار و خواص نهایی غشا موثر باشد. در این مطالعه از هیدروکسید سدیم یک مولار در زمانهای مختلف جهت اصلاح شیمیایی غشا استفاده شده است. غشای ۱۶% پلیاکریلونیتریل در محلول یک مولار هیدروکسید سدیم برای مدت ۶۰ دقیقه کاملاً غوطهور شد. آنالیز طیف سنجی مادون قرمز نشان میدهد در مدت زمان ۶۰ دقیقه گروه های سیانید موجود در ساختار پلیاکریلو نیتریل تا حد زیادی هیدرولیز شده اند. شکلهای۳-۴ و ۳-۵ آنالیز طیف سنجی مادون قرمز برای دو غشای بدون اصلاح شیمیایی و با اصلاح شیمیایی توسط سود ۱ مولار برای مدت ۶۰ دقیقه را نشان میدهد. همانطور که در شکل ملاحظه میشود پیک موجود در ناحیه cm-1 ۱۷۳۱ نشان دهنده ارتعاش کششی گروه کربونیل در زنجیره پلیمری مورد استفاده در غشا است. همچنین پیک در ناحیه cm-1 ۳۶۲۸ نشان دهنده گروه OH اسیدی میباشد. حضور این دو پیک در مجموع نشان دهنده حضور گروه کربوکسیلیک اسید در زنجیره پلیمری است. اگرچه در ساخت غشاهای فوق تا این مرحله از روش های هیدرولیز محیط اسیدی و بازی استفاده نشده است، اما بدلیل عدم خلوص الیاف پلیمری استفاده شده به وضوح حضور گروه های کربوکسیلیک اسید نشان داده شده است. وجود یک پیک تیز در ناحیه cm-12243 نشان دهنده ارتعاش کششی و حضور گسترده گروه های CN میباشد. شکل۳-۴: آنالیز طیف سنج ماون قرمز برای غشا قبل از هیدرولیز شکل۳-۵: آنالیز طیف سنج ماون قرمز برای غشا بعد از هیدرولیز همانطورکه در شکل۳-۵ مشاهده می شود شدت پیک سیانید در cm-1 ۲۲۴۳، پس از هیدرولیز بشدت کاهش مییابد و در مقابل شدت پیک کربونیل در cm-1 ۱۷۳۱ روند افزایشی نشان میدهد. این تغییرات نشان میدهد گروه های سیانید بخوبی در محلول سود هیدرولیز شده اند. با توجه به نتایج کلیه غشاهای ساخته شده برای مدت ۶۰ دقیقه در سود یک مولار غوطهور شدهاند تا عمل هیدرولیز بر روی آنها صورت گیرد. باید توجه نمود که در صورت عدم هیدرولیز غشا پلیاکریلونیتریل در این مرحله پس از ساخت نهایی، غشا تهیه شده در معرض عوامل اسیدی و یا بازی هیدرولیز میگردد و این امر سبب تغییر ساختار و عملکرد غشا می شود.
۳-۳ اصلاح حرارتی غشاهای پلیاکریلو نیتریل
در ادامه اصلاح غشاهای پلیاکریلو نیتریل از روش فیزیکی اصلاح حرارتی استفاده میگردد. این فرایند با توجه به یک مسیری معین برمبنای مراجع موجود انتخاب شده است ]۷۳،۷۴٫[ ابتدا به دمای گذار شیشه ای پلیمر رجوع کرده و آزمایشات را بر مبنای دمای ۹۲ درجه سانتیگراد طراحی مینماییم. بدین صورت که از بازه حرارتی۵۰ تا۹۰ درجه سانتیگراد به منظور اصلاح حرارتی، استفاده می شود. فرایند اصلاح حرارتی بدین صورت میباشد که غشا پلیاکریلو نیتریل ساخته شده پس از هیدرولیز در دمای محیط و زمان عملیاتی مشخص، در حمامی از آب گرم با دمای معین غوطهور می شود. مکانیسم عملیاتی این عملکرد در ادامه به همراه آزمایشات ارزیابی غشایی آورده شده است. برای این منظور آزمایشهای متعددی در دماهای ۵۰ تا ۹۰ درجه سانتی گراد و زمان های ۵ تا ۲۰ ثانیه صورت گرفت.
۳-۴ بررسی عملکرد و ساختار غشا اصلاح شده حرارتی
اصلاح حرارتی هر پلیمر به ساختار شیمیایی آن بستگی دارد .پلیمر پلیاکریلو نیتریل دارای گروه های سیانید میباشند که این گروه ها سبب قطبی شدن این پلیمر گردیدهاند (در این پروژه ابتدا گروه های سیانید به گروه های کربوکسیلیک اسید تبدیل میشوند و سپس اصلاح حرارتی میگردند). زمانیکه اصلاح حرارتی انجام گیرد به سرعت سطح غشا در جهت عمودی منقبض (چروک) میگردد و سبب افزایش دانسیته گروه های سیانید در سطح حفرات شده و در نتیجه سایز حفرات کاهش مییابد و غشا ساختاری انگشتی پیدا می کند ]۷۴،۷۵[ سپس آرام آرام با افزایش دما این گروه ها به هم نزدیک میگردند تا جائیکه در دمای نزدیک به دمای گذار شیشه ای پلیمر و یا زمانهای بالا هیدرولیز، به بیشترین نزدیکی میرسند. در این هنگام، به علت قطبی بودن این گروه ها ممانعت فضایی و دفع دوقطبی افزایش یافته و در نتیجه سبب از هم پاشیدگی حفرات غشا و در نهایت از بین رفتن ساختار غشا میگردد]۷۲[. به این علت است که این غشاها در دمای بیشتر از ۷۰ درجه بلافاصله جمع میشوند. در حقیقت این گروه های سیانید توسط اصلاح حرارتی باعث ایجاد مولکولهای لولهای شکل شده و می توانند به صورت یک ساختار کریستالی منظم قرار بگیرند و مولکولهای قطبی پلیمر پلیاکریلو نیتریل با این عمل بصورت بستههای منظمتر و منسجمتر تبدیل میگردند. شکل۳-۶ شکل گیری حفرههای غشا توسط فرایند غوطهوری فازی و سپس آزمایش اصلاح حرارتی و تاثیر آن برروی شکل حفرات نشان داده شده است شکل ۳-۶: شکل گیری حفرات غشا در پی عملیات حرارتی ]۶۹[ همانطورکه مشاهده میگردد این مکانیسم سبب کاهش سایز حفرهها و در پی آن سبب کاهش شار خروجی و در نهایت دفع مولکولها از طریق مکانیسم غربالگری میگردد. در این مسیر غشاها، بعد از هیدرولیز در حمام آب با دماهای مختلف (۵۰، ۶۰، ۷۰، ۸۰ و ۹۰ درجه سلسیوس) و در زمان ۱۰ ثانیه قرار گرفتند. شکل۳-۷ تغییرات در شار خروجی و میزان احتباس پلیاکریل آمید را نشان میدهد. شکل۳-۷: اثر دمای اصلاح غشا پلی اکریلونیتریل بروی شار و احتباس پلیاکریلآمید(غلظت پلیاکریلآمید ppm10، سرعت جریانL/min ۵/۶ و فشار ۳ بار) همانطور که مشاهده می شود با افزایش دمای اصلاح حرارتی شار عبوری از غشا کاهش و میزان احتباس پلیاکریل آمید افزایش یافته است که علت آن را میتوان انقباض غشا و کوچک شدن حفرههای آن دانست. غشاهای تهیه شده در دماهای پایینتر از ۸۰ درجه سلسیوس به دلیل احتباس زیر ۹۲% مورد قبول نخواهند بود. از اینرو از بین غشاهایی که در دماهای ۸۰ و ۹۰ درجه سلسیوس اصلاح شده اند و احتباس بالای ۹۸% دارند باید یکی به عنوان غشا بهینه معرفی شوند. از آنجائیکه میزان احتباس پلیاکریل آمید افزایش چشمگیری نمییابد با مقایسه شار دو غشا بهترین گزینه را انتخاب میکنیم. همانطورکه از شکل۳-۷ مشخص است با افزایش دمای اصلاح از ۸۰ تا ۹۰ درجه سلسیوس میزان احتباس تنها ۹/۰% افزایش مییابد، درحالیکه میزان شار ۷/۲۲ % کاهش نشان میدهد. بنابراین دمای ۸۰ درجه سلسیوس بهعنوان دمای بهینه جهت اصلاح حرارتی غشای پلیاکریلو نیتریل انتخاب می شود و در ادامه تمامی غشاها در این دما اصلاح میگردند. با توجه به آنچه که مطلوب مطالعه است، دمای ۸۰ درجه سلسیوس به عنوان دمای بهینه برای اصلاح غشا معرفی میشود. زمان اصلاح نیز از عوامل تاثیر گذار بر عملکرد غشا خواهد بود بنابراین باید مدت زمان اصلاح نیز مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور غشاهای تهیه شده پس از هیدرولیز، در زمانهای ۵، ۱۰، ۱۵ و ۲۰ ثانیه در دمای ثابت ۸۰ درجه سلسیوس اصلاح حرارتی گردیدهاند. شکل۳-۸ اثر زمان اصلاح حرارتی را بروی شار و احتباس پلیاکریل آمید نشان میدهد. شکل۳-۸: تغییرات شار و احتباس پلی اکریل آمید در پی تغییرات زمان اصلاح حرارتی (غلظت پلیاکریلآمید ppm10، سرعت جریانL/min ۵/۶ و فشار ۳ بار) با افزایش زمان اصلاح حرارتی میزان شار کاهش و احتباس پلیاکریل آمید افزایش نشان میدهد زیرا با افزایش زمان اصلاح حرارتی، چروکیدگی و جمع شدن زنجیرههای پلیمر روی سطح حفرات غشا افزایش مییابد و در نتیجه حفرههای غشا کوچکتر میشوند. نتایج نشان می دهند پس از زمان ۱۰ ثانیه روند افزایشی احتباس پلیاکریل آمید بسیار کم میگردد و در زمانهای اصلاح بالاتر از آن تنها شار بطور قابل توجهی کاهش مییابد. همانطور که در شکل۳-۸ دیده می شود، از زمان ۱۰ تا ۲۰ ثانیه احتباس تنها ۲/۰ % افزایش میباید در حالیکه شار کاهش چشمگیر ۶% نشان میدهد. بنابراین زمان ۱۰ ثانیه در دمای ۸۰ درجه سلسیوس بهعنوان زمان بهینه اصلاح حرارتی انتخاب میگردد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۷-۱۰-۲ جایگاه بخش های مختلف اقتصادی استان گلستان بخش های اقتصادی در چهار گروه اصلی کشاورزی، صنعت، خدمات و ساختمان تقسیم می شوند. بر اساس آمار منتشر شده در سال ۱۳۸۶ بخش خدمات با ۹۹/۶۰ درصد بیشترین سهم ارزش افزوده از تولید محصول ناخالص داخلی و بخش کشاورزی با ۵۵/۲۴ درصد در رتبه دوم قراردارند . بخش های ساختمان و صنعت به ترتیب با ۹۸/۷ درصد و ۴۸/۶ درصد در رتبه های بعدی قرار دارند . همچنین در سال ۱۳۸۵ در بخش های کشاورزی ، صنعت، خدمات و ساختمان به ترتیب ۶۵/۲۴ ، ۸۲/۶، ۸۲/۶۱ و۷۱/۶ درصد از تولید محصول ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده اند. (شرکت شهرک های صنعتی استان گلستان،۱۳۹۰) صنعت لبنی به طور کلی لبنیات، به شیر و آن دسته از مواد غذایی اطلاق می شود که از شیر تولید می شوند. معمولا ماده اولیه تولید انواع لبنیات، شیر گاو است. اما گاهی از شیر سایر پستانداران همچون بز، گوسفند، گاومیش، شتر و… هم استفاده می شود. از میان فراورده¬های لبنی، شیر پاستوریزه، شیر استرلیزه، پنیر سفید ایرانیUF، ماست پاستوریزه، دوغ بدون گاز و شیر خشک به عنوان دسته محصولات اصلی این صنعت محسوب می شود. ۳۲ واحد صنعتی تولیدکننده فرآورده های لبنی در استان وجود دارد که از این تعداد ۲۴ واحد فعال هستند، جواز ۱۷ واحد صنعتی (۵۳ درصد) از طرف سازمان صنعت، معدن و تجارت و ۱۵ واحد (۴۷ درصد) باقی مانده از طرف سازمان جهاد کشاورزی صادر شده است. علاوه بر این حدود ۱۵ جواز تاسیس صادر شده که پیشرفت فیزیکی ۳ واحد از آنها بیش از ۴۰ درصد است. ظرفیت اسمی تولید انواع فراورده های لبنی ۳۲ واحد فعال و غیرفعال استان ۴۰۶۸۱۴ هزار تن می باشد که ۳ درصد از تولید کل کشور را شامل می شود اولین واحدصنعتی لبنی گلستان در سال ۱۳۶۴ راه اندازی و شروع به تولید فراورده های لبنی نمود. البته بیشترین واحد لبنی در استان گلستان در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد نصب و راه اندازی شده است و مردم از آن تاریخ از محصولات بسته بندی شده لبنی استفاده می کنند. این استان از لحاظ تولید انواع فراورده های لبنی جزء استان های مطرح کشور است بطوریکه با تولید ۳۰۷۷۰ (تن در سال) بستنی (۱۰ درصد تولید بستنی کشور) در رتبه دوم، با تولید ۳۹۸۷۴ (تن در سال) انواع پنیر (۸ درصد تولید پنیر کشور) در رتبه چهارم، با تولید ۵۱۲۵ (تن در سال) کره (۳ درصد تولید کره کشور) در رتبه نهم، با تولید۱۰۷۳۲ (تن در سال) خامه (۳ درصد تولید خامه کشور) در رتبه دهم، با تولید ۱۶۳۲۳۸ (تن در سال) انواع شیر مایع (۲درصد تولید شیر مایع کشور) در رتبه چهاردهم، با تولید ۶۰۰ (تن در سال) کشک (۱ درصد تولید کشک کشور) در رتبه چهاردهم، با تولید ۵۶۱۶۰ (تن در سال) انواع ماست (۲ درصد تولید ماست کشور) در رتبه پانزدهم و با تولید ۵۶۱۳۵ انواع دوغ (۲ درصد تولید دوغ کشور) در رتبه هفدهم در سطح کشور قرار دارد. بر اساس آمار ارائه شده از طرف سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت استان در سال ۱۳۹۱، ظرفیت جذب شیر خام کلیه واحدهای صنعتی استان ۷۲۹۵۲۷ تن می باشد. از این مقدار سهم واحدهای صنعتی فعال ۶۷۳۵۷۷ تن است. نسبت ظرفیت اسمی جذب شیر واحد های لبنی به تولید شیر خام استان ۱۴۰% (درصد) بوده است. این استان از سا از مجموع ۳۲ واحد لبنی، ۲۸ واحد لبنی گلستان(۸۷ درصد) در داخل ۱۱ (یازده) شهرک یا ناحیه صنعتی مستقر می باشند که ۱۰ (ده) شهرک و ناحیه صنعتی که ۲۷ (بیست و هفت) واحد لبنی در آنها مستقر هستند دارای تصفیه خانه مرکزی فاضلاب می باشندلهای قبل نیز ازجمله استان هایی محسوب می شده است که ظرفیت سازی در آن بیشتر از تولید شیر خام است. صنایع شیر و فراورده های لبنی در استان گلستان به توجه به مزیت های دامپروری این استان به عنوان یکی از صنایع با مزیت نسبی مناسب مورد توجه قرار دارد. صنعت فرش دستباف قالی بافی به عنوان یکی از مهمترین شاخه¬های صنایع دستی زنان ترکمن مطرح بوده است که تقربیا ۹۰ درصد از زنان روستایی ترکمن به این هنر اشتغال دارند. قدیمی ترین سند فعالیت هنرمندان صنعت فرش در این استان به قبل از سال ۱۳۱۶ توسط پیرجان حاجی آق آتابای در شهر گنبد می رسد که در این هنر صنعت پیشرو بوده است. شایان ذکر است که در آن سالها فرش بافی در استان کاملا سنتی بوده است. در این راستا می توان به محدودیت هایی اعم از عدم تنوع رنگی، نامرغوب بودن مواد اولیه، محدود بودن نقوش، حضور کمرنگ زنان در برنامه های ترویجی و اجتماعی اشاره نمود. این محدودیت ها از حدود سالهای ۱۳۵۰ به بعد باعث رکود بازار قالی ترکمن شده است. عمده فعالیت در گذشته بر روی بافت قالی و قالیچه در منطقه گنبد و کلاله بوده، که این روند تا به امروز ادامه دارد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حمایت وزارت جهاد سازندگی، صنعت ومعدن، کمیته امداد، زنان به تشکیل تعاونی های تولیدی فرش در این منطقه پرداختند. تغییراتی که در این خصوص صورت گرفته شامل: در اختیار گذاشتن مواد اولیه و بازاریابی مناسب محصولات، تبدیل دارهای چوبی به فلزی، متفاوت بودن طرح، رنگ، تراکم گره و ابعادفرش که نتیجه آن افزایش درآمد و ارتقاء سطح زندگی بوده است که باعث رشد و توسعه این هنر صنعت گردیدند، میتوان اشاره نمود . اولین تعاونی روستایی فعال در استان نیز در سال ۱۳۶۷ در کلاله بوده است. در استان گلستان نیز با روی کار آمدن آموزشگاه های فنی و حرفه ای و آموزش های غیر رسمی و سیاست گذاری دولت در زمینه حمایت بافندگان در بخش بیمه قالی بافی، بافندگان این منطقه را به سمت تابلو بافی سوق داده و بافت فرش با سایز های مختلف کمرنگ تر شده است . . بیش از ۸۰% بافندگان در شهرهای گرگان، مینودشت، علی آباد، کردکوی، بندرگز، گنبد در آموزشگاه های خود به کار تابلو فرش اشتغال دارند. گبه در استان گلستان بیش از ۲۰ سال است که بافته می شود. اغلب دارای طرح و نقش ساده و با توجه به سلیقه و طرح و نقشه مشتری بافته می شود. بیش از ۵۰ % تولیدات این منطقه گبه می باشد و گبه های ریز بافت که اغلب تک پود هستند و فقط ۱۰ % از تولیدات گبه ۲پود بافته میشوند اغلب در گنبد تولید می شود . فرش های تولیدی گلستان با نام فرش های مناطق دیگر در بازار های اروپا صادر می شود . بافت گبه به علت ساده بافت بودن بسیار آسان بوده و به همین علت نیرو های جوان نیز به بافت این دستبافت مشغول می باشند. میزان بافت این فرش در هر ماه توسط ۱ بافنده یک تا دو متر مربع می باشد و در آمد متوسط یک بافنده ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان می باشد . با توجه به نقشه استان و پراکندگی بافندگان و واحدهای تولیدی فرش میتوان گفت گنبد با داشتن بیشترین سهم در تولیدات سهم به سزایی در صنعت فرش استان ایفا مینماید. فرش نائین و فرش قشقایی از انواع دیگر فرش های دستباف این استان هستند که کاملا سفارشی بوده و از رویسلیقه مشتری و بازاریابی انجام می شود. صنایع دستی صنایع دستی به آن گروه از صنایع گفته می شود که مهارت، ذوق و بینش انسان در آن نقش اساسی دارد. صنایع دستی ریشه هایی عمیق و استوار در اعتقادات، باورها، آداب، عادات، رسوم، سنن و در مجموع فرهنگ معنوی هر جامعه دارد. علی رغم تاثیر فوق العاده سنت ها و رسوم منطقه ایی در صنایع دستی اما تعریف مشخص و معینی به عنوان یک استاندارد از آن چه صنایع دستی نامیده می شود نمی توان بدست داد و این نشان دهنده وسعت و تنوع صنایع دستی در کشور است. از جمله ویژگی هایی که صنایع دستی را از گذشته تاکنون مهم و قابل تامل جلوه داده می توان به عدم نیاز به فناوری سنگین و گران قیمت، حضور خلاق انسان به طور مستقیم و اثر عاطفی هنرمند بر محصول، داشتن بار فرهنگی به طوری که یک محصول را در سایر نقاط جهان به سفیری گویا و سخنگویی بی زبان تبدیل می کند، عدم نیاز به کارشناس خارجی ، قابلیت احیاء ، ایجاد و رونق در مناطق روستایی و… اشاره نمود استان گلستان سابقه های دیرینه در تولید صنایع دستی کشور دارد. در این میان اهالی دشت گرگان از گذشته ای دور دارای صنایع دستی بوده که با آن هم احتیاجات خویش را رفع می کرد و هم مازاد آن را برای فروش به بازارها عرضه می داشته اند. از جمله صنایع دستی منطقه، صنایعدستی ترکمن می باشد که در نوع خود با ارزش و معروف است.به طور کلی تا سال ۱۳۷۷ تعداد ۵۷۴ کارگاه شناسایی شده که برای ۴۶۵ کارگاه کارت شناسایی صادر شده است که از کل کارتهای صادر شده تعداد ۲۴۵ فقره توسط جهاد سازندگی و ۲۲۰ فقره توسط مدیریت صنایع دستی استان صادر شده است. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
رشته های صنایع دستی موجود در استان: جاجیم بافی- نمد مالی- ساخت زیورآلات ترکمن- نوار بافی کتول- پلاس بافی- رنگرزی طبیعی- سوزن دوزی ترکمن- ابریشم بافی- البسه محلی- سفالگری- نواربافی ترکمن- ساز سازی سنتی- گلیم بافی کاشی سنتی- حکاکی نقاشی- معرق برگ- معرق کاری- منبت کاری- معرق منبت- رودوزی های سنتی- طلا سازی و… صنعت پرورش طیور استان گلستان با تولید سالانه حدود ۲۵هزارتن تخم مرغ و ۵۷هزار تن گوشت مرغ یکی از قطب های مهم صنعت طیور کشور به شمار میرود. براساس آمار، این استان ۱/۳درصد تخم مرغ و۶/۴درصد گوشت مرغ کشور را تامین میکند. با مصرف سرانه ۹/۸کیلوگرم تخممرغ و ۱۸/۲کیلوگرم گوشت مرغ، صنعت طیور به عنوان یکی از بخشهای مهم سرمایهگذاری در کشور اهمیت وافری یافته است. گلستان با دارا بودن ۱۱واحد پرورش مرغ تخمگذار و تولید بیش از دو میلیون قطعه یکی از تولیدکنندگان تخممرغ محسوب میشود. در کشور تولید مرغ از ۲۸۰ هزار تن در سال ۱۳۸۰ به ۲ میلیون تن در سال ۱۳۹۰ رسیده است و استان گلستان در حال حاضر ظرفیتی بالغ بر ۲ میلیون جوجه در طی یک دوره پرورش در ۹۹۶ واحد پرورشی خود را دارد و هم اکنون در استان به طور میانگین بین ۸ میلیون تا ۱۰ میلیون قطعه توان جوجه ریزی انجام می شود. بر اساس آمارهای موجود سرانه مصرف گوشت مرغ در ایران سالانه ۲۴ کیلوگرم و در جهان ۱۲ کیلوگرم است و این نشان می دهد که صنعت پرورش طیور در کشور ما نقش مهمی در تغذیه جامعه دارد و به عبارتی جایگزین گوشت قرمز، ماهی بعضی دیگر از پروتئین های مورد نیاز مصرف کنندگان است. صنعت ادوات کشاورزی تاریخچه صنعت ادوات کشاورزی در استان گلستان را می توان در آهنگری و گرایش مردم منطقه به صنایع مرتبط با آهن آلات جستجو کرد . سابقه فعالیت در این بخش در استان گلستان بسیار زیاد است. در زمان های قدیم آهنگران ادوات کشاورزی سنتی می ساختند و از حدود یک قرن پیش آهنگری به شکل قدیمی ( به کمک کوره، سنگ و سوهان ) انجام می گرفت. آهنگران این استان اقدام به ساخت وسایل و ادوات کشاورزی می کردند. با توجه به پتانسیل بالقوه این منطقه که حجم زیادی از زمین های آن به کشاورزی اختصاص داشت و نیز تمرکز گونه های مختلف محصولات کشاورزی ، آهنگران به فکر تولید ادوات کشاورزی بهتر ، جهت بهبود فعالیت های کشاورزی افتادند تا بتوانند جوابگوی نیاز مصزف کنندگان باشند . صنعت در حال حاضر نزدیک به ۴۷۰ واحد در ساخت تجهیزاتی نظیر روتیواتور ، رتوتیلر، خرمن کوب، قطعات کمباین و انواع شفز ( دنباله بندی ها) قابل نصب روی تراکتور و ترایلر و محصولات متنوع دیگر فعالیت دارند. صنعت آرد گندم استان گلستان از نظر کیفی و میزان دارا بودن گلوتن به اقرار کارشناسان خبره این امر به عنوان با کیفیت ترین گندم کشور شناخته می شود و استان گلستان را از این منظر می توان به عنوان پایتخت کیفی گندم کشور معرفی کرد . با بهره گرفتن از سیلو های استاندارد و انبارهای مکانیزه که توسط بخش خصوصی و دولتی درقالب نهضت سیلوسازی دراستان ساخته شده است کیفیت ذخیره سازی گندم نیز افزایش قابل توجهی یافته است و گلستان از این منظر در سطح کشور دارای جایگاه ممتازی می باشد. استفاده نشدن از ظرفیت واقعی کارخانجات از مهمترین مشکلات فراروی این بخش است که باید با برنامه ریزی مناسب رفع شود. اکنون یک سوم کارخانجات کشور در استانهای مازندران و گلستان وجود دارد و ۳۰ کارخانه با سهمیه ماهیانه ۱۶ هزار تن آرد در منطقه فعال است که از این تعداد پنج کارخانه در سطح کشور بهترین هستند. سهمیه آرد کارخانجات استان در ماه ۱۶ هزار تن است که در این ماه ۱۳ هزار تن تعیین شد و این مقدار ظرف چهار روز تولید می شود. در حال حاضر ۸۰ درصد گندم استان گلستان به صورت خام از استان خارج می شود در صورتی که ۳۰ کارخانه آرد در سطح استان وجود دارد که هر یک با ظرفیت چهار تا ۱۰ هزار تن در ماه می توانند گندم آرد کنند. قریباً از سال ۱۳۸۶ کارخانجات آرد استان مرتباً در جریان آزادسازی قریب الوقوع تولید وتوزیع آرد قرار می گرفتند و شرکت غله استان به صورت مکرر کارخانجات آرد را برای ورود به عرصه بسیار جدیدی از تولید آرد آماده می نمود وبه دنبال همین امر کارخانجات تقریباً با آمادگی کامل تهدیدهای پیش آمده را به بهترین فرصت برای در دست گرفتن تولید حداقل ۲۰% از آرد کشور تبدیل کرده اند. ۱۱-۲ جمع بندی در این فصل ابتدا ادبیات مربوط به خوشه های صنعتی مطرح شده است. تعاریف و مفاهیم مربوط به خوشه ها توسط نویسندگان مختلف ذکر گردید.ویژگی مشترک تعاریف خوشه شامل : تمرکز در یک منطقه جغرافیایی،وجود ارتباط درون بنگاه های عضو، وجود رقابت بین اعضا، همکاری بین بنگاه ها، کارایی جمعی، پیدایش خدمات تخصصی و … می باشد. عناصر خوشه های صنعتی، فرایند تشکیل آن و نتایج حاصل از آن ذکر شده است. انواع خوشه های صنعتی مطرح شده است. سپس به بررسی خوشه های صنعتی در کشور های کمتر توسعه یافته پرداخته ایم. در ادامه به مرور پیشینه پژوهش و مدل ها و شاخص های مطرح شده در زمینه خوشه صنعتی پرداخته شده است و از ادبیات ذکر شده شاخص هایی برای تشکیل خوشه شناسایی شده است که جدول آن در این فصل موجود می باشد.به کمک این شاخص ها ،مولفه های مورد نظر پژوهش مشخص و معرفی شده است. پس از آن صنایع کوچک و متوسط و نقش آنها در توسعه صنعتی و وضعیت بنگاه های کوچک و متوسط در ایران مطرح شده است. در انتهای این پژوهش که به ارزیابی قابلیت و اولویت خوشه های صنعتی استان گلستان پرداخته شده است، صنایعی از استان که برای رتبه بندی در نظر گرفته شده است، معرفی شده است. فصل سوم روش شناسی پژوهش ۱-۳ مقدمه انسانها به طور فطری علاقهمند به کسب شناخت و اطلاعات جدید هستند. این علاقهمندی ناشی از نیاز و تلاش برای یافتن راه حل های مناسب به منظور رفع نیاز و همچنین ناشی از کنجکاوی بشر میباشد. از طرف دیگر، علم زاده و بارقه ناگهانی بلوغ و اندیشه یک یا چندین دانشمند معدود نیست، بلکه کوششی آگاهانه، منظم و در عین حال نهادی و سازمانیافته است، تا به حل مسأله، یا دشواری ذهنی یا عملی نائل آید. چنین خصلتی، علم را با دیگر نهادها و ارزشهای اجتماعی پیوندی مستحکم میزند. بیتردید، توسعه کمی و کیفی جوامع، همگی مرهون تصمیمسازیها و تصمیمگیریها بر پایه تحقیقات علمی است. از این رو، مدتها این نظر و تلقی حاکم بوده است که نوآوریهای تکنولوژیک از درون خود پیشرفتهای علمی نشأت میگیرند. به عبارت دیگر، روند و جهت پیشرفت علوم و تحقیقات تا حدود زیادی تابع عوامل درونی است (خاکی،۱۳۸۷). دست یابی به اهداف اصلی پژوهش، با روش صحیح امکان پذیر خواهد بود. روش شناسی به مجموعه ای به هم پیوسته از قواعد، اصول، ابزارها، راه های معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دست یابی به راه حل مشکلات در رشته ای از دانش اطلاق می گردد( خاکی ،۱۳۸۳). این فصل با فرایند اجرایی پژوهش آغاز می شود سپس جامعه و نمونه و نحوه گرد آوری اطلاعات بیان شده و در نهایت با بیان متدولوژی و نحوه و ابزار تجزیه و تحلیل داده های خاتمه پیدا می کند. ۲-۳ فرایند اجرایی پژوهش فرایند اجرایی پزوهش در نمودار ۳-۱ نشان داده شده است. همچنین خلاصهای از مراحل اصلی پژوهش، نحوه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و دستاورد مورد انتظار در هر مرحله از پژوهش، در جدول شماره ۳-۱ خلاصه شده است. لازم به ذکر است که هر یک از مراحل کلی مشخص شده در نمودار خود به مراحل دیگری تقسیم میگردند
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(۱-۲-۵ﭼﺎﻟﺶ اﻧﺮژی ﻣﺴﺌﻠﮥ اﻧﺮژی ﯾﮑﯽ از آوردﮔﺎه ﻫﺎی ﻣﻬﻢ ﭼﺎﻟﺶ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺰ ﺑﺮای ﭘﮑﻦ در ﻋﺮﺻﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﻮد. ﺗﺎﻣﯿﻦ اﻧﺮژی ﺑﺮای اﻗﺘﺼﺎد در ﺣﺎل ﮔﺬار ﭼﯿﻦ از ﭼﻨﺎن اﻫﻤﯿﺘﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮد ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ اﺳﺘﺮاﺗﮋی دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ اﻣﻨﯿﺖ اﻧﺮژی ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ دﻏﺪﻏﻪ ﻫﺎی ذﻫﻨﯽ دوﻟﺘﻤﺮدان اﯾﻦ ﮐﺸﻮر و از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﺷﮑﻞ دﻫﻨﺪه ﺑﻪ رﻓﺘﺎر اﻧﺎن در ﻋﺮﺻﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ. ﺗﻼش ﭼﯿﻦ ﺑﺮای ورود ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻋﻄﺶ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر را ﺑﺮای دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺮژی ﭼﻨﺎن اﻓﺰون ﮐﺮده ﺑﻮد ﮐﻪ ﻃﯽ ﭼﻨﺪ ﺳﺎل، ﺣﺠﻢ واردات ﻧﻔﺖ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﯿﺶ از ۴۰ درﺻﺪ رﺷﺪ داﺷﺖ و اﯾﻦ وﻟﻊ ﺑﺮای اﻧﺮژی ﻫﻤﭽﻮن ﺗﻼش اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﺮای دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﺑﺎزارﻫﺎی ﺟﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﺣﺪود ﺑﺴﯿﺎری رﻓﺘﺎر ﭘﮑﻦ در ﻋﺮﺻﻪ ﻧﻈﺎم ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ و ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﺎ ﻗﺪرت ﻫﺎی ﺑﺰرگ دﯾﮕﺮی ﻫﻤﭽﻮن اﻣﺮﯾﮑﺎ را در ﻋﺮﺻﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﮑﻞ ﻣﯽ داد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻔﺖ ﺧﯿﺰ ﺟﻬﺎن از اﻣﺮﯾﮑﺎی ﻻﺗﯿﻦ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺗﺎ ﺳﻮدان از ﮐﺸﻮرﻫﺎی آﺳﯿﺎی ﻣﯿﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﭘﮑﻦ ﺑﺎﺷﺪ. (وردی ﻧﮋاد و دﯾﮕﺮان، ۱۳۸۹، ص(۳۵۱ ﭼﯿﺰی ﮐﻪ از دﯾﺪ دﻧﯿﺎی ﻏﺮب ﭘﻨﻬﺎن ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ و ﺣﺴﺎﺳﯿﺖ واﺷﻨﮕﺘﻦ و اروﭘﺎ را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺑﺎزﯾﮕﺮان ﺳﻨﺘﯽ اﯾﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﺮ ﻣﯽ اﻧﮕﯿﺨﺖ. در واﻗﻊ ﻧﯿﺎز ﻣﻔﺮط ﭼﯿﻦ ﺑﻪ اﻧﺮژی در ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﻮاﻗﻊ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺒﺐ ﻣﯽ ﮔﺮدﯾﺪ در ﻋﺮﺻﻪ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر از ﻻک ﻣﺤﺎﻓﻈﻪ ﮐﺎراﻧﻪ ﺧﻮد ﺧﺎرج و ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻠﻨﯽ در ﺑﺮاﺑﺮ اﻣﺮﯾﮑﺎ ﻋﺮض اﻧﺪام ﻧﻤﺎﯾﺪ. اﻧﭽﻨﺎﻧﮑﻪ اﯾﻦ اﻣﺮ را ﻣﯽ ﺗﻮان ﺑﻪ وﺿﻮح در اواﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺻﺪام ﺣﺴﯿﻦ و رژﯾﻢ ﺑﻌﺜﯽ ﻋﺮاق ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻧﻤﻮد. ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻓﻨﺎوری ﭼﯿﻦ ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻓﺮا ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﻣﺼﺮف اﻧﺮزی اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﻣﯽ اﻓﺰود، ﭼﻨﺎﻧﮑﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس واﺣﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ داﺧﻠﯽ ﻣﯿﺰان ان ۵ ﺑﺮاﺑﺮ آﻟﻤﺎن و ژاﭘﻦ ﺑﻮد. از اﯾﻦ رو رﺷﺪ ﻣﺴﺘﻤﺮ اﻗﺘﺼﺎد ﭼﯿﻦ واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر را ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﻄﻤﺌﻦ اﻧﺮژی و اﻓﺰاﯾﺶ واردات در ﭘﯽ داﺷﺖ. ﺑﮕﻮﻧﻪ ای ﮐﻪ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻦ دﯾﮕﺮ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺻﻨﻌﺘﯽ ﻣﻘﺎم دوم وارد ﮐﻨﻨﺪه ﻧﻔﺖ ﭘﺲ از اﻣﺮﯾﮑﺎ را ﺑﻪ ﺧﻮد اﺧﺘﺼﺎص داد و ﺑﺮآوردﻫﺎی اﻧﺠﺎم ﺷﺪه ﺣﺎﮐﯽ از ان ﺑﻮد ﮐﻪ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر را ﺗﺎ ﺳﺎل ۲۰۳۰ ﺑﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻦ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ وارد ﮐﻨﻨﺪه ﻧﻔﺖ در ﺟﻬﺎن ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد. (ﻫﻤﺎن) از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﯿﻦ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻣﯿﺰان ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی در اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ارﺗﺒﺎط ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺰدﯾﮏ وﺟﻮد داﺷﺖ و ﺑﻪ ازای ﻫﺮ ﯾﮏ درﺻﺪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎﯾﺪ ﻧﯿﻢ ﺗﺎ ﯾﮏ و ﻧﯿﻢ درﺻﺪ ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی اﻓﺰوده ﻣﯽ ﺷﺪ اداﻣﻪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﭼﯿﻦ ﻫﻤﭽﻨﺎن ﺑﺮ ﻣﯿﺰان ﻧﯿﺎز اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﻪ واردات ﻧﻔﺖ ﻣﯽ اﻓﺰود، ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺎس ﺗﻠﻘﯽ واﺷﻨﮕﺘﻦ و ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﯽ ان ﺑﻮد ﮐﻪ ﻧﻔﺖ و ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺮژی ﻫﻢ ﭘﺎﺷﻨﻪ آﺷﯿﻞ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﯽ آﯾﺪ و ﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺤﺪود اﻧﺮژی در ﺟﻬﺎن ﯾﮑﯽ از اﺻﻠﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻋﻮاﻣﻞ درﮔﯿﺮی و ﺗﻀﺎد ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﻗﻠﻤﺪاد ﻣﯽ ﺷﻮد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﮐﻤﯿﺴﯿﻮن ﺑﺮرﺳﯽ اﻣﻨﯿﺖ و اﻗﺘﺼﺎد ﭼﯿﻦ و آﻣﺮﯾﮑﺎ اﻋﻼم ﮐﺮد ﭼﯿﻦ ﺑﺰرگ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﯿﺎزش ﺑﻪ ﻧﻔﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ از ﻫﻤﯿﻦ روی ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻔﺖ دﻧﯿﺎ ﻓﺸﺎر وارد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﻓﺸﺎر در آﯾﻨﺪه اﻓﺰاﯾﺶ ﺧﻮاﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺟﺎی را ﺑﺮ اﻣﺮﯾﮑﺎ و ذﺧﺎﯾﺮ آن ﺗﻨﮓ ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد. (وردی ﻧﮋاد و دﯾﮕﺮان، ۱۳۸۹، ص(۳۵۳ از اﯾﻦ روی اﻓﺰاﯾﺶ ﺷﺪﯾﺪ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﻔﺖ و دﯾﮕﺮ اﻧﺮژی ﻫﺎی ﻓﺴﯿﻠﯽ در ﺳﺎل ۲۰۰۷ و اداﻣﻪ اﯾﻦ روﻧﺪ ﺑﺮای ﻫﺮ دو ﻃﺮف زﻧﮓ ﻫﺎی ﻫﺸﺪار دﻫﺪﻧﺪه را ﺑﻪ ﺻﺪا در اورد و ﺑﺎر دﯾﮕﺮ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻧﻔﺖ ﺧﯿﺰ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ دارای ﻧﻔﺖ و اﻧﺮژی ﺑﻪ ﺑﺰرﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺼﺮف ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن آن ﮔﻮﺷﺰد ﮐﺮد. از ﻫﻤﯿﻦ روی اﮔﺮ ﭼﻪ ﺑﺎزﻫﺎی اﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﺎ ﭘﻨﺪار ﺗﺴﻠﻂ ﺑﺮ ﻧﻔﺖ اﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻟﺸﮑﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺧﻠﯿﺞ ﻓﺎرس و ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻋﺮاق را ﺑﻪ ﺟﺎن ﺧﺮﯾﺪﻧﺪ وﻟﯽ ﻫﻤﻮاره ﭼﻮن ﮔﺮﮔﯽ ﻫﺮاﺳﻨﺎک ﻧﮕﺮان ﭘﮑﻦ ﺑﻮدﻧﺪ. اﻟﺒﺘﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻣﻬﻢ را از ﻧﻈﺮ دور داﺷﺖ ﮐﻪ واﻗﻌﻪ ۱۱ ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ اﮔﺮ ﭼﻪ در زﻣﯿﻨﻪ اﻧﺮژی ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﭼﯿﻦ ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎﺧﺖ وﻟﯽ ﺑﺎ ﻣﺘﻤﺮﮐﺰ ﺷﺪن ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺎخ ﺳﻔﯿﺪ ﺑﺮ روی ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ و ﻣﺴﺎﺋﻞ آن، ﺗﻮﺟﻪ اﻣﺮﯾﮑﺎ از ﺧﻄﺮ اژدﻫﺎی زرد ﺗﺎ ﺣﺪ زﯾﺎدی دور ﺷﺪ و اﯾﻦ ﺧﻮد ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﻮد ﺑﺮای ﭘﮑﻦ، ﭼﯿﺰی ﮐﻪ ﭼﯿﻦ ﺑﯿﺶ از ﻫﺰ ﭼﯿﺰ ﺑﻪ آن ﻧﯿﺎز دارد. (۲-۲-۵ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﯾﻪ اﺧﺘﻼف اﯾﻦ دوﻟﺖ ﺑﺎ ﮐﺸﻮرﻫﺎی دﯾﮕﺮ و ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎی ﻏﯿﺮ دوﻟﺘﯽ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﻮده و اﯾﻦ ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﻄﻪ ﺿﻌﻒ ﻫﺎی ﭼﯿﻦ در ﻋﺮﺻﻪ داﺧﻠﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎﯾﯽ ﻧﻈﯿﺮ وزارت ﺧﺎرﺟﻪ آﻣﺮﯾﮑﺎ، ﺳﺎزﻣﺎن ﻋﻔﻮ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ و ﺳﺎزﻣﺎن دﯾﺪه ﺑﺎن ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ دوﻟﺖ ﭼﯿﻦ را ﺑﻪ ﻣﺘﻬﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺪود ﮐﺮدن آزادی ﺑﯿﺎن، ﺟﻨﺒﺶ و ﻣﺬﻫﺐ ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﭼﯿﻨﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. دوﻟﺖ ﭼﯿﻦ اﻣﺎ از ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮔﺴﺘﺮده ﺗﺮ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺣﻘﻮق ﺳﯿﺎﺳﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﻮده و ﻫﻤﻪ در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﻠﯽ و ﺳﻄﺢ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺸﻮر ﺑﺎﺷﺪ. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ ﭼﯿﻦ ادﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﺣﺎل ﺑﻬﺒﻮد اﺳﺖ. اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﺎرﻫﺎ و ﺑﺎرﻫﺎ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﮐﺮده اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ اش ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﺑﻠﮑﻪ اﺻﻮل ﭼﻬﺎرﮔﺎﻧﻪ ﮐﺎردﯾﻨﺎل را ﻧﯿﺰ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﺮده اﺳﺖ. از ﺟﻬﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ اﺻﻮل ﭼﻬﺎرﮔﺎﻧﻪ ﮐﺎردﯾﻨﺎل ﺑﺎﻻﺗﺮ از ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی اﺳﺖ ﻣﺮدم ﭼﯿﻦ ﺑﺎ اﻃﺎﻋﺖ از اﯾﻦ اﺻﻮل ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻫﻤﻪ ﺣﻘﻮق ﺷﻬﺮوﻧﺪی ﭼﯿﻦ ﻟﺬت ﺑﺒﺮﻧﺪ، ﺑﺎ . (Pines, 1998:334) ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﺣﺎل ﺑﺴﯿﺎری از ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎی ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮی ﻧﺎرﺿﺎﯾﺘﯽ ﺧﻮد را از وﺿﻌﯿﺖ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﭼﯿﻦ اﻋﻼم ﻣﯽ ﺑﺤﺚ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ در ﭼﯿﻦ ﺷﺎﻣﻞ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺠﺎزات اﻋﺪام، ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺗﮏ ﻓﺮزﻧﺪی، ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎی ﺣﻤﺎﯾﺖ از آزادی ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت و ﻣﺬﻫﺐ اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻢ ﺗﺮﯾﻦ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺗﺒﺘﯿﻬﺎ و ﮐﻤﺒﻮد ﻗﻮاﻧﯿﻦ و ﭘﺮوﺗﮑﻞ زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی ﻧﮕﺮاﻧﯽ، ﮐﻤﺒﻮد ﺣﻖ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﺑﺮای داﺷﺘﻦ ﻗﻮه ﻗﻀﺎﺋﯿﻪ ﻣﺴﺘﻘﻞ، ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ و اﺳﺘﻘﻼل روﻧﺪ دادرﺳﯽ اﺳﺖ. ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی ﻧﮕﺮاﻧﯽ ﮐﻤﺒﻮد ﺣﻘﻮق ﮐﺎرﮔﺮان، ﻋﺪم وﺟﻮد اﺗﺤﺎدﯾﻪ ﮐﺎرﮔﺮی ﻣﺴﺘﻘﻞ و ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻋﻠﯿﻪ ﮐﺎرﮔﺮان روﺳﺘﺎﯾﯽ و اﻗﻠﯿﺖ ﻫﺎی ﻗﻮﻣﯽ اﺳﺖ. در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎی ﻧﮕﺮاﻧﯽ، ﻓﻘﺪان آزادی ﻣﺬﻫﺒﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣﺴﺎﺋﻠﯽ ﻫﻤﭽﻮن درﮔﯿﺮی دوﻟﺖ ﺑﺎ ﻣﺴﯿﺤﯿﺎن، ﺑﻮداﺋﯿﺎن ﺗﺒﺖ و ﮔﺮوه ﻓﺎﻟﻮن ﮔﻮﻧﮓ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻗﺎﺑﻞ (ibid).ﻣﺸﺎﻫﺪه اﺳﺖ آزادی ﺑﯿﺎن: اﮔﺮ ﭼﻪ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺎﺳﯽ ۱۹۸۲ آزادی ﺑﯿﺎن را ﺗﻀﻤﯿﻦ ﮐﺮده اﺳﺖ اﻣﺎ دوﻟﺖ ﭼﯿﻦ اﻏﻠﺐ ﺑﺎ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ اﺑﺰارﻫﺎﯾﯽ ﻫﻤﭽﻮن ﺗﻼش ﺑﺮای ﺑﺮاﻧﺪازی ﺣﮑﻮﻣﺖ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﺗﻤﺎﻣﯿﺖ دوﻟﺖ ﺑﻪ دﺳﺘﮕﯿﺮی و زﻧﺪاﻧﯽ ﮐﺮدن ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺘﻘﺪ دوﻟﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﯽ ﭘﺮدازد. دوﻟﺖ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﺪت در ﺳﺎﻧﺴﻮر اﺧﺒﺎر از ﻃﺮﯾﻖ اداره ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ ﭼﯿﻦ دﺧﯿﻞ اﺳﺖ، ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﺠﻮزی از ﻟﺤﺎظ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. آزادی ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت: ﻣﻨﺘﻘﺪان ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﮐﻪ دوﻟﺖ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ وﻋﺪه ﻫﺎی ﺧﻮد در زﻣﯿﻨﻪ ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺷﺮاﯾﻂ ﺑﺮای آزادی ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻋﻤﻞ ﻧﮑﺮده اﺳﺖ. ﺧﺎﻧﻪ آزادی در ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺎﻻﻧﻪ آزادی ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت، ﭼﯿﻦ را از ﻟﺤﺎظ آزادی ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﮐﺸﻮر آزادی ﻧﺪاﻧﺴﺖ. ﻣﻨﺘﻘﺪان ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﮐﻨﺘﺮل رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ از ﻃﺮﯾﻖ اداره ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ، ﻧﻈﺎرت ﺷﺪﯾﺪ و ﻣﺠﺎزات ﺑﺮای ﻣﺘﺨﻠﻔﺎن ﺣﺘﯽ ﻗﺒﻞ از اﻧﺘﺸﺎر ﻣﻮارد ﺳﺎﻧﺴﻮر ﺻﻮرت ﻣﯽ ﮔﯿﺮد. آزادی ﻣﺬﻫﺒﯽ: ﻃﯽ اﻧﻘﻼب ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺑﻪ ﺧﺼﻮص ﻣﺒﺎرزات رخ داده در اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻫﻤﻪ ﮔﺮاﯾﺸﺎت ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺗﺤﺖ ﻓﺸﺎر ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺴﯿﺎری از ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻫﺎی ﻣﺬﻫﺒﯽ وﯾﺮان ﺷﺪ. از آن زﻣﺎن ﺗﻼش ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﺗﻌﻤﯿﺮ و ﺑﺎزﺳﺎزی اﻣﺎﮐﻦ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ اﻟﺒﺘﻪ از ﻧﻈﺮ دوﻟﺖ ﻫﺎی دﯾﮕﺮ و ﺑﻪ ﺧﺼﻮص اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﭼﻨﺪان اﻣﯿﺪوار ﮐﻨﻨﺪه و ﺛﻤﺮﺑﺨﺶ ﻧﺒﻮده اﺳﺖ. اﻋﻀﺎی ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ ﺑﺮ ﻃﺒﻖ ﻗﻮاﻋﺪ ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺑﻪ ﺑﯽ ﺧﺪاﯾﯽ اﻋﺘﻘﺎد داﺷﺘﻪ (ibid).ﺑﺎﺷﻨﺪ، اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺴﯿﺎری از اﻋﻀﺎی ﺣﺰب ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﺼﻮﺻﯽ ﻧﻘﺾ اﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ (۳-۲-۵ﻋﺪم ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﭼﯿﻦ ﭼﯿﻦ اﻣﺮوزی در ﻧﻈﺮ اول ﺷﺎﯾﺪ ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﻣﻄﺮح ﺷﺪن ﺑﻌﻨﻮان اﺑﺮ ﻗﺪرت ﺟﺪﯾﺪی ﮐﻪ از ﻟﺤﺎظ ﻣﺎدی ﯾﮏ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ در ﺣﺎل رﺷﺪ را ﺑﺎ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه دارد، داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. در ﭘﺸﺖ اﯾﻦ اﻗﺘﺼﺎد در ﺣﺎل ﮔﺴﺘﺮش، ﻣﺪرﻧﯿﺰه ﺳﺎزی ﻧﯿﺮوﻫﺎ و اﻣﮑﺎﻧﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ارﺗﻘﺎی ﯾﮏ ﻧﯿﺮوی ﺑﺎزدارﻧﺪه ﻫﺴﺘﻪ ای ﻧﯿﺰ وﺟﻮد دارد. اﮔﺮ ﭼﻪ ﭼﯿﻦ ﻫﻨﻮز ﺑﻪ آن ﺣﺪ از ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﯾﮏ اﺑﺮﻗﺪرت ﻣﺴﻠﻂ ﻧﺮﺳﯿﺪه اﺳﺖ اﻣﺎ روﻧﺪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی اﯾﻦ ﮐﺸﻮر، روﯾﺎی ﺗﺒﺪﯾﻞ آن را ﺑﻪ ﯾﮏ اﺑﺮﻗﺪرت ﺑﺰرگ را ﻣﻄﺮح ﮐﺮده اﺳﺖ. در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﻣﻮاﻧﻊ زﯾﺎدی وﺟﻮد دارﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻊ از ارﺗﻘﺎی ﻗﺪرت و ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی ﭼﯿﻦ در ﺳﻄﺢ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. از ﻟﺤﺎظ داﺧﻠﯽ اﺟﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻦ ﭼﯿﻨﯿﺎن ﺑﺮای ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﮕﺎه ﻗﺪرت ﺑﺮﺗﺮ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ وﺟﻮد ﻧﺪارد. و ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽ رﺳﺪ ﮐﻪ ﭼﯿﻦ آﻣﺎدﮔﯽ اﯾﻔﺎی ﻧﻘﺶ ﯾﮏ اﺑﺮﻗﺪرت را ﻧﺪارد. .از ﯾﮏ ﻃﺮف ﻣﻠﯽ ﮔﺮاﯾﺎن ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﭼﯿﻦ ﻏﺮور ورزﯾﺪه و اﺷﺘﯿﺎق ﺑﻪ ﺣﺼﻮل (Zhang, 2009: 4) ﻣﺠﺪد وﺿﻌﯿﺖ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ دارﻧﺪ و از آن ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راﻫﯽ ﺑﺮای ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺧﺎﻃﺮه ﺗﻠﺦ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﮏ ﻗﺮن ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯾﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل رﻓﺘﺎر ﭼﯿﻦ ﻧﺸﺎن ﻣﯽ دﻫﺪ ﮐﻪ ﻓﻌﻼ ﺗﻤﺎﯾﻠﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ ﮔﺮاﯾﺶ ﻫﺎی ﻣﻠﯽ ﮔﺮاﯾﺎن از ﺧﻮد ﻧﺸﺎن ﻧﻤﯽ دﻫﺪ و اﻟﺒﺘﻪ ﮔﺎم ﺑﺮداﺷﺘﻦ در اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺘﻀﻤﻦ ﻋﺮض اﻧﺪام در ﺑﺮاﺑﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﮕﺎن و اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺤﺮﮐﺎت ﻧﻈﺎﻣﯽ و ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﺷﺪت از ان اﺟﺘﻨﺎب ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ وارد اﯾﻦ . ﺑﻨﺎﺑﺮ اﯾﻦ ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻫﻨﻮز ﮔﺮاﯾﺶ و (ibid)ﻣﺴﯿﺮ ﺷﻮد از ازﺗﻘﺎی ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی اﻗﺘﺼﺎدی ﺧﻮد ﺑﺎز ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺻﻮل دﻧﮓ ﺷﯿﺎﺋﻮﭘﯿﻨﮓ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﭼﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪی ﻫﺎ و ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﻫﺎی ﺧﻮد را ﻣﺨﻔﯽ ﻧﮕﺎه داﺷﺘﻪ و ﻋﻠﻨﯽ ﻧﮑﻨﺪ، در ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﻤﺮدان ﭼﯿﻨﯽ وﺟﻮد دارد. ﭼﯿﻦ ﻫﯿﭻ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻣﻨﺴﺠﻢ و ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺑﺮای اﺑﺮﻗﺪرت ﺷﺪن و دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﺮﺗﺮ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﺪارد و در درﺟﻪ اول ﺑﻪ ﺣﻔﻆ ﺛﺒﺎت و اﻧﺴﺠﺎم داﺧﻠﯽ ﺧﻮد اﻫﻤﯿﺖ ﻣﯽ دﻫﺪ. در ﺑﻌﺪ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻋﻤﺪه دﯾﮕﺮی ﮐﻪ وﺟﻮد دارد اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﻦ ﻣﺘﺤﺪ ﭘﺎﯾﺪار و داﺋﻤﯽ ﮐﻪ دارای ﻗﺪرت ﺑﺎﺷﺪ را ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎل ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﺮده و ﻧﺪارد. رواﺑﻂ ﺑﺎ روﺳﯿﻪ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ رژﯾﻢ ﻫﺎی اﻗﺘﺪارﮔﺮای دو ﻃﺮف ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺎﺑﻞ اﺗﮑﺎ ﻧﯿﺴﺖ و در رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﻪ دﯾﺪه ﺗﺮدﯾﺪ ﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد. ﻫﺮ دو ﻣﺨﺎﻟﻒ اﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ و در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﻫﺮ دو از ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻨﺪ، ﭼﺮا ﮐﻪ از ﻟﺤﺎظ ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻫﺮ دو ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ و راﻏﺒﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻀﺎﻫﺎی اﻃﺮاﻓﺸﺎن را ﮐﻨﺘﺮل و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﮐﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﮐﻤﺒﻮد ﻣﺘﺤﺪ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ (Jintao, 2005: 77).ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﺑﯽ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﯿﺰ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ ﮐﺴﺐ ﻗﺪرت ﺑﺮﺗﺮ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ را ﻧﺪارد آﯾﺎ ﭼﯿﻦ ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺮای اﯾﻔﺎی ﻧﻘﺶ رﻫﺒﺮ ﺟﻬﺎن را دارا ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؟ در ﯾﮏ ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﺗﻮان ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ از ﻟﯿﺒﺮاﻟﯿﺴﻢ اﻗﺘﺼﺎدی و و ﻣﺤﺎﻓﻈﻪ ﮐﺎری ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺗﺸﮑﯿﻞ دﻫﻨﺪه ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻧﻈﺮ ﺑﺴﯿﺎری از ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﺟﻬﺎن و از ﺟﻤﻠﻪ ﮐﺸﻮرﻫﺎی ﻏﺮﺑﯽ ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮل ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ (زﯾﺮا در ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺷﮑﻞ ﻟﯿﺒﺮاﻟﯿﺴﺘﯽ اﻗﺘﺼﺎد ﺑﺎ اﻗﺘﺪار ﮔﺮای ﺳﯿﺎﺳﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮرد). ﺑﻨﺎﺑﺮ اﯾﻦ دﯾﺪﮔﺎه ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭼﯿﻦ ﺗﺎ ﺣﺪودی ﻣﻨﻔﯽ و ﻏﯿﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد اﺳﺖ. ﭼﯿﻦ ﺑﻪ اﯾﻦ دﻟﯿﻞ ﮐﻪ در ﻋﺮﺻﻪ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻪ اﺻﻼﺣﺎت ﻋﻤﯿﻘﯽ ﻧﺒﻮده و ﺑﺎ ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺘﯽ در ﺣﺎل ﺗﻼش ﺑﺮای ارﺗﻘﺎی ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺧﻮد اﺳﺖ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ زﯾﺎدی ﮐﻪ ﺑﺮای ﻣﺮدم ﺧﻮﯾﺶ ﺑﻪ وﺟﻮد آورده در اﻧﻈﺎر ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻟﯿﺎﻗﺖ و ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ ﻗﺪرت ﺑﺮﺗﺮ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﻮدن را داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. . ﺗﺎ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭼﯿﻦ دارای ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺘﯽ اﺳﺖ ، ﻣﻌﻠﻮم ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از اﯾﻦ ﻣﻌﻀﻞ ﻓﺮار ﮐﺮده و آﻣﺎده اﯾﻔﺎی ﯾﮏ ﻧﻘﺶ ﻣﻮﺛﺮ (Buzan, 2001: 13).ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺼﻞ ﺷﺸﻢ: ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی ﻧﻈﺎم ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ از وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ؛ وﺟﻮد رواﺑﻂ ﻣﺘﻌﺪد و ﻣﺘﺪاﺧﻞ ﺑﺎ اﻟﮕﻮﻫﺎی درﻫﻢ ﺗﻨﯿﺪه ﮐﺸﺎﮐﺶ و ﻫﻤﮑﺎری، وﺟﻮد ﺑﺎزﯾﮕﺮان ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﺘﻨﻮع و اﻫﻤﯿﺖ ﺑﯿﺶ از ﭘﯿﺶ ﻣﺴﺎﺋﻞ اﻗﺘﺼﺎدی از وﯾﮋﮔﯽﻫﺎی ﺑﺎرز ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﮔﺮ ﭼﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻗﺪرت ﺣﮑﺎﯾﺖ از ﺑﺮﺗﺮی اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه دارد اﻣﺎ در ﮐﻨﺎر آن، ﻗﻄﺐﻫﺎی ﻗﺪرت دﯾﮕﺮی ﻧﻈﯿﺮ اﺗﺤﺎدﯾﮥ اروﭘﺎ و ﭼﯿﻦ ﻧﯿﺰ ﺣﻀﻮر دارﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻮﯾﮋه در دﻫﮥ اﺧﯿﺮ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ﻗﺎﺑﻞ ﻣﻼﺣﻈﻪ- ای در ﺣﻞ و ﻓﺼﻞ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻪاﻧﺪ. در اﯾﻦ ﻣﯿﺎن ﺧﯿﺰش ﭼﯿﻦ و ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ روزاﻓﺰون آن ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان رواﺑﻂ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ را ﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﻠﺐ ﮐﺮده اﺳﺖ. ﻫﻢ اﮐﻨﻮن ﭼﯿﻦ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ از ﻗﺪرتﻫﺎی ﺑﺰرگ ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ واﺳﻄﮥ ﺗﻮان اﻗﺘﺼﺎدی ﺧﯿﺮه ﮐﻨﻨﺪه ﺧﻮد، ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ارﺗﻘﺎء ﻗﺪرت ﭼﺎﻧﻪزﻧﯽ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺧﻮﯾﺶ ﻧﯿﺰ ﺑﭙﺮدازد. اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﺑﺮﻧﺎﻣﮥ اﺻﻼﺣﺎت اﻗﺘﺼﺎدی ﺧﻮد را در ﺳﺎل ۱۹۷۸ آﻏﺎز ﻧﻤﻮد و ﺗﻮاﻧﺴﺖ در ﮐﻤﺘﺮ از ﺳﯽ و ﭘﻨﺞ ﺳﺎل ﺑﻪ ﭼﻬﺎرﻣﯿﻦ اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎن ﺑﺎ ﻣﺘﻮﺳﻂ ﻧﺮخ رﺷﺪ ۹/۷ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ داﺧﻠﯽ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮد. دﻧﮓ ﺷﯿﺎﺋﻮﭘﯿﻨﮓ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻓﺮدی ﮐﻪ رﻫﺒﺮی اﺻﻼﺣﺎت ﭼﯿﻦ را در دﺳﺖ داﺷﺖ، اﺻﻼح در داﺧﻞ و ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ را ﻣﮑﻤﻞ و ﻣﻘﻮم ﻫﻢ ﻣﯽداﻧﺴﺖ. او ﺑﺮ ﺧﻼف ﻣﺎﺋﻮ (و ﺑﺎ درس ﮔﺮﻓﺘﻦ از ﺗﺠﺮﺑﮥ دوران وی) ﮐﻪ ﺑﻨﯿﺎد دوﻟﺖ اﻧﻘﻼﺑﯽ را ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ آﻣﺮﯾﮑﺎ و در ﻣﻘﺎﻃﻌﯽ ﺷﻮروی از ﯾﮏ ﺳﻮ و ﭘﯿﺎده ﺳﺎزی ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺒﮥ ﻣﺎرﮐﺴﯿﺴﻢ در داﺧﻞ ﻗﺮار داده ﺑﻮد، ﻼﺣﺎتاﺻ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺎزار ﻣﺤﻮر و ﻧﯿﺰ ﮔﺸﺎﯾﺶ درﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺟﻬﺎن ﺧﺎرج و ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﯽ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﯽ ﻣﺴﺎﻟﻤﺖ آﻣﯿﺰ ﺑﺎ دﻧﯿﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪداری را ﻣﺒﻨﺎی ﺑﺎزﺳﺎزی ﻧﻈﺎم ﺑﺮآورده از اﻧﻘﻼب ﻗﺮار داد. ﻧﻈﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ زﻋﻢ وی، اﮔﺮ در اﯾﻦ ﻣﺴﯿﺮ ﻗﺮار ﻧﻤﯽﮔﺮﻓﺖ ﺳﺮاﻧﺠﺎﻣﯽ ﺟﺰ زوال ﻧﺪاﺷﺖ. اﻣﺮوزه ﮔﺴﺘﺮش ارﺗﺒﺎﻃﺎت و ﺗﺒﺎدل اﻃﻼﻋﺎت و ﺗﻨﻮع ﺑﺎزﯾﮕﺮان دوﻟﺘﯽ و ﻏﯿﺮ دوﻟﺘﯽ در ﻋﺮﺻﮥ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ، ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺳﯿﺎﺳﺖ داﺧﻠﯽ و ﺧﺎرﺟﯽ را ﻣﺸﮑﻞ ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﺑﮕﻮﻧﻪای ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺷﺮاﯾﻂ داﺧﻠﯽ واﺣﺪﻫﺎ در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﻣﺸﯽ ﺳﯿﺎﺳﺖﺧﺎرﺟﯽ آﻧﻬﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ دارد. وﯾﮋﮔﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎری و ﺷﯿﻮه ﮐﺎر ﻧﻈﺎم ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﮕﻮﻧﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ-ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ اﺗﺨﺎذ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت و ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺰاری ، ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ و اﻫﺪاف ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ راﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﺪ، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﮐﻪ ﺳﯿﺎﺳﺘﻬﺎی ﻣﺰﺑﻮر ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ اﻧﻌﮑﺎﺳﯽ از ﺧﻮاﺳﺘﻪﻫﺎ و ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻧﯿﺰ ﻧﻈﺎمﻫﺎی ﻓﺮﻋﯽ ﻫﻤﭽﻮن اﺣﺰاب ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﮔﺮوﻫﻬﺎی ﻣﺘﻌﺪد، ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﺻﻨﻔﯽ و رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی ﺟﻤﻌﯽ ﺑﺎﺷﺪ. در واﻗﻊ ﮐﺎر اﺻﻠﯽ اﯾﻦ ﻧﻬﺎدﻫﺎ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﺑﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖ و ﺗﻠﻔﯿﻖ ﻣﯿﺎن ﺗﻘﺎﺿﺎﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع و ﻣﺘﻌﺎرﺿﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ از ﺳﻮی ﮔﺮوﻫﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻣﻄﺮح ﻣﯽﺷﻮد . ﺳﺎﺧﺘﺎر داﺧﻠﯽ در ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻫﺪفﻫﺎی ﺳﺎزﻧﺪه ﻧﻘﺶ ﻗﺎﻃﻊ داﺷﺘﻪ، ﺑﻄﻮرﯾﮑﻪ ﻣﯽﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی داﺧﻠﯽ ﻣﺘﻔﺎوت، ارزﯾﺎﺑﯽﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ از اﻫﻤﯿﺖ ﮔﺮاﯾﺶﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽدﻫﻨﺪ و ﻣﻬﻤﺘﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ﮔﺎه ﻣﺘﻀﺎدی ﺑﺮای ﺣﻞ اﺧﺘﻼفﻫﺎ وﺟﻮد ﻣﯿﺂورﻧﺪ. ﮐﻼوس ﻧﻮر، ﻧﻈﺎم داﺧﻠﯽ را ﺑﺎ ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯿﻬﺎ و ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ را ﺗﺤﺖ ﻋﻨﻮان اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻣﻄﺮح ﻣﯽ ﺳﺎزد. از ﻧﻈﺮ وی ﺗﻮاﻧﺎﯾﯿﻬﺎی ﻧﻈﺎم ﺳﯿﺎﺳﯽ را ﺑﺎﯾﺪ در ﭼﺎرﭼﻮب اﻫﺪاف(ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﯿﺰی ﺑﺎﯾﺪ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺖ)، اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﻬﺎ(ﻓﺮاﯾﻨﺪ اﻗﺪام در ﺟﻬﺖ رﺳﯿﺪن ﺑﻪ اﻫﺪاف)و اﺣﺘﻤﺎﻻت(ﻣﻮاﻧﻊ و ﺗﻘﺎﺑﻼت) ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮد. ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽﻫﺎ ﺷﮑﻠﯽ ﻣﻨﻄﻘﯽ از ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ اﺳﺖ اﮔﺮ ﺷﺮاﯾﻂ اﯾﻨﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ، ﭘﺲ اﺣﺘﻤﺎﻻ اﯾﻦ ﯾﺎ آن واﻗﻌﻪ رخ ﻣﯽ دﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺷﻨﺎﺧﺖ دﻗﯿﻖ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽﻫﺎی داﺧﻠﯽ ﮔﺎم ﻧﺨﺴﺖ در ﭘﯿﺶ ﺑﯿﻨﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﮔﺮدد. در اﯾﻨﺠﺎ راﺑﻄﻪ ﺗﻨﮕﺎﺗﻨﮕﯽ ﻣﯿﺎن اﻫﺪاف و اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﻬﺎ، ﺑﺎ ﺗﻮاﻧﺎﯾﯿﻬﺎ وﺟﻮد دارد. ﻣﻘﺪورات داﺧﻠﯽ ﯾﮑﯽ از ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻓﺎﮐﺘﻮرﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ ﺣﻮزه ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ ﮐﺸﻮر در ورای ﻣﺮزﻫﺎ را ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯽﮐﻨﺪ. روزﻧﺎ ﯾﮑﯽ از اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪاﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻠﮥ ﻓﻮق اﻫﺘﻤﺎم وﯾﮋه داﺷﺘﻪ اﺳﺖ. وی ﺑﺎ دو ﻃﺮح ﭘﯿﺶ ﻧﻈﺮﯾﻪ و ﻃﺮح ﭘﯿﻮﺳﺘﮕﯽ ﺗﻼش دارد ﻣﺪﻟﯽ ﺟﻬﺖ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻋﻮاﻣﻞ داﺧﻠﯽ ﺑﺮ ﺷﮑﻞ ﮔﯿﺮی ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ اراﺋﻪ دﻫﺪ. روزﻧﺎ در ﻃﺮح ﭘﯿﺶ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﭼﻬﺎر ﻓﺎﮐﺘﻮر ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی،ﺳﯿﺎﺳﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ را ﺑﻌﻨﻮان ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﻣﺴﺘﻘﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﺑﺮ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﺎم ﻣﯽﺑﺮد و در ﻃﺮح ﭘﯿﻮﺳﺘﮕﯽ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﻧﻘﺶ ۲۴ ﻋﺎﻣﻞ داﺧﻠﯽ ذﯾﻞ ﭼﻬﺎر دﺳﺘﮥ ﻧﺨﺒﮕﺎن و ﺳﯿﺎﺳﺘﮕﺬاران، ﻧﻬﺎدﻫﺎ، اﯾﺴﺘﺎرﻫﺎ و ﭘﻮﯾﺶﻫﺎ اﺷﺎره ﻣﯽﮐﻨﺪ. در رﺳﺎﻟﮥ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺰ ﻧﮕﺎرﻧﺪه ﮐﻮﺷﯿﺪه اﺳﺖ ﺿﻤﻦ ﺗﻠﻔﯿﻖ دو ﻃﺮح ﻓﻮق ﻧﻘﺶ ﻋﻮاﻣﻞ داﺧﻠﯽ ﭼﯿﻦ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺒﺮد ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ آﻣﯿﺰ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ و درﺧﺸﺶ آن در ﻋﺮﺻﮥ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ را ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻨﺪ. در ﻫﻤﯿﻦ راﺳﺘﺎ ﻧﻘﺶ ﻧﻬﺎدﻫﺎ و ﻧﺨﺒﮕﺎن اﺑﺰاری ﭼﯿﻦ ذﯾﻞ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﻮرد واﮐﺎوی ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. . ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ ﺑﮕﻮﻧﻪای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ را در راس ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﯿﺮیﻫﺎی ﻋﻤﺪه ﮐﺸﻮری ﻗﺮار داده اﺳﺖ. ﻧﻈﺎم ﺗﮏ ﺣﺰﺑﯽ ﭼﯿﻦ و ﮔﺴﺘﺮدﮔﯽ ﺣﻮزه ﻗﺪرت ﺣﺰب ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺖ، ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ اﻧﺘﻘﺎدات را از ﺳﻮی ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﻏﺮﺑﯽ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻪ اﺳﺖ. ﺑﺎ اﯾﻦ ﺣﺎل ﮐﺎرآﻣﺪی ﺣﺰب در ﭘﯿﺸﺒﺮد ﺑﺮﻧﺎﻣﮥ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﮐﻪ اوﻟﻮﯾﺖ ﻧﻈﺎم ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮔﺮدد و ﺳﺎزوﮐﺎرﻫﺎی وﯾﮋه درون ﺑﯽﺣﺰ از ﺟﻤﻠﻪ اﺟﻤﺎع ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺑﺮ رﺋﻮس ﮐﻠﯽ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﻣﻠﯽ ﮐﺸﻮر و اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺗﻮﺳﻌﮥ ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ و ﺳﺎزوﮐﺎرﻫﺎی ﻧﺴﺒﺘﺎ دﻣﻮﮐﺮاﺗﯿﮑﯽ ﮐﻪ اﺧﯿﺮا در ﺣﺰب رواج ﯾﺎﻓﺘﻪ و ﺗﻀﺎرب آراء را ﻣﯿﺴﺮ ﺳﺎﺧﺘﻪ اﺳﺖ از ﻧﮑﺎت ﻣﺜﺒﺖ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﻧﻘﺶ ﻧﺨﺒﮕﺎن ﭼﯿﻦ و اﺟﻤﺎع ﻧﻈﺮ ﻧﺴﺒﯽ آﻧﻬﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﻧﻬﺎﯾﯽ اﺗﺨﺎذ ﺷﺪه ﻧﯿﺰ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻬﻢ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﯿﻦ را ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﻫﺪاﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﺿﻤﻦ ﮐﺎﻫﺶ ﺗﺸﺘﺖ در درون ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﻗﻮای ﮐﺸﻮر ﺑﺮ ﺑﺮﻧﺎﻣﮥ ﺗﻮﺳﻌﮥ ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ ﻣﯽﮔﺮدد. ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﻨﯿﺎن ﮔﺬاﺷﺘﻪ ﺷﺪه در دوران ﭘﺲ از اﺻﻼﺣﺎت ﻧﯿﺰ ﺑﻌﻨﻮان ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺴﺘﺮ ﺳﺎز اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﺗﻮﺳﻌﮥ ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ ﭼﯿﻦ ﮔﺸﺖ؛ ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ، ﺗﻘﻮﯾﺖ ﺑﺨﺶ ﺧﺼﻮﺻﯽ و اﺻﻼح ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎی اﻗﺘﺼﺎدی دوﻟﺖ، ﺑﻌﻼوه ﺑﺴﺘﺮﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ و ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی و ﻓﺮاواﻧﯽ ﻧﯿﺮوی اﻧﺴﺎﻧﯽ از ﻣﻮاردی اﺳﺖ ﮐﻪ در اﯾﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻣﯽﮔﺮدد. ﺑﺮﺧﻮرداری از و رﺗﺒﮥ دوم ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﺎ رﻗﻢ اﻓﺰون ﺑﺮ GDPﻧﺮخ رﺷﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ%۹/۷ در ۱۰۰ ﻣﯿﻠﯿﺎرد دﻻر در ﺳﺎل ۲۰۱۰ ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﻮﺑﻨﯿﺎن ﭼﯿﻦ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. ﺳﺎﺧﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻧﯿﺰ ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از ﻋﻮاﻣﻞ داﺧﻠﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﺑﺮ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. اﯾﺴﺘﺎرﻫﺎی ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ در اﯾﻦ ﭼﺎرﭼﻮب ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽﮔﺮدد؛ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﭼﯿﻦ ﻋﺎﻣﻠﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻋﻠﯽ رﻏﻢ ﺗﺸﺘﺖ ﻗﻮﻣﯽ و ﻧﮋادی ﺑﻌﻨﻮان ﻓﺎﮐﺘﻮری وﺣﺪت ﺑﺨﺶ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ ﭼﯿﻨﯽ در ﻋﺼﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺎ ﻣﺸﯽ ﺗﻮﺳﻌﮥ ﺻﻠﺢ آﻣﯿﺰ در ﻋﺮﺻﮥ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ؛ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ ﺿﻤﻦ اﻧﺼﺮاف از ﺗﻤﺎﯾﻼت اﻧﻘﻼﺑﯽ، ﻋﻈﻤﺖ و ﺷﮑﻮه ﻣﻠﺖ ﭼﯿﻦ را درﺗﻮﺳﻌﮥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ آن ﻣﯽداﻧﺪ و ﺑﺮ اﯾﻦ ﺑﺎور اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻗﺮار دادن ﻣﺪرﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن اﻗﺘﺼﺎدی در راس اﻣﻮر ﻣﻤﻠﮑﺖ و ﺗﻼش ﺑﺮای اﺟﺮای ﻫﻤﮥ اﺻﻼﺣﺎت اﻗﺘﺼﺎدی ﻻزم، ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ ﭘﺮاﮔﻤﺎﺗﯿﮏ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻮان و اﻧﺮژی ﻣﺮدم ﭼﯿﻦ را ﺑﺮای ﮐﺴﺐ ﻋﻈﻤﺖ ﻣﻠﯿﺸﺎن ﺗﺠﺪﯾﺪ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻏﻨﯽ ﭼﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﺘﺎﺛﺮ از ﺗﺎرﯾﺦ ۴۰۰۰ﺳﺎﻟﻪ اﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ و اﻣﺘﺰاج آن ﺑﺎ ﻋﻨﺎﺻﺮ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﻣﯿﺘﻮاﻧﺪ در ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪیﻫﺎی اﯾﻦ ﮐﺸﻮر و ارﺗﻘﺎء ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ آن اﯾﻔﺎ ﮐﻨﺪ. دوﻣﯿﻦ ﺑﻌﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ ﭼﯿﻦ ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﺧﺎرج ﺑﻮد؛ ﻧﺨﺒﮕﺎن ﭼﯿﻨﯽ در ۱۹۷۸ ﺑﻪ اﯾﻦ اﺟﻤﺎع رﺳﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻌﮥ اﻗﺘﺼﺎدی ﺟﺰ در ﻣﺘﻦ و ﺑﻄﻦ ﺟﻬﺎن و ﺑﺮﺧﻮرداری از اﺗﺼﺎﻻت ﻣﺴﺘﺤﮑﻢ ﺑﺎ اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﯿﺴﺮ ﻧﻤﯽ-ﮔﺮدد. در اﯾﻦ دوران ﭼﯿﻦ ﺿﻤﻦ ﻓﻬﻢ ﺷﺮاﯾﻂ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن، از ﺑﺎز ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻧﻈﺎم ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ دﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪه و ﺳﻮدای ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺬاری ﻧﻈﻤﯽ ﺟﺪﯾﺪ در اﻗﺘﺼﺎد و ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ را ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﯽﮔﺬارد و ﺗﻼش ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺑﺎ درﮔﯿﺮی ﻫﺮﭼﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ در ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ در ﻋﺼﺮ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن، ﯾﻌﻨﯽ واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﺑﻪ ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺳﻮد دﺳﺖ ﯾﺎﺑﺪ. اﺗﺨﺎذ ﺳﯿﺎﺳﺖ درﻫﺎی ﺑﺎز، ﺗﻼش ﺑﺮای ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﮥ ﺧﺎرﺟﯽ و ﮔﺴﺘﺮش ﺗﺠﺎرت ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ از راﻫﺒﺮدﻫﺎی ﻋﻤﺪه ﭼﯿﻦ ﺑﺮای ﭘﯿﺸﺒﺮد ﺗﻮﺳﻌﮥ اﻗﺘﺼﺎدی در ﻓﻀﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن اﺳﺖ. ﮔﺴﺘﺮش ﺣﺠﻢ ﺻﺎدرات ﭼﯿﻦ ﺑﻪ۱/۶ ﺗﺮﯾﻠﯿﻮن دﻻر در ۲۰۱۰و اﻓﺰاﯾﺶ واردات آن ﺑﻪ۱/ ۴ ﺗﺮﯾﻠﯿﻮن دﻻر در ﻫﻤﯿﻦ ﺳﺎل، ﺑﻌﻼوه ﮐﺴﺐ ﻣﻘﺎم دوم در ﺟﺬب ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎی ﺧﺎرﺟﯽ ﻧﺸﺎن از ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﭼﯿﻦ در ﺑﻬﺮهﮔﯿﺮی از روﻧﺪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن اﻗﺘﺼﺎد دارد. در ﺷﺮاﯾﻂ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن،ﮐﻨﺶ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ ﭼﯿﻦ ﺑﺎ واﺣﺪﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻞ، ﺑﻮﯾﮋه ﻗﺪرتﻫﺎی ﺑﺰرگ ﻧﻈﺎم از ﺟﻤﻠﻪ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه ﺑﻌﻨﻮان ﻗﺪرت ﺑﺮﺗﺮ اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ، ﺑﺮ ﭘﺎﯾﮥ دﯾﺎﻟﮑﺘﯿﮑﯽ از رﻗﺎﺑﺖ و ﻣﺼﺎﻟﺤﻪ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﮔﺮدﯾﺪه اﺳﺖ. ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ ﺗﻼش دارد ﺿﻤﻦ ﺣﻔﻆ ﻣﺸﯽ اﻋﺘﺪال و ﺑﺎ ﭘﯿﮕﯿﺮی ﻣﺠﺪاﻧﮥ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺗﻮﺳﻌﮥ اﻗﺘﺼﺎدی در ﻋﺮﺻﮥ داﺧﻠﯽ و ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ، ﻗﺪرت ﭼﺎﻧﻪزﻧﯽ ﺧﻮد را ﺑﺎﻻ ﺑﺮده و ﺑﻪ ارﺗﻘﺎء ﺟﺎﯾﮕﺎه ﺧﻮﯾﺶ در ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻗﺪرت ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﺑﭙﺮدازد. ﺑﺮﺧﯽ از ﺗﺤﻠﯿﻠﮕﺮان ﺑﺎ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻗﺪرت ﻓﺰاﯾﻨﺪه ﭼﯿﻦ، ﺑﻮﯾﮋه در ﻋﺮﺻﮥ اﻗﺘﺼﺎد و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ روز اﻓﺰون اﻣﻮر اﻗﺘﺼﺎدی در ﻋﺼﺮ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن، رای ﺑﻪ ﭼﺮﺧﺶ ﻗﺪرت در ﻋﺮﺻﮥ ﻧﻈﺎم ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ در رﻗﺎﺑﺖ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه و ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﮐﺸﻮر ﭼﯿﻦ ﻣﯽدﻫﻨﺪ. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد ﻣﻮاﻧﻊ ﭼﻨﺪی در ﻋﺮﺻﮥ داﺧﻠﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ارﺗﻘﺎء ﺟﺎﯾﮕﺎه ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﻣﻘﺎم اﺑﺮ ﻗﺪرﺗﯽ را، ﺣﺪاﻗﻞ ﺗﺎ دو دﻫﮥ آﯾﻨﺪه ﻧﺎﻣﻤﮑﻦ ﻣﯽﺳﺎزد؛ ﻣﺪرﻧﯿﺰاﺳﯿﻮن و رﺷﺪ ﺳﺮﯾﻊ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﯾﺠﺎد ﺳﺎﺧﺘﺎر اﻗﺘﺼﺎدی ﻏﯿﺮﻣﺘﻮازن و اﯾﺠﺎد ﺷﮑﺎف ﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﺷﮑﺎف ﻃﺒﻘﺎﺗﯽ و ﺷﮑﺎف ﺷﻬﺮ- روﺳﺘﺎ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭼﯿﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻌﻼوه رﺷﺪ ﺳﺮﯾﻊ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻋﺪم ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺳﺘﺎﻧﺪاردﻫﺎی ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺸﮑﻼت ﻋﺪﯾﺪه ای در زﻣﯿﻨﻪ ﻣﺤﯿﻂ زﯾﺴﺖ ﺑﺮای ﭼﯿﻦ اﯾﺠﺎد ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﺿﻌﻒ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﭼﯿﻦ و ﺑﺪﻧﺒﺎل آن اﯾﺠﺎد ﻓﺴﺎد و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﺴﺘﻪ و اﻗﺘﺪارﮔﺮای آن ﻧﯿﺰ ﻣﺸﮑﻼت ﺟﺪی را ﭘﯿﺶ روی ﭼﯿﻦ ﻗﺮار داده اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﯽ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺑﺮ ﺟﻤﻬﻮری ﺧﻠﻖ ﭼﯿﻦ،ارﺗﻘﺎء ﺟﺎﯾﮕﺎه آن ﺑﻪ ﺳﻄﺢ اﺑﺮﻗﺪرت ﺟﻬﺎﻧﯽ را دﺷﻮار ﻣﯽﮐﻨﺪ. در ﻋﺮﺻﮥ ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﯿﺰ ﻋﻠﯽ رﻏﻢ ﺑﺮﺧﻮرد ﺗﻌﺎﻣﻠﯽ ﭼﯿﻦ ﺑﺎ ﻗﺪرتﻫﺎی ﺑﺰرگ، دوﻟﺖ و ﻣﺘﺤﺪی ﺑﺰرگ و ﺑﺎ ﺛﺒﺎت از ﻣﯿﺎن ﻗﺪرتﻫﺎی ﺑﺰرگ ﻧﺪارد، ﺑﻌﻼوه ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻧﻈﺎم ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﺘﯽ ﺣﺎﮐﻢ ﺑﺮ آن و ﻋﺪم ﭘﺬﯾﺮش ﻟﯿﺒﺮاﻟﯿﺴﻢ در ﺑﻌﺪ ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺿﻌﻒ در ﻗﺪرت ﻧﺮم از ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﻻزم در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮﺧﻮردار ﻧﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ ﭼﯿﻦ ﺳﻨﺘﺰی از ﻣﻘﺪورات داﺧﻠﯽ ﮐﺸﻮر و اﻣﮑﺎﻧﺎت ﺣﺎﺻﻞ از ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺷﺪن و ﮔﺴﺘﺮش واﺑﺴﺘﮕﯽ ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ در ﻋﺮﺻﮥ ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. در ﻋﯿﻦ ﺣﺎل ﺑﺮﺧﯽ ﺷﺮاﯾﻂ داﺧﻠﯽ و ﺑﯿﻦ اﻟﻤﻠﻠﯽ ﻧﺎﻣﻄﻠﻮب ﻧﯿﺰ وﺟﻮد دارﻧﺪ ﮐﻪ ﭘﯿﺸﺘﺎزی ﻣﻄﻠﻖ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ را ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ واﺟﻪ ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺣﺎﮐﻢ ﺑﻌﻨﻮان دﺳﺘﮕﺎه ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی و در ﻧﻘﺶ ﻋﺎﻣﻠﯽ واﺳﻂ وﻇﯿﻔﻪ ﺗﺤﻠﯿﻞ اﯾﻦ ﻣﻘﺪورات و ﻣﺤﺬورات و اﻧﺘﻘﺎل آن در ﭼﺎرﭼﻮب ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽ را ﺑﻌﻬﺪه دارﻧﺪ. ﻣﻨﺎﺑﻊ داﺧﻠﯽ
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
گفتار دوم : قبح شکنی
پشتوانه حمایت های اجتماعی از اقدامات قضایی در خصوص بسیاری از جرایم که جنبه اخلاقی دارند قبح اجتماعی آن عمل در جامعه است. مجرمان احتمالی نیز با توجه به این امر از ارتکاب این جرایم ابا دارند و این موضوع عامل مهمی در پیشگیری از ارتکاب این جرایم است. بازنمایی ارتکاب این جرایم در رسانه ها موجب می گردد که باعادی جلوه دادن ارتکاب این جرایم قبح عمل مورد نظر نیز شکسته شده و پشتوانه ی اجتماعی در برخورد با این جرایم کم رنگ گردد. خاطرات یکی از مقامات عالی قضایی که در یکی از مجلات بازتاب یافته بود در این خصوص قابل توجه است . آقای عالی معاون وقت دادسرای تهران در بیان خاطرات خود این گونه به نقش رسانه ها در شکستن قبح اجتماعی اعمال اشاره کرده است : … به من گفت که در همه دوران کارم در دادگستری فقط به یک مورد قصد تجاوز به محارم برخورد کردم. نمی دانم خبرنگار یک روزنامه از کجا این خبر را به دست آورد و چاپ کرد و موجب شد که ظرف ده روز اخیر پنج مورد مشابه دیگر رخ بدهد.دلیل هم این است که مردم باور داشتند اگر این عمل روی دهد از آسمان خون می بارد ولی انتشار خبر در روزنامه قبح آن را شکست و ترس ها فرو ریخت و افراد دیگری مرتکب آن شدند[۹۰]. همان طور که مشاهده می شود در این قضیه گزارش خبری موجب شکستن قبح عمل گردیده و با کم اهمیت جلوه دادن ارزش هایی که جرم بر آن مبتنی است در دراز مدت می تواند منجر به شیوع و عادی شده این اقدامات در جامعه گردد.
مبحث سوم : ترویج سطحی نگری در جامعه
سطحی نگری در واقع نتیجه توصیفی بودن اخبار جرم و رسانه ها است. در سطحی نگری به تعریف ظواهر امر با پوسته خارجی موضوع پرداخته و هرگز ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار نمی گیرد.[۹۱]به دلیل گرایش رسانه ها به گزارش های توصیفی از وقایع مجرمانه سطحی نگری در بین خبرنگاران امری قابل پیش بینی است. تاکید بر تحلیل های سطحی در گزارش های خبری در قابل فهم بودن مطلب برای خواننده های عادی نیز تاثیر زیادی دارد . اهمیت توجه به فهم مخاطب در رسانه ها به حدی است که یکی از دلایل خلاصه نویسی توسط رسانه ها آسان خوانی متن توسط مخاطب بیان شده است[۹۲]. غلبه تحلیل های سطحی در گزارش های مجرمانه موجب تاثیرگذاری در این زمینه بر مخاطبان می شود. رسانه ها با این اقدام خود مخاطب را از واقعیات پیچیده دور ساخته و ضمن تغییر صورت مساله نگرش افراد را به مسائل یک جانبه می کنند.[۹۳]در نتیجه مردم عادی نیز در تحلیل و تفسیر وقایع مجرمانه و بیان راه حل های آن نگرشی سطحی و بیش از حد ساده انگارانه را نسبت به جرایم در نظر دارند. محتوای اخبار رسانه ای به منظور ایجاد نگرشی عمقی در مخاطب به اندازه ی کافی علمی نیست و وجود محدودیت هایی بر ترویج سطحی نگری در جامعه می افزاید . مهمترین این محدودیت ها در دو گفتار در زیر آورده می شود. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گفتار اول : محدودیت زمانی
یکی از مهمترین محدودیت های رسانه ها در این خصوص محدودیت زمانی است. با مرور زمان و گسترش کمی رسانه ها رقابت بیشتری بین آن ها برای جذب مخاطب ایجاد شده است. بدیهی است رسانه ای که زودتر واقعه خبری را پوشش دهد در جذب مخاطب موفق تر عمل می کند. گسترش کیفی رسانه های خبری بر این مهم افزوده است. به این ترتیب که تنها چند ثانیه کافیست که یک خبر در دورافتاده ترین نقاط گیتی پخش شود.[۹۴]بنابراین در سایت های خبری شاهد گزارش اخبار به فاصله اندک از زمان وقوع آن هستیم. این ویژگی در جرایم رسانه ای شده به وضوح نمایان است. اخبار مربوط به این جرایم به خصوص جلسات رسیدگی در دادگاه در کمتر از یک ساعت بر روی سایت های خبری بازتاب داشته است.بازتاب سریع جلسات رسیدگی جرایم ((قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) ، ((پل مدیریت تهران)) و ((جلسه محاکمه قاتل روح الله داداشی)) نمونه های بارز این واقعیت هستند. به این ترتیب با توجه به امکان بازتاب سریع اخبار مربوط به جرائم فرصتی برای تجزیه و تحلیل آن باقی نمانده و گزارشگر صرفا به شرح داستان و راز واقعه جنائی کفایت می کند.
گفتار دوم : فقدان تخصص
تجزیه و تحلیل جرائم نیازمند داشتن تخصص و دانش حقوقی لازم است. با توجه به اینکه مخاطبین رسانه ها مردم عادی هستند وجود تحلیل های کارشناسی و علمی موجب دشواری و پیچیدگی متن برای مخاطب می شوند . خبرنگاران نیز در گزارش های خود از این پیچیدگی ها دوری می کنند. حتی بیشتر روزنامه نگاران نیز فاقد اطلاعات و دانش حقوقی هستند و توانایی تجزیه و تحلیل وقایع مجرمانه را ندارند. در گزارش های خبرنگاران استفاده از لغات و اصطلاحات فنی و حقوقی در موقعیت های نابجا امری بسیار شایع است که نشان دهنده ی نه تنها فقدان دانش حقوقی بلکه بی اهمیتی به نکات حقوقی در گزارش ها است، چون معنا و وجود تفاوت در بار معنایی برخی اصطلاحات از ظاهر آن ها پیداست و فهم آن نیاز به داشتن دانش تخصصی ندارد. استفاده از اصطلاح(( متهم )) برا ی افرادی که مجازات آن ها قطعی شده و پرونده آن ها آماده اجرای حکم شده در بازتاب اخبار مربوط به محکومین ((تجاوز دسته جمعی در خمینی شهر اصفهان[۹۵])) و ((قصاص قاتل میدان کاج سعادت آباد تهران))[۹۶]نشان دهنده این واقعیت در بازنمایی رسانه ای جرایم است. از طرفی نیز در گزارش هایی که از جلسه های رسیدگی بازتاب داده می شود ، قسمت هایی از اظهارات و جریان رسیدگی که دارای بار سنگین معنایی تخصصی است حذف می گردد. در این گزارشات صرفا جریان رخ داده در دادگاه به زبانی کاملا ساده بیان می شود و با وجود این که اظهارنظر های گفته شده حاوی نکات کاملا فنی است و در تصمیمات دادگاه موثر است، به دلیل این که شرح و بسط آن از تخصص گزارشگر خارج است صرفا نتیجه این مجادلات در یک یا دو خط منعکس می شود و به اصطلاحات فنی به کار برده شده هیچ گونه اشاره ای نمی گردد. گزارشی از جلسه پنجم رسیدگی به فساد مالی در سایت خبری خبر آنلاین[۹۷] ذکر شده که برای نمونه نقل می شود: ریاحی به صلاحیت دادگاه انقلاب در رسیدگی به این پرونده ایراد گرفت و گفت: به صلاحیت دادگاه انقلاب در رسیدگی به این پرونده ایراد دارم نه به شخص قاضی. قاضی سراج ضمن ارائه توضیحاتی ایراد وکیل به صلاحیت دادگاه انقلاب را نپذیرفت و با دفاع از صلاحیت دادگاه انقلاب برای رسیدگی به این پرونده گفت: به عنوان قاضی ویژه با حکم ویژه می توانم به اتهامات رسیدگی کنم. در این گزارش شاهد شرح و تفسیر فنی و علمی از اظهارات جلسه رسیدگی نیستیم و صرفا به بیان داستان وار آن اکتفا شده ضمن اینکه در راستای ساده و روان بودن متن قسمتی از اظهارات نیز که حاوی نکات فنی است از گزارش حذف شده اند. بدیهی است استفاده از لغات و اصطلاحات خاص حقوقی و قضائی که خارج از محدوده اطلاعات علمی مخاطب است در تضاد صریح با اصل ساده نویسی قرار دارد و خبرنگاران نیز در بازتاب اخبار مربوط به واقعه این قسمت ها را حذف نموده تا برای مخاطب قابل درک باشد. زیرا خواننده در تلاش برای فهم یک متن تنها می تواند مقدار معینی انرژی صرف کند.گاه خواننده به نقطه ای می رسد که دیگر نمی خواهد یک متن را بخواند زیرا انرژی که به آن پیام اختصاص یافته است به پایان می رسد یا به دلیل فقدان دانش یا مهارت نمی تواند پیام را درک کند.[۹۸] نتیجه این امر پیدایش فهم سطحی و غیر علمی در خصوص جرم ، مجازات و رسیدگی های کیفری است. این درحالی است که در نشریات تخصصی حقوقی مسئله متفاوت است و این محدودیت ها وجود ندارد اما تعداد این نشریات در کشورهای در حال توسعه ای چون ایران بسیار اندک است[۹۹].علاوه براین در این کشورها مردم درباره ی مسائل اطلاعات کافی ندارند و مخاطبین توانایی تجزیه و تحلیل مسایل پیچیده روز و فرصت کافی جهت این کار را ندارند[۱۰۰]. لذا باید قلمرو این نشریات را باید از نشریات عمومی تفکیک کرد و در عین حال به علت مخاطب اندک که قشر خاص و تحصیل کرده ی جامعه می باشند قادر به مقابله با ترویج سطحی نگری در نشریات عامه پسند در جامعه نیستند و تاثیر آن ها محدود به مخاطبان آن ها می گردد.
مبحث چهارم : سیاسی شدن بازنمایی رسانه ای جرم
تشخیص ارتباط بین افکار عمومی و سیاست از دیرباز مورد توجه متفکرین بوده است. کهنترین مطلبی که از نظر تاریخی مستقیما به آن اشاره کرده است متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد است که هرودت مورخ مشهور از زبان یک ایرانی به نام( اوتانس[۱۰۱])فضیلت سیاسی عامه را بازگو می کند.[۱۰۲] این جمله ناپلئون بناپارد نیز توجه به اهمیت سیاسی افکار عمومی را بیشتر نشان می دهد: حکومت را می توان به زور سرنیزه به دست آورد، اما برای حفظ حکومت به جای سرنیزه باید به افکار عمومی تکیه کرد[۱۰۳]. آنچه در این قسمت مورد توجه است ، توجه سیاستمداران به جنبه های سیاسی بازنمایی رسانه ای جرم است. توجه رسانه های خبری به انعکاس اخبار مربوط به جرایم صرفا به دلیل تامین منافع مالی نیست بلکه زمانی که این رسانه ها مخاطبان بیشتری پیدا می کنند با افراد بیشتری از جامعه در ارتباط هستند می توانند بر روی برداشت و تصور مردم از تحولات جامعه تاثیر گذار باشند. به همین دلیل است که رسانه های گروهی که در سطحی گسترده به انتشار اخبار ، عقاید و افکار می پردازند را از ابزارهای کنترل اجتماعی برشمرده اند[۱۰۴]. بنابراین با وسعت پیدا کردن دامنه نفوذ رسانه ها و افزایش مخاطبان آنان هدف از بازتاب جنبه های خاصی از اخبار مربوط به جامعه می تواند تاثیر گذاری بر نگرش های سیاسی مخاطبان آن باشد. به علت پخش این امور از رسانه ها تاثیر آنها مضاعف گشته تا جایی که برخی معتقدند که از این طریق نوع خاصی از دموکراسی تحت عنوان دموکراسی رسانه ای شکل می گیرد[۱۰۵]. تاثیر این کارکرد رسانه ها در کشور های مختلف و با توجه به نظام سیاسی حاکم بر جامعه متفاوت است .به عنوان مثال در حکومت های آزادگرا این پیش فرض که افکار عمومی اراده و خواست اکثریت است و عامل اولویت بخشی به امور است به عنوان پیش فرض اساسی پذیرفته شده است.[۱۰۶]هر چه در کشور یا نظام سیاسی به افکار عمومی بیشتر بها داده شود تاثیر گزاری رسانه ها با بهره گرفتن از تحلیل سیاسی وقایع نیز کارآیی بیشتری خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران نیز از این وضعیت مستثنا نیست و مطبوعات با بر عهده گرفتن کارکرد های حزبی ،به کانون برخورد نیروهای سیاسی – اجتماعی تبدیل شده و تا حدود زیادی همچون ابزار سیاسی به کار رفته اند.[۱۰۷] به این ترتیب با تحلیلی سیاسی از جرائم ، صاحبنظران سیاسی می توانند با مخاطبین خود ارتباطی رودررو داشته بدون اینکه سانسور شوند[۱۰۸]. با جنبه سیاسی پیدا کردن اخبار مربوط به جرایم ما شاهد تحلیلی سیاسی از این وقایع هستیم. در این گونه تحلیل ها بسته به اینکه رسانه یا بنگاه خبری وابسته به کدام حزب یا گروه باشد و یا مقام سیاسی اظهار کننده به چه ایدئولوژی وابسته باشد ، شیوه پوشش خبری واقعه متفاوت خواهد بود. در صورتی که ارتکاب جرمی به اعضای گروهی سیاسی نسبت داده شود رسانه های وابسته به این گروه سعی دارند که شخصیت فرد را از منش سیاسی وی تفکیک کنند و یا حتی به سانسور این خبر بپردازند.به عنوان مثال می توان به مشروح جلسه هشتم رسیدگی به فساد بزرگ مالی اشاره کرد که روزنامه ایران شرحی سانسور شده با عدم ذکر نام برخی از افراد که در جلسه رسیدگی اظهار شده بود ارائه داد که با پاسخ طنز روزنامه همشهری مواجه شد. رسانه های خبری وابسته به حزب یا گروه حاکم از ظرفیت رسانه ای خود برای دستیابی به مرحله پذیرش ایدئولوژی خود توسط مردم استفاده می کنند[۱۰۹].در این راستا برای ایجاد توافق عمومی و جلب حمایت توده مردم از تدابیر سرکوبگر برای کنترل و مهار جرم، دیگر به زور متوسل نمی شوند بلکه این کار را با بهره گرفتن از ابزارهای ارتباطی و رسانه ها انجام می دهند[۱۱۰].رسانه های وابسته به گروه حاکم ترجیح می دهند در فرایند شکل گیری افکار عمومی شرکت کنند تا به افکار عمومی شکل گرفته توسط سایر رسانه ها تکیه کنند. نمونه این امر را می توان در فرافکنی و انتساب بعضی از جرایم که احساسات عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند به عناصر فرامرزی نام برد. در طرف مقابل احزاب و گروه های سیاسی مخالف حزب یا گروه حاکم نیز سعی دارند تا از فضای رسانه ای برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند. به دلیل منش سیاسی در رسانه های دولتی و یک سویه بودن اخبار این رسانه ها است که معمولا دولتی بودن رسانه ها باعث کاهش نفوذ آنها در مردم می شود.[۱۱۱] در تحلیل های سیاسی از جرائم توسط رسانه های وابسته به احزاب مخالف وقوع جرم نتیجه کم کاری و عدم کارایی دیدگاه های حزب حاکم در برآوردن نیازهای اجتماعی و نیز موفق نشدن در پیشگیری از وقوع جرم دارد. همچنین جرائمی که ممکن است از سوی برخی افراد وابسته به حزب یا گروه خاص سیاسی واقع شود، به دیدگاه یا منش آن ها نسبت داده شده و نقایص شخصی آن ها (سیاستمداران) نقایص موضع سیاسی آن ها قلمداد می شود. درست آن سان که رئیس جمهور بیل کلینتون در پی فاش شدن رابطه اش با کارآموز کاخ سفید تجربه کرد.[۱۱۲] در صورت وقوع چنین جرائمی توسط افراد منتسب به حزب خاص موضوع توسط رسانه های وابسته به گروه های مخالف به شدت پوشش خبری داده شد و بر منصب افراد وابسته تاکید می شود. اقدامات رسانه های گروهی در پی سیاسی شدن انتشار برخی جرائم محدود به تحلیل اخبار و وقایع جاری نیست بلکه از این لحاظ سرگرمی ها را نیز باید به حساب آورد[۱۱۳]. استفاده از طنز به عنوان بارز ترین نمونه ی آن در بین رسانه های منتقد امری شایع است. منظور از رسانه های منتقد رسانه هایی مانند روزنامه ی اعتماد و شرق است که به جناح چپ تعلق دارند و دارای رویکردی اصلاح طلبی هستند و به نقد جامعه ، دولت و عملکرد مسئولین می پردازند.[۱۱۴]به عنوان مثال می توان به طنز پردازی در پوشش خبری در خصوص برخی جرائم خصوصا فساد مالی ادارات دولتی اشاره کرد. به دلیل گیرایی بیشتر طنز نسبت به زبان ساده در مخاطب تیترهای طنزی مانند کرگدن نامه[۱۱۵] و اعترافات شاه کلید[۱۱۶] برای پوشش خبری جرایم فساد دولتی و سوء استفاده از قدرت در این روزنامه مورد استفاده قرار گرفته است.
مبحث پنجم : عوام گرایی کیفری
گزارشگران رسانه ها با انعکاس اخبار مربوط به جرایم در رسانه ها و با مدیریت جریان شکل دهی به افکار عمومی ، این پدیده ی اجتماعی را به سمت اهداف خود پیش برده و متناسب با منافع خود آن را شکل می دهند و در جرایمی که دارای ارزش خبری بالایی هستند ، به پوشش گسترده آن اقدام می کنند و با معرفی خود به عنوان نمایند جامعه واکنش های مناسب جهت پاسخگویی به آنچه که از طرف خود آنها افکار عمومی نامیده می شود را از دستگاه عدالت کیفری درخواست میکنند. مقامات سیاست جنایی در نتیجه ی فشار هایی که تحت عنوان خواسته های مردمی بر آن ها وارد می شود به پیگیری روش های عامه پسند ترغیب می شوند. رسانه های گروهی در این بین نقش مهمی ایفا می کنند. خبرنگاران در گزارش های خود پیویسته به افکار عمومی و خواسته های مردمی اشاره می کنند و اتخاذ تدابیری قانع کننده ی افکار عمومی را از مقامات عدالت کیفری به شکل خواسته های مردمی مطالبه می کنند. در رابطه با جنایت سعادت آباد تهران اخبار زیادی با این خصوصیات منتشر شد. رسانه ها با بهره گرفتن از تیترهایی مانند ((باید پاسخ قانع کننده ای به افکار عمومی داده شود)) و یا (( افکار عمومی در انتظار پاسخگویی به ابهامات)) [۱۱۷]برخورد هایی محسوس و متقاعد کننده را از دستگاه قضایی مطالبه نموده اند. دستگاه عدالت کیفری در زمینه های قانونگذاری ، قضایی و اجرایی از این بازنمایی رسانه ای تاثیر می پذیرد و در جهت اقناع افکار عمومی سیاست های مورد نظر مردم و غیر کارشناسی را که به عوام گرایی کیفری معروف است در پیش می گیرند.عوام گرایی کیفری رویکردی است که بر اساس آن مقامات سیاست جنایی با تمرکز بر جلب افکار عمومی ، سیاست ها و برنامه هایی را که فاقد مبنای علمی و کارشناسی اند را تدوین و اجرا می کنند.[۱۱۸]این رویکرد بر تلاش مسئولین عدالت کیفری در قانع کردن افکار عمومی مبتنی است. در این دیدگاه اظهار نظر های مردم که در خصوص وقایع رسانه ای شده در رسانه ها بازتاب داده می شود بر یافته های علمی و نظرات کارشناسان برتری دارد. دلیل این امر هم اهمیت ویژه افکار عمومی برای خبرنگاران و بازتابی گسترده ی نظرات مردم در خصوص جرایم رسانه ای شده است. در چنین گزارشاتی تحلیل جرائم بیشتر شخصی هستند تا آماری و بر اساس تجربیات مردم عادی به خصوص قربانیان جرائم این تحلیل ها انجام می شود تا بر اساس نظریات کارشناسان.[۱۱۹] نمونه های زیادی از این گزارش ها را می توان در رسانه ها مشاهده کرد . روزنامه کیهان [۱۲۰]بخشی از گزارش خود از صحنه قصاص قاتل میدان کاج سعادت آباد تهران را به بازتاب اظهار نظر های مردم عادی و ساکنین این منطقه در خصوص اقدامات قوه قضاییه در خصوص رسیدگی و اجرای حکم این پرونده اختصاص داده است . بخش قابل توجهی از گزارش روزنامه اعتماد[۱۲۱] از صحنه مجازات محکومین تجاوز جمعی در خمینی شهر اصفهان نیز به بیان دیدگاه های اهالی شهر و مرد عادی اختصاص داده شده است. مصاحبه رسانه ها با مردم عادی برای ارزیابی واکنش قوه ی قضاییه در حالی است که در این رسانه ها هیچ گونه مصاحبه ای از این روزنامه ها با کارشناسان در این خصوص انجام نگرفته است. نمایندگان مجلس به عنوان بخشی از مقامات سیاست جنایی از این اقدامات تاثیر قابل توجهی می پذیرند. این مقامات با توجه به اینکه با رای مردم انتخاب می شوند به علت فضای رقابتی خود و لزوم توجه بیشتر به انتظارات و اولویت های مردم ،نسبت به پاسخ دادن به این فشارها حساستر هستند. به دلیل اینکه در صورت همسو نشدن با این جریان از سوی رسانه ها متهم به بی توجهی به افکار عمومی می شوند و این امر می توتند تلافی جویی مردم در دوره های بعدی انتخابات و رای ندادن به آنها را منجر شود.[۱۲۲] نوع واکنش مقامات عدالت کیفری بستگی به حوزه ی فعالیت آن ها دارد . واکنش نمایندگان به افکار عمومی در این خصوص تصویب قوانین مطابق با خواسته های مردم است. البته تاثیر پذیری نمایندگان مجلس به تصویب قوانین محدود نمی شود ، بلکه این افراد با تبعیت و همسو شدن با افکار عمومی شکل گرفته در فضای رسانه ای سایر مقامات سیاست جنایی را نیز به تبعیت از افکار عمومی وا می دارند. واکنش نمایندگان مجاس در پرونده متهم معروف به ((عقرب سیاه ))نمونه ای از این تاثیر پذیری است . بخشی از اظهارات نمایندگان که در گزارش خبری پایگاه خبری قدس[۱۲۳] منتشر شده است در زیر آورده می شود. در این گزارش نمایندگان به صدور حکم برائت برای متهم این پرونده این گونه واکنش نشان داده اند: ((-یک عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس گفت: اگر شاکیان ، مردم یا جراید از ما بخواهند موضوع را پیگیری می کنیم. -محمدرضا محسنی ثانی، نماینده مردم سبزوار و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس، گفت:مانیزنسبت به صدور حکم تبرئه عقرب سیاه معترضیم و کمیسیون اجتماعی دراین مورد نشستی رابا مسئولان دستگاه قضایی برگزار خواهد کرد. او ادامه داد:عقرب سیاه سزاوار رافت نمی باشد و چنین برخوردی از سوی دستگاه قضایی موجب سوء استفاده دیگر مجرمان خواهد شد… . به گفته محسنی ثانی، دستگاه قضایی باید در پرونده عقرب سیاه همچون پرونده های قاتل کرجی و میدان کاج، قاطع و سخت گیرانه برخورد کند تا درس عبرتی باشد برای آنانی که حتی به فکر چنین رفتارهای ناشایستی هستند)) در اظهارات این نماینده استفاده از عباراتی مانند ((سزاوار رافت نبودن ))،((سوء استفاده دیگر مجرمان )) ، ((قاطع و سخت گیرانه برخورد کردن )) و ((درس عبرت دیگران)) همسویی با افکار عمومی و تاثیر پذیری از بازنمایی رسانه ای این جرم را نشان می دهد. این عبارت به دلیل داشتن بار معنایی عوام پسندانه و جا افتاده در میان مردم در اخبار رسانه ای بسیار پر کاربرد هستند و استفاده از آن ها توسط این نماینده نشان دهنده ی اهمیت افکار عمومی در اظهار نظر این شخص است.همچنین یکی دیگر از نمایندگان مجلس در پاسخ به سوال خبرگذاری روزنامه قدس چنین پاسخ داده است : ((علی اسلامی پناه نایب رئیس دوم کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس نیز به خراسان گفت: قطعا اگر موضوع رسیدگی به پرونده عقرب سیاه که از اتهام تجاوز به عنف تبرئه شده است به نوعی توسط شاکیان، مردم یا روزنامه شما به ما اطلاع داده شود و خواسته شود آن را پیگیری کنیم، حتما موضوع را پیگیری خواهیم کرد. در همین حال وقتی از عفت شریعتی نماینده مردم مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درمورد حکم تبرئه «عقرب سیاه» از اتهام زنای به عنف، پرسیدیم، گفت: از این حکم متعجب شدم ویک علامت سوال بزرگ برایم پیش آمد. او اضافه کرد عناصر قوه قضاییه باید مسائل را به طور دقیق، ویژه و کارشناسی شده مورد بررسی قرار دهند. عفت شریعتی گفت: نظر قاضی در مورد پرونده «عقرب سیاه» یک نظر سطحی نیست و برای همین سوال می کنم که چرا چنین حکمی صادر شده است. موسوی مبارکه عضو کمیسیون اجتماعی نیز ضمن اعلام بی خبری از مطرح شدن موضوع پرونده «عقرب سیاه» در این کمیسیون گفت: متاسفانه پرونده هایی نظیر «عقرب سیاه» وجود داشته که به دلیل اطاله دادرسی به مجرمان فرصت برای ادامه اعمال مجرمانه شان داده شده است. وی افزود: انتظار ما این است که دادگاه ویژه ای برای برخورد با این گونه متهمان تشکیل شود تا همان گونه که رئیس قوه قضاییه گفته بود که ما متجاوزان به عنف را طی یک هفته محاکمه و اعدام می کنیم، این موضوع محقق شود.)) اظهارات این نمایندگان نیز متاثر از بازنمایی رسانه ای این جرم قرار گرفته است. در این اظهارات بازتاب گسترده مصاحبه های انجام شده با بزهدیدگان و شکات این پرونده مورد نظر قرار گرفته است . بازنمایی گسترده این جرم در رسانه ها موجب شد تا علاوه بر ایجاد فضایی احساسی در رسانه ها در حمایت از شاکیان این پرونده با توجه به قبح شدید اخلاقی این عمل ، تعصبات عمومی و مذهبی مردم علیه متهم این پرونده برانگیخته شده و توسط رسانه ها در قالب مصاحبه با مردم عادی بازتاب داشته باشد. تحت تاثیر این بازنمایی ها نماینگان مجلس نیز همسو با افکار عمومی این متهم را بدون اطلاع از جزییات پرونده و با وجود صدور حکم برائت در دادگاه کیفری استان تهران مجرم فرض کرده و مستحق مجازات می دانند. دستگاه قضایی نیز از فشار افکار عمومی متاثر شده و تحت فشار افکار عمومی به سوی اتخاذ سیاست های عوام پسند حرکت می کنند. از طرفی نیز خبرنگاران تا حدودی این نهادها را مسئول و قوع جرم یا دخالت اوضاع معرفی می کنند. با این وجود جای تعجب ندارد که بخش قابل توجهی از مردم دادگاهها را مسئول افزایش نرخ جرم بدانند[۱۲۴] . در پاسخ به این ایرادات و در پی رفع اتهام تقصیر از خود مقامات عدالت کیفری بعضا عکس العمل انفعالی از خود نشان داده و با تشدید در نحوه ی رسیدگی به این جرائم و تحقیقات آن سعی دارند افکار عمومی را از اقدامات خود راضی نگه داشته و نیز با بهره گرفتن از فضای رسانه ای ایجاد شده سعی در اقتدار گرایی و پوشش نقاط ضعف خود دارند. تاثیر پذیری این مقامات به خصوص پس از وقوع جرایمی که احساسات عمومی را به شدت جریحه دار می کند مشهود است.این تاثیر پذیری به شکل اقداماتی عوام پسندانه و احساسی نمود پیدا می کند که تفاوت آن با سایر پرونده ها در عمل مشهود است . در بخش دوم و سوم به بیان چگونگی و میزان این تاثیر پذیری می پردازیم. بخش دوم تاثیر رسانه ای شدن جرم بر رسیدگی کیفری اصطلاح دادرسی عادلانه متضمن رعایت حقوق طرفین رسیدگی در تمام مراحل آن اعم از دادسرا و دادگاه است.این حقوق در مقررات مختلف مورد حمایت قرار گرفته است . این مقررات ناظر به مراحل مختلف رسیدگی کیفری است و به اقتضای موقعیت تکالیفی را برای قضات دادگاه ها ، مسئولین اداری و اجرایی دستگاه قضایی، ضابطین دادگستری و سایر اشخاصی که در جریان رسیدگی کیفری قرار ندارند، اما با آن در ارتباط هستند به خصوص خبرنگاران رسانه های خبری پیش بینی کرده است. با این وصف دادرسی عادلانه را می توان ((رسیدگی و تصمیم گیری قضائی توسط دادگاه قانونی صلاحیت دار ، مستقل ، بی طرف بر اساس آئین های قانونی از پیش تعیین شده ، با تضمین حقوق قانونی ظرفهای دعوا در طی مراحل مختلف آن))[۱۲۵]دانست. با توجه به پذیرش موازین و مبانی دادرسی عادلانه در نظام ها مختلف حقوقی دولت ها خود را به رعایت موازین دادرسی عادلانه مقید نشان می دهند. در مرحله قانونگذاری نیز در سطوح مختلف رعایت این موازین مورد توجه قرار گرفته است. قانونگذار جمهوری اسلامی ایران نیز در سطوح مختلف معیار های آن را به رسمیت شناخته است و پیش بینی این موازین در قانون اساسی که موجب می شود حتا نمایندگان مجلس قانونگذاری نیز نتوانند آن را نقض کنند نشان دهنده ی توجه ویژه قانونگذار ایران به اهمیت دادرسی عادلانه است. در سطح بین المللی نیز یکی از مهم ترین منابعی که موازین دادرسی عادلانه را به رسمیت شناخته است میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی است که دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۱۳۵۴ با تصویب مجلس به آن ملحق شده و با توجه ماده ۹ ق م این میثاق ، قانون محسوب و رعایت آن برای محاکم و دستگاه های دولتی الزامی است. در این تحقیق تاکید بیشتر بر روی جنبه هایی از دادرسی عادلانه است که تحت تاثیر رسانه ای شدن یک جرم و پیامد های آن شکننده تر و بیشتر در معرض نقض شدن هستند. به عنوان مهمترین این جنبه ها می توان به استقلال و بی طرفی مراجع قضایی ، لزوم رعایت اصل برائت ، حقوق دفاعی متهم و حریم خصوصی طرفین رسیدگی کیفری اشاره کرد. نقض اصول دادرسی عادلانه ممکن است توسط هر کدام نهادها و افراد دخالت کننده در رسیدگی کیفری واقع شود. این افراد یا نهاد ها ممکن است مانند قاضی دادگاه ، هیئت منصفه و یا قضات دادسرا قسمتی از دستگاه عدالت کیفری باشند و یا مانند وکلا طرفین ، شهود و اصحاب رسانه خارج از دستگاه قضایی باشند. در این میان تاثیر گذاری رسانه های خبری به دو صورت مشهود است. در حالت اول خبرنگاران در گزارش هایی که از پدیده های مجرمانه ارائه می دهند ممکن است برخی از اصول دادرسی عادلانه را که رعایت آن برای آن ها نیز ضروری است مانند اصل برائت و حریم خصوصی طرفین ، نقض کنند . حالت دوم تاثیر گذاری بر رعایت موازین دادرسی عادلانه به شکلی غیر مستقیم است . به این ترتیب که رسانه ای شدن جرم بر اقدامات دستگاه قضایی و سایر افراد و نهاد ها تاثیر گذار است و این افراد یا نهاد ها تحت تاثیر رسانه ها موازین دادرسی عادلانه را نقض می کنند. در این بخش تاثیر گذاری رسانه ای شدن جرم بر دادرسی عادلانه به سه فصل تقسیم شده اند. فصل اول مربوط به جنبه هایی از دادرسی عادلانه است که موجب کاهش کیفیت دادرسی می شوند. در این فصل به تاثیرگذاری بر استقلال و بی طرفی دادگاه ، اقدامات دادسرا ، اظهارات شهود در دادگاه و همچنین هیئت منصفه پرداخته شده است. فصل دوم ناظر به مهمترین حقوق دفاعی متهم در جریان رسیدگی است که از رسانه ای شدن جرم متاثر می شود. در این فصل ابتدا به اصل برائت رسیدگی کیفری پرداخته شده است که لازمه آن ممنوعیت انتشار تصاویر و مشخصات متهم در جریان رسیدگی است. سپس داشتن مهلت کافی برای دفاع به عنوان اساسی ترین حق دفاعی متهم پرداخته شده است. حق داشتن مهلت برای دفاع حقی زیربنایی است که نقض آن منجر به زیرپا گذاشتن اصولی دیگر مانند تساوی طرفین و رسیدگی به دلایل در دادگاه می شود. در فصل سوم این تحقیق به نقض حریم خصوصی طرفین در جریان رسیدگی در پی رسانه ای شدن پرداخته شده است. جنبه هایی از حریم خصوصی مانند حق خلوت ، پنهان ساختن اطلاعات شخصی از دیگران ، هویت بزه دیدگان جرایم و سوابق کیفری افراد که از رسانه ای شده جرم تاثیر بیشتری را می پذیرند مورد بررسی قرار گرفته اند .
فصل اول : تاثیر رسانه ای شدن جرم بر استقلال دادگاه و مرحله تحقیقات
در این فصل مراد از کیفیت رسیدگی ، وضعیت هایی است که تاثیر گذاری آن ها بر حقوق اصحاب دعوا و اجرای عدالت به شکلی غیر مستقیم و از طریق فراهم نمودن زمینه ی احقاق آن ها است. در این مفهوم رسیدگی عادلانه دارای پیش زمینه هایی است که بدون وجود آن ها محقق نمی شود و رسانه ای شدن جرم نیز مانع از فراهم شدن این زمینه ها می شود. نخستین و مهم ترین پیش فرض رسیدگی عادلانه وجود دادگاهی مستقل و به دور از اعمال نفوذ مقامات اداری و اجرایی است. به این ترتیب دادگاهی مستقل محسوب می شود که به شکل قانونی تشکیل شده باشد و جزییات آن در قانون تعیین شده باشد. قانونمند بودن قسمت های مختلف رسیدگی کیفری موجب می شود که مرجع رسیدگی از اعمال نفوذ مقامات مختلف مصون باشد و تصمیماتی که اتخاذ می کند دارای مبنای قانونی بوده و در نهایت بی طرفی اتخاذ و اعمال گردد. این امر موجب می گردد که بی طرفی دادگاه به عنوان یکی از معیار های اساسی رسیدگی عادلانه تا حدود زیادی تامین گردد. رسانه ای شدن جرم موجب ایجاد فضایی همسو با بازنمایی های انجام شده توسط رسانه ها در جامعه می گردد. برخی از اجزاء رسیدگی کیفری نیز به شدت تحت تاثیر این وضعیت قرار دارند. حتا این تاثیر گذاری به اندازه ای فاحش است که گاهی اوقات با تصمیماتی از سوی مقامات قضایی مواجه می شود که خلاف قانون بودن آن آشکار است. اجازه ی تهیه ی گزارش از تحقیقات مقدماتی جرایم رسانه ای شده نمونه ای از این تصمیمات است . اعضای هیئت منصفه و شهود در یک پرونده ی کیفری به عنوان افرادی که جزء دستگاه قضایی نیستند اما تاثیر زیادی در نتیجه امر دارند ، دارای دانش حقوقی کمتر و در مقابل تاثیر پذیری بیشتر از رسانه ها هستند. این تاثیر پذیری منجر به اظهار نظر مطابق با محتوای رسانه ها توسط آن ها می شود که با توجه به ملاک عمل قرار گرفته توسط دادگاه ها تاثیر آن ها بر رسیدگی کیفری مشهود است. در این فصل پیامد های رسانه ای شدن جرم بر کیفیت رسیدگی را به پنج مبحث تقسیم شده است که به آن پرداخته می شود:
مبحث نخست : استقلال دادگاه
یکی از مهم ترین دغدغه های قانون گذار در خصوص دادگاهها وابستگی آن به حزب یا گروهای مختلف است که با توجه به اهمیت آن در اعمال عدالت به عنوان پیش شرط اصلی دادرسی عادلانه محسوب می شود . قانون گذار کشور ما نیز برای این اصل اهمیت زیادی قایل است و در سطوح مختلف قانون گذاری و بالاترین و نخستین مراتب در خصوص فرایند رسیدگی کیفری به آن اشاره کرده است . در فصل یازدهم از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مربوط به قوه قضائیه است و در اولین اصل ( اصل یکصدو پنجاه و ششم) و اولین جمله گفته شده است : ((قوه قضائیه قوه ای است مستقل… .))این امر نشان دهنده توجه ویژه قانون گذار و ملت به استقلال دستگاه قضائی و مراجع قضائی است . اما استقلال دستگاه قضایی در مرحله ی رسیدگی هم ناظر به استقلال دادگاه و هم ناظر به استقلال مقام قضایی رسیدگی کننده است. در این مبحث ابتدا در گفتار اول به بیان جلوه های استقلال در دستگاه قضایی پرداخته و سپس در گفتار دوم مواردی از نقض آن را تحت تاثیر رسانه ای شدن برخی جرایم بررسی و تحلیل خواهیم کرد.
گفتار اول : استقلال نهادی و فردی
استقلال دستگاه قضایی را در یک تقسیم بندی به استقلال نهادی و فردی تقسیم کرده اند[۱۲۶] استقلال نهادی مربوط به قواعد ناظر بر تامین استقلال دادگاه و نیز استقلال فردی ناظر بر قواعد مربوط به استقلال شخصی قاضی رسیدگی کننده است . این دوگونه استقلال موجب می گردند که رسیدگی کیفری از هر گونه اعمال نفوذ توسط مقامات سیاسی و اجرائی در امان باشد . منظور از قوای اجرائی را نیز نباید صرفا قوه مجریه به معنای اخص آن تلقی کرد بلکه منظور از آن هر مقام و منصبی است که دارای اختیارات اداری و اجرایی است و با این توضیح حتی مقاماتی که در قوه قضائیه اعمال نظارتی و اختیارات اداری دارند نباید مانعی بر سر راه قانونی بودن دادگاه و اقدامات آن ایجاد کنند تا استقلال آن هر چه بهتر حفظ شود . این امر نتیجه اصل حاکمیت قانون است . اصل حاکمیت قانون در قلمرو و حقوق کیفری کلیه مراحل جرم انگاری و تعیین مجازات و هم چنین فرایند دادرسی عادلانه را شامل می شود.[۱۲۷]فرایند تشکیل دادگاه و انتخاب دادگاه و قاضی رسیدگی کننده به پرونده کیفری نیز به عنوان بخشی از رسیدگی کیفری باید در چهارچوب قانونی از پیش تعیین شده خود انجام شود و هر گونه خروج از این چهارچوب استقلال دادگاه و قاضی رسیدگی کننده را با مخاطره روبه رو می کند. استقلال دادگاه و قاضی در چهارچوب قانونی از پیش تعیین شده در پارلمان که متشکل از نمایندگان ملت است موجب می شود که از برپایی محاکمات خودسرانه توسط قوه مجریه و قوای حاکم جلوگیری گردد.[۱۲۸] بند یک از ماده ۱۴ م . ب .ح . م . و . س. نیز مقرر می دارد که ((هر فردی حق دارد به اتهام کیفری علیه او یا حقوق و تعهداتش در یک دعوی حقوقی در یک جلسه علنی و منصفانه توسط دادگاه صلاحیت دار ، مستقل و قانونی رسیدگی شود.))بنابراین حکومت قانون بر نحوه تشکیل دادگاه و صلاحیت آن به عنوان پیش فرض اصلی در استقلال دادگاه مورد قبول واقع شده است .بنابراین رعایت استقلال نهادی و فردی در اقتضا دارد که اقدامات دستگاه قضایی در تشکیل دادگاه و انتخاب قضات در رسیدگی به تمام جرایم دارای چهارچوب قانونی و از پیش تعیین شده توسط نمایندگان مجلس به عنوان مرجع قانون گذاری باشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
لوئیس ترنر گردشگری را امیدبخشترین و پیچیدهترین صنعتی میداند که جهان سوم با آن روبرو است و معتقد است گردشگری بیشترین قابلیت را برای جانشینی دیگر صنایع درآمدزا دارد.» (لی، ۱۳۷۸)توسعه گردشگری موجب رونق اقتصادی و کاهش فقر میشود همچنین تأثیر به سزایی در افزایش درآمد و کاهش بیکاری و در نتیجه افزایش رفاه اجتماعی دارد. علاوه بر آن گردشگری عاملی است برای گفتگوی بین فرهنگها و تمدنها و از نظر سیاسینیز، روابط بین ملل و دول را متعادلتر و نزدیکتر میسازد. نخستین و معتبرترین تعریف زمین گردشگری ارائه شده در ایران در سال ۱۳۸۸ به قرار ذیل است: (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گردشگری دانش محوری است که از تلفیق میان رشتهای صنعت گردشگری با حفظ و تفسیر جاذبههای طبیعت بی جان - همراه با مسایل فرهنگی مرتبط با آنها - در قالب ژئوسایت به عموم مردم بوجود می آید (صدری، ۱۳۸۸). ۲-۱۹ گردشگری در ایران کشور ایران که دارای تواناییهای بالقوه عظیمی در زمینههای زیست محیطی، تاریخی، میراث فرهنگی و غیره است نمیتواند و نباید به دلیل مسائل سیاسی و نگرانیهای فرهنگی _اجتماعی خود را از این جریان اقتصادی دور نگه دارد و از سوی دیگر بازار بینالمللی گردشگری نیز نمیتواند ازجاذبههای ایران برای گردشگری چشمپوشی کند. عدم موفقیت ایران در جذب گردشگران و توسعه گردشگری دلایل متعددی دارد. برای افزایش گردشگران تنها نمیتوان به اقتصاددانان دل بست، راهحل در واقع در دستان دولت و برنامهریزان است چرا که آنان اگر نخواهند و تمایلی به گسترش توریسم و جذب گردشگر نداشته باشند جاذبههای تاریخی، طبیعی و فرهنگی به تنهایی نمیتواند کار ساز باشد. از سوی دیگر تجربه و فرهنگ مردم نیز بیتأثیر نیست. گاه پیش میآید که دولت میخواهد ولی مردم و مراکزی که با توریستها در ارتباط هستند ، تجربۀ لازم را ندارند و یا آموزش های مناسب راندیدهاند و لذا چگونگی برخورد با گردشگر و ارائه خدمات به او را نمیدانند.ایران از لحاظ اقلیمی و تنوع جانوری یک کشور شبه قارهای است و بنابر گفته رئیس سازمان جهانی جهانگردی جزء ۵ کشور اول دارای بیشترین جاذبههای زیستی و جانوری در دنیا است. همچنین یکی از سه قطب برتر بر صنایع دستی در دنیا است؛ سفالگری، شیشهگری، قلمزنی، مشبککاری، حکاکی بر روی فلزات، میناکاری، خاتم سازی، معرقکاری، منبتکاری، قالیبافی، نمدمالی و … ایران معجونی از گوناگونی فرهنگی، زبانی، قومی، زیست محیطی و اقلیمی است. همچنین از لحاظ آثار تاریخی و میراثفرهنگی جزء ده کشور اول دنیا محسوب میشود(یعقوب زاده، ۱۳۸۳). ۲-۲۰ اثرات فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی گردشگری تمامی متخصصین علم بازاریابی بر این واقعیت صحه می گذارند که اگر یک محصول بخواهد در بازار رقابتی امروز باقی بماند باید توانایی ایجاد تصویر مناسب از یک بِرَند را داشته باشد. به عبارت دیگر مشتری باید بتواند یک محصول را از دیگر محصولات مشابه تشخیص دهد. یکی از راه هایی که مقاصد گردشگری را از دیگر مقاصد متمایز می کنند وجود جمعیت بومی و کارگران خدماتی است که باعث افزایش ارزش افزوده در صنعت گردشگری آن منطقه می شوند. استفاده از این نوع راهکار بازاریابی یعنی بهره گیری از منابع انسانی و جمعیتی امری منطقی است و این مساله تنها به دلیل رابطه قوی میان روحیه ی لذت طلبانه ی انسان ها وکسانی است که این تفریحات و فعالیت های تفریحی را عرضه می کنند. گردشگران نیازمند محیطی هستند که در آن لذت برده، به رضایت مندی روحی برسند. در این محیط افرادی بومی ساکن هستند که فعالیت می کنند تا چنین احساس رضایتمندی برآورده شود که نتیجه آن اشتغال و درآمد برای آنهاست. هر فعالیتی در مقاصد گردشگری و برای برآرودن نیاز گردشگریان نیازمند نیروی کار است. نمی توان رستورانی را یافت که بدون سرآشپز با تجربه بتواند مشتریان را به سمت خود جلب کند. از سوی دیگر کارگران بخش خدمات گردشگری می توانند با ایجاد فضای مناسب برای جهانگردان و دفزایش احساس رضایتمندی در آنها با تکیه بر برخورد مناسب، نگرشی مثبت را در آنان نسبت به محیط گردشگری ایجاد نمایند. نظریه ای وجود دارد که ادعا می کند انسان ممکن است به مسافرت معتاد شود، یعنی وابستگی بسیار شدید پیدا کند. این نظریه اگرچه ممکن است غیر منطقی به نظر برسد اما تئوری دیگری مبتنی بر تجربه و تحلیل روانی مسافرت و یا حتی یک سفر گردشی دریایی را یک مکانیسم فرار از دغدغه های زندگی می داند. پیچیدگی های زندگی ماشینی امروز گاهی مردم را به سویی سوق میدهد که بسیاری از افراد مسافرت را تنها راه فرار از نگرانی ها و تنش های موجود زندگی می دانند ( ملازاده، ۱۳۸۹). ۲-۲۱ اثرات اجتماعی گردشگری تاثیر اجتماعی ساکنین محلی در گردشگران به عمق و زیبایی مهمان نوازی آنان بستگی دارد (جوناتان کروآل ۱۹۹۵). طبیعی است اگر تعداد بیشتری از گردشگران که خود در سابق جزو جمعیت بومی بودند و می توانستند با به نمایش گذاشتن پوشاک خود، الگوی مصرفی خود، غذاهای خود گردشگر بیشتری را جذب کنند. بدون شک در موقع گردشگری آرزو دارند مردم محلی و بومی همین نگرش ها و جذابیت ها را در اختیار آنان بگذارند. برای میزبان و مهمان شیرین ترین و رضایت بخش ترین لحظات از برقراری ارتباط، زمانی است که هر دو گروه باهم دیگر در سالن پذیرایی به صورت اجتماعی و گرم دور هم جمع شوند، مثل مهمانی های فرهنگی و یا در چایخانه های سنتی که مردم به طور گرم با یگدیگر لحظاتی را می گذرانند. تاثیر گردشگر در اتفاق جرایم بسیار نادر و جزئی است. لکن گردشگران به لحاظ عدم آشنایی به محیط به آسانی مرتکب جرم و جنایت می شوند. در این صورت است که میزبان باید کمک کند تا گردشگران از مکان ها و نواحی خطرناک و جرم خیز دوری جویند. رنجش گردشگر توسط مردم محلی یک اتفاق نادر نیست.به ویژه این اتفاق ممکن است در روش و نحوه استفاده از امکانات و منابع مردم محل روی دهد. در این حالت که آموزش مردم در برقراری ارتباط صحیح و صمیمی با گردشگران توسط رسانه های ارتباط جمعی ضرورت پیدا می کند. باید هوشیار باشیم که توسعه تمرکز گونه گردشگری می تواند تاثیرات اجتماعی نا خواسته ای داشته باشد، مثل فحشا،قمار، مستی، آشوبهای رستورانی، سر و صدای ناراحت کننده خیابانی، ترافیک و سایر مشکلات. گردشگران داخلی و خارجی با مسافرت می توانند سطح استاندارد زندگی مردم یک کشور را افزایش دهند. مردمی که در شهر های بزرگ زندگی می کنند بیشتر خواهان مسافرت و گردشگری هستند. لذا تبلیغات جهت تبادل بخشی باید به مست شهرهای کوچک و روستاها بیشتر شود تا از اثرات سوء گردشگری در عدالت اجتماعی که همانا توزیع درآمدها می باشد، جلوگیری گردد. مردم ثروتمدن و آنهایی که در سطح بالایی از طبقه اجتماعی قرار دارند بیشتر مشتری مسافرت و جهانگردی می باشند. لذا برنامه ریزی باید با حساسیت طرح و پیاده شود، تا توده مردم میل به مسافرت پیدا کنند. افزایش سطح آموزش در جمعیت ها نیز می تواند مسافرت و جهانگردی را افزایش دهد. فراهم کردن فرصت گردشگری برای مردم ناتوان از نظر مالی نباید در برنامه ریزی های توسعه گردشگری فراموش گردد. در غیر این صورت مشکلات اجتماعی فراوانی بروز خواهد کرد. در این گونه از برنامه ها ترتیب تورهای گردشگری با حمایت بخش عمومی می تواند تاثیر گذار باشد(قره نژاد،۱۳۸۶). ۲-۲۲ مدیریت گردشگری پایدار مبتنی بر جامعه بومی یکی از بهترین راهبردهای مدیریتی در حیطه گردشگری پایدار، استفاده از ساکنان و بومیان همان منطقه برای حفظ محیط زیست و گردشگری آن منطقه است. این بدان معناست که بهترین و مناسب ترین عوامل برای حفظ محیط گردشگری یک ناحیه،ساکنان و افراد بومی هستند که در مجاورت این منابع زندگی و کسب درآمد می کنند، چرا که واحدهای اقتصادی و تجاری موجود در آن منطقه، توسط همین افراد به وجود آمده است و بنابراین حفظ منابع نیز مسئولین و توجه آنها را بیش از دیگران می طلبد. گردشگری پایدار مبتنی بر جامعه بومی(CBST) یعنی موفقیت و کامیابی توسعه پایدار زیست محیطی یک منطقه و یا مقصد گردشگری، با بهره گرفتن از راهبردهای مدیریتی جامعه ی بومی و افرادی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم برای ادامه زندگی خود چه از لحاظ محیطی و چه از لحاظ اقتصادی به آن اقلیم و منطقه وابسته اند. این بدان معناست که باید از افراد بومی در حیطه های مدیریتی منطقه استفاده کرد و از دانش و آشنایی آنان به اقلیم خود در جهت توسعه گردشگری بهره جست. مدیریت مناطق گردشگری توسط ساکنان همان منطقه راهکار بارز و موثر مدیریتی در بازگرداندن مالکیت محیط به بومیان و ساکنان همان مناطق است (ملازاده،۱۳۸۶). ۲-۲۳ تاثیرات انسانی و فرهنگی گردشگری از دیر باز بشر با بهره گرفتن از مصالح و مواد طبیعی و یا بهره مندی از تجربه ها، دانش ها، فنون عظیمی ایجاد کرده ودر طول زندگی خویش تاریخ و فرهنگ را بنیان نهاده و بر اساس باورهای مذهبی و اجتماعی، سنت ها و آئین هایی را در فصل ها و مناسبتهای گوناگونی شکل داده است. آن چه مسلم است شرایط جغرافیایی، اوضاع طبیعی، باورهای مذهبی و غیره در چگونگی ایجاد بناها، تاریخ و فرهنگ آدمی موثر بوده است. از آنجا که شرایط جغرافیایی و طبیعی و باورهای اجتماعی و مذهبی مردم در سراسر جهان یکسان نیست مظاهر و تاریخ و فرهنگ و باورهای آدمی، گوناگونی بسیاری دارد و همین امر به وجود آورندهی جاذبه های انسانی و فرهنگی است. به طور کلی می توان جاذبه های انسانی- فرهنگی را از این قرار دانست. میراث های فرهنگی،تاریخی،هنری مانند آداب و رسوم، سنت ها، موسیقی، صنایع دستی، آشپزی غذا، بناهای تاریخی مانند کاخ ها ، موزه ها، مراکز علمی، فنی، کتابخانه ها و غیره(محلاتی، ۱۳۸۰). ۲-۲۴ نقش تبلیغات در صنعت گردشگری دان و استون درکتاب ” نقش تبلیغات بازرگانی در بازار یابی مدرن “تعریفی برا ی تبلیغات ارائه میدهند که میتوان آن را از دیدگاهی نظام مند چنین مطرح کرد. تبلیغات،عبارت از برون داده ( Putout) سازمان به صورت ارتباط غیر شخصی (non-personal) و پرداختی (( Paid از طریق رسانههای مختلف به منظور آگاه سازی (inform)و یا اقناع(Persuade) بخشی از مخاطبان تشکیل دهنده عامه، به عنوان محیط سازمان. تبلیغات به عنوان مهمترین ابزار موفقیت در زندگی افراد ، ایجاب می کند که این ابزار به عنوان شاخه های علمی، اجتماعی ، فرهنگی و ارتباطی به دقت مورد مطالعه قرار گیرد و با نگاهی علمی، هنری و کارشناسانهترو تخصصی مورد استفاده قرار گیرد تا موفقیت و اهداف را به دنبال داشته باشد. امروزه در صنعت گردشگری باید از تبلیغات به عنوان مهمترین ابزار بصورت حرفهای استفاده کرد، زیرا موفقیت تبلیغ برای ارزشهای فرهنگی و گردشگری کشور مبتنی بر درک صحیح و حرفهای از تبلیغات و ارزشهای آن است. زیرا تبلیغات حرفهای می تواند به عنوان ابزار برنده ای برای پیشرفت اهداف فرهنگی در داخل و خارج مد نظر قرار گیرد و در غیر این صورت، هدر دادن وقت سرمایه و انرژی است(کتابچی، ۱۳۸۳). در این فرایند تبلیغ، عنصر لازم برای ایجاد شناخت در مخاطبان نسبت به فرم و محتوای موضوعات گردشگری است و افزایش گردشگر، سرمایه گذاری ها و ایجاد رفتارهای انگیزه بخش بستگی به حجم فعالیت های تبلیغاتی دارد. بحث تبلیغات و پی آمد های آن در گردشگری در قالب نوشتاری، دیداری و شنیداری، هر کدام در مرحله ای از برنامه های گردشگری تاثیر خاص دارد. در رابطه با گردشگری هر کشور عموما باید توانایی آن کشور و سپس برنامه ریزی و بعدعلاقه و نیاز آن کشور برای این صنعت را بررسی کرده و بعد از آن راهبردهای برنامه ریزی شده و مصوب را به مورد اجرا گذارد. جذب گردشگران بدون برنامه های مناسب بازاریابی و تبلیغات امکان پذیر نیست. تبلیغات ابزاری است که با آن آگاهی های لازم در مورد مناطق توریستی به گردشگران داده می شود و آنها را متقاعد به سفر می کند. تبلیغات شامل بهره گیری از رسانه های نوشتاری، صوتی و تصویری برای ارسال پیام به مصرف کنندگان مختلف خدمات مسافرتی و گردشگری می باشد که با هدف دریافت پاسخ فوری و پیوسته از بازار مصرف صورت می گیرد( کتابچی، ۱۳۸۳). ۲-۲۵ تئوری های اساسی در مطالعات گردشگری ۲-۲۵-۱ تئوری مدیریتی در نظرات مدیریتی بحث و گفتگو بسیار وسیع و پیچیده است. به طوریکه در اقتصاد خرد توجه به مدیریت فعالیت ها، توان عملیات گردشگری چون برنامه ریزی، تحقیقات، نحوه قیمت گذاری خدمات و یا تولید مصرفی گردشگران،تبلیغات و شیوه انجام آن، کنترل مشاغل و تمام سرویس های خدماتی از لحاظ کمیت و کیفیت ضرورت پیدا می کند. استفاده و به کارگیری مجموع دیدگاه ها از سایر نظرات و علوم در این بخش یک روش اساسی و معمولی است(پریسکیلا، بونیفال، ۱۹۹۵). علم و آگاهی از نظرات مدیریتی یک ضرورت محسوب می شود. تغییر و تنوع تولیدات، تغییر قوانین و مصوبات، تغییرات اجتماعی و جزء اینها موضوعات و بحث های مهم مدیریت را تشکیل می دهد. در هر حال عملیات مدیرتی می بایستی تغییرات گردشگری را با تغییرات محیط آن چنان تلفیق و ترکیب نماید که گردشگری روز به روز گسترده تر و عمومیت پیدا کند. مجله تحقیقات مسافرت، مجله مدیریت گردشگری، مجله راهنمایی توریسم از مجلات مناسبی در این مورد تلقی می شود ۲-۲۵-۲ تئوری تاریخی نظرات تاریخی به طور گسترده و وسیع مورد استفاده قرار نمی گیرد. اگرچه در مطالعات و تجزیه و تحلیل گردشگری قوانین مربوط به سیر تکاملی گردشگری در طول تاریخ ضروری است(پریس برندون،توماس کوک،۱۹۹۳).در این بخش از نظرات می توان نو آوری ها را در طول تاریخ برای افزایش تعداد گردشگران و گسترش گردشگری، بدعت های منفی و مثبت را در کاهش و یا افزایش فعالیت های گردشگری و گردشگر همراه با جذابیت های تاریخی تحقیق و تتبع کرد. می دانیم گردشگری دسته جمعی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است (پاتریک، جی.تی.کوران، ۱۹۷۸). نهایتاً مطالعات این بخش را با توجه به محدودیت ها بسیار پرفایده قلمداد می کنند. ۲-۲۵-۳تئوری تولیدی در نظرات تولیدی انواع تولیدات توریستی، بازاریابی، مراکز مصرف و زمان های مصرف دقیقا مورد بحث و مطالعه قرار می گیرد. به عنوان مثال مطالعه موضوع تهیه مکان اقامت،رزرو و جا از خطوط هواپیمایی، چگونگی افزایش و یا کمبود جا نسبت به تعداد مراجعه کنندگان(مشتری)، رفتار فروشندگان و خریداران بلیط، چگونگی قیمت ها . پرداخت قیمت، نحوه تبلیغات و غیره در راس مسائل قرار می گیرد.خوشبختانه اگرچه در نظرات تولیدی به مطالعه مدت اقامت گردشگر، خصوصیات مصرف گردشگر و کالاهای مخصوص خرید گردشگر تمایل بیشتری نشان داده می شود، معهذا تسهیلاتی را نیز بوجود می آورند که محقق و دانشجو بتواند مسائل اساسی گردشگر و گردشگری را به سرعت و با دقت بیشتر تهیه و پیگیری کند. ۲-۲۵-۴تئوری اقتصادی نقش و اهمیت توریسم چه روی اقتصاد داخلی و چه روی اقتصاد خارجی بسیار شدید می باشد.لذا توجه به مسائل عرضه و تقاضا،موازنه پرداختها،تبدیل ارزها،اشتغال، توسعه و گسترش رفاه، توسعه حرکتهای دوسویه و سایر عوامل اقتصادی در گردشگری مورد تاکید تمام محققین قرار دارد.همین نظرات و بحث ها برای آماده سازی چهارچوب تجزیه و تحلیل گردشگری و همکاری های اقتصادی بین کشور ها در توسعه اقتصادی بسیار مفید و قابل انکار نیست.از این نظر گردشگری یک عنصر مهم در اقتصاد کشورها به حساب می آید (ام.جی.استابلر،۱۹۹۷). البته در این مورد اقتصاددانان توجه شایسته ای به محیط زیست، فرهنگ، روانشناختی و جامعه شناسی و عقاید پیرامون مردم شناسی نشان می دهند. ۲-۲۵-۵ تئوری جامعه شناسی اصولا گردشگران بیشتر با فعالیت های اجتماعی درگیر می شود.نتیجتا نظرات جامعه شناسی و تحقیقات مربوط به آن محققین را بیشتر به سوی خود جلب میکند. جامعه شناسی در این خصوص رفتارهای شخصی و یا گروهی را با تاکید به جامعه گردشگری مطالعه می نماید.در نظرات جامعه شناسی و تحقیقات مربوط به سطح فرهنگ جامعه، عادات جامعه، سنن و آداب جامعه و بالاخره مهمان نوازی جامعه فراموش نمی گردد. اگرچه جامعه شناسی اوقات فراغت کاملا تکامل و توسعه نیافته است، معهذا مدعی گسترش و افزایش فعالیت های گردشگری در جوامع می باشد.از آنجایی که گردشگری روی جامعه تاکید بیشتری دارد، لذا محققین در مطالعات خود از نظریه های اجتماعی غفلت نمی کنند. خلاصه منافع حاصل از گردشگری را به عنوان افزایش و اصلاح کیفیت زندگی در جامعه تلقی می کنیم. این مساله با یک نمودار در زیر به روشنی به چشم می خورد: اصلاح کیفیت در زندگی جامعه عمومی و روستایی توسعه صنعت گردشگری حمایت از محیط انسانی و طبیعی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فعالیت
میانگین رتبه های مانعگری
آماره آزمون کای دو
مقدار P
صدور گواهی به درخواست مشتری
۴/۲۷
۲/۳۳۴
۰/۸۸۷
حل و فصل دعاوی
۴/۱۰
ارائه تقاضا ارزیابی کالا
۴/۰۴
شناسایی عقد قرارداد
۴/۰۱
انتقال ارز توسط بانک
۴/۱۷
انتقال ارز به کمک صرافی
۳/۷۰
صدور گواهی اجباری
۳/۷۰
۴-۲-۲) بررسی فرضیه دوم این فرضیه مطابق فصل اول به صورت ذیل بیان شد: «تفاوت معناداری میان میزان مانعگری هریک از نهادها و سازمانهای متولی امور اداری- خدماتی صادرات، وجود دارد». پس از آزمون این فرضیه، در صورتی که تفاوت معناداری در میزان ممانعت هریک از نهادها و سازمان های متولی امور اداری- خدماتی صادرات مشاهده گردد، به تحلیل یکی دیگر از سوالات تحقیق (که در فصل اول بیان شد) تحت این عنوان: «کدام نهاد، یا سازمان (های) خصوصی یا دولتی نقش مهمتری را در ایجاد موانع اداری- خدماتی صادرات ایفا میکند؟» نیز خواهیم پرداخت. فرضیههای آزمونی به صورت زیر مطرح می شوند: تفاوت معناداری میان میانگین میزان ممانعت هریک از نهادها و سازمانهای متولی امور اداری- خدماتی صادرات وجود ندارد. H0: µ۱=µ۲=…=µ۹ میانگین میزان ممانعت حداقل دونهاد و سازمان متولی امور اداری- خدماتی صادرات متفاوت است. H1:~H0 که در آن (i=1,2, … ,۹) µ۱ها میزان ممانعت اداری- خدماتی هریک از نهادها و سازمان های متولی امور اداری- خدماتی صادرات میباشد و فرضیه H1 به صورت نقیض H0 تعریف میشود. همانند فرضیه اول، به منظور تعیین پارامتریک یا ناپارامتریک بودن آزمون مورد استفاده برای این فرضیه، ابتدا آزمون کالماگروف- اسمیرنوف را به منظور تشخیص نرمال بودن توضیع هریک از نهادها و سازمان ها نشان میدهد که نرمال بودن یک فعالیت از نه (۹) فعالیت تایید نمیگردد؛ بنابراین از آزمون ناپارامتریک فریدمن برای تشخیص برابری یا عدم برابری مانعگری اندازه گیری شده در فعالیتها استفاده میشود. نتایج این آزمون در جدول ۴-۶ مشاهده میشود. با توجه به مقدار P آزمون فریدمن، می توان نتیجه گرفت که فضیه H0 در سطح معنیداری۰۵/۰ رد میشود، بدین معنا که میانگین میزان ممانعت اداری- خدماتی حداقل دو نهاد و سازمان متولی صادرات یکسان نیست. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول۴-۶ .مقایسه میزان مانع گری نهادها و سازمانهای امور اداری-خدماتی صادرات(آزمون فریدمن)
سازمان یا نهاد
میانگین رتبه های مانعگری
آماره آزمون کای دو
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آزمون انعطاف پذیری تنه[۱۷۲]
اندازه گیری انعطاف پذیری
زمینی که بر اساس سیستم متریک از ۰ تا ۱۰۰ درجه بندی شده
این تست مربوط به ارزیابی میزان انعطاف پذیری تنه میباشد. در این آزمون ورزشکار پشت به منطقه میایستد که در آن بر اساس سیستم متریک درجه بندی شده است وپاشنهها را بر روی مقیاس صفر می گذارد سپس پاها را به اندازه عرض شانه بازکرده وسعی می کند با انگشتان دست از وسط پا دورترین نقطه پشت سرش را لمس کند. حد فاصل خط پاشنه تا محل انگشتان رکورد فرد محسوب میگردد.
آزمون کوپر (۱۲ دقیقه دویدن)[۱۷۳]
بدست آوردن حداکثر اکسیژن مصرفی و استقامت قلبی - عروقی
پیست دو ومیدانی که در فواصل ۱۰ متری علامت گذاری شده باشد، کورنومتر
در این تست شرکت کنندهها به مدت ۱۲ دقیقه میدوند و در انتهای این زمان، مسافت طی شده اندازه گیری می شود. با معادله زیر میتوان vo2max فرد را محاسبه کرد: هر مایل ۷۶/۱۶۰۹ (مسافت طی شده در ۱۲ دقیقه به مایل) ۱۱/۲۸۷۲+۳۵/۹۷۱۲*- vo2max =
۷.۳. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات در مورد تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده می شود. در آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در آمار استنباطی از روش آماری تحلیل پوشی داده ها برای تعیین تستهای برجسته و کارا بودن شرکت کنندهها و اشترک گیری بین افراد کاراتر شناسایی شده در هر بخشجهت استخراج نهایی استفاده شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تحلیل پوششی داده ها: یک روش برنامه ریزی ریاضی، برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم گیرندهای است که چندین ورودی و چندین خروجی دارند. استفاده از مدلهای تحلیل پوششی داده ها علاوه بر تعیین میزان کارایی نسبی، نقاط ضعف سیستم را در شاخصهای مختلف تعیین کرده و با ارائه میزان مطلوب آنها، خط مشی سیستم را به سوی ارتقای کارایی و بهره وری مشخص می کند. همچنین الگوهای کارا که ارزیابی واحدهای ناکارا بر اساس آنها انجام گرفتهاست به واحدهای ناکارا معرفی میشوند. الگوهای کارا واحدهایی هستند که با ورودیهای مشابه واحد ناکارا خروجیهای بیشتر یا همان خروجیها را با بهره گرفتن از ورودیهای کمتر تولید کردهاند. تحلیل پوششی داده ها، یک چارچوب تئوریک را برای تحلیل عملکرد و اندازه گیری کارایی، فراهم می آورد. مدل مذکور شامل مجموعه ای از تکنیکهای برنامه ریزی خطی است که مرز کارا را با بهره گرفتن از داده های مشاهده شده بنا می کند و آنگاه به ارزیابی و اندازه گیری کارایی واحد تصمیم ساز می پردازد. مدل تحلیل پوششی داده ها برخلاف بسیاری از مدلهای مرسوم، در اندازه گیری کارایی می تواند شامل چندین ورودی و چندین خروجی باشد. برای انتخاب ماهیت الگو در این پژوهش، با توجه به اینکه بیشتر افراد تمایل دارند که زمان چابکی، سرعت و. . . را کاهش دهند، این بخش ورودی انتخاب گردید و همچنین چون افراد تمایل دارند ویژگیهایی مانند قدرت، توان هوازی و. . . را افزایش دهند، در این پژوهش خروجی انتخاب شدند. پس از استاندارد سازی ورودی و خروجی ها، مقادیر در الگوی گذاشته شد که میزان کارایی هر فرد و وزن داده ها به ورودی و خروجیهای هر فرد مشخص گردید و سرانجام افراد کارا و ناکارا، مشخص گردید.
مدل پوششی CCR یک واحد تصمیم گیرنده کار گفته می شود اگر و فقط اگر شرایط زیر حاکم باشند (۱) (۲) در تمام جوابهای بهینه مقادیر همه متغیرهای کمکی برابر صفر باشند فصل چهارم (استخراج و تحلیل دادههای تجربی) بعد از جمع آوری داده ها لازم است که آنها مورد بررسی قرار گرفته و در راستای هدفهای تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. در ابتدای این فصل به توصیف یافتههای تحقیق پرداخته و نتایج حاصل از اهداف ارائه گردیده اند. جهت توصیف، دسته بندی و خلاصه کردن داده ها از آمار توصیفی استفاده و ویژگیهای مورد نظر معرفی شده اند، سپس در بخش آمار استنباطی به اهداف تحقیق پرداخته شده است. ۱.۴. آمار توصیفی در این بخش به توصیف ویژگیهای نمونه تحقیق از قبیل ویژگیهای بیومکانیک، آنتروپومتریک و آمادگی جسمانی آنها خواهیم پرداخت. ویژگیهای بیومکانیک ویژگیهای بیومکانیک نمونه تحقیق در این پژوهش، شامل مواردی چون فلکشن شانه، هایپر اکستنشن شانه، آبداکشن شانه، فلکشن آرنج، فلکشن ران، هایپر اکستنشن ران، آبداکشن ران، فلکشن زانو، تعادل ایستا و تعادل پویا میباشد. آماره های توصیفی مربوط به ویژگیهای بیومکانیک نمونه تحقیق در جدول ۱.۴ گنجانده شده است. جدول ۱.۴: آماره های توصیفی مربوط به ویژگیهای بیومکانیک نمونه تحقیق
ویژگیهای بیومکانیک
حرکت
میانگین و انحراف استاندارد
حداقل
حداکثر
مفصل شانه
فلکشن
۵/۳ ۰۶/۱۷۷
۱۶۸
۱۸۰
هایپر اکستنشن
۱/۱۴ ۹/۷۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
این مثالها بعد از کد نویسی در نرم افزار GAMS ، با بهره گرفتن از حل کننده CPLEX که مناسب برای مدلهای MIP میباشد در یک رایانه شخصی با پردازشگر CORE-i5 و RAM-6G اجرا شده است. با بررسی نتایج مشاهده می شود که تعداد متغیرها و مقادیر عددی پارامترها نسبت مستقیمی با زمان مورد نیاز جهت حل مسئله دارند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۹ تحلیل حساسیت ایجاد تغییر در داده های سه پارامتر صفر و یک مدل ( ، و ) تغییرات بسیاری در جواب نهایی ایجاد می شود که نشان میدهد معادلات ۲۳ الی ۲۷ جز محدودیتهای حساس مدل میباشند و تاثیر زیادی در زمان حل مساله و جواب نهایی دارند. این محدودیتها به دلیل وجود کیفیتهای متفاوت در مدل برای پاسخ به تقاضاهای مختلف میباشد. همچنین در صورتی که ایستگاههای تامین کنندگان پراکنده باشند و فاصلهی بین آنها زیاد باشد زمان حل افزایش یافته و هزینه های بیشتری به تولیدی تحمیل می شود. البته این مورد در شرایطی میباشد که تامین کنندگان شرایط یکسانی داشته باشند. برای مثال در یک شرکت لبنیاتی بیش از ۹۵ درصد مواد خام ورودی به واحد تولیدی شیر خام میباشد. در این صورت تامین کنندگان شیر نقش اصلی را برای تامین مواد خام بازی می کنند و فاصلهی آنها با کارخانه نسبت به سایر تامین کنندگان اهمیت بیشتری در برنامه ریزی برای حمل و نقل دارد. حال اگر چند تامین کننده شیر در یک بخش متمرکز باشند برای کارخانه مطلوبیت بیشتری دارد. برای توضیح بیشتر این موضوع ۳ مثال حل شده در مقیاس متوسط درجدول (۳-۹) مقایسه شده اند. در مثالهای فوق نتایج با فرض اینکه ۴ تامین کننده به یک اندازه برای کارخانه مواد خام عرضه می کنند به دست آمدهاند. شاید به نظر برسد که با پراکنده شدن تامین کنندگان در فواصل متفاوت انتخاب نزدیکترین تامین کننده منطقی به نظر برسد اما شرایطی مانند محدودیت عرضه و وجود وسایل نقلیه متفاوت مسئله را کمی پیچیدهتر می کند. جدول (۳-۹) مقایسه هزینهها در شرایط مختلف
تغییرات تابع هدف نسبت به مسئله اول |
تابع هدف |
واریانس فاصله تامین کنندگان با انبارهای ورودی |
واریانس فاصله تامین کنندگان با ایستگاه های تدارکات |
متوسط فاصله تامین کنندگان با انبارهای ورودی |
متوسط فاصله تامین کنندگان با ایستگاه های تدارکات |
ندارد |
۸۱۰۱۲۸۳ |
۰ |
۰ |
۴۲۰ |
۱۱۰ |
مسئله اول |
دو درصد |
۸۳۳۹۲۰۲ |
۶۲۰۰ |
۶۲۰۰ |
۴۲۰ |
۱۱۰ |
مسئله دوم |
یازده درصد |
۹۰۰۱۲۰۱ |
۸۲۵۰ |
۸۲۵۰ |
۴۲۰ |
۱۱۰ |
مسئله سوم |
توجه به نتایج مثالها، این موضوع را نیز نشان میدهد که وجود شرکتهای ۳pl باعث کاهش هزینه های کارخانهها میشوند. از طرفی در صورتی که مدیریتی مناسب بر روی این شرکتها نباشد افزایش هزینه و مصرف سوخت را در بر خواهد داشت که موجب ایجاد آلایندگی بیشتری خواهد شد. وجود این شرکتها زمانی می تواند به نفع حمل و نقل باشد که دارای ایستگاههای متعددی در قسمت های مختلف باشند تا طی مسیر اضافی (حرکت بدون بار) میان مقصد و مبدا به حداقل برسد. مکان یابی این ایستگاهها خود بحثی متفاوت است که نیازمند مطالعات فراوان میباشد. برای مطالعه بیشتر موضوع خروجی چند مسئله متفاوت در مقیاس متوسط در دو حالت در نظر گرفته شد. حالت اول ایستگاههای این شرکت در یک نقطه متمرکز شده اند ولی درحالت دوم شرکت، ایستگاههای متفاوتی جهت خدمت رسانی دارد. مشاهده می شود که هزینه های حمل و نقل و انتشار گاز دی اکسید کربن در حالت اول بیشتر از حالت دوم میباشد. در نتیجه استفاده ازاین شرکتها زمانی برای زنجیره تامین مناسب میباشد مطالعه کافی برای مکان یابی ایستگاههای آن صورت گرفته باشد. در جدول (۳-۱۰) بخشی از ین نتایج آورده شده است. جدول (۳-۱۰) مقایسه مسئله در دو حالت استفاده از ۳pl و عدم استفاده از آن
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مبحث چهارم :مصادیق کلی مستثنیات دین بنابراین آن چه به طور کلی از مواد قانونی و نظرات حقوقی و دکترین و فقها جزء مستثنیات دین واقع می شود را در ذیل بیان می نمائیم . (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱- مسکن مورد نیاز مدیون و خانواده تحت تکفل او در حد شأن مدیون ؛ ۲-وسیله نقلیه مورد نیاز و متنساب با شأن محکوم علیه ؛ ۳-یک خط تلفن ؛ ۴- آذوقه مورد نیاز محکوم علیه و افراد تحت تکفل وی با توجه به عرف منطقه و شان مدیون ۵- اثاثیه وو لباس و اشیاء و اسباب مورد نیاز مدیون وافراد نحت سرپرستی او به حدی که رفع حرج گردد ؛ ۶- کتب و مقالات و سایر وسایلی که برای تحقیق محققین و دانشمندان و اهل علم لازم است ۷- ابزارکارکسبه ،پیشه وران ،کشاورزان وسایر اشخاصی که وسیله امرار معاش محکوم علیه وافراد تحت تکفل وی؛ ۸- اموال وزارتخانه ها و سازمان های دولتی ، اعتبار بودجه لازم جهت پرداخت محکوم به ندارند تا تصویب و ابلاغ بودجه یکسان ونیم بعد از سال صدور حکم قابل توقیف نمی باشد ؛ ۹- اموال شهرداری ها که اعتبار و بودجه لازم را جهت پرداخت محکوم به ندارند تا تصویب بودجه سال آتی خود قابل توقیف نمی باشد ؛ ۱۰-هزینه مسافرت مأمورین دولت و حقوق و مزایای نظامیانی که در جنگ هستند ؛ ۱۱-زائد بر یک چهارم حقوق بازنشستگی یا وظیفه افراد موضوع ماده ۹۶ شروط بر اینکه دین مربوط به شخص بازنشسته یا وظیفه بگیر باشد ؛ ۱۲-حق بیمه ناشی از فوت که به وارث تعلق می گیرد در صورتی که مدیون متوفی باشد ؛ نکته ای که دراین جا قابل ذکر می باشد این است که این اموال که در فوق از آنها یاد شد به غیر از شماره ۸و ۹ هر چند جزء مستثنیات دین می باشد اما قابل توقیف و تأمین خواسته می باشد لذا فقط نمی توان دین اموال را فروخت و استیفاءطلب کرد و فایده این توقیف این است که شاید مدیون در هنگام حکم قطعی دیگر این اموال جزء مستثنیات دین نباشند . آخرین قانون موضوعه ای که در این خصوص وضع شده ماده ۵۲۴ قانون آئین دادرسی مدنی می باشد و دراین قانون محور عمده ی مستثنیات دین ، عرف است . و در این قانون برای اولین بار مرجع حل اختلاف در خصوص تناسب ، نیاز و شأن ، دادگاه صارد کننده ی حکم قرار داده شده است[۱۲۹] . بخش سوم :ضمانت اجرای عجز غیر تاجر از پرداخت دین (آثار حکم اعسار ) ، ضمانت اجرا جهت وصول محکوم به و مصادیق ان ،مقررات جزایی و زوال وضعیت معسر فصل اول:ضمانت اجرای عجز غیر تاجر از پرداخت دین(اثار حکم اعسار) فصل دوم:ضمانت اجرا جهت وصول محکوم به و مصادیق ان فصل سوم :مقررات جزایی در خصوص عجز غیر تاجر از پرداخت دین فصل سوم:زوال وضعیت عجز غیر تاجر از پرداخت دین فصل اول : ضمانت اجرای عجز غیر تاجر از پرداخت دیون پس از اینکه مشخص شد غیر تاجر قادر به تأدیه دین یا هزینه دادرسی برای طرح دعوی نمی باشد و اعسار شخص ثابت شد، این اعسار آثار و تبعات خاص خود را دارد . در این فصل در دو مبحث جداگانه به آثار عجز غیر تاجر از پرداخت دین از هزینه دادرسی و محکوم به می پردازیم . مبحث اول :آثار حکم اعسار از پرداخت هزینه دادرسی پس از آنکه محکمه دعوی اعسار را قبول نمود شخص معسرمی تواند از مزایای ذیل بهره مند شود که در چهار گفتار تشریحاً و مفصلاً به آن می پردازیم . گفتار اول :معافیت موقت از تأدیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی قبول اعسار از هزینه دادرسی ضمانت اجراء و آثاری دارد ، که در ماده ۵۱۳ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (درامور مدنی )مصوب ۱۳۷۹ قانون گذار آمده صراحتاً مزایای که معسر می تواند از آنها استفاده نماید را بیان نموده است ، که در ذیل به آن می پردازیم . معافیت موقت از تأدیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی[۱۳۰] . پس از اینکه ادعای اعسار از هزینه دادرسی مورد قبول واقع شده معسر می تواند طبق بند ۱ ماده ۵۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی از تأدیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی استفاده نماید :«۱- معافیت موقت از تأدیه تمام یا قسمتی از هزینه دادرسی در مورد دعوایی که برای معافیت از هزینه آن ادعای اعسار شده است .» در قسمت دوم بند ۱ ماده ۵۱۳ به این موضوع اشاره شده که تأدیه قمستی از هزینه دادرسی، که نشأن می دهد در صورتی که دادگاه ادعای معسر مبنی بر قسمتی از هزینه دادرسی را موًجه تشخیص دهد به آن حکم خواهد داد . بند اول :محدوده هزینه دادرسی هزینه های دادرسی به مفهوم اعم ، شامل چهار مورد به شرح زیر می باشد[۱۳۱]: مورد نخست – بهای ورقه ی دادخواست و اظهار نامه و برگ اجرائیه احکام دادگاه ها و…(بند ۶ ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین ): مورد دوم – هزینه دادخواست که برای هر دادخواست ، صرف نظر از تعداد نسخه ، صفحات ، نوع دعوی (بند ۴ ماده ۳ قانون مزبور): مورد سوم – هزینه های مطابقت اوراق با اصل آنها ….(بند ۱۷ ماده ۳ قانون مزبور ): مورد چهارم – هزینه های دادرسی به معنای اخص کلمه که نحوه ی محاسبه آن که هزینه احکام و قرارها شمرده می شود ( ماده ۵۰۲ و ۵۰۳ قانون آئین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ ): ماده ۵۰۲ قانون آئین دادرسی مدنی هزینه دادرسی را شامل هزینه برگهایی که به دادگاه تقدیم می شود و هم هزینه قرارها و احکام دادگاهها دانسته و هم در ماده ۵۰۳ قانون مزبور آمده :«هزینه دادخواست کتبی یا شفاهی اعم از درخواست بدوی و اعتراض به حکم غیابی و متقابل و ورود و جلب ثالث و اعراض شخص ثالث و دادخواست تجدید نظر و فرجام و اعاده دادرسی و هزینه وکالتنامه و برگهای اجرایی و غیره… همان است که در ماده (۳) قانون وصول برخی از درامدهای دولت و مصرف آن در مورد معین مصوب ۱۳۷۳ و سایر قوانین تعیین شده است … ».همچنین این هزینه شامل هزینه نشر آگهی موضوع ماده ۷۳ قانون آئین دادرسی نیز می شود[۱۳۲]. بند دوم : طرح دعوی واهی یکی از دلایلی که می تواند در پرداخت هزینه دادرسی قابل توجه باشد ممانعت از طرح دعوی واهی می باشد چون در برخی از دعاوی هزینه دادرسی آنقدر سنگین می باشد که شخص از اقامه دعوی استنکاف می نماید . حال اگر شخصی واقعاً حقی از وی زائل شده باشد ولی برای اقامه دعوا توان پرداخت هزینه دادرسی را نداشته باشداینجاست که قانونگذار با وضع مقرراتی پیرامون اعسار از هزینه دادرسی به این مقصود جامعه عمل می پوشاند و شرایطی که چنین افرادی بتواند به حق خویش رسد را مهیا می سازد . گفتار دوم :معاف در کلیه مراحل دادرسی پس از اثبات اعسار معسر می تواند از این حق در کلیه مراحل دادرسی نسبت به یک دعوا استفاده نماید ولی نمی وتواند از معافیت پرداخت هزینه دادرسی در دعاوی دیگر نیز استفاده نماید . ماده ۵۰۸ قانون آئین دادرسی مدنی بیان می دارد :«معافیت از هزینه دادرسی باید برای هر دعوا به طور جداگانه تحصیل شود ولی معسر می تواند در تمام مراحل مربوط به همان دعوا از معافیت استفاده کند ». اطلاق عبارت «هر دعوا »شامل موردی هم می شودکه چنددعوا در ضمن یک دادخواست مطرح شده باشد اما از نظر منطقی پذیرفته نیست که در چنین موردی دعاوی اعسار متعدد مطرح گرد و ماده ۵۰۹ قانون آئین دادرسی مدنی موید آن است .اما اگر جلب ثالث مطرح شود خواهان نمی تواند از اعسار مربوط به دعوای اصلی در دعوی جلب نیز استفاده کند[۱۳۳]» . همچنین در جواب این سوال که آیا اعسار از هزینه دادرسی شامل اعسار از نیم عشر اجرای احکام هم می شود اختلاف نظر وجود دارد، اما نظر کمسیون نشست قضایی دادگسترس هشترود به شرح ذیل می باشد «پرداخت نیم عشر اجرایی (پنج درصد محکوم به مالی)بابت حق اجرای حکم بعداز اجرا به عهده محکوم علیه است ، بنابراین اعسار از هزینه دادرسی از طرف خواهان مطرح می شود شامل نیم عشراجرایی نمی گردد و خروج موضوعی از آن دارد . اعسار از محکوم به ،نسبت به محکوم علیه صادر شود به تبع آن تا تمکن مالی ، محکوم علیه از تأدیه نیم عشر ارجایی نیز به طور موقت معاف خواهد شد و مطابق ماده ۱۶۸ قانون اجرایی احکام مدنی ، هرگاه از تاریخ صدوراجرائیه بیش از پنج سال گذشته و محکوم له عملیات اجرایی را تعقیب نکرده باشد . اجرائیه بلااثر تلقی می شود . در این مورد اگر حق اجرا وصول نشده باشد دیگر قابل وصول نخواهد بود[۱۳۴]. گفتار سوم :معافیت در دعاوی متعدد همزمان ماده ۵۰۹ قانون آئین دادرسی مدنی بیان می دارد . «در مورد دعاوی متعددی که مدعی اعسار بر یک نفر همزمان اقامه می نماید حکم اعسار نسبت به یکی ازدعاوی صادر شود نسبت به بقیه دعاوی نیز موثر است » . دراین ماده به دو نکته اساسی اشاره شده است اولاً اینکه در این مورد دعاوی متعدد باید بر یک نفر اقامه شود و دوماینکه دعاوی باید همزمان بر یک نفر اقامه شود. به نظر برخی از اساتید منظور از «همزمان بودن »اقامه دعوا در یک روز است . حکم این ماده اعم است از این که مدعی اعسار ، دعاوی خود را در یک دادخواست مطرح کند یا چند دادخواست ،در یک دادگاه مطرح شده باشد یا چند دادگاه ،دعوی اصلی باشد یا طاری، هر چند از ظاهر ماده ممکن است چنین استنباط شود که دعاوی متعدد مطروحه در یک پرونده را بیان می کند[۱۳۵] . گفتار چهارم : حق داشتن وکیل معاضدتی و معافیت موقت از پرداخت حق الوکاله در سال۱۳۵۶، در ماده ۳۲ «قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری »آمده بود که اقامه بعضی از دعاوی حقوقی و شکایت ازآراء و دفاع از آن ها با دخالت وکیل دادگستری می باشد یعنی در این ماده و قوانین ،وکالت اجباری را ، در نقاطی که وزارت دادگستری اعلام می نماید مقرر نموده سپس در سطر دیگر ماده مزبور آمده بود :«.. کانون وکلای دادگستری مکلف به تامین وکیل معاضدتی برای اشخاص بی بضاعت یا کسانی است که قادر به تأدیه ی حق الوکاله در موقع انتخاب وکیل نیستند ..»، همچنین در ماده مزبور تشخیص عدم بضاعت یا عدم توانایی اشخاص برای تأدیه حق الوکاله را با دادگاه مرجع رسیدگی به دعوا قرار داده است . همچنین در ماده ۳ آئین نامه کانون وکلای دادگستری وهیأت اجرایی ماده ۲ آئین نامه اجرایی ماده ۱۸۷ برنامه سوم توسعه ، باز هم به این موضوع که اشخاص بی بضاعت واشخاصی که قادر به تأدیه حق الوکاله در موقع انتخاب وکیل نیستنداشاره شده است . کسانی که توان تأدیه حق الوکاله وکیل را ندارند می تواند از کانون وکلاء تقاضای وکیل معاضدتی تماید . یکی از کسانی که بضاعت کافی برای پرداخت حق الوکاله را ندارد، معسر می باشد که این موضوع در بند دوم ماده ۵۱۳ قانون آئین دادرسی مدنی اشاره شده است . ماده مزبور مقرر میدارد :«۲ :حق داشتن وکیل معاضدتی ومعافیت موقت از پرداخت حق الوکاله ». مبحث دوم :آثار قبول حکم اعساراز پرداخت محکوم به
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آرایههای ادبی: خاتم ملک سلیمانی استعاره از خورشید است. ماهی دارای استخدام است، در رابطه با سلیمان ماهی دریا و در ارتباط با آفتاب برج ماهی (اسفند ماه) است. ۷۱ - از پــی پنــجاهــه در مــاهــی خــوران بهـر عیسـی، نُـزل خــوان کــرد آفتــــاب واژگان: پنجاهه: مدّت اعتکاف نصاری و آن پنجاه روز باشد. (برهان)توضیحات. نُزل: آن چه پیش مهمان نهند از طعام و جز آن. (معین) خوان: سفره. (معین) معنی و مفهوم: آفتاب، ماهی آسمان (برج حوت) را برای عید پس از روزهی روز پنجاهه، به عنوان غذای سفرهی عیسی(ع) بریان کرد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آرایههای ادبی: ماهی دارای استخدام است، در رابطه با خوان عیسی، ماهی دریا و نسبت با آفتاب برج حوت است. هم سفره بودن آفتاب و عیسی به این باور اشاره دارد که عیسی و خورشید هر دو در آسمان چهارم، همخانه هستند. خوان و خوران جناس لاحق دارند. توضیحات: پنجاهه: پنجاهه صوم نصاری است که پنجاه روز حیوانی نخورند، پنجاهه همان عید خمسین نصاری است که خاقانی به آن اشاره میکند؛ امّا مینورسکی حدس زده که ممکن است مراد از پنجاهه، صوم چهل روز باشد که عیسویهی شرق پیش از عید قیامت، نگاه میدارند به اضافهی هفتهای که مناسک مربوط به قیام عیسی از مردگان را اقامه میکنند. (فرهنگ لغات، ۱۳۷۴: ۲۲۶) ۷۲ - وقــت را از مـــاهـی بــریـــان چــرخ روز نـــو را میهــــمان کـــرد آفتـــــاب معنی و مفهوم: آفتاب از اسفند ماه کم کم به سمت نوروز رفت و ماهی آسمان (حوت) را به عنوان غذای مهمانی برای نوروز بریان کرد. آرایههای ادبی: نوروز به مهمانی برای آفتاب مانند شده که ماهی آسمان را برای پذیرایی او بریان کرده است. ۷۳ - وز پـــی بــریـــانــی ســـور بهـــار گــوسـپندی را نشـــان کـــرد آفتــــاب واژگان: سور: جشن، مهمانی. (برهان) معنی و مفهوم: آفتاب برای تهیّهی غذای مهمانی بهار، برج حمل (بره) را مشخص کرد تا آن را ذبح کند (آفتاب وارد برج حمل شد). آرایههای ادبی: آفتاب به شخصی مانند شده است که قصد مهمانی دادن دارد و برای غذای مهمانی، گوسفندی مشخص کرده است. گوسفند استعاره از برج حمل است. گوسفند دارای استخدام است؛ در رابطه با سور گوسفند دامی و در ارتباط با آفتاب برج حمل است. ۷۴ - از پـــــی تیـــر بلـــور انــداخـــتن
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عملکرد مثبت ار طریق افزایش قدرت پیش بینی افزایش موانع برای ورود رقبای جدید (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در کنار مزایای فوق، منافعی که در اثر بلوغ مشتریان در شرکت ها در بلند مدت حاصل می شود دارای اجزای زیر است: بازارداری: حفظ مشتریان کنونی و ترغیب آنها به خرید بیشتر و تدام خرید از طریق ایجاد رضایت در آنان، بازارداری را می توان هنر و مهارت راضی سازی مشتری نامید. آگاهی از رفتار مشتریان: ارتباط برقرار کردن مشتری، داشتن اطلاعات روانشناختی و جامعه شناختی و نیز اطلاع از حرکات و امکانات رقبا نقش ارزنده ای در حفظ مشتری دارد. مشتری تنها ارزش نمی خرد، بلکه منافع، ارزش، احترام و عوامل دیگر را نیز طلب است که باید برآورده شود( حقیقی کفاش و اکبری،۱۳۹۰). ۲-۳-۱۱- رابطه بین وفاداری، رضایت مشتری و سود آوری مطالعات نشان می دهد که تأمین رضایت مشتری به تدریج سبب ایجاد حس وفاداری و اعتماد به سازمان در مشتری خواهد شد. سایمون نظریه پرداز علم مدیریت در این رابطه می گوید: « هنگامی که یک سازمان موفق به جلب یک مشتری جدید می شود، رضایت مشتری نقطه آغاز بر قراری رابطه طولانی مدت مابین مشتری و سازمان خواهد بود.»(سایمن، ۱۹۹۴). [۴۲] بر پایه تحقیقات مطالعاتی مشخص شده است که ۹۰ درصد از مشتریان ناراضی یک سازمان، دیگر هرگز برای استفاده از محصولات یا خدمات سازمان مورد نظر مراجعه نخواهند کرد؛ همچنین هر یک از مشتریان ناراضی مشکل خویش را حداقل برای ۹ نفر از مردم تعریف نموده و ۱۳ درصد از این افراد موضوع فرد ناراضی را برای بیش از ۲۰ نفر دیگر بازگو می کنند. بدین ترتیب در مدت زمانی بسیار کوتاه بر تعداد مشتریان ناراضی سازمانها که شاید بعضی از آنان حتی با نام سازمان تیره بخت آشنا نبوده اند افزوده می شود. بنابرین به نظر می رسد با وجود رقبای فراوان در عرصه رو به گسترش بازارهای جهانی، بدست آوردن مشتریان جدید و حتی حفظ مشتریان فعلی امری بسیار دشوار خواهد بود. به همین دلیل در طی چند سال اخیر آرمان ها و خط مشی های سازمان ها دچار تغییرات عمده ای شده است. در حالی که مدتی پیش تمرکز برای جذب مشتریان جدید و یا به اصطلاح سیا ست های تهاجمی بازار، عمده ترین هدف سازمان ها بود، امروزه سیاست های راهبردی بر حفظ و بهبود وفاداری و افزایش اعتماد مشتریان نسبت به سازمان متمرکز شده است. مهمترین علت چنین تغییری، آگاهی عمومی نسبت به پیامد های مطلوب رضایتمندی و ارتباط آن با وفاداری مشتری می باشد. شرکت های که سهم بیشتری از مشتریان وفادار را به خود اختصاص داده اند، به واسطه عوامل متعددی از جمله میزان خرید مجدد، ارتباط و توصیه های کلامی و کاهش تمایل برای تعویض یا تغییر منبع عرضه کننده کالا، میزان سودآوری سازمان خویش را به مراتب افزایش داده اند. وفاداری مشتری به عنوان یک عامل کلیدی با اهمیت برای موفقیت و سودآوری سازمان در نظر گرفته شده است(شاهین و تیموری، ۱۳۸۷). شکل۲-۱۱- ارتباط رضایت مشتری با وفاداری مشتری و سود آوری سازمان( کاوسی و سقایی، ۱۳۸۴) ۲-۳-۱۲- وفاداری خدمت پژوهش در رابطه با وفاداری مشتری در ابتدا بر محصول محوری یا وفاداری به مارک تجاری تمرکز داشته است در حالیکه وفاداری نسبت به سازمان های ارائه کننده خدمت کمتر مورد بحث قرار گرفته است. بارها، همبستگی مثبت بالایی بین ساختارهای رضایت، کیفیت و وفاداری نسبت به محصول گزارش شده است. بعلاوه به غیر وفاداری نسبت به خدمت، کیفیت خدمات ادراک شده همانند رضایت به عنوان مقدمه ایی کلیدی در بانکداری همانند سایر صنایع خدماتی مشخص شده است. اگر چه دلایل متعددی مبنی بر اینکه چرا یافته ها در حوزهی وفاداری نسبت به محصول نمی تواند به وفاداری نسبت به خدمت تعمیم داده شود، وجود دارد و تحقیقات بیشتری حول بخش های خدماتی خاص مورد نیاز است. وفاداری نسبت به خدمات وابستگی بیشتری به توسعه روابط بین فردی دارد به نوعی که با وفاداری نسبت به محصولات، برای تعاملات از شخصی به شخص دیگر از یک عنصر ضروری در بازاریابی خدمات مخالفت می شود. بعلاوه تأثیر ریسک ادراک شده در رابطه با خدمات، بیشتر قابل توجه است چرا که وفاداری مشتری ممکن است به عنوان مانعی برای تغییر رفتار مصرف کننده عمل کند. در حقیقت چنین نتیجه گیری شده است که وفاداری در بین مشتریان خدمات بسیار رایج تر از مشتریان محصولات می باشد. در حوزه ی خدمات، ویژگیهای غیره محسوس مثل قابلیت اتکا و اعتماد ممکن است ایفاگر نقشی عمده در ایجاد یا حفظ وفاداری باشد. میدان(۱۹۹۶)[۴۳]، بحث می کند که درجه وفاداری در بانکداری می تواند از طریق ردیابی حساب های مشتری در صول یک دوره ی زمانی تعریف شده و نیز توجه به درجه ی استمرار تعهدات وی مورد آزمون قرار گیرد. بلومر و دیگران(۱۹۹۸)[۴۴]، وفاداری نسبت به بانک را اینگونه تعریف می کنند: پاسخ رفتاری توأم با تعصب( یعنی غیر تصادفی) یا ملاقات مجددی که از طریق برخی واحدهای تصمیم گیری نسبت به یک بانک، خارج از فضای سایر بانک ها در طی زمان ابراز می شود که تابعی از فرایندهای روانشناسی ( تصمیم گیری و ارزیابانه) بوده و منتج به تعهدات نسبت به مارک تجاری می گردد. بخش حیاتی تعریف وفاداری نسبت به بانک عبارتست از ایجاد تعهد نسبت به بانک. بلومر و دیگران (۱۹۹۸)، تعهد به بانک را یک شرط ضروری برای رخ دادن وفاداری نسبت به بانک می دانند. آنها تعهد به بانک را اینگونه تعریف می کنند: الزام یک فرد نسبت به انتخاب بانک خودش در نتیجه ی تصمیم گیری صریح و وسیع، همانند فرایند های ارزیابانه یک مشتری نسبت به یک بانک متعهد می شود و بنابراین طبق تعریف، وفادار به بانک می گردد(عبدلی و فریدون فر،۱۳۸۸). ۲-۳-۱۳- وفادار سازی مشتریان بانک ها بسیاری از محققان برای تدوین استراتژی های وفادار سازی، مشتریان را بر اساس سطوح وفاداری آنها تقسیم می کنند. بطور کلی نگرش ها و رفتار های گروه های مختلف مشتریان متفاوت است. لذا این برنامه ها بایستی متنایب با هر یک از سطوح مورد نظر برای وفادار سازی مشتریان فعلی، جذب مشتریان جدید و احیای مشتریان قدیمی به بانک باشد. همچنین ارزش ادراک شده توسط هر یک از گروه های مشتریان از برنامه ها، متفاوت است. به همین جهت است که نیاز ها، اهداف و ارزشهای شخصی هر یک از گروه های خاص مشتریان با گروه های دیگر متفاوت است. برنامه های مورد نظر را می توان به شرح زیر پیاده سازی نمود: الف : برنامه های مالی : بانکها با ارائه برنامه های وفادارسازی مالی می توانند روابط خود را با مشتری گسترش دهند. در این برنامه ها، بانک سعی می کند تا با ارائه محرکهای قیمتی وفاداری مشتریان خود را افزایش دهد. بطور کلی آیتم های زیر می توانند نمونه ای از برنامه های مالی در صنعت بانکداری برای وفادار سازی مشتریان باشد:
-
- بانک ها برنامه هایی جهت اعطای امتیازات ویژه را فراهم می کند.
-
- بانک هدایایی را برای انجام مبادلات منظم بانکی تقدیم می کند.
۳ . اگر مشتری مبالغی بیشتر از یک مبلغ معین موجودی داشته باشد، بانک تخفیف های بیشتری برای او در نظر می گیرد. بنابراین استراتژی وفادارسازی از طریق اجرای برنامه های مالی بطور مثبت ارزش های اقتصادی و مادی ادراک شده توسط مشتری را تحت تإثیر قرار می دهد. ب : برنامه اجتماعی: در استراتژی وفادار سازی از طریق اجرای برنامه های اجتماعی، توسعه و گسترش رواط بانک و مشتری از طریق تعاملات شخصی، روابط دوستانه و هم ذات پنداری ( خود را یکی دانستن) اجزاء خواهد شد. طرفداران این استراتژی اهمیت ویژه ای را برای ارتباط مدام و منسجم با مشتری، مطلع بودن از او، یادگیری در باره نیازهای او و حفظ رابطه مثبت با او قائل هستند. همچنین این برنامه ها بطور مثبت هیجانات و احساسات مشتری را مورد استفاده او از خدکات را تحت تأثیر قرار می دهد و در جهت شکل گیری ارزش عاطفی نسبت به بانک و استفاده از خدمات آن گام بر می دارد. مهمترین معیارهای وفادارسازی از طریق برنامه های اجتماعی عبارتند از:
-
- بانک ارتباط و تماس با مشتری را حفظ می کند و رابطه خوبی با او برقرار می کند.
-
- بانک به نیازهای مشتری توجه دارد و در راستای برآورده ساختن آن تلاش می کند.
-
- بانک جهت خاتمه دادن مشکلات مربوط به تعاملات مالی به مشتری کمک می کند.
-
- بانک از نظرات مشتری درباره خدمات سؤال می کند.
-
- بانک برای مشتری کارت های تبریک و هدایای در روزهای خاص می فرستد.
پ : برنامه های بنیادین : روش سوم افزایش وفاداری مشتری، طراحی و اجرای برنامه های بنیادین است. در این برنامه ها، بانک برای مشتریان هدف خود مزایای با ارزش افزوده فراهم می کند، بطوری که فراهم کردن این مزایا برای بانک مشکل یا گران است و رد جای دیگر نیز به آسانی و بلا فاصله در دسترس قرار نمی گیرد. بطور کلی در برنامه های بنیادین، بانک تلاش می کند تا با فراهم کردن خدمات ارزشمندی که سایر منابع دست نیافتنی است، مشتریان خود را حفظ کند. با توجه به اینکه ارائه برنامه های بنیادین توسط هزینه تغییر بانک و پیوستن به رقیب را برای مشتریان ما افزایش می دهد، لذا بسیاری از محققان این برنامه ها را رتبه نخست سلسه مراتب برنامه های وفادارسازی دانسته و آن را به عنوان بزرگترین فرصت ایجاد مزیت رقابتی پایدار می دانند،. معیارهای بنیادین وفادارسازی در بانک عبارت است از:
-
- بانک روش های متنوعی را برای فراهم کردن اطلاعات برای مشتریان ارائه می نماید.
-
- بانک برای مشتری خبر، گزارش یا اطلاعات مبادله ای که او نیاز دارد، فراهم می کند.
-
- بانک به منظور حل مشکلات مشتری، محصولات یا خدمات را از سایر منابع فراهم و ارائه می نماید.
یکی از روش های بسیار مناسب نظر سنجی و نظر خواهی از مشتریان بانک، برقراری ارتباطات برنامه ریزی شده مستمر با مجموعه ای از انواع مشتری کلیدی به روش های حضوری و غیرحضوری از طریق پرسشنامه است(هادیان همدانی و احمد پور،۱۳۸۸). ۳-۱۴- نمونه از بانک های موفق دنیا در جذب مشتریان وفادار ۱- بانک امریکا[۴۵]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عدالت اجتماعی علاوه بر ایفای نقش جهت توزیع عادلانه امکانات و ایجاد فرصتهای برابر برای افراد، دارای این دغدغه میباشد که بین دو اصل آزادی و توزیع امکانات اقتصادی و اجتماعی تعادل برقرار نماید. به دیگر سخن توزیع عادلانه آزادی و امکانات، توأمان در عدالت اجتماعی مورد توجه است.[۸۱] (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در چهارچوب تئوری عدالت اجتماعی، مالیات و قوانین مالیاتی دارای جایگاه برجستهای میباشند یعنی آنکه نباید بهگونه ای باشد که آزادیهای بنیادین را از شهروندان سلب کند. بلکه ضمن توجه به توزیع درآمدها و ثروتهای طبقات ضعیفتر، احترام به مالکیت خصوصی، رقابت آزاد و آزادی روابط در نظام بازار، نباید بواسطه وضع قوانین مالیاتی آسیب ببیند.[۸۲]
ب: عدالت اقتصادی و قلمروهای آن
آنچه مبرهن و مورد پذیرش اندیشمندان حوزه اقتصادی است، آن است که مقوله عدالت اقتصادی که بعضاً در عدالت توزیعی خلاصه می شود از مهمترین وظایف دولت به شمار میرود. عدالت اقتصادی مفهومی عام و بسیط است که نظریهپردازان و اندیشمندان هر یک، به مقتضای فضای فکری خود به آن توجه کرده اند. در این بین توزیع عادلانه و مناسب درآمد یکی از معیارهای ملموس و عینی برای عدالت اقتصادی است که غالب متفکران این حوزه بر آن اتفاق نظر دارند.[۸۳] در یک تعریف، عدالت اقتصادی به معنای مراعات حقوق اقتصادی افراد در حوزه رفتارها و روابط اقتصادی است. مؤلفه های عدالت اقتصادی که هم بر اجتماع و هم بر اشخاص تأثیرگذار است، در بعد اجتماعی بیانگر اصولی است که به دنبال از بین بردن فقر مطلق و ایجاد توازن و تعادل نسبی بین اقشار اجتماعی میباشد[۸۴] که بخشی از مفاهیم عدالت مالیاتی نیز در جهت تحقق این هدف شکل گرفته است، و در بعد فردی نیز دربر گیرنده آن اصول اخلاقی است که هدایت گر ما در طرحهای اقتصادی است. این طرحها تعیین میکند که چگونه هر فردی برای زندگی کسب معاش کند، کالا و خدمات را با دیگران مبادله کند و یا چگونه قرارداد ببندد.[۸۵] عدالت اقتصادی در عرصه های تولید، توزیع، مصرف و خدمات دولتی ظهور پیدا می کند. در حیطه توزیع، عدالت اقتصادی شامل توزیع پیش و پس از تولید و توزیع مجدد می شود. در عرصه توزیع مجدد، قلمرو عدالت شامل توزیع درآمد، نیاز نیازمندان و نفقههای واجب است. در تولید و مصرف نیز عدالت به معنای وضی الشیء فی موضعه کاربرد دارد.[۸۶] اندیشمندان عدالت اقتصادی را در دو عنوان مجزا دستهبندی نموده اند که عبارتند از عدالت توزیعی و عدالت معاوضی.
۱: عدالت توزیعی[۸۷]
«بحث عدالت توزیعی را میتوان یکی از مهمترین بخشهای عدالت اقتصادی[۸۸]، دانست.»[۸۹] عدالت توزیعی که بازگو کننده دخالت دولت در بازپخش ثروتها و منابع به شمار میرود عنوانی است که دولتهای رفاهی تحت لوای آن دخالتهای حمایتی خود به نفع تودهها و لایه های پایین دستی و کم توان جامعه را موجه جلوه می دهند و کلیه قدامات مداخلهجویانه خود از قبیل وضع مالیاتهای گوناگون را در چارچوب آن مشروعیت میبخشند.[۹۰] علاوه بر این بحث عدالت توزیعی به لحاظ قلمروی بحث در دو سطح مطرح می شود، یکی مربوط به حوزه توزیع پیش از تولید است که مربوط به میزان سهم افراد جامعه در برخورداری از ثروتهای عمومی و نیز فراهم نمودن فرصت برابر برای همه آنها است و دیگری مربوط به حوزه توزیع پس از تولید میباشد که با هدف تقسیم بهرههای زندگی اجتماعی به عنوان یک حق صورت میگیرد.[۹۱] عدالت در این دو حوزه، برخلاف حوزه مبادلات که دربردارنده دو طرف حق بوده، مراعات یک حق است. این نوع از عدالت ترسیم کننده چگونگی و میزان توزیع منابع و مواهب میان اعضای جامعه است که دارای مبانی گوناگونی است، چنانچه از یک دیدگاه، عدالت توزیعی بر مبنای منزلت و شایستگی افراد جامعه محقق می شود و از دیدگاه دیگر بر مبنای نیاز قابل تحقق میباشد.[۹۲] در برداشتی دیگر به موجب عدالت توزیعی، هر کس باید به میزان تلاش خود، پاداشی متناسب دریافت نماید و پاداش مزبور باید به طور مساوی به تمامی کسانی که آن خدمت را انجام میدهند، اعطاء گردد.[۹۳] علیرغم تفاوت در مبانی عدالت توزیعی، ایده مشترک در همه نظریات مربوط به آن، این است که در تخصیص منابع و باز توزیع امکانات در جامعه اعم از ثروت و مناسب عمومی باید با مردمان رفتاری برابر داشت لکن با این وجود، گونه ای از تفاوتگذاری بین افراد در باز توزیع امکانات را نیز مطرح می کنند.[۹۴] اما آنچه که این تفاوت و به نوعی نابرابری را موجه نشان میدهد، مصالح اجتماعی و پشتیبانی از لایه های پایین و کمدرآمد جامعه است. از اینرو جان رالز در کتاب «تئوری عدالت» خود با توجیهات عقلانی و اخلاقی اصل تفاوت را در این رابطه مطرح می کند تا با توسل به آن بر پایهای اخلاقی و عقلانی برخورد متفاوت در توزیع ثروت و فرصتها به نفع ضعیفترین را درستتر و موافق با اصل برابری نشان دهد.[۹۵] پذیرش هر یک از مبانی پیش گفته رهیافتهای گوناگونی به همراه خواهد داشت، چرا که بر فرض قبول مبنای استحقاق، تعریف عدالت توزیعی به نفع کسانی که دارای بیشترین توانایی، استعداد و احیاناً بیشترین قدرت و بهره مالی هستند خواهد بود و در نتیجه توزیعی عادلانه خواهد بود که این هدف را محقق سازد و در صورت پذیرش مبنای نیاز، رویکرد ما رویکردی حمایتی در قبال افراد کمتر بهرهمند جامعه خواهد داشت و در نتیجه زمانی عدالت توزیعی محقق می شود که سهم این افراد از زندگی اجتماعی پرداخته شود. اینکه کدام یک از مبانی به ثواب نزدیکتر است محل بحث و تأمل است لکن بسیاری از نظامهای سیاسی با صاحب حق دانستن نیازمندان در منابع جامعه موافقاند اما عمدتاً شاخص حداقلی برای آن قائل میشوند.[۹۶] با قبول عدالت توزیعی و پذیرش نقش فعال آن در جهت تأمین نیازها و امکانات برای همه شهروندان، پخش سرمایه، منابع و امکانات برای لایه های کم درآمد جامعه، ایجاد تناسب و توازن سرمایه در گردش جامعه و نیز پخش هزینه های دولتی[۹۷]، مالیات می تواند نقش تعیین کننده ای در این راستا داشته باشد و به عنوان ابزاری جهت اعمال این سیاست مطرح باشد. بر همین اساس باید گفت در بحث عدالت توزیعی است که قوانین مالیاتی با پخش عادلانه و در دسترس همگانی قراردادن امکانات و منابع پیوند پیدا می کند و نتیجه آن این است که، هر کس باید سهم مناسب و شایسته خود را دریافت کند. در رابطه با حقوق مالیاتی و اصل برابری و عدالت مالیاتی، قانونگذاران مالیاتی با استناد به تئوری عدالت توزیعی است که برای صاحبان درآمدهای بالا، ضرایب و نرخهای مالیاتی تصاعدی در نظر میگیرند تا بتوانند با دریافت مالیات بیشتر از طبقات سرمایهدار کشور، به طبقات پایین جامعه خدمترسانی کنند. چرا که مالیاتها مستقیماً بر روی توزیع درآمد تأثیر میگذارند. «تغییر در توزیع درآمد هم از طریق سهم مالیات بر درآمد افراد تعیین می شود، و هم با توجه به تغییر در قیمتها ناشی از مالیات در هزینه مصرفی آنان اثر می گذارد.»[۹۸] با دقت در مفاهیم عدالت توزیعی و اجتماعی متوجه خواهیم شد که توزیع امکانات اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فضای مناسب جهت بهرهمندی همه افراد از این مواهب وجه مشترک این دو تعریف به شمار میرود اما تفاوت آن دو در قلمرو و دایره شمول مفهومی آنهاست بدین معنا که عدالت اجتماعی دارای مفهومی عامتر از عدالت توزیعی است. به دیگر سخن اگر مفهوم عدالت توزیعی را توسعه دهیم و آن را افزون بر امکانات اقتصادی و اجتماعی بدانیم در حقیقت به مفهوم عدالت اجتماعی خواهیم رسید.[۹۹] همچنانکه در دیدگاه جان رالز در عدالت اجتماعی همزمان به اصل تمتع شهروندان از بیشترین آزادیها و اصل باز توزیع امکانات به نفع ضعیفترینهای جامعه توجه نشان داده شود.
۲٫ عدالت معاوضی
عدالت معاوضی (تعریضی) ناظر بر چگونگی داد و ستد میان دو طرف معامله است. از آنجا که هر جا سخن از حق و حقوق به میان آید عدالت نیز حضور خواهد داشت، حوزه مبادله نیز بواسطه وجود دو طرف صاحب حق مجرای طرح موضوع عدالت خواهد بود. عدالت معاوضی به برابر بودن آنچه داده میشود، با آنچه ستانده میشود، مشروط است.[۱۰۰] به عبارتی «رعایت برابری در حقوق قراردادی، اقتضا دارد که حقوق طرفین قرارداد مانند دو کفه ترازو با هم برابری نماید که به این برابری، به عدالت معاوضی تعریف می شود.»[۱۰۱] نظریه عدالت معاوضی اقتضاء مینماید که در صورت مخدوش شدن تعادل حقوق قراردادی، میبایست ضرر بوجود آمده بهوسیله اصول معتبر حقوقی جبران شود.[۱۰۲]
ج: عدالت قضایی[۱۰۳]
عدالت قضایی عدالتی است که در قضاوت باید قاضی آن را مراعات کند. تساوی نگاه قاضی به طرفین دعوا، رعایت ضوابط طرح دعوا و دفاع، بکارگیری تمام تلاش خود در جهت کشف حقیقت، صدور حکم بر اساس موازین قانونی و شرعی، عدم دخالت امور غیر مرتبط در امر قضاوت، تحت تأثیر شخص، اشخاص و یا جوّ محیط اجتماعی و … قرار نگرفتن، از معیارهای عدالت قضایی است.[۱۰۴] عدالت قضایی از بزرگترین اهداف هر نظام قضایی است و میتوان آنرا زمینه ساز عدالت اجتماعی نیز دانست. ما در اینجا بحث عدالت قضایی را در دو بخش عدالت کیفری و عدالت رویهای، که اولی مربوط به محتوای آرای صادره و دومی مربوط به شیوه رسیدگی و اصول تضمنکننده عدالت در مراجع قضایی و شبه قضایی است تقسیم بندی نمودهایم.
۱: عدالت کیفری (مکافاتی)
عدالت کیفری را میتوان به مجموع شیوه های برخورد با متهمان بواسطه جرم ارتکابی تعریف کرد. این روشها فرایندی را تشکیل می دهند که از کشف جرم و تعقیب متهم آغاز شده و تا اعلان برائت یا محکومیت او امتداد مییابد.[۱۰۵] علاوه بر این تعریف که در واقع نوعی تعریف شکلی است، میتوان عدالت کیفری را به مقایسه خسارات وارده به جامعه و خطای مرتکب و نیز تعیین میزان مناسب کیفر و اجرای آن تعریف نمود. این تعاریف، بیانگر این موضوع است که امروزه عدالت کیفری موضوعات مختلفی که هم دارای جنبه ماهوی و هم شکلی است را در خود جای میدهد. مسائلی همچون مفهوم جرم و تخلف، اصول حاکم بر مجازاتها، تناسب جرم با مجازات و … بر این اساس مدنظر قرار میگیرد.[۱۰۶] بر مبنای مفهوم عدالت کیفری تمامی افراد جامعه میبایست مورد حمایت سلبی (در صورت بزهکار شدن) و ایجابی (در صورت بزه دیده واقع شدن) نظام عدالت کیفری قرار گیرند[۱۰۷] یعنی آنکه نظام عدالت کیفری درصدد جبران نابرابریهای پیش آمده در مسیر قضایی برای هر یک از طرفهای دعوی است و اصلاح و تصحیح وضعیت ناعادلانه پیش آمده را بخشی از موضوعات اختصاصی خود میداند.[۱۰۸] از موضوعات دیگر این عدالت کیفری، آن است که مجازات هر جرم یا تخلف باید متناسب با خطای ارتکابی باشد و مجازات باید به طور مساوی، شامل تمامی مجرمان شود. توجه به اصول و معیارهای عدالت کیفری در تمامی حوزه های حقوقی و قضایی و در مورد هر نوع پرونده حقوقی که به مرحله اختلاف و ترافع میرسد، بویژه نظام حقوق مالیاتی امری ضروری است. در نظام حقوق مالیاتی چنانچه مبرهن است لازمه حمایت از هویتهای جمعی که صاحبان اصلی مالیات محسوب میشوند، وجود تضمینات مؤثر کیفری را بیش از پیش مشخص مینماید. این مطلب یکروی سکه نظام عدالت کیفری است، در سوی دیگر ضرورت دارد تا به نحوی مقتضی و با بیان اصول و مؤلفه هایی عادلانه، تمامی مؤدیانی که در مقام متهم قرار میگیرند مورد حمایت قرار گرفته تا حقوق و آزادیهای آنان در جریان رسیدگیهای قضایی یا شبه قضایی مورد تضییع واقع نشود.
۲: عدالت رویهای
اصول عدالت رویهای یا در تعبیر دیگر دادرسی منصفانه، شامل یکسری اصول و قواعدی شکلی است که حین انجام رسیدگیهای قضایی و اداری میبایست مورد عمل قرارگیرد.[۱۰۹] عدالت رویهای را میتوان قواعد بازی منصفانه در فرایند رسیدگی به دعاوی و اتهامات نیز دانست که در معنای گسترده عبارت است از احساس طبیعی انسان در مورد اینکه چه چیز درست است و چه چیز نادرست. این مفهوم بر دو اصل مهم استوار است. اصل اول، که از آن به قاعده بیطرفی تعبیر می شود ترجمان این آموزه قدیمی است که هیچ کس نمیتواند در موردی که خود در آن ذینفع است قاضی باشد. اصل دوم را میتوان به حق متهم یا مدعی علیه بر ارائه دلایل خود و در حقیقت حق شنیده شدن دعاوی و دلایل وی بازگرداند. این اصل بر پایه این آموزه قدیمی استوار است که هیچ کس را نمی توان محکوم کرد مگر آنکه فرصت معقولی به وی داده شود تا دلایل و دعاوی خود را مطرح کند. عدالت طبیعی در حوزه مسائل قضائی پیامدها و لوازم مهمی دارد. لوازمی چون اخطار قبلی به متهم یا مدعی علیه، فرصت ارائه نظرات و دلایل، امکان داشتن نماینده و وکیل.»[۱۱۰] عدالت رویهای در دادرسیهای مالی و مالیاتی دارای جایگاه ویژهای است چرا که تحقق این نوع عدالت در حقوق مالیاتی، کارکرد مهمی در احقاق حقوق مؤدیان مالیاتی دارد. از جمله میتوان به حق دادخواهی علیه دستگاه مالیاتی، حق برخورداری از رفتار منصفانه، حق بر حریم خصوصی مؤدی، عدم افشای اطلاعات مؤدی، حق اخذ توضیحات توسط مؤدی[۱۱۱]، حق داشتن مشاور، مترجم، حسابرس، حسابدار و کارشناس مالیاتی، وکیل مالیاتی، برخورداری از حق استناد به مرور زمان مالیاتی، حق اعتراض و شکایت، حق دفاع و استماع توضیحات مؤدی مالیاتی اشاره نمود.[۱۱۲] عدالت طبیعی و رویهای در دادرسیهای مالیاتی ایجاب می کند که مراجع اداری و قضایی دادرسی مالیاتی اصولی را که تضمین کننده یک شیوه عمل و آیین دموکراتیک است، در دادرسیهای مالیاتی رعایت کنند.
فصل دوم: مفهوم شناسی مالیات
مالیات به عنوان ابزاری شناخته شده که در اختیار دولت به ودیعه قرار گرفته تا از طریق آن ضمن تأمین هزینه های خود به اعمال سیاستهای اقتصادی در جهت کنترل بازار و فعالیتها و تحرکات اقتصادی بپردازد. عملکرد درست و عادلانه این ابزار در گرو تبیین و تعریف دقیق مالیات، و بیان اهداف و ویژگیهای آن است. در این فصل سعی خواهد شد ضمن اشاره به تعاریف مختلف از مالیات و بررسی اهداف وضع مالیات و همچنین انواع و اقسام آن مبنای دقیقی را برای ادامه بحث مهیا نمائیم.
گفتار اول: مفهوم مالیات، اهداف و انواع آن
از آنجا که مالیات نیز به عنوان یک موضوع اجتماعی – اقتصادی در حوزه اقتصاد سیاسی دارای جایگاه ویژهای است و مالیاتها تابعی از سیاستهای اقتصادی محسوب می شود، با تغییر سیاستها، نوع و میزان مالیاتها متغییر خواهد بود. از آنجا که این تغییرات به حقوق و تکلیف اعضای جامعه مربوط می شود، سنجش این سیاستها از حیث عادلانه بودن یا نبودن محل بحث میباشد. در این گفتار ابتدا به تعریف مالیات و انواع آن خواهیم پرداخت و در ادامه به اهداف و چرایی وضع آن اشاره خواهیم کرد.
بند اول: تعریف مالیات
مالیات واژهای عربی و جمع مالیه است که در زبان فارسی به معانی مختلفی نظیر باج، خراج و ارتفاع به کار رفته است. با مراجعه به قوانین مالی و مالیاتی درمییابیم که قانونگذار، تعریف مشخصی از مالیات ارائه نداده است، لیکن با تکیه بر نظرات حقوقدانان و اقتصاددانان میتوان تعریفی از آن ارائه نمود.[۱۱۳] اقتصاددانان و حقوقدانان هر یک از زاویه متفاوتی به تعریف مالیات پرداختهاند. برخی با درنظر داشتن جایگاه مؤدی مالیات را سهمی میدانند «که به موجب اصل تعاون ملی و بر وفق مقررات، هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و درآمد خود به منظور تأمین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور به قدرت و توانایی خود به دولت پرداخت نماید.»[۱۱۴] در همین راستا منتسکیو، عالم فرانسوی در کتاب معروف خود بنام روح القوانین، مالیات را عوائدی میداند که هر کس از دارایی خود به دولت پرداخت می کند تا بقیه دارائی او در امان باشد یا بتواند از بقیه دارائیاش به طرز مطبوعی برخوردار شود.[۱۱۵] برخی دیگر با توجه به نقش دولت، مالیات را مبلغی میدانند که «دولت بر اساس قانون از اشخاص و مؤسسات بهمنظور تقویت مالی حکومت و تأمین مخارج و هزینه های عمومی دریافت می کند.»[۱۱۶] همچنین در تعریف مالیات گفته شده است مالیات قسمتی از منابع مالی به دست آمده توسط هویتهای فردی (هر یک از اشخاص جامعه) که به هویت جمعی (کلیه اشخاص جامعه) توسط دولت انتقال مییابد.[۱۱۷] سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[۱۱۸] در تعریف عملی خود از مالیات، آن را پرداختی الزامی و بلاعوض دانسته که ممکن است به شخص، مؤسسه، دارایی و غیره تعلق گیرد.[۱۱۹]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به جز اتحادیه بازرگانی عامل دیگری که به رونق تولید انجامید, تشکیل اصناف در اروپا بود. هر کدام از این اصناف مقررات استانداردی را برای اعضای خود وضع کردند و از حقوق آنها حمایت می کردند . در قرن۱۳ تشکیلات صنفی به قدری قدرتمند شده بود که با شوراهای شهری حتی در مسیل سیاسی رقابت می کردند. در کنار این انقلاب بازرگانی در کشاورزی نیز انقلابی در شرف وقوع بود.[۲۹۸] (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳- رونق کشاورزی
با پیشرفت های انجام شده در اروپا، اصول فنی کشاورزی به تدریج رو با تکامل گذاشت. مسیحیان این رموز را از اعراب در اسپانیا, سیسیل, و مشرق زمین فرا گرفتند و رهبانان و فرقه های بندیکتیان و سیستسیان ، تکنیکهای جدید ایتالیایی درباره کشاورزی و گلهداری و حفظ خاک زراعتی را به انضمام شیوههای کهن سال رومی در کشورهای شمال کوه های آلپ رواج دادند. شیوه قدیمی فئودالی که تکه تکه کردن اراضی کشاورزی, آیش دادن و یک نوع زراعت اشتراکی بود؛ در سیستم جدید متروک شد»[۲۹۹] با اختراعات فراوان انجام شده در عرصه ابزارهای کشاورزی مغرب زمین توانست با ابزارهای مناسب به بهره دهی بالا دست پیدا کرده و محصولات اضافی خود را در اقصی نقاط دنیا صادر نماید.
۴- ظهور بانکداری
صنعت بانکداری به عنوان ابزار کارآمد جابجایی دارایی ها نقش عمده ای ر پیشرفت اقتصادی اروپا بازی کرد. فلورانس مرکز بانکداری اروپا بود و در قرن ۱۵ شرکت مرسیس به تنهایی ۱۶ شعبه در سراسر اروپا تاسیس کرد. در این میان خانواده های معروفی از طریق بانکداری ثروت های کلان اندوختند یکی از این ها به نام یاکوب فوگر امپراتوری مالی پدید آوری که از اروپا تا آمریکا وسعت داشت. بانکداری ضمن تسهیل بازرگانی منابع لازم را برای فعالیت های اقتصادی ایجاد کرده بود. در کنار بانکداری نوین ابداعات تجاری نیز هم چون ظهور شرکت های سهامی, دفتر داری و بیمه نیز به تجارت و بازرگانی را تسهیل و توسعه دادند.[۳۰۰] با گشتی در دنیای امروز متوجه میشویم که اکثر بنگاه های اقتصادی و مالی دنیا دست مغرب زمین است و آن ها با سیستم کارامد بانکی خود نه تنها اهالی مغرب زمین، بلکه مسلمین را هم تحت تاثیر قرار داده اند به گونه ای که اکثر کشورهای اسلامی حساب هایی برای نگه داری اموال خود در این بانک ها دارند؛ و با پیدایش انواع مختلف روش های ارتباطی سیستم پولی و بانکی در غرب، روزه بروز به مجازی شدن مفهوم بانک و بانکداری می رود. و با توجه به اینکه اکثر فناوری های سخته و پرداخته خود ممالک غربی هستند روز بروز گستره نفوذشان بر انبارهای سرمایه ای دنیا بیشتر و بیشتر می شود.
۵- نتایج اقتصادی انقلاب صنعتی
اکتشافات جغرافیایی و تاسیس مستعمرات در قرون ۱۶ و ۱۷ باعث توسعه تجارت توسعه مبادلات ارزی و موجب پیایش طبقه ثرتمند تجار و سرمیه داران شد. در حالیکه اثر این انقلاب بر صنایع خیلی فوری نبود اما وسعت یافتن افق اقتصادی به مردم زیرک نشان داد اگرمواد تولدی زیاد شود فرصت های بیشتری برای پول در آوردن خواهند داشت. در قرن ۱۸ ابداعات و ابتکارات فراوان در روش و تشکیلات کشاورزی تحولات و سیعی را فراهم آورد که انقلاب صنعتی را از پیش خبر می داد.[۳۰۱] این عصر اختراعات فراوانی در عرصههای صنایع نساجی، قوۀ بخار زغال سنگ و آهن و فولاد، ارتباطاط، مااشین سازی روی داد. و در نتییجه انقلاب صنعتی سیستم کارخانهای: روش قدیمی تولید کم محصول در منازل با ابزارهای شخصی نمیتوانست در مقابل ماشین مقاومت کند و ارزش ماشین برای کارگران معمولی خیلی گزاف بود.از این رو سیستم کارخانهای بسیار رواج پیدا کرد. و از راه استاندارد کردن طریقههای عمل و قطعات ماشین باعث پیشرفت تقسیم کار و تولید محصول به صورت سری شد. الف- توسعه صنعت و افزایش ثروت صنایع قدیم با بهره گرفتن از دستگاه های جدید، بیشتر محصول دادند و صنایع و کالاهای تازه، جهت اقناع امیال بشر پدید آمد و افزایش تولید ماشین ها، باعث ازدیاد فوق العاده ثروت گردید ب- ترقی سرمایه داری صنعتی صاحبان کارخانهها ثروت اضافیای را که از راه تولید محصول به دست آورده بودند تحت کنترل داشتند. وهر قدر که انقلاب صنعتی پیش می رفت قدرت ونفوذ سرمایه داران صنعتی بیشتر می شدو آن ها بودند که به جای اینکه ثروت اضافی را بین مردم تقسیم کنند برای ایجاد صنایع جدید به کار می انداختند ج- پیدایش حوزه های نفود اقتصادی توسعه زیاد تولیداحتیاج به بازار وسیع تری بود. ایز این رو در اواخ ر قرن ۱۹ وقتیکه بازارهای داخلی به اشباع رسید ، فشار برای پیدا کردن حوزه نفوذ، در کشورهای عقب افتاده جهان به وجود آمد[۳۰۲] سرمایههای ناشی از استثمار سایر قارهها، تجارت بردهداری و بازرگانی گستردهی کشورهای اروپایی ثروت هنگفتی را انباشته ساخت. سرمایه داران در پی آن بودند که ثروت خود را به کاری بزنند که باز هم پول بیشتری را برایشان فراهم آورد و از سوی دیگر نیازهای بازارهای جدید را جوابگو باشد. درچنین شرایطی انقلاب صنعتی ابتدا در انگلستان و سپس در سایر کشورهای اروپایی به وقوع پیوست، اختراعاتی که در زمینه استخراج آهن، دستگاه های نخ ریسی و به ویژه ماشین بخار به وجود آمد امکاناتی را اختیار سرمایه گذاران قرار داد که سرعت تولید و بهره وری آن را افزایش دهند بدین ترتیب کالای بیشتری با قیمت ارزان تر و در زمانی کوتاه تر تولید می شد. به نوبه خود اختراعات جدید صنعت نظام خانگی تولید را به نظام خانه داری تبدیل کرد و موجب مهاجرت روستاییان به شهرها برای اشتغال در کارخانه ها شد.[۳۰۳] در این دوران « تمام کارخانه داران از خود اختراعی دارند و روزانه سرگرم بهبود اختراعات دیگران هستند»[۳۰۴] منابع جدیدی برای تولید نیروهای عضله انسان و حیوانات یکی پی از دیگری کشف شدند و روش های تولید انبوه نیز روز به روز ترقی کرد و زمینه رشد هر چه بیشتر اقتصادی اروپا و کشورهای صنعتی را از قرن ۱۸ به بعد را فراهم کرد. انقلاب صنعتی به جز آثار اقتصادی آثار دیگری نیز بر حوزههای مختلف زندگی بشری بر جای گذاشت. نیازهای روز افزون صنعت سبب شد تا زمینۀ رشد علوم طبیعی فراهم آید. سرمایهداران نیز به حمایت از مدارس نوبنیاد پرداختند.و در راه اعتلای علمی جامعه بسیار موثر بودند. گفتار دوم: حیطه های انحطاط دیدن اروپای پرزرق و برق فعلی، شاید مجال کمتری به انسان بدهد که در مورد گذشته تاریک اروپا یا حقایق مخفی گذاشته شده در مورد انحطاط تمدن کنونی غرب، فکر کند؛ اما دیدن همین اروپا در قرون وسطی رقت برانگیز است؛ روزگاری که مسلمین از امپراتور روم در اوج عظمتش سرآمد بود و مردم در رفاه ، پاکیزگی و نظافت چه در شهر و چه از نظر بهداشت فردی و امنیت زندگی میکردند، صنایع بزرگی در آن به وجود آمده بود و در نهایت بودند، اما اروپایی ها ر لندن، حتی یک چراغ برای نمونه نمی سوخت، و در شهر پاریس خیابانی کشیده نشده بود[۳۰۵] غرب در طی روزگار خوش خود، از رنج های بی شمار حاصل از دنیای سراسر غرق در پیشرفت علوم شاهد حوزه های انحطاط فراوانی میباشد، و ما به بخشی از آن می پردازیم:
الف- فرهنگی- علمی
حیطههای انحطاط غرب را باید در شاخصههای کلی این جامعه مشااهده کرد. و سرمنشا تمام عوامل انحطاط همان اندیشه اومانیستی است که از عهد رنسانس شکل گرفته بود. علامه جعفری، در کتاب « فرهنگ پیشرو»، به نقل از اریک فروم می نویسد چیزی که اریک فروم نیز در مورد انحطاط غرب، بدان رسیده است این گونه بیان می کند:. ۱- انسان تنها موجودی است که همنوعان خود را بدون دلیل بیولوژیکی می کشد. ۲- روان شناسی مدرن تاحد بسیاری روح مرده است; چون به انسان زنده کامل نظر ندارد و به سادگی او را قطعه قطعه می کند. ۳- انسان را می توان در اجتماع امروز ابزاری دانست که هنوز برای آن ماشینی وجود ندارد. در این اجتماع، انسان کامل خود را به عنوان یک کالای فعال می بیند. ۴- در اجتماع امروز، انسان به یک صفر تبدیل شده یا قطعه ای از یک ماشین است و تا وقتی که یک اجتماع سود و تولیدات را به عنوان هدف عالی و نتیجه همه تلاش های انسان می بیندنمی توان جزاین پیش بینی دیگری داشت.من گمان می کنم که نظام اجتماعی موجود جوانه متلاشی کردن را در خود دارد [۳۰۶]
۱- اومانیسم گرایی علمی
باشیوع گرایش شدید به علم و مرکز توجه قرار گرفتن حس و تجربه و عقل انسانی به عنوان تنها عوامل برای پیشرفت و ترقی انسان غربی کم کم در دام انسان گرایی افتاد. در این دیدگاه فرد به جامعه تقدم دارد. فرد نقطه مرکزی ست و آنچه حول محور او میچرخد، باید به گونه ای در خدمت او وتامین خواسته ها و نیازیهای او باشد[۳۰۷]
۱) رنسانس
از قرن ۱۳ به بعد ابتدا نهضت رنسانس ادبی سپس پروستانتیسم و پس از آن نهضت روشنگری کلیسای کاتولیک را به چالش طلبیدند. و خود موجب بروز انقلابات اجتماعی و فکری فراوان شدند در طی نهضت رنسانس بیشتر آثار ادبی روم و یونان ترجمه شد فرهنگ کلاسیک روزگار شرک از چنان ارزشی برخوردار شد که گویا زمانه به ۱۵ قرن به عقب رفته است. ویل دورانت در مورد عقاید مردان عهد رنسانس چنین می آورد: «اومانیست های عصر رنسانس با چنان افتخار از دوران طلایی روم یاد می کردند که اصول مسیحیت اسطوره ای است که با نیازهای اخلاقی و خیالی توده مردم سازش ناپذیراست, اما کسانی که اندیشه آزاد دارند نباید آن را جدی تلقی کرد. اومانیست ها درسخنرانی های عمومی خود از مسیحیت دفاع می کردند؛ خویشتن را آشکارا پایبند مسیحیت نجات بخش نشان می دادند و میکوشیدند تا تعلیمات مسیح و فلسفه یونان را هماهنگ کنند؛ اما همین تلاش سرانجام رسوایشان کرد؛ آنها به طور ضمنی عقل را مرجع برتر می دانستند و مکالمات افلاطون را با عهد جدید برابر می نهادند و… زندگی اومانیست ها نمودار معتقدات واقعی آن ها بود، بسیاری از آنان در عمل از موازین خلاقی دوران شرک، آن هم بیشتر از جنبه شهوانی و نه رواقیش؛ پیروی می کردند»[۳۰۸] مردان رنسانس با تن زدن از آخرت اندیشی، با شور و شوق تازهای به امکانات زندگی در همین دنیا نگریستند. ابتدا انظارشان به فرهنگهای کلاسیک باستان ، به هنر و ادبیات، و به تعبیر دیگر«دانش» دنیوی ولی غیر علمی جلب شده بود. ولی نبوغ لئوناردو داوینچی در زمینههای مختلفی چون هنر، مهندسی و کالبد شناسی ظاهر شده بود. اکتشاف سرزمین های دور دست و پدیده های طبیعی هر چه بیشتر کنجکاوی ماجراجویان را دامن می زد. دیگر برای شقاق بین ایمان و عقل در فلسفه اواخرقرون وسطی و تخطئه اعتبار کلیسا در نهضت اصلاح یعنی اشتیاق جست و جوی دانشی را که بتوان بدون توسل به اقوال ثقات قدما بر آن توافق کرد، تیز تر کرده بود. با از هم گسستن سنتز{عقل و دین یا علم و دین} قرون وسطی، تشتت و تنوع افکار بیشتر و روحیه پژوهش شایع تر گشته و نقش مهم تری به فرد ر طلب حقیقت واگذار شده بود [۳۰۹] نتیجۀ نهضت رنسانس گرچه در سالهای بعد رشد علمی اروپا بود؛ اما بستر نشو و نمای دانش را در غرب از همان ابتدا در بستری مشرکانه و غیر دینی قرار داد. اومانیست ها آن چنان با اعجاب و عظمت از روم و یونان سخن می گفتند که گویا تمام سالهایی که اروپا, مسیحی بوده است جز دوران عقب ماندگی و قرون تاریکی چیزی نبوده. همچنین اومانیسم با تاکید فراوان بر جنبه های شهوانی و لذت طلبانه عهد کهن؛ زمینه شکل گیری علم در فضایی دنیوی و غیر اخلاقی را فراهم کرد.و نقش مسیحیت در این میان قابل توجه است.چرا که رنسانس واکنشی در برابر ترویج بیش از حد زهد و رهبانیتی بود که مسیحیت بدان میپرداخت. مسیحیت به جای تنظیم درست روابط دنیا و آخرت و معرفی صحیح بهره گیری از نعمتهای این جهانی به رهبانیتی افراطی توصیه می کرد.چنین توصیه هایی شاید درسالهای ضعف و انحطاط جامعه روستایی غرب آرامش میداد و فقر و بیچارگی مردم را توجیه می کرد؛ اما با آشکار شدن نشانههای رشد اقتصادی این نگرش زاهدانه در میان روحانیون مسیحی نیز طرفداراند کمتری یافت. مسیحیت پاسخگوی نیازها و جامعه جدید نبود و قبل از آن که اقتدار رسمی خود را از دست بدهد در پرتو تحولات اروپا و نهضتهای اصلاح طلبانه نفوذ خودرا به ویژه درمیان اشراف و طبقه متوسط از دست داده بود و استقبال فراون مردم از ادبیات مشرکانهی اومانیستها درعهد رنسانس بهترین شاهد این مدعا است.[۳۱۰]
۲) دانشمندان هنجار شکن
با مروری بر تحولات عقیدتی- مذهبی و فرهنگی- سیاسی غرب به ویژه تحولات مربوط به دوره نو گرایی از سده ۱۷ به این طرف، در می یابیم که چگونه دوره مزبور روند رو به رشدی را در جهت مبارزه با فلسفه و فلسفه کلاسیک از یک طرف و مخالفت با دین و دینداران از طرف دیگر نشان می دهد. اصولا فلاسفه و نظریه پردازان و معماران عصر نوین از سده ۱۷ به این طرف به مبارزه جدی با عواملی پرداختند که به نظر آنان سد راه پیشروی تجدد گرایی و بیداری و مانع تحقق اهداف نوگرایان به شماار می رفت. آنان از سویی با فلسفه مدرسی ارسطویی به مخالفت برخاستند، زیرا آن را ر معرفت شناس کافی نمی دانستندو از سویی به ضدیت و مبارزه با کلیسا برخاستند. از سده ۱۷ به بعد, یعنی از عهد رنسانس به این طرف، کم رنگ شدن تدریجی مظاهر و مفاهیم دینی را به صورت قابل ملاحظه ای می توان از نظر گذراند وبه نوبه خود، هر یک از فلاسفه غربی این دوره که می رسید، به نحوی از نظریه پرازان قبل خود تاثیر می پذیرفت و به گونه ای در تحولا فکری نسل بعد اثر داشت. همه این تاثیر ئ تاثرات به سهم خود حکم حلقات به هم پیوسته زنجیری را دارد که سیر تحولات دینی و عقیدتی، فرهنگی- سیاسی غرب را ترسیم میکند. تجربه گرایی هابز، دست در دست نظام دیالکتیک هگل دارد و دیالکتیک هگل خوراک طبیعت گرایی را فراهم می آورد؛ و هر سه با هم پشتوانه ماتریالیس میگردند و این چهار با هم در نظریه تحول انواع داروین رخ می نماید. روح همه این نظام های فکر ی یک چیز است و آن طبیعت گراایی یا ماده گرایی است. چنین روحی پشتوانه تفسیر همه چیز حتی دین و آموزه های دینی قرار می گیرد. دین بر این اساس پدیده ای طبیعی و تاریخی بیش نیست..پدیده ای که از تجربه شخصی افراد بالاتر نمیرود و در گردونه تحولات اجتماعی و فرهنگی، رنگارنگ، تحول می یابد، بی آن که از اصل ثابتی برخوردار باشد..[۳۱۱] بروز دانشمندانی که به تایید مبانی فکری علم بدون دین، کمک می کردند تاثیرات فراوانی در انحطاط فرهنگی غرب امروز دارد. «نیچه» و «ویلهلم» که از جمله مخالفین اخلاق و دین هستند. اعتقاد دارند: « فرو ریختن ایمان به خدا، راه را برای پرورش کامل نیروهای آفریننده انسان میگشاید. خدای مسیحی با امرو نهی هایش دیگر راه را برای ما نمیبندد و چشمان انسان دیگر به یک قلمرو دروغین زبر طبیعی،به جهان دیگر به جای این جهان، دوخته نمی شود»[۳۱۲] به عقده نیچه، مسیحیت با ترغیب انسان ها به کسب به کسب صفاتی مانند نوع دوستی، شفقت، خیرخواهی، تسلیم، و سرسپاری، شخصیت واقعی انسان را سرکوب می کند و آن را از شکوفایی باز می دارد.[۳۱۳]
۳) عقل گرایی افراطی
در نیمه قرن هجدهم که آن را«عصرروشنائی» میگویند؛ عقل بمنزله معبودی شناخته شد،که جهان خارج آفریده آن است و میتواند بر تمام نواحی زندگی تسلط یابد و در تمام آن موارد به رای خود عمل نماید و انسان از این جهت در کارهایش آزادی کامل دارد و کسی جز خودش حق ندارد آن را محدود نماید و از این راه عصر دخالت دین در زندگی افراد بشر پایان یافت! عصر روشنائی با پایان قرن هیجدهم پایان پذیرفت و قرن نوزدهم فرا رسید و ضربهء مهلک خود را بر پیکر انسانیت و فلسفهء عقلی او وارد ساخت؛زیرا«فلسفه ساختگی»این قرن اعلام میکرد که «ماده»همان خداست!اوست که عقل را پدید میآورد و در ادراکات انسان اثر میگذارد! از این راه هم عقل و هم انسان کوچک، شمرده شد،نه تنها نتوانست خدای خود و خدای اشیاء دیگر باشد بلکه مخلوق «طبیعت»و بندهء«مادهء» بشمار آمد. سپس«داروین» با تئوری تکامل تدریجی حیوانات و اینکه انسان از نسل میمون است ارمغان تازهای برای بشریت آورد و کتاب«بنیاد انواع»را در سال (۱۸۵۹)و کتاب«اصل انسان»را در سال(۱۸۷۱)منتشر ساخت. و از این راه آدمی تمام شخصیتی را که طرز تفکر مذهبی از قبیل کرامت و گل سرسبد عالم بودن باو اعطا میکرد از دست داد همانطور که فاقد نعمتهائی ازقبیل:مثبت بودن و استقلال و تسلط داشتن که فلسفهء«عصر روشنائی» باو عنایت میکرد،گردید و آدمی در این عصر،بشکل حیوانی درآمد مانند دیگر حیوانات و اگر برای او سیطرهای در این عصر هست برگشت آن به حیوانات دیگر در دوران گذشته است. این طرز تفکر که آدمی نسبت بخود و جهان خارج از خود داشته و همه روزه رنگ تازهای بخود میگرفته طبعا در نظامها و قوانین زندگی و رفتار فردی و اجتماعیش اثرات سوئی داشته است زیرا بهیچوجه ممکن نیست میان طرز تفکر آدمی و رفتار خارجیش جدائی افکند. وهمچنین اثرات سوء این طرز تفکر غلط، در رفتارش در برابر میلهای فطری و استعدادها و نیروهایش و اخلاق پسندیده اجتماعیش آشکار گردید. لذا همواره اروپا گرفتار افراط و تفریط بود، افراط و تفریط میان فشار و بیپروائی،پایمال کردن تمام غرائز و میلها و نیروهای طبیعی که در آدمی قرار داده شده و آزادی بیحساب و هیچگاه طریق اعتدال را نپیمود و راه درست را طی نکرد.[۳۱۴] این عقلگرایی افراطی کار را بدان جا کشید که از انسان غربی کسی ساخت که با توجه به عقل صرفش فقط به دنبال منفعت شخصی خویش بود؛ و این تنها ثمرۀ ناچیزی است از جدا شدن از وحی .
۲- علم و بحران محیط زیست
مغرب زمین که خود را به نوعی سکاندار علو و پیشرفت در جهان می داند به زعم خودشان می خواستند زندگی انسان را بهبود ببخشند، به طوری که بیشترین افراد از بیشترین امکانات بهرهمند شوند. آن چه در وهله اول در ذهن بسیاری از آنان وجود داشت خوشبختی انسانها به لحاظ مادی بود. بعضی از آنها می گفتند: بهبود وضعیت معنوی بشر وقتی ممکن است که وضعیت مادی او بهبود نسبی یافته باشد؛ پس ما از طریق بهبود وضع مادی بشر در واقع وضعیت معنوی او را ارتقا می بخشیم؛ به عبارتی منشاء بسیاری از درگیری ها، اختلاف ها، جنگ ها، کاستی ها، مشکلات مادی انسانهاست.اگر ما این مشکلات را از بین ببریم، مشکلات معنوی ناشی از آن ها را نیزز نخواهیم داشت.[۳۱۵] امروز اینکه واقعا علم و مخصوصا شاخه تجربی علم یگانه مرجع صحت علمی در بهبود وضع مادی بشر زیر سوال رفته است؛ زیرا با نوآوری های حاصل از دانش تجربی زمینههایی تخریب میشود که اصل بقای انسانها مورد تهدید قرارمیگیرد. امروز بحران طبیعت به صورت آشکاری نشان می دهد که تنها علم نمی تواند پاسخگوی تمام نیازهای بشر باشد و سعادت او را تامین کند. تصورات علمی پیشین در مغرب زمین بدین گونه بود که، طبیعت همان طور که منشاء مواد و انرژی است می تواند مود زاید ناشی از تولیدات صنعتی را در خود حل و جذب کند و دوباره به صورت سالم در اختیار او قرار دهد. غرب به این نتیجه رسیده بود که هرچه تولید کند یا به شکل مواد زاید در طبیعت بریزد، طبیعت آن را جذب کند و دوباره آن را به صورت سالم در اختیار او قرار دهد؛ این اکوسیستم می تواند به طور نامحدود مواد زاید صنعتی را در خود نگاه دارد و در عین حال آسیبی نبیند[۳۱۶] اما بار دیگر ورق برگشت و عقل ناقص او اینک پی برده است که آلودگی آب و هوا تعادل محیط زیست را دچار مشکل کرده است « دربسیاری از مناطق، باران اسیدی می بارد که ترش است و محیط گیاهی را تخریب می کند، برجانوران اثر نامطلوب میگذارد»[۳۱۷] امروزه خود علمی که قرار بود به عنوان حافظ طبیعت عمل کند خود به دشمنی باری طبیعت تبدیل شه است. با رشد بی رویه صنعت و تکنولوژی، زمین با افزایش مدام دما روبرواست که ناشی از پدیده گلخانه ای است؛ …همچنین یخ های قطب در حال آب شدن است و این باعث بالا آمدن سطح آب های آزاد می شود و پیش بینی می شود که برخی از کشورهازیر آب برود..»[۳۱۸]استفاده بی شمار از درختان و منابع طبیعی آن هم در حد صنعتی آن صدمات جبران ناپذیری را به وجود آورده
ب- تربیتی- اخلاقی
ظاهرا قرار نیست هیچوقت انسان به این باور برسد که عقل او به تنهایی می تواند برای رسیدن به سعادتش کافی باشد؛ و در اوج عقل مداری این انسان یا به دست خود یا با فراموشی برخی خوبیها خود را گرفتار دنیایی بیاخلاق نموه است. زمانی از نظر اخلاقی، در اروپا، در دو طرف افراط و تفریط نسبت به این موضوع، سپری می شد؛ از یک سو شهوترانی و عیاشی و فحشا در سراسر امپراتوری روم گسترده شده بود و از سوی دیگر رهبانیت با شرایط سختت و طاقت فرسا، به منظور فرار از فساد، دامنه های صحراهاو کناره شهرها را فراگرفته بود. شهرهایی که بزرگترین زهاد را در خود جای داده بودند، پیشتازترین شهرها در فسق و فجور بودند.[۳۱۹] چنین جامعهای قبل از رنسانس در اروپا وجود داشت. بعد از آن و تا این دوره هم همان روحیات با اشکال مدرنش بروز کرده است و دنیایی که مدرنیزاسیون غرب بدان وعده می داد باز هم رفته رفته حتی با کثرت خرد در برخی موارد رو به ذات قرون وسطایی اش آورد است.
۱- سکولاریزاسیون
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
اصول اتکال به خدا ، اتحاد و اخوت ، نصرت الهی، احدی الحسنیین ، لاتظلمون و لاتظلمون ، تبعیت از حکم خدا ، تاسی به سیره معصومین (ع) ، دفاع در برابر تجاوز دشمن ، ظلم ستیزی واستکبار ستیزی ،عدالت جویی ، امر به معروف و نهی از منکر ، خدا حاضری ، سازش ناپذیری ، عزت جویی،ذلت ناپذیری، مصلحت سنجی ،قاطعیت ، آرمانگرایی واقع بینانه و … از دیگراصول حاکم بر اندیشه دفاعی امام هستند . (جدول۲ و۳ ) . اتکال به خدا در کنار اعتقاد به اصل احدیالحسنیین ، عمل به تکلیف بدون توجه به نتیجه آن، اصل قیام برای خدا، ظلم ستیزی و … موجب گردید، امام (ره) در سختترین و بحرانیترین شرایط در کمال آرامش و اطمینان خاطر تصمیم بگیرند و اقدام کنند. تغییر مفهوم شکست و پیروزی در سایه عمل به تکلیف الهی، یکی از ویژگیهای مهم فرازهای رهبری امام خمینی(ره) است. آرامش، عدم ترس و اضطراب در موقعیتهای مخاطرهآمیز در عرصه تصمیمگیریهای بزرگ و خطیر، ریشه در اعتقاد «عمل به تکلیف» و «توکل بر خداوند متعال» دارد. چرا که دیدگاه امام(ره) به تهدید و مخاطره ، همان دیدگاه قرآنی یعنی اصل ابتلاء و امتحان الهی است که نوعی فرصت نیز محسوب میشود و این فرصت از سوی امام(ره) در راستای عمل به تکلیف الهی ارزیابی میشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بی نذیرترین حمله هوایی تاریخ آشنایی با عملیات اچ ۳ سی و یکم شهریور سال ۱۳۵۹ عراق با یورشی ناجوانمردانه به خاک مقدس ایران، جنگی ناخواسته را که شاید مدتها در فکر آن بود آغاز کرد. جنگ تحمیلی آغاز شده بود و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در یکم مهر سال ۱۳۵۹ و تنها یک روز بعد از شروع جنگ، ضربهای کاری به نیروی هوایی عراق وارد آورد که طی آن ۱۴۰ فروند از شکاری بمب افکن های نیروی هوایی در عملیاتی به نام کمان ۹۹ اکثر پایگاه های هوایی عراق را بجز پایگاه الولید، بمباران کرده بودند. چند ماهی از جنگ می گذشت. در این هنگام دولت بعثی عراق در باتلاقی گرفتار شده بود که هرگز فکر نمی کرد روزی در آن گرفتار شود. نیروی هوایی ایران که صدام حسین در شامگاه ۳۱ شهریور ۵۹ دم از نابودی کامل آن میزد، دست به کارهای بزرگی می زد و با بمباران روزانه مناطق نظامی، خواب را از چشمان بعثیون گرفته بود. در این شرایط که عراقیها به ضعف نیروی هوایی خود در برابر نیروی هوایی قدرتمند ما رسیده بودند، طبق معمول همیشه دست به دامن همپیمانان خود شدند و آنها نیز با نشان دادن چراغ سبز، خواسته های آنان را برآورده می کردند. یکی از این خواسته ها تقویت نیروی هوایی عراق بود که بر این اساس کشور فرانسه قراردادی با عراق منعقد کرد که بر طبق آن، جنگنده های پیش رفته میراژ را تحویل آنها بدهد. در این زمان، شهر آبادان از سه طرف در محاصره بود و نیروی های زمینی عراق میتوانستند با پشتیبانی هوایی به هدف اصلی خود که همانا اشغال آبادان بود، برسند. در همین هنگام عراقی ها که هنوز خاطره حمله ۱۴۰ فروندی روز اول جنگ را فراموش نکرده بودند، به این فکر افتادند که شاید در آستانه این عملیات پایگاه های هوایی آنها مورد هدف عقابان تیز پرواز نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی قرار گیرد.لذا تصمیم گرفتند که کلیه هواپیماهای اصلی خود را به نقطه ای منتقل کنند که هیچ اسکادران از جان گذشته ایرانی نتواند به آن جا برسد و آن را هدف قرار دهد. پس با هماهنگی ها لازم، در تاریخ ۲۱ دی سال ۱۳۵۹ عراق بخشی از هواپیماهای عملیاتی خود را به مجموعه پایگاه های الولید در غرب عراق و در نزدیکی مرز اردن انتقال داد. این پایگاه خود به یک پایگاه اصلی و دو پایگاه فرعی تقسیم می شود که به آن “اچ ۳” می گفتند و از پدافند قدرتمندی نیز برخوردار بود. در همین زمان صدام حسین با ظاهر شدن در صفحه تلویزیون عراق نطقی کرد که قسمتی از آن به این شکل بود:
-
- من دیوار آتش دارم و ایران به هیچ وجه نمی تواند به خاک ما نفوذ عمقی کند.
چندی بعد نیروی هوایی ایران از انتقال هواپیماهای عراقی با اطلاع شد و سرتیپ شهید جواد فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی، در ۱۵ بهمن سال ۵۹ در جلسه فرماندهان نیروی هوایی پیشنهاد حمله به این پایگاه ها را مطرح نمود که برای طرح ریزی این عملیات، بخش ویژه طرح های نیروی هوایی کار روی آن را آغاز کردند و پس از مدتی این کار را غیر ممکن قلمداد کردند. در همین زمان این طرح از سوی نیروی هوایی منتفی اعلام شد ولی طرح هایی نیز مطرح شد: طرح اول: ۱۶فروند فانتوم به پرواز درآیند ۱۴ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو که ۶ تانکر سوخت رسان هم همراه آنان باشد ۳ تانکر در داخل خاک ایران قرار گیرند و ۳ تانکر در منتهی الیه غرب عراق و برای محافظت از هر تانکر ۲ فروند اف ۱۴ نیز به پرواز درآیند که این خود انبوهی از هواپیما را بوجود می آورد. طرح دوم: ۱۲فروند فانتوم به پرواز درآیند ۱۰ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو که چهار تانکر سوخت رسان با همان شرایط با آنها باشد که در این طرح تعداد جنگنده ها و تانکرها کم می شد ولی وضعیت فانتوم ها به دلیل کمبود تانکر سوخت رسان حساس می شد و احتمال اینکه ۲ فروند فانتوم از دست برود فراوان بود. طرح نهایی: در همین حین مرحوم سرلشکر خلبان بهرام هوشیار در این خصوص طرحی را آماده و به صورت محرمانه با شهید فکوری مطرح کرد که بر اساس آن ۱۰ فروند فانتوم مسلح ۸ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو به پرواز درآیند و برای گمراه کردن دشمن نیز در هنگام ورود فانتوم ها به خاک عراق ۲ فروند اف ۵ به کرکوک حمله کنند.مکان استارت حمله نیز پایگاه دوم شکاری تبریز بود. شهید فکوری بعد از مطالعه این طرح، آن را عملی دانست و موافقت خود را با آن اعلام کرد. ولی این عملیات ۲ بار به دلیل خیانت عوامل نفوذی و همچنین اطلاع عراق، لغو شد.لذا در جلسه ای قرار بر این شد که شهید فکوری شکست این طرح را اعلام کند. جلسه مذکور در نیمه دوم اسفند ماه برگزار شد. جلسه درباره وضعیت جبهههای جنگ، استقرار نیروهای ایرانی و عراقی و… بود. پس از پایان جلسه، شهید فکوری سرتیپ (سرهنگ آن زمان) فرج الله براتپور را که از معاونین عملیات یکی از پایگاه های هوایی بود، احضار کرد و اجرای ماموریتی سری، مهم و حیاتی را به ایشان ابلاغ و تاکید کرد که شخصا فرماندهی دسته پروازی را برعهده بگیرد. طرح عملیات: لیدر عملیات سرهنگ برات پور ۱۰فروند فانتوم (۸ فروند اصلی و ۲ فروند رزرو) مسلح، در شرایط کامل حفاظتی از پایگاه شهید نوژه همدان به پرواز درمیآیند و به سوی دریاچه ارومیه پرواز میکنند. هواپیماها آن جا در ارتفاع پست با دو فروند تانکر سوخت رسان برخورد می کنند، بعد از سوختگیری، از نوار مرزی ترکیه وارد عراق شده و در آن جا با دو تانکر که از مسیر بین المللی خارج شده اند، برخورد می کنند و بعد از سوخت گیری مجدد به سمت پایگاه های الولید رفته آن جا را بمباران کرده و از همین مسیر باز میگردند.این طرح به صورت کاملا سری پی گیری می شد و قرار بر این شد که این عملیات در سحرگاه روز ۱۵ فروردین ماه انجام شود. نکته مهم در این طراحی این عملیات، سبک بودن جنگنده ها و برق آسا بودن حمله بود. روزموعود: سرانجام روز موعود فرا رسید. در ساعت یک بامداد روز ۱۵ فروردین ماه سال ۱۳۶۰ خلبانان منتخب، بدون اطلاع قبلی، به پست فرماندهی فرا خوانده شدند و بی درنگ جلسه توجیهی انجام شد و کلیه موارد و چگونگی انجام این عملیات برای کلیه خلبانان تشریح شد و قرار بر این شد که فانتوم ها به دودسته ۴ فروندی تقسیم شوند. لیدر یکی از دسته ها سرهنگ براتپور و لیدر دسته دیگر سرتیپ (سرهنگ آن زمان) فرهادپور بودند. در پایان جلسه توجیهی، از سوی لیدر دسته پروازی اعلام شد احتمال شهادت در این عملیات بالاست پس هر کدام از خلبانان به هر دلیلی آمادگی ندارند اعلام کنند تا نفر جایگزین در لیست اصلی قرار گیرد، همه اعلام آمادگی کردند. پس از انجام فریضه نماز و با روشن شدن هوا، عملیات آغاز شد. سرتیپ خلبان براتپور، درباره روز عملیات میگوید: «برنامه اجرای ماموریت طوری طراحی شده بود که حمله در زمان تعویض شیفت نیروهای عراقی انجام شود. با توجه به اینکه نمیخواستم کسی از این ماموریت بویی ببرد از مدتها قبل به فکر آماده نگه داشتن تعدادی هواپیما برای انجام این عملیات بودم و حتی مهماتی را که از ماموریتهای قبلی باقی مانده بود دستور دادم انبار کنند و بدین صورت روز عملیات تعداد ۱۰ هواپیمای مجهز به بمب آماده عملیات بود. در آن روز حتی دستور دادم تا تمام ارتباطات مخابراتی پایگاه و منازل سازمانی نیز قطع شود. در این مدت سعی میکردم تا همه چیز را عادی جلوه دهم. حتی وقتی خلبان ایرج عصاره که از خلبانان خوب پایگاه بود از من مرخصی خواست با او موافقت کردم.» شرح عملیات: این عملیات به قدری دقیق پیش بینی شده بود که از شب قبل هواپیماهای هر گروه پروازی نیز مشخص شده بودند. بعد از اعلام شماره هواپیماها از سوی گردان نگهداری، خلبانان یکی پس از دیگری در کابین جای گرفتند و این درحالی بود که خود پرسنل گردان نگهداری هم از جزئیات این عملیات خبر نداشتند. بدین ترتیب ۱۰ فروند هواپیمای اف ۴ در سکوت کامل رادیویی به پرواز درآمدند. در طول انجام این عملیات، تنها دوبار سکوت رادیویی شکست. یکی هنگام پرواز که هر هواپیما بعد از بلند شدن از روی باند شماره خود را اعلام می کردند و بار دیگر بعد از پایان عملیات سوختگیری، رمزی را اعلام میکردند. ساعت ۲ بامداد، سرهنگ قیدیان و سرهنگ هشیار با هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ پست فرماندهی پرنده در دمشق تماس گرفتند و با رمز به سرهنگ ایزدستا فرمانده عملیات اعلام کردند که «بار حاضر است.» به این معنی که عملیات از تهران آغاز گردیده است و در ساعتهای بعد روند عملیات را قدم به قدم به اطلاع او می رساندند. در ساعت ۳ بامداد، خلبانان هواپیمای هرکولس شناسایی الکترونیکی به نام خفاش از پایگاه هوایی مهرآباد برخاستند و خود را به منطقه ایستایی در شمال غرب کشور، در آسمان آذربایجان غربی و کردستان رساندند تا با دریافت و پردازش سیگنالهای راداری و موشکهای زمین به هوای دشمن و همچنین گفت و شنودهای رادیویی عوامل پدافند هوایی ارتش عراق بتوانند حرکتهای آنها را شناسایی کنند و به اطلاع فرمانده عملیات برسانند. ساعت ۴٫۳۰ بامداد روز پانزدهم فروردین، دو فروند هواپیمای سوخترسان از نوع بوئینگ ۷۰۷ و ۷۴۷ برخاستند و بر فراز ارومیه آماده شدند تا نخستین مرحله سوخت رسانی را به گروه های پروازی الوند و شاهین انجام دهند. همچنین در همین ساعت خلبانان هواپیماهای جنگنده بمب افکن اف ۵ از پایگاه هوایی تبریز برخاستند و راهی هدف خود در خاک عراق که پالایشگاه و تاسیسات نفتی کرکوک بود گردیدند، تا دشمن در مقام دفاع، توانایی خود را تقسیم کند و بخش عمده آن را به شمال عراق اختصاص دهد. خلبانان این گروه پروازی به ترتیب گروه الوند سرگرد فرج الله براتپور با ستوان محمد جوانمردی، سرهنگ قاسم پورگلچین با ستوان علی رضا آذر فر، سرگرد ناصر کاظمی با ستوان ابراهیم پوردان، سروان غلام عباس رضایی خسروی با ستوان محمد علی اکبر پور سرابی بودند. گروه شاهین سرگرد محمود اسکندری با ستوان کاوه کوهپایه عراقی، سرگرد محمود خضرایی با ستوان اصغر باقری، سرگرد منوچهر طوسی با سروان حسین نیکوکار، سروان منوچهر روادگر با ستوان احمد سلیمانی.فانتومها، مسیر خود را به سمت دریاچه ارومیه پیش گرفتند و در حالی که هوا ابری بود، در ارتفاع پست با دو فروند تانکر سوخت رسان برخورد کردند و اولین مرحله سوختگیری با موفقیت کامل بعد از گذشت ۲۰ دقیقه انجام شد. سپس فانتوم ها به سمت مرز پرواز کردند. در همین زمان دو فروند اف ۵ از پایگاه هوایی تبریز به سمت پالایشگاه کرکوک به پرواز درآمدند و در یک حمله موفق، این پالایشگاه را بمباران کردند. در این هنگام فانتومها در نزدیکی مرز قرار داشتند و در ساعت ۶٫۵۸ صبح با رسیدن به نقطه صفر مرزی، به دو دسته ۴ فروندی تقسیم شدند و ۲ فروند رزرو نیز بازگشتند. (جمعا ۸ فروند، ۶ فانتوم ئی و ۲ فانتوم دی وارد عراق شدند). در همین زمان به فرمانده پدافند عراق اطلاع میدهند که تعدادی هواپیمای ناشناس در نوار مرزی ترکیه مشاهده شدهاند که او اظهار میکند هواپیماها متعلق به ترکیه است. فانتومها به صورت فرمیشن ۴ تایی با فاصله ۵۰۰ پا از یکدیگر، در ارتفاع پایین از شهر مرزی زاخو گذشتند و وارد خاک عراق شدند. در این هنگام ارتفاع خود را به پایینترین سطح ممکن رسانده و به مسیر خود روی نوار مرزی ترکیه ادامه دادند. در منتهی الیه شمال غرب عراق فانتوم ها در فاصله ۹۰ مایلی هدف، با دوفروند تانکر سوخترسان ۷۰۷ که به تعبیری از فرودگاه لارناکا قبرس و به تعبیری از فرودگاهی در ترکیه برخواسته بودند و با خارج شدن از خطوط بینالمللی، خود را به آن جا رسانده بودند، برخورد میکنند و در ارتفاع ۲۰۰۰۰ پایی از آنها سوختگیری میکنند و دوباره ارتفاع خود را کم و در حدود ۳۰ متری زمین پرواز میکنند و به طرف نخستین نشانه زمینی به پیش میروند که در این لحظه به نقل از خود سرتیپ براتپور (لیدر عملیات) دستگاههای ناوبری جنگندهشان از کار میافتد و وقتی موقعیتی که دستگاهها نشان میدهند با نقشه مقایسه میکند نشان دهنده موقعیت واقعی نبود که ایشان با کابین عقب که افسر کنترل رادار بودند صحبت میکند و میگوید:
-
- سرتیپ براتپور: ظاهرا دستگاه ناوبری من ایراد دارد میتوانی بگویی که دستگاه شما کجا را نشان می دهد؟
-
- خلبان کابین عقب: (با خون سردی میگوید) تلآویو.
-
- سرتیپ براتپور: پس برویم آن جا را بزنیم!
-
- خلبان کابین عقب: (با لهجه شیرازی) ها بریم!
به هر صورت پس از گذشتن از آخرین نشانه زمینی، سرتیپ براتپور راه اصلی را پیدا می کند و با علامت او، از هر دسته ۴ فروندی فانتوم ها، یک فروند جدا می شود و گروه سوم را تشکیل می دهد. در همین حین یکی از خلبانان یک موضع پدافندی که در نقشه اولیه پیش بینی نشده بود را میبیند و به دلیل این که مبادا در مسیر برگشت مزاحم شود به آن حمله و آن را نابود میکند. هواپیماها به هدف میرسند:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کاهش ناگهانی طول مسیرها در شبکه میتواند به عنوان نشانهای از امکان وجود حملهی تونلکرم مورد استفاده قرار گیرد. اگر مقدار تأخیر یک مسیر با حاصل جمع تأخیر گام به گام گرههای موجود در آن مسیر برابر نباشد، میتوان به وجود تونلکرم شک نمود. ۳-۶ پروتکل ارائه شده توسط F.N Abdosselam ]21[ F.N Abdosselam و همکارانش در دانشگاه Lille فرانسه در سال ۲۰۰۸ فرایند کشف لینک مشکوک را در دو مرحله انجام میدهند: مرحلهی اول بستهی سلام به همهی گرههای درون محدودهی انتقالش ارسال میشود، هرگیرندهی پیام سلام آدرس فرستنده و تأخیر زمانی مانده(∆) تا زمان تعیین شده را برای ارسال پیام سلام بعدیاش ثبت میکند. سپس زمان رسیدن پیام سلام را بررسی میکند که آیا این پیام در داخل زمان تعیین شده رسیده است یا نه؟ اگر پاسخ مثبت باشد لینک میان خود و گره ارسالکننده امن است، در غیر اینصورت لینک مشکوک میباشد و ارتباط با آن گره به حالت تعلیق درمیآید. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در مرحلهی دوم فرستنده یک بستهی جستجو را برای همهی گرههایی که در مرحلهی قبلی به حالت تعلیق درآمدهاند ارسال میکند. اگر اطلاعات برای گره دلخواهی چون X درون زمان تعیین شدهاش دریافت شده بود مجدداً به بررسی امن بودن گره X میپردازد. در غیر این صورت وجود تونلکرم اثبات شده است. ۷-۳ پروتکل ارائه شده توسط khinsandarwin ]۲۲[: این پروتکل توسط Khinsandarwin در دانشگاه Mandalay در سال ۲۰۰۸ پیشنهاد داده است. براساس این پروتکل مبدأ پس از ارسال پیام RREQ منتظر پیام RREP میماند. طبیعتاً چندین پیام پاسخ را که از مسیرهای مختلف رسیدهاند، دریافت میکند. سپس طبق فرمولهای زیر Pmax را محاسبه میکند. R: مجموعهای از مسیرهای به دست آمده Li: i امین لینک ni : تعداد دفعاتی که Li در R ظاهر میشود. Pi: فرکانس نسبی که Li در R ظاهر میشود. اگر Pmax از مقدار آستانهی P بیشتر باشد گره متخاصم است. ۳-۸ پروتکل ارائه شده توسط HVU ]۲۳[ : این پروتکل در سال ۲۰۰۸ در دانشگاه Texas ارائه شد که شامل دو فاز میباشد: فاز اول که شامل دو متد میباشد. در متد اول زمان گردش دورانی میان گره مبدأ و تمام همسایگان میانیاش بررسی میشود. در متد دوم گره مبدأ از میان مجموعهی همسایگانشان به شناسایی گرههایی میپردازد که در فاصلهی یک گام و دو گامیاش قرار گرفتهاند، اگر به این نتیجه برسد که گره مقصد در همسایگی گره مبدأ نمیباشد لینک میان آنها مورد شک واقع میشود. فاز دوم تأیید وجود تونلکرم با بهره گرفتن از روش [۵۵] RTS/CTS میباشد. تونلکرم گذردهی یا توان عملیاتی شبکه را کاهش میدهد. وجود تونلکرم میتواند با تغییرات ناگهانی در طول مسیر از مبدأ تا مقصد کشف شود. ۳-۹ پروتکل PACKET LEASHES ]۲۴[: این پروتکل سال ۲۰۰۳ در دانشگاه Carnegie Mellon توسط Yih chun Hu و همکارانش ارائه شد. ۳-۹-۱ تعریف LEASH: عبارت است از هر اطلاعاتی که به بسته اضافه میشود برای محدود کردن حداکثر فاصلهی انتقال مجاز بسته. ۳-۹-۲ انواع LEASH: جغرافیایی[۵۶] که تضمین میکند گیرندهی بسته در فاصلهی معینی از فرستنده قرار دارد. موقتی[۵۷] که تضمین میکند بسته کران بالاتری[۵۸] در زمان حیات خودش دارد که حداکثر فاصلهی حرکت بسته را محدود میکند زیرا بسته میتواند با سرعت نور حرکت کند. . برای ساخت یک LEASH جغرافیایی هر گره باید موقعیت خودش را بداند. زمان ارسال بسته، گره فرستنده مکان خود (ps) و زمان ارسال بسته (ts) را در بسته قرار میدهد و گیرنده به هنگام دریافت، این مقادیر را با مکان خود (pr) و زمان دریافت بسته (tr) مقایسه میکند. طبق فرمول زیر کران بالای فاصلهی میان فرستنده و گیرنده محاسبه میشود: اگر فرستنده و گیرنده به اندازه ی ∆+ و ∆- همگام شده باشند و V کران بالای سرعت هر گره باشد این کرانگذاری میان فرستنده و گیرنده نمیتواند از حملههای تونلکرم جلوگیری کند. مثلاً زمانی که موانعی میان دو گره وجود دارد که مانع برقراری ارتباط میان آنها میشود. اما شبکهای که از اطلاعات مکانی برای ساخت یک LEASH جغرافیایی استفاده کند حتی این نوع حملههای تونلکرم را نیز کنترل خواهد کرد. برای ایجاد یک LEASH موقتی همهی گرهها باید همگام شده باشند به طوری که اختلاف میان زمان همگامی دو گره ∆ باشد. با بهره گرفتن از LEASH های موقتی گره فرستنده هنگام ارسال بسته زمان ارسال (ts) را در بسته قرار میدهد و هنگام دریافت بسته گره گیرنده این مقدار با زمانی که بسته در آن دریافت شده است یعنی (tr) مقایسه میکند، گیرنده با بررسی زمان دریافت و مقایسه آن با مهلت زمانی در نظر گرفته شده برای بسته قادر به تشخیص حملهی تونلکرم خواهد بود. اگر بسته بعد از انقضای مهلت زمانی رسیده باشد، گیرنده نباید بسته را مورد پذیرش قرار دهد. عیب LEASH ها این است که ممکن است گره فرستنده زمان دقیق ارسال بسته را نداند. پروتکلی به نامTIK [۵۹] ، LEASH های موقتی را پیادهسازی کرده و گیرنده را برای تشخیص حملهی تونلکرم فعال میکند. این پروتکل بر پایهی اصول رمزنگاری متقارن میباشد و نیازمند همزمانسازی دقیق میان تمام بخشهای ارتباطی میباشد. ۳-۱۰ پروتکل ارائه شده توسط Marianne A. Azer ]25[: MarianneA.Azer سال ۲۰۱۰ در دانشگاه sheriff برای کشف حملهی تونلکرم پروتکلی پیشنهاد داد که شامل مراحل زیر میباشد: مسیریابی شبکهی نرمال، اندازهگیری پارامترهای تونلکرم، شکلدهی[۶۰] شبکه، انتخاب مسیر با استفاده ازپنالتیها و بالاخره کشف تجاوزها و حملهها. مسیریابی شبکهی نرمال: این بخش بر پایهی AODV است، انتخاب مسیر براساس حداقل تعداد گامها بوده، شمارندهای در جدول مسیریابی تعداد دفعاتی که هر گره در مسیریابی برای یک مقصد خاص شرکت داده شده است را میشمارد. اندازهگیری پارامترهای تونلکرم: این فاز درست مانند بررسی کامل یک مریض عمل میکند، در طول این فاز بعضی پارامترها مانند سرعت رسیدن بستهها بر گام، قدرت و توان انتقال گره و …سنجیده میشوند که بعداً در شناسایی گرههای متخاصم کمک خواهند کرد. شکلدهی شبکه: بستههای RREQ یا RREP توسط گره دلخواه X دریافت میشوند، گره X تعداد گامهای پیشنهاد شده توسط بسته را با تعدادی که توسط ورودیهای جدول مسیریابی پیشنهاد شدهاند مقایسه میکند. گره M با حداقل فاصله توسط گرهX انتخاب میشود، سپس به شمارش تعداد دفعات شرکت گره M در عملیات مسیریابی توسط گره X میپردازد، اگر تعداد دفعات از آستانهی Ti پیشفرض تجاوز کند X میپذیرد که M یک گره متخاصم است. گرههای موجود در مسیرنقشهای زیر را میتوانند بپذیرند:
-
- EA[61] ۲-EM[62] ۳-LM[63] ۴-LD[64] .
انتخاب مسیر با بهره گرفتن از پنالتیها: گرهX پس از دریافت بستهی RREQ وRREP از گره N چک میکند که آیا گره N یک مدخل در جدول مسیریابیاش هست یا نه؟ اگر N در جدول مسیریابی نباشد بدین معناست که با آن گره در ارتباط مستقیم نمیباشد پس با توجه به نقش گره یک پنالتی متناظر را مطابق با نوع آن اضافه میکتد. برای مثال اگر نقشها EM،EA ،LM یا LD باشند به ترتیب به تعداد گامها PLD ,PLM ,PEA ,PEM را اضافه می کنند. گره X تعداد گام خود به انضمام پنالتیهای اضافه شدهی مربوط به گره N,M را با هم مقایسه میکند و یکی از آنها با حداقل تعداد گام را انتخاب میکند. گرهX به وسیلهی گره منتخب جدول مسیریابی خود را به روزرسانی میکند. کشف تجاوز: اگر در جریان تبادل پیغامهای سلام گره از آستانه T تجاوز کند پیغامی برای تمام گرهها منتشر میشود که گره مذکور را به عنوان متخاصم اعلام نماید. ۳-۱۰-۱ مزایا: از جمله مزایای این پروتکل میتوان به سادگی، عدم پیچیدگی و سازگار بودن با ساختار شبکههای موردی با منابع محدود اشاره نمود. تنها عیب این روش افزایش دادن تأخیر انتها به انتها[۶۵] میباشد. ۳-۱۱ پروتکل [۶۶] WHOP ]۲۶[: Saurabh Gupta و همکارانش سال ۲۰۱۱ در دانشگاه دهلی پروتکل تشخیص حملهی تونلکرم با بهره گرفتن از بستهی جستجو[۶۷] را پیشنهاد دادند. این پروتکل به اختصار WHOP نامیده میشود. WHOP بر پایهی AODV بوده و میتواند به طور مؤثر حملهی تونلکرم و همچنین گرههایی که باعث ایجاد این حمله میشوند را کشف کند. در WHOP یک بستهی جستجو با عنوان HOUND بعد از کشف مسیر بر پایهی AODV فرستاده میشود. این بسته توسط همهی گرهها پردازش خواهد شد به جز گرههایی که در طول برپایی مسیر از مبدأ تا مقصد بودهاند. بعد از ارسال بستهی RREQ توسط گره مبدأ و انتشار آن توسط همهی گرهها به جز گره مقصد و پاسخ آن با بستهی RREP، گره مبدأ بستهی HOUND را میسازد. بستهی سلام: این پروتکل عملکرد بستهی سلام را اصلاح میکند، یعنی اگر گرهای پیام سلام را دریافت کند و سطری از گره همسایهاش در جدول مسیریابی خود پیدا نکند، سطری با آدرس IP مقصد میسازد که گره همسایهاش شود. بستهی RREP: در این پروتکل هر گره شناسهاش را در بستهی RREP ذخیره میکند. همانطور که گفته شد فرستنده بستهی HOUND را که شامل شناسهی همه گرهها در طول مسیر مبدأ به مقصد میباشد میسازد. این بسته دارای فیلدهای زیر است: - بیت پردازش[۶۸] : که میتواند هر یک از مقادیر صفر یا یک را به خود بگیرد. - تعداد گام کلی[۶۹] : برای جلوگیری از ایجاد حلقه در شبکه استفاده شده است. فرض کنید فاصلهی بین مبدأ و مقصد بیش از N گام نباشد، اگر مقدار این فیلد به N برسد، گره آن را به منشر نخواهد کرد و بسته را حذف میکند. - فیلد [۷۰] CRNH : بیانگر تعداد تا رسیدن به گام بعدی میباشد. - شمارهی توالی: برای تشخیص تازگی بستهی جستجو استفاده شده است. مطابق شکل، زمانی که گره P بستهی HOUND را دریافت میکند میفهمد که گره A همسایهاش است، پس فیلد CRNH ورودی A را افزایش میدهد و بیت پردازش آن را یک میکند و بسته را به Q میفرستد. شکل ۳-۵: پردازش بسته. ]۲۶[. در قسمت a گره Q همسایهی گرههای B،C وD میباشد، شمارهی اولین مدخلی که بیت پردازش صفر دارد (یعنی مدخل B) را افزایش میدهد و بیت پردازش گرههای B، C وD را روی یک تنظیم کرده و بسته را به همسایهاش منشر میکند. در قسمت b گرهQ همسایهی گره D است، فیلد CRNH اولین مدخلی که بیت پردازش صفر دارد را افزایش میدهد و بیت پردازش B وC وD را یک میکند و بسته را به همسایهاش منتشر میکند. پردازش بستهی HOUND در گره مقصد: برای تشخیص حملهی تونلکرم گره مقصد برای هر مدخل بستهی HOUND جدولی میسازد، سپس محاسباتی بر روی بستهی HOUND انجام میشود. پروتکل WHOP پروتکل بسیار امنی در مقابل هر فعالیت متخاصمانه است. حملهی تونلکرم پنهان در این پروتکل امکان ندارد زیرا اگر هم بسته هویت خود را در حین انتشار RREQ یا RREP پنهان کند، گرهای که چنین بستهای را بعد از آن دریافت میکند، بسته را نمیپذیرد و آن را حذف میکند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۴-۷: نرخ تحویل بسته الگوریتم پیشنهادی………………………………………………………………………………….
۷۳
شکل ۴-۸: نرخ تحویل بسته روش [۴۳]……………………………………………………………………………………………….
۷۳
چکیده: شبکه موردی، شبکه موقتی است که توسط گرههای سیار که بهصورت خودمختار در مکانهای بدون زیرساخت شبکه حرکت میکنند و از طریق فرکانسهای رادیویی با یکدیگر در ارتباط هستند، مدیریت میشود. به دلیل برخی ویژگیهای شبکههای موردی مانند تغییر پویای ساختار شبکه، اعتماد گرهها به یکدیگر، عدم وجود زیرساخت ثابت برای بررسی رفتارها و عملکرد گرهها و نبود خطوط دفاعی مشخص، این شبکهها در مقابل حملات گرههای مخرب محافظتشده نیستند. یکی از این حملات، حمله سیاهچاله است که گرههای خرابکار، بستههای داده در شبکه را جذب کرده و از بین میبرند؛ بنابراین ارائه یک الگوریتم برای مقابله با حملات سیاهچاله در شبکههای موردی که هم ازلحاظ امنیت و هم ازلحاظ کارایی شبکه دارای سطح قابل قبولی باشد ضروری به نظر میرسد. در این پایاننامه یک الگوریتم جدید پیشنهادشده است که امنیت پروتکل مسیریابی AODVرا در مواجهه با حملات سیاهچاله در شبکههای موردی ارتقاء میدهد. در این الگوریتم سعی بر این است که بتوان با توجه به رفتار گرهها در شبکه، گرههای خرابکار را شناسایی و آنها را از مسیریابی حذف کرد. الگوریتم پیشنهادی توسط نرمافزار شبیهساز NS2 شبیهسازیشده است. نتایج شبیهسازی نشاندهنده بهبود قابلتوجه تأخیر انتها به انتها و نرخ تحویل بسته در الگوریتم پیشنهادی نسبت به نسخه اصلی پروتکل AODV که دچار حمله شده است، میباشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژههای کلیدی: شبکههای موردی، پروتکل مسیریابی AODV، امنیت، حمله سیاهچاله. مقدمه: در آیندهای نزدیک شبکههای ارتباطی بیسیم چنان گسترشی مییابند که در هر زمان و مکانی شاهد ارائه خدمات اینترنت بیسیم خواهید بود. شبکههای موردی بهعنوان یکی از انواع شبکههای بیسیم سیار که بدون نیاز به زیرساختهای ارتباطی و مدیریت متمرکز امکان برپایی سریع و آسان یک محیط ارتباطی را فراهم میآورند، در سالهای اخیر بسیار موردتوجه قرار گرفتهاند. شبکه موردی یک نوع شبکه بیسیم خود سازمانده است که بهصورت خودکار بهوسیله مجموعهای از گرههای سیار و بدون استفاده از یک زیرساخت یا کنترل مرکزی مدیریت میشود. ارتباط بین گرهها در این شبکه بهنوعی بر پایهی اعتماد و تعامل بین گرهها است. این روش بهعنوان روش چند گامی شناخته میشود و یک گره در هرلحظه میتواند همزمان هم بهعنوان میزبان و هم بهعنوان مسیریاب عمل کند. مهمترین ویژگی این شبکهها وجود یک توپولوژی پویا و متغیر است که نتیجه تحرک گرهها است. در سالهای اخیر شبکههای موردی بهطور فزایندهای در کارهای نظامی و غیرنظامی به کار گرفتهشدهاند. یکی از معروفترین پروتکلهای مسیریابی در شبکههای موردی، پروتکل AODV است. این پروتکل بر مبنای تقاضا برای برقراری مسیر از طرف فرستنده کار میکند. به این معنی که زمانی مسیر ایجاد میشود که گره ای نیاز به ارسال اطلاعات به مقصد داشته باشد. این پروتکل تنها زمانی مسیر را حفظ میکند که توسط منبع موردنیاز باشد. ویژگیهای مهمی که در این پروتکل وجود دارد ایجاد مسیرهای بدون دور در شبکه، خود آغازی و مقیاسپذیری است. متناسب با رشد شبکههای موردی موضوع امنیت نیز یکی از نگرانیهای مربوط به آن شده است. برخی از ویژگیها در شبکههای موردی مانند پویایی ساختار شبکه، تحرک گرهها، اعتماد گرهها به یکدیگر و ارتباط راحت بین آنها، محدودیت توان مصرفی در آنها، نبود مدیریت مرکزی برای بررسی رفتارها و عملکردها، نبود خطوط دفاعی مشخص و… باعث شده تا حملهکننده فرصتهای زیادی برای ایجاد اختلال در این شبکهها داشته باشد. حمله سیاهچاله یکی از خطرناکترین حملات فعال در شبکههای موردی بیسیم است. گره سیاهچاله به این صورت عمل میکند که به تمام بستههای درخواست مسیر پاسخ داده و طوری وانمود میکند که بهترین مسیر را تا گره مقصد دارد و سپس تمام بستههای دریافتی را از بین میبرد. فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱ بیان مسئله در سالهای اخیر دسترسی گسترده کاربران به ارتباطات بیسیم و دستگاههای دستی، باعث افزایش تحقیق روی شبکههای موردی شده است که نیازمند یک فراساختار از پیش برقرار نباشند. شبکههای موردی طراحی شدهاند تا بهصورت پویا دستگاههای راه دور مثل موبایلها، لپ تابها و کامپیوترهای جیبی را به یکدیگر مرتبط سازند. پیشرفت و کاربرد شبکههای موردی مدیون پیشرفت تکنولوژی رادیویی است و مهمترین هدف آن نیز موفقیت در کاربردهای نظامی بود. از همان ابتدا مفهوم این شبکهها از شبکههای با زیر ساختار ثابت و اینترنت مجزا بود و این دلیلی بود که تکنولوژی شبکههای موردی در بیشتر زندگی افراد بکار برده نمیشد. در شبکههای موردی، سیار بودن گرهها ممکن است باعث تغییر مسیر بین دو گره شود. همین امر است که باعث تمایز این شبکهها از دیگر شبکههای بیسیم میشود. در کنار مزایایی که شبکههای موردی برای استفاده کنندگان فراهم میکنند، حفظ امنیت چنین شبکههایی نیز با مشکلات بسیاری همراه است. با بهره گرفتن از سیگنالهای رادیویی بهجای سیم و کابل و درواقع بدون مرز ساختن پوشش ساختار شبکه، نفوذ گران قادرند در صورت شکستن موانع امنیتی نهچندان قدرتمند این شبکهها، خود را بهعنوان عضوی از این شبکهها جا زده و در صورت تحقق این امر امکان دستیابی به اطلاعات حیاتی، حمله به سرویسدهندگان سازمان و مجموعه، تخریب اطلاعات، ایجاد اختلال در ارتباطات گرههای شبکه با یکدیگر، تولید دادههای غیرواقعی و گمراهکننده، سوءاستفاده از پهنای باند مؤثر شبکه و دیگر فعالیتهای مخرب وجود دارد [۱]. شبکههای موردی از گرههای مستقل بیسیم تشکیل میشوند که خودشان بدون هیچگونه زیرساختی، شبکه را مدیریت میکنند و میتوانند بهصورت پویا در هر مکان و در هر زمان بهراحتی به شبکه ملحق شده و یا آن را ترک کنند. ارتباط میان گرهها در این شبکه بهنوعی بر مبنای اعتماد و مشارکت میان گرهها صورت میگیرد. در این نوع شبکهها هر گره نهتنها بهعنوان میزبان بلکه بهعنوان یک مسیریاب نیز عمل ارسال بستههای اطلاعاتی را انجام میدهد. مهمترین ویژگی این شبکهها وجود یک توپولوژی پویا و متغیر است که نتیجه تحرک گرهها است [۲]. استفاده گسترده از شبکههای موردی در محیطهای نظامی و دیگر کاربردهای حساس به امنیت، امنیت را بهعنوان یک نیاز اساسی از زمان معرفی این شبکهها مطرح نموده است. ازآنجاکه تمامی ارتباطات بهصورت بیسیم انجام میشود، میتوان آنها را شنود کرد و یا تغییر داد. همچنین به دلیل اینکه خود گرهها در عمل مسیریابی شرکت میکنند، وجود یک گره متخاصم میتواند به نابودی شبکه بیانجامد. در این شبکهها تصور یک واحد توزیع کلید و یا زیرساخت کلید عمومی و غیره مشکل است. زیرا این شبکهها اغلب بدون برنامهریزی قبلی ایجاد میشوند و برای مدت کوتاهی نیاز به برقراری امنیت دارند. ازاینرو امنیت در این شبکهها بهصورت جداگانه موردبحث و بررسی قرار میگیرد [۳]. در الگوریتم پیشنهادی هدف این است که بتوان با توجه به رفتار گرهها در شبکه، گرههای خرابکار را شناسایی و آنها را از مسیریابی حذف کرد. در این الگوریتم، برای شناسایی گرههای خرابکار از تعدادی قوانین و همچنین از پروتکل IDSAODV که تغییر دادهشده، نیز استفادهشده است که نتیجه آن به دست آمدن قوانین جدیدی بهمنظور شناسایی گرههای خرابکار است. با بهره گرفتن از این الگوریتم، امنیت و کارایی پروتکل AODV در برابر حمله سیاهچاله بهبودیافته و همچنین درصد شناسایی گرههای خرابکار بالاتر میرود. برخلاف روشهای قبلی شناسایی گرههای خرابکار درروش پیشنهادی توسط گره مبدأ صورت میگیرد. در الگوریتم پیشنهادی برای تشخیص گره خرابکار از قوانین زیر استفاده میکنیم: گره ای که سریعتر از سایر گرههای شبکه، به گره ارسالکننده درخواست مسیر یک بسته پاسخ مسیر ارسال میکند ممکن است گره خرابکار باشد. گره ای که در بسته پاسخ مسیر خود بیشترین شماره ترتیب و کمترین تعداد گام را دارد ممکن است گره خرابکار باشد. گره ای که تعدادی بسته به گرههای دیگر ارسال کرده نیز ممکن است خرابکار باشد. گره ای که تعداد زیادی بسته دریافت کرده و فقط یک بسته ارسال کرده است، یک گره خرابکار است. گره ای که تعداد زیادی بسته دریافت کرده و آنها را ارسال نکرده است مطمئناً خرابکار است. ۱-۲ ضرورت انجام تحقیق مهمترین ویژگی شبکههای موردی بالا بودن سرعت برپایی آنها است که همین مورد باعث میشود تا در عرصههای نظامی و اضطراری کاربرد زیادی داشته باشند و به دنبال آن امنیت بهعنوان یکی از مسائل مهم در آنها مطرح باشد. بیشتر کارهایی که در شبکههای بیسیم انجام میگیرد در شبکههای موردی نیز استفاده میشوند، بنابراین شبکههای موردی ممکن است بیشتر از شبکههای بیسیم موردحمله قرار گیرند. در این شبکهها اگر یک گره مخرب وارد شبکه شده و شناسایی نشود، این گره مخرب میتواند امنیت و کارایی شبکه را بسیار پایین آورد. در شبکههای موردی هر دو حمله فعال و غیرفعال امکانپذیر است. حملهکنندهها باعث عملیات خرابکاری در شبکه میشوند. خرابکار بهعنوان یک گره قانونی بستههای داده و کنترلی را از هم جدا میکند، بستههای کنترل غیرواقعی را معرفی میکنند، جدولهای مسیریابی را دستکاری کرد؛ و بازسازی آن را مشکل میسازند و غیره. با توجه به پیچیدگی پروتکلهای شبکه موردی تشخیص حملهکنندههای فعال در شبکههای موردی نسبت به شبکههای بیسیم پیچیده و مشکل است. حملهکنندههای غیرفعال مختص به شبکههای موردی میباشند و نسبت به حملهکنندههای فعال، خیلی مخفیانه و سری فعالیت میکنند. حملهکنندههای فعال درنهایت تشخیص داده میشوند و بهصورت فیزیک غیرفعال خواهند شد و از بین میروند، اما حملهکنندههای غیرفعال درنهایت تشخیص داده نمیشوند. دفاع از حملات غیرفعال نیاز به تکنیکهای مقابله قدرتمندی است که با طراحی پروتکلهای شبکهای دقیق ترکیب شود [۴]. حمله سیاهچاله بسیار خطرناک ارزیابی میشود و در شبکههای موردی حساس یا نظامی، تهدیدی جدی خواهند بود. مقابله با این حمله بسیار دشوار است چراکه شناسایی گره مهاجم در این وضعیت بسیار سخت است و نیاز به ابزارهای جستوجو، احراز هویت و اعتبارسنجی گرهها دارد. گره مهاجم با وانمود کردن خود بهعنوان کوتاهترین مسیر برای رسیدن بستهها به گره مقصد، فرستنده بسته را وادار میکند تا بسته خود را از طریق این گره ساختگی به مقصد برساند. درنتیجه بهراحتی شروع به نابودی کل بستهها عبوری از خود میکند. این مفهوم دقیقاً به مفهوم سیاهچاله که ستارهها را به درون خود میکشد و آنها را نابود میسازد شبیه است. این نوع حمله تعدادی یا همه بستههای دریافتی را بهجای ارسال کردن، حذف می کند و باعث میشود نتایج نرخ تحویل بسته بسیار پایین باشد [۵]. بهترین الگوریتم برای شناسایی گره های خرابکار در حمله سیاه چاله و به حداقل رساندن سربار و تاخیر در ۱-۳ پرسش اصلی تحقیق بهترین الگوریتم برای شناسایی گره های خرابکار در حمله سیاه چاله و به حداقل رساندن سربار و تاخیر در پروتکل مسیریابی AODV شبکه های موردی بدون نیاز به تغییر این پروتکل چیست؟ ۱-۴ اهداف تحقیق ارائه الگوریتمی جدید برای مقابله با گرههای خرابکار در حمله سیاهچاله و به حداقل رساندن سربار و تأخیر در پروتکل مسیریابی AODV شبکههای موردی. قابلیت شناسایی و از بین بردن گرههای خرابکار به منظور جلوگیری از خراب شدن اطلاعات از طریق ذخیره کردن آنها توسط گره ای که از خرابکاری مطلع میشود. تغییر نکردن پروتکل مسیریابی AODV . ۱-۵ فرضیات با شناسایی و حذف گرههای خرابکار از طریق رفتار آنها در حمله سیاهچاله، سربار و تأخیر کاهش مییابد و میتوان از خراب شدن اطلاعات تا حد زیادی جلوگیری کرد. همچنین این الگوریتم منجر به تغییر پروتکل مسیریابی AODV نمیگردد. ۱-۶ ساختار پایاننامه در این پایاننامه هدف، ارائه الگوریتم جدیدی است که باعث بهبود کارایی و امنیت پروتکل مسیریابی AODV در مواجهه با حملات سیاهچاله شود. در این راستا، در فصل اول ابتدا به بیان تعریف مسئله و ضرورت انجام تحقیق پرداخته شد. شبکههای موردی شبکههایی هستند که هیچ زیرساخت ارتباطی معینی ندارند و پیوسته ساختار خود را تغییر میدهند. ازاینرو مسیریابی و امنیت در چنین شبکههایی بسیار حائز اهمیت است. در ادامه به الگوریتم پیشنهادی اشارهای شد. الگوریتم پیشنهادی بر روی پروتکل AODV پیادهسازی شده است. در الگوریتم پیشنهادی سعی بر این است تا بتوان با توجه به رفتار گرهها در شبکه در مورد خرابکار بودن یک گره تصمیمگیری کرد. در فصل دوم به توضیح کامل در مورد شبکههای موردی ازنظر کاربرد، خصوصیات و انواع آن پرداخته شده است. سپس مسیریابی در شبکههای موردی بیانشده است. ایجاد امنیت در شبکههای موردی مشکلات مخصوص به خود را داراست. ساختار ویژه شبکههای موردی باعث به وجود آمدن مشکلات جدیدی برای ایجاد امنیت در این دسته از شبکهها شده است. بعد از بیان ضعفهای شبکه موردی ازلحاظ امنیتی، انواع حملات در این شبکهها که شامل حملات فعال و غیرفعال میشوند موردبررسی قرار گرفتهاند. در ادامه جدیدترین روشها و راهکارهای موجود برای مقابله با حمله سیاهچاله بر روی پروتکل مسیریابی AODV بیانشده است. کارایی شبکه در هرکدام از این روشها برحسب پارامترهایی مانند نرخ تحویل بسته، تأخیر زمانی، سربار الگوریتم، مصرف انرژی، پهنای باند، سرعت تشخیص گرههای خرابکار و …موردبررسی قرارگرفته است. در فصل سوم ابتدا روشهایی که از آنها ایده گرفتهشده و دلایلی که از این روشها استفاده کردهایم بیانشده است. همچنین جنبه نوآوری الگوریتم پیشنهادی نسبت به روشهای قبلی، بیانشده است. در الگوریتم پیشنهادی، از ترکیب دو روش و تغییر آنها استفادهشده است که نتیجه آن به دست آمدن قوانین جدیدی بهمنظور شناسایی گرههای خرابکار است. با بهره گرفتن از الگوریتم پیشنهادی، امنیت و کارایی پروتکل AODV در برابر حمله سیاهچاله بهبودیافته و همچنین درصد شناسایی گرههای خرابکار بالاتر میرود. در ادامه الگوریتم پیشنهادی موردبررسی قرارگرفته است. هدف الگوریتم پیشنهادی، کاهش تأخیر و افزایش نرخ تحویل بسته در محیطهایی است که افشای اطلاعات خسارات جبرانناپذیری در پی خواهد داشت. در فصل چهارم توضیحات مربوط به نرمافزار شبیهساز و محیط شبیهسازی آمده است. برای شبیهسازی از نرمافزار شبیهساز NS2 استفادهشده است. در سناریوهای مختلف پروتکل پیشنهادی با پروتکل AODV که دچار حمله شده مقایسه شده است. سپس کارایی الگوریتم پیشنهادی را ازنظر تأخیر انتها به انتها، نرخ تحویل بسته، نرخ گمشدن بسته و توان عملیاتی مورد ارزیابی قرارگرفته است. در ادامه الگوریتم پیشنهادی با یکی از جدیدترین روشهای مقابله با حمله سیاهچاله در پروتکل AODV شبکههای موردی مقایسه شده است. در فصل پنجم نیز به بحث و نتیجهگیری پرداخته شده است. پارامترهای نرخ بستههای گمشده و تأخیر زمانی در الگوریتم پیشنهادی نسبت به پروتکل AODV بهطور چشمگیری کاهش پیداکرده است و همچنین نرخ تحویل بسته و توان عملیاتی این پروتکل نسبت به پروتکل AODV افزایشیافته است. در کل با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت الگوریتم پیشنهادی در مقابل گرههای متخاصم نسبت به پروتکل AODV بهتر عمل میکند. در ادامه تعدادی پیشنهاد برای کارهای آتی ارائهشده است. فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق ۲-۱ مقدمه همانطور که در فصل قبل اشاره شد شبکههای موردی شامل گرههای خودمختار هستند که برای انتقال اطلاعات با یکدیگر همکاری میکنند. معمولاً این گرهها درآنواحد هم بهعنوان میزبان و هم مسیریاب عمل میکنند. این شبکهها هیچ زیرساخت ارتباطی معینی ندارند و پیوسته ساختار خود را تغییر میدهند. از این مسیریابی و به خصوص امنیت در چنین شبکههایی بسیار حائز اهمیت است. متحرک بودن گرهها باعث شکسته شدن ارتباطهای بین گرهها میشود. این نوع شبکهها بههیچوجه توپولوژی ثابتی ندارند و در هرلحظه نحوه چیدمان گرهها دچار تغییر میشود. در شبکههای موردی، مسیریابی به عهده خود گرههای موجود در شبکه است. بدین معنا که هیچ دستگاه کمکی شبکهای مانند سوئیچ، مسیریاب و یا هاب برای مسیریابی وجود ندارد. مبحث امنیت در این شبکهها امروزه یکی از مباحث مهم تحقیقاتی است. تحرک گرهها، بیسیم بودن ارتباطات، تغییر پویای ساختار شبکه، فقدان مدیریت متمرکز برای بررسی رفتارها و عملکردها، فقدان خطوط دفاعی مشخص و محدودیت در توان مصرفی گرهها بستر مناسبی را برای حملات مختلف علیه این شبکه فراهم میآورد. در این فصل به توضیح کامل در مورد شبکههای موردی ازنظر کاربرد و خصوصیات و انواع آنها پرداخته شده است. در ادامه پروتکلهای مسیریابی معرفیشدهاند و بعد از بیان ضعفهای شبکه موردی ازلحاظ امنیتی، انواع حملات علیه این شبکه موردبررسی قرار گرفتهاند. بعدازآن به بررسی تحقیقات انجامشده درزمینه حمله سیاهچاله بر روی پروتکل مسیریابی AODV پرداخته شده است. ۲-۲ شبکههای بیسیم باگذشت زمان و نیاز بشر برای برقراری ارتباط و ایجاد فضای مشترک اطلاعاتی با دیگر هم نوعان خود، شبکههای کامپیوتری جای خود را در جوامع امروز یافتهاند. امروزه علم کامپیوتر به حدی پیشرفت کرده است که بسیاری از علوم دیگر پیشرفتشان وابسته به علم کامپیوتر است. شبکههای کامپیوتری بهاندازهای توسعه پیداکردهاند که توانستهاند جهان را به یک دهکده علمی کوچک تبدیل نمایند. ما در جهانی زندگی میکنیم که شبکهها در آن پیوسته تغییر میکنند و توپولوژی خودشان را برای اتصال گرههای جدید تغییر میدهند به همین دلیل ما به سمت این شبکهها میرویم. فنّاوری بیسیم در سادهترین معنا ابزار یا ابزارهایی را قادر میسازد تا بدون برقراری اتصالات فیزیکی، بدون نیاز به شبکه یا کابلهای وابسته به برقراری ارتباط بپردازند. فنّاوری بیسیم از ارسال فرکانس رادیویی برای انتقال دادهها استفاده میکند، اما فنّاوریهای سیمی از کابل استفاده میکنند. این فنّاوری دربردارنده سیستمهای پیچیده مثل شبکههای محلی بیسیم و موبایلها و سیستمهای سادهای مثل هدفونها، میکروفنها و دیگر وسایل بیسیمی است که اطلاعات را ذخیره نمیکنند و روی آنها پردازشی انجام نمیشود. آنها همچنین وسایل و ابزارهای مادونقرمز را هم دربرمی گیرند مثل کنترلهای از راه دور و بعضی از ماوسها و صفحهکلیدهای بیسیم و گوشیهای بیسیم که تمامی آنها به خط مستقیمی بین ارسالکننده و دریافتکننده نیاز دارند تا ارتباط را برقرار کنند. طبیعیترین مزیت استفاده از این فنّاوری عدم نیاز به ساختار فیزیکی، به اشتراک گذاشتن اطلاعات، امکان نقلوانتقال تجهیزات متصل به اینگونه شبکهها و همچنین امکان ایجاد تغییر در ساختار مجازی آنهاست [۶]. تمایل به استفاده از شبکههای بیسیم روزبهروز در حال افزایش است. چون هر شخصی در هرجایی و در هرزمانی میتواند از آنها استفاده نماید. در فرودگاه، هتل، رستوران، کتابخانه و یا حتی دفتر کار، امروزه دیگر در هرکجا که تصور کنید ممکن است بتوانید به اینترنت متصل شوید. در آیندهای نزدیک شبکههای ارتباطی بیسیم چنان گسترشی مییابند که در هر زمان و مکانی شاهد ارائه خدمات اینترنت بیسیم خواهید بود. در سالهای اخیر رشد شگرفی درفروش کامپیوترهای قابلحمل به وجود آمده است. این کامپیوترهای کوچک به چندین گیگابایت حافظه، نمایش رنگی باکیفیت بالا و کارتهای شبکه بیسیم مجهز هستند. همچنین این کامپیوترهای کوچک میتوانند چندین ساعت فقط با نیروی باتری کار کنند ازاینرو کاربران آزادند بهراحتی آنها را به هر طرفی که میخواهند منتقل نمایند. زمانی که کاربران شروع به استفاده از کامپیوترهای متحرک نمودند به اشتراک گذاشتن اطلاعات بین کامپیوترها یک نیاز طبیعی را به وجود آورد. ازجمله کاربردهای به اشتراکگذاری اطلاعات در مکانهایی نظیر سالن کنفرانس، کلاس درس، محیطهای نظامی و…است [۷]. شبکههای بیسیم بسیار متنوع و زیادند اما عموماً بر اساس محدوده پوشش به سه دسته تقسیم میشوند: شبکههای بیسیم در محدوده وسیع[۱]، در حوزه محلی[۲] و در حوزه شخصی[۳]. wwan فنّاوریهای گستردهای مثل دادههای بسته دیجیتالی سلولی ۲g، سیستم جهانی برای ارتباطات سیار و تلفنهای همراه است.wlan ارائهدهنده شبکههای بیسیم در حوزه محلی است که ۸۰۲٫۱۱ و Hiperlan و چندگونه دیگر را دربرمی گیرد.wpan فنّاوریهای شبکهی بیسیم حوزه شخصی مثل Bluetooth را دربرمی گیرد. تمام این فنّاوریها نامحدود هستند، آنها از امواج الکترومغناطیسی برای ارسال و دریافت دادهها استفاده میکنند. معماری معمول در شبکههای محلی بیسیم بر مبنای استفاده از ایستگاه مرکزی است. با نصب یک ایستگاه مرکزی، عملاً مرزهای یک سلول مشخص میشود و با روشهایی میتوان یک سختافزار مجهز به امکان ارتباط بر اساس استاندارد ۸۰۲٫۱۱ را میان سلولهای مختلف حرکت داد. گسترهای که یک ایستگاه مرکزی پوشش میدهد را BSS[4] مینامند. مجموعهی تمامی سلولهای یک ساختار کلی شبکه که ترکیبی از BSS های شبکه است را ESS[5] مینامند. با بهره گرفتن از ESS میتوان گسترهی وسیعتری را تحت پوشش شبکهی محلی بیسیم درآورد [۶]. شکل ۲-۱ نحوه اتصال گرهها در شبکههای محلی بیسیم را نشان میدهد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از ترکیب ویژگی های ساختار سازمان، انواع ساختار شکل می گیرد. انواع ساختار رامی توان از لحاظ نظری و عملی به شرح زیر تقسیم کرد:
ساختار نظری برنا و استاکر[۱۶۶] با در نظر گرفتن ساختار، در دو سر یک پیوستار اظهار داشتند که جایگاه سازمان ها را از نظر نوع ساختار آنها می توان به دو نوع سازمان مکانیکی و ارگانیکی تقسیم بندی نمود (رحمان سرشت، ۱۳۷۷). الف - ساختار مکانیکی بر مبنای نظر برنا و استاکر، ساختار مکانیکی با شرایطی نسبتاً ثابت و ایستا تطبیق می پذیرد. در یک ساختار مکانیکی وظایف بر مبنای تخصص های مورد نیاز، برای حل کردن یا انجام دادن وظایف تقسیم بندی میشوند (رحمان سرشت ، ۱۳۷۷). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب - ساختار ارگانیکی این ساختار برای شرایط متغیر مناسب است و با اوضاعی که در آن به طور دائم مسائل جدید و ناآشنایی بروز می کنند و برای چاره جویی به کارشناسان حاضر در سازمان ارجاع می شوند، سازگاری دارد. در ساختار ارگانیکی وظایف افراد تعدیل می گردد، تماس ها و ارتباطات در هر سطحی بر قرار می شوند و تعهد افراد در سازمان بیشتر می شود (رحمان سرشت، ۱۳۷۷). لذا می توان گفت که سازمان های مکانیکی، سازمان هایی بسیار بوروکراتیک و خشک هستند و برای محیط های ثابت مناسب ترند. برای محیط های ناپایدار و غیرقابل پیش بینی سازمان های ارگانیک کاربرد دارند ؛ چراکه ساختار ارگانیک از پویایی و انعطاف پذیری لازم برخوردار است (مقیمی، ۱۳۷۷). با توجه به ابعاد ساختاری، هرچه سازمانی از رسمیت کم، تمرکز پایین و پیچیدگی کمی برخوردار باشد، ساختارش ارگانیک است و بالعکس.
ساختار عملی ساختار عملی را می توان بر اساس بخش های پنج گانه و یا گروه بندی فعالیت های سازمان تقسیم کرد. الف - ساختار عملی بر اساس بخش های پنج گانه مینتزبرگ با توجه به پنج بخش اصلی سازمان (هسته عملیاتی، مدیریت عالی، مدیران میانی، رده میانی، ستادهای فنی و پشتیبانی) و نحو ه هماهنگی کارها ، انواع ساختار عملی را به این شرح تعریف می کند. ساختار ساده: در این نوع ساختار تعداد ستاد پشتیبانی در سازمان بسیار کم است. تمرکز تصمیم گیری در سطح عالی سازمان است. ساختار با حداقل رسمیت و تفکیک عمودی کم در اختیارات فعالیت می کند و هماهنگی از طریق سرپرستی مستقیم انجام می شود. ساختار بوروکراسی ماشینی : در این نوع ساختار ستاد فنی و پشتیبانی از خطوط عملیاتی سازمان منفک شده است. وجود عدم تمرکز افقی در تصمیم گیری ها به صورت محدود دیده می شود. سلسله مراتب دقیق و تعریف شده حاکم است . قدرت زیادی در ستاد فنی دیده می شود. رسمیت زیاد از طریق خط مشی ها، رویه ها، قوانین و مقررات حاکم است. هماهنگی از طریق استاندارد کردن فرآیندهای کاری صورت می گیرد. ساختار بوروکراسی حرفه ای : در این ساختار تأکید بر روی متخصصان حرفه ای در هسته عملیاتی سازمان وجود دارد. ستاد پشتیبانی و فنی در خدمت کارکنان حرفه ای است. هماهنگی از طریق استاندارد کردن مهارت های افراد حرفه ای صورت می گیرد. ساختار بخشی : این ساختار مرکب از بخش هایی است که هربخش ممکن است دارای ساختار مختص به خود باشد. سطح میانی مدیریت بخش کلیدی در سازمان است. استفاده از استاندارد کردن ستادها برای هماهنگی صورت می گیرد. ساختار ادهوکراسی : این ساختار بسیار ارگانیک و پویاست. حداقل رسمیت در آن دیده می شود . ستاد پشتیبانی قسمت کلیدی سازمان است. هماهنگی از طریق فرایند تنظیم متقابل و دو طرفه صورت می گیرد (میتنزبرگ، ۱۳۷۱). ب - ساختار عملی بر اساس گروه بندی فعالیت های سازمان دفت (۱۳۸۱) بر اساس گروه بندی واحدهای سازمانی، ساختارهای عملی را این گونه تقسیم بندی نموده است. ساختار مبتنی بر وظیفه : در این ساختار فعالیت ها بر حسب وجوه مشترکی که دارند از بالا به پایین گروه بندی می شوند. اگر محیط دارای ثبات بود و اگر سازمان از فناوری عادی استفاده کند و بین دوایر وابستگی شدیدی وجود نداشته باشد چنین ساختاری بسیار مناسب است. مهم ترین نقطه قوت این ساختار صرفه جویی در مقیاس است و بزرگ ترین نقطه ضعف این است که نمی تواند به سرعت در برابر تغییرات محیط از خود واکنش نشان دهد ساختار مبتنی بر نوع محصول : در این ساختار، سازمان بر اساس نوع محصول، نوع خدمت، گروهی از محصولات، نوع کار، طرح ها یا برنامه های اصلی یا بر حسب مراکز سود، سازماندهی می شود (همان منبع). نقطه قوت این ساختار این است که برای محیطی مناسب است که سریع تغییر می کند و بی ثبات است و نقطه ضعف این ساختار این است که نمی توانند صرفه جویی در مقیاس داشته باشند (همان منبع). ساختار مبتنی بر منطقه جغرافیایی : در این سازمان به مصرف کنندگان یا مشتریان محصولات سازمان توجه می شود. منطقه جغرافیایی از متداول ترین شیوه این ساختار است. سازمانی که چنین ساختاری داشته باشد می تواند خود را با نیازهای خاص هر منطقه وفق دهد و کارکنانش در پی تأمین هدف های منطقه ای هستند (همان منبع). ساختار پیوندی : ساختار پیوندی ترکیبی از ساختار مبتنی بر نوع محصول و ساختار مبتنی بر نوع وظیفه یا ساختار مبتنی بر منطقه جغرا فیایی است(همان منبع). از نظر محتوایی ساختار پیوندی بسیار شبیه ساختار سازمانی است که مبتنی بر نوع محصول است(همان منبع). از نقاط قوت این ساختار این است که خود را با تغییرات محیطی وفق می دهد و کارایی دوایر را بالا می برد و از نقاط ضعف این است که امکان زیادی هست که این گونه سازمان ها با نیروی سربار مواجه شوند (همان منبع). ساختار ماتریسی : سازمان هایی که چندین نوع محصول یا خدمت تولید می کنند، می توانند از این ساختار استفاده کنند. با این ساختار سازمان به صورت هم زمان دارای هر دو ساختار مبتنی بر محصول و ساختار مبتنی بر وظیفه می شود. مهم ترین نقطه قوت این ساختار این است که سازمان می کوشد بین تقاضای دوگانه هماهنگی لازم را ایجاد کند و بزرگ ترین نقطه ضعف این است که اعضای سازمان باید زیر نظر کسانی که قدرت های متضاد دارند کارکنند و ممکن است دچار سردرگمی شوند (همان منبع). انواع ساختار سازمانی از دیدگاه هنری مینتزبرگ(۱۳۷۴) عبارتند از: ساختار ساده بوروکراسی ماشینی بوروکراسی حرفه ای ساختار بخشی(شعبه ای) ادهوکراسی انواع ساختار سازمانی به همراه توضیحات مربوطه در جدول ۲-۹ (مینتزبرگ،۱۳۷۴) بیشتر توضیح داده شده است. جدول ۲-۹ : انواع ساختار سازمانی (مینتزبرگ،۱۳۷۴)
ساختار ایده آل |
مکانیسم هماهنگی |
بخش اصلی |
پارامترهای طراحی |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فردی
جمعی
فردی
شهرت وفاداری روابط
شهرت وفاداری روابط
پایگاه داده قابلیتها = مهارت + فرهنگ
دانش قابلیتها = مهارت + استعداد
نمودار شماره ۲-۷- طبقهبندی لووندال منبع : برنان و همکاران،۲۰۰۰[۷۳]۱٫ پتی و گویتر (۲۰۰۰)[۷۴]۲ طبقه بندی ارائه شده ناظر دارایی های نامشهود اسویبی را به شکل جدول زیر اصلاح کردند این دو نفر شاخص های مناسبی را به این چارچوب اضافه کردند. جدول شماره ۲-۲- طبقه بندی پتی و گویتر
مالکیت معنوی شامل حق امتیاز، کپی رایت، علائم تجاری؛ سرمایه های زیرساختاری شامل فلسفه مدیریت، فرهنگ شرکت، سیستم اطلاعاتی و سیستم های شبکه سازی و روابط مالی
سرمایه ساختاری (سازمانی) : ساختار درونی
مارکهای تجاری، مشتریان، وفاداری مشتریان، همکاریهای تجاری، توافقات مربوط به گواهینامهها، توافقات فرانشیزها و …
سرمایه مشتری (ارتباطی) : ساختار بیرونی
دانش فنی – تحصیلات – دانش مرتبط با کار، شایستگی مرتبط با کار؛ روحیه کارآفرینی، تواناییهای مربوط به نوآوری و اثرگذار بودن قابلیت تغییر یا انعطاف پذیری، شایستگی حرفهای
سرمایه انسانی : شایستگی کارکنان
در واقع کار این دو، انطباق چارچوب ناظر دارایی های نامشهود اسویبی با چارچوب طبقه بندیهای متداول دیگر شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری بوده است. طبقه بندی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی به دو سرمایه انسانی و سازمانی (ساختاری) اشاره می کند و سرمایه فکری را بصورت ارزش اقتصادی این دارایی های نامشهود (سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری) توصیف می کند. سرمایه سازمانی به اجزایی مانند مالکیت سیستمهای نرم افزاری، شبکه های توزیع و زنجیرههای عرضه اطلاق می شود و سرمایه انسانی شامل منابع انسانی درون سازمان و منابع انسانی خارج از سازمان است که منابع انسانی درون سازمان شامل کارکنان و منابع انسانی خارج از سازمان شامل مشتریان و عرضه کنندگان است(پتی و دیگران، ۲۰۰۰) طبقه بندی لیم و دالیمور (۲۰۰۴)[۷۵]۱ سرمایه فکری را از طریق ارتباط دادن آن با دو مفهوم دانش فنی مدیریت و دانش فنی بازاریابی، تشریح و طبقه بندی می کنند. شایستگی یک شرکت برای یک رویکرد مدیریت استراتژیک شامل سرمایه انسانی، سرمایه شرکتی[۷۶]۲، سرمایه کارکردی[۷۷]۳ و سرمایه تجاری [۷۸]۴ است و روابط یک شرکت برای رویکرد بازاریابی استراتژیک شامل سرمایه مشتری، سرمایه عرضهکننده [۷۹]۵، سرمایه همپیمانی [۸۰]۶ و سرمایه سرمایهگذار۷ است. شکل این طبقه بندی در زیر ارائه گردیده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نوآوری سرمایه فکری مدیریت دانش بازاریابی استراتژیک مدیریت استراتژیک سرمایه انسانی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۳-۱-تعیین مدل ارزیابی
شکل ۳-۱-چارچوب پژوهش ساختار مدل که بر اساس نظرات نخبگان ، مصاحبه اکتشافی با مدیر عاملان شرکت های جامعه آماری و همچنین ادبیات تحقیق(پیشینه وجدول عملیاتی سازی) مدیریت نقدینگی(پیرس و رابینسون، ۱۳۹۲)؛ کاهش هزینه ها، حفظ مشتریان وفادار و افزاایش سهم بازار و فروش(واکرو همکاران، ۱۳۸۳)؛ قابلیت قیمت گذاری(حسینی و همکارن،۱۳۹۰) استراتژی تمرکز مجدد بر محصول بازار و استراتژی رهبری هزینه(ایراندوست، ۱۳۹۲)؛ استراتژی کاهش( کیتچینگ و همکاران، ۲۰۰۹)تعیین شده است. هدف کلی آن بقا در شرایط رکود اقتصادی، از طریق تعیین درجه اهمّیت معیارهای موثر در انتخاب استراتژی برای بقا و اولویت بندی استراتژی ها بر آن اساس، میباشد. این مدل و عناصرش در شکل (۳-۱) قابل مشاهده است، که ابعاد و زیر ابعاد آن در فصل ۱و ۲ به طور کامل شرح داده شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
فرضیه پژوهش این که استراتژی های رهبری هزینه ، استراتژی تمرکز مجدد بر محصول بازار و استراتژی کاهش در شرایط رکود اقتصادی از اولویت یکسانی برخوردارند. با توجه به مدل و روابط درونی بین عناصر موجود در آن که توسط خبرگان تعیین شد، به منظور تعیین درجه اهمّیت معیارهای موثر در انتخاب استراتژی، تکنیک ANP فازی استفاده شده و در پایان اولویت بندی استراتژی ها، با توجه به این معیارها و اوزان حاصله برای آنها انجام می شود.
۳-۳-۲-تعریف معیارهای زبانی فازی جهت ارزیابی
معیارهای زبانی استفاده شده و اعداد فازی معادل آنها، به شرح جداول(۳-۱) آمده است.
۳-۳-۴-محاسبه درجه اهمّیت عناصر مدل با بهره گرفتن از روش ANP فازی
روابط خارجی بین خوشههای موجود در مدل با بهره گرفتن از روش ANP فازی، محاسبه می شود. در ANP نیز مانند AHP، مقایسات زوجی عناصر، با توجه به اهمّیت نسبی هر عنصر و با در نظر داشتن معیار کنترلی حاصل میگردد. ماتریس مقایسات زوجی در این مرحله تشکیل می شود. تعداد مقایسات زوجی صورت گرفته در هر ماتریس برابر است که برابر با سطرها یا ستونهای ماتریس مقایسه زوجی مربوطه است.که در این پژوهش m برابر با ۵ می باشد پس ۱۰ مقایسه زوجی داریم. پس از جمع آوری نظرات خبرگان به صورت مقایسات زوجی، برای α به ازای همه i و j ها که و به منظور کنترل نتیجه مقایسات، نرخ سازگاری برای هر ماتریس، محاسبه میگردد تا سازگاری مقایسات زوجی، تخمین زده شود. در این پژوهش، از روش گاگوس و بوچر برای محاسبه سازگاری مقایسات زوجی فازی در دست، استفاده شد که شرح مفصل این روش در فصل دوّم بخش (۲-۲-۱-۱) آمده است. پس از آنکه از سازگاری مقایسات، اطمینان حاصل شد وزنهای مربوط به اهمّیت نسبی هر ماتریس مقایسه زوجی محاسبه می شود. در واقع برای پر نمودن ستونهای مختلف موجود در سوپرماتریس، بردارهای اولویت مربوط به هر ماتریس مقایسه زوجی باید محاسبه گردد. با بهره گرفتن از ماتریسهای قضاوت زوجی، اولویتهای فازی تخمین زده می شود. لازم به ذکر است که روش لگاریتم حداقل مجذورات برای محاسبه این وزنها، مورد استفاده قرار میگیرد. این روش در سال ۱۹۸۳ توسط دو محقق به نامهای لارهون و پدریک[۱۳۳] برای فرایند تحلیل سلسله مراتبی پیشنهاد گردید که برای محاسبه وزن از روابط زیر استفاده مینماید: () K=1,2,……n رابطه (۳-۱) وزنهای حاصله از این روش، فازی بوده که با بهره گرفتن از رابطه(۴-۶) مرکز ثقل دیفازی میگردد. بردارهای اولویت محاسبه شده در این بخش در جای مناسب، سوپر ماتریس اوّلیه تشکیل می شود. در نهایت پس از نرمالسازی سوپرماتریس اوّلیه که از تکنیک بردار ویژه (نرمال سازی خطی) استفاده می شود. وزن هر سطر تقسیم بر کل اوزان می شود تا نرمال شود یعنی جمع کل اوزان تمامی معیارها یک شود. و همگرا نمودن آن با بهره گرفتن از رابطه(۲-۱) ، که سوپرماتریس نهایی بدست می آید و در قالب آن، اثر کلی هر عنصر بر دیگر عناصر که با آن رابطه متقابل دارد حاصل میگردد.
۳-۴-انتخاب خبره و گردآوری نظرات
انتخاب ۵ خبره از صنعت با ویژگی پست مدیرعاملی یا مدیر بازاریابی یا مدیر فروش با تحصیلات کارشناسی ارشد و فعالیت بدون وقفه در شرکتی که طی دو سال(۹۱-۹۲) که رکود در کشور حاکم بوده است، توانسته از رکود جان سالم به در ببرد و انتخاب ۴ استاد دانشگاه با رشته تخصصی بازاریابی می باشد. پرسشنامه حاضر توسط ۹ خبره تکمیل شده است. این نظرات باید به صورت همزمان مد نظر قرار گیرند. جهت ادغام نظرات خبرگان در روش ANP از میانگین هندسی استفاده شده و فرض بر این است که نظریات اعضای گروه از اهمّیت یکسانی برخوردار است.
۳-۵-ﺟﺎﻣﻌﻪ و نمونه آﻣﺎری
۳-۵-۱-جامعه آماری
با توجه به هدف این تحقیق یعنی رتبه بندی استراتژی های بازاریابی برای بقا شرکت های کوچک و متوسط در شرایط رکود اقتصادی می باشد ، جامعه آماری این پژوهش خبرگان مدیران استان مازندران که در تصمیم گیریهایِ کلانِ شرکت خود تاثیرگذار میباشند و اساتید بازرگانی تشکیل می دهند.
۳-۵-۲-نمونه آماری
روش نمونه گیری در این پژوهش براساس نظر خبرگان و به صورت غیر احتمالی نظری می باشد. نمونه ۴ استاد دانشگاه و۵ مدیر عامل شرکت های کوچک و متوسط استان مازندران می باشد.
۳-۶-ابزار و روش جمعآوری داده ها
اظهار نظرهای کلامی پاسخگویان نمونه آماری در مورد ابعاد، زیر بعدها و شاخص های تحقیق به روشهای مختلفی قابل تبدیل به اعداد فازی مثلثی هستند(پارسا نهاد، ۱۳۹۲). مقیاسهای محاورهای بهمنظور تعیین وزن ابعاد پنج گانه بقا در شرایط رکودی و زیر بعدهای آن مطابق با جدول ۳-۱ میباشد: جدول ۳-۱-طیف اعداد فازی و مقیاس زبانشناسی برای تعیین وزن ابعاد و زیر ابعاد
فوق العاده مهم تر(VH) |
خیلی مهمتر(H) |
مهمتر(ML) |
کمی مهمتر(L) |
اهمیت یکسان(VL) |
مقیاس زبان شناسی |
(۱۱و۹و۷) |
(۹و۷و۵) |
(۷و۵و۳) |
(۵و۳و۱) |
(۱و۱و۱) |
اعداد فازی مثلثی |
(منبع: پارسا نهاد، ۱۳۹۲) جهت جمع آوری دادهها در این تحقیق، از دو روش کتابخانهای و میدانی استفاده شدهاست. برای نگارش ادبیات تحقیق از روش کتابخانهای، مجلات علمی، و پایگاههای علمی مختلف بر روی شبکه اینترنت استفاده شدهاست. دادههای اصلی تحقیق، با روش میدانی و از طریق توزیع پرسشنامه و نیز مصاحبه جمع آوری شدهاست.
۳-۶-۱-مصاحبه اکتشافی
این مصاحبه با مدیران شرکت های کوچک و متوسط شهرک های صنعتی استان مازندران انجام شد. در این مصاحبه از مدیران سوالات زیر برای بررسی استراتژی های مورد استفاده شرکت ها در شرایط رکود اقتصادی در چند سال اخیر پرسیده شد و سپس پاسخ های آنان با ادبیات تحقیق مقایسه شد و با نظر نخبگان استراتژی هایی برای شرایط رکود انتخاب گردید. پاسخ های مصاحبه در ضمائم ذکر میگردد. سوالات مصاحبه به شرح زیل می باشد. سوال اول: شرایط رکود اقتصادی چه تاثیری بر شرکت و فروش شما داشته است؟ سوال دوم: اقدامات و استراتژی های شما برای مقابله با شرایط رکود اقتصادی چه بوده است؟
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در سطح کلان می توان گفت، نظم اجتماعی موجود در هر جامعه، بستر و شرایط هر بعد از امنیت را متفاوت و منحصر به فرد می کند، همین طور ساختارهای اجتماعی مختلف، امنیت های مختلفی را بوجود می آورد. استقرار امنیت در یک جامعه نیازمند ساختاری است که در آن حداقل عناصری چون عدالت اجتماعی، رفاه اجتماعی، اشتغال، عدم استبداد، توزیع دانایی و اطلاعات در جامعه؛ عدم اختلال اجتماعی (Social Disorder)، استفاده از فرهیختگان، سازگاری و نظایر آن وجود داشته باشد. در واقع امنیت، وضعیتی از تفوق نظم، قانون و رعایت عدالت در یک جامعه است(چلبی، ۲۰۵:۱۳۷۶)
۱-۱۲-۴- ﻧﺎاﻣﻨﻲ اجتماعی:
ﻧﺎاﻣﻨﻲ ﺑﻪﻣﻌﻨﺎی وﺟﻮدﺗﻬﺪﻳﺪو ﺗﻌﺮض ﻋﻠﻴﻪﻓﺮد، ﺟﺎﻣﻌﻪﻳﺎﻛﺸﻮر اﺳت. نابرابری اجتماعی نقش موثری در تأمین امنیت دارد. نابرابری وفاق را تضعیف و مشارکت اجتماعی را به سطح نازلی می رساند و سبب کاهش کرامت و عزت نفس انسانی می شود. مهم ترین اثر بالقوه نابرابری خشونت و شورش است. مسنر به تبعیت از بلاو و شورتز معتقد است، نابرابری بیشتر یک منبع تضاد است و نابرابری سرانجام بین کسانی که علاقمند به کاهش آن هستند و کسانی که نفع شخصی شان نابرابری را ایجاب می کند، شکاف تولید می کند و نابرابری ها از طریق ایجاد تضاد توزیعی تبدیل به خصومی کلی و انتشاری شده و امنیت اجتماعی را تهدید می نمایند.(چلبی، ۲۰۵:۱۳۷۶)
۱-۱۳- تعاریف عملیاتی:
۱-۱۳-۱- رسانههای ارتباط جمعی:
در این پژوهش منظور از وسایل ارتباط جمعی برنامه های تلویزیون، رادیو و محتوای مطبوعات، اینترنت و همینطور تبلیغات محیطی میباشد.
۱-۱۳-۲- امنیت
به عقیده رینر (Reiner)(2000) امنیت ذهنی جدا از میزان جرم، بوسیله عوامل زیادی از جمله خلق و خوی و طبیعت فردی، علائم محیطی، اعتماد سیاسی و رسانه ها، تأثیر می پذیرد. و افراد مختلف با تنوع شرایط محیطی، درک متفاوتی از ناامنی و سطح تحمل دارند. (نصری ۱۳۸۱ : ۱۱۴-۱۱۳) در این پژوهش منظور از امنیت میزان امتیازی است که پاسخگویان به پرسشنامه پژوهشگر ساخته می دهند.
۱-۱۳-۳- امنیت اجتماعی:
مولفه های اجتماعی چون وفاق اجتماعی، احساس تعلق خاطر به ارزش ها، سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی شکل دهندگان امنیت و احساس ایمنی در جامعه هستند و بر اساس چنین شاخص هایی است که شکنندگی یا استحکام اجتماعی مشخص می شود. (نصری ۱۳۸۱ : ۱۱۴-۱۱۳) شاو و مک کای نشان داده اند که سرمایه اجتماعی یک همبستگی منفی با میزان جرایم خشونت آمیز دارد و ناامنی با فقدان سپر اجتماعی به لحاظ هنجاری تبیین می شود. داده های بدست آمده در انگلیس نیز صحت این ادعا را تأیید می نماید. جاکوبسرمایه اجتماعی را شبکه اجتماعی فشرده ای دانسته و تأثیر آن را در کاهش میزان جرم و جنایت و بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با عملکرد نهادهای رسمی نظیر نیروی حفاظتی پلیس و نیروی انتظامی مطرح می نماید. در این پژوهش منظور از امنیت اجتماعی میزان امتیازی است که پاسخگویان به پرسشنامه پژوهشگر ساخته می دهند.
۱-۱۳-۴-ﻧﺎاﻣﻨﻲ اجتماعی:
هیلر معتقد است که مشارکت و حضور مردم، احساس ایمنی را در فضای عمومی ارتقاء داده و وسیله ای است که به کمک آن می توان فضا را به صورت طبیعی مورد نظارت قرار داد. لذا وی به دنبال خصوصیات شکلی فضا است که حضور مردم و به تبع آن احساس امنیت را افزایش می دهد (مدیری، ۱۷:۱۳۸۵) در این پژوهش منظور از ناامنی اجتماعی میزان امتیازی است که پاسخگویان از پرسشنامه پژوهشگر ساخته بدست میآورد.
فصل دوم
مبانی نظری
۲-۱- مقدمه
در این فصل از پژوهش به بررسی منابع و آثار موجود در خصوص وسایل ارتباط جمعی و امنیت و ناامنی اجتماعی میپردازیم. چارچوب طرح مباحث در این قسمت به این شرح میباشد که پس از مقدمه کوتاهی ادبیات تحقیق در قالب مبانی نظری و در انتها پیشینه تحقیق (پیشینه داخلی و خارجی تحقیق، چارچوب نظری و مدل تحقیق آورده میشود.
۲-۲- وسایل ارتباط جمعی:
اصطلاح “رسانههای ارتباط جمعی” به طور کلی به وسایلی اطلاق میشود که مردم یک جامعه از آن برای اعلام پیامها و افکار و انتقال مفاهیم به یکدیگر استفاده میکنند. این وسایل عبارتند از: مطبوعات، رادیو، تلویزیون و خبرگزاریها. پیدایش روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما در زندگی بشر رضایتی بیش از سایر پدیدههای علمیو صنعتی ایجاد کرده است. با توجه به پیشرفتهایی که در زمینه تکنولوژی ایجاد شده، رسانههای گروهی بیش از هر دوره ای ارزش و اهمیت یافتهاند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۳-کارکرد وسایل ارتباط جمعی:
هر سازمانی که در متن جامعه پدید میآید، باید دارای کارکردهایی در خدمت جمع و جامعه باشد و چنان تنظیم گردد که بتواند همانند یک تن به صورتی هماهنگ، خدمات خود را به جامعه که منشأ و موجد آن است، عرضه کند. سازمانهای ارتباطی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و همه محققان و دستاندرکاران مسائل و نیازهای جامعه، به ویژه صاحبنظران ارتباطی بدان اندیشیده اند و با توجه به نیازهای روزافزون گروه های وسیع انسانی به استفاده از این وسایل، برای آنها وظایف و کارکردهای متعددی در نظر گرفته اند.
الف) کارکرد نظارتی:
کارکرد نظارتی رسانههای جمعی مبیّن اطلاع رسانی و اگاهی بخشی است. رسانهها در این زمینه مخاطبان را از محیط اجتماعی خود آگاه میسازند تا واکنشهای لازم را برای انطباق با آن داشته باشند. این کارکرد مخاطبان را خطرات احتمالی محیطی آگاه ساخته و راههای مقابله با آن ویا جلوگیری از آن را گوشزد میکند. البته اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مستلزم رسانه مستلزم، «شفافیت» و «پاسخگویی» است. شفافیت مستلزم عینیت و عدم پنهانکاری و پاسخگویی به معنای به رسمیت حق دسترسی شهروندان به اطلاعات و آگاهی یافتن در مورد نحوه ایفای تکالیف نمایندگی اجزای حکومت و پذیرش حق نظارت آنان بر نهادها و سازمانهای حکومتی است.(معتمد نژاد،۱۳۷۱) در یک حکومت مردم سالار، مردم باید پیوسته در جریان چگونگی و چرایی تصمیمگیریها و جزئیات آنچه در دستگاه دیوانسالاری میگذرد، قرار گیرند و رسانه نخستین و مؤثرترین نهادی است که وظیفه شفافسازی و پاسخگو کردن سازمانهای اجتماعی را به عهده دارند. سه رکن بنیادین جامعه دموکراتیک، “مشارکت فعالانه شهروندان در فرآیندهای اجتماعی"، “شفافیت کنشهای حکومت"، و استقرار ساز و کارهایی با هدف «پاسخپذیری حاکمیت» است. بارزترین مثال شفافیت، دسترسی شهروندان به اطلاعات است. البته اصل مهم مقدم بر دسترسی به اطلاعات، آگاهی شهروندان از وجود اطلاعات موردنظر و چگونگی دسترسی به آن است. هر قدر دسترسی به اطلاعات و چگونگی استفاده از آن در یک جامعه مفروض دشوار باشد (زمانبر و هزینهبر بودن) به همان نسبت از میزان شفافیت در جامعه کاسته میشود. مشارکت فعال نیز مستلزم آن است که دسترسی به اطلاعات به توانمندسازی شهروندان برای مشارکت در فرآیندهای سرنوشت ساز اجتماعی بینجامد. به بیان دیگر اطلاعات موردنظر باید بر ظرفیت تجزیه و تحلیل، فهم و به عمل درآوردن اطلاعات از طریق فرآیندهای ارتباطی بینجامد. جلسههای گفت و شنود مشارکتی، ابراز نظریه، مذاکره، میزگرد، گردهمآیی و. .. همگی مثالهای ساز و کارهای دسترسی، تجزیه و تحلیل و فهم اطلاعات و به اشتراک نهادن نظرات بر پایه اطلاعات هستند. (معتمد نژاد،۱۳۷۱) لازمه پاسخ پذیری و اعتماد نیز توجه کردن به نظرات، دغدغهها و نگرانیهای مردم و کاربست مسئولانه آنها و طراحی و اجرای سیاستها و رویههاست، پاسخپذیری متضمن پاسخگو بودن حکومت در برابر مردم و در قبال سیاستها و کنشهاست این امر تنها هنگامیتحقق مییابد که مردم در جریان اطلاعات مربوط به سیاستها و کنشها قرار بگیرند.
ب) کارکرد آموزشی یا انتقال فرهنگ:
هنگامیکه از آموزش رسانهای سخن به میان میآید عموماً کاربرد آن در مدارس و آموزشهای راه دور تداعی شده و مورد توجه قرار میگیرد. در حالی که رسانهها به ویژه رادیو و تلویزیون، ظرفیتها و تواناییهای بسیار گستردهتری برای آموزش در تمام سطوح و حوزهها دارند و کارکرد آموزشی آنها تمام اشکال و مواد رسانهای را در بر میگیرد. از این رو نقشی که رسانههای گروهی در شکلدهی به هنجارها، ارزشها، نگرشها و رفتارها ایفا میکنند، نوعی آموزش تلقی میشود که بسیار فراتر از آموزشهای رسمیاست و کل گستره مخاطبان رسانهها را شامل میشود. مخاطبان آموزشهای رسانهای مستقیم عموماً کسانی هستند که به صورت تعمدی برای کسب اطلاعات از رسانهها استفاده میکنند اما هنگامیکه از آموزشهای غیرمستقیم یا پنهان سخن میگوییم، مخاطبان گاه به صورت منفعل و ناخودآگاه در معرض اطلاعات رسانهای قرار میگیرند و برای انجام رفتارهای خاص و کسب مهارتها، هنجارها و ارزشهای ویژه آموزش میبینند. یکی از حوزههایی که در جهان امروز به شدت تحت تأثیر درونشدها و اطلاعات رسانهای قرار دارد رفتارهای مدنی و مهارتهای شهروندی میباشد. پژوهشگران بسیاری نقشهای مثبت و منفی رسانهها را در این گستره مورد بررسی قرار دادهاند. بررسی یافتهها حاکی از آن است که رسانهها میتوانند با ارائه الگوهای رفتاری، چهارچوبهای مرجع و اطلاعات مطلوب، به افزایش مهارتهای شهروندی و شکلگیری رفتارهای مدنی کمک کنند. این مسئله به خصوص در مورد رسانههای جدیدتر مانند اینترنت و تلویزیونهای تعاملی، بیشتر مورد تأکید قرار گرفته است اما در مقابل، برخی دیگر با اشاره به تسلط سرمایهداری بر رسانهها و بهرهگیری قدرتهای سلطهجو از آنها برای نیل به اهداف و اغراض ویژه، نقش رسانهها را مورد انتقاد قرار دادهاند. از نظر آنان تسلط ارزشهای تجاری و سیاسی موجب شده است که رسانهها با تحریف ارزشهای اجتماعی مانند مردم سالاری و مشارکتهای اجتماعی و با ارائه اطلاعات یک سویه و تکبعدی، جهتدهی به نگرشهای مخاطبان را بر مبنای علایق گردانندگان خود دنبال کنند. با این حال ظرفیت و توانایی رسانهها در این گستره غیرقابل انکار است. از این رو آنچه مهم است افزایش تأثیرات مثبت و کاهش آثار و پیامدهای منفی درونشدهای رسانهای است. پژوهشگران مفهوم سواد رسانهای را برای نیل به این هدف پیشنهاد کردهاند. بر این مبنا، مخاطبان به مهارتهایی دست مییابند که از طریق آنها میتوانند با رویکردی انتقادی به درونشدها و اطلاعات رسانهای و با کشف اغراض، اهداف، ساز و کارها و محرکهای مورد استفاده رسانهها، آثار مثبت را جذب کرده و از آثار منفی اجتناب کنند. به عبارت دیگر نقشی که رسانههای گروهی در شکلدهی به هنجارها، ارزشها، نگرشها و رفتارها و اموزش مهارتهای مانند رفتارهای مدنی و مهارتهای شهروندی و.. در یک گستره همگانی برای مخاطبان ایفا میکنندمیتواند نقش عمده در مشارکت اجتماعی آنان ایفا کند. (معتمد نژاد،۱۳۷۱)
ج) کارکرد نوگرایی و توسعه:
امروزه وسایل ارتباط جمعی (رادیو،سینما، تلویزیون و مطبوعات و… ) با انتقال اطلاعات و دانشهای جدید و تبادل افکار و عقاید عمومیدر راه پیشرفت و توسعه فرهنگ و تمدن بشری نقش اساسی بر عهده دارند، عصر ما عصر ماهوارهها و کامپیوترهاست عصر تسلط بشر بر زمان و مکان، زمین و جهان است. امروز همه چیز در شرف تغییر و تحول قرار دارد و این تغییر همه اقشار را در بر میگیرد چه در شهر و چه در روستا و در این راه نمیتوان از نقش وسایل ارتباط جمعی در این تحولات چشم پوشید. (معتمد نژاد،۱۳۷۱) اکنون دیگر بدون اطلاع از وقایع روزمره و بدون استفاده از وسایل ارتباط جمعی نمیتوان زندگی کرد، زیرا انسان تنها به واسطه آن میتواند مراحل رشد و تکامل مادی و معنوی خویش را طی کند. بسیاری از محققان مربوط به مسایل توسعه کشورهای جهان سوم معتقدند که با استفاده صحیح از وسایل ارتباط جمعی میتوان با فقر و بی سوادی به مبارزه برخاست و همچنین با آموزش فنون و روش های نوین در اشکال اطلاعات و آگاهیها نقش مشارکتهای اجتماعی در زمینههای گوناگون اعم ازصنعت، خدمات، کشاورزی، باغداری، دامداری و…… برجسته کرد.
د) کارکرد راهنمایی و رهبری:
نقش رهبری کننده وسایل ارتباطی و اثر آنها در بیداری و ارشاد افکار عمومی، امری واضح بوده و روز بهروز بر اهمیت آن افزوده میشود، در نظامهای دموکراسی، وسایل ارتباط جمعی میتوانند در راه گسترش ارتباط میان رهبریکنندگان و رهبریشوندگان، خدمات مهمیرا انجام داده و به عنوان آیینه تمام نمای افکار عمومیدر جلب همکاری مردم و شرکت دادن آنها در امور اجتماعی، تأثیر فراوانی به جای بگذارند.
ه. نقش رسانهها در تغییر:
زمانی تغییر از طریق رسانههای جمعی مفید خواهد بود که تمامیرسانهها در شرایطی هماهنگ با یکدیگر قرار گیرند. این نکته نظر مبین ایده تأخر فرهنگی است که همسویگی همه عناصر جامعه برای رشد متناسب لازم است. برای مثال، اگر در کشوری سینما از پیشرفت کافی برخوردار نباشد و به سبک تولید خاص خویش یعنی سینمای ملی نرسد، بیشک مردم نیز از یک دانش و فرهنگ سینمایی بهنگام برخوردار نخواهد بود. در این حالت اگر مطبوعات نیز هم از نظر کیفی و کمیگامهایی چندان برنداشته باشند و رادیو هم آن چنانکه انتظار میرود نیازمندیهای زندگی مردم را پاسخ نگوید، تلویزیون به تنهایی قادر نیست در بالا بردن سطح دانش و اطلاعات مردم تأثیر مطلوبی بگذارد. از این روی اگر چه قدرت تغییرساز رسانه امری بدیهی است، اما همسویی کارکردی آنها به این تغییر، محتوایی مثبت میبخشد. رسانههای ما میتوانند مخاطبان خویش را با اطلاعات و اخبار صحیح از جهان اطراف آگاه سازند و یا میتوانند با رگبارشان آنها را از داشتن اندیشهای تحلیلگر محروم ساخته، رؤیایشان را از اندیشیدن به آینده، دور داشته و تفکرشان را به گذشته مشغول کنند. از سوی دیگر فرهنگ برآمده از رسانههای جمعی فقط منبع تغذیه عامه مردم نیستند، بلکه نخبگان جامعه نیز جرقههای نخستین انگیزههای احساس و اندیشه خود را از آن میگیرند. از این رو رسانههای جمعی در کنار تولید انبوه خبر و وقایع فرهنگی، در ذهن آحاد مردم و متفکران و خالقان آثار فرهنگی، جامعه را به سوی مسائل روز میکشاند و پیوندی میان محیط زندگی یا جامعه کل، با محیط کوچک برقرار میکنند. بنابراین نقش رسانهها در روزآمد کردن دل مشغولیهای نخبگان جامعه و تعیین مسئله و برجسته کردن آن در محیطهای آموزشی و پژوهشی، میتواند یکی از ارکان توسعه فرهنگی به شمار آید. نقش و کارکردی که مطبوعات در ایجاد فضای میان گروهی در طیفهای گوناگون به سمت آشنایی با نظرات و دیدگاههای متفاوت بازی می کند، در شکلیابی احساس همنوایی بسیار اساسی و مهم است. اهمیت این کارکرد تا بدان پایه فرا میرود که رسانهها را از مهمترین عوامل ایجاد هویت ملی میدانند.(رشید پور،۱۳۸۱) رسانهها میتوانند به عنوان حلقه واسطه میان آموزش رسمیو فرهنگ کلاسیک از یک سو و آموزش تودهوار و فرهنگ موزائیکی از سوی دیگر عمل کنند. در حقیقت مطبوعات در وضعیت مطلوب، قدرت آن را دارند که همبستگی میان فرهنگ پایدار (رسمی) و فرهنگ گذرا (رسانهای) را افزایش دهند؛ به این معنا که هم میتوانند ذهن و زبان خالقان آثار فرهنگی و فکری جامعه را روزآمد کنند و به سوی مسائل مبتلا به جامعه سوق دهند و هم به دادههای ناپایدار و شناختهای جزئی، پراکنده و تراوش شده از رسانههای الکترونیک، تا حدود زیادی قوام بخشند. در این حالت شاهد خواهیم بود که چطور علایق مشترک باعث تقویت انسجام اجتماعی میشود، این کارکرد، همسو با همان نقشی است که فرهنگ مردم در جامعه سنتی داشت. سریالهای تلویزیونی هم همین نقش را ایفا میکنند. آنها نه تنها مردم را سرگرم میکنند بلکه به مردم میگویند چگونه رفتار کنند. آنها الگوهای رفتاری عرضه میکنند. برای توضیح بیشتر این واقعیت اجتماعی باید گفت که اگر چه رسانهها نمیتوانند به مردم بگویند چگونه بیندیشند اما به مردم میگویند که به چه بیندیشند. از این روی تسلط بر افکار عمومی به رسانهها قدرت تغییر و تحول در جامعه را میبخشد و این تغییر در صورت رویکرد عقلایی و همسویی رسانهها، مثبت و توسعهگرا خواهد بود. (معتمد نژاد،۱۳۷۱)
۲-۴- نقش و اهمیت رسانههای جمعی:
رسانههای جمعی به تمام ابزارهای غیرشخصی ارتباط گفته میشود که به وسیله آن، پیامهای دیداری و یا شنیداری به طور مستقیم به مخاطبان انتقال مییابند؛ تلویزیون، رادیو، سینما، اینترنت، ماهواره، مجلات، کتب و… در زمره رسانههای جمعی محسوب میشوند. «ژودیت لازار» در مورد اهمیت و نقش رسانهها میگوید: رسانهها نقشهای متعددی را در حیات اجتماعی به عهده دارند از جمله اینکه صحنه ای را ایجاد میکنند که حیات سیاسی در آن به نمایش گذاشته میشود، فرهنگ بال میگستراند، مدها جولان میدهند، سبکهای تازه و هنجارهای زندگی رخ مینمایند. رسانههای جمعی اعم از روزنامهها، مجلات، رادیو و تلویزیون، گاه از انحرافات اجتماعی نظیر تجاوز، خشونت، قتل و… پرده بر میدارند و زوایای پنهان داستانهای عشقی و جنایی را برای مخاطبان خود آشکار میسازند و انواع دامهایی را که بر سر راه جوانان قرار دارد به آنها گوشزد میکنند و راه های لغزش دیگران را برای مخاطبان ترسیم میکنند و با اطلاع رسانی به موقع و مناسب برای اعضای جامعه، در پیشگیری از انحرافات اجتماعی نقش موثرتری ایفا میکنند. .(رشید پور،۱۳۸۱) علیرغم کارکرد مثبت رسانهها در زمینه اطلاع رسانی و پیشگیری از جرم و دادن آگاهی به مردم بخصوص قشر جوان دارای کارکردهای منفی از این قرار میباشند: الف) تحدید مفهوم جرم؛ رسانهها معمولاً جرم را در قالب نوعی جرم خیابانی تداوم با خشونت معرفی کنند و افکار عمومیبه سمت این نوع جرمها جلب شده و سایر جرمها از نظرها مخفی میماند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۲-۱۰) خلاصه فصل و مبنای نظری ارتباط بین متغیرها اگرچه هدف جدیدگزارشگری مالی ارائه اطلاعات در مورد جریانهای نقدی آتی است که در ارزیابی قیمت و تعیین ارزش ذاتی سهام مورد استفاده قرارمی گیرد، ولی این بدان مفهوم نمی باشد که روش حسابداری نقدی بهتراز روش تعهدی، این هدف را برآورده می سازد. سایت استانداردهای حسابداری در این باره چنین می گوید: اطلاعات در باره سود شرکت براساس حسابداری تعهدی، معمولا” توانایی فعلی و مداوم شرکت را در کسب جریان های نقدی، نسبت به اطلاعاتی که به جنبه های مالی دریافت و پرداخت محدود می شود، بهترمشخص می نماید. به عبارت دیگر، تاکید اصلی گزارشگری مالی، ارائه اطلاعات درباره سود و اجزای آن است. هیات استانداردهای حسابداری مالی ماهیت و علت استفاده از حسابداری تعهدی را این گونه بیان می کند: حسابداری تعهدی از اقلام تعهدی، انتقالی و رویه های تخصیص استفاده می کند و هدفش این است که درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان ها را به یک دوره خاص مربوط کند تا بتواند انعکاس صحیحی از عملکرد موسسه در آن دوره داشته باشد، به جای آنکه صرفا” یکسری دریافت ها و پرداخت های نقدی را لیست نماید. بنابر این شناسایی درآمدها، هزینه ها، سودها و زیان ها و افزایش و کاهش در دارایی ها و بدهی ها (شامل تطابق درآمدها وهزینه ها،تخصیص واستهلاک) از لازمه های وجودی استفاده از حسابداری تعهدی برای اندازه گیری عملکرد واحد تجاری هستند.حسابداری تعهدی تلاش می کند که تاثیرات مالی معاملات، وقایع و شرایطی را که دارای پیا مدهای نقدی هستند در دوره هایی ثبت کند که آن معاملات، وقایع و شرایط رخ داده اند، نه در دوره هایی که وجه نقد مربوط به آنها توسط موسسه دریافت یا پرداخت شده است.براساس دلایلی نظیر موارد فوق دی چاو و اسکینر[۸۱](۲۰۰۴) نتیجه گیری می نمایند که هدف اصلی حسابداری تعهدی کمک به سرمایه گذاران در جهت ارزیابی عملکرد اقتصادی واحد تجاری در طول یک دوره خاص با بهره گرفتن از یکسری اصول حسابداری پایه مانند شناسایی درآمد و تطابق هزینه است. مدارکی وجود دارد که به عنوان نتیجه فرایند تعهدی، سودها اطلاعات بهتری در مورد عملکرد اقتصادی موسسه نسبت به جریان های نقدی ارائه می کنند (جنکینز و همکاران[۸۲]،۲۰۰۸). از دیدگاه استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، سود حسابداری، یکی از مهمترین ارقام گزارش شده توسط شرکتها می باشد. شواهد نظری وتجربی پیشین این رقم رامتشکل از دو بخش نقدی وتعهدی می دانند. ریچاردسون و همکاران (۲۰۰۵) نشان دادند که افزایش انحراف در اندازه گیری اقلام تعهدی موجب انحراف در ضریب پایداری اقلام تعهدی در مقایسه با ضریب پایداری جریان نقدی می شود. همچنین، اصول پذیرفته شده حسابداری در برخی از روشها انعطاف پذیری زیادی دارد که بطور بالقوه باعث می شود مدیران برآوردهای حسابداری را مبتنی بر قضاوت های شخصی خود انجام دهند. این انعطاف پذیری، ممکن است بر قابیلت اعتماد اقلام تعهدی و به تبع آن پایداری این اقلام در دوره های متوالی تاثیرگذار باشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
گول و تاکور[۸۳](۲۰۰۳) به این نتیجه رسیدند که اکثریت سرمایه گذاران، در سررسیدهای آتی نیاز به نقدینگی دارندومجبور هستند سهام خود را به فروش برسانند. آنها دریافتندزمانی که تغییرپذیری جریان های نقدی و به تبع آن ناپایداری سودهای گزارش شده بالاست؛ زیان موردانتظار برای سهامدارانی که برای دسترسی به نقدینگی سهام خود را می فروشند، بیشتر خواهد بود. با توجه به مباحث فوق، به نظر می رسد که بازار سرمایه، پایداری جنبه های مختلف اقلام تعهدی را به شیوه های متفاوتی برآورد کند و بین آن با پایداری جریان نقدی به طور بالقوه تفاوت معنادار وجود داشته باشد. فصل سوم روش شناسی پژوهش ۳-۱) مقدمه روش شناخت علمی یا همان روش پژوهش علمی مجموعه ای از قواعد، ابزارها و راه های معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیت ها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است. باید توجه داشت که از آنجایی که پدیده ها و رویدادهای مورد مطالعه از تنوع زیادی برخوردارند و از طرفی شرایط جوامع آماری، متفاوت از یکدیگر است؛ روش های پژوهش نیز متفاوتند. این بدان معنی است که شناخت هر پدیده ای، روش های علمی خاصی را می طلبد. موضوع ونوع هر پژوهشی، روش و متدولوژی آن پژوهش را مشخص می کند. موضوع پژوهش حاضر ارزیابی مقایسه ای ضریب پایداری جنبه های مختلف اقلام تعهدی باضریب پایداری جریان نقدی شرکتهای پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران می باشد. در فصل حاضر روش پژوهش مرتبط با موضوع مذکور ارائه می شود. برای این کارابتدا فرضیات پژوهش تدوین شده وروش پژوهش بیان می شود. سپس متغیرهای پژوهش و نحوه محاسبه آنها تشریح می شود و آنگاه نحوه جمع آوری داده ها و اطلاعات و روش آزمون فرضیات وروش بررسی سوال پژوهش تشریح می گردد.همچنین در خصوص روش های آماری مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده ها در پایان فصل بحث می شود. ۳-۲) روش پژوهش روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. توصیفی به این دلیل که هدف آن توصیف کردن شرایط یا پدیده های مورد بررسی است و برای شناخت بیشتر شرایط موجود است و همبستگی به دلیل اینکه در این پژوهش رابطه بین متغیرها موردنظر است. پژوهش حاضر به بررسی روابط بین متغیرها پرداخته و در پی اثبات وجود این رابطه در شرایط کنونی براساس داده های تاریخی است. بنابراین می توان آن را از نوع پس رویدادی طبقه بندی نمود. در اینگونه پژوهشها، محقق به بررسی (رابطه بین متغیر وابسته و متغیر مستقل) پس از وقوع می پردازد.این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و نتایج آن در جهت تبیین راهکارهای گزارشگری مالی قابل استفاده است. پژوهش حاضر، به لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی است و داده های موردنیاز برای آزمون فرضیات، تاریخی هستند. ۳-۳) جامعه آماری پژوهش جامعه آماری پژوهش را کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهد. در این پژوهش از داده های مالی طبقه بندی شده و حسابرسی شده شرکتهای فعال پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. ۳-۴) حجم نمونه آماری
تعداد شرکتهائی که در پایان سال ۱۳۹۱ در بورس فعال بوده اند. |
۴۶۶ شرکت |
پیش فرض ها: |
تعداد شرکتهائی که در دوره زمانی۱۳۹۱- ۱۳۸۵ برون رفت داشته اند. |
۱۱۸ شرکت |
تعداد شرکتهائی که در دوره زمانی۱۳۹۱- ۱۳۸۵ وارد بورس شده اند. |
۳۳ شرکت |
تعداد شرکتهائی که سال مالی آنها به ۲۹/۱۲ ختم نمی شود. |
۶۵ شرکت |
تعداد شرکتهائی که در دوره زمانی۱۳۹۱- ۱۳۸۵ سال مالی خود را تغییر داده اند. |
۱۵ شرکت |
تعداد شرکتهائی که به امور سرمایه گذاری، واسطه گری و صندوق های مشترک سرمایه گذاری اشتغال داشته اند. |
۵۱ شرکت |
تعداد شرکتهائی که بیش از سه ماه وقفه معاملاتی داشته اند. |
۶۴ شرکت |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۴-۵-۲-۱- اثرات بر گیاهان جهان همواره در معرض تابش اشعه الکترومغناطیس خورشید است ، اشعه ای که محدوده وسیعی از طول موج ها و انرژی های مربوطه را در بر می گیرد. به نظر می رسد که بیشترین انرژی مورد نیاز برای ساختن اولین مولکولهای آلی زنده روی زمین توسط نور خورشید بصورت امواج الکترومغناطیس تامین شده باشد، هرچند تحریک الکترونهای نوکلئیک اسیدها ، پروتئینها و مولکولهای بیوشیمایی دیگر ، می تواند به واکنشهای بیوشیمایی منجرشود که می تواند عمل بیولوژیکی این مولکولها را تسریع نموده و یا ضمن ایجاد اختلال ، سلولها ، بافتها و همه موجودات زنده را از بین برده یا به آنها صدمه وارد سازد . Williams.J.R, 2001)) (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
علاوه بر موجودات خونگرم، میدانهای الکترومغناطیسی بر گیاهان، دانه ها و میوه ها نیزتاثیر می گذارند. از آنجا که میدان مغناطیس دائمی زمین همواره وجود دارد، این باور می تواند معقول و منطقی باشد که جوانه زدن گیاهان تحت تاثیرهمین میدان مغناطیسی خاص خواهد بود. میزان جوانه زنی هر گونه ممکن است وابسته به قدرت میدان مغناطیسی خاصی باشد. همچنین ممکن است که افزایش در قدرت میدان در واقع موجب افزایش و یا مانع از رشد برخی از گونه ها گردد.گیاهان و درختان ، دارای تعداد زیادی از مولکول های جذب نورند که میکروارگانیسم ها را به پاسخ دهی در مقابل تغییرات نور طبیعی محیط قادر می سازد. در گیاهان تحت تاثیرسیگنال های نوری دریافت شده ،فعالیت های حیاتی ورشد ونمو ، نظیر جوانه زنی بذر، گسترش برگ، به ساقه رفتن، گل انگیزی وشروع گلدهی و سنتز رنگدانه ها کنترل می گردد. قرار گرفتن بذور وگیاهان در معرض امواج الکترومغناطیسی، اثراتی مثبت و منفی را با توجه به ترکیب های مختلف استفاده شده ازنظر قدرت وشدت امواج ونیز مدت زمان قرارگیری، نشان داده است. پیدا کردن ترکیب مناسب(میزان سطح تابش،نوع فرکانس ومدت زمان مورد نیاز) برای بذور مختلف، انواع گل و گیاه و غیره بستگی به ضرورتهای مورد نیازوقابل بررسی دارد. Belyaev.I ,2005)) موضوعات مختلفی مانند سرعت جوانه زنی ، درصد جوانه زنی، وزن هزار دانه، ارتفاع بوته، محتوای پروتئین، افزایش عملکرد، اندازه برگ، وزن میوه، تعداد میوه و غیره با کاربرد سطوح مختلف قدرت، فرکانس و مدت زمان های لازم در طی تحقیقات اخیر مورد استفاده قرار گرفته است. (۲۰۰۳,۲۰۱۰٫, . Aladjadjiyan) ۱-۵- امواج الکترومغناطیسی و القاء تنش گیاهان و تنش به عنوان یک زمینه مطالعه و تحقیق، مورد توجه محققان قرارگرفته است. در میان انواع تنش های محیطی، تنش خشکی ، درجه حرارت ، شوری، امواج الکترومغناطیس ،مایکروویو و اشعه ماوراء بنفش ازاهمیت بسزایی برخوردار هستند. ) Parsi . N , 2007 ) امواج مایکروویو تاثیرات شدیدی نه تنها بربدن انسان بلکه بر روی حیوانات، گیاهان و میکروارگانیسم ها دارند. شدت زیاد امواج ونیز قرار گرفتن طولانی مدت بذور در معرض امواج مایکروویو بر جوانه زنی بذر و مراحل رشد تاثیرات منفی می گذارد. اما شدت های ضعیف امواج ودوره های زمانی کوتاه مدت بر رشد گیاه تاثیر مثبت داشته و میزان جوانه زنی را افزایش می دهد. ) Parsi . N , 2007 ) تعیین میزان تنش زایی اشعه در گیاهان زنده و چگونگی محافظت گیاهان در برابر اثرات زیانبار اشعه ها ، نیازمند شناخت مکانیسم های مقاومت و دفاعی در گیاهان بوده و با بررسی میزان تغییرات درطی فرایندهای فیزیولوژیکی گیاه می توان میزان تاثیرات مثبت ومنفی این امواج را مشخص نمود. ۱۹۹۲) ,.(Williams مکانیسم های مقاومت به چندین شکل می تواند باشد . عمده ترین شکل آن، تخفیف اشعه در داخل سلولها و بافتها به وسیله جذب یا انعکاس می باشد . شکل دیگر ، التیام خسارت به ملکول های حساس به ویژه DNA می باشد . شکل سوم ، تداخل درفعالیت اندام ها و مکانیسم های آنزیمی سلول ها می باشد. امواج الکترومغناطیس برمولکولها ، سلولها وبافت های زنده، ممکنست خسارت های برگشت ناپذیری وارد نماید. یکی از مهمترین علل ممانعت از رشد و فعالیت های فتوسنتزی در گیاهانی که در معرض تنش هستند را عدم تعادل بین تولید گونه های اکسیژن فعال و توان دفاع آنتی اکسیدانی گیاه می دانند که باعث تجمع رادیکال های اکسیژن فعال و تنش اکسیداتیو گردیده و به پروتئین ها، لیپیدهای غشاء و دیگر اجزای سلولی آسیب می رساند. ( l.,1998 Ormaetxe et a ; ( Wang, 2003 ۱-۵-۱-مکانیسم های دفاعی گیاه در برابر تنش اکسیداتیو به دلیل خاصیت کنشگر بالای گونه های اکسیژن فعال ROS) ) این رادیکال ها برای تمام اجزاء سلولی بسیارمضر می باشند. خوشبختانه گیاهان جهت مقابله با این رادیکال های اکسیژن مجهز به سیستم های جاروبگر[۱]ROS می باشند. این سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی در موجودات هوازی (از جمله گیاهان) شامل مکانیسم های دفاعی آنزیمی و غیرآنزیمی می باشد. Prasad et a l ., ۲۰۰۵ ; Zhang et al., ۲۰۰۰) ; (Gong et al., ۲۰۰۶ ۱-۵-۱-۱-مکانیسم های دفاعی غیرآنزیمی آنتی اکسیدان های غیر آنزیمی مولکول هایی با وزن ملکولی پائین می باشند که هر یک دارای ساختار و خصوصیات شیمیایی خاص بوده و محل قرار گیری آن ها نیز متفاوت می باشد. این ترکیبات به واسطه دادن الکترون یا هیدروژن نقش اساسی در جاروب کردن رادیکال های آزاد دارند. آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی شامل مولکول های محلول در چربی (آلفا-توکوفرول وبتاکاروتن) و مولکول های محلول در آب (گلوتاتیون، آسکوربات و ترکیبات فنلی) می باشند (Abdul-Jaleel et al., 2009). ۱-۵-۱-۱-۱-کاروتنوئیدها کاروتنوئیدها ترکیبات فراهم کننده پیش سازهای ویتامین های ضروری و آنتی اکسیدان ها هستند (Jung., 2004) . این رنگیزه ها همچنین با جذب طول موج هایی که کلروفیل قادر به جذب آنها نیست و انتقال انرژی آنها به مرکز واکنش فتوسیستم، به انجام فتوسنتز کمک می کنند. علاوه براین کاروتنوئیدها با مصرف اکسیژن در واکنش های پراکسیداسیون و داپوکسیداسیون چرخه گزانتوفیل، از کلروفیل در برابر اکسیداسیون نوری محافظت می کنند (Wang et al., 2003). ۱-۵-۱-۱-۲-آنتوسیانین ها آنتوسیانین ها یکی از زیر گروه های ترکیبات فلاوونوئیدی بوده (Jaakola et al., 2004) و از رنگیزه های محلول در آب می باشند. فعالیت فیزیولوژیک آنها به دلیل افزایش توان آنتی اکسیداتیو می باشد. and Sokmen., 2004). (Syvacy سنتز آنتوسیانین ها بوسیله UV-B، کمبود مواد غذایی، دمای کم و کمبود آب القاء می شود ( Lau et al., 2006). مشاهده شده است که مقدار آنتوسیانین ها در برگ های جوان آرابیدوپسیس تحت تنش خشکی افزایش می یابد و نقش محافظتی آنها را به عنوان غربال کنندگان نوری و جاروب کنندگانROS (رادیکال فعال اکسیژنی) در گیاهان تنش دیده ثابت می کند (Lau et al., 2006; Wrobel et al., 2005) ۱-۵-۱-۲- مکانیسم های دفاعی آنزیمی گیاهان دارای ۵ سیستم اصلی آنزیمی جاروب کننده ROS می باشند که در مکان های تولید ROS قرار دارند. این سیستم ها عبارتند از: آنزیم سوپراکسیددیسموتاز آنزیم کاتالاز چرخه آسکوربات-گلوتاتیون (راهHalliwell-Asada ) چرخه آب-آب ۵ -چرخه گلوتاتیون (Abdul-Jaleel et al., 2009, Hayat and Ahmad., 2007) ۱-۵-۲-اثر امواج و تنظیم اسمزی ثبات تورگر برای حفظ فعالیت طبیعی سلول ضروری است و به رشد در شرایط کم آبی کمک می کند. پیشنهاد شده است که ترکیبات اسمولیت به دو دلیل برای سلول های تنش دیده مفید واقع می شوند :- به عنوان اسمولیت های سیتوپلاسمی، جذب آب و حفظ آن را آسان می کنند، و - به وسیله محافظت و ثبات ماکرو مولکول ها و ساختمان سلولی از آسیب ناشی از شرایط تنش جلوگیری بعمل می آورند. ( Kavir Kishor et al., 2005). راهکار عمده گیاهانی که تحت تنش کم آبی رشد می کنند کاهش پتانسیل اسمزی سلول است که به وسیله تجمع مواد محلول انجام می شود (Martinez et al., 2008). مواد سازگار به سه گروه اصلی تقسیم می شوند: ۱ - امینو اسیدها (پرولین). ۲- آمین های چهارتایی )گلیسین بتائین، دی متیل سولفونیوپروپیونیت( . ۳- قندها/ تیول (مانیتول، تری هالوز .( گزارش شده است که بیان زیاد مواد سازگار در گیاهان ترنس ژنیک منجر به افزایش تحمل تنشی می شود (Seki et al. 2007). ۱-۵-۲-۱- پرولین پرولین یکی از اسمولیت های سازگار مهم بوده که بیشتر در سیتوپلاسم انباشته و انباشتگی پرولین به دلیل نقش های متنوعی است که در سلول بعهده دارد.تجمع پرولین در گیاهان بعد از تنش های گوناگون شوری، خشکی، دماهای بالا و پائین، فلزات سنگین، آلودگی پاتوژنی، شرایط بیهوازی، فقر مواد غذایی، آلودگی اتمسفری و اشعه ماوراء بنفش اتفاق می افتد (Seki et al., 2007). میزان انباشتگی پرولین تحت شرایط تنش غیر زیستی بستگی به گونه و وسعت تنش دارد و می تواند به ۱۰۰ برابر شرایط کنترل نیز برسد (Matysik et al., 2002). تراکم خیلی بالای پرولین سلولی (بیشتر از ۸۰% ذخیره امنیو اسیدی تحت شرایط تنش) به دلیل افزایش سنتز و کاهش تجزیه آن، تحت تنش هایی مانند شوری و خشکی در تعداد زیادی از گونه های گیاهی گزارش شده است (Kavi Kishor et al., 2005; Mayysik et al., 2002) ۱-۶- کاربرد های امواج مایکروویو انرژی مایکروویو در جامعه مدرن امروزی کاربردهای بسیاری دارد. گستره وسیع این کاربردها ، امور مخابرات، رادار ، تحقیقات فیزیکی ، پزشکی، اندازه گیریهای صنعتی ، صنایع غذایی و کشاورزی و غیره را دربرمی گیرد.بطورمثال، با بهره گرفتن از فناوری مایکروویو استحصال روغن از دانه های روغنی ۷ تا ۱۲ درصد افزایش می یابد. استریلیزه و خشک کردن محصولات غذایی مانند خشکبار ، سبزیجات ، چای ، میوه ، برنج با امواج مایکروویو ، سبب بهبود کیفیت و افزایش عمر آنها می گردد.) ۷ et al., 200 Huang ( ضدعفونی کردن کمپوست وکودمرغی قبل ازبسته بندی یاپس ازبسته بندی،سبب نابودی تخم ولاروحشرات مضرو انگلها وقارچها شده وموجب افزایش چشم گیر دراثربخشی کود می گردد. . ( Sanborn., 1982) امواج میکروویو باممانعت ازرشد باکتریها ومیکروارگانیسم های موجود درخاک موجب ضدعفونی آن میگردد جدول زیر نتایج حاصل از استیریلیزه نمودن خاک را با امواج میکروویو نشان می دهد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ روش از نوع همبستگی است. جامعه آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری: جامعه مورد مطالعه، کلیه دانش آموزان پسر هنرستان های شهرمرودشت در سال ۱۳۹۳ می باشد، با توجه به اینکه تعداد هنرستان ها ۱۲ مدرسه می باشد به روش نمونه گیری خوشه ای ۳ هنرستان و از هر هنرستان ۲ کلاس انتخاب شدند،ودر مجموع حجم نمونه بالغ بر ۱۵۰ نفر می باشد. ابزار گرداوری اطلاعات: در این تحقق برای جمع اوری اطلاعات از دو پرسشنامه هوش معنوی و سلامت روان استفاده شده است و برای عملکرد تحصیلی از معدل سه ماهه اول سال افراد استفاده شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
الف) پرسشنامه هوش معنوی: این پرسشنامه توسط بدیع و همکاران (۱۳۸۹)ساخته شده است به منظور نمره گذاری این مقیاس ۴۲ مــــــاده ای برای هر یک از پنج گزینه «کاملاً موافق»، «موافق»، «تا حدودی»، «مخالف»، «کاملاً مخالف» به ترتیب مقادیر ۵،۱،۲،۳،۴ در نظر گرفته شد. پایایی ابزار هوش معنوی برای تعیین پایایی پرسشنامه هوش معنوی از دو روش آلفای کرونباخ و تنصیف استفاده شد که برای کل پرسشنامه به ترتیب برابر با ۸۵/؛ و ۷۸/. می باشد که بیانگر پایایی قابل قبول پرسشنامه یاد شده است. همچنین برای تعیین اعتبار پرسشنامه یاد شده نمره آن با نمره سوال ملاک همبسته شده و مشخص گردید که رابطه مثبت معنی داری بین آنها وجود دارد (۰۰۰۱/. P= و ۵۵/ r= (که نشان می دهد پرسشنامه هوش معنوی از اعتبار لازم برخوردار است. همچنین محقق نیز در تحقیق خود پایایی را به صورت زیر گزارش کرده است. جدول ۳-۱: پایایی پرسشنامه هوش معنوی و ابعاد آن توسط اسفندیاری
متغیر |
ضریب آلفای کرونباخ |
هوش معنوی کلی |
۹۰۲/۰ |
تفکر کلی و اعتماد |
۸۱۸/۰ |
توانایی مقابله و تعامل با مشکلات |
۶۶۹/۰ |
سجایای اخلاقی |
۷۷۴/۰ |
خودآگاهی و عشق و علاقه |
۷۳۸/۰ |
ب) پرسش نامه سلامت روانی (GHQ-28): این پرسشنامه توسط گلدنبرگ (۱۹۷۲) ابداع و هدف از طراحی آن کشف و شناسایی اختلالات روانی در مراکز و محیطهای مختلف بوده است. و سئولات این پرسشنامه که به بررسی وضعیت روانی فرد در یک ماه اخیر می پردازد، شامل نشانه هایی مانند افکار و احساسات ناهنجار و جنبه هایی از رفتار قابل مشاهده است. به همین جهت بر موقعیتهای کنونی تاکید دارد. در انتخاب سئوالها بر چهار حوزه کار شده است. اولین حوزه افسردگی، دومین حوزه اضطراب و آشفتگی روانشناختی و سومین حوزه رفتار قابل مشاهده و چهارمین حوزه هیپوکندریا ست که در برگیرنده طیف وسیعی از سئوالات به ظاهر عضوی است. پرسشنامه با سئوالات جسمانی شروع و هر چه جلوتر برویم جنبه روانپزشکی سئوالها بیشتر می شود. دلیل این کار این بود که وجود چنین سئوالاتی در ابتدای پرسشنامه ممکن است آزمودنیها را بر افراشته کند به گونه ای که حاضر به ادامه همکاری نشوند. نتایج تحقیقات هندرسون (۱۹۹۰) نشان می دهد پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) شناخته شده ترین ابزار غربالگری در روانپزشکی است که تا کنون تاثیر شگرفی در پیشرفت پژوهش ها داشته است. این پرسشنامه به صورت فرمهای، ۲۸، ۳۰، ۶۰ و ۱۲ سئوالی می باشد. فرم میزان شده ۲۸ سئوالی بر اساس تحلیل عاملی بر روی فرم کامل GHQ یعنی نسخه ۶۰ سئوالی آن ساخته شده که چهار مقیاس ۷ سئوالی این مقیاسها عبارتند از: ۱- نشانه های جسمانی ۲- اضطراب ۳- اختلال در کار کرد اجتماعی ۴- افسردگی. سئوالها به ترتیب پشت سر هم آمده به گونه ای که از سئوال ۱ تا ۷ مقیاس نشانه های جسمانی، از ۸ تا ۱۴ مقیاس اضطراب لحاظ شده است؛ و از ۱۵ تا ۲۱ مقیاس اختلال در کارکرد اجتماعی و از سئوال ۲۲ تا ۲۸ مقیاس افسردگی لحاظ شده است. اعتبار پرسشنامه با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردیده که برابر با ۷۵/. بوده است. نوع علائم و نشانه های مورد بررسی در هر مقیاس: A: نشانه های جسمانی: به مقیاس نشانه های جسمانی مقیاس A نیز گفته می شود. دو سئوال از این سئوالها مربوط به احساس سلامتی و بیماری، دو سئوال مربوط به سردرد، سه سئوال مربوط به احساس نیاز به داروهای تقویتی، احساس ضعف و سستی و احساس داغ یا سرد شدن بدن است. B: اضطراب: مقیاس مربوط به بی خوابی، احساس فشار و تنیدگی عصبانیت و بدخلق شدن، ترس و وحشت بی دلیل، دلشوره و ناتوانی در انجام کارها می باشد. C: اختلال در کارکرد اجتماعی: در این مقیاس توانایی فرد در انجام کارهای روزمره، احساس رضایت در انجام وظایف، احساس مفید بودن، قدرت یادگیری و لذت بردن از فعالیتهای روزمره زندگی مورد بررسی قرار می گیرد. D: در این مقیاس علائم اختصاصی افسردگی از قبیل احساس بی ارزشی، نا امیدی، افکار خودکشی، آرزوی مردن و توانایی در انجام امور مورد بررسی قرار می گیرد (مهدویان به نقل از مشهدی زاده، ۱۳۸۰). روش نمره گذاری پرسش نامه سلامت روانی بهترین و مناسبترین روش نمره گذاری استفاده از مدل ساده لایکرت با نمره های (۰ و ۱ و ۲ و ۳) برای گزینه های پرسشنامه است (گلدبرک، ۱۹۷۲ به نقل از هومن، ۱۳۷۶). در نمره گذاری این پرسشنامه چهار نمره برای مقیاسهای فرعی و یک نمره به کل موارد پرسشنامه مربوط می شود. نمره ۲۳ و بالاتر بیانگر عدم سلامت روانی و نمره پایی تر از ۲۳ بیانگر سلامت روانی می باشد (هومن، ۱۳۷۶). با توجه به اینکه هر یک از مقیاسهای تشکیل دهنده پرسشنامه، دارای ۷ ماده و کل مجموعه شامل ۲۸ ماده است، کسانی که در یک ماه گذشته در زمینه های مورد نظر هیچگونه احساس ناراحتی نکرده باشند، برای هر ماده نمره صفر و جمعا ۰=۰×۷ نمره می گیرند. اشخاصی که در زمان یاد شده در تمامی زمینه های مطرح شده مقدار کمی احساس ناراحتی کرده اند، برای هر کدام نمره (۱) و جمعا ۷=۱x7 نمره می گیرند. به همین ترتیب کسانی که مقدار زیادی در زمینه های یاد شده احساس ناراحتی داشته اند، برای هر ماده نمره (۳) و جمعا ۲۱=۳×۷ نمره می گیرند. البته اگر چنین افراد نادری پیدا شوند، سلامتی آنها با مخاطره بسیار جدی روبرو است. در کل مجموعه نیز روال تفسیر نمره، شبیه مقیاسهای فرعی است. بر این مبنا، حد پایینی نمره ها مربوط به کسانی است که در طول یک ماه قبل از اجرای تحقیق، سلامتی آنها با توجه به هیچیک از ملاکهای مطرح شده در پرسشنامه تهدید نشده و نمره به همه معیارهای مطرح شده در پرسشنامه مورد تهدید واقع شده و نمره کل ۸۴=۳×۲۸ گرفته اند. روایی پرسش نامه سلامت روانی همبستگی بین داده های حاصل از اجرای دو پرسشنامه ی GHQ-28 و SCL-90 را بر روی ۲۴۴ آزمودنی به میزان ۸۷% گزارش نموده اند (بایبوردی به نقل از هومن، ۱۳۷۶). در مطالعه دیگری که توسط گلدبرگ و هیلر انجام شد، ضریب همبستگی بین نمرات چهار مقیاس پرسشنامه سلامت عمومی، بین ۲۳/+ تا ۶۱/+ گزارش شده است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
می کند و این کار همواره ادامه دارد.[۴۷۹] خلوت «بهشت و حور و خلد اینجا چه سنجد که بیگـانه نـه درآن خلـوت نگنجـد» همان، بیت۷۰۰، ص۴۵۱ «حـدیث مـاجـرای شطـح و طامـات خیــال خلـوت و نـور و کـرامــات» همان، بیت۸۴۸، ص۵۲۸ خلوت، دوری جستن و قطع رابطه کردن از مردم است، و دیدن نورهای رنگارنگی که سالکان می توانند آن را مشاهده نمایند.[۴۸۰] قشیری معتقد است که خلوت، صفت اهل صفوت و عزلت از نشانه های وصلت است. اقوال عرفا ابو عثمان مغربی می گوید: هرکسی که خلوت را به صحبت برگزیند باید از چیزی یاد نکند مگر یاد آوری خدای متعال، و از اسباب این جهان چیزی طلب نکند و نخواهد. اگر چنین نباشد خلوت او سبب هلاکت و نابودیش خواهد شد.«گفته اند تنها شدن به خلوت جامع تر بود دواعی سلوت را…. ذوالنون گوید: برای حصول اخلاص هیچ چیز بهتر از خلوت نیست (خلوت سبب حصول اخلاص می شود).… ابوعبداللّه رملی گوید: دوست تو خلوت باشد، طعام تو گرسنگی و حدیث تو مناجات، یا می میری [یا] به (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
خدای می رسی».[۴۸۱] نجم الدین رازی بنای سیر و سلوک و وصول به مقامات را در خلوت و عزلت می داند، تمام انبیاء و اولیاء از همان آغاز آفرینش، خلوت می گزیدند تا به مطلوب حقیقی خویش دست یابند و به دیدار او نایل آیند. در مرصادالعباد آمده است: «چنان که عایشه - رضی اللّه عنها- روایت می کند در حقّ خواجه علیه السّلام «کان حبّب الیه الخلأ »، اوّل خلوت و عزلت را بر دل خواجه شیرین گردانیـدند و در روایت می آیـد « کان یتحبّب الی حراء اسبوعاً و اسبوعین»، یعنی در کوه حرا به خلوت و طاعت مشغول گشتی پیش از وحی یک هفته و دو هفته، و نیز یک ماه در روایت آمده است.» همچنین، «چون موسی را علیه السّلام استحقاق استماع کلام بی واسطه کرامت می کردند به خلوت اربعین فرمودند که «و اذ واعدنا موسی اربعین لیله[۴۸۲]». »[۴۸۳] شرایط و آداب نشستن اربعینات به نظر نجم الدین رازی، نشستن اربعینات شرایط و آداب بسیاری دارد، امّا هشت شرط مهم است کـه اگر یکی از این هشت شرط نباشد حصول به مقصود با دشواری هایی همراه باشد. این هشت شرط به ترتیب عبارتند از: تنها در خانه ای بنشینی و رو به قبله آوری ، دست ها را بر روی ران بگذاری و غسل میّت کنی و خلوت خانه را گور خود تصوّر کنی و از آن جا بیرون نیایی مگر با وضو و حاجت و نماز. خانه باید تاریک و کوچک باشد و بر در پرده ای نصب شود و نورگیر نباشد و هیچ صوت و آوازی شنیده نشود تا تمام حواس (چشم، گوش، زبان، پا و غیره) از کار بیفتد،و روح با عالم غیب مأنوس می شود و انس و دوستی او با مردم منتفی می شود. ۲- همیشه وضو داشته باشد که «الوضوء سلاح المؤمن». ۳- مدام کلمه ی لا اله الّا اللّه را بگوید. ۴- همه چیز را از خاطر خود بیرون کند و هیچ چیز نخواهد مگر خدای متعال را. ۵- دوام ورزیدن بر روزه است « الصوم لی و ان اجزی به ». ۶- مدام سلوک کند « من صمت نجا »[۴۸۴]. مراقب دل شیخ خود باشد یعنی او را ناراحت نکند. بر خدا و شیخ خود اعتراض نکند که این خود دو نوع است؛ الف: بر خداوند اعتراض ننماید. هر چیزی که از عالم غیب برای او فرستاده می شود از قبیل قبض و بسط، رنج وراحت، صحبت و سقم، گشایش و فرو بستگی راضی باشد و تسلیم حقّ گردد و از حق تعالی روی نگرداند. ب: به سخن، کار، حال و صفت شیخ خود اعتراض نکند. بزرگ ترین شرط تسلیم آن است کـه در ولایت شیخ باشی.[۴۸۵] وی معتقد است که آداب خلوت دو چیز است: ۱- کم خوردن غذا است نه آن چنان که ضعیف و بیمار شود، بلکه به اندازه ای خورد که بتواند مـدام ذکر بگوید. - باید در شب غذای کمتری بخورد و سبک باشد تا نخوابد و از ذکر گفتن غافل نشود. - آن مقدار غذایی که می خورد با ذکر و حضور دل باشد. - با حرص و طمع نخورد. - در غذا خوردن زیاده روی نکند تا غذا برای او لذیذ نباشد. - از خوردن گوشت فراوان پرهیز کند. کم خوابیدن است، نتواند به اختیار خود پهلو بر زمین گذارد مگر آن که خواب بر او غلبه شود.او بی اختیار بر زمین بیفتد و بخوابد. هنگامی که به هوش آمد بلند شود و دوباره وضو گیرد و به ذکر گفتن مشغول شود و مراقب دل خود باشد و هر چیز ترسناک را که ببیند و یا صدایی بشنود نترسد و در همه حال در پناه شیخ باشد و نام او را بر زبان آورد و از او کمک بخواهد تا خداوند او را مورد لطف و عنایت خود قرار دهد و از بلا او را حفظ کند.[۴۸۶] خلوتخانه «ز اِن کنتـم تحبّــون یـابـد او راه بـه خلـوتخـانـه ی یحببکـم اللّـه» شرح گلشن راز، بیت۳۴۲، ص۲۳۹ «در آن خلـوتسـرا محبـوب گـردد بـه حـق یکبـارگـی مجـذوب گـردد» همان، بیت۳۴۳، ص۲۴۰ لاهیجی می گوید: خلوتخانه و خلوتسرا مکانی است که در آن غیر محرم را اجازه ی ورود ندهند و تنها محارم اجازه ی ورود به آن جا را دارند، در مقام «یحببکم اللّه» که مقام ولایت و اتّحاد محبّ و محبوب و عاشق و معشوق و نبی و ولی است، غیر در آن نگنجد.[۴۸۷] دکتر سجّادی گوید: «خلوتخانه ی اسرار، مقام انس و دوستی با حضرت حقّ است». خلوتخانه، مکانی است که صوفیان جهت انجام اموری چون ذکر گفتن، اندیشه کردن، چلّه نشینی و به خاطر دوری از مردم به آن پناه می برند و در آن جا با معشوق خود خلوت می گزیدند و به راز و نیاز می پرداختند. مروی معتقد است که هر یک از پیامبران ما خلوتخانه ای داشتند که در آن از نفس خود رها می شدند و به حقّ می پیوستند. خلوتخانه ی یوسف، خانه ی زلیخا، خلوتخانه ی ابراهیم، آتش، خلوتخانه ی موسی، طور، خلوتخانه ی عیسی، فلک چهارم و خلوتخانه ی خاتم پیامبران، مقام قرب بود.[۴۸۸] خم « یکـی دیگـر فـرو بـرده بیکبــار خم و خمخـانـه و سـاقـی و مـی خـوار» همان ،بیت ۸۳۴، ص ۵۲۱ لاهیجی معتقد است که: منظور از «خم» اعیان کثرات است.[۴۸۹]
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[جمعه 1400-09-05] [ 11:59:00 ب.ظ ]
|
|
۲-۲-شناسایی از طریق امواج رادیویی[۳] : بررسی ادبیات موضوع و تاریخچه پیشینه فناوری شناسایی از طریق امواج رادیویی به ارتش آلمان در سال ۱۳۴۰ و کشف فارادی[۴] محقق انگلیسی در سال ۱۸۶۴ مبنی بر اینکه نور و امواج رادیویی هر دو اشکالی از انرژی مغناطیس میباشند، باز میگردد (توفیقی،۱۳۸۵). در همان سال یک فیزیکدان اسکاتلندی به نام ماکسول [۵] تئوری را پیرامون حرکت الکتریسیته و انرژی مغناطیسی در امواج متقاطع و با سرعت مساوی نور منتشر کرد. در سال ۱۸۸۷ فیزیکدان آلمانی به نام هانریش رادولف هرتز [۶] ثابت کرد امواج متقاطع بلندی وجود دارند که میتوانند در سرعت نورحرکت نموده و منعکس میشوند، این انعکاس و قطبی شدن همچون نور است. در سال ۱۹۰۶ ایمست [۷]موفق به اثبات وجود امواج پیوسته و ارسال سیگنالهای رادیویی گردید، که این موفقیت شروع ارتباطات رادیویی مدرن بود. در اوایل قرن بیستم و خصوصا در کشاکش جنگ جهانی دوم تولد رادار در آزمایشگاههای علمی به خصوص توسط متفقین به عنوان تکنیکی برای تعیین اهداف،پیگیری و توسعه یافت. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
در سال ۱۹۴۶ لئون ترمین ابزاری را برای دولت اتحادیه جماهیر شوروی اختراع کرد که قادر بود امواج رادیویی ایجاد شده ناشی از هرگونه وقایع و حوادث را در قالب صوت به محل مورد نظر انتقال دهد. این امواج صوتی با با به حرکت در آوردن دیافراگمی که به یک دستگاه مرتعشکننده متصل بود، بازتاب امواج رادیویی را به زبان قابل فهم ترجمه میکرد. این وسیله به عنوان نخستین دستگاه مبتنی بر ساختار رادیوشناسه شمرده می شود. ولی برخی منابع معتقد میباشند که این فناوری از سال ۱۹۲۰ در بین کارشناسان رواج داشته و در دهه ۱۹۶۰ تکمیل شده است که مقدمات شکوفایی RFID به وسیله همیلتون [۸] با تئوری الکترومغناطیس بوجود آمد (مدیری، شیرافکن، ۱۳۸۹). سنسورها و نقاط کنترلی نیز بعد از سال ۱۹۶۰ پدید آمدند. دهه ۹۰، دورانی با اهمیت در سیر پیشرفت و شکوفایی RFID به شمار می آید. در این دهه برای اولین بار قابلیت پروتکلی چندگانه برای دریافت عوارض پدید آمد. ابزار فوق برای اولین بار در جهان، در سال ۱۹۹۱ در ایالت اوکلاهامای آمریکا و برای کنترل سرعت و اخذ عوارض وسایل نقلیه در نقاط متعدد بزرگراههای آن ایالت نصب گردید. بعد از آن در سال ۱۹۹۲ در منطقه هاستون نیز قرائتگرهای مربوط جهت ایجاد یک سیستم یکپارچه با همسایه جنوبی (اوکلاهاما) نصب شد. در اروپا نیز کاربردهای متعددی از تکنولوژی RFID در صنعت و اقتصاد ایجاد گردید. در این دهه این سیستم جهت کنترل استارت تعداد زیادی از خودروها مورد استفاده قرار گرفت. این سیستم با کاربریهایی چون کارتهای بازی، توزیع سوخت، اطلاعات وسایل نقلیه و … کاربری گسترده یافت. توسعه این فناوری در شرکت های بزرگی همچون بوش [۹]، الکاتل[۱۰] ، سیجیای[۱۱] و … ادامه یافت. در این دهه برخی از کاربردهای RFID از قبیل پرداخت عوارض و راه های ارتباطی، در کشورهای دیگری چون استرالیا، چین، برزیل، هنگ کنگ و … گسترش یافت. در سالهای اخیر نیز این تکنولوژی در بسیاری از عرصه های اقتصادی و صنعتی حاضر بوده، پیشرفتهای شگرفی خصوصا در ساخت پردازشگرهای خودکار و وسایل ارتباطی پدید آمده است. به این علت که فناوری RFID اخیرا گسترش و رواج قابل ملاحظهای یافته است. بسیاری از افراد تصور می کنند که این تکنولوژی جدید و نو است در حالی که RFID از حدود سال ۱۹۷۰ وجود داشته است اما به دلیل قیمت بالای این وسیله تا سالهای اخیر در مصارف تجاری کاربرد زیادی نداشته است. طبق بررسیهای انجام شده مفهوم RFID به دهه ۱۹۴۰ برمیگردد که در زمان جنگ جهانی دوم با کشف فناوری تقریبا مشابهی به نام دوست شناخته شده [۱۲] مطرح گردیده است. دوست شناخته شده روشی برای متمایزسازی هواپیماهای جنگی دشمن و نیروهای خودی بود که توسط نیروی هوایی بریتانیا کشف و استفاده شد. و دوست شناخته شده مکانیزمی شبیه به RFID دارد. یک تکنولوژی مشابه دیگر در سال ۱۹۴۵ توسط لئون ترمین [۱۳] کشف شد که یک وسیله جاسوسی بود و اطلاعات صوتی را با بهره گرفتن از امواج رادیویی انتقال میداد . در سال ۱۹۵۰ اولین تجارب فناوری رادیوشناسه، تجارب آزمایشگاهی بود. در سال ۱۹۶۰ پژوهشهای بنیادی پیرامون بکارگیری فرستندهگیرندههای یک بیتی برای کنترل کالا از طریق رادیویی آغاز شد . در سال ۱۹۷۰ نظارت بر حیوانات از طریق سامانههای RFID عملی شد.در سال ۱۹۷۳ تعداد ۳۷۱۳۱۴۸ مجوز کالا صادر شد که از فناوری RFID استفاده می کردند و جد RFID لقب گرفتند که دارای حافظه ۱۶ بیتی بودند. این مجوزها برای گمرک نیویورک صادر شده بودند. در سال ۱۹۷۶ در فرودگاه نیویورک مورد استفاده قرار گرفت و طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ ساخت سیستم رادیوشناسه برای برچسبهای غیرفعال آغاز شد. در سال ۱۹۷۸ در آزمایشگاه لوسآلاموس طراحی و مورد استفاده قرار گرفت. در سال ۱۹۸۰ ورود RFID در کنترل ایاب و ذهاب خودروها و کارکنان شرکتها در نروژ آغاز شد. طی سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ کاربرد رادیوشناسه برای جمعآوری عوارض خودروها شروع شد. در سال ۱۹۹۰ ورود RFID برای امنیت اسکیبازان و همچنین در پرداختهای الکترونیکی نیز به کارگرفته شد. در سال ۱۹۹۸ یک پرفسور بریتانیایی آن را بر روی انسان آزمایش کرد که موفقیتآمیز بود. در سال ۲۰۰۲ ورود RFID به عنوان راهبرد توسعه ملی فناوری اطلاعات در کشور کره جنوبی و چند کشور دیگر شد. در سال ۲۰۰۳ از RFID در درون کارتهای شناسایی افراد استفاده شد. در سال ۲۰۰۴ شرکت مکزیکی آتورنی بر روی ۱۸ نفر از اعضای خود برای کنترل دسترسی به اتاق اطلاعات محرمانه تگهای RFID نصب کرد. در همان سال استفاده از سیستم RFID به منظور شناسایی بیماران در بیمارستان و یا دسترسی بعضی از کارکنان، به پرونده بیماران مورد بررسی قرار گرفت. از آن پس بعضی بیمارستان های آمریکا شروع به کاشت سیستمهای RFID در بیماران به منظور مدیریت بهتر کردند. در سال ۲۰۰۵ از RFID و با تزریق تراشه آن زیر پوست انسان، برای شناسایی افراد استفاده شد. در سال ۲۰۰۶ کتابهای کتابخانه مرکزی شهر مونیخ مجهز به برچسب RFID شد و از کتابخانه هوشمند بهره برداری شد. طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ استفاده از رادیوشناسه در فروشگاهها به جای بارکد، برای شناسایی کانتینرها، سیستم زنجیرهتامین محصولات تجاری قبل از تولید تا تحویل به مشتری، در زندانها، بیمارستانها، مدیریت اموال اداری( به جای برچسب کالا)، در درون افزارههای همراه مانند تلفن همراه و کامپیوتر همراه و …(وانت آر ، ۲۰۰۴ ، ص ۵۶-۶۶). به این ترتیب ملاحظه میشود که رادیوشناسه به گونه ای پرشتاب تمامی زندگی روی کره خاکی را یا فتح کرده و یا خواهد کرد و به قول “وینت سرف” پدر پروتکل IP، میرود تا بخشی از نشانی اینترنت دوم شود[۱۴].آن وقت دیگر هر شی یا هر کسی را که مجهز به رادیوشناسه است را میتوان در گوگل جستجو کرد و یافت و با رادیوشناسه به آن متصل شد(ذوالفقاری ،۸۷). ۲-۳- سیستمهای شناسایی با همگانی شدن سیستمهای کامپیوتری و بکارگیری آنها در عرصه حاضر ، پردازش اطلاعات و استخراج نتایج مورد نیاز با سرعت بسیار بالا انجام می شود. گردآوری و وارد کردن داده ها به کامپیوتر، پردازش و نمایش نتایج با سرعت و دقت زیاد و توسط ماشین انجام میشوند. در حالی که مراحل گردآوری اطلاعات و وارد کردن داده ها به کامپیوتر که اصلیترین مراحل هستند، هنوز هم به نیروی انسانی متکی بوده و دقت و سرعت کاربر، عاملی تعیینکننده است. در واقع از دیدگاه بهرهوری کل سیستم، مراحل گردآوری اطلاعات و وارد کردن داده ها به کامپیوتر، گلوگاه سیستم خواهند بود، چرا که کاربر هیچگاه نخواهد توانست همگام با سرعت کامپیوتر، داده ها را گردآوری و وارد سیستم نماید و درصد بالای خطای در این مرحله عملا درصد خطای موجود در خروجی مجموعه را افزایش میدهد. جدول ۲-۱ - عیوب گردآوری اطلاعات به صورت دستی(امینی ، ۱۳۸۹)
|
عیوب گردآوری اطلاعات به صورت دستی |
|
امنیت کم در نگهداری اطلاعات |
نیاز به فضا برای ایجاد بایگانی |
دقت کم و عدم اعتماد به اطلاعات جمع شده |
امنیت کم در جلوگیری از مخدوش شدن اطلاعات |
نیاز به نیروی انسانی متعدد |
زمان بر بودن دسترسی به اطلاعات |
ناتوانی در استفاده موازی از اطلاعات |
هزینه های فراوان جهت ثبت و نگهداری |
کندی در پردازش اطلاعات |
تکراری شدن اطلاعات بسیاری از پرسشنامه ها |
هزینه های فراوان جهت کوچکترین تغییرات در فرمها و پرسشنامه ها |
ناتوانی در جمعبندی و نتیجه گیری |
|
حذف روشهای دستی گردآوری اطلاعات |
|
|
|
|
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سپردهی سرمایهگذاری آتیه( طرح آتیه بانک کشاورزی) این حساب ترکیبی از انواع سپردههای سرمایهگذاری مدتدار، اعم از کوتاه مدت و بلند مدت است. با افتتاح این حساب، سرمایهگذاری به صورت تدریجی(ماهانه) یا یکجا برای یک یا چند دوره پنج ساله امکان پذیر است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بانک با اعمال مدیریت مناسب بر وجوه واریز شده و سود آنها ، پرداخت مستمری ماهانه را در سالهای پس از دورهی سرمایهگذاری برای مشتریان بانک تضمین میکند. بر این اساس پس از پایان دورهی سرمایهگذاری، سود حاصل از اعمال مدیریت هر ماه به صورت مادامالعمر (با توجه به نحوه و میزان سپردهگذاری) به دارندهی حساب آتیه پرداخت میشود.
۲-۵-۳- خدمات کارت مهرگستر بانک کشاورزی
بخشی از خدمات بانک کشاورزی در قالب بانکداری الکترونیک است که با بهره گرفتن از انواع دستگاههای کارت خوان[۴۸] نظیر خودپردازها، پایانههای فروش و نیز انواع کارتهای بانکی و همچنین برخی دیگر از سامانههای الکترونیکی ارائه میشود. لازم به ذکر است که هماکنون بانک کشاورزی به عنوان اولین بانک کشور موفق به عملیاتی نمودن سیستم بانکداری متمرکز شده است. اگرچه سایر بانکها نیز اقداماتی را در زمینهی بانکداری الکترونیک انجام دادهاند لیکن ویژگی سیستم بانکداری الکترونیک متمرکز بانک کشاورزی از دو جهت قابل تأمل است: الف) این سیستم در تمامی شعب بانک کشاورزی راهاندازی شده است. ب) این سیستم تمامی عملیات بانکی داخل شعب اعم از عملیات مالی و اعتباری ریالی و ارزی، عملیات مرتبط با کارتها و غیره را پوشش خواهد داد.
۲-۵-۴- تسهیلات بانک کشاورزی
بانک کشاورزی با در اختیار داشتن کارشناسان متخصص و مجرب در بخش کشاورزی، تسهیلات اعتباری را بر اساس ضوابط و مقررات جاری بانک( آییننامهها، دستورالعملها، بخشنامهها و خط مشیهای اعتباری سالانه) برای موارد زیر در اختیار متقاضیان قرار میدهد. بخشی از خطمشی اعتباری سال جاری در ارتباط با فعالیتهای مرتبط با بخش و غیرمرتبط با بخش کشاورزی(خدمات و بازرگانی) به شرح زیر است: فعالیتهای مرتبط با بخش کشاورزی شامل: دامداری، پرورش انواع ماکیان و تولید تخم مرغ، زراعت، باغداری، جنگلداری و مرتع داری، پرورش آبزیان و صید انواع ماهی و میگو، زنبورداری، پرورش کرم ابریشم، صنایع غذایی و تبدیلی، مکانیزاسیون و غیره است. پرداخت تسهیلات در بخشهای مرتبط کشاورزی به افرادی که نزد بانک کشاورزی سپردهگذاری کرده باشند در اولویت قرار دارد. همچنین پرداخت تسهیلات سرمایهای و سرمایه در گردش با اولویت تسهیلات تبصرهای، وجوه اداره شده و اشتغالزایی انجام خواهد گرفت. فعالیتهای غیر مرتبط با بخش کشاورزی پرداخت تسهیلات برای خارج از بخش کشاورزی صرفاً در چارچوب ضوابط زیر به منظور جذب منابع خارج از بخش، به شرح زیر امکانپذیر خواهد بود: الف) معادل ۲ برابر میانگین ۶ ماهه حسابهای قرضالحسنهی جاری ب) معادل ۳ برابر میانگین۱۲ ماهه حسابهای قرضالحسنهی جاری ج) معادل یک برابر میانگین ۶ ماهه حسابهای سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت د) معادل ۲ برابر میانگین ۱۲ ماهه حسابهای سپرده سرمایهگذاری کوتاه مدت تسهیلات قرضالحسنه تسهیلات قرضالحسنه برای امور معیشتی، ازدواج و طرح صندوق مهر امام رضا (ع) و غیره استفاده میشود. در حال حاضر هیچ یک از شعب بانک به جز مواردی که از طریق مرکز اعلام میشود، مجاز به پرداخت تسهیلات قرضالحسنه نیستند. انواع تسهیلات قرضالحسنه در سال ۱۳۸۸ به شرح زیر است: قرضالحسنهی ودیعه مسکن برای مستأجران کم درآمد. قرضالحسنهی احداث مسکن در روستا قرضالحسنهی طرحهای خود اشتغال کمیته امداد امام خمینی(ره) قرضالحسنهی موضوع سفرهای ریاست جمهوری قرضالحسنهی خود اشتغالی با معرفی صندوق مهر امام رضا(ع)
۲-۵-۵- صدور ضمانت نامهی بانکی
ضمانت نامهی بانکی عبارت است از تعهد غیر قابل برگشت یک بانک به پرداخت وجه مورد ضمانت در صورت عدم ایفای قرارداد توسط یک شخص ثالث. این خدمت مطابق بخشنامه شماره ۷۴۳ مورخ ۱۸/۹/۱۳۸۷ اداره کل اعتبارات و هدایت سرمایه گذاری و اصلاحات بعدی آن، در جهت تسهیل کار مشتریان استفاده میشود.
۲-۶- بخش چهارم: پیشینه پژوهش
قدمت ورود بحث شایستگیها به حوزه مدیریت دولتی در عرصه جهانی به دهه ۱۹۹۰بر میگردد و این موضوع اگر چه در قوانین و مقررات ناظر بر مناسبات دولتها ظهور و بروز یافته است، اما تجارب کشورها در این باره، متنوع و حاکی از نقاط قوت و ضعف گوناگون است. کشور ما ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و پژوهشهای این موضوع، بیشتر در بخش خصوصی و در قالب پایان نامههای دانشگاهی شکل گرفته است. همچنین با مراجعه به مقالات، منابع متعددی در حوزه شایستگیها، مدیریت شایستگیها، شایستگی های مدیران و رهبران و شایستگیهای منابع انسانی، بررسی شد، که خلاصهای از برخی از آنان در قسمت قبلی مورد استناد قرار گرفت. در این مقالات و تحقیقات، آنچه بیشتر مورد تأکید واقع شده است بررسی موضوع در بخش خصوصی است و توجه به موضوع مدیریت شایستگیها به ویژه برای مدیران منابع انسانی بخش دولتی در حاشیه قرار دارد. خلاصهای از این مقالات را در قالب دسته بندی زیر می توان بیان کرد: مقاله های مرتبط با بحث شناسایی شایستگی های حیاتی رهبران برای موفقیت واثربخشی؛ مقاله های مرتبط با شایستگی های مدیران به ویژه در سطح میانی؛ مقاله های مرتبط با مدیریت شایستگی ها برای مدیران بیمارستا نها؛ مقاله های مرتبط با مطالعات تطبیقی بین کشورها؛ مقاله های مرتبط با آزمون مد لهای مرتبط در شرکتها؛ مقاله های مرتبط با احصای شایستگی های فارغالتحصیلان رشته های دانشگاهی؛ مقاله های مرتبط با شایستگی های منابع انسانی. در تحقیقی در سال ۲۰۰۲، شایستگیهای مدیران منابع انسانی در شرکتهای چند ملیتی فعال در صنایع مختلفی مانند صنایع شیمیایی، کشاورزی، ساخت و تولید، و نفتی که در کشورهای اروپایی مستقر هستند، مورد بررسی قرار گرفته است (بوسلای و پاوو[۴۹]، ۲۰۰۵). در این تحقیق سؤالات عبارت بودند از: شایستگیهای اصلی برای کارکرد منابع انسانی در اروپا چیست؟ میزان ارزش افزوده ادراک شده حاصل از شایستگیهای شناسایی شده، بر عملکرد سازمانی چقدر است؟ شرکت کنندگان در این تحقیق عبارت بودند از مدیران منابع انسانی و متخصصین این رشته (۲۵۵ نفر) و متخصصین و مدیران غیر مرتبط با مدیریت منابع انسانی (۴۲۸ نفر) که در بخش های مختلف شرکتهای ذکر شده شاغل بودند. در این تحقیق سؤالاتی درباره میزان رضایت عمومی از قابلیت مدیران منابع انسانی در فعالیتهایی مانند استخدام، توسعه، ارزیابی عملکرد، سیستم پاداش و مدیریت تغییر پرسیده شد. با استفاده از تحلیل عاملی، مجموعا ۱۵عامل مختلف در ۱۱۱متغیر شایستگی تعبیه شده در پرسشنامه شناسایی گردید. ساختار عاملی شناسایی شده در دو گروه مدیران و متخصصین منابع انسانی و مدیران و متخصصین غیر مرتبط یکسان بود. در مطالعهای دیگر در سال ۱۹۹۴ گرو و همکاران براساس نمونهای از ۱۷ بانک تجاری مالزی با بهره گرفتن از تحلیل عوامل تعیین کننده سودآوری در بانکهای تجاری مالزی پرداختهاند. نتایج این تحقیقات نشان داد که در میان عوامل داخلی مدیریت تعهدات یک توزیعگر با معنیداری بالا در سودآوری بانکها بود و در میان عوامل بیرونی نرخ بهره بازار اثر معکوس و نرخ تورم اثر مثبتی در سودآوری بانکها داشته است . یونگ و جانگ (۲۰۰۶)، به مطالعه سودآوری بلند مدت از طریق شیوههای جذب سپردهگذاری بلند مدت در بانکهای تایوان پرداختند و به این نتیجه رسیدند که خدمات بانکی مهمترین عامل در سودآوری و کسب منفعت برای شعب بانکی مورد مطالعه محسوب میشود. در ادامه کارکنان بانکها مهمترین و اساسی ترین عامل جهت دستیابی به افزایش سودآوری و کسب منفعت محسوب شده است. قسیم سالینا و همکاران(۲۰۰۸)، مطالعهای با هدف تعیین عوامل مؤثر بر تجهیز منابع در بانکهای اسلامی اندونزی انجام دادند. این مطالعه با بهره گرفتن از رگرسیون و تجزیه و تحلیل مرتبط با آن، عملکرد همه بانکهای اسلامی در اندونزی را از ماه مارس سال ۲۰۰۰ تا اوت ۲۰۰۷ بررسی میکند، این مطالعه اهمیت نرخ بازدهی واقعی در سپردهگذاری اسلامی، نرخ بهره در سپردهی متعارف، درآمد واقعی و تعداد شعب بانک اسلامی در تعیین سطح پسانداز در بانکهای اسلامی را تجزیه و تحلیل میکند. نتایج بدست آمده نشان میدهند که نرخ بهره متعارف در تعیین سطح پس انداز در بانکهای اسلامی نقش بسیار مؤثری را دارد. مخصوصاً، افزایش سپرده اسلامی، ارتباط معنی داری با میزان افزایش نرخ بازدهی و کاهش نرخ بهره دارا میباشد. علاوه بر این ، این مطالعه به دنبال یافتن خطرات تجاری احتمالی بین بانکهای اسلامی و متعارف(معمولی) میباشد، به طوری که سپردهگذاران بانکهای اسلامی وجوه خود را به بانکهای معمولی که نرخ بازده ارائه شده توسط آنها از نرخ بازدهی ارائه شده توسط بانکهای اسلامی به طور قابل توجهی پایینتر باشد انتقال دهند. یافته های این مطالعه، پیامدهای مهمی در شیوه های مدیریت ریسک در بانکهای اسلامی اندونزی را به همراه دارد. آبهیمان و همکاران (۲۰۰۹)، با مطالعه برخی شعب بانکهای بزرگ دولتی هند، عواملی همچون نیروی انسانی، سطح تحصیلات کارکنان، محیط بانک، محل استقرار و موقعیت مکانی بانک، تبلیغات، قوانین و مقررات دولتی و کاهش دخالتهای دولت در امور بانکی را از عوامل مؤثر بر تجهیز منابع بانکی برشمردهاند. به عقیده آنها مهمترین و اثرگذارترین عامل جذب سرمایه های افراد، نیروی انسانی است. حجت الله حبیبی پور(۱۳۸۹)، در پایاننامهی خود به ” بررسی عوامل مؤثر بر تجهیز منابع بر حسب اهمیت و اولویت در شعب بانک رفاه شهر اصفهان” میپردازد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در برگیرنده مشتریان شعب بانک رفاه شهر اصفهان میباشد. حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۳۸۴ نفر محاسبه شده که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که تمامی پنج عامل در نظر گرفته شده در تحقیق بر تجهیز منابع در شعب بانک رفاه بیش از حد متوسط تأثیرگذار بودند. عوامل خدماتی، فیزیکی، عوامل انسانی، مالی و عوامل وابستگی سازمانی به ترتیب عوامل تأثیر گذار در جذب منابع بودهاند. رمضانی (۱۳۸۵)، در پایاننامۀ خود تحت عنوان« بررسی عوامــل مؤثر بر تجهیز منابع بانک سپه استان گلستان» ضمن اشارهی مختصری به تاریچهی بانکداری و سیر تحــول آن و نیز اشـاره به ساخـتار و تاریچـهی بانک سـپه به توضـیح عوامـل مؤثر بر تجهیز منابـع مالی بانـک سـپه میپردازد و بیـشتر تکیهی خود را بر جـذب سپـردهها آن هم در اشکال مختلف می کند. البته شـایان ذکـر است با اشاره به خدمـات نوین بانـک سـپه از قبیل: تـلفن بانـک، ایران چــک، سپه چــک، آسان چـک، سامانهی اطلاع رسـانی گویـا، سـامانه پرسـش و پاسـخ و خدماتی از این قبیل نموده است و آنها را عاملی تأثیرگذار در جهت جـذب منابع مالی برای بانک قلمداد نموده است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقاط ضعف مدیریت منابع در بانک سپه است و همچنین تعیین عوامل مؤثر در تجهیز منابع میباشد. در واقع این پژوهش، برای حل مشکل مدیریت منابع بانک سپه، عواملی همچون هزینه تبلیغات، گسترش اتوماسیون شعب، سود سپردهها و میزان تسهیلات پرداختی را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه شعب بانک سپه استان گلستان که تعداد آنها ۲۹ شعبه است و نمونه آمـاری به روش کاملاً تصادفی از کارکـنان و مشتریان انتخاب شده است. روش تحقیق برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نوع توصیفی و تحلیلی- استنباطی میباشد. چون محقق میخواهد عوامل مؤثر در تجهیز منابع را شناسایی و اثر آن را بر روی جذب منابع(افزایش سپردهها) مورد بررسی قرار دهد. ابزار اندازه گیری اطلاعات صـورتهای مالی، ترازنامههای مورد قبول مراجع ذیصـلاح (سازمان حسابرسی کل کشور)، اسناد و مدارک موجود در بانک و پرسشنامه است. خضرا (۱۳۸۵)، در مقالهای تحت عنوان «عوامل مؤثر بر تجهیز منابع مالی کشور» عوامل فنآوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت نیروی انسانی شاغل در بانکها، تنوع و کیفیت خدمات بانکی، رضایت مشتریان از کارکنان و مطلوبیت محیط داخلی و محل استقرار شعب در بانکداری نوین ، ابزارهای مهمی هستند که برای جذب بهینه منابع پولی از آنها استفاده میشود. محمد حسن قلی زاده(۱۳۸۳)، تحقیقی را تحت عنوان “ بررسی عوامل مؤثر بر تجهیز منابع و جذب سپردهها در بانکهای دولتی استان گیلان ” انجام داده است. در این تحقیق چهار فرضیه در مورد تبعیت میزان سپردهها از تعداد شعب، تکنولوژی مدرن، سود سپردهها، و تسهیلات پرداختی مورد آزمون قرار گرفتهاند که در نتیجه معنیدار بودن رابطه بین “میزان سپردهها” و “تعداد شعب” و نیز “سود سپردهها” به تأیید رسیده ولی رابطه معنیداری بین میزان سپردهها و “تعداد خدمات مدرن بانکی” و یا “میزان تسهیلات پرداختی” تأیید نشده است. برخی از مطالعات سالاس و سورینا (۲۰۰۲) متغیر بدهی های معوق را به عنوان متغیر برونزا در نظر گرفته اند که بر عملکرد سیستم بانکی اثر گذار است. اخیراً مطالعاتی در مورد عوامل تعیین کننده بدهی معوق صورت پذیرفته است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
تمام تغییرها نوآور نیستند.
ایجاد اندیشه نو
ایده های جدید برای سازمان تمام نوآوری ها نوعی تغییر هستند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
حرکت از وضعیتی به وضعیت دیگر
بکارگیری توانایی های ذهن برای فکر جدید
خلق ایدۀ خلاق و تبدیل آن به محصولات ، خدمات و روش های جدید
چیزی را به شکل دیگر در آوردن
دستیابی به اطلاعات نو
عملی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه های نو
جدول (۲-۸) تفاوت خلاقیت و نوآوری و تغییر(امیریان زاده،۱۳۸۷،ص۳۹) ۲-۴-۲) تعریف مفهومی وعملیاتی نوآوری -نوآوری، کاربرد ایده ها یا رفتار بدیع است. (لیائو و همکاران، ۲۰۰۸، ص۱۸۵). - داروچ (۲۰۰۵) نوآوری را در۶ طبقه تعریف نموده است:
آنچه برای دنیا جدید است. محصولات جدید برای مؤسسه. اضافه نمودن خطوط فعلی محصول. بهبود یا اصلاح خطوط فعلی. کاهش هزینه های فعلی . موضعیابی مجدد (داروچ،۲۰۰۵،ص۱۰۷). -نوآوری سازمانی عبارت است از ایجاد محصولات و خدمات قابل استفاده و ارزشمند در سازمان. (جانسن[۱۱۲]، ۲۰۰۸، ص۴۰۹) -نوآوری سازمانی تمایل یک سازمان به توسعه محصولات و خدمات پیشرفته و جدید و ارائه آنها به بازار برای کسب مؤفقیت است.(گوموسلاگلووایلسو[۱۱۳]،۲۰۰۹،ص۴۶۴) -از نظر مورداک[۱۱۴]، نوآوری عبارت است از: اتخاذ یک روش جدید توسط فردی واحد که در نهایت توسط سایر اعضاء جامعه پذیرفته یا آموخته می شود.(لاور، ۱۳۷۳، ص۱۹۸) -لینک[۱۱۵] میگوید تعریف ما از نوآوری این است که: بهره برداری موفقیت آمیز از ایدههای تازه .(محمدی و نوری، ۱۳۸۷، ص۹۰) - نوآوری، خلاقیت متجلی شده و به مرحله عمل رسیده است. به عبارت دیگر نوآوری یعنی اندیشه خلاق تحقق یافته، نوآوری همانا ارایۀ محصول، فرایند و خدمات جدید به بازار است، نوآوری به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است.(نوروزی و کاووسی، ۱۳۸۶، ص۵) - برای نخستین بار جوزف شومپیتر[۱۱۶] اقتصاددان بزرگ اتریشی «نوآوری» را در سال ۱۹۳۴ چنین تعریف کرده است: ایجاد کسب و کار جدید با بهره گرفتن از یکی از موارد زیر: مواد یا قطعات جدید ارایۀ فرایندهای جدید ایجاد بازارهای جدید بکارگیری تشکلهای سازمانی جدید. براساس این تعریف، نوآوریها ترکیب دو مقوله به نام های تجارت و مقوله فنی هستند. هنگامی که تغییری در تکنولوژی تحقق یابد، شومپیترآن را اختراع مینامد و هنگامی که این تغییر به جهان تجارت وارد می شود، نوآوری اتفاق میافتد. (جانسون، ۱۳۸۳، ص۴) از آن زمان به بعد و در مدت چهل سال اخیر، مفهوم نوآوری دستخوش تغییرات فراوانی شده است. در دهۀ ۱۹۵۰ در تحقیقات جداگانه محققان، این مفهوم توسعه، مجزا و ناپیوسته تلقی میشد. امروزه دیگر مفهوم نوآوری از نتایج معین تحقیقات انفرادی اقتباس نشده، بلکه بیشتر بر اساس موارد زیر تعریف می شود (هادوی، ۱۳۸۸، ص۲): الف) یک فرایند و یا دقیق تر بگوییم یک فرایند حل مشکل. ب) یک فرایند تعاملی در روابط شرکتها با بازیگران مختلف. ج) یک فرایند یادگیری متنوع. این یادگیری ممکن است از موضوعات گوناگونی ناشی شود. یادگیری به وسیله استفاده ، یادگیری با انجام دادن و یا یادگیری حین تسهیم. د) فرآیندی که شامل مبادلۀ دانش صریح و ضمنی است. ر) فرایند متقابل یادگیری و مبادله، که در آن استقلال بازیگرانِ یک سیستم ابتکاری و یا قالب نوآوری را ایجاد می کند. بطور کلی و به زعم آرمبروستر[۱۱۷]تاکنون مطالعات اندکی، چه به صورت مفهومی و چه به صورت روش شناختی دربارۀ نوآوری سازمانی انجام شده است. لو وچن[۱۱۸]نوآوری سازمانی را مشتمل بر تغییرات در ساختار و فرآیندهای یک سازمان در راستای به کارگیری مفاهیم جدید مدیریتی، کاری وعملیاتی مانند به کارگیری کارگروههای تخصصی در تولید، مدیریت زنجیرۀ تأمین یا سیستمهای مدیریت کیفیت در نظرگرفتهاند.(رضوانی و طغرایی، ۱۳۹۰، ص۳۰) -«دراکر» نوآوری سیستماتیک را جستجوی هدفمند و سازمان یافته برای تغییر تلقی می کند.(دراکر، ۱۹۹۱) پیتر دراکر نوآوری را این گونه تعریف می کند: “نوآوری تغییری است که بعد جدیدی از عملکرد را موجب می شود.” در دنیای پیچیدۀ کنونی، ایجاد تغییر مورد نظر دراکر یکی از مهمترین چالشهای مدیران و رهبران است. از یک سو، بسیاری از افراد ترجیح می دهند کارها را به روش قدیمی و سنتی خود انجام دهند و در برابر تغییرات از خود مقاومت نشان دهند و از سوی دیگر، مدیران بر این واقعیت اذعان دارند که پذیرش ایدههای جدید و به کارگیری رویکردهای نوآورانه جهت انجام امور و خلق سیستم های پویا از لازمههای اصلی فعالیت در دنیای پیچیده و متغیر کنونی است.(باقری، ۱۳۸۷، ص۵۳) ستاده های سیستم پردازش ورودیهای سیستم افراد،گروه ها و سازمانهای خلاق فرایند خلاقیت موقعیت خلاقیت
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فرهنگ(از طریق آموزش وپرورش)
(هزار جریبی وصفری شالی،۱۳۸۸ :۱۶).
۲-۳-۳-۷-نظریه هومنز
هومنز در قالب نظریه تبادلی خاص خودش بر آن شد تا رفتار بنیادی اجتماعی را بر حسب پاداشها و خسارتها تبیین کند. وی با بیان قضایای پرخاشگری – تائید می گوید: قضیه اول: هرگاه شخصی از کنش خود پاداشی را که انتظار دارد به دست نیاورد و یا تنبیهی را دریافت دارد که انتظارش را ندارد خشمگین خواهد شد و در چنین موقعی، احتمال بیشتری دارد که از خود رفتار پرخاشگرانه ای نشان دهد، در ضمن نتایج یک چنین رفتاری برایش ارزشمند خواهد شد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
قضیه دوم: شخصی پاداش مورد انتظارش را بدست بیاورد، بویژه پاداشی که اگر بیش از حد چشمداشتش باشد، یا با تنبیه مورد انتظارش روبرو نشود، احساس خرسندی خواهد کرد، در این صورت، احتمال آن می رود که آن شخص رفتار تائید آمیزی از خود نشان دهد و نتایج رفتارش نیز برایش ارزشمند می شود. با توجه به موارد فوق ناخرسندیش (عدم رضایتمندی) تنها به عواطف منفی بر می گردد و خرسندی(رضایتمندی) با عواطف مثبتترسروکار دارد(ریتزر۱۳۸۱: ۴۳۱). هومنز در قضیه موفقیت بیان می دارد: «از میان تمام اعمالی که شخص انجام می دهد بیشتر اوقات ممکن است شخص آن عملی را که به پاداش منتهی می شود تکرار کند» (توسلی۱۳۷۳: ۳۸۸).
۲-۳-۳-۸-نظریه مبادله پیتر بلاو
پیتر بلاو یکی از نظریه پردازان این نظریه تلاش کرده است که نظریه مبادله را از سطح فردی به سطح اجتماعی بسط دهد. وی فراگرد متولی چهار مرحله ای را مطرح می سازد که از تعادل فیمابین آنها آغاز می شود. و به ساختار اجتماعی می انجامد. بلاو بر فرایندهای بنیادی که در میان انسانها وجود دارد و منجر به مبادله اجتماعی می شود تاکید می کند و توجه او به عدم تعادل قدرت که به رغم مشخصه مبادله است جلب می شود. در معنای کمی تر، فرو دستان بر پایه هنجارهای اجتماعی، تقاضاهای فرادستان را ارزیابی می کند، اگر این تقاضا عادلانه باشد، آنها راضی و خرسند می شوند ولی اگر این تقاضاها ناعادلانه باشد، آنان خود را استمثار شده می پتدارند. و در صدد اعلام نارضایتی خود برمی آیند . از نظر بلاو هیچ سازمانی حتی اگر بطور دقیق، وظایف خود را به انجام برسانند قادر به امحای مقاومت و مخالفت نخواهد بود. آنها که بر مصدر قدرت نشسته اند تلاش می کند تا تعارض و برخورد را به حداقل برساند و می کوشند وضعیتی را بوجود آورند که فرو دستان با رضایت به کار خود ادامه دهند.(توسلی، ۱۳۷۳: ۴۲۳).
۲-۳-۳-۹-نظریه اینگلهارت
اینگلهارت در کتاب تحول فرهنگی در جوامع پیشرفته و صنعتی نظراتش را در این باره مطرح می کند . او با توجه به تجربه کشورهایی مثل بلژیک و هلند که بر لحاظ اقتصادی به مراتب پایینتر از آلمان، فرانسه و ایتالیا هستند. اما همیشه در نظر سنجی های رضایت از زندگی، مردم آنها سطح رضایت از زندگی خود را بالا احساس می کردند تا اینکه پس از افزایش نرخ تورم و سیاستهای اقتصادی بهیکباره در چندسال این احساس خوشبختی پایین آمد. اینگلهارت با بهره گرفتن از این تجربه با مقایسه آنها به این نتیجه گیری رسید که رابطه تقریبا زیادی بین نوسانهای کوتاه مدت رضایت از زندگی و تجربه های اقتصادی جوامع مذکور وجود دارد. (اینگلهارت، ۱۳۷۳: ۲۹) از نظر وی اساسا هر پاسخی تا حدی متاثر از محیطی است که در آن پرسیده می شود و این سوال هم استثنا نیست پاسخ ها هم بازتاب نوسانهای کوتاه مدت ناشی از رویدادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی او هم بازتاب عامل بلند مدت فرهنگی هستند. (همان: ۳۰). از نظر اینگلهارت تفاوت مقطعی زمانی یک مولفه فرهنگی مهم در رضایت از زندگی دارد که بازتاب هنجارهای فرهنگی مختلف هستند. دوره های طولانی سعادت و ناکامی می تواند هنجارهای متداول در یک جامعه را قوی تر یا سستتر کند و به تمایلات نسبتا منفی یا مثبتی منتهی گردد که بر پاسخها تاثیر میگذارد. قطع نظر از اینکه زندگی شخصی فرد پرسش شونده به چه منوال است. دگرگونی هایی کوتاه مدت بیانگر تجربه های مستقیم بلاواسطه شخصی هستند، اما تفاوتهای مقطعی- ملی پایدار بازتاب هنجارهای فرهنگی شناختی هستند ونه غم و شادی فردی که این هم به این معنا نیست که تفاوتهای ساختگی هستند و برعکس آنها بازتاب تفاوتهای عمیق و فراگیر در نگرش هستند. سطح پایین رضایت از زندگی بر گرایش های منفی نسبت به کل جامعه مربوط می شود(همان). یک وجه اهمیت رضایت از زندگی، تصویری است که از وضعیت متغییر های دیگر بدست می دهد سطوح پایینتر رضایت از زندگی نشان دهنده سطح بالای انزوای اجتماعی، بی قدرتی، بی هنجاری و … می باشد. اهمیت دوم و بلکه مهمتر – مفهوم رضایت از زندگی در نقش است که در تداوم نقش اجتماعی ایفا می کند(اینگلهارت: ۱۳۷۳: ۴۴). بدین ترتیب انگلهارت رضایت از زندگی را همراه با نگرش های هم بستر آن مثل اعتیاد یک مجموعه نشانگاه فرض کرده که با فرایند ها و پدیده های تحولات سطح کلان مرتبط هستند. به عبارت دیگر، اهمیت رضایت از زندگی در پیامدهای سیاسی فوری آن نیست، بلکه در نقشی است که در فرایند سطح کلان ایفا می کنند.
۲-۳-۳-۱۰-ولع ارتقاء در ایران و عوامل مؤثر بر آن
در ایران نابرابری فرایندی تکان دهنده بوجود آورده،…. بدین معنی که در پی تفاوت ارزشی موقعیت های اجتماعی و بها دادن به موقعیتهای بالا (= ارزش ثروت و قشر بالا)، اکثر افراد همواره مایل به دستیابی به موقعیتی بالاتر هستندو از آن موقعیتی که دارند، راضی نیستند. همه در طلب و آرزوی شرایطی” بهترند “. شرایطی که از نظر مردم، یعنی بر اساس ارزشهای حاکم” بهتر “ تشخیص داده می شود، اما الزاماً واقعی نیست. ( رفیع پور، ۱۳۷۷ : ۳۶۵ ). بطور خلاصه می توان گفت که: الف- هر چه فاصله ارزشی بین موقعیتها بیشتر باشدوهر چه که وقوف به ارزشهای متفاوت موقعیتها بیشتر (یعنی تفاوت درجه ها مشخص تر) و هر چه که مقایسه اجتماعی بین موقعیتها بیشتر باشد،در آنصورت میل به ارتقاء بیشتر میشود، تا جائیکه در انسانها ولع پیشرفت و ارتقاء بوجود میآید. پایه اصلی و سر منشأ شرو ع این فرایند در نابرابری و به همراه آن در مدرنیزه کردن سریع، بیرونی (نه از درون خود) و ظاهری جامعه نهفته است (رفیع پور، ۱۳۷۷ : ۳۷۳ ). در این فرایند در ایران دو متغیر اساسی دیگر نقش عمده ای ایفا می کنند: ب-نیاز مفرط به احترام ناشی از فرهنگ فئودالی – استبدادی سنتی ما ج-پیروی شدید از هنجارها در نتیجه این دو عامل است که مقایسه اجتماعی و سپس احساس بی عدالتی نسبی (چشم و هم چشمی) بین افراد در مورد پدیده های به ارزش تبدیل شده روی می دهد، که در اینجا پدیده با ارزش، پایگاه اجتماعی بالاتر است ( رفیع پور، ۱۳۷۷ : ۳۸۰ ).تحت این شرایط هیچ کس از آنچه که دارد و از آنچه که هست راضی نیست و همواره سعی در تغییر موقعیت و تحرک صعودی یا ارتقاء[۱۱۰] دارد، یعنی مایل است از یک موقعیت اجتماعی با بار ارزشی کمتر (مقام پایین) به یک موقعیت اجتماعی دیگر با بار ارزشی بیشتر (مقام یا پایگاه بالاتر) دست یابد. یک نتیجه این، عدم ثبات اجتماعی است. زیرا افراد کار و مسئولیت خود را جدی و دائمی تلقی نمی نمایند و دائماً در پی تغییر آن می باشند. در ایران کنونی نیز، در پی نابرابری زیاد و در نتیجه میل به کسب منزلت اجتماعی از یک طرف و فشار اقتصادی از طرف دیگر، ولع ارتقاء و مدرک گرائی گسترش و با اقداماتی نظیر نظام هماهنگ پرداختها و توسعه مراکز ارائه مدرک تحصیلی، این ولع افزایش یافته است. در نتیجه بیشتر انسانها از وضعیت موجود خود ناراضی هستند. بدین معنی که افراد خوشحال خواهند بود. اگر بتوانند وارد دانشگاه شوند. اما بعد از لیسانس، ولع باز هم بیشتر آنها را فرا می گیرد و در پی فوق لیسانس بر میآیند و بعد از آن باز هم به آنچه که دارند راضی نیستند. ( رفیع پور، ۱۳۷۷ : ۳۷۳ ).
۲-۳-۴-چهارچوب تئوریک
چهارچوب تئوریک تحقیق براساس نظریه آنومی دورکیم، محرومیتنسبی مرتن،بیگانگی اجتماعی، سلسله مراتب نیازهای مازلو، وبه طور کلی بر اساس نظریه کنش متقابل پارسونز تدوین شده است. دورکیم در باره رابطه میان انسان ونیازها واهداف یا آرزوهایش بحث می کند ومعتقد است که در شرایط اجتماعی مستحکم وپایدار، آرزوهای انسانها از طریق هنجارها تنظیم ومحدود شده است. با از هم پاشیدگی هنجارها(ولذا از بین رفتن کنترل آرزوها)، آنومی یا یک وضعیت آرزوهای بی حد وحصر[۱۱۱] بوجود می آید. از آنجائی که اینآرزوهای بی حد وحصر، طبعا نمی توانند ارضا و اشبا شوند، در نتیجه یک وضعیت نارضایتی اجتماعی دائمی پدید می آید(رفیع پور،۱۳۸۷ ب: ۱۸). از نظر مرتون احساس محرومیت نسبی، حالتی است روانی واحساس کمبودی است که فرد پس از مقایسه بافرد یا گروهی که برای او الگو مرجع مقایسه است، بروز می کند. اصطلاح محرومیت نسبی خود بحثی است که این مفهوم به طور بنیانی از این جهت نافع است که از آن می توان احساس عدم رضامندی رامحاسبه کرد (مرتون، ۱۹۶۸:۲۸۹ به نقل از صفدری،۱۳۷۴). وایزبرگواینگلهارت نیز ارتباط نارضایتی افراد رابا بیگانگی اجتماعی مطرح کردهاند (اینگلهارت،۸:۱۳۷۳). فردینبرگ رضایت اجتماعی رابا احساس بیگانگی در افراد ارتباط داده است ومثبت نبودن نتیجه یک عمل را به عنوان نارضایتی اجتماعی تلقی می کند. مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازها، مفهوم «رضایت» را مترادف با «ارضای نیاز، تأمین نیاز و رفع نیاز» میداند. ارضای نیاز شامل حالاتی مانند نیرومندی، چالاکی، لذت و پاداش است. پس از ارضای یک سطح از نیازها، نیازهای سایر سطوح، اهمیت پیدا میکنند و آنها خواهند بود که بر رفتار شخص تسلط خواهند یافت تا به پایینترین سلسله مراتب برسیم (مندوزا[۱۱۲] ،۱۹۹۵ نقل از هزارجریبی وصفری شالی،۱۳۸۸ :۱۲). پارسونز معتقد است که ثبات نظام اجتماعی تا حدودی بستگی به تعادل رضامندی دارد. به طور معمول پارسونز ثبات نظام اجتماعی را از نظر رابطه میان انتظارات اخلاقی افراد و همنوایی دیگران با آن محاسبه می کنند. یعنی هم شکلی میان رفتار افراد و قواعد اخلاقی مورد نظر است. پارسنز فرض می کند که افراد بهتدریج می آموزند که از چنین همنوایی احساس رضامندی نمایند و چون قابلیت آنها برای راضی شدن بسیار قابل تغییر است آنها پذیرش انواع و مقادیر گوناگون رضامندی را فرا می گیرند. بنابراین تغییر در سطح رضامندی از دیدگاه پارسونز مشکلی ایجاد نمی کند، آنچه که او بطور ضمنی انجام می دهد ثابت نگاه داشتن سطح رضامندی است، زیرا او می خواهد براهمیت همنوایی با قواعد اخلاقی مشترک تاکید نماید(گولدنر، ۱۳۸۳: ۲۶۴). پارسونز فرض می کند که تا زمانی نفس و دیگری(غیر از خود) از قواعد اخلاقی مشابهی پیروی نمایند، کمیابی و یا سطح رضامندی در حفظ ثبات نظام اجتماعی تاثیر منفی بر جای نخواهد گذاشت. فرض بر این است که قواعد مشترک به حقوق و وظایف تکمیلی منتهی می گردد به طوری که نفس خواستار ارضاء خواسته هایش به وسیله دیگری (غیر از خود) بیش از آنچه که او حاضر به فراهم نمودن آن است نمی باشد. اما رضامندی که دیگری متمایل به فراهم نمودن آن برای نفس می باشد تنها به تصور دیگری (غیر از خود) در مورد وظایفش بستگی ندارد بلکه به هزینه های لازم برای اجرای آن نیز وابسته است، این هزینه ها ارضاء نیازهایی را که دیگری(غیر از خود) به عهده دارد تحت تاثیر قرار می دهد و به همان ترتیب هم بستگی به میزان رضامندی دارد که او دریافت می دارد. در واقع همنوایی هر یک از طرفین با وظایف اخلاقی خود کار کرد سطح کمیابی و یا فراوانی رضامندی هایش و هزینه فراهم نمودن آن می باشد. اجتماع نظام یافته یا جمعی شده پارسونز،اعضای جامعه را گرد هم آورده واز طریق این تجمیع به آنها توانائی می دهد تا از منافع مشترک خود در مراحل مختلف(از انطباق تا حفظ الگو) دفاع کنند وبه تامین نیازها وتحقق اهداف ودر نهایت رضایت از زندگی بپردازند(ریتزر، ۲۰۰۴ :۱۳۴).
جدول۲-۲۱کارکرد گرائی ساختاری تالکوت پارسونز
اولین سطح انتزاع نیاز های کارکردی نظام
دومین سطح انتزاع خرده نظامهای نظام کنش
سومین سطح انتزاع خرده نظام های اجتماعی
سازگاری(تطبیق)
نظام ارگانیسمی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
کاردی و میلر(۲۰۰۰) بیان می کنند که سازمانها به دلیل ویژگیهای جذابی که در ادامه به انها اشاره خواهد شد ، به استفاده از این سیستمها (نظارت عملکردی آنلاین) روی میآورند : صرفهجویی در زمان ، منابع و هزینهها ( به عنوان مثال صرفهجویی در کاغذ ، زمانی که سازمان به سمت سیستمهای بدون کاغذ حرکت می کند ) ؛ درستی و صحت ( به عنوان مثال ، درخواست پاسخهای صادقانهتر ، در مقایسه با زمانی که تماسها به صورت رو در رو صورت میگیرد ) ؛ و حوزه های نظارتی وسیعتر (Cardy and Miller 2005) . مدیران هم چنین احساس می کنند که از طریق بکارگیری نظارت عملکردی آنلاین ، مزایای زیادی به خاطر بهبود کارایی ، کسب خواهند کرد. فناوری با کمک به مدیریت عملکرد از طرق زیر ، به رضایت ارزشیابی کمک میکند: ۱-ارزشیابی، عملکرد افراد را از طریق نظارت کامپیوتری تسهیل می کند، البته این تسهیل شدن باید به گونه ای باشد که مزاحمتی برای افراد ایجاد نکند و تنها از طریق جمع آوری اطلاعات عملکرد، ارزشیابی افراد صورت گیرد. بعنوان مثال، داده های جمعآوری شده از مرکز تلفن یا داده های شغلی از قبیل نرخ خطا، زمان صرف شده برای انجام کار، تعداد تماسهای تلفنی و … دادههایی هستند که هم میتوانند در محتوای شغلی و هم در محتوای ارزیابی مورد استفاده قرار گیرند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲- فناوری بعنوان ابزاری برای تسهیل فرایند تهیه گزارش یا تولید بازخورد عملکرد به کار گرفته می شود (Zampetti & Adamson,2001). ۴-۸-۱-۲) نظام پاداش دهی و جبران خدمات منابع انسانی الکترونیکی نظامهای پاداش دهی و جبران خدمات[۴۴] یک نقش حیاتی را در جذب، انگیزش و حفظ منابع انسانی ایفا می کنند در حالیکه این نظامها کاربرپسند[۴۵] نیستند. اما زمان بر و انعطافپذیر هستند. بنابر این این سیستمها به شیوه مناسبی به کار نمیروند، اطلاعات موجود در این حوزه صحیح نبوده و در بعضی مواقع راهبردها دنبال نمیشوند. این اعتقاد وجود دارد که مسئلههایی از این قبیل را میتوان به وسیله استفاده از فناوری در بخش منابع انسانی تقلیل داد. زمانیکه ما در سازمان مدیریت منابع انسانی الکترونیک را مورد استفاده قرار میدهیم، نظام جبران خدمات و پاداش را میتوان به شیوهای اثر بخشتر و با تلاش قابل ملاحظه کمتری مدیریت کرد. بر طبق مطالعات انشر( ۲۰۰۲) مدیریت جبران خدمات به دلیل استفاده از فناوری ، تغییرات بنیادی را نشان میدهد. از مدیریت منابع انسانی الکترونیک میتوان برای اجرای خط مشیهای حقوق و دستمزد بهره برد اما مهمتر از آن استفاده از مدیریت منابع انسانی الکترونیک برای سازماندهی نظام جبران و خدمات در جهت نیازهای کارمندان ویژه میباشد. امروزه استفاده از ابزارهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک برای برنامه های نظام جبران خدمات متنوع یک واقعیت میباشد. کارمندان میتوانند تصمیم بگیرند تا چگونگی انتخاب خود را از میان پاداشها و مزایای متنوع متناسب با نیازهای ویژه خود مشخص کنند. برای مثال جایی که مرخصی برای یک شخص ارزش دارد (۴ روز در هفته با حقوق کم) در حالیکه شخص دیگری ممکن است یک برنامه کمک درمانی را نسبت به آن ترجیح دهد .(Wright & Dyer, 2000) مدیریت منابع انسانی الکترونیک کارمندان را قادر میسازد تا از بین پاداشها و مزایای متنوع به طور الکترونیکی انتخاب کنند، بنابر این منجر به کاهش کارهای اداری منابع انسانی در این بخشها میشوند. مدیران با بهره گرفتن از مدیریت منابع انسانی الکترونیک میتوانند تصمیماتی درباره تغییرات و افزایش حقوق و دستمزد، کمک هزینهها و پاداشها بگیرند.(Panayotopoulou et al., 2007) دولبون و مارلر (۲۰۰۵) ، سه روش کلیدی را در رابطه با ابزارهای جبران خدمات الکترونیکی که به متخصصان مدیریت منابع انسانی در محیط پویا و رقابتی کمک می کند ، به شرح زیر بیان می کنند : (Dulebohn &Marler, 2005) افزایش دسترسی به اطلاعات جبران خدمات مورد نیاز ؛ به عنوان مثال ، پایگاه های مدیریت دانش ، بهترین رویههای داخلی و بیرونی ، طرحهای رعایت برابری و انصاف فردی ، اطلاعات رقابتی که به سادگی و در زمان مورد نیاز به کارکنان فناوری اطلاعات اختصاص و بدون هیچ ابزار فناوری اطلاعاتی پیچیده در دسترس است . دسترسی ۲۴ ساعته مدیران و کارکنان به اطلاعات جبران خدمات مورد نیاز خود که برای انجام کار به آن نیاز دارد و هم چنین در تصمیم گیریها کاربرد دارد ؛ تسهیل در انجام وظایف بوروکراتیک طاقت فرسا از طریق معرقی فرایند اطلاعات و جریانات کاری سودمند . با توجه به امکاناتی که این سیتمها فراهم می اورد و با در نظر گرفتن سایر شرایط ، میتوان انتظار داشت که بهرهوری کارگزاران و متخصصان مدیریت منابع انسانی افزایش یابد . این محققان همچنین متذکر میشوند که ، چه سیستم جبران خدمات به صورت دستی باشد و چه به صورت کامپیوتری شده ، باید همیشه سه هدف اصلی دنبال را دنبال کند : برابری و مساوات درونی[۴۶] ( ارزش نسبی مشاغل در سازمان ) برابری و مساوات بیرونی[۴۷] ( رقابت بیرونی ) برابری و مساوات فردی[۴۸] (شناسایی و پاداش دهی به افراد بر اد بر اساس سهمی که انها در سازمان دارند) دایچ(۲۰۰۱) در مورد ارتباط بین کسب و کار و مزایا مینویسد که آن را با اصطلاح” وب سایت مزایا[۴۹]” تعریف می کند، وبسایتی که اطلاعات مربوط به مزایا در آن به روز می شود. کارمندان از طریق این وب سایتها میتوانند در مورد چگونگی تصمیم گیری در رابطه با بیمه زندگی، سلامتی، معلولیتو مزایای دیگر عمل کنند Dietc, 2001)) . از مباحث بالا این مطلب روشن می شود که منابع انسانی الکترونیک یک نقش عمده را در نظام پاداش و جبران خدمات ایفا می کند و به کارمندان و مدیران، اجازه کنترل و استقلال در این فرآیندها را اعطا می کند. ۵-۸-۱-۲) توسعه منابع انسانی الکترونیکی مدیریت منابع انسانی الکترونیک بطور وسیعی در آموزش و توسعه منابع انسانی مورد استفاده قرار میگیرد. این بعد یکی از مفیدترین کاربردهای تکنولوژی در منابع انسانی است. هر سازمانی برای رسیدن به اهداف خود باید مجموعه ای از افراد لایق و کارآمد را در اختیار داشته باشد. بخشی از دانش و معلومات را افراد پیش از ورود به سازمان کسب کرده اند اما برای اینکه بتوانند وظایف محول شده در سازمان را به خوبی انجام دهند و نقش موثری در رسیدن به اهداف سازمان ایفا کنند، علاوه بر این معلومات بستگی به آموزشهای کارکنان دارد. زیرا داشتن کارمند ورزیده یکی از مهمترین عوامل در میزان کارآیی و کارآمدی سازمان است(نظری ،۱۳۹۱). یکی از راههای آموزش ، آموزش الکترونیک میباشد. آموزش الکترونیک عموما به استفاده از فنآوری اطلاعات تحت شبکه در آموزش و یادگیری اطلاق می شود. برخی عبارات دیگر مانند آموزش آن لاین ، آموزش مجازی ، آموزش تحت شبکه و آموزش تحت وب برای توصیف این نوع آموزش و یادگیری به کار میروند. اما به نظر میرسد عبارت آموزش الکترونیک فراتر از آموزش آنلاین ، آموزش مجازی ، آموزش تحت شبکه و آموزش تحت وب میباشد. آموزش الکترونیکی تمامی فعالیتهای آموزشی که به صورت فردی و گروهی به صورت آنلاین و آف لاین از طریق استفاده از شبکه ، رایانه و وسایل الکترونیکی انجام می شود را در بر میگیرد (Naido,2006) . آموزش الکترونیکی در حوزه های وسیع به کار گرفته می شود که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: یک وسیله آموزشی برای کارکنان و مشتریان؛ تسریع در دسترسی به بازار؛ عملکرد و بهرهوری بیشتر؛ بروز رسانی دانش و تسهیل در جذب نیروی انسانی؛ ایجاد فرصتهای آموزشی برابر برای کارکنان (Codone,2001) . در این قسمت سیزده رهنمود پژوهش محور را برای طراحی موفقیت آمیز برنامه های آموزش از راه دور (دور اموزی) در قالب یک جدول مطرح میکنیم :
ردیف |
رهنمود |
توصیف |
۱ |
تنها زمانی آموزش از راه دور را ارائه دهید که اطمنیان دارید نیازهای سازمان را تامین میکند |
پیش از آنکه آموزش از راه دور را به عنوان راهبرد ارائه آموزش برگزیده شود، لازمست مسائل بهبود سازمان که به آنها خواهد پرداخت و راه های مواجهه آن با این مسائل مد نظر قرار گیرد. |
۲ |
هنگام طراحی برنامه های دور آموزی، فرآیندهای شناختی انسان را مد نظر قرار دهید. |
دور آموزی را باید به گونه ای طراحی کرد که پودمانهای آموزشی با بنیادهای نظریه یادگیری شناختی (نظریهای که چگونگی پردازش محرکهای محیطی مغز را تبیین می کند) همپوشانی داشته باشد. |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
جدول ۴-۴۸: ارزیابی عملکرد مدل های درخت تصمیم ۱۳۷ جدول ۴-۴۹: میزان اهمیت هریک از نسبت های مالی در تحلیل حساسیت ۱۳۸ جدول ۵-۱: خلاصه نتایج ۱۴۳ فهرست شکل ها شکل ۲-۱ مراحل داده کاوی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۱ شکل ۲-۲ تحلیل عاملی تاییدی……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۶ شکل ۲-۳ تحلیل عاملی اکتشافی…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۸ شکل ۳-۱ مراحل انجام پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۵۵ شکل ۴-۱: مدل پیاده سازی الگوریتم در نرم افزار clementine………………………………………………………………………………………………86 شکل ۴-۲: نمودار درخت CHAID…………………………………………………………………………………………………………………………………………………87 شکل ۴-۳ نمودار درخت C&RT…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….88 شکل ۴-۴ نمودار درخت QUEST………………………………………………………………………………………………………………………………………………….89 شکل ۴-۵ نمودار درخت C5.0……………………………………………………………………………………………………………………………………………………….90 شکل ۴-۶ نمودار سود بورس…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۹۳ شکل ۴-۷ نمودار سود صنعت مواد و محصولات دارویی……………………………………………………………………………………………………………….۱۰۲ شکل ۴-۸ نمودار سود صنعت خودرو و ساخت قطعات………………………………………………………………………………………………………………..۱۱۱ شکل ۴-۹ نمودار سود صنعت فلزات اساسی………………………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۰ شکل ۴-۱۰ نمودار سود صنعت محصولات غذایی و آشامیدنی به جز قند و شکر……………………………………………………………………….۱۲۹ شکل ۴-۱۱ نمودار سود صنعت سیمان، آهک و گچ…………………………………………………………………………………………………………………….۱۳۸ فصل اول کلیات پژوهش مقدمه تحقیقات بسیار زیادی در سالهای اخیر در مورد ماهیت و روش اندازهگیری عملکرد شرکت ها انجام شده است. نتایج این تحقیقات از آن جهت ارزشمند است که میتوان وضعیت فعلی شرکت ها را درک نمود و چالشهای آینده در زمینه اندازهگیری عملکرد را مورد بررسی قرار داد. امروزه صاحبنظران حوزه مدیریت بر اهمیت مدلهای ارزیابی عملکرد بهعنوان یکی از معتبرترین شاخصهای توسعهیافتگی شرکت ها تأکید میورزند. از این رو، یکی از دغدغههای اساسی شرکت های امروزی، دستیابی به یک شیوه ارزیابی کارا و انعطافپذیر است تا با آن بتوان کلیه ابعاد عملکردی شرکت را مورد بررسی قرار داد. اگر اندازهگیری عملکرد را فرایند کمّیسازی کارایی و اثربخشی یک فعالیت تعریف کنیم، از جمله راههای تجزیه و تحلیل گزارشهای مالی که از طریق آن میتوان حجم بالای اطلاعات موجود در گزارشهای مالی را خلاصه نمود و همزمان جنبههای مختلف فعالیت شرکت را مورد بررسی قرار داد، تهیه نسبتهای مالی از اطلاعات گزارشهای مالی است. نسبتهای مالی، بیانکننده ارتباط بین دو یا چند رقم از ارقام صورتهای مالی است که به صورت جزئی از کل یا درصدی از آن بیان میشود. زمانی که یک نسبت محاسبه میگردد، میتوان گفت که عدد بهدست آمده، محصول یک رابطه ریاضی و همبستگی آماری دو یا چند متغیر در مقطع خاصی از زمان است(تقی زاده،۱۳۹۰). مقابله با چالشهای پیشروی شرکت ها نیازمند آن میباشد که مدیران آنها الگوی مناسبی از اندازهگیری عملکرد داشته باشند تا بتوانند به بهبود مستمر در تمام زمینهها دست یابند. اندازهگیری عملکرد، پیشرفت مداوم به سمت اهداف تعیینشده را ممکن میسازد و نقاط رکود و رونق را شناسایی می کند. از جمله معیارهای مهم عملکرد، معیار مالی است که اندازهگیری آن از روشهای گوناگون امکانپذیر است. تعیین عملکرد واحد تجاری با بهره گرفتن از یک سری نسبت های اندازه گیری مالی یک مسئله جالب و چالش برانگیز برای اکثر محققان می باشد. بطور کلی ارزیابی عملکرد شرکت ها و دانستن روش هایی جهت پیش بینی آن ها میتواند بر تصمیم های سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل شرکت اثرگذار باشد. این ارزیابی در تعیین موقعیت شرکت و حتی امکان وجود احتمال ورشکستگی نیز اثر دارد. تشخیص فاکتورهایی که می تواند به درستی عملکرد واحد تجاری را پیش بینی کند برای هر تصمیم گیرنده بسیار جالب است(درسان دیلن و همکاران [۱]،۲۰۱۳). با این مقدمه، در این پژوهش قدرت برازندگی شاخص های شرکتی بر ارزیابی عملکرد واحد تجاری با بهره گرفتن از الگوریتم درخت تصمیم، مورد بررسی قرار می گیرد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مساله پژوهش مباحث ارزیابی عملکرد را میتوان از زوایای متفاوتی مورد بررسی قرار داد. دو دیدگاه اساسی سنتی و نو در این باره وجود دارد. دیدگاه سنتی، قضاوت و یادآوری عملکرد و کنترل ارزیابی شونده را هدف قرار داده و سبک دستوری دارد. این دیدگاه صرفاً معطوف به عملکرد دوره زمانی گذشته است و با مقتضیات گذشته نیز شکل گرفته است. دیدگاه نو، آموزش، رشد و توسعه ظرفیتهای ارزیابی شونده، بهبود و بهسازی افراد و شرکت و عملکرد آن، ارائه خدمات مشاورهای و مشارکت عمومی ذینفعان، ایجاد انگیزش و مسئولیتپذیری برای بهبود کیفیت و بهینهسازی فعالیتها و عملیات را هدف قرار داده و مبنای آن را شناسایی نقاط ضعف و قوت و تعالی شرکتی تشکیل میدهد. خاستگاه این دیدگاه مقتضیات معاصر بوده و با ارزیابی سیستمی عملکرد با بهره گرفتن از تکنیکها و روشهای مدرن، توسعه پیدا میکند. حوزه تحت پوشش اندازهگیری عملکرد میتواند سطح کلان یک شرکت، یک واحد، یک فرایند و کارکنان باشد. در الگوهای نوین ارزیابی عملکرد، مدل های کمی مثل معیار بهرهوری با رویکرد ارزش افزوده، معیار کارآمدی با رویکرد اثربخشی و کارآیی و معیار سودآوری با رویکرد حسابرسی عملکرد؛ و مدل های کیفی، مثل معیار توصیفی و ارزشی با رویکرد تعهد شرکتی و اخلاق شرکتی و چند معیار دیگر بکار گرفته شده است. دست کم هفت مقیاس برای ارزیابی عملکرد یک شرکت وجود دارد که الزاماً متمایز از یکدیگر نیستند. این مقیاسها عبارتند از: اثربخشی، کارایی، سود و سودآوری، بهره و بهرهوری، کیفیت زندگی شغلی، خلاقیت و نوآوری و کیفیت(تولایی، ۱۳۸۶). تداوم فعالیت یک شرکت یکی از معیارهای رتبه بندی و از مفروضات بنیادی حسابداری است که بر اساس آن تمامی واحدهای اقتصادی، برای مدت نامحدودی به فعالیت خود در عرصهی تجارت و خدمات یک جامعه، به تکاپو میپردازند. حال این شرکتها درجات متفاوتی از نظر میزان کسب سود و امکان فعالیت مداوم دارا میباشند که از منظر افراد ذینفع، قدرت شرکت برای تداوم فعالیت، با پیش بینی ورشکستگی همبستگی متناسبی دارد و لذا برای تصمیم گیریهای خود نیازمند ارزیابی عملکرد شرکت جهت اخذ تصمیم های مناسب میباشد. نگرانیهای منطقی سرمایه گذاران از بازگشت اصل و سود سرمایهشان موجب تقاضای آنها برای ارائه ابزارهای بهتری جهت ارزیابی میزان توانایی شرکتها در تداوم فعالیتشان شده است. در این بین پیشگامان حسابداری و پژوهشگران مالی جهت پاسخ به این تقاضا سعی در ارائه مدلهایی دارند که از ترکیب این نسبتهای مالی حاصل شده و قادر است عملکرد و توانایی پرداخت سود و تداوم فعالیت شرکتها را مؤثرتر اندازه گیری کند(عبداللهیان، ۱۳۹۲). تهیه صورتهای مالی، یکی از متداولترین روشهای تجزیه و تحلیل اطلاعات مالی است. هر گروه از استفاده کنندگان صورتهای مالی، موفقیت یک فعالیت در بورس را از دیدگاه خود بررسی میکند. یکی از معیارهای ارزیابی موفقیت یک صنعت یا فعالیت، نسبتهای مالی است. این نسبتها، در حقیقت، چکیده گزارشهای مالی شرکتها هستند که اطلاعات زیادی را درباره وضعیت درونی شرکتها ارائه میدهند. نسبتهای مالی، شاخصهای خوبی برای سنجش عملکرد و موقعیت مالی بنگاهها هستند. این نسبتها را میتوان بر طبق اطلاعاتی که ارائه میکنند، طبقهبندی نمود. طبقهبندیهای مختلفی از نسبتهای مالی وجود دارد(تقی زاده،۱۳۹۰). در کل کتاب های مالی و حسابداری، نسبت های مالی را به گروه های نقدینگی، سودآوری، توانایی پرداخت بدهی های بلندمدت و بهره وری دارایی یا نسبت های دوره گردش طبقه بندی می کنند. نسبت های نقدینگی، توانایی شرکت را برای پرداخت بدهی کوتاه مدت ارزیابی می کند درحالی که نسبت های پرداخت بدهی بلندمدت میزان ریسک و مخاطره سرمایه گذاری در واحد تجاری برای بستانکاران را بیان می کند. نسبت های سود آوری، توانایی ایجاد سود شرکت را بر پایه فروش، حقوق صاحبان سهام و دارایی ها آزمون می کنند. نسبت های بهره وری دارایی یا دوره گردش ارزیابی می کند که شرکت، چگونه با موفقیت از طریق بکارگیری دارایی، وصول حساب دریافتنی و فروش موجودی هایش، ایجاد درآمد میکند. مهمترین هدف نسبتها در تجزیه و تحلیلها، تسهیل و تفسیر گزارشهای مالی است که با کاهش اعداد زیاد موجود در گزارشهای مالی و تبدیل آنها به نسبتهای مالی محدود انجام میگیرد. برای ارزیابی عملکرد مالی شرکتهای مختلف باید معیارهای ارزیابی ـ که معمولا مالی هستندـ را در اختیار داشته باشیم. نسبتهای مالی معمولاً از ترازنامه، صورت سود و زیان، و صورت جریان نقدی بهدست میآیند. با این حال، برخی نسبتهای مالی، دارای ساختار و الگوی یکسان میباشند. برای اجتناب از ارزیابی مکرر نسبتهای مالی مشابه، آنها را در دستههایی خوشهبندی میکنند. در این بین بحث تبیین قدرت تداوم فعالیت و تعیین توانمندی در سودآوری و ایفای تعهدات یک شرکت همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار است لذا برای استفاده کنندگان از اطلاعات، سرمایه گذاران و اعتباردهندگان داشتن ابزار مناسب برای پی بردن به میزان این توانایی در تداوم فعالیت بنگاه های اقتصادی بسیار با اهمیت است. در مطالعات اولیه، محققان روش های آماری را به کار می برند که برای فرضیات خطی و نرمالیزه غیرواقعی مهیا باشد. برای مثال آلتمن (۱۹۶۸) تحلیل مبین چندگانه[۲] به کار برد که داده ها را برای اجرای کوواریانس همارز و نرمالیزه و استقلال شرایط متغیرها فراهم می کند. برتری روش های درخت تصمیم ( تکنیک های داده کاوی رایج) این است که از این فرضیات محدود آزاد است. علاوه بر آن درخت تصمیم می تواند به آسانی با صفحات گرافیکی، قابل درک شود بطوری که برای مدیران شفاف و قابل استنباط باشد(درسان دیلن و همکاران،۲۰۱۳). بنابراین وجود ارتباط میان شاخص های شرکتی و شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت تایید شده است و مطالعات اساسی تنها از جهت بسط و استفاده از متغیرهای متفاوت (نسبت های مالی) و یا کاربرد تکنیک های تحلیل با بقیه مطالعات متفاوت است ولی علیرغم اهمیت این ارتباط از روش های جدید برای توصیف آن استفاده نشده است. با عنایت به مراتب فوق مساله اصلی تحقیق حاضر که محقق به دنبال آن است به شرح زیر قابل تبیین است: بر مبنای الگوریتم درخت تصمیم کدامیک از شاخص های شرکتی، تصویر مناسبی از عملکرد را ارائه می کنند؟ اهدف پژوهش با توجه به این که در این پژوهش شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت، نسبت های ROE وROA در نظر گرفته شده است هدف، آن است که نسبتهای مالی با توجه به قدرت برازش آن ها بر شاخص های ارزیابی عملکرد و با بهره گرفتن از الگوریتم جدید درخت تصمیم بررسی و طبقه بندی و یا اولویت بندی شوند. سوال های پژوهش با شکل گیری مبحث جدایی مالکیت از مدیریت و پیدایش تضاد منافع بین مالکان و مدیران، ارزیابی عملکرد شرکت ها و مدیران از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مثل اعتباردهندگان، مالکان، دولت و حتی مدیران است. بر اساس مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی کشورهای آنگلوساکسون و نیز ایران، سرمایه گذاران، اصلی ترین استفاده کنندگان صورت های مالی به شمار می روند. این گروه در پی اطلاعاتی هستند که به وسیله آن ارزیابی مخاطره و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری امکان پذیر شود. بنابراین، در این پژوهش تمرکز اصلی بر ارزیابی عملکرد از دیدگاه سهامداران است. متغیرهای انتخاب شده از این دیدگاه، شامل دو متغیر حسابداری؛ یعنی بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام است. دلیل عمده برای انتخاب بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیرهایی برای ارزیابی عملکرد شرکت این است که، این نسبت ها با استراتژی شرکت و عملکرد مدیریت رابطه مستقیم دارند. برای مثال، ۸۰ درصد پژوهش هایی که به بررسی عملکرد شرکت ها پرداخته اند، «بازده داراییها» را به عنوان یک معیار مهم ارزیابی عملکرد انتخاب کرده اند. ضرورت ارزیابی عملکرد آنقدر بدیهی است که کسی در آن شک نمی کند و چون و چرا نمی آورد. اما در چگونگی کار بحث بسیار است. ادنان و دار در طی تحقیقی مقایسه ای دریافتند که تقریبا، ۷۰% از ۸۹ مدل تحلیلی ارزیابی عملکرد طی سال های ۱۹۶۷-۲۰۰۵ بر مبنای نسبتهای مالی شکل گرفته اند و این اهمیت استفاده از نسبت های مالی (شاخص های شرکتی) با محتوای اطلاعاتی بالا در مدلهای ارزیابی عملکرد را آشکار می سازد. بنابراین سوالات تحقیق حاضر آن است که:
-
- با بهره گیری از الگوریتم درخت تصمیم، کدامیک از شاخص های شرکتی، عملکرد شرکت را بهتر تبیین می کند؟
-
- آیا اولویت بندی نسبت ها در ارزیابی عملکرد می تواند تحت تاثیر خصوصیات صنایع قرار گیرد؟
در اینجا این نکته قابل توجه است که آیا بهره گیری از الگوریتم درخت تصمیم، نتایج متفاوتی نسبت به مطالعات قبلی ارائه می کند یا خیر. متغیرهای پژوهش در این پژوهش، قصد داریم رابطه نسبت های مالی را که در پژوهش های قبلی مطرح شده اند با نسبت های عملکرد شرکت بررسی کنیم. ۱-۵-۱- متغیرهای مستقل برای اندازه گیری نسبت های مالی به عنوان متغیرهای مستقل از روش ها و مدل های مطرح در کتب مدیریت مالی استفاده شده است.
لیست نسبت های مالی |
نسبت های نقدینگی |
|
|
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- عدم رهبری و سازماندهی مشخص و روشن. اگرچه هسته اصلی این جنبش اعتراضی، جوانان ۶ آوریل بودند و سپس سایر مخالفان بدان پیوستند، سازماندهی و رهبری خاصی به چشم نمیخورد. وقتی این دو عامل وجود نداشته باشد هم میتواند نقطه ضعف و هم نقطه قوت تلقی گردد؛ نقطه ضعف است چون امکان ارائه بدیل و استفاده از تمامی توان مخالفان را در این جهت کاهش میدهد در نتیجه – غیاب این دو مولفه – در پیگیری برخی اقدامات و تحقق کامل اهداف اختلال ایجاد میکند، و در عین حال نقطه قوت است بخاطر آنکه دستگاههای امنیتی با پدیدهای سر و کار پیدا میکنند که به طور دقیق آن را نمیشناسند. توضیح اینکه تشکیلات امنیتی مصر، اخوان و دیگر مخالفان را از قبل و بهخوبی میشناخت، در طول زمان درباره رهبری، اهداف، تشکیلات و شیوه عمل آنها اخبار و گزارشهایی به دست آورده بود، از اینرو راه های مقابله با آنها را میدانست، اما هسته اصلی رویدادهای اخیر جنبشی بود که سال ۲۰۰۸ و در پی سرکوب اعتراضات بخش نساجی مصر شکل گرفت و اعضای آن هم بیشتر در فضای مجازی فعالیت میکردند. در نتیجه، تشکیلات امنیتی میدانست مخالفانی وجود دارند، اما نمیدانست دقیقا در کجا هستند و اصلا باید با چه کسی و یا سلسله مراتبی برخورد شود. نکتهای که شایسته بررسی و تامل بیشتر است و سبب اهمیت یافتن این ویژگی میشود، آن که تجربه مصر و تونس نشان داد جنبش در مراحل آغازین خود نیازمند رهبری و سازماندهی نیست.
- حمید احمدی ، (۱۳۸۹ ) ، مقاله ای تحت عنوان « بررسی رفتار سیاسی اخوان المسلمین در تحولات مصر و تحلیل نقش آفرینی آن در تحولات آتی » دارند و معتقد است :
در تحلیل ها، نباید در مورد قدرت اخوان المسلمین اغراق کرد. در حقیقت به رغم اهمیت نیروی سیاسی اخوان، این گروه سلطه و هژمونی کامل بر جامعه مدنی مصر ندارد. شاید قویترین جریان باشد اما هژمونی کامل بر نیروه های سیاسی ندارد. به هرحال همانطور که اشاره کردیم، اخوان سیاست صبر و انتظار و میانه روی در پیش خواهد گرفت و در عین حال به تقویت خودش خواهد پرداخت. سناریویی که نباید از آن غافل شد این است که اخوان، قربانی ائتلاف و اتحاد نیروهای داخلی، ارتش، دولت های غربی و آمریکا شده که در یک توافق – هرچند غیر رسمی- به اخوان اجازه وارد شدن به صحنه سیاسی را ندهند.
- ابراهیم متقی[۸]،( ۱۳۸۹ ) ، مقاله ای تحت عنوان « نقش عوامل بیرونی در تحولات مصر » را دارند که از نظر ایشان عوامل بیرونی عبارتند از : الف: تحول رسانه ای و گسترش هویت گرایی در خاورمیانه: ظهور بازیگران جدید . ب: نگرش آمریکا و تحولات منطقه . پ: ویژگی انقلاب مصر. ت: آمریکا و تحولات مصر. ث: تاثیر تحولات داخلی مصر بر محیط خاورمیانه.
از زمان شروع انقلاب مصر تا امروز حتی یک شعار مرگ به کار گرفته نشد. فضای اجتماعی کشورهایی نظیر مصر کاملا نرم است از همه مهم تر اینکه در این کشور نوعی تنوع مذهبی و قومی هم وجود دارد. به طور کلی اگر حکومتی نتواند گرایشات متفاوت سیاسی را مدیریت کند و به جای آن در صدد بهره گیری از الگوی کنترل و مقابله باشد، ممکن است در کوتاه مدت به موفقیت برسد اما طی فضاهای اجتماعی که در آینده بوجود می آید، با بحران روبرو شده و در مقابل نیروهای اجتماعی به اقدامات واکنشی تغییر ساختاری مبادرت می کنند. دیپلمات های امریکای در دوران های مختلف زمانی و نیز در مذاکرات مختلف با مبارک، مسئله آزادی های سیاسی-اجتمای، احزاب و دموکراسی نسبی قابل کنترل را به وی گوشزد می کردند . اما همواره هرگاه که بحث های اصلاح در ساختار سیاسی مصر از سوی آمریکا مطرح می شد، استدلال مبارک این بود که پیروز انتخابات آزاد و دموکراتیک بنیادگراها خواهند بود.
- سید سلمان صفوی ، ( ۱۳۹۰ ) ، مقاله ای تحت عنوان « تحولات مصر و تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه » دارند و معتقد است :
بدون شک توازن و ساختار قدرت در خاورمیانه با توجه به جنبش های مردمی و سقوط بن علی، مبارک و لرزان شدن تاج و تخت اکثر حکومت های عربی خاورمیانه به سرعت در حال تغییر است. بازنده اصلی تحولات اخیر مصر رژیم تل آویو است که مهم ترین یاور خود مبارک را از دست داده است. مرزهای مصر و غزه بازشده و حماس و فتح به توافق رسیده اند. با سقوط بن علی و مبارک و بی اعتمادی حکومت های عرب به امریکا، و بیزاری مردم خاورمیانه از سیاستهای استیلا جویانه آمریکا، دوره هژمونی آمریکا در خاورمیانه به اتمام رسیده است. اما ممکن است آمریکا تا مدتی همچنان نفوذ خود را در منطقه حفظ کند. جبهه مقاومت و خط استقلال بیشترین نقش را در معادلات آینده منطقه خاورمیانه ایفا خواهد کرد. آمریکا با روش های مختلف کوشش میکند جنبش اسلامی مصر را به انحراف بکشاند اما سناریوهای آمریکا با توجه به بیداری اسلامی در ملت مصر و خاورمیانه با شکست روبرو خواهد شد.
- سعید شهابی ، ( ۱۳۹۰ ) ، مقاله ای تحت عنوان « انقلاب و ضد انقلاب در مصر » دارند و معتقد است که :
جهش عرب خاورمیانه را در یک تسونامی سیاسی به لرزه درآورده است و با وجود اینکه تدابیر منطقه ای و بین المللی جلوی گسترش آنرا می گیرند، شور و تندی این تسونامی سیاسی در مناطق بیشتری ادامه می یابد. مصر دومین کشور در رویارویی با انقلاب مردمی است که رهبر خود را برانداختند و به این امید هستند که رژیم سابق کاملاً از بین خواهد رفت و تشکیلات دولتی جدیدی برمبنای خواست مردم جایگزین خواهد شد. ولیکن بانضمام سرکوب توسط مراجع قدرت، حرکتهای انقلابی با مخربترین چالش ضد انقلابی مواجه هستند. تونس و مصر هر دو در مدت کوتاهی متحمل تغییر انقلابی شدند که هیچ شانسی را برای بازیگران خارجی باقی نگذاشت تا حملات متقابلی را برپاکنند. اما اکنون بنظر می آید که تلاشهای آتشین پشت صحنه حمایت شده توسط مردم با احتمال نزدیک به یقین در جهت این حکومتهای استبدادی به مرحله آخر خواهد رسید. در میان حرکتهای انقلابی، مصر مهمترین کشور برای محک زدن این مسئله است که آیا اعتراضهای مردمی خواهد توانست مصر را به یک حکومت دموکراسی دایر تبدیل کنند. اکنون این تلاشها توسط نیروهای ضد انقلابی مختل می شوند که برای جلوگیری از جریان تغییر در اوج قدرت و فعالیت خود هستند. ماهیت این نیروهای ضد انقلابی چیست؟ برنامه کار آنها چیست؟ پشت آنها چه کسانی قرار دارند؟ روش های آنها چیست؟ و در نهایت آیا آنها می توانند واقعاً با خواست مردم بجنگند و عزم آنها را نقض کنند؟ سعید شهابی تلاش کرد تا جلوه های عملکرد نیروهای ضد انقلابی را ارائه دهد که تلاشهای خود را در مصر متمرکز کرده اند. وی چهار رژیم آمریکا، تل آویو، انگلسی و سعودی را از مخالفین فعال جنبش مردمی مصر و ایجاد تغییرات اساسی در مصر معرفی کرد.اگر مصر بصورت حکومت دموکراسی در آید، تقریباً همه کشورهای عربی نیز بهمین شکل بصورت حکومت دموکراسی درخواهند آمد. ۲۰ . مصیب سلطانی ، ( ۱۳۸۹ ) مقاله ای تحت عنوان « اهمیت شبکه های اجتماعی در شکل گیری جنبش ها در جهان امروز » دارند که معتقد است : شبکه های اجتماعی و نقش آنها در جهت دهی به افکار مردم موضوعی است که در دو جنبه قابل بررسی می باشد: اولاً شبکه سازی در فضای مجازی و اینترنت و ثانیاً شبکه های اجتماعی حقیقی در جوامع. در باب اهمیت شبکه های اجتماعی و سایت های ارتباط جمعی در فضای مجازی باید عنوان کرد که جوامع در حال توسعه نظیر ایران، با تغییرات فاحش در بافت اجتماعی خود مواجهند. با افزایش پرشتاب قشر تحصیلکرده دانشگاهی، روزبه روز به میزان طبقه نوظهور متوسط افزوده می شود. پیامد ایجاد چنین طبقه اجتماعی در جوامع انسانی، تولید نخبگان جدید در سطح جامعه و تغییر در ترکیب و ساختار نخبگان قبلی می باشد.این فرایند تدریجی در بلند مدت، منجر به تغییر ذائقه ارتباطی عموم جامعه می شود. این حقیقت همان نکته اساسی توجهات طراحان جنگ نرم برای تمرکز بر فضای مجازی را تشکیل می دهد. به عبارتی دیگر با شکل گیری طبقه جدید و تحصیلکرده در کشور این گروه برای دسترسی به اطلاعات و اخبار دیگر خود را محدود به رسانه های سنتی نظیر رادیو و تلویزیون و روزنامه ها نمی کنند.بلکه با بهره گرفتن از امکانات نوین نظیر اینترنت و بهره گیری از قابلیت های آن نیاز های اطلاعاتی خود را برطرف می سازند و از این رهگذر ایجاد شبکه های مجازی در اینترنت فرصت بسیار مناسبی برای سازماندهی و تاثیر گذاری بر این قشر می باشد. ۲-۱-۲-مقالات خارجی درباره اینترنت ونقش آن درشکل گیری جنبش های اجتماعی مورد پژوهی مصر و تونس می توان به:
- مقاله ای که مریم محمد طلعت ،(۱۳۹۰) با عنوان« انقلاب ، جوانان ، اینترنت »، با ترجمه : محمد ولوی، به چاپ رسیده اشاره کرد. . این فعال اینترنتی با آیه ای از قرآن به همراه تصاویری از شهدای انقلاب مصر و تحرکات خیابانی مردم شرایط به وقوع پیوستن انقلاب را به همراه موضوعاتی چون گسترش نرخ بی سوادی مردم مصر، رشوه های مکرر،میلیون ها جوان تحصیل کرده بیکار ، گسترش فقر و ارائه تعدادی آدرس های اینترنتی که موجب گردید اخبار جنبش اجتماعی مردم در روز های سخت انقلاب در اختیار معترضین قرار گیرد را تاپایان حکومت حسنی مبارک به شیوه ای تاریخ نگاری بیان کرده است .
- مقاله ای که شریف منصور در(۲۰۱۰ ) تحت عنوان « انقلاب فیس بوکی ، کفایه ، مبارزه برای دموکراسی و حکومت خوب در مصر » به زبان انگلیسی انتشار داده است که معتقد است انحصار تقریبا سی ساله مبارک بردستگاه قدرت به یاری قانون وضعیت اضطراری، موجب شده که درمصر جنبش مخالف قدرتمندی به وجود نیاید اما در سال ۲۰۱۰ انتخابات پارلمانی برگزار می شود که فیسبوک و اینترنت گزینه هایی برای عمل گروه های نو و نیروهای سیاسی درحال پیدایش جامعه مدنی قرار می گیرند. افزایش شمارجنبش های ناراضی در سراسر جامعه قابل روئیت است . سازماندهی ها در سطوح پایین جامعه با هدف بسیج مسالمت آمیزعلیه مبارک و حزب او، در انتخابات پارلمانی انجام می شود. مصر در حال گذار به سوی دموکراسی است.
- همچنین مقاله مجدی قرقر، ( ۱۳۹۰ ) ،« باعنوان خدا درمیدان التحریر با ما بود درس های دهگانه انقلاب»، با ترجمه : سید حمید عصمتی، به چاپ رسیده است اشاره کرد . وی با ارائه راه های دهگانه ای که موجب پیروزی جنبش مردم مصر و آزاد سازی این کشور از دست دیکتاتور حسنی مبارک بود پرداخته و به ترتیب آنهارا تا پیروزی واقعی برمی شمارد .ایشان می گوید در آستانه چیدن ثمره انقلاب هستیم ، زمان آن فرارسیده که برخی از درس های این انقلاب فراگیر را استخراج کنیم:
اولین درس، این انقلاب به نظر ایشان ثمره کار نیرو های نظامی و چتر باز نیست بلکه امتداد بیش از سه دهه مبارزه حزب کار گر مصر و جبهه ملی می باشد و به توضیح در مورد هر دو و عملکرد آنها می پردازد . درس دوم ، این انقلاب انقلاب ملت است که پیران بذر آن را کاشته و جوانان آن را شخم زده و ملت به آن رسیدگی کرد و سپس همگی در برداشت محصول آن شادی و مشارکت کردند . درس سوم ، انقلاب گنجینه تمدنی مصر را آشکار کرد و همانطور که شبکه سی ان ان گفت « این اولین باری است که ملتی قیام می کند و بعد خود خیابان هارا نظافت می کند». در چهارم ، مطالبات این انقلاب مطالباتی پویا و متغیر بود که هوشمندانه ، در تعامل با تغییرات تغییر می کرد . درس پنجم ، این انقلاب کاملا ملی است ، اگر انقلاب های غرب و آمریکای لاتین نارنجی بوده اند ، اما این انقلاب تنها رنگ پرچم مصر را داشت . درس ششم ، از نظر ایشان وابستگی و استبداد دو روی یک سکه اند . نمی توان مساله استقلال را از مساله استبداد و فساد و عدالت اجتماعی جداکرد . در س هفتم ، امت ما امت عربی واحد ی است که در وطن عربی واحد زندگی می کند بنابراین مرز های توافق نامه های سایکس و بیکو و سازمان های بین المللی خطوطی خیالی و تجزیه کننده است که باانقلاب از بین رفته است . درس هشتم ، ارتش های عربی باید به عنوان یکی از پایه های دولت ، ارتش ملی باشند و نه به عنوان پایه های نظام . درس نهم ، معیار این انقلاب ها باید در جهت مساله فلسطین باشد زیرا این مساله ، مساله محوری ماست . آزاد سازی فلسطین و مسجد الاقصی حقیقتی قرآنی است . درس دهم ، دست خداوند پنهان نبود به همراه ما بود زیرا ما از اسباب استفاده کردیم ، همچنان که برای نبی گرامی ما ( ص ) در جنگ بدر اتفاق افتاد . در پایان نتیجه ای که ایشان می گیرند این است که علیر غم این دروس خطرات بزرگی انقلاب مصر و انقلاب عربی را تهدید می کند ، تنها تضمین برای محقق شدن اهداف و حفظ دستاورد هایش ادامه این انقلاب است.
- در مقاله تدوین شده توسط حازم کندیل[۹]،( ۲۰۱۱ ) با عنوان «در مصر چه گذشت ؟ الف : چگونگی شکل گیری جنبش مصر»،توسط سایت مقاومت با اسم مستعاراودیپوس ترجمه شده و درهمان تاریخ در دسترس عموم قرار گرفته است .
وی معتقد است : در طی سال های اخیر زمینه های یک خیزش اجتماعی در زیر پوست جامعه مصر در حال شکل گیری بود و حسی عمومی در میان مردم شکل گرفته بود که شرایط به همین صورت قابل ادامه نخواهد بود. فیلم ها، رمان ها و آهنگ هایی با تم انقلابی تولید شده و ایده تغییر همه جا در تخیل مردم قابل مشاهده بود. وزمینه این خیزش از سوی او پخش تصاویر خالد سعید بود که در سر تاسر اینترنت صورت پذیرفت و سپس در دوبی یکی از مدیران اجرایی گوگل به نام وائل غنیم گروهی را در فیس بوک به نام “ما همه خالد سعید هستیم” ایجاد کرد و درخواست نمود که هر کسی که چنین وحشی گری ای را تجربه نموده است به آن ملحق شود.
- یوحنا نجدی( ۲۰۱۱ ) نیز مقاله ای باعنوان وداع با دیکتاتور ، نگاهی به دلایل انقلاب مصر دارد که توسط نجات بهرامی در سایت ورد پرس دات کام ترجمه کرده ودر همان تاریخ آن را انتشار داده است. یو حنا نجدی دلایل بیشماری را برای این انقلاب ذکر می کند اما یکی از دلایل این انقلاب را توسعه اینترنت و فناوری دانسته و معتقد است اینترنت به جوانان بیکار و ناامید مصر این امکان را داد تا ضمن ارتباط با گروه ها و اشخاص مخالف، دست به تاسیس شبکه اجتماعی وسیعی بزنند ، شبکه ای که نطفه اعتراضات اخیر و در نتیجه سقوط حسنی مبارک را منعقد کرد.
- راتب جوده[۱۰]، (۲۰۱۱ ) مقاله ای را تحت عنوان « نقش شبکه های اجتماعی درنا آرامی های مصر» منتشر کرده وپس از بیان رویداد های تونس و مصر به شرح مطالب نوشته شده در فضای اینترنت توسط فعالان پرداخته و معتقد است که جوانان استفاده کننده از اینترنت دارای نقش تعیین کننده ای در این تظاهرات هستند. رویداد های مصر بوضوح نشان می دهد که شبکه های اجتماعی چگونه می توانند تحولات سیاسی را بر انگیزند. این رویدادها همچنین روش های تازه ای را نشان می دهند که کاربران با کمک آنها محدودیت های دسترسی به اینترنت را رفع می کنند.معترضان روش هایی را برای رفع محدودیت های اینترنت و مخابرات موبایل پیدا کرده و امکان دسترسی به شبکه های اجتماعی از جمله فیس بوک و تویتر رابدست آورند. در صفحات کاربران در این شبکه های اجتماعی پیام های با محتوایی خاص ظاهر شدند که در ماهیت امر دستور العمل هایی برای معترضان بودند.
۷ . لی سالتر، (۱۳۸۹ ) ، مقاله ای در خصوص« دموکراسی، جنبشهای نوین اجتماعی و اینترنت»دارند که توسط پیروز ایزدی ترجمه و در سایت پایگاه اطلاع رسانی اصلاح ودر همان تاریخ منتشر شده است می نویسد : آثار هابرماس ما را قادر میسازد تا فهم بهتری از نحوه عملکرد اینترنت در رابطه با جامعه و نیز اهمیت دموکراتیک جنبشهای اجتماعی در این میان به دست آوریم. علاوه بر این، باور دارم که معایب و مزایای اینترنت و وب را به سادگی نمیتوان درک کرد ـ روابط پیچدهای میان جامعه، اینترنت، حکومت، تجارت، نهادهای حاکم بر اینترنت و جنبشهای سیاسی و اجتماعی وجود دارد. آنچه اینترنت میتواند برای این عوامل انجام دهد در خود تکنولوژی از پیش تعریف نشده است بلکه جا برای تعاریف موردنظر کاربران باز نگه داشته شده است به گونهای که هم شهروندان و هم رسانههای راهبر نظام ـ محور برای کسب هژمونی مبارزه میکنند. در این مفهوم، انجمن ارتباطات پیشرو را میتوان جنبشی قابل ملاحظه در تلاش برای تضمین نه تنها استفاده از اینترنت بلکه همچنین برای ایجاد ساختاری برای اینترنت در نظر گرفت که در برابر الزامات نظام ـ محور مقاوم باشد. با توجه به این نتیجهگیری، ضرورت دارد که کاربران اینترنت به نحوه شکل دادن به این رسانه و به ویژه ظرفیت ارتباطی آن علاقه نشان دهند. شاید فوریترین چالش برای کاربران اینترنت، یعنی همان چالشی که. . . . هابرماس نیز سعی در روشن ساختن آن دارند، عبارت است از تجاریسازی و کنترل استعمار. همانگونه که در قسمتهای مختلف این مقاله به این امر اشاره کردم، تغییری قابل شناسایی در محتوا، کاربرد و ساختار اینترنت طی پنج سال گذشته به وجود آمده است. این امر همزمان با علاقهمندی بیشتر بخشهای تجاری و دولت به آنچه میتوانند از این رسانه به دست آورند، رخ داده است. بخشهای تجاری فرصتهای پولساز را در آن مشاهده کردند و دولتها را تشویق کردند که برای استفاده آنها، دسترسی به اینترنت را تضمین کنند. دولت نیز ظرفیتهای تبلیغاتی، نظارتی و اداری اینترنت را مورد توجه قرار داد. توسعه وب از طریق افزایش تعداد «مصرفکنندگان»، امکانپذیر ساختن معرفی چند رسانهای کالاها و آسانتر ساختن ناوبری و کاربرد اینترنت به عاملی مهم تبدیل شده است. در حالی که از یک سو وب امکان دسترسی بیشتری را به تعداد بیشتری از تکنولوژیهای ارتباطی در مقایسه با گذشته فراهم ساخته است، از سوی دیگر میتوان گفت که قابلیت تعامل اینترنت را کاهش داده است چون وب سایتهای سیاسی و تجاری رسمی برای اجرای نقش، تریبونهای تبلیغاتی یک طرفه ایجاد شدهاند. در حالی که استفاده از «یوزنت»به عنوان یک سازوکار ارتباطی یک طرفه بیمعنی جلوه میکرد، استفاده از وب بدین ترتیب اینک قابل قبولتر میشود. از اینرو، به جای آنکه کاربران خود قسمت اعظم محتوای اینترنت را فراهم سازند، شرکتها و دولتها به استعمار بیشتر و بیشتر آن میپردازند. در واقع، میتوان چنین استدلال کرد که شکلی از حصارکشی در حال رخ دادن است که به موجب آن «خرده مالکان»وادار میشوند تا درون مناطق پرجمعیت، کنترل شده و تحت مقررات شدید فعالیت کنند، نظیر مناطقی که «آمریکا و آنلاین»۳۵ و «شبکه مایکرو سافت»۳۶ در اختیار آنها قرار میدهند. اگر این فرایند تداوم پیدا کند، کاربران اینترنت به گونهای فزاینده به حصارها و یا مجراهای از پیش تعریف شدهای هدایت میشوند که خروج از آنها روز به روز دشوارتر میشود و اینترنت را تنها به یک رسانه جمعی تحت استعمار دیگری تبدیل میکند که تنها ارائه دهنده اطلاعات و مباحث استاندارد، قابلیت تعامل محدود و هر آن چیزی است که مصرف کنندگان برای برآورده ساختن امیال مادی کنترل شدهشان به آن نیاز دارد. بار دیگر، این فرایند، هر چند ممکن است بزرگ به نظر برسد، از پیش تعیین شده نیست. این به عهده شهروندان، نمایندگان و جنبشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است تا ادعاهای خود را مطرح سازند و این تضمین را به دست آورند که به عنوان یک ضرورت تحت حفاظت قرار گیرند. ۸ . فیلیپ ن. هاوارد[۱۱]، ( ۲۰۱۱ ) ، مقاله ای تحت عنوان«دموکراسی زاده شده در فضای دیجیتال »را منتشر کرده و معتقد است که : « تظاهرکنندگان در تونس و مصر از انگشتهای خود برای بیرون راندن دیکتاتورها از کشورهاشان استفاده کردند. زین العابدین بن علی بیش از ۲۰ سال قدرت را در تونس در دست داشت، و حسنی مبارک بیش از ۳۰ سال در مصر حکومت کرد. با اینحال مؤثرترین چالش ها را جوانان ۳۰- ۲۰ ساله دارای دانش دیجیتالی برای رژیم های متبوع خود ایجاد کردند، نه تروریست های مسلح. در سه ماه اول سال ۲۰۱۱، موجی از نارضایی شبکه های دیجیتال فرامرزی میان خانواده ها و دوستان را از الجزایر گرفته تا یمن فراگرفت. “بهار عرب” توسط بازیگران سیاسی سنتی مانند اتحادیه های صنفی، احزاب سیاسی یا اصول گرایان تندرو آغاز نگشت؛ بلکه با شبکه های اجتماعی و خانوادگی و شهروندان عادی شکوفا شد. بسیاری از این افراد پیش از این هیچگونه فعالیت سیاسی نداشتند: کارآفرینان جوان، کارمندان دولت، و قشر متوسط شهرنشین. رسانه های دیجیتالی به این دلیل که مردم را قادر می سازند شکایت های خود را به اشتراک بگذارند، به تبادل اطلاعات بپردازند، و بدون رویارویی گروه تشکیل دهند- و در ضمن به همین دلیل دولت ها به سادگی نمی توانند استفاده کنندگان را ردیابی کنند- وسیله ای مؤثر با انعطاف پذیری بسیار برای اقدامات دسته جمعی علیه حکومت های استبدادی به شمار می روند. گروه هایی که اعتراضات را در تونس، مصر، بحرین، یمن، و لیبی آغاز کردند و پایدار نگه داشتند تجربۀ چشمگیری در بررسی مسائل عمومی یا رأی دادن نداشتند و موفقیت کمی از راه تظاهرات به دست آورده بودند. بااینحال، این فعالان جوان از نظر سیاسی با نظم عمل می کنند و واقع بین و با یکدیگر همدست اند. آرمانهای سیاسی چگونه در جوانانی که تحت سلطۀ حکومت های استبدادگر بزرگ شده اند، به وجود می آیند؟ آنها چگونه دربارۀ زندگی سیاسی در کشورهایی که در آن دین و آزادی تضادی با هم ندارند، آگاهی می یابند؟ پاسخ به این پرسش ها این است: اغلب از طریق اینترنت.» ۹٫جیمز پتراس ، ( ۲۰۱۱) ، در مقاله ای با عنوان اعتراض اجتماعی در عصر اینترنت، که در پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ منتشر شده به نقش اینترنت در جنبش های اجتماعی پرداخته است و از ناامنی آن به دلیل حضور بیش از ٨٠٠ هزار جاسوس سازمان های اطلاعاتی آمریکایی پرده برداشته و از سوی دیگر، وقت گذراندن در اینترنت و فعالیت سیاسی اینترنتی را بی نتیجه خوانده و از این بابت اینترنت را افیون توده ها برای بی عملی سیاسی و از بین رفتن جنبش های اجتماعی وابسته به اینترنت می خواند.در حقیقت، هرچقدر اینترنت در بسیج جنبشهای اجتماعی معترض به دولت امپریالیستی و استعمارگر وی تاکید می کند که اینترنت “یک منبع آزاد و ایمن اطلاعات، گفتمان و مباحثه” نیست. کارآمدتر میشود، احتمال مداخله دولتی-پلیسی نیز به بهانه “مبارزه با تروریسم” افزایش مییابد. ۱۰ . ابوجهجه ، (۱۳۸۹ ) ، مقاله ای تحت عنوان نکاتی در باره انقلاب تونس دارند که توسط آذرنگ ترجمه شده است وی معتقد است : از روز اول روشن بود که این انقلاب فقط برای نان نبود، بلکه انقلابی بود علیه دیکتاتوری و فساد… انقلاب از سوی همه بخشهای جامعه مورد حمایت قرار گرفت. فقرا، طبقه متوسط، و حتا بخش فوقانی طبقه متوسط … این انقلاب دارای پیآمدهای عمدهای در جهان عرب و فراسوی آن میباشد. اکنون همه دیکتاتورهای عرب در بارگاه خود میلرزند؛ به ویژه در کشورهای «مغرب»، اما مبارک هم امشب نخواهد خوابید .خلقهای عرب میبینند و مطمئناً میدانند که چه از عهده یک خلق برمیآید …امروز آمریکاییها و صهیونیستها- و همچنین فرانسه- از اینکه بهترین دوست آنها در منطقه سرنگون شده است، در اضطراب به سر میبرند… و خلق تونس با برنامه خود، با تمامی عناصر ضدامپریالیستی و ضدصهیونیستیاش، به سوی به دست گرفتن و تعیین سرنوشت خویش در حرکت است …تونسی آزاد و دمکراتیک نه تنها یک الگوی دمکراسی برای خلقهای عرب، بلکه جایگاهی مطمئن و حامی نیروهای انقلابی، و سنگری برای حمایت از مقاومت بر ضد صهیونیسم و امپریالیسم آمریکا خواهد بود. اتحاد جهانی ضدهژمونی امپراتوری عضو دیگری خواهد داشت.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
: H1 دادهها نرمال است (دادهها از جامعه نرمال آمده اند) اگر مقدار سطح معنی داری بزرگتر از مقدار خطا ) ۰.۰۵ ( باشد فرض صفر را نتیجه می گیریم و در صورتی که مقدار سطح معنی داری کوچکتر از خطا ) ۰.۰۵ ( باشد فرض یک را نتیجه می گیریم. جدول ۴-۸نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر ارزیابی ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
راه چاره ها ی محصولات در فرایند تصمیم خرید
متغیر |
سطح معنی داری |
مقدار خطا |
تایید فرضیه |
نتیجه گیری |
ارزیابی راه چاره ها ی محصولات در فرایند تصمیم خرید |
.۰۰۰ |
۰.۰۵ |
H1 |
نرمال است |
چون مقدار سطح معنی داری برابر .۰۰۰ و کوچکتر از مقدار خطا ) ۰.۰۵ ( می باشد پس فرض یک را نتیجه می گیریم یعنی متغیر ارزیابی راه چاره ها ی محصولات در فرایند تصمیم خرید نرمال نمی باشد.)پیوست ۳ ) آزمون نرمال بودن (کولموگروف اسمیرنوف) برای متغیر تصمیم خرید در فرایند تصمیم خرید. : H0دادهها نرمال نیست (دادهها از جامعه نرمال نیامده اند) : H1دادهها نرمال است (دادهها از جامعه نرمال آمده اند) اگر مقدار سطح معنی داری بزرگتر از مقدار خطا ) ۰.۰۵ ( باشد فرض صفر را نتیجه می گیریم و در صورتی که مقدار سطح معنی داری کوچکتر از خطا ) ۰.۰۵ ( باشد فرض یک را نتیجه می گیریم. جدول ۴-۹ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر تصمیم خرید در فرایند تصمیم خرید
متغیر |
سطح معنی داری |
مقدار خطا |
تایید فرضیه |
نتیجه گیری |
تصمیم خرید در فرایند تصمیم خرید |
.۰۲۴ |
۰.۰۵ |
H1 |
نرمال است |
چون مقدار سطح معنی داری برابر .۰۲۴ و کوچکتر از مقدار خطا ) ۰.۰۵ ( می باشد پس فرض یک را نتیجه می گیریم یعنی متغیر تصمیم خرید در فرایند تصمیم خرید نرمال نمی باشد.)پیوست ۳ ) آزمون نرمال بودن (کولموگروف اسمیرنوف) برای متغیر رفتار پس از خرید در فرایند تصمیم خرید. : H0دادهها نرمال نیست (دادهها از جامعه نرمال نیامده اند) : H1دادهها نرمال است (دادهها از جامعه نرمال آمده اند) اگر مقدار سطح معنی داری بزرگتر از مقدار خطا ) ۰.۰۵ ( باشد فرض صفر را نتیجه می گیریم و در صورتی که مقدار سطح معنی داری کوچکتر از خطا ) ۰.۰۵ ( باشد فرض یک را نتیجه می گیریم. جدول ۴- ۱۰ نتایج آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای متغیر رفتار پس از خرید این محصولات در فرایند تصمیم خرید
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۲-۱- اهداف اصلی طرح بررسی میزان فراوانی آنزیم متالوبتالاکتاماز در سویههای سودوموناس ائروژینوزای جدا شده از نمونههای بالینی در شهر یزد ۲-۲-۲- اهداف ویژه طرح
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosa.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب نوع نمونه.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب بخش.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب سن.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب جنس.
-
- فراوانی نسبی مقاومت سویههای P. aeruginosaبه آنتی بیوتیکهای مختلف به روش دیسک دیفیوژن .
۲-۳- سؤالات و فرضیات
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaمتفاوت است.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب نوع نمونه متفاوت است.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب بخش متفاوت است.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب سن متفاوت است.
-
- فراوانی نسبی آنزیم MBL در سویههای P. aeruginosaبر حسب جنس متفاوت است.
-
- فراوانی نسبی مقاومت سویههای P. aeruginosaدر آنتی بیوتیکهای مختلف متفاوت است.
۲-۴- نوع و روش مطالعه مطالعه از نوع توصیفی – تحلیلی بود که به روش مقطعی میباشد که با بهره گرفتن از روش سرشماری، تمام نمونهها مشتمل بر P. aeruginosa جمع آوری شده از بیمارستانهای شهید صدوقی ، شهید رهنمون و سوانح سوختگی استان یزد مورد ارزیابی قرار گرفتند. جامعه مورد بررسی و خصوصیات افراد مورد مطالعه: جامعه مورد بررسی کلیه سویههای P. aeruginosa به دست آمده از بیماران بستری در بیمارستانهای شهید صدوقی و شهید رهنمون و بیمارستان سوانح سوختگی استان یزد میباشد که از اسفند ۹۱ تا اسفند ۹۲ جمع آوری شده اند. ۲-۵- روش کار ۲-۵-۱- انواع محیط کشت تمامی محیطهای کشت بصورت آماده و به شکل پودر موجود بودند. ابتدا طبق دستور العمل کارخانه سازنده آن ونوشته بر روی جعبه ، مقدار معینی از پودر را وزن کرده و با مقدار معینی آّب مقطر مخلوط کرده وتوسط حرارت خوب حل شد. سپس محیط کشت به مدت ۱۵ دقیقه در دمای ۱۲۱ درجه سانتی گراد و فشار ۱۵ پاند بر اینچ مربع اتوکلاو شد و درون پلیت استریل در مجاور شعله پخش شد. محیطهایی که باید در لوله باشند ابتدا در لوله ریخته سپس اتوکلاو شدند. جهت کشت از محیط EMB، مک کانکی و جهت تعیین هویت باکتری ازمحیطهای Triple Suger Iron Agar ، SIM(برای حرکت ، اندول ، SH2)، MR-VP، Oxidative Fermentative و سیمون سیترات استفاده شد. بعد از کشت و نگهداری به مدت ۱۸-۲۴ ساعت در حرارت ۳۷ درجه سانتی گراد با مشاهده تغییر رنگ محیط ، نتیجه مثبت یا منفی مشخص گردید. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۵-۲- مکانکی آگار(Mac Conkey agar) این محیط برای کشت باسیل های گرم منفی مفیداست و محتوی نمک صفراوی است تا باکتریهای غیر روده ای را مهار کند و نیز برای تشخیص کلی فرمهای تخمیر کننده لاکتوز از سالمونلاهای غیر تخمیر کننده لاکتوز و گروههای دیسانتری، حاوی لاکتوز با قرمز خنثی (Nautral red) است. میتوان غلظت توروکولات سدیم را کاهش داد . تا برای ارگانیسمهایی که تحمل کمتری دارند مناسب باشد. حذف کلریدسدیم از محیط، از گسترش کلونیهای پروتئوس جلوگیری میکند . باکتریهای تخمیر کننده ی لاکتو )لاکتوز مثبتها( کلنیهایی به رنگ ارغوانی و باکتریهایی که قادر به تخمیر نیستند)لاکتوز منفیها) کلنیهایی بی رنگ ایجاد مینمایند . رنگ ارغوانی کلنیهای باکتریهای لاکتوز مثبت مربوط به واکنش اسیدی است که در نتیجه تخمیر قند لاکتوز در مجاورت املاح صفراوی و جذب نوترال رد حاصل شده است. معرف نوترال رد در محیط قلیایی بی رنگ و در محیط اسیدی قرمز رنگ است این محیط کشت برای ایزولاسیون کلنی های P.aeruginosa مورد استفاده قرار گرفت [۶۷]. ۲-۵-۳- محیط کشت [۳۷]SIM در این محیط کشت سه آزمایش تولید SH2 ، تولید ایندول از تریپتوفان و حرکت باکتری بررسی گردید. ایندول مثبت با ریختن ۵ قطره معرف کواکس بر روی کشت ۲۴ ساعته در این محیط و ایجاد رنگ ارغوانی نتیجه گیری شد . در مورد باکتری ایندول منفی ، بعد از ریختن معرف تغییر رنگی حاصل نشد .آخرین مولفه یعنی حرکت مثبت نیز با ایجاد کدورت یکنواخت در محیط کشت مشخص شد . سودوموناسها متحرکند و رشد باکتری بصورت حلقهای در اطراف لوله مشاهده گردید. ایجاد سولفید هیدرژن توسط باکتری به صورت سیاه شدن ظاهر میگردد و در صورت متحرک بودن باکتری کشت شده، سیاهی نیز تمام محیطی که باکتری پخش گردیده است، انتشار مییابد. سیاه شدن محصول واکنش هیدروژن سولفوره تولید شده با سولفات آهن و تشکیل رسوب سولفوره آهن سیاه رنگ میباشد. با اضافه کردن یک میلی لیتر معرف کواکس(Kovac`s) به کشت ۲۴ ساعته، ظهور رنگ ارغوانی در سطح کشت دلیل بر تولید اندول توسط باکتری است. باکتریهای که حاوی مجموعه آنزیمهایی که اصطلاحا تریپتوفاناز نامیده میگردند، باشند، قادرند طی یک سری واکنشهای شیمیایی تریپتوفان را اکسیده و اندول استیک تولید نمایند [۶۸]. ۲-۵-۴- روش آماده سازی معرف کواکس جهت تست اندول فسفو دی متیل آمینو بنزآلدئید —————— ۵ گرم ایزو آمیل الکل —————— ۷۵ میلی لیتر اسید کلریدریک ——————- ۲۵ میلی لیتر آلدئید را در الکل به آرامی حل واز بن ماری ۵۵-۵۰ درجه سانتیگراد استفاده گردید و به آن اسید اضافه و دور از نور و در ۴ درجه سانتیگراد نگهداری شد . رنگ معرف باید از زرد روشن تا قهوهای روشن باشد [۳]. ۲-۵-۵- محیط کشت [۳۸]OF با کشت باکتری در این محیط میتوان مشخص نمود که استفاده باکتری از کربوهیدرات از طریق اکسیداسیون یا از طریق تخمیر صورت گرفته است. از این محیط دو عدد، یکی حاوی پارافین و دیگری فاقد پارافین تهیه کرده و نمونه در هر دو محیط کشت داده شد. باکتری P. aeruginosa تنها از طریق اکسیداسیون از قند گلوکز استفاده کرد، در لوله فاقد پارافین، محیط اسیدی شده، که در مجاورت معرف بروموتیمول بلو به رنگ زرد در آمد. رنگ زرد از بالای لوله شروع شد. اگر باکتری از طریق فرمنتاتیو قندها را تخمیر نماید، در هر دو لوله کشت (حاوی پارافین و فاقد پارافین) بر اثر تولید اسید رنگ زرد دیده شد [۳]. ۲-۵-۶- محیط کشت TSI[39] محیط TSI حاوی معرف فنل ـ رد ، سولفات فرو ، تیو سولفات سدیم ( برای تشخیص تولید گاز سولفید هیدروژن ) و سه قند گلوگز ، لاکتوز و سوکروز است که غلظت گلوکز درمحیط ۱/۰ غلظت دو قند دیگر میباشد . این محیط قبل از کشت به دلیل داشتن معرف فنل ـ رد قرمز رنگ است . با بهره گرفتن از TSI سه خصوصیت در یک باکتری مشخص گردید. الف : توانایی تولید گاز CO2 , H2 از متابولیسم قندها . ب : توانایی تولید مقادیر زیادی گاز سولفید هیدروژن که از طریق سیاه شدن محیط. باکتری در این محیط با بهره گرفتن از تیو سولفات سدیم H2S تولید کرد که با املاح آهن موجود در محیط رسوب سیاه رنگ ایجاد کرد. ج : توانایی تخمیر گلوکز ، لاکتوز و سوکروز . در صورت تخمیر قند با تولید CO2 ، حباب و ترک خوردن و حتی جابجایی محیط مشاهده میگردد. با تخمیر قند تمام لوله اسیدی شد و محیط کشت به رنگ زرد در میآید و درغیر این صورت تمام لوله قلیایی میشود و تغییر رنگی صورت نمی گیرد. باکتری P. aeruginosa قادر به تخمیرقند نبوده و محیط کشت به رنگ قرمز باقی ماند [۳]. ۲-۵-۷- محیط سیمون سیترات[۴۰] حاوی نمکها، کاتیونها، بافرهای سیترات و بروم تیمول آبی به عنوان اندیکاتور است، میتواند در pH قلیایی ( بالاتر از ۶/۷ ) و در جریان تولید ترکیبات قلیایی (ترکیبات آمونیوم ) حاصل از مصرف سیترات تولید رنگ آبی درمحیط نماید. باکتری به صورت سطحی کشت داده شد. بعد از ۲۴ ساعت باکتری از منبع کربن استفاده کرد ، رنگ محیط آبی شد ودر غیر این صورت رنگ محیط تغییری نکرده و رشدی نیز مشاهده نگردید [۳]. ۲-۵-۸- محیط مایع[۴۱]( ( MR-VP یک کلنی از باکتری تلقیح شد و به مدت حداقل ۴۸ ساعت در ۳۷ درجه سانتی گراد گذاشته شد. مقدار ۵/۲ میلی لیتر از این مایع به لوله دیگر جهت آزمایش VP منتقل گردید. آزمایش VP: به لوله کشت داده شده و انکوبه شده حدود۶ /۰ میلی لیتر معرف آلفا نفتول معرف (A) و مقدار ۲/۰ میلی لیتر محلول پتاس معرف(B) اضافه گردید و خوب تکان داده اگر تغییر رنگ صورت نگرفت آنرا به مدت سی دقیقه به حال خود گذاشته و در صورتی که ظهور رنگ صورتی تا قرمز پدیدار شود، آزمایش VP مثبت و اگر تغییر رنگی صورت نپذیرد و در صورت عدم تغییر رنگ منفی گزارش شد. ۲-۵-۹- طرز تهیه معرف VP معرف A : ۱-آلفانفتول ————- ۵ گرم ۲-الکل اتلیک مطلق——- ۱۰۰ میلی لیتر
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳- برخورد قاطع با متکدیان حرفه ای و شیادانی که به یک نوع زندگی انگلی خو گرفته اند.
مبحث دوم: تکدیگری محصول نارساییهای اجتماعی
تکدیگری، عوارض و مخاطرات زیادی دارد، بخشی از مطالعات مقطعی و روبنایی روی این پدیده، درباره مسائلی نظیر درآمد، مسکن، فقر مادی، فقر فرهنگی، ناکامی اقتصادی، نابسامانی اجتماعی و سرانجام، دستگیری و بازپروری سخن میگوید. منطقه خراسان جنوبی، گدا که بدون ارائه هیچ کار و خدمتی برای دیگران از آنها چشمداشت کمک و توقع پرداخت پول را دارد آثار و عوارض مختلفی در جامعه به جا میگذارد، طبیعت وجود گدا علاوه بر زشت کردن چهره شهر و به جا گذاشتن تاثیرات روحی و روانی بر افراد میتواند عامل مهمی در تن پروری، کاهلی و گرایش به بی علاقگی به کار و تلاش باشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
وقتی که یک متکدی بتواند بدون زحمت و درد سر از یک صبح تا به شام صدها تومان به جیب بزند و وقتی در پس پرده باندهایی باشد که افراد را به گدایی وادارند و خود پول حاصله را به جیب بزنند، مشخص است که این حرکت چه ضربهای به اقتصاد جامعه وارد خواهد ساخت. هستند گدایانی که ثروت آنها سر به میلیون و شاید میلیونها بزند و از این راه دارای خانهها و احیانا آپارتمانها شده و خلاصه آن که اکثر افراد متکدی نه به خاطر برطرف کردن نیازهای زندگی فردی بلکه، به خاطر حاکمیت روح حرص و طمع دست به این عمل زشت میزنند و در واقع انسانهای مسخ شده و علاقهمند جمع آوری پول و انبار کردن آن هستند. گدایی سبب کسالت و تنبلی و عامل از بین رفتن روحیه اعتماد به نفس میشود. یکی از عوارض تکدیگری، کاهش بهرهوری نیروی کار است. ادامه این روند، بخش عمدهای از کارآمدترین نیروی فعال در جوامع روستایی و شهری را با خطر انتقال مواجه کرده است. متکدی زندگی را از زاویه میزان پولی دریافت میکند، میسنجد غلامعلی مرادی کارشناس ارشد جامعه شناسی در گفت و گو با ایسنا گفت: از نظر فردی کسی که به تکدیگری تن میدهد، در واقع هیچ قدمی در راستای کمال و رشد خود برنداشته است، چراکه اساسا زندگی را از زاویه میزان پولی که در اثر درازکردن دست دریافت میکند، میسنجد. وی افزود: بنابراین زن و مردی که مناعت طبع و عزت نفس نداشته باشند، بچههایی را که پرورش میدهند، مانند خودشان ذلیل از عزت نفس بیبهره هستند. مرادی با بیان اینکه از نظر اقتصادی، متکدیان هیچ گونه منافع مادی و معنوی برای جامعهای که در آن زندگی میکنند، ندارند، گفت: حضور اینگونه افراد چهره جامعه را کریه و زشت میکند. این استاد دانشگاه اظهار کرد: حضور متکدیگران در اجتماع آسیبهای فراوانی متوجه جامعه میسازد چرا که حضور آنان به صورت یک آموزش غیرمستقیم که اغلب شخصیت خام و ناپخته دارند، میتواند عدهای دیگر را به گدایی سوق دهد. وی تصریح کرد: به منظور ریشه کن کردن پدیده گدایی، امروزه سازمانهای مسوول ابزارها و راههای متعددی را در اختیار دارند که به مقتضای سیاستهای انتخابی خود، باید آنها را به کار ببرند. کارشناس ارشد جامعه شناسی با اشاره به اینکه متاسفانه در بعضی از فرهنگهایی که در جامعه ما وجود دارد نوعی کشش برای زندگی کم بها دیده میشود، گفت: اساسا افرادی که تن به گدایی میدهند مربوط به آن دسته فرهنگها هستند. جلوگیری از مهاجرتهای بیرویه یکی از راههای مقابله با تکدیگری مرادی اظهار کرد: یکی از راههای مقابله با پدیده تکدی این است که سعی شود جلوی مهاجرتهای بیرویه و بدون برنامهریزی که منجر به تکدیگری میشود، گرفته شود. وی با بیان اینکه آگاه کردن یکی از ابزارهای مهم مبارزه با تکدی است، افزود: باید مردم را متوجه کرد که به این گونه افراد کمک نکنند. این استاد دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی گفت: برای پیشگیری از تکدیگری میتوان اقداماتی همچون تامین حداقل معیشت، ایجاد اشتغال و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی، جلوگیری از مهاجرت بیرویه به شهرهای بزرگ و ایجاد جاذبه در شهرستانها، ریشه کن کردن بیسوادی و برخورد مستمر با پدیده تکدیگری، فراهم کردن امکانات لازم برای بازپروری در سطح جامعه را انجام داد. مرادی گفت: جمع آوری گدایان و اسکان آنها در نوانخانه و اقداماتی از این قبیل نمیتواند گدایی را از جامعه ریشه کن کند بلکه حل مسائل تکدی در گروحل مسائلی از قبیل بالابردن سطح زندگی در روستاهاست که بطور طبیعی مهاجرت را نیز کاهش میدهد. وی افزود: تکدیگری، خاص یک جامعه مشخص نیست، بلکه در جوامع به اصطلاح صنعتی پیشرفته چهره معمولیتری دارد و در جوامع در حال رشد نیز اگر چه تلاش در پنهان کاری است ولی عینی است. کارشناس ارشد جامعه شناسی گفت: تکدیگری پدیده ای است اجتماعی است که محصول نارساییهای اجتماعی است. مرادی یاد آور شد: تکدیگری از نظر قانونگذار جرم محسوب میشود و متکدی مجرم است و جرم تکدیگری غیر قابل گذشت بوده و از جرایم عمومی محسوب میشود.
مبحث سوم: تدابیر قانونی برای مقابله با تکدی گری
مواد ۷۱۲ و ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی موضوع تکدیگری را جرم انگاری و مجازاتهایی را برای افرادی که به آن اقدام میکنند، پیش بینی کرده است. اما این مشکل تقریبا در تمام چهارراههای شهر بیتوته کرده و فقط متناسب با روزهای مختلف سال رنگ و لعاب متفاوتی به خود میگیرد و گل فروشها و فال فروشها جای خود را به افرادی با لباس قرمز و صورت واکس زده میدهند که مدتهاست طعم نوروز چهارراههای شهر را گس کردهاند. علاوه بر قانون مجازات اسلامی، سازمانهای زیادی متولی ممانعت از افزایش متکدیان و مبارزه با این پدیده هستند اما تا قانون به کمک مدیران برای کاهش این معضل اجتماعی نیاید، نمیتوان انتظار داشت معضلی که از آبشخور مافیای قدرتمند «تکدیگری» آب میخورد، از چهره شهرها زدوده شود. مدیرعامل سازمان رفاه، خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران، درباره مشکلات چرخه جمع آوری متکدیان به «حمایت» میگوید: با اینکه در مواد ۷۱۲ و ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی به وضوح به موضوع «تکدیگری» و مجازاتهای آن اشاره کرده است اما پدیده تکدیگری و توسعه آن نشان از ضعف قانونی دارد. «حسین زارعصفت» ادامه میدهد: ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی درباره تکدیگری به وضوح اعلام میکند که «هر شخصی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند به حبس از یک تا ۳ ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور همه اموالی که از طریق تکدیگری بهدست آورده است مصادره خواهد شد.» زارعصفت ادامه میدهد: باید این موضوع را نیز مد نظر قرار داد که برخی از متکدیان به صورت حرفهای در حال فعالیت هستند و درآمد خوبی هم از این راه دارند، به عبارتی اینها در گروه نیازمندان واقعی قرار نمیگیرند اما با تحریک احساسات، عواطف و حس انسان دوستانه شهروندان، تکدیگری را پیشه خود کردهاند.وی با بیان اینکه در موضوع «مبارزه با تکدیگری» نیازمند همکاری مردم در پیشگیری و جلوگیری از مشکلات این پدیده هستیم، یادآوری میکند: چندی پیش برای آموزش به شهروندان و فرهنگسازی برای مبارزه با متکدیان، در سطح کلانشهر تهران بیلبوردهایی نصب کردیم با مضمونهای «انساندوستی را با گداپروری اشتباه نگیریم» و «کمک به متکدیان خیابانی ریختن پول به جیب افراد سودجو است» که خوشبختانه بازخورد مثبتی داشت.
مبحث چهارم: شهرهای توریستی، مغناطیس متکدیان
دادستان عمومی و انقلاب مشهد شهرهای گردشگری پذیر و زیارتی را به دلیل حجم زیاد مسافر مانند مغناطیسی میداند که متکدیان را جذب خود میکند و در این باره به «حمایت» میگوید: شهر مشهد به میزان قابل توجهی مسافر دارد و در این زمینه سرآمد سایر استانهاست، به همین دلیل در طی سال بخصوص در تعطیلات نوروزی مسافرانی که از گوشه و کنار به این شهر میآیند با متکدیانی مواجه میشوند که برای آنان ایجاد مزاحمت میکنند. «غلامعلی صادقی» ادامه میدهد: مسئولان قضایی و انتظامی مشهد نیز تدابیر لازم برای برخورد با متکدیان را در نظر گرفتهاند و در طی سال با توجه به حجم حضور متکدیان، به جمع آوری و تحویل آنان به شهرداری و سازمانهای دیگر مانند بهزیستی میپردازند. به گفته صادقی، برابر قانون برای افرادی که تکدیگری را به عنوان شغل برای خود پیشه کردهاند، جزای نقدی در نظر گرفته میشود. همچنین متکدیان در مرحله نخست دستگیری به بهزیستی و شهرداری تحویل داده میشوند و اگر دستگیری آنان تکراری باشد و به اصطلاح متکدی ریشهای و فعال باشند، به مراجع قضایی و دادسرا ارجاع میشوند. اما اغلب این افراد در مراکز مخصوص بهزیستی نگهداری میشوند. وی یادآور میکند: اکنون که تعطیلات نوروزی در پیش است، مسئولان قضایی با سایر متولیان این موضوع، جلسههایی برگزار کردند و قرار است از بروز هرنوع اختلال و مزاحمتی برای سایر مردم جلوگیری کنند. اجرای این هدف نیز بستگی به عواملی مانند نوع جرم و تخلف و سوابق و کیفیت کار متکدی است. دادستان عمومی و انقلاب مشهد اظهار میکند: در برخی موارد پیش آمده است که بودجهای برای برخی از افراد در نظر بگیریم تا آنها اسکان یابند اما هنوز مقدمات این کار به شکل گسترده فراهم نشده است. به گفته وی شهرداری، بهزیستی، کمیته امداد و سایر نهادهای مشابه امدادی، پشتیبانی از این افراد را بر عهده دارند اما اکنون اولویت این است که افراد تکدیگر با روشهای مختلف، توجیه و ارشاد شوند تا به فضای قبل بازنگردند.
مبحث پنجم: نگاه قانونگذار در چارچوب مجازات متکدیان
دادستان عمومی و انقلاب کرمانشاه نیز تکدیگری را دارای عناوین مجرمانه میداند و در گفتوگو با «حمایت» میافزاید: جرایم ولگردی، تکدیگری و کلاشی از جمله جرایمی هستند که کمابیش در تمام جوامع به چشم می خورند اما با وجود قدمت دیرینه خود، سابقهای طولانی در قوانین مجازات ایران ندارند.«مجتبی ملکی» در ادامه به ماده ۷۱۲ قانون جدید مجازات اسلامی استناد و اظهار میکند: این ماده تکدی را مساوی کلاشی قرار داده و برای مرتکب، مجازات تعیین کرده است. ماده ۱۷۳ قانون مجازات نیز برای نخستینبار، ولگردی را در زمره جرایم قرار داده است و بهدنبال آن، آییننامه امور اخلاقی، با اشاره به تکدی و کلاشی، برای افرادی که مرتکب این اعمال میشوند، مجازات جرم ولگردی را در نظر گرفته است. ملکی خاطرنشان میکند: چنانچه ضابطان برخورد با تکدیگری مانند شهرداری و بهزیستی به مکملی مانند نیروی انتظامی نیاز داشته باشند، این موضوع را به دستگاه قضایی استان مربوطه انتقال میدهند و مسئولان قضایی هم به سرعت دستور لازم را صادر میکنند و بر این اساس مساعدت نیروی انتظامی هم شامل حال نهادهای بهزیستی و شهرداری خواهد شد. دادستان کرمانشاه همچنین با تاکید بر نزدیک شدن به نوروز میافزاید: مسئولان قضایی از جمله دادستان با متولیان مربوط به جمع آوری متکدیان جلسههایی را در روزهای باقیمانده به تعطیلات نوروزی برگزار میکنند. به این ترتیب برای کسانی که تکدیگری را شغل خود قرار داده اند مجازات حبس به مدت یک تا سه ماه و ضبط اموال به دست آمده، در نظر گرفته میشود.
مبحث ششم: خیریهها عامل اصلی کاهش تکدیگری
دادستان عمومی و انقلاب اصفهان نیز با تاکید بر موقعیت گردشگری و جاذبههای این شهر، از بازدید حجم بالای مسافران داخلی و خارجی خبر میدهد و به «حمایت» میگوید: با آغاز ورود مسافران، میزان جمعیت شهر بالا میرود و پیرو این اتفاق، حاشیههایی مانند افزایش تکدیگری در سطح شهر رخ میدهد اما دستگاه قضایی اصفهان به علت تدابیری که در سه سال اخیر اندیشیده است، این موضوع را تا حد قابل توجهی کاهش داد به گونهای که دیگر در کمتر مواردی شاهد حضور متکدیان در مناطق مختلف شهری هستیم. «محمدرضا حبیبی» میافزاید: در استان اصفهان تمام دستگاههای مربوطه مانند شهرداری و بهزیستی با اجرای تدابیر قضایی و حقوقی، تکدیگری را نه تنها در روزهای نوروزی، بلکه در سایر روزهای سال از بین بردند. علاوه بر اینکه هماهنگی و نظارت بین دستگاهها به کاهش تکدیگری کمک کرد، وجود خیریههای متعدد هم عاملی بود که باعث کاهش آمار افراد متکدی در شهر شد. حبیبی تصریح میکند: خیریهها با پوشش جامع و مناسب نه تنها متکدیان بلکه زندانیان را تحت حمایت خود قرار دادند و با ارائه سبدهایی به خانوادههای آنان تا حد قابل توجهی از وزن مشکلهای ایشان کاستند. به گفته دادستان اصفهان، در چند ماه اخیر حدود ۱۳۰۰ سبد به خانوادههای زندانیان ارائه شده است و حتی به کمک خیران، مهد کودکی با هدف نگهداری از کودک افرادی که در زندان هستند، تاسیس شد و از این طریق میزان تخلفات و جرایم کاهش یافت.
مبحث هفتم: چارچوب های قانونی برخورد با تکدی گری
مدت زیادی است به دلیل مشکلاتی که تکدیگری برای جامعه ایجاد کرده است و برای پرهیز از گرفتار شدن مردم در باندهای مافیای گدایی که بخش زیادی از اعضای آنان را مهاجران و اتباع کشورهای دیگر تشکیل میدهند، قانون دست به کار شده و با جرمانگاری این فعل، سعی در کاهش آن داشته است.
مبحث هشتم: نگاه قوه مقننه به متکدی و تکدیگری
«موسی غضنفرآبادی»، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس در گفتوگو با «حمایت» اظهار کرد: قانونگذار برای اموری مانند تکدیگری مانند سایر مسایل روز در جامعه تدابیری در قانون مجازات اسلامی قبلی و قانون مصوب سال ۱۳۹۲ در نظر گرفته است. وی ادامه داد: بر اساس ماده ۷۱۲ قانون سابق مجازات اسلامی: «هر کس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش یا ولگردی کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی و کلاشی بهدست آورده است، مصادره خواهد شد.» غضنفرآبادی با استناد به ماده ۷۱۳ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ اظهار کرد: بر اساس این ماده از قانون «هرکس طفل صغیر یا غیررشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است محکوم خواهد شد».
مبحث نهم: موانع اصلی کاهش تکدیگری
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با بیان اینکه در کاهش تکدیگری خلأ قانونی نداریم، مشکل اصلی را در دو عامل نظارت و فرهنگ رایج در جامعه دانست و گفت: قانون درباره برخورد با متکدیان اقدامهای لازم را در نظر گرفته است که نمونه آن را در قانون مجازات اسلامی مشاهده میکنیم اما این مواد قانونی بهدلایل متعددی اجرا نمیشود. وی خاطرنشان کرد: ملت ایران به علت برخورداری از فرهنگ رأفت و مهربانی، اغلب در برخورد با فردی که در حال تکدیگری است، محبت را پاسخ اصلی خود قرار میدهد و به وی کمک میکند. این موضوع نیازمند ریشهیابی دقیق و متمرکز است و نمیتوان برای رفع آن فقط به یک نهاد مراجعه کرد. نماینده مردم بم در مجلس شورای اسلامی افزود: شاید بیشترین نقش در برخورد با تکدیگری را نیروی انتظامی ایفا میکند اما متأسفانه در جامعه ما این معضل کمتر جدی گرفته می شود. وی بر ساماندهی سامانه رسیدگی و برخورد با متکدیان در تمام شهرها از سوی تمام نهادهای مسئول به ویژه نیروی انتظامی تاکید کرد و در پاسخ به این پرسش که آیا تشکیل کارگروهی برای رفع خلأ قانونی و اجتماعی در زمینه تکدیگری میتواند نتیجه مثبتی داشته باشد؟ گفت: اگر بخواهیم بگوییم که مجلس به تنهایی کارگروهی برای رسیدگی به چرایی برخورد نکردن با تکدیگران تشکیل دهد، نمیتواند نتیجه بخش باشد اما باید نیروی انتظامی به همراه نهادهای دخیل مانند شهرداری و سایر سازمانها و با حضور نمایندگانی از مجلس و دولت، کارگروهی برای ریشهیابی مشکلهای اجتماعی ناشی از تکدیگری تشکیل دهد و در زمینههایی که نیاز به اصلاح دارد، درخواست اصلاح دهد.
مبحث دهم: نگاه جرمشناسانه به تکدیگری
در این میان دکتر «حسین آلکجباف» حقوقدان و مدرس دانشگاه در این خصوص با بیان تعریفی از تکدیگری گفت: در فرهنگ دهخدا در مورد تعریف تکدی گری آمده است که «آن کسان که از کسان به اصرار و ابرام چیزی ستانند» یا «آن که از کسان به سماجت پول در آورد» و در ترمینولوژی حقوق در تعریف متکدی آمده است که «گدایی کردن شرعا حرام است و شهادت گدا نیز پذیرفته نیست». وی در ادامه با استناد به ماده ۲۷۳ قانون مجازات عمومی یادآور شد: در این ماده از قانون برای نخستینبار ولگردی در زمره جرایم به حساب آمد و دنبال آن در آییننامه امور اخلاقی درباره تکدی و کلاشی برای افرادی که مرتکب این اعمال میشوند، مجازات جرم ولگردی مقرر شده است. آلکجباف درباره آنچه در نظام قانونی و حقوقی برای مقابله با تکدیگری آورده شده است نیز گفت: در نظام حقوقی در قوانین مختلفی تکدیگری عنوان شده است، به طور مثال مجازات ولگردی طبق قوانین جاری حبس از یک تا سه ماه است؛ طبق بند ۶ ماده ۲۱ قانون آیین دادرسی کیفری، ولگردی از زمره جرایم مشهود بوده و دولت مکلف است این اشخاص را به کار مناسب وادار کند. در صورتی که این افراد از قبول کار امتناع یا برای امتناع از کار فرار کنند به حبس جنحهای از یازده روز تا سه ماه محکوم میشوند. وی ادامه داد: در ماده ۱۳۱۳ قانون مدنی آمده است که شهادت اشخاص ولگرد و کسانی که تکدی را شغل خود قرار دهند، پذیرفته نمیشود. وی با بیان ماده ۱۶ قانون گذرنامه مصوب اسفند ماه سال ۵۱ که اعلام میکند « به اشخاصی که در خارج از ایران به سبب تکدی یا ولگردی یا ارتکاب سرقت و کلاهبرداری و یا هر عنوان دیگر دارای سوءشهرت باشند هیچ نوع گذرنامه برای خروج از کشور داده نمیشود»، درباره وجود ضمانت اجرا برای برخورد با تکدیگری اظهار کرد: با توجه به اینکه موضوع تکدیگری در قانون مجازات اسلامی جرم محسوب میشود و این قانون نیز لازمالاجراست نیاز به زمان خاصی ندارد و هر زمانی پس از لازمالاجرا شدن، قوه قضاییه موظف به اجرا و اعمال قانون است. این حقوقدان در پاسخ به این که چه نهادهایی برای برخورد و جمع آوری افراد متکدی در جامعه وجود دارند؟ خاطرنشان کرد: به نظر میرسد که شهرداری، سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی در این زمینه مسئول هستند. در این میان نیروی انتظامی به کمک شهرداری باید این افراد را جمع آوری و پس از تشکیل و تکمیل پرونده این افراد را به مراجع قضایی ارجاع کنند. وی در پایان با تأکید بر اینکه زندانها ظرفیت پذیرش این افراد را ندارند، گفت: بهترین راهکار غیر از برخورد قانونی، یافتن راهکارهایی از قبیل معرفی به کمیته امداد، سازمان بهزیستی و نهادهای دیگر برای کمک کردن به مستمندان و مستحقان است؛ اما به نظر می رسد برای مقابله متکدیان حرفهای راهی جز برخورد قانونی وجود ندارد.
مبحث یازدهم: راه های مقابله با تکدی گری
به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات اجتماعی این مرکز با بیان این مطلب که گزارش حاضر به دنبال وضعیت تکدیگری در ایران است و میکوشد با ارائه تصویری از وضعیت تکدیگری و متکدیان در ایران با بهره گرفتن از دو روش فراتحلیلی و بحث گروهی متمرکز، چگونگی و چرایی این پدیده را توضیح دهد، اعلام کرد: نتایج تحقیقات نشان میدهند که با وجود جرم قلمدادشدن تکدیگری، با شمار زیادی از متکدیان روبهرو هستیم (البته آمار دقیقی در مورد آنها وجود ندارد از نظر فرآیندی نیز نتایج حاکی از آن است که در سالهای اخیر بر تعداد متکدیان زن، کودک، جوان و متکدیانی که از نظر جسمی سالماند افزوده شده است و حتی برخی افراد با نگاهی حرفهای به این پدیده مینگرند که درآمد زیادی را نصیب آنها خواهد کرد. به عبارت دیگر با پدیده «حرفهای» شدن تکدیگری روبهرو هستیم و البته در بسیاری از موارد، باندهای مافیایی به سازماندهی این افراد میپردازند و در واقع بسیاری از متکدیان، مزدبگیران این باندهای مافیاییاند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در این مدل کیفیت ۳ بعد فنی، عملکردی و سازمانی دارد در واقع در این مدل تصویر سازمانی حاکی از آن است که کیفیت عملکردی نسبت به کیفیت فنی در سازمان دارای اهمیت بیشتری است. از جمله ایرادتی که به این مدل گرفته شده است این است که مدل حاضر نمیتواند بیان کند که چگونه میتوان کیفیت فنی و عملکرد سازمانی را اندازه گیری نمود. آنچه قابل ذکر است این مهم است که مدل حاضر در مطالعات اکتشافی حائز اهمیت است(Parasuraman,Zeithaml&Berry,1998,118). این مدل در بر دارنده زبان تحلیلی است به صورتی که مدیر را قادر میسازد که شکافهای نظامدار موجود بین شماری از متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت خدمات را تشخیص دهد و راهحلهایی برای این شکافها ارائه دهد. در واقع این مدل تمرکز و دید بیرون دارد و مدیر و معاون را قادر میسازد که فاکتورهای مربوط به کیفیت خدمات را براساس مصرفکننده یا مشتری به عنوان عامل بیرونی تعیین نماید. از جمله ایرادتی که به این مدل گرفته است این است که مدل حاضر نمیتواند به صورت روشن رویه اندازه گیری را برای اندازه گیری شکافهای مد نظر در سطوح مختلف بیان نماید(Parasuraman,Zeithmal&Berry,1998,119). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این مدل پایه و اساس را جهت سیاست جداسازی، خدمات سازمان را در ۳ حیطه، جهت بهبود مدیریت کیفیت خدمات ارائه میکند این مدل دارای پتانسیل کافی جهت بهتر فهمیدن مفهوم کیفیت خدمات و کمک به مدیران درجهات درست به سمت بخش مصرفکننده است در واقع در این مدل به عنوان دکهای مفید جهت طراحی کردن مرحلهای و هرچند یکبار در جهت تکامل یافتن و بهبود بخشیدن ارائه خدمات به مشتری هست از جمله ایرادتی که به این مدل گرفته شده است دو مورد زیر است: ۱. این مدل نمیتواند مقیاسی را جهت اندازه گیری کیفیت خدمات ارائه دهد. ۲. این مدل نمیتواند رویهای تجربی را ارائه دهد تا که مدیر را قادر سازد به وسیله آن به تعیین مشکلات کیفیت خدمات یا وسایل تجربی جهت بهبود کیفیت خدمات بپردازد (الوانی،ریاحی،۱۳۸۲،۸۸) استفاده از مدل حاضر با توجه به وظیفه مدیریتی مربوطه، میتواند مدیر را در جهت بهبود و موفقیت در ارائه خدمات و همچنین به کارگیری هر گونه صنعتی توانا سازد. این مدل متغیرهای کلیدی را که نیازمند توجه مدیریت نظامدار در برنامه ریزی کردن، به کارگیری و کنترل استراتژیهای تجاری خدمات که میتوانند جلوگیری کرده یا شکافهای کیفیت خدمات را به حداقل برسانند را مشخص و تعیین میکند. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد است این است که نیازمند آن است که برای انواع موقعیتهای خدماتی عامت یابد، در ضمن نیازمند آن است که روابط کمی بین رضایت مشتری و کیفیت خدمات تثبیت شود (Pariseau&McDaniel,1997,5). کیفیت خدمات باید مفهوم پردازی و قابل اندازه گیری شود به عنوان یک نگرش. در واقع عملکرد در مقایسه با سرکوال، کارآمدتر است، زیرا شماری از آیتمهای SERVPERF اساس یافته مربوطه را مستقیماً تا حد ۵۰% کاهش میدهد و نتایج بهتری را در بر خواهد داشت؛ کیفیت خدمات را میتوان یک شاخه از رضایت مشتری دانست که تأثیر بهتری بر کسب اهداف دارد تا کیفیت خدمات، به هر حال در این مدل شماری از آیتمها جهت ارزشگذاری استفاده میشوند و رضایت مشتری نیازمند آن است که تعریف شود برای همه انواع موقعیتهای خدماتی(Parasuraman,Zeithmal&Berry,1998,119). این مدل در بردارنده تعاریف واجزای متنوع و مهم خدمات که قبلاً مورد مطالعه قرار گرفته میباشد در واقع این مدل یک دیدگاه یادگیری جدید را ارائه میدهد طوری که چگونگی یک ایدهآل میتواند شکل یافته باشد و چگونه آن میتواند استمرار یابد به صورت ذهنی، مدل حاضر توجه خیلی زیادی به اهمیت تجارب ناراحتکننده منفی به عنوان یک عامل مؤثر در رضایت یا ارضاء برون داد یا مشتری دارد. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد است این است که این مدل تنها برای اندازه ها و مقیاسهای سمبلیک محدود شده و موقعیتهای خدماتی کوچک تست شده است(Allen,J&David,D,1991,3). مدل حاضر در برگیرنده مباحث ذهنی متقاعدکننده و تعاریف عملیاتی از انتظارات است. در مجموع میتوان گفت اعتبار ساختارهای مدل EP بهتر و بالاتر از دو مدل NQ و سرکوال است. از جمله مزیت این مدل در تأثیرگذاری آن بر کاربرد تکنولوژی اطلاعات در کیفیت خدمات میباشد از جمله ایرادتی که به این مدل وارد است دو مورد زیر است: ۱. مدل حاضر روشی برای اندازه گیری و توصیف کیفیت خدمات ارائه نمیدهد. ۲. این مدل در مقابل کاربرد سطوح تکنولوژی اطلاعات در موقعیتهای خدماتی خاص پاسخی ندارد(Allen,J&David,D,1991,3). مدل حاضر توصیف میکند که چگونه میتوان it را جهت بهبود خدمات مشتری در امتداد حیطه های کلیدی کیفیت خدمات که شامل: قابل اطمینان بودن، مسئولیتپذیری، توانایی، همیاری، همدلی، تعامل، امنیت و درک کردن مشتری میباشد، بکار بست. مدل فوق میتواند به سازمان جهت فهمیدن نتایج کامل کار بست نظامهای اطلاعاتی جهت بهبود بخشیدن به کیفیت ارائه خدمات کمک نماید در واقع به مدیران اجازه داده میشود در باب درک کاربرد معمولی تکنولوژیستها در صنعت و تشخیصهای مناسب خود. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد است میتوان به موارد زیر اشاره نمود: ۱. نیازمند عمومیت یافتن میباشد جهت خدمات متفاوت. ۲. عمل اثرگذاری بر روی متغیرهای دموگرافیک و قیمتها و محیط فیزیکی و… در نظر گرفته نشده است. ۳ در این مدل نحوه عملیاتی شدن کیفیت خدمات کشف شده مشخص نیست(Parasuraman,Zeithmal&Berry,1998,119). اساس این مدل کمک کردن جهت شکل گیری ارزشیابی از کیفیت خدمات بر پایه تکنولوژی و عمل خدماتی میباشد. مدل اثرگذاری کلی حمایت شده است ولی نمیتواند به قدرت توصیفی در این مدل اضافه شود بر طبق مدل نگرشی. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است این است که: مدل حاضر در فراهم آوردن حیطههای عمومی جهت ۳ سطح کلی از ازرشیابی به نحوی ناتوان است(Parasuraman,Zeithmal&Berry,1998,119). در واقع این مدل بیانگر این است که کیفیت خدمات و رضایت یک موضوع مشخص و واضح هستند. در صورتی که نفوذ رضایت یک کلید مشخص در کیفیت و رضایت مشتری در ملاقات با مشتری به صورت مطلوب است. افزایش انتظارات تأثیر منفی بر رضایت مشتری و انتظار از عملکرد وی داشته است در واقع تأثیر منفی آن بر رضایت از طریق قطع نمودن نفوذ رضایت بخش است. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است میتوان به موارد زیر اشاره نمود: ۱. مدل حاضر تنها در برای پول. ۲. بهر حال شماری از آیتمها در این مدل i. e بردارنده یک ساختار ارزش است، ارزش به صورت ساختار درصدی مورد مطالعه قرار گرفتهاند .( خویه ،۱۳۸۷،۱۸) مدل حاضر فراهم میکند یک نماد از تأثیرگذاری و عملکرد عمومی جهت کمک کردن به کیفیت خدمات برای هر بخش از خدمات، بالاترین قسمت جهت بهبود بخشیدن به کیفیت خدمات بستگی دارد به فراوانی مواجهه شدن با حیطه های این سه سطح از ویژگیها طوری که بخش انفرادی بستگی دارد به منابع مشتری. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است این است که این مدل نیازمند آن است که برای موقعیتهای خدماتی متفاوتی عمومیت یافته باشد(Pariseau&McDaniel,1997,4). در مدل حاضر کیفیت خدمات فنی دارای نقش مهم جهت فراهم کردن کیفیت و درک ارزشها است بنابراین نفوذ کردن در تمایل مشتری جهت خریدن کالا در این حیطه قرار میگیرد. همچنین کیفیت خدمات عملکردی دارای یک نفوذ هدایتگر در تمایل برای خرید کردن از طریق فراهم نمودن کیفیت و درک ارزش است به هر حال آن دارای یک نفوذ بر تمایل جهت خریدکردن است که بستگی دارد به فراهم کردن برآوردها. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است میتوان به موارد زیر اشاره نمود: ۱. رضایت مشتری در این مدل به صورت مشخص بیان نمیشود. ۲. در این مدل مقیاس هدف رفتاری دارند تا اینکه رفتار واقعی داشته باشند(گلستان، صارمی، ۱۳۸۳، ۴۸). این مدل میتواند به کار گرفته شود به عنوان روشی جهت فهمیدن جریان تصمیمگیری مشتری به عنوان ارزشیابی عملکرد سازمان. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است میتوان به موارد زیر اشاره نمود: ۱. نیازمند آن است که برای انواع محیطهای درونی عمومیت یافته باشد. ۲. تأثیرات چالشها در محیط بیرونی در این مدل در نظر گرفته نمیشود(خویه،۱۳۸۷،۲۱) این مدل یک راهنما و یک هدف برای تأثیرات جهتگیری شده شرکت فراهم میکند. فاکتورهای مختلف ارزشیابی مصرفکننده مربوط است به خدمات، اما همچنین است یک شکل مجزای کلی. ارزشیابی از کیفیت خدمات در مدل حاضر میتواند فراهم نماید فهم کامل از کیفیت خدمات و این که این ارزشیابی چگونه شکل گرفته است در واقع در این مدل رضایت مشتری پیشبینی کننده خوبی است جهت اهداف رفتاری. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است عبارتند از: ۱. مقیاسی را جهت اندازه گیری خدمات کیفیت خدمات نمیتواند فراهم کند. ۲. مدل حاضر برخلاف مقیاسهای عملکردی بانکهای دیگر است. ۳. بیشتر اعمال موجود در مدل به صورت تجربی انجام نمیگیرد. ۴. مدل حاضر فقط برای تجربه یک وب سایت اساسی است. ۵. نیازمند آن است که به وسیله تجارب دیگر ارزشگذاری شود.( خویه،۱۳۸۷،۲۱) در واقع یک نقش تعدیلکننده قوی یافت شده است تأیید میکند که آن هست مهم جهت اندازه گیری رضایت مشتری به صورت مجزا از کیفیت ارائه خدمت، هنگامی که تلاش میشود جهت شناخت و تشخیص ارزش یابی مصرفکننده از خدمات. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است این است که: شماری از آیتمهایی که برای اندازه گیری احساس خود کنترلی و آرامش هنگام استفاده از it به عنوان اساس خدمات انتخاب شدهاند نمیتوانند یک مقیاس اندازه گیری واحد را جهت کیفیت خدماتی که it اساس ان است را ارائه کنند (الوانی،ریاحی،۱۳۸۲،۸۸) در این مدل ادراکات و انتظارات مصرفکنندگان داخلی و تأمینکنندگان داخلی یک نقش مهم در بازشناسی و تشخیص سطوح درک شده کیفیت خدمات را دارد: از جمله مزیت اصلی این مدل کاربرد آن در مطالعات اکتشافی است .(خویه،۱۳۸۷، ۲۲). مدل حاضر بیانگر این است که باید بتوانیم به صورت رسمی از منابع جهت تولید و ارائه سطوح عالی کیفیت خدمات بهتر استفاده کنیم. از جمله ایرادتی که به این مدل وارد شده است عبارتند از: ۱. مدل حاضر نمیتواند یک مقیاس اندازه گیری ویژه ارائه دهد. ۲. قادر به انجام تحلیلهای آماری نیست(Pariseau&McDaniel,1997,5). به عنوان اساس خدمات دارای یک تأثیر هدایتکننده بر تواناییها، مسئولیتها و حیطه های it تکنولوژی اطلاعات it. اطمینان و یک تأثیر هدایتکننده بر رضایت مشتری و درک کیفیت خدمات میتواند کمک نماید به خدمات و فراهم نماید جهت کشف سطوح عالی از رضایت مشتری. ارزش به عنوان اساس خدمات تأثیر پذیرفته است از ترجیهات و اولویتهای وی it یابی مصرفکننده از .it به عنوان اساس خدمات و درک سیاستهای it نسبت به خدمات سنتی تجارب گذشته در باب پیشنهاد شده است برای مدیریت کیفیت در بانک اینترنت که خدمات دارای دو قسمت است: خدمات بین فردی و مدیریت افزایش نقش مصرفکننده. در واقع سطوح و طبیعت مشارکت مصرفکننده تأثیرات بزرگی بر روی میزان کیفیت تجارب خدمات و مباحثی مانند مصرفکنندگان منطقه تولورانس و فهمیدن درجات نقشها به وسیله مصرفکنندگان و درک کیفیت خدمات دارد(Allen,J&David,D,1991,5). در واقع مدل حاضر درک و فهم بهتری از e-sq فراهم مینماید جهت کشف نحوه نگه داشت عالی مشتری، رضایت مشتری و سود مندی وی- مدل فوق میتواند کمک نماید به تمامی سازمانها و شرکتهایی که به نحوی با مسائل تجارت و بازرگانی و طراحی جهت انجام آنها مشغول هستند کمک نماید مقیاس سروکووال برای اولین بار توسط پاراسورامن و همکارانش در سال ۱۹۸۵ به منظور سنجش کیفیت خدمات در سازمانهای مختلف معرفی شده است. این مقیاس معتبر توسط پاراسورامن و همکاران در مطالعات تجربی زیادی ۱۹۹۴، ۱۹۹۳، ۱۹۹۱، ۱۹۹۰، ۱۹۸۸، ۱۹۸۶، ۱۹۸۵، در سازمانهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین محققان بسیاری چون بوتل ۱۹۹۶، کلیف ۱۹۹۹، باباکوس ۱۹۹۲، نیومن ۱۹۹۶ در مطالعات تجربی خود از این مدل استفاده کردهاند مقیاس سروکوال دارای ۵ بعد اصلی میباشد که عبارتند از: ۱ - ثبات و پایایی ۲ - پاسخگویی ۳ - اطمینان ۴ - همدلی ۵- عوامل ظاهری(Gabbie,O Neill,1996,16).
۲-۵ مدل سرو کوال مدل SERVQUAL یا مدل تحلیل شکاف[۱۴] یکی از مدلهای مورد استفاده جهت سنجش کیفیت خدمات ارائه شده سازمانهای خدماتی است. این مدل توسط پاراسورامان و زیت هامل ارائه گردید (۵۵). پاراسورامن و همکارانش (۱۹۸۵)، کیفیت خدمات را تابعی از تفاوت میان انتظارات و ادراک مشتری دانستند. آنها مدلی را بر مبنای تجزیه و تحلیل شکاف ارائه نمودند. مدل آنها پنج شکاف را در ارائه خدمات مشخص میکرد. این پنج شکاف عبارتند از: شکاف ۱: تفاوت میان انتظارات مشتری و ادراک مدیریت از این انتظارات؛ در واقع مدیر از انتظارات مشتریان آگاه نیست. شکاف ۲: تفاوت میان ادراک مدیر از انتظارات مشتری و مشخصات کیفیت خدمات؛ یعنی داشتن استانداردهای کیفی غلط. شکاف ۳: تفاوت میان مشخصات کیفیت خدمات و خدمات ارائه شده، این شکاف، شکاف عملکرد خدمات نامیده میشود. شکاف ۴: تفاوت میان ارائه خدمات و اطلاعات ارائه شده به مشتری درباره خدمات(۵۵). شکاف ۵: تفاوت میان انتظارات مشتری و ادراک مشتری از عملکرد خدمات. این شکاف به میزان و جهت چهار شکاف دیگر وابسته است و مهمترین شکاف در میان شکافهای پنجگانه است. این شکافها در شکل زیر نشان داده شده است (۵۵). پاراسورامن و همکارانش(۱۹۸۵) ۱۰ بُعد برای کیفیت خدمات شناسایی کردند: جلوههای ظاهری و عوامل ملموس، قابلیت اعتماد، مسؤولیت پذیری، ارتباطات، اعتبار، امنیت، شایستگی، ادب، درک مشتری و دسترسی. آنان بعدها در تحقیقی که در سال ۱۹۸۸ انجام دادند، این ده بعد را در ۵ بعد زیر خلاصه نمودند:
- جلوههای ظاهری و عوامل ملموس[۱۵]: تسهیلات فیزیکی، تجهیزات سازمان و ظواهر کارکنان
- قابلیت اعتماد[۱۶]: توانایی انجام خدمات به صورت دقیق و قابل اعتماد
- مسؤولیت پذیری[۱۷]: تمایل داشتن برای کمک به مشتری و ارائه خدمات سریع
- اطمینان و تضمین[۱۸]: دانش و ادب کارکنان و توانایی آنها برای القای اعتماد و اطمینان
- همدلی[۱۹]: ارائه توجه شخصی نسبت به هر مشتری(۵۴).
آنها این ابعاد را در مدلی مفهومی زیر ارائه کرده و از آن جهت و میزان اختلاف بین ادراک مشتری از خدمت و انتظاراتش استفاده کردند. شکل ۲-۲. مدل سروکوال (پاراسورامان و همکاران ۱۹۸۵) سروکوال مدلی است که به وسیله آن، میتوان کیفیت خدمات ارائه شده را بر اساس کاهش شکاف بین سطح انتظارات و تصورات مشتری، افزایش داد و از این طریق به مزایای رقابتی قابل توجهی دست یافت. مبنای اصلی SERVQUAL، تعیین و اندازهگیری شکافهای موجود در مدل ارائه خدمات است. پنج جنبه مختلف سروکوال که از طریق تجزیه و تحلیلهای سیستماتیک امتیازات مشتریان حاصل از انجام مصاحبههای فراوان در صنایع خدماتی متعدد بدست آمده است. در واقع به طور مختصر نمایانگر معیارهای اساسی مشتریان جهت ارزیابی کیفیت خدمات میباشد. بنابراین منطقی به نظر میرسد که تمامی این جنبه های مختلف برای مشتریان از اهمیت منحصر به فردی برخوردار باشد. بدین منظور هنگام استفاده از مدل سروکوال، از مشتریان خواسته میشود تا میزان اهمیت هریک از ابعاد را به وسیله عددی ۱ (کاملاً بیاهمیت) تا ۱۰ (به شدت حائز اهمیت) بیان کنند. زیت هامل، پاراسورامان و بری(۱۹۸۵) به این نتیجه رسیدند که بدون توجه به نوع خدماتی که به مشتریان عرضه میشود، قابلیت اطمینان مهمترین جنبه در ارائه خدمات به مشتریان بشمار میرود. از سوی دیگر وضعیت ظاهری و تسهیلات سازمان در قیاس با دیگر ابعاد کیفیت، کم اهمیتترین جنبه منظور شده است. سه بعد دیگر، بسته به نوع صنایع خدماتی دارای رتبه های متفاوتی بودند. هنگامی که نتایج حاصله به طور کلی مورد بررسی قرار میگیرند، متضمن پیامی بسیار مهم برای عرضهکنندگان خدمات میباشد: «به لحاظ ظاهری کاملاً مرتب و سازمان یافته باشید، با رغبت و اشتیاق به مشتریان خدمت ارائه کنید، آرامش خاطر و اطمینان مشتریان را جلب کنید و با آنان همدل و یکرنگ باشید ولی گذشته از تمامی اینها قابل اطمینان باشید یعنی اگر برای انجام کاری به مشتری خود تعهد میدهید، آن را به انجام رسانید». ۲-۶ پیشینه ی تحقیق پس از ارائه این مدل، تحقیقات بسیاری در راستای کاربرد و توسعه این تکنیک جهت سنجش کیفیت خدمات مختلف انجام گرفت. از جمله تحقیقات کاربردی، میتوان بهموارد زیر اشاره نمود: گبی و اونیل (۱۹۹۶) از این مدل در سنجش کیفیت خدمات هتلها استفاده کرده و علاوه بر تعیین سطح رضایت مشتریان هتلهای مورد مطالعه، میزان شکاف بین انتظارهای مشتریان با خدمات درک شده را نیز مورد سنجش قرار دادند(۴۶) بیمارستانها به عنوان یکی دیگر از مراکز خدماتی هستند که از این مدل به طور گسترده جهت سنجش میزان رضایت بیماران و مراجعهکنندگان خود استفاده میکنند. از جمله مطالعات انجام شده در این زمینه میتوان به مطالعات باباکوس و من گلد (۱۹۹۲) و زیفکو (۱۹۹۳)اشاره نمود. از دیگر کاربردهای گسترده این تکنیک، سنجش رضایت دانشجویان در مؤسسههای آموزشی است(۵۳). همچنین، تحقیقات توسعهای در راستای بومیسازی کاربرد این مدل در سازمانهای خاص صورت گرفته است که یکی از این تحقیقات، مطالعات انجمن کتابخانههای تحقیقاتی[۲۰] میباشد که منجر به تدوین مدل جدیدی با عنوان LibQual TM شده است. این مدل، مخصوص سنجش کیفیت خدمات ارائه شده در کتابخانههاست. نتایج حاصل از تمامی این تحقیقات، نشانگر توانایی بالای مدل در سنجش کیفیت خدمات است. در ادامه به بررسی مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه پرداخته میشود. کزازی و دهقانی(۱۳۸۲) در تحقیقی به بررسی کیفیت خدمات در سازمان پست جمهوری اسلامی ایران پرداختند. در این تحقیق که هم جنبه علمی و هم جنبه اجرایی داشت، نتایج زیر از حاصل شد: - شناخت خواست و انتظارات مشتریان برای برنامه ریزی کیفیت خدمات و ارتقاء آن و تخصیص بهینه منابع در شرکت پست ضروری است، اما آنچه که مهمتر است درک مشتری از عملکرد بر مبنای ابعاد کیفیت خدمات است که میتواند مبنای ارزیابی کیفیت و رضایت مشتریان از خدمات پستی باشد. - از نظر کارکنان واقعیتهای موجود در شکلگیری درک و قضاوت مشتریان مؤثر است. - سازمان و کارکنان نسبت به انتظارات مشتریان شناخت کافی ندارند. کارکنان نتوانستند آنچه که واقعیت ابعاد کیفیت بود را به مشتریان ارائه نمایند یا آنان وضعیت موجود را بیشتر از واقعیت اعلام کردند. - مشتریان دو متغیر قابلیت اطمینان و تضمین و کارکنان سه متغیر قابلیت اطمینان و همدلی و پاسخگویی را از میان پنج متغیر در پیشبینی رضایت مشتریان مؤثر میدانند. - از دید مشتریان سرعت در عملیات پستی و جلوگیری از تأخیرات مهمترین عاملی است که در ارزیابی ایشان از کیفیت خدمات پستی مؤثر است. - در شرکت پست جمهوری اسلامی ایران علاوه بر ۵ بعد کیفیت خدمات که تعدادی از آنها از شدت بیشتری برخوردار هستند، به نظر میرسد ابعاد دیگری از کیفیت خدمات پستی با ریشه فرهنگی وجود دارد که باید شناسایی شوند (۱۹).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(منبع: یافتههای پژوهش) نمودار۴-۳- توزیع تحصیلی پاسخدهندگان (نمونه آماری) (منبع: یافتههای پژوهش) نمودار۴-۴- توزیع تجربهکاری پاسخدهندگان (نمونه آماری) (منبع: یافتههای پژوهش) ۴-۳-۲٫ تحلیل آماری مشخصات شرکتهای مورد بررسی در این بخش به تشریح طبقهبندی که از ویژگیهای آماری شرکتهای مورد بررسی شده پرداخته میشود. در نمودار ۴-۵ درصد شرکتهای مورد بررسی به تفکیک نوع صنعت مشخص شده است. در نمودار ۴-۶ پاسخدهندگان از لحاظ سن استقرار به چهار دسته بین ۵ تا ۱۰ سال، بین ۱۰ تا ۱۵ سال، ۱۵ تا ۲۰ سال و بالای ۲۰ سال تقسیم شدهاند. در نمودار ۴-۷ ملاک تعداد پرسنل شرکتها بوده و در نهایت در نمودار ۴- ۸ میزان تعداد پرسنل تحقیق و توسعه شرکتهای مورد بررسی رانشان میدهد. نمودار۴-۵- توزیع نوع صنعت شرکتهای مورد بررسی (منبع: یافتههای پژوهش) نمودار۴-۶- توزیع سن شرکتهای مورد بررسی (منبع: یافتههای پژوهش) نمودار۴-۷- توزیع تعداد پرسنل شرکتهای مورد بررسی (منبع: یافتههای پژوهش) نمودار۴-۸- توزیع تعداد پرسنل تحقیق و توسعه شرکتهای مورد بررسی (منبع: یافتههای پژوهش) ۴-۴- بررسی پایایی دادههای حاصل همانطور که در فصل سه بیان گردید در این تحقیق برای بررسی پایایی داده از فرمول آلفای کرونباخ استفاده میگردد. پایایی ابزار آلفای کرونباخ ضریبی است که میزان همبستگی مثبت اعضای یک مجموعه را باهم منعکس میکند هرقدرآلفای کرونباخ به عدد یک نزدیکتر باشد. اعتبار سازگاری درونی بیشتر است. بعد از تکمیل ۱۰۰ پرسشنامه ب به طور صحیح و ورود دادهها در نرمافزار، آلفای کرونباخ دادههای حاصل از طریق نرمافزارSPSS محاسبه و اعتبار آن تایید گردید. نتیجه حاصله به شرح جدول ۴-۳میباشد: (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۴-۳: نتیجه آزمون آلفای کرونباخ پرسشنامه تحقیق
تعدادسوال |
آلفای کرونباخ |
۴۵ |
.۹۶ |
(منبع: یافتههای تحقیق) همانطور که ملاحظه شد نتیجه آزمون کرونباخ دادههای جمع آوری شده بالاتر از ۷۰% درصد میباشد (۹۶%) و بنابراین میتوان در ادامه جهت آزمون فرضیههای تحقیق دادههای حاصل را تجزیه و تحلیل نمود. ۴-۵- نتایج آمار توصیفی دادهها نتایج زیر بخشی از تحلیل توصیفی دادههای حاصل میباشد. جدول۴-۴: نتایج توصیفی دادههای پژوهش (پرسشنامه ب)
متغیرهای تحقیق |
ابعاد تحقیق |
شاخصهای تحقیق |
فراوانی نسبی پاسخگویان به گویهها |
میانگین شاخصهای تحقیق |
میانگین ابعاد تحقیق |
میانگین متغیرهای تحقیق |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
واژگان: بیرق: لوا، درفش، رایت. (دهخدا) شاهوار: برهر چیز مرغوب و ممتاز در نوع خود اطلاق شود. (دهخدا) معنی و مفهوم: صبحدم از سرخی فلق، درفشی شاهانه برای خورشید که شاه تک سوار آسمانهاست، آماده ساخته و میبندد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آرایههای ادبی: شاه فلک استعاره از خورشید و بیرق شاهوار استعاره از پرتوهای خورشید است. ۸ - کَتـــِـفِ کـــــوه را ردا بـــــافـــــد کــــه زرانـــدود تـــار بنــدد صبــــح واژگان: کتف: شانه، دوش. (معین) ردا: بالاپوش و عبا و خرقه، آن چه روی لباسها پوشند. (دهخدا) معنی و مفهوم: صبح با پرتو افشانی بر سر کوهها به بافندهای میماند که برای شانههای کوه، عبا و روانداز میبافد. آرایههای ادبی: کتف کوه اضافهی استعاری است. زراندود تار استعاره از پرتوهای خورشید است. صبح به بافندهای مانند شده است که برای کوه ردا میبافد. ۹ - بهـــر دریــــاکشـــان بـــزم صــبوح کشـــتی زرنـــــگار بنــــدد صبـــــح معنی و مفهوم: صبحدم برای باده نوشان بزم شراب صبحگاهی، کشتی مطلّایی (خورشید/ پیاله رکابی) آماده میسازد. آرایههای ادبی: کشتی زرنگار میتواند استعاره از خورشید یا جام شراب باشد. دریاکشان کنایه از باده نوشان بسیارخوار است. ۱۰ - پـــردهی عـــاشقـــان درد و آنــــگه جـــرم بـــر روزگـــار بـــندد صبــــح معنی و مفهوم: صبحدم راز عاشقان را آشکار میکند و آبروی آنان را میریزد، آنگاه گناه این کار را به گردن روزگار میاندازد. آرایههای ادبی: پرده دریدن کنایه از آشکار کردن راز و ریختن آبروست. ۱۱ - بـــر گلـــوگــاهِ مــرغِ رنگــین تــاج زیــــور نـــالـــه دار بنـــدد صبــــح معنی و مفهوم: صبحدم بر گلوی خروس، پرهای زیبایی همچون زیور میبندد که این پرها از خود ناله (خروش خروس) سر میدهند. آرایههای ادبی: مرغ رنگین تاج کنایه از خروس است. زیور نالهدار کنایه از پرهای رنگین خروس است که مانند زیور زیباست. نالهی زیور کنایه از خروش خروس است. ۱۲ - بــــرگ ریـــز خـــزان کـــند انجــم بــــاز نقــش بهـــار بنـــدد صبــــح معنی و مفهوم: در هنگام صبحدم، ستارگان مانند برگهای زرد درختان که هنگام پاییز فرو میریزند، ناپدید میشوند و سرخی طلوع، مانند گل سرخ که نقش و نگار بهاران است، بر آسمان منقّش میشود. آرایههای ادبی: ناپدید شدن ستارگان در هنگام صبحدم به برگریزان خزان مانند شده است. نقش بهار، کنایه از گل سرخ است و گل سرخ، سرخی آسمان پیش از طلوع است. ۱۳ - روز را بکــــر چــــون بـــرون آیـــد عقــد بــر شــهریـــار بنــدد صبــــح واژگان: بکر: دوشیزه. (منتهی الارب) عقد: پیمان نکاح. (غیاث) معنی و مفهوم: هنگامی که روز مانند دوشیزهای بیرون میآید، صبحدم همانند عاقدی او را به عقد پادشاه (اخستان) درمیآورد. ۱۴ - خســرو اعظـــم، آفتـــاب ملــوک ظــلّ حـــق، مـالــک رقـاب ملــوک واژگان: مالک رقاب: خداوند گردنها، مهتر افراد. (دهخدا) معنی و مفهوم: پادشاه بزرگ، شاه اخستان، او که همچون آفتابی در میان پادشاهان میدرخشد و سایهی خداوند در زمین و صاحب اختیار و حاکم بر همهی پادشاهان عالم است. آرایههای ادبی: شاه به آفتاب مانند شده است. بیت تلمیح به حدیث معروف « السلطان العادل ظل الله فی الارض» دارد. بند دوم: کلمات قافیه: نوای، صلای، سزای و … حروف اصلی قافیه: ا حرف روی: ا حروف الحاقی: ندارد ردیف: صبوح ۱۵ - مــرغ، خــوش مــیزنـــد نـوای صبـوح بشــنو از مـــرغ، هیــن صــلای صبـــوح واژگان: هین: کلمهای است به معنی زود و شتاب و تعجیل که در محل تأکید و امر گویند، یعنی زود باش و بشتاب. (برهان) صلا: آواز دادن برای طعام خورانیدن یا چیزی دادن به کسی. (غیاث) معنی و مفهوم: مرغ (خروس) آواز آگاهی از شراب صبحگاهی را به زیبایی میسراید، گوش کن که مرغ به باده خواری صبحگاهی دعوت میکند و میگوید به سوی بادهی صبحگاهی بشتابید. ۱۶ - نــورهــان دو صبـح، یــک نفـس اســت آن نفـس صــرف کــن، بـــرای صبــــوح واژگان: نورهان: تحفه، سوغات. (غیاث) معنی و مفهوم: هدیهی دو صبح کاذب و صادق تنها یک فرصت اندک، به اندازه یک نفس کشیدن است، این زمان اندک را برای باده نوشی صبحگاهی صرف کن. آرایههای ادبی: نورهان دو صبح اضافهی استعاری است. دو و یک با هم تناسب دارند. دو صبح مراد دو صبح کاذب و صادق است. ۱۷ - راح ریــحانـــی ار بــــه دســـت آری تــــو و ریحــــان روح و رای صبـــــوح واژگان: راح: باده، می، شراب. (معین) ریحان: شراب صاف شده، بادهی مصفّی و خوشبو. (معین) معنی و مفهوم: اگر شراب خوشبوی به دست بیاوری، با نوشیدن آن در هنگام صبحدم، روح و روانت آرامش مییابد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲- دلیل دوم جواز اشتغال زن این است که روایاتی که بیانگر لزوم خانه نشینی زنان وارد شده با شرایط فرهنگی جامعه ی آن روز وارد شده است. شرایطی که زن در آن هیچ ارزش اجتماعی نداشت و رسول اکرم و ائمه (علیهم السلام) به تدریج ارزش اجتماعی زنان را به آنها اعطا کردند و ممکن نبود که در آن زمان، معصومین (علیهم السلام) بر حضور پر شور زنان در جامعه تأکید کنند و اگر این کار را می کردند مورد پذیرش قرار نمیگرفت. و لذا نمی توان در عصر حاضر به این روایات استناد کرد (البته برای اشتغال زنان، رعایت ملزومات آن یعنی حفظ حجاب و عدم مفسده و عدم اختلاط شرط لازم است). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
نقد: اوّلاً: اصل اوّلی در قضایا، حقیقیه بودن آنهاست و خارجیه بودن قضیه نیازمند دلیل است. وثانیاً: بسیاری از روایاتی که به آنها در اثبات منع استدلال شد، قابل حمل بر قضیه ی خارجیه نیست که به بعضی از آن روایات اشاره می شود: الف: روایاتی که علّت وجوب حبس زنان در خانه را عورت بودن آنها بیان می کند(جعفربات ص۹۴). ب- روایتی که علّت منع از سوار شدن زنان بر مرکب را ایجاد هیجان و فجور بیان می دارد(کافی ج۵ص۵۱۶). ج- در خطبه ی امیرالمؤمنین(علیه السلام) علّت نهی از سپردن امر خانواده به زنان را اینگونه بیان می کند:«فانّهنّ إن ترکن و ما أردنَ أوردنَ المهالک و عدون أمر المالک فانّا وجدناهنّ لاورع لهنّ عند حاجتهنّ و لاصبر لهنّ عن شهوتهنّ، البذخ لهنّ لازمٌ و إن کبرن و العجب بهنّ لاحقٌ و إن عجزنَ… » (بحارلانوار ج۱۰۰ص۲۲۳) در روایت جابر جعفی (کافی ج۵ص۵۱۶) و روایت خصال(کافی ج۵ص۵۱۶)که مسألهی ی عدم خروج زن از خانه را در بعضی از موارد مثل تشییع جنازه و عیادت مریض در سیاق «لیس علی النساء جمعه و لا جماعه » قرار داده است و هیچ یک از فقهاء در مورد عدم حضور زن در نماز جمعه و جماعت قائل به این نشده که این روایات به نحو قضیهی خارجیه بوده است، پس به وحدت سیاق، بقیه ی موارد مذکور در این روایات نیز حمل بر قضیهی حقیقیه می شود. و لذا برخی از فقها معاصر با مسأله ی اشتغال زنان به مخالفت پرداختند. در اسلام کارهایی مثل بافندگی که در خانه آنجام می شود در روایات به آن ترغیب شده است مثل روایت امیر المؤمنین(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه وآله): «نِعم اللّهو المغزل للمرأه الصالحه»( بحار الانوار ج۱۰۰ص۲۵۸) و روایت امام صادق(علیه السلام) از رسول خدا که فرمود :«لا تنزلوا النساء الغرف و لا تعلّموهن الکتابه وأمروهنّ بالمغزل و علّموهنّ سوره النور»( بحارالانوار ج۱۰۰ص۲۶۱) و در روایت جابر جعفی(بحارالانوار ج۱۰۰ص۲۵۷) امری مستحب شمره شده است. از مجموع روایات نهایت توجه و اهمیت این مسئله در شرع مقدس اسلام می توان استنباط کرد که اشتغال زنان در خانه ممنوع نمیباشد ولی برای اشتغال آنان خارج از خانه باید ضوابطی را رعایت کرد و باتوجه به شرایط کنونی و تغییر وضعیت اجتماعی مسلمانان، فقها می توانند اجازه اشتغال زنان را با رعایت موازین اسلامی صادر نمایند. خانم کلیور السون روانشناس بیان می دارد: «تحقیقات نشان میدهد که زنان علاقهمند هستند که تحت نظر اشخاص دیگری کار کنند و از مرئوس بودن و تحت نظر دیگران کار کردن بیشتر خوششان میآید. خانمها بیشتر تابع احساساتند و آقایان تابع عقل و منطق. بسیار دیده شده است که خانمها از نظر هوشی بالاتر از مردان هستند ولی نقطه ضعف آنها احساسات شدید آنان است. مردان همیشه عملیتر فکر میکنند و بهتر قضاوت میکنند و سازمان دهنده بهتری هستند و بهتر از زنان هدایت و رهبری میکنند و برتری روحی مردان بر زنان چیزی است که خداوند، طراح آن بوده است و هر چقدر خانمها بخواهند با این واقعیت مبارزه کنند، بیفایده است. خانمها به خاطر اینکه حساسترند باید قبول کنند که به نظارت آقایان در زندگی نیاز دارند. کارهایی که به تفکر مدام و تصمیمگیریهای دقیق نیاز دارد، زن را خسته و ناتوان میکند. بزرگترین هدف خانمها در زندگی، تامین شدن است و وقتی به این هدف رسیدند، دست از فعالیت میکشند(نظام حقوق زن در اسلام، صفحه ۱۸۵ به نقل از مجله زن روز شماره ۱۰۱). ۳-۳- ضوابط اشتغال زنان روح انسانی، تواناییها و استعدادهایی دارد که بر اساس آنها میتواند با خود، خدا و جهان پیرامونش، اعم از غیب و شهود، تعامل کند.کشف حقایق گوناگونی که همه هستی را پر کرده، از شناخت عالی ترین مراتب هستی، یعنی وجود خداوند، تا مراتب پایینتر، شناخت باطن وجود خود و دریافت روابط مختلف علّی و معلولی بین موجودات پیرامونیاش، همه و همه از روح آدمی سرچشمه میگیرند. اگر ما زن را دارای هویت انسانی میدیدیم، پس باید در عقل کشفی ـ که با شناخت هستی ارتباط تنگاتنگ دارد، به ویژه آن مقدار که به سعادت و راهیابی او مرتبط است ـ هیچ گونه ضعفی نداشته باشد. مدرکات عقل نظری، دایرهای گسترده تر ازآنچه گفتیم دارد و علومی نظیر ریاضیات را نیز شامل میشود. عدم ممارست زنان با علومی از این دست، رشد کمّی محدودتر زنان در این علوم، به دلیل ویژگیهای تکوینی زنان است که در محور دوم به آن میپردازیم؛ ولی جالب این است که همین ویژگیها زنان را در بخشی از مدرکات عقل نظری و عملی، که به هدایت انسانی مرتبط میشود، موفق میسازد بنابراین اگر چنان است که وساوس شیطانی حیطه نظر و اعتقاد آدمی را نیز در مینورد و تسویلات شیطان، عالی ترین حقیقت عالم را غیرحقیقی مینمایاند و این وسوسهها در زن و مرد، یک سان اثر میگذارد، پس راه رهایی از این تسویلات و شناخت مبدأ هستی نیز باید مشترک باشد. در سوره تحریم، آیاتی هست که به روشنی به استقلال نظری و توحیدی زن اشاره و بیان میدارند که علی رغم همه زمینهها و شرایط پیرامونیاش به عنوان عوامل خارجی و تربیت کننده، میتواند براساس شناخت و اختیار خودش راه سعادت یا شقاوت را برگزیند. ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوح وَ امْرَأَتَ لُوط…وَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ(تحریم، ۱۰ و ۱۱). همسر فرعون با وجود همه عوامل بیرونی و حتی انگیزههای احساسی برای فریفتهشدن و کفر، راه هدایت و خدایابی را پیش میگیرد و به تحقق و عینیت موجودی اعتقاد دارد به نام خداوند. بدیهی است که اگر امکان این دریافت جهان بینانه برای زن وجود نداشت و در نهاد او این واقعیت مکنون نبود، هیچگاه امکان دستیابی به این حقیقت پیدا نمیشد، حتی اگر زمینهها و عوامل بیرونی هم مساعد بوده باشد. اگر در نهاد زن، این امکان وجود نداشت، عالی ترین مظاهر روح، که شناخت و باور به وجود اعلی مراتب هستی، یعنی خداوند فراهم نمیگشت؛ همان طور که پشت پا زدن به این حقیقت نیز با وجود همه عوامل مساعد بیرونی، از ظرفیت مشترک بین زن و مرد در انتخاب و اختیار پرده برمیدارد. قطعاً یکی از مظاهر روح، قدرت ادراک حقایق است. هرچه ظرفیت موجودی بیش تر باشد و حقیقت نفس او از توانایی بیش تری برای ادراک برخوردار باشد، میتواند از علم فراوانتری نیز برخوردار گردد. ظرفیت علمی حضرت آدم(ع) که دارای نفس و حقیقتی مشترک با حضرت حوا است، آن چنان متسع است که معلم ملائکه میشود. وقتی سخن از ادراک و ظرفیت علمی است، تفاوتی نمیکند که این ظرفیت، برای دریافت بدیهیات و نظریات(علوم حصولی) باشد یا ادراک معلومات حضوری وشهودی. روشن است که اگر چشم شهود آدمی باز شود، این ادراک، قرب میآورد. در رسیدن به این مرحله نیز که زمینههای فوقالعاده انسان کامل را میطلبد، باز هم بین زن و مرد انسان کامل تفاوتی نیست. ظرف ادراک حضرت صدیقه طاهره(س) همان مقدار از حقایق پر است که ظرف ادراک حضرت امیر(ع). در مراتب پایینتر نیز موارد بسیاری از منابع دینی، سخن از تشویق به دانایی و آگاهی و بلکه لزوم آن، به عنوان یک تکلیف الهی برای مردان و زنان است: «طلب العلم فریضه علی کل مسلم»( وسائل الشیعه، ج ۱۸، ابواب صفات القاضی، باب ۴، احادیث ۱۶ ـ ۲۸، صص۱۳ ـ ۱۵). روش و سیره پیغمبر خدا(ص) نیزچه درباره زنان و چه درباره مردان، مبنی بر ارتقای علمی آنان بوده است؛ چنان چه درباره یکی از زنان پیامبر، به نام حفصه نقل شده است به دلیل آنکه این زن، پیش از ازدواج، تحت تعلیم خواندن و نوشتن بود، حضرت به استاد وی که زن بود، سفارش کردند که کارخود را ادامه بده و نوشتن را نیز به وی بیاموز. از دیگر مظاهر روح، وجود احساسات انسانی است که خود، زمینه گرایشهای عملی و انتخابهای رفتاری درست را فراهم میآورند. از این رو، هم در این بحث و هم در بحث بعد در خور توجه هستند.روشن است که آدمی دو کانون برای معرفت و کمال دارد که هریک به سهم خود، میتواند او را در راه هدایت نگه دارند. کانون اول عقل و دومی دل است. دل مأوای احساسات متعالی انسانی است که میتواند در صورت عدم پاسخدهی عقل و یا درحالتی که پاسخهای او غیرجذاب باشد، به کمک دستگاه ادراک بیاید. و زن و مرد، هردو در شناختهای احساسی مشترک، از احساسات انسانی به طور یک سان برخوردارند.قرآن کریم انسان عاقل را برای راه یابی، بین یکی از این دو راه مخیر میداند: ان فی ذلک لذکری لمن کان له قلب او القی السمع(ق، ۳۷). انسان اگر بخواهد از قرآن بهره ببرد، یا باید دارای قلب(به معنای عقل) بوده و ازگوهر ادراک عقلانی برخوردار باشد و خود دارای قدرت تجزیه و تحلیل باشد و یا گوش شنوا داشته باشد و دل پند پذیر. این دل دلی است که دارای احساسات انسانی باشد. ملاحظه میشود که در این امر نیز بین زن و مرد، در بیان قرآن تفاوتی نیست. مؤلفههای اصلی ادراکات عقل عملی، یکی دارا بودن قدرت اراده و اختیار است که از مختصات نوع انسانی میباشد و دیگری وجود احساسات انسانی است که بر اساس شناخت و درک فطری، خود از محسنات و مقبحات اخلاقی و منشأ پیدایش رفتارهای نیک و بد میگردد. این احساسات به اضافه دایره گسترده اختیار آدمی، گوهری است که از انسان شخصیتی اخلاقی میسازد. به علت اشتراک این دو ویژگی در زن و مرد، قرآن در مدرکات عقل عملی و توان به آنجام رساندن آنها تفاوتی بین زن و مرد قائل نشده است: إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَّهَ کَثیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظیماً(احزاب، ۱۳۵). روشن است که وقتی عقل عملی و مدرکات آن، انسان را در سیر عبادت و عبودیت میاندازد: العقلما عبد به الرحمن و اکتسِب به الجنان(اصول کافی، ج ۱ و ج ۳، ص ۱۱). و عبودیت گوهری فراروی آدمی، چه زن و چه مرد است: ماخلقت الجن و الانس الاّ لیعبدون(ذاریات، ۵۶). پس هیچ دلیلی برای دریغ آن از زن وجود ندارد، مگر آنکه صورت مسأله انسانیت را از کتاب هستی زن پاک کرده و از صدق اسم جلوگیری کنیم. وقتی که زن و مرد، دارای هویت انسانی و مظاهر مشترک آن هستند، طبعاً باید از حقوق و تکالیف مشترکی نیز برخوردار باشند، که برخی از آنها عبارتند از: حق حیات، حق انتخاب، آزادیهای اساسی، حق برخورداری از عدالت اجتماعی، حق تعلم رسالههای عملیه، به وضوح دانستن مطالبی را که آگاهی از آنها لازم است، تکلیف هر یک از مردان و زنان میدانند(مسأله ۱۱ باب تقلید) و تکلیف امر به معروف و نهی از منکر و تکلیف دفاع ازکیان فردی. ازدواج حقی و حکمی مشترک بین زن و مرد است. نیاز تکوینی آرامشجویی ونیز کشش غریزه جنسی، در هر مردی، او را به سوی زنی میکشاند؛ همانگونه که این نیاز، به اضافه خواستههای روحی، مانند پناهگاه طلبی و حمایت خواهی، زن را به سوی مردی معین سوق میدهد. هدف هر دو هم در این امر، ابقای نسل است؛ زیرا هر آدمی حس خلود و میل به جاودانگی خود را از راه بقأ در حیات فرزند، راضی نگه میدارد. ازاین رو توالد و فرزند داری، مهم ترین هدف ازدواج است و ازدواج برای تأمین این واقعیتهای تکوینی، به طور مساوی تشریع شده است.( تفسیر المیزان، ج ۱ و ۲، ص ۲۷۷). بنابراین در خصوص اشتغال نیز بر اساس مطالب ذکر شده تفاوتی در زن و مرد نیست لذا بررسی ضوابط شرعی در خصوص اشتغال زنان ضروری به نظر میرسد. در درون اجتماع، زن موجودی ظریف، حساس و پر عاطفه تلقی میشود. کانون گرم اجتماع زمانی میتواند استمرار داشته باشد که برای شایستگیها و توانمندیهای فردی زنان ارزش و اهمیت قائل باشد، معمولاً نگاه آحاد جامعه به زنان نگاهی مثبت گرایانه و واقع بینانه نیست. نگاه ارزشی زمانی تحقق مییابد که به ارزشهای فرهنگی و واقعی زنان در جامعه توجه همه جانبه داشته باشیم. اگر جامعه میخواهد از بحران فساد و فحشا و تبعیضهای روحی و فکری نجات یابد اگر افراد به دنبال سلامت و بهداشت روحی و روانی هستند، بایستی به جایگاه زن در اجتماع ارج نهند. اگر به دنبال توفیقات جامعه بشری هستیم بایستی زن را در آیینه سعادتمندیها ببینیم. اگر تعمقی به تاریخ زنان موفق داشته باشیم متوجه میشویم که آنان زیر چتر پاکدامنیها و حفاظتها قرار گرفته بودند. زن مسلمان وقتی میخواهد مسئولیت اجتماعی به عهده بگیرد باید تقوا و پاکدامنی و حفظ ارزشهای الهی اسلام را رعایت کند، لذا اسلام زن را از حقوق و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی و… محروم نکرده بلکه برای این فعالیتها مقرراتی وضع نموده است که با حفظ آن قوانین، تلاش زن ثمر بخش و سازنده خواهد بود. ۳-۳-۱- آداب مشارکت اجتماعی زنان مشارکت اجتماعی زنان از دیدگاه اسلام آدابی دارد و تجویز و ترغیب به حضور اجتماعی زنان با رعایت این آداب است. برخی از این آداب، مشترک میان مردان و زنان است که هر دو باید رعایت کنند و برخی دیگر به زنان اختصاص دارد.( جمعی از دانشمندان ، حقوق و مسئولیت های زن در نظام اسلامی ، ج۲ ، ص۱۶۰ص و۱۶۱) الف) آداب مشترک : ۱- غض بصر: قرآن کریم زنان و مردان مؤمن را به غض بصر فرمان میدهد« به مردان با ایمان بگو دیدگان خود را فرو بندند و پاکدامنی ورزند… که این برای آنان پاکیزه تر است… زیرا خدا به آنچه میکنند آگاه است. و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را فرو بندند و پاکدامنی ورزند…( نور، آیات ۳۰ و ۳۱) غض بصر به معنای بستن دیدگان نیست، بلکه خودداری از نگاه فتنه انگیز است.در حدیثی میخوانیم: تمام چشمها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از گناه بسته شود و چشمی که در راه خدا بیدار بماند.( محسن قرائتی، تفسیرنور ، ج۸ ، ص۱۷۳) حضرت علی (ع) فرمود:« العین مصائد الشیطان » چشم، قلاب شیطان است.( همان ، ص ۱۷۳) ۲- پرهیز از،دست دادن زنان و مردان نامحرم به همدیگر و قال رسول الله (ص): « مَن صافح امرأهی تحرم علیه فقد باء بسخط من الله »( محمد باقرمجلسی ، بحارالانوار ،۱۳۷۴ش ، ج ۷۶، ص ۱۰۱) پیامبر اکرم (ص) فرمود: کسی که با زن نامحرم مصافحه کند ( دست بدهد ) پس به تحقیق به غضب خداوند گرفتار شده است. شهید مطهری به نقل از سید محمد کاظم یزدی در عروه الوثقی مینویسد: « لا یَجوزُ مُصافَحَهُ الْاَجنَبِیَه نَعَمْ لا بَأسَ بِها مِنْ وَراءِ الثَّوب » دست دادن با زن بیگانه جایز نیست ولی اگر جامهای حائل باشد مانعی ندارد البته استاد آن را مشروط کرده اند به اینکه تلذذ و ربیه در کار نباشد. از امام صادق (ع) در مورد دست دادن مرد با زن سؤال شد. حضرت فرمود: با زنان نامحرم نمی توان دست داد مگر آنکه بر روی دست پوششی باشد و البته نباید کف دست را فشرد.( طبرسی ، مستدرک الوسائل ، ۱۴۰۸ق، ج۲۰ ، ص ۲۰۸) همچنین پیامبر(ص) در خطبهی دیگری فرموده : « مَن صافحَ أَمْرَأهً حراماً جاء یومَ الْقِیامَهَ مغلولاً ثُمَّ یُؤمَرْبه الی النُار » (مجلسی ، بحارالانوار ، ۱۳۷۴ش، ج۷۶، ص۳۶۳). هر کس با زن نامحرمی دست بدهد، روز قیامت در حالی که سرافکنده است میآید و به او امر میشود که به جهنم برود. ۳- اجتناب از خلوت :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۱-۱-۴- بند چهارم) تعیین نوع زراعت در عقد مزارعه باید نوع زرع معین باشد، مثلاً گندم، برنج و … همچنین اگر طرفین نوع زرع را معین نکنند در صورتی که عدم تعیین، انصراف به نوع معمول و متعارفی از زراعت داشته باشد، عقد صحیح وگرنه باطل است ( موسوی خمینی، بی تا). زیرا در صورت عدم تعیین زرع ممکن است هر یک از طرفین نوعی از زراعت را در نظر داشته باشند که دیگری آن رادر نظر ندارد و در این صورت، مفهوم عقد (که تفاهم طرفین برامری واحد است) دچار خلل می شود. در موردی که مزارعه برای مطلق زراعت باشد و اختصاص به نوع ویژهای نداشته باشد، کافی است که زمین در دید عرف قابل کشت و زرع را دارا باشد؛ در این صورت با توجه به نص صریح قانون در ماده ۵۲۴ ق.م، عامل در انتخاب نوع زراعت مختار خواهد بود؛ لیکن او نمیتواند زرعی را انتخاب کند که زمین استعداد آن را ندارد و بدین بهانه مدعی بطلان مزارعه شود. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مسئلهای که برخی از حقوقدانان مطرح میکنند، این که آیا عامل تنها باید به زرع مورد توافق در عقد بپردازد یا حق دارد زراعتی غیر از آنچه که در قرارداد مشخص شده است انجام دهد به این عنوان که ضرر کمتری برای زمین مورد زراعت داشته باشد؟ برخی از نویسندگان حقوق مدنی، به ماده ۴۹۱ ق.م در بحث اجاره استناد میکنند. در این ماده قانونی اینچنین آمده است: «اگر منفعتی که در اجاره تعیین شده است به خصوصیت آن منظور نبوده است، مستأجر میتواند استفاده منفعتی کند که از حیث ضرر مساوی یا کمتر از منفعت معینه باشد». و به عامل اختیار دادهاند که زرع دیگری را انتخاب کند؛ مشروط بر اینکه ضرر کمتری برای زمین داشته باشد (امامی، ۱۳۶۲). این نظر توسط برخی دیگر از اساتید حقوق مورد نقد واقع شده است، با این استدلال که، نه تنها در اجاره تعیین نوع منفعت همیشه ظهور در تعیین مقدار آن ندارد و تابع اوضاع و احوال است، قیاس اجاره و مزارعه در اینباره درست نیست. در اجاره میزان اجرت به طور قاطع معین است و مستأجر در هر حال باید آن را بپردازد، پس اگر مستأجر منفعتی را استیفاء کند که برای عین ضرر کمتر داشته باشد یا آن را معطل گذارد به سود مالک است و در تعبیر اراده او میتوان گفت که به این اقدام راضی بوده است؛ ولی در مزارعه که عوض منفعت زمین حصه مشاع از محصول آن است، مالک به طور معمول در تعیین زرع، به عنوان عامل ایجاد سود نظر دارد و چه بسا ترجیح میدهد زراعتی انجام شود که برای زمین ضرر بیشتر دارد؛ ولی سود بیشتر به او میرساند. به همین جهت نیز عامل حق ندارد زمین را معطل گذارد و مالک میتواند از او اجرتالمثل منافع تفویت شده را بخواهد (کاتوزیان، ۱۳۹۱). ۲-۱-۱-۵- بند پنجم) مختص بودن عقد مزارعه به زراعت در دیدگاه عرف، معنی زراعت و کشت کردن خیلی واضح و مشخص است؛ لیکن به دلیل نزدیکی عقد مزارعه با مساقات و مغارسه در برخی از احکام شاید در نگاه اول این قراردادها با هم یکی انگاشته گردد. گاه اختلاف میشود که کاشتن و رویاندن نباتات نیز «زراعت» محسوب میگردد یا درختکاری و باغداری میباشد که این اختلاف عرفی به رویه قضایی نیز سرایت میکند. در ق.م سال ۱۳۳۹ ، محاکم گاه محل پروراندن گل را در زمره محلهای مزروعی میدانستند. با وجود این در کتابهای لغت و نوشته های حقوقی معنی زراعت را به وضوح خود واگذاشتهاند و به تعیین معیار تمیز آن از سایر مفاهیم مشابه نپرداختهاند. به نظر میرسد که زراعت به قسمی از کاشتن گفته میشود که با بذر یا حبه یا دانه انجام میپذیرد، مانند کشت گندم و جو و برنج وحبوبات (کاتوزیان، ۱۳۹۱). ۲-۱-۲- گفتار دوم: تفاوتها و تشابهات عقد مزارعه با عقود معین دیگر در احکام ۲-۱-۲-۱- بند اول) مقایسه با مساقات مزارعه و مساقات دو عقدی میباشند شبیه به هم که برای تنظیم روابط مالک زمین و زارع (مزارعه) و مالک درخت و عامل یا باغبان (مساقات) از دیرباز مورد استفاده قرار گرفته است. در مزارعه و مساقات شرط است که حاصل زمین و ثمره درخت تقسیم شود و حصه هر کدام از مالک و عامل حصه مشاعی از این بازده باشد (کاتوزیان، ۱۳۹۱). از نظر احکام نیز جز در بعض موارد استثنایی مزارعه و مساقات تابع قواعد مشترکی هستند که از اصول مربوط به اجاره الهام میگیرد. در مساقات نیز مانند اجاره و مزارعه، مدت باید معین باشد؛ وگرنه باعث مجهول ماندن موضوع و ایجاد غرور؛ در نتیجه، بطلان عقد میشود. عقد مساقات نیز مانند عقد مزارعه عقدی است لازم و منحل نمیشود جز به اقاله یا فسخ یا به علت قانونی موجه. بنابراین در صورت فوت هر کدام از مالک و عامل، ورثه قائممقام مورث خود خواهد بود؛ مگر اینکه قید به مباشرت عامل شده باشد که در این صورت به فوت او عقد باطل میگردد. هر دو عقد از جمله عقود معاوضی میباشند و در هر دو عقد، منافع مالی با ثمره خارجی آن مبادله میشود و هر دو گذشته از معاوضه منافع به محصول، خدمات عامل نیز با حصه مشاعی از ثمره مبادله میگردد (کاتوزیان، ۱۳۹۱). قانون مدنی در تعریف مساقات که شباهت فراوان به مزارعه دارد، آن را «معامله» نامیده است. در ماده ۵۴۳ مقرر میدارد که «مساقات معامله ای است … ». در هر دو عقد دلیلی که سبب ایجاد انگیزه جهت تحرک مضاعف در عامل میشود این است که عامل با سعی و تلاش خود میتواند محصول و ثمره بیشتری به دست آورد و در نتیجه صاحب سود بیشتری گردد. نوعی شرکت در جوهر این دو عقد آشکارا به چشم میخورد. یکی از شریکان، زمین یا درخت را به عنوان آورده خود در میان میگذارد و دیگری بذر، کود، آب و خدمت را به شرکت مینهد و حاصل این تعاون بین شریکان تقسیم میشود. البته نباید چنین پنداشت که مزارعه و مساقات شرکت است و در برابر آن عقد اصالت ندارد، زیرا شرکت در اصطلاح قانون مدنی همیشه با اشاعه در مالکیت و به نظر بسیاری از نویسندگان مزج اموال همراه است؛ در حالی که در مزارعه و مساقات، طرفین قصد ایجاد اشاعه در عوامل زرع را ندارند و در اثر عقد، «مبادله عوامل» و «شرکت در محصول» با هم انجام میشود. بنابراین باید پذیرفت که مزارعه و مساقات آمیزهای است از شرکت و اجاره که با احکام خاص خود اصالت یافته و برای رفع نیازهای اقتصادی جامعه به صورت عقد معین و با نام و هویت خاص در کنار سایر عقود قرار گرفته است (کاتوزیان، ۱۳۹۱). تفاوت مزارعه با مساقات در این است که در مزارعه، منافع زمین مورد معامله قرار میگیرد و در مساقات، منافع درخت و بوتههای ثابت در زمین، مورد معامله واقع میگردد. در مزارعه، زمین برای زراعت در اختیار عامل گذاشته میشود؛ ولی در مساقات؛ درختان مثمر جهت مراقبت و آبیاری و برداشت ثمره به عامل داده میشود. قانون مدنی نخواسته است مواد مربوط به مزارعه را در مبحث مساقات تکرار نماید، به همین دلیل در ماده ۵۴۵ ق.م مقرر میدارد: «مقررات راجع به مزارعه که در مبحث قبل ذکر شده است در مورد عقد مساقات نیز مدعی خواهد بود؛ مگر اینکه عامل نمیتواند بدون اجازه مالک معامله را به دیگری واگذار یا با دیگری مشارکت نماید». از این ماده قانونی دو نکته متوجه میشویم: اول اینکه عامل در مساقات نمیتواند بدون اجازه مالک، معامله را به دیگری واگذار کند. در بحث مزارعه نیز میبینیم که در ماده ۵۴۱ ق.م انتقال معامله را منوط به رضای مزارع دانسته است، پس در این مورد نه تنها این دو عقد تفاوت ندارند؛ بلکه تشابه نیز دارند. دومین نکته این است که عامل در مساقات نمیتواند با ثالث بدون اجازه مالک شراکت کند، علت استثناء آن است که درختان مواظبت و نگهداری مخصوص را میطلبد. در این مورد، این دو عقد تفاوت دارند، زیرا در مزارعه عامل میتواند بدون رضایت مالک با دیگری شریک شود. ۲-۱-۲-۲- بند دوم) مقایسه با اجاره قواعد حاکم بر مزارعه با اجاره شباهت زیاد دارد و در هر جا که قانون حکمی نداشته باشد، میتوان از قواعد اجاره برای حل مشکل الهام گرفت؛ منتها باید به این نکته توجه داشت که در مزارعه برخلاف اجاره ایجاد شرکت در محصول نیز موردنظر است و همین امر در آثار و احکام عقد اثر میگذارد (کاتوزیان، ۱۳۹۱). شاید در نگاه اول چنین به نظر آید که عقد مزارعه نوعی اجاره است یا به این عقد خیلی نزدیک است، زیرا از یکسو مالک زمین بخشی از منافع آن را به عامل تملیک میکند و از سوی دیگر عامل نیز منافع کار خود را به مالک میدهد و اختلاط این دو تملیک، باعث آمیزهای از اجاره اشخاص و اشیا در عقد مزارعه شده است. برخى از فقها از این مقدار شباهت هم فراتر رفته و معتقدند هیچ فرقى بین اجاره و مزارعه وجود ندارد؛ مگر اینکه این دو فقط در لفظ متفاوت مىباشند. بنابراین با صرفنظر از اختلاف لفظى، مىتوان گفت هر مقدار جهالتى که موجب بطلان اجاره مىشود، لزوماً بطلان مزارعه را هم در پى خواهد داشت؛ چرا که معنى این دو عقد در واقع یکى است (حلى، ۱۴۱۲). همچنین ابوحنفیه و شافعی نیز مزارعه را مصداق اجاره دانستهاند، طبری در کتاب اختلاف الفقهاء میگوید: علت اینکه ابوحنفیه و طرفداران نظریه او، مزارعه را مکروه شمردهاند، این است که اجماعاً در اجاره باید اجرت معلوم باشد و در مزارعه، اجرت زارع، مجهول است، پس مزارعه، اجاره مجهوله است؛ اما با دیدن عناصر اجاره و عناصر عقد مزارعه و مقایسه آن دو مسلّم می شود که ابداً مزارعه از اقسام اجاره نیست. فقه امامیه در این مورد اصابت نظر دارد و قانون مدنی ایران هم از نظر فقه امامیه پیروی میکند (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸). صاحب مستمسکالعروه در رد نظریه شباهت مزارعه به اجاره مىگوید: در شباهت مزارعه به اجاره که برخى فقها به آن استناد کردهاند نیز دلیل خاصی وجود ندارد، خود این فقها نیز به دلیلى که حاکى از شباهت یا الحاق باشد ارجاع ندادهاند. صرف اشتراک دو عقد در برخى احکام، منتج به این نمىگردد که در تمام شرایط از یک حکم پیروى نمایند؛ کما اینکه مزارعه از این جهت که سهام در آن باید به نحو مشاع باشد به مضاربه شبیه است. علاوه بر این، مزارعه حقیقتى غیر از اجاره دارد، چون در اجاره نمىتوان سهمى از محصول را به عنوان اجرت تعیین کرد؛ در حالى که در مزارعه شرط است که اجرت سهم مشاعى از محصول باشد و اگر مال معیّنى به عنوان اجرت تعیین گردد، قرارداد منعقده مزارعه نخواهد بود. بنابراین صرف لازم بودن را نمىتوان دلیل بر همانندى مزارعه با اجاره دانست. حتی اگر طرفین فىالجمله هم مدت را تعیین کردند؛ به نحوى که منجر به غرر نگردد، مزارعه صحیح خواهد بود (طباطبائى حکیم، ۱۴۱۶). برخی از حقوقدانان تفاوت مزارعه و اجاره را بدین نحو توجیه میکنند که مزارعه یکی از عقود مخاطره است، زیرا طرفین عقد مزارعه در زمان عقد، میدانند که ممکن است محصول به کل یا بعض دچار آفات گردد و دچار ضرر کلی یا جزئی گردند؛ معذالک به استقبال خطر میروند. این خطر، غرر ذاتی است، پس کلیه کسانی که مزارعه را قسمتی از اجاره دانستهاند (مانند ابوحنفیه) اشتباه کردهاند، زیرا اجاره از عقود مخاطره نیست، عاقدین در عقد اجاره به استقبال خطر نمیروند. ندانستن ماهیت عقد مزارعه و تمیز ندادن آن از عقود غیر مخاطره، مایه این اشتباه شده است (جعفری لنگرودی ، ۱۳۷۸). به بیان سادهتر، دو تفاوت عمده اجاره با مزارعه بدین صورت میباشد که اولا: مزارعه از عقود مخاطره است؛ ولی اجاره زمین برای زراعت از عقود مخاطره نیست، زیرا مالالاجاره موصوف در ذمّه است و سوخت و سوز ندارد و قابل وصول است و ثانیا: مزارعه از مقوله مشارکات است؛ ولی اجاره زمین از مقوله مشارکات نیست (جعفری لنگرودی، ۱۳۷۸). ۲-۱-۲-۳- بند سوم) مقایسه با مضاربه ماده ۵۴۶ ق.م در تعریف مضاربه میگوید: «مضاربه عقدی است که به موجب آن احد متعاملین سرمایه میدهد با قید اینکه طرف دیگر با آن تجارت کرده و در سود آن شریک باشند، صاحب سرمایه مالک و عامل، مضارب نامیده میشود». در مضاربه، مالک سرمایه خود را در اختیار شخص دیگری که مضارب است میگذارد تا برای تجارت به نقاط مختلف دیگر سیر کند و سودی که تحصیل میکنتد برای سهمی که در عقد مقرر داشتهاند تقسیم نمایند. مضاربه شباهت زیادی به مزارعه دارد، یک طرف سرمایه میگذارد و طرف دیگر عملیاتی را انجام میدهد، در مزارعه عملیات زراعت و در مضاربه عملیات تجارت است (مدنی، ۱۳۹۱). عقد مضاربه همانند مزارعه باید شرایط اساسی عقد، مذکور در ماده ۱۹۰ ق.م را از حیث اهلیت، قصد، رضا و معین بودن مورد معامله را دارا باشد. مضاربه جزو عقود معوض میباشد به این صورتکه خدماتی که عامل ارائه میدهد، در مقابل سهم مشاعی از سود حاصل قرار میگیرد و از این بابت نیز با عقد مزارعه تشابه دارد. در پیمانی که بین مالک و مضارب بسته میشود، ممکن است نوع تجارتی که منظور طرفین است معین شود؛ ولی این کار ضرورت ندارد. ماده ۵۵۳ ق.م در همین زمینه مقرر میدارد: «در صورتی که مضاربه مطلق باشد، یعنی تجارت خاصی شرط نشده باشد، عامل میتواند هر قسم تجارتی را که صلاح بداند بنماید؛ ولی در طرز تجارت باید متعارف را رعایت کند»؛ لیکن از این بابت نیز میان عقد مضاربه و مزارعه تشابه میباشد، زیرا در عقد مزارعه نیز تعیین نوع کشت الزامی نیست؛ مشروط بر اینکه عرف محل منصرف بر قصد طرفین باشد. سودی که در نتیجه تجارت عامل با سرمایه به دست میآید از آن طرفین است و میزان سهم هر یک از عامل و مضارب باید معین شود به صورت جزء مشاعی از کل سود، مانند یک چهارم یا یک سوم باشد و این تشابه دیگر این عقد در احکام با عقد مزارعه میباشد. در بیان تفاوت این دو عقد چنین می توان گفت که: برخلاف مزارعه که لازم است مضاربه عقدی جایز به شمار میرود. در عقد مضاربه هیچ مالی به مضارب تملیک نمیشود و او حق عینی بر اموال مالک پیدا نمیکند. تنها در اثر این پیمان، تعهداتی برای طرفین به وجود میآید که در نتیجه اجرای آنها ممکن است عامل مالک مالی شود، زیرا مالی را که هنوز به وجود نیامده است، نمیتوان به دیگری تملیک کرد، پس باید گفت در عقد مضاربه وسیله تملک ربح ایجاد شده است؛ بدون اینکه تملیک مستقمیمی انجام پذیرد و مضاربه در زمره عقود عهدی است؛ اما در مباحث قبلی ذکر گردید که مزارعه عقدی است تملیکی نه عهدی. در موردی که در مضاربه شرط شود که تمام سود از آن مالک یا عامل باشد؛ ماده ۵۵۷ ق.م صراحتا تکلیف این مورد را مشخص کرده و حکم به بطلان عقد داده است این ماده قانونی درباره فرضی که تمام سود برای مالک در نظر گرفته شده باشد، مقرر میدارد: «… در این صورت، معامله مضاربه محسوب نمیشود و عامل مستحق اجرتالمثل خواهد بود؛ مگر اینکه معلوم شود که عامل عملی را تبرعاً انجام داده است». از ظاهر ماده ۵۵۷ ق.م که عامل را مستحق اجرتالمثل دانسته است، چنین برمیآید که قانونگذار قرارداد را باطل انگاشته و عامل را برطبق قاعده استیفاء سزاوار دستمزد اعلام کرده است. این ماده قانونی با بحث مشابه آن در مورد عقد مزارعه که در ماده ۵۱۹ ق.م ذکر گردیده است تفاوت دارد، زیرا در این فرض، قانونگذار عقد را باطل نمیداند. در قسمت اخیر این ماده آورده شده که: «اگر به نحو دیگر باشد احکام مزارعه جاری نخواهد شد». ۲-۲- مبحث دوم: آثار عقد مزارعه ۲-۲-۱- گفتار اول: حقوق و تکالیف عامل و مزارع ۲-۲-۱-۱- بند اول) حقوق و تکالیف عامل الف - حق فسخ عامل و صور پس از فسخ الف-۱ خیار عیب: براساس قسمت اخیر ماده ۵۲۳ ق.م، در صورتی که عامل در حین عقد آگاهی کامل از زمین مورد زرع و عملیاتی که برای آمادگی آن لازم است نداشته باشد و بعداً متوجه میشود که زمین نیاز به حفر نهر ندارد یا چاه و غیره میخواهد و باید عملیات مقدماتی قابل توجهی در جهت آمادگی زمین مبادرت ورزد. با توجه به خیار عیب حق فسخ عقد را خواهد داشت (مدنی، ۱۳۹۱). الف-۲ خیار تعذر تسلیم براساس ماده ۵۲۸ ق.م «اگر شخص ثالثی قبل از اینکه زمین مورد مزارعه تسلیم عامل شود آن را غصب کند، عامل حق فسخ پیدا میکند … ». این ماده قانونی یک استثناء دارد و این که اگر غصب بعد از تسلیم واقع شود که در این صورت عامل حق فسخ ندارد و باید به غاصب رجوع کند. الف-۳ خیار غبن براساس ماده ۵۲۶ ق.م «هریک از مالک و مزارع میتواند در صورت غبن معامله را فسخ کند». برای احراز غبن میزان واقعی ثمره و محصول زراعی که وضع احتمالی دارد ملاک و معیار نیست (مدنی، ۱۳۹۱). برای تشخیص اینکه بدانیم غبن صورت گرفته یا خیر، ابتدا بایستی ارزش آورده هر یک از مزارع و عامل مشخص گردد و اگر ملاحظه گردید که سهمی که برای او تعیین شده متناسب با ارزش آوردهاش نباشد و کمتر از مقداری است که باید با او داده شود و آن تفاوت فاحش میباشد، این حق را دارا میباشد که مزارعه را فسخ نماید. الف-۴ عدم تسلیم زمین به عامل اگر مزارع زمین مورد مزارعه را قبل از مدت تسلیم عامل ننماید و اجبار او از طریق دادگاه ممکن نباشد، عامل میتواند عقد را فسخ و خسارات ناشی از عدم انجام تعهد را از مزارع بگیرد. دادن حق فسخ به عامل بدین معنی نیست که او برای جبران ضرر خود، ناچار به استفاده از آن باشد. حق فسخ راهی است در اختیار عامل تا اگر به مصلحت دید بدینوسیله خود را از قید عقد برهاند و دفع ضرر کند با فسخ عقد نیز امکان مطالبه خسارت از بین نمیرود. اگر مالک وفای به عهد میکرد بخشی از منافع زمین در اختیار عامل قرار میگرفت و به او امکان فعالیت کشاورزی میداد. اکنون با نقض عهد این منافع از بین رفته است. درست است که او نیز میبایست در برابر منافع زمین در آن کار کند؛ ولی امکان این اقدام نیز با تفریط مالک از بین رفته و بسان موردی است که اجیری در اختیار کارفرما قرار گیرد و او از منافع کار اجیر استفاده نکند؛ وانگهی قطعنظر از مفاد قاعده لاضرر، مالک با نقض عهد سبب ورود خسارت به عامل شده است و باید آن را جبران کند (کاتوزیان، ۱۳۹۱). الف -۵ - فسخ عقد توسط عامل و سه حالت آن حالت اول- فسخ مزارع پیش از کشت در این مرحله، هرگاه کاری در زمین انجام نشده باشد، اجرای قواعد آسان است، زیرا پس از انحلال عقد، زمین به مزارع بازگردانده میشود و از عوامل زرع نیز آنچه برای اجرای قرارداد اختصاص داده شده است به مالک آن بازمیگردد. قانون مدنی حکم روشنی در این باره ندارد، جز اینکه در ماده ۵۳۸ ق.م گفته شده است که «هرگاه مزارعه پیش از ظهور ثمره فسخ شود، حاصل از آن مالک بذر است و طرف دیگر مستحق اجرتالمثل خواهد بود». برخی از نویسندگان نیز تأیید کردهاند که در این مرحله، مزارع باید اجرتالمثل کار عامل را به او بپردازد (کاتوزیان، ۱۳۹۱). حالت دوم- فسخ مزارعه بعد از کشت و قبل از ظهور ثمره
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سیبولد و سالمون[۳۰] معتقد هستند اعتیاد به کار با پرکار بودن متفاوت میباشد بهطوریکه افراد پرکار، کار را بهعنوان چیزی که واجب است انجام داده و گاه آن را یک وظیفه ارضاکننده تلقی میکنند اما افراد معتاد به کار، محل کار و کار خود را بهعنوان جای امنی در نظر میگیرند که میتوانند در حین انجام آن از تعهدات ناخواسته خارج از کار و احساسات ناشی از آن دور شوند در واقع افراد پرکار میدانند چگونه و در چه محدوده زمانی کار خود را انجام دهند تا بتوانند بهطور مناسب در کنار خانواده و جمع دوستان حضور یابند درحالیکه کار برای افراد معتاد به کار بالاترین اهمیت را در فهرست امور زندگیشان دارد و به خاطر کار و الزامات کار نمیتوانند زمان کافی را به خانواده و دوستان اختصاص دهند. ازنظر فیزیولوژیکی نیز معتادان به کار در مواجهه با ضرورتها و موقعیتهای سخت شغلی، ترشح اعتیادآور آدرنالین را تجربه میکنند درصورتیکه افراد کوشا و پرکار چنین حالتی ندارند. همچنین افراد کوشا و پرکارمیتوانند اشتیاق و ذوق خود به کار را از بین ببرند ولی افراد معتاد به کار نمیتوانند دست از کار بکشند بهطوریکه حتی اگر در حال بازی گلف هم باشند یا به دیدن نمایش مدرسه فرزند خود رفته باشند، باز هم فکرشان مشغول کار است. ذهن این افراد مدام درگیر مسائل و مشکلات کاری میباشد. (سیبولد و سالمون ۱۹۹۴،۱۰-۴) (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
هرچند که اکثراً موارد اعتیاد به کار در یک شغل به دنبال درآمد اتفاق میافتد اما این حالت ممکن است برای کسانی که بهطور افراطی به ورزش، موسیقی، هنر و مانند آن میپردازند نیز صادق باشد این اصطلاح در بیشتر مواقع بهاشتباه در مورد ویژگی شخصیتی افراد پرانرژی و پرکار نیز بهکاربرده میشود که آنان نهتنها رابطه خوب با همکارانشان داشته بلکه از لذت بردن از فعالیتهای فاقد سود مالی، استراحت کافی و حضور مناسب در خانواده و جامعه بهره برده و زمان زیادی را هم برای کار در نظر میگیرند. این افراد، اشخاصی نرمال میباشند که تنها تفاوتشان با دیگر افراد جامعه، برنامهریزی صحیح در امور زندگی شخصی و شغلیشان است اما فرد مبتلابه اعتیاد به کار، به شکلی رفتار می کند که تلاش وی برای خود، خانواده و زندگی اجتماع خارج از کار وی، زیانآور است. (قلی پور و همکاران، ۱۳۸۷) اوتس (وی اولین بار واژه اعتیاد به کار را به کاربرد) اعتقاد دارد افراد معتاد به کار افرادی میباشند که نیاز به کار در آنها بهقدری زیاد و افراطی است که ممکن است این حد کار کردن خطری جدی برای سلامتی، شادی فردی، روابط درون فردی و وظایف و نقشهای اجتماعی آنان به وجود آورد؛ چراکه تعهد غیرمعقول و غیرمنطقی به کار بیش از حد داشته و زمان بسیار زیادی را بهطور دلخواه و تمایل درونی به فعالیتهای کاری خود اختصاص میدهند.(سنایر و زهر ۲۰۰۰، چرینگتون ۱۹۸۰) همچنین با توجه به نظریات اسپنس و رابینز (۱۹۹۲) در مورد نوع شناسی اعتیاد به کار بر اساس میزان و درجه بعدهای زیر مشخص گردیدند: ۱) عجین شدن با کار؛ ۲ ) تمایل درونی در کار؛ ۳) لذت از کار. وی اعتقاد دارد در افراد معتاد به کار، درجه عجین شدن با کار بالا بوده و تمایل و کشش بسیار زیادی به کاردارند اما از کار لذت زیادی نمیبرند و در مقابل، افراد مشتاقان به کار با کار عجین میشوند ولی از کارشان لذت برده و کشش افراطی به کار ندارند. در زیر سه الگوی اعتیاد به کار دیگر نیز شناسایی گردیده است که عبارتاند از:
-
- کشش افراطی (وسواس گونه)
-
- کمالگرایی
-
- توفیق طلب (موفقیت طلب)
در این سه الگو معتادان به کار وسواسی هستند و اضطراب و استرس زیادی در کار دارند، کارشان موجب مشکلات جسمی و روانی برای آنان میشود، رضایت پایینی از زندگی و شغلشان داشته و عملکرد شغلی آنها پایین میباشد. معتادان به کار بسیار کمالگرا بوده و روابط میان فردی خصمانه و غیر اثربخشی پیدا میکنند، غیبت و ترک خدمت داوطلبانه زیادی در آنان دیده میشود لذا میتوان نتیجه گرفت که افراد معتاد به کار توفیق طلب: رضایت از زندگی، رضایت شغلی، سلامت جسمی و روانی، عملکرد شغلی و استرس و ترک خدمت داوطلبانه پایین ولی رفتارهای شهروندی سازمانی بالایی دارند.(اسکات[۳۱] و همکاران ۱۹۹۷،۳۱۴-۲۸۷) بهطورکلی اعتیاد به کار میتواند اثرات مختلف و متفاوتی بر سلامت جسمی و روا ن شناختی افراد، خانواده آنها و همکارانشان داشته باشد. متداولترین پیامدهای اعتیاد به کار باعث ایجاد سطوح بالایی از استرس شغلی و تعارض کار_ خانواده است؛ در واقع میتوان موارد زیر را از عارضههای اعتیاد به کار عنوان نمود: افزایش نشانههای تهدیدکننده سلامتی جسمی و روا ن شناختی، تحلیل رفتگی شغلی، ایجاد مشکلات و مسائل در تیمی کارکردن، کنارکشیدن و دوری از تعاملات و روابط خانوادگی، مشکلات در برقراری ارتباط با دیگران، رضایت کم از زندگی، فقدان لذت بردن از اوقات فراغت همچنین پیوتروسکی و ونداویچ عنوان میدارند که سازمانها نیز از طریق ایجاد شرایطی مانند اعطای پاداش به رفتارهای اعتیاد به کار، بهطور غیرمستقیم در شکلگیری آنها دخالت دارند.آنها پیشنهادات زیر را برای کاهش میزان و اثرات اعتیاد به کار ارائه میدهند: مشخص نمودن کارکنانی که نشانههایی از اعتیاد به کار در آنها دیده میشود؛ ارزیابی میزان اعتیاد به کار درون سازمانها پاسخ به این پرسش که آیا اعتیاد به کار یکی از مشکلات و مسائل سازمان است یا نه؟ ایجاد مجدد اولویتهای کاری، برنامههای شغلی جایگزین، اطمینان از اینکه افراد، کار را در زمان مشخصشده ترک کنند؛ ایجاد برنامههای آموزشی؛ ایجاد فرهنگسازمانی با ارزشهایی که تأکید بر اهمیت توازن کار – خانواده دارد.(پیوتروسکی و ودانویچ[۳۲] ۲۰۰۸، ۳۰۴) همچنین ایوان[۳۳] این تفاوت را اینگونه مطرح می کند: جدول (۲-۱) بررسی تفاوتهای افراد معتاد به کار و افراد پرکار، ایوان ۲۰۰۰
ردیف |
افراد پرکار |
افراد معتاد به کار |
۱ |
به کار بهمنزله چیزی که واجب است انجام دهند نگاه کرده و گاهی هم آن را مانند یک وظیفه ارضاکننده میدانند. |
به کار خود مثل یکجای امن نگاه کرده تا از احساسات و تعهداتی که از خارج از کار، ممکن است به آنها تحمیل شود دور کنند. |
۲ |
این افراد میدانند چگونه و چه محدوده زمانی را برای کار خود قائل شوند تا بتوانند در کنار خانواده و دوستان حاضر باشند و در برنامههای آنان شرکت کنند. |
اینان در فهرست امور زندگی کارشان بیشترین درجه اهمیت را داشته بهطوریکه اکثراً به خانواده، دوستان و فرزندان خود قولهایی میدهند که بعداً ممکن است به خاطر ضرورتهای کار، این قول و قرارها را بشکنند. |
۳ |
این افراد میتوانند اشتیاق خود به کار را از بین ببرند. |
اینان نمیتوانند کارنکنند حتی اگر در حال فعالیتهای تفریحی و ورزشی هم باشند، بازهم به کار فکر مینمایند. |
۲-۲-۶ ویژگی مشترک افراد معتاد به کار: همچنین سه ویژگی مشترک افراد معتاد به کار از نظر اسکات و همکارانش در زیر مطرح گردیده است که به شرح زیر میباشد: جدول (۲-۲) ویژگی مشترک افراد معتاد به کار اسکات و همکاران، ۱۹۹۷
ردیف |
ویژگی مشترک افراد معتاد به کار |
۱ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شورای نگهبان هم با انتشار نامه ای در حالی اطاعت خود را از فرمان رهبری اعلام کرده و به حکم حکومتی اشاره نکرده بود و در آن نامه نظر رهبری را نظر ولایی عنوان کرده بود . ۴- عزل اسفندیار رحیم مشایی یک ماه پس از انتخابات پر حاشیه ریاست جمهوری دهم ، آقای دکتر محمود احمدی نژاد طی حکمی اسفندیار رحیم مشایی را بعنوان معاون اول رئیس جمهوری معرفی کرد ، که این انتصاب با واکنش منفی فراوانی از سوی مقامات کشوری همراه بود . تا آنجایی که آیت الله مکارم شیرازی این تصدی پست معاون اولی توسط مشایی را غیر مشروع عنوان کرد . سرانجام رهبری طی نامه ای خطاب به محمود احمدی نژاد مبنی بر برکناری اسفندیار رحیم مشایی از سمت معاون اول اعلام کردند ، آقای احمدی نژاد هم طی نامه ای به رهبر انقلاب اعلام کردند ضمن رونوشت نامه کنارگیری آقای مشایی از معاونت اولی به استحضار می رساند که مرقومه مورخه ۲۷/۴/۸۸ حضرتعالی به استناد اصل ۵۷ قانون اساسی اجرا شد . این نخستین بار در تاریخ جمهوری اسلامی بود که رهبر انقلاب با صدور حکم حکومتی از انتصاب مقامی در حد معاون اولی رئیس جمهور جلوگیری می نمود . ۵- مخالفت با برکناری وزیر اطلاعات حکم حکومتی دیگر دولت احمدی نژاد توسط رهبر انقلاب در شرایطی صادر شد که برخلاف ماجرای مشایی این بار حکم حکومتی ولی فقیه مانع از تحقق استعفا مصلحی به عنوان وزیر اطلاعات شد . این در حالی بود که آقای مصلحی وزیر اطلاعات استعفای خود را اعلام و رئیس جمهوری با این استعفا موافقت کردند ، اما دو روز پس از انتشار موافقت استعفا وزیر اطلاعات توسط رئیس جمهور ، رهبر انقلاب طی نامه ای خطاب به آقای مصلحی خواهان ادامه انجام کار در وزارت اطلاعات شدند . این بار نیز هیچ شک و شبهه ای در حکم حکومتی بودن نامه رهبری وجود نداشت . ۶- خروج طرح اصلاح قانون مطبوعات از دستور کار مجلس ۷- صدور مجوز برداشت از صندوق ذخیره ارزی بدون تأیید مجلس ۸- مجوز تأخیر ۱۱ روزه ای در معرفی وزیر اقتصاد دولت احمدی نژاد ۹- در فروردین ۱۳۸۹ رئیس قوه قضاییه با پایان مهلت اجرای آزمایشی قانون آیین دادرسی ، این قانون با اجازه رهبر برای یکسال دیگر تمدید شد . در این نامه از دستور ولایی استفاده شده است . (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۰- تمدید مهلت رسیدگی به شکایت مربوط به دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به مدت پنج روز ، شورای نگهبان علیرغم انقضاء مهلت قانونی برای دریافت و رسیدگی به شکایت ها و برای حصول اطمینان بیشتر ، طی نامه ای رسمی از محضر مقام معظم رهبری برای پنج روز دیگر تقاضای تمدید مهلت نمودند ، که معظم له با این امر موافقت نمودند و در پاسخ مرقوم فرمودند : « با پیشنهاد حضرات آقایان موافقت می شود ، اقدام نمائید » ( ادیانی ۱۳۹۰ ، ۸۳ ) . ۶- جایگاه مصلحت در اسلام مصلحت بعنوان زیر بنای احکام و دستورات شرعی که در اداره حکومت نقش مهمی را ایفا می کند ، خداوند حکیم تمام احکام را بر مبنای مصالح مردم تعیین نموده و اداره کردن حکومت نیز باید در جهت صلاح و سواد انسانها و آحاد جامعه باشد ، پس ولایتی که به فقیه اعطا می شود جهت حفظ اسلام و مصالح جامعه اسلامی است . بنابراین ولی فقیه خود نگهبان و پاسدار اسلام است و نمی تواند اصول را تغییر دهد ولی می تواند در جایی که میان اهم و مهم تزاحم بوجود آید براساس مصلحت جامعه اسلامی مهم را فدای اهم نماید . مصلحت در زمینه ها و ابعاد گوناگون کارایی دارد ، مثلاً هم در حوزه مالکیت سیاسی و هم در حوزه عبادات بکار می رود . همان گونه که حضرت علی (ع) براساس مصلحت جامعه ، مسلمین ۲۵ سال سکوت کرد و از این حق حاکمیت سیاسی خود بر جامعه به خاطر مصلحت مسلمین صرف نظر کرد . مثلاً در حوزه عبادی ممکن است مصلحت جامعه و اسلام اقتضا نماید که اعمال حج به خاطر حفظ اسلام و جامعه مسلمین موقتاً تعطیل شود ، حکمی مهمتر بر مهم مقدم می شود و این خود از احکام قطعی اسلام است . یکی از مصادیقی مهم و کاربردی مصلحت ، احکام حکومتی است که با تفکر و تأمل در آن می توان به تفاوت نظام اسلامی با سایر حکومتهای دینی پی برد : هرگاه احکام اولیه و ثانویه پاسخگوی نیازهای جامعه اسلامی نباشد یا امکان تحقق مصالح حکومت و جامعه اسلامی با آن ها ممکن نباشد ، ولی فقیه می تواند با ملاحظه ی مصالح اجتماعی حکم جدیدی صادر کند که تبعیت از آن بر همه از جمله سایر مجتهدین و مراجع تقلید واجب است . یک نقطه اشتراک در مصلحت وجود دارد آن هم این است که هم به جنبه دنیوی توجه شده است و هم به جنبه دینی و اخروی آن توجه شده است ،که این نکته در کلام مولای متقیان حضرت علی (ع) مشهود است که در خطبه ۲۱۲ بیان می دارد « … والمصلحه غیر المفسد ، فی الدین والدینا … » ، « اصلاح کننده و افساد کننده در دین و دنیا نیست ». در این خطبه مصلحت و صلاح و اهم در دین از بُعد معنوی و هم از دنیا از بُعد مادی آن مد نظر دارد . همچنین آیت الله جوادی آملی درخصوص مصلحت اینگونه می نویسد : « مصلحت در جامعه اسلامی ، مصلحتی است که هم مربوط به دنیای مردم باشد و هم مربوط به آخرتشان ، هم حسنه دنیا باشد و هم حسنه آخرت که خدای سبحان در کتاب خود ، شعار جامعه مؤمنان را چنین بیان می کند : « و منهم من یقول ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار » ( بقره ۲۰۱ ) چیزی مصلحت واقعی انسان است که هم به سود دنیا و هم به سود آخرت وی باشد . اگر چیزی به سود دنیای انسان باشد ولی به آخرتش آسیب برساند ، مصلحت نیست ، و وحی الهی که از مصالح اخروی انسان مانند منافع دنیوی باخبر است ، وی را راهنمایی و ترغیب می کند به چیزی که مصلحت دنیا و آخرت اوست و از چیزی که ضرر و فساد اخروی برای او در پی دارد نهی می کند ، هر چند به حسب ظاهر مصالح دنیوی وی را در بر داشته باشد . حلال و حرام های شرعی و باید و نبایدهای دین ، برای تأمین مصالح دنیوی و اخروی انسان است ( جوادی آملی ۱۳۷۹ ، ۴۶۶ ) . ۷- تفاوت مصلحت فقه شیعه و اهل سنت مصلحت نقش اساسی و بنیادین در نشریح احکام دارد و بین همه مذاهب اسلامی بر این مسأله اتفاق نظر وجود دارد ، هر چند عالمان شیعه و اهل سنت ، هر دو به عنصر مصلحت توجه ویژه ای دارند و مسائل بسیاری را در باب آن بیان کرده اند ، ولی با یک نگرش کلی سخنان اهل سنت درباره مصلحت به عنوان مصالح مرسله که براساس آن فتوا صادر شده است با مصلحت در دیدگاه علماء شیعه چند فرق اساسی دارد که در اینجا به صورت اختصار به آنها اشاره می نمائیم : ۱- اهل سنت مصالح مرسله را بعنوان یکی از منابع استنباط احکام شریعت و اجتهاد بشمار می رود ، هر چند در احکام حکومتی نیز کاربرد داشته باشد . ولی در فقه شیعه مصلحت از منابع مستقل استنباط شرعی به حساب نمی آید و تنها در احکام حکومتی بشمار می رود . در نتیجه حکم مبتنی بر مصالح مرسله ، نوعی تشریع و قانونگذاری توسط فقها است ، ولی حکم حکومتی مبتنی بر مصلحت ، در فقه شیعه از احکام حکومتی متغییر است و با انتفای موضوع مصلحت حکم آن نیز از درجه اعتبار ساقط می شود ( هاشمی ۱۳۸۱ ، ۲۰ ) . ۲- عالمان شیعه ، حکم براساس مصلحت را از سو.ی حاکم اسلامی ، حکم ولایی واگذار و غیر دائمی می دانند که از باب واجب بودن و پیروی از حاکم اسلامی باید بدان گردن نهاده شود ، نه از باب حکم شرعی اولی ، که برای همه زمانها قابل عمل باشد . ولی اهل سنت ، چون مصالح مرسله را از منابع اجتهاد می دانند بر این باورند که فقیه یا حاکم ، در این جاها حکم شرعی را جعل می کند ، در حقیقت آنان ، نوعی تشریع برای فقیه در دین باور دارند ( حکومت در کوثر زالال اندیشه ۱۳۷۸ ، ۱۸۵ ) . ۳- از نظر شیعه مصلحت در مسائل سیاسی و اجتماعی و برای حفظ جامعه است که براساس آن حکم حکومتی صادر می شود و این اختیار استفاده از مصلحت برای صدور حکم مختص حاکم است ، ولی اهل سنت بر این عقیده هستند که تمامی فقها و مجتهدین می توانند براساس مصلحت جعل حکم کنند و فقها می توانند در تمامی مسائل حکم صادر کنند و آن را بعنوان یک حکم الهی می دانند ، هر چند ممکن است فقط درخصوص یک موضوع احکام متفاوتی صادر کنند . ۴- مصلحت در دیدگاه فقهاء شیعه ، برای صدور حکم حکومتی است و اساس و ملاک مصلحت و حفظ نظام جامعه اسلامی است ، ولی مصلحت در دیدگاه فقه اهل سنت با مصلحت در دیدگاه فقها شیعه فرق دارد ، چرا که اساس مصلحت در دیدگاه اهل سنت خیلی بیشتر و کلی تر از دیدگاه اهل تشیع است . یعنی علاوه بر مصلحت حفظ نظام و جامعه اسلامی شامل مسائل دیگری هم می شود ، در واقع در دیدگاه اهل شیعه عموم و خصوص من وجه است ، ولی در دیدگاه اهل سنت عموم و خصوص مطلق است . ۵- مصلحت در دیدگاه برخی از اهل سنت که احکام شرع را تابع مصالح و مفاسد واقعی می دانند به عنوان یکی از ادله ظنی معتبر برای استنباط احکام شرعی به کار می رود و مبتنی بر این اصل است که در مواردی که نصی از سوی شارع وجود نداشته باشد فقها می توانند باتوجه به مقاصد پنج گانه شرع مقدس یعنی مصلحت دین ، عقل ، نفس ، مال و نسل ، اقدام به صدور حکم نمایند . مصلحت از این منظر به مصالح مرسله تعبیر می گردد و به عنوان یکی از منابع استنباط و اجتهاد به رسمیت شناخته می شود . اما فقهای شیعه هر چند وجود مصالح و مفاسد واقعی احکام را می پذیرند ، اما قایل به مصلحت مرسله نبوده و معتقدند هیچ فعلی از افعال مکلفین نیست که مصلحت در آن رها نشده باشد و شارع حکم آن را به نحو عام یا خاص بیان نکرده باشد . بنابراین مصلحت از ادله ظنی غیر معتبر تلقی شده و در استنباط حکم کاربردی ندارد . ۸- مصلحت از دیدگاه حضرت علی (ع) در واقع مصلحت اندیشی وسیله ای برای حفظ و بقای دین در زمان و مکان های مختلف است ، نوعی انعطاف پذیری به دین و احکام اسلامی می دهد تا در شرایط مختلف و حساس ، اصل آن حفظ شود و اصل آن انجام تکالیف اولیه است . که حضرت علی (ع) در نهج البلاغه به کررات به موضوع مصلحت اندیشی پرداخته است و در یک دیدگاه می توان مصلحت را به چهار دسته تقسیم کرد : ۱- مصلحت حفظ اسلام ۲- مصلحت عمومی ۳- مصلحت حکومتی و قانونی ۴- مصلحت شخصی ۱-۸- مصلحت حفظ اسلام منظور از این مصلحت اساس و کیان اسلام است که بر همه مصالح دیگر مقدم است این موضوع درخصوص رفتار امام علی (ع) به روشنی قابل رؤیت است . امام با اینکه خود را شایسته ترین فرد برای رهبری جامعه اسلامی می دانستند ولی او به چیزی جزء مصلحت اسلام فکر نمی کرد ، اگر ایشان از حق غصب شده خود سخن می گفتند از سخن گفت جز به خیر خواهی و مصلحت اندیشی چیز دیگری نبود ، حضرت هیچ گاه برای احقاق حق خود توسل به زور ، شمشیر و قوه قهریه متوسل نشد ، امام علی (ع) بیش از هر چیزی به مصلحت اسلام و امت اسلامی می اندیشید ، حکیمانه و صبورانه تا ۲۵ سال تحمل کرد و از هیچ کوششی در جهت حفظ کیان اسلام و مصلحت جامعه اسلامی دریغ نکرده است . حضرت علی ( ع ) در طول دوران خانه نشینی بارها به جهت حفظ اسلام به کمک خلفا آمده و آنها را نجات دادند که بیشترین کمک امام به خلیفه دوم است ، این در حالی است که خلفا هم می دانستند حضرت علی (ع) در رهبری جامعه از آنها شایسته تر است ، که امام علی ( ع ) درخصوص شایستگی خود اینگونه اعلام می نماید : « شما دانسته اید که من به این خلافت از همه شایسته ترم ، و سوگند به خدا ، من به تصمیم شما تسلیم خواهم شد ، مادامی که امور مسلمانان سالم بماند و ظلم و جوری در امور مسلمانان روی ندهد ، مگر فقط برای من ، این تحمل و شکیبایی به امید پاداش و فضل الهی و اعراض از آن آرایش ظاهری و پیرایش صوری خلاف است که شما درباره آن به رقابت افتاده اید » ( خطبه ۷۴ ) . باز هم پس از بیعت امام علی (ع) است که اعلام می کند: به امور مسلمانان ظلم و جوری وارد نمی شود ، مگر به شخص امام ، که ایشان به خاطر مصلحت اسلام و حفظ جامعه اسلامی این ظلم و جور را می پذیرد ، که حفظ دین در نگاه حضرت امام از همه چیز مهمتر است . ۲-۸- مصلحت عمومی مصلحت عامه حفظ ارزش ها دینی جامعه است . امام علی (ع) درخصوص مصلحت عمومی و عامه جامعه اینگونه برای فرزندان خود وصیت می کند که این بشر خطاکار از آنها درس بگیرد . حضرت اینگونه اعلام می کند : «شما و همه فرزندان و دودمانم و هر کسی را که نامه من به او برسد توصیه می کنم به تقوای الهی و نظم امور خویش و اصلاح در میان مسلمانان ، من از جد شما رسول خدا ( ص ) شنیدم که می گفت : « اصلاح میان مردم از عموم نماز و روزه برتر است » ( نامه ۴۷ ) . همچنین حضرت به یکی از کارگزارانش نامه می نویسد و اینگونه آن را به مصلحت اندیشی راهنمایی می کند : « در هر چیزی که برای تو اهمیت دارد از خداوند یاری بطلب و شدت را با کمی نرمش در آمیز و در هر مورد که مدارا شایسته باشد ، مدارا کن و در حالی جز سختگیری چاره ای نداری تصمیم به شدت بگیر ، بال ترحم و عدل بر رعیت بگستران ، برای انان گشاده رو باش و با نرمش رفتار کن تا بزرگان طمع در ظلم تو نکنند و ناتوانان از دادگری تو مأیوس نشوند » ( نامه ۴۶ ) . در این دو نامه می توان مهمترین ویژگی های مصلحت عمومی را این چنین بیان کرد : - تقوا و خداترسی در امور - عدم فراموشی عدالت و انصاف در کارها - نظام امور خویش و اصلاح میان مسلمانان - پرهیز از افراط و تفریط - اعتدال و میانه روی در امور - مساوات و عدالت ( مشایخی پور ، ۱۳۸۸ ) . ۳-۸- مصلحت حکومتی و قانونی از آنجا که تمام قوانین براساس نیازها و مصالح جامعه وضع می شوند و هر جا که کمبود قانون احساس شود قانون وضع می شود و در هنگام اجرای آن نقض و کاستی های آن مشخص می گردد ، بنابراین مجریان خود بایستی ابتداً قانون را درخصوص خود اجرا نمایند و یا اینکه توسط کارشناسان جهت نقض مشخص گردد و براساسی مصلحت جامعه اصلاح شود . امام علی (ع ) درخصوص اجرای قانون چنین اعلام می کند : « ای مردم ، سوگند به خدا ، من هرگز شما را به اطاعتی تحریک نمی کنم مگر اینکه خود در عمل به آن از شما سبقت می گیرم و شما را از معصیتی نهی نمی کنم مگر اینکه خودم پیش از شما ، از آن اجتناب می نمایم » ( خطبه ۱۷۵ ) . مطالح و منافع حکومتی و قانونی اعضای جامعه در قالب موازین و اصول مطلوب تبیین می شود ، از تکالیف های کارگزاران و مدیران رعایت قانون و احترام به آن است ، اما باید خاطر داشت که رعایت قانون به معنای پیروی بی چون و چرا از قوانین نیست ، بلکه مدیران باید روح قوانین را درک کنند و آنها را مصالح مراجعان و مصالح قانونی را مصالح عامه تطبیق دهند ( مشایخی پور ۱۳۸۸ )
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عنوان
نتیجه
بررسی احساس شادمانی زنان ۲۵ تا ۳۵ ساله تهران
شادمانی زنان تهرانی با میانگین نمره ۵/۳۵ از سطح متوسط نیز کمتر بوده و در سطح پایینی قرار دارد. همچنین در بررسی عوامل فردی و اجتماعی مرتبط با احساس شادمانی زنان، متغیرهای احساس آسایش و احساس امنیت قرار داشت که هر دو از سطح متوسط پایینتر بوده و در وضعیت نامطلوبی به سر میبرند.
روابط اجتماعی، سلامتاجتماعی و شادی
میانگین شادی افراد شهر تهران در حد متوسطی قرار دارد و بیشترین تأثیر بر روی متغیر شادی را متغیر سلامت اجتماعی و پس از آن متغیر سایز شبکه دارد.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شادی در سطوح خرد و کلان
در هر دو سطح خرد و کلان میزان شادمانی ایرانیان پایینتر از حد متوسط قرار دارد و انزوای اجتماعی در سطح خرد و سرمایه اجتماعی در سطح کلان اثرات چشمگیری بر شادمانی دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی( با تأکید بر استان تهران )
سه متغیر امید به آینده، ارضای نیاز عاطفی و مقبولیت اجتماعی توانسته اند ۵۳۷/۰ درصد از تغییرات متغییر نشاط اجتماعی را تبیین کنند.
بررسی تأثیر میزان سرمایه فرهنگی در میزان احساس شادی زنان جوان (۱۵-۲۴ساله) در شهر اصفهان
میانگین احساس شادی در بین زنان جوان(۱۵-۲۴) شهر اصفهان۵۳/۵۴ بوده است. ارتباط سرمایه فرهنگی و شادی مستقیم است و این ارتباط در بعد شناختی، سپس در بعد احساسی، و در نهایت در بعد اجتماعی شادی قویتر است.
بررسی عوامل مؤثر بر شادی دانشجویان با تأکید بر مشارکت اجتماعی
متغیرهای ارضای نیازها، اعتماد به دیگران و مشارکت اجتماعی غیررسمی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر روی شادی دانشجویان دارند.
رویکردی جامعهشناختی به احساس شادمانی سرپرستان خانوار در شهر اصفهان
میانگین احساس شادی در دامنۀ صفر و صد در بین سرپرستان خانوارها ۲۳/۵۶ بود و برخورداری از حقوق شهروندی، منزلت نقشی و سرمایۀ اجتماعی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر شادی داشته اند.
انواع سرمایهها، حلقه مفقوده در تبین شادکامی دانشجویان( دانشجویان دانشگاه تبریز )
از بین انواع سرمایهها، سرمایه اجتماعی بیشترین نقش را در تبیین شادکامی دانشجویان داشت و در میان ابعاد سهگانه سرمایه اجتماعی، بعد انسجام اجتماعی در قیاس با ابعاد دیگر آن تأثیر بیشتری بر شادکامی دانشجویان دارد.
بررسی عوامل تأثیر گذار بر میزان شادکامی
بین سن، جنس، تحصیلات، فعالیت هنری، فعالیت ورزشی و فعالیت مذهبی با شادکامی، رابطه مثبت و بین بیکاری و شادکامی، ارتباط منفی وجود دارد. همچنین بین سلامت جسمی و روانی، روابط اجتماعی و خانوادگی، خوش بینی نسبت به آینده و نگرش نسبت به شادی با نمرات شادکامی، ارتباط مثبت وجود دارد.
شادی و طرد اجتماعی مردم بومی در تایوان - چشم انداز پایداری اجتماعی
مردم به احتمال زیاد در صورتی که به صورت مجتمع هستند و یا در جامعه بیشتر حضور دارند بیشتر شاد هستند وکنارهگیری مردمان بومی از جریان اصلی جامعه عنصری حیاتی در توجه به طرد اجتماعی و شادمانی است.
ارزشگذاری کردن بر دوستان، آشنایان و همسایگان: استفاده از پیمایشهای رضایت از زندگی برای ارزشگذاری بر روابط اجتماعی (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
افزایش سطح تعامل با دوستان و بستگان تا ۸۵۰۰۰ پوند در یک سال برحسب رضایت از زندگی ارزش دارد از نظر آماری این مقدار خیلی بزرگ است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۴-۱۹ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر میزان تجمع یون پتاسیم کاهش مقدار پتاسیم و افزایش مقدار سدیم یکی از بارزترین اثرات شوری میباشد. انتقال سدیم به اندامها موجب جایگزینی آنها با کلسیم میشود و جذب انتخابی غشا را مختل کرده و موجب برهم زدن تعادل یونی میشود (ملاسیوتیس و همکاران، ۲۰۰۶ و بلوموالد و همکاران، ۲۰۰۰). در مطالعه مومنی و همکاران (۱۳۹۲) بر روی ذرت شوری باعث افزایش نسبت یون سدیم به پتاسیم شد. معمولا افزایش جذب سدیم با کاهش جذب پتاسیم همراه است و این یکی از علایم تنش است. جایگزینی سدیم به جای پتاسیم در توانایی غشا برای جذب انتخابی یونها ایجاد اختلال میکند و عدم تعادل یونی را به همراه خواهد داشت (بلوموالد و همکاران، ۲۰۰۰؛ ملاسیوتیس و همکاران، ۲۰۰۶؛ آکلاحمد و همکاران، ۲۰۰۷). تنظیم تعادل یونی در گیاهان برای مقاومت گیاه در برابر تنش شوری لازم است. در تنش شوری یون سدیم با یون پتاسیم رقابت میکند که این امر باعث افزایش یون سدیم و کاهش یون پتاسم برای حفظ پتانسیل اسمزی و افزایش جذب آب توسط گیاه ضروری است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در مطالعات مختلف گزارشهای متناقضی در مورد تاثیر سالیسیلیکاسید بر جذب یونها وجود دارد. ارسلان و همکاران (۲۰۰۸) بیان نمودند تاثیر سالیسیلیکاسید بر جذب و انتقال یون در گیاهان منجر به پاسخی خاص برای هر گونه میگردد. کاربرد سالیسیلیکاسید هیچ تاثیری بر مقدار سدیم در هویج (ارسلان وهمکاران، ۲۰۰۷) و اسفناج (ارسلان و همکاران، ۲۰۰۸) نداشت؛ اما گونس و همکاران (۲۰۰۵) گزارش کردند که سالیسیلیکاسید موجب کاهش غلظت سدیم و کلر و افزایش کاتیونها از جمله پتاسیم در گیاهان ذرت در تنشها مختلف گردیده است. کاهش جذب سدیم در کاهش آسیب به غشا و افزایش تولید وزن خشک موثر است.به عدم وجود اثرات مثبت معنیدار و گاهاوجود اثرات کاهشی سطوح بالای سالیسیلیکاسید بر صفات مورد مطالعه در گیاهان گندم و خیار اشاره شده است (اورابی و همکاران ۲۰۱۰؛ شعاع و میری، ۱۳۹۱). ۷۱ ۴-۲-۷پرولین اختلاف بین سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری تنها در سطوح شوری زیاد (۶ و ۹ دسیزیمنس بر متر) معنیدار بود؛ و از آنجایی که اثر متقابل شوری و سالیسیلیکاسید در سطوح شوری صفر و ۳ دسیزیمنس بر متر معنیدار نبود، برشدهی اثر متقابل تنها در سطوح شوری ۶ و ۹ صورت پذیرفت (شکل ۴-۲۰). در سطح شوری بیشتر، مقدار تجمع پرولین بیشتر بود، در هر سطح شوری نیز با افزایش سالیسیلیکاسید، از میزان تجمع پرولین کاسته شد. در سطح شوری ۶ دسیزیمنس بر متر کمترین میزان تجمع پرولین در سطح پرایمینگ ۲۰۰ پیپیام بود که با سطح ۱۵۰ پیپیام سالیسیلیکاسید در یک سطح آماری قرار گرفتند (به ترتیب ۸۳/۷ و ۹۳/۸ میلیگرم بر گرم وزن تر). بین سطوح شاهد، ۵۰ و ۱۰۰ از نظر تجمع پرولین اختلاف معنیداری مشاهده نشد. در سطح شوری ۹ دسیزیمنس بر متر نیز سطوح پرایم ۱۵۰ و ۲۰۰ پیپیام تجمع پرولین کمتری نسبت به سطوح صفر، ۵۰ و ۱۵۰ پیپیام داشتند. شکل ۴-۲۰ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر میزان تجمع پرولین ۷۲ پرولین یکی از مهمترین ترکیباتی است که در واکنشهای دفاعی گیاهان نسبت به شوری عمل میکند. افزایش پرولین در گیاهان تیمار شده با سالیسیلیکاسید موجب افزایش تحمل به نمک میشود (در طی بروز تنش شوری گیاهان سعی در تنظیم اسمزی با استفاده ترکیبات آلی همانند پرولین و کربوهیدراتها دارند. این ترکیبات تا حد زیادی شرایط و انرژی لازم برای ادامه رشد و فتوسنتز برای گیاهان را فراهم میکنند (کیارستمی و همکاران، ۱۳۹۱). بر اساس یافتههای همدا (۲۰۰۰) در تنش آب، میزان پروتئین محلول و پرولین در ریشهها و میزان پرولین و آمینو اسیدهای دیگر در نوشاخهها افزایش مییابد، اما در حضور ویتامینها یا آسپرین، آثار تنش کاهش مییابد. شعاع و میری (۱۳۹۱) دریافتند بین غلظت سالیسیلیکاسید و میزان پرولین رابطه خطی وجود دارد و با افزایش سالیسیلیکاسید، میزان پرولین افزایش مییابد. سامارات و همکاران (۲۰۱۰) نشان دادند که تنش شوری در گیاهچههای برنج موجب افزایش میزان پرولین نسبت به شاهد میشود. اسید سالیسیلیکنیز میتواند باعث القا تجمع پرولین در گیاهچههای گندم شود، در نتیجه موجب کاهش تاثیرات زیانآور تنش شوری و کمآبی بر گیاهچهها میشود (ساخابودینوا، ۲۰۰۳). ۴-۲-۸محتوای نسبی آب بر اساس نتایج برشدهی فیزیکی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری مشخص شد که اختلافات بین سطوح سالیسیلیکاسید از نظر درصد رطوبت نسبی در هر ۴ سطح شوری معنیدار بود. به طور کلی با افزایش شوری محتوای نسبی آب کاهش یافت. بر همین اساس مشخص شد که سطوح سالیسیلیکاسید باعث بهبود محتوای آب نسبی شدند، به طوری که سطوح شاهد سالیسیلیکاسید دارای کمترین محتوای آب نسبی بودند (شکل ۴-۲۱). سطح ۱۰۰ پیپیام سالیسیلیکاسید در همه سطوح شوری دارای بیشترین درصد رطوبت نسبی بود، روند کاهشی محسوسی در درصد رطوبت نسبی در سطوح بالای سالیسیلیکاسید مشاهده شد. ۷۳ شکل ۴-۲۱ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر محتوای نسبی آب کاهش در محتوای نسبی آب در گیاهان تحت تنش شوری ممکن است اشاره به دلیل از دست رفتن فشار تورگر که در نتیجه محدودشدن دشترسی آب برای سلول باشد (کریمی و همکاران، ۲۰۰۵). برای مثال در گندم و ذرت تحت تنش شوری محتوی نسبی آب کاهش پیدا کرد. محتوی آب نسبی منعکسکننده وضعیت آب در گیاهان است و یک فاکتور مهم در رشد گیاه و مقاومت به تنش است (ماندهانیا و همکاران، ۲۰۰۶؛ الخلال و همکاران، ۲۰۰۹). افزایش محتوی آب نسبی توسط سالیسیلیکاسید و مشتقات آن میتوان به نقش آن در افزایش قدرت سیستم دفاع آنتیاکسیدانی و کاهش تنش اکسیداتیو و افزایش همبستگی و پایداری غشا و تعدیل و تنظیم اسمزی از طریق افزایش مقدار پتاسیم به عنوان یون بسیار مهم در حفظ فشار تورژسانس سلولی نسبت داد (کرکمز و همکاران، ۲۰۰۷؛ باندورسکا و استروینسکی، ۲۰۰۵). ۴-۲-۹نشت الکتریک همانطور که در شکل ۴-۲۲ مشخص شده است اختلافات سطوح سالیسیلیکاسید بر نشت الکتریک تنها در سطوح شوری ۶ و ۹ دسیزیمنس معنیدار بود. به طور کلی با افزایش شوری از ۶ به ۹ دسیزیمنس مقدار نشت الکتریک افزایش یافت، از طرفی در هر سطح شوری با افزایش سطوح پرایمینگ سالیسیلیکاسید از میزان این صفت کاسته شد؛ که نشاندهنده این است که در شوریهای بیشتر با آسیبی که به غشا میرسدمیزان نشت افزایش مییابد اما پرایمینگ میتواند تا حدی از این آسیب جلوگیری کند و میزان نشت الکتریک را کاهش دهد. ۷۴ شکل ۲۲-۴ برش دهی اثر متقابل سطوح سالیسیلیکاسید در هر سطح شوری بر نشت الکتریک یکی از اثرات تنش شوری افزایش گونههای فعال اکسیژن و القای تنش اکسیداتیو است (سادهاکار و همکاران، ۲۰۰۱). گونههای فعال اکسیژن منجر به پراکسیداسیون لیپیدهای غشا و تغییر در نفوذپذیری غشا و خسارت به سلول میگردند. بنابراین اندازهگیری میزان نشت یونی به همراه اندازهگیری کیزان آلدئئیدهای تولید شده در طی پراکسیداسیون لیپیدها، شاخصهای خوبی برای اندازهگیری میزان آسیب اکسیداتیو وارد شده به غشا میباشند (باندگلو و همکاران، ۲۰۰۴). حفظ یکپارچگی غشاهای سلولی در شرایط تنش یکی از اجزای مقاومت در برابر تنشهایی نظیر شوری است (مسود و همکاران، ۲۰۰۶). تیمار سالیسیلیکاسید موجب کاهش پراکسیداسیون لیپید در جو (الطیب، ۲۰۰۵)، گندم (افضلی و همکاران، ۲۰۰۶) و شنبلیله (پسندیپور) شد. شاخص پایداری غشا در ذرت تحت تنش ۴۰ میلیمولار با بهره گرفتن از تیمار سالیسیلیکاسید افزایش ۲۸ درصدی داشت (دانشمند و همکاران، ۱۳۹۱). در کلزا، سالیسیلیکاسید با کاهش میزان مالوندیآلدئید، کاهش پراکسیداسیون غشا و نشت الکتریک و در نتیجه به کنترل تنش کمک کرد (کیارستمی و همکاران، ۱۳۹۱). در مطالعهای بر روی ذرت تنش وری باعث افزایش نشت یونی، و پیشتیمار سالیسیلیکاسید باعث کاهش آن شد (مومنی و همکاران، ۱۳۹۱)، آنها نتیجه گرفتند که کاربرد سالیسیلیکاسید با فعال کردن سیستم دفاع آنتیاکسیدان باعث افزایش مقلومت گیاهان در برابر تنش اکسیداتیو ناشی از تنش شوری و در نتیجه بهبود رشد گیاه ذرت میشود. کاربرد سالیسیلیکاسید باعث کاهش میزان نشت یونی غشا سلول در گیاه ذرت (کانگ و سالتویت، ۲۰۰۱) و گوجهفرنگی (استیونس و همکاران، ۲۰۰۶) شده است. ۷۵ در مطالعه کمالی و همکاران (۱۳۹۱) شوری منجر به افزایش میزان نشت الکترولیت شد. شوری محتوای رطوبت نسبی برگ را نیز کاهش داد. گزارش شده که سالیسیلیکاسید از طریق اثر بر روی پلیآمینهایی نظیر پوترسین، اسپرمین و اسپرمیدین و همچنین ایجاد کمپلکسهای پایدار با غشا باعث محافظت از غشا میشود (نامس و همکاران، ۲۰۰۲). باندورسکا و استرونیسکی (۲۰۰۵) گزارش کردند که در گیاهان جو که قبل از اعمال تنش با سالیسیلیکاسید تیمار شده بودند خشارت ناشی از کمبود آب در غشای سلولی برگها کاهش یافت. ۷۶ فصل پنجم جمع بندی نتایج و پیشنهادها فصل پنجم نتیجهگیری و پیشنهادات
نتیجهگیری درصد جوانهزنی یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر تراکم نهایی محصول است و بالاتر بودن درصد جوانهزنی یک توده بذری میتواند در حصول اطمینان از رسیدن به تراکم مورد نظر موثر باشد در عین حال از مصرف بذر بیشتر و هزینه های اضافی جلوگیری خواهد کرد. نتیجهگیری کلی حاصل از آزمون آزمایشگاهی نشان داد که این صفت به طور معنیداری به صورت یک منحنی درجه دوم با افزایش شوری کاهش مییابد و از طرف دیگر تحت تاثیر مثبت معنیدار سالیسیلیکاسید قرار دارد؛ این امر میتواند به دلیل خنثی کردن رادیکالهای آزاد و یا اکسیژن فعالتوسط این ماده باشد؛ از این رو کاربرد سالیسیلیکاسید در شرایط شوری برای حصول حداکثر درصد جوانهزنی میتواند مثمر ثمر باشد. سرعت جوانهزنی نیز از دیگر صفات مربوط به آزمون آزمایشگاهی است که در بسته شدن یکنواختتر و سریعتر کانوپی اثر دارد، این حالت در شرایط تنشهای زنده و غیر زنده مهمتر میشود. بر اساس نتایج این آزمون مشخص شد که این صفت به طور معنیدار تحت تاثیر سطوح تنش شوری و سطوح پرایمینگ سالیسیلیکاسید قرار دارد به طوری که با افزایش شوری از میران این صفت کاسته شد که دلیل آن میتواند منفیتر شدن پتانسیل اسمزی محلول در شرایط شور و ایجاد اشکال در جذب آب باشد؛ اما کاهش سرعت جوانهزنی در بذور پرایمشده کمتر بود. به همین دلیل شوری باعث افزایش متوسط زمان جوانهزنی در بذور سبدر برسیم شد که تحت تاثیر متقابل با سالیسیلیکاسید این کاهش به طور معنیداری جبران شد. طول ریشهچه و ساقهچه در کمک به استقرار هر چه سریعتر گیاهچه حیاتی هستند. طول ریشهچه رابطه رگرسیونی خطی منفی بسیار معنیداری با تنش شوری داشتند و با افزایش شوری از میانگین طول آنها کاسته شد. طول ریشهچه تحت اثر سالیسیلیکاسید به صورت منحنی نمایی افزایش یافت. طول ساقهچه نیز تحت تنش شوری کاهش یافت که این کاهش در بذوری که پرایم نشدند شدیدتر بود. کاهش طول ساقهچه در شرایط تنش میتواند به دلیل کاهش یا عدم انتقال مواد غذایی از لپهها به جنین باشد، علاوه بر آن کاهش جذب آب توسط بذر در شرایط تنش باعث کاهش ترشح هورمونها و فعالیت آنزیمها و در نتیجه اختلال در رشد گیاهچهمیشود. وزن خشک گیاهچههم به طور معنیداری تحت تاثیر سطوح شوری و پرایم قرار گرفت، پرایمینگ باعث بهبود وزن خشک گیاهچه در بذور تحت تنش شد. این امر میتواند به دلیل تاثیر سالیسیلیکاسید بر طویل شدن و تقسیم سلولی باشد. ۷۹ در آزمایش گلدانی نیز نتایج حاکی از آن بود که تنش شوری میتواند باعث کاهش صفات مرتبط با رشد و فتوسنتز باشد و اثر پرایمینگ این اثرات تنش را به طور معنیداری بهبود میبخشد. کمترین میانگینهای ارتفاع بوته مربوط به سطوح شوری شدید ۹ دسیزیمنس بود که در این سطح شوری کمترین میانگین ارتفاع مربوط به سطح بدون پرایم بود. تحت تنش شوری، عدم آماس مناسب و تخصیص بیشتر مواد سنتزشده جهت مقابله با تنش، کوتاهشدن دوره رشد گیاه و مکانیسمهای فرار از تنش، همگی میتوانند مانع از توسعه عادی سلولها و در نتیجه کاهش ارتفاع گیاه شوند. در مورد سطح برگ که به عنوان یک صفت رشدی مهمترین جزء شرکتکننده در فتوسنتز است نیز نتایج مشابهی به دست آمد. شوری باعث کاهش شدیدتر آن در بذور بدون پرایم شد. وزن تر و خشک بوته که میتواند به عنوان شاخص اصلی در میزان تولید علوفه شبدر برسیم باشد با افزایش شوری به طور بسیار معنیداری به صورت خطی کاهش یافتند. عدد اسپد که خود نشانهای از غلظت مقدار کلروفیل است با افزایش شوری به صورت خطی کاهش یافت که این امر میتواند نشاندهنده صدماتی که شوری از طریق فتوسنتز بر عملکرد گیاه میگذارد باشد. این شاخص با افزایش سطوح پرایمینگ به صورت منحنی درجه افزایش معنیداری داشت که نشاندهنده اثر معکوس سالیسیلیکاسید در سطوح بالای ۱۰۰ پیپیام است. کاهش مقدار پتاسیم و افزایش مقدار سدیم یکی از بارزترین اثرات شوری میباشد. انتقال سدیم به اندامها موجب جایگزینی آنها با کلسیم میشود و جذب انتخابی غشا را مختل کرده و موجب برهم زدن تعادل یونی میشود. در این آزمایش به خوبی نشان داده شد که با افزایش شوری تجمع یون سدیم افزایش یافته و از تجمع یون پتاسیم کاسته شد. این اثرات تحت پرایمینگ به طور معنیداری تعدیل شدند. در مورد صفات مذکور سطوح ۱۰۰ پیپیام عملکرد بهتری داشت. پرولین یکی از مهمترین ترکیباتی است که در واکنشهای دفاعی گیاهان نسبت به شوری عمل میکند. افزایش پرولین در گیاهان تیمار شده با سالیسیلیکاسید موجب افزایش تحمل به نمک میشود (در طی بروز تنش شوری گیاهان سعی در تنظیم اسمزی با استفاده ترکیبات آلی همانند پرولین و کربوهیدراتها دارند. این ترکیبات تا حد زیادی شرایط و انرژی لازم برای ادامه رشد و فتوسنتز برای گیاهان را فراهم میکنند. نتایج آزمایش نشان داد که پرولین تحت تاثیر متقابل شوری و سالیسیلیکاسید قرار دارد و با افزایش شوری میزان تجمع آن افزایش مییابد و در سطوح پرایمینگ سالیسیلیکاسید که اثرات سوء تنش را تخفیف میدهند تجمع این ماده کمتر است. ۸۰ به طور کلی نتایج این تحقیق را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود: ۱-پیش تیمار سالیسیلیک اسید بر خصوصیات جوانهزنی شبدر برسیم (مانند درصد و سرعت جوانهزنی) تحت شرایط شوری موثر باشد. ۲- پیش تیمار سالیسیلیک اسید بر خصوصیات رشدی گیاهچه شبدر برسیم (مانند طول و ماده خشک گیاهچه) تحت شرایط شوری موثر باشد. ۳-میزان رشد گیاه شبدر برسیم (مانند ارتفاع، وزن تر و خشک گیاه) تحت شرایط شوری کاهش مییابد. ۴-شوری باعث کاهش رنگیزههای فتوسنتزی میشود، که این کاهش در سطوح پرایم کمتر است.
پیشنهادها با توجه به این که اراضی استان خوزستان تحت تنش شوری هستند و گیاه شبدر برسیم که میتواند بررای تولید علوفه دام کشور حائز اهمیت باشد جزء گیاهان حساس به شوری طبقه بندی میشود، با توجه به نتایج و تجارب حاصل از این آزمایش پیشنهاداتی برای تحقیقات بعدی و همچنین تصمیم گیریهای زراعی به شرح زیر ارائه میگردد: ۱- این آزمایش بر روی ارقام دیگر شبدر برسیم انجام شود. ۲- ترکیبات سطوح شوری و پرایمینگ دیگری (از نظر مقدار و نوع ماده) مورد بررسی قرار گیرد. ۳- از آنجایی که اثر سالیسیلیکاسید بر تنشهای دیگر در منابع بسیاری مورد توجه قرار گرفته است، لذا تاثیر پرایمینگ بر عوامل تنشزای دیگر بر روی این محصول مورد مطالعه قرار گیرد. ۴- مطالعه استفاده از مقادیر مختلف سالیسیلیکاسید به صورت محلولپاشی در مطالعات گلدانی یا مزرعهای تحت تنشهای مختلف توصیه میشود. ۸۱ ۵- تجاری سازی سالیسیلیکاسید برای سهولت تهیه و استفاده از آن میتواند مورد توجه بخش صنعت قرار گیرد. ۶- ترویج استفاده از سالیسیلیکاسید با ایجاد مزارع آزمایشی و ایجاد تسهیلات برای توزیع آن به کشاورز توسط وزارت جهاد کشاورزی میتواند کشاورزان را به استفاده از این ماده ترغیب نماید. ۷- کاربرد سالیسیلیکاسید به میزان ۱۰۰ پیپیام به صورت پرایمینگ برای کشت شبدر برسیم تحت تنش شوری توصیه میشود. ۸۲
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۱۳- تجزیه مرکب قبل از تجزیه مرکب ابتدا میبایست یکنواختی واریانس اشتباه آزمایشات را به وسیله تست بارتلت مورد آزمون قرار داد. در صورت غیر یکنواخت بودن آنها با بهره گرفتن از تبدیل داده و یا گروه بندی محیطها، آنها را به زیر گروه های یکنواخت تقسیم میکنیم (Steel and Torrie, 1980). به طور معمول جهت نشان دادن وجود یا عدم وجود اثر متقابل از تجزیه مرکب واریانس استفاده میشود. در صورت قابل پیش بینی بودن تغییرات محیطی، میتوان با اختصاص دادن ژنوتیپهای متفاوت برای محیطهای مختلف این اثر متقابل را کاهش داد (Francis and Kannenberg, 1978)، در حالی که تغییرات غیر قابل پیش بینی ناشی از تغییرات سال به سال اغلب موجب بزرگ شدن اثرات متقابل ژنوتیپ در سال و ژنوتیپ در سال در مکان خواهد شد و نیاز به استفاده از روش های دیگر احساس میشود، یکی از این روشها انتخاب ژنوتیپهای پر محصول با واکنش کم به محیط میباشد (Eberhart and Russell, 1966). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱۴- روش های آماری اندازه گیری اثرات متقابل چنانچه واریانس اثر متقابل GEI معنی دار باشد چندین روش مختلف جهت اندازه گیری پایداری ژنوتیپها تا رسیدن به ژنوتیپ یا ژنوتیپ های پایدار قابل استفاده میباشد. طیف گستردهای از روشها جهت آنالیز در دسترس هستند و به طور کلی میتوانند در چهار گروه دستهبندی شوند: روش تجزیه واریانس، تجزیه پایداری، روش های چند متغیره و روش های کیفی. فرض آزمایش در تجزیه واریانس اندازه گیری عملکرد ژنوتیپ در محیط با R تکرار بوده و مدل کلاسیک تجزیه تنوع عملکرد کلی در مشاهدات GER تجزیه واریانس میباشد. (Fisher, 1918; Fisher, 1925) میانگین مربع باقیمانده درون محیطی، خطا در تخمین میانگین ژنوتیپ به واسطه تفاوت در حاصلخیزی خاک و سایر عوامل از قبیل سایهاندازی و رقابت از یک کرت به کرت دیگر را اندازه گیری میکند. در کل این روش در آزمایشات چند مکانی دارای اهمیت میباشد زیرا اشتباهات در محاسبه عملکرد عمدتاً از اثرات متقابل حاصل میشود، بنابراین آگاهی از مقدار این اثر جهت دستیابی به برآوردهای مؤثر از اثرات ژنوتیپی و همچنین تعیین منابع مطلوب احساس میشود (Crossa, 1990). تجزیه پایداری خلاصهای کلی از الگوی پاسخ ژنوتیپها به تغییر محیطی فراهم میکند. فری من (۱۹۷۳) نوع اصلی تجزیه پایداری را تجزیه مستقل رگرسیون یا رگرسیون خطی نامید و شامل رگرسیون میانگین ژنوتیپی بر شاخص محیطی است و ابزاری برای آزمایش ژنوتیپ هایی که واکنشی خطی مشخص به تغییرات محیط دارند فراهم میآورد. روش رگرسیون بیشترین سودمندی را برای ژنتیک دانان فراهم آورده است. ( Freeman and Perkins, 1971; Hill, 1975; Freeman, 1973) روش تجزیه رگرسیون در ابتدا توسط یتس و کوکران (۱۹۳۸) جهت تعیین رابطه بین ژنوتیپ ها و محیطهای مختلف استفاده شد. در این روش اثر متقابل ژنوتیپ در محیط به دو جزء شیب خط رگرسیون و انحراف از خط رگرسیون تجزیه میشود. سپس به صورت گستردهای توسط محققان دیگر مورد بازبینی قرار گرفت(Crossa, 1990; Becker and Leon, 1988; Hill, 1975; Freeman, 1973; Gauch, 1988; Shukla, 1972; Freeman and Perkins, 1971; Perkins and Jinks, 1968; Finlay and Wilkinson, 1963; Eberhart and Russell, 1966; Wright, 1971; . Hardwick and Wood., 1972).
۲-۱۵- روش های پارامتری پایداری ۲-۱۵-۱- روش های تجزیه تک متغیره پارامتر واریانس محیطی توسط رومر (Roemer, 1917) به عنوان معیاری در پایداری معرفی شده است. این معیار تفاوتی بین اثرات سالها و مکانها را در نظر نمیگیرد بنابراین برآورد آن اریب خواهد بود و کاربرد این روش به میزان زیادی به مجموعه محیطهای مورد آزمایش بر میگردد. یعنی اگر تنوع بین محیطها زیاد باشد استفاده از این پارامتر مطلوب نخواهد بود ولی در محدوده محیطی با تنوع کم استفاده از این روش مؤثر است (Lin et al., 1986). ضریب تغییرات محیطی نخستین بار جهت رفع مشکل همبستگی بین شاخص پایداری و عملکرد موجود در واریانس محیطی توسط فرانسیس و کاننبرگ (۱۹۷۸) ارائه شد. دو پارامتر ذکر شده نمایانگر انعطاف پذیری یک ژنوتیپ دربرابر تغییرات محیطی هستند. این پارامترها در عمل فایده چندانی در به نژادی نداشتند زیرا تمایل به نژاد گران نه تنها در یافتن ژنوتیپهای پایدار بلکه پر عملکرد نیز می باشد که معمولاً چنین حالتی به ندرت حاصل می شود. همچنین تلاش جهت یافتن یک ژنوتیپ در تمام محیطها چندان لازم نیست و میتوان از چندین ژنوتیپ با سازگاری عمومی کمتر و سازگاری خصوصی بالاتر نسبت به محیط های به خصوصی که عملکرد قابل قبولی هم دارند استفاده کرد (Lin et al., 1986). پلیستد و پترسون (Plaisted and Peterson, 1959) استفاده از میانگین جزء واریانس را در بررسی اثر متقابل ژنوتیپ در محیط توصیه نمودند. روش جدیدی با بهره گرفتن از تجزیه واریانس جفتی بین ارقام شناخته شده و ژنوتیپ های مورد آزمایش در شناسایی سازگاری ارقام به محیطهای مختلف با توجه به سازگاری شاهدهای محلی مطرح گردید و ژنوتیپ هایی که باعث معنی دار نشدن اثر متقابل ژنوتیپ × محیط با شاهد هستند انتخاب شده و عملکرد آنها در سه گروه برتر از شاهد، پایین تر از شاهد و بدون اختلاف معنی دار با شاهد قرار می گیرند و ارقام با سازگاری مشابه با شاهد استاندارد و محصول بیشتر در بین مکانهای مختلف معرفی می شوند (Lin and Binns, 1985). ریک (Wricke, 1962 and 1964) مفهومی از اکووالانس را به عنوان بخشی از هر ژنوتیپ در مجموع مربعات اثرات متقابل ژنوتیپ در محیط قلمداد کرد. اکووالانس (Wi) یا ثبات ژنوتیپ i ام در ارتباط با محیطها، جذر و جمع آنها در میان محیطها میباشد برهمین اساس، ژنوتیپهایی با Wi پایین، کمترین انحراف از میانگین را در محیط داشته و بنابراین پایدارتر خواهند بود. به عقیده بیکر و لئون (Becker and Leon, 1988) اکووالانس سهم یک ژنوتیپ در اثرات متقابل ژنوتیپ در محیط را اندازه گیری میکند و ژنوتیپی با اکووالانس صفر پایدار در نظر گرفته میشود. بیکر و لئون (۱۹۸۸) توسط مثالی از عملکردهای ژنوتیپ i ام در محیطهای مختلف در مقابل میانگین نسبی محیطها اکووالانس را به تصویر کشیدند: خط تیره میانگین عملکرد همه ژنوتیپها را نشان می دهد و بیان کننده و میانگین کل و اثرات محیطی (Ej) میباشد، در حالی که خط بالای آن اثر ژنوتیپی Gi را تخمین خواهد زد و بنابراین محاسبه اکووالانس را امکان پذیر میکند. پارامتر واریانس پایداری شوکلا (Shukla, 1972)، پایداری ژنوتیپ iام را بعد از حذف اثرات اصلی محیطی تعریف نمود. اثر اصلی ژنوتیپ ثابت است بنابراین این پارامتر بر پایه ماتریس باقیمانده در طبقه بندی دوطرفه میباشد. هنگامی که واریانس پایداری بین دو مجموع مربعات متفاوت است، این پارامتر میتواند منفی باشد، اما تخمینهای منفی از واریانس در اجزای واریانس رایج و معمول نیست . یکنواختی مقادیر بدست آمده با بهره گرفتن از آزمون مبنی شوکلا آزمون میشوند (Lin et al., 1986). این پارامتر یک ترکیب خطی از اکووالانس میباشد بنابراین هم Wi و هم جهت اهداف رتبهبندی معادل یک دیگر هستند (Wricke and Weber, 1980). فینلی و ویلکینسون (Finlay and Wikinson, 1963) روش برآورد ضریب رگرسیونی عملکرد ژنوتیپ و شاخص محیطی آن را در تجزیه پایداری عملکرد ژنوتیپها به کار بردند. شکل زیر تفسیر کلی و عمومی از الگو (نقشه) ژنوتیپ هنگام پلات شدن ضریب رگرسیون در مقابل میانگین عملکرد ها را نشان میدهد. ضریب رگرسیون توصیف استاندارد شده از اکوواریانس بین اثرات محیطی و اثرات متقابل ژنوتیپ و محیط است (Becker and Leon, 1988). استرنیگ فیلد و سالتر(Stringfield and Salter, 1934) احتمالاً اولین کسانی بودند که ضریب رگرسیون خطی را جهت تشخیص واکنش خاص ژنوتیپها به فاکتورهای متفاوت آب و هوایی مورد محاسبه قرار دادند. ژنوتیپی با ۰=bi را پایدار دانسته در حالی که ابرهارت و راسل (۱۹۶۶) ، ۱= bi را به عنوان ژنوتیپ پایدار در نظر میگیرند (Finlay and Wilkinson, 1963). ارقام با b>1 معمولاً ناپایدارند، به این صورت که با بهبود محیط عملکرد زیاد میشود این ارقام معمولاً برای محیط های حاصلخیز و مستمر توصیه میکنند (Perkins and Jinks, 1968 Lin et al., 1986;). پرکینز و جینکز (۱۹۶۸) تجزیه آماری معادل را پیشنهاد کرده که به موجب آن ارزشهای مشاهدهای برای اثرات محیطی قبل از رگرسیون تنظیم شدهاندو ژنوتیپ با شیب خط رگرسیون صفر پایدار در نظرگرفته میشود. سه معیار ضریب رگرسیون، میانگین عملکرد و میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون توسط ابر هارت و راسل در سال ۱۹۶۶ جهت تعیین پایداری مورد استفاده قرار گرفت. به عقیده آن ها واریتهای مطلوب است که علاوه بر b=1، میانگین عملکرد آن نیز از میانگین کل بیشتر بوده و مجموع مربعات انحراف از خط رگرسیون آن نیز کوچک باشد و در صورتی که شاخص محیطی از قبل مشخص و مستقل از ارقام آزمایش باشد مطلوبتر خواهد بود. اما آنها نتوانستند با داده های محیطی ارتباطی بین این عوامل مشخص کنند تا از شاخص محیطی بدست آمده در محاسبات استفاده کنند (Eberhart and Russell, 1966). بیکر و لیون (۱۹۸۸) به هنگام مطالعه مناسبترین روش بیومتریک دریافتند که ضریب رگرسیون کاربرد اندکی در تعریف پایداری دارد به همین دلیل معمولاً به عنوان مقیاس پایداری در نظر گرفته نمیشود اگر چه اطلاعات بیشتری را در مورد پاسخ متوسط ژنوتیپ به شرایط محیطی مطلوب در اختیار خواهد گذاشت. نمودار ارائه شده در شکل زیر به نقل از بیکر و لیون (Becker and Leon, 1988) است:
آماره های bi و هر دو جهت دستیابی ژنوتیپها به شرایط متفاوت محیطی مورد استفاده قرار می گیرند در حالی که بخش غیر قابل پیش بینی هر ژنوتیپ است و به عنوان پارامتری بررسی میشود، ضریب رگرسیون bi پاسخ ویژه ژنوتیپها را به اثرات محیطی مشخص میکند و به عنوان پارامتر پاسخ محسوب میشود (Breese, 1969). ژنوتیپهایی که به تغییرات محیطی واکنش نشان نمیدهند مقدار bi صفر را نشان داده و مطابق مفهوم استاتیکی پایدار خواهند بود. از طرف دیگر ژنوتیپهایی که پاسخ متوسطی به تغییرات شرایط محیطی نشان میدهند ارزش یک را دریافت میکنند (Becker and Leon, 1988). تای در سال ۱۹۷۱ روش تجزیه رگرسیون بر مبنای امید ریاضی منابع تغییرات را ارائه داد و عملکرد ژنوتیپها را در محیطهای مختلف از طریق اثرات ژنوتیپی بررسی کرد. این روش مشابه روش رگرسیونی ابرهارت و راسل میباشد با این تفاوت که پارامترهای رگرسیونی ابرهارت و راسل توسط مقیاسی بر مبنای امید ریاضی داده ها تصحیح میشوند و پارامترهای رگرسیونی تای بدست میآیند. در این روش دو پارامتر a و l که به ترتیب بیانگر ضریب رگرسیونی و انحراف از خط رگرسیونی می باشند و چنانچه ژنوتیپی دارای ضریب رگرسیونی۱- و انحراف از رگرسیون یک باشد پایداری کامل را دارا است. در این روش توانایی تفکیک ژنوتیپهای با پایداری بالا و پایین را داریم (Tai, 1971). پینتوس در سال ۱۹۷۳ پیشنهاد کرد به جای میانگین مربعات انحراف از خط رگرسیون بهتر است از ضریب تشخیص استفاده شود زیرا به شدت به وابسته است (Pinthus, 1973). بریز از روش پیشنهادی ابرهارت و راسل پشتیبانی کرد و اختلاف ناشی از اثر متقابل ژنوتیپ x محیط را به دو جز قابل تقسیم دانست یک قسمت قابل پیش بینی و یک قسمت غیر قابل پیش بینی به این صورت که بخش قابل پیش بینی همانند خط رگرسیون و بخش غیر قابل پیش بینی همانند میانگین مربعات و انحراف از خط رگرسیون میباشد. و برای اندازه گیری خطاهای غیر قابل پیش بینی پارامتر انحراف از خط رگرسیون را مطلوبتر دانست (Breese, 1969). در روش پیشنهادی فریمن و پرکینز شاخص محیطی از روی یکی از تکرارها محاسبه میشود زیرا تکرارها به دو گروه تقسیم شدهاند همچنین میانگین ژنوتیپها از روی دو یا چند تکراری که در شاخص محیطی استفاده نشدهاند بدست میآیند (Freeman and Perkins, 1971; Freeman, 1973). مقیاس غیرپارامتری پایداری فتوتیپی بر پایه رتبه یک مقیاس اندازه گیری مناسب و مفید را فراهم میآورد و در بعضی جهات مزیتهای قابل توجهی به ارمغان میآورد (Lin et al., 1986). مطابق با نظر هان مزیتهای اصلی استفاده از اطلاعات رتبه بندی، کاهش یا اجتناب از هر گونه اریبی حاصل از دوره های پرت، سهولت استفاده و تفسیر، سهولت در اضافه یا کم شدن ژنوتیپها بدون تغییرات بزرگ در تخمینها، و دستیابی به ضروری ترین اطلاعات در زمینه برنامههای اصلاحی و آزمایشی میباشد (Huchn, 1990). ارزش اثر ژنوتیپی همانطور که هان (۱۹۹۰) بیان کرده است به منظور پرهیز از اریبی در اندازهگیری پایداری اصلاح شده است زیرا حتی در زمان نبود اثر متقابل ژنوتیپ در محیط میتواند سبب ایجاد تفاوت در میان ژنوتیپها گردد(Huchn, 1990). هان اعلام نموده است که دو روش عمده جهت مطالعه اثر متقابل ژنوتیپ در محیط و بررسی سازگاری ژنوتیپها وجود دارد. اولین و مهمترین روش پارامتریک بود که بر پایه فرضهای موجود درباره ژنوتیپ، محیط و اثرات متقابل آنهاست. دومین روش عمده به گونهای که فتوتیپها و محیط های مربوط به فاکتورهای محیطی زنده و غیره زنده را بدون فرض های خاص مدل نشان میدهد روش غیرپارامتریک یا دستهبندی میباشد(Huchn, 1996). با این وجود بیشتر برنامههای اصلاحی، برخی اصول هر دو روش را استفاده میکنند (Becker and Leon, 1988). از رایجترین روش های غیر پارامتری در شناسایی پایداری عملکرد در ژنوتیپها، روش رتبهبندی میانگین عملکرد ژنوتیپها درسالها و مناطق مختلف است (Kang, 1998). گزینش همزمان برای عملکرد و پایداری با بکارگیری یک آماره پارامتری و یک آماره غیر پارامتری یعنی واریانس پایداری شوکلا و رتبه بندی Rank ژنوتیپهای پایدار و پر عملکرد را گزینش می کند (Kang, 1993). ۲-۱۵-۲- روش های تجزیه چند متغیره مطابق با عقیده کروسا (Crossa, 1990) سه هدف اصلی در این نوع روشها نهفته است: ۱- حذف باقیماندهها از مجموعه داده ها (به عبارت دیگر تشخیص سیستماتیک از اختلاف غیر سیستماتیک) ۲- خلاصه سازی و کاهش داده ها و تفسیر آنها ۳- نمایش ساختار داده ها. در مقایسه با روش های آماری کلاسیک، عملکرد روش های چند متغیره، آشکار سازی ساختارهای داخلی دادههایی است که فرضیه های آماری داشته و سپس توسط روش های آماری مورد آزمون قرار میگیرند (Gauch, 1982a; Gauch, 1982b). از روش های چند متغیره میتوان به روش تجزیه به مختصات اصلی تجزیه کلاستر، روش AMMI و روشbiplot GGE اشاره نمود. تجزیه به مختصات اصلی برای اولین بار در جهت بررسی پایداری توسط وسکات (Westcott, 1986) پیشنهاد شد. در این روش گروه بندی براساس شباهت ژنوتیپها دریک محیط صورت میگیرد. محدودیتها و اهداف تجزیه مختصات اصلی تا حدودی شبیه به تجزیه به مولفه های اصلی میباشد. هدف از این روش کنترل اثر متقابل ژنوتیپ در محیط و همچنین حذف اثرات محیطی میباشد. استفاده از تجزیه کلاستر در گروه بندی ژنوتیپها با بهره گرفتن از فاصله اقلیدسی در آزمایشات ناحیهای عملکرد برای اولین بار توسط هنسون (Hanson, 1970) پیشنهاد شد. در این روش میتوان افراد را براساس تعدادی از صفات گروهبندی کرد ابتدا با بهره گرفتن از روش های مختلف فواصل اقلیدسی گروه ها را بدست آورده و سپس خوشهبندی را انجام میدهند که به یافتن گروه های واقعی، کاهش و خلاصه کردن داده ها کمک میکند. تجزیه کلاستر و تجزیه به مولفه های اصلی از جمله روش های مناسب در گروهبندی محسوب میشوند و نقش مهمی در بررسی تنوع جغرافیایی و ژنتیکی، تعیین چگونگی تکامل گیاهان زراعی و بررسی اثر متقابل محیط و ژنوتیپ دارند (Bhatt, 1970). روش AMMI بر اساس تجزیه واریانس و تجزیه به مؤلفه های اصلی میباشد و اولین بار در سال ۱۹۸۸توسط زوبل و همکاران و گوچ در آزمایشات ناحیهای عملکرد استفاده شد(Gauch, 1988; Zobel et al., 1988). در این روش با بهره گرفتن از تجزیه واریانس اثرات اصلی ژنوتیپ و محیط برآورد میشود و سپس اثرات متقابل به کمک روش تجزیه به مولفه های اصلی بدست میآید و مقادیر منفرد بردار ژنوتیپی l و بردار محیطی محاسبه می شود. امروزه روش AMMI یکی از مهمترین و رایجترین روش های تجریه پایداری است که به صورت گسترده در امر ارزیابی ژنوتیپها و مطالعه اثر متقابل ژنوتیپ و محیط استفاده میشود. بای پلات ابتدا توسط گابریل (Gabriel, 1971) ابداع و سپس توسط زوبل و همکاران (۱۹۸۸) گسترش داده شد. این روش توسط یان و همکاران (Yan et al., 2000) جهت ترسیم گرافیکی روابط ژنوتیپها و محیطها به کار رفت. روش GGE biplot امکان دستیابی به یک تصویر از روابط بین ژنوتیپها و محیطها را فراهم میآورد. و با بهره گرفتن از این نمودار گرافیکی میتوان ژنوتیپهای مطلوب را برای ابر محیطهای مختلف تشخیص داد. همچنین میتوان ژنوتیپ پایدار را مشخص کرد این روش توسط نرم افزار GGE biplot قابل انجام است (Westcott, 1986). ۲-۱۶- اهمیت شاخص برداشت نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که در برنامه های به نژادی در طول قرن اخیر عامل اصلی در افزایش عملکرد دانه افزایش شاخص برداشت در ارقام پیشرفته بوده است نه افزایش در مقدار بیوماس کل آنها .( Feil, 1992; Loss and Siddique, 1994; Slafer et al., 1994)شاخص برداشت نسبت عملکرد دانه به وزن خشک کل یا بیوماس می باشد (Donald, 1962). به سبب بعضاٌ حجم زیاد مواد به نژادی و سختی کار در مزرعه، به نژادگرها نیاز به معیاری دارند که بتوانند مواد به نژادی خود را به آسانی ارزیابی نمایند. تا بحال شاخص برداشت بعنوان یک معیار انتخاب در بسیاری از برنامه های اصلاحی گندم مورد استفاده قرار گرفته است (Sharma and Smith, 1986; Sharma et al., 1987; Singh and Stoskopf, 1971) در مقایسه با عملکرد دانه، انتخاب بر اساس شاخص برداشت دارای مزایای زیر می باشد: ۱- ارزیابی کارآیی فیزیولوژیکی گیاه (یعنی توانائی گیاه برای توزیع آسمیلاتها به دانه ها) (Knott, 1987)، ۲- در مقایسه باعملکرد دانه در کشت تنک، شاخص برداشت دارای همبستگی قویتری با عملکرد دانه در کشت متراکم می باشند (Fischer and Kertesz, 1976; Symes, 1972). 3- در صورت کمبود میزان بذر جهت کاشت و اندازه گیری عملکرد، شاخص برداشت می تواند جهت ارزیابی مواد به نژادی استفاده گردد (Fisher and Kertesz, 1976) و ۴- شاخص برداشت دارای تنوع ژنتیکی و همچنین دارای وراثت پذیری قابل قبول می باشد (Kertesz, 1984). حداکثر رشد رویشی گیاه در مرحله گلدهی می باشد و تولید ماده خشک آن در هفته سوم یا چهارم پس از مرحله گلدهی به حداکثر مقدار خود رسیده و تا رسیدن کامل ثابت باقی می ماند .(Bell and Incoll, 1990) پتانسیل تعداد دانه قبل از مرحله گلدهی و تعداد واقعی آن کمی پس از مرحله گلدهی تعیین می شود. اما وزن دانه بعد از مرحله گلدهی تعیین می شود که متشکل از آسیمیلات های پرورده دوره پر شدن دانه و آسیمیلات های قبل از مرحله گلدهی ذخیره شده در ساقه های گیاه می باشد. شاخص برداشت منعکس کننده تمامی موارد فوق است. بنابراین می توان بیان داشت که شاخص برداشت در گندم تابعی از وزن ماده خشک کل زمان گرده افشانی، افزایش وزن ماده خشک از زمان گرده افشانی تا رسیدن دانه، کاهش وزن ساقه از زمان گرده افشانی تا رسیدن و عملکرد دانه می باشد. عملکرد دانه خود حاصل تعداد دانه و وزن دانه می باشد که مجدداً هر یک از این اجزا تابعی از عوامل دیگر می باشد. پتانسیل تعداد دانه قبل از مرحله گرده افشانی تعیین می شود و نتایج تعدادی از محققین نشان می دهد که وزن سنبله (Fischer,1985; Fischer and Stockman,1986) و نسبت وزن سنبله به وزن بقیه گیاه (بدون سنبله) زمان گرده افشانی (Siddique and Whan, 1994) در تعیین تعداد دانه و نهایتا تاثیر بر شاخص برداشت نقش دارند. بررسی نسبت وزن سنبله به وزن بقیه ساقه در زمان گرده افشانی و رابطه آن با شاخص برداشت می تواند نشان دهد که تفاوت ها در شاخص برداشت بین ارقام قبل یا بعد از مرحله گرده افشانی تعیین می شوند (Siddique et al., 1989). وزن دانه که بعد از مرحله گرده افشانی تعیین می شود، با افزایش دوران پر شدن یا با افزایش سرعت پر شدن دانه افزایش می یابد (Sharma, 1994). از آن جایی که اجزای زیادی در شاخص برداشت دخیل هستند، رابطه بین شاخص برداشت و اجزای آن در بین ژنوتیپ ها (زمستانه و بهاره) و شرایط زراعی مختلف (کشت تنک و کشت متراکم ) متفاوت می باشد، بطوریکه این عوامل می توانند باعث تنوع و تغییرات زیادی در شاخص برداشت شود و نهایتا این صفت را به عنوان یک معیار جهت انتخاب ارقام با عملکرد بالا غیر قابل قبول و استفاده نماید. اطلاعات مربوط به روابط بین شاخص برداشت و اجزای آن می تواند مورد استفاده قرار گیرد. بعضی صفات مانند نسبت وزن سنبله به بقیه ساقه در زمان گرده افشانی ممکن است در بعضی شرایط به عنوان یک معیار جهت انتخاب ژنوتیپ های برتر مورد استفاده قرار گیرد (یزدان سپاس، ۱۳۷۹). ۲-۱۷- برخی از نتایج بررسی های تجزیه پایداری دستیابی به ارقام گندم با عملکرد بالا و پایدار در مناطق مختلف از اهداف اصلی بسیاری از برنامه های به نژادی دنیاست. در همین راستاست که آزمایشات مقایسه عملکرد وسیعی در مناطق مختلف به مورد اجرا گذاشته می شوند تا تفاوت بین لاین ها و ارقام مشخص و پتانسیل عملکرد آنها معلوم گردد .(Austin, 1982; Stoskopf, et al.,1993; Yazdansepas, 1997) از جمله در سیمیت سالهای متمادی است که این نوع بررسی ها انجام می پذیرد (Van Ginkel et al., 1998) و رقم فلات (Seri 82) که میلیونها هکتار سطح زیر کشت را بخود اختصاص داده بود حاصل اینگونه مطالعات است. در بخش تحقیقات غلات نیز سالهاست که این مطالعات انجام می شود. از دوره سه ساله های قبل از سال ۱۳۷۵ این آزمایشات ارقام نوید، الموت، زرین و الوند جهت مناطق سرد، قدس، مهدوی، نیک نژاد جهت مناطق معتدل، داراب -۲ و اترک جهت مناطق گرم جنوب ، و رقم تجن جهت کشت در مناطق سواحل خزر معرفی و نامگذاری شده اند. از دوره سه ساله های قبل، ارقام شهریار، توس، اروم، زارع و میهن و لاین های C-85-3،C-85-6، C-86-3، C-86-5 و C-86-6 برای مناطق سرد، ارقام پیشتاز و شیراز برای مناطق معتدل، دز برای مناطق جنوب و ارقام دریا، مغان۳ و آرتا برای مناطق سواحل خزر بدلیل بالا بودن عملکرد دانه آنها نسبت به شاهد و کیفیت مطلوب و مقاومت آنها نسبت به بیماریها معرفی یا در دست معرفی ونامگذاری می باشند. میلادینوئک و همکاران (۲۰۰۶) جهت شناسایی ژنوتیپ های سازگار به شرایط مختلف ۴ واریته بدست آمده از موسسه گیاهان زراعی و سبزیجات در نویساد (در یوگسلاوی سابق) را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج این دوره سه ساله حاکی از آن بود که در بین محیط های مختلف برای صفات به جز ارتفاع گیاه و وزن دانه تفاوت وجود دارد. اگر چه همبستگی کلی بین دوره رشد و عملکرد وجود دارد، به واسطه اثرات متقابل بین محیط و واریته تفاوت در عملکرد را مشاهده نمودند. واریته هایی با دوره رشد طولانی تر، در سال های مساعد عملکرد های متوسط بالاتری دارند. در ژاپن به دلیل بارندگی بیشتر، میزان ارتفاع گیاه و وزن دانه نسبت به قسمت های مرکزی کشور به طور معمول بیشتر می باشد. ضرایب همبستگی بین صفات مختلف به محیط بستگی دارد (Miladinovic et al., 2006). به منظور بررسی پایداری عملکرد دانه، ۱۱ لاین انتخابی گندم نان مورد استفاده قرار گرفت. این مطالعه در شرق ترکیه دو پارامتر پایداری رگرسیون خطی را مورد بررسی قرار داد. در ترکیه در سال های ۹۸-۱۹۹۷ و ۹۹-۱۹۹۸ ضریب b و انحراف از رگرسیون را با فرض b=1 و انحراف از رگرسیون ( ) استفاده کردند. رگرسیون تفاوت معنی دار داشت و اثرات متقابل بین ژنوتیپ ها، مکان و سال ها مشاهده میشد. ارزش ضریب b یازده ژنوتیپ در محدوده ۷۳/۱-۴۶/۰ و انحراف از رگرسیون در بازده ۷/۲۸۹۶-۹/۶۹ قرار گرفت. با توجه به برآورد های حاصله هیچ کدام از ژنوتیپ ها برای عملکرد دانه پایداری نداشتند اما لاین های ۲ و ۱۱ به دلیل بالاتر بودن میانگین عملکرد آن ها در همه محیط های مورد مطالعه امید بخش به نظر رسیدند (Ulker et al., 2006). آزمایشی با کد C-79 در ۱۲ ایستگاه تحقیقاتی با ۲۰ ژنوتیپ امید بخش موجود در آن انجام گرفت. ژنوتیپ C-79-6 با میانگین ۶۹۸۷ کیلوگرم در هکتار و با واریانس غیرمعنی دار در سراسر محیط های مورد آزمایش به عنوان بهترین و سازگارترین ژنوتیپ ارزیابی شد. این ژنوتیپ با شاخص برداشت (HI) برابر با ۴۸% از تعادل خوبی برای تسهیم ماده خشک به دانه و کاه و کلش برخوردار بود (یزدان سپاس و همکاران، ۱۳۷۹). نتایج بدست آمده در سال زراعی ۸۰-۱۳۷۹ در ایستگاه تحقیقاتی اقلیم سرد کشور نشان داد که در میان ۲۰ ژنوتیپ، ژنوتیپ C-78-3 با متوسط عملکرد ۶۷۵۵ کیلوگرم در هکتار و میانگین رتبه ® 5.9 و انحراف از رتبه (SDR) 4.1 رویهمرفته بالاترین سازگاری را از خود نشان داد. بیشترین عملکرد این ژنوتیپ در ایستگاه جلگه رخ و کم ترین آن در ایستگاه اقلید تولید گردید. همچنین ژنوتیپ C-79-19 از نظر صفات مرفو-فیزیولوژیک مانند شاخص برداشت (HI)، بیشترین مقدار را به خود اختصاص داد و از نظر صفت فیزیولوژیکی سهم اندوخته ساقه قبل از مرحله گرده افشانی در عملکرد دانه (PAPCG) ژنوتیپ C-78-7 با ۴۰% بیشترین سهم را به خود اختصاص داد (یزدان سپاس و همکاران، ۱۳۷۸). در بررسی صفات مرفو-فیزیولوژیک ۲۰ ژنوتیپ گندم امیدبخش زمستانه و بینابین (با کد C-79) در ۱۲ایستگاه تحقیقاتی اقلیم سرد کشور در سال های زراعی ۸۰-۱۳۷۹و ۸۱-۱۳۸۰، مقدار شاخص برداشت ۴۵ درصد تعیین گردید. در این مطالعه عملکرد دانه در واحد سطح با وزن دانه در سنبله و تعداد دانه در سنبله به ترتیب ۵۷%=r و ۶۲%=r همبستگی مثبت و بسیار معنی دار و با صفات بیوماس در زمان رسیدگی و وزن پدانکل در زمان رسیدگی به ترتیب ۵۶%=r و ۴۸%=r همبستگی مثبت و معنی دار داشت (یزدان سپاس، ۱۳۸۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
در نظر می گیریم که در آن
و همچنین اگر مدل را بصورت در نظر بگیریم داریم در زیر نمایی از رگرسیون خطی ساده بر روی شکل نمایش داده شده است :
شکل ۴-۱۳: رگرسیون خطی ساده که در این مدل با روش حداقل مربعات برآورد پارامتر های مدل ،بصورت زیر بدست آمد:
۴-۱۲-۲-۴- رگرسیون خطی چندگانه همانطور که می دانید در رگرسیون چند گانه متغیر های مستقل (توضیحی ) به P متغیر تعمیم می یابد و مدل رگرسیونی مربوط به آن بصورت
این مدل را می توان بصورت ماتریسی نیز نمایش داد:
پس مدل رگرسیونی بصورت در می آید. و همچنین برآورد پارامتر های مدل با روش حداقل مربعات بصورت زیر بدست می آید :
و همچنین همانطور که دیدیم در رگرسیون خطی ساده و چند گانه یک متغیر وابسته داشتیم و یک یا چند متغیر توضیحی ، که تحلیل های ساده ای را نسبت به رگرسیون چند متغیره دارد. توجه کنید که منظور از اصطلاح رگرسیون خطی این است که میانگین تابعی خطی از پارامتر می باشد. یک سری فرضیات بر روی مدل های رگرسیونی گذاشته می شود که ما برای جلوگیری از تکرار در مدل های خطی ساده و چندگانه از روش های آزمون این فرضیات خودداری کردیم بعنوان مثال در رگرسیون چندگانه داریم : (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
E(ei)=0 Var (ei)= σ۲ Cov(ei,ej)=0 Cov(xi,xj)=0 ولی در بخش چند متغیره بطور کامل این شرایط را توضیح و طریقه بررسی درست بودن آنها را با مثال نشان می دهیم. ۴-۱۲-۲-۵- رگرسیون چند متغیره می توان گفت الگوی رگرسیونی چند متغیره تعمیم رگرسیون چندگانه یک متغیره است. در رگرس یون چندگانه یک متغیره ما تعدادی متغیر مستقل در دسترس داریم که می خواهیم با بهره گرفتن از آنها میزان اثر متغیر های مستقل را بر یک متغیر وابسته ( متغیر پاسخ ) بررسی کنیم(نجیبی،مزارعی،۱۳۸۷). در رگرسیون چند متغیره چندین متغیر مستقل و چندین متغیر وابسته داریم و هدف تحلیل اثرات متغیر های مستقل بر چند متغیر وابسته (پاسخ) می باشد. ابتدا در این فصل میزان تاثیر پذیری متغیر های وابسته را بررسی کرده و سپس به کمک متغیر های مستقل مقادیر متغیر های وابسته را پیش بینی می کنیم .برای مثال می خواهیم میزان اثر بخشی شدت وزش باد بر مهارت خلبانی از جمله سرعت عکس العمل،میزان دید،مهارت ریاضیات و علوم و … بررسی کنیم. ۴-۱۲-۲-۵-۱ الگوی رگرسیونی خطی چند متغیره با متغیر های توضیحی ثابت فرض کنید متغیر های مستقل ثابت بوده و متغیر وابسته باشند .که می توان آن را با مدل های رگرسیونی زیر نمایش داد : که بصورت ماتریسی می توان آن را بصورت زیر نمایش داد :
و همچنین ماتریس متغیر های مستقل بصورت :
پس در این حالت مدل بصورت در می آید. در اینجا و نامعلوم می باشند. همان طور که دیده می شود پاسخ از الگوی رگرسیون خطی زیر پیروی می کند : که در آن می باشد. به عنوان مثال اگر فرض کنیم ماتریس های آنها به صورت زیر می باشد :
و مدل برای اولین ستون y بصورت :
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بر اساس اولویت های به دست آمده برای ارزشهای پیشنهادی با روش میانگین گیری،از چند نفر از کارشناسان موسسه آریانا قلم نظرخواهی کرده و نهایتا ۱۵ مورد را به عنوان ارزشهای پیشنهادی مبنای طراحی مدلهای کسب و کار قرار دادیم. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۵‑۲ طراحی مدلهای کسب و کار: با توجه به شناختی که از موسسه به دست آوردیم دو مدل کسب وکار فعلی برای انتشارات آریانا قلم طراحی کرده ایم و به منظور طراحی مدلهای کسب وکار با بهره گرفتن از رویکرد توسعه ی محصول که از چهار ترکیب برای ترکیب ارزشهای پیشنهادی که شامل ترکیب محصولات موجود و خدمات موجود،ترکیب محصولات جدید و خدمات جدید،ترکیب محصولات موجود و خدمات جدید و ترکیب محصولات جدید و خدمات موجود می باشد استفاده کرده و چهار مدل کسب وکاری جدید طراحی کردیم که مدلهای طراحی شده را درفصل چهار مشاهده می کنیم.با طراحی مدلهای کسب وکاری در واقع به سوالات فرعی پژوهش که مربوط به ارائه ی گزینه ها در نه بخش تابلوی کسب و کار می باشد پاسخ دادیم. استخراج معیارهای :SWOT پس از طراحی مدلهای کسب وکاری با مشورت و راهنمایی استاد راهنما و مراجعه به منابع موجود به استخراج معیارهای SWOT پرداختیم و پس از آن برای بررسی وجود و یا عدم وجود رابطه میان این معیارها پرسشنامه ی همبستگی معیارهای SWOT را طراحی کرده و در اختیار خبرگان موسسه انتشارات آریانا قلم قرار دادیم که نتایج کلی روابط میان زیر معیارها در جدول ۲-۵ نشان داده شده است جدول ۲-۵روابط معیارهای SWOT . رتبه بندی مدلهای کسب وکاری با روش تحلیل شبکه ای: از آنجا که روش تحلیل سلسلهمراتبی وابستگی های متقابل و همبستگیهای موجود میان متغیرها را در نظر نمیگیرد در این تحقیق بوسیله فرایند تحلیل شبکه ای(ANP ) از نظر خبرگان انتشارات آریانا قلم استفاده شده تا بتوان معیارهای مورد نظر را با توجه به مقایسات زوجی انجام شده توسط این خبرگان اولویت بندی کرد. نتایج به دست آمده از تحلیل شبکه ای به عنوان اهمیت هر کدام از دسته عوامل و نیز زیرمعیارهای درون این خوشه ها با توجه به همه متغیرهای نامبرده شده در فصل ۳ در زیر آورده شده است: عوامل مربوط به خوشه نقاط قوت و میزان ارجحیت بدست آمده برای آنها در جدول زیر آورده شده است: جدول ۵‑۳
معیارهای s
وزن نرمال شده برای خوشه
وزن مربوط به معیار
سیستم بازاریابی توانمند
۰٫۳۷۱۶۳
۰٫۰۸۲۰۸۱
توان بالا در طراحی آمیخته بازاریابی
۰٫۲۰۱۰۵
۰٫۰۴۴۴۰۵
سابقه طولانی حضور در فضای مجازی
۰٫۰۷۷۳۵
۰٫۰۱۷۰۸۵
عوامل مربوط به خوشه نقاط ضعف و میزان ارجحیت بدست آمده برای آنها در جدول زیر آورده شده است: جدول ۵‑۴
معیارهای w
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شیر مادر حاوی آنتیبادی علیه هر دو نوع ویرولانت با آنتی ژن کد شده توسط پلاسمید و لیپوپلی ساکارید در مناطق آندمیک میباشد و تغذیه از شیر مادر تا حدودی بروز نسبی آن را توضیح میدهد. عفونت بدون علامت کودکان و بزرگسالان معمولاً در مناطق آندمیک روی میدهد. عفونت با شیگلا اغلب حین ماههای گرم در مناطق معتدل و در فصل بارندگی در مناطق گرمسیر رخ میدهد. هر دو جنس به یک میزان متأثرند. در جوامع صنعتی شیگلا سونئی شایعترین عامل دیسانتری باکتریال است و شیگلا فلکسنری در درجه دوم قرار دارد. در جوامع غیر صنعتی، شیگلا فلکسنری شایعترین و شیگلا سونئی در درجه دوم شیوع میباشند. شیگلا بویدی در هند یافت شده است. شیگلا دیسانتری سروتیپ ۱ تمایل به بروز اپیدمیهای وسیع دارد، اگر چه در آسیا و آفریقا آندمیک است و همراه با میزان مرگ و میر بالایی میباشد (۱۵-۵%) . غذای آلوده شده (اغلب سالاد یا موادی که نیاز به دستکاری در اجزای آن دارد) و آب حاملین مهمی هستند. آب شیرین و آب شور میتوانند در معرض عفونت قرار گیرند. انتشار سریع در بین خانوادهها، مکانهای اجارهای، مراکز نگهداری کودک اثبات میکند که شیگلا توانایی انتقال از یک فرد به فرد دیگر داشته و با خوردن چندین ارگانیسم ایجاد بیماری میکند. حتی ۱۰ عدد ارگانیسم شیگلا دیسانتری سروتیپ یک باعث ایجاد اسهال خونی میشود. برعکس خوردن ۱۰۱۰- ۱۰۸ ویبریوکلرا برای ایجاد وبا لازم میباشد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱-۲-۳-۳- پاتوژنز ویرولانس اصلی که صفت مشترک تمام شیگلاها میباشد توانایی حمله به سلولهای مخاطی روده است. این مشخصه توسط یک پلاسمید بزرگ (kb 220) کد میشود که مسئول ساخت یک گروه پپتید که در حمله و کشتن نقش دارند، میباشد. شیگلایی که پلاسمید ویرولانت خود را از دست دهند پاتوژنیک نیستند. Ecoli که حاوی یک پلاسمید مشابه هستند حاوی ژنهای مهاجم بوده (Ecoli مهاجم به روده) و از نظر بالینی شبیه شیگلا میباشند. پلاسمید ویرولانت ترشح سیستم TTSS لازم برای ورود به سلول اپی تلیال و Apoptosis در ماکروفاژها را کد میکند. این سیستم ترشحی باعث جابجایی مولکولهای مؤثر از داخل سیتوپلاسم باکتری به غشاء سیتوپلاسم سلولهای هدف میزبان میشوند. TTSS از حدود ۵۰ پروتئین تشکیل شده، شامل Mxi و Spa پروتئین که در نحوه قرارگیری و تنظیم TTSS نقش دارند، چاپرونها (Chaperones) (Spa15 ، IpgE ، IpgC و IpgA) ، فعال کنندههای نسخه برداری MxiF) ، VirB و VirF) ، جابجا کنندهها یا حاملها (IpaB, IpaC, IpaD) بوده و حدود ۲۵ پروتئین مؤثر را شامل میشوند. علاوه بر صفات ویرولانسی کد شده توسط پلاسمید، فاکتورهای کد شونده کروموزومی برای ویرولانس کامل نیاز میباشد. شیگلا از سد سلول اپی تلیال به طریق ترانس سیتوز و از طریق سلولهای M عبور کرده و با ماکروفاژها روبرو میشوند. باکتریها از فاگوسیتوز ماکروفاژها با ایجاد آپوپتوز فرار میکنند که در آن سیگنالهای قبل از التهابی نیز نقش دارند. باکتریهای آزاد به سلول اپی تلیال از سمت قاعدهای – کناری حمله کرده و به سمت سیتوپلاسم با پلیمریزاسیون اکتین رفته و به سلول مجاور انتشار مییابند. سیگنالهای پیش التهابی توسط ماکروفاژها و سلولهای اپیتلیال موجب فعال شده بیشتر سیستم ایمنی ذاتی سلولهای (natural Killer) NK شده و باعث حذف لوکوسیتهای پلی مورفونوکلئر میشود (PMNs). ورود PMNs پوشش سلولهای اپی تلیال را جدا کرده که در آغاز عفونت را تشدید میکند و باعث تخریب بافت میشود و باعث تسهیل ورود و حمله باکتریهای بیشتری میشوند. در نهایت PMNs شیگلا را فاگوسیتوز کرده و در بهبودی و از بین رفتن عفونت نقش دارد. بعضی شیگلاها توکسینهایی مثل Shiga Toxin و Entero Toxins (سم شیگا و سم رودهای) تولید میکنند. سم شیگا یک سم رودهای است که از سنتز پروتئین جلوگیری کرده و به میزان زیادی توسط شیگلا دیسانتریا سروتیپ پ و با گروههایی از اشرشیاکلی که به نام اشرشیاکلی – سازنده سم شیگا (STEC) و گاهی سایر ارگانیسمها، ساخته میشود. این سم عامل عوارض شدید سندرم همولیتیک اورمیک میباشد (HUS) ، مشخص نیست که فاز اسهال آبکی شیگلوز توسط سایر سموم رودهای ایجاد میشود یا خیر. در مطالعات تولید واکسن، حذف هدف دار ژنهای آنتروتوکسین (shET1 , shET2) منجر به کاهش تب و دیسانتری در افراد داوطلب شده است. لیپوپلی ساکاریدها جزء فاکتورهای ویرولانس در همه شیگلاها هستند. سایر صفات برای چندین سروتیپ مهم هستند (مثل : شیگاتوکسین ساخته شده توسط شیگلا دیسانتری یا سروتیپ ۱ و shET1 توسط شیگلا فلکسنری ۲a). تغییرات پاتولوژیک شیگلوز عمدتاً در کولون که ارگان هدف شیگلا است، روی میدهد. این تغییرات در انتهای کولون شدیدتر است گر چه التهاب تمام کولون (Pancolitis) نیز رخ میدهد. شیگلا از اپی تلیوم کولون از طریق سلولهای M در اپی تلیوم فولیکولر پوششی روی پلاکهای پیر (peyer) عبور میکند. در ظاهر بافت ادم موضعی، زخمها، مخاط شکننده، خونریزی و اگزودا دیده میشود. با میکروسکوپ زخمها، پسودوممبران، مرگ سلول اپی تلیال، انفیلتراسیون از مخاط تا لایه موسکولاریس مخاط توسط PMNs و سلولهای منونوکلئر و ادم زیر مخاطی اتفاق میافتد. ۱-۲-۳-۴- ایمنی ایمنی ذاتی به عفونت شیگلا با ایجاد التهاب حاد و به کارگیری وسیع PMNs و به دنبال آن تخریب وسیع بافتی مشخص میشود. در انسانها آنالیز بروز سیتوکینها در بیوپسی رکتوم افراد آلوده و بیمار در فاز حاد بیماری نشان از upregulation ژنهای پیش التهابی دارد مثل ژنهای کد کننده اینترلوکین (IL) IL-6 , IL-1b و TNF-a, IL-8 و TNF-b هم اتورگولاسیون مثبت دارد. کنترل حمله شیگلا به سلولهای اپیتلیال روده وابستگی به اینترفرون گاما (IFN-g) دارد. ایمنی اختصاصی شیگلا که توسط عفونت طبیعی ایجاد میشود با پاسخهای هومورال مشخص میشود. ترشح موضعی IgA و بعضی IgG علیه LPS و بعضی پروتئینهای مؤثر (Ipas) تولید میشود. ایمنی طبیعی و حفاظتی که بعد از چندین مورد عفونت روی میدهد، کوتاه مدت است و به نظر میرسد در محدود کردن عفونت نقش دارد و به ویژه در کودکان کم سن صدق میکند. ۱-۲-۳-۵- تظاهرات کلینیکی و عوارض دیسانتری باکتریال بدون در نظر گرفتن سروتیپ آلوده کننده کلینیک یکسان دارد. خوردن شیگلا با دوره کمون ۱۲ ساعت تا چند روز قبل از علائم همراه میباشد. درد شکم شدید، تب بالا، استفراغ، بیاشتهایی، ظاهر توکسیک، فشار برای دفع دردناک مشخصاً روی میدهد. اسهال در ابتدا آبکی میتواند باشد و حجم زیادی دارد ولی بعد به سمت تکرار بیشتر، حجم کمتر و مدفوع خونی موکوئید میرود. اکثر کودکان به سمت اسهال خونی پیش نمیروند ولی بعضی از ابتدا مدفوع خونی دارند. دهیدراتاسیون شدید به علت از دست دادن مایعات و الکترولیت در مدفوع و استفراغ است. اسهال درمان نشده ۲-۱ هفته طول میکشد و در حدود ۱۰% بیماران اسهال بیشتر از ۱۰ روز طول میکشد. اسهال دائم در شیرخواران دچار سوء تغذیه و کودکان دچار ایدز و گاهی کودکان نرمال روی میدهد. حتی بیماری غیر دیسانتریک، با ضعف مداوم همراه است. معاینه فیزیکی ابتدا اتساع شکم و تندرنس، صداهای رودهای هپراکتیو و رکتوم دردناک را در معاینه نشان میدهد. یافتههای نورولوژیک شایعترین تظاهرات خارج رودهای دیسانتری باسیلی است که در حدود ۴۰% کودکان بستری شده مشاهده میشود اشرشیاکلی مهاجم نیز همین عوارض نورولوژیک را نشان میدهد. تشنج، سردرد، خواب آلودگی، گیجی، سفتی گردن، یا توهم امکان دارد قبل یا بعد از ایجاد اسهال وجود داشته باشد. علت این یافتههای نورولوژیک معلوم نیست. در گذشته این را به سم شیگلا ربط میدادند ولی حالا مشخص شده است که این توضیح نادرست است چون ارگانیسمهای جدا شده از کودکان با تشنج ناشی از شیگلا نشان از شیگلایی را میدهد که سم تولید نمیکند. تشنج گاهی وقتی تب کمی وجود دارد رخ میدهد که یک تشنج ناشی از تب این علائم را توضیح نمیدهد. هیپوکلسمی با هیپوناترمی با تشنجهای تعداد کمی از بیماران، همراه است. گر چه علائم نشان از عفونت CNS با پلئوسیتوز CSF و افزایش کم پروتئین CSF میدهد ولی مننژیت به علت شیگلا نادر است. بر اساس مطالعات روی حیوانات به نظر میرسد که واسطههای پیش التهابی مثل TNFa و IL-Ib نیتریک اکسید، هورمون آزاد کننده کورتیکوتروپین در افزایش حساسیت به تشنج توسط شیگلا دیسانتریا نقش دارند. شایعترین عارضه شیگلوز دهیدراتاسیون است. ترشح نابجای هورمون آنتیدیورتیک همراه با هیپوناترمی شدید میتواند دیسانتری را پیچیده کند به ویژه وقتی شیگلادیسانتریا عامل آن است. هیپوگلسمی و آنتروپاتی با از دست دادن پروتئین شایع است. سایر عوارض عبارتند از سپسیس و DIC بویژه در کودکان خیلی جوان و دارای سوء تغذیه به وجود میآید. با وجود نفوذ شیگلا به مخاط روده، این وقایع شایع نیستند. شیگلا و سایر باسیلهای گرم منفی از کشت خون ۵-۱% بیمارانی که کشت گرفته شده، به دست آمدهاند؛ اما چون بیماران انتخاب شده برای کشت خون نمونه پایه آماری بودهاند ریسک باکتریمی در بیماران انتخاب نشده شیگلا احتمالاً پایینتر است. باکتریمی در شیگلا دیسانتریا سروتیپ ۱ بیشتر بوده و مرگ و میر آنها بالاست (۲۰%~) بویژه وقتی سپسیس روی میدهد. شیگلادیسانتریا سروتیپ ۱، اغلب با همولیز، آنمی و HUS عارضهدار و پیچیده میشود. این سندرم به واسطه سم شیگلا است که باعث آسیب آندوتلیال عروقی میگردد. Ecoli که تولید سم شیگلا میکنند، (Ecoli O157 : H7 , Ecoli O26 : H11 , Ecoli O111 : NM) نیز باعث HUS میشوند. پرولاپس رکتوم، توکسیک مگاکولون با کولیت پسودوممبران (معمولاً توسط شیگلا دیسانتریا)، هپاتیت کلستاتیک، ورم ملتحمه، التهاب عنبیه، زخم قرنیه، پنومونی، آرتریت (معمولاً ۵-۲ هفته بعد از آنتریت)، آرتریت واکنشی، سیستیت، میوکاردیت و واژینیت (ترشح تیپیک آغشته به خون به علت شیگلا فلکسنری) اتفاقات شایعی نیستند. عوارض جراحی شیگلوز شدید میباشد، گر چه نادر است. شایعترین آن انسداد روده و آپاندیسیت است که میتواند پرفوره نیز باشد. ریسک مرگ با بیماری ناشی از شیگلا سونئی کمترین و با عفونت ناشی از شیگلا دیسانتری تیپ ۱ بیترین میباشد. گروههای در معرض خطر بیماری شدید و پیش آگهی بد شامل شیرخواران، بالغین بالای ۵۰ سال، کودکانی که شیر مادر نمیخورند، کودکان در حال بهبودی از سرخک، کودکان و بزرگسالان دچار سوء تغذیه، بیمارانی که دچار دهیدراتاسیون میشوند، از دست دادن هوشیاری، هیپوترمی یا هیپرترمی یا داشتن سابقه تشنج در قبل، میباشد. مورتالیتی در کودکان بزرگتر و با تغذیه خوب نادر است. چندین فاکتور در مرگ کودکان دچار سوء تغذیه و شیگلوز مؤثرند، که شامل بروز بیماری در اولین سال زندگی، تغییر سطح هوشیاری، دهیدارتاسیون، هیپوترمی، ترومبوسیتوپنی، آنمی، هیپوناترمی، نارسایی کلیه، هیپوگلیسمی، هیپوکالمی، برونکوپنومونی و باکتریمی میباشند. سندرم نادر توکسیک بودن شدید، تشنج، تب بسیار بالا و سردرد و ادم مغز به دنبال آن و یک سرانجام کشنده که در آن سپسیس و دهیدراتاسیون شدید وجود ندارد به نام سندرم Ekiri یا آنسفالوپاتی توکسیک کشنده میباشد که هنوز خوب شناخته نشده است. ۱-۲-۳-۶- تشخیص افتراقی گر چه علائم کلینیکی به نفع شیگلوز است ولی به میزان کافی اختصاصی برای تشخیص قطعی نمیباشند. عفونت کمپیلوباکتر ژژونی، گونههای سالمونلا، E.coli مهاجم رودهای، اشرشیاکلی تولید کننده سم شیگا، یرسینیا انتروکولیتیکا، کلستریدیوم دیفیسیل، آنتاموبا هیستولیتیکا و بیماری التهابی روده در تشخیص افتراقی قرار میگیرند. ۱-۲-۳-۶- تشخیص تشخیص فرضی تأکید کننده دیسانتری باسیلی شامل پیدا کردن لوکوسیت در مدفوع (معمولاً بیشتر از ۱۰۰-۵۰ PMNs در HPF وجود کولیت را تأکید میکند) خون در مدفوع، مشاهده خون محیطی با لوکوسیتوز با شیفت زیاد به چپ (اغلب سلول باند بیشتر از سلول سگمانته) است. شمارش گلبول سفید محیطی معمولاً mm3/ سلول ۱۵۰۰۰-۵۰۰۰ است گرچه لوکوپنی و واکنش لوکموئید رخ میدهد. کشت مدفوع و نمونه سوآب رکتوم شانس تشخیص عفونت شیگلا را زیاد میکند. محیط کشت شامل آگار Mac Con Key و همینطور محیطهای اختصاصی مثل Xylose-Lysine Deoxycholate (XLD) و آگار SS میباشند. محیط حمل وقتی نمونه را نمیتوان به زودی کشت داد بایستی به کار رود. محیط مناسب بایستی استفاده شود تا کمپیلوباکتر و سایر باکتریها از آن حذف شوند. مطالعات همه گیریها در افراد داوطلب نشان داده که آزمایشگاه قادر به تأیید حدس کلینیکی حتی وقتی پاتوژن وجود دارد، نمیباشد. چندین کشت مدفوع احتمال یافتن شیگلا را بالا میبرد. ناتوانی تشخیص کشتها، مسئولیت و قضاوت بررسی سندرمهای کلینیکی مطابق با شیگلوز را بر عهده پزشک میگذارد. استفاده از PCR و آنالیز آن در مدفوع برای ژنهای اختصای مثل Vir A یا Vir F و ipaH میتواند مواردی که با کشت تشخیص داده نشدهاند را روشن سازد ولی این تست در آزمایشگاههای تحقیقاتی وجود دارد. در کودکانی که ظاهر توکسیک دارند و به ویژه کودکان خیلی کم سن یا شیرخواران دچار سوء تغذیه کشت خون بایستی گرفته شود چون ریسک ایجاد باکتریمی بالاست. ۱-۲-۳-۶- کشت شیگلا شیگلاها به صورت باسیلهای گرم منفی هستند که فاقد اسپور و کپسول و بدون حرکت میباشد. این باکتریها هوازی وبی هوازی اختیاری اند-گلوکز را تخمیر میکنند اما لاکتوز را نمی توانند تخمیر کنند در انسان دیسانتری یا اسهال خونی ایجاد میکند بررسی میکروسکوپی: درآزمایش لام مرطوب از نمونه مدفوع در بیماران اسهالی مشکوک به شیگلوز تعدادی گلبولهای قرمز پلی مورف وماکروفاز مشاهده میشود کشت : برای کشت شیگلا باید در نظر داشت که مدفوع به علت خاصیت اسیدی باعث مرگ شیگلا میشود بنابراین باید سریعا نمونه کشت گردد. بهترین روش استفاده از سواب رکتال میباشد این باکتری درسطح محیط آگار خوندار ایجاد کلنیهای خاکستری می کند ودرسطح محیط یا مک کانکی بهصورت کلنیهای لاکتوز منفی (بی رنگ)دیده می شود . برای جدا کردن شیگلا باید نمونه رامستقیما روی محیط کشت اضافه نمود. محیطهایEMB مکانکیوسلنیتF از محیطهای کشت انتخابی و افتراقی مناسب هستند برای تائید تشخیص میتوان بر روی محیطهای کلیگرآیرون آگار -سیترات-لیزین آیرون آگار اوره وMR-VP کشت وبررسی نمود شیگلا در محیط کلیگر فقط قادر به تخمیر قند گلوکز میباشد وقادر به تخمیر قند لاکتوز نمیباشد (آلکالن-اسید) گوگرد را احیا نمی کند(بدون SH2) و واکنشهایIMVIC در مورد شیگلاها (از راست به چب)به صورت: –+ V است. شیگلادرخون وارد نمی شود لذا کشت خون برای بررسی شیگلا ارزش ندارد. شیگلا سونه ای لاکتوز را به کندی تخمیر میکند. تستهای تشخیصی گونه های بیماریزا شیگلا
اورنیتین دکربوکسیلاز |
مانیتول |
گروه ونوع |
- |
- |
A |
- |
+ |
B |
- |
+ |
C |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۹-۱-۳- مکانیسم بیماری زایی UPEC در ارتباط با افمبریال ادهسین (afa, foc, sfa, fim, pap,): UPEC دارای فاکتورهای اتصالی هستند به نام پیلی یا فیمبریه، که به آنها اجازه می دهد تا به طور موفقیت آمیزی عفونت را آغاز کنند (تیبا و همکاران، ۲۰۰۸).ادهسین ها آنتی ژن های فیمبریالی هستند که باکتری را قادر می سازند تا به موکوس روده متصل شود (مولوی، ۲۰۰۲). از ادهسین های معمول موجود در اشرشیا کلی یوروپاتوژن می توان به P فیمیریا، فیمبریا نوع ۱، S فیمبریا، FIC فیمبریا و خانواده ادهسین Dr و ادهسین های افمبریال می باشد، نام برد. این فیمبریه ها به ترتیب توسط ژنهای(Afa, foc, sfa, Fim, Pap) کد می شوند (میازاکی و همکاران، ۲۰۰۲). در UPEC، فیمبریا نوع ۱ مهمترین عامل حدت است. تعدادی از اعضای خانواده انتروباکتریاسه این ژن را تولید می کنند. فیمبریه نوع ۱ به وسیله بیش از ۹۰% سویه های اشرشیا کلی بیان می شود. این فیمبریه اتصال به گلیکو پروتئین های ترشح شده و گلیکو پروتئین های مانوزیله شده ای را که به سلول متصل شده اند وساطت می کند. P-فیمبریه، ضمائم هتروپلی مریک سخت میله مانندی هستند که از سطح سلول اشرشیا کلی بیرون زده اند و نشان داده شده است که در بیشتر از ۷۰% اشرشیا کلی پیلونفریتوژن حضور دارد(چورمک، ۲۰۰۶). FIC فیمبریه به وسیله کلاستر ژن foc کد می شود، یک فاکتور اتصالی غیر هماگلوتینه کننده است که به وسیله تقریباً ۱۴% از اشرشیا کلی ایجاد کننده عفونت دستگاه ادراری و ۷% از سویه های مدفوعی اشرشیا کلی بیان می شود. این فیمبریه از نظر ژنتیکی مشابه S فیمبریه است اما از نظر اختصاصیت رسپتورهایشان با یکدیگر متفاوتند(ناظمی و همکاران، ۲۰۱۰). S-فیمبریه به رسپتورهای حاوی بخش های قندی اسید سیالیک متصل می شود و در اشرشیا کلی ایجاد کننده سپتیس و پیلونفریت حضور دارد(مولوی، ۲۰۰۲). افمبریال ادهسین ها از نظر خصوصیات مورفولوژی و بیوشیمیایی با دیگر ادهسین ها تفاوت دارند و توسط ژن afa کد می گردند و نشان داده شده است که در ایجاد عفونت دستگاه ادراری دارای نقش می باشند (تصویر شماره ۱-۲). تصویر شماره (۱-۲): شکل شماتیک از نحوه اتصال باکتریE.coli به سطح سلول های اپیتلیال سطحی بدن ۱-۹-۱-۴- مکانیسم بیماری زایی UPEC در ارتباط با سایتوتوکسیک نکروز دهنده(cnf): سویه های بیماری زا قابلیت تولید و نمود طیف وسیعی از عوامل حدت را دارند که بر این اساس به پاتوتیپ های مختلفی از جمله انتروتوکسیژن(ETEC)، نکروتوکسیژنNTEC))، تولید کننده شیگا توکسین(STEC) و غیره تقسیم می شوند. سویه های نکروتوکسیژن(NTEC) برای اولین بار دراسهال نوزادان گزارش شد(اولت و همکاران، ۲۰۰۷). در میان محصولات، سیتوتوکسیک نکروز دهنده CNF1),(CNF2)) ممکن توکسین های دیگری نظیر توکسین های تورم دهنده کشنده سلول (CDT)، همولیزین (hly)، P – فیمبریه (pap)، افمبریال ادهسین (afa)، Sفیمبریه (sfa)و …باشند. سویه های نکروتوکسیژن قادرند عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده (CNF) تولید کنند که موجب چند هسته ای شدن سلول ها در کشت سلول و نکروز پوست خرگوش می گردد(الکس و همکاران، ۲۰۰۱).در سویه های اشرشیا کلی نکروتوکسیژن جدا شده از عفونت های مختلف انسان ودام ها سه نوع از توکسین های مذکور تحت عنوان عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۱و۲و۳ CNF1, CNF2 ,CNF3)) شناسایی و گزارش شده است. عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۲و۱ پروتئین های مقاوم به حرارت بوده و از نظر وزن مولکولی تقریباً مشابه می باشند و توالی نوکلئوتیدی ژن های کد کننده آنها ۷/۸۵ درصد مشابهت با یکدیگر را نشان می دهند(بلنکو وهمکاران،۱۹۹۳; بلنکو و همکاران، ۱۹۹۸). سویه های نکروتوکسیژن( NTEC1 و NTEC2 ) که به ترتیب عوامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۱و۲ را تولید می کنند از نظر ژنتیکی و ساختار آنتی ژنی به یکدیگر شباهت داشته و متعلق به گروه های سرومی یا سروتیپ های مختلف می باشند(اسواد و همکاران، ۱۹۹۴; آماویزیت و همکاران، ۲۰۰۱). ژن کد کننده عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۱ بر روی کروموزوم باکتری قرار داشته و معمولاً با ژن های کد کننده همولیزین و فیمبریه های P و S همراه است. سویه های نکروتوکسیژن ۱ تاکنون از موارد عفونت های گوارشی نشخوارکنندگان، خوک، سگ و همچنین از عفونت های خارج گوارشی (نظیر عفونت های ادراری) انسان جدا شده است(توت و همکاران، ۲۰۰۱; ون و همکاران، ۲۰۰۱). ژن کد کننده عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۲ بر روی پلاسمیدی به نام Vir قرار دارد و ممکن است با اپران های کد کننده عوامل فیمبریه ای F17 و یا غیر فیمبریه ای Afa8 همراه باشد اما سویه های نکروتوکسیژن ۲ عمدتاً از نشخوارکنندگان با علائم عفونت گوارشی یا سپتی سمی جدا می گردد. عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۳ که به تازگی در جدایه های اشرشیا کلی از بره و بزغاله های سالم و بیمار شناسایی شده است دارای مشابهت هایی با عوامل ۱و۲ است(الکس و همکاران،۲۰۰۱)۱. ژن کد کننده این فاکتور بر خلاف ژن های عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۱و۲ با ژن های کد کننده انتیمین و انتروهمولیزین همراه است. در سال های اخیر توکسین های تورم دهنده کشنده سلول (CDTs) در سویه های مختلف اشرشیا کلی شناسایی شده است که شامل ۴ واریانت می باشد این توکسین ها موجب توقف تقسیم سلولی در مرحله G2/M می شوند. توکسین های تورم دهنده کشنده سلول نوع ۱و۲ (CDT-I,CDT-II) از نظر وابستگی با سویه های نکروتوکسیژن مورد توجه نیستند اما دسته ژن های کد کننده توکسین تورم دهنده سلول نوع ۴ (CDT-IV) بر روی کروموزوم قرار دارند و به همین دلیل همواره با عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۱ همراه است(نعمتی و همکاران، ۲۰۱۲). در حالی که دسته ژن های کد کننده نوع ۳ (CDT-III) بر روی پلاسمید Vir قرار داشته و به همراه عامل سیتوتوکسیک نکروز دهنده ۲ شناسایی می گردد. تاکنون حضور توکسین های تورم دهنده کشنده سلول در سویه های نکروتوکسیژن نوع ۳ گزارش نشده است. به تازگی دسته پنجمی از توکسین های تورم دهنده کشنده سلول در سویه ای انتروپاتوژنیک جدا شده از دام ها شناسایی و گزارش شده است که با ژن شیگا توکسین همراه است(توچان و همکاران، ۲۰۰۹)۲.[۳۰] (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شیوع ژن تولید کننده CNF در اشرشیا کلی مرتبط با عفونت ادراری به طور گسترده ای گزارش شده است. علاوه بر این، شرایط میزبان مانند سن بالا و زمینه هایی مانند انسداد مجاری ادراری، دیابت شیرین و ضعف مثانه به کلونیزاسیون باکتری کمک کرده و نقش مهمی در عفونت ادراری دارد(گالز و همکاران، ۲۰۰۲; یولرد، ۲۰۰۳). تحقیقات نشان می دهد که شیوع فاکتورهای ویرولانس در سویه های UPEC با پاتوژنیسته ادراری در ارتباط است، سویه های UPEC انواع مختلف توکسین ها مانند همولیزین و CNF1 را تولید می کنند تا محیط داخل بدن میزبان را برای ایجاد عفونت آماده کنند. معمولاً بیان این دو توکسین در راستای یکدیگر و نزدیک به هم هستند. ۱-۹-۱-۵- مکانیسم بیماری زایی UPEC در ارتباط با همولیزین(hlyA): دو نوع همولیزین توسط اشرشیا کلی تولید می شود : ۱) نوع ترشحی ۲) متصل به سلول آنها گلبول های سرخ و سفید را پاره کرده و ممکن است از عمل بیگانه خواری جلوگیری کند. سویه های بیماری زای اشرشیا کلی حاوی یک آندوتوکسین بوده که اثرات آن شبیه به سایر آندوتوکسین ها می باشد. همچنین این باکتری ها تولید نوع III سیستم ترشحی می کند تا بتواند مولکول های موثر را مستقیماً وارد سلول باکتری نماید. این سیستم همچنین می تواند سویه های تهاجمی اشرشیا کلی را وارد سلول های روده ای نماید. اتصال از طریق پیلی و فیمبریه و انتیمین صورت می گیرد فاکتورهای بیماری زایی که کمک به تهاجم باکتری و بیماری زایی آن می کند شامل کپسول می باشد (تصویر شماره ۱-۳)(تصویر شماره۱-۴).
تصویر شماره (۱-۳): شکل شماتیک از فاکتورهای ویرولانس در اشرشیا کلی تصویر شماره (۱-۴): مکانسیم بیماری زایی UPEC ۱-۱۰-تعاریف واژه ها : اشریشیا کلی : اشریشیا کلی باسیل گرم منفی، متعلق به خانواده انتروباکتریاسه، بدون اسپور و متحرک به وسیله تاژ های پیرامونی است. تکنیک PCR (واکنش زنجیره ای پلیمراز) : این تکنیک مجموعه ای از واکنش های بیوشیمیایی است که در طی آن قطعه مشخصی از DNA به طور تصاعدی تکثیر می یابد، بدین ترتیب مقادیر انبوهی از DNA هدف ایجاد می گردد. عفونت دستگاه ادراری (UTI) نوعی عفونت باکتریایی است که بر بخشی از دستگاه ادراری تأثیر میگذارد. هنگامی که عفونت دستگاه ادراری تحتانی را مبتلا میکند سیستیت ساده (عفونت مثانه) نامیده میشود و هنگامی که بر دستگاه ادراری فوقانی تأثیر میگذارد به آن پیلونفریت (عفونت کلیه) گفته میشود. ویرولوتایپینگ: دسته بندی تیپ های باکتری بر اساس وجود یا عدم وجود ژن های ویرولانس و بررسی رابطه خویشاوندی آنها می باشد. سیستیت : نوعی عفونت باکتریایی است که بر بخشی از دستگاه ادراری تأثیر میگذارد. هنگامی که عفونت دستگاه ادراری تحتانی را مبتلا میکند سیستیت ساده (عفونت مثانه) نامیده میشود. پیلونفریت : نوعی عفونت باکتریایی است که بر بخشی از دستگاه ادراری تأثیر میگذارد. هنگامی که بر دستگاه ادراری فوقانی تأثیر میگذارد به آن پیلونفریت (عفونت کلیه) گفته میشود. فصل دوم مروری بر تحقیقات انجام شده ۲-۱- بررسی تحقیق های انجام شده: Versalovic et al (1991) روش های تعیین اثر انگشت ژنوم باکتریها را بر اساس تکثیر عناصر تکراری با بهره گرفتن از PCR ارائه نمودند. بر اساس این دستاورد، عناصر تکراری DNA که به منظور تعیین اثر انگشت مورد استفاده قرار می گیرند بر ۳ نوع می باشند(ورسالویک و همکاران، ۱۹۹۱). Versalovic et al (1994)عناصر تکراری محافظت شده به طول ۱۵۴ جفت باز به نام BOX، متشکل از ۳ جزء boxA, boxB, boxC (ورسالویک و همکاران، ۱۹۹۴). در سال ۱۹۹۹، PETER و همکاران طی یک پروژه تحقیقاتی، یک پروتوکل Multiplex PCR به منظور شناسایی همزمان شیگا توکسین ۱ و ۲ (stx1 , stx2)، اینتیمین (eaeA) و همولایزین (EHEC hlyA) ارائه نمودند. این محققین با بهره گرفتن از این روش اقدام به شناسایی سریع سویه های E.coli بیماریزا در انواع نمونه های محیطی و کلینیکی نمودند(پیتر و همکاران،۱۹۹۹). در سال ۱۹۹۹، Sharma و همکاران و در سال ۲۰۰۶، Heijnen و همکاران توانستند با بهره گرفتن از غنی سازی اولیه و متعاقباً شناسایی ژنهای ویرولانس با بهره گرفتن از تکنیک real-time PCR، با سرعت و ویژگی بالا اقدام به شناسایی انواع سویه های انتروپاتوژن E.coli در نمونه های نمایند(چریف و همکاران، ۲۰۰۳). در سال ۲۰۰۰، PASS و همکاران اقدام به پاتوتایپینگ و شناسایی ۱۱ ژن ویرولانس E.coli اعم از LTI, LTIIa,، LTIIb، STI، STII، VT1، VT2,، VT2e, ، eaeA، Eagg و Einv پرداختند. این محققین اعلام نمودند که می توان با استناد به این تکنیک، کلیه سویه های انتروپاتوژن E.coli را از یکدیگر تفکیک نمود (کمپبل و همکاران، ۲۰۰۱). در سال ۲۰۰۰، در آمریکا مطالعه ای روی نمونه خون بیماران دچار اوروسپسیس نشان داد که traT یک ژن شایع در بیماران دارای نقص ایمنی و افراد با سیستم ایمنی کامل است(آندری و همکاران، ۲۰۰۸). در سال ۲۰۰۱، Campbell و همکاران پروتوکل شناسایی سویه پاتوژن E.coli O157:H7 را در نمونه ها به صورت Multiplex PCR ارائه نمودند. این محقیقن پروتکل پیشنهادی خود را که بر اساس شناسایی ژنهای ویرولانس و ساختاری بود بسیار حساس و با ویژگی بالا معرفی کردند (تونی و همکاران، ۲۰۰۶). در سال ۲۰۰۳، Fode و همکاران وCebula و همکاران اقدام به شناسایی مستقیم سویه های پاتوژن (بالاخص انتروهموراژن) E.coli از نمونه های ادراری و نیز بررسی بیماریزایی آنها در بیماران پرداختند. به ادعای این محققین، روش ارائه شده می تواند حساسیت و کارایی قابل قبولی در شناسایی مستقیم E.coli داشته باشد(فود و همکاران، ۲۰۰۳). در سال ۲۰۰۶، Toni و همکاران با انجام چندین پروتوکل PCR (به صورت تک و مالتی پلکس)، ۵۸ ژن ویرولانس E.coli را در نمونه های کلینیکی مورد شناسایی و ارزیابی قرار دادند. مطابق نتایج حاصل از این تحقیق، راه انتقال سویه های پاتوژن E.coli به تعدادی از این بیماران آلوده به عفونت های ادراری بوده است (تونی و همکاران، ۲۰۰۶).
- در سال ۲۰۰۷، Bekal و همکاران و در سال ۲۰۰۹، Bruant و همکاران با بهره گرفتن از تکنیک ریزآرایه اقدام به شناسایی ژنهای ویرولانس پاتوتایپ های انتروپاتوژن E.coli نمودند (بکال و همکاران، ۲۰۰۷; برانت و همکاران، ۲۰۰۹).
- در سال ۲۰۰۷،Lan و همکاران که در دانشگاه میشیگان انجام شد، مشخص گردید که فیمبریه نوع I به مقدار زیادی در طول عفونت دستگاه ادراری بیان می گردد که این بیان می تواند منجر به کاهش حرکت در این باکتری گردد و این موضوع به عنوان یک عامل مهم در عفونت، به ویژه در ۲۴ ساعت از زمان کلونیزاسیون در مثانه، تلقی می گردد(لن و همکاران، ۲۰۰۹).
- در سال۲۰۱۰،Pina و همکاران، توانستند با طراحی یک مالتی پلکس PCR، عامل عفونی موجود در نمونه های ادراری را شناسایی نمایند. حسب نتایج این محققین مشخص شد که عامل عفونی E.coliسویه O157:H7 بوده است. ژنهایی که در این تحقیق مورد شناسایی قرار گرفتند عبارت بودند از stx1، stx2، wzyO157 و . eae.
- در سال ۲۰۱۱، Oliviera و همکاران در برزیل توانستند با طراحی یک مالتی پلکس PCR، عامل عفونی موجود در نمونه های ادراری را شناسایی نمایند(بلنکو و همکاران، ۲۰۰۳).
در سال ۲۰۱۲،Kudinha و همکاران در استرالیا با روش multiplex PCR-Bssed Reverse line Blot در ۷۷ درصد نمونه های افراد مبتلا به سیستیت ژن traT را شناسایی کردند(کپریلو و همکاران، ۲۰۰۵). در سال ۲۰۱۲، Qin و همکاران روی سویه های E.coli نشان داد که هیچ کدام از ایزوله های جدا شده از موارد حاد سیستیت و یا پیلونفریت ژن afa را حمل نمی کنند(کوئین و همکاران، ۲۰۱۲).
- در سال ۲۰۱۳، ممتاز و همکاران مطالعاتی جهت بررسی فراوانی بالای ژن های حدت در باکتری اشرشیا کلی انجام دادند(ممتاز و همکاران، ۲۰۱۳).
- در سال ۲۰۰۰، Soto و همکاران مطالعاتی در خصوص فاکتورهای حدت یوروپاتوژن و عامل ایجاد آسیب به اپیتلیوم مجاری ادراری برشمرده شده بودند، نیز بیانگر توانایی های بالقوه باکتری های جداسازی شده برای ایجاد آسیب به نواحی بالای واژن زنان نازا انجام دادند(سوتو و همکاران، ۲۰۰۰).
- در سال ۱۳۹۲، نعمتی و همکاران مطالعاتی در خصوص بررسی فراوانی اشرشیا کلی یوروپاتوژن مولد عفونت ادراری و تعیین برخی ژن های ویرولانس در ایزوله های جدا شده از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام دادن.(نعمتی و همکاران ۱۳۹۲).
- در سال ۲۰۱۰، مطالعه ای توسط Mercon و همکاران روی بیماران پیوند کلیوی انجام شد، شیوع ژنaer 33 درصد گزارش شد(مرکون و همکاران، ۲۰۱۰).
در بررسی Birosova و همکاران فاکتورهای حدت hly, cnf-1, pap, sfa در سوش های اشرشیا کلی جداسازی شده از سواپ های واژنی زنان مبتلا به عفونت های ادراری، ردیابی شدند(بیروسوا و همکاران، ۲۰۰۴). فصل سوم مواد و روش ها ۳ -۱- نوع مطالعه: مطالعه از نوع توصیفی بوده است. ۳-۲- جامعه مورد مطالعه : جامعه مورد بررسی در این تحقیق شامل ایزوله های اشرشیا کلی یوروپاتوژن جدا شده در بیماران مبتلا به عفونت مجاری ادراری مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله (عج) تهران بود. تعداد ۱۰۰ ایزوله جدا شده اشرشیاکلی مورد بررسی قرار گرفت. ۳-۳- روش انجام طرح
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(R2)
(R2)تعدیلشده
خطای استاندارد
آماره F
سطح معنیداری
۱/۷۶۸
۰/۰۶۱
۰/۰۳۵
۰/۱۴۶
۲/۳۹۰
۰/۰۰۰
Rit=630/0-108/0AQt-1-002/0 BETAt-1-048/0 ln(SIZE)t-1-002/0 ln(B/M)t-1 +۱۵۱/۰ YIELDt-1
توضیح: بازده هر شرکت برابر با بازده سال (ماه) بعد آن شرکت است. AQ بر اساس انحراف معیار باقیماندههای حاصل از رگرسیون اقلام تعهدی سرمایه در گردش نسبت به جریانهای نقدی عملیاتی گذشته، حال و آینده به اضافه تغییرات در درآمد، داراییهای ثابت مشهود محاسبه میشود. بتا (BETA) برابر با کوواریانس بازدهی سهام با بازدهی بازار، تقسیم بر واریانس بازدهی بازار است که در این پژوهش از داده موجود در پایگاه دادههای نرمافزار تدبیرپرداز استفاده شده است. YIELD برابر با سود نقدی سالانه هر سهم عادی تقسیم بر قیمت سهام در پایان سال مالی قبل است. PRICE برابر با قیمت سهام در آخرین روز معامله در سال مالی (ماه) قبل است. اندازه شرکت ln(SIZE) برابر با لگاریتم طبیعی ارزش کل بازار سهام شرکت در پایان سال (ماه) قبل است که برابر با تعداد سهام شرکت ضرب در قیمت سهام در آخرین روز معامله در سال (ماه) قبل است و ارزش دفتری به ارزش بازار شرکت ln(B/M)، برابر با لگاریتم طبیعی نسبت ارزش دفتری سهام عادی (B) به ارزش بازار سهام عادی (M) در پایان ماه قبل است. از آماره f به منظور آزمون معنیداری مدل (آزمون ضرایب کلی) و همچنین از آماره t به منظور آزمون ضرایب جزئی استفاده شده است. از آماره D-W برای آزمون عدم وجود خود همبستگی بین ماندهها استفاده شده است. R2 تعدیلشده، نشاندهنده قدرت تبیین متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل است. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آزمون فرضیه دوم در فرضیه دوم ادعا بر این است که حساسیت بازده آتی سهام به کیفیت اقلام تعهدی در طول زمان مشابه است. برای آزمون فرضیه دوم رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده آتی سهام با بهره گرفتن از برازش مدل ۱ به صورت ماه به ماه در طول سال بررسی شد. برای برازش مدل ۱ ابتدا معنیداری مدل در ماههای مختلف سال و سپس در صورت معنیدار بودن میزان شدت و نوع ارتباط بررسی میشود. فرض صفر و فرض مقابل برای معنیداری مدل به صورت زیر است. مدل معنیداری وجود ندارد H0 مدل معنیداری وجود دارد H1 مقدار احتمال (یا سطح معنیداری) F برای ماههای مختلف (به استثناء ماههای فروردین، مرداد، مهر و آبان) بیشتر از ۰۵/۰ است، بنابراین فرض صفر در سطح اطمینان ۹۵ درصد پذیرفته میشود؛ یعنی مدل معنیداری وجود ندارد. نتایج حاصل از برازش مدل ۱ به صورت ماه به ماه نشان داد، بین شاخص کیفیت اقلام تعهدی و بازده آتی سهام در تمامی ماههای سال از لحاظ آماری رابطه معنیداری وجود ندارد و نشان داد که رابطه بین کیفیت اقلام تعهدی و بازده آتی سهام در طول زمان مشابه است. بنابراین فرضیه دوم تایید شد. برای وجود یا عدم وجود خود همبستگی در باقیماندهها از آزمون دوربین- واتسون استفاده شده است. مقادیر این آماره نیز نزدیک به ۲ است که به طور تجربی نشاندهنده عدم خود همبستگی است. خلاصه نتایج حاصل از برازش بازده آتی سهام بر مبنای متغیرهای شاخص کیفیت اقلام تعهدی، بتا، اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار شرکت، بازده نقدی سهام و قیمت سهام به صورت ماه به ماه در جدول ۴-۱۴ صفحه بعد آمده است. (سطح معنیداری هر یک از ضرایب در زیر آن نوشته شده است). جدول شماره ۴-۱۴: نتایج آزمون برازش مدل فرضیه اول (ماهانه)
مدل ۱
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیوست ها پیوست شماره ۱ طرح کمیسیون حقوق بین الملل در خصوص مسئولیت مدنی بین المللی ناشی از عواقب زیانبار اعمالی که در حقوق بین الملل منع نشده اند طرح سال ۲۰۰۱: پیش گیری از آسیب فرامرزی فعالیت های خطرناک[۴۹۴] مقدمه دولت های عضو، با یادآوری بند ۱ (الف) ماده ۱۳ منشور سازمان ملل متحد، که اشعار می دارد مجمع عمومی به منظور تشویق توسعه تدریجی حقوق بین الملل و تدوین آن مطالعات و صدور توصیه هایی را به عمل می آورد، با عنایت به اینکه اصل حاکمیت دایمی دولت ها بر منابع طبیعی داخل در سرزمین آنها یا به هر ترتیب تحت صلاحیت یا کنترل آنها، همچنین با یادآوری اینکه آزادی دولت ها در انجام یا اجازه انجام فعالیت هایی در سرزمین آنها یا به هر ترتیب تحت صلاحیت یا کنترل آنها نامحدود نیست، با یادآوری اعلامیه ریو در زمینه محیط زیست و توسعه مورخ ۱۳ ژوئن ۱۹۹۲، با شناسایی اهمیت ترغیب همکاری بین المللی، به شرح زیر به توافق رسیده اند: ماده ۱. شمول مواد حاضر بر فعالیت های مجاز بین المللی اعمال می گردند که خطر ایجاد آسیب فرامرزی قابل توجه را از طریق پیامد های فیزیکی خود در بر دارند. ماده ۲. کاربرد اصطلاحات برای اهداف مواد حاضر: ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
الف) «خطر ایجاد آسیب فرامرزی قابل توجه» خطراتی را شامل می شود که در آنها احتمال بالایی از ایجاد خطر قابل توجه فرامرزی و نیز احتمال ضعیفی از ایجاد آسیب فاجعه آمیز فرامرزی وجود دارد؛ ب) منظور از «آسیب»، صدمه به اشخاص، اموال یا محیط زیست است؛ ج) «آسیب فرامرزی»، آسیبی است که در سرزمین یک دولت، یا در مکان های دیگری تحت صلاحیت یا کنترل دولتی غیر از دولت مبدأ شده باشد، صرف نظر از اینکه دولت های درگیر مرز مشترک دارند یا خیر؛ د) «دولت مبدأ» دولتی است که در سرزمین یا به هر ترتیبی تحت صلاحیت یا کنترل آن فعالیت های مذکور در ماده ۱ طراحی و اجرا شده اند؛ و) «دولت در معرض خطر» دولت یا دولت هایی است که در سرزمین آن خطر آسیب فرامرزی قابل توجه وجود داشته یا بر هر مکانی که چنین خطری وجود دارد صلاحیت یا کنترل دارد؛ ه) منظور از «دولت های درگیر» دولت مبدأ و دولت در معرض خطر است. ماده ۳. پیش گیری دولت مبدأ باید تمام اقدامات مناسب را به منظور پیش گیری از بروز آسیب فرامرزی قابل توجه یا در هر حادثه ای به منظور کاهش خطر ناشی از آن به انجام رساند. ماده ۴. همکاری دولت های درگیر باید با حسن نیت با یکدیگر همکاری نموده و، در صورت لزوم، از کمک یک یا چند سازمان بین المللی ذیصلاح در پیش گیری از بروز آسیب قابل توجه فرامرزی یا در هر حادثه ای در کاهش خطر ناشی از آن بهره مند می شوند. ماده ۵. اجرا دولت های درگیر باید همه اقدامات مربوط به قانونگداری، اقدامات اداری یا دیگر موارد را از جمله ایجاد مکانیزم های نظارتی مناسب در خصوص ترتیبات مواد حاضر انجام دهند. ماده ۶. دولت مبدأ باید اجازه قبلی خود را برای موارد زیر لازم بداند: الف) هر یک از فعالیت های مشمول مواد حاضر که در سرزمین، صلاحیت یا تحت کنترل آن انجام می گیرد؛ ب) هر تغییر عمده در یکی از فعالیت های مشمول بند الف؛ ج) هر طرحی برای تغییر فعالیتی که ممکن است آن را به فعالیتی تحت شمول مواد حاضر تبدیل سازد.
-
- لزوم اجازه که توسط یک دولت مقرر می گردد در خصوص همه فعالیت های در جریان نیز که تحت شمول این مواد قرار می گیرند، اعمال خواهد شد. اجازه نامه های صادرشده توسط دولت برای فعالیت های در جریان به منظور مطابقت با این مواد بازنگری خواهند شد.
-
- در صورت عدم تطابق با شروط مندرج در اجازه نامه، دولت مبدأ اقدام لازم را از قبیل لغو اجازه نامه صورت خواهد داد.
ماده ۷. ارزیابی خطر هر نوع تصمیمی در خصوص صدور مجوز برای فعالیتی که تحت شمول مواد حاضر قرار می گیرد، باید به ویژه بر یک ارزیابی از آسیب فرامرزی حاصل از آن فعالیت، شامل ارزیابی تأثیرات زیست محیطی آن استوار باشد. ماده ۸. اخطار و اطلاع رسانی
-
- در صورتیکه ارزیابی مذکور در ماده ۷ حاکی از وجود خطر ایجاد یک آسیب فرامرزی قابل توجه باشد، دولت مبدأ دولت در معرض خطر را به موقع از وجود خطر و ارزیابی صورت گرفته مطلع ساخته و اطلاعات فنی موجود و تمام اطلاعات دیگری را که ارزیابی بر آن استوار است، به آن دولت ارسال می دارد.
-
- دولت مبدأ تا زمان دریافت پاسخ دولت در معرض خطر در مدت زمانی که از شش ماه بیشتر نخواهد بود، در خصوص صدور مجوز برای فعالیت هیچ تصمیمی نخواهد گرفت.
ماده ۹. مشورت در خصوص اقدامات پیش گیرانه
-
- دولت های درگیر، با در خواست هر یک از آنها، با هدف دست یابی به راه حل های قابل قبول در خصوص اقداماتی که به منظور کاهش آسیب قابل توجه فرامرزی یا در هر حادثه ای به منظور کاهش خطر ناشی از آن باید انجام گیرد، با هم مشورت خواهند نمود. دولت های درگیر، در آغاز این مشورت ها، در مورد چارچوب زمانی آن به توافق خواهند رسید.
-
- دولت های درگیر بر پایه یک تعادل منصفانه منافع با توجه به ماده ۱۰ به دنبال راه حل خواهند بود.
-
- در صورتیکه مشورت های مذکور در بند ۱ منجر به راه حل مشترکی نشد، دولت مبدأ منافع دولت در معرض خطر را در صورتیکه تصمیم به صدور مجوز برای فعالیت گرفت، بدون تأثیر بر حقوق هیج دولت در معرض خطر، در نظر خواهد گرفت.
ماده ۱۰. عناصر درگیر در تعادل منصفانه منافع به منظور دستیابی به تعادل منصفانه ای منافع مذکور در بند ۲ ماده ۹، دولت های درگیر تمامی عناصر و شرایط را درنظر می گیرند، شامل: الف) درجه خطر آسیب فرامرزی قابل توجه و درجه قابلیت دسترس ابزار پیش گیری یا کاهش خطر یا بازسازی آسیب؛ ب) اهمیت فعالیت، با توجه به فواید کلی آن از نظر اجتماعی، اقتصادی و فنی برای دولت مبدأ در رابطه با آسیب بالقوه آن برای دولت در معرض خطر؛ ج) خطر آسیب قابل توجه به محیط زیست و قابلیت دسترس وسیله پیش گیری، یا کاهش خطر یا باز سازی محیط زیست؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سولفانامیدها [۵۷]، آنتی متابولیت هستند که با پاراآمینوبنزوئیک اسید رقابت کرده و در نتیجه از سنتز اسید فولیک که برای میکروارگانیسم های خاص لازم است، جلوگیری می کنند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تری متوپریم[۵۸] آنتی متابولیت دیگری است که با مهار دی هیدروفولات ردکتاز[۵۹] در سنتز اسیدفولیک تداخل کرده، در نتیجه تبدیل دی هیدروفولات به تتراهیدروفولات [۶۰]جلوگیری می کند. این عمل مهاری تشکیل تیمیدین، برخی پورین ها، متیونین ها وگلایسین را بلوکه می کند. تری متوپریم معمولا با سولفومتوکسازول ترکیب می شود تا در دو مرحله در سنتز اسید فولیک اثر سینرژیک داشته باشد. مقاومت به این آنتی بیوتیک ها از طریق مکانیسم های مختلفی صورت می گیرد. مقاومت به تری متوپریم می تواند به علت کاهش تماس دی هیدروفولات ردکتاز باشد. ۱-۹-۶- اهمیت مقاومت آنتی بیوتیکی در دام: آنتی بیوتیک در حیوانات به سه منظور استفاده می شود.(۴۳) ۱- نقش درمانی ۲-پیشگیری از بیماری ۳-به عنوان محرک رشد[۶۱] پرورشگاه های دام از نظر استفاده از آنتی بیوتیک به منظور درمان مورد بازخواست قرار نمی گیرند اما آزمایشات فراوانی برای استفاده از آنتی بیوتیک به عنوان محرک رشد انجام می گیرد. اینکه آیا استفاده از آنتی بیوتیک تاثیر مثبت در سلامت انسان دارد یا خیر بحث های فراوانی صورت می گیرد. اتحادیه اروپا آووپارسین[۶۲] (گلیکوپپتیدی که مقاومت متقاطع با ونکومایسین دارد) ویرجینیامایسین[۶۳] (استرپتوگرامین) باسیتراسین (که به عنوان دارو در انسان استفاده می شود) تایلوزین[۶۴] و اسپیرامایسین[۶۵] (هر دو ماکرولید ) که به عنوان افزودنی در غذا استفاده می شوند را ممنوع اعلام کرده است. Swann در سال ۱۹۶۹ گزارش کرده است که آنتی بیوتیک هایی که برای درمان در انسان استفاده می شوند هرگز به عنوان محرک رشد نباید مورد استفاده قرار گیرند ولی این امر در کشورهای خارج از اتحادیه اروپا پذیرفته نشده است. به عنوان مثال در آمریکا ۱۹ آنتی بیوتیک مختلف از قبیل پنی سیلین، استرپتومایسین و… که قبلا به منظور دارو در انسان و علم پزشکی استفاده شده امروزه به منظور محرک رشد مورد استفاده قرار می گیرد. انتقال مقاومت آنتی بیوتیکی از طریق زنجیره غذایی بیماری هایی را نیز در انسان بوجود می آورد. استفاده از انتی میکروبیال ها در حیوانات محدود نشده است و برای رشد و پرورش دام و طیور بدون توجه به پیامدهای آن مورد استفاده قرار میگرند. (۴۳) فصل دوم : مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق ۲-۱- تاریخچه اولین مطالعه فاژ در سال ۱۹۱۵ و ۱۹۱۷ توسط Fredrick twort ,Flex d Herelle صورت گرفت که کلنی های باکتری نیمه شفاف و نقاط شفاف را در محیط کشت باکتریایی مشاهده کرد. dHerelle این میکرب نامرئی را باکتریوفاژ نامید. اولین بار علاقه به تحقیق در مورد فاژها به سبب استفاده از فاژها به عنوان ابزارهای درمانی در مقابل بیماری های باکتریایی بوده است. بعد از معرفی آنتی بیوتیک در سال ۱۹۴۰ علاقه به درمان توسط فاژ از سوی غرب آغاز شد. دلیل توجه به درمان توسط فاژ، افزایش مقاومت باکتری های پاتوژن به آنتی بیوتیک بوده است که به یک روش جایگرین برای درمان بیماری های باکتریایی نیاز پیدا کردند. (۵۷) ۲-۲- مطالعات انجام شده در باکتریوفاژ: Ranata G. k و همکارانش به بررسی فاژهای لاکتوباسیلوس دلبوریکی و لاکتوباسیلوس رامنوسوس پرداختند. این مطالعه به پیشرفت استارترهای مقاوم به فاژدر صنعت لبنی که اطلاعات ژنتیکی و عناصر تنظیم کننده ی مناسب برای کاربردهای بیولوژیکی فراهم می کند، کمک می کند. این مطالعه فهم بهتر تکامل ژنوم فاژهای لاکتوباسیل را که سبب توسعه استارترهای مقاوم به فاژ و استفاده طولانی مدت از آنها در صنعت لبنی می شود، فراهم می کند. (۶۶) x.zahang و همکارانش در سال ۲۰۰۵ به جداسازی و شناسایی فاژ های معتدل لاکتوباسیلوس فرمنتیوم از محصولات لبنی (ماست) در چین پرداختند. هدف از این مطالعه بررسی خصوصیات فاژ معتدل لاکتوباسیلوس فرمنتیوم بر اساس مورفولوژی، الگوی مهاری، پروفایل پروتئینی و تاثیر در رشد سویه های میزبان می باشد. فاژها با میتومایسین C القاء شدند. این مطالعه اطلاعاتی را به ما درباره ی باکتریوفاژها در کارخانه های لبنی در چین می دهد و دانش ما را درباره ی تنوع فاژ ها می افزاید.(۷۱) A O Kiliç, S I Pavlova, W G Ma and L Tao Appl در سال ۱۹۹۶ به آنالیز فاژهای لاکتوباسیلوس و ویژگی فاژهای جداشده از آنها در محصولات لبنی آمریکا پرداختند . گونه های باکتری بررسی شده در این مطالعه Termofillus LB.delbrueckii subsp bulgaricus , Sterptococcus است که با هم سبب تخمیر شیر تولید ماست می شوند . در سال ۱۹۸۶ به بررسی۱۶ Mireille Mata, Annie Trautwetter, Gisèle Luthaud , Paul Ritzentha ) و ۱۳ فاژ ویرولانت که این فاژها از کارخانه ی ماست و پنیر جدا شده بود.Mv1 , Mv4)فاژ پرداختند .۲ فاژ معتدل ۱۳ فاژ ویرولانت و ۲ فاژ معتدل مربوط به ۲ گونه ی باکتریایی وابسته به ( LB.Bulgaricus ,LB.lactice) می باشند این فاژها از نظر خصوصیات مورفولوژی ، آنتی ژنی و دیگر خصوصیات با همدیگر مقایسه شده اند. Wang S, Kong J, Gao C, Guo T, Liu X در سال ۲۰۱۰ به جداسازی وشناسائی فاژ ویرولانت ( phil db bulgaricus از نمونه های ماست پرداختند . شناسائی این فاژها به استراتژی کنترل فاژ و مهار فاژهای کارخانه های لبنی کمک می کند. Zago M, De Lorentiis A, Carminati D, Comaschi L, Giraffa G در سال ۲۰۰۶ در ایتالیا به جداسازی و شناسائی باکتریوفاژهای Lactobacillus delbrueckii subsp.lactis توسط PCR پرداختند. با بهره گرفتن از روش PCR ذرات داخلی پروتئین های اصلی دم را تکثیر کردند تا به شناسائی باکتریوفاژهای لیتیک LB.lactis بپردازند. حضور فاژهای فعال در حال رشد توسط روش های سنتی تصدیق شد و روش PCR برای غربالگری و حضور فاژها delbrueckii subsp.lactis LB. در استارتر های Whey روشی مناسب است. Joseph J.Chow و همکارانش در سال ۱۹۹۸ به منظور تعیین ویژگی های فاژch2 لاکتوباسیلوس بولگاریکوس به تکثیر و خالص سازی این باکتریوفاژ پرداختند. آن ها ویژگی های این فاژ را بر اساس مورفولوژی، اندازه ژنوم، پروتئین های ساختاری و سینتیک رشد بررسی کردند.(۴۴) JEAN CLUZEL, PIERRE و همکارانش در سال ۱۹۸۷ باکتریوفاژ لیزوژنیک ۰۴۴۸ لاکتوباسیلوس بولگاریکوس LT4 را برای تبدیل شدن به فاژ لیتیک توسط میتومایسین C و پرتویuv القاء کردند. هدف از این مطالعه بر هم کنش باکتریوفاز معتدل لاکتوباسیلوس بولگاریکوس ۰۴۴۸ با سویه های میزبان است. (۵۵) لاکتوباسیلوس دلبوریکی زیر گونه بولگاریکوس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس دو باکتری مهم در صنایع لبنی هستند که به عنوان استارتر در کارخانه های ماست و پنیر به کار می روند. باکتریوفاژ هایی که این باکتری ها به آن ها حساس هستند میزبان را آلوده کرده و باعث شکست در فرایند تخمیر می شود و در نتیجه از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیستند. C.TUKEI و همکارانش ۲۴ باکتریوفاژ ویرولانت لاکتوباسیلوس دلبوریکوس و ۲۳ باکتریوفاژ ویرولانت استرپتوکوکوس ترموفیلوس را در سال ۲۰۰۳ از پنیر و ماست و نمونه های شیر خام جدا کردند. همه ی باکتریوفاژ ها از کارخانه ی پنیر و ماست در انکارا جدا شده است.(۱۵) ۲-۳- مقاومت آنتی بیوتیکی لاکتوباسیل ها: Gevers D و همکارانش در سال ۲۰۰۰ به جداسازی و شناسایی باکتری های اسید لاکتیک مقاوم به تتراسایکلین در محصولات گوشتی بسته بندی شده پرداختند. در سال های اخیر زنجیره غذایی یکی از مسیرهای اصلی انتقال مقاومت آنتی بیوتیک بین انسان وحیوان است. هدف، بررسی مقاومت به تتراسایکلین (tetR) باکتری های اسید لاکتیک در محصولات گوشتی که با گاز اتمسفر بسته بندی شده اند که شامل سوسیس خشک، مرغ پخته، خوراک گوشت و همبرگر پخته شده می باشد. فقط سوسیس خشک شده حاوی سطح بالایی از tetR است و ۳ گونه ی لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس ساکی و پدیوکوکوس پنتوسوس به تتراسایکلین مقاوم است.(۳۳) لاکتوباسیل ها مقاومت ذاتی به تتراسایکلین، ونکومایسین واریترومایسن دارند گرچه مقاومت به استرپتومایسین، کلیندامایسین، جنتامایسین، اگزاسیلین و لینکوزامید ها گزارش شده است. Ashraf, R و همکارانش در سال ۲۰۱۱ مقاومت آنتی بیوتیکی ارگانیسم های پروبیوتیک و امنیت آن ها را در محصولات لبنی بررسی کردند. در این مطالعه از روش دیسک دیفیوژن استفاده شده است و مقاومت انتی بیوتیکی ۱۸۷ باکتری که از ۵۵ محصول پروبیوتیکی اروپایی جدا شده مورد آزمایش قرار گرفته است که ۷۹ درصد آن ها به کانامایسین مقاوم است و ۶۵ درصد آن ها به ونکومایسین، ۲۶ درصد به تتراسایکلین، ۲۳ درصد به پنی سیلسین G، ۱۶ درصد به اریترومایسین و ۱۱ درصد به کلرامفنیکل مقاوم هستند. در کل ۴/۶۸ در صد از آن ها مقاومت چند گانه به آنتی بیوتیک دارند که مقاومت ان ها ذاتی است. (۹) GIOVANNA BLANDINO و همکارانش در سال ۲۰۰۸ به حساسیت آنتی بیوتیکی باکتری های جداشده از محصولات پروبیوتیکی در دسترس در ایتالیا پرداختند. هدف از این مطالعه تعیین حساسیت باکتری های جداشده از ۱۰ محصول پروبیوتیکی در ایتالیا بود. حساسیت ۱۵ سویه لاکتوباسیلوس،۵ سویه استرپتوکوکوس سالیواریوس و ترموفیلوس،۱ سویه انتروکوکوس فسیوم و ۸ سویه بیفیدوباکتریوم در مقابل چندین گروه از عوامل آنتی باکتریال با روش E-Test مورد بررسی قرار گرفت. همه ی سویه های لاکتوباسیل به آمپی سیلین حساس است. مقاومت ذاتی به ونکومایسین در لاکتوباسیلوس سالیواریوس، لاکتوباسیلوس پلانتاروم و لاکتوباسیلوس پاراکازئی اثبات شده است. مقاومت آتیپیک به اریترومایسین در سویه های لاکتوباسیلوس سالیواریوس گزارش شده است. مقاومت مشاهده شده در سویه های به کار برده در محصولات پروبیوتیک ایتالیا به نظر می رسد که ذاتی باشد به استثنای مقاومت به اریترومایسین در یک سویه لاکتوباسیلوس سالیواریوس.(۳۵) CHANG LIU و همکارانش در سال ۲۰۰۹ به شناسایی مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های پروبیوتیک باکتری های اسید لاکتیک جداشده از سوپر مارکت و داروها پرداختند. حساسیت آنتی میکروبیال ۴۱ سویه جداشده توسط روش دیسک دیفیوژن وETest بعد از شناسایی گونه ها مورد بررسی قرار گرفته است. پراکندگی مقاومت در گونه ها یافت شده است. همه سویه های جداشده به کلرامفیکل، تتراسایکلین، آمپی سیلین، آموکسی سیلین، باسیتراسین و اریترومایسین حساس هستند و میزان مقاومت در این آنتی بیوتیک ها نسبتا پایین است. در مقابل اغلب سویه ها به سیپروفلوکساسین، آمیکاسین، تری متوپریم/سولفومتوکسازول و جنتامایسین مقاوم هستند. مقاومت آنتی بیوتیک ها در گونه های مختلف سویه های پروبیوتیک وجود دارد. (۱۶) Sabine kaster و همکارانش در سال ۲۰۰۶ به بررسی الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی و شناسایی ژن های مقاوم استارتر کالچر ها و پروبیوتیک های به کار برده شده در غذا پرداختند. ۲۰۰ سویه جداشده از ۹۰ نمونه مختلف که توسط روش های مولکولی و متدها ی دیگر تیپ بندی شده است مورد بررسی قرار گرفته است. ۷۴ سویه متعلق به جنس لاکتوباسیل، ۳۳ نمونه استافیلوکوک، ۶ نمونه بیفیدوباکتر و … می باشد. آنها مقاومت فنوتیپیک را برای ۲۰ آنتی بیوتیک مختلف توسط روش دیسک دیفیوژن بررسی کردند. در ۲۷ سویه جداشده مقاومت دیده شده است که ویژگی های جنس ها از قبیل مقاومت فوتیپی و شناسایی خصوصیات ژنتیکی توسط روش هیبریدیزیشن microarray تعیین شده است. نتیجه این مطالعات شناسایی ژن مقاوم به تتراسایکلین (tet k) در ۵ سویه استافیلوکوک جداشده از استارتر کالچر گوشت بوده است واین ژن در lactobacillus reuteri پلاسمیدی است و نیز ژن مقاومت لینکوزامید (lnu A) از لاکتوباسیلوس روتری جداشده است.(۶) فصل سوم مواد و روش کار ۳-۱- دستگاه های مورد نیاز: تجهیزات و لوازم معمول آزمایشگاه میکروبیولوژی به ویژه موارد زیر مورد نیاز است : جدول۳-۱: دستگاه های مورد استفاده در تحقیق به همراه مدل آن ها
دستگاه |
مدل |
اسپکتروفوتومتر |
JENWAY 6315 |
pHمتر |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حکایت نهم: مهماننوازی زن بادیهنشین روزی گروهی با امام حسن (ع) به حج میرفتند. آب و توشهی خود را پیش از خود فرستاده بودند. گرسنه و تشنه شدند. در راه خیمهی پیرزنی را دیدند. پیرزن با احترام با آنها برخورد کرد و شیر گوسفندی را برای آنها دوشید. سپس گفت: گوسفند را بکشید و غذا درست کنید. آنها گفتند: ما از قریش هستیم. وقتی برگشتیم، به نزد ما بیا تا جبران کنیم. شوهر پیرزن، وقتی از صحرا برگشت، گوسفند را ندید. خشمگین شد و گفت: در همهی دنیا، فقط یک گوسفند داشتیم و آن هم به قومی دادی که آنها را نمیشناسی. زن گفت: اگر آنها را میشناختم، مانند بازرگانی بود، در حالی که میزبان طعام را به کسانی که نمیشناسد، میدهد. بعد از مدّتی آن زن و شوهر از شدّت تنگدستی و قفر به مدینه رفتند. پیرزن در کوچهای امام حسن (ع) را دید. امام او را شناخت. گفت: من آن کسی هستم که آن روز به شیر و گوسفند ما را مهمان کردی، پس هزار گوسفند و هزار درهم به او داد و او را به نزد امام حسین (ع) برد. امام حسین (ع) نیز دو برابر چیزی که برادرشان داده بود، به او داد. پس او را به نزد عبدالله جعفر فرستادند. او نیز دو هزار گوسفند و دو هزار درهم داد و آن زن و شوهر با چهارهزار درهم و چهارهزار گوسفند برگشتند. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
حکایت دهم: کریمتر از حاتم طایی روزی از حاتم طایی پرسیدند که: بهتر از خودت دیدهای؟ گفت: بله. زمانی در صحرایی میرفتم. به خیمهای رسیدم. زالی در آن خیمه بود و بزی داشت. پیرزن مرا خدمتی بسیار کرد. مدّتی بعد پسر او آمد و از ما احوالپرسی کرد. زال به پسر گفت: برخیز و اسباب پذیرایی مهمان را آماده کن. آن بز را کشتند و فوراً غذا درست کردند، در حالی که غیر از آن بز چیزی دیگری نداشتند و آن را در حقّ ما ایثار کردند. به پیرزن گفتم: مرا میشناسی؟ من حاتم طایی هستم. باید به قبیلهی ما بیایی تا جبران کنم. زن گفت: از مهمان پاداش نمیگیرم. نان را به بهایی نمیفروشم. از من هیچ چیز قبول نکرد، پس او از من کریمتر است. حکایت یازدهم: تیزهوشی دخترک میزبان اصمعی میگوید: زمانی به قبیلهای از اعراب رسیدم. گروهی از زنان و دختران پیش من آمدند. من و شترم را بسیار خدمت کردند. سه روز در آنجا ماندم و خواستم شتر را برای رفتن آماده کنند. پس تنها و درمانده شدم. به آنها گفتم: این چه نوازش و احترامی بود که وقت آمدن، در حق من کردید. اکنون که وقت رفتن شده، کمکم نمیکنید. دخترکی از گوشهای جواب داد: ما مهمان را در زمان آمدن خدمت میکنیم، ولی بر ما ننگ است که وقت رفتن، او را یاری دهیم تا برود. از کَرَم آن جماعت و زیرکی آن دختر تعجّب کردم و با سختی شتر را آماده رفتن کردم. حکایت دوازدهم: عادت ملک کرمان پادشاهی در کرمان بسیار بخشنده و جوانمرد بود. عادت او بود که هر غریبی به شهر میآمد، سه روز او را مهمانی میداد. وقتی لشکر عضدالدّوله آمدند، او طاقت مقابله با آنها را نداشت. در قلعه رفت و هر روز صبح میآمد، جنگی بزرگ میکردند و کشته میدادند. شب که میشد، مقداری غذا برای دشمن میفرستاد. عضدالدّوله پیکی فرستاد و گفت: چرا روز ایشان را میکشی و شب برایشان غذا میفرستی؟ جواب داد: جنگ کردن نشانهی مردی است و غذا دادن نشانهی جوانمردی. اگر اینها دشمن من هستند، امّا در سرزمین من غریباند و مهمان هستند. جوانمردی نیست که مهمان را بدون غذا نگه داشت. عضدالدّوله گفت: کسی که این چنین جوانمرد است، جنگیدن با او اشتباه است. پس به خاطر جوانمردی، نجات پیدا کرد و از قلعه بیرون آمد. ۳-۱-۲۱٫ شجاعت حکایت اوّل: مبارزهی حضرت علی (ع) با عمروبنعبدود در ابتدای اسلام، همگی به این که مانند حضرت علی (ع) مبارزی نیست، اتّفاق نظر داشتند. در یکی از جنگها که تاریخ و روزگار آن را بازگو میکنند، کشتن عمروبنعبدود به دست ایشان است. عمروبنعبدود از سواران و دلیران زمان خود بود. در جنگ احزاب، وقتی قبایل عرب جمع شدند، او نیز بر خود و جوشن خود علامتی گذاشت که او بشناسد. اسب خود را از خندق عبور داد و در مقابل لشکر پیامبر (ص) ایستاد. حضرت علی (ع) پیش او آمدند و گفتند: از تو میخواهم به دین اسلام بیایی و بتپرستی را رها کنی. او گفت: نمیتوانم. سپس حضرت گفتند: اگر مسلمان نمیشوی، به جنگ من بیا تا ببینم پیروزی از آنِ کیست. عمروبنعبدود گفت: تو مانند فرزند من هستی و من نمیخواهم که به دست من کشته شوی. حضرت علی (ع) فرمودند: به خدا قسم که من دوست دارم، تو را هلاک کنم. عمرو ناراحت شد. پس حضرت را به جنگیدن دعوت کرد. پیامبر (ص) فرمودند: عمرو از قهرمانان عرب است. حضرت علی (ع) بالأخره از پیامبر (ص) اجازه گرفتند و به جنگ او رفتند. وقتی عمرو از ایشان پرسید: تو کیستی؟ حضرت پاسخ دادند: من کسی هستم که شمشیر دشمن را تکّهتکّه کنم و با اسبی که نعل آن مانند پیکان است، سنگ خاره را خورد کنم و دشمنان را نابود کنم. من علیبنابیطالب (ع) که به یاری خدا بر دشمنان پیروز میشوم. عمرو گفت: برگرد تا کسی از تو بزرگتر بیاید. علی (ع) فرمودند: بیهودهگویی مکن، که من امروز با یاری خدا تو را خواهم کشت. عمرو شمشیر کشید. حضرت علی (ع) آن را به سپر گرفتند و سپر دو نیم شد و سر مبارک زخمی شد و همان لحظه با بازوی حیدری یک شمشیر بر گردن عمرو زدند. چنانکه سر او را برید. حضرت تکبیر گفتند و پیامبر (ص) شاد شدند و فرمودند: مبارزه علی (ع) در روز خندق با عمروبنعبدود، برتر از همهی اعمال است تا روز قیامت. حکایت دوم: بهرام گور فرزندان یزدگرد، بلافاصله بعد از تولّد فوت میشدند، تا اینکه پسری خوشاندام و زیبارو متولّد شد. از ترس آنکه مبادا او نیز فوت شود، سرپرستی او را به نعمان منذر که پادشاه عرب بود داد و دستور داد او را خوب پرورش دهند. نعمان سه دایه از عرب و عجم و ترک برای او گرفت تا به راحتی به سه زبان سخن بگوید. در قصر جایی برای او ساخت. بهرام آنجا بزرگ شد، تا اینکه در شجاعت مثل و مانند نداشت و در تیراندازی نیز بینظیر بود. نعمان اسب بینظیر خود را پیشکش بهرام کرد. مال و منال خود را در اختیار او گذاشت. علّت آنکه به او بهرام گور میگویند، این بود که روزی با نعمان به شکار رفته بود. شیری را دیدند که با گورهخری درآویخته بود. چون بهرام آنها را دید، تیری به سمت آنان انداخت که از پشت رد شد و از شکم گوره خر، بیرون آمد و هم شیر و هم گورهخر هر دو مردند. نعمان بر دست و بازوی او آفرین گفت و او را تحسین کرد و گفت: اگر به چشم خود نمیدیدم و از کسی میشنیدم، هرگز باور نمیکردم. حکایت سوم: دستی از غیب در شهر موته، فردی از خدمتکاران محمّدبنسلیمان الهاشمی ترسویی مشهور بود. شبی با گروهی نشسته بود و از شجاعت و دلیری صحبت میکرد. او گفت: شما نسبت ترسو به من میدهید، امّا از همه شجاعتر و دلیرترم و در شب تاریک هرجا بخواهید به آنجا میروم و نشان شما را میبرم. پس جایزهای تعیین کردند و در دروازهی شهر آبگیرهایی هست، که حجّاج یوسف ساخته، جایی وحشتناک، جایگاه درندگان و دزدان است. به او گفتند: به آنجا برو و میخی در عمق برکه آب بزن تا نشان شجاعت تو باشد. آن مرد میخی و چکشی و شمشیر برداشت و به آنجا رفت و در آنجا کوبید. خواست که بیرون بیاید، صدای زنجیری شنید. دید بوزینهای از دست مربّی فرار کرده بود، با تلاش و سختی او را گرفت، دوباره در بین راه صدایی به گوش او رسید. که مردی با زنی میگفت که: عمر عزیزم را به خاطر تو تباه کردم و تو به من توجّه نکردی. پدرت تو را به بیگانه داد و اگر تو راضی نبودی، آن ازدواج انجام نمیشد، امشب خون تو را خواهم ریخت. زن گریه میکرد، که بر من رحم کن، آنچه پدرم کرد من تقصیری ندارم. آن مرد که این حرفها را میشنید، بر آن مرد فریاد زد و بوزینه را بر گردن او انداخت. آن مرد دست از زن برداشت و فرار کرد. جوان زن را از بند نجات داد و حال او را پرسید. زن گفت: این مرد کینهی مرا در دل دارد و تقدیر چنین بود که با او ازدواج نکنم. پس آمد و مرا دزدید و این زمان قصد جان مرا کرده بود، که خدا تو را به فریادم رساند. پس آن زن را به خانه برد و ماجرا را برای دوستانش بیان کرد و جایزه را به دست آورد و همان شب زن را به خانهی خودش بازگرداند. یاران به شجاعت او اعتراف کردند. خداوند برای رفع گرفتاریهای درماندگان، از غیب مدد میرساند که در ادراک هیچ کس نمیگنجد. حکایت چهارم: جوان دلیر و عیّاران ابوعلی زیدی میگوید: در ابتدای جوانی با گروهی از عیّاران راهزنی میکردم و در سرزمین جبال، ساکن بودیم. جاسوسان به ما خبر دادند که جوانی برای قافله حجّاج ده بار شتر همراه میبرد و کنیزکی خوشرو و زیبا دارد. ما در جایی کمین کردیم و همین که قافله رسید، بدون جنگ و مقاومت او را بستیم. آن جوان اسب زردرنگ باارزشی داشت. گفت: از جوانمردی نیست که آخرت را به یکباره فراموش کنی. اکنون شما غنیمتی خوب به دست آوردهاید، اسب مرا به من بدهید تا به حجّ برسم. عیّاران با هم مشورت کردند. پیری در میان آنها گفت: آزاد کردن او و دادن اسبش کار درستی نیست، به او توجّهی نکنید، امّا عدّهای گفتند: ما مال زیادی از او بردهایم و به چیز ناچیزی نباید مضایقه کنیم، که این از جوانمردی نیست. او را باز کردند و اسبش را به او دادند. جوان گفت: میترسم در راه جماعتی دیگر اسب مرا بگیرند. اگر لطف کنید و آن کمان را به من بدهید، دور از کرم نیست. باز آن پیر با تجربه گفت: سلاح را به دشمن ندهید، امّا آنها به سخن او توجّه نکردند و کمان و تیر را به او دادند. جوان بر آنها فریاد زد و گفت: اکنون که در حقّ من لطف کردید، شما را نصیحتی میکنم که دست از کالاها و بارهای من بردارید، وگرنه شما را میکشم. آنها شوخی گرفتند: مگر از جان خود سیر شدهای؟ جوان مانند شتری خشمگین تیری را در کمان گذاشت و یکی از آنها را کشت و تا آنها به خود جنبیدند، هشت نفر را کشته بود و تا هشت نفر را کشت، بقیّه فرار کردند. جوان برسر بارهای خود آمد و تیرهای خود را برداشت و به آنها گفت: هر کس از اسب خود پیاده شود، او را امان میدهم، از اسب پیاده شدند، او اسبان را برداشت و تمام بارهای خود را برد. راوی میگوید: وقتی مردی او را دیدم، از کار خود شرمنده شدیم و توبه کردیم. خداوند بعد از یأس و ناامیدی آن جوان، بر او گشایش و فرج قرار داد و این از نوادر روزگار است که یک نفر بر سپاهی پیروز شود. ۳-۱-۲۲٫ صبر و بردباری حکایت اوّل: حلم پیامبر اکرم (ص) زمانی که عبدالله سلام مسلمان شد، دوستی داشت از دانشمندان جهود که به او زید شعبه میگفتند. عبدالله به هیچ طریقی نتوانست دوستش را مسلمان کند، تا اینکه روزی او را در مسجد و در صف مسلمانان دید، بسیار خوشحال شد. از او علّت اسلام آوردن را پرسید؟ دوستش گفت: روزی در حال خواندن تورات بودم، به ستایش حضرت محمّد (ص) رسیدم، پس آنها را به خاطر سپردم و به خود گفتم بهتر است محمّد (ص) را آزمایش کنم تا ببینم این صفات در او هست یا نه؟ هر روز حرکات و سکنات او را زیر نظر میگرفتم. تماماً این صفات در او بود. یکی از چیزهایی که خوانده بودم و آزمایش نکردم، این بود که حلم محمّد (ص) بر خشم او غلبه دارد. میخواستم این را هم بیازمایم. روزی که حضرت (ص) بر در مسجد نشسته بود، ناگهان مرد عربی آمد و از فقر خود سخن گفت و گفت: قبیلهی من در قحطی هستند و مسلمان میباشند و به احسان شما امیدوارند. حضرت محمّد (ص) به حضرت علی (ع) فرمود: آیا از وجوهات چیزی مانده است؟ گفت: نه. پس من جلو رفتم و گفتم: اگر میخواهید من مقداری سکّهی طلا دارم، به شما میدهم. وقتی خرمای شما به دست آمد، در عوض به من خرما بدهید. مهلت برای دادن خرما تعیین کردم. منتظر رسیدن مهلت بودم تا اینکه یک هفته مانده بود تا مهلت تمام شود، روزی در صحرا پیامبر (ص) را دیدم و گستاخانه گریبان او را گرفتم و گفتم: من شما را خوب میشناسم، که مال مردم را میگیرید و در دادن آن تأخیر میکنید. این رفتار جاهلانه را انجام دادم! ناگهان از پشت سر پیامبر (ص) صدای عمر را شنیدم که شمشیر کشیده و گفت: ای سگ دور شو! پیامبر (ص) او را از این کار منع کرد و گفت: این کارها لازم نیست، او را باید به بردباری و بزرگواری سفارش کرد. پس فرمود: ای عمر! برو حقّش را از فلان خرما به او بده و بیست پیمانه بیشتر به خاطر کفّارهای که او را ترساندی، پرداخت کن. عمر چنین کرد و گفت: حلم و بردباری محمّدی چنین میکند! و به خاطر اینکه از من رنجیدی، تو را انعام دهد. زید گفت: چون آن حلم را مشاهده کردم، پیش پیامبر (ص) آمدم و شهادتین را گفته و مسلمان شدم. عاقلان باید بدانند که حلم و بردباری، دارویی است که دشمن را به دوست تبدیل میکند و پادزهری است که زهر را خنثی میکند. حکایت دوم: ستایش در برابر نکوهش نقل کردهاند که: عیسی (ع) روزی بر جماعتی عبور میکرد. آن جهودان در شأن او سخنان زشت میگفتند و عیسی (ع) ایشان را ستایش میکرد. یکی از حوّاریّون پرسید: ای پیامبر خدا! چرا این حرفهای زشت را به خوبی و ستایش پاسخ میگویی؟ حضرت فرمودند: هر کس آن چیزی را خرج میکند که دارد، چون سرمایهی آنها بدی است، بد میگویند و چون در ضمیر من جز خوبی نیست، به جز خوبی چیز دیگری نمیتوانم بگویم. حکایت سوم: سبب گریهی مرد حکیم ذیمقرودوس حکیم پسری داشت که کشته شده بود. او برای پسر گریه میکرد. حکما و دوستان، این کار را برای او زشت میدانستند و میگفتند: گریه و ناله بر فرزند از کسی که مدّتهای طولانی به علم و حکمت پرداخته و در انواع دانش به نهایت استادی و کمال رسیده، ناپسندیده است. ذیمقرودوس گفت: پناه بر خدا! من برای پسرم گریه نمیکنم، زیرا میدانم که هیچ آفریدهای به وجود نمیآید، مگر آنکه گرفتار مرگ میشود و هر آفریدهای ساعت مرگ معیّنی دارد، که چون فرارسد لحظهای درنگ و تأخیر رخ نخواهد داد. چنانکه خداوند فرمود: ساعتی از مرگ پس و پیش نمیافتد. اگر در آن حالت پسر من کشته نمیشد، به طور دیگری کشته میشد. گریهی من به خاطر قاتل بیچاره است، که نام او در گروه مجرمان ثبت میشود. تا آدمی به کمال حکمت نرسد، برای او اینقدر تحمّل نخواهد بود که به قاتل پسر خود دلسوزی کند. حکایت چهارم: حلم مأمون روزی خلیفه مأمون سوار بر مرکب خود بود و در جمع مردم میرفت. افراد او نیز در رکابش حرکت میکردند. یک مردی که حاجت داشت و شکایت خود را نوشته بود، گوشهای نشسته و منتظر فرصت بود. مأمون که رسید، آن مرد بلند شد و شکایتنامهی خود را بالا برد. اسب مأمون رم کرد و او را از پشت بر زمین زد. خدمتکاران قصد کشتن آن مرد را داشتند، امّا مأمون ایشان را منع کرد. بلند شده و دوباره سوار شد.آن مرد بیچاره از ترس بیحرکت ماند. خلیفه چون ترس او را دید، او را بخشید و شکایتنامهی او را گرفت و بر همان مرکب جواب شکایت او را نوشت و حاجت او را داد. حکایت پنجم: شجاعت و حاضرجوابی ربیع حاجب به خلیفه منصور گفت: امروز مردی نزد من آمده و شکایت کرد که نزد مرد کوفی امانتهایی از بنیامیّه است. منصور گفت: او را نگهدارید تا کسی را که میگوید به ما نشان دهند. چنین کردند و او را نزد منصور آوردند. به او گفت: شنیدهایم که نزد تو از بنیامیّه امانتهایی است! بهتر است که آنها را بهخوبی به ما بدهی. آن مرد بدون ترس گفت: ای خلیفه! تو وارث بنیامیّهای یا وصیّ ایشان در ارث؟ گفت: نیستم. مرد گفت: پس چیزی که در دین حقّ تو نیست، طلب نکن. نه در این جهان و نه در آن جهان. منصور خشمگین شد و گفت: بنیامیّه به مسلمانان خیانت کردند، به مال و غنایم آنها دست زدند. من خلیفهی مسلمانانم و وظیفهی من است که حقّ آنها را بگیرم و در بیتالمال بگذارم. آن مرد جواب داد: آنها غاصب بودند و ظلم کردند. بگذار تا در قیامت جواب آن مال را خودشان بدهند. اگر تو آن مال را بگیری، فردا جواب آن را از تو طلب میکنند. منصور رو به حاجب کرد و گفت: شرعاً چیزی متوجّه او نمیشود. سپس به مرد گفت: اگر حاجتی داری، بگو. آن مرد گفت: نامهای به خانوادهی من بدهید تا از سلامتی من باخبر شوند و آن سخنچین را بیاورید تا او را ببینم. به خدا سوگند یاد کنم که از بنیامیّه هیچ امانتی نزد من نیست و از شرط عقل نیست که در مقابل خلیفه انکار کنم. هرچه گفتم به رستگاری نزدیک بود. منصور دستور داد تا خبرچین را آوردند. وقتی او را دید، قسم خورد که این از بردگان من است. به او سههزار درهم دادهام تا تجارت کند و از سود آن سهم مرا بدهد. اکنون قصد جان مرا کرده است؟ منصور چون این را شنید، دستور داد غلام را مجازات کنند. غلام وقتی خود را گرفتار دید، گفت: ای خلیفه! مرا ببخش که این مرد سرور من است و من آن پولها را از دست داده بودم، پس از ترس به او تهمت زدم تا از دست او نجات یابم. آن مرد او را آزاد کرد و قبول کرد دوباره سرمایه به او بدهد تا تجارت کند و بیکار نماند. خلیفه گفت: در خوبی زیادهروی کردی، دیگر به بخشش مال نیاز نبود. مرد گفت: اگرچه او بدکردار است، امّا باعث شد که من به بارگاه شما بیایم و این حقّ بزرگی است. پس خلیفه او را با تشریفات بازفرستاد. ربیع گفت: بعد از آن هرگاه کسی به شکایت و دادخواهی نزد منصور میآمد، او میگفت: فدای آن دوست کوفی که حاضرجواب و در شجاعت بینظیر بود. عاقلان باید بدانند که به هر کس و ناکسی نباید اعتماد کرد تا باعث پشیمانی نشود. حکایت ششم: حکمت تندرستی بزرگمهر انوشیروان به محض شنیدن تهمت بر بزرگمهر خشمگین شد و او را در جای تنگ و تاریک زندانی کرد. گلیمی به او پوشاند و غذای او را هر روز دو قرص جو و نمک بیشتر نمیداد و به موکّلان گفت: هر کار که بزرگمهر انجام داد، در پیشگاه انوشیروان بگویند. البتّه، بزرگمهر هیچ چیز نگفت. انوشیروان به دوستان او اجازه داد به دیدنش بروند و با او سخن بگویند. دوستان به او گفتند: تو را در ناراحتی و بلا گرفتار میبینیم و به ناچار جام مذلّت را مینوشی، ولی با همهی اینها ضعف و شکستگی در تو نمیبینیم. علّت آن چیست؟ بزرگمهر گفت: غذای من مخلوطی از شش چیز است که به قوّت آن برقرارم. اوّل، به اعتماد و توکّل به خدا؛ دوم، هرچه خدا تقدیر کرده همان میشود؛ سوم، صبر؛ چهارم، شکر؛ پنجم، اینکه بلایی بدتر از آن میتواند باشد که مبتلا شوم؛ ششم، تا زمان پیروزی، بیصبری فایدهای ندارد. وقتی آنها سخنان بزرگمهر را به انوشیروان گفتند، او را آزاد کرد. حکایت هفتم: ثمرهی صبر و تأمّل و زیان عجله نقل کردهاند که: یکی از پادشاهان هند چهار نفر معتمد داشت، که بسیار مورد اعتماد بودند. از این چهار نفر دو نگهبان و دو ندیم بودند و هر شب به نوبت پاسبانی میدادند. یک شب که شاه خوابیده بود و یکی از آن چهار نفر نگهبان بود، ناگهان مار بزرگی از سقف خانه پایین آمد و خواست که پادشاه را نیش بزند. پاسبان فکر کرد اگر مار او را زخمی کند، کشته میشود و اگر من به بالین پادشاه بروم و او را بکشم، ممکن است پادشاه بیدار شود. پس تیری در کمان نهاد و با یک ضربه، شرّ مار را کم کرد. پس دید کمی از زهر مار بر سینهی زن او چکیده، جوانمرد گفت: اگر آن زهر را برندارم، شاید سرایت کند، اگر دست به زن بزنم دور از مروّت و امانتداری باشد. پس مقداری پارچه بر گوشه کمان بست و نزدیک تخت زن آمد و آن زهر را از بدن او برداشت. در این بین، پادشاه از خواب بیدار شد و دید که او از نزد تخت دلدار او برمیگردد، بدگمان شد. صبر کرد، تا پاسبان دیگر آمد. پادشاه به او گفت: برو و سر برادرت را بیاور. جوان به خانهی برادر رفت و دید خوابیده، با خود فکر کرد اگر خطایی از او سرزده، پس چرا چنین راحت خوابیده؟ به نزد پادشاه بازگشت و پادشاه گفت: سر او آوردی؟ گفت: نه. گفت: چرا؟ گفت: زیرا حکایتی به یادم آمد. گفتم: برایتان میگویم، آنگاه هرچه بگویید اطاعت میکنم. در روزگار سالف، پادشاهی بود که به شکار علاقهی زیادی داشت و بازوی بسیار نیرومند جنگاوری داشت. روزی پادشاه به شکار رفته بود. ناگهان آهویی دید. به دنبال آن آهو رفت و از لشکرش عقب افتاد. به هر طرف میتاخت. از دور درختی دید که ماری بر آن درخت رفته بود. وقتی شاه را دید، شروع به زهر نشاندن کرد. شاه از نهایت تشنگی ظرفی زیر درخت گذاشت، تا از زهر پر شد. خواست که بنوشد، باز پادشاه شروع به پریدن کرد و آن جام را ریخت. پادشاه عصبانی شد و او را کشت. در این بین رکابدار رسید و باز را کشته و پادشاه را تشنه دید. آبی سرد در جام ریخت و شاه خورد. رکابدار پرسید: چرا باز را کشتی؟ شاه گفت: خیلی تشنه بودم، مقداری شبنم از درخت گرفتم، خواستم بنوشم، باز آن را ریخت. رکابدار ماری را بر درخت دید که سرش را پایین آورده و زهر میپاشد. به پادشاه گفت: باز را بیگناه کشتهای! نگاه کن و ببین که باز تو را از چه نجات داده است. شاه بسیار تأسّف خورد و پشیمان شد. بعد گفت: حکایتی دیگر به یادم آمد، که باید بگویم. پادشاهی ماهر و وفادار در آرزوی فرزندی بود، تا اینکه خدا به او فرزندی داد. پادشاه برای تربیت او، دایهای خوب و نیکوخلق انتخاب کرد. این پادشاه راسویی داشت، که همیشه پیش گهوارهی پسرش خوابیده بود. روزی ماری از سقف خانه پایین آمد، خواست به گهوارهی کودک برود. دایهی پسر آنجا نبود. راسو با آن مار جنگید و مار را کشت و زیر گهواره انداخت. وقتی دایه آمد، راسو و خون را دید. نامطّلع که این خون از کجا بوده، گرزی بر سر راسو زد و او را کشت. وقتی به گهواره نگاه کرد، ماری بزرگ دید و فهمید که راسو را بیدلیل کشته است. پادشاه بر مرگ راسو تأسّف خورد، ولی فایدهای نداشت. پادشاه وقتی این حکایتها را شنید، گفت: برادر او را بیاورند. وقتی آمد، پادشاه گفت: دیشب دیدم که از حرم ما برمیگشتی؟ آن جوان گفت: عفّت و پاکدامنی مرا از هلاکت نگه داشت و گمان پادشاه غلط است. اگر پادشاه به زیر تخت خود نگاه کنند، دلیل بیگناهی مرا مییابند. شاه وقتی در زیر تخت نگاه کرد، مار را دید و خدا را شکر کرد و آن پاسبان را ستایش و به او پاداش داد. بعد از آن، هرگز در هیچ کاری عجله نکرد و بنای کارهایش را بر اثبات و صبر و فکر کردن گذاشت. حکایت هشتم: انوشیروان و پیر خارکش نقل کردهاند که: روزی انوشیروان از شکار بازمیگشت. پیرمردی را دید، که با پای برهنه و جامهی دریده، خار بر پشت داشت و میرفت. استخوانی در پایش فرو رفته بود و خون در پایش روان گشته بود، امّا به آن توجّه نکرد و مقداری خاک روی آن پاشید و لنگانلنگان راه افتاد. انوشیروان پشت سرش رفت و گفت: ای پیرمرد! چرا خودت را به زحمت میاندازی؟ گفت: چهار دختر بیمادر دارم و هر روز پشتهی خار به بازار میبرم و به یکدرهم و نیم میفروشم، یک درهم برای نان میدهم و نیم درهم پنبه برایشان میخرم. انوشیروان گفت: خانهی تو کجاست؟ گفت: در این ده است. گفت: برو که آن ده را به تو بخشیدم. انگشترش را نیز به او داد، پیر انگشتر انوشیروان را به بزرگ ده نشان داد و آن ده را از آن خود کرد و آنچه آنجا بود، از خانه و فرش و گلّه و گوسفند به دست آورد و به ثروت و مکنت مشهور شد. روزی انوشیروان در شکار از لشکر خود عقب افتاد و به آن ده رسید، گفت: این ده، مال کیست؟ گفتند: از پیرمردی که روزگاری خارکش بود، روزی نظر شاه به او افتاد و این ده را به او بخشید. انوشیروان گفت: خانهی آن پیرمرد کجاست؟ وقتی به آنجا رسید، جمعی کاروان را دید که بر در خانه صف کشیدند. انوشیروان گفت: بزرگتر شما کجاست؟ گفتند: ملالتی دارد، گفت: علّت آن ملالت چیست؟ گفتند: در باغ قدم میزد که کنیزکان گل زیادی بر وی انداختند و او آزرده شده است. انوشیروان خندید و گفت: به او بگویید برایش مهمان رسیده است. به پیر خبر دادند. وقتی انوشیروان داخل شد، دید در میان لباسهای ابریشمی خوابیده و کنیزان ترک پاهایش را میمالیدند. وقتی شاه را دید، از جا برخاست، تعظیم و عذرخواهی نمود. انوشیروان گفت: سؤالی دارم. آن روز که استخوانی در پای تو رفته بود، اینقدر نمینالیدی که امروز از افتادن گلی مینالی؟ گفت: ای خلیفه! چنان است که در سختی صبر میتوان کرد و در دولت و آسایش بتوان زندگی کرد. انوشیروان خوشش آمد، بار دیگر او را انعام داد. ۳-۱-۲۳٫ علو همّت حکایت اوّل: همّت بلند زمانی که یعقوب لیث، خونریزی و دلاوری میکرد و از رویگری کنارهگیری کرده بود، به او گفتند: تو مرد رویگر هستی، علّت اینکه این کار بزرگ را حقیر میشماری، چیست؟ یعقوب گفت: حیف است که عمر عزیز و جان شریفم را به خاطر چند کیلو روی نابود کنم، چون میدانم روزی از بین خواهم رفت، پس باید چیزی را به دست بیاورم که باعث ماندگاری نام من شود و اگر هم به دست نیاورم و در راه طلب آن کشته بشوم، در آخرت معذورم. سرانجام او به خاطر این همّت عالی به مقام بلندی رسید. حکایت دوم: دست پیمان یعقوب لیث یعقوب لیث وقتی از کودکی به بلوغ رسید، پیری از نزدیکانش به او گفت: من به فکر تو هستم. پول نقد و زر آماده کن تا همسری را برای تو انتخاب کنم. یعقوب گفت: آنها را برای کسی که او را میخواهم آماده کردهام. پیر گفت: تو را پشتگرمی نمیبینم. به من نشان بده تا ببینم. یعقوب به خانه رفت و شمشیری بیرون آورد و گفت: «با این، سرزمین شرق و غرب را خواستگاری میکنم و چیزی بهتر از این برای خواستگاری نیست.» حکایت سوم: اطلس و گلیم عمربنعبدالعزیز پیش از آنکه به خلافت برسد، روزی یک پارچهی اطلس برای او آوردند و او خواست آن را بدوزد که هشتاد دینار ارزش داشت. با دست روی آن مالید و گفت: درشت است و تن من تحمّل درشتی آن را ندارد. وقتی به خلافت رسید، یک گلیم برای او آوردند، که ارزش آن شش درهم بود. بر آن دست کشید و گفت: نرم است، اگر آن را بپوشم از رنج درویشانی که لباس ندارند و در تحت حمایت من هستند، بیخبر میمانم. میمون میگوید: آن پارچهی اطلس را به او یادآوری کردم. عمربنعبدالعزیز خندید و گفت: نفس من آنقدر شریف و بلندهمّت است، آن روز که در طلب دنیا بودم، آن را تحمّل نکرده، امروز که در طلب سرمایهی آخرت هستم، چگونه تحمّل میکند؟ میمون میگوید: از کمال همّت او تعجّب کردم و برایش دعا نمودم. حکایت چهارم: درویش و مرد پستهمّت در مقامات شیخ بایزید بسطامی نقل کردهاند که: یکی از مریدان به خدمت او آمد و گفت: پسری دارم که از مریدان شماست و برای او از اقوام خواستگاری کردهام و عروسی در پیش است. خواهش میکنم شیخ به یکی از درویشان بگویند تا به خانهی ما بیاید و غذایی بخورد. شیخ به یک درویش اشاره کرد برود و دل این مسلمان را نشکند. پس درویش به خانهی او رفت و او درویش را خدمت کرد. وقتی سفره پهن کردند و درویش لقمهای برداشت تا بخورد، میزبان از راه اعتقادی که داشت گفت: مدّتی بود میخواستم تا یکی مثل شما به خانه بیاورم تا برکت سفرهی من باشد. این لقمهای که تو در دهان میگذاری، دوستتر از آن میدارم که کسی دههزار درهم به من بدهد. پس آن درویش لقمه را نخورد و به خانقاه برگشت. مرد به خدمت شیخ رفت و گفت: نمیدانم، به چه دلیل از من ناراحت شد و لقمهای از غذای ما را نخورد؟ شیخ از درویش پرسید، درویش جواب داد: مرد بیهمّتی است. من میخواستم برای او دعایی کنم و خوبی برای او بخواهم، که بهتر از هشت بهشت بود، امّا او به دههزار درهم پایین آورد و من فهمیدم که همّتی ندارد و غذای افراد پستهمّت بر ما حرام است. از اینجا میتوان فهمید که دین و دنیا بستگی به بلندهمّتی دارد. خسیس بیهمّت اگر به اوج دولت هم باشد، در هر دو دنیا ترقّی نمیکند. ۳-۱-۲۴٫ رحم و شفقت حکایت اوّل: ترحّم بر حیوانات در دورهی غزنویان، ناصرالدّوله سبکتگین در نیشابور بود و هر روز برای شکار به صحرا میرفت. روزی در صحرا آهوبچّهای دید. او را گرفت و دست و پایش را بست و در جلوی اسب گذاشت. وقتی مقداری راه رفت، مادر آن آهو را دید که به دنبال آنها میآید. پس با خود گفت: من باید از این آهوبچّه صرفنظر کنم. او را آزاد کرد تا با مادرش برود. وقتی به شهر رسید، آن شب خواب پیامبر (ص) را دید که به او گفت: ای سبکتکین! آن مهربانی و دلسوزی که تو در حقّ آن بیچاره کردی و در حقّ آن رحم نمودی، در پیشگاه خدا عزیز شدی و تو اولیالامر خواهی شد! باید در حقّ بندگان خدا نیز رحم و دلسوزی کنی تا پادشاهی تو دوام داشته باشد. امیر سبکتکین از آن به بعد، نیکوکار شد و آن دلسوزی باعث آن همه دولت او شد. حکایت دوم: لطف بیپایان خدا
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
به نظر میرسد با توجه به عصمت پیامبر، بحث از اینکه ایشان تا چه حد بر امور شخصی افراد ولایت دارند، بی مورد باشد. علامه طباطبایی درباره آیه «النبی اولی بالمؤمنین…» چنین میگوید: «انفس مؤمنان، همان مؤمنان است. پس معنای آیه این است که پیامبر از خود آنان به خودشان اولویت دارد؛ و معنای اولویت، رجحان جانب پیامبر است هنگامی که امر دایر بین ایشان و دیگران شود. پس خلاصه اینکه هر چه مؤمن برای خودش قائل است، مانند حفاظت، محبت، مراقبت، بزرگی و به اجرا گذاشتن اراده، پس پیامبر از خودش به آن امر اولی است و اگر امر بین پیامبر و خودش در یکی از آنها دایر شود، جانب پیامبر بر خودش ارجحیت دارد.»[۵] (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳ ـ آیههایی که در زمینهی حکم پیامبر سخن میگویند دسته سوم از آیههایی که به مسؤولیت سیاسی پیامبر میپردازند، ایشان را حاکم در میان مردم معرفی میکنند. این آیات به سه صورت در قرآن کریم مطرح شده است: یک دسته، هدف از فرو فرستادن کتاب بر پیامبر را حکمیت بین مردم معرفی میکند: «إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَینَْ النَّاس… ما این کتاب را به حقّ بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داوری کنی…» (نساء/۱۰۵) دستهی دیگر، مقتضای ایمان را حاکم کردن پیامبر در امور اختلافی میان مؤمنان و تسلیم حکم وی بودن، میداند: «فَلَا وَ رَبِّکَ لایُؤْمِنُونَ حَتی یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لایجَِدُواْ فی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا. ولی چنین نیست. به پروردگارت قَسَم که ایمان نمیآورند مگر آنکه تو را در مورد آنچه میان آنان مایه اختلاف است، داور گردانند؛ سپس از حکمی که کردهای در دلهایشان احساس ناراحتی [و تردید] نکنند، و کاملًا سرِ تسلیم فرود آورند.» (نساء/۶۵) دستهی سوم، حکم ابتدایی پیامبر را در امور آنان نافذ دانسته و اختیار آنان را در این موارد سلب میکند: «وَ مَا کاَنَ لِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَهٍ إِذَا قَضی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَکُونَ لهَُمُ الخِْیرََهُ مِنْ أَمْرِهِم… و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد که چون خدا و فرستادهاش به کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیاری باشد…» (احزاب/۳۶) حکم در قرآن کریم، مربوط به قانونگذاری و تشریع است; زیرا حکم به طور انحصاری در اختیار خداوند است: «وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِن شیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلی الله… و دربارهی هر چیزی اختلاف پیدا کردید، داوریاش به خدا [ارجاع میگردد].» (شوری/۱۰) اما گاهی نیز به کتاب و گاه به پیامبران نسبت داده شده است. از این رو، تشریع خداوند در قالب کتاب و کلام پیامبران، احکام کلی مورد نیاز مردم را بیان میکند; همان طور که این آیه شریفه بر آن دلالت دارد: «…وَ أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَِّ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِْم… و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده، بیان کنی…» (نحل/۴۴) امور حکومتی که به شرایط مختلف بستگی دارد و همینطور امور قضایی جزئی که بر طبق قوانین کلی در موارد مختلف صادر میشود، بر عهدهی پیامبر است: «إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَینَْ النَّاس… ما این کتاب را به حقّ بر تو نازل کردیم تا میان مردم به [موجب] آنچه خدا به تو آموخته داوری کنی…» (نساء/۱۰۵) علامه طباطبایی قدس سره در این باره میفرماید: «اطاعت از پیامبر دو جهت دارد: یکی جهت تشریع آنچه خداوند بدون آوردن در کتاب، بر او وحی میکند که همان تفصیل مجملات قرآن کریم و متعلقات و مرتبطات آن است; همان طور که خداوند متعال فرموده است: «و انزلنا الیک الذکر…». دوم، تصمیمات خودش است که مربوط به امر ولایت حکومت و قضای اوست و خداوند متعال فرموده: «لتحکم بین الناس…» و این شامل تصمیماتی است که بر اساس ظاهر قوانین قضایی، بین مردم حکم میکند؛ و نیز تصمیماتی که در امور مهم به آنها حکم میکند و خداوند به او دستور داده که در آنها با مردم مشورت کند: «و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله» که در مشورت، مردم را داخل کرده است; ولی در تصمیم گیری، پیامبر را تنها ذکر کرده است.»[۶] معنای حکمیت پیامبر سیاق آیات با اختصاص آن به مورد قاضی تحکیم که در خصوص آیه ۳۶ سورهی احزاب احتمال داده شده، منافات دارد; زیرا: اولا همان گونه که از آیات روشن شد، دادن این حکم به پیامبر، همان حکم انحصاری خداوند است که به او تفویض شده و مورد آن، امور دین و جامعهی مؤمنان میباشد. ثانیا در آیه «فَلَا وَ رَبِّکَ لایُؤْمِنُونَ حَتی یُحَکِّمُوکَ…» (نساء/۶۵) نیز با رجوع به آیات قبل، میبینیم که ابتدا آیه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول…» قرار دارد و سپس به این مساله پرداخته شده که هرگاه به مردم گفته میشود به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی رسول بیایید، منافقان از رسول اعراض میکنند. آن گاه این حکم کلی دربارهی همه پیامبران مطرح گردیده است: «ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله» (نساء/۶۴) و سپس آیه مورد نظر قرار گرفته است و مؤمنان را کسانی قلمداد کرده که هم پیامبر را در میان خود حاکم میگردانند; یعنی ملزم هستند که او را حاکم کنند؛ و هم از دل و جان به حکم او راضی وتسلیم هستند و در آیه بعد، یکی از احکامی را که احتمال داشت از سوی پیامبر صادر گردد، با این مضمون توضیح میدهد: «اگر ما به آنان دستور میدادیم که همدیگر را بکشید یا از شهر و دیارتان خارج شوید، جز عدهی اندکی آن را اجرا نمیکردند.» ثالثا در آیه مورد استشهاد، برای حمل حکم پیامبر بر قاضی تحکیم ـ همانطور که قبلا هم توضیح داده شدـ، مساله روشنتر است; زیرا در آن جا اصلا سخن از پذیرش یا عدم پذیرش نیست تا حمل بر قضاوت در امور شود؛ بلکه بحث در این است که هرگاه امر مبرمی از سوی خدا و رسول صادر گردید، مؤمنان از خود اختیاری ندارند; یعنی حتی اموری که به طور عادی در اختیار خودشان است، با حکم خدا و رسول، از آنان سلب میشود. این مطلب، حکایت از این میکند که حکم پیامبر شامل همه دستورهایی است که ایشان در موارد مختلف دادهاند و حتی عمل به این احکام، اعم از این است که او حضور داشته باشد یا نه و در صورت عدم حضور او نیز اگر مسالهای پیش آید که حکمش از سوی پیامبر صادر شده باشد، عمل به آن لازم است. ۴ ـ آیههایی که پیامبر را محور امور اجتماعی معرفی میکنند محور بودن انبیا در ایجاد قسط در جامعه قرآن کریم، یکی از اهداف بعثت انبیا را اقامهی قسط در جامعه انسانی معرفی میکند: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط… ما پیامبرانمان را با دلیلهای روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت رفتار کنند.» (حدید/۲۵) عدالت اجتماعی یکی از آرزوهای جوامع بشری در طول تاریخ بوده و هست و همهی کسانی که به گونهای ادارهی جامعه را بر عهده دارند یا میخواهند بر عهده بگیرند، آن را به مردم نوید میدهند و خداوند نیز پیامبران را با همین هدف به میان مردم فرستاده و ابزار لازم را نیز که عبارت از کتاب و میزان باشد، در اختیار آنان قرار داده است. (ناگفته نماند که قسط در مورد انبیا، دایرهای بسیار وسیعتر از آنچه مربوط به زندگی مادی انسان است، را شامل میشود.) نکتهای که در آیه شریفه وجود دارد ـ و جزو سنتهای تغییرناپذیر خداوند است ـ اینکه مردم در پذیرش هدایت تشریعی خداوند، مختارند. از این رو، رهبری پیامبران بر اساس ایمان تحقق مییابد نه بر اساس زور؛ و در این آیه نیز پس از تامین محورهای تحقق قسط در اجتماع که عبارت است از: رهبری معصومان و قانون، قیام به قسط بر عهدهی خود مردم گذاشته شده است. جالب اینکه قوهی قهریه که یکی از ضروریات برای اصلاح جامعه است، در مرحله بعد قرار داده شده و هدف از آن، نصرت پیامبران و خداوند بیان شده است: «…وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْب إِنَّ اللَّهَ قَوِی عَزِیز. و آهن را که در آن برای مردم خطری سخت و سودهایی است، پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری میکند. آری، خدا نیرومند شکست ناپذیر است.» در نتیجه، اجرا شدن قسط در جامعه به وسیلهی پیامبران، پس از ایمان به آنان تحقق خواهد یافت و پیش از این مرحله ـ همانطور که گذشت ـ وظیفهی آنان هشدار برای ایمان آوردن کافران و مشرکان است که خود، نوع دیگری از قسط است؛ زیرا در منطق قرآن کریم «…إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیم. به راستی شرک ستمی بزرگ است». از اینجا این پرسش نیز پاسخ داده میشود که چرا عدهای از پیامبران به رهبری مردم نپرداختند؟ علت آن را باید در عدم پذیرش ایشان از سوی اقوام مخاطبشان جستوجو کرد به گونهای که شرایط تحقق یک جامعهی مؤمن که تابع ایشان باشد، فراهم نگردید. اجازه گرفتن از پیامبر هنگام شرکت در امور اجتماعی در سورهی نور، خداوند بر محوریت پیامبر در امور اجتماعی تاکید میکند و مؤمنان را کسانی قلمداد میکند که در این امور، تابع او هستند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذَا کَانُواْ مَعَهُ عَلی أَمْرٍ جَامِعٍ لَّمْ یَذْهَبُواْ حَتی یَسْتَْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَْذِنُونَکَ أُوْلَئکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَْذَنُوکَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَن لِّمَن شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لهَُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم. جز این نیست که مؤمنان کسانیاند که به خدا و پیامبرش گرویدهاند، و هنگامی که با او بر سر کاری اجتماع کردند تا از وی کسب اجازه نکنند، نمیروند. در حقیقت، کسانی که از تو کسب اجازه میکنند، آنانند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند. پس چون برای برخی از کارهایشان از تو اجازه خواستند، به هر کس از آنان که خواستی اجازه ده و برایشان آمرزش بخواه که خدا آمرزنده مهربان است.» (نور/۶۲) این آیه شریفه، نقش رهبری مؤمنان را به پیامبر نسبت میدهد و تقدم امور اجتماعی بر امور شخصی را بیان میکند و تذکر میدهد که در امور اجتماعی، هیچ کس حق تکروی و عمل بر اساس رای خویش را ندارد و باید همهی امور با اجازهی پیامبر انجام گیرد. البته به پیامبر نیز سفارش میکند که اگر افرادی برای رفع گرفتاریهای شخصی از تو اجازه خواستند، به آنان اجازه بده; ولی این اجازه نیز به خواست ایشان بستگی دارد. در آیه بعد نیز به این محوریت، به گونهای دیگر توجه شده و دعوت پیامبر به عنوان رهبر، غیر از دعوت دیگران تلقی گردیده و به آثار زیانبار مخالفت با دستورهای ایشان که تحقق فتنه یا نزول عذاب میباشد، پرداخته شده است: «لاتجَْعَلُواْ دُعَاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعَاءِ بَعْضِکُم بَعْضًا قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِینَ یَتَسَلَّلُونَ مِنکُمْ لِوَاذًا فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یخَُالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبهَُمْ فِتْنَهٌ أَوْ یُصِیبهَُمْ عَذَابٌ أَلِیم. خطاب کردن پیامبر را در میان خود، مانند خطاب کردن بعضی از خودتان به بعضی [دیگر] قرار مدهید. خدا میداند [چه] کسانی از شما دزدانه [از نزد او] میگریزند. پس کسانی که از فرمان او تمرّد میکنند بترسند که مبادا بلایی به آنان رسد یا به عذابی دردناک گرفتار شوند.» (نور/۶۳) علامه طباطبایی در این باره میفرماید: «خواندن رسول، عبارت از خواندن مردم به کاری از کارها است; مانند خواندن آنان به ایمان و عمل صالح و خواندن آنان برای مشورت در کارهای اجتماعی و خواندن آنان به نماز جمعه و دستور به آنان در کارهای دنیوی یا اخرویشان. پس همهی اینها، خواندن از سوی پیامبر محسوب میشود.»[۷] بدین ترتیب، با توجه به سیاق آیات، این احتمالات که مراد از خواندن رسول، صدا زدن مردم اسم رسول خدا را، مانند دیگر مردم باشد، یا مقصود از مخالفت از امر، در «فلیحذر الذین یخالفون» دستور خداوند باشد، منتفی میگردد؛ هر چند اگر این احتمالات را درست نیز فرض کنیم، صراحت آیات در محوریت پیامبر در امور اجتماعی، بر جای خود باقی است. محور بودن پیامبر در امور مالی جامعه از محورهای مهم در امور اجتماعی، امور مالی است. در اسلام، سه محور مهم برای تحقق عدالت اجتماعی در این بعد در نظر گرفته شده که هر سه در اختیار پیامبر به عنوان رهبر اجتماع قرار داده شده است. زکات، خمس و انفال، این سه محور را تشکیل میدهد (هر چند صدقات و کفارات واجب و مستحب دیگری نیز در این زمینه مطرح است که بیشتر جنبهی فردی دارند و قابل پیشبینی نیز نیستند). خداوند پیامبر را متولی امور زکات قرار داده و از مؤمنان میخواهد به سهمی که از سوی خداوند و پیامبر به آنان داده میشود، راضی باشند: « وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُواْ مَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلی اللَّهِ رَاغِبُون. و اگر آنان به آنچه خدا و پیامبرش به ایشان داده اند خشنود میگشتند و میگفتند: «خدا ما را بس است به زودی خدا و پیامبرش از کَرَم خود به ما میدهند و ما به خدا مشتاقیم» [قطعاً برای آنان بهتر بود].» (توبه/۵۹) سهام افراد و نیز افرادی را که مشمول زکات هستند، پیامبر معین میکند. علاوه بر اینکه یکی از مصادیق آن، که فی سبیل الله است، هنگام مصرف نیز به سرپرست نیاز دارد. انفال و خمس نیز مانند زکات است؛ جز اینکه انفال، تنها ویژهی خداوند است: «یَسَْلُونَکَ عَنِ الْأَنفَالِ قُلِ الْأَنفَالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُول… از تو در باره غنایم جنگی میپرسند. بگو غنایم جنگی اختصاص به خدا و فرستادهی [او] دارد …» ولی در خمس، افراد دیگری نیز شریکند: «وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُول وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتَامَی وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیل … و بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید، یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و برای خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راهماندگان است…» (انفال/۴۱) ۵ ـ آیههایی که مؤمنان را به ایمان به پیامبر فرا میخوانند در قرآن کریم آیههایی وجود دارد که مؤمنان را به ایمان به خداوند و رسول فرا میخواند. در بعضی از این آیات، خداوند و رسول هر دو ذکر شدهاند: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ ءَامِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلی رَسُولِهِ وَ الْکِتَابِ الَّذِی أَنزَلَ مِن قَبْل… ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خدا و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاد، و کتابهایی که قبلا نازل کرده، بگروید…» (نساء/۱۳۶) هر چند این آیه نیز برای استدلال بر مطلوب کفایت میکند، ولی چون ممکن است بر مراتب ایمان قلبی حمل شود، آیهای را دراین باره میآوریم که مؤمنان را به ایمان به رسول فرا میخواند: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ءَامِنُواْ بِرَسُولِه یُؤْتِکُمْ کِفْلَینِْ مِن رَّحْمَتِه … ای کسانی که ایمان آوردهاید! از خدا پروا دارید و به پیامبر او بگروید تا از رحمت خویش شما را دو بهره عطا کند…» (حدید/۲۸) در این آیه، مؤمنان به ایمان به رسول دعوت شدهاند و با توجه به اینکه آنان قبلا به خداوند، رسول او و کتاب ایمان آوردهاند، در این آیه، نکتهای نهفته است. علامه طباطبایی در این باره میفرماید: «مقصود از ایمان به رسول، اطاعت کامل از او در آنچه دستور میدهد و آنچه باز میدارد، میباشد؛ چه حکمی از احکام شرع باشد یا از جهت ولایت امور امت، دستوری از او صادر شده باشد.»[۸] آنگاه که این آیه شریفه را به ضمیمهی آیات قبل که هدف از بعثت انبیا را اقامهی قسط معرفی میکنند در نظر بگیریم و به نتیجهی ایمان به رسولـ که نوری از سوی خداوند است که به واسطه آن، مردم در دنیا حرکت میکنند ـ توجه کنیم، این مساله آشکارتر میشود که خداوند اطاعت کامل از پیامبرش را خواسته و او را حاکم بر امور مردم قرار داده است. فصل دوم مسؤولیت سیاسی پیامبر در قرآن رویکرد قرآن به جایگاه سیاست خارجی و روابط بینالملل در حکومت نبوی روابط خارجی، به مجموعهی روابط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی سیاسی ودیپلماسی میان دولتها و ملتها گفته می شود. تفاوت روابط خارجی با سیاست خارجی درآن است که سیاست خارجی به مفهوم امروزی خود، تنها به سیاستهایی گفته می شود که مجری آنها وزارت خارجهی دولتها باشد و از کانال آن وزارت پایهریزی گردد. به دیگر سخن، سیاست خارجی عبارت است از سیاست یک دولت در کنش متقابل با دیگر دولت ها و ملتها. روابط دیپلماتیک هم عبارت از روابطی می باشد که بین دولتها پس از شناسایی یکدیگر وتوافق در برقراری روابط، با اعزام نماینده ایجاد می شود. به بیان دیگر، روابط دیپلماتیک، شامل کلیه ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است که بین دو یا چند دولت از طریق نمایندگیهای دیپلماتیک دولتها صورت میگیرد. پس روابط دیپلماتیک، به روابط میان دولتها گفته میشود و شامل روابط میان ملتها وسازمان های غیر دولتی نمیگردد. بنا براین، روابط خارجی مفهوم وسیعتری از سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک دارد. هدف ما در این بخش، بررسی رفتار پیامبر درعرصهی روابط خارجی به معنای وسیع کلمه است و شامل هر گونه روابط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی میگردد. اهداف سیاست خارجی پیامبر رسالت پیامبر که خاتم پیامبران است، دو ویژگی عمده دارد: جهانی و جاودانگی؛ این دو ویژگی نشان میدهد که اسلام عقیدهای است فراتر از سرزمین یا سرزمینهای خاص؛ بلکه به تمامی افراد با تفاوتهای نژادی، قومی تعلق دارد. قرآن نیز بر این دو حقیقت تصریح دارد: «وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَ نَذِیرًا وَ لَکِنَّ أَکْثرََ النَّاسِ لَا یَعْلَمُون. تو را به پیامبری نفرستادیم، مگر بر همهی مردم مژده دهنده و هشدار دهنده؛ ولی بیشتر مردم ]این موضوع را[ نمیدانند.» (سبأ/۲۸) علت این عمومیت نیز این است که مبنای تشریع و احکام اسلامی فطرت انسانی است؛ لذا اختصاص به مکان خاصی ندارد. فطرت، روح، فکر و هدف مشترک آدمی، همواره جامعهی بشری را به همگونی فرا میخواند؛ و چون جایگاه رسالت پیامبر فطرت و خواستهی مردم بود، آرمان نهایی اسلامی، رسیدن به امت واحد بشری و از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و به وجود آمدن کشور واحد جهانی، تحت حاکمیت قانون واحد الهی است. در مورد انسانها نیزگروه بندیهای میهنی یا قبیلهای، در عین اینکه افراد یک کشور و یا یک قبیله را در یک مجموعه گرد میآورد و به آنها وحدت میبخشد، آنها را در برابر واحد دیگری قرار میدهد؛ لذا یکی از اهداف رسالت پیامبر، سرعت بخشیدن به روند تکاملی جامعه برای رسیدن به این هدف مطلوب است. اسلام با استراتژی دعوت به مکتب فطرت و ارائه ایدئولوژی سازگار با فطرت و عقل، جوامع بشری را به سمت چنین جامعهی جهانی و شکل گیری یک امت نزدیک میکند. از این رو، هدف غایی پیامبر، دعوت تمامی مردمان آن روزگار به اسلام بود. پیامبر نه تنها باید مردم مکه، حجاز و شبه جزیره عربستان را به اسلام دعوت مینمود، بلکه میبایست طبق فرمان خداوند متعال، دعوت خویش را حتی به خارج از شبه جزیره، از ایران تا روم و مصر و حبشه و دیگر کشورهای وقت میرساند. از سوی دیگر، چون دعوت پیامبر جاودانی بود باید زمینههای آن نیز فراهم میشد. نظام سیاسی اسلام در عصر پیامبر، از ساختار بسیار سادهای برخوردار بود. پیامبر به عنوان رهبر دینی و سیاسی جامعه، مسؤولیت تمام امور را در دست داشت. او همچنان که مسؤولیت سیاسی را به عهده داشت، مسؤولیت قضایی، اجرایی و نظامی را نیز عهدهدار بود. سیستم اداری او از چند نفر کاتب و تعدادی اصحاب و یاران که معمولا در کنار او بودند و داوطلبانه و بدون برخورداری از عناوین رسمی انجام وظیفه میکردند تشکیل شده بود. ساختار تصمیم گیری مرکب بود از شخص پیامبر، وحی و مشورت. این ساختار به ایشان امکان میداد تا تصمیمات و برنامه ریزیها را در کوتاهترین مدت انجام داده و در اجرای آنها نیز از سرعت فوقالعادهای بهرهمند باشد. دیپلماسیای که از مرکزیت این ساختار رهبری میشد، همانند سیاستهای داخلی، در کمال سادگی و صراحت انجام میگرفت. از طرف دیگر، با توجه به ساختار تصمیم گیری ویژه، اهداف و اصول حاکم بر سیاست خارجی، ماهیت کاملا دینی و الهی به خود میگرفت؛ به همین دلیل دیپلماسی پیامبر اسلام، دیپلماسی کاملا دینی بود. دیپلماسی عصر پیامبر دیپلماسی پیامبر را در سه سطح میتوان تحلیل کرد: الف ـ دیپلماسی با قبایل عرب و یهودیان; بـ دیپلماسی با دولتهای همجوار; جـ دیپلماسی با قدرتهای بزرگ ایران و روم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حقوقدانان بین المللی انتقادها و نگرانیهای متفاوتی را نسبت به جنبه های اجرایی نظریه مسئولیت حمایت ابراز نمودهاند.. شایسته است تا این نگرانیها و ایرادات را مورد موشکافی قرار دهیم. . بند نخست: چالشهای پیش روی سازماندهی اجرایی نظریه مسئولیت حمایت در میان سازوکارهای ملل متحد و سازمانهای منطقهای، از حیث آمادگی اجرایی برای نظریه مسئولیت حمایت، هنوز اقدام چشمگیری صورت نگرفته است؛ چه اینکه به نظر میرسد، مرحله سازماندهی کردن مسئولیت حمایت و گنجاندن وظایف حاصل از این نظریه، در قالب یک مؤسسه یا نهادی بین المللی یا منطقهای، جز در مواردی خاص، هنوز انجام نگرفته است. در قاره افریقا، مطابق با فصل ششم پروتکل ۱۹۹۹ راجع به سازوکارهای پیشگیری از درگیریها، مدیریت، حلو فصل، ایجاد صلح و امنیت، نظامی برای کنترل امنیت و صلح در منطقه، بوجود آورده که به نام شبکه هشدار و واکنش جامعه اقتصادی کشورهای غرب افریقا[۳۲۳] مشهور است. در اروپا نیز گروه مبارز اتحادیه اروپا[۳۲۴]، سازوکارهای مشابهای را داراست. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
هنوز در میان اسناد منتشر شده راجع به مسئولیت حمایت مشخص نیست که چه نهادی یا چه کسی صلاحیت آن را داراست تا وضعیتهای مربوط به مسئولیت حمایت را اعلام نماید. کماکان این سوال باقی است که آیا دبیرکل ملل متحد این اقدام را انجام میدهد یا مشاور ویژه دبیرکل در پیشگیری از نسلزدایی یا اینکه مشاور ویژه دبیرکل در مسئولیت حمایت، وظیفه انجام این کار را برعهده دارند. اختلاف نظرها درباره صلاحیت داشتن شورای امنیت یا مجمع عمومی یا سازمانهای منطقهای در این موضوع نیز وجود دارد.[۳۲۵] اما به نظر میرسد، مجمع عمومی اختیاری در تجویز مداخله نظامی نداشته باشد و سازمانهای منطقهای نیز مطابق با ماده ۵۳ منشور، که اشعار میدارد: «هیچ گونه عملیات اجرایی به موجب قراردادهای منطقهای یا توسط مؤسسات منطقهای بدون اجازه شورای امنیت صورت نخواهد گرفت»، نمیتوانند بطور مستقل اقدام نمایند و از این جهت شورای امنیت بهترین گزینه خواهد بود.[۳۲۶] باید اضافه کرد، در اجرای مسئولیت حمایت، هنوز هماهنگیهای لازم میان ملل متحد و سازمانهای منطقهای بوجود نیامده است؛ بدین معنا که ملل متحد هنوز به خوبی قادر نیست تا به تحلیل دلایل وقوع بحران در مناطق مختلف بپردازد و در جهت حل بحران از بازیگران منطقهای استفاده نماید.[۳۲۷] به عبارتی دیگر، به دلیل فقدان سازماندهی مناسب نظریه مسئولیت حمایت، در میان سازمانهای بین المللی از جمله ملل متحد و در پی آن عدم تقسیم وظایف و تعهدات حاصل از آن میان ارکان مختلف ملل متحد یا سازمانهای بین المللی و منطقهای دیگر، هنوز متصدیان اجرای مسئولیت حمایت مشخص نیستند. به عنوان نمونه هنوز واضح نیست که چه رکنی در جامعه بین المللی باید اطلاعات زمینه ساز بحرانهای را در کشورهای مختلف جمعآوری کند و به تحلیل آن بپردازد، یا آنکه ملموس نیست که چه کسی یا چه رکنی باید هشدارهای به هنگام را انجام دهد و حتی مشخص نیست که این هشدارها باید به چه مقام دارای صلاحیتی منعکس شود. در فرض انعکاس این هشدارهای به دبیرکل ملل متحد یا شورای امنیت، باید این سوال را مطرح کرد که آیا میتوان به همکاری سازمانهای بین المللی و منطقهای، که دارای ظرفیتهای مناسبی اجرایی هستند، چشم امید داشت. در نهایت، باید اذعان کرد، که در بیانیه نشست سران، برعکس گزارش کانادایی مسئولیت حمایت، به سازمانهای منطقهای در قالب فصل هشتم، نقشی فرعی داده شده است؛ بدین معنا که در گزارش کانادایی مسئولیت حمایت، به محض ناکامی شورای امنیت، سازمانهای منطقهای در قالب فصل هشتم، صلاحیت این را مییافتند تا در راستای اهداف مسئولیت حمایت اقدام نمایند، در حالی که در بیانیه نشست سران، سازمانهای منطقهای، تنها با مجوز و خواست شورای امنیت است، که میتوانند در اجرای مسئولیت حمایت همکاریهایی را به عمل آورند. نگرانی مهم دیگر، با توجه به موردی بودن مسئولیت حمایت، خطر بالقوه سوءاستفاده از این نظریه و اعمال معیارهای دوگانه[۳۲۸]، است. استناد اعضای دائمی شورای امنیت به نظریه مسئولیت حمایت در قضیه برمه[۳۲۹]، یکی از این نمونه ها است. در این قضیه، کشور برمه، پس از طوفان سال ۲۰۰۸، در حالی که خود از کنترل اوضاع درمانده بود، از قبول کمکهای بشردوستانه خودداری میکرد و این دلیلی بود تا در شورای امنیت به تحریک فرانسه، به مسئولیت حمایت برای مداخله در برمه استناد شود. در حالی که بحران برمه، ابتداً بوسیله بلایای طبیعی آغاز شده بود و در قالب مسئولیت حمایت، که میبایست بحران توسط انسانها ایجاد شده باشند و موجب خدشه به وجدان بشری گردند، نمیگنجید. در این قضیه، اعمال نظریه مسئولیت حمایت با مخالفت چین و روسیه در شورای امنیت به بهانه داخلی بودن مسئله برمه همراه بود.[۳۳۰] مثال دیگر، قضیه روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ است. در این سال، روسیه با ادعای اینکه علیه تابعانش در گرجستان، جنایت نسلزدایی در حال وقوع است، به نظریه مسئولیت حمایت استناد میکند و بصورت یکجانبه علیه گرجستان از نیروی نظامی استفاده میکند. در حالی که، اقدام نظامی صورت گرفته علیه گرجستان، بدون رعایت اصول مسئولیت حمایت در الزام به اقدام از طریق ملل متحد و حتی بدون گذراندن مرحله پیشگیری صورت گرفته بود و هیچ گونه تناسبی با سطح جنایات وقوعیافته در گرجستان نداشت.[۳۳۱] این وقایع خود میتواند ترس از سوءاستفاده از نظریه مسئولیت حمایت و بازگشت به دوران قبل از منشور و ایجاد فضای مداخلهگرایی با استناد به این نظریه، را گسترش دهد. در این زمینه که در اجرای مسئولیت حمایت چه اقداماتی و در سطحی و در چه دوره زمانیای باید انجام شود، نیز ابهامات فراوانی وجود دارد. بدین معنا که در رابطه با بهره گرفتن از زور، گزارش کمیسیون و همچنین گزارش هیأت عالیرتبه اصولی پنجگانه را برای انجام هر مداخله نظامی، بیان کردهاند؛ اما در سند نهایی سران جهان در سال ۲۰۰۵، که شاید مهمترین سند درباره مسئولیت حمایت است، هیچگونه استناد یا اشاره ای به این اصول نشده و همین امر موجب گردیده است تا ابهاماتی راجع به زمان و نحوه اقدامات نظامی در نظریه مسئولیت حمایت ایجاد شود. باید اضافه کرد، راجع به سطح اقدامات پیشگیرانه در اجرای مسئولیت حمایت نیز هنوز ابهاماتی وجود دارد. بند دوم: چالشهای حقوقی مانع اجرای نظریه مسئولیت حمایت اساساً راجع به وضعیت حقوقی اجرای مسئولیت حمایت هنوز ابهاماتی وجود دارد. هنوز جامعه بین المللی، با وجود سند نهایی ۲۰۰۵ و همچنین بیانیه مجمع عمومی در سال ۲۰۰۹، درباره این موضوع که نظریه مسئولیت حمایت، توانسته در سطح یک هنجار بین المللی ظاهر شود و برای اعضای جامعه بین المللی الزامی حقوقی ایجاد نماید، دچار تردید هستند. برخی از کشورها نظیر امریکا ، نظریه مسئولیت حمایت را اصلی اخلاقی میپندارند و الزامی حقوقی برای آن قائل نیستند و معتقدند، نه ملل متحد و نه کشورها، الزامی در انجام مداخله مطابق حقوق بینالملل ندارند.[۳۳۲] همینطور برخی از حقوقدنان بر این باورند که غیر از کنوانسیون منع نسلزدایی، هیچ دکترین محکمی به وجود نیامده است که کشورهای ثالث برابر جلوگیری نکردن از جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در کشور دیگر، مسئول بداند. بنابراین بسیاری از کشورها نظریه مسئولیت حمایت، را بیشتر تعهدی سیاسی میداند تا اینکه برای آن الزامی حقوقی قائل شوند.[۳۳۳] در هر حال، توقع انجام مسئولیت از سوی جامعه بین المللی و کشورها بر پایه نظریه مسئولیت حمایت، نقطه آغازی بر ملاحظه چنین مسئولیتهایی در قبال نقضهای فاحش حقوق بینالملل بشردوستانه و حقوق بشر است و بحثهای دقیقتر و دیدگاه های حقوقی موشکافانهتر در آینده، به ویژه از سوی کمیسیون حقوق بینالملل، میتواند زوایای مسئولیتهای ناشی از این نظریه را بیش از پیش روشن سازد. در هر حال، مسئولیت حمایت به عنوان هنجاری بین المللی که هر روز شکل بهتر و قوام یافتهتری به خود میگیرد، نیازمند سازماندهی مناسب اجرایی است تا ابهامات ارگانیک آن رفع و و انتظار مسئولیت به ویژه از جامعه بین المللی، ملموستر گردد. اما با این وجود، شاید بتوان اینگونه استدلال کرد که وضعیت کنونی سند نهایی نشست سران جهان در مجمع عمومی در سال ۲۰۰۵، قابل مقایسه با بیانیه جهانی حقوق بشر[۳۳۴] است که پیش از آنکه به عنوان اصلی عرفی در حقوق بینالملل قابلیتی حقوقی یابد، از سوی بسیاری از کشورها به عنوان الزامی اخلاقی به آن نگاه میشد. اکنون نیز نظریه مسئولیت حمایت چنین وضعیتی را تجربه میکند که با گذشت زمان و با تکرار آن در بیانیهها و قطعنامههای آینده مجمع عمومی و شورای امنیت میتوان آن را در قالب اصلی عرفی بین المللی دارای الزامی حقوقی دانست. لازم به ذکر است، بیانیه سال ۲۰۰۹ مجمع عمومی درباره مسئولیت حمایت، با تأکید بر سند نهایی ۲۰۰۵، اعلام نموده است که هر ساله به ملاحظاتش راجع به مسئولیت حمایت ادامه میدهد.[۳۳۵] مبحث دوم: چگونگی ارتقای سطح اجرایی نظریه مسئولیت حمایت ارتقای سطح اجرایی نظریه مسئولیت حمایت، میبایست در دو سطح بین المللی و داخلی، همگام با یکدیگر، پیگیری شوند تا بتوان با ایجاد سازوکارهای واقعی و کارکردی در این دو سطح، برای اجرای مسئولیت حمایت اقدامات هماهنگی را صورت داد. بند نخست: ایجاد سازوکارهای اجرایی برای مسئولیت حمایت در سطوح بین المللی افزایش آگاهیها از مفاهیم مسئولیت حمایت در میان جوامع مدنی، سیاستگذاران و عموم مردم، نخست، از طریق توسعه آموزشهای ابتدایی درباره اصول مسئولیت حمایت، نظیر آشنایی با مراحل مختلف این نظریه، محدود بودن آن به چهار جنایت هولناک و تأکید این نظریه بر پیشگیری و هشدار به هنگام، صورت میگیرد و سپس با انتشار ترجمه متون اصلی راجع به مسئولیت حمایت در کشورهای مختلف جهان، میتوان اقدامی مؤثر در جهت درک صحیح از زوایای مختلف مسئولیت حمایت صورت داد. این افزایش آگاهیها خود میتواند موجب ایجاد اجماع در جامعه بین المللی برای پذیرش تعهدات نظریه مسئولیت حمایت باشد. در ارتقای سطح نظریه مسئولیت حمایت به عرفی بین المللی، باید تلاش شود تا مباحث مسئولیت حمایت و سازوکارهای آن، وارد گفتگوها و دستور کارهای بین المللی گردد. ورود نظریه مسئولیت حمایت به معاهدات دو یا چند کشورها یا ورود آن میان قراردادهای منطقهای و بین المللی میتواند به تبدیل شدن این نظریه به عرفی بین المللی، کمک نماید.[۳۳۶] چنانکه پیش از این نیز بیان نمودیم، بسیار پر اهمیت است تا به نظریه مسئولیت حمایت شکلی مؤسساتی داده شود؛ بدین معنا که بدانیم، چه رکنی مسئول انجام وظایف مسئولیت حمایت یا هماهنگکننده سایر ارکان بین المللی در اجرای مسئولیتهای حاصل از این نظریه است. به نظر میرسد، در اجرای بهتر مسئولیت حمایت، ایدهآل آن است تا رکنی در ملل متحد مانند دبیرخانه یا شورای امنیت، وظیفه پرداختن به تعهدات و وظایف حاصل از نظریه مسئولیت حمایت را بر عهده گیرد و این رکن اختیار و ظرفیت آن را داشته باشد تا بتواند از سایر ارکان ملل متحد و همچنین سایر مؤسسات بین المللی و منطقهای که شکلی تخصصیتر به خود دارند، بخواهد که در انجام اجرای تعهدات نظریه مسئولیت حمایت همکاریهای لازم را به عمل آورند. یکی دیگر از روش های ارتقا و گسترش نظریه مسئولیت حمایت، قانونمند شدن آن در حقوق بینالملل است؛ با قانونگذاری است که مؤسسات و ارکان مختلف بین المللی و منطقهای و حتی کشورها به درک واقعی و ملموس از وظایف خود در اجرای مسئولیت حمایت میرسند و در عملیاتی ساختن آن همت میگمارند. نقش کمیسیون حقوق بینالملل، چنانکه اشاره شد، در این ارتباط مهم و اثرگذار خواهد بود. پیش از این نیز ملاحظه کردیم که شورای امنیت در سال ۲۰۰۶ و مجمع عمومی در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ اقداماتی را در این راستا صورت دادند. نکته مهم دیگر در ارتقای هنجار مسئولیت حمایت در سطح عرف بین المللی، ایجاد رویه[۳۳۷] است. چنانکه میدانیم، رویه در حقوق بینالملل یکی از مهمترین عناصری است که میتواند در شکلگیری عرف بین المللی اثری تعیین کننده داشته باشد. ساخت ظرفیتهای دپیلماتیک، از اهمیت فراوانی در اجرای مراحل مختلف مسئولیت حمایت برخودار است. افزایش ظرفیتهای دپیلماتیک، از طریق ملل متحد، سازمانهای منطقهای و ارتباطهای دوجانبه کشورها ممکن است به تنظیم قواعد و الزاماتی برای کشورها و سازمانهای بین المللی منجر شود و در نهایت، زمینه های مناسبی برای کسب آمادگی مناسب در سطح بین المللی در جهت واکنش به بحرانهای شدید انسانی فراهم آورد. بند دوم: ایجاد سازوکارهای اجرایی برای مسئولیت حمایت در سطوح داخلی کشورها چنانکه میدانیم، مسئولیت نخستین حمایت از شهروندان یک کشور بر عهده دولت همان کشور است؛ بنابراین در داخل کشورها باید راهبردها و سازوکارهایی برای مقابله با بحرانهای شدید انسانی در نظر گرفته شود. طراحی و برنامه ریزی های ملی درباره اجرایی ساختن مسئولیت حمایت، از طریق ایجاد مراکزی برای انجام مباحثات درباره این نظریه و همچنین افزایش سطح آگاهیهای جامعه و تلاش برای ایجاد اجماع در داخل کشورها نسبت به اجرای مسئولیتهای حمایت، میتواند در عرصه بین المللی اجرای این نظریه را تسهیل نماید. در هر حال، برنامههای ملی گسترش و اجرایی ساختن مسئولیت حمایت، در هر کشور با توجه به اهداف و ایدهها و شرایط خاصی که هر کشور درباره مسئولیت حمایت دارد، میتواند متفاوت باشد. بدین منظور، اصولاً برنامههایی که چین در سطح ملی درباره نظریه مسئولیت حمایت خواهد داشت با برنامههایی که سودان در این ارتباط طراحی میکند، تفاوت میکند. به عنوان نمونه، چین باید به بیشتر به سیاستگذاریهای استفاده از حق وتوی خود در شورای امنیت درباره اجرای مسئولیت حمایت و ایجاد اجماع در این باره در داخل کشورش، بپردازد؛ اما در مقابل کشوری مانند سودان باید به افزایش مؤسساتی که در زمینه انجام هشدارهای اولیه و پیشگیریهای مستقیم و ساختاری، به طور تخصصی فعالیت میکنند، بپردازد. در هر حال، اختصاص مؤسساتی در نظام داخلی کشورها برای پرداختن به مسائل مربوط به مسئولیت حمایت، میتواند موجب افزایش امنیت انسانی در آن کشورها و کاهش هزینه های احتمالی ناشی از وقوع بحرانها و جنایات علیه انسانها، باشد. کشورها با قانونگذاری داخلی راجع به مسئولیت حمایت و افزایش حمایتهای اجرایی در داخل از نظریه مسئولیت حمایت، میتوانند هم سطح رعایت حقوق بشر را در کشور خود متحول سازند و هم جامعه بین المللی را در رسیدن به استقرار کامل مسئولیت حمایت در جهان یاری رسانند. تأئید و تأکید سیاستمداران و سردمداران در داخل یک کشور، راه مناسبی است تا حمایتها به سمت مسئولیت حمایت افزایش یابد. ضمن آنکه میتوان با تأسیس مؤسسات آموزشی و سازمانهای غیردولتی، در داخل کشور، آگاهیهای تخصصی را در این باره افزایش داد.[۳۳۸] به عنوان نمونه، کشور فرانسه، نظریه مسئولیت حمایت را سرلوحه دفاع و امنیت ملی و سیاست خارجیاش قرار داده است.[۳۳۹] دبیر کل ملل متحد، در گزارش سال ۲۰۰۹ خود، با آگاهی از اهمیت سازوکارهای داخلی کشور در ارتقا و اجرای مناسب نظریه مسئولیت حمایت، رکن نخست گزارش خویش را به این موضوع اختصاص داده است. وی در این گزارش، پیشنهادهایی را برای بهبود وضعیت اجرای نخستین تعهد نظریه مسئولیت حمایت در درون کشورها، مطرح میسازد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میکنیم. کشورها باید در داخل مکانیزم مناسبی برای حل و فصل اختلافات داخلی داشته باشند و باید از حقوق زنان و اقلیتها و جوانان در کشورها به خویش حمایت و حفاظت گردد. کشورها باید تلاش کنند تا نحوه ترکیب مسئولیت حمایت را با ارزشها و معیارهای محلی، در عین جهانی بودن نظریه مسئولیت حمایت، را بیابند. کشورها باید عوامل خطرناکی را که منجر به جنایات گسترده و هولناک میشوند، شناسایی نمایند. فعالیتهای قانونگذاران، پلیس، سازمانقضایی و نیروهای نظامی، برای تسهیل اجرای حقوق بشر و بشردوستانه، گسترش یابد.[۳۴۰] گفتار دوم: توانمندیهای نهادهای بین المللی در اقدام برای مسئولیت حمایت در این گفتار، به نقش نهادهای مختلف بین المللی، اعم از منطقهای یا جهانی، در اجرای مسئولیت حمایت خواهیم پرداخت تا بتوانیم توانمندیها و ظرفیتهای نهادهای مختلف را مشخص سازیم و تلاش مینماییم تا با بیان قابلیتهای مختلف هر نهاد بین المللی، تعیین نماییم که این نهادها چگونه میتوانند در ارتقای سطح مسئولیت حمایت و اجرایی شدن هر چه سریعتر و بهتر آن، نقشآفرینی نماید. مبحث نخست: نقش ارکان مختلف ملل متحد در اجرای مسئولیت حمایت ملل متحد، چه در انجام مسئولیتهای پیشگیری و چه در انجام مسئولیتهای واکنش، باید در کانون مباحث مسئولیت حمایت قرار گیرد؛ چرا که ملل متحد در حال حاضر، دارای عضویت مؤثر جهانی است و با توجه به وجود صحنههای مختلف ابراز وجود کشورها در این سازمان، اعم از مجمع عمومی و شورای امنیت و سایر بخشهای وابسته به ملل متحد، در بالاترین نقطه از حیث مشروعیت، به نسبت سایر بازیگران عرصه حقوق و روابط بینالملل، قرار دارد. ارکان مختلف ملل متحد از جمله مجمع عمومی، شورای امنیت، دبیرخانه و سایر بخشهای وابسته به ملل متحد، در تکامل، گسترش و اجرایی شدن مسئولیت حمایت نقش به سزایی را دارند. ملل متحد، در ارتقای سطح مسئولیت حمایت، چه از منظر قانونمند نمودن این نظریه و چه از حیث سازماندهی کردن و تقسیم مسئولیتهای این نظریه میان ارکان مختلف ملل متحد و همچنین در انجام عملیاتهای اجرایی، نقش محوری و سازندهای را میتواند ایفا نماید. بند نخست: نقش مجمع عمومی در ارتقای سطح اجرایی نظریه مسئولیت حمایت مجمع عمومی با توجه به بیانیه سال ۲۰۰۹، در صدد نقشآفرینی مؤثر در زمینه هنجارسازی، در ارتباط مسئولیت حمایت و قانونمند نمودن آن در سطح جهان است. این مجمع قصد دارد تا با ملاحظه سالانه این موضوع و برگزاری جلسات رسمی و غیررسمی طی نشستهای سالیانه این مجمع با شرکت سران کشورها، به اجماعی در سطح بین المللی برای این نظریه، دست یابد تا بتواند در قدمهای بعدی، راه را برای تدوین و قانونگذاری درباره نحوه اعمال مسئولیت حمایت هموار سازد. هنگامی که به سابقه فعالیتهای مجمع عمومی در زمینه مسئولیت حمایت نگاه میکنیم، میبینیم که این رکن از ملل متحد از هر رکن دیگری در داخل ملل متحد و همچنین هر نهاد دیگر خارج از آن، توانسته است، بهتر نقشآفرینی نماید. یکی از این ایفای نقشها برگزاری نشست سران جهان در مجمع عمومی در سال ۲۰۰۵ است که موجب شد تا مهمترین سند مسئولیت حمایت یعنی سند نهایی نشست سران، منتشر گردد. این سند نزد اکثر صاحبنظران نظریه مسئولیت حمایت به عنوان سندی که قریب به اتفاق کشورهای جهان به آن نظر مثبت دارند، بسیار حائز اهمیت است. برگزاری مباحث سال ۲۰۰۹ از سوی مجمع عمومی، از دیگر اقدامات مهم هنجارسازانه این رکن درباره مسئولیت حمایت است که در نهایت، به اتخاذ بیانیه شماره ۳۰۸ از سوی مجمع عمومی درباره مسئولیت حمایت منجر گردید. در زمینه انجام واکنش برابر با وضعیتهای وخیم انسانی ناشی از چهار جنایت در حوزه مسئولیت حمایت، مجمع عمومی، چنانکه ذکر آن در فصول قبل به میان آمد، برابر با سند نهایی ۲۰۰۵ و با اتخاذ صلاحیتهای حاصله از قطعنامه اتحاد برای صلح، قادر است تا در صورت توقف شورای امنیت در انجام وظایفش در زمینه مسئولیت حمایت، وارد عمل شود و اقدامات لازم را انجام دهد. هرچند که به نظر میرسد، مجمع عمومی، باتوجه به فقدان رویه در زمینه بکارگیری اقدامات واکنشی قهری، در مسائل مربوط به انجام مسئولیت واکنش در نظریه مسئولیت حمایت، نتواند چندان موفق عمل نماید. بند دوم: نقش شورای امنیت در ارتقای سطح اجرایی نظریه مسئولیت حمایت همان قدر که نقش مجمع عمومی در هنجارسازی، بسیار پراهمیت است، نقش شورای امنیت به عنوان بازوی اجرایی ملل متحد، در تصمیمسازی، اجرا و عملیاتی ساختن مسئولیت حمایت، پررنگ جلوه میکند. هر چند که استناد شورای امنیت به مسئولیت حمایت، در قطعنامههای خود علاوه بر جنبه عملیاتی، به خودی خود، جنبه هنجارسازی و قانونمند نمودن را نیز به همراه خواهد داشت. چنانکه پیش از این بدان پرداختیم، با انتشار گزارش سال ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ دبیرکلهای ملل متحد و همچنین انتشار سند نهایی نشست سران ۲۰۰۵، در خصوص مقام صالح برای صدور مجوز برای انجام واکنشهای نظامی، شورای امنیت تنها مقام صالح برای تصمیمگیری راجع به واکنشهای نظامی بشردوستانه در نظر گرفته شده است.[۳۴۱] در واقع، در تمام اسناد موجود درباره مسئولیت حمایت، از تقویت شورای امنیت سخن گفته شده است و راجع به کنار گذاردن این شورا، در مسائل راجع به مسئولیت حمایت، سخنی به میان نیامده است. سخن از اینکه چه کسی بایست برای توقف و رفع وضعیتهای وخیم انسانی مداخله نماید، از سال ۱۹۹۹ و مداخله نظامی ناتو در کوزوو آغاز گردید. در حالی که، تلاشهای نهادهای اروپایی برای ایجاد صلح در یوگسلاوی سابق به جایی نرسید، شورای امنیت ملل متحد بحران کوزوو را در دستور کار خود قرار داد و قطعنامههای ۱۱۶۰ و ۱۱۹۹ را صادر نمود و در قطعنامه اخیر، وضعیت کوزوو را تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی نمود. عدم توجه یوگسلاوی به این قطعنامهها و ناتوانی شورای امنیت به دلیل مخالفت روسیه در اتخاذ تصمیمات شدیدتر موجب ورود ناتو به قضیه و تهدید این سازمان به استفاده از زور علیه یوگسلاوی شد. این تهدید ناتو ابتدا کارساز واقع شد اما در ادامه با وقوع قتل عام مسلمانان در شهر راساک توسط صربها، ناتو به یوگسلاوی حمله کرد و در جنگ ۷۷ روزه توانست میلوشویچ را شکست دهد و مقدمات بازگشت صلح را فراهم آورد.[۳۴۲] شورای امنیت در مقابل این حمله اقدامی انجام نداد و مداخله ناتو در کوزوو به مداخلهای “غیر قانونی اما مشروع”[۳۴۳] مشهور گردید. از آن پس بود که مسئله اصلاح منشور، بسیار جدیتر دنبال شد. در گزارش هیأت عالی رتبه، مسئله اصلاح شورای امنیت، به تفصیل مطرح شده است.[۳۴۴] در هر حال به نظر میرسد، انجام اقداماتی که شورای امنیت را وادارد تا عملکرد بهتری را در اینگونه مسائل، از خود بروز دهد، تنها با انجام پارهای از اصلاحات در منشور، درباره ساختار و نحوه تصمیمگیری این شورا، امکان پذیر است. این درحالی است که برخی نویسندگان تأسیس نهادهای جدید برای ایفای تعهدات نظریه مسئولیت حمایت، در صورت ناکامی در اصلاح منشور ملل متحد در مواد مربوط به نحوه تصمیمگیریها و ساختار شورای امنیت، را پیشنهاد میدهند.[۳۴۵] در هر حال باید شورای امنیت را مهمترین رکنی دانست که بنابر اسناد موجود بین المللی توانایی تجویز، انجام و هدایت، مسئولیت های ناشی از نظریه مسئولیت حمایت را خواهد داشت. بند سوم: نقش دبیرخانه و سایر نهادهای ملل متحد در ارتقا سطح اجرایی نظریه مسئولیت حمایت در مقایسه با مجمع عمومی که نقش پررنگتری در قانونمند نمودن و هنجارسازی مسئولیت حمایت دارد و همچنین در مقایسه با شورای امنیت که نقش اجرایی مسئولیت حمایت در آن بیشتر جلوه میکند، دبیرخانه ملل متحد و شخص دبیرکل، نقشی میانه را دارد. بدین معنا که وی با گزارشهای خویش در ارتباط با مسئولیت حمایت به مجمع عمومی و حتی شورای امنیت، میتواند زمینه مؤثری را در هنجارسازی بین المللی مسئولیت حمایت به وجود آورد و از سوی دیگر، با ترتیب دادن سازوکار مناسب، میتواند در زمینه اجرای مسئولیت حمایت، به ویژه در ارتباط با دریافت اطلاعات نقضهای گسترده حقوق بشری و انجام هشدارهای بههنگام، نقش خویش را برجسته سازد. بخش امور سیاسی[۳۴۶] دبیرخانه ملل متحد که زیر نظر دبیرکل فعالیت میکند، میتواند به مهمترین بخش در انجام اقدامات پیشگیرانه، به ویژه در زمینه انجام هشدارهای بههنگام، در نظریه مسئولیت حمایت تبدیل گردد. این بخش که در سال ۱۹۹۲ تأسیس گردیده است، میتواند با همکاری شعبههای منطقهای خود، گزارشها و تجزیه و تحلیلهای سیاسیای را از وضع موجود صلح و امنیت در کشورهای عضو ملل متحد به دبیرکل منعکس نماید. همچنین، این بخش از دبیرخانه، در اجرای دیپلماسی پیشگیرانه و ایجاد صلح از طریق دبیرکل با وی همکاری میکند. ضمن آنکه با کشورهای عضو در ارائه خدماتی نظیر کمک به برگزاری انتخابات و با شورای امنیت ملل متحد در زمینه تمهید کارکنان اداری همکاری دارد.[۳۴۷] شورای حقوق بشر، به ویژه با ساختار بازدید دورهای[۳۴۸]، از کشورهای عضور ملل متحد که هر چهار سال یک بار صورت میگیرد، میتواند وضعیتهای حقوق بشری را به ملل متحد منعکس کند که این خود میتواند در تصمیمگیری برای انجام اقدامات پیشگیرانه با استناد به نظریه مسئولیت حمایت، بسیار سازنده و مفید باشد. به نظر میرسد، این شورا با گسترش حوزه عملکرد کنونی خود میتواند به تنها نهاد دارای صلاحیت در ملل متحد، مبدل گردد که وظیفه گزارش دادن وضعیتهای شدید حقوق بشری را برای اعمال اقدامات لازم از سوی شورای امنیت، برعهده داشته باشد. در ملل متحد بخشهایی نظیر دفتر سازمان ملل در زمینه همکاریهای امور بشردوستانه[۳۴۹]، بخش عملیاتهای حفظ صلح ملل متحد[۳۵۰]، کمیسیون حفظ صلح ملل متحد[۳۵۱]، برنامه توسعه ملل متحد[۳۵۲]، دفتر مشاور عالی حقوق بشر[۳۵۳]، مشاور ارشد ملل متحد در زمینه پناهندگان[۳۵۴]، دفتر نماینده ویژه دبیرکل در حقوق بشری افراد رانده شده داخلی[۳۵۵]، کمیته راهنمای واکنشهای بشردوستانه[۳۵۶] و سایر نهادهای وابسته به ملل متحد، میتوانند همکاریهای مناسبی را درباره انجام تعهدات مسئولیت حمایت انجام دهند.[۳۵۷] مبحث دوم: نقش سازمانهای منطقهای در اجرای نظریه مسئولیت حمایت اولین اقدام را برای نهادینهسازی ایفای نقش سازمانهای منطقهای در انجام همکاریهای مختلف برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را منشور ملل متحد برداشته است. در ماده ۵۲ منشور، در فصل هشتم، بیان شده است که «هیچ یک از مقررات این منشور مانع وجود موافقتنامهها یا نهادهای منطقهای برای انجام امور مربوط به صلح و امنیت بین المللی که متناسب برای اقدامات منطقهای باشد، نیست؛ مشروط بر اینکه اینگونه قراردادها و نهادها و فعالیتهای آنها با اهداف و اصول منشور سازگار باشد.» با گذشت زمان و اهمیت یافتن انجام اقدامات مؤثر و به موقع در دفع و کنترل عوامل مخاطرهانگیز صلح و امنیت بین المللی، بر اهمیت فعالیتهای سازمانهای منطقهای افزوده شد.[۳۵۸] در هر حال، با وجود آنکه فعالیتهای ملل متحد در زمینه مسئولیت حمایت، بسیار قابل توجه است اما این امر مانع از آن نیست تا سازمانهای منطقهای نظیر اتحادیه افریقا، اتحادیه اروپا و اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آ.سه.آن)، در این زمینه فعال باشند. سازمانهای منطقهای به عنوان یکی از بازیگران مهم در زمینه مسئولیت حمایت، در اسناد مهمی نظیر سند نهایی نشست سران ۲۰۰۵ و گزارش کانادایی مسئولیت حمایت، آورده شدهاند. در واقع، استفاده از سازمانهای منطقهای برای اعمال مسئولیت حمایت، موافقان و مخالفانی دارد. آنانی که موافق حضور این سازمانها در اجرای تعهدات مسئولیت حمایت هستند، استدلال میکنند که اینگونه سازمانها در بازگرداندن صلح، امنیت و ثبات در منطقه، منافع عمیقتری دارند و بدلیل آنکه یکسانی و هماهنگی بیشتری با یکدیگر دارند، در اقداماتشان حساسیت بیشتری بروز میدهند. ضمن آنکه به دلیل نزدیک بودن به بحران، درک صحیحتر نسبت به موضوع خواهند داشت و همچنین میتوانند سریعتر و دقیقتر در اقداماتی نظیر انجام هشدارهای بههنگام، عمل کنند. در مقابل گروه مخالف حضور سازمانهای منطقهای استدلال میکنند که اینگونه سازمانها تبحر کمتری نسبت به ملل متحد در انجام عملیاتهای حفظ صلح دارند. ضمن آنکه سازمانهای منطقهای ممکن است در حضور در بحرانها رعایت بیطرفی را نداشته یاشند و این موضوع موجب خدشهدار شدن مشروعیت مداخلاتی است که توسط سازمانهای منطقهای صورت میگیرد.[۳۵۹] در هر حال، با توجه به ماده ۵۳ منشور ملل متحد، به نظر میرسد، اجرای تعهدات مسئولیت حمایت، توسط سازمانهای منطقهای با مجوز شورای امنیت، از عناصر قانونی لازم برخوردار باشد. در مناطق مختلف جهان، سازمانهای منطقهای فراوانی وجود دارند که میتوانند در زمینه مسئولیت حمایت، نقش آفرینی نمایند. سازمانهای منطقهای قاره افریقا، اروپا، امریکا و همچنین برخی از سازمانهای آسیایی، میتوانند نقش برجستهای را در اجرای تعهدات مسئولیت حمایت، ایفا نمایند. در مباحث آتی راجع به توانمندی این سازمانها در مناطق مختلف جهان سخن خواهیم گفت.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۶- خرید کالا: ممکن است بعضی از اعضای گروه مخاطبین هدف نسبت به خرید کالا متقاعد شده باشند اما اقدام به خرید نکنند، لازم به ذکر است که این دسته از افراد مترصد دریافت اطلاعات بیشتری نسبت به ویژگی های دیگر کالا بوده و اقدام خود را برای خرید به فرصت دیگری موکول کرده اند لذا ما باید آنها را به سوی اقدام نهایی خرید هدایت نموده و با ارائه تمهیدات فروش مانند تخفیف های ویژه یا قیمت گذاری مناسب، مخاطبین هدف را به خرید تشویق کنیم(۶۹). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مراحل فرایند تصمیم خرید مصرف کنندگان همه روزه تصمیمات خرید بسیاری می گیرند، اکثر شرکتهای بزرگ نیز در زمینه تصمیم گیریهای خرید مشتریان تحقیقات مفصلی انجام داده اند. ولی آگاهی درباره چراهای رفتار خرید، بسی دشوار است و معمولا در عمق اندیشه مشتریان قرار دارد . مراحلی را که خریدار برای رسیدن به یک تصمیم خرید طی میکند در شکل(۲-۷) نگاه کنید. شکل(۲‑۷): مراحل فرایند تصمیم خرید فرایند خرید با شناخت مشکل آغاز می شود، در این مرحله است که خریدار مشکل یا نیاز را تشخیص می دهد مانند نیاز به ورزش، غذا و غیره. یک مصرف کننده تحریک شده، به اطلاعات بیشتری نیازمند است، آنها از طریق منابع اطلاعاتی مختلف سعی دارند آگاهی و اطلاعات خود را درباره ی مارک های موجود و ویژگی آن با بهره گرفتن از منابعی مانند: رسانه های جمعی، آگاهی تبلیغاتی، دوستان و بستگان و استفاده از آن کالا افزایش دهند. بعد از جمع آوری و طیقه بندی اطلاعات، مشتری برای انتخاب نهایی مجموعه ای از مارک های مختلف، شروع به ارزیابی گزینه ها می کند. در ارزیابی گزینه ها به مفاهیمی مانند؛ فواید، درجه اهمیت، برجستگی و مطلوبیت آن مارک توجه دارد(۷۲). فرایند تصمیم خرید مصرف کننده روشی است که درآن افراد به جمع آوری و ارزیابی اطلاعات می پردازند و از بین گزینه های کالا، خدمات، سازمان ها، افراد، مکان ها و ایده ها،انتخاب می کنند. این فرایند شش مرحله را در بر می گیرد: محرک، اطلاع از مساله، جستجوی اطلاعات، ارزیابی گزینه ها، خرید و رفتار پس از خرید(۷۳). عوامل اجتماعی، جمعیت شناختی و روان شناختی بر فرایند تصمیم تاثیر می گذارند. واضح است که فرایند واقعی خرید، قبل از اقدام به خرید آغاز می شود و پیامد های فراوان پس از خرید را نیز شامل می شود. هنگامی که مصرف کننده کالا یا خدمتی را می خرد در واقع فرایند تصمیم را طی می کند. با این وجود گاهی اوقات کل شش مرحله تصمیم و گاهی، برخی مراحل آن را مورد استفاده قرار می دهد. در هر نقطه ای از فرایند تصمیم، ممکن است شخص از خریدش منصرف شود و در نتیجه فرایند خاتمه یابد(۷۴). ممکن است کالا، غیر ضروروی، خیلی گران یا نا مطلوب به نظر برسد. موسسات و شرکت های زیرک، فرایند تصمیم خرید را در مقوله تولید کالای خود مورد بررسی قرار می دهند. بازاریابان می توانند با درون نگری و بررسی رفتارهای احتمالی خود(شیوه درون گرایانه) و یا مصاحبه با دسته کوچکی از خریداران اخیر و پرسیدن در مورد واقعه ای که به خرید آن ها منجر شده است(روش عطف به ماسبق)، راجع به مراحل خرید مصرف کنندگان آگاه شوند. آن ها هم چنین می توانند در این رابطه از یک مشتری بخواهند تا در مورد خرید کالای فرضی خاص افکارش را بیان کند(روش عطف به آینده)، و یا از مشتریان بخواهند که روش ایده آل خرید را شرح دهند(روش بعد نمایی)(۷۵). بازاریابی بین المللی بازاریابی بین المللی عبارت است از اجرای فعالیت های بازرگانی که جریان کالا ها و خدمات را به مصرف کنندگان یا استفاده کنندگان در بیش از یک کشور، برای کسب سود هدایت می کند. در این تعریف تنوع تفاوت بین بازاریابی بین المللی و داخلی این است که فعالیت های بازاریابی در بیش از یک کشور انجام می پذیرد. اما این تفاوت به ظاهر جزیی در برگیرنده تفاوت های عمیقی است. ویژگی بازاریابی بین المللی در گستره مسائل ناآشنا و در تنوع استراتژی هایی است که برای تطبیق با سطوح مختلف عدم اطمینان محیطی انجام می گیرد. هنر بازاریابی بین المللی و جالب بودن آن در چالش تطبیق عوامل قابل کنترل محیط بازار(محصول، قیمت، ترویج و مکان) با عوامل غیرقابل کنترل محیط بازار (رقابت، سیاست، قوانین، رفتار مصرف کنندگان، تغییرات تکنولوژی و …) به طریقی است که رسیدن به اهداف بازاریابی عملی باشد(۷۶). اگرچه اصول بازاریابی و مفاهیم آن کاربرد عام دارند، اما محیطی که بازاریاب می خواهد در آن برنامه های بازاریابی را اجرا کند به طور قابل توجهی از یک کشور به کشور دیگر متفاوت است. پس مشکلات و مسائل ناشی از تفاوت های محیطی یکی از مقوله های مورد توجه اولیه بازاریابان فرا ملی به شمار می رود(۷۷). پوشاک مجید شرکت مروژ در سال ۱۹۸۷ توسط مجید ساعدی فر با تولید توپ فوتبال در ایران آغاز به کار کرد. پس از اندکی با هدف تولید و تهیه پوشاک ورزشی با بالاترین کیفیت در ایران فعالیت های خود را گسترش بخشید و با بکارگیری پیشرفته ترین ماشین آلات و دستگاه ها جهت طراحی و دوخت البسه ورزشی در کوتاهترین زمان ممکن جایگاه خود را در رقابت میان برند های مطرح دنیا در بازار ایران به دست آورد. مجید ساعدی فر متولد ۱۳۳۴ اندیمشک، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ایران با سال ها سابقه ورزشی و فیزیوتراپیست اسبق تیم ملی ایران این شرکت را بر اساس تولید و تهیه پوشاک و تجهیزات ورزشی پایه گذاری کردند. اهداف ساعدی فر الهام بخش کارمندان شرکتی است که مبتکرانه به دنبال توسعه استعدادهای بالقوه صنعت پوشاک ورزش ایران در جهان هستند. برند مروج هم اکنون با نام تجاری مجید در ایران شناخته می شود و بیش از ۱۷ نمایندگی فعال در سراسر کشور دارد که فعالانه محصولات مجید را به علاقمندان عرضه میکنند. بیش از ۳۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در این شرکت مشغول فعالیت هستند. مجید تنها برند ایرانی در عرصه پوشاک ورزشی است که توانسته در عرصه رقابت با برندهای معتبر دنیا در بازار پوشاک ورزشی به رقابت پرداخته و گام به گام با آنها قدم بردارد و در بیشتر موارد نیز پیشتر از آنها باشد(۲۶). پوشاک آدیداس آدیداس یکی از بزرگ ترین شرکت های صنایع پوشاک و تجهیزات ورزشی در دنیا می باشد که در داخل کشور نیز دارای محبوبیت زیادی است. در مجموع زیر شاخه های برند آدیداس که در بازار وجود دارند پنج شرکت به نام ها ی آدیداس، ریبوک، تایلور مید- آدیداس گلف، راکپورت و ریبوک سی سی ام راکی می باشد. در آمد ۱۳۴/۷ میلیارد دلاری این شرکت در شش ماهه اول سال جاری میلادی نشان می دهد این شرکت یکی از غول های موجود در بازار ورزش می باشد که سودی معادل ۴۸۰ میلیون دلار را نصیب سهام داران نموده است. هرچند فروش این شرکت نسبت به سال قبل میلادی کاهش یافته است اما آدیداس هنوز هم یکی از قدرتمند ترین شرکت های صنعت پوشاک و تجهیزات ورزشی در جهان می باشد. وجود ۲۶ درصد بازار فروش آدیداس در آسیا که ۱۱ درصد آن در چین و بقیه هم در دیگر کشورهای آسیایی بوده است نشان از اهمیت بالای بازار آسیا برای آدیداس دارد زیرا بعد از اروپای غربی که ۲۷ درصد فروش آدیداس در آنجا بوده است، آسیا رتبه دوم را در اختیار دارد در حالی که آمریکای شمالی با ۲۴، بازارهای در حال رشد اروپا با ۱۲ و آمریکای لاتین با ۱۱ درصد در رتبه های بعدی قرار دارند. توجه به فروش آدیداس براساس نوع محصول نشان می دهد که کفش ورزشی با فروشی بالغ بر ۵۰۳/۳ میلیارد دلار در رتبه نخست قرار دارد و پوشاک با فروش ۶۵۲/۲ میلیارد دلاری در رتبه دوم قرار دارد و وسایل سخت افزاری ۹۷۹ میلیون دلار در رده سوم قرار دارند که به جز پوشاک، شرکت آدیداس در دو بخش دیگر نسبت به سال قبل میلادی افزایش فروش داشته است(۲۵). پیشینه تحقیق استفاده موثر و بهره گیری از پژوهش های بازاریابی یک ابزار مهم استراتژیک برای شرکت هایی به شمار می آید که در تلاش برای دستیابی به جایگاهی شایسته و تعیین کننده در دنیای تجارت کننده ی امروزی هستند(۷۸). در زمینه اولویت بندی عناصر آمیخته بازاریابی بر تصمیم و رفتار خرید مشتریان در رشته های مختلف تحقیقات مختلفی صورت گرفته است و با توجه به این که در عرصه ورزش پژوهش های محدودی در این زمینه وجود دارد که به تعیین و اولویت بندی عناصر آمیخته بازاریابی در زمینه محصولات ورزشی پرداخته باشد و از سوی دیگر همدمی، محرم زاده و کاشف در تحقیق خود در سال ۹۰ با عنوان ارتباط برند برتر در فروش محصولات ورزشی(بازاریابی ورزشی) اذعان کردند که این تحقیق اولین تحقیق در زمینه محصولات ورزشی در کشور می باشد و محدودیت زیادی در زمینه جمع آوری تحقیقات مشابه ورزشی به علت نبود آن وجود داشت لذا در این بخش از پیشینه تحقیقات غیر ورزشی نیز استفاده شده است. در پژوهش های محدود در حیطه آمیخته بازاریابی پوشاک ورزشی خارجی در ایران، می توان به پژوهشی که توسط زمانی دادانه (۱۳۹۲) با عنوان بررسی آمیخته بازاریابی پوشاک ورزشی خارجی از دیدگاه مشتریان (مطالعه موردی آدیداس) که به تعیین و اولویت بندی عناصر آمیخته بازاریابی و گویه های موثر در خرید پوشاک ورزشی آدیداس در شهر تهران پرداخت، نتایج تحقیق وی نشان داد که تمامی عناصر آمیخته بازاریابی در خرید پوشاک ورزشی آدیداس از دیدگاه مشتریان تاثیر گذار می باشند. همچنین اولویت بندی تاثیر عناصر آمیخته بازاریابی به ترتیب اهمیت شامل: ۱- محصول ۲- قیمت ۳- توزیع ۴- ترویج بود و عامل رضایت مشتریان و توجه به آمیخته بازاریابی ورزشی عامل مهمی در خرید مجدد است لذا باید با ارائه محصولات متنوع، قیمت مناسب نسبت به رقبا، شیوه صحیح تبلیغات و توزیع مناسب نظر مشتریان ورزشی را جذب کنند(۲۵). در پژوهشی مشابهی در زمینه پوشاک ورزشی داخلی توسط مدرس زاده (۱۳۹۲) با عنوان “بررسی آمیخته بازاریابی پوشاک ورزشی داخلی از دیدگاه مشتریان( مطالعه موردی مجید)” انجام شده است. نتایج بیانگر این بود که در مورد اولویت بندی عناصر آمیخته بازاریابی به ترتیب عناصر محصول ، قیمت، ترویج و توزیع مهم ترین عناصر آمیخته بازاریابی در خرید پوشاک ورزشی مجید از دیدگاه مشتریان ورزشی می باشند. با توجه به یافته های تحقیق میتوان نتیجه گرفت اولویت و درجه اهمیت هریک از این عناصر بر تصمیم خرید متفاوت است(۲۶). دو پژوهش ذکر شده هر کدام به بررسی و تعیین اولویت آمیخته بازاریابی در پوشاک ورزشی از دیدگاه مشتریان پرداخته اند، با این حال پژوهشی که به مقایسه آمیخته بازاریابی مشتریان پوشاک ورزشی داخلی و خارجی با نام تجاری های مختلف بپردازد کمتر انجام شده است. یا به عبارتی دیگر تحقیقی که به مقایسه آمیخته بازاریابی و رفتار خرید دو شرکت داخلی و خارجی بپردازد مشاهده نشد. اگرچه در زمینه آمیخته بازاریابی و رفتار خرید پوشاک ورزشی داخلی و خارجی، مطالعات اندکی در داخل کشور انجام شده است، با این حال مطالعاتی در زمینه های مرتبط با آن انجام گرفته است. به عنوان مثال در بخش پوشاک ورزشی، کشگر و همکاران(۱۳۹۲) در پژوهشی با عنوان"رابطه رضایت مندی و وفاداری با ویژگی های پوشاک ورزشی داخلی و خارجی در زنان ورزشکار بدنساز” به این نتیجه رسیدند که بیشتر بانوان (۸۰ درصد) پوشاک ورزشی خارجی را انتخاب کردند و دلایل این انتخاب را کیفیت، طرح و قیمت مناسب عنوان کردند. در بین ویژگیهای این محصول، برای بانوان قیمت پوشاک، اهمیت بیشتری قائل بودند و درنهایت عنصر قیمت عامل تاثیر گذاری بر رفتار و خرید مجدد مشتریان محسوب می شد. همچنین بین ویژگی های محصول (کیفیت، قیمت، طرح زیبایی) با بومی بودن برند محصول رابطه معناداری وجود داشت ودر نهایت بین رضایت مندی و وفاداری ورزشکاران با پوشاک با برند ایرانی رابطه معناداری مشاهده شد(۲۲). درزمینه تاثیر برند برتر بر خرید مشتریان ورزشی نیز مطالعات محدودی در زمینه بازاریابی انجام گرفته است از جمله همدمی و همکاران(۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان ” ارتباط برند برتر در فروش محصولات ورزشی” به بررسی ارتباط بین ایجاد برند برتر با فروش محصولات ورزشی پرداختند. یافته های پژوهش بیانگر وجود رابطه مثبت و معنی دار بین برند مناسب و قدرتمند و وفاداری مشتریان بود. شخصیت نام تجاری قدرتمند می تواند مشتریان را به سمت مصرف سوق دهد و در نهایت یافته های این تحقیق بیانگر این است که برند معتبر باعث افزایش فروش محصولات ورزشی می شود(۷۶). همان گونه که در تحقیقات بالا اشاره شد همه ی عناصر آمیخته بازاریابی بر خرید مشتریان پوشاک ورزشی تاثیر می گذارد به طوری که عناصر محصول و قیمت از مهم ترین عناصر تاثیر گذار بر تصمیم خرید مشتریان ورزشی در تحقیقات ورزشی بوده اند. در بخش پوشاک غیرورزشی نیز مطالعاتی در این زمینه انجام گرفته است که در این تحقیقات غیر ورزشی نیز از نظر مشتریان همه ی عناصر بر تصمیم خرید آنها تاثیر می گذارد اما برخی از تحقیقات غیر ورزشی نیز از نظر مشتریان کیفیت محصول و قیمت به عنوان عناصر تاثیر گذارتر معرفی کرده اند. به طور مثال، طالب زاده(۱۳۸۹)، در پژوهشی با عنوان “شناسایی ورتبه بندی مهمترین عناصر آمیخته بازاریابی در خرید کاشی و بررسی سه برند خزر، تبریز و سامان بر اساس عناصر شناسایی شده “، به تصمیم گیری راجع به انتخاب عناصر آمیخته بازاریابی (محصول ،قیمت ،توزیع ، ترفیع ) و تعیین اولویت نسبی هر کدام پرداخت و به این نتیجه رسید در خرید کاشی ترتیب اولویت عناصر آمیخته بازار یابی بر خرید به ترتیب : محصول رتبه اول، قیمت رتبه دوم، ترفیع رتبه سوم و توزیع رتبه چهارم است(۸۰). علاوه بر این در پژوهشی که توسط چوبینه(۱۳۹۰) با عنوان” بررسی تاثیر عناصر آمیخته بازاریابی بر تصمیم گیری خرید مشتریان ابزار برقی در شهر تهران” انجام شد، وی به این نتیجه رسید که همه ی عناصر آمیخته بازاریابی با تصمیم گیری خرید مشتریان رابطه مثبت و معناداری دارند. ترتیب هر یک از عناصر آمیخته به ترتیب محصول، قیمت، توزیع و ترویج به دست آمد(۸۱). زرگریان (۱۳۹۱) در پژوهش خود تحت عنوان ” بررسی رابطه عناصر آمیخته بازاریابی با رفتار خرید مصرف کنندگان آب معدنی( مطالعه موردی مصرف کنندگان شهرستان رامسر)” به این نتیجه رسید همه ی عناصر آمیخته با رفتار خرید مشتریان رابطه معنادار و در مورد اولویت بندی عناصر آمیخته بازاریابی به ترتیب کیفیت، توزیع، بسته بندی، ویژگی کالا، روابط عمومی، طرح کالا، برند، تبلیغات غیر شخصی، فروشندگی شخصی، قیمت و تبلیغات پیشبرد فروش مهم ترین عناصر آمیخته بازاریابی از دیدگاه مشتریان می باشند(۸۲). در این بین گراوند و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان” تأثیرآمیخته بازاریابی درتصمیم خرید و میزان رضایت مشتریان شرکت های تعاونی تولیدی شهرستان کوهدشت” به این نتیجه رسیدند که رضایت مشتریان از خرید محصولات این شرکت ها به مراتب از میانگین مورد انتظار کمتر است که این مهم گویای رضایت کم متقاضیان از تعاونی هاست. بدین ترتیب این نتیجه حاصل می شود که راهبردهای بازاریابی (یعنی نحوه ترکیب آمیخته بازاریابی) شرکت های تعاونی تولیدی شهرستان کوهدشت نتوانسته اند به نحو شایسته رضایت مشتریان خود را جلب کنند که در نتیجه ی آن مشتریان به تصمیم در انتخاب و خرید محصولات این شرکت ها تشویق و ترغیب نگردیده اند. به دیگر سخن، رضایت مندی خریداران تابعی از متغیرهای کیفیت، قیمت، تبلیغ و توزیع است که به عنوان متغیرهای مداخله گر، با ایجاد و تأمین خواسته های مشتریان، تصمیم به خرید از این شرکت ها را موجب می شود(۱۷). علاوه برآن پیتر دارک و همکاران[۵۶](۲۰۰۵)، در پژوهشی با عنوان” قیمت گذاری و ترویج بر درک مشتری” نتیجه گرفتند که کیفیت محصول عامل مهمی برای بقا در بازار رقابت می باشد و کیفیت منفی به خصوص زمانی که تضمین کیفیت کالا وجود نداشته باشد، باعث تحلیل ارزش معامله می شود. همچنین دریافتند قیمت پایین ارائه شده به استنباط کیفیت منفی منجر می شود(۸۳). در حوزه تحقیقات خارجی نیز چومای دیا[۵۷](۲۰۱۴) در تحقیقی با عنوان” استراتژی آمیخته بازاریابی به عنوان مزیت رقابتی” به این نتیجه دست یافت که همه ی عناصر آمیخته بازاریابی به طور همزمان می تواند به مزیت رقابتی تبدیل شده و برای شرکت سود آور باشند که به ترتیب اولویت این عناصر شامل محصول، قیمت، مکان و ترویج می باشد(۸۴). همچنین می توان به پژوهش وارنگ کنا و نوچنرت[۵۸](۲۰۱۱) با عنوان” تاثیر خدمات آمیخته بازاریابی بر رفتار خرید قهوه خارجی” اشاره کرد، این پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که تمام عناصر از خدمات آمیخته بازاریابی شامل محصول، قیمت، مکان، ترویج و شواهد فیزیکی با رفتار و خرید مجدد مشتریان رابطه مثبت و معنادار دارند همچنین همه ی عناصر بر رفتار خرید مشتریان تاثیر می گذارد، معیار محصول و معیار استاندارد از موارد حائز اهمیت برای مصرف کنندگان بود(۸۵). از طرف دیگر برخی از تحقیقات غیر ورزشی عنصر قیمت را دارای کمترین تاثیر در تصمیم خرید دانسته اند به طور مثال در پژوهشی مشابه توسط کریمی(۱۳۹۱) با عنوان” بررسی و اولویت بندی آمیخته بازاریابی از دید خریداران محصولات غذایی در فروشگاه های زنجیره ای” به این نتیجه رسید که همه ۴ عنصر آمیخته بر رفتار مشتریان اثر گذارند و در نهایت اولویت بندی تاثیر عناصر آمیخته بازاریابی از دیدگاه مشتریان به ترتیب محصول، توزیع، ترویج و قیمت می باشد که منجر به وفاداری و خرید مجدد و تبلیغ توسط مشتریان می شود(۸۶). بهنامی فر(۱۳۸۹) نیز در پژوهشی با عنوان “بررسی عوامل آمیخته بازاریابی مؤثر بر خرید تلویزیون (ال سی دی) در خانوارهای شهر تهران” به بررسی عوامل آمیخته بازاریابی موثر بر خرید تلویزیون ال سی دی با رویکرد استراتژیک به منظور ارزیابی همزمان شرایط فعلی و احتمالی آینده محیط داخلی و خارجی پرداخت و به این نتیجه دست یافت بین عناصر آمیخته بازاریابی و رفتار و خرید مجدد مشتریان رابطه معنی داری وجود دارد و مصرف کننده در خرید خود به تمامی عناصر آمیخته بازاریابی از قبیل ویژگی های محصول، قیمت، کانال های توزیع و فعالیت های ترفیعی توجه دارد و از بین عناصرآمیخته بازاریابی محصول بیشترین و قیمت کمترین تأثیر را بر رفتار وخرید مجدد مشتریان داشته است(۱۶) و یا در پژوهش فخیمی آذر(۱۳۹۰) با عنوان “بررسی تأثیرآمیخته بازاریابی(۴p) برافزایش فروش آبگرمکن های تولیدی شرکت قاینارخزر” ، به تأثیر آمیخته بازاریابی بر افزایش فروش آبگرمکن های تولیدی قاینار خزر و چهار فرضیه فرعی در باب تأثیر هر یک از آمیخته ها بر افزایش فروش آبگرمکن های تولیدی قاینار خزر در شهر تبریز پرداخت به این نتیجه رسید که آمیخته بازاریابی و هر چهارآمیخته(۴p) تشکیل دهنده آن برافزایش میزان فروش آبگرمکن های تولیدی قاینارخزر تأثیردارد .به گونه ای که تأثیر متغیرهای به ترتیب محصول، ترفیع، توزیع و قیمت می باشد لذا در این پژوهش نیز عنصر قیمت دارای کمترین تاثیر بر خرید مشتریان غیر ورزشی می باشد(۸۷). علاوه بر این در مطالعات خارجی نیز سرن گوتا[۵۹] و همکاران(۲۰۱۴) در پژوهشی با عنوان” تحلیل آمیخته بازاریابی و رفتار مصرف کننده” دریافتند که بین همه ی عناصر آمیخته بازاریابی و رفتار مصرف کننده رابطه مثبتی وجود دارد و از بین عناصر آمیخته بازاریابی شناسایی بهترین راه برای ترویج محصول عامل موثری برای تاثیر گذاری بر رفتار خرید مشتریان می باشد در حالی که عنصر قیمت تاثیری بر رفتار خرید مشتریان ندارد(۸۸). از سوی دیگر برخی از پژوهش های انجام شده عنصر محصول را در خرید بی تاثیر دانسته اند در این زمینه می توان به تحقیق کردشولی وهمکاران(۱۳۹۱) با عنوان “بررسی تاثیرآمیخته بازاریابی سبز بر تصمیم خرید سبز مصرف کنندگان (مطالعه موردی: مصرف کنندگان محصولات لبنی شرکت پگاه درشهرستان شیراز)” اشاره نمود به این نتیجه رسیدند که هریک از عناصر به ترتیب تبلیغ، توزیع و قیمت آمیخته بازاریابی سبز بر خرید سبز مصرف کننده اثرمثبت ومعناداری دارند، درحالی که محصول سبز بر خرید سبز مصرف کنندگان دارای تأثیر منفی و غیر معنی داری است(۸۹). همچنین عنصر ترویج یکی از تاثیر گذارترین عناصری است که پژوهش های زیادی توجه خاص به آن را تاکید کرده اند. بر همین تحلیل می توان به پژوهش اسدالهی(۱۳۸۴) با عنوان بررسی تأثیر تبلیغات تجاری بر رفتار مصرف کننده در تصمیم خرید محصولات لوازم خانگی به تحلیل تئوریک و جایگاه تبلیغات تجاری به عنوان یک ابزار کارآمد در مدیریت بازاریابی و تحلیل رفتار مصرف کننده در فرایند خرید کالاها و خدمات و سنجش میزان تأثیرگذاری تبلیغات تجاری بر رفتار مصرف کنندگان در فرایند تصمیم خرید مصرف کننده اشاره کرد و به این نتیجه رسید که تبلیغات و رفتار مصرف کننده رابطه مثبت و معناداری دارند و نقش تبلیغ در مرحله خرید پررنگ تر است می تواند خرید آتی مشتری را تحت تاثیر قرار دهد لذا همه ی شرکت ها بایستی به عامل ترویج توجه بیشتری داشته باشند تا بتوانند مشتریان بیشتری را جذب و مشتریان خود را حفظ نمایند(۹۰). و یا در تحقیق دیگر توسط سالار (۱۳۸۳) در تحقیق خود تحت عنوان بررسی ارتباط بین عناصر آمیخته بازاریابی و خرید محصولات شرکت یک و یک با تأکید بر متغیرهای رفتار مصرف به بررسی و ارزیابی ارتباط بین مهم ترین عناصرآمیخته محصولات غذایی و خرید این محصولات و نیز رتبه بندی این عناصر پرداخت و به این نتیجه دست یافت بین عناصر آمیخته بازاریابی و خرید مشتریان شرکت یک و یک رابطه معناداری وجود دارد به طوری که نحوه تبلیغات مهم ترین عامل مؤثر بر خرید مصرف کنندگان می باشد(۹۱). همچنین دراپ[۶۰]در سال ۲۰۱۴ در تحقیق خود تحت عنوان” تاثیر بسته بندی، قیمت و نام تجاری بر وفاداری بر نام تجاری” به این نتیجه رسید که بین وفاداری به نام تجاری و خرید مجدد و بسته بندی و قیمت و نام تجاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و قیمت و بسته بندی و نام تجاری بر خرید مجدد و وفاداری مشتریان موثر است. لذا مدیریت باید با اجرای موثری در بسته بندی، قیمت گذاری و همچنین با نام تجاری آگاهی بخش موجب افزایش وفاداری و در نهایت خرید مجدد را موجب گردد(۹۲). علاوه بر آن می توان به پژوهشی که واکراتساس[۶۱] (۲۰۰۸) در پژوهش خود با عنوان “تاثیر تبلیغات، قیمت ها و توزیع بر از بین رفتن سهم بازار ” اشاره کرد این پژوهشگر به این نتیجه رسید که تبلیغات، قیمت ها و توزیع به طور معنا داری براز بین رفتن سهم بازار تاثیر دارند. او همچنین دریافت آمیخته بازاریابی بر از بین رفتن سهم بازار بیشتر از رشد سهم بازار تاثیر دارد(۹۳). از طرف دیگر بریجز و همکاران[۶۲] (۲۰۰۶)، در پژوهشی با عنوان ” تاثیرات برند قبلی مورداستفاده و ترویج بر پاسخ ترویجی مشتریان” به عامل ترویج توجه نموده و به این نتیجه رسیدند که تاثیر برند قبلی مورد استفاده برای همه برند ها در طبقه محصول، به خرید ترویجی منجر می شود اما به کاهش در خرید برند اخیر منجر می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که خرید های ترویجی قبلی، انتخاب را تحت تاثیر قرار می دهد(۹۴). همچنین دل وکیو و همکاران[۶۳] (۲۰۰۸)، در پژوهشی با عنوان ” تاثیر ترویج فروش روی برتری برند پست- ترویج: تحلیل آشکارگر” به این نتیجه رسیدند ترویج بر خرید مجدد مشتریان اثر می گذارد و مشتریان را وادار به خرید مجدد می نماید که این منفعت می تواند برای برندی که قبلاً ترویج نداده شده است کاهش یابد همچنین بر اساس مشخصات ترویج فروش و محصول ترویج داده شده، ترویج ها هم می تواند باعث کاهش و هم باعث افزایش برتری یک برند شود(۹۵). تحقیق دیگر در این زمینه، ترایل و کیم[۶۴] در سال ۲۰۱۱ به توسعه بیشتر پژوهش های خود در زمینه محدودیت ها و محرک های درونی و بیرونی موثر بر خرید ورزشی پرداختند. آنها انگیزه های درونی، انگیزه های بیرونی تبلیغات و ترویج، محدودیت های درونی نبود همراه و محدودیت های بیرونی جایگزین های ورزشی، هزینه و محل را مهم ترین محدودیت ها و انگیزه های خرید ورزشی معرفی نمودند. قابل ذکر است که محدودیت های بیرونی تاثیر منفی بر مصرف ورزشی دارند(۹۶). اما از طرفی پژوهش هایی نیز به چشم می خورد که اذعان داشته اند که ترویج عامل اثر گذاری بر رفتار خرید نمی باشد و رابطه منفی با رفتار خرید دارد در این زمینه می توان به تحقیقی که رمضانیان و همکاران (۱۳۸۹) با عنوان تأثیر آمیخته بازاریابی سبز بر فرایند تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان (مطالعه موردی : مصرف کنندگان خانگی لامپ کم مصرف شهر رشت) به این نتایج دست یافت که بین همه عناصر آمیخته بازاریابی سبز و فرایند تصمیم گیری خرید مصرف کنندگان، رابطه مثبت معناداری وجود دارد، و همه ی عناصر به جز عنصر ترویج بر رفتار خرید مشتریان تاثیر دارد(۹۷). و یا جعفر پور و بهشتی زواره (۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان ” تأثیر عناصر آمیخته بازاریابی بر ارزش نام و نشان تجاری در صنعت خرده فروشی(مطالعه موردی فروشگاه های زنجیره ای شهروند)” به تعیین اثر عناصر آمیخته بازاریابی بر ارزش نام و نشان تجاری از نگاه مشتریان در صنعت خرده فروشی در فروشگاه های زنجیرهای شهروند پرداختند و به این نتیجه رسیدند شدت توزیع، تصویر فروشگاه به ترتیب اثر مثبت و قوی تری نسبت به سایر عناصر بر ارزش نام و نشان تجاری فروشگاه شهروند دارند. اثر تبلیغات مثبت بر تصمیم خرید مشتریان ضعیف است و در نهایت افزایش قیمت تأثیر منفی بر ارزش نام ونشان تجاری داشته است(۹۸). از سوی دیگر تحقیق پونگ نیراند[۶۵] (۲۰۱۳) اشاره نمود این پژوهشگر در تحقیق خود با عنوان” تاثیر آمیخته بازاریابی بر رفتار خرید مشتریان در بازار” دریافت که سه متغیر با رفتار خرید مشتریان و تبلیغ دهان به دهان رابطه معناداری دارند، این سه متغیر شامل قیمت، مکان و ترویج محصول است که بر فرایند خرید مشتریان تاثیر می گذارد اما عنصر ترویج تاثیری بر رفتار خرید مشتریان ندارد، در این بین عنصر قیمت و مکان بیشترین تاثیر را بر فرایند خرید مشتری می گذارد(۹۹). همچنین دکیمپ و همکاران[۶۶] (۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان ” تاثیرات اجرای بلند مدت ترویج فروش در فروش اسکنر ” در آزمون چهار دسته محصول (اسکنر های کیفیت بالا) به این نتیجه رسیدند با تفاوت در تاثیر ترویج، رده و فروش برند به طور غالب ثابت است و حتی با رویداد تحول عملکرد نیز تاثیرات بلند مدت ترویج قیمت لزوماً مثبت نیست(۱۰۰). در زمینه عنصر مکان نیز پژوهش های زیادی توجه به آن را اشاره کرده اند از جمله مطالعه انجام شده بر عنصر مکان که برخی از پژوهش ها آنرا حائز اهمیت دانسته اند می توان به مطالعه ای که توسط، وستربیک[۶۷] و شیلبوری[۶۸]در سال ۱۹۹۹ با عنوان “افزایش تمرکز بر مکان در آمیخته بازاریابی خدمات ورزشی"اشاره نمود، این مطالعه سعی در بررسی افزایش تمرکز بر عنصر مکان در عناصر آمیخته بازاریابی ورزشی از ابعاد و نقطه نظرهای مختلف دارد. استدلال و مبنای منطقی این تحقیق از تمرکز مجدد عناصر آمیخته بازاریابی در هنگام بازاریابی ورزش از یک مفهوم سازی در ارتباط با عنصر مکان به عنوان یکی از تسهیلات و امکانات لازم در استراتژی های بازاریابی نشات می گیرد. برای مدیران ورزشی، این قضیه بسیار مهم است که بتوانند از این عناصر به عنوان مزیت های خویش درفرآیند بازاریابی ورزش استفاده نمایند(۱۰۱). همچنین این پژوهشگران در سال(۲۰۰۸) نشان دادند که رابطه مثبت و معناداری بین نام تجاری (برند)، کیفیت محصول، قیمت، سبک، تبلیغات، کیفیت خدمات و محیط فروشگاه با وفاداری به نام تجاری پوشاک ورزشی وجود دارد(۱۵). از سوی دیگر کاتلر(۲۰۰۰)، عوامل فیزیکی ملموس و محل ارائه، را به عنوان عوامل موثر بر رفتار مشتریان، معرفی کرد(۳۰). در تحقیقات دیگر که عنصر مکان را عنصری بدون تاثیر در رفتار خرید می داند می توان به تحقیق وامشی کرشنا[۶۹] (۲۰۰۸)، با عنوان ” ارزیابی رفتار خرید جوانان نسبت به کفش های ورزشی” اشاره نمود، این محقق به این نتیجه رسید از میان عناصر آمیخته بازاریابی عنصر مکان معیار تاثیر گذار بر رفتار خرید آنها نبوده و به ترتیب عناصر حالت کفش، کیفیت محصول، قیمت و در آخر تبلیغات را به عنوان مهم ترین عناصر موثر بر خرید انتخاب کردند(۲۶). همچنین بیتنر[۷۰] (۱۹۹۲)، عواملی را شناسایی کرد که برای شرح تاثیر عوامل فیزیکی بر روی رفتار مشتریان در تکرار و عدم تکرار رفتار خرید، تعیین کننده بودند. مخصوصا عوامل محیطی فیزیکی مثل طرح بندی فضایی که بر روی ادراک مشتریان و حالات رفتاری مشتریان تاثیر دارند. بیتنر نشان داد که مکان و عوامل فیزیکی نقش مهمی در افزایش سطح رضایت مشتریان دارد و می تواند موجب حفظ مشتری و خرید مجدد وی شود(۱۰۲). تحقیق رونگ هونک[۷۱] و همکاران(۲۰۱۰) در پژوهشی با عنوان"چگونه برند(مارک) از ارتباط بین تولید، کیفیت برند و عناصر آمیخته بازاریابی اطلاع دارند” اشاره کرد، به این نتیجه رسیدند ابتدا تبلیغ، ترویج و سپس قیمت تاثیر بسزایی بر آگاهی تولیدکنندگان برای ارائه محصولات با کیفیت به مشتریان و رفتار های آتی دارد در این بین عنصر مکان و محصول تاثیری بر رفتار خرید آنها ندارد(۲۵). به طور کلی در تحقیقات بالا می توان که در بیشتر پژوهش ها همه ی عناصر بر رفتار خرید تاثیر گذارند اما شدت تاثیر گذاری آنها متفاوت است. نظری (۱۳۹۰) نیز در پژوهش خود با عنوان تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی در جذب مشتریان (مطالعه موردی در بانک صادرات استان کرمانشاه) به این نتیجه دست یافت که همه عوامل آمیخته بازاریابی در فرایند جذب مشتریان در بانک صادرات تاثیر مثبت و معناداری دارند(۱۰۳). علاوه بر این می هارت[۷۲] (۲۰۱۲) با عنوان” تاثیر ارتباطات بازاریابی بر رفتار مصرف کننده در محصولات قابل فروش” به این نتیجه رسید که ارتباطات بازاریابی با رفتار مصرف کننده رابطه مثبتی دارد از این رو از مهم ترین اهداف شرکت، نیاز به شناسایی فرصت ها برای افزایش تاثیر بر رفتار مصرف کننده و تاثیر گذاری بر روی دیگران است که این مورد به طور خاص از طریق تمام چهار عناصر کلاسیک بازاریابی (محصول، قیمت، مکان و بازاریابی ارتباطات) است(۱۰۴). علاوه بر این کلودیو ویگنالی[۷۳] (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان “مک دونالد: جهانی فکر کنید، محلی عمل نمایید – آمیخته بازاریابی"، آمیخته بازاریابی p7 را جهت تحلیل استراتژی های شرکت مک دونالد مورد استفاده قرار داد و سیاست هایی که شرکت در زمینه هر یک از اجزای آمیخته بازاریابی مورد توجه قرار داده بود مورد بررسی قرار داده بود، مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر هریک از اجزای آمیخته بازاریابی در افزایش فروش تایید شد(۱۰۵). تحقیقات انجام شده بر روی مولفه های رفتار خرید نیز نشان می دهد که بین عناصر آمیخته بازاریابی و مولفه های رفتار مشتریان رابطه وجود دارد به طور مثال در بررسی تاثیر عنصر محصول بر خرید رسانه ای می توان به تحقیق دکرکتون[۷۴] در سال(۲۰۱۴) در پژوهشی با عنوان ” رسانه های اجتماعی در توسعه محصول” به این نتیجه رسید که بین عنصر محصول و خرید رسانه ای رابطه مستقیمی وجود دارد و عدم نفوذ رسانه های اجتماعی ممکن است در هزینه های بالاتر توسعه محصول نفوذ داشته باشد(۱۰۶). همچنین تانگ بااو[۷۵] در سال ۲۰۱۴ در تحقیق با عنوان” مطالعه تجربی اثرات چند برابر رسانه ها بر روی فروش محصول” به این نتیجه دست یافت که در یک سیستم رسانه های تعاملی، بین محصول و خرید رسانه ای رابطه معنی داری وجود دارد که در نهایت فروش محصولات و رسانه ها هر دو تحت تاثیر یکدیگر هستند(۱۰۷). بر همین تحلیل کارلوتا[۷۶](۲۰۱۴) در تحقیق خود با عنوان” ادغام مشتری در رسانه های اجتماعی بر اساس محصولات و خدمات” به این نتیجه رسید که با توجه به بالا رفتن رقابت جهانی و همچنین تعداد رو به رشد سازمان ها نوآور، شرکت ها امروزه مجبور به پیدا کردن راه های جدید برای جذب، به دست آوردن و حفظ مشتریان وفادار هستند، لذا عنصر محصول قابلیت پیش بینی و اثر گذاری بر خرید رسانه ای دارد(۱۰۸). در زمینه تاثیر عنصر ترویج بر خرید رسانه ای می توان به پژوهش چی وی پنگ[۷۷]( ۲۰۱۳) اشاره کرد، این محقق در پژوهشی با عنوان” تاثیر تعامل با کاربر و رسانه های اجتماعی در قصد مصرف” به این نتیجه رسید که ترویج محصولات تو رفتگی در دیوار ممکن است به خصوص در ترویج در تمایل مصرف کنندگان به شرکت در تولید محصولات، بر خرید از طریق رسانه تاثیر داشته باشند(۱۰۹). بلومر و ادرکن[۷۸] نیز به بررسی رابطه نیاز تعلق اجتماعی و تمایل ارتباطی مشتری و تاثیر آن بر روی رفتار مشتریان پرداختند. آنها در این پژوهش که در سال ۲۰۰۲ صورت گرفت، در مدلی پیشنهادی تاثیر مستقیم نیاز تعلق اجتماعی و تمایل ارتباطی مشتری را روی نتایج رفتاری (تبلیغ دهان به دهان، حساسیت قیمت، تکرار خرید) بررسی کردند. نتایج نشان داد سطح بالاتری از نیاز تعلق اجتماعی سبب افزایش ارتباطات دهان به دهان، حساسیت قیمت و خرید مجدد می شود(۱۱۰). همچنین در زمینه رابطه بین آمیخته بازاریابی و رضایت ارتباطی مشتریان که در نهایت منجر به خرید مجدد می شود تحقیقاتی انجام شده به عنوان مثال عبدالموهمین[۷۹](۲۰۰۳)، به بررسی متغیرهای میان فردی و ابزاری پرداخته است. متغیرهای ابزاری این مدل شامل محصول، قیمت، توزیع و ارتباطات بازاریابی است که هر شرکتی ضرورتا در آمیخته بازاریابی از این متغیرها استفاده می کند. برای متغیرهای میان فردی متغیرهای مدل شامل اعتبار، خیرخواهی و فرصت طلبی است. نتایج نشان داد بین فاکتورهای ابزاری(رضایت از محصول، رضایت از قیمت گذاری، رضایت از توزیع) و رضایت ارتباطی که در نهایت منجر به تبلیغ دهان به دهان می شود ارتباط مستقیم وجود دارد(۱۱۱). علاوه بر پژوهش های ذکر شده، در زمینه بررسی و مقایسه رفتار خرید مشتریان نسبت به محصولات داخلی و خارجی تحقیقات کمی انجام شده که می توان به تحقیق نعلچی کاشی و همکاران (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان"بررسی رفتار خرید مصرف کنندگان نسبت به برندهای خارجی در مقابل برندهای داخلی” اشاره کرد، به این نتیجه رسیدند که نیاز به منحصر به فرد بودن مصرف کنندگان بر گرایش به کالاهای خارجی تاثیر گذار است. با افزایش گرایش به کالاهای خارجی، مصرف کنندگان کیفیت محصول و ارزش احساسی برندهای خارجی را بهتر می دانند و هرچه پذیرش کیفیت درک شده و ارزش احساسی برندهای خارجی افزایش یابد قصد خرید برندهای خارجی در مصرف کنندگان افزایش می یابد، بر همین تحلیل آنچه که باعث گرایش مصرف کننده به کالای خارجی می شود نیاز به منحصر به فرد بودن است، لذا باید به این مورد توجه شود که کالاهای خارجی چگونه توانسته اند در محصول خود ویژگی منحصر به فرد بودن به وجود آوردند. همان گونه که در بالا اشاره شد عامل کیفیت محصول یکی از این موارد است که باعث شده است شرکت های خارجی مزیت رقابتی بیشتری پیدا کنند لذا شرکت های داخلی باید بتوانند رضایت مشتری را زمینه کیفیت محصول داخلی به دست آورند(۱۱۲). همچنین در پژوهشی توسط وحدتی(۱۳۸۰) با عنوان “بررسی اولویت عناصر آمیخته بازاریابی بر مصرف کالا های خارجی” به این موضوعات پرداخت که آیا عناصر آمیخته بازاریابی در ارجحیت مصرف کالای خارجی به داخلی توسط مصرف کننده تاثیر دارند یا خیر؟ وحدتی به این نتیجه رسید که عناصر آمیخته بازاریابی در ارجحیت مصرف کالای خارجی به داخلی توسط مصرف کننده موثر می باشند و از نظر مصرف کننده کالای خارجی دارای اولویت متفاوت اند که به ترتیب مدیریت عملیات، ویژگی های کارکنان و محصول، قیمت محصول، کانال های توزیع، فعالیت های ترفیعی و تشویقی و امکانات و دارایی های فیزیکی از عوامل مؤثر بر خرید کالاهای خارجی توسط مشتریان است(۱۱۳). همان گونه که ذکر شد آنچه که باعث شده مصرف کنندگان به سمت کالاهای خارجی در زمینه محصول سوق پیدا کنند در درجه اول کیفیت محصول است که در دو تحقیق انجام شده مشاهده شد لذا عوامل دیگری که شرکت های داخلی بعد از کیفیت محصول بایستی توجه کنند قیمت، کانال های توزیع و در نهایت فعالیت های ترویجی است تا بتوانند بازار محصولات در کشور خود به دست بگیرند. جمع بندی پیشینه پژوهش مرور نتایج پژوهش نشان می دهد که تحقیقات محدودی در ایران بر روی محصولات و پوشاک ورزشی صورت گرفته است و در زمینه پوشاک ورزشی، تحقیقی که بتواند به طور جامع به بررسی و تعیین و مقایسه نام های تجاری گوناگون خارجی و داخلی و اولویت آمیخته بازاریابی هر کدام از آنها و در نهایت به تعیین مدل معادلات ساختاری بپردازد یافت نشد. در واقع تحقیقاتی نیز که بر روی محصولات انجام شده است بیشتر متمرکز بر یک نام تجاری و یک متغیر بوده است و اینکه در پژوهش های مرتبط انجام شده هر دو مهم ترین عناصر را محصول و قیمت معرفی کرده اند در صورتی که در پژوهش های غیر ورزشی در برخی موارد عدم تاثیر محصول و یا قیمت به چشم می خورد. تاکید تحقیقات خارجی نیز بیشتر بر روی تبلیغات و ترویج و مکان محصولات بوده است. همچنین آمیخته بازاریابی ورزشی از موضوعاتی است که چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور با بی توجهی پژوهشگران مواجه شده است و تحقیقات محدودی فقط در این چندسال بر روی آن انجام شده است. مرور نتایج مرتبط با تعیین عناصر آمیخته بازاریابی نشان می دهد که در خرید محصولات ورزشی عوامل متعددی نقش دارند که می توان به موارد زیر اشاره نمود: تقریبا تمامی عوامل آمیخته بازاریابی در خرید محصولات مصرفی یا ورزشی و خوراکی موثر هستند اما در رتبه بندی عوامل دارای اولویت های مختلفی هستند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
- همچنین راندمان مربوط به اینورتر شارژ _دشارژ نیز در مدلسازی لحاظ شده است.
در این پروژه ما حداقل شارژ را Kwh10 و شارژ حداکثر شارژ آن Kwh25 است که برابر با کل ظرفیت باطری است.
قیود خروج اجباری:
این واحدها به دلیل خروج اجباری و تعمیرات در برنامه ریزی مشارکت واحدها شرکت داده نمیشوند. این قید بیشتر در برنامه ریزی میان مدت و بلند مدت لحاظ می شود و در برنامه ریزی کوتاه مدت لحاظ نمی شود.
قید تعادل توان:
واحدهای تولیدی و باد و خورشید باید بتوانند بار مورد تقاضای پیش بینی شده را تأمین کنند. چون برنامه ریزی مشارکت واحدها برای آینده صورت میگیرد پیش بینی بر بار مبنای محاسبات است و باید ظرفیت تولیدی واحدها طوری باشد که بتواند بار پیش بینی شده را تأمین کند. در این پروژه علاوه بر باد و خورشید ما از خودرو الکتریکی نیز استفاده کردهایم. خودرو الکتریکی میتواند هم به صورت بار و هم به صورت منبع باشد. قید تعادل توان در دو حالت خودرو به صورت بار و منبع باشد در زیر داده شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اگر خودروهای الکتریکی به صورت منبع باشند. (۳-۸) اگر خودروهای الکتریکی به صورت بار باشد. (۳-۹) در روابط بالا: : تولید واحد iام در طول دوره زمانی t. N: تعداد واحدها. : توان تولید شده توسط سیستم فتوولتاِییک در طول دوره زمانی. : توان تولید شده توسط نیروگاه بادی در طول دوره زمانی t. : تقاضای بار در طول دوره زمانی t. : بازدهی باطری.
: ظرفیت خودرو j. : حالت اولیه و نهایی از شارژ است. فقط خودروهای ثبت شده در برنامه ریزی مشارکت واحدها در نظر گرفته میشوند.
قید ذخیره چرخان:
ذخیره چرخان یعنی ماکزیمم توانی که همه واحدها و بارهای قابل قطع و ذخیرهکنندهها منهای بار و تلفات در آن ساعت میتوانند تامین کنند. ذخیره چرخان باید طوری باشد که اگر یک یا چند واحد تولیدی از مدار خارج شدند در سیستم ما افت شدید فرکانسی نداشته باشیم. یعنی اگر مثلا یک واحد از مدار خارج شد دیگر واحدها بتوانند توان تولیدی واحد از دست رفته را تامین کنند. برای تامین ذخیره چرخان راهکارهای مختلفی وجود دارد، که با توجه به سیستم و قابلیت اطمینان مورد نیاز تامین میشود. در بعضی موارد آن را به صورت درصدی از کل بار سیستم در نظر میگیرند. در بعضی موارد هم دیده شده است که ذخیره چرخان به اندازهای است که بتواند نبود بزرگترین واحد تولیدی را در هر زمانی جبران کند. در بعضی موارد هم به صورت مقدار ارزش بار از دست رفته که هزینه آن بزرگتر یا مساوی هزینه تامین ذخیره چرخان باشد تامین میکنند. نه تنها ذخیره بایستی توان از تولیدی از دست رفته را تامین کند بلکه باید سریعا وارد مدار شده تا بتواند نوسانات فرکانس را سریعا جبران کرده و از فروپاشی سیستم جلوگیری کند. همچنین ذخیره باید در کل سیستم پخش باشد تا محدودیتهای خطوط انتقال در زمان بروز خطا از ارائه ذخیره جلوگیری نکند. اگر خودرو الکتریکی به صورت منبع باشد: (۳-۱۰)
اگر خودرو الکتریکی به صورت بار باشد: (۳-۱۱)
افق برنامه ریزی مشارکت واحدها
در این پایان نامه برنامه ریزی کوتاه مدت مشارکت واحدها برای فاصله زمانی ۲۴ساعته و در فواصل یک ساعته انجام شده است. برنامه ریزی کوتاه مدت مشارکت واحدها از جمله ضروریترین برنامهریزیها برای مشارکت واحدها است. در این نوع برنامه ریزی باید قیود حداقل زمان روشن و خاموش بودن، نرخ شیب کاهشی و افزایشی، حداقل و حداکثر تولید واحدها و.. در نظر گرفته شود. اما تعمیم آن به برنامهریزی میان مدت و بلند مدت مشارکت واحدها ناقص است. چون در آن قیود خروج اجباری واحدها، هزینه های تعمیر و نگهداری و…. در نظر گرفته نشده است.
بررسی توابع هدف مساله
همانطور که ذکر شد برنامه ریزی دقیق منابع انرژی در ریز شبکه ها از درجه اهمیت بالایی برخوردار است زیرا بهبود بهره برداری از یک شبکه چه از لحاظ اقتصادی و چه از نقطه نظر زیست محیطی و کاهش آلودگی در گرو این مهم خواهد بود و لذا ارائه روشهای بهینه سازی مناسب در جهت رفع این مشکل امری لازم و ضروری است.
- تابع هدف اول : حداقلسازی کل هزینه بهره برداری
هزینه کل بهره برداری از یک ریز شبکه در حقیقت شامل هزینه های سوخت واحدهای تولیدی و هزینه مربوط به روشن و یا خاموش شدن آنهاست. خروجی این تابع هدف معرفی مجموعه ای از توانهای تولیدی مربوط به واحدها و در بازه زمانی خاصی است که در شرایط بهینه اقتصادی محاسبه شده است. باید اضافه نمود در ساختار ریز شبکه نمونه و در مدلسازی ریاضی مسئله فرض شده است علاوه بر واحدهای تولید پراکنده، ذخیره کننده های انرژی نیز حضور دارند که جهت تولید و یا مصرف انرژی در ساعات مناسبی از روز برنامه ریزی میشوند. بدین سان اولین تابع هدف به صورت رابطه بیان میگردد:
(۰‑۱۲)
که در آن ،، ، و به ترتیب بیانگر شاخصهای زمان(ساعت)، دورهی عملکرد (در اینجا )، هزینهی راهاندازی/خاموش کردن واحدهای تولید پراکنده (cent)، توان تولیدی واحدهای تولید پراکنده در ساعت tام (kW) و توان مبادله شده با شبکه در ساعت tام (kW) میباشد. همینطور تابع هدف هزینهی تولید واحدهای تولید پراکنده و هزینهی توان مبادله شده با شبکه میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
S.Asokan
فصل دوم بررسی مصداقی مدل الکتروگرمایی در پدیده کلیدزنی و اثرات میدان الکتریکی قوی بر رسانش نیمرساناهای آمورف (معرفی اثر پول-فرنکل و پدیده کلیدزنی) ۲-۱ ) مقدمه با مطالعه رسانندگی الکتریکی هر محیط اطلاعاتی از فرایندهای انتقال حامل های بار به دست می آید؛ این رسانش می تواند ناشی از عوامل زیر باشد[۴۱و۴۲]: حرکت حاملهای آزاد (الکترونها) در نوار رسانش حرکت حاملهای آزاد (حفره ها) در نوار ظرفیت توسط حرکت حاملهای نیمه جایگزیده به عنوان جهش حاملهای مقید بین حالات جایگزیده در دی الکتریکها توسط پلارونها یا یونها. حرکت حاملها در نوار ظرفیت و رسانش نیازمند انرژی فعال سازی[۶۴] است تا یک حامل بار بتواند به نوار مورد نظر برانگیزش انجام دهد که این انرژی بطور گرمایی و یا توسط حاملهای آزاد دیگری که از میدان الکتریکی انرژی بالایی را کسب کرده اند - فرایند بهمنی[۶۵]- تأمین می شود. انرژی فعال سازی، ممکن است همانند اثر پول – فرنکل[۶۶] به وسیله میدان الکتریکی تأمین شود. فرایند سوم نیازمند انرژی جهشی[۶۷] است. که این فرایند نیازمند انرژی کمتری نسبت به انرژی فعال سازی به نوار آزاد می باشد . انرژی جهشی در حد بالای چگالی مراکز جایگزیده به سمت صفر میل می کند[۴۲]. این فرایند در مورد جامدات به شدت بی نظم مانند آمورف ها، صدق می کند. برای کارتجربی و تحلیل نظری، معمولاً از وضعیت میدان ضعیف[۶۸] شروع می کنیم. هنگام بحث در مورد یک سیستم از حاملهای آزاد، از قبیل یک نیمرسانا یا فلز، روابطی برای تحرک حامل ها و رسانندگی آنها در میدان ضعیف ارائه می شود که بکار بردن میدان الکتریکی بالا روی این موارد اثر می گذارد[۴۱]. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
افزایش کاربرد لایههای نازک و ضخیم از دیالکتریکها و نیمرساناهای آمورف[۶۹] یا به شدت بی نظم، همچنین کشف پدیده کلید زنی بین حالات با مقاومتهای بالا و پایین در بسیاری از مواد آمورف، ما را به مطالعه در زمینه اثرات میدانهای الکتریکی بالا وامیدارد. در ادامه فصل به مطالعه این اثرات خواهیم پرداخت. ۲-۲) پدیده های میدان قوی در زمینه جامدات با تحرک پایین، ممکن است چهار گروه از پدیدههایی را که در حضور میدانهای الکتریکی قوی در سیستم رخ می دهند متمایز کنیم[۴۱]: الف) اثرات القایی اتصال[۷۰]، از جمله اثرات القایی می توان تزریق حاملها، اثرات سد پتانسیل و تونل زنی از سد را نام برد. ب) اثرات صرفاًَ گرمایی، که این اثرات نیز ناشی از گرمای ژول در نمونه مورد بررسی است. ج) اثرات حجمی[۷۱] ، که به خاطر افزایش رسانندگی در اثر میدانهای الکتریکی قوی اتفاق می افتد. د) اثرات حجمی غیر عادی[۷۲] که منجر به رسانش فیلمانی می شود که این رسانش ممکن است همراه یا بدون اثرات گرمایی و تغییر ساختار و کلید زنی باشد. ۲-۳) سرعت رانشی حامل ها در میدان های الکتریکی قوی در میدانهای پایین برای نیمرساناهای بلوری ، سرعت رانشی سوق، رابطه خطی به صورت، با میدان الکتریکی دارد که در آن ، تحرک حامل میباشد همچنین برای میدانهای بالا، این رابطه خطی دیگر برقرار نیست و هر چه این میدان بیشتر افزایش یابد، سرعت سوق آرام تر افزایش یافته و نتایجی که در موردGaAs ، Si و Ge به دست آمده است نشانگر این است که جدای از تحرک دیفرانسیلی منفی که در GaAs، دیده می شود، سرعت سوق در میدانهای بالا تمایل به اشباع دارد. میدان الکتریکی بالا در نیمرساناهای بلوری به دو اثر منجرمیشود، یکی یونش برخوردی[۷۳] و دیگری تونلزنی از سد پتانسیل میباشد. که در یونش برخوردی، انرژی ای که توسط حامل بار از میدان الکتریکی کسب می شود، صرف تولید جفتهای الکترون- حفره می شود در صورتیکه در تونلزنی مسافتی که الکترون باید برای رسیدن به نوار رسانش طی کند، کاهش مییابد. در تونلزنی بدلیل اینکه فرایند یک الکترون را شامل می شود، انرژی جنبشی برای آن دارای بقا است اما این مطلب در مورد الکترون فرودی در فرایند یونش برخوردی صحیح نیست. در فرآیندهای یونش برخوردی و تونلزنی کمیتهایی که برای ما مهم هستند نرخ تولید جفتهای الکترون- حفره و احتمال تونلزنی است. تعداد جفتهای الکترون- حفره تولید شده بر واحد مسافت طی شده توسط یک حامل پر انرژی را ضریب یونش[۷۴] Me، مینامیم و پدیده یونش برخوردی که در واقع پدیده تکثیر حامل[۷۵] است که در حد Me → ∞ می تواند به ریزش بهمنی[۷۶] منجر شود. با این توضیحات میدان الکتریکی بالا در جامدات آمورف نیز با توجّه به آنچه که به آن اشاره خواهد شد رسانش و در واقع تحرک حاملها را افزایش خواهد داد [۴]. ۲-۴) اثرات حجمی میدان قوی مبحث اثرات حجمی میدان قوی را می توان با مروری بر انواع ترازهای جایگزیده محتملالوجود در نوار ممنوعهی جسم جامد آمورف دنبال کرد. ترازهای جایگزیده در نیمرساناهای بینظم (بی نظمی جایگزینی) بصورت پیکهایی در نوار ممنوعه می باشند و الکترونهای اشغال کننده این ترازها آزاد نیستند. در این حالت دو تراز را می توان نام برد یک نمونه از این ترازها وقتی که سرشار از الکترون است، تراز مرکز خنثی[۷۷] است و وقتی الکترون از دست بدهد دارای بار مثبت می شود. این حالت بطور نمادی به صورت رابطه زیر نمایش داده می شود [۴۳,۴۴]: (۲-۱) در این وضعیت، حالت خنثی را با و حالت یونیزه را با نشان داده ایم که این مرکز بطور کلی دهنده[۷۸] نامیده می شود. انرژی فعال سازی حاملها به نوار رسانش را در این نوع تراز با εd نمایش می دهیم که همیشه کوچکتر از عرض نوار ممنوعه εg است. یک تراز انرژی دهنده در نوار ممنوعه وقتی ایجاد می شود که توسط نقص محلی که این تراز انرژی در شبکه تولید میکند به سیستم الکترون وارد شود. که از طریق جایگزینی اتمی که ظرفیت بالاتری نسبت به اتمهای سیستم دارد، از قبیل فسفر در سیلیکان ایجاد می شود. نوع دوم این تراز ها، یک تراز مرکز خنثی است وقتی کمبود الکترون داشته و وقتی توسط الکترون اشغال می شود دارای بار منفی می شود. و به صورت رابطه زیر نشان داده می شود: (۲-۲) که و به ترتیب حالتهای خنثی و غنی از الکترون را نمایش میدهد که این مرکز را به عنوان تله[۷۹] میشناسیم. تراز تله وقتی نقص محلی که این تراز انرژی در شبکه به وجود می آورد، هیچ الکترون اضافی در سیستم بر جای نگذارد. اختلاف اساسی بین مراکز دهنده و تله از طبیعت نیروهای بستگی الکترون به مرکز ناشی می شود که این نیروی بستگی در یک مرکز دهنده نیروی کولمبی است که نسبتاً بلند برد می باشد در صورتی که در مورد تله، نیرو غیر کولمبی و کوتاه برد است. یک جامد آمورف ممکن است توزیع گسترده ای از هر دو مرکز را داشته باشد[۴۱]. در شکل (۲-۱) چنین توزیعی نشان داده شده است که در آن مراکز دهنده با مربع و تله ها با دایره نشان داده شده اند و اشکال سایه دار شده مراکز پر را نشان می دهند. شکل۲-۱) گذارهای الکترونیک در جامدات آمورف [۴۱[. هر گاه گذارها شامل کمترین تغییر در انرژی باشند، مناسبترین و مساعدترین گذارها هستند. برای انتقال حامل در میدان ضعیف، همه گذارهای نشان داده شده در جریان شرکت کرده و نمیتوان تله ها و مراکز دهنده را از هم جدا و متمایز کرد.اما در میدانهای بالا تله ها و مراکز دهنده را میتوان از هم متمایز کرد. پس بطور کلی گذارهای الکترونیکی در جامدات آمورف بصورت زیرند:
- i) → + ii) → conduction band → +
iii) → O iv) - → O v) - →+ همه این گذارها به عنوان جهش حامل بین مراکز جایگزیده توصیف می شوند بجز حالت (ii) که گذار از طریق نوار آزاد صورت می گیرد. بطور کلی سه حالت زیر را می توان متمایز کرد:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۴۱۹نفر
۷۷۹
با توجه به اطلاعات مندرج در جدول تنظیمی فوق: مقایسه دو محکمه مورد نظر بشرح زیر است: طول مدت اجرای محکمه نورنبرگ کمتر از یکسال، درحالی که طول مدت محکمه توکیو حدود ۲ سال و با الطبع زمان بررسی پرونده های متهمین در محکمه توکیو بیش از دو برابر زمان در محکمه نورنبرگ بوده که خود به خود در این باره دقت بیشتری به عمل آمده است. در محکمه نورنبرگ اصولا مجرمان اصلی، برنامه ریزان، تهیه کنندگان و آمرین جنگ جهت محاکمه به محکمه معرفی نشده و آنان فرار را بر قرار ترجیح داده بودند، درحالی که درمحکمه توکیو مجرمان اصلی و آمرین جنگ به تعداد ۱۳ نفر (چهار نفر نخست وزیر، چهار نفر وزیر امور خارجه و پنج نفر وزیر جنگ) جهت محاکمه به محکمه معرفی شده بودند. تعداد کل متهمان در محکمه نورنبرگ فقط ۲۴ نفر نظامی که همگی مامورین اجرای دستور بوده به محکمه معرفی شده بودند، درحالی که در محکمه توکیو تعدادکل متهمین ۲۸ نفر بوده که هم شامل مجرمان و آمرین اصلی جنگ به شرح ردیف ۲ فوق و هم مامورین و مرئوسین بوده اند. در محکمه نورنبرگ تعداد محکومین به اعدام ۱۲ نفر ولی در محکمه توکیو تعداد محکومین به اعدام ۷ نفر بودند. تعداد تبرئه شدگان درهر یک از دو محکمه ۳ نفر بودند. تعدا شاهدان حضوری درمحکمه نورنبرگ ۱۱۳ نفر ولی در محکمه توکیو ۴۱۹ نفر بودند. محکمه نورنبرگ فاقد شهادت کتبی بوده در حالی که در محکمه توکیو تعداد شهادت کتبی ۷۷۹ فقره بود. با عنایت به جدول تنظیمی و موارد مقایسه دو محکمه نورنبرگ و توکیو به شرح فوق، به نظر می رسد که رویه محکمه توکیو عادلانه تر از محکمه نورنبرگ بوده است.» مبحث هشتم: گفتار اول: نتیجه گیری و پیشنهادات با عنایت به مجموع مباحث مطروحه در فصول گذشته، می توان موارد ذیل را به عنوان مهمترین نتایج حاصله بیان نمود. در حقوق داخلی، امر آمر قانونی یکی از عوامل توجیه کننده جرم به شمار می رود. عوامل توجیه کننده جرم رکن قانونی جرم را از بین می برند؛ زیرا قانون گذار که وضع کننده قوانین و جرایم است، تحت شرایط خاصی انجام عملی را که اصولاٌ جرم است، جزء اختیارات یا وظایف برخی افراد قرار می دهد. لازم به تاکید است که در این حالت چون شخص انجام وظیفه کرده و نه تنها عمل مجرمانه ای انجام نداده بلکه تخلف مدنی نیز مرتکب نشده است، لذا نه مسئولیت مدنی دارد و نه مسئولیت کیفری؛ زیرا نمی توان شخص را از طرفی مخیر یا مؤظف به انجام عملی دانست و از سوی دیگر به خاطر انجام همان عمل وی را بازخواست کرد. منظور از امر آمر قانونی این است که اگر شخصی که قانوناً صلاحیت صدور دستورات به زیردستان را دارد، فرمانی دهد و زیر دست (مأمور) فرمان را اجرا کند، در صورتی که دستور صادره قانونی باشد، هر چند فعل ارتکابی در شرایط عادی متضمن عملی مجرمانه باشد، جرم محسوب نمیشود. مثل اینکه قاضی صلاحیتدار پس از محاکمه، حکم اعدام کسی را صادر میکند و مأمور، به اجرای حکم قطعی مبادرت میورزد. در این حالت هرچند سلب حیات از اشخاص در حالت عادی از مهمترین جرایم است و در کلیه نظام های کیفری، شدیدترین مجازات ها را در بر دارد؛ لیکن مأموری که در چارچوب قانونی انجام وظیفه کرده، مسوولیتی ندارد. حال اگر دستور صادره غیرقانونی باشد، چه حالتی پیش میآید؟ در این زمینه نظریه های مختلفی ارائه شده که مطابق نظریه اطاعت محض، مأمور در هر صورت ملزم به اجرای دستورات مافوق است و مسؤولیتی متوجه وی نخواهد بود. نظریه دیگر متضمن مسؤولیت مطلق برای زیردست (مباشر جرم) است و مأمور را در هر صورت مسؤول می داند و طرف داران نظر سوم که حالت بینابینی دارد و برای مأمور مسؤولیت مشروط قائل است، معتقدند اگر ظاهر دستور مافوق حالت قانونی داشته باشد، مأمور ملزم به اجراست و مسؤولیتی متوجه وی نخواهد بود. ماده ۱۵۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ ۱۳۹۲ همچون قوانین داخلی بیشتر کشورها از نظریه مسؤولیت مشروط پیروی کرده و مقرر می دارد: «هر گاه به امر غیرقانونی یکی از مقامات رسمی جرمی واقع شود، آمر و مأمور به مجازات مقرر در قانون محکوم میشوند ولی مأموری که امر آمر را به علت اشتباه قابل قبول و به تصور اینکه قانونی است اجرا کرده باشد، فقط به پرداخت دیه یا ضمان مالی محکوم خواهد شد.» البته، در موارد خاصی پیشبینی شده است که فقط آمر مجازات خواهد شد. این موارد، معاذیر معاف کننده (مأمور) از مجازات هستند و از شمول قاعده کلی مندرج در ماده ۱۵۹ (مسؤولیت مشترک آمر و مأمور) مستثنی میباشند (مثل مواد ۵۷۴ (۸۰۵)، ۵۷۸ (۸۰۹)، ۵۷۹(۸۱۰)، ۵۸۰(۸۱۱)). مصوب ۱/۲/۱۳۹۲در قوانین ناظر به نظامیان و نیروهای مسلح، اغلب دولت ها سخت گیری بیشتری می کنند. نقض سلسله مراتب و بی اعتنایی به دستورات مافوق می تواند منجر به از هم پاشیدگی نظم و انضباط در نیروهای نظامی و نهایتاً ایجاد خطرات جدی برای امنیت داخلی و خارجی کشورها شود. برای نمونه، وقتی سرزمین دولتی مورد تهاجم و حمله اشغالگرانه قرار گرفته، اگر در مقام دفاع از کشور، نیروهای مسلح از دستور فرماندهان خود سرپیچی کنند، ممکن است تمامیت سرزمینی آن دولت مخدوش یا زایل شود. در فصل سوم «قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح» مصوب ۱۳۸۲ به تفصیل در مورد جرم انگاری و مجازات سرپیچی از اوامر مافوق و لغو دستور وضع قاعده شده است. در بیشتر موارد حبس های سنگین و حتی حکم محاربه در خصوص مجرمین - یعنی کسانی که دستور مافوق را اجرا نمی کنند - قابل اعمال است. ماده ۸ منشور لندن (اساس نامه دادگاه نورنبرگ) مقرر می دارد: «این واقعیت که شخص متهم به دستور حکومت یا یک مقام مافوق عمل کرده است، او را از مسؤولیت کیفری بری نمی کند؛ لیکن اگر دادگاه تشخیص دهد که عدالت این چنین اقتضا دارد ممکن است موجب تخفیف مجازات باشد.» مطابق ماده ۶ منشور لندن صلاحیت موضوعی دادگاه شامل جنایات علیه صلح (تجاوز)، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت بود و ماده ۸ علی الاطلاق ناظر به همه جنایات سه گانه بود. در بند ۴ ماده ۷ اساس نامه دادگاه بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و در بند ۴ ماده ۶ اساس نامه دادگاه بین المللی کیفری برای رواندا نیز این جملات عیتاً تکرار شده است. با توجه به اینکه صلاحیت موضوعی این دو دادگاه نیز ناظر به سه جنایت بین المللی شناخته شده یعنی نسل زدایی، جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی می باشد و در بندهای مزبور هیچ گونه تفکیک و تمایزی بین انواع جنایات مشمول صلاحیت این مرجع قضایی قایل نشده، لذا در این دادگاه ها، امر آمر قانونی به طور کلی در مسؤولیت شخص تاثیری ندارد، فقط می تواند به تشخیص دادگاه عامل تخفیف مجازات باشد. بدیهی است که دستوراتی که برای ارتکاب جنایات بین المللی صادر می شوند، ممکن است از نظر حقوق دولت متبوع مرتکبین، قانونی باشد؛ لیکن عملی که در صحنه بین المللی وارد می شود و مصداق جنایت بین المللی است باید به موجب موازین بین المللی ارزیابی شود. ماده ۳۳ اساس نامه دیوان کیفری بین المللی[۶۲] با اندکی تفاوت نسبت به مندرجات اسناد پیش گفته، چرخشی آشکار به نفع متهم نشان می دهد. این ماده مقرر می دارد:« ۱- این واقعیت که یک جنایت مشمول صلاحیت دیوان توسط شخصی به دستور یک حکومت یا مقام مافوق نظامی یا غیرنظامی ارتکاب یافته است، شخص را از مسؤولیت کیفری بری نمی کند مگر این که:الف) شخص الزام قانونی بر اطاعت از دستورات حکومت یا مقام مافوق مورد بحث داشته است؛ب) شخص علم به غیرقانونی بودن دستور نداشته است؛ و ج) دستور آشکارا غیرقانونی نبوده است. ۲- ازنظر این ماده، دستور ارتکاب نسل زدایی یا جنایات علیه بشریت آشکارا غیرقانونی هستند.» همانطور که ملاحظه می شود اولاً این ماده نسبت به اساس نامه دیوان های بین المللی کیفری سابق که امر آمر را حداکثر موجب تخفیف مجازات می دانستند، تغییر یافته و با جمع شرایط سه گانه مذکور عدم مسؤولیت شخص مأمور را به استناد دستور مافوق می پذیرد و ثانیاً بند ۲ این ماده، وضعیت نسل زدایی و جنایات علیه بشریت را از جنایات جنگی –و احتمالاً تجاوز – متمایز می کند. در خصوص تعریف جنایت تجاوز چون به موقع تدوین اساس نامه دیوان در سال ۱۹۹۸ توافق حاصل نشد، لذا تعریف آن به کنفرانس بازنگری موکول گردید که متعاقباً به آن خواهیم پرداخت. بنابراین آنچه مسلم است اینکه بند ۲ ماده ۳۳ فقط جنایات جنگی را مستثنی نمی کند و به عبارت دیگر فقط در خصوص متهمین به جنایات جنگی می توان ادعا کرد که دستور آشکارا غیرقانونی نبوده و با جمع سایر شرایط، از امتیاز این ماده بهره برد؛ زیرا در تاریخ مزبور عنوان جزایی دیگری در اساس نامه تعریف نشده بود. از این حیث، صرف نظر از محتوی، از نظر شکل نگارش ماده این ایراد وارد است که مطلب به شکل پیچیده ای بیان شده و بهتر بود به جای بند ۲ ماده ۳۳، در انتهای بند ۱ ذکر می شد مگر اینکه «جرم ارتکابی جنایت جنگی بوده و ۱-…» در خصوص ماهیت حکم ماده ۳۳ باید اشاره کنیم که به طور کلی دو رویکرد مختلف در خصوص تاثیر امر آمر قانونی در جنایات بین المللی وجود داشت: اولی رویکرد مسؤولیت مشروط که بیشتر نظام های حقوقی ملی پذیرفته اند و دومی رویکرد مسؤولیت مطلق که قبل از اساس نامه دیوان رم در نظام بین المللی پذیرفته شده بود. مطابق رویکرد اول دستور مافوق قاعدتاً یک عامل موجهه کامل محسوب می شود. با این وجود، تحت شرایط خاصی ممکن است مأمور، به همراه مافوق خود، مسؤول شناخته شود؛ یعنی وقتی که او از غیرقانونی بودن دستور اطلاع داشته یا می بایست به این امر آگاه می بود یا وقتی که دستور آشکارا غیرقانونی باشد. رویکرد دوم در نظام بین المللی و از زمان تدوین ماده ۸ منشور لندن که سند تاسیس دادگاه نورنبرگ بود، ایجاد شده و تا دهه نود در دادگاه های کیفری بین المللی خاص که توسط شورای امنیت تاسیس شده اند، پیروی شده است. مبنای این رویکرد بر این اساس استوار است که یک مأمور یک موجود معقول و مختار است و می تواند دستورات دریافتی را ارزیابی کند و اگر دستور غیرقانونی باشد، او ملزم به تبعیت نیست. در تدوین ماده ۳۳ اساس نامه دیوان، طرفداران مسؤولیت مطلق، خصوصاً هیات نمایندگی آلمان استدلال کردند که با وضع این قاعده در منشور لندن مبنی بر این که زیردستان به خاطر اجرای دستورات مافوق -که متضمن ارتکاب جنایات بین المللی باشند- مسؤولیت کیفری دارند، به یک قاعده عرفی بین المللی تبدیل شده است. از طرف دیگر، رویکرد مسؤولیت مشروط مورد حمایت شدید آمریکاییها بود که استدلال می کردند رویه قضایی محاکم ملی پس از جنگ جهانی دوم، قاعده وضع شده در اساس نامه نورنبرگ را ملغی نموده است. هیات نمایندگی ایالات متحده استدلال می کرد که رویه قضایی ملی این اصل را که مأمورین فقط در قبال آن دسته از جنایات ارتکابی مسؤولند که به دستور آشکارا غیرقانونی مرتکب شده اند، به بخشی از حقوق بین المللی عرفی تبدیل کرده است. نهایتاً با متمایز نمودن نظام حاکم بر جنایات علیه بشریت و نسل زدایی - که تابع رویکرد مسؤولیت مطلق شدند - از نظام حاکم بر جنایات جنگی که تابع رویکرد مسؤولیت مشروط شد، مصالحه ای بین دو دیدگاه با تدوین ماده ۳۳ به شکل فعلی به وجود آمد. البته، پیچیدگی و گستردگی جنایات جنگی می تواند تشخیص دستورات قانونی و غیرقانونی را مشکل کند. برای مثال وقتی به خلبانی دستور بمباران یک ساختمان مسکونی یا آموزشی داده می شود ممکن است وی تصور کند که مکان مورد بمباران یک ساختمان نظامی است و لذا متمایز شدن این جنایات از جنایات علیه بشریت و نسل زدایی قابل توجیه است. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
از سوی دیگر، به نظر می رسد گرایش دیوان کیفری بین المللی به سوی تعقیب کیفری آمران و سران دولت ها به جای تعقیب کیفری افراد دون پایه از یک سو و حمایت از حقوق متهم از سوی دیگر می باشد. تصمیمات کنفرانس بازنگری اساس نامه دیوان در سال ۲۰۱۰ در خصوص تعریف جنایت تجاوز، ابعاد این مساله را بهتر روشن می کند. تعریف تجاوز تحت عنوان ماده ۸ دوم (مکرر) به شرح ذیل و با اجماع (بدون رای گیری و بدون مخالف) در کنفرانس بازنگری ۲۰۱۰ دیوان که در کامپالا برگزار گردید، پذیرفته شد: «۱- از نظر این اساس نامه، «جنایت تجاوز» طراحی، تدارک، شروع یا اجرای یک عمل تجاوز توسط کسی که به خاطر موقعیت خود به طور موثر بر اقدام سیاسی یا نظامی دولت اعمال کنترل یا فرماندهی می کند و این عمل تجاوز به خاطر ماهیت، شدت و وسعت آن نقض بارز منشور ملل متحد محسوب می شود…» روشن است که امر آمر در حقوق بین المللی کیفری، وقتی متضمن ارتکاب یک جنایت بین المللی باشد، هرگز به معنی عامل زایل کننده رکن قانونی جرم و تبعاً جرم نبودن عمل ارتکابی نیست؛ بلکه همچنان که در نوشته های برخی صاحب نظرها می بینیم، این عامل به عنوان یکی از معاذیری که آزادی اراده شخص را از خارج تحت تاثیر قرار می دهند، قابل ارزیابی است. بنابراین با توجه به موارد مذکور پیشنهاد می شود که قانونگذار ایران با مدنظر قراردادن تحولات تقنینی که در حوزه مسئولیت کیفری آمر و مامور در قوانین منطقه ای و بین المللی بویژه اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی به وجود آمده است قوانین داخلی منجمله ماده ۱۵۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/۲/۱۳۹۲ را مورد بازبینی قرار دهد. فهرست منابع و مآخذ آذرنوش، آذرتاش . فرهنگ معاصر عربی – فارسی، تهران : نشرنی، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ . آشوری، دکتر محمد . آیین دادرسی کیفری، جلد اول، تهران : سمت، ۱۳۷۵ . اردبیلی، دکتر محمد علی . ] مسئولیت ناشی از فعل دیگری [مجله ی تحقیقات حقوقی. شماره ۱۶ و ۱۷ . سال ۷۴، ص ۲۲۹. آزمایش، دکتر علی، تقریرات جزای عمومی، دوره کارشناسی ارشد، نیمسال ۷۶-۷۷، (مبحث عنصر معنوی و مسئولیت کیفری) امامی، سید حسن . حقوق مدنی، جلد اول، تهران : کتابفروشی اسلامیه، چاپ نوزدهم، ۱۳۷۷ . انصاری، دکتر ولی الله، کشف علمی جرائم، چاپ ششم، نشر سمت، سال ۱۳۹۰. انصاری، دکتر ولی الله، انضباط اداری و مسئولیت اداری، نشر دانشگاه ملی ایران، سال ۱۳۵۶. انصاری، دکتر ولی الله، حقوق تحقیقات جنائی، چاپ سوم، نشر سمت، سال ۱۳۹۰. بازگیر، یداله، بررسی روابط آمر و مأمور در ارتش، مجله دادرسی شماره ۴ سال اول شهریور و مهر ۷۶، صص۵۶،۵۵،۵۴. پاد، ابراهیم . حقوق جزای اختصاصی، جلد اول، تهران : دانشگاه تهران، چاپ سوم، ۳۵۲ . پورحسن سنگری، دکتر علی، مسئولیت کیفری تولید کنندگان محصولات صنعتی، نشریه علمی دانشگاه گیلان، ۱۳۹۰. جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر . ترمینولوژی حقوق، تهران : کتابخانه ی گنج دانش، چاپ نهم ۱۳۷۷ . حسینی نژاد، حسینقلی . مسئولیت مدنی، تهران : بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی شهید بهشتی، ۱۳۷۰. خمینی ( ره )، آیت الله روح ا…، موازین قضایی، ترجمه و تدوین حسین کریمی، قم : شکوری، ۱۳۶۵ . دهخدا، علی اکبر، لغت نامه، تهران : دانشگاه تهران : ۱۳۷۲ . زراعت، عباس، شرح قانون مجازات اسلامی، بخش دیات، جلد اول، تهران : انتشارات ققنوس، ۱۳۷۸. سلیمی، دکتر صادق، جنایات سازمان یافته فراملی تهران، انتشارات تهران، صدرا. سلیمی، دکتر صادق، چکیده حقوق جزای عمومی (پدیده مجرمانه، مسئولیت کیفری، واکنش اجتماعی) شریعت باقری، دکتر محمدجواد، ترجمه و تدوین استاد دیوان کیفری بین المللی، انتشارات جنگل، جاودانه، چاپ دوم، ۱۳۹۰. شامبیاتی، دکتر هوشنگ، حقوق جزای عمومی (دو جلد) انتشارات مجد، ژوبین، چاپ اول (۱۳۹۲) عبدالحمید، ابوالمحمد، ص۴۳۲. صادقی، محمد هادی . حقوق جزای اختصاصی – جرایم علیه اشخاص، تهران : نشر دادگستر، چاپ دوم، ۱۳۷۸ . صفایی، حسین . مفهوم تقصیر سنگین در ارتباط با شرط عدم مسئولیت. مجله ی حقوقی دفتر خدمات حقوقی بین المللی جمهوری اسلامی ایران . شماره ی ۴ . سال ۶۴ . ص ۱۸۵. قاسم زاده، دکتر مرتضی، مبانی مسئولیت مدنی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۶. قیاسی، جلال الدین . تسبیب در قوانین کیفری، قم : انتشارات مدین، ۱۳۷۵ . کاتوزیان، دکتر ناصر . عقود معین، جلد اول، تهران : بهشهر، چاپ سوم، ۱۳۶۴ . کاتوزیان، دکتر ناصر . دوره ی مقدماتی حقوق مدنی – وقایع حقوقی، تهران : شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۷ . کاتوزیان، دکتر ناصر . مسئولیت ناشی از عیب تولید، تهران : انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۸۴ . کاتوزیان، دکتر ناصر . الزام های خارج از قراردادـ ضمان قهری، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۶ . کشوری، عیسی .[ مسئولت سازندگان و فروشندگان کالای خطرناک] . مجله ی استاندارد و کالای صنعتی، شماره ی ۵۱ . گرجی، ابوالقاسم . مقالات حقوقی، جلد اول، تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۵ .
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رونهار توضیح می دهد که بازارهای حمل ونقلی شرایط بهینگی پارتو[۵۰] را دارا نمی باشند و از اینرو بازارهای ناکارآمدی هستند. او علت اصلی ایجاد ناکارآمدی را برابر نبودن قیمت های حمل و نقلی با هزینه های حاشیهای می داند، و علت این نابرابری نیز وجود پیامدهای خارجی و مالیاتهای غیربهینه در این بازارها میباشد .پیامدهای خارجی، تأثیرات خوب یا بد بر روی عدهای است که به طور مستقیم در تولید یا استفاده ازکالا یا خدمات درگیر نیستند. شخصی که پیامدهای خارجی تولید می کند، هزینه ها یا منافعی را به دیگران وارد می کند، اما آنها را در فرایند تصمیم گیری در نظر نمی آورد .در نتیجه تولید یا مصرف او از نقطه نظر رفاه اجتماعی مبهم است. علت اصلی وجود پیامدهای خارجی، فقدان تعریف درستی از حقوق مالکیت می باشد. در واقع هیچ حقی برای جاده های بدون شلوغی و ترافیک، هوای پاک یا سکوت وجود ندارد، و در مقابل مذاکره کردن و رسیدن به توافقات رضایتبخش بر روی هزینه های شلوغی، آلودگی یا قربانیان حمل ونقلی، به نظر ناممکن می نماید .از سوی دیگر قیمت های حمل ونقلی تحت تأثیر مالیات هایی است که هیچ ارتباط مستقیمی با هزینه های تسهیلات حمل ونقل مثل زیر ساخت ها یا هزینه های خارجی ندارند. این امر به این علت است که هدف مالیات ها در حالت کلی افزایش درآمد می باشد و به هیچ وجه اصلاح و تنظیم پیامدهای خارجی نمی باشد .این دو عامل قیمتهای حمل ونقلی را متفاوت با هزینه های حاشیهای آن نموده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
این پژوهشگر در ادامه توضیح میدهد که چگونه قیمتهای ناکارا بازارهای حمل ونقل را ناکارا می کنند، و تشریح می کند که این کار به چهار علت صورت می گیرد .این چهار عامل شامل الف-بد عمل کردن قیمت ها در سهمیه بندی تقاضا، ب- عدم وجود راهنمای درست برای سرمایه گذاری در غیاب قیمتهای کارا، پ- ایجاد تقاضای اضافی و ت- نادرست بودن رقابت بین وسایل در غیاب قیمتهای کارا میباشند .در ادامه این مقاله اشاره می شود که این ناکاراییها قادرند بازارهای مرتبط مثل بازارهای کالا یا بازارهای کارا را تحت تأثیر قرار دهند. از اینرو، بسیاری از نویسندگان از دخالت دولت برای وضع قیمت های بهینه دفاع می کنند و برای کاهش این ناکارآمدیها سه حالت قیمت گذاری در دنیا ی بهینه اول ، قیمت گذاری در دنیای ” بهینه دوم ” و قیمت گذاری در دنیای ” بهینه سوم ” مطرح می شوند. در دنیای بهینه اول افراد براساس اطلاعات کا مل عمل می کنند و سعی در بیشینه سازی مطلوبیت دارند. بازارها در غیاب انحراف های ممکن، همچون پیامدهای خارجی، به صورت بهینه رفتار می کنند، و ساختار نوعی بازار رقابت کامل است .در نتیجه، قیمت ها برابر هزینه های حاشیه ای بوده و بهینه میزان رفاه"- بهینه پارتو-” دست یافتنی است .روشن است که این فرضیات در واقعیت دارای ارزش نیستند. در دنیای بهینه دوم، بازارهای حمل ونقل دارای کمبودها و انحراف های بسیاری مثل نقص اطلاعات، انحصارها و کمکهای مالی (سوبسیدها) هستند .در چنین شرایطی، قیمت ها نباید بر مبنای هزینه های حاشیه ای تعیین گردند، بلکه باید به گونه ای تنظیم گردند که بتوانند تأثیرات منفی انحراف های بازار را اصلاح کنند، و به اصطلاح باید قیمت های بهینه دوم تعیین گردند. در این حالت، دولت باید دقیقاً تأثیرات انحراف های بازار را بر روی رفاه اجتماعی در هر لحظه بداند تا بتواند قیمت ها را به گونه ای تطبیق دهد تا منجر به بهبود رفاه گردد. از اینرو، این وضعیت مطالبه شدید اطلاعات را به همراه دارد که باز هم در عمل ناممکن می نماید و در نتیجه قیمت گذاری در شرایط بهینه دوم فقط در تئوری ممکن می باشد. برای عملی کردن شرایط بهینه دوم، دنیای بهینه سوم مطرح می گردد .در واقع در این سیستم، شکست اطلاعاتی نیز صریحاً وارد عمل می شود، که پیرو آن قیمت های بهینه سوم بوجود می آید .در این روش، دو شرایط” کمبود اطلاعاتی “و” فقر اطلاعاتی” متمایز میگردد .درشرایط کمبود اطلاعاتی، یک دولت اطلاعات محدودی راجع به تأثیرات انحراف بازار بر روی رفاه اجتماعی دارد که به او این اجازه را می دهد تا از راه آزمون و خطا و تحقیقات گسترده افت رفاه را از طریق تطبیق قیمت ها فقط کاهش دهد. اما در شرایط فقر اطلاعاتی، دولت اطلاعات بسیار اندکی دارد و بهبودهای بهینه ثانویه بی فایده خواهند بود. از اینر و دولت باید قانون های بهینه اول را در دیگر بازارها به اجرا درآورد، یعنی قیمت ها باید در مقادیر هزینه های حاشیه ای تنظیم گردند .قیمت های غیر بهینه جاری در حمل ونقل ممکن است که، برای مثال، انحراف در سایر بازارها مثل بازارهای کار را جبران کنند، و البته ممکن است که این انحراف ها را تقویت نیز بنمایند .در هر صورت هیچ تضمینی برای بهبود کلی رفاه اجتماعی در این حالت وجود ندارد. در نهایت، از مجموع سه حالت فوق نیز می توان این گونه برداشت نمود که اگرچه همواره سعی می شود با بهره گرفتن از اطلاعات و دانش موجود تا حد امکان به شرایط بهینه دست یافت، اما هرگز تضمینی برای بهتر شدن شرایط وجود ندارد و علت اصلی آن نیز ناشناخته بودن بازارها، انحرافات آنها و تأثیرات متقابل آنها بر یکدیگر می باشد .در هر صورت شاید این مطلب اصلی ترین عامل مقاومت کننده در برابر اعمال قیمت گذاری در جوامع باشد. در ادامه اشاره می شود که جدی ترین مخالفتها با مفهوم قیمت گذاری شلوغی، و نیز با اصل قیمت گذاری کارا در حمل ونقل در حالت کلی به شرح زیر خواهد بود (Runhaar,2001): - استفاده کنندگان این اعتقاد را ندارند که قیمت گذاری کارا رفاه را بهبود خواهد داد. - استفاده کنندگان معتقدند برای چیزی پول می پردازند که خود قربانی آن هستند نه شریک جرم در آن، یعنی شلوغی ترافیک. - بهای شلوغی ضروری نیست، چرا که مشکل آنقدرها حاد نیست. بعلاوه شلوغی را می توان از راه های دیگری مثل حمل ونقل عمومی خیلی بهتر کاهش داد. - بهای شلوغی(وقیمت گذاری کارا به طور کلی ) غیر سودمند و غیر مؤثر خواهد بود، زیر ا که تقاضای حمل ونقل نسبت به قیمت بسیار کشش ناپذیر است. - بهای شلوغی (و قیمت گذاری کار ا در حالت کلی) منجر به مشکلات مرزی شدیدی خواهد شد، که مثلاً مشکلات را به مناطق دیگر انتقال خواهد داد. - مردم معتقدند که هدف قیمت گذاری کارا افزایش درآمدهای مالیاتی است و نه اهداف دیگر مثل بهبود رفاه. - قیمت گذاری کارا منجر به بی عدالتی اجتماعی می شود. در مقابل بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که اثرات توزیع مجدد ناشی از قیمت گذاری کار است که منجر به ایجاد مقاومت اجتماعی در برابر آن می شود .قیمت گذاری کارا سبب افزایش رفاه بعضی افراد و کاهش رفاه سایر افراد می گردد .حتی اگر قیمت گذاری کارا منجر به بهبود رفاه خالص گردد، امکان مخالفت افراد با آن وجود دارد. این مطلب اختصاص به افرادی که ضرر می کنند نیز ندارد، بلکه افرادی که در وضعیت بهتری قرار می گیرند را نیز شامل می شود .در این رابطه چند تفسیر به شرح زیر آورده شده است(اصغر زاده،۱۳۸۵): الف) بسیاری از استفاده کنندگان حمل ونقل به شکل نادرستی راجع به هزینه ها و منافع حمل ونقل آگاهی می یابند .علاوه بر آن، احتمالاً افراد بیشتر از آنکه از افزایش منافع خود آگاه شوند، از افزایش هزینه ها آگاهی می یابند. این اثر اخیر به ویژه وقتی که بخش قابل توجهی از مزایا مثل کاهش اثرات گلخانه ای غیر قابل درک باشند، افزایش می یابد. ب) آن دسته ای که افت رفاه خواهند داشت احتمالاً فرصت سیاسی بیشتری خواهند یافت که آنها را قادر می سازد تا به نظر عمومی مردم چیره شوند. در نهایت، این که آیا روش قیمت گذاری کارا باید اعمال گردد یا خیر. نویسنده مقاله عنوان می دارد که این برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان هستند که باید با توجه به شرایط منحصر به فرد جامعه خود و رسیدن به شناخت درستی از آن در این باره تصمیم بگیرند. ۳-۳- تحقیقات یانگ[۵۱] و هوانگ[۵۲] پیش از این نیز اشاره شد که تحقیقات انجام گرفته در زمینه قیمت گذاری پیش از آنکه به دنیای حمل ونقل راه پیدا کند توسط اقتصاددانان مطرح بوده است، و در چند دهه پیش به دلیل طبیعت در حال تغییر مسائل حمل ونقل شهری و نیز نیازهای موجود در زمینه حمل ونقل برون شهری، محققان حمل ونقل نیز به این سو روی آورده اند. قیمت گذاری از طریق هزینه متوسط یا قیمت گذاری از طریق هزینه حاشیه ای از اصول بنیادین اقتصادی می باشند، که پیش از همه مطرح شده اند .در ارتباط با قیمت گذاری حاشیه ای و کاربرد آن بیش از همه بحث و تبادل نظر شده است. در این روش در ارتباط با قیمت گذاری شلوغی، درواقع از استفاده کنندگان باید عوارضی برابر با اختلاف بین هزینه اجتماعی حاشیه ای و هزینه خصوصی حاشیه ای را به منظور ماکزیمم کردن سود خالص جامعه دریافت کرد(اصغر زاده،۱۳۸۵). یانگ و هوانگ در ادامه مقاله خود سعی کردند تا اصول کلاسیک قیمت گذاری حاشیه ای را در یک شبکه کلی بکار بندند(Yang, Huang,1998). برای این منظور ابتدا فرمولبندی های لازم برای تعیین عوارض در یک شبکه با تقاضای کشش پذیر را ارائه کردند. در شرایط تقاضای ثابت، اگر عوارض هزینه حاشیه ای بر کمانهای شبکه اعمال گردد این عوارض جریان تعادلی بهینه استفاده کننده را به جریان تعادلی بهینه سیستم تبدیل خواهد کرد .در واقع با اعمال یک عوارض شلوغی مناسب وابسته به جریان بر هر استفاده کننده ای که در کمان خاصی از شبکه در حال حرکت است، جریان ترافیکی حاصل از انتخاب مسیرهای با کمترین هزینه بین هر زوج مبد أ-مقصد، منجر به ایجاد شرایط بهینه سیستم از حیث کمینه بودن کل هزینه سفر شبکه می شود .این سطح عوارض برابر مازاد هزینه سفری است که یک استفاده کننده اضافی در کمان بر کل استفاده کنندگان آن کمان وارد می آورد .اما در یک شبکه با تقاضای کشش پذیر، نمی توان یک ترکیب عوارض را یافت که به آسانی کل هزینه سفر شبکه را کمینه کند. دلیل آن نیز روشن است : هزینه سفر را می توان به راحتی با اتخاذ مقادیر بسیار زیاد برای عوارض و صفر کردن جریانها کمینه کرد. از اینرو در این حالت تابع هدف بهینه سازی سیستم که می تواند برای تعیین عوارض بهینه مورد استفاده قرار بگیرد، از طریق بیشینه سازی منافع خالص اقتصادی تعریف می گردد .شایان ذکر است که این پژوهشگران در ادامه مطالعه خود مسأله تعیین عوارض را برای حالتی که صفهای بوجود آمده در اثر شلوغی در کمانها در نظر گرفته شوند نیز فرمول بندی کردند. ۳-۴- تحقیقات یانگ و منگ[۵۳] یانگ و منگ برای ساخت مدل خود مانند بسیاری دیگر به سراغ مدلهای برنامه ریزی دوسطحی رفته اند، دلیل خود را اینگونه ذکر کرده اند: برای اینکه یک قرارداد B-O-T شکل بگیرد، مهمترین بخش اطمینان از درآمد کافی پروژه است تا سرمایه گذاران بتوانند هزینه های خود را با سود کافی بازپس گیرند. هزینه ها بستگی مستقیم با اندازه پروژه( ظرفیت بزرگراه ) دارد، در حالیکه درآمد بستگی به ترکیب عوارض و تقاضای ترافیک دارد. تقاضای ترافیک نیز در مقابل وابسته به ظرفیت و میزان عوارض است .از این رو، باید برای دستیابی به یک پروژه قابل اعتماد باید ارتباط تئوری بین درآمد ناشی از عوارض و هزینه های پروژه مشخص و معلوم باشد. این ارتباط بین متغیرهای سطح هزینه و سرمایه گذاری(ظرفیت) و تقاضای ترافیکی برقرار می باشد .چنین رابطه ای را باید در چارچوب یک برنامه ریزی دوسطحی بیان کرد .در مسأله طراحی بزرگراه B-O-T هدف تعیین ظرفیت بهینه و عوارض بهینه به منظور بیشینه سازی معیارهای موردنظر است .این فرمولبندی به صورت زیر انجام گرفته است (اصغر زاده،۱۳۸۵): Max F(x,y,d(x,y),v(x,y)) G(x,y, d(x,y), v(x,y)) ≤ ۰; که d(x,y), v(x,y) از روابط زیر بدست می آیند:
که در آن داریم: =fr حجم ترافیک در مسیر r بین زوج مبدا – مقصد w =va حجم ترافیک در a ، =dw تقاضای سفر بین زوج مبدا – مقصد w =cw کمینه زمان سفر (شامل معادل زمانی عوارض) زوج مبدا – مقصد w =x بردار عوارض برای تمامی کمانهای جدید =y بردار ظرفیت برای تمامی کمانهای جدید، =v بردار تمامی جریانهای کمانها، =d بردار تمامی تقاضاهای مبدأ-مقصدها، =ta(va,ya) زمان سفر در کمان aÎ`<em>A </em>به عنوان تابعی از جریان کمان و ظرفیت کمان<em>،</em><br />β = پارامتر تبدیل پول به زمان معادل،<br />=Dw(cw) تقاضای مبدا – مقصد w به عنوان تابعی از زمان سفر O-D (شامل معادل زمانی عوارض)،<br /><strong>(</strong><em>dw</em><strong>)</strong> = معکوس تابع تقاضای مبدأ-مقصد،<br />=A مجموعه کمانهای شبکه،<br />= `A مجموعه کمانهای نامزد ساخت (یا افزایش ظرفیت)، ۱ اگر مسیر r بین مبدا –مقصد w از کمان a استفاده کند، در غیر اینصورت، G(x,y,d(x,y), v(x,y))= بردار توابع محدودیتهای پروژه B-O-T ، F(x,y,d(x,y), v(x,y))= تابع هدف پروژه B-O-T ، مسأله سطح پایین یک مسأله تعادل شبکه با تقاضای متغیر میباشد که مقادیر تقاضا (d) و توزیع آن بین کمانها (v) را بدست می دهد .مسأله سطح بالا نیز دارای تابع هدفی از معیارهای مطلوبیت، و نامعادله G نیز محدودیت های کنترلی و قوانین موجود می باشند .در صورت عدم وجود جواب برای این مسأله پروژه قابل اجرا نبوده و توافقی بین بخش خصوصی و دولت رخ نخواهد داد. در ادامه مدلهای مختلف تعیین کننده تابع سطح بالا ارائه خواهند شد. ۳-۵- تحقیقات سولیوان[۵۴] و هاراکه[۵۵] تا این بخش از مرور بر منابع اشاره ای مختصر به دو گروه عمده از منابع موجود در زمینه مباحث مربوط به قیمت گذاری انجام گرفت. گروه اول مقالاتی هستند که به مسأله قیمت گذاری از جنبه کلیت موضوع نزدیک می شوند .مقاله ذکر شده از” رونهار ” در مورد قیمت گذاری کارا و مباحث پیرامون مخالفتهای موجود، به این گروه از تحقیقات تعلق دارد..اما، گروه بعدی که تحقیقات سولیوان و هاراکه از آن دست میباشد سعی می کند تا کارهای عملی انجام گرفته را گزارش کند و رفتار استفاده کنندگان را پس از انجام قیمت گذاری تشریح کند .این گروه از کارها می تواند آمارهایی را از موارد انجام شده ارائه کند و در مجموع این حسن را دارند که نیازهای دنیای واقعی را به دنیای تئوری وارد کرده و با کسب شناخت بهتر از رفتار انسانها، زمینه را برای ساخت مدلهای واقعی تر و کاربردی تر مهیا کنند. در این تحقیق رفتار استفاده کنندگان در یک جاده به طول ۱۶ کیلومتر در ایالت کالیفرنیا (SR 91) که دارای خطوط متفاوتی از نظر مقدار عوارض میباشد و از ۲۷ دسامبر سال ۱۹۹۵ بهره برداری آن شروع شده است، مورد بررسی قرار می گیرد. در هر جهت این جاده چهار خط بدون عوارض و دو خط دارای عوارض وجود دارد که نحوه استفاده افراد از این بزرگراه مورد بررسی قرار می گیرد. مقدار عوارض متغیر در طول روز به منظور مقایسه ساعت سفر استفاده کنندگان خطوط دارای عوارض و خطوط بدون عوارض مجاور آن، ممنوع بودن ورود وسایل نقلیه سنگین، عدم وجود هرگونه خروجی و ورودی در طول مسیر، سیستم جمع آوری عوارض به صورت الکترونیکی و ایجاد تسهیلات و قیمت های خاص برای افراد محلی و آنهایی که به طور منظم از این خطوط استفاده میکنند، از جمله مشخصات این سیستم محسوب می شود. مدت جمع آوری اطلاعات و آمار نیز در حدود دو سال و نیم به طول می انجامد. در نهایت نمودارها و گراف های متعددی از آن دسته از رفتار استفاده کنندگان که مورد نظر برنامه ریزان می باشد، تهیه می گردد .برای نمونه، پیش از هر چیز، میزان رشد موجود در حجم ترافیک خطوط دارای عوارض در طول زمان، اولین دستاورد این پژوهش می باشد. میزان استفاده افراد از خطوط دارای عوارض نیز از دیگر موارد بدست آمده از این تحقیق است. افرادی که فقط یک بار، کمتر از یک بار در ماه، یک بار در ماه، دو تا سه بار در ماه، یک بار در هفته، دو تا چهار بار در هفته و هر روز هفته از تسهیلات استفاده می کنند، گروه های مختلف این مجموعه را تشکیل می دهند، که سهم هر گروه با مقادیر مورد انتظار برنامه ریزان مقایسه می شود. میزان استفاده از یک جاده موازی نیز از دیگر مواردی است که مورد سنجش قرار می گیرد. توزیع ساعتی ترافیک و تغییرات آن نسبت به حالت قبل، دلایل و توجیه استفاده کنندگان از برگزیدن خطوط دارای عوارض برای سفر ( که لزوماً زمان سفر کوتاه تر نمی باشد)، افزایش تعداد سرنشینان وسایل نقلیه به علت قائل شدن تسهیلات ویژه استفاده از خطوط دارای عوارض برای این گروه، توزیع درآمدی استفاده کنندگان از خطوط دارای عوارض در طول زمان، و در پایان میزان مطلوبیت این خطوط برای گروه های مختلف افراد، از موارد مطرح شده در این پژوهش است. آنچه که باید دانست این است که ساخت و ایجاد هرگونه تسهیلات در جهت رفاه بیشتر استفاده - کنندگان خواهد بود، و از اینرو این بخش کار که در ارتباط با چگونگی واکنش استفاده کنندگان می باشد، نیز یک بخش پراهمیت از کار است. پس باید توجه داشت که حتی بعد از اعمال عوارض و یا هر تصمیم گیری دیگر، باید اقدامات لازم در جهت شناختن چگونگی کارکرد سیستم جدید و رضایتمندی استفاده کنندگان به عمل آید، و چه بسا تغییرات بسیار کوچک و ساده در این گام، بتواند تأثیرات مهمی را در جهت بهبود سیستم برجای گذارد(اصغر زاده،۱۳۸۵). ۳-۶- تحقیقات صورت گرفته در ارتباط با پیش بینی ترافیک در سال ۲۰۰۲ عبدالحی وهمکاران با بهره گرفتن از شبکه های عصبی TDNN و الگوریتم ژنتیک مدلی برای پیش بینی جریان ترافیک در کوتاه مدت ارائه نمودند. در این تحقیق از الگوریتم ژنتیک برای طراحی ساختار کلی شبکه های TDNN شامل تعداد ورودی ها (زمان بازگشت)، تعداد سلول های پنهان و نرخ یادگیری استفاده شده بود. مبنای آموزش مدل ها استفاده از روش تندترین نزول گرادیان بود. در سال ۲۰۰۵ نیز کارلافتیس[۵۶] و همکاران وی از روشی عصبی – ژنتیک برای طراحی مدل پیش بینی جریان ترافیک در کوتاه مدت استفاده نمودند. مدل آنها با بهره گرفتن از شبکه های عصبیMLF[57] ساخته شده بود. در این تحقیق در دو بخش مختلف از الگوریتم ژنتیک استفاده شده بود. در مرحله اول نرخ یادگیری و ضریب اندازه حرکت مناسب برای روش آموزشس انتشار خطا به کمک الگوریتم ژنتیک تعیین شده بود. در مرحله دوم تعداد مناسب سلول های پنهان به کمک الگوریتم ژنتیک تعیین می شود. در این تحقیق نیز از روش تندترین نزول گرادیان برای آموزش مدل های استفاده شده بود. در تحقیق دیگری که توسط جلیل کیانفر از روش لونبرگ- مارکوارت برای آموزش شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی ساختار کانال های ارتباطی شبکه عصبی استفاده شده بود(افندی زاده،کیانفر،۱۳۸۷). ۳-۷- جمع بندی و نتیجه گیری در زمینه قیمت گذاری فعالیت های متعددی صورت گرفته است. با توجه به اهمیت مباحث قیمت گذاری این فعالیت ها در دو بخش درون شهری و برون شهری صورت گرفته است که از حیث روش های بهینه سازی عوارض و نیز گستردگی و تنوع بیشتر بحث های موجود در این بخش، پژوهشهای موجود در این حیطه نیز مورد بررسی قرار می گیرند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پرداخته شده و از کشورهایی که سیستم فرزندخواندگیرا به رسمیت شناختهاند، خواسته است که منافع عالیه کودک را در اولویت قرار دهد. در قانون مدنی ایران که برگرفته از فقه اسلامی است به تبعیت از آن فرزندخواندگی مطرح نشده و با توجه به نیاز مبرم جامعه به حمایت از اطفال بدون سرپرست در سال ۱۳۵۳ نهادی مشابه تحت عنوان «سرپرستی کودکان بدون سرپرست» ایجاد شد که با تصویب این قانون تا حدی این نقیصه قانون مدنی را رفع کرد و به انتظام بخشی روابط موجود پرداخت. البته در حقوق فرانسه، فرزندخواندگی سابقه دیرینه دارد و در مجموعه قوانین مدنی «کد سیویل » به آن اشاره شده است. در این تحقیق با بهره گرفتن از روش کتابخانهای به مطالعه تطبیقی فرزندخواندگی در فقه اسلامی، حقوق ایران و فرانسه پرداخته تا پس از تبیین مفهوم آن، به این سوال که آیا فرزندخواندگی در اسلام به طور کامل نفی گردیده و قانون ایران تا چه اندازه حمایت از منافع کودکان بدون سرپرست را در اولویت می داند ؟ پاسخ داده شود و نهایتا به این نتیجه نائل شویم که قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست ایران مشابه با نهاد فرزندخواندگی ساده در فرانسه است . واژگان کلیدی: فرزندخواندگی، تبنی، کودک، سرپرستی، زوجین سرپرست. فصل اول کلیات تحقیق ۱-۱- بیان مسئله یکی از مسائلی که همواره مورد بحث وچالش جدی قرارگرفته وصاحب نظران با نوشتن مقالات و برگزاری سمینارهای مختلف به واکاوی آن پرداخته تا نواقص و کاستیهایی که در این زمینه وجود دارد را تا حدودی کاهش دهند حقوق کودک است. کودکان به علت عدم تکامل رشد بدنی وفکری نیاز به مراقبتهای خاص دارند وزمانی برای جامعه فردی مفید خواهند بود که در خانوادهای سالم تربیت شده باشند. خانوادهای که رکن اساسی اجتماع است امروزه در جوامع مخصوصا جوامع غربی ارزش و قداست خود را از دست داده است آنچنان که اکثر کشورهای اروپایی وآمریکایی با معضلی به نام کودکان بیسرپرست رو به روهستند و ازهمین رو در اکثر کشورها قوانینی به منظور حمایت از این کودکان تدوین و مقوله ای به نام (فرزندخواندگی) قانونی شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کلیه جوامع به اشکال گوناگون از گذشته دور تا به امروز به نحوی در قوانین خود به مساله فرزند خواندگی اشاره کرده اند. به عقیده پژوهشگران فرزند خواندگی ریشه در نیاز نظامی و اقتصادی جامعه داشته وگاهی عوامل روحی ومعنوی یا عاطفی موجب پیدایش آن شده است. در حال حاضر نیز این نهاد براساس نیازهای معنوی خانواده و کودک بی سرپرست استوار است. در فرانسه بعد از وقوع انقلاب کبیر، مقرراتی در زمینه فرزند خواندگی به وسیله مجمع قانون گذاری آن کشور در تاریخ ۱۸ژانویه ۱۷۹۲ پیش بینی گردید،ولی در سال ۱۸۰۴، «تدوین کنندگان مجموعه قانون مدنی»(کد سیویل)در پذیرش فرزند خواندگی دچار تردید شدند،ولی به توصیه ناپلئون بناپارت این نهاد حقوقی در مجموعه قانون مدنی و در نهاد خانواده جای خود را پیدا کرد و قرار شد بین فرزند واقعی و فرزند خوانده تفاوتی نباشد. اگر چه بعدها این قانون دستخوش تغییرات وتحولات اساسی قرار گرفت لیکن امروزه دو نوع فرزند خواندگی «ساده» و «کامل» در حقوق فرانسه وجود دارد که به بررسی وتوضیح آنها خواهیم پرداخت. در شبه جزیره عربستان و در دورانی که اقوام و قبایل عرب در عصر جاهلیت به سر می بردند نیز فرزند خواندگی یا تبنی مرسوم بوده و فرزند خوانده را دعی مینامیدند که جا دارد به تاریخچه آن اشاره گردد. در حقوق ایران این نهاد سابقه طولانی دارد و به دوران حکومت ساسانیان بازگشته و در قوانین اوستا بدان اشاره و زردشتیان اعتبار فراوانی برای آن قائل بودند چرا که فرزند را پل ورود به بهشت میدانستند فلذا آنان که برایشان فرزندی نبود از طریق پذیرش فرزند به این مهم دست می یافتند که این نهاد با نفوذ اسلام در ایران منسوخ گردید و البته با توجه به سفارشات پیغمبر (ص) و حضرت علی(ع) وآیات قرآن درخصوص توجه به یتیمان وکودکان بیسرپرست و نیز به علت فواید فردی و اجتماعی و نیاز مبرم جامعه به حمایت از اطفال بدون سرپرست نهادی با عنوان (قانون حمایت از اطفال بدون سرپرست) در سال ۱۳۵۳احیاء گردید. البته لازم به ذکر است تا قبل از تصویب این قانون اطفالی که به سبب حوادث و وقایع گوناگون والدین خود را از دست داده و فاقد اقوام سببی یا نسبی که قادر به سرپرستی ایشان باشند میبودند به مؤسسات نگهداری کودکان بیسرپرست (پرورشگاه) و یا مراکز بهزیستی سپرده میشدند. مقررات قانون مذکور پس از برقراری جمهوری اسلامی تا کنون توسط قوه مقننه نسخ نگردیده بلکه ایران با تصویب ماده واحده قانون اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱/۱۲/۱۳۷۲مجلس شورای اسلامی فرزندخواندگی را مورد قبول قرارداده و برای فرزندخوانده همان حقوق و مزایای فرزند طبیعی را مقرر داشته است.حال آنکه از نظر فقه اسلامی، احکام ومسائل فقهی شامل نسب، ارث، وصیت، محرمیت و….تنها در روابط فرزند اصلی با پدر و مادر واقعی برقرار است و در خصوص فرزندخوانده ابهامات فراوانی وجود دارد که قصد داریم در این تحقیق به بررسی این احکام و ارتباط فرزندخوانده با زن و مردی که او را به فرزندی قبول میکنند، قوانین و مقررات حاکم بر فرزندخواندگی در حقوق ایران و فرانسه وموارد اشتراک و تفاوتهای دو سیستم و نظرات فقه در این زمینه بپردازیم. با توجه به اینکه قانون فرانسه مقدم بر قانون ایران نگارش یافته باید دید که حقوق ایران تا چه اندازه متاثر از حقوق فرانسه در زمینه فرزندخواندگی بوده است. شرایط پذیرش فرزندخوانده در فرانسه چه تفاوتهایی با سیستم ایران دارد ونظرات فقه تا چه اندازه مانع از پذیرش این نهاد در حقوق ایران گردیده است.فواید فرزندخواندگی چیست واین نهاد تا چه اندازه پاسخگوی نیازهای جامعه، کودکان بیسرپرست وخانوادههای بدون فرزند بوده است. در این تحقیق قصد داریم با نگاه تطبیقی به این سوالات و سوالات فراوان دیگر پیرامون تاسیس فرزند خواندگی پاسخ دهیم. ۱-۲- اهداف تحقیق ۱)دیدگاه فقه ومبانی اسلامی به تاسیس حقوقی فرزند خواندگی ۲)جایگاه شرع در پذیرش تاسیس حقوقی فرزند خواندگی ۳)نظرات فقها درخصوص تاسیس حقوقی فرزند خواندگی ۴)موانع فقهی پذیرش تاسیس حقوقی فرزند خواندگی ۵)تحول تاریخی حقوق کودک در ایران ۶)لزوم یا عدم لزوم تاسیس حقوقی فرزند خواندگی در ایران ۷) چگونگی پذیرش فرزند خوانده در حقوق ایران ۸) آثار پذیرش نهاد فرزندخواندگی در سیستم حقوقی ایران ۹)حقوق تعیین شده برای کودکان بی سرپرست در قانون سال ۱۳۵۳ ۱۰)نحوهی پاسخگویی قانون حمایت ازکودکان بیسرپرست به نیازهای جامعه ومشکلات اجتماعی ۱۱)چگونگی پذیرش فرزند خواندگی درحقوق فرانسه ۱۲)انواع فرزندخواندگی در حقوق فرانسه ۱۳) تأثیر روابط ایجاد شده برخانواده و جامعه به لحاظ انتخاب نوع فرزندخواندگی ۱۴)چگونگی تأثیرحقوق فرانسه در تاسیس حقوقی فرزندخواندگی در ایران ۱۵) معایب ومحاسن تاسیس حقوقی فرزندخواندگی ۱۶)نتایج وتاثیر این نهاد براجتماع ۱-۳- فرضیهها و سوالات ۱-۳-۱- سوالات تحقیق ۱) مفهوم فرزندخواندگی در حقوق اسلام چیست؟ ۲) تعارضات مبانی فقهی با تاسیس حقوقی فرزندخواندگی چه میباشد؟ ۳) علل ایجاد شدن تاسیس حقوقی فرزندخواندگی چه میباشد؟ ۴) انواع فرزند خواندگی در حقوق فرانسه چه میباشد ؟ ۵) تفاوتهای تاسیس حقوقی فرزند خواندگی ایران و فرانسه درچه میباشد؟ ۶) تاثیر نهاد فرزندخواندگی در حل مشکلات وآسیبهای اجتماعی تاچه اندازه بوده است؟ ۱-۳-۲- فرضیات ۱) در اسلام تاسیسی به نام فرزندخواندگی وجود ندارد. ۲) از نظر فقهای شیعه وسنی فرزندخوانده از حقوق فرزند واقعی برخوردار نیست. ۳ ) تحکیم روابط اجتماعی توسط دولتها و تلاش خانوادههای بدون فرزند منجر به شکلگیری نهاد فرزندخواندگی شده است و با توجه به اهمیت خانواده در تحیکم روابط اجتماعی پذیرش نهاد فرزندخواندگی لازم گردید. ۴)در حقوق فرانسه دو نوع فرزند خواندگی (کامل وساده) با آثار حقوقی متفاوت وجود دارد. ۵)در حقوق فرانسه فرزندخواندگی سبب ایجاد نسب مصنوعی است و فرزندخوانده کامل تمام آثار فرزند مشروع را دارد. ۶) پذیرش نهاد فرزندخوانگی سبب تحکیم روابط خانوادهها و جلوگیری از فروپاشی آنها و نیز برآورده ساختن نیازهای مادی و معنوی کودکان بیسرپرست وجلوگیری از انحطاط آنان پرثمرترین نتیجهی پذیرش این نهاد بوده است. ۱-۴-پیشینه تحقیق از آنجا که فرزندخواندگی در فقه اسلامی مورد قبول واقع نشده ، در کتب فقهی کمتر به آن پرداخته وبیشترتحت عناوینی چون تبنی ودعی از آن سخن به میان رفته است. در حقوق ایران و در متون قانونی به صراحت به فرزندخواندگی اشاره نگردیده و از سال ۱۳۵۳ که قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست وضع و تصویب گردید ، ملاحظه می شود حقوقدانان و صاحب نظران در آثار و کتب حقوقی خود به نقد و تفسیر این قانون پرداخته و به طور پراکنده مسئله فرزندخواندگی وبعضاً آثار و شرایط آن را عنوان نموده اند که البته به جرأت می توان از مرحوم اسدالله امامی که فعالیت وتلاش بسزایی در این زمینه داشته یاد کرد. در حقوق فرانسه به جهت سابقه دیرینه در مجموعه قوانین مدنی ، همواره شاهد روند رو به رشد و تحول آن بوده ایم. یادآور می شود ناپلئون بناپارت در زمانیکه این نهاد مورد تردید حقوقدانان آن عصر واقع شده بود نقش عمده ای در حفظ فرزندخواندگی در مجموعه قوانین فرانسه ایفاء نموده است . امروزه قوانینی در فرانسه به تصویب رسیده که سرمشق و الگویی برای حقوق سایر کشورها به خصوص ایران بشمار می رود. ۱-۵- روش کار روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای بوده که از طریق مطالعه کتب ومقالات ومراجعه به سایتهای اینترنتی و اطلاعرسانی به بررسی فرزندخواندگی و مطالعه تطبیقی در فقه اسلامی و حقوق ایران و حقوق فرا نسه پرداخته است. ۱-۶- تعریف فرزند خواندگی از حیث لغوی از «فرزند خواندن» گرفته شده و به این معنی است که شخصی، بیگانهای را که با او نسبت فرزندی ندارد، فرزند خود بخواند(دهخدا، ۱۳۷۷، ص ۱۰۰۴۲). معادل انگلیسی این واژه «Ado ption» و معادل عربی آن «دعّی» است. Ado ption از واژه Adopt گرفته شده که به معنای قبول کردن، پذیرفتن، مربوط ساختن، نام گذاردن و… آمده است. آریانپور (۱۳۸۴) ص۲۹۸ همچنین واژه «دعی» از «دعو، دعا» آمده است که به معنای صدا زدن، خواندن، دعوت کردن، نامیدن و… است (آذرنوش، ۱۳۸۶، ص ۱۹۷). در زبان عربی واژه «تبنی» را نیز معادل فرزند خواندگی آوردهاند. امّا باید دانست که تبنی از «ابن» اتخاذ شده است و معنای دقیق آن «پسر گرفتن» است و با پیشینه تاریخی این نهاد در میان اعراب کاملاً تناسب دارد[۱](ابوالفتوح رازی، ۱۴۰۸، ص ۳۴۴). امّا در اصطلاح، فرزند خواندگی یک نهاد حقوقی است که به واسطه آن رابطه خاصی میان زن و مرد یا احد از آنان[۲] از یک سو و فرزندی که شرعاً یا طبعاً (از نظر ژنتیکی) متعلق به آنها نمیباشد از سوی دیگر ایجاد میگردد. در این رابطه زن و مرد به عنوان مادر و پدر و کودک به عنوان فرزند آنان است. از این رو زن و مرد را «مادر خوانده» و «پدر خوانده» و شخص پذیرفته شده را «فرزند خوانده» مینامند. ادعا شده است که فرزند خواندگی ترجمه غلطی از Adoption است که در اصل باید «فرزند خوانی» ترجمه میشد واحدی (۱۳۷۸) با این استدلال که «بیانگر عمل کسی است که کودکی را به فرزندی خود میخواند.» و این که «فرزند خواندگی ناظر بر حالت شخص فرزند خوانده است.» منتها در مقام نقد این ادعا باید دانست که اولاً این نام گذاری «فرزند خوانی» بر حسب شکل و قالب حقوقی نهاد است «که در آن جا به ایقاع تعبیر شده» و وابسته به این است که ابتدائاً در خصوص آن تعیین تکلیف گردد. ثانیاً این استدلال در صورتی تمام است که اصطلاح پدر خواندگی،مادر خواندگی، خواهر خواندگی و… در عالم حقوق مورد وضع قرار گرفته باشد در حالی که این گونه نیست و این خود نشان میدهد که فرزند خواندگی اصطلاح است که برای نام گذاری بر کل نهاد وضع گردیده و وضعیت حقوقی تمام افراد ذیربط در آن مورد بحث قرار میگیرد. ثالثاً همین نویسنده در جای دیگر بیان میدارد: «پذیرفته شده را فرزند خوانده و پذیرنده را فرزند خواه و هر یک از فرزند خواهان در نسبت با فرزند خوانده بر حسب مورد پدر خوانده یا مادر خوانده نامیده میشود»(واحدی،۱۳۷۸،ص ۹۳). در صورتی که خواه و خواهان از مصدر خواستن گرفته شده و این در حالی است که اگر نام نهاد فرزندخوانی باشد میبایست به هر یک از پذیرندگان «فرزند خوان» و به مجموع آنان فرزند خوانان اطلاق میشد و این خود نارسایی اصطلاح فرزند خوانی در بیان معنی را میرساند. یادآور میگردد این عمل سلب حقوقی را که فرزند خوانده در خانواده واقعی خود دارد نمیکند و فرزند خوانده نسبت خود را با والدین واقعی از دست نمیدهد (محلین، ۱۳۸۱؛ ترازی، ۱۳۸۸؛ جعفری لنگرودی، ۱۳۸۱). ۱-۷- طرح بحث همان گونه که جامعه مدام در حال تغییر و تحول است معنا و مفهوم و یا کارکرد نهادهای اجتماعی هم در گذر زمان دستخوش تغییر و تحول میگردد. در هر عصر اندیشههای کلان حاکم بر ذهنیت افراد یک جامعه، سمت و سوی خاصی به اهداف و کارکرد ساختارهای تولید شده آن هم میدهد. این نظریههای کلان اجتماعی را «پارادایم» مینامند.[۳]جعفری تبار(۱۳۸۲) از آنجا که پارادایمها ثابت نبوده و در حال دگرگونیاند، بررسی این نهادهای اجتماعی، حقوقی، نیز جدای از بررسی اندیشه حاکم بر آنها در هر عصر بیمعنا می کند. لذا جهت یافتن ذهنیتی صحیح از مفهوم و کارکرد فرزند خواندگی باید آن را از لحاظ تاریخی ریشهیابی و کنکاش نمود. ۱-۷-۱- فرزند خواندگی کهن فرزند خواندگی در مفهوم آن را میتوان ابزاری برای جبران کردن نقصان و خلاء سایر نهادها و ساختارهای اجتماعی- اعتقادی تعبیر نمود. گاهی با صیغه مذهبی، گاهی اقتصادی، گاهی نظامی و حتی گاهی اشرافیگری. در حقیقت فرزند خواندگی مستقیماً مطلوب و مورد توجه نبوده بلکه حربهای ساخته و پرداخته جامعه بوده که رسالت آن جامه عمل پوشاندن به خواست و میل افرادی است که برای فراموشی ناکامیهای عالم واقعیت به عالم مجاز و اعتبار، پناه آورده بودند که وجود یک فرزند به طور غیر مستقیم تنها راه برآورده ساختن آن بود. فرزند خواندگی کهن بر مبنای «خانواده پدر شاهی» «patrincat»که در واقع سیستم اداره خانواده بود استوار گردیده است. در این سیستم قدرت مطلق از آن رئیس خانواده است و فرزندان اصولاً دارای شخصیت نیستند. نسبت به آنها فقط تصمیم گیری میشود. و ملاک اتخاذ تصمیم هم صلاحدید شخصی است. همین نگرش بر مختصات فرزند خواندگی نیز حاکم است (ماله، ۱۳۸۳، ص۱۰۸). رئیس خانواده قدرت فوق العاده داشت به طوری که قادر بود به میل خود افراد و اعضای خانواده را تعیین و به هر ترتیبی که میخواست، خانواده خود را شکل میداد و حتی قادر بود اطفال و فرزندان واقعی و طبیعی خود را از خانواده اخراج و بیگانگان را به فرزندی بپذیرد. در رسم قدیم به منظور حفظ آئین دینی و مراسم و شعائر مذهبی و استقرار آداب خانوادگی و ایجاد نیرو و توانمندی لازم و همچنین برای نگاهداری و نگهبانی اماکن متبرکه و تأمین قوای کافی در جهت تأمین این اهداف، فرزند خواندگی از اهمیت فراوانی برخوردار بود و کثرت و تعدد فرزند خواندگان سبب افزایش ارزش و اعتبار خانوادهها میگردید (امامی، ۱۳۸۷). در حقوق رم قدیم، جهت حفظ بنیان خانواده، پس از فوت رئیس خانواده این مقام به پسر وی انتقال مییافت و اگر پسری وجود نداشت با توجه به این که دختران پس از ازدواج قهراً میبایست آداب و آیین خانواده شوهر را رعایت میکردند و آئین خانواده اصلی را ترک میگفتند تنها راه این بود که پسر خواندهای اتخاذ گردد. هدف اصلی فرزند خواندگی نجات یک خانواده از انقراض بود و در چنین وضعیتی سخنی از رفاه و آسایش کودکان در میان نبود کما این که اشخاص پذیرفته شده اغلب اشخاص بالغ بودند (ماله، ۱۳۸۳، ص۱۱۲).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۱-۷- ۶- اختلال استرس پس از سانحه فرایندهای نگران گونه، مشخصه ی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) می باشد و به عنوان عاملی در تشدید و تداوم این اختلال در نظر گرفته شده است (ولز و متیوز، ۱۹۹۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). به اعتقاد اهلرز[۹۴] و استیل[۹۵] (۱۹۹۵؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) تفاسیر منفی از معنی یادآوری های مداوم در خصوص اتفاق آسیب زای گذشته (شاخص بیان کننده ی آسیب های جبران ناپذیری که افراد از اتفاق آسیب زا می بینند) منجر به پیش بینی اتفاقات منفی در آینده و نیز نشخوار فکری در خصوص اتفاق آسیب زای گذشته می شود. اهلرز، مایو[۹۶] و برایانت[۹۷] (۲۰۰۳؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) در یک بررسی طولی بر روی کودکانی که تجربه ی اتفاق آسیب زا را داشتند، متوجه شدند که در میان عوامل گوناگون، نشخوار فکری در خصوص اتفاق، پیش بینی کننده ی شدت نشانگان بعدی بوده است. پیش بینی اتفاقات منفی در آینده و نشخوار فکری در خصوص اتفاقات گذشته، دو خصیصه ی معمول در نگرانی است ( پاپاجورجیو[۹۸] و ولز، ۲۰۰۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در پژوهش های انجام شده بر روی نمونه های بالینی- افرادی که اتفاقی آسیب زا را تجربه کرده بودند، مشخص گردید که کاربرد نگرانی به عنوان راهبردی برای کنترل افکار، می تواند متمایز کننده ی افراد مبتلا به اختلال استرس حاد (ASD) از افرادی باشد که مبتلا به این اختلال نیستند (واردا[۹۹] و برایانت، ۱۹۹۸؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) و متمایز کننده ی افراد مبتلا به اختلال استرس حاد که به سمت ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه در حرکتند، از افراد مبتلا به اختلال استرس حاد است که برچسب اختلال استرس پس از سانحه نمی گیرند (هالوا[۱۰۰]، تاریر[۱۰۱]و ولز، ۲۰۰۱؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). هم چنین در نمونه ی بالینی از افرادی که به علت ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه تحت درمان بودند، مشخص شد که کاهش در کاربرد نگرانی به عنوان پاسخی در قبال یادآوری اتفاقات آسیب زا، با کاهش نشانگان اختلال استرس پس از سانحه مرتبط است (برایانت، مالدز[۱۰۲] و گاتری[۱۰۳]، ۲۰۰۱؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۷- ۷- اختلال خواب بی خوابی نیز با نگرانی ارتباط دارد. هاروی[۱۰۴] (۲۰۰۰؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) به مقایسه ی شناخت های قبل از خواب در میان افرادی که در خواب مشکلی ندارند و آن هایی که در شروع خواب مشکل دارند، پرداخت. او دریافت که شناخت های قبل از خواب، در افراد مبتلا نسبت به افراد عادی، بیش تر بر نگرانی ها و مشکلات متمرکز است. در پژوهش های بیش تری که بر روی شناخت های قبل از خواب انجام شد، هاروی و گرینال[۱۰۵] (۲۰۰۳؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) دریافتند که افراد مبتلا به بی خوابی، نسبت به افرادی که خواب خوبی دارند، درجات بسیار شدیدتری از فاجعه سازی یا نگرانی در خصوص پیامدهای نخوابیدن را تجربه می کنند که این نگرانی با اضطراب بالاتر همراه است (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). سیملر[۱۰۶] و هاروی (۲۰۰۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶ ) متوجه شدند که مشاهده ی عوامل تهدید کننده ی مرتبط با خواب (نگاه به ساعت و محاسبه ی زمانی که برای به خواب رفتن، سپری شده است)، منجر به نگرانی در خصوص پیامدهای نخوابیدن می شود که خود این امر باعث استفاده از رفتارهای ایمنی بخش توسط فرد می شود (به عنوان مثال برنامه ریزی برای خوابی کوتاه در روز بعد)، که به نوبه ی خود چرخه ی بی خوابی را پایدارتر می کند. پژوهشگران نتیجه گرفته اند که نگرانی، عامل کلیدی در تداوم بی خوابی است. مطابق با این یافته ها، فیچن[۱۰۷] و همکاران (۲۰۰۱؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) متوجه شدند که افراد مبتلا به اختلال، در مقایسه با افرادی که خواب راحتی دارند، آشفتگی و درماندگی بیش تر در خصوص به خواب نرفتن تجربه می کنند و افکار منفی (به عنوان مثال، نگرانی در خصوص خانواده و کار) در طی زمان به خواب نرفتن، پیش بینی کننده ی مهمی برای این آشفتگی است (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۷- ۸- اختلال افسردگی افسردگی و اختلال اضطراب فراگیر همبودی بسیار بالایی دارند و احتمالا میان نشخوار فکری در خصوص اتفاقات گذشته (مشخصه ی افسردگی) و نگرانی، اثرات متقابلی وجود دارد. نشخوار فکری و نگرانی هر دو فعالیتی زبانی / کلامی هستند که مشخصه ی هر دو، دیدگاه منفی آن ها است و اغلب در هر دو، دشواری کنترل مشاهده می شود. در تفاوت های اولیه به نظر می رسد که نگرانی معطوف به آینده است در حالی که نشخوار فکری اغلب معطوف به گذشته است. به علاوه در هر دو، تمرکز کم تر بر فرایند مساله گشایی و اعتماد کم نسبت به توانایی مساله گشایی، مشاهده می شود (پاپاجورجیو و ولز، ۲۰۰۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). با این حال، نشخوار فکری و نگرانی فعالیت های نامرتبطی نیستند. برای مثال لاوندر[۱۰۸]و واتکینز[۱۰۹] (۲۰۰۲؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) دریافتند که نشخوار فکری در خصوص اتفاقات گذشته، منجر به افزایش افکار منفی در خصوص آینده (یعنی نگرانی) می شود. این موضوع در تبیین این مساله که چرا در مطالعات همبستگی، نشخوار فکری به گونه ثابت و پایداری با نگرانی مرتبط است، می تواند سودمند باشد (به عنوان مثال فرسکو[۱۱۰]، فرانکل[۱۱۱]، منین[۱۱۲]، ترک[۱۱۳] و هیمبرگ، ۲۰۰۲؛ هارینگتون[۱۱۴] و بلانکشیپ[۱۱۵]، ۲۰۰۲؛ موریس[۱۱۶]، روالوفز[۱۱۷]، میسترز[۱۱۸] و بومسما[۱۱۹]، ۲۰۰۴؛ نولن- هوکسیما، ۲۰۰۰ ؛ استارسویک[۱۲۰]، ۱۹۹۵؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۷- ۹- اختلالات روان پریشی نگرانی در تداوم اختلالات روان پریشی نیز نقش دارد. موریسون (۲۰۰۱؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) در مدل توهم شنیداری خویش بیان می کند که توهمات، زمانی مشکل زا خواهند شد که افراد آن ها را به صورت تهدید علیه یکپارچگی و وحدت روانی یا فیزیکی خود تفسیر کنند، این تفسیر در تضاد با درک این توهم به صورت اتفاقی بی خطر (به عنوان مثال “احساس عجیبی بود، من باید خسته باشم")، قرار دارد. زمانی که توهمات به صورت تهدیدگونه مورد تفسیر قرار می گیرند (به عنوان مثال “شیطان با من حرف می زند") افراد در خصوص معانی، کاربرد یا پیامد این توهمات نگران می شوند؛ این فرایند منجر به افزایش اضطراب می شود و این امر خود، توهمات بیش تری را به دنبال خواهد داشت. بیکر[۱۲۱] و موریسون (۱۹۹۸؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) دریافتند که افراد اسکیزوفرنی که توهمات را تجربه می کنند نسبت به افراد اسکیزوفرنی که توهم ندارند، عقاید مثبت بیش تری در خصوص سودمندی نگرانی دارند. مشابه با این نتایج، موریسون و ولز (۲۰۰۳؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) متوجه شدند که بیماران روان پریش نسبت به گروه کنترل و بیماران پانیک، اعتقاد بیش تری به سودمند بودن نگرانی دارند. در مجموع، نتایج پژوهش ها نشان می دهد که اختلال اضطراب فراگیر که مشخصه ی اصلی آن، نگرانی غیر قابل کنترل است، همبودی بسیار بالایی با بسیاری از اختلالات دارد. علاوه براین به طور کلی می توان گفت که نگرانی خصیصه ی معمول در آسیب شناسی روانی است، حتی اگر اختلال اضطراب فراگیر وجود نداشته باشد؛ این مساله به خصوص در اختلالات اضطرابی و خلقی صادق است (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ممکن است که نگرانی به واسطه ی ویژگی کنترل ناپذیری به جای ایجاد راه حل، منجر به مشکلات بیش تر شود و به جای این که باعث کاهش اضطراب شود، اضطراب را افزایش دهد. حمایت های پژوهشی متعددی وجود دارد که نشان می دهد احتمالا راهبردهایی که در کنترل نگرانی در بافت اختلال اضطراب فراگیر موثر هستند، می توانند در درمان سایر اختلالاتی که دارای ویژگی نگرانی هستند، نیز سودمند باشند. به عنوان مثال، ولز و سمبی[۱۲۲] (۲۰۰۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) پروتکلی درمانی برای اختلال استرس پس از سانحه ایجاد کردند که برنامه ی درمان اصلی آن ها، شامل بازشناسی نشخوار فکری و نگرانی به عنوان مشکل اصلی است و به طور مستقیم از طریق “ذهن آگاهی انفصالی” ، “به تعویق انداختن نگرانی” و “بررسی اعتقادات مثبت در خصوص سودمندی نگرانی"، بر کاهش نگرانی متمرکز می شود. ولز و سمبی کاهش معنادار نشانگان PTSD را در انتهای درمان و پی گیری های سه ماهه، شش ماهه و هجده ماهه، در شش نفر از آزمودنی های خود گزارش کردند (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). همان گونه که در بالا اشاره شد، تحقیقات نشان می دهد که نگرانی، مانع پردازش های هیجانی می شود. بنابراین نگرانی ممکن است در درمان مشکلات روان شناختی از قبیل اختلالات اضطرابی که برای ایجاد تغییرات درمانی در آن ها، وجود چنین پردازش هایی ضروری است، مداخله کند. پس پیشرفت در درمان های موثر بر این اختلال، ممکن است موجب پیشرفت در درمان یا پیش گیری از سایر اختلال ها نیز بشود (سیموس، ۱۳۸۳). ۲-۱-۸- رویکردهای نظری مطرح شده در خصوص نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر بسیاری از نظریه های مطرح شده در خصوص نگرانی، به بررسی این مولفه در درون اختلال اضطراب فراگیر پرداخته اند و بنابراین متاسفانه نظریه ای که به طور خاص به بررسی این مفهوم بپردازد، وجود ندارد. از این رو، ما نیز در این قسمت به بررسی نگرانی در درون بافت نظریه های مرتبط با اختلال اضطراب فراگیر خواهیم پرداخت. ۲-۱-۸-۱- مدل شناختی اختلال اضطراب فراگیر : اثر عدم تحمل بلاتکلیفی (IU)[123] پژوهشگران در عرصه های گوناگون علاقه مند به بررسی شیوه های پاسخ دهی و یا مقابله ای افراد با بلاتکلیفی بوده اند. براین اساس چندین مدل بررسی رفتار در موقعیت های دربردارنده ی خطر و بلاتکلیفی مطرح شده اند (به عنوان مثال، هاک[۱۲۴] و کرون[۱۲۵] و، ۲۰۰۴ ؛ سورنتینو[۱۲۶] و رونی[۱۲۷]، ۲۰۰۰ ؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). با وجود این که بعضی از افراد به خوبی با احساس بلاتکلیفی در زندگی خود مقابله کرده اند و گاه، حتی آن را می پذیرند، بسیاری از افراد از این شرایط احساس نارضایتی داشته و آن را تهدیدگونه تلقی می کنند و بنابراین در تلاش هستند تا این احساس بلاتکلیفی را از زندگی خود حذف کنند. داگاس و همکاران در پی ایجاد مفهوم عدم تحمل بلاتکلیفی (IU)، این مفهوم را به عنوان خصیصه ای توصیف می کنند که ناشی از عقاید اساسی در خصوص بلاتکلیفی است. در واقع، IU بر ادراک، تفسیر و پاسخ دهی افراد به موقعیات بلاتکلیفی در سطوح مختلف شناختی، هیجانی و رفتاری تاثیر می گذارد (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). افرادی که قادر به تحمل بلاتکلیفی نیستند، معتقدند که بلاتکلیفی استرس زا و ناراحت کننده است، شرایط در آینده خوب نیست، اتفاقات غیرمنتظره منفی گونه هستند و باید از آن ها اجتناب کرد و احساس بلاتکلیفی بر توانایی آن ها در عملکرد مناسب، تاثیرگذار است (باهر و داگاس، ۲۰۰۲؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). در این رویکرد، IU، مولفه ی شناختی اختلال اضطراب فراگیر است؛ براین اساس واکنش های شناختی، هیجانی و رفتاری و پاسخ های افراد مبتلا به GAD از طریق این اعتقاد زیربنایی که بلاتکلیفی غیر قابل تحمل است، برانگیخته می شود (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). در بسیاری از پژوهش ها مشخص شده است که نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه بالایی با یکدیگر دارند، به عنوان مثال داگاس وهمکاران (۲۰۰۱؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶)، در پژوهشی که بر روی جمعیت غیر بالینی انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که IU نسبت به نشانگان وسواسی، اجباری و احساس وحشت زدگی، ارتباط بسیار قوی تری با نگرانی دارد. در پژوهشی دیگر داگاس و همکاران (۲۰۰۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) دریافتند که IU در جمعیت غیر بالینی، همبستگی بالاتری با نگرانی دارد تا با نشانگان افسردگی. باهر و داگاس در پژوهش خود متوجه شدند که IU نسبت به سایر فرایندهایی که با اضطراب ارتباط دارد، مثل کمال گرایی، نیاز به کنترل و عدم تحمل ابهام، ارتباط قوی تری با نگرانی دارد (باهر و داگاس، در حال چاپ؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). در بررسی هایی که روی جمعیت های مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نیز صورت گرفت، یافته ها مشابه با نتایج ذکر شده در پاراگراف پیشین بود؛ به این صورت که بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نسبت به بیماران مبتلا به اختلال پانیک (داگاس، مارشاندا و لدوکر، ۲۰۰۵؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶)، بیماران مبتلا به سایر اختلالات اضطرابی (لدوکر و همکاران، ۱۹۹۹؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶) و گروه کنترل غیر بالینی (داگاس، گاگنون[۱۲۸] و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶)، سطوح بالاتری از IUرا گزارش کردند. فرض این رویکرد این است که احتمالا IU از طریق دو گذرگاه احتمالی در توسعه و تداوم نگرانی نقش دارد: اولین احتمال این است که IU به طور مستقیم از طریق گسترش سوء گیری های شناختی منجر به نگرانی مزمن می شود. احتمال دوم این است که IU، از طریق شیوه های غیرمستقیم – از طریق فرایندهای ثانویه ی افکار مثبت در خصوص نگرانی، جهت گیری منفی در خصوص مساله و اجتناب شناختی – منجر به رشد و گسترش سطوح بالای نگرانی می شود (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۸-۱-۱) ارتباط مستقیم IU با نگرانی پژوهش ها نشان داده اند که نگرانی و اختلال اضطراب فراگیر، با سوگیری های ارزیابی منفی و گوش به زنگی مفرط ارتباط دارند (مک لود[۱۲۹] و روترفورد[۱۳۰]، ۲۰۰۴؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). به عبارتی دیگر، فرض براین است که گرایش شدید به عدم تحمل بلاتکلیفی می تواند منجر به افزایش حساسیت نسبت به محرک یا موقعیت هایی شود که در حقیقت بی ضرر هستند. این حساسیت می تواند نشان دهد که چگونه افراد مبتلا به GAD تبدیل به افرادی می شوند که دائما در خصوص موضوعات گوناگون نگران هستند. پژوهش های مختلف مدعی هستند که حساسیت بالا نسبت به اطلاعات مبهم و نامشخص، می تواند در مشخص ساختن افرادی که مستعد نگرانی هستند، کمک کننده باشد (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۸-۱-۲) ارتباط غیر مستقیم IU با عقاید مثبت یافته ها نشان می دهد که نگرانی شدید حداقل با پنج نوع مختلف از عقاید مثبت در ارتباط است: دو نوع از این عقاید بیان می دارند که نگرانی کارکردی سازگارانه و انطباقی دارد: نگرانی به افراد کمک می کند تا مساله را به شکل موثری حل کنند و انگیزه ی افراد را برای انجام آن ها افزایش می دهد. سومین نوع از این عقاید مثبت، شامل این فرض است که نگرانی، واکنش هیجانی (شگفت زدگی، یاس) نسبت به پیامدهای منفی آینده را تعدیل می کند. چهارمین نوع عقاید گزارش شده، این است که نگرانی می تواند مسیر اتفاقات را تغییر دهد (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). در نهایت، پنچمین اعتقاد این است که نگرانی، جنبه ی مثبت شخصیت فرد را نشان می دهد، یعنی نگرانی نشان می دهد که شخص، فردی مراقب و محتاط است (باکرمن[۱۳۱]، باهر، کرنر[۱۳۲] و داگاس، ۲۰۰۴؛ فرانسیس[۱۳۳] و داگاس، ۲۰۰۴؛ هالوکا[۱۳۴]، داگاس، فرانسیس و لاوگسن[۱۳۵]، ۲۰۰۰؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). بیش تر عقاید مثبت در خصوص نگرانی شامل این فرض هستند که نگرانی می تواند به افراد کمک کند تا خود را برای بدترین اتفاق و حفظ کنترل خود بر آن، آماده کنند. بنابراین، این عقیده که نگرانی می تواند به گونه ای آگاهانه و یا ناآگاهانه به کار برده شود، تا حدی پیامد موقعیات نامشخص را تغییر می دهد و یا واکنش های منفی شخص را به چنین موقعیت های منفی کاهش خواهد دارد. در این رویکرد، حفظ عقاید مثبت در خصوص نگرانی، یک مولفه ی سودمند و تداوم بخش مهم در نگرانی مفرط به حساب می آید (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۸-۱-۳) ارتباط غیر مستقیم IU با جهت گیری منفی در خصوص مساله جهت گیری منفی در خصوص مساله به عنوان سومین مولفه در مدل GAD، به مجموعه ای از نگرش ها و ادراکات ناکارآمد در خصوص فرایند مساله گشایی اشاره دارد. در واقع جهت گیری منفی در خصوص مساله شامل: ادراک مساله به صورت تهدید، فقدان اعتماد به خویشتن در خصوص توانایی های مساله گشایی شخصی، گرایش به ناامیدشدن فوری در حین تلاش برای حل مساله، می باشد (دزوریلا[۱۳۶]، نزو[۱۳۷] و میدو- اولیوارسا[۱۳۸]، ۱۹۹۸؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). اگر فردی دارای جهت گیری منفی در خصوص مساله باشد، یقینا این ویژگی اثرات مضری بر جریان مساله گشایی خواهد گذاشت (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۸-۱-۴) ارتباط غیر مستقیم IU با اجتناب شناختی اجتناب شناختی به اجرای راهبردهای نهان اولیه اشاره دارد که افکار و تصاویر ذهنی آشفته کننده را کاهش می دهد. براساس نظریه ی اجتنابی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد (بورکووک، آلکین[۱۳۹] و بهار[۱۴۰]، ۲۰۰۴؛ بورکووک، ری و استوبر، ۱۹۹۸؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در تلاشند تا از فراخواندن تصاویر ذهنی تهدید کننده و برانگیختگی جسمانی ناخوشایند همراه با این تصاویر، اجتناب کنند. در واقع اجتناب شناختی نقش مهمی در GAD ایفا می کند. پژوهش های اولیه در این خصوص به بررسی رابطه میان نگرانی و یکی از راهبردهای شناختی خاص – سرکوب افکار – متمرکز شده اند و نتایج آن ها نشان می دهد که میزان درگیری افراد در سرکوب کردن افکار، به طور قابل اطمینانی بیماران مبتلا به GAD را از گروه های کنترل غیر بالینی متمایز می کند (داگاس، گاگنون و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶). ۲-۱-۸-۲- مدل اجتناب شناختی نگرانی تجارب بالینی و ادبیات پژوهشی موجود در حیطه نگرانی، مهم ترین شناخت در اختلال اضطراب فراگیر را به این صورت تعریف می کنند : “دنیا بالقوه خطرناک است و من نمی توانم با آن چه که در آینده اتفاق می افتد مقابله کنم. براین اساس باید تمام اتفاقات بدی را که ممکن است در آینده رخ دهد، پیش بینی کنم تا بتوانم از آن ها اجتناب کرده یا خود را برای رویارویی با آن ها آماده سازم". زمانی که افراد خطر یا تهدیدی را درک می کنند، طبیعتا درگیر فعالیت هایی می شوند تا آن را محدود کنند (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). نظریه ی یادگیری دو مرحله ای ماورر[۱۴۱] (۱۹۴۷؛ دیوی و ولز، ۲۰۰۶) در خصوص ترس و اجتناب بیان می دارد که ما از چیزهایی که با تنبیه مرتبط هستند، هراسانیم و به گونه ای منفی، برای انجام رفتارهایی که باعث اجتناب از تجربه ی ترس و محرک های شرطی که ترس شرطی شده را فرا می خوانند، تقویت می شویم. نتیجه ی این امر، تداوم اضطراب نسبت به از محرک های شرطی است، زیرا اجتناب مانع از رویارویی های مکرر با محرک هایی می شود که باید خاموش گردند. این مدل یادگیری، به عنوان زیر بنای تحول درمان های رویارویی در بسیاری از اختلالات اضطرابی به کار گرفته شده است (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). نگرانی به احتمالاتی که وجود ندارد و به اتفاقات بدی که ممکن است در آینده رخ دهد، متمرکز است. براین اساس افراد کنترل اندکی بر مسایل متفاوتی دارند که آن ها را نگرانی می کند. به دلیل این که خطر ادراک شده در لحظه ی حال وجود ندارد و به دلیل این که پاسخ های مناسبی برای اجتناب از این تهدیدها موجود نیست، افراد منحصرا درگیر تلاش های ذهنی برای حل مساله می شوند (دیوی و ولز، ۲۰۰۶). همان گونه که قبلا اشاره شده بود، نگرانی بیش تر شامل تفکرات کلامی است تا تصاویر ذهنی. در هنگام نگرانی، افراد شروع به خودگویی می کنند. تمایز میان افکار و تصاویر ذهنی (تجسم ذهنی) نقش بسیار مهمی در مدل اجتناب شناختی دارد. تصویرسازی، یک صحنه ی هیجانی است که پاسخ فیزیولوژیکی نیرومند و الگویی از پاسخ دهی فیزیولوژیکی (و عاطفی) را به وجود خواهد آورد که بسیار شبیه به رویداد واقعی است، اما سخنان کلامی تنها توصیفی از آن صحنه ی هیجانی در ذهن هستند و با این وجود، پاسخ های فیزیولوژیکی بسیار کم تری را فرا می خوانند (ورانا[۱۴۲]، کاتبرت[۱۴۳] و لانگ[۱۴۴]، ۱۹۸۶؛ به نقل از دیوی و ولز، ۲۰۰۶).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳۷۳/۰
۳۲/۶
۱۸۸
تابستان
۰۰۰/۰
۳۲۵/۲
۵۸۸/۰
۴۶/۳
۱۸۸
پاییز
۲۷۵/۰
۹۹۵/۰
۵۶۹/۰
۸۹/۳
۱۸۸
زمستان
۰۱۱/۰
۶۰۹/۰
۴۴۱/۰
۰۳/۵
۱۸۸
سالانه
۴- ۳- خوشهبندی خوشهبندی[۱۸۶]، گروهبندی یک جمعیت ناهمگن[۱۸۷] به زیرمجموعههای همگن[۱۸۸] است، که به آنها خوشه[۱۸۹] گفته می شود. هدف خوشهبندی یافتن گروههایی است که با یکدیگر متفاوتند، ولی بیشترین شباهت[۱۹۰] درونگروهی بین متغیرها یا نمونههای هر گروه وجود دارد (علویِمجد و همکاران، ۱۳۸۶: ۲۱). برای خوشهبندی یک جامعه، باید نحوه محاسبهی درجه همگنی و شباهت متغیرها[۱۹۱] یا نمونهها[۱۹۲] با یکدیگر و همچنین نحوه پیوند متغیرها و نمونهها با توجه به درجه همگنی و شباهت محاسبهشده تعیین شود. به بیان دیگر، برای خوشهبندی یک جامعه باید به دو پرسش زیر پاسخ داده شود: ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
- چگونه باید درجه همگنی و شباهت متغیرها یا نمونههای یک جامعه را محاسبه کرد؟
- چگونه میتوان متغیرها یا نمونههای همگن و مشابه را در یک گروه یا خوشه قرار داد؟ (کلانتری، ۱۳۸۷: ۳۳۲).
روشهای مختلفی برای محاسبهی همگنی و شباهت متغیرها یا نمونههای یک جامعه وجود دارد. یکی از پرکاربردترین روشهای مذکور، محاسبهی مربع فاصله اُقلیدسی[۱۹۳] بین متغیرها یا نمونههاست، که به صورت زیر محاسبه می شود:
: فاصلهی بین متغیر یا نمونه x و y . x : متغیر یا نمونه x . y : متغیر یا نمونه y . n : تعداد متغیرها یا نمونههای جامعه (Johnson & Wichern; 2007:674). روشهای مختلفی برای قرار دادن متغیرها یا نمونههای همگن و مشابه در یک خوشه وجود دارد. یکی از روشهای مذکور، روش سلسلهمراتبی[۱۹۴] است. روش سلسلهمراتبی خود به دو روش تراکمی[۱۹۵] و تقسیمی [۱۹۶] تفکیک می شود (کلانتری، ۱۳۸۶: ۳۳۷). در روش تراکمی، هر نمونه یا متغیر در یک خوشه قرار میگیرد. سپس خوشههای مشابه به تدریج باهم ترکیب میشوند تا در پایان کلیه متغیرها یا نمونهها در یک خوشه قرار گیرند (منبع پیشین: ۳۳۷). در روش تقسیمی، کلیه متغیرها یا نمونهها در یک خوشه قرار میگیرند، سپس به تدریج متغیرها یا نمونههایی که دارای همگنی و شباهت کمتری هستند، از خوشهی مذکور تفکیک میشوند، تا در پایان هر یک از متغیرها یا نمونهها در یک خوشه قرار گیرند (منبع پیشین: ۳۳۸). در روش تراکمی، ضریب تشابه و در روش تقسیمی، همگنی درونگروهی ملاک خوشهبندی است (مسعودیان و عطایی، ۱۳۸۴: ۲). نتایج روشهای خوشهبندی تراکمی و تقسیمی قطعی و برگشتناپذیر است؛ یعنی در روش تراکمی، در صورتی که دو متغیر یا نمونه در یک خوشه قرار گیرند، هرگز با خوشههای دیگر ترکیب نمیشوند و در روش تقسیمی نیز در صورتی که دو متغیر یا نمونه در یک خوشه قرار گیرند، هرگز از یکدیگر تفکیک نمیشوند (علویِمجد و همکاران، ۱۳۸۶: ۲۱). در مجموع، روش تراکمی نسبت به روش تقسیمی رایجتر است. روشهای مختلفی برای پیوند خوشههای تراکمی وجود دارد. یکی از روشهای مذکور، روش وارد[۱۹۷] است. در این روش، نسبت مجموع مربعات فاصلهی هر متغیر یا نمونه در یک خوشه، به میانگین کلیه متغیرها یا نمونهها، مبنای فاصلهی بین دو خوشه محسوب می شود (حبیبپور و صفری، ۱۳۸۸: ۷۷۸). در واقع، روش وارد از تحلیل واریانس[۱۹۸] برای تعیین فاصلهی بین خوشه ها یا گروه های همگن استفاده می کند. در تحلیل واریانس، تفاوتهای موجود بین میانگینهای جوامع یا گروه های مورد بررسی، از طریق بررسی میزان واریانس بین گروه ها نسبت به واریانس درون آنها آزمون می شود (کلانتری، ۱۳۸۶: ۱۲۵). در مجموع، روش وارد، مجموع مربعات فاصلهی هر دو خوشه را - که ممکن است در هر مرحله شکل گیرد - به کمینه میرساند (فرجزاده، ۱۳۸۸: ۱۰۳). این روش به صورت زیر محاسبه می شود:
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
همچنین، نتایج بررسی های بلامبرگ[۹۲] (۱۹۷۴) درباره نظارت بر معلم حاکی از آن است که معلمان بهنظارت به عنوان بخشی از سیستم موجود مینگرند که نقش مهمی در زندگی حرفهای آنان ندارد. نظارت در واقع به یک شیوه و رسم سازمانی متداول میماند که مناسبت خود را از دست داده باشد (به نقل از اچسون و گال، ۱۳۷۶). شریدان[۹۳] و همکارانش (۱۹۹۲) در تحقیقی در ارتباط با عوامل مؤثر بر نامؤثر بودن نظارت و راهنمایی به ناتوانی ناظران در برقراری ارتباط انسانی مناسب با مخاطبین به عنوان یکی از پارامترهای مهم اشاره میکنند. نتایج تحقیقات کالینز[۹۴] (۲۰۰۰) نشان میدهد که به دلیل ماهیت قضاوتی و ذهنی نظارت و راهنمای آموزشی از طرفی و کمبود ناظران ورزیده از طرف دیگر این امر با نارساییهایی مواجه است. نامبرده همچنین یکی دیگر از دلایل ناکارآمدی نظارت و راهنمایی آموزشی در ترکیه تأکید بر بعد اداری آن میداند. از طرف دیگر جا نیفتادن روش های مناسب نظارتی که جنبه اصلاحی داشته و اعمال شیوه های مچ گیرانه در نظام آموزشی که بر جنبه ارزشیابی داشتن، نظارت تأکید مینماید سبب شده است تا در نحوه انجام وظایف نظارتی اختلالاتی پیش بیاید. ۲-۳- جمع بندی نهایی در جمع بندی نهایی می توان بیان نمود که اکثر پژوهش های فوق بر نقش موثر نظارت و راهنمایی آموزشی و افرادی که این نوع نقش را ایفا می کنند نظیر معلمان راهنما اشاره شده است. بیشتر پژوهش ها فعالیت نظارت و راهنمایی را بر بهبود شیوه های آموزشی معلمان موثر قلمداد کرده اند و یافته های آنان این امر را نشان می دهد. در مجموع نقش های نظارتی و راهنمایی توانسته در دهه های اخیر بر فعالیت نظام های آموزشی اثر گذار بوده و سبب تحولی در سبک های آموزشی شود. در بررسی پژوهش های گوناگون بر نقش نظارت و اثرات آن بسیار تاکید شده اما برای آن در بعد ادارای نواقصی را مطرح نمود اهند که برای ناظران موانعی در قبال انجام وظایفشان ایجاد کرده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اکثر مطالعات حوزه نظارت بدین نکته اشاره کرده اند که در پژوهش های گوناگون این نتیجه یک امر عادی به نظر میرسید و گزارشات این چنین اعلام میشد که نظارت برای معلم به طرز اجتناب ناپذیری به منزله خطر و تهدیدی جدی جلوه میکند که ممکن است وضعیت حرفهای او را به خطر انداخته و به اعتقاد او لطمه بزند. معلمان همواره در این فکر بودند. اکثر تحقیقات بر نقش و عملکرد نظارتی و پیشرفت کارایی آموزشی تاکید نمودند یا حداقل بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به واسطه کارایی آموزشی معلمان تاکید داشتند. در مسائل نظارتی و مساله ناظران ضعف روابط انسانی نیز در بیشتر پژوهش ها گزارش می شد و این مساله را همواره یک معضل برای ناظران نشان می داد. همچنین مطالعه پژوهشهای پیشین پژوهشگر را بدین امر رهنمود ساخت که بررسیها در این حوزه اندک بوده و چندان مطالعه ای به دلیل محدودیتهای موجود در بخش نظارت و راهنمایی و همچنین حساسیت جامعه پژوهشی نظیر معلمان و فشارهای محیطی موجود صورت نگرفته است. لذا با توجه بدین امر پژوهش در این زمینه از اهمیت بالایی برخوردار گشته است. فصل سوم روششناسی پژوهش مقدمه در این فصل طرح پژوهش، جامعه آماری، روش نمونهگیری، ابزار اندازهگیری و شیوه جمع آوری اطلاعات، روش اجرا، روایی و پایایی ابزار و روشهای تجزیه و تحلیل آماری دادهها مطرح شده است. ۳-۱- روش پژوهش این پژوهش از لحاظ نوع نوع هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی (نظرسنجی) است. این نوع پژوهش توصیف واقعی عینی و منظم است. یعنی پژوهشگر در این گونه سعی می کند تا آنچه هست را بدون هیچ گونه دخالتی گزارش دهد. ۳-۲- جامعه، نمونه و روش نمونهگیری جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی اعم از دخترانه و پسرانه شهر لامرد به تعداد ۱۲۵ نفر می باشد. با توجه به اینکه هدف تحقیق جمع آوری اطلاعات معتبر از جامعه آماری بود،از جامعه نمونه گیری بعمل نیآمده و با بهره گرفتن از روش سر شماری کلیه جامعه آماری ملاک قرار گرفتند. ۳-۳- ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر از پرسشنامه محقق ساخته با ابعاد بهبود شیوه های تدریس معلمان شامل سوالات ۷ ، ۱۲ ، ۱۹ ، ۲۲ و ۲۵ ، مرتفع شدن مشکلات خاص به وجود آمده برای معلمان شامل سوالات ۲ ، ۹ ، ۱۴ ، ۱۶، ۲۰ ، ۲۴ و ۲۶، سوالات بهبود روابط انسانی حاکم بر فضای آموزشی شامل سـؤالات ۱ ، ۵ ، ۶ ، ۱۱ ، ۱۳، ۱۵ ، ۱۸ ، ۲۱ و ۲۳ و بهبود شیوه های ارزشیابی دانشآموزان شامل سوالات ۳ ، ۴ ، ۸ ، ۱۰ و ۱۷ استفاده شد. در پرسشنامه پژوهش حاضر، از مقیاس پنج گزینهای لیکرت برای دریافت نظرات پاسخگویان استفاده شده است. در مقیاس لیکرت، نگرش پاسخگویان را نسبت به بعضی موضوعها اندازه گیری میکنیم. مقیاس لیکرت دارای تعدادی عبارت (گزینه) میباشد که هریک از آنها از ارزش عددی (امتیاز) مشخصی برخوردار میباشد. جدول۳-۱: نحوه امتیازبندی سؤالات پرسشنامه
گزینه |
خیلی کم |
کم |
متوسط |
زیاد |
خیلی زیاد |
امتیاز |
۱ |
۲ |
۳ |
۴ |
۵ |
روایی صوری پرسشنامه حاضر مورد تائید اساتید و مشاوران قرار گرفت. بدین صورت پرسشنامه قابلیت اجرایی یافت و میان جامعه پژوهش توزیع شد. پایایی آن نیز به روش بازآزمایی با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ در نرم افزارSPSS محاسبه گردید که نتایج در جدول ۳-۱ ارائه شده است: جدول۳-۲: نتایج آزمون آلفای کرونباخ
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
که در آن، میزان تاثیر تنش برشی در شکست کششی فایبر میباشد و در فرمول پیشنهادی هشین-روتم مقدار صفر و در فرمول هشین مقدار یک را دارد. پارامترهای نیز مقادیر استحکامی جهات مختلف لایه کامپوزیتی دوبعدیاند. هم مولفههای تنش موثر میباشند که بر سطح موثر المان (سطح باقیماندهی بدون آسیب) وارد میشوند. این تنشها تابعی از اندیس آسیب اند و از این رابطه بدست میآیند:
(۵-۸) که تانسور واقعی تنش و اپراتور تانسوری شامل اندیسهای آسیب میباشد.
(۵-۹) اندیسهای آسیباند که بیانگر وضعیت پیشرفت آسیب در مودهای چهارگانه شکست فایبر و ماتریس میباشند. این اندیسها قبل از وقوع شکست و در هنگام وقوع آن، که همان زمان شروع آسیب است دارای مقدار صفر میباشند که در طی پروسهی توسعه آسیب، به مقدار نهایی یک میرسند. لذا تانسور تا زمان شکست، تانسوری واحد و است. نحوه رشد و توسعه آسیب در هر کدام از مودهای شکست به افزایش هرکدام از اندیسهای مربوطه منجر میشود و آنگاه، تاثیر ماتریس نیز قابل توجه میشود. بعد از شروع آسیب و به محض اینکه هرکدام از اندیسهای آسیب مذکور، مقداری بیشتر از صفر اختیار کردند، رابطه تنش-کرنش بدینصورت درمیآید. (۵-۱۰)
(۵-۱۱) که عبارتی شامل اندیسهای آسیب بصورت میباشد. در نرمافزار آباکوس برای کاهش وابستگی نتایج حل به سایز شبکهبندی، از یک طول مشخصه استفاده کرده که منجر به معادله مشخصه تنش-جابجایی بجای فرم معمول تنش-کرنش استفاده میَشود. چگونگی رشد اندیسهای آسیب در مودهای چهارگانه شکست بگونهایست که رابطه تنش-جابجایی از رفتاری به شکل زیر تبیعت میکند. در نمودار زیر، شیب مثبت مربوط به پروسه رفتار خطی الاستیک کامپوزیت قبل از شکست و شروع آسیب و شیب منفی مربوط به پروسه رشد آسیب میباشد که آن نیز در این نرمافزار، بصورت خطی درنظر گرفته شدهاست. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
شکل ۵-۲- نمودار تنش-جابجایی معادل در پروسه رشد آسیب در نرمافزار ABAQUS رابطه تنش معادل و جابجایی معادل برای مودهای چهارگانه شکست بدینقرار است: جدول ۵-۲- روابط تنش-جابجایی معادل در طول پروسه آسیب در نرمافزار ABAQUS
فایبر در کشش
فایبر در فشار
ماتریس در کشش
ماتریس در فشار
در روابط فوق، طول مشخصه است که مبتنی بر هندسه المان میّباشد. بعد از شروع آسیب، یعنی نقطه دارای ، هر کدام از اندیسهای آسیب برطبق رابطه زیر رشد میکنند تا اینکه به برسد و ماده کاملا گسیخته شود.
(۵-۱۲) شکل ۵-۳- نمودار رشد اندیس آسیب برحسب جابجایی معادل در نرمافزار ABAQUS رابطه اندیسهای آسیب در طول رشد آسیب نیز بدین ترتیب است:
(۵-۱۳) برای مودهای مختلف بستگی به سختی و ثابتهای الاستیک ماده دارد. برای هر کدام از مودهای چهارگانه شکست، مقدار انرژی لازم در پروسهی کاملِ بارگذاریِ منجر به شکست، ، که برابر مساحت زیر نمودار تنش-جابجایی معادل است مورد نیاز میباشد چرا که مقدار برای هرکدام از مودهای شکست بستگی به متناظر با آن، یعنی یکی از مقادیر دارد. در Abaqus/Standard بصورت پیشفرض هنگامی که اندیس آسیب همه مودهای شکست در گرههای یک المان به مقدار ماکزیمم خود برسند به حذف آن المان خواهد انجامید؛ اما در Abaqus/Explicit حذف المان منوط به رسیدن اندیسهای متناظر با شکست فایبر به مقدار ماکزیممشان است]۲۹[. اما همانگونه که گفتهشد، مدل موجود آسیب در این نرمافزار، برای المانهای کامپوزیتی دارای رابطه تنش-کرنش سهبعدی کارایی ندارد و در صورت وجود چنین المانهایی در سازههای تحت آسیب، بایستی از کدنویسی در زیرروال VUMAT استفاده کرد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۶٫۹۳۷۷
۹۸۰
۶۲ ۵۷
۶٫۵۶۶
۱۰۹۸
۵۳
۶٫۸۰۷۶
۱۲۱۵
۶٫۹۲۵۵
۱۲۹۴
۶٫۸۵۸۲
جدول ۲،۵: جهت هلیکوپتر شکل ۴،۵: (الف) نتایج آستانه در شرایط نوری مناسب (ب) نتایج آستانه در نور روشن باعث سطوح روشن در پس زمینه.
پایداری در هوا آزمون برای اولین بار درگیر نگه داشتن هلیکوپتر معلق در هوا در مرکز صفحه نمایش به منظور تست سرعت حلقه کنترل می باشد. این آزمون توسط هلیکوپتر به سمت بالا به نقطه معلق در هوا مورد نظر انجام شده است. این نقطه ثبت شده است و به عنوان یک مرجع استفاده می شود. و بیشتر هلیکوپتر بالاتر از نقطه مرجع نقل مکان کرد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
خلاصه کنترل سیستم در سه مرحله جداگانه، ردیابی، کنترل و ترکیب ردیابی و کنترل می باشد. نتیجه مرحله کنترل، قابلیت کنترل هلیکوپتر با بهره گرفتن از یک کامپیوتر و بورد کنترل کننده رادیو کنترل بود. نتیجه مرحله ردیابی توانایی ردیابی هلیکوپتر با بهره گرفتن از تشخیص رنگ و عمل آستانه گیری در تصویر بود. که مختصات هلیکوپتر و گرایش عمومی استخراج شد. در نتیجه آخرین مرحله از اجرای توانایی خودکار کنترل هلیکوپتر با بهره گرفتن از ردیابی و کنترل ترکیب شد. فصل ۵ بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات
کنترل پتانسیومتر دیجیتال IC [۳]پتانسیل دیجیتال یک مقاومت متغییر کنترل شونده با میکروکنترلر میباشد که با پروتکل spi کار می کند. در بازار ایران ۲ نوع از این IC با نام های ad8403 و mcp4101 موجود می باشد, مقدار مقاومت این ۲ IC 10 کیلو اهم است که به وسیله فرامینی که از طریق میکرو ارسال می کنیم می توانیم این پتانسیومترهارا در ۲۵۶ حالت قرار دهیم یعنی بازه هایی با مقاومت ۳۹ اهم خواهیم داشت(۱۰k/256=39) این IC با میکروکنترلر Atmega32 توسط مبدل سریال به USB به کامپیوتر متصل می شود و میزان باود ریت ۹۶۰۰ تعیین شده است. شکل۶،۴: دیتاشیت پتانسیومتر دیجیتال AD8403
کنترل هلیکوپتر از طریق کامپیوتر برای تست عملکرد کنترل برنامه در ++c که از طریق وبکم عمل پردازش تصویر انجام می شود و داده ها از طریق پورت سریال به بورد ساخته شده انتقال داده می شود سپس از طریق بورد به رادیو کنتل منتقل شده و بعد از آن از طریق مادون قرمز به هلیکوپتر منتفل می شود. این داده های سریال با ایجاد یک پنجره با دکمه و نوارهای لغزان برای افزایش و یا کاهش گاز، و جهت هلی کوپتر به جلو یا عقب یا سمت چپ و راست ارسال می شوند. شکل ۷،۴: هلیکوپتر نمونه استفاده شده در پروژه
ردیابی رنگ هلیکوپتر مورد استفاده در این پروژه زرد می باشد. برای تشخصی رنگ هلیکوپتر از تابع های پردازش تصویر برای رنگ در محدوده رنج رنگ زرد استفاده شده است. تابع مورد استفاده inRenge [۴]بوده است که برای استفاده از این یک ردیابی رنگ استفاده می شود. شکل ۸٫۴ تغییرات را نشان می دهد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۲-۸-۷ رویکردهای کلی تامین و استقرار امنیت عمومی آنچه در حوزه عمومی مورد توجه قرار میگیرد اولویت محیط و رفتار بازیگران موثر در امنیت درون یک واحد سیاسی میباشد بطور کلی، درباره سیاستهای امنیت در خصوص تهدیدات داخلی رویکردهای مختلفی ارائه شده که از آن جمله میتوان به نظریه و رویکرد سرکوب داخلی (سخت افزاری) و نظریه و رویکرد توسعهای معطوف به الگوی نرم افزاری اشاره نمود.(لرنی، ۱۳۸۳: ۱۰۲) ۲-۲-۸-۸ سیاست و الگوی سختافزاری(رویکرد سلبی امنیت[۳۳]) اصلیترین شاخص این رویکرد، همانا استفاده از ابزار نظامی و برخورد قهرآمیز با تهدیدات داخلی است. این دیدگاه به جای استفاده از راهکارهای مصالحه جویانه و تفاهم آمیز و به جای برخورد با مسائل و جذب و هضم مخالفان، صرفا به موضوع محو و نابودی آنان، فکر می کند. (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۰۳) ۲-۲-۸-۹ سیاست و الگوی نرم افزاری(رویکرد ایجابی امنیت[۳۴]) در این رویکرد، امنیت، بیشتر وضعیتی مبتنی بر رضایت (ناشی از تامین خواسته های بازیگران و ارائه پاسخ اقناعکننده به آنها) تلقی می شود. (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۰۳) بنابراین امنیت در دیدگاه کلاسیک، بیشتر صبغه نظامی (سخت افزاری) یافته و مقولاتی چون جنگ و نزاع در کانون آن قرار دارند. اما دیدگاه نرم افزاری، ماهیتی متفاوت و معطوف به مردم دارد. بدین صورت که ایجاد رضایتمندی و کسب اعتماد مردم، مبنای اصلی امنیت به شمار می آید با این تعریف ساده مشخص می شود که مطالعات و برنامه های امنیتی در سالهای پایانی قرن بیستم به شدت متوجه مقولاتی چون سرمایه اجتماعی شده اند و حتی معادلات و توانمندیهای نظامی و فناوری را در همین چارچوب فهم و تجزیه و تحلیل مینمایند. نتیجه اینکه دولتها افزون بر سیاستهایشان در حوزه افزایش توان نظامی، اقتصادی و فنی لازم است تا به افزایش میزان سرمایه اجتماعیشان همت گمارند تا اینکه بتوانند در تامین امنیت داخلی و ملیشان توفیق یابند. به عبارت دیگر، تامین امنیت بدون داشتن سرمایه قابل توجهی در حوزه اجتماعی میسر نبوده و یا حداقل بسیار دشوار خواهد بود. (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۰۴) ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
بنابراین درتبیین رویکردهای اخیر تامین امنیت عمومی میتوان گفت که بطور همزمان با بحث سخت افزاری، مکملی با عطف توجه به صلح و ابزارهای غیر نظامی نیز طرح گشته که از اهمیتی مشابه در حوزه اعمال قدرت برخوردار میباشد. در آثار این دوره بخصوص اثر هالستی، ابزار چهارگانه غیر نظامی یعنی چانهزنی سیاسی[۳۵]، تبلیغات، اعمال فشار اقتصادی و فعالیتهای فکری به بهترین وجهی از جایگاه این ابزارها در فرایند اعمال قدرت سخن به میان آورده است. کلیه متونی که به نوعی به بحث از دیپلماسی و جایگاه آن در روابط بینالملل در فردای جنگ سرد پرداختهاند، عملا متعرض این بحث شده وآنرا مورد بررسی قراردادهاند.(شولتز، ۱۳۸۱: ۷۸) امروزه دگرگونیها و تحولات ناشی از الزامات تطورات عصری، باعث گردیده تا سیستمهای امنیتی (پلیس و قوه قضائیه و …) در راستای دستیابی و عمل به اهداف مصرح در قانون، برای خود شئون جدیدی تعریف نمایند بر این اساس، تنظیم روابط و مناسبات میان پلیس و مردم مبتنی بر تقدم امنیت نرم افزاری در اولویت قرار گرفته است در این جا، در خصوص یکی از عمدهترین رویکردها و رهیافتهای پلیسی، میتوان به رویکرد جامعهمحور اشاره نمود: این رویکرد به ماهیت مشارکتگرا و ارتباط دو سویه با مردم استوار است. (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۰۵-۱۰۴) بنابراین رویکرد جامعه محوری پلیس اشاره به ارتباط و حمایت دو سویه سازمان پلیس و جامعه دارد. از یک سو سازمان پلیس در تعامل با جامعه، دیدگاه آحاد مختلف مردم درخصوص نیازهای واقعی خود درحوزه نظم و امنیت را میسنجد و از نتایج این سنجش در برنامه ریزی و ارائه خدمات انتظامی بهتر به مردم، استفاده می کند همچنین با مردم بودن و جلب اعتماد عمومی نسبت به سازمان پلیس، موجب همکاری و مشارکت عمومی با سازمان پلیس در برقراری نظم وامنیت اجتماعی می شود، از سوی دیگر جامعه در تعامل با سازمان پلیس، دیدگاه های مختلف خود را در حوزه نیازهای واقعی، حوزه نظم و امنیت به این سازمان منعکس نموده و این سازمان را در تحقق اهداف خدمت گزاریش یاری میرساند. به این ترتیب میتوان رویکرد جامعه محوری پلیس را یک نوع راهبرد سازمان پلیس دانست که بر دو پایه اصلی استوار است: اولین پایه این راهبرد را لزوم برقراری تعامل پلیس با ارکان مختلف جامعه به منظور امکان خدمتگذاری بهتر به مردم تشکیل میدهد. دومین پایه راهبرد جامعه محوری پلیس، عمومی تلقی نمودن مقوله نظم و امنیت اجتماعی است. (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۰۵) ۲-۲-۸-۱۰ نظم عمومی از مجموع تعاریف موجود، میتوان نظم اجتماعی را مفهوم کلی قابل انطباق بر امنیت عمومی و صیانت حیات و آزادی فردی و اجتماعی نوامیس و اموال دانست، بنابراین هرگاه عملی امنیت عمومی و حیات و شرافت و آزادی فردی و ناموس و اموال دیگری را مورد تعرض قرار دهد، نظم اجتماعی را بر هم زده است. از سوی دیگر نظم عمومی نیز مفهومی مشابه دارد. استقرار آرامش، امنیت، صلح و سازش و مهیا کردن امکانات، برقراری روابط اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی و حفظ حقوق جامعه از تعرضات و متوقف کردن ارتکاب اعمال غیر مجاز را نظم عمومی میگویند. با برقراری نظم عمومی افراد جامعه از حقوق خویش برخوردار میگردند و ادامه زندگی در تمامی ابعاد، بدون احساس خطر میسر خواهد شد. محتوای بخشی از قوانین در هر کشور نظم عمومی است لذا نقض هر قانون عنوان مخالفت نظم عمومی را ندارد. پس نظم عمومی مدلول مقرراتی است که قوام و بقای دولت و حیثیت و منافع یک ملت به حمایت آن بستگی دارد. نظم عمومی در عرصه های مختلف ظهور و بروز متفاوتی دارد مانند نظم سیاسی، اداری، مالی، اجتماعی که هر کدام مبین یکی از ابعاد نظم عمومی به حساب می آید. نظم عمومی را میتوان به سه نوع طبقه بندی نمود: الف- نظم طبیعی برخاسته از عادات و رسوم و قواعد عرفی هر جامعه تا آنجا که مورد امضای شریعت اسلام قرار گرفته باشد. ب- نظم قانونی که بر اساس قوانین و مقررات شرعی لازم الاجرا بوده و تعهد نسبت به آن به موجب قانون الزام آور میباشد. ج- نظم قردادی که بین اشخاص حقیقی و حقوقی در قالب قردادهای مختلف مورد توافق و تعهد قرار میگیرد و امضاکنندگان را به رعایت آن ملزم میسازد. (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۱۵-۱۱۴) ازجمله موضوعات مهم درامنیت عمومی کشورها، بحث نظم اجتماعی یا نظم عمومی است و درواقع، یکی ازبارزترین مصادیق جرائم امنیت عمومی جرم برضدنظم عمومی بوده وبطور نسبتا مشهود، فصل مشترک امنیت عمومی درمیان سیستمهای امنیتی وکارگزاران ویژه آن درکشورهایمختلف بحث تامین ومحافظت ازنظم عمومی میباشد.آموزه زیربناییحفظ نظم اجتماعی، بعنوان یکی ازراهکارهای نوپدید پیشگیری از جرم، آن است که بدون همکاری جامعه نمی توان به شکلی موثر به پیشگیری از جرم پرداخت. این برنامه افراد، گروه ها و مجموعه واحدهای اجتماعی را دست اندرکار تامین امنیت در جامعه میداند و می کوشد تا نوعی سیاست پیشگیری خاص را با بکار گرفتن نیروی مردمی درخلال چهار راه مشاوره، سازگاری، بسیج و پردازش مشکل به اجرا درآورد. (بیلی،دیوید، ۱۳۷۹: ۱۶۲-۱۱۴) جدول ۲-۳ سیاست پیشگیری خاص درباره نیروهای مردمی ۲-۲-۸-۱۱ حاکمیت قوانین و مقررات نکته برجسته موجود در تبیین دو موضوع عمده بحث امنیت عمومی یعنی جرم و نظم و آرامش عمومی استنادات غیرقابل انکار وشفاف به سرفصل قانون و مقررات میباشد، بنابراین هرگونه مواجهه با موضوع جرائم (اعم از پیشگیری، مقابله و برخورد و جبران پیامدهای آن حاصل رفتار بزهکاران و آسیبپذیری بزهدیدگان و …) ویا تلاش و اقدام برای برقراری نظم و آرامش عمومی، جز از طریق حاکمیت قانون و مقررات و ضوابط ناشی از آن متصور نیست. بنابراین، در یک نگاه کلی در این تحقیق، امنیت عمومی دارای سه موضوع اصلی میباشد: (گروه مطالعاتی دانشکده امنیت ملی،۱۳۹۰: ۱۱۶-۱۱۵) شکل ۲-۷ نمای کلی موضوع عرصه امنیت عمومی
فصل سوم روش تحقیق فصل سوم روش تحقیق ۳-۱ مقدمه پژوهش پیرامون هر مساله مستلزم به کارگیری روش خاص و متناسب با موضوع مورد بررسی است تا از این طریق به اطلاعات و داده های مد نظر جهت تجزیه و تحلیل و نائل آمدن به هدف اصلی تحقیق دست یافته و محقق بتواند با اتکا و اعتماد به روش بکار گرفته شده از یافتههای تحقیقاتی خود استفاده نماید وحاصل کار را به جامعه علمی عرضه دارد . در فصل حاضر روش پژوهش و چگونگی انجام آن مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. بدین منظور روش مطالعه، جامعه آماری، نمونه پژوهش، روش نمونه گیری و سپس ابزار جمع آوری اطلاعات و تعیین اعتبار پرسشنامه (روائی و پایائی) ارائه میگردد. ۳-۲ روش پژوهش روش متناسب با پژوهش حاضر روش توصیفی، پیمایشی است که در آن مححق بدون دستکاری متغییرها به توصیف منظم واقعیت می پردازد. ۳-۳ جامعه آماری جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه استادانی که در دانشگاه های چهارگانه آجا (دانشگاه امام علی، دانشگاه هوایی شهید ستاری، دانشگاه امام خمینی نوشهر و دانشگاه خاتم) و همچنین دانشکده افسری و ستاد (دافوس) و دانشگاه عالی دفاع ملی (داعا) در حال تدریس بودند میباشند. ۳-۴ نمونه و روش نمونه گیری جامعه نمونه استادان منتخب محقق به تعداد ۷۰ نفر که در دانشگاه های چهارگانه آجا (دانشگاه امام علی، دانشگاه هوایی شهید ستاری، دانشگاه امام خمینی نوشهر و دانشگاه خاتم) و همچنین دانشکده افسری و ستاد (دافوس) و دانشگاه عالی دفاع ملی (داعا) در حال تدریس بودند میباشند که با کمک و راهنمایی استاد راهنما انتخاب گردیدند. ۳-۵ ابزار جمعآوری اطلاعات ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ساخته شده توسط محقق با کمک و راهنماییهای استاد راهنما میباشد که برای هر فرضیه ده سوال متناسب با آن طراحی و اجرا گردید که در نهایت هر فرد از جامعه نمونه مجموعا به ۵۰ سوال پاسخ دادند. و ۲ سوال دموگرافیک طراحی شد و پاسخ گویی به سوالات فوق از طریق مقیاس ۵ درجهای لیکرت انجام شد. ۳-۶ روائی و پایایی مفهوم اعتبار با این امر سر کار دارد که ابزار اندازه گیری در شرایط یکسان تا چه اندازهای نتایج یکسان بدست میدهد. دامنه ضریب اعتبار از صفر (عدم ارتباط) تا۱+ (ارتباط کامل) است روشهای متعددی برای اندازه گیری اعتبار پرسشنامه وجود دارد که میتوان به اجرای دوباره، روش موازی و ضریب آلفای کرونباخ اشاره نمود که جهت سنجش اعتبار پرسشنامه این پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است بدین منظور پس از تائید و موافقت متخصصان، پرسشنامه آماده شده بین ۱۰ نفر از پاسخ دهندگان که به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده بودند توزیع شد و پس از جمع آوری با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS-16 ضریب الفای کرونباخ ۸۰۲/. برآورد گردید .
Case Processing Summary |
|
|
N |
% |
Cases |
Valid |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
یوسف و همکارانش در یک مدل اجرایی، روش دستیابی به چابکی سازمانی را بیان می کنند. بر طبق این مدل، هر سازمانی برای دستیابی به چابکی نیازمند شناسایی و پرورش شایستگی های محوری خود است. این شایستگی ها مشخص می کنند که سازمان از چه توانایی هایی در کالبد خود بهره می برد. سپس گلوگاه ها و موانع موجود بر سر راه پاسخگویی به تغییرات و به عبارتی آن عواملی که سازمان را از رسیدن به عملکرد دلخواه باز می دارد، شناسایی و بر مبنای ویژگی های چابکی، ساز و کارهایی برای مقابله با آنها طراحی می شود. این ساز و کارها باید در عین برطرف کردن موانع و گلوگاه های سازمان، عملکرد آن را بهبود بخشیده و جایگاه رقابتی سازمان را ارتقاء دهند. ( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
چابکی مبانی رقابتی گلوگاه ها و موانع ویژگی های چابکی شایستگی ها شکل۲- ۵ : روش کلی نیل به چابکی سازمانی (یوسف و همکاران، ۱۹۹۹) ۲-۲-۲-۱۱- دیدگاه رامش و دیویدسون در مورد تولید چابک(۲۰۰۷) بر مبنای ملاک های بیست گانه چابکی، رامش و دیویدسون (۲۰۰۷) به این نتیجه رسیدند که تولید چابک تابعی از سیستم تولید انعطاف پذیر و سیستم تولید ناب است. آنها معتقدند تعاریف بی شمار تولید چابک در ادبیات نظری، حاکی از تفاوت میان آنها نیست، زیرا مبنای اصلی تمامی آنها این است که تولید چابک به معنای توانایی سازمان های تولیدی برای واکنش سریع نسبت به نیازمندی های بازار است. بنابراین تولید چابک از تغییرات بنیادین و ریشه ای در سیستم، فرهنگ و سبک های مدیریتی موجود در محیط های سنتی تولید استقبال می کند. آنها ملاک ها یا معیارهای بیست گانهی تولید چابک را این گونه معرفی می کنند: ساختار سازمانی، تفویض اختیار، شرایط فیزیکی تولید، وضعیت کیفیت، وضعیت کارکنان، وضعیت بهرهوری، چرخهی عمر محصول، عمر محصول- خدمت، مشارکت کارکنان، ماهیت مدیریت، استقبال از پاسخ های مشتری، بهبود طراحی، متدولوژی تولید، برنامه ریزی تولید، مدیریت هزینه یا بهای تمام شده، مدیریت زمان، نوع اتوماسیون، فناوری اطلاعات، یکپارچگی، تغییر در فرایندهای فنی و اداری، و برون سپاری(۵۷). ۲-۲-۳- هوش هیجانی پژوهشگران از طریق سنجش مفاهیمی مانند مهارتهای اجتماعی، توانمندیهای بین فردی، رشد روان شناختی و آگاهیهای هیجانی که همگی مفاهیم مرتبط با هوش هیجانی هستند به بررسی ابعاد این نوع هوش پرداختهاند. عدهای معتقدند هوش هیجانی را نخستین بار سالووی و مایر[۱۳] در سال ۱۹۹۰ بکار بردهاند ولی عدهای دیگر به این عقیدهاند که تاریخ به کارگیری این مفهوم بسی زودتر از این تاریخ و مشخصاً توسط داروین به کار برده شده، و این زمانی بود که داروین[۱۴] بیان داشت که ابراز عواطف در رفتار سازگارانه افراد نقش اساسی ایفا میکند (۳). پیشینه هوش هیجانی را میتوان در ایدههای ویه چسلر[۱۵] به هنگام تبیین جنبههای غیر شناختی هوش عمومی جستجو کرد. ویه چسلر در صفحه ۱۰۳ گزارش ۱۹۴۳ خود درباره هوش مینویسد: «کوشیدهام نشان دهم که علاوه بر عوامل هوش، عوامل غیر هوشی ویژهای نیز وجود دارد که میتواند رفتار هوشمندانه را مشخص کند. نمیتوانیم هوش عمومی را مورد سنجش قرار دهیم مگر این که آزمونها و معیارهایی نیز برای سنجش عوامل غیر هوشی در اختیار داشته باشیم». ویه چسلر در صدد آن بود که جنبههای غیر شناختی و شناختی هوش عمومی را با هم بسنجد (۷) لیپر[۱۶] (۱۹۴۸) نیز بر این باور بود که «تفکر هیجانی» بخشی از «تفکر منطقی» است و به این نوع تفکر یا به معنای کلیتر «هوش» کمک میکند. روان شناسان دیگری نظیر مییر[۱۷] ۱۹۹۳ نیز پژوهشهای خود را بر جنبههای هیجانی هوش متمرکز کردهاند. (۷). شایان ذکر است که ایده «هوش هیجانی» پس از ۵۰ سال بار دیگر توسط گاردنر[۱۸] (۱۹۸۳) استاد روان شناسی دانشگاه هاروارد دنبال شد. گاردنر هوش را مشتمل بر ابعاد گوناگون (زبانی، موسیقیایی، منطقی، ریاضی، جسمی، میان فردی و درون فردی) میداند. او وجوه شناختی مختلفی را با عناصری از هوش غیر شناختی یا به گفته خودش «شخصی» ترکیب کرده است. بعد غیر شناختی (شخصی) مورد نظر گاردنر مشتمل بر دو مؤلفه کلی است که وی آنها را با عناوین استعدادهای درون فردی و مهارتهای میان فردی معرفی میکند (۱۳). ابعاد هوش هیجانی در مدیریت و رهبری با بهره گرفتن از تعریف (گلمن[۱۹]، ۱۹۹۹) از هوش هیجانی به شرح زیر میباشد (۳۷) ۱ ـ خودآگاهی: خود آگاهی یا تشخیص احساس در همان زمان که در حال وقوع است، بخش مهم و کلیدی هوش هیجانی را تشکیل میدهد. توانایی کنترل و اداره لحظه به لحظه احساسها نشان از درک خویشتن و بصیرت روان شناسانه دارد. مدیران و رهبرانی که درجهی بالایی از خود آگاهی دارند، با خود و دیگران صادق هستند و میدانند که چگونه احساسهایشان بر آنها، سایر مردم و عملکرد شغلیشان تأثیر میگذارد آنها با یک احساس قوی از خود آگاهی با اعتماد به نفس، در استفاده از قابلیت کوشا هستند. ۲ ـ خود کنترلی (خود مدیریتی): کنترل و اداره احساسات مهارتی است که بر پایه خود آگاهی شکل میگیرد. مدیران و رهبران قادرند محیطی از اعتماد و انصاف خلق کنند، عامل خود نظم دهی به دلایل رقابتی بسیار مهم است، زیر در محیطی که سازمانها مستهلک میشوند و فناوری کار با سرعتی گیج کننده تغییر شکل مییابد. فقط افرادی که بر هیجانهایشان تسلط یافتهاند، قادر به انطباق با این تغییرات هستند. ۳ ـ خود انگیزی: هدایت احساسها در جهت هدف خاص برای تمرکز، توجه و ایجاد انگیزه در خود بسیار مهم است. کنترل احساسها زمینه ساز هر نوع مهارت و موفقیت است و کسانی که قادرند احساسهای خود را به موقع بر انگیزانند، در هر کاری که به آنها واگذار شود، سعی میکنند مولد و مؤثر باشند. ۴ ـ همدلی: توانایی دیگری که بر اساس خود آگاهی عاطفی شکل میگیرد، همدلی با دیگران است که نوعی مهارت فردی محسوب میشود، آنها با ملاحظه و فکر، احساسهای کارکنان را همراه با سایر عوامل در تصمیم گیریها در نظر میگیرند. امروزه همدلی به عنوان جزئی از رهبری بسیار مهم است، رهبران همدل بیشترین همدردی را با افراد اطرافشان نشان میدهند. ۵ ـ مهارتهای اجتماعی یا تنظیم روابط با دیگران: هنر ارتباط با مردم به مقدار زیاد، مهارت کنترل و اداره احساسهای دیگران است. این مهارت نوعی توانایی است که محبوبیت، قوه رهبری و نفوذ شخصی را تقویت میکند. مهارتهای اجتماعی میتواند به عنوان کلید قابلیتهای رهبری در اکثر سازمانها در نظر گرفته شود. زیرا وظیفه رهبر انجام کار از طریق دیگر افراد است. در این راستا رهبران به مدیریت مؤثر روابط نیاز دارند و مهارتهای اجتماعی آن را ممکن میسازد (۱۲) . ۲-۲-۳-۱- هوش عاطفی از دیدگاه مایر و سالووی جان مایر و پیتر سالووی نخستین بار در سال ۱۹۹۰ اصطلاح «هوش عاطفی» را مطرح کردند و از آن زمان به تحقیقات خود بر روی اهمیت این ساختار ادامه دادهاند. مدل هوش عاطفی مایر ـ سالووی نشان میدهد که هوش عاطفی شامل دو محدوده است: تجربی و توانایی در درک و مدیریت عواطف بدون الزاماً درک احساساتی که به درستی یا به طور کامل آنها را تجربه میکند. هر محدوده به ۲ شاخه تقسیم میشود که از مراحل روانشناسی پایهای تا مراحلی پیچیدهتر که عاطفه و معرفت را در بر دارد. متغییرات این شاخهها عبارتند از درک عاطفی و تحلیل عاطفی، مدیریت عاطفی و فهم عاطفی (۶۵) ۲-۲-۳-۲- هوش هیجانی از دیدگاه بار ـ آن مؤلفههای اصلی هوش هیجانی از دیدگاه بار آن: ۵ مولفه و عوامل تشکیل دهنده آنها ۱۵ عامل در زیر چیکده مفهوم هر یک از این ۵ مولفه و ۱۵ عامل تشکیل دهنده آنها ارائه میشود. توصیف گسترده این مولفهها را در دستور عمل اجرای پرسشنامه سنجش بهره هیجانی بار ـ آن (۱۹۹۰) میتوان یافت. ۲-۲-۳-۳- مدل هوش هیجانی در محیط کار جردن، شانازی، هارتل و هوپر[۲۰](۱۹۹۹) ابعاد هوش عاطفی در محیط کار را به صورت مدلی نشان دادهاند، در این مدل بر اساس ابعاد مایر، سالووی و کاروسو، شاخصهای فرعیتر تبین و ارتباط آنها با هوش عاطفی مرتبط با خود و دیگران را تشکیل دهنده هوش عاطفی محیط کار است که به صورت شکل زیر بیان شده است.(۴۵) آگاهی از احساسات و هیجانات توانایی در مورد احساسات توانایی بکارگیری احساسات و هیجانات خود و دیگران توانایی کشف نادرستی ابراز شد توانایی تشخیص احساسات و هیجانات برقراری ارتباط و همدلی توانایی مدیریت احساسات و هیجانات خود و دیگران مدیریت عاطفی در محیط کار درک عاطفی مدیریت عاطفی فهم عاطفی تحلیل عاطفی شاخصهای فردی شاخصهای مایر و سالووی شکل ۲-۶ : مؤلفههای هوش عاطفی در محیط کار ۲-۲-۳-۴- هوش هیجانی از دیدگاه دانیل گلمن گلمن[۲۱] در کتاب هوش هیجانی خود به نقل از سالووی توصیف مبنایی خود از هوش هیجانی را درباره استعدادهای فردی در پنج توانایی اصلی تشریح می کند:
-
- شناخت عواطف شخصی: (خودآگاهی)[۲۲]به معنای اگاهی از خویشتن، توان خود نگری و تشخیص دادن احساسهای خود به همان گونهای که وجود دارد و توانایی نظارت بر احساسات در هر لحظه برای به دست آوردن بینش و ادراک می باشد.
-
- به کارگیری درست هیجانها: (اداره هیجانها، خود مدیریتی)[۲۳]به معنای اداره یا کنترل هیجانها، کنترل احساسات به روش مطلوب و تشخیص منشاء این احساسات و یافتن راههای اداره و کنترل ترسها و هیجانها و عصبانیت و امثال آن است. قدرت تنظیم احساسات خود، نوعی توانایی است که بر حس خود آگاهی متکی میباشد. افرادی که به لحاظ این توانایی ضعیفاند دائماً با احساس ناامیدی و افسردگی دست به گریبانند در حالی که افرادی که در آن مهارت زیادی دارند به راحتی میتوانند ناملایمات را پشت سر بگذارند. این توانایی کمک شایانی است برای از بین بردن تهدیدهای محیطی و یا کم کردن ضعفهای درونی.
-
- برانگیختن خود: (خود انگیزی)[۲۴]به معنای جهت دادن و هدایت عواطف و هیجانها به سمت و سوی هدف، خویشتن داری هیجانی و به تأخیر انداختن خواستهها و بازداری تلاشهاست.
-
- شناخت عواطف دیگران: (همدلی)[۲۵](هم حسی) به معنای حساسیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاههای آنان و بها دادن به تفاوتهای موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیاء و امور است. همدلی اساس مهارت مردم است. کسانی (مدیران و تجار) که از همدلی بالایی برخوردار باشند به علائم اجتماعی ظریفی که نشان دهنده نیازها یا خواستههای دیگران است توجه بیشتری نشان میدهند. این توان آنها در حرفههای مدیریت و فروش که مستلزم مراقبت و توجه به دیگرانند موفق میسازد.
- حفظ ارتباطها: (مهارتهای اجتماعی)[۲۶]تنظیم روابط به معنای اداره هیجانهای دیگران و برخورداری از کفایتهای اجتماعی و مهارتهای اجتماعی است در حقیقت بخش عمدهای از هنر برقراری ارتباط مهارت کنترل عواطف در دیگران است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
این شخص احتمالاً منسوب به روستای تبرته از توابع منطقه فراهان است که در رکاب فردی به نام قتلق قیا از عاملان حکومت ایلخانی در دوره غازان خان بوده است. (خواندمیر، ۱۳۸۵: ۳/۱۵۳) کتاب طبقات اعلام شیعه از شخص دیگری با نسبت فراهانی نامبرده که او نیز در دوره ایلخانی به شغل استنساخ مشغول بوده و چند کتاب را نسخهبرداری کرده است. درباره او در این مجموعه چنین آمده است: «محمد بن محمد بن علی الفراهانی المحمدآبادی. انتسخ بخطّه من مجموعه فیها «الجواهر» لابن برّاج و «المراسیم» و شرحه و کانت علیها إجازه بخط القطب الراوندی (م ۵٧٣ ). فکتب صاحب الترجمه فی آخر المجموعه إنه انتسخ منها فی العشر الأخیر من شعبان ۶١٨ داعیا لصاحبه و مستغفرا لمصنّفه.) (آقابزرگ تهرانی،۱۹۷۲ م: ۴ /۱۷۲) در این مطلب نام این فرد به همراه نام تعدادی از کتب نسخ شده و سال آن آمده است. در قرن هشتم در سال ۷۳۵ ه.ق نیز فردی به نام یوسف فراهانی به رونویسی از کتابی به نام شرائع الاسلام پرداخته است. (حسینی اشکوری،۱۴۲۱ ق : ۲/ ۱۸) این کتاب به شرائعالاسلام فی مسائل الحلال و الحرام با نام کوتاه شرائعالاسلام یا شرائع اثر ابوالقاسم نجمالدین جعفر بن حسن معروف به محقق حلی (۶۷۶-۶۰۲ ه.ق) معروف است؛ و در مورد فقه امامیه، از زمان نگارش تاکنون (حدود ۷۵۰ سال) از مهمترین کتابهای آموزشی فقهی در حوزههای علمیه شیعه به شمار میرود و موجب شده تا نویسندهی آن به صاحب شرائع معروف شود. با توجه به مواردی که اشاره شد یکی از فعالیتهای فرهنگی که باعث رونق تشیع در منطقه گردیده شاید همین رواج رونوشت نویسی از کتب بزرگان تشیع باشد که زمینه آشنایی مردم با تشیع را فراهم کرده است. نتیجه بحث این است که فراهان از گذشته شاهد تحولات مختلف فرهنگی بوده و تشیع نیز بهعنوان جزئی جداییناپذیر از فرهنگ آن است که از هنگام ورود باعث تحولاتی شده و در طول تاریخ در منطقه استمرار یافته است. این فرهنگ بهعنوان شیوه زندگی مردم منطقه درآمده و گاهی از آن برای ابراز مخالفت با ظلمها و ستمها استفاده میشده است. همین وجود فرهنگ شیعی موجب پرورش عالمان زادی در فراهان شد که اگر چه نام نشان بسیاری از آنان از بین رفته اما شواهد و قراینی از فعالیتهای آنان را در منابع میتوان دید. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲/۴/۵- عوامل اقتصادی در جوامع امروزى، اقتصادمحور بسیارى از رویدادها و تحوّلات به شمار مىآید. پرسش این است که آیا ممکن است تشیّع فراهان هم به این عامل ارتباطى داشته باشد؟ لازمۀ پاسخ به این سؤال، آشنایى با وضعیت اقتصادى و معیشتى مردم فراهان در قرون اولیۀ اسلامى از رهگذر صنایع و مشاغل رایج در آن دوره است. حمدالله مستوفی در بیانی دقیق فراهان را چنین معرفی میکند: «ولایتیست و درو دیهها معتبر بود و دیه ساروق دار الملک آنجاست و طهمورث ساخت. اکنون زلفاباد و ماسیر معظم قراى آنجاست. طولش از جزایر خالدات «فدک» و عرض از خط استوا «لدن» هوایش معتدلست و آبش از کاریزها. ارتفاعاتش غلّه و پنبه و انگور و میوه نیکو و بسیار مىباشد و پیوسته در آن ولایت ارزانى بود؛ و مردم آنجا شیعۀ اثنىعشرىاند و بغایت متعصّب؛ و در آن ولایت بحیرهاى است که آن را مغول چغان ناوور خوانند و در آن حوالى شکارگاه خوبست. حقوق دیوانى آن ولایت سه تومان و هفت هزار دینارست.» (مستوفی، ۱۳۸۱ : ۱۱۲) همچنین درباره دریاچه میقان فراهان آمده است: «به روزهاى پاییز که روستاییان بذر افشانى را نیازیشان به آب نیست، همه آبها به این دریاچه بندند … چون بهار آید و نیازمند آب شوند، آبها را از آن ببرند» (ابن فقیه،۱۳۴۹: ۷۵) همچنین در جایی دیگر میگوید: «در فراهان شوره زمینى بود … کُردان و سایر مردم آن نمک را برند و بهمه بلاد جبل و غیر آن برند» (قمی،۱۳۸۵ : ۸۸) همچنین آمده است که شاه اسماعیل صفوی «عازم شکار صحراى فراهان گشت»(خواند میر،۱۳۸۰: ۴ /۵۲۲) از جملاتی که در بالا ذکر شد و در منابع اشارهشده است تا حدودی میتوان به وضعیت معیشتی مردم فراهان پی برد و از مشاغل مردم آن زمان تصویری به دست آورد. از این عامل نیز میتوان چنین نتیجه گرفت که منطقه دارای اهمیت کشاورزی بوده و شاید باعث جذب افرادی از اعراب به این منطقه شده باشد که از آن جمله اشعریان قم بودهاند که در فراهان املاک و مزارعی داشتهاند. (قمی، ۱۳۸۵ : ۷۸۲ و ۷۳۷) همین امر هم با فرض تشیع اشعریان، در گسترش تشیع در منطقه در قرن اول دوم هجری میتوانسته دخیل باشد و باعث رواج آن شده است. همچنین با توجه به اینکه تشیع در اواخر سلجوقیان عمدتاً در میان طبقه متوسط جامعه رواج داشته است، (ترکمنی آذر، ۱۳۸۳: ۲۱۳) مردم منطقه نیز بر اساس این توضیحات تقریباً در طبقه متوسط رو به پایین قرار داشتهاند که استعداد رواج تشیع در آنان را افزایش میدهد. نتیجهگیری کلی از بحث اینکه فراهان کمی پس از حضور اشعریان در قم با اندیشههای شیعی آشنا شده است ولی مردم هنوز عمدتاً پیرو مذاهب قبل از اسلام بودهاند. از این به بعد با حمله حاکم قم به منطقه، فراهان از همدان به قم منتقل میشود و با ویرانی آتشکدههای زرتشتی منطقه، مردم بیشتر با اسلام آشنا میشوند و ازآنجاییکه اشعریان به تشیع مشهور بودند، مذهب قالب منطقه تشیع میشود. پس از این آشنایی اولیه، اشعریان در مناطق فراهان و تفرش نفوذ میکنند و املاک و مزارعی را برای خود تصاحب میکنند و همین امر هم باعث گسترش تدریجی تشیع در منطقه میشود. فراهان از دیرباز در بین راههای ارتباطی قم و اصفهان و همدان بوده که این به آشنایی فراهانیان با مذاهب مختلف کمک میکرده است. در دوره عباسیان با مهاجرتهای گسترده علویان که به دنبال ورود امام رضا (ع) به ایران از یک سو و اوضاع مطلوب ایران نسبت به عراق از سوی دیگر، انجام شد؛ بسیاری از علویان در ناحیه فراهان ساکن شدند که بیشتر آنان به درخواست مردم بومی برای آشنا کردنشان با تشیع در این مناطق ساکن شدند. همچنین احتمال تشیع سیاسی منطقه نیز میتواند تأیید شود چراکه درگذشته بارها از وقوع شورشها و قیامهای در مرکز ایران صحبت شد که مردم منطقه نیز در برخی از آنها مثلاً با خرمدینان یا اسماعیلیان همکاری میکردهاند؛ که شاید علت آن تعالیم برابری و عدالت تشیع از سویی و ظلم و ستم حاکمان و عاملانشان در منطقه از سوی دیگر باشد. ۲/۴/۶- موانع تشیع در فراهان گسترش تشیع در فراهان همواره با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. در مقاطعی از تاریخ این منطقه تشیع دچار مشکلاتی نیز می باشد، یکی از این مقاطع دشوار برای تشیع در فراهان شورش خرم دینان است. این شورش اگر چه در شمال ایران آغاز شد ولی در نواحی مرکزی ایران نیز انتشار یافت. این جنبش در فراهان نیز طرفدارانی پیدامی کند که این نفوذ برای تشیع مشکلاتی ایجاد می کرد. بحث دیگر در خصوص شرایط اقلیمی منطقه، وجود کوهستانهایی در اطراف آن است که از گذشته پناهگاه اقوام مختلف بوده است. در دوره آغاز آلبویه به وجود خرمدینان[۴] در این منطقه اشارهشده است. (ابن مسکویه،۱۳۷۶:۵ /۳۷۵) جنبش خرمدینان درواقع یک شورش ضد عربی بوده و در آن علایق فرهنگ ایرانیت بیشتر است. بهطورى که از مندرجات سیاستنامه نظام الملک برمىآید، قبل از ظهور بابک، از حدود سال ۱۴۰ هجری، خرمدینان در نواحى مرکزى و شمالى ایران فعالیتهایی داشتند و به مبارزاتى علیه دین و دولت اسلامى دست مىزدند «… در آن وقت که هارون الرشید در خراسان بود بار دیگر خرم- دینان خروج کردند از ناحیت اصفهان … و مردم بسیارى از رى و همدان بیرون آمدند و با این قوم پیوستند و عدد ایشان بیش از صد هزار نفر بود. هارون سوار به حرب ایشان فرستاد، ایشان بترسیدند و هرگروه به جاى خویش باز شدند.» (طوسی،۱۳۷۸: ۳۱۲) از این سخنان میتوان نتیجه گرفت که شاید مذهب خرمدینی قبل از بابک نیز در منطقه فراهان وجود داشته است که در اصل نوعی واکنش اعتراضی به دستگاه حاکم حکومت عباسیان بوده است. (مادلونگ، ۱۳۷۷: ۱۹) این حرکت در زمان هارونالرشید توسط ابودلف قاسم بن عیسی عجلی والی شهر کرج و عبدالله بن مبارک به سال ۱۹۳ هجری سرکوب شد. نه سال بعد حرکت خرمدینان توسط بابک رهبری شد و مشکلات فراوانی را برای حکومت عباسی ایجاد کرد. این بار نیز با حرکت سپاهی از سوی خلافت عباسی خرمیان مخفیشده و شورش از بین رفت. خرمیان دیگر بار در سال ۲۱۲ هجری قیام کردند و «از ناحیت سپاهان و بریده و کاپله و کره (کرج) و باطنیان با ایشان پیوستند» مأمون، محمد بن- حمید طائى را به جنگ بابک فرستاد ولى پس از شش جنگ، که بین آنان روى داد، محمد بن حمید کشته شد. (طوسی، ۱۳۷۸: ۳۱۳) پسازآن مأمون عبدالله بن طاهر را مأمور سرکوبی آنان کرد و او توانست تمام جبال و آذربایجان را فتح کند و خرمیان را متفرق کند. بار دیگر از شورش خرمیان در اصفهان و کرج تا آذربایجان در سال ۲۱۸ گزارشی آمده است که در آن شهرهایی مثل کرج ابودلف در نزدیکی فراهان نیز غارت شدند و مسلمانان بسیاری از آنان را نیز کشتهاند. (طوسی، ۱۳۷۸: ۳۱۴) خلیفه مستعصم (۸۳۳ ق- ۸۴۲ ق) عباسى تمامى همت خود را بر دفع بابک مقصور گردانید تا آنکه یکى از سرداران ایرانى را به نام افشین براى قلعوقمع وى برگزید. (طوسی،۱۳۷۸ : ۳۱۵) البته در بیان این حوادث به روایت خواجه نظام الملک، باید توجه داشت که او سنی مذهب متعصب بوده و از دیدگاه خود به حوادث نگاه میکرده است. پس از سرکوبی شدید خرمدینان به تدریج طرفداران این جنبش به مناطق خود برگشتند و به زندگی عادی خود ادامه دادند، ولی این جنبش نشانهای از مخالفت شدید مردم طبقات پایین جامعه و عمدتاً کشاورز با ظلم و ستم اعراب بود. از مناطق کوهستانی که میتوانسته موردتوجه خرمدینان باشد کوهستانهای مرزی بین فراهان و تفرش است که از قدیم قلاع متعددی در آنها وجود داشته است بهعنوان مثال در تاریخ قم به قلعه ریذان بشن اشارهشده که مشرف به فراهان بوده است (قمی،۱۳۸۵: ۲۰۹) البته بسیاری از این قلاع در دورههای بعدی مورداستفاده اسماعیلیان نیز بودهاند. فصل سوم– نمادهای شیعی فراهان یکی از عواملی که میتواند در بررسی تاریخ محلی فراهان و بهطور خاص تاریخ تشیع این منطقه حائز اهمیت باشد، مکانهای مذهبی و عمدتاً بقاع متبرکه آن است. با توجه به این مکانها میتوان به جنبههای مختلف مذهبی و اعتقادات محلی مردم پی برد و از آن برای تحلیل حوادث نانوشته ورود تشیع به منطقه بهره جست. همچنین از عوامل موثر رونق مذهب در هر دیاری وجود افراد مشهور بدان مذهب است. در فراهان نیز قطعاً چنین افرادی حضورداشتهاند و فعالیت آنان به تشیع منطقه کمک کرده است، اما در بسیاری از موارد منابع اطلاعات روشنی از آنان نمیدهند و نام بیشتر این افراد در منابع یافت نمیشود. با در نظر داشتن این نکته تا حد ممکن در یافتن نام و نشان تعدادی از آنان تلاش کردهایم. در این بخش به معرفی مهمترین آرامگاههای مذهبی منطقه و مشاهیر شیعی فراهان میپردازیم. ۳/۱- اماکن و بقاع متبرکه درباره زمان دقیق کاربرد واژه امامزاده در فرهنگ تشیع خبر قطعی در درست نیست، اما از آنجا که قزوینی در النقض این واژه را به کار برده(عبدالجلیل،۱۳۸۵: ۱۹۸) میتوان گفت کاربرد واژه امامزاده در قرن ششم معمول بوده است و شاید به دوران قبل از ان هم بازگردد، در میان محققان و علمای انساب متداول بوده است که فرد را به جد اعلای او نسبت دهند اما چون برای مردم این مسایل قابلهضم نبوده است تصور میکردهاند که فرد فرزند بلافصل امام است. دهخدا در معنای واژه امامزاده شخصی که بلافاصله یا به فاصله کم از نسل امام باشد را نیز امامزاده دانسته است. از عبارت وی چنین مشخص میشود که مقبره محل دفن امامزاده نیز در فرهنگ عامیانه امامزاده خوانده میشود.(دهخد ا،۱۳۷۷: ۳/۳۳۰۸) مزار امامزادگان در سراسر این مرزوبوم، کانونهای معنوی اسلام در ایران به شمار میرود. امامزادگان همان سادات شیعه علویای هستند که در پی اقتدار خلافت اموی و تا پایان خلافت عباسی در نبرد با ستم خلافت و سلطنت برای تحقق عدالت و دفاع از حق مردم به شهادت میرسیدهاند. علویان در جستجوی پناهگاه، مناسب ترین منطقه را ایران و بیشتر مناطق هموار جنوب و رشته کوه البرز مثل قزوین، ری، قم، ساوه و آوه تشخیص دادند(ترکمنی آذر، ۱۳۸۰: ۱۲۶). این کانونها از دو جهت موردتوجه و اعتقاد و احترام عمیق مردم ایران بوده است؛ از یک سو: اعتقاد و ایمان مردم ما به خاندان نبوت و امامت و عدالت و حریّت و شجرهی طیبه انسانی و از دیگر سو حقیقت وجودی خود این شهیدان که در ستیز با بیعدالتی و ستم روزگار خویش به شهادت رسیده و در جبههی گستردهی این رزم بیامان بر فراز کوهها و اعماق درّهها و پهنهی دشتهای قلمرو خلافت و سلطنت بر زمین افتادهاند و علیرغم اصرار تاریخ و هول و هراس زمان در پرهیز مردم از شهیدان و دوری از یاد و فراموشی نام و نشانشان، جاودانه شدهاند. (افتخارزاده، ۱۳۷۳ : ۷۶) ۳/۱/۱- امامزاده حسن افطس - اسفین بقعه این امامزاده در ۱۲ کیلومترى شمال غرب فرمهین و در کنار روستاى اسفین از توابع شهرستان فراهان واقعشده و به «شاهزاده حسن افطس» شهرت دارد. بنا، شامل ایوان ورودى، کفش کن، حرم و نمازخانه و گنبد است که در محوّطه وسیعى واقع شده است. اصل اتاق مرقد، یک فضاى هشتضلعی است که بر فراز آن، گنبد شلجمى بزرگى قرار دارد که قطر آن حدود ده و ارتفاع آن بیش از ده متر است. در داخل بقعه، ضریحى چوبى بر روى سکویى چهارگوش قرار دارد. (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) بقعه، داراى سه فضاى به هم مرتبط است که ابتدا باید از فضاى ورودى که شامل ایوان و شبستان مستطیل شکل با سقف مسطح است، عبور نمود و به در ورودى بناى قدیمى بقعه رسید، بناى قدیمى، از سطح شبستان ورودى پایینتر و حدود پنج پلّه راه مىپیماید. مجاور شبستان ورودى، یک فضاى مستطیل شکل دیگرى قرار دارد که بهعنوان نمازخانه از آن استفاده مىشود. شالوده بناى قدیمى، از سنگ و ملاط گل و خشت و آجر ساختهشده و معمارى آن مربوط به دوره ایلخانى و صفویه است. (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) گنبد بنا، آجرى دو پوش و سطح آن، مقدارى نامنظم و ناهموار است و در ساقه آن با ردیفهایى از کاشى، تزیین شده است. مرقد امامزاده، حدود نیم متر از کف بقعه ارتفاع دارد و سنگنوشتهای بر آن نصبشده که متن آن جدید است: «مضجع مرقد مقدّس مطهّر اشجع السادات حضرت حسن الافطس ابن شاهزاده على الاصغر بن الامام زین العابدین که در عصر امام جعفر صادق در راه دفاع از احکام اسلام و سنّت جدّش خاتم الانبیاء محمّد مصطفى به دست دژخیمان منصور دوانقى به شهادت رسید و در زمان دولت صفوى، توسط عالم العلماء و الدّین مرحوم حاج محمّد تقى حاج الحرمین از علماء بلاد نجف، به ظهور رسیده است. در تاریخ ۱۴۶ هـ. ق به شهادت رسید». ضریح فلزى نامرغوبى از قبر محافظت مىکند. گویند حاج محمّد تقى حاج الحرمین و برادرش قنبر على، بناى کنونى را ساختهاند و علّت آن را خواب حاج محمّد تقى مىدانند که در شهر نجف به وقوع پیوست و او پس از مراجعه به اسفین و به دست آوردن چندین نشانه، بناى کنونى را ساخت. (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) در زیارتنامه منصوب در دیوار بقعه که در بخشى از آن چنین آمده «السلام علیک ایها السیّد الحجازى الجاودانى المدفون بالفراهان، السلام علیک ایها السید الشاهزاده حسن الافطس بن شاهزاده على اصغر بن امام زینالعابدین…». امامزاده را حسن الافطس فرزند على الاصغر بن امام سجاد مىدانند، این در حالى است که طبق منابع متقن، هیچگونه ذکرى از حضور یا وفات و دفن حسن افطس در این منطقه، به میان نیامده و او پس از شکست قیام محمّد نفس الزکیّه که در اختفاء بود، با وساطت امام جعفر صادق از مخفیگاه خود بیرون آمد (قمی،۱۳۸۵ : ۶۲۷) و مدّتها پس از حضرت امام صادق (ع) زندگانى کرد و در مدینه وفات یافت. پس از رد این ادّعا، برخى از محققین بر آن شدند که خفته در این مزار را سیّد حسن بن حسین بن حسن الافطس بن على الاصغر بن امام زینالعابدین معرفی کنند؛ اما این ادّعا نیز منشأ صحیحى ندارد؛ زیرا سیّد حسن بن حسین ملقّب به افطس نبوده، اگر چه او نواده حسن افطس به شمار مىرود. (کیاء گیلانی، ۱۴۰۹ ق: ۱۶۰) به نظر مىرسد شخص مدفون در ابن بقعه، سیّد کمال الدّین الحسن الرضا الآوى الحسینى الافطسى ساکن فراهان باشد که از سادات بسیار جلیلالقدر حسینى و قاضى آوه و ساوه بوده است. در اجازهنامه خواجه نصیرالدین طوسى به او که فرازهایى از آن را ابن فُوطَى در مجمع الآداب نقل نموده، چنین از او تعریف شده است: «قرأ على الأمیر السیّد الامام الکبیر العالم الفاضل الاشرف الاطهر المرتضى المجتبى کمال المله و الدّین رضى الاسلام و المسلمین سیّد القضاه و… الاشراف قدوه العلماء و الأکابر… کریم الاطراف والأنساب الرضا ابن». ابن فوطى خود درباره او مىگوید: «القاضى العلّامه السیّدالکامل العامل الفقیه المحقق النبیه المدقق اکمل الساده الاشراف و اکمل بنى هاشم و عبدمناف… و له الفوائد الجلیله و الاخلاق الحمیده الجمیله و الصفات المحمّدیه». (ابن فوطی، ۱۳۷۴ : ۴ / ۱۵۶) و ابن طقطقى نیز در اصیلى او را اینگونه ستوده است: «قاضى آوه کمال الدّین الرضا حسن… رأیته بفراهان من أعمال قم و کاشان، شیخ جمیل حسن الاخلاق متقدم له وجاهه». (ابن طقطقی، ۱۳۷۶ : ۳۱۴) مطابق آن چه ابن فوطى مىافزاید، وى به مراغه، نزد خواجه نصیر الدّین طوسى رفته و تصانیف امام فخر رازى را از او فراگرفت و مرویات خواجه از پدرش وجیه الدّین محمّد بن حسن و دایى پدرش نصیرالدین عبدالله بن حمزه و دایى خویش نورالدین على بن محمّد شیعى و جز آنها را از وى سماع و صحیفه اهلبیت (صحیفه الرضا) را بر او خواند. از دیگر مشایخ او، پدرش سیّد فخر الدّین محمّد است و نیز مىگوید: او را در مراغه به سال ۶۶۵ هـ. ق دیدم و در محرم سال ۷۰۷ هـ. ق در سلطانیه با او ملاقات کردم و اجازهاى از جمیع مرویات و مسموعات خود براى من نگاشت و هم اکنون، قاضى و حاکم فراهان و توابع آن است و مولدش… و در سال ۷۲۰ هـ. ق به مدینه السلام جهت زیارت امیرالمؤمنین و اجداد طاهرینش آمده و جماعتى از سادات، نسخه اجازه خواجه طوسى را کتابت نمودند. جاى نقطهها درمجموع الاداب خالى است و از ظاهر سخن آتى شهید مبنى بر روایت نمودن او از جدش رضى الدّین زاهد متوفّاى ۶۵۴ هـ. ق به ضمیمه آن که در سال ۷۲۰ هـ. ق حیات داشته مىتوان ولادتش را مدّتى پیش از تاریخ وفات جدّش دانست که بنابراین در سنین نو جوانى موفق به اجازه گردیده است. چنان چه وفاتش چندان دور از سال ورودش به بغداد به نظر نمىآید؛ و نسبت به محل دفن وى سندی در دست نیست اما در روستاى اسفین از فراهان علیا مزارى با نام حسن افطس مشهور است که به گمان قوى و به قرینه حضور و سکوتش در فراهان مىبایست به او مربوط باشد و انتساب بقعه به حسن افطس بن على الاصغر که امروز شهرت گرفته بدون پشتوانه تاریخى است. (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) نسب شریف این بزرگوار، بدین شرح است: ابو محمّد کمال الدّین الحسن الرضا بن فخرالدین محمّد بن رضی الدّین محمّد بن فخرالدین محمّد بن رضی الدّین محمّد بن زید بن داعی بن ابیالحسن علی الحوری بن حسین بن الحسن ابتج بن علی زین الدّین بن حسن ابیمحمّد الرئیس بن علی بن محمّد الخزری بن علی بن علی الحریری بن حسن الافطس بن علی الاصغر بن امام علی بن الحسین السجّاد. کمال الدّین حسن آوى، بهطور خاص صحیفه سجّادیّه و تهذیب الاحکام را از خواجه نصیر طوسى روایت نموده که در دو نوشته شهید ثانى بر صحیفه و تهذیب به خط او مذکور بوده و در بحارالانوار نقل شده است و نیز در اجازهاى که به والد شیخ بهایى داده است، روایت صحیفه را متذکر شده و در بحار با یک واسطه از خطش نقل گردیده است. معروفترین شخصى که از سیّد کمال الدّین حسن افطس روایت دارد، تاج الدّین محمّدبن قاسم حسنى مشهور به «ابن معیّه»، است. وى در اجازه خود به شهید اوّل که اشاره گردید، بدین امر تصریح نموده است. (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) شیخ حر عاملى از او با عنوان: «السیّد کمال الدّین الحسن بن محمّدالاوى الحسینى، فاضل جلیل القدر، یروى عنه ابن معیه»، ابن عنبه با تعبیر: «السیّد الرضى کمال الدّین الحسن بن فخر الدّین محمّدبن رضى الدّین الزاهد»، مجلسى در بحار با عنوان «السیّد السعید کمال الدّین الرضى الحسن بن محمّدبن محمّد الاوى الحسینى» و نورى همان تعبیر مجلسى را یاد نموده است. در اصیلى، دو فرزند دیگر جز على براى کمال الدّین حسن ذکرشده که یکى شرف الدّین مرتضى و دیگرى رضى الدّین محمّد است؛ و ابن عنبه گوید: «اعقب عشره ذکور منهم: مجدالدّین حسین بن کمال الدّین و ابنه تاج الدّین الحسن اقضى القضا بالبلاد الفراتیه مات سنه ۷۴۷ هـ. ق». (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) ۳/۱/۲- امامزاده احمد زلف آباد - فرمهین بقعه این امامزاده در ۴ کیلومترى غرب جاده شهر فرمهین، ۴۵ کیلومترى شهر تفرش و در مجاورت غربی شهر باستانی زلف آباد واقعشده و به «شاهزاده احمد» معروف است. بناى اولیه، مربوط به دوره ایلخانى مىباشد که در دوره صفویه مرمّت شده و از معمارى عصر خود بهره برده است. بقعه، از دو فضاى متّصل به هم تشکیلشده و ارتفاع آن از کف تا بالاى گنبد، پانزده متر مىباشد. درِ ورودى بقعه، از جانب جنوب غربی باز میشود که خود شامل شبستان کوچکى است که به حرم امامزاده راه مىیابد. حرم از خارج بهصورت برجى مدوّر و از داخل بهصورت مربّع مىباشد که با ایجاد چند طاقنما به هشتضلعی تبدیلشده و سپس گنبد بنا بر آن استوار گردیده است. بر روى حرم، گنبد دو پوشی قرار دارد که اصل آن با آجر و ساروج ساختهشده و از خارج، بهصورت هشتضلعی است. پیش از این، گنبد با آجرهاى بسیار ظریف شش ضلعى و چهارضلعی به رنگ فیروزهاى و سبز، استادانه پوشش یافته بود که متأسفانه، بر اثر فرسایش از بین رفته و در سالهاى اخیر، با ورق استیل پولکی شکل، روکش گریده است. مرقد امامزاده در وسط حرم قرار دارد. درگذشته، بر روى قبر، کاشىهاى آبى رنگ و فیروزهاى قرار داشت و ضریحى چوبى از آن محافظت مىکرد که در سال ۱۳۴۷ هـ. ش، با یک ضریح آهنى تعویض شده و سپس همین ضریح آهنى را به بقعه امامزاده حسن افطس در روستاى اسفین منتقل کردهاند. (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱) ضریح کنونى که از جنس آب طلا و نقره است، در سال ۱۳۷۲ هـ. ش، در بقعه نصب گردید و کتیبهاى در مدح امامزاده در پایین تاج، به خط نستعلیق، شامل اشعار و اسامى معصومین نقش بسته است. در سال ۱۳۵۶ هـ. ش، به همت یکى از خیّرین روستاى مجدآباد کهنه، بناى قدیمى مسجد همجوار، تخریب گردید و با مصالح جدید ساخته شد و اطراف درِ ورودى حرم، مجموعه کاشىکارىهاى زیبایى با کتیبه آیات قرآنى به خطّ ثلث سفید بر زمینه لاجوردى نصب شد و در ضلع جنوبى حرم نیز مسجد بزرگى اضافه گردید و ساختمان بقعه نیز مرمّت گردید. در صحن بزرگ امامزاده، نهر آب قناتى بهصورت جارى از شمال صحن واردشده و به سمت جنوب خارج و به باغات و کشتزارهاى اطراف بقعه مىرسد به اعتقاد اهالى، امامزاده احمد از فرزندان امام موسى کاظم مىباشد. طبق اشعارى که بر روى ضریح نوشتهشده، نام پدر امامزاده احمد، على و نام جدّ او احمد است؛ بنابراین، او را احمد بن على بن احمد و از نوادگان امام هفتم مىدانند. ظاهراً نسب شریف امامزاده احمد، با پنج واسطه به امام هفتم منتهى مىشود که از قرار ذیل است: سیّد احمد بن ابىعلى محمّد بن احمد بن ابىالحسن على الدینورى بن موسى ابىسبحه الثانى بن ابراهیم المرتضى بن امام موسى الکاظم. وى سیّدى جلیلالقدر، عظیمالشأن و بسیار بزرگوار بود. علماى انساب نوشتهاند، ابوالحسن على به جهت سکونت در دینور به ابوالحسن على الدینورى مشهور شد. (ابن طقطقی، ۱۳۷۶ : ۳۱۵) نسل زیادى از او در دینور و جبل باقى مانده است. على، داراى چهار فرزند معقّب به اسامى ابومحمّد حسن، ابوالفضل حسین [مادر این دو تن، از سادات افطسى بود]، احمد و موسى بود که همگى از سادات جلیلالقدر موسوى در قرن سوّم و چهارم هجرى به شمار مىآمدند. برخى از مورّخان علّت مهاجرت جدّ امامزاده احمد، یعنى ابوالحسن على دینورى را به جهت فشار و ظلم متوکل، خلیفه ملعون عباسی، ذکر نمودهاند. از این رو، سیّد على دینورى به منطقه دینور مهاجرت نمود و در آن جا به تبلیغ تشیّع مىپرداخت. سیّد احمد، [جدّ امامزاده احمد] نیز در دینور سکونت داشت و در آن جا صاحب دو فرزند شد که اسامى آنان، یکى على و دیگرى محمّد بود. سیّد محمّد، فرزندى به نام سیّد احمد داشت که سیّدى زاهد و وارسته بود. مشهور است که وى، به منطقه عراق عجم مهاجرت نمود و در تفرش که جمع کثیرى از نوادگان سیّد اسحاق بن ابراهیمالعسکرى [عموزادگان وى] سکونت داشتند، مستقر شد. وفات وى را در حدود سال ۴۱۵ هـ. ق نوشتهاند. (عبیدلی،۱۳۷۱ : ۲۶۲) و (بحر العلوم،۱۳۹۳ :۱)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
عدهای نظریه موازنه قوا را شناخته شده ترین و موثرترین نظریه موجود برای توضیح ماهیت روابط بینالملل از قرن ۱۶ به بعد دانسته اند.[۳۹] فقدان موازنه سخت دربرابرآمریکا پس ازجنگ سرد، عدم شکل گیری اتحادیه های نظامی درمیان قدرتهای بزرگ،رویکرد رئالیستی به نظریه موازنه قوای ساختاری را با بحران روبرو ساخت .اما نئورئالیستهایی مانند والتز همچنان اعتقاد دارند که همچنان باید منتظر رفتارهای توازن بخش در مقابل آمریکا باشیم هر چند چنین امری ممکن است با تاخیر صورت گیرد.[۴۰] او اعتقاد دارد که نظام تک قطبی پایدار نخواهد ماند زیرا هم وظایف متعدد هژمون و هم این مسئله که قدرت مستقل از اراده و نیت برای سایرین خطرساز است،نظام تک قطبی را سرانجام به قهقرا خواهند برد و دیگران و نگران از تمرکز قدرت در برابر این هژمون به موازنه گرایش پیدا خواهند کرد.اما او در این مرحله به یک نکته مهم اشاره می کند وآن اینکه تصمیمات هژمون بر کیفیت تحولات آتی در باب تنش زا یا صلح آمیز بودن شکل گیری موازنه بسیار تاثیر گذار خواهند بود.[۴۱] این اشاره والتز برای کار ما بسیار حیاتی است زیرا تصمیمات هژمون بر نوع ساختارهای موضوعی حاکم در سیاست بین الملل هم بسیار تاثیر گذارند و سلسله مراتب سیاستهای عالی یا دانی را تعیین می کنند.در این راستا هژمون می تواند با اهمیت قائل شدن برای مسائل اقتصادی در مقابل مسائل سیاسی و نظامی حتی بر کیفیت ساختار و نوع قطبیت آن تاثیر بگذارد.در تقابل با والتز افرادی مانند ویلیام ولفورث،استفن بروکس،کراتامر،دیپ و مستاندو غالبا به یک جهان تک قطبی با ثبات با تفاوتهای مختصری بعد از جنگ سرد اعتقاد دارند.سه نفر اول به علاوه مستاندو به یک نظام تک قطبی جامع بعد از جنگ سرد اعتقاد دارند که در هر نقطه از جهان این قطب مسلط به موازنه گرایی گرایش دارد.اما مک لنان به نوعی توازن بخشی محدود صرفا در شرق آسیا گرایش دارد و دیپ با اعتقاد به نظریه مک لنان صرفا زمانی توازن بخشی را لازم می داند که تمامیت ارضی آمریکا دچار خطر شود. در کنار این افراد کسانی چون میرشایمر هم حضور دارند که به ترکیبی از دو نظریه فوق گرایش دارد.از نظر کسانی مانند والتز انباشت و تمرکز قدرت و میل به هژمونی که به صورت ذاتی جزء رفتار کشورها محسوب می شود در نهایت مجر به موازنه می شود زیرا دولتها به عنوان بازیگران اصلی و عقلانی که تحت فشارهای سیستمیک هستند با هر نوع تمرکز و انباشت قدرت که امنیت آنها را به مخاطره بیندازد به سوی موازنه سازی خواهند رفت و این موازنه گرایی به دو شکل داخلی و خارجی خواهد بود.در بعد داخلی آنها در تقابل با افزایش قدرت سایرین قدرت و توانمندیهای داخلی خود را افزایش خواهند داد و در بعد خارجی آنها به شرکت در اتحادیه های نظامی متعادل کننده تحریک خواهند شد.از نظر ولتز از آنجا که دولتها هیچ وقت از این مسئله اطمینان حاصل نخواهند کرد که دولتها قویتر از قدرتشان بر علیه آنها استفاده نخواهند کرد پس آنان همیشه درگیر نوعی موازنه گرایی خواهند بود.نظریه والتز در نهایت بیشتر پیامدها را مدنظر قرار می دهد زیرا موازنه گرایی مدنظر او در نهایت به دو امر ختم خواهد شد اول حفظ و بقای نظام بین الملل و دوم تعیین نمودار و نحوه توزیع قدرت و قطبیت نظام در سیستم بین الملل. (لیتل،۱۳۸۹،۲۲) (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اما به موازات او و تا حدی متفاوت از او میرشایمر با قبول بنیان های نظری والتز او را تا حدی به چالش می کشد.از یک سو میرشایمر نه به پیامدها بلکه به رفتارها و استراتزی های موازنه توجه دارد و در این قالب او موازنه خود به خودی مدنظر والتز را تا حدی زیر سئوال می برد.همچنین او بر خلاف والتز و مورگنتاو که بیشتر به رفتار تدافعی و همکاری جویانه کشورها برای ایجاد موازنه و حفظ سیستم نظر دارند او یک دیدگاه رادیکال و تهاجمی را مدنظر دارد. در این راستا میرشایمر اعتقاد دارد که همه کشورها و به ویژه قدرتهای عمده نه به فکر حفظ موازنه بلکه درصدد بر هم زدن آن هستند.لیتل تفاوت این دو گرایش را با یک مثال نشان می دهد.در این مثال از دیدگاه والتز دولتها همچون موشهایی هستند که برای حفظ بقای خود ناگزیرند بر روی یک تردمیل حرکت کنند و هر اندازه که سرعت تردمیل بالا رود آنها هم با همان سرعت حرکت کنند تا بقا یابند.از نظر والتز اگر چندین قطب مسلط حضور داشته باشند سرعت تردمیل غیر قابل کنترل خواهد بود و جهان بی ثبات تر است اما اگر دو قطب حضور داشته باشند می توانند با تبانی با یکدیگر سرعت را کنترل کرده و حتی معکوس نمایند و در این حالت جهان با ثبات تر است و موازنه سبب ثبات جهان بوده است.اما در این مثال از نظر میرشایمر قدرتهای بزرگ تا جایی که برایشان مقدور است سرعت تردمیل را بالا خواهند برد تا این سرعت خارج از تحمل رقبایشان باشد و آنها را پس بزنند.میرشایمر بر این اعتقاد است که حتی اگر نظام دوقطبی هم باشد آن دو قطب برای حذف یکدیگر سعی خواهند کرد سرعت خود را بالاتر ببرند تا خود مسلط تر شوند.استعاره سرعت در اینجا منظور افزایش توانمندی ها است.در این راستا ما می توانیم از دو نظریه موجود در نئورئالیسم برای تبیین رفتار آمریکا قبل و بعد از پایان جنگ سرد استفاده کنیم.دوران جنگ سرد را با تمسک به نظریه والتز در باب موازنه و دوران بعد از جنگ سرد را با تمسک به نظریه میرشایمر.البته در کنار میرشایمر می توانیم از نظریات سایر طرفداران نظام تک قطبی که در بالا به آنها اشاره شد هم استفاده کنیم. در دوران تک قطبی هم که بعد از جنگ سرد اتفاق افتاد می توان به تاثیرات رفتار قطب مسلط بر ساختار هم توجه داشت.هم والتز و هم مخالفینش بر دوران تک قطبی بعد از جنگ سرد اذعان دارند تنها تفاوت آنها در تداوم یا عدم تداوم این شرایط تک قطبیست. اعتقاد والتز به نظام تک قطبی در دهه نود حتی می تواند به نوعی تایید و درستی تئوری او برای تبیین اتفاقات بعد از جنگ سرد باشد زیرا مطابق پیش بینی او روسیه و چین و حتی اتحادیه اروپا از دهه ۲۰۰۰ به نوعی موازنه گرایی در مقابل آمریکا دست زده اند.از این رو حتی اگر نظریه میرشایمر و تک قطب گرایان برای دهه ۹۰ کاربرد داشته باشد نمی تواند در مورد دهه ۲۰۰۰ صدق کند و نظریه والتز برای تبیین دهه ۲۰۰۰ صلاحیت بیشتری دارد. ۲-۴-۱-نظام تک قطبی در دهه۹۰ُ و۲۰۰۰ در دهه ۹۰ که نظام تک قطبی حاکم است این رفتار قطب مسلط و گرایشهای اوست که سلسله مراتب موضوعات را تعیین می کند و در این دهه رفتار آمریکا به عنوان قطب مسلط به نوعی بود که بیشتر به موضوعات اقتصادی اهمیت می داد و سبب برجسته شدن ساختارهای اقتصادی شده بود ساختارهایی که برخلاف موضوعات سیاسی ساختارهایی چند قطبی بودند و قطبهای جدید بدون به چالش کشیدن جایگاه هژمونی آمریکا در عرصه سیاسی در موضوعات اقتصادی با آمریکا رقابت می کردند.همین رفتار و گرایش آمریکا سبب شده بود که از نگاهی اقتصادی به جهان اطراف خود در این دهه بنگرد و بر این مبنا سیاستهای خود را تنظیم کند. اما از دهه ۲۰۰۰ دو اتفاق اساسی سبب شد که سلسله مراتب موضوعی بار دیگر برای آمریکا عوض شود و موضوعات استراتزیک دوباره در دستور کار قرار گیرند.اول اینکه نوعی موازنه گرایی جدید چنانکه والتز پیش بینی می کرد از سوی کشورهای روسیه و چین در حال شکل گیری بود و دوم اینکه حملات ۱۱ سپتامبر زمینه را برای به صدر آمدن موضوعات استراتزیک به عنوان تیر خلاص فراهم کردند و رفتار و رویکرد قطب مسلط به سمت و سوی این موضوعات گرایش پیدا کرد.در همین دهه بود که آمریکا با تمسک به موازنه سخت و نرم درصددبر آمد تا همچنان رقبای در حال قدر شدن خود را در انزوا نگه دارد و از رشدآنها جلوگیری کند.و به همین دلیل امریکا در این دهه هر چند همچنان نگاه اقتصادی خود را به جهان اطراف حفظ کرده بود اما بار دیگر نگاه استراتزیک را بر رویکردها خود حاکم کرد و از این پنجره به جهان خارج می نگریست.در موازنه سخت امریکا به قدرت نظامی و بیشینه سازی قدرت در عرصه داخلی و خارجی توجه داشت و در موازنه نرم به مولفه های غیر نظامی قدرت و محدود سازی قدرت در داخل و خارج توجه داشت و با مجموعه ای از رویکردها چون: فروش سلاح به کشورهای رقیب کشورهای تهدید کننده بدون ورود به اتحادیه های نظامی،ممنوعیت ها و تحریم های اقتصادی،ایجاد فهم محدود مشترک امنیتی با دوستان برای کنترل رقبا،به کار بردن ظرفیت سازمانهای بین المللی،فعالیتهای دیپلماتیک و همکاری محدود نظامی،در صددبود از قدرت گیری قدرتها در سطوح منطقهای و جهانی در مقابل هژمونی خود جلوگیری کند و در این راستا از دولتهای دیگر چون پاکستان استفاده می کرد. ازمیان رهیافت های مختلف،بینشی که نئورئالیسم به ما می دهد بیشترین قابلیت انطباق باتئوریزه کردن روابط میان دوکشور را دارا می باشد . این رهیافت بیشترین شناخت رابه ما می دهد تا مناسبات پاکستان وایالات متحدهرا براساس رویکرد سیستمی تجزیه وتحلیل نماید. فصل سوم پیشینه پژوهش ۳-۱-بخش اول :پیشینه روابط ایالات متحده وپاکستان تا پایان جنگ سرد ۳-۱-۱ از۱۹۴۷) تاسیس پاکستان (تا ۱۹۵۳ کشورپاکستان با۸۶۸۵۹۱کیلومترمربع درکرانه شمالی دریای عمان ودارا بودن نزدیکی جغرافیایی به تنگه هرمزوخلیج فارس وهمچنین مجاورت باکشورهای چین وهندازجایگاه استراتژیک فوق العاده ای برخوردار است .محرومیت سرزمین وسیع وپرجمعیت پاکستان ازمسائلی است که این کشورازآغازحیات خودباآن مواجه بوده است .براحساس نیاز ناشی ازفقرومحرومیت مزبور،بایدهراس ازسلطه جویی هند را نیزافزود .توجه به دوعامل مذکور،شناخت انگیزه وعلایق دولت مردان پاکستانی درتنظیم وتدوین اصول سیاست خارجی خود راتسهیل می کندواولویت های آن رابرای برقراری ارتباط بامراجع مختلف قدرت بین المللی روشن می سازد.البته هدف این پژوهش بررسی جایگاه پاکستان از یک نگاه آمریکایی است نه پاکستانی ولی اشاراتی محدود به نگاه پاکستان به نقش و جایگاه خود هم لازم است.چنانکه قبلا هم اشاره شد این دوره از روابط پاکستان و آمریکا در چهارچوب برداشت والتز از موازنه تبیین می شود. و بیشتر به مواردی چون موازنه داخلی،خارجی و سخت پرداخته خواهد شد. عنایت به این نکات است که روابط آمریکاوپاکستان راقابل تامل وارزیابی می سازد . دولت پاکستان پس از استقلال درسال۱۹۴۷وسروسامان دادن به اوضاع داخلی خویش به منظورحفظ حدود و ثغور قلمرو خودسیاست بی طرفی رابه عنوان یک روش غیرواقعی ردنمود . وبااعتقادبه اینکه هیچ گاه به تنهایی قادربه دفاع ازخویش نمی باشدوباتوجه به عوامل زیرسیاست عضویت در پیمان های منطقه ای ووابستگی به قدرتهای بزرگ راانتخاب نمود و به نوعی موازنه خارجی روی آورد. ۱) موقعیت خاص جغرافیایی پاکستان وهمسایگی آن باکشورهای هنداز دو جناح پاکستان شرقی وپاکستان غربی وافغانستان وشوروی ) ازشمال ( باتوجه به این که هریک ازدولت های هندوافغانستان وشوروی نسبت به قسمت های مختلف خاک پاکستان مقاصد تجاوزکارانه ای راتعقیب می کردند . ۲) از بین رفتن اهمیت دفاعی استحکامات طبیعی درمرزهای کشوروضعف فوق العاده قدرت دفاعی پاکستان درمقام مقایسه با قدرت های هند و شوروی . ۳) احتیاج مبرم پاکستان به اخذکمک مالی واقتصادی به منظورتحکیم مبانی اقتصادکشوروتثبیت اوضاع عمومی آن . ۴)پیروی ازاصول مذهب اسلام و طرفداری شدید از ایدئولوژی »پان اسلامیزم« ورقبت شدید به همبستگی با سایردول مسلمان جهان بخاطرایجاد جبهه اسلامی علیه مقاصد هند در کشمیر . ۵) وقوف به این حقیقت که ملل کوچک وضعیف ازآن جاکه خودقادربه دفاع ازخویشتن نمیباشند موجبات جلب مقاصد و مطامع تجاوزکارانه همسایگان خود را فراهم نموده ونقاط ضعفی را برای حفظ صلح جهانی به وجودمی آورند[۴۲] . این عوامل باآن که به خودی خوددولت پاکستان رابه لزوم ترک بی طرفی وپیوستن به اتحادیه های دفاعی منطقهای تشویق میکرد .اقدام دولت هند در سفارش اسلحه ومهمات برای مقابله باادعای پاکستان در کشمیر، اختلافات تقسیم آب رودخانه های سند_ ستلج وبیاس که منطقه پنجاب علیادرپاکستان غربی راباخطرخشکسالی وقحطی تهدیدمی نمود،بیش ازپیش دولت پاکستان رابه این فکرمی انداخت که قبل ازآن که دیپلماسی وقدرت هندبه کلی آن راتحت شعاع فعالیت های خودقراردهد،همت و بودجه خودرابه تقویت قدرت دفاعی کشورمصروف نماید .یعنی با افزایش قدرت سخت داخلی و نوعی موازنه داخلی افزایش قدرت رقیب خود را خنثی کرده و به نوعی موازنه در مقابل آن دست زند. درابتدای استقلال پاکستان ازهنددر۱۹۴۷،تلقی آمریکاییان ازهندوپاکستان این بودکه سرزمین گاندی و نهرو، پیروزمندانه برای استقلال خویش ازانگلیس جنگیده است_ درست نظیرآنچه خودآنهاانجام داده بودند_ واینک مقدراست که نقش به سزایی درصحنه جهانی ایفاکنند . درخلال جنگ جهانی دوم،روزولت رییس جمهوروقت آمریکابرچرچیل فشارمی آوردتابرای حصول به توافقی بارهبران کنگره ی ملی هند بکوشد تابراثرآن بتوان ازآنهادرجنگ علیه تهاجم موردانتظار ژاپن بهره گرفت .مبادلات صورت گرفته بین چرچیل وروزولت نمایان گرآن است که رهبرآمریکا،به طورکلی از تقاضاها و نیز قدرت حزب مسلم لیگ بی اطلاع بوده است وجنگهای استقلال آمریکا را به یاد او می آورده است . بنابراین مشکل هند رااز زاویه جنگ سیزده مستعمره باجرج سوم می دید . بااستقلال پاکستان،آمریکایی ها آن را عجیب ترین کشور درجهان توصیف کردندکه نمی توان نقشه آن راترسیم ساخت . روزبعدازاعلان طرح تقسیم شبه قاره «امانوئل سلر»[۴۳]،تقسیم شبه قارهعضومجلس نمایندگان ازایالت نیویورک، ایجاد پاکستان را یک اشتباه خواند و در حکم دل خوشی محمدعلی جناح به شمارآورد و متعاقبا چند روزبعد، پاکستان را به منزله دعوتی ازدولت (دولت انگلیس ( برای باقیماندن درشبه قاره هنداعلام کردوچنین نظرداد که پاکستا ن حالتیک ابرتیره وتهدیدآمیز رادارد . دراین میان هفته نامه «تایمز» پاکستان را چیزی در ردیف یک «ویرانه اقتصادی»[۴۴] نامید . تاسال۱۹۴۹،اوضاع جهان به گونه ای بودکه مانع میشد آمریکا مستقیما نسبت به مسائل شبه قاره علاقه مند شود . بلافاصله بعدازخاتمه جنگ خونین دراروپا،آمریکاکه مایل نبودآنچه راکه به تازگی ازچنگ نازی هادرآورده به کمونیسم هدیه کند،تمام توان خودراوقف بازسازی کشورهای جنگ زده اروپای غیرکمونیست کرد . وینستون چرچیل به هنگام دیدارازآمریکادرمارس۱۹۴۶جمله قصاری رابرزبان جاری ساخت که بعدهاپرآوازه گشت: « بخش عمده ای ازقاره اروپا از استیتن[۴۵] دربالتیک گرفته تا تریست[۴۶]درآدریاتیک، درپس یک پرده ی آهنین قرارگرفته است» ترومن، رییس جمهورآمریکادرسال۱۹۴۷ازکنگره درخواست کردتایک کمک اضطراری نظامی برای ترکیه ویونان رابه تصویب برساندودرهمان سال وزیرخارجه وقت آمریکا طی یک سخنرانی در دانشگاه هاروارد از طرح خود برای بازیافت اروپا یاد کرد . درماه ژوئیه آن سال روس هابه نشانه اعتراض،اجلاس تشکیل شده در پاریس برای گفتگو درباره طرح مارشال راترک کردندوبدین سان جنگ سردآغازگردید . بدین ترتیب زمانی که هندوپاکستان حیات خود را بعنوان دوکشورمستقل شروع کردند،اروپادرچنگال جنگ سردگرفتارآمده بود[۴۷].اندیشه ایجادارتباط نیرومندوقوی باایالات متحده،حتی قبل ازآنکه پاکستان به جمع کشورهای مستقل جهان ملحق شود، ذهن محمدعلی جناح ملقب ومعروف به»قائداعظم«رابه خود مشغول داشته بود. تشکیل پاکستان ودر دیدار با دو دیپلمات آمریکایی مستقردر دولت موقت هند و در بیان علل ضرورت تاسیس کشور جدا گانه ای برای مسلمانان شبه قاره استدلال می کندکه باتوجه به خطرهجوم کمونیست ازناحیه اتحاد جماهیر شوروی از یک سو و بیم هندوئیسم افراطی سلطه جو ازسوی دیگر،وجود یک کشور مستقل درشبه قاره،سدراه نفوذآن دوکشوردرکشورهای خاورمیانه،ودرنتیجه درجهت منافع ایالات متحده آمریکادرمنطقه خواهد بود .قائداعظم،ضمن تحسین وتمجید فراوان ازآمریکا،ابراز امیدواری نمودکه آن کشور پاکستان رادرحل مشکلات عدیده ای که باآن مواجه خواهدبود،یاری کند . درخواست جناح درقالب تحولات نظام بین الملل درآن زمان وناتوانی انگلستان درنگهداری نظامیان خوددریونان ودرخواست این کشورازآمریکابرای ایفای نقش درصحنه ی جهانی بوده . به عبارتی دیگردولت بریتانیا توان جلوگیری ازهجوم ایدئولوژیک اتحادجماهیرشوروی رانداشته وآن مسئولیت رابه ایالت متحده واگذار می کند. « هاری ترومن«[۴۸]رییس جمهورآمریکا،بااعلام آنچه بعدا به دکترین ترومن معروف شد،به اتحادشوروی هشدار داد که آمریکاخودرامتعهد می بیندکه به یاری هرکشوری بشتابدکه درمعرض هجوم کمونیسم قرارگرفته استازسوی دیگربه مراحل اجرایی رساندن دکترین ترومن» طرح مارشال«[۴۹] با تعهدتزریق پول برای بازسازی اروپا سبب توجه وتمایل بیشتر زمامداران کشور نوپای پاکستان به سوی آمریکابوده است.در واقع طبق نظر والتز و بر اساس نظریه موازنه و استعاره تردمیل،تمرکز و انباشت قدرت شوروی سبب ایجاد معمای امنیتی برای آمریکا شده است به نوعی که از نظر این کشور هر نوع افزایش قدرتی می توانست ساختار نظام بین الملل را با خطر تغییر و بر هم خوردن موازنه موجود و توزیع قدرت روبرو نماید از این رو امریکا به ایجاد موازنه خارجی و شکل دادن به ائتلاف های نوین در مقابل این انباشت قدرت دست به موازنه سازی زد.و همچنین کشورهایی مانند پاکستان که برای جلوگیری از افتادن از تردمیلی که خارج از توان آنها در حال گردش بود مجبور بودند به تکیه گاه های جدید تمسک جویند و از این رو برای تداوم و بقای خود خواستار حفظ موازنه موجود بوده و برای اینکار از کمکها و حمایت های قدرت خارجی چون آمریکا استقبال کرده و در زیر چتر حمایتی این کشور قرار گرفتند و تمایل زیادی به این ارتباط راهبردی داشتند. دلایل این توجه وتمایلات عبارت بودنداز : ۱) ترس ازخطرشوروی،که پیوسته درصدددسترسی به آبهای گرم خلیج فارس ودریای عمان بوده . ۲) ماهیت ایدئولوژیک یک خطرکمونیسم وضدیت آن بااعتقادات مذهبی،درحالی که دین اسلام عامل اصلی تشکیل پاکستان بوده واستالین اساسانسبت به تاسیس پاکستان معترض بوده ودرسال۱۹۴۶افغان هاراترغیب نمودکه مشروعیت خط مرزی «دیوراند»[۵۰]راکه حکومت های قبلی افغانستان بعنوان مرزبین المللی موردتاییدقرارداده بودند،زیرسوال ببرند . ۳) هراس ازخطرهندوئیسم ونیازبه دوستی قدرت بزرگی که به حمایت ازآن مستظهرباشند . ۴)سیاستی که ایالات متحده آمریکا، خود، دررهبری جهان به اصطلاح آزاد درپیش گرفته بود. جناح متقاعدشده بودبه همان دلیل که آمریکابه ترکیه ویونان کمک نموده،به پاکستان نیزکمک خواهدکرد . ۵) اعتقاد جناح به اینکه پیش ازآنچه پاکستان به آمریکااحتیاج داشته باشد،آمریکابه دلیل خطرتوسعه نفوذ شوروی درخاورمیانه به پاکستان نیازدارد .این نکته دقیقا ما را به سطح رقابت ساختاری آمریکا و شوروی سوق می دهد یعنی گرایشات موازنه گرایانه آمریکا در سطح سیستم یعنی تلاش در مقابل انباشت قدرت شوروی و حرکات سریع این کشور در روی تردمیل، به پاکستان یک ارزش حیاتی برای آمریکا میبخشد و این کشور از یک جایگاه ویژه برخوردار می شود تا بتواند از طریق آن هم حرکات شوروی را کندتر کرده و هم اینکه به سرعت خود بر روی تردمیل از طریق یک موتلف جدید بیفزاید. از طرف دیگر،عوامل متعدددیگری موجب گردیدکه روشنفکران پاکستانی نیزگرایش به غرب رابیشترازنگاه به شرق بپذیرندوبدین ترتیب بدون آنکه آمریکایی ها نیاز به انجام تبلیغات کافی ولازم جهت جذب آنان داشته باشند،خوددر مدار حامیان آمریکاقرارگیرند . مهمترین این عوامل رامی توان به شرح زیرعنوان داشت : ۱) پاکستانی ها به لحاظ ایدئولوژی،خودرانزدیک به غرب وآمریکامی دیدند،گرچه غرب معتقدبه نقش مذهبی دراداره امورمملکت وکشورداری نمی باشدامااحساس مذهب درغرب وبه خصوص اعتقاددررهبران آمریکابوجود خدا،این کشش به غرب رادرپاکستانی هابیشتر می نمود . ۲) اکثریت قریب به اتفاق چهره های سیاسی وتصمیم گیرنده درپاکستان،تحصیلات خودرادردانشگاه های غرب انجام داده بودند . ۳) سیاسیون پاکستان معتقدبه آیتم های موجوددرغرب بخصوص مرام لیبرال منشا نه دراداره امورمملکت بودند.[۵۱] با این همه، درابتدا، مقامات آمریکایی که عمده توجه خود در جنوب آسیا را معطوف به هند و نخست وزیر آن، جواهر لعل نهرو، نموده بودند .کمترعنایتی به پاکستانی هاوتقاضاهای عمدتامالی آنهاداشتندوحتی به پیشنهاد پاکستان که درقبال کمک های دفاعی آمریکا،پایگاه هوایی دراختیارآن کشورمی گذارد،وقعه ای نگذاشتند .سال چهل ونه شاهدتغییراتی درموضع آمریکادرقبال پاکستان بود . ترومن ازلیاقت علی خان،نخست وزیرپاکستان که پس ازدرگذشت قائداعظم،محمدعلی جناح،تبدیل به قویترین چهره سیاسی کشورشده بوددعوت کرد رسما از آمریکا دیدن کند.از جمله عواملی که منجر به ارزیابی جدید روابط با پاکستان توسط آمریکاشد،تحرکات اتحادجماهیرشوروی برای کسب نفوذ دراین کشوربود . دیدار لیاقت علی خان اولین نخست وزیرپاکستان ازایالات متحده درماه مه۱۹۵۰نخستین فرصت حقیقی رابرای رهبر پاکستان برای تشریح اهداف وآرمانهای این کشورنوپای مسلمانان به دست داد . دولتمرد پاکستانی چهره چندان آشنایی برای آمریکایی هابه شمارنمی آمد،ولی لیاقت علی خان مجدانه کوشیدتابرمشکلات و نارسایی های ملازم باآغاز سفرغلبه کند . باوقوف به اینکه دلیل اساسی ایجادپاکستان درخارج به خوبی تفهیم نشده بودواینکه بسیاری،پاکستان رادر مقایسه باهندمترقی وسکولار،یک کشورعقب افتاده تلقی می کردند بنابراین لیاقت،نخستین تلاش خودرا متوجه روشن ساختن ذهن میزبانان آمریکایی درباب این موضوع کرد . وی تشریح کردکه تقسیم شبه قاره بیشترازآن جهت بودکه یکصدمیلیون مسلمان خودرادرهندانگلیس دراقلیت احساس می کرده اندو برای این باوربودکه درحکومت اکثرهندو،فرهنگ آنهاراه اضمحلال خواهد پویید ووضعیت اقتصادی آنان رابه وخامت بیشتری خواهدنهاد. یک چنین اقلیت ناراضی درشبه قاره هندوپاکستان، می توانست به بزرگترین عامل ناآرامی درجهان تبدیل شود .لیاقت همچنین تلاش کرد تا برای نیروهای پاکستان اسلحه تهیه کندوباشکوه ازآنانی که خریدهای تسلیحاتی پاکستان رازیرسوال می بردند،اظهارداشت که آنان درک نمی کنندکشورش ازطریق تنگه خیبر،که ازطریق آن شبه قاره هند،نزدیک به نود بارمورد تجاوزقرارگرفته،دفاع می کند[۵۲] . تردیدی نیست که لیاقت علی خان سفرخودبه آمریکارابرسفربه روسیه مقدم شمرد تا برتری دوستی باایالات متحده رابردوستی بااتحادجماهیرشوروی به نمایش گذارد .گرچه دیدارلیاقت علی خان سبب شدتادرآمریکاعلاقه زیادی نسبت به پاکستان به وجودآیداماباتمجیدعمومی که ازجواهرلعل نهروبه عمل آمدقابل مقایسه نبود . حقیقت ماجراازاین قراربودکه هند هنوز انتخاب درجه یک آمریکادرآسیابه شمارمی آمدگرچه دیدار نهروازآمریکا ثمری به بار نیاورد وروشن شدن نهروقصد ندارددر رویارویی شرق وغرب نقشی ایفاکندولی هنوزعمل آشکاری درسطح بین الملل انجام نداده بود تاهند رادر دیدگاه واشنگتن ازاعتبار بیندازد ونسبت بدان قطع امید کند . امادرسال ۱۹۵۱ بعدازآنکه نهرودست خودرادرمذاکرات جنگ کره رو کردو صرفا بااعزام واحدهای پزشکی به جنگ قصد خود رادر نرنجاندن چین ابرازداشت وهمچنین ازحضوردرکنفرانس صلح ژاپن خودداری کردو مقام های مسئول درآمریکانظرشان نسبت به وی تغییرکردوعلائمی پدیدارگشت که از ناامید شدن ازنهروحکایت می کرد . حال آنکه پاکستان درقضیه کره به عنوان حامی سرسخت غرب معرفی شدوازقطعنامه های شورای امنیت برای توقف مخاصمات وکمک برای خارج نمودن کره شمالی ازمدار۳۸درجه حمایت کامل به عمل آوردو بااهدای پنچ هزار تن گندم در تلاشهای سازمان ملل درجنگ کره مشارکت جست ودرجریان صلح ژاپن حمایت بی چون وچرای خودراازصلح بیان نمودواین تاثیربی چون وچرایی درذهن آمریکاییان باقی گذاشت . ازنتایج دیگرسفرلیاقت علی خان به آمریکا یک موافقتنامه ۳۵ ساله بین پاکستان وآمریکابرای مقابله بابحران غذایی درپاکستان بود . کمکهای آمریکابه پاکستان برای مبارزه بابحران غذایی دراین کشوردرسال ۱۹۵۳ اثرمطلوب دردوستی دولت ومردم آمریکانسبت به آمریکابه جای گذاشتوزمینه خوبی برای گسترش مناسبات دوکشورفراهم آورد .اینکه چرا آمریکا و پاکستان یکدیگر را به عنوان بازیگران موتلف برای موازنه سازی در مقابل رقبای خود انتخاب کردند در این بخش کاملا آشکار شد.پاکستان در مقابل هند و آمریکا در مقابل شوروی به دلایل مطرح شده در فوق با ایجاد یک نوع موازنه خارجی سعی در تمدید بقای خود و تمرکز بیشتر قدرت در نزد خویش در مقابل رقبا داشتند. ۲-۱-۳- ظهوردالس (۱۹۵۴تا۱۹۵۸) مدت زمانی بودکه استراتژیست های آمریکایی دریافته بودند که، برای مقابله باکمونیست به پاکستانی که ازلحاظ نظامی نیرومندباشد،نیازمندهستند . امادراندیشه بودندکه،باتوجه به خصومت بین پاکستان وهندوحساسیت فوق العاده موضوع،چگونگی این تقویت صورت پذیردکه رنجیدگی خاطررهبران هندرادرپی نداشته باشد . این نگرانی به اندازه ای بودکه آیزنهاور در یکی ازمصاحبه های مطبوعاتی خودرسمابه آن اشاره کرد .اماسفر ریچارد نیکسون،معاون رییس جمهورآمریکابه چندکشورآسیایی،ازجمله پاکستان وهند،بودکه به هرگونه تردیدی پیرامون ضرورت استفاده ازپاکستان،بعنوان بخشی اززنجیره تدافعی درقبال تهدیدکمونیست پایان داد . اودرگزارش خودبه شورای امنیت ملی آمریکا،اعضای شورا رامتقاعد ساخت که بدون اعتنابه عکس العمل های احتمالی هند،باید به پاکستان کمک نظامی اعطاءشود . به این ترتیب بودکه برای نخستین بار در روابط دوجانبه،تصمیم گرفته شدکه کمکهای نظامی دراختیاراین کشورقرارگیرد . وتوافق شدکه این امرازطریق عقدپیمان بین پاکستان وترکیه انجام پذیرد . درست یک ماه بعد ازعقد قرارداد همکاری پاکستان وترکیه،درنوزدهم ماه مه ۱۹۵۴ «توافقنامه همکاری دفاعی دوجانبه پاکستان وآمریکا»[۵۳] بین دو کشوربه امضارسید .طبق این توافقنامه، آمریکا متعهد گردید که تجهیزات نظامی دراختیارپاکستان بگذاردوآموزش پرسنل نیروهای مسلح این کشور را عهدهدار شود . شکست نیروهای فرانسه پس ازهفتادسال استعماردرهندوچین توسط چریکهای ویتنامی وباحمایت کنندکه پیش گفته بود تسلیحاتی چین درسال ۱۹۵۴ هشداربزرگی به رهبران آمریکابودکه نمی توانستنداین تهدیداستالین رافراموش کنند که پیش ها گفته بود»راه پیروزی برغرب،درشرق دور واقع است« این اقدامات سبب اجرای طرح دالس درزمینه ایجاد کمربندامنیتی برای محاصره ایدئولوژیک جهانی کمونیسم گردید . طرحی که سالهاقبل توسط سناتور » واندنبرگ«[۵۴] ارائه شده بود،توسط دالس گردید. ظهور» جان فوستردالس« بعنوان طراح سیاست خارجی آمریکادرصحنه ی سیاست بین الملل وضع جدیدی را درهمه دنیابوجودآوردوپاکستان هم دراین میان استثنانبود . سیاست دالس،سیاست پیمان سازی بود . اوشبکه ای ازپیمان های دوجانبه وچندجانبه وسیعی برای محدودکردن کمونیسم دردنیابوجودآوردکه بااین پیمان هاآتش جنگ سردشعله ورتر می شد . اوبه اندازه ای دراین کارپیش رفت که عدم تعهدکشورهایی چون مصرو هندواندونزی ویوگسلاوی راخیانت بزرگ می دانست به نظر او «این غیرمتعهدان،فرصت طلبانی هستندکه» می خواهند از بهترین چیز موجود در دو بلوک استفاده کنند، بدون اینکه به هیچ کدام باج بدهند»[۵۵]. در واقع سیاست بلوک سازی دالس شیوه ای برای موازنه خارجی و کنترل سرعت شوروی بر روی تردمیل بود. خلاصه آنکه پاکستان درسال ۱۹۵۴ معاهده «کمکهای دفاعی مشترک» با آمریکا و در آوریل ۱۹۵۴ قرارداد همکاری دوستانه با ترکیه درسپتامبر ۱۹۵۵ پیمان، «پیمان دفاع جمعی جنوب شرق آسیا» همکاری دوستانه باترکیه،در ۳ سپتامبر ۱۹۵۴رابغدادکه انگلیس، ترکیه، عراق وایران دیگراعضای آن بودند و در مارس۱۹۵۹معاهده خلاصه آنکه پاکستان درسال ۱۹۵۴ معاهده «همکاری دوجانبه» باآمریکابه امضارسانید. پاکستان تنهاکشورآسیایی بودکه به طورهم زمان دردوپیمان ضدکمونیستی «سیتو»و«سنتو»[۵۶] عضویت داشت. پاکستان ازطریق پیمان های همکاری دوجانبه وپیمان های نظامی چندجانبه سیتو و سنتو خود را شدیداً نسبت به ایالات متحده متحدساخت ومسئولیت های سنگینی در قبال آن کشورپذیرفت وخواه ناخواه به جمع اقمار ابر قدرت غرب پیوست وخود را در مقابل هند، شوروی، افغانستان، عربستان وجهان اسلام وجنبش عدم تعهدهاقرارداد .پاکستان نه تنها در سطح ساختار از سوی آمریکا مورد استفاده قرار می گرفت خود نیز از حمایت آمریکا برای حفظ موازنه منطقه ای در مقابل رقبایش کمال استفاده را می برد و زمینه های بقای خود را بیش از پیش فراهم می ساخت این کشور با تقویت خود به لحاظ داخلی و به ویژه از طریق قدرت سخت برای حفط تعادل در مقابل رقبایش به دو شیوه موازنه سخت (تجهیز نظامی داخلی خود به واسطه آمریکا) و موازنه داخلی(افزایش قدرت داخلی) خود دست زد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(ب)
شکل۳-۲- نمونه ای از بارهای وارده به بال هواپیما بر حسب مسیر پروازی، الف)مکان هواپیما در طول مسیر پروازی و بارهای وارده متناظر در هر نقطه از مسیر ب) بارهای اصلی وارده به بال]۶[ در وضعیت A هواپیما به زاویه حمله زیاد رسیده که متناظر با و ضریب بار است. (صعود با شیب زیاد) در وضعیت A’ ضریب بار در ماکزیمم سرعت مجاز به میرسد. در وضعیت B ضریب بار در حالت ماکزیمم سرعت مجاز با جابجایی شهپرها به میرسد ( مانورهای آکروباتیک و غلتش) در وضعیت C شهپرها در وضعیت شیرجه در ضریب برآی صفر، فعال میشوند. در دو وضعیت D و D’ از وضعیت شیرجه به حرکات آکروباتیک تغییر وضعیت داده شده که ضریب بار در این دو نقطه منفی است. بار وارد شده به بال درنواحی مختلف با توجه به شکل۳-۲ به صورت زیر است.
ناحیه
ناحیه
ناحیه
ناحیه
۳-۲-۲- ضریب بار ناشی از جریان ناگهانی هوا[۳۲] ضرایب بار ناشی از جریان ناگهانی هوا به علت اغتشاشات اتمسفری که به هواپیما وارد می شود از کنترل خلبان خارج است. طبیعت اغتشاشات اتمسفری و اثرات آن بر هواپیما، موضوع بسیاری از تحقیقات در طول سالیان اخیر بوده است. شدت اغتشاشات در نظر گرفته شده برای طراحی و در نتیجه ضریب بار مورد نظر توسط داده های آماری و به طور کلی توسط استانداردها و مراجع مشخص تعیین می شود. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ضریب بار بر اثر جریانهای ناگهانی هوا هنگامی که هواپیما در شرایط وزن کمینه قرار دارد بیشتر از وضعیت ماکزیمم وزن است. در شرایط مینیمم وزن این مساله اهمیت کمی دارد زیرا وزنی که باید توسط بال تحمل شود کم بوده و در این شرایط بال در وضعیت بحرانی قرار ندارد. در وضعیت مینینم وزن، در مورد اتصال موتور به بال این مساله بحرانیتر است. بنابراین لازم به نظر میرسد که در شرایط وزن کمینه، ضریب بار بر اثر جریانهای ناگهانی هوا محاسبه شود. ۳-۳- بارهای حدی و نهایی بار حدی، ماکزیمم باری است که هواپیما، می تواند در طول عمر خود در معرض آن قرار گیرد. تحت بار حدی در سازه هواپیما هیچ گونه تغییر فرم مخرب دائمی ایجاد نمی شود و تاثیری بر عملکرد سازه ندارد. کارایی سازه با پارامترهای مقاومت و سختی تعریف می شود. سختی برای انعطاف پذیری و تغییر فرمها شرح داده می شود و در آیروالاستیسیته و فلاتر معنا دارد. مقاومت برای بارهایی که سازه هواپیما قابلیت تحمل آنها را دارد اهمیت دارد. برای تمام بارهای بیشتر از بار حدی، تغییر فرم سازه باید به نحوی باشد که عملکرد ایمن آن را تحت شعاع قرار دهد. بار نهایی (یا بار طراحی) برابر است با حاصل ضرب بار حدی در ضریب اطمینان.
(۳-۳)
در حالت کلی، ضریب اطمینان ۱٫۵ در طراحی سازه دم و دیگر سازههای هواپیما استفاده می شود. سازه باید بارهای نهایی را بدون واماندگی تحمل کند. اگرچه فرض می شود که بار بزرگتر از بار حدی به هواپیما وارد نمی شود، مقدار مشخصی استحکام اضافه برای جلوگیری از شکست کلی سازه در طراحی اجزای سازه در نظر گرفته می شود. این استحکام اضافه به دلیل عوامل مختلفی است که عبارتند از:
- تقریبهایی که در تئوری آیرودینامیک و تحلیل تنش سازه انجام می شود.
- تغییرات در استانداردهای ساخت و بازرسی
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
بحث و جمع بندی ۵-۳-۱- تبیین مدل نهایی تحقیق پس انجام مصاحبه با خبرگان و استخراج گزارههای و سپس استخراج پرسشنامه و تحلیل نتایج آن مدل مفهومی اولیه پژوهش کم و بیش به اثبات رسید مولفهی: تاثیر سیاستهای مناسب بر توسعهی فناوری اطلاعات مولفهی: تاثیر (بازخورد) توسعهی کارآفرینی بر سیاستهای مناسب مولفهی: تاثیر توسعهی فناوری اطلاعات بر توسعهی کارآفرینی شکل ۵‑۱- مدل مفهومی نهایی پژوهش همانطور که پیشتر نیز اشاره شد در این مدل برای بهینه نمودن سیاستها؛ بازخوردی نیز از وضعیت توسعهی کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات در نظر گرفته شده است. که بدین منظور ضروری است ضمن تدوین شاخصهای توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات نسبت به پایش مداوم موضوع اقدام کرد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
از طرفی طول عمر فناوریهای نوین نظیر فناوری اطلاعات بسیار پایین بوده و این فناوری روزانه درحال پیشرفت و بهبود است؛ لذا باید فرایند تصویب و ابلاغ سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات کاهش یابد. بدین منظور ضرروی است سیاستهای مناسب که بسته به نوع آن توسط مجلس؛ دولت و یا دستگاه اجرایی خاصی تصویب و ابلاغ میشود؛ دارای فرایند کوتاهی و غیر زمانبری باشد؛ همچنین در این سیاستها زمانبندیهای مناسبی جهت بازبینی و تدوین سیاستهای جدید منظور شود. لذا با جمعبندی مطالب فوق و با توجه به مدل پیشنهادی انجام دو موضوع زیر ضروری است: تدوین شاخصهای اندازهگیری توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات کوتاه نمودن فرایند تصویب و ابلاغ سیاستهای مناسب توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات با توجه به طول عمر فناوری پیشنهادهای تحقیق بر اساس مبانی نظری، سوالها و فرضیههای تحقیق با توجه به نتایج و یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل مولفههای پژوهش و نتیجه گیریهای مولفهها، پیشنهادهای زیر ارائه شده است: ۵-۴-۱- پیشنهادهای کاربردی به منظور توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات مواردی هستند که اجتناب ناپذیر هستند و باید هر چه سریعتر راهاندازی شود، که زیرساختهای توسعهی فناوری اطلاعات از این قبلی هستند؛ لذا ضروری است دولت هر چه سریعتر نسبت به موارد زیر اقدام نماید. ایجاد و توسعهی شبکهی یکپارچه، امن و پایدار (شبکهی ملی اطلاعات) ایجاد و توسعهی مراکز داده امن داخلی توسعهی دسترسی پرسرعت آحاد مردم و کسبوکارها به شبکه ۵-۴-۲- پیشنهادهای سیاستگذاری نتیجهی این پژوهش منجر به پیشنهاد مجموعهیی از سیاستهایی مناسب جهت توسعهی کارآفرینی مبتنی بر فناوری اطلاعات شده است؛ که ضروری است دولت نسبت به تصویب و ابلاغ آن از طریق مجاری قانونی اقدام نماید. همچنین ضروری است با توجه به طول عمر فناوریهای نوین نظیر فناوری اطلاعات فرایند تصویب و ابلاغ این سیاستها به حداقل ممکن کاهش یافته و الزامات مناسب جهت بازبینی و توسعهی مداوم این سیاستها منظور شود. ۵-۴-۳- پیشنهادها جهت پژوهشهای آینده در این زمینه در پژوهشهای آتی، پژوهشگران میتوانند، با در نظر گرفتن پژوهش حاضر در خصوصی موارد زیر اقدام نمایند: تاثیر توسعهی دولت الکترونیکی در توسعهی کارآفرینی تاثیر ایجاد پرتال ملی کشور در توسعهی کارآفرینی تدوین شاخصهای اندازهگیری توسعهی کارآفرینیهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشور منابع منابع فارسی آقاجانی، علی اکبر (۱۳۸۶). ارائه الگویی یکپارچه از عوامل موثر فناوری اطلاعات در انجام فعالیتهای کارآفرینانه. کنفرانس ملی کارآفرینی، خلاقیت و سازمانهای آینده. تهران. احمدپور داریانی، محمود؛ (۱۳۸۷). کارآفرینی؛ تعاریف، نظریات و الگوها. (ویرایش اول). تهران: انتشارات جاجرمی. احمدپور داریانی، محمود؛ مقیمی، سیدمحمد (۱۳۸۷). مبانی کارآفرینی. (ویرایش اول). تهران: انتشارات فراندیش. اکبری، مهناز (۱۳۸۹)، نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در توسعهی کارآفرینی. تهران. بابگلی، ایمان؛ خانلرزاده، فاطمه (۱۳۸۹). موانع رشد و توسعهی تجارت الکترونیکی در ایران. اولین همایش ملی و چهارمین همایش مؤسسه آموزش عالی خاوران، فناوریهای نوین در علوم مهندسی، مشهد اردیبهشت ۱۳۸۹ بازرگان، عباس (۱۳۸۷). مقدمهیی بر روشهای تحقیق کیفی و آمیخته. رویکردهای متداول در علوم رفتاری. تهران: نشر دیدار. بسامی، جلال (۱۳۸۸). اینترنت و فناوری اطلاعات و کارآفرینی. تهران. جعفری مقدم، سعید (۱۳۸۸). «سیاستگذاری توسعهی کارآفرینی». تهران : دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران. حجازی، سید علیرضا (۱۳۸۳). مشارکت فناوری اطلاعات در کارآفرینی. تهران: پژوهشیار، فصلنامه علمی و خبری مرکز اطلاع رسانی و انفورماتیک. ویژهنامهی مدیریت دانش و اطلاع رسانی، (شماره ۳۵)، پاییز ۱۳۸۳، ۲۹-۲۴ خالصی، مجتبی. (۱۳۸۸)، «سیاستگذاری کارآفرینی»،. تهران: جزوه آموزشی دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران. خلیفه سلطانی، حشمت (۱۳۸۷). نقش دولت الکترونیکی در کارآفرینی. کنفرانس ملی کارآفرینی، خلاقیت و سازمانهای آینده. تهران. داوری، علی؛ رضایی کلیدبری، حمیدرضا (۱۳۸۵). نقش دولت و خط مشیهای دولتی در توسعه کارآفرینی. فصلنامهی علوم مدیریت ایران، انجمن علوم مدیریت ایران. (شماره ۲) ص ۹-۱۲۹ دیانی، محمدحسین (۱۳۶۹)، «روشهای تحقیق در کتابداری». تهران: مرکز نشر دانشگاهی، رضایی میرقائد، محسن؛ مبینی دهکردی، علی (۱۳۸۵). ایران آینده در افق چشمانداز، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات. ریاضی، عبدالمجید و همکاران (۱۳۸۷). «سند راهبردی نظام جامع فناوری اطلاعات کشور». تهران: معاونت فناوری اطلاعات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات طباطباییان، سید حبیب الله (۱۳۸۷). «جایگاه سیاستگذاری فناوریهای پیشرفته در کشور»؛ تهران: دانشگاه علامه طباطبایی فتحیان، محمد؛ خنجری، ملیحه (۱۳۸۶). توسعهی کارآفرینی دیجیتال مبتنی بر دورکاری. اولین همایش کارآفرینی دیجیتالی. تهران فتحیان محمد؛ مهدوی نور، حاتم (۱۳۸۷). «مبانی و مدیریت فناوری اطلاعات»، تهران: دانشگاه علم و صنعت ایران، چاپ ششم.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
قصه در خانوادهی یک پادشاه اتفاق میافتد، بنابراین در قصه فقط از یک طبقهی اجتماعی سخن به میان آمده است. پادشاه بیمار برای درمان نیاز به برگ ظلمات دارد. سه پسر پادشاه برای یافتن برگ اقدام میکنند. دو برادر اول انسانهایی خوشگذران و حسود هستند و به نوعی تجسم دیوان روی زمین که در نهایت هم به سزای اعمال خود میرسند؛ اما برادر کوچکتر فردی مصمم و باهوش است که به برگ ظلمات دست مییابد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در قصه، هنگامی که بین دیوان و جوان درگیری ایجاد میشود و دیوان شکست میخورند، دیوان بعد از شکست مسلمان میشوند. با توجه به آن چه در مورد دیوان و مذهب زرتشت (رجوع شود به قصهی ۱۲) گفته شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که این قصه، قدمتی دیرینه داشته؛ اما به تدریج با نفوذ اسلام دیوان نقطهی مقابل مسلمانان قرار گرفتهاند و شکست آنها به مسلمان شدن آنها میانجامد. ¨ آداب و رسوم ___________ ¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت _________________ ■ عناصر روانشناسی همانگونه که پیشتر هم گفته شد، اعداد به ویژه عدد سه که غالباً به صورت سومین فرزند خانواده دیده میشود، نقش مهمی در قصهها و تحلیل روانشناسانهی آنها دارند(رجوع شود به قصهی ۹۸). در این قصه شاهد تکرار عدد سه هستیم. سومین برادر به سوی ظلمات میرود و در راه سه دیو را تحت فرمان خود درمیآورد. از لحاظ روانشناسی رفتن به ظلمات، رفتن به سوی کشف ناخودآگاه است (رجوع شود به قصهی ۳۰)؛ بنابراین میتوان چنین گفت که سومین برادر در اینجا دیگر ابرمن یا ناخودآگاه وجود آدمی نیست، بلکه قهرمانی به دنبال یافتن خود است. وی در این سفر ابتدا با سه دیو میجنگد، یعنی با نیروهای درونی که مانع رسیدن او به ناخوآگاه هستند. پس از آن به برگ ظلمات دست مییابد و در همین جاست که با دختری زیبا؛ یعنی با نیمهی دیگر وجودش روبهرو میشود و در پایان ازدواج این دو به معنای تکامل روانی قهرمان است. در مورد دختری که خفته یا زندانی شده و قهرمان به نوعی آن را بیدار میکند و به زندگی برمیگرداند. دلاشو در کتاب زبان رمزی قصههای پریوار چنین میگوید: در هریک از این قصهها و در بسیاری دیگر نیز، شاهزاده خانمها در قلب کاخهایشان به خواب فرورفتهاند، همانگونه که خاطرات در اعماق ناخودآگاهی غنودهاند. شاهزادهی پسر که آنان را از خواب بیدار میکند، خودآگاهی ماست که تصاویر اسلاف و نیاکان را که برای عمل و اقلام شاهزاده (خودآگاهی) ضروریاند، فرا میخواند. به دیگر سخن، هر یک از این پریرویان بیحرکت و ساکن، نمودار تصویری از نیاکان است که به حالت انفعالی در منزلگاه ناخودآگاهی مقام دارد. این ماهرو به ندای جفت مکمل خود؛ یعنی حصهی فاعل خودآگاهی، که هزار خطر به جان میخرد تا او را به چنگ میآورد، جان میگیرد. در مرتبهی رازآموزی، دختر زیبای خفته یا زندانی، نمایشگر صورتی مثالی متعلق به ناخودآگاهی جمعی قومی یا نوع بشر است و زمانی که پس از قرنها، دوباره جان میگیرد. برای آن است که جهتی خاص به هنر، دانش و اندیشهی حوزهی عظیمی از جهان بدهد (دلاشو، ۱۳۶۶: ۱۳۵- ۱۳۳). ■ باورهای عامیانه و خرافی ______________ ■ سایر عناصر _______ ۳-۱۰۲-برگ مروارید * خلاصهی قصه حاکم نابینایی بود که سه پسر داشت. پسرها هرکدام از یک مادر بودند. روزی درویشی به حاکم گفت که دوای چشم تو برگ مروارید است. پسرها به راه افتادند تا برگ مروارید را پیدا کنند. در میان راه بر لوحی نوشته شده بود که اگر هر سه برادر از یک راه بروند، هلاک میشوند. دو برادر بزرگتر از راه چپ و برادر کوچکتر از سمت راست رفتند. دو برادر بزرگتر به شهری رسیدند و همانجا ماندند. برادر کوچکتر که اسمش ملک محمد بود، رفت تا به قلعهای رسید. قلعه متعلق به دیو بود. ملک محمد با کمک خواهر دیو وارد قلعه شد و با دیو کشتی گرفت و بر او غلبه کرد. دیو غلام حلقه به گوش ملک محمد شد. در راه دو قلعه دیگر هم بود که دو دیو در آنها ساکن بودند. ملک محمد دو دیو دیگر را هم غلام خود کرد. دیو سومی راه رسیدن به برگ مروارید را به ملک محمد نشان داد و به او گفت: «اول وارد ظلمات میشوی، بعد از آن به باغی میرسی، درخت مروارید آنجاست. بعد از چیدن برگ مروارید، اتاقی میبینی که چهل پله و چهل زنگ دارد با چهل پنبه زنگها را از کار میاندازی و وارد اتاق میشوی، دختری آنجا خوابیده، دو بوسه از گونه های دختر میگیری و باز میگردی». ملک محمد این کارها را انجام داد و بازگشت. آن سه دیو خواهران خود را به ملک محمد دادند. ملک محمد به دنبال برادرانش رفت و هر سه به سوی شهرشان راه افتادند . در راه برادران که به ملک محمد حسادت میکردند، او را در چاه انداختند. خواهر کوچک دیوها ملک محمد را از چاه نجات داد. دو برادر بزرگتر به حاکم گفتند که ملک محمد را گرگ خورده است. حاکم هم مادر ملک محمد را زندانی کرد. ملک محمد و خواهر کوچک دیوها پنهانی به قصر آمدند. از آن طرف دختر صاحب برگ مروارید، وقتی فهمید که ملک محمد وارد اتاقش شده، بر قالیچهی حضرت سلیمان سوار شد و در نزدیکی شهر حاکم رسید. دختر از حاکم خواست، کسی را که برگ مروارید را چیده، به نزد او بفرستد. دو برادر بزرگتر رفتند؛ اما نتوانستند نشانی درست بدهند. دختر تصمیم گرفت با حاکم بجنگد. حاکم به دنبال ملک محمد فرستاد. او را در اتاقش یافتند. ملک محمد نزد دختر برگ مروارید رفت. دختر وقتی او را دید، فهمید آورندهی برگ مروارید هم اوست. از ملک محمد خواست تا با او ازدواج کند. ملک محمد دو برادر و پدرش را جلو شیر و پلنگ انداخت و خودش نیز با چهار دختر عروسی کرد و حاکم شهر شد. ■ عناصر اساطیری ¨ شخصیتهای اساطیری ___________ ¨ کنشهای اساطیری - سفر (رفتن به ظلمات) (رجوع شود به قصهی ۱ و ۱۰۱ ) - اظهار عشق از سوی دختر (رجوع شود به قصهی ۶۶ و ۱۰۱ ) - غلبه بر دیوان (رجوع شود به قصه ۱۰۱ ) تنها تفاوت این قصه با قصهی ۱۰۱ در این است از تار موی جادویی خبری نیست. - سخن گفتن با حیوانات (رجوع شود به قصه ۷ )، در این قصه وقتی که ملک محمد میخواهد برادران و پدرش را مجازات کند از شیر و پلنگ میپرسد که چند روز است غذا نخوردهاند، آنها هم جواب میدهند و ملک محمد هم برادران و پدرش را به عنوان غذا جلو آنها میاندازد. ¨ موجودات و پدیده های اساطیری - دیو (رجوع شود به قصهی ۱۲ ) - برگ مروارید (گیاهان مقدس ) (رجوع شود به قصهی ۲۸) -عدد چهل (رجوع شود به قصهی ۸)، در این قصه هم چند بار عدد چهل تکرار میشود چهل پله، چهل زنگ، چهل پنبه وچهل گره تنبان دختر. ■ عناصر اجتماعی ¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها این قصه هم از لحاظ ساختار و هم موضوع شبیه به قصهی ۱۰۱ است. در این قصه هم حاکم نابینایی پسران خود را به دنبال برگ مروارید میفرستد. دو برادر بزرگ حاکم به شهر میروند و آنجا مشغول کار میشوند و تنها برادر کوچک به برگ مروارید دست مییابد. تنها تفاوت این قصه با قصهی ۱۰۱ در این است که در این قصه، درویشی به حاکم راه درمان را میگوید و در قصه ۱۰۱ طبیب راه درمان را برگ ظلمات تجویز میکند. دیگر این که در پایان این قصه، ملک محمد دو برادر و پدرش را جلو حیوانات درنده میاندازد؛ اما در قصهی ۱۰۱ فقط دو برادر قهرمان به مجازات میرسند. در واقع میتوان چنین گفت که این سه تن در این قصه، تجسم همان سه دیوی است که ملک محمد با آنها کشتی گرفته و آنها را مغلوب کرده است. نکته دیگر اینکه ازدواج با چهار دختر به نوعی حق ازدواج مردان در اسلام با چهار زن را به ذهن تداعی میکند. ¨ آداب و رسوم ________ ¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت ____________ ■ عناصر روانشناسی همانگونه که گفته شد این قصه هم از لحاظ ساختار و هم از لحاظ محتوا شبیه به قصهی ۱۰۱ است. ■ باورهای عامیانه و خرافی ___________ ■ سایر عناصر ___________ ۳-۱۰۳-بزبزکان * خلاصهی قصه روزی، بزبزکان میخواست به صحرا رود و علف بخورد، به همین دلیل به بچههایش شنگول، منگول و کله پا گفت که در خانه را محکم ببندند.گرگ که همان نزدیکیها بود، آمد و بچه ها رافریب داد. وارد خانه شد و شنگول و منگول را خورد، کله پا چون کوچک بود در تنور پنهان شد. وقتی بزبزکان به خانه آمد، کله پا از تنور بیرون آمد و ماجرا را تعریف کرد. بزبزکان پیش آهنگر رفت و شاخها و دندانهایش را تیز کرد و به جنگ گرگ رفت. بزبزکان با شاخ به شکم گرگ زد و شکم آن را پاره کرد. شنگول و منگول از شکم گرگ بیرون آمدند. مادرشان آنها را به حمام برد، تمیز کرد و به آنها گفت که دیگر حق ندارند، در را به روی کسانی که نمیشناسند، باز کنند. ■ عناصر اساطیری ¨ شخصیتهای اساطیری ____________ ¨ کنشهای اساطیری
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
این آموزش می تواند از سه طریق باشد: الف) نهاد خانواده، در این جاست که مادران تحصیل کرده و از پیش آموزش دیده به یاری کودکان خود ساختن اینده ای ایده آل می شتابند تا شیوه صحیح احقاق حقوق خود را بیابند و نحوه صحیح زندگی را بیاموزند. ب) نهادهای سیاسی که راه های دستیابی به حقوق زنان را در قالب کلاس های تخصصی به آنان بیاموزند. ج) دولت، مطالب حقوقی زنان، شیوه های آرامش یافتن و القاء آن به خانواده، چگونگی پرهیز از افسردگی با اولین و کوچکترین مشکلات موجود در اجتماع، نحوه صحیح برخورد با مشکلات، آشنایی با حقوق، احترام و رعایت حقوق دیگران، توجه به مسائل تربیتی، نحوه برخورد صحیح با هویت انسانی و جنسی زن و مرد و ارزش دادن به آن ها، تقویت اعتماد به نفس، تقویت قوای تعقلی . . را از طریق کتب درسی در آموزش و پرورش و آموزش عالی و رسانه های گروهی به خصوص تلویزیون، مطبوعات، نویسندگان و مبلغان. . به اطلاع همگان برساند. نیز به تغییر فرهنگ ایجاد شده بپردازد، فرهنگی که زنان را فرودست دیده و جایگاه پایین تری برای او تعریف نموده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-پیامدهای منفی فمنیسم فمینیسم به همان اندازه که در پیشبرد زنان به سوی اهداف بلندمرتبه دارای نقش مؤثری بود، به همان مقدار دارای دستاوردهای منفی بود. در این قسمت به برخی از این موارد اشاره می شود: ۲-۱-تضعیف نهاد خانواده؛ یکی از مهمترین شعارها و آموزههای بسیاری از جنبش های فمینیستی نقد و نفی نهاد خانواده است، اگر چه مواضع فمینیستی در نقد خانواده یکسان نیست، ولی یکی از مهمترین آموزه های فمینیستی نقد و نفی نهاد خانواده است. به عنوان نمونه فمینیستهای لیبرال مستقیماً منتقد اصل نهاد خانواده محسوب نمیشوند و برخی از گرایشهای موج سومی نیز با تأکید بر تفاوتهای میان دو جنس بر احیاء نقش مادری و همسری تأکید دارند، اما لوازم عینی شعارها و آرمانهای فمینیستی عملاً به تضعیف جایگاه و نقش خانواده منجر می شود. قوانین برابر میان زنان و مردان، حضور گسترده زنان در مشاغل تمام وقت، تعارض تعهدات بیرون از خانه و خانواده (مانند تعهد در برابر کارفرما) با تعهدات درون خانواده، اقدام به ازدواج در کشورهای غربی را تا حدود زیادی کاهش داده یا به تأخیر انداخته است. بنابر گزارش مانوئل کاستلز که معتقد است فمینیسم نقش تأثیرگذاری در فروپاشی خانواده هستهای یا به تعبیر وی خانواده پدرسالار دارد، درصد زنان ازدواج نکرده در سنین ۲۰ تا ۲۴ سال از ۳۶ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۵۱ درصد در سال ۱۹۸۰ در آمریکا از ۴۶ درصد به ۵۲ درصد در فرانسه از ۴۵ درصد به ۵۷ درصد در اتریش رسیده است. میزان طلاق در فرانسه، انگلیس، کانادا و مکزیک از ۱۹۷۱ تا ۱۹۹۰ دو برابر شده است. در ۱۹۹۰، ۵۵ درصد ازدواجها در آمریکا منجر به طلاق شده است و این در حالی است که این آمارها به ازدواجهای رسمی ثبت شده در این کشورها اختصاص دارد. از سوی دیگر آمار ازدواج کسانی که در سالهای اولیه ازدواج به طلاق کشیده میشود در حال افزایش است که این امر افزایش فرزندان طلاق در سنین کودکی را باعث گردیده است. ۲-۲-ایجاد مخاصمه میان زوجین؛ بدلیل این که در باورهای فمینیستی، مردان منشأ ستم بر زنان هستند و تنها راه رهایی زنان از سلطه مردان، جدایی از آن ها و رقابت با آن ها می باشد، رویکردها و ادبیات به کار گرفته شده توسط جنبش فمینیستی مخاصمه و نزاع میان زوجین را دامن میزند و بر این نکته تأکید می نماید که ویژگیهای مردانه ذاتاً شرارتبارند و تنها راه رهایی زن از هر نوع رابطه سلطهآمیز با مردان، جدایی طلبی است. بدین روی عملاً رابطه دو جنس را چه در خانواده و چه بیرون از خانواده به رفتاری رقابتگونه و مخاصمت آمیز تبدیل کرده است. ۲-۳-ترویج الگوهای غیراخلاقی در روابط جنسی؛ اگر چه یکی از ویژگیهای تمدنهای کهن اعم از تمدنهای دینی و غیر دینی، پذیرش الگوهای خاص اخلاقی در روابط جنسی و چارچوب خانواده است، با این حال وجود رفتارهای ناهنجار اخلاقی در تمامی این تمدنها امری است که تاریخ این تمدنها آن را تأیید میکند. اما در عین حال ارتکاب ناهنجاریهای اخلاقی در روابط جنسی همیشه به عنوان یک ضد ارزش درجوامع مختلف مطرح بوده است. ۲-۴-تولد کودکان نامشروع؛ پیامد طبیعی ترویج الگوهای غیر اخلاقی در روابط جنسی، افزایش تولد کودکان نامشروع است. ۲-۵-ایجاد رابطه همجنس گرایی؛ جنبش فمینیسم با نقد نهاد خانواده به عنوان الگوی هنجاری روابط جنسی عملاً و علناً اعلام میکند که امور جنسی در انسان پدیدهای متغیر است و رابطه جنسی طبیعی با جنس مخالف در قالب ازدواج از سایر الگوهای روابط جنسی بهتر نیست. فمینیستهای رادیکال و برخی فمینیستهای سوسیال آنچنان در دفاع از همجنسگرایی افراط کردند، که بتی فریدان نگران آن بود که همجنسگرایی به تابلوی اصلی فمینیسم تبدیل شود. جنبشهای فمینیستی با شعار آزادی جنسی و کنترل بر بدن، گروههای متکثر و پر جمعیت همجنسباز را ترویج نمودند. ۲-۶-تلقی ارزش های مردانه در جامعه به عنوان ارزش های انسانی؛ با ظهور انقلاب صنعتی و شکل جدید شرکت زنان در روابط اجتماعی اقتصادی و اتخاذ اجباری جهان بینی مردان، ادراکات و دریافت های زنانه، اندک اندک ناپدید و به بوته فراموشی سپرده می شوند. زنان دیدن خود را از چشمان مردان یا به صورتی که مردان آن ها را می بینند، آغاز می کنند و در این میان آن ها با تن زنانه به ذهن مردانه می گروند[۵۳۷] و این یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخی است که ادراکات، دیدگاه ها و ارزش های مردانه را همان ادراکات، دیدگاه ها و ارزش های جامعه تلقی می نماید و وضعیت تمامی آحاد جامعه را با ملاک آن سنجیده می شود، ۲-۷-تحولات گسترده روانی زنان؛ شرکت زنان در شیوه تولید سرمایه داری،منجر به تحولاتی در سیستم فکری آن ها گردید که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود: ۲-۷-۱–سازگاری زنان با جهان بینی مردانه؛ در این راستا باید ارزش ها و معیارهای مردانه را اتخاذ نمایند و از نگرش ها و برخوردهای جنس خود بیگانه گردند. در نتیجه مانند مردان عمل نمودند و از دیدگاه آن ها دیدند. ۲-۷-۲-ایجاد رقابت؛زنان با ورود مستقیم به عرصه عمومی به نابرابری ها پی بردند و در پی احقاق حقوق مساوی در آمدند، با ایجاد رقابت در بازار کار، به صورتی ناآگاهانه یا آگاهانه همسران در محیط خانه به رقبایی سرسخت مبدل گشتند و در محیط خانه عامل مخرب آرامش و آسایش افراد شد. ۲-۷-۳-تغییر هویت زنانه؛پیدایش سرمایه داری برای زنان هویت مستقلی را به ارمغان آورد، اما در سطحی ژرف تر و وجودی تر هویت طبیعی آن ها را گرفت، زنان را با طبیعت خود بیگانه و از زن بودن خود ناراضی نمود. ۲-۷-۴–نابودی سرور و شادی زنانه؛با فراموشی فضایل و خصوصیات زنانه به سختی می توان شادی و سرور در زنان به جهت زنانگی خود یافت، زیرا در جامعه مردمحور، زنانگی بی ارزش قلمداد می شد.بدین روی با تغلیب جهان بینی مردانه به جای جهان بینی انسانی، زنان با مردان مقایسه شدند و مادون آن ها قرار گرفتند و به اندیشه و نگرش زنانه نسبت به هستی بهایی داده نشد. ۲-۷-۵–توجه به زن گرایی؛برخی فمنیست ها جهت جبران سرکوبی شدیدشان در طی قرن ها توسط مردان و جامعه، به این امر که زنان برتر از مردانند، دست یافتند.
طلاق نه تنها مشکل زن غربی را حل نکرد، بلکه در درازمدت مسائل روحی روانی بیشتری برای او و جامعه بوجود آورد. مانند افسردگی زن و مردی که متارکه کرده اند. اثرات زیان بار طلاق بر زندگی فرزندان و آینده آن ها اثرات زیان باری به جای گذارد.
-
- مضرات اشتغال زن در خارج از منزل؛
با عدم رعایت قوانین حضور زنان در جامعه، فعالیت اجتماعی آنان مشکلاتی در پی داشت. از جمله:
-
- بروز نابسامانی در خانواده به دلیل استقلال مالی؛
-
- از بین رفتن عفاف زن یا فروپاشی ارزش های سنتی؛
-
- بی توجهی به نفقه از جانب مرد که به عنوان تکلیفی بر عهده شوهر است.
-
- کاهش دستمزد زن موجب کاهش ارزش و جایگاهی او؛
-
- کاهش امنیت غذایی و بهداشتی؛
- نابسامانی و ناهنجاری در خانواده و از بین رفتن صفا و صمیمیت و آرامش؛
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۴-۳-۱ معرفی برنامۀ SIGMA/W برنامه SIGMA یک محصول نرم افزاری از نوع المان محدود میباشد که برای تحلیل تنش و تغییر شکل سازههای خاکی استفاده می شود. این برنامه دارای فرمولبندی جامعی میباشد که مسائل ساده و هم پیچیده را تحلیل می کند. به عنوان مثال میتوان تحلیل ساده تغییر شکل الاستیک و یا تحلیل پیچیده از نوع تنش موثر الاستوپلاستیک غیرخطی را با این برنامه انجام داد. هنگامیکه این برنامه با برنامه SEEP (دیگر محصول نرم افزار GEO SLOPE ) ترکیب شود، در این حالت میتوان ایجاد و استهلاک فشار آب منفذی در ساختمان خاک به هنگام اعمال بارهای خارجی مدل نمود. برنامه SIGMA در تحلیل و طراحی پروژه های مهندسی ژئوتکنیک، عمران و معدن کاربرد دارد]۳۸[. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۳-۴-۳-۲ کاربرد برنامۀ SIGMA/W انواع مختلفی از روابط تنش-کرنش که محدوده آن از مدل الاستیک خطی ساده تا مدل الاستوپلاستیک غیر خطی میباشد، در این برنامه می تواند مورد استفاده قرار گیرد. بارهای خارجی میتوانند در صفحه مدل حذف و یا اعمال شوند. برنامه SIGMA می تواند برای محاسبه تغییرات فشار آب منفذی حاصل از تغییرات تنش مورد استفاده قرار گیرد. بیشترین کاربرد معمول برنامه SIGMA محاسبه تغییر شکلهای حاصل از خاکریزی یا خاکبرداری مانند پیها، خاکریزها، حفاریها و تونلها میباشد]۳۸[. ۳-۴-۳-۳ امکانات و قابلیت های برنامۀ SIGMA/W پیش طرح رسم مسأله ، متن ورود عکس پیش طرح رسم مسأله و خصوصیات متن کمک زیادی به تعریف مدل و فراهم کردن خروجی نتایج می کند. رسم مسأله مانند رسم خطوط، دوایر و کمانها برای پیش طرح حوزه مسأله قبل از تعریف مش المان محدود آنها مفید میباشند. متن نقشه برای نمایش اطلاعاتی مثل نام مصالح و خصوصیات آنها به کار میرود. خصوصیات متن دینامیکی بدین صورت است که متن اطلاعات پروژه را با تغییر در اطلاعات پروژه به طور خودکار تغییر میدهد. شرایط مرزی میتوانند با کمک موس، به نقاط و لبهها اختصاص یابند]۳۷[. محاسبۀ نتایج بعد از تعریف مسأله، تحلیل توسط برنامه انجام می شود. تحلیل غیرخطی به یک روند تکرار نیاز دارد که به حل مورد نظر همگرا شود. برای کنترل روند پیشرفت همگرایی میتوان از نمودار همگرایی کمک گرفت. به عنوان مثال در شکل (۳-۱) روند همگرایی تغییر مکان با فرایند تکرار نشان داده شده است. شکل ۳-۱ :روند همگرایی تغییرمکان ها با تکرار تحلیل مشاهده نتایج بعد از تعریف مسأله و تحلیل آن میتوان نتایج را به صورت گرافیکی مشاهده نمود. در شکل (۳-۲) نمونه ای از نتایج تغییرمکان گرهها را به صورت گرافیکی ارائه شده است: شکل ۳-۲ :نمونه ای از نتایج گرافیکی تغییرمکان گره فرمان Placing Fill برای تخمین واقعبینانه از تغییر مکانهای ایجاد شده در زمان ساخت خاکریز، تحلیل غیر خطی لازم میباشد ولی تحلیل الاستیک خطی ساده تغییر مکانها را به طور قابل توجهی دست پایین تخمین میزند. مدلهای Cam-Clay، Modified Cam-Clay بهترین گزینه برای خاکهایی که به طور ناچیز پیش تحکیم یافتهاند میباشد و برای خاکهای فوق پیش تحکیم یافته کاربرد ندارد.]۳۸[. به طور خلاصه برای انتخاب مدل خاکی که با شرایط خاک و تحلیل مسأله سازگار باشد قضاوتهای مهندسی لازم است. در مدل Insitu ، فقط از مدل رفتاری الاستیک خطی میتوان استفاده نمود و ضریب k0 (فشار خاک در شرایط سکون) نیز باید تعریف شود و این مدل به مراحل زمانی نیازی ندارد. مزیت تحلیل تحکیم غیر وابسته این است که دو مقدار فشار آب منفذی در ابتدا و پایان تحکیم برای برنامه تعریف می شود. در سیستم آحاد متریک، واحد زمان ،ثانیه و در سیستم آحاد انگلیسی، واحد زمان ساعت است که این واحد با تعریف نفوذپذیری به صورت می تواند به صورت روز نیز تعیین شود. در تحلیل به روش تنش کل در مدل الاستیک خطی فقط پارامترهای مدول سختی E و نسبت پواسون مورد استفاده قرار میگیرند]۳۹[. قبل از اجرای فرمان SOLVE داده های ورودی مسئله میبایست کنترل و تأیید شوند تا اطمینان حاصل گردد که داده ها به طور صحیح معرفی شده اند و هیچ خطایی ظاهر نمی شود. برای حل معادلات المان محدود، ترتیب شماره نقاط در جهت افقی یا قائم دارای اهمیت میباشند و شکل آنها نیز به ترتیب از شماره ۱ شروع میگردد. اختلاف کم در شمارۀ نقاط هر المان کمک زیادی برای به حداقل رساندن حافظه مورد نیاز پردازشگر SOLVE می کند. هرچند برنامۀ SIGMA هر زمان که المانهای گروهی توسط کاربر ایجاد می شوند، شمارۀ نقاط و المانها را به طور خودکار مرتب می کند، اما وقتی که المانهای تکی با بهره گرفتن از فرمان رسم المان تکی ایجاد می شوند و یا وقتی که نقاط و المانها با بهره گرفتن از فرمانهای KeyIn Node یا Element KeyIn به مسئله اضافه میشوند، مشها مرتب نمیشوند. فرمان رسم المانهای نامحدود نیز در صورت لزوم، نقاط کمکی را به المانهای نا محدود اضافه می کند. این نقاط نیز زمانی که اضافه میشوند مرتب نیستند]۳۷[. وقتیکه در مسئله از مصالح با رفتار الاستیک خطی استفاده می شود تعداد مراحل تکرار به طور خودکار عدد یک انتخاب می شود. تعداد تکرار مراحل زمانی در مصالح با رفتار الاستیک غیر خطی یا الاستوپلاستیک میبایست تعیین شوند. پس از انجام تکرار و رسیدن به معیار همگرایی، محاسبات متوقف خواهد شد. معیار همگرایی جابجایی وقتی ارضاء می شود که درصد تغییر در (متوسط جابجایی) Disp Norm از یک تکرار به تکرار بعدی کمتر از میزان درصد خطای مجاز همگرایی گردد. پس از انجام تکرار و رسیدن به معیار همگرایی، محاسبات متوقف خواهد شد. معیار همگرایی جا به جایی وقتی ارضاء می شود که درصد تغییر در (متوسط جابجایی) Disp Norm از یک تکرار به تکرار بعدی کمتر از میزان درصد خطای مجاز همگرایی گردد. برنامه SIGMA تنها پارامترهایی که برای نقاط محاسبه می کند، اطلاعات و نیروی مرزی نقاط میباشند. با انتخاب دکمه Node Information و سپس انتخاب گرۀ مورد نظر اطلاعات آن گره را میتوان مشاهده نمود]۳۸[. انواع شرایط مرزی گره : الف- None- خنثی ب-x-Disp – تغییر مکان در جهت x y-Disp – تغییر مکان در جهت y ج- x-Force – نیرو در جهت x y- Force – نیرو در جهت y د- x-Spring – مقاومت فنر در جهت x y-Spring – مقاومت فنر در جهت y -گزینه X-Action : برای تعیین مقدار تغییر مکان، مقدار نیرو یا مقاومت فنر برای گره مرزی در جهت x استفاده می شود. اگر تابع مرزی (Fn#) در جهت x برای یک گره معرفی شود بنابراین مقدار X-Action در محاسبات در نظر گرفته نمی شود]۳۸[. -گزینه Fixed Rotation : این فرمان برای ثابت نگه داشتن چرخش گره در المان سازهای استفاده می شود. اگر هیچ گرهای در طول لبۀ المان سازهای تعریف نشود این گزینه غیرفعال خواهد بود. شرایط مرزی نقاط با بهره گرفتن از فرمان Draw Node Boundray Condition تعریف می شود. اگر تابع مرزی x یا y تعریف شوند پردازشگر Slove مقدارx-y Actio را از تابع مرزی محاسبه می کند و مقدار x-y Actionتعیین شده در قسمت DEFINE را به کار نمیگیرد ولی اگر تابع مرزی X-Y معرفی نشود بنابراین پردازشگر SOLVE از مقدارx-y Action تعیین شده (مربوط به گرهها و لبهها) استفاده می کند. شرایط مرزی فشار را نمی توان برای گرهها تعریف کرد بلکه میبایست آنها را در لبۀ المان با بهره گرفتن از فرمان Draw Edge B.C تعریف نمود]۳۹[. انواع فشار مرزی که به لبۀ المان اختصاص مییابند: الف-گزینۀ None : بدون فشار مرزی ب-گزینه Normal/Tan Stress : عملکرد اول (x) تنش در جهت x را مشخص می کند و عملکرد دوم (y) تنش در جهت y را مشخص می کند. ج-گزینۀ x-y Stress : عملکرد اول (x ) تنش در جهت x را مشخص می کند و عملکرد دوم y تنش در جهت y را مشخص می کند. د-گزینۀ Fluid Pressure : عملکرد اول ارتفاع سیال را مشخص می کند و عملکرد دوم وزن خود سیال را مشخص می کند. در جعبه اصلاح اول و دوم مربوط به Action مقدار مربوط به نوع مرز و در قسمت Fn# شمارۀ تابع آن تعریف می شود که در جعبه اصلاح دوم اگر گزینۀ فشار سیال (Fluid Pressure) انتخاب شود وزن مخصوص سیال به صورت تابع تعریف نمی شود. شرایط مرزی لبۀ می تواند با فرمان Draw Boundray Condition نیز تعریف شود. پردازشگر solve با کمک انتگرالگیری عددی هر کدام از شرایط مرزی تعریف شده برای لبه را به نیروهای گرهای در نقاط تعریف شده روی لبه تبدیل می کند. هر قسمتی از نقشه که با فرمان View Preference دیده نشود، در تعریف مسئله باقی خواهد ماند ولی نمایش داده نمی شود]۳۸[. انواع تحلیل تنش تحلیل بار/تغییر شکل: یک تحلیل تنش و تغییر شکل عمومی است که به کمک آن کاربر می تواند شرایط مرزی را تعریف کند. اگر گزینۀ Adjust Fill to Design Elevation علامت زده شود، بعد از هر مرحلۀ زمانی، برنامۀ SIGMA سطح فوقانی هر کدام از المانهای خاکریزی شده را با موقعیت جدید تنظیم و هماهنگ می کند و به ارتفاع اصلی طراحی بر میگرداند. به این معنی که زمانی که خاکریز مستقر گردید موقعیت خاکریز با لایه های قبلی پیوسته و دائمی می شود تا اینکه به ارتفاع تعیین شده برسد. - تحلیل Insitu 1 (درجای۱) برای برقراری شرایط تنش اولیه درجا که توسط وزن خود خاک ایجاد می شود، استفاده میگردد. - تحلیل Insitu 1 (درجای۲) شرایط تنش اولیه درجا را با بهره گرفتن از وزن غوطهوری خاک برقرار می کند. شرایط فشار آب حفرهای اولیه را میتوان با فرمان Initial Water Table و یا از فایل PWP و یا فایل هد آب انتخاب شده بهدست آورد. - تحلیل Consolidation در برنامۀ SEEP برای ادغام کامل حل مسئله در برنامه های SIGMA و SEEP میباشد. برای این تحلیل لازم است که از نسخههای یکسان برنامه های SEEP و SIGMA استفاده شود]۳۹[. (شکل ۳- ۳). شکل ۳-۳ : جعبه تنظیمات انواع آنالیز ها (Type Analaysis Setting ) خصوصیات مدلهای مصالح برنامه SIGMAبرای مدلهای مختلفی از خاک الاستیک و الاستوپلاستیک طراحی شده است. در زیر مدلهای رفتاری خاک موجود در برنامه در اشکال (۳-۴) تا (۳-۹) آورده شده است]۳۷[: شکل ۳-۴ : نمودار تنش-کرنش مدل مصالح از نوع الاستیک خطی]۳۷[ شکل ۳-۵ : نمودار تنش-کرنش مدل مصالح از نوع الاستیک خطی و الاستیک خطی غیر همسان]۳۷[ شکل ۳-۶ : نمودار تنش-کرنش مدل مصالح از نوع الاستیک غیرخطی ( مدل هذلولی دانکن و چانگ)]۳۷[ شکل ۳-۷ : نمودار تنش-کرنش از مدل مصالح از نوع الاستو پلاستیک]۳۷[ شکل ۳-۸ : نمودار تنش-کرنش از مدل مصالح از نوع نرم شوندگی کرنش]۳۷[
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
آبراهامیان، یرواند، ۱۳۷۷، “ایران بین دو انقلاب"، ترجمه: گلمحمدی، احمد و فتاحی، محمد ابراهیم، نشر نی، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۶ آل اسحاق، یحیی،۲۰/۹/۸۶ ، “مصاحبه با روزنامه اعتماد” احمدی امویی، بهمن، ۱۳۸۳،"اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی"،گام نو احمدی امویی، بهمن،۱۳۸۷،"مردان جمهوری اسلامی چگونه تکنوکرات شدند؟"،گام نو اشرف، احمد و بنوعزیزی، علی، ۱۳۸۸، “طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران"، ترجمه: ترابی فارسانی، سهیلا، انتشارات نیلوفر افکارنیوز، ۱۳۹۰، “تجربه دیگران از حسلب ذخیره ارزی”، منتشر شده در تاریخ ۲۶/۱۲/۱۳۹۰، قابل دسترسی در: www.afkarnews.ir بانک جهانی،۲۰۱۰، “گزارش روند تاسیس بانکها در آلمان غربی در دهه های ۱۹۲۰و ۱۹۳۰"، قابل دسترسی در: www.reports.worldbank.org/home.aspx بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، “نماگرهای سالانه در سالهای مختلف"، قابل مشاهده در: www.cbi.ir/pages/1378.spx بانک ملی، ۱۳۳۵، بولتن شماره ۸۱ برودل، فرناند، ۱۳۸۸، “پویایی سرمایهداری"، ترجمه: خداقلی، عباس، انتشارات کتاب آمه بهرامی، محسن،۱۳۸۳، “اسکلههای نامرئی، کالاهای قاچاق مرئی"، مصاحبه با خبرگزاری ایسنا پهلوی، محمدرضا،۱۳۵۵، “مصاحبه با روزنامه کیهان"، به تاریخ ۳/۸/۵۵، آرشیو روزنامه کیهان جهانگیری، اسحاق،۱۳۸۶،"گفتگو با سالنامه روزنامه سرمایه"،اسفند ۱۳۸۶، ص:۳۳-۳۶ حسین یزدی، مریم، ۱۳۸۷، “بوروکراسی از دیدگاه ماکس وبر"، تارنمای “انسان شناسی و فرهنگ"، قابل دسترسی در: http://anthropology.ir/node/22897 رزاقی، ابراهیم، ۱۳۷۶، “آشنایی با اقتصاد ایران"، نشر نی روزنامه اطلاعات،۱۳۸۵، “گزارش۲۱ بندی مشاوره ماده۴ صندوق بینالمللی پول"،۱۱/۲/۱۳۸۵، صفحات ۱۱و۱۲ روزنامه اعتماد، ۱۳۸۶، “مصاحبه با مسئول رسیدگی به نامهها در سفرهای استانی رئیس جمهور"، ۲۰/۸/۱۳۸۶، ص ۳ روزنامه آفتاب یزد، ۱۳۸۴، “گزارش صندوق بینالمللی پول از میزان و رتبه تورمی کشورها"، منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد، مورخ ۲۰/۴/۱۳۸۴، صفحه ۵) روزنامه توسعه، ۱۳۸۴، “گزارش بانک جهانی از توزیع فقر در ایران"، منتشر شده در روزنامه توسعه مورخ ۲۴/۳/۱۳۸۴، صفحات ۱۱و۱۲ روزنامه دنیای اقتصاد، ۱۳۸۷، “گزارشی از وضعیت واردات در کشور"، ۲۴/۱/۸۷ ، ص:۳ روزنامه رستاخیز،۱۳۵۶، “گزارش کمکهای مالی و اقتصادی ایران به تعدادی از کشورها"، منتشر شده در تاریخ ۲۳/۱۰/۵۶، به نقل از تارنمای تاریخ ایرانی، قابل دسترس در: www.tarikhirani.ir روزنامه سرمایه، ۱۳۸۶، “برداشت از حساب ذخیره ارزی برای واردات میوه!"، ۲۶/۱۲/۱۳۸۶ ، ص:۵ (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
روزنامه سرمایه، ۱۳۸۶،"مصاحبه با معاون اجتماعی معاونت برنامریزی ریاست جمهوری درباره بودجه ۸۷"، ۲۶/۱۲/۱۳۸۶، ص:۲ روزنامه سرمایه،۱۳۸۶، “مصاحبه با وزیر کشاورزی"، سالنامه، اسفند ۱۳۸۶،صفحات ۶۳-۶۶٫ روزنامه کارگزاران، ۱۳۸۶، “مصاحبه با اسماعیل میری"، رئیس دفتر ارزیابی عملکرد بهزیستی استان سیستان و بلوچستان،۱۰/۱۱/۱۳۸۶، صفحات ۵ و ۶ روزنامه کارگزاران، ۱۱/۱۰/۱۳۸۶، “اسماعیل میری، معاون مشارکتهای مردمی و اشتغال بهزیستی استان سیستان و بلوچستان"، ص: ۸ روزنامه مردمسالاری، ۱۳۸۴، “گزارش صندوق بینالمللی پول از نحوه مصرف مازاد درآمدهای نفتی در کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا در سالهای۲۰۰۳-۲۰۰۵"، منتشر شده در روزنامه مردمسالاری مورخ ۳/۷/۱۳۸۴،صفحات ۷ و ۸ روزنامه مردمسالاری،۱۳۸۴، “گزارش صندوق بینالمللی پول از نحوه مصرف درآمدهای نفتی"، ۳/۱۰/۱۳۸۴ زاهدی، اردشیر، ۱۳۵۶، “مصاحبه با تلویزیون آمریکایی در مهر ماه ۵۶"، به نقل از تارنمای تاریخ ایرانی، قابل دسترس در: www.tarikhirani.ir سازمان خصوصی سازی، معاونت مطالعات،برنامهریزی و ارزیابی،۱۳۹۰، “گزارش ارزیابی نحوه واگذاری واحدهای دولتی واگذار شده به بخش خصوصی"، تیرماه ۱۳۹۰، قابل مشاهده در: www.ipo.ir/index.aspx سازمان مدیریت صنعتی، ۱۳۸۸، “فهرست ۱۰۰ شرکت برتر ایران"، قابل دسترسی در: www.imi100.imi.ir سیف اللهی(ننهکرانی)، سیف الله،۱۳۷۴، “اقتصاد سیاسی ایران: مجموعه مقالهها و نظرها"، پژوهشکده جامعه پژوهی و برنامهریزی المیزان شجیعی، زهرا، ۱۳۶۲، “نمایندگان مجلس شورای ملی در بیست و یک دوره قانونگزاری: مطالعه از نظر جامعه شناسی سیاسی"، موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی صابر، هدی،۱۳۸۷، “آبپاش پر سوراخ"، دوماهنامه چشم انداز ایران، شماره ۴۹، اردیبهشت و خرداد ۱۳۸۷ عروضی، علیرضا، ۱۳۷۵، “خاطرات ابوالحسن ابتهاج"، انتشارات علمی علمداری،کاظم،۱۳۸۷،"چرا اصلاحات شکست خورد: نقدی بر عملکرد هشت ساله اصلاح طلبان در ایران، ۱۳۷۶-۱۳۸۵"، انتشارات ایران آینده فوران، جان، ۱۳۸۹، “مقاومت شکننده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال ۱۵۰۰ میلادی(مطابق با ۸۷۹شمسی) تا انقلاب"، ترجمه: تدین، احمد، موسسه خدمات فرهنگی رسا کاتوزیان، محمد علی همایون ،۱۳۷۲، “اقتصاد سیاسی ایران” ، ترجمه: نفیسی، محمد رضا و عزیزی، کامبیز، نشر مرکز گرنفل، مایکل، ۱۳۹۲، “مفاهیم کلیدی پیر بوردیو"، ترجمه: محمد مهدی لیبی، نشر افکار گمرک ایران،۱۳۸۷،"آمار تجارت خارجی ایران"، تارنمای رسمی گمرک ایران، فروردین۱۳۸۷، قابل دسترسی در: www.irica.gov.ir گولد، جولیوس و کولب، ویلیام،۱۳۹۲، “فرهنگ علوم اجتماعی"، ترجمه: پرهام، باقر، نشر مازیار متن استعفانامه نمایندگان مجلس ششم، جراید سال ۸۲ مجیدی، عبدالمجید،۱۳۵۱، “برنامه پنجم عمرانی کشور(تجدید نظر شده)۱۳۵۲-۱۳۵۶"، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، قابل دسترس در: http://rc.majlis.ir/fa/law/show/97267 مجیدی، عبدالمجید، ۱۳۸۷، “خاطرات عبدالمجید مجیدی"، نشر صفحه سفید والدهایم، کورت،۱۳۵۶،"مصاحبه با روزنامه رستاخیز به تاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۵۶"، به نقل از تارنمای تاریخ ایرانی، قابل دسترس در: www.tarikhirani.ir مرعشی، حسین، ۱۳۸۷،"گفتگو با شهروند امروز"، شماره ۷۱ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۶، “گزارش ارزیابی طرح بنگاههای زود بازده"، دفتر اقتصاد کلان
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
رانندگی زیاد خواب آلودگی
تفاوتی ندارد
الکل مسکن ها مواد توهم زا محرک ها
تفاوتی ندارد
کودکی نوجوانی جوانی بزرگسالی پیری
جدول ۲-۵ تقسیم بندی ویژگی های روان شناختی تصادفات شخصیت: ویژگیهای شخصیتی می تواند با رفتارهای ترافیکی و نحوه رانندگی فرد ارتباط داشته باشد. شواهد زیادی حاکی از وجود رابطه میان صفات شخصیتی و رفتار تصادف است. مک گوایر (۱۹۷۶) در تحقیقی که در سال ۱۹۷۶ انجام داد دریافت که بعضی از تصادفات بزرگراه ها مرتبط با عواملی چون بیثباتی عاطفی، غم، رفتار ضد اجتماعی یا فشار روانی بوده است که این رفتارها باعث می شود احتیاط، توجه، مسئولیت پذیری، مراقبت و هوشیاری راننده کم شده و خطر تصادف بیشتر گردد. از دیگر ویژگیهای شخصیتی می توان به عجول بودن، فقدان احساس مسئولیت در مقابل دیگران، هیجان خواهی یا بیتوجهی به مقررات رانندگی و پرخاشگری اشاره کرد که به اختصار توضیح داده می شود (رستم زاده، ۱۳۸۹، ۴۱). الف) هیجانخواهی در رانندگی: هیجان خواهی یکی از ویژگی های شخصیتی است که گرایش فرد را به سوی تجارب جدید و خطر کردن برای بدست آوردن آنها را نشان میدهد. در واقع برخی از اشخاص فعالانه به دنبال موقعیتهای خطرناک می روند. بنابراین هیجان خواهی و ماجراجویی شامل فعالیتهای بیرونی و غیر رقابتی است که خطر چالش شخصی و خطر پذیری در آن است به عنوان مثال افراد هیجان خواه با سرعت زیادتر رانندگی می کنند و به استقبال خطر می روند. (سوری، ۱۳۸۴، ۶۶) (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
آیزنگ هیجان خواهی را از مؤلفه های برونگرایی میداند ولی زاکرِمن[۱۰] معتقد است هیجانخواهی به انگیختگی مغزی و برونگرایی به انگیختگی دستگاه کناری مربوط می شود.(سوری، ۱۳۸۴، ۶۷). از نظر رفتاری فرد هیجان خواه بر خلاف فرد برونگرا علاقه مند به جستجوی تجربه جدید است و به دنبال کارهای مخاطره آمیز بوده و فعالیت های جدید و غیر معمول را می طلبد. افراد هیجانخواه از یکنواختی و فعالیتهای عادی زود خسته میشوند. خون کسانی که در آزمون هیجانخواهی نمره بالایی می گیرند نسبت به کسانی که نمره کمتری دارند مقدار آنزیمی که در انتقال جریان های عصبی مغز دارد کمتر است.شواهد نشان داده است که تنیدگی ناشی از رانندگی موجب نقصان کارآیی شده و پریشانی خاطر به دنبال دارد به طوریکه موجب تشدید اضطراب و تنش های فردی شده و در نهایت به افزایش امکان تصادف منجر می شود. همچنین مطالعات دیگر نشانگر ارتباط مستقیم بین حالت تعادل روانی راننده و وسیله نقلیه با نحوه رانندگی است.در این رابطه گروهی از رانندگان تریلی بر آن شدند تا مانع رانندگی اعضایی از گروه شوند که به تازگی از بستر یک بیماری حاد برخاسته و یا به نحوی با مشکلات عاطفی دست به گریبان بودند این اقدام به کاهش میزان تصادفات منجر شد (تازه های ترافیک، ۱۳۷۸،۴۴). ب)پرخاشگری در رانندگی: رفتار تهاجمی و یا پرخاشگری در رانندگی به آن نوع از رانندگی اطلاق می شود که راننده متأثر از سلطه احساسات و هیجانات نامتعادل و نامعقول وسیله نقلیه خود را به صور نا امن و خلاف مقررات هدایت می کند. همه ما شاهد رفتارهای پرخاشگرانه در رانندگی هستیم. این رفتارها به صور گوناگون از جمله توهین و فحاشی، رفتار های ناپسند، سرعت غیر مجاز، مانورها، ترمزهای مکرر و ناگهانی برای تنبیه راننده دیگر، عدم رعایت فاصله با سایر خودروها، سبقت غیر مجاز، بوق زدنهای مکررو نامعقول و.. بروز می کند.گاهی برخی از رانندگان که رفتار خلاف و خشونت آمیزی را مرتکب شده و توسط پلیس شناسایی و جریمه میشوند حتی پرخاشگری خود را متوجه پلیس مینمایند. در برخی از شرایط این افراد نابهنجار به زد و خورد میپردازند که لازم است پلیس با درایت و سعه صدر با آنها برخورد نماید (افروز،۱۳۸۰، ۳۵). علل پرخاشگری در رانندگی پرخاشگری در رانندگی ممکن است علل مختلفی داشته باشد که به بعضی از آنها اشاره میگردد: ۱- علل شخصیتی و روانی از قبیل: الف: وجود خصیصه های شخصیتی نا شکیبایی، بیقراری و بی دقتی در امور. ب: قدرت طلبی و زور مداری. ج: بی پروایی و یاغیگری خیابانی ۲- ویژگیهای فردی: برخی از ویژگیهای فردی مانند سن و جنس نیز احتمال بروز رفتار پرخاشگری را تعیین می کنند، به عنوان مثال جنس مذکر بیشتر از مؤنث دست به پرخاشگری در رانندگی میزند. از طرفی افرادی که ۱۵ تا ۲۴ سال دارند احتمال بروز پرخاشگری در آنها بیشتر است.(سوری،۱۳۸۴، ۳۴). ۳- یادگیری رفتار پرخاشگرانه: به عنوان مثال شخص رفتار پرخاشگرانه رانندگان دیگر را دیده و مشاهده کرده که نه تنها با آنها برخوردی صورت نگرفته بلکه باعث پیش افتادن آنها نیز شده است. ۴- خستگی جسمانی و روانی: خستگی جسمانی و روانی میزان تحریک پذیری را افزایش میدهد و حتی از زمان سرعت واکنش انسان میکاهد.کاهش سرعت باعث ناراحتی دیگران و بروز پرخاشگری در آنان میگردد. گاهی مواقع رانندگانی هستند که ساعتها در مسیر طولانی و یا یکنواخت رانندگی می کنند. همین امر موجب خستگی آنان میگردد که به دنبال آن تحریک پذیری و واکنش پرخاشگرانه بیشتر می شود (همان منبع، ۳۶). ۵- سرو صدا: در چندین مطالعه گزارش شده که افرادی که در معرض صداهای بلند و تحریک کننده قرار میگیرند خشونت مستقیم و شدیدتری نسبت به افرادی که در معرض اینگونه شرایط محیطی نیستند از خود نشان می دهند ۶- آب هوا: وقتی آب هوا بسیار گرم و یا بسیار مربوط باشد افراد بیشتر احتمال دارد که احساسات منفی را ابراز کنند. خشونتها اغلب در ماه های گرم تابستان روی میدهد. تحقیق دیگری روی رانندگان نشان میدهد در روزهایی که درجه حرارت ۳۲ تا ۴۷ درجه سانتی گراد بود، میزان بوق زدن رانندگان افزایش مییافت. ۷- نابسامانی در امر ترافیک: از دست دادن زمان به علت ترافیکهای بسیار کند، تخلفات رانندگی، خیابانهای شلوغ و نامناسب، عدم رعایت احترام دیگران، سرپیچی از مقررات و قوانین، سبقتهای غیر مجاز و…همگی از جمله مسائلی است که در رفتار تهاجمی رانندگان نقش دارند(همان منبع، ۳۶).
علل شخصیتی و روانی
ویژگی های فردی
یادگیری رفتار پرخاشگرانه
خستگی
سر و صدا
آب و هوا
نابسامانی در ترافیک
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
نقشه ۳-۱- موقعیت شهرستان سواد کوه ۳-۳-پل سفید: پل سفید ، مرکز شهرستان سوادکوه در استان مازندران . شهر پل سفید در مشرق شهرستان سوادکوه ، در دامنه شمالی رشته کوه البرز میانی ، در ارتفاع ششصدمتری و در قسمت علیای رود تالار ، بر سر راه اصلی تهران ـ قائم شهر (معروف به جاده فیروزکوه ) در حدود ۷۵ کیلومتری شهر ساری (مرکز استان ) قرار دارد. فیروزکوه در ۵۸ کیلومتری جنوب غربی و قائم شهر در ۵۰ کیلومتری شمال آن است. ناحیه ای که پل سفید در آن قرار دارد کوهستانی است و در گذشته ، جبال شروین نامیده می شد. پیرامون شهر پل سفید را کوههایی فرا گرفته است که مهمترین آنها، سامان سی در شمال ، سیتَک و اَلوات / الواط در مشرق ، غِل غِلوک و گَتو/ گت تول در جنوب و لالَتا در مغرب است (سازمان جغرافیائی نیروهای مسلّح جمهوری اسلامی ایران ، ج ۲۸، ص ۱۳۹). رود تالار، که از دره غربی کوه الوات به سوی پل سفید جریان می یابد، از میان شهر می گذرد (جعفری ، ج ۲، ص۱۴۴ )آب مصرفی اهالی شهر و زمینهای کشاورزی از این رود و از چشمه ها تأمین می شود ( جغرافیای کامل ایران ، ج ۲، ص ۱۱۴۳؛ حسینعلی رزم آرا، ج ۳، ص ۶۴ ). راه آهن سراسری شمال در این شهر ایستگاه دارد و پل معروف وِرِسْک در حدود سی کیلومتری جنوب غربی شهر قرار دارد از جمله معادن مهم پل سفید، معدن زغال البرز مرکزی در چهار کیلومتری شمال غربی شهر است (سازمان جغرافیائی نیروهای مسلّح ، ج ۲۸، ص ۳۱۰). ۳-۴-ویژگی آب و هوایی منطقه مورد مطالعه: آب وهوای سوادکوه متاثرازدوعامل ۱- جهان اقلیمی ۲- عوامل ژِنتیکی(جغرافیایی وزمین اقلیمی) می باشد اب وهوای این منطقه متاثرازتوده هواهای غربی که از اقیانوس اطلس سرچشمه می گیرند وپس ازعبورازروی دریای مدیترانه رطوبت زیادی رادریافت می دارد می باشد بنابراین درجه حرارت دراین شهرستان زیاد بالا نمی رود وفصل خشک در این شهرستان در طول سال یافت نمی شود وبطور متوسط سالانه حدود ۹۰۰میلی متر باران دراین منطقه خوش آب وهوامی بارد حرکت توده های مرطوب دریای خزر درفصل بهاروتابستان باعث ریزش بارنهای نرم وریزمی شود که حال وهوای خاص بهشتی را در منطقه حاکم میکند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
بهشت جغرافیایی منطقه سوادکوه متشکل از: ۱-دشت وجلگه در پایین دست وقسمت شمال شهرستان ۲- کوهپایه ای باپوشش زیبا وانبوه جنگلی درقسمت مرکزی شهرستان ۳- کوهستانی درقسمت بالادست وجنوب وجنوب غربی منطقه دارای پوشش جنگلی انبوه تاارتفاع ۲۰۰۰متری وبالاتراز آن جنگلهای تنک ومراتع وچراگاههای زیبا باانواع گلها وگیاهان دارویی کمیاب بطور کلی شهرستان سوادکوه دارای آب و هوای کوهستانی معتدل ویا مدیترانه ای کوهستانی و مرطوب خزری برخوردار است. از ویژگی های آب و هوایی سوادکوه نوسان اندک تغییرات دمای سالیانه و دامنه کوتاه ، تغییرات شبانه روزی ها ، رطوبت نسبی بالا ، ریزش باران تقریباً در تمام طول سال می باشد. دمای متوسط سوادکوه در دی ماه با پایین ترین میزان یعنی۲/۷ درجه سانتی گراد و در مرداد ماه اوج دما در شمال ۴/۲۶ و در جنوب ۸/۲۱ درجه سانتی گراد می رسد . در سردترین ماه سال یعنی دی و بهمن به زیر خط صفر نمی رسد و علت نم موجود دریای مازندران است . به همین خاطر اختلاف دمای سالیانه زیاد نیست . ۳-۵-بررسی خصوصیات اجتماعی و اقتصادی شهر پل سفید: شهرپل سفید مرکزفرمانداری شهرستان سوادکوه است.این شهرکه درمسیرجاده ارتباطی فیروزکوه به قایمشهرقراردارداین شهردرمسیرراه آهن شمال قرارگرفته است وایستگاه هفدهم راه آهن رابعدازتهران تشکیل میدهد.وجه نامگذاری این شهر،وجودپل رودخانه تالاراست که دوچشمه دارد ومربوط به دوره قاجاریه است.توسعه نخستین این شهربااحداث ایستگاه راه آهن وسکونت کارگران راه آهن وسپس معدنچیان معادن زغال سنگ آغازگردیده است. در سال ۱۳۸۱ شهرپل سفید ۴/۱۴۵هکتارمساحت داردکه ۶/۴هکتارآن مربوط به تاسیسات راه آهن می باشد وبقیه راکه برابر۸/۱۴۰هکتاراست اراضی شهرباکاربریهای شهری تشکیل میدهد. ۳-۶-توزیع جمعیت وتراکم محلات شهری پل سفید شهر پل سفید از نه محله تشکیل شده که در جدول ۳-۱ جمعیت ،مساحت ،سطوح مسکونی و تراکم جمعیتی مشخص شده است. .تراکم ناخالص درکل شهرمعادل۳/۵۹نفردرهکتاروتراکم خالص جمعیت درمقایسه بااغلب شهرهای استانهای شمال،تراکم زیادوفشرده ای است که نمایانگرمحدودیت فراوان اراضی مناسب برای سطوح مسکونی دراین منطقه است.سطوح کوهستانی وشیب های فراوان واراضی سنگلاخی فراوان توسعه شهری رادراین محدوده بامشکلات فراوان روبرو ساخته است. ازمجموع ۸/۱۴۰هکتاراراضی این شهرفقط ۸/۱۹هکتارآن که برابر۱/۱۴درصد آن است به سطوح مسکونی اختصاص یافته وبه همین تراکم وفشردگی جمعیت دربرخی محلات بسیارزیادترحد معمول است .برداشت مشاورنشان میدهدکه درمحله های شماره۳و۵و۶و۹میزان تراکم خالص جمعیت درسطح بیشتراز۱۲۰۰نفردرهکتاراست که سرانه زمین مسکونی برای هرنفررامعادل ۸مترمربع نشان میدهد.درحالیکه درسایرمحلات شهری این تراکم به میزان متعادل نزدیک شده وبین۳۰۰ تا۴۰۰ نفردرهکتارمیباشد جدول۳-۱-توزیع جمعیت وتراکم محلات شهری پل سفید
شماره |
جمعیت |
مساحت(هکتار) |
سطوح مسکونی(هکتار) |
تراکم جمعیت خالص تراکم جمعیت ناخالص |
۱ |
۱۰۷۴ |
۳/۱۲ |
۶/۴ |
۳/۸۷ |
۵/۲۳۳ |
۲ |
۱۲۶۶ |
۳/۱۲ |
۸/۶ |
۹/۱۰۲ |
۲/۱۸۶ |
۳ |
۱۸۴۸ |
۷/۱۶ |
۵/۱ |
۶/۱۱۰ |
۰/۱۲۳ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
سیب زمینی
۲۹
۰/۱۵
۶/۶۱
ذرت خوشه ای
-
۶/۳
۲/۱۹
ذرت
-
۹/۲
۹/۲۷
ت) کشت نواری: در کشت نواری، علفهایی نظیر Napier hybrid و بقولات (لوبیا، باقلا و …) انتخاب شده را میتوان در بین محصولات کشت شده و در طول نوارهای همتراز روی شیبهای تعدیل شده کاشت و از این طریق به حفظ آب باران کمک کرد. در اراضی تپهای، کاشت علوفهی مناسب و تراسبندی شیبهای تند جهت بهبود الگوی استفاده زمین بسیار مفید خواهد بود. ث) جمعآوری رواناب و بازیافت آن: ساخت مخزن کوچک کمک میکند تا روانابی که قابل بازیافت است، جمعآوری شود. میتوان به طور مؤثری مقدار قابل توجهی از رواناب باران را که از طریق جریان رودها از بین می رود جهت تغذیه منابع آب زیرزمینی و سپس برای استفاده در فصول خشک از طریق انتقال آن به گودالها، چاه ها، حوضچهها به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، بکار برد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در آبریزها مقدار مناسبی آب میتواند ذخیره شود که میتوان ازاین آب در دوران خشکسالی از طریق سیستم جریان ثقلی استفاده کرد. اجرای چنین تکنیکهای در مقیاسهای بزرگ کمک بسیار بزرگی در بهرهبرداری از منابع موجود آب میکند، چرا که در غیر این صورت این آبها به دریا سرازیر میشوند. برای یک آبریز کوچک، ایجاد راه آبهای چمن کاری شده و مجرای خروجی یکی از اساسیترین موارد مورد نیاز است. ایده آلترین راه آبهای چمن کاری شده یک فرو رفتگی طبیعی در جایی است که آبریز مسطحترین شیب را دارد. سیستم شیاری (فارو) پشتهای: بیشتر آب باران را میتوان در شیارهایی که در سیستم شیاری پشتهای یا شیاری بستری ایجاد شدهاند حفظ کرده و در زمینهای تپهای، محصولاتی نظیر قهوه، هل و … را در این شیارها کشت کرد. از هر دو روش سیستم جمعآوری آب درون ردیفی (intro- row) و درون بستری (intro- plot) میتوان برای حفظ و نگهداری آب استفاده کرد. ج) بادشکنها و کمربندیهای حفاظتی: بادشکنها و کمربندهای حفاظتی در اطراف مزرعه یا در میان جهت وزش باد، از محصولات در برابر خراب شدن محافظت میکنند. ۲) مدیریت و نگهداری آب باران: ذخایر طبیعی آب باران باید تا حد امکان به طرقی که در زیر آمده است حفظ و نگهداری شود: - سیستمهای خاکورزی و خیشزنی تابستان - کشت روی خطوط تراز - بالا آوردن بندها روی شیب (٪۱/۰ تا ٪۳/۰) و ایجاد راه آب - زراعت متمرکز و مدیریت علفهای هرز - مدیریت گیاه به علاوه مدت زمان و شدت بارش از فاکتورهای مهم برای کشت دیم به ویژه در مناطق خشک و نیم خشک محسوب میشوند. به دلیل بارانهای نامنظم و غیر قابل پیشبینی، کشاورزان با مشکل قابل دسترس بودن آب در طول دوران رشد محصولات خود، روبرو هستند. برای غلبه براین مشکل کشاورزان نیاز به ساخت یک مخزن مناسب برای ذخیرهسازی آب باران و توزیع دوبارهی آب در مزرعه دارند. بسته به بارش، نوع خاک، شرایط فیزیکی و توپوگرافی خاک، سیستمهای مختلف مدیریت آب برای مناطق مختلف مناسب هستند. مدیریت آب باران: مدیریت مؤثر آب باران کلید مؤفقیت کشت در اراضی خشک است. مدیریت آب باران به معنی کنترل رواناب سطحی است. توپوگرافی موجی و کشت نامناسب در شیبهای تند منجر به تشکیل رواناب سطحی میشود که نتیجه آن فرسایش شدید خاک خواهد بود. مدیریت آب باران شامل موارد زیر است: - زهکشهای انحرافی و سکوبندی نالا - ایجاد گودالهایی از میان گیاهان - کشت همتراز جهت کاهش رواناب و اتلاف خاک - جمعآوری رواناب، ذخیره و بازیافت آب باران در طول بارانهای موسمی به منظور بهرهبرداری بهتر از آب باران، کنترل فرسایش و آبیاری جهت محافظت از حیات گیاه در زمان خشکی و همچنین امکان کشت دوم در طول فصول بارندگی. ۱) مدیریت باران غیر قابل اطمینان (۵۰۰ میلیمتر در سال یا کمتر) در زمینهای کم باران، تأسیس یک حوضچه ۵/۰ هکتار متری برای هر ۱۰هکتار کار عاقلانهای است. با چنین استخری، انتظار میرود حدود ۱۰٪ باران سالانه ذخیره شود. انتظار میرود که در حدود ۴ هکتار زمین (۴۰٪ سطح زمین) را بتوان دوبار و هر بار ۵ سانتیمتر از طریق تغذیه آب ذخیره شده آبیاری کرد. میتوان علاوه بر ساخت استخر جهت حفظ و نگهداری از آب نهرهای آبی که در شیبهای کناری آنها علوفه و چمن کاشته شده استفاده کرد. دراین فرایند بالغ بر ۸۵٪ رواناب را میتوان ذخیره کرده و ۲۴٪ زمین را با یک بار آبیاری ۵/۶ سانتیمتری میتوان آبیاری کرد. در چنین اراضی کم بارانی نکاتی که بر آنها باید تأکید کرد عبارتند از: الف) تثبیت محصول بعد از کشت وبذرپاشی ب) پرورش و کشت محصولات مقاوم در برابر خشکی پ) تطبیق سیستمهای مناسب کشت نظیر: - ارزن که همراه با لوبیای سودانی یا کرچک کاشته شود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱
شناور آبی خاکی al-Tahaddy LCU
دو فروند
۴۳ متر
–
۲
شناور آبی خاکی Saffar (Loadmaster) LCU
یک فروند
۳۳ متر
–
۳
شناور آبی خاکی LCU (ST Marine)
یک فروند
۴۹ متر
–
مجموع شناورهای آبی خاکی نیروی دریایی کویت در سال ۲۰۱۳ : ۴ فروند
فصل چهارم ساختار و سازمان نیروهای مسلح عمان مقدمه کشور عمان که در گذشتههای دور تا قبل از به قدرت رسیدن «سلطان قابوس ابن سعید» به آن «مسقط وعمان» هم میگفتند ، با ۵۰۰/۳۰۹ کیلومتر مربع مساحت در جنوب غربی دریای عمان و شرق کشور عربستان سعودی واقع شده و پایتخت آن شهر مسقط می باشد . بر اساس آمار ارائه شده در سال ۲۰۱۴ ، کشور عمان دارای ۷۷۵/۲۱۹/۳ نفر جمعیت بوده که حدود سی درصد آنها را افراد غیربومی مهاجر به این کشور تشکیل می دهند . زبان رسمی این کشور عربی است و زبان های انگلیسی ، بلوچی و اردو نیز در این کشور رایج می باشند . عمانیها جزء اولین گروه هایی بودند که اسلام را در حدود سال های ۶۳۰ میلادی و در زمانی که حضرت محمد (ص) فرستاده خود «عمروبن العاص» را برای دیدار با جیفر و عبد پسران الجندی بن المستکبر حاکمان وقت این سرزمین اعزام کرد، پذیرفتند و در حال حاضر حدود ۷۵ درصد شهروندان عمانی مسلمان و از فرقه اباضی هستند . به لحاظ ترکیب قومیتی ، ۳/۷۶ درصد جمعیت عمان را اعراب و ۷/۲۳ درصد را سایر اقوام از جمله بلوچ، هندی، پاکستانی، سریلانکائی و بنگلادشی تشکیل میدهند. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ماهیت حکومت عمان سلطنت مطلقه است و تصمیم گیری در خصوص همه امور مملکتی در شخص سلطان خلاصه میشود..در این کشور احزاب سیاسی وجود ندارد و کلیه امور و تصمیمات از بالا به پایین دیکته میشود و سلطان قدرت مطلقه است. «سلطان قابوس بن سعید قابوس» که متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۴۰ در شهر صلاله میباشد، هشتمین سلطان عمان از خاندان آل سعید از نوادگان «احمد بن سعید البوسعید» بنیانگذار سلسله ابوسعید(۱۷۴۴م) است که با کودتا علیه پدر خویش در سال ۱۹۷۰ در این کشور بر تخت قدرت تکیه زده است. سلطان قابوس خود نقش نخست وزیر ، وزیر دفاع ، وزیر امور خارجه ، فرمانده کل نیروهای مسلح و نیز رئیس کل بانک مرکزی عمان را یفاء می نماید . این کشور تا نوامبر سال ۱۹۹۶ میلادی فاقد هرگونه قانون اساسی بود و از این سال به بعد با صدور فرمان سلطان ، قانون اساسی این کشور تهیه ، تدوین و به تصویب و توشیح سلطان رسید. تشکیلات اداری و سیاسی حکومتی عمان که تحت نظر سلطان قابوس اداره میشود شامل سه قوه مجریه ، مقننه و قضائیه می باشد. قوه مجریه متشکل از ۲۷ وزیر در قالب شورای وزیران است ، قوه مقننه دارای دو مجلس شورا (نمایندگان) و مجلس الدوله (سنا) است که از جایگاه و هویت حقوقی مستقل برخوردار است. قوه قضائیه در سلطنت عمان بر اساس شریعت (قوانین کتاب آسمانی قرآن و تعلیمات اسلامی) بنا نهاده شده است. اقتصاد عمان نیز مانند سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس به صادرات نفت خام وابسته است و متوسط درآمد سرانه مردم این کشور نیز بر اساس نوسان قیمت جهانی نفت افزایش و کاهش مییابد. نفت ، گاز طبیعی، آهن و مس جز منابع زیر زمینی و معدنی این کشور هستند ( گزارش توجیهی عمان ، ۱۳۹۰ ) بر اساس گزارش وزارت خزانه داری عمان ، در سال ۲۰۱۲ حدود ۸۶ درصد از درآمدهای دولت عمان از محل فروش منابع هیدروکربنی حاصل شده و درآمد ناشی از فروش نفت و گاز طبیعی حدود ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد . مهمترین شاخصه های اقتصادی عمان بشرح ذیل می باشند : تولید ناخالص داخلی ( GDP ) در سال ۲۰۱۳ میلادی : ۸۶/۹۴ میلیارد دلار میزان رشد تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۳ : ۱/۵ % درآمد سرانه در سال ۲۰۱۳ : ۸۰۰/۲۹ دلار نرخ تورم در سال ۲۰۱۳ : ۱/۳ % میزان بیکاری در سال ۲۰۱۳ : ۶/۱% ( ۲۰۱۴،cia fact book ) به لحاظ نظامی عمان از جمله قدرت های مهم منطقه خلیج فارس محسوب می گردد و با کنترل منطقه استراتژیک شبه جزیره مسندام که محل ورود و خروج کلیه شناورها به منطقه خلیج فارس از طریق تنگه هرمز می باشد ، از جایگاه ویژه ای در منطقه برخوردار گردیده است . عمان با اتخاذ سیاست درهای باز پس از به قدرت رسیدن سلطان قابوس ، نسبت به برقراری روابط با کشورهای غربی بویژه آمریکا و انگلستان اقدام نموده و در حال حاضر بسیاری از تجهیزات نظامی این کشور توسط آمریکا و سایر کشورهای غربی تامین می گردد . در این فصل بطور ویژه نسبت به بررسی ساختار و سازمان نیروهای مسلح کشور پادشاهی عمان اقدام می گردد. ۴-۱ ساختار فرماندهی نیروهای مسلح عمان تا اواخر قرن ۱۸ میلادی سرزمین عمان بواسطه حمایت های مستقیم انگلستان فاقد هرگونه مشکل نظامی در دفاع از خود بوده ولیکن در سال ۱۹۶۳ گروهی تحت عنوان جبهه آزادی خواه ظفار به شورش علیه سلطان پرداخته و مشکل بزرگی را برای سلطنت عمان و نیروهای مسلح این کشور پدید آوردند که با درخواست سلطان قابوس کمک های خارجی بویژه از سوی ایران به عمان انجام شده و بحران ظفار خاتمه یافت و پس از خروج نیروهای انگلیسی از خلیج فارس نیروهای مسلح عمان بتدریج شکل گرفته و گسترش یافتند . در عمان فرماندهی نیروهای مسلح در کشور عمان بر عهده سلطان قابوس پادشاه این کشور می باشد و نیروهای مسلح این کشور شامل نیروی زمینی ، نیروی هوایی و نیروی دریایی می باشد که تحت نظر سلطان قابوس اداره می گردند . همچنین عمان دارای یک یگان گارد پادشاهی نیز می باشد که مجموعه نیروهای مذکور با اخذ آموزش های مناسب و تجهیز به تسلیحات پیشرفته نظامی بویژه در سال های اخیر ، وظیفه دفاع از این کشور و حفظ سلطنت را برعهده دارند (۲۰۱۴،global security) ساختار سازماندهی فرماندهی نیروهای مسلح عمان بشرح ذیل می باشد . چارت سازمانی ۸ ساختار سازمانی نیروهای مسلح عمان همانطور که ذکر گردید در عمان پادشاه نقش وزیر دفاع و رئیس ستاد نیروهای مسلح را نیز ایفاء می نماید ولیکن این کشور دارای وزیر مشاور در امور دفاعی و نیز رئیس ستاد مشترک می باشد . در حال حاضر وزیر امور دفاعی عمان شخصی به نام « بدر بن سعود بن حریب البوصیدی » می باشد و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح عمان نیز « سپهبد احمد بن هریس بن ناصر النبهانی » می باشد. فرمانده گارد پادشاهی عمان نیز «سرلشکر خلیفه بن عبدا… الجنیبی» است ( ۲۰۱۴ ، INSS) ۴-۲ استعداد نیروهای مسلح عمان نیروهای مسلح عمان از جمله نیروهای آموزش دیده ، مجهز و منضبط در منطقه خلیج فارس محسوب می گردند . بخشی از بدنه نیروهای مسلح عمان را ابتاع سایر کشورها از جمله پاکستان ، هند و حتی بلوچ های ایرانی تشکیل می دهند (۲۰۱۲، csis) آمار کل نیروهای مسلح عمان در سال ۲۰۱۳ برابر با ۴۰۶۰۰ نفر می باشد که از این تعداد ۲۵۰۰۰ نفر در نیروی زمینی ، ۵۰۰۰ نفر در نیروی هوایی و ۴۲۰۰ نفر در نیروی دریایی و ۶۴۰۰ نفر در گارد پادشاهی خدمت می نمایند . در جدول ذیل ، روند تغییر استعداد پرسنلی نیروهای مسلح عمان از سال ۲۰۰۳ الی ۲۰۱۳ مورد بررسی قرار گرفته است (۲۰۱۲،gulf mil bal) جدول ۴۳ استعداد پرسنلی نیروهای مسلح عمان از سال ۲۰۰۳ الی ۲۰۱۳
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۲-۲۰-۵ مراحل مختلف صدور موافقت نامه تأسیس مناطق نمونه گردشگری ∗ فراخوان عمومی جذب سرمایه گذار ∗ ارائه در خواست کتبی سرمایه گذار به معاونت سرمایه گذاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان. ∗ در استان با برگزاری جلسه کارگروه گردشگری استانی، طرح اولیه، سوابق و تجربیات سرمایه گذار در زمینه تأسیسات گردشگری همچنین توانمندی مالی و مدیریتی ایشان مورد بررسی قرار میگیرد و پس از اخذ تصمیم نهایی، سرمایه گذار جهت صدور موافقتنامه به دفتر مناطق نمونه گردشگری در مرکز معرفی میگردد. (شایان ذکر است در صورتی که منطقه نمونهای بیش از یک سرمایه گذار متقاضی داشته باشد، انتخاب سرمایه گذار دارای اولویت با توجه به سوابق اجرایی، توان مالی و… بر عهده سازمان استانی میباشد.)(دفتر مناطق نمونه گردشگری ، ۳۱،۱۳۸۹) ۲-۲۰-۶ مطالعات جامع مناطق نمونه گردشگری هدف از انجام مطالعات جامع مناطق نمونه گردشگری کشور به بررسی راهبردی منطقه نمونه گردشگری است که در آن سعی میشود، ضمن بررسی کامل منطقه از لحاظ سرمایه گذاری و توسعه گردشگری وتعیین کاربری های منطقه نسبت به تهیه نقشه سایت پلن طرح اقدام میگردد. این مطالعه بر عهده سرمایه گذار منطقه نمونه گردشگری است و سرمایه گذار موظف است ضمن معرفی مشاور به دفتر مناطق نمونه گردشگری، در فرصت زمانی ۴ ماهه که در موافقتنامه تاسیس منطقه نمونه ذکر شده، نسبت به تهیه طرح جامع منطقه نمونه گردشگری اقدام نماید. سرمایه گذار موظف است بعد از تهیه طرح جامع منطقه نمونه گردشگری توسط مشاور ذیصلاح، آن را در کارگروه گردشگری استان و سپس مورد تصویب قرار دهد. (دفتر مناطق نمونه گردشگری،۷۱،۱۳۸۹) ۲-۲۰-۷ تعهدات سازمان میراث نسبت به مناطق نمونه گردشگری و سرمایه گذاران آن - سازمان متعهد میگردد ایجاد تاسیسات و امکانات زیربنایی آب، برق، راه و امکانات مخابراتی را تا درب ورودی منطقه با شرایط و نرخهای مصوب در شهرها و روستاهای همجوار به سرمایه گذار و بهره برداران ارائه نماید یا مابهالتفاوت آن را بصورت یارانه پرداخت کند. - سازمان متعهد میگردد در چارچوب مقررات به سرمایه گذار اجازه دهد پس از تفکیک، آماده سازی و تعیین محل اجرای طرحهای مصوب نسبت به واگذاری قطعی اراضی منطقه به اشخاص حقیقی و حقوقی به منظور سرمایه گذاری براساس طرح جامع اقدام نماید. پیش فروش مستحدثات مختلف تحت نظارت سازمان با رعایت مقررات مربوط به منظور تامین بخشی از هزینه زیرساخت منطقه نمونه توسط سرمایه گذار مجاز میباشد. - سازمان متعهد میگردد مکاتبات و معرفی نامههای لازم جهت معرفی سرمایه گذار به دستگاههای اجرایی ذیربط را تهیه و در اختیار سرمایه گذار قراردهد. - آئین نامه اجرایی نحوه تشکیل و اداره مناطق نمونه گردشگری مقدمات مشارکت و «۷ » سازمان متعهد میگردد با عنایت به مفاد ماده همکاری وزارتخانهها ، سازمانها ، موسسات و شرکتهای دولتی را در تأمین خدمات مورد نیاز در مبادی ورودی منطقه با شرایط و نرخهای مصوب در شهرها و روستاهای همجوارمنطقه فراهم نماید. - آئین نامه اجرایی نحوه تشکیل و اداره مناطق نمونه گردشگری و پس از صدور موافقت سازمان متعهد میگردد باعنایت به مفاد ماده تأسیس برحسب درخواست سرمایه گذار مقدمات واگذاری اراضی دولتی از سوی سازمان ملی زمین و مسکن، شهرداری ها، سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری کشور و سایر وزارتخانهها و سازمانهای ذیربط را فراهم نماید. - سازمان موافقت می کند براساس قانون تشویق و حمایت سرمایه گذاری خارجی مصوب ۱۳۸۰ ، آئین نامهها و سایر قوانین مربوطه در چارچوب طرح جامع مصوب سرمایه گذار نسبت به جلب و حمایت سرمایه گذاری خارجی و چگونگی و میزان مشارکت خارجیان در فعالیتهای هر منطقه اقدام نماید. - سازمان متعهد میگردد در چارچوب طرح جامع مصوب و طرحهای اجرایی منطقه از محل منابع استانی و ملی بطو متوسط سالانه بخشی از یارانه تسهیلات درقالب کمکهای فنی اعتباری ۸۰ % (درصد) از سرمایه گذاریهای انجام شده را بصورت وام و تسهیلات برای سرمایه گذاری تأمین نماید. چنانچه به هردلیلی که قصور متوجه سرمایه گذار باشد باید تمامی کمکهای انجام شده را مسترد نماید. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- سازمان یک شرکت مهندسی مشاور را بعنوان ناظر بر اجرا و بهره برداری از هر منطقه نمونه گردشگری تعیین و به سرمایه گذار معرفی خواهد کرد. اجرای نظرات ناظر در حدود قرارداد فیمابین و دستور العملهای سازمان برای سرمایه گذار لازم الاجراخواهد بود. - در کلیه مواردیکه در این قرارداد انجام اموری در مهلت مقرر برعهده سرمایه گذار گذاشته شده است سرمایه گذار میتواند در صورت وجود معاذیر موجه برای مدت معینی درخواست استمهال نماید.تشخیص معاونت سرمایه گذاری و طرحهای سازمان در قبول یا رد استمهال قطعی خواهد بود. - سازمان موظف به نظارت کامل برحسن اجرای طرح جامع و تفضیلی منطقه نمونه گردشگری و زمانبندی اجرای فعالیتها میباشد و درصورت مشاهده هر گونه تخلف و تخطی از اجرای صحیح طرح جامع و برنامه زمانبندی موضوع کتباً به سرمایه گذار ابلاغ و درصورت عدم رعایت موارد ابلاغی و بروز اختلاف با نظر حکم و مرضی الطرفین حل و فصل خواهد شد. درغیر اینصورت از طریق مراجع قضایی رسیدگی بعمل خواهد آمد.(دفتر مناطق نمونه گردشگری، ۱۳۸۹، ۴۰-۳۸) فصل سوم معرفی عرصه پژوهش ۳-۱ موقعیت جغرافیایی و سیاسی استان مازندران : استان مازندران با مساحت بالغ بر ۴/۲۳۷۵۶ کیلومتر مربع ۴۶/۱ درصد از مساحت کل کشور را تشکیل میدهد. این استان بین ۳۵ درجه و ۴۷ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی و ۵۰ تا ۵۴ درجه و ۱۰ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. حد شمالی این استان دریای خزر، حد جنوبی آن استانهای تهران، قزوین و سمنان، حد غربی آن استان گیلان و حد شرقی آن استان گلستان میباشد که از طریق سه محور هراز، کندوان، فیروزکوه و کیاسر با سایر نقاط کشور مرتبط بوده و سه فرودگاه ساری، نوشهر و رامسر، ارتباط هوایی آن را برقرار ساخته است ونیز راه آهن سراسری از این استان عبور کرده است. آب و هوای مازندران معتدل بوده، قسمت جنوبی این استان کوهستانی بوده و قسمت شمالی آن جلگهای ساحلی میباشد وهرچه از غرب استان به سمت شرق پیش میرویم بر میزان دما افزوده و از میزان بارش و رطوبت کاسته میشود. شیب استان به طرف شرق میباشد که به تدریج پس از عبور از استان گلستان به ارتفاعات غربی استان خراسان شمالی منتهی میگردد. به علت فراوانی نسبی آب و فرسایش کوهها، آبرفت ناشی از آن در دریا ته نشین شده و جلگه مازندران را تشکیل داده است. (راهنمای گردشگری استان مازندران ،۵،۱۳۹۱)
نقشه(۳-۱): موقعیت استان مازندران در ایران منبع: دفتر فنی و عمرانی استانداری مازندران ۱۳۹۱ |
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد ساری عنوان پایان نامه : نقش و جایگاه مناطق نمونه گردشگری در توسعه پایدار استان مازندران عنوان نقشه : موقعیت استان مازندران در ایران نام استاد راهنما : دکتر عباس علیپور نام استاد مشاور : دکتر سعید شیرکوند نام دانشجو : سیده اعظم موسویان خطیر تاریخ دفاع : ۶/۳/۱۳۹۴ |
نقشه شماره ۳-۱ موقعیت استان مازندران در ایران
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
(نجدی، یوزپلنگانی که با من دویدهاند: مقدّمه) ۴-۱-۱-۳-۳ برون گرایی اگر بخواهیم اشعار بیژن نجدی را از دیدگاه درون گرایی و برون گرایی مورد بررسی قرار دهیم باید به جنبهی برون گرایی و واقع گرایی او بیشتر توجه کنیم هرچند در اشعارش امور ذهنی نیز به چشم میخورد وبا دنیای درون و مسائل روحی، هیجانات و احساسات هم سروکار دارد. تمام صناعات ادبی و واژگان واقع گرا و عینی در اشعار نجدی برای بیان دیدگاه شاعر به کار گرفته شده است . (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
اگر به بسامد واژگان اشعار نجدی که به شکل نمودار نشان داده شد، دقت شود میبینیم که اکثر کلمات کلیدی و موتیف های زبانی و فکری نجدی، واژگانی برون گرا هستند، واژگان پرکاربردی همچون : آب، درخت، خاک، روز، شب، پاییز، ماهی، اسب، برگ، باران، رودخانه، دریا، دریاچه، زمین، ماه، بهار و… . محیط داستانها و اشعار نجدی، محیطی جاندار و زنده است، همه چیز در اطراف و اکناف او زندهاند و نفس میکشند. درخت، جنگل، فصلها، عناصر اربعه ، رنگها و……اشیای جاندارند نه به خاطر یک احساس، بلکه به خاطر یک هدف که غایت نهایی نویسنده است . رنگها به پرسوناژی بدل میشوند و به صورت مستقل در کنار هم اجزای کلّیت را شکل میدهند .هر چیزی نشانه و نمادی از بن مایههای فکری نویسنده است درخت در قالب درخت به کار نمیرود، درخت مظهر بزرگی ، سبزی و مقاومت میشود. رود نه به معنای خود رود، که برکت و طغیان است . ۴-۱-۱-۳-۴ انزوا طلبی نجدی نجدی یکی از معدود شاعرانی است که جهان زندگیاش عین جهان هنریاش است. او شاعری است که واقعاً شاعرانه زیسته است .وقتی که زندگی و کارهایش را مطالعه میکنیم به این نکته میرسیم که بیژن نجدی، هستی را شاعرانه میبیند و شاعرانه زندگی میکند یا وقتی داستانهای او را مطالعه میکنیم، میبینیم جهان و فضایی کاملاً شاعرانه روایت میشود، البته خودش دوست داشت یا زندگی اجتماعیاش این گونه ایجاب میکرد که در انزوا و تنهایی خود بماند و کارهای خودش را هرچه بیشتر صیقل بزند، بدین معنا که همیشه با خود و در خود یک سلوک عارفانه از سنخ مدرن داشت. میتوان او را مَثَل صحیح شاعر خودسُرا نامید چرا که شعر را اوّل برای خود میسرود اگر راضیاش میکرد و خود با آن کنار میآمد، بعد به دست مخاطب میداد. در شعر او، هستی به عنوان کل یا کلّی تمام عیار، قابل احترام است. در شعر او یا در جهان شاعرانهی او، همهی هستی و ابعادش حقّ حضور دارند.او برخوردی شاعرانه دموکراتیک به موجودات هستی دارد که نام آن را میتوان «دموکراسی احساسی» گذاشت . ردّ اثر شاملو بر آثار نجدی قابل تأمّل است. شاملو که خود واژه ساز بود و با غنای کلامی که داشت در خلق واژههای جدید میکوشید، در نجدی این تأثیر را ایجاد کرده که او نیز به دنبال زبانی نو و واژههایی بکر و جدید برود. شاید بتوان توصیفات و تصویرسازیهای نجدی را با شاعران و نویسندگان برجستهی سوررئالیست مقایسه کرد، شیوهای که آنها بر اساس «نگارش خودکار» به خلق آثار میپرداختند. روشی که تمام درونیات و ذهنیات نویسنده به فرمی که در، «آن و لحظه» شکل میگیرد به نگارش در میآید. از آنجایی که بیان رؤیا با زبان معمولی ، دشوار و غیر قابل باور می کند، پس باید یک معنی غیر منتظره به آن داد و این همان چیزی است که رمبو دربارهاش معتقد است: «اگر آنچه شاعر از دنیای درون میآورد شکل داشته باشد، شکل خود را نیز به نوشته میدهد و اگر شکل نداشته باشد طبعاً نوشته نیز بی شکل است». در چنین روش نگارشی، خواننده در مرحلهی اول به درک درستی از متن نرسیده و با پیوند دادن آن با اجزای دیگر خواهد توانست به توصیف درونیات نویسنده یا شاعر که نماد بیرونی پیدا کرده برسد. ۴-۱-۱-۳-۵ عقل ستیزی و عشق خواهی در اشعار بیژن نجدی عقل اگر چه شریفترین مخلوق خداوند بوده لیکن در ادبیات صوفیانهی فارسی اغلب زیردست محبّت و عشق قرار داده شده و حتّی ضد آن به شمار آمده و مورد مذمّت واقع شده است. عشق از نظر صوفیه و عرفا معنایی بس عمیق و وسیع دارد و تمام مبانی و افکار و نظریات عرفا و صوفیه در دریای عشق، موّاج و غوطهور هستند از طرفی چون عرفان و تصوّف بر پایهی عشق، حال، ذوق، الهام و اشراق قرار دارد در آثار عرفانی همیشه نیروی عشق، معارض و مبارز با عقل است و قدرتش از عقل به مراتب بیشتر است و هرکس بخواهد به وادی عشق قدم نهد باید از عقل و تبعات آن صرف نظر کند زیرا با آمدن عشق، عقل میگریزد زیرا که عشق محبوب آتش است و عقل دود این آتش . پس با این دیدگاه برای عقل در اقلیم عشق هیچ پایگاهی نمیماند که در آن جولانی داشته باشد بلکه هرکجا عشق خیمه زند عقل از آنجا میگریزد. با کمی دقت و تفحّص در اشعار نجدی پی میبریم که او نیز همچون شاعران عشقگرا عقل را سرکوب میکند و آن را مانع رسیدن به معشوق میداند. نجدی این دو واژه را در اشعارش چندان به کار نگرفته است امّا در همین کاربرد اندک هم میتوان ردّپای عشق خواهی و عقلستیزی را در اشعارش به اثبات رساند. او به کرّات، مظاهر و آفریدههای پروردگار را در اشعارش به کار گرفته، در حقیقت او با این کار به مبدأ هستی نظر دارد نه به آفریدهها و آنها را دستاویزی قرار داده تا از معشوق ازلی سخن به میان آورده و ارادت و عشق خود را به او ابراز دارد. مثال : چه تلخ درازای یک را به سینهام میمالم / امّا عشق؟ / آن را برای خلوت دوبارهمان / لای دندانهایم گذاشتهام (نجدی، ۱۳۸۰: ۱۹) ۴-۲ سبک شناسی اشعار م.مؤید در این بخش به سبک شناسی اشعار مؤید از دیدگاه سطوح زبانی، ادبی و فکری میپردازیم. برای این کار مجموعهی جامع و کامل «نرگسِ هنوز» برگزیده شده چون شامل چندین مجموعه شعر است که در یک کتاب جمع آوری شده است. مجموعههای: مگر با لبخنده ی ماه، گلی امّا آفتابگردان، تو کجاست؟، سیمابهای سیمین و پروانه بی خویشی من. ۴-۲-۱ سطح زبانی زبان اثر شالودهای است که عناصر زیبایی شناختی بر آن قرار میگیرد و از طرفی رسیدن به پیام اثر و شناخت سطح فکری پدید آورنده، بدون درک ساز و کار زبانی متن، امکان پذیر نیست. در حقیقت: «زبان تنها شرط و عامل مؤثر در تفکر و دیگر فعالیتهای عالی ذهن نیست؛ ولی زبان، توانایی انسان را در تفکّر و دیگر فعالیتهای ذهنی به میزان معجزه آسایی بالا میبرد تا جایی که میتوان گفت فکر و استدلال در مراحل عالی و بسیار مجرّد از زبان غیر قابل تجزیه است. در این مراحل، تفکّر یعنی زبان و زبان یعنی تفکّر. بدون زبان میتوان تصوّر کرد که تفکّر و دیگر فعالیتهای عالی ذهن در انسان وجود داشته باشند، ولی مسلّماً این فعالیتها در مراحل ابتدایی باقی میماند، چنان که در بسیاری حیوانات دیگر باقی ماندهاند و هرگز تا این درجه پرورده نمیشوند» (باطنی، ۱۳۸۰ : ۱۴۱). ۴-۲-۱ -۱ سطح آوایی به سطح آوایی، سطح موسیقایی متن نیز میگویند زیرا متن به لحاظ ابزار موسیقی آمرین مورد بررسی قرار میگیرد. ۴-۲-۱ -۱-۱ انواع جناس در اشعار م . مؤید «جناس یا تجنیس آن است که گوینده یا نویسنده در سخن خود کلمات هم جنس بیاورد که در ظاهر به یکدیگر شبیه و در معنی مختلف باشند، دو کلمه متجانس را دو رکن جناس میگوییم» (همایی، ۱۳۸۹: ۴۴). جناس دارای اقسامی است: جناس تام آن است که الفاظ متجانس در گفتن و نوشتن یعنی حروف و حرکات یکی و فقط در معنی مختلف باشند. مثال: اشک شیرین / انبوهِ لبخندِ چندین کودک/ گشوده یا باز/ پرنده یا باز/ دوباره یا باز باز اوّل: باز و گشاده در مقابل بسته، باز دوم: نام پرندهای است، باز سوم: بار دیگر در جایی سایه سار نظم تپشهای پشتوانه شریف/ جهانِ جِهان و جویبار و بارِ پر پروانه شیب مرتفع (م.مؤید،۲۰۷:۱۳۸۸) جهان اوّل: دنیا ، جهان دوم: جهنده دیوِ باد / دور / دور باد / لبِ لب تو که میخرامد به جوششی نرم و مهربان (همان:۲۶۱) باد اوّل: باد و طوفان، باد دوم: باشد (فعل دعایی) با دیروزی لیمویی / لبِ پرتگاهِ لبِ لبخندِ تو (همان:۲۲۰) لب اوّل: لبه و کنار ، لب دوم: از اعضای صورت امواج امواج و شنهای بیکرانِ کران/ این است مرا درود / صبح بود (همان:۲۳۵) کران اوّل: وسیع و بی اندازه ، کران دوم: کرانهی دریا نه گندم/ نه باران/ جنبش دست و برش های هوا/ هوی راندیم (همان: ۱۹۰) هوا: اتمسفر ، هوی: هوس جناس مضارع آن است که دو رکن جناس در حرف اوّل یا وسط مختلف باشند. همخوانی تش و تفت / ترنیم آهنانگی رفت (همان:۲۲۷) چشم تومّد خیزاب درد است / هر که از آن گذر کرد مرد است (همان:۲۴۱) از تو مهتاب سیراب گشته / تاب دیده ز تو ناب گشته (همان:۲۴۱) این خرابی که هر جام بگرفت / چشم نرگس ز تو وام بگرفت (همان:۲۴۱) یادِ آن نور در روز ریزد / چون سپیده به لبخند خیزد (همان:۲۴۵) خشکی قهوهای های انبوه / کوبش سُمِ تشنه بر اندوه (همان:۲۴۸) لختِ خون و بختِ سرنگون / سزاست / هر که را که از کُنام شرزه ها / حذر نکرد و / نرگس هنوز (همان:۲۹۹) گذران روشنِ زمان و زایش زمین و نسیم / چه نسیم تری میوزد / از کران گنجشکها (همان:۳۹۴) مگر لبخندِ تو / سرآغاز بی پایان / ایستاده بر ایستادن اینها / با دستی باز و انبوهی راز (همان:۴۲۰) میتابد باد بر ابریشم هفت رنگ / تا / همیشه گلستان یاد/ از یک به دوازده / میچرخد عقربه گل سرخ (همان:۴۴۲) سنگِ سنگ/ چنگِ چنگِ پنجه پلنگ / چنگ سنگِ پنجه پلنگ / بر گلوی یار (همان:۴۵۷) و گستره هستِ دشت از دست دادن / انبوه مادرانی است/ که به خون جگر/ خاکستر میپرورند (همان:۲۶۵) بگذر از این دست و / بگذار / سراشیبِ بی پایان (همان:۳۵۷) جناس مطرف ممکن است اختلاف دو رکن جناس در حرف آخر باشد که به آن جناس مطرف میگویند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
منابع: منابع فارسی:
-
- ابطحی، سیدحسین، صلواتی، عادل: ۱۳۸۵، مدیریت دانش در سازمان. تهران: انتشارات پیوند نو.
-
-
-
- اخوان، پیمان؛ حیدری، صفاناز: ۱۳۸۶، « مدیریت دانش مشتری، رویکردی برای کسب مزیت رقابتی». مدیریت : مدیریت فردا، شماره ۱۸، ۴۰-۲۴٫
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- اخوان، پیمان؛ حیدری، صفاناز: ۱۳۸۷، « مدیریت دانش مشتری، رویکردی برای کسب مزیت رقابتی ». مدیریت فردا، شماره ۱۸، سال پنجم، صص ۴۰-۲۹٫
-
- اخوان، پیمان؛ باقری، روح الله: ۱۳۸۹، « مدیریت دانش، از ایده تا عمل ». تهران: آتی نگر، چاپ اول.
-
- ایمانی، رسول: ۱۳۹۱، « خلاقیت، نوآوری و دانش: اهرم های قدرت در هزاره جدید با نگرشی بر اقتصاد دانش محور». تهران: انتشارات زرین، چاپ اول.
-
- بامداد صوفی، جهانیار؛ طاهری، پریسا: ۱۳۹۰، « مدیریت دانش سازمانی / راهبردها، فرآیندها و ساختارهای سازمان دانش محور ». تهران، انتشارات سیمای دانش، چاپ اول.
-
- جانستون، رابرت ای؛ داگلاس بیت، جی:۱۳۹۰، « قدرت نوآوری استراتژی : راهی نو در پیوند خلاقیت و برنامه ریزی استراتژیک برای کشف فرصت های ناب در کسب و کار». تهران: انتشارات یزدا، چاپ اول.
-
- جعفری، مصطفی؛ اخوان، پیمان؛ مرتضایی، اشرف: ۱۳۸۸، « مقایسه مدل های مدیریت دانش و ارائه یک مدل ترکیبی ». مدیریت: مدیریت فردا، شماره ۲۱، صص۲۴-۱۵٫
-
- چش تائی، مینگ؛ اکبری، طاهره: ۱۳۷۷، « نوآوری در تولیدات و رضایت مشتری ». اقتصاد : تعاون : دوره جدید، شماره ۸۰، صص ۳۰-۲۶٫
-
- حاجی کریمی، عباس علی: ۱۳۸۴، « عوامل موثر بر وفاداری مشتریان به مارک تجاری». مدیریت: چشم انداز مدیریت بازرگانی: پیام مدیریت، شماره ۱۵ و ۱۶،صص۱۶۴-۱۲۹٫
-
- حاجی کریمی، عباسعلی؛ منصوریان، تالین: ۱۳۹۱، « بررسی و تبیین نقش مدیریت دانش مشتری در بهبود عملکرد سازمانی ». فصلنامۀ علمی پژوهشی کاوش های مدیریت بازرگانی،)، شماره ۸، صص۹۲-۷۵٫
-
- حسینقلی زاده، رضوان: ۱۳۸۷، « نقشه مفهومی مدیریت دانش: استراتژی تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی ». مدیریت: تدبیر، شماره ۱۹۵، صص ۱۹-۱۴٫
۱۳٫خداداد حسینی، سید حمید؛ قلیج لی؛ بهروز: ۱۳۸۱، « نوآوری استراتژیک: رویکردی نوین در شایستگی سازمان های امروز ». مدیریت و توسعه،شماره ۱۴، صص ۶۵-۵۱٫
-
- خاکی، غلامرضا: ۱۳۷۸، « روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسی». تهران، دانشگاه وزارت فرهنگ و آموزش عالی، انتشارات درایت.
-
- رادینگ، آلن: ۱۳۸۳، « مدیریت دانش: موفقیت در اقتصاد جهانی مبتنی بر اطلاعات». تهران، انتشارات سمت، چاپ اول.
-
- رجاء ، سید حسین: ۱۳۹۱، « مدیریت دانش در مدیریت ارتباط با مشتری ». دومین همایش ملی راهکارهای توسعه اقتصادی با محوریت برنامه ریزی منطقه ای، شماره ۹ و ۱۰، صص ۵-۱٫
-
- رستم پور، فریبا: ۱۳۷۸، « نگاهی به تجربیات شرکت مک دونالد در زمینه کسب رضایت مشتری: مدیریت کیفیت جامع در جهت کسب رضایت مشتری صنایع خدماتی ». بانک و اقتصاد، شماره ۵، صص۳۲-۲۷٫
-
- رهنورد، فرج الله؛ محمدی، اصغر: ۱۳۸۸، « شناسایی عوامل کلیدی موفقیت سیستم مدیریت دانش در دانشکده ها و مراکز آموزش عالی تهران ». نشریه مدیریت فن آوری اطلاعات، دوره ۱، شماره ۳، صص۵۲-۳۷٫
-
- سرمد، زهره ؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه: ۱۳۷۶، روش های تحقیق در علوم رفتاری. نشر آگه، تهران چاپ دهم.
-
- سهرابی، بابک: ۱۳۸۹، « مدیریت دانش با رویکرد MBA ».انتشارات سمت، تهران چاپ اول.
-
- شامی زنجانی، مهدی؛ نجف لو؛ فاطمه: ۱۳۹۰، « ارائه چارچوبی مفهومی برای نوع شناسی دانش مشتری:یک مطالعه مورد». مدیریت فناوری اطلاعات دانشکده مدیریت دانشگاه تهران دوره ی۳، شماره۹، صص۱۸۹-۱۶۳٫
-
- شریف زاده، فتاح؛ بولادیی، حسن: ۱۳۸۷، « مدیریت دانش درسازمانهای اداری، تولیدی و خدماتی ». چاپ اول، تهران، نشر جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی.
-
- صلواتی، عادل؛ سلطان پناه، هیرش؛ شافعی، رضا؛ فاطمی، عادل؛ صالح پور، کیوان؛ مقصودی، کیهان؛ عبدی، سهیل؛ شیخ اسماعیلی، سامان: ۱۳۹۰، « بررسی و سنجش عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش در دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج». معاونت پژوهشی دانشکده علوم انسانی گروه مدیریت. طرح تحقیقاتی، صص ۱۲۵-۱٫
-
- صلواتی، عادل؛ کفچه، پرویز؛ صالح پور، کیوان: ۱۳۹۰، « بررسی اثرات مدیریت دانش بر مدیریت ارتباط با مشتری در بانک رفاه ».فراسوی مدیریت، سال چهارم، شماره ۱۶، صص ۷۸-۵۹٫
-
- عباس زادگان، سید حسین: ۱۳۸۵، « مدیریت دانش در خلق ارزش برای مشتری». مدیریت، شماره ۱۰۹- ۱۱۰، صص۵۷ - ۵۴٫
-
- عباسعلی، حاجی کریمی؛ تالین، منصوریان: ۱۳۹۱، « بررسی و تبیین نقش مدیریت دانش مشتری در بهبود عملکرد سازمانی ». فصلنامه علمی ـ پژوهشی کاوش های مدیریت بازرگانی، شماره ۸، صص ۹۲-۷۵٫
-
- علی احمدی، علیرضا؛ الهیاری، احمد: ۱۳۸۲، « استراتژی رقابت و نوآوری در کسب و کار». تهران: تولید دانش، چاپ اول.
-
- عاشوری، مریم؛ شریف خانی، مونا؛ تارخ، محمد جعفر: ۱۳۹۲، « توسعه مدل فرآیندی مدیریت دانش مشتری با استفاده سیستم های مدیریت ارتباط با مشتری ». فصلنامه رشد فناوری، سال دهم، شماره ۴۰٫
-
- غفاری آشتیانی، پیمان؛ صفری سنجانی، اکرم: ۱۳۸۹، « در جست و جوی کشف انگیزه های پنهان رفتار های مشتریان: آهنگ دگرگونی؛ گذر از دوران جذب به فصل وفاداری مشتری ». مدیریت: توسعه مدیریت، دوره جدید ـ شماره ۸۱، صص۲۶-۲۲٫
-
- غلامیان، محمد رضا؛ خواجه افضلی، مریم؛ ابراهیمی، بابک: ۱۳۸۵، « مدیریت دانش در ارتباط با مشتری». مدیریت: تدبیر، شماره ۱۷۸، صص ۵۸ - ۵۴٫
-
- غلامی اواتی، رمضان؛ ابراهیمیان جلودار،سید یاسر: ۱۳۹۱، « بررسی تأثیر مدیریت دانش مشتری بر مدیریت ارتباط با مشتری». توسعه سازمانی پلیس شماره ۴۳، صص ۸۱-۶۵٫
-
- فراپائولو، کارل: ۱۳۸۸، « مدیریت دانش در سازمان ها». تهران: انتشارات چاپار، چاپ اول.
-
- فرهنگی، علی اکبر؛ میرا، سید ابوالقاسم،: ۱۳۹۰، « ارائه الگوی مفهومی فرایند کسب بازخورد مشتریام در رویکرد مدیریت دانش مشتری ». مدیریت فناوری اطلاعات، دوره ۳، شماره ۹، صص ۱۳۸-۱۰۷٫
-
- فیروزیان، محمود؛ حسنقلی پور، طهمورث؛ صارمی، محمود؛ سیددانش، سید یحیی: ۱۳۸۶، « طراحی مدل مفهومی جهت سنجش الزامات تحقق مدیریت کیفیت فراگیر در سازمانها و ارتباط آن با رضایت مشتریان». دانش مدیریت، شماره ۷۹، ص ۹۲-۷۳٫
-
- قاضی نوری، سید سپهر؛ رضاییان فردویی، صدیقه؛ فلاح، حسن: ۱۳۹۰، « توسعه چارچوب مدیریت استراتزیک دانش نوآوری ». مدیریت فناوری اطلاعات، دوره ۳، شماره ۷، صص ۱۱۴-۹۳٫
-
- کریمی علاقه بند، فروغ: ۱۳۸۵، « توانایی مدیریت دانش به عنوان عامل کلیدی برای کسب رقابت پذیری در سازمانها: با تاکید بر مدیریت ارتباط با مشتریان». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده مدیریت.
-
- گزنی، علی: ۱۳۸۶، « تعیین راهبرد مدیریت دانش سازمانی: تدوین دانش یا تبادل فردی دانش». کتابداری، آرشیو و نسخه پژوهی: مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، شماره ۶۹، صص ۱۰۶-۹۳٫
-
- محمدی فاتح، اصغر؛ سبحانی، محمد صادق؛ محمدی؛ داریوش: ۱۳۹۰، « مدیریت دانش؛ رویکردی جامع ». تهران، انتشارات پیام پویا، چاپ اول.
-
- موسی خانی، محمد؛ حقیقی، محمد؛ ترک زاده، سمانه: ۱۳۹۱، « ارائه مدلی جهت کسب وفاداری مشتری با بهره گرفتن از مدیریت دانش مشتری در صنعت بانکداری کشور - بانکهای خصوصی». مدیریت: مدیریت بازرگانی، شماره ۱۲، صص ۱۶۴- ۱۴۷٫
-
- سرعتی آشتیانی، نرجس: ۱۳۸۷، « نوآوری استراتژیک ». مدیریت و منابع انسانی در صنعت نفت، شماره ۲، صص ۱۴۳-۱۷۱٫
-
- نوری، سیامک؛ ابراهیمی، مسیح: ۱۳۸۴، « مدیریت دانش ابزاری برای نوآوری محصول». مدیریت: مدیریت فردا، شماره ۱۱ و ۱۲، صص ۵۸ - ۵۱٫
-
- وظیفه دوست، حسین؛ فروغ نژاد، حیدر؛ خوشنود، مهدی: ۱۳۹۳، « مدیریت دانش استراتژیک بر نوآوری و عملکرد شرکتهای کارگزاری بورس اوراق بهادار تهران ». فصلنامه علمی پژوهشی، دانش حسابداری و حسابرسی مدیریت، سال سوم، شماره نهم، صص۱۷۳-۱۶۱٫
-
- یوسفی، احسان؛ فیضی، جعفر صادق؛ سلیمانی، محمد: ۱۳۹۱، « بررسی میزان تاثیر مدیریثت دانش بر نواوری ( در میان مدیران و کارکنان شرکتهای فناوری مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه ارومیه ) ». ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، سال اول، شماره ۳، صص ۵۱-۳۰٫
منابع انگلیسی: ۴۴- Ahmad Suffian Mohd Zahari1, Baharom Ab Rahman1, Abdul Kadir Othman2 & Samsudin Wahab.(2013). Investigating the Relationship between Customer Knowledge Management and Knowledge Sharing among Insurance Companies in Malaysia. Asian Social Science; Vol. 9, No. 10; 2013 ISSN 1911-2017 E-ISSN 1911-2025. ۴۵- Attafar, Ali Sadidi, Majid. Attafar , Hamideh. Shahin, Arash. (2013). The Role of Customer Knowledge Management (CKM) in Improving Organization-Customer Relationship, Middle-East Journal of Scientific Research 13 (6): 829-835. ۴۶- Aranda D. A., Molina-Fernández L.M. (2002). “Determinants of innovation through a knowledge based theory lens”, Industrial management, & Data systems, Volume 102, Number 5, pp296.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱۳۶۶- یعنی بی اعتمادی پدر در حق پسر موجب ترقّی و اعتماد او است، و در حقّ یتیم و غلام هم همینطور است. «یتیم» در عربی به طفل بی پدر می گویند از آدم، بچه بی مادر شده از چارپا، نفیس و یگانه از مروارید.(شارح) ۱۳۶۷- مصرع دوم اشاره دارد چیزی که از اجزای بدن باشد و جدا شدن از او سخت و دشوار باشد. ۱۳۶۸- پهلو زدن: برابری کردن با کسی . با او دعوی برابری کردن . برابری کردن در مال و قدر و مرتبه . (برهان ) معنی بیت: اگر مضمون من با مضمون کسی پهلو بزند، مضمون آن کس از صدمه پهلو زدن به مضمون من، از نزاکت می افتد و سخت و درشت می شود، یا آن که سختی و درشتی از آن در مضمون من پدید آید و آن نزاکتی را که سابق داشت از بین می برد. ۱۳۶۹- دامن بر آتش زدن: کنایه از افزونی و ترقّی دادن آتش است، یا بال فشانی طائر، آتش شوق عشاق را شعله ور می سازد. ۱۳۷۰- معنی بیت: شاید به واسطه جویی که فرهاد به درخواست شیرین کنده بود، و شیر در آن جوی جاری است ، خبر و پیامی از طرف فرهاد برای شیرین می آورد که موجب رنجش خسرو از شیرین شده است و رابطه بین آنها به هم خورده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۳۷۱- یعنی دست خط من به شکلی درست و زیبا در نیامد. ۱۳۷۲- از ان جا که باد دامن چراغ را خاموش می کند، می گوید که چراغ هستی من، از دم شمشیر که آب شمشیر است خاموش می شود. ۱۳۷۶- معنی بیت: مگر بید مجنون دیوانه شده است که همچون دیوانگان در فصل بهار از جوشش اخلاط جنونش بیشتر شده و خونش به جوش آمده (گل هایش شکفته ) و به خود خنجر (برگ هایی مشابه خنجر رویانده) کشیده است. ۱۳۷۷- خوبان با تمهید و چاره اندیشی بازارشان را پر رونق می کنند. ۱۳۷۸- گرد سر چشمت گردد؛ یعنی، قربان چشم تو شود. ۱۳۷۹- به جای دل بستگان اگر دل خستگان بود مناسب تر بود. ۱۳۸۲- هنوز هم چاه از غم دوری یوسف حسرت می خورد. ۱۳۸۳- غربال کردن مزرعه: کنایه از بردن دانه و تاراج خرمن است. ۱۳۸۴- آبله به گوهر تشبیه شده است. ۱۳۸۵- مفهوم بیت: بیان مغایرت زبان با گوش. ۱۳۸۸- معنی بیت: اگر سبزه صحرا مدهوش کننده نیست ، پس به چه دلیل هر کسی که دیوانه می شود دامن صحرا را می گیرد یعنی روانه صحرا می شود. معمول است هرکسی چیزی از کسی می رباید، مردم دامن او را برای موأخذه می گیرند. ۱۳۸۹- آب آهن تاب: آبی که آهن گرم و گداخته را در آن فرو می برند تا سرد شود. ۱۳۹۰- یعنی همان غرور و خودخواهی ضحّاک در حقّ او مارهایی بود که آزارش می دادند. ۱۳۹۱- یعنی هنگام پاسخ دادن به تقاضایت و برآوردن نیاز و خواسته ات زبانت را از دهانت در می آورند. ۱۳۹۲- خواب نکردن :کنایه از طلب کمال چیزی که تا آن به دست نیاید،خواب و خوراک و آرامشی هم وجود ندارد. بیت دارای ایهام در لفظ بالش است: ۱٫ کیسه زر و سیم ۲٫ متکا. ۱۳۹۴- منظور از سفر پا ، بی حس و حرکت شدن آن بر اثر به خواب رفتن آن است. ۱۳۹۵- معنی بیت: اگر ساغر می، مانند کاسبرگ گل نرگس از خود پر بیرون بیاورد و امکان پریدن را پیدا کند، بی لب لعل تو لیاقت گردیدن در مجلس را ندارد. ۱۳۹۹- راه مارپیچ : راهی که کج و ناهموار است.کلمات« به سر و به پایان» در مصرع اول و دوم، همانند کلمات « مار و زلف» با هم تناسب و هماهنگی دارند ۱۴۰۰- منظور از بلند شدن نفس نی، همان آواز نی است. ۱۴۰۱- سایه پرورد: نازپرورده . رنج نادیده . به راحت زیسته . آنکه زندگی آسوده و آرام و راحت و بی دغدغه داشته باشد (دهخدا) او چو خاشاک ســـــایه پــــرورده سیلش از کوه پیـــــش در کــــرده نظامی)) معنی بیت: هرکسی که قانع باشد از سایه هما آزردگی خاطر می بیند. مگس ظلّ هما: اضافه تشبیهی. ۱۴۰۳- خود را گم کردن: کنایه از مرتبه خود را فراموش کردن و خود را برتر پنداشتن. ۱۴۰۴- شادمانی و خوسی گذرا و ناپایدار ،لایق افسوس خوردن است. همانگونه که هنگام مالیدن حنا که زیبایی و رنگش ماندگار نیست دست ها را به نشانه تحسر و افسوس بر هم می مالند. ۱۴۰۵- معنی بیت: ای معشوق گل چهره و زیبا، بهار در اشتیاق تو آنقدر تلاش نموده که با شبنم پای او آبله بسته است و به تعبیر آنکه در طلب تو بهار آبله پا ؛یعنی، بیدست و پاست. ۱۴۰۶- کاغذ گیر: اغلب به معنی کاغذی است که روزن خانه و منفذ دریچه را با آن می بندند و مانع ورود نور خورشید است.(شارح) ۱۴۰۷- تشنه لب: کنایه از بسیار مشتاق. پخته شدن: کنایه از با تجربه شدن ، آزموده شدن با «خامی »تضاد دارد. رنگ خامی نپرد ؛یعنی، ثابت و ماندگار است. آب مخور : منظور همان آب خوردن معروف است و نیز نشانه نهایت سعی و تلاش در طلب چیزی که تا آن را به دست نیاورند، آب خوردن را بر خود حرام می دانند. ۱۴۰۸- امساک: خود داری، بخل، خسّت ، نگاه داشتن(فرهن فارسی معین) خاک بر سر چیزی کردن : کنایه از خراب و خار داشتن آن است . معنی بیت: این را نمی گویم که برای پنهان کردن زر بر روی آن خاک بریز، بلکه می گویم خاک بر سر امساک کن یعنی امساک را پنهان کن و زر را به قصد بخشش آشکار نما. مفهوم بیت: امساک را رها کن و بخشش را انتخاب کن. ۱۴۰۹- هرکجا موری ضعیف و ناتوانی می بینی برایش دانه در خاک بریز؛ یعنی، ناتوان پروری کن ،چرا که در آخرت توشه راه تو خواهد بود . مراد از ذکر «مور» این است که تا دانه ای پیدا می کند ،آن را در خاک جمع می کند و از آنجا که سرانجام منزل تو گور خواهد بود، این دانه زاد و توشه آن منزل است کهاز پیش اندوخته می کنی.سعی کن در زندگی بیشتر برای خانه گورت زاد و توشه جمع کنی. ۱۴۱۰- ای باغبان، اگر ابر بهاری در آب دادن بخل و خساست می کند، از شراب که آبروی می پرستان است درخت انگور را سرسبز دار. «استادگی» در این بیت می تواند به معنای ضعیفی باشد یعنی اگر ابر بهار به دلیل ضعف از روان کردن آب توقّف نمود، آبروی می پرستان ؛ یعنی، شراب را در پای تاک بریز؛ یعنی، به رسم باده نوشان در زیر سایه تاک بنشین و می بنوش و جرعه ای از می را به خاک بریز و نشاط و شادی کنی. آبروی مستان : استعاره از شراب.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل ۲–۲: علف هرز خردل وحشی در کرت آزمایشی ۶-۴-۲: یولاف وحشی یولاف وحشی۱ شباهت بسیارنزدیکی با یولاف زراعی دارد. گیاهی یکساله ازتیره گندمیان که به وسیله بذرتکثیر می شود. خوشهچه ها دوتا سه گل دارند. برگها مسطح اند باقاعده پهن و انتهای باریک. سیستم ریشه یولاف وحشی الیافی گسترده است (علی بابایی، پاورپوینت اطلس شناسی علفهای هرز ۲). شکل ۳–۲: علف هرز یولاف وحشی در کرت آزمایشی
-
- Avena ludoviciana L.
۵-۲: نتیجه گیری همانطور که گفته شد افزایش مقاومت به علف کشها و نگرانی عمومی درباره اثرات جانبی آنها ، موجب فشار زیاد به کشاورزان برای کاهش استفاده از علفکشها شده است . که نتیجه آن منجر به بسط راهبردهای مدیریت تلفیقی علفهای هرز بر پایه استفاده از دیگر شیوه های جایگزین کنترل شیمیایی و منطقی کردن استفاده از علف کشها ،مورد توجه قرار گرفته است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
مدیریت برای افزایش توانایی رقابت گیاه زراعی با علفهای هرز یک جزء مهم از سامانههای تلفیقی مدیریت علفهای هرز محسوب می شود. لذا با توجه به گسترش مقاومت علفهای هرز به علفکشها و تأثیر مخرب زیست محیطی ناشی از مصرف بی رویه آنها، مدیریت تلفیقی علفهای هرز باید به طور وسیع و جدی مورد توجه قرار گیرد. ازطرفی، از آنجا که تراکم کاشت به عنوان ابزاری در مدیریت علف های هرز گندم می باشد که بر جمعیت و زیست توده علف های هرز تأثیرگذار است، و همچنین اثر متقابل تراکم گیاهی بهینه و عناصر مغذی ضروری گندم زمینه مدیریت غیر شیمیایی گیاه را در مقابله با علفهای هرز فراهم می کند. بنابراین مطالعه حاضر به منظور بررسی تآثیر تراکم های مختلف کاشت گندم به همراه سطوح مختلف تغذیه ای بر کنترل علف های هرز در گندم ، رقم چمران خواهد بود. فصل سوم مواد و روش های مورد استفاده ۱–۳: مکان و زمان اجرای آزمایش به منظور بررسی اثر تراکم گیاهی با مواد تغذیهای در رقابت گندم۱ با علفهای هرز پژوهش حاضر در سال زراعی ۱۳۹۳ـ۱۳۹۲در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان واقع در ملاثانی با مختصات جغرافیایی ۳۱ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۵۳ دقیقه طول شرقی و ارتفاع حدود ۲۵ متر از سطح دریا اجرا شد. ۲–۳: مشخصات اقلیمی محل اجرای آزمایش متوسط درجه حرارت حداقل، حداکثر، میانگین درجه حرارت ، میزان بارندگی ماهیانه و مجموع تبخیر در طول دوره رشد گندم در طی سال زراعی آزمایش در محل اجرای آزمایش در جدول ۱–۳ آمده است.
-
- Triticum aestivumL.
جدول ۱-۳ آمار هواشناسی ایستگاه دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان طی مدت اجرای آزمایش (سال ۹۳-۱۳۹۲) |
ماههای سال |
حداقل درجه حرارت (C ۰) |
حداکثر درجه حرارت (C ۰) |
میانگین درجه حرارت (C ۰) |
بارندگی (میلیمتر) |
مجموع تبخیر (میلیمتر) |
آذر |
۶/۱۰ |
۵/۲۰ |
۵/۱۵ |
۹ |
۵/۶۵ |
دی |
۹/۶ |
۳/۱۶ |
۶/۱۱ |
۸۸ |
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
ناپایایی |
پایایی کم |
پایایی متوسط |
پایایی زیاد |
پایایی کامل |
۰= α |
۴۵/۰=α |
۷۰/۰=α |
۹۵/۰< α |
۱= α |
میزان آلفاکرونباخ محاسبه شده برای پرسشنامه به صورت کلی برابر ۹۴۴/۰ است. آلفاکرونباخ محاسبه شده برای هر کدام از متغیرها به تفکیک زیر بیان شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
جدول ۳-۲- پایایی پرسشنامه به تفکیک هر متغیر
شاخص |
تعداد گویه |
ضریب آلفا |
رهبری توزیعی |
۱۵ |
۸۷۱/۰ |
رفتار شهروند سازمانی |
۱۵ |
۷۷۱/۰ |
بازاریابی داخلی |
۱۵ |
۹۳۶/۰ |
کل پرسشنامه |
۴۵ |
۹۴۴/۰ |
که نشان می دهد پرسشنامه به صورت کلی و نیز برای هر کدام از متغیرها به صورت جداگانه از پایایی مناسب برخوردار است. مفهوم اعتبار به این پرسش پاسخ میدهد که ابزار اندازهگیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازهگیری نمیتوان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت. در این پژوهش از سه پرسشنامه استفاده گردید. که دو پرسشنامه رهبری توزیعی و رفتار شهروندی استاندارد بوده اند. پرسشنامه رهبری توزیعی قبلاً توسط حسن احمدی در پایان نامه کارشناسی ارشد مورد استفاده قرار گرفته است و از روایی و پایایی برخوردار بوده است. پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی نیز قبلاً توسط حسن اسلامی (۱۳۸۶)، ترجمه و در تحقیقات مختلفی در داخل کشورمان مورد استفاده قرار گرفته است و دارای روایی و پایایی مناسبی است. در پژوهش پور سلطانی زرندی و همکاران (۱۳۹۲) اعتبار پرسشنامه با بهره گیری از نظرها یا صلاحی استادان مدیریت ورزشی به دست آمد. بامطالعه آزمایشی روی ۳۰ نفرازمعلمان تربیت بدنی شهر مشهد پایایی درونی پرسشنامه رفتارشهروندی سازمانی با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ ۷۶/۰ بدست آمد. پرسشنامه بازاریابی داخلی نیز قبلاً توسط یونسی فر در سال ۱۳۹۱ مورد استفاده قرار گرفته اما به دلیل سوالات زیاد بعضی از سوالات حذف شدند و سپس از نظرات اساتید راهنما و مشاور و همچنین متخصصان بازاریابی استفاده شد و اصلاحات لازم انجام گردید. در این پژوهش همچنین برای بررسی میزان تببینپذیری یا سنجش هر متغیر توسط سوالات مربوطه نیز از روایی سازه تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد که نتایج آن در فصل چهارم به تشریح بیان شده است. ۳-۸- روش تجزیه و تحلیل داده ها
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
از شرایط قتل عمد یا شبه عمد این بود که قاتل عاقل و بالغ باشد، فلذا اگر شخصی نابالغ یا مجنون، مرتکب جنایت گردند و لو عمدی، عمل آنها را خطا فرض میکنند و دیه را از عاقله مطالبه میکنند، به خاطر همین اگر صبی یا مجنون جنایتی مرتکب شوند چون در زمان صغر و جنون آن فعل را مرتکب شدهاند، فلذا قصاص نمیشوند بلکه دیه بر عاقلهشان مستقر است. در ادامه به بحث در خصوص اعسار پرداخته و به نحوه وصول دیه از بیتالمال اشاره ای داریم. برای پرداخت دیه مواعدی تعیین شده، پرداخت دیه در فواصل این زمانها قابل پذیرش بوده و عدم پذیرفتن دعوای اعسار امری دور از ذهن است، اعسار یعنی ناتوانی در پرداخت و زمانی که محکوم میخواهد حکم را به دلخواه اجرا کند، دلیلی برای امتناع از این امر وجود ندارد ولی زمانی که توان پرداخت یکجای دیه را داشته و ممکن است با دعوای اعسار در غیر موعد، موجبات خسارت را به مجنی علیه یا اولیاء دم وارد کند، امری غیر قابل قبول است (آریانفر،۵،۱۳۸۹). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در مواد مختلف قانون مجازات اسلامی بالاخص در بحث دیات به درستی میزان دیات و قواعد پرداخت آن مشخص شده است و ماده ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی مهلت پرداخت دیه را در موارد مختلف از زمان وقوع جنایت به ترتیب ذیل قرار داده است: الف- در عمد موجب دیه، ظرف یک سال قمری ب- در شبه عمد، ظرف دو سال قمری پ- در خطای محض، ظرف سه سال قمری تبصره- هرگاه پرداخت کننده در بین مهلتهای مقرر نسبت به پرداخت تمام یا قسمتی از دیه اقدام نماید، محکوم له مکلف به قبول آن است. ماده ۴۸۹- در جنایت خطای محض، پرداخت کننده باید ظرف هر سال، یک سوم دیه و در شبه عمدی، ظرف هر سال نصف دیه را بپردازد. ماده ۴۹۰- در صورتی که پرداخت کننده بخواهد هر یک از انواع دیه را پرداخت نماید و یا پرداخت دیه به صورت اقساطی باشد، معیار، قیمت زمان پرداخت است مگر آنکه بر یک مبلغ قطعی توافق شده باشد. مطابق قاعده کلی، اصولاً حکم کیفری همین که قطعی شد باید اجرا شود و تأخیر و تعویق در اجرای آن جایز نیست لکن این قاعده کلی در مورد دیات تخصیص خورده و اجرای حکم دیه مقید به انقضای مواعد قانونی است. به عبارت دیگر اجرای احکام دیات فوری نیست و محکوم برای پرداخت دیه مقرر قبل از انقضاء مهلت قانونی مکلف به پرداخت نیست و میتواند برای پرداخت دیه از مهلت قانونی استفاده نماید همچنان که میتواند از مهلت استفاده نکند و قبل از انقضاء به صورت داوطلبانه دیه را بپردازد. اگر شخصی توان کامل پرداخت دیه را به صورت یکجا قبل از موعد نداشته باشد و بخواهد سریعاً حکم را اجرا کرده و دعوای اعسار نیز از پرداخت کل مبلغ و تقاضای تقسیط نماید دادگاهها از قبول آن خودداری کرده و مستند به ماده ۴۸۸ قانون مجازات اسلامی نظر به وجود مهلت و اینکه اعسار امری است مقطعی و در هنگام پرداخت ممکن است فرد توانا گردد از پذیرفتن آن خودداری مینمایند (آریانفر،۶،۱۳۸۹). بنابراین مراجعهکنندگانى که به جهت تنگدستى خواستار مساعدت براى پرداخت دیه از بیتالمال هستند، ابتدا باید درخواست اعسار خود را به دادگاه صادرکننده حکم کیفرى تقدیم کنند و پس از اثبات عسرت آنان و صدور حکم مربوط از طرف دادگاه، حکم صادره را به دفتر معاونت ادارى و مالى دادگسترى جمهورى اسلامى ایران در تهران ارائه دهند تا بر طبق مقررات، به جاى آنان، از بیتالمال دیه به اولیاى دم پرداخت شود. گفتار پنجم- اعمال مأمورین نظامی یا انتظامی به دلیل مأذون بودن مأمور از سوی آمر قانونی با رعایت شرایط آن در مواقعی پرداخت دیه از سوی بیتالمال پرداخت میشود همچون ماده ۴۷۳ قانون مجازات اسلامی که آمده است: «هرگاه مأموری در اجرای وظایف قانونی، عملی را مطابق مقررات انجام دهد و همان عمل موجب فوت یا صدمه بدنی کسی شود، دیه بر عهده بیتالمال است. تبصره - هرگاه شخصی با علم به خطر یا از روی تقصیر، وارد منطقه ممنوعه نظامی و یا هر مکان دیگری که ورود به آن ممنوع است، گردد و مطابق مقررات، هدف قرار گیرد، ضمان ثابت نیست و درصورتیکه از ممنوعه بودن مکان مزبور آگاهی نداشته باشد، دیه از بیتالمال پرداخت میشود.» همچنین قانونگذار در ماده ۱۵۹ قانون مذکور آورده است: « هرگاه به امر غیرقانونی یکی از مقامات رسمی، جرمی واقع شود آمر و مأمور به مجازات مقرر در قانون محکوم میشوند لکن مأموری که امر آمر را به علت اشتباه قابل قبول و به تصور اینکه قانونی است، اجرا کرده باشد، مجازات نمیشود و در دیه و ضمان تابع مقررات مربوطه است.» از معنای مخالف ماده فوق استفاده میشود که هرگاه ثابت شود که مأمور نظامی یا انتظامی در اجرای دستور آمر قانونی تیراندازی کرده و هیچگونه تخلفی از مقررات نکرده است و تمامی شرایط را رعایت نموده باشد، ضامن دیه مقتول نیست و دیه در این موارد از بیتالمال پرداخت میشود، البته اگر مقتول مهدورالدم نباشد. همچنین در قانون بکارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب ۱۸/۱۰/۷۳ تصریح کرده چنانچه مأمورین مسلح که مجاز بکارگیری سلاح میباشند و طبق مقررات مربوطه اقدام به تیراندازی نموده باشند و در اثر این تیراندازی شخص یا اشخاص بیگناهی مجروح یا به قتل برسند، شخص مباشر هیچ مسئولیتی نداشته، سازمان متبوع آنها مسئول خواهند بود. در ماده ۱۳ قانون فوق مقرر کرده است: « در صورتی که مأمورین با رعایت مقررات این قانون سلاح بکار گیرند و در نتیجه طبق آراء محاکم صالحه شخص یا اشخاص بیگناهی مقتول یا مجروح شده یا خسارات مالی بر آنان وارد گردیده باشد، پرداخت دیه و جبران خسارات بر عهده سازمان مربوطه خواهد بود و دولت مکلف است همه ساله بودجهای را به این منظور اختصاص داده و حسب مورد در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد. تبصره- مفاد این ماده در مورد کسانی هم که قبل از تصویب این قانون مرتکب اعمال مذکور شدهاند جاری است.» ماده یک ماده ۴۱ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح مصوب ۹/۱۰/۸۲ دارای حکم مشابه میباشد که متن ماده مذکور چنین است: « هر نظامی که در حین خدمت یا مأموریت برخلاف مقررات و ضوابط عمداً مبادرت به تیراندازی می کند علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از سه ماه تا یک سال محکوم میشود و در صورتی که منجر به قتل یا جرح شود علاوه بر مجازات مذکور حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم میگردد و چنانچه از مصادیق مواد ۶۱۲ و ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۲/۳/۷۵ باشد به مجازات مندرج در مواد مذکور محکوم خواهد شد. تبصره ۱- چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از مجازات و پرداخت دیه و خسارت معاف خواهد بود و اگر مقتول یا مجروح مقصر نبوده و بیگناه باشد دیه از بیتالمال پرداخت خواهد شد. تبصره ۲- مقررات مربوط به تیراندازی و نحوه پرداخت دیه و خسارات به موجب قانون بهکارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح در موارد ضروری مصوب ۱۸/۱۰/۷۳ و آئین نامههای مربوط خواهد بود.» در ادامه دو نظریه مشورتی در این خصوص آورده میشود: نظریه ۱۲۱۶/۷ – ۴/۷/۱۳۸۱ – ا. ح. ق: «مواردی که دیه قتل اعم از عمدی یا غیر آن بر بیتالمال است، در قانون مجازات اسلامی و قانون بکارگیری سلاح توسط نیروهای مُسَلَح در موارد ضروری مصوب ۱۸/۱۰/۱۳۷۳ احصاء شده است و غرق شدن در آبهای گودال مشمول موارد مزبور نیست». نظریه ۲۲۶۶/۷ – ۲۵/۳/۱۳۷۲ – ا. ح. ق: «طبق تبصره یک ماده ۲۴ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح، چنانچه تیراندازی مطابق مقررات صورت گرفته باشد مرتکب از مجازات و پرداخت دیه معاف خواهد بود و در این صورت اگر مقتول یا مجروح مُقَصِر یا مَهدورالدَم باشد دیهای به او تعلق نمیگیرد ولی اگر مُقَصِر یا مَهدورالدَم نباشد دیه از بیتالمال پرداخت خواهد شد. اما اگر تیراندازی مطابق مقررات صورت نگرفته باشد، در صورت وقوع قتل یا جَرح حسب مورد، نظامی مُقَصِر، محکوم به دیه یا قصاص خواهد شد». از آنچه در این فصل گذشت در مییابیم که دیه نهادی مالی است که جبران کننده اکثر جرایم خصوصاً غیر عمدی میباشد هر چند ابهاماتی در خصوص ماهیت حقوقی آن وجود دارد. پرداخت دیه از بیتالمال نیز بر مبنای هدر نرفتن خون مسلمان، کوتاهی دولت در برقراری نظم و امنیت و مصالح اجتماعی سیاسی توجیه منطقی پیدا میکند و به دلیل استثنا شدن اینگونه پرداخت نیازمند تصریح در قانون جزا میباشد همچنان که مواردی را در فقه اسلامی میتوان یافت که پرداخت دیه از بیتالمال مسلمین قرار داده ولی در قانون ما اشاره ای به آن نشده است. بخش دوم - قلمرو مسئولیت بیتالمال نسبت به پرداخت دیه اصل شخصی بودن مسئولیت اقتضا میکند که در صورت وقوع جنایتی بر نفس یا مادون نفس مسئول پرداخت دیه تنها شخص جانی باشد. این اصل در مواردی استثنا شده است مثل ضمان عاقله و اقارب. یکی از موارد استثنا بیتالمال است که در مواردی مسئول پرداخت دیه جنایتی است که دیگری انجام داده است. گرچه درباره مبانی مسئولیت بیتالمال اختلاف نظر وجود دارد با مسلم دانستن این مسئولیت، به بررسی قلمرو آن پرداخت شده است و در این رهگذر مسئولیت بیتالمال نسبت به دیه مغلظه، فاضل دیه، دیه جراحات (مادون نفس)، ارش و خسارات افزون بر دیه، مورد بحث و بررسی واقع شده است. در متون فقهی و حقوقی موارد متعددی را میتوان یافت که پرداخت خونبها بر عهدهی بیتالمال یا امام مسلمین نهاده شده است، با مفروض دانستن مسئولیت بیتالمال در موارد فوق و برخی موارد دیگر، درصدد پاسخ به این سؤال اساسی است که گستره مسئولیت بیتالمال تا چه میزان است؟ آیا همانگونه که بیتالمال نسبت به دیه نفس مسئولیت دارد، نسبت به پرداخت دیه جراحات، ارش جنایات و خسارات افزون بر دیه نیز مسئولیت دارد؟ آیا امکان پرداخت فاضل دیه از بیتالمال وجود دارد؟ در مواردی که دیه تغلیظ میشود؛ اگر بیتالمال مسئول پرداخت دیه باشد، آیا خونبها را باید به صورت مغلّظه بپردازد یا این که پرداخت اصل دیه کافی است؟ گفتار اول- تغلیظ دیه نسبت به بیتالمال واژهی تغلیظ در لغت، به معنای تشدید کردن، تأکید کردن و غلیظ کردن است؛ اما در اصطلاح به دیه ای گفته میشود که به مقدار یک سوم، افزون بر دیه معمول است و برای مواردی چون قتل در ماه های حرام رجب، ذیالقعده، ذیالحجه، محرم یا در حرم مکه مقرر شده است. حکم تغلیظ دیه، مستند به روایات و مورد اتفاق فقیهان است، اما در تسرّی آن به بیتالمال اختلاف است، یعنی اگر قتل، با اسباب تغلیظ دیه همراه و از مواردی باشد که بیتالمال به عنوان مهمترین منبع مالی در جهت مصالح عمومی مسئول پرداخت آن است، آیا باز هم دیه مغلّظه خواهد بود؟ یا حکم، تغلیظ اختصاص به موردی دارد که پرداخت دیه، متوجه قاتل است؟ به عنوان مثال، اگر شخصی در حرم مکه معظمه یا ماه حرام، در اثر ازدحام جمعیت کشته شود یا قاتل وی فوت یا فرار کند و قاتل یا عاقله او متمکن از پرداخت نباشند پرداخت دیه از سوی بیتالمال، به صورت تغلیظ شده خواهد بود یا خیر؟ همچنین اگر در اثر خطای قاضی در حکم یا تیراندازی مأمور مجری قانون، انسان محقون الدم، در ماه های حرام به قتل رسیده باشد، آیا دیه افزایش یافته و از بیتالمال پرداخت خواهد شد؟ (باقری و همکاران،۴۹،۱۳۸۹) دیدگاه غالب در میان فقیهان معاصر آن است که هر گاه قتل ارتکاب یافته با اسباب تغلیظ دیه همراه باشد در صورتی که قاتل عاقله نداشته باشد و یا عاقله او توان پرداخت دیه را نداشته باشند، دیه مقتول به صورت تغلیظ شده از بیتالمال مسلمانان پرداخت خواهد شد، همچنین اگر در اثر خطای حاکم در حکم و یا تیراندازی مأموری که در راستای انجام وظیفه و به صورت آمر قانونی اقدام به تیراندازی کرده است، انسان محقون الدمی در ماههای حرام به قتل رسیده باشد، دیه مغلّظه از بیتالمال پرداخت خواهد شد و در بقیه موارد مسئولیت بیتالمال همچنین است، در مقابل این دیدگاه نظر مخالفی نیز وجود دارد که پرداخت دیهی تغلیظ شده از بیتالمال را مخالف اصول برشمرده و سخت با آن مخالف است. در قانون مجازات اسلامی مصوب ۷۰ در ماده ۲۹۹ آمده بود: دیه قتل، در صورتی که صدمه و فوت هر دو در یکی از چهار ماه حرام رجب، ذیالقعده، ذیالحجه و محرم و یا در حرم مکه معظمه واقع شود علاوه بر یکی از موارد ششگانه مذکور در ماده ۲۹۷ به عنوان تشدید مجازات باید یک سوم هر نوعی که انتخاب کرده است اضافه شود و سایر امکنه و ازمنه هرچند متبرک باشند دارای این حکم نیستند. چنانچه ملاحظه میشود ماده مذکور از این جهت که آیا تغلیظ دیه شامل بیتالمال نیز میشود یا خیر، بیانی ندارد. این سکوت موجب شده بود که رویهی قضایی واحدی وجود نداشته و بین حقوقدانان و قضات محاکم اختلاف نظر جدی به وجود آید که در قانون مصوب سال ۹۲ این ابهام برطرف شد. ماده ۳۸۵- اگر قتل در یکی از ماه های حرام (محرم، رجب، ذیالقعده و ذیالحجه) یا در حرم مکه مکرمه واقع شده باشد یا قاتل در زمان یا مکان مذکور، قصاص گردد و قصاص مستلزم پرداخت فاضل دیه از سوی ولی دم به قاتل باشد، فاضل دیه تغلیظ نمیشود. همچنین دیهای که ولی دم به دیگر اولیاء میپردازد تغلیظ نمیشود، لکن اگر قتل در زمان یا مکان مذکور باشد، دیهای که شرکای قاتل، به علت سهمشان از جنایت، حسب مورد به قصاص شونده یا ولی دم و یا به هر دو آنان میپردازند، تغلیظ میشود. ماده ۵۵۵- هرگاه رفتار مرتکب و فوت مجنی علیه هر دو در ماههای حرام «محرم، رجب، ذیالقعده و ذیالحجه» یا در محدوده حرم مکه، واقع شود خواه جنایت عمدی خواه غیر عمدی باشد، علاوه بر دیه نفس، یک سوم دیه نیز افزوده میگردد. سایر مکانها و زمانهای مقدس و متبرک مشمول حکم تغلیظ دیه نیست. تبصره- معیار شروع و پایان ماههای حرام، مغرب شرعی است مانند ماه رجب که از مغرب شرعی آخرین روز ماه جمادیالثانی، شروع و با مغرب شرعی آخرین روز ماه رجب به پایان میرسد. ماده ۵۵۶- در حکم تغلیظ دیه فرقی میان بالغ و غیر بالغ، زن و مرد و مسلمان و غیرمسلمان نیست. سقط جنین نیز پس از پیدایش روح، مشمول حکم تغلیظ است. تغلیظ دیه، در مواردی که عاقله یا بیتالمال پرداخت کننده دیه باشد نیز جاری است. در قتل عمدی که به علت عدم امکان قصاص یا عدم جواز آن دیه پرداخت میشود نیز این حکم جاری است. ماده ۵۵۷- تغلیظ دیه مخصوص قتل نفس است و در جنایت بر اعضاء و منافع جاری نیست. لازم به ذکر است بیان شود که مسئولیت پرداخت دیه مغلّظه از سوی بیتالمال استثناء بر اصل شخصی بودن مجازاتها و شخصی بودن مسئولیت است و باید به قدر متیقن اکتفا کرد و در موارد مشکوک، اصل بر عدم تکلیف نسبت به زاید بر دیه است؛ زیرا نسبت به اصل پرداخت دیه، در مواردی نصّ خاص وجود دارد که بیتالمال مسئولیت دارد. چنین دلیل یقینی، چون در مورد یک سوم زاید بر دیهی اصلی وجود ندارد، بنابراین مجوزی برای خروج از اصل نیست. به نظر میرسد که اولاً اجازهی خروج از اصل شخصی بودن مسئولیت با دلیل قطعی وجود دارد؛ لذا جایی برای اجرای اصل برائت بیتالمال از مسئولیت زاید بر اصل دیه وجود ندارد. ثانیاً در صورتی که ماهیت دیه را حقوقی و جبران خسارت بدانیم، مسئولیت بیتالمال به پرداخت دیه، استثنا بر اصل شخصی بودن مسئولیت جانی نیست؛ زیرا اگر ماهیت دیه را کیفری بدانیم، تحمل کیفر بر عهدهی جانی است؛ نه بیتالمال و در صورتی که آن را حقوقی بدانیم باید جبران خسارت مجنی علیه یا اولیای دم از سوی هر شخص و شخصیتی بشود. اشکال دیگری که ممکن است مطرح شود این است که مهمترین مبنای مسئولیت بیتالمال «لایبطل دم امریء مسلم» است که پایمال نشدن خون مسلمان است این مبنا قابل تعمیم نسبت به تغلیظ دیه نیست؛ زیرا با عدم پرداخت ثلث زاید بر دیه نیز خون مسلمان پایمال نمیشود. به نظر میرسد این اشکال نیز قابل پاسخ است؛ زیرا وقتی پذیرفته شد که دیهی به «ثلث زاید» مسلمان در ماه حرام حقیقتی مستقل دارد، در آن صورت، عدم پرداخت معنای هدر رفتن بخشی از خون مسلمان است. و از سوی دیگر، لازمهی چنین سخنی، متغیر و مردد بودن دیهی مقتول نسبت به مسئولین پرداخت دیه است؛ به این معنا که اگر مسئول پرداخت دیه، قاتل باشد، دیه ای که به مقتول تعلق میگیرد، مثلاً یکصد و سی و سه شتر دیه کامله و ثلث آن است و اگر در اثر اعسار قاتل، مسئولیت متوجه بیتالمال باشد، دیهی مقتول، تنها به میزان دیهی کامله است که قبول چنین مسئله ای دشوار است، علاوه بر آن چنان که گذشت ثلث زاید بر دیه، حق اولیای دم است که نباید پایمال گردد. دیگر این که گفته میشود لزوم احتیاط در هزینه کردن از بیتالمال که ثروت عمومی مسلمین است، اجازهی پرداخت مازاد بر دیهی اصلی را نمیدهد، که از مجموع روایات میتوان به این نتیجه رسید که مسئولیت بیتالمال در پرداخت دیه، در مواردی که دیه تغلیظ میشود، به صورت تغلیظ شده است؛ لذا جایی برای طرح این شبهه که در مصرف بیتالمال، باید صرفه جویی و احتیاط کرد باقی نمیماند، زیرا بر اساس ضرورت حمایت از حق اولیاء دم این امر تعبیه شده است (باقری و همکاران،۶۲،۱۳۸۹). چنین به نظر میرسد به دلیل اینکه خون مسلمان محترم است نباید هدر رود بنابراین بیتالمال نیز باید دیه مغلّظه را بپردازد، زیرا هنگامیکه مثلاً قاتل شناسایی نمیشود، بیتالمال جایگزین قاتل میشود، چنانچه بیتالمال در اینگونه موارد یک سوم دیه را نپردازد خون مسلمان به مقدار یک سوم هدر میرود. گفتار دوم- مسئولیت بیتالمال نسبت به پرداخت فاضل دیه با توجه به مفاد ماده ۴۲۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در صورتی پرداخت فاضل دیه از بیتالمال را جایز دانسته است که مورد جنایت مخل نظم و امنیت عمومی باشد و یا احساسات عمومی را در جامعه برهم بزند و مصلحت جامعه در اجرای قصاص باشد، همچنین اولیای دم به دلیل اعسار توان پرداخت فاضل دیه را نداشته باشند با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضاییه بیتالمال مسئولیت پرداخت فاضل دیه را بر عهده خواهد داشت. ماده ۴۲۸- در مواردی که جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زند یا احساسات عمومی را جریحهدار کند و مصلحت در اجرای قصاص باشد لکن خواهان قصاص تمکن از پرداخت فاضل دیه یا سهم دیگر صاحبان حق قصاص را نداشته باشد، با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضاییه، مقدار مذکور از بیتالمال پرداخت میشود. هرگاه مقتول فاقد اولیای دم باشد و یا اولیای دم او شناسایی نشوند، امام مسلمین و در زمان غیبت، ولی فقیه، ولی دم مقتول محسوب میشوند. در چنین مواردی هرگاه شخصی که فاقد ولی دم است، عمداً به قتل رسیده باشد و برای قصاص قاتل نیز احتیاج به پرداخت فاضل دیه باشد (مانند آن که زنی فاقد ولی توسط مردی عمداً به قتل رسیده باشد) نسبت به این مسئله که آیا ولی امر مسلمانان میتواند با پرداخت فاضل دیه از بیتالمال، قاتل یا قاتلین را قصاص نماید یا خیر، نظر صریحی از سوی فقها در این خصوص ابراز نشده است. با این وجود، با عنایت به این که تمامی فقها معتقدند در مواردی که امام ولی دم مقتول است، حق قصاص یا مطالبه دیه را دارد، میتوان گفت که از نظر فقها پرداخت فاضل دیه از بیتالمال جایز است به دلیل این که اذن در شیء اذن در لوازم آن است، بنابراین زمانی که زنی فاقد ولی توسط مردی به قتل رسیده باشد، لازمهی این قول که امام اختیار قصاص قاتل را دارد، آن است که اجازهی پرداخت فاضل دیه از بیتالمال را نیز داشته باشد (بای،۸۳،۱۳۸۳). روشن است زمانی که امام برای اجرای قصاص ملزم به پرداخت فاضل دیه است، آن را از بیتالمال میپردازد، هم چنان که اگر دیهی مقتول را بگیرد، دیه را در بیتالمال مسلمانان قرار میدهد. قانون مجازت اسلامی در ماده ۳۵۶ مقرر بیان داشته است که: «اگر مقتول یا مجنی علیه یا ولی دمی که صغیر یا مجنون است ولی نداشته باشد، و یا ولی او شناخته نشود و یا به او دسترسی نباشد، ولی او، مقام رهبری است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از مقام رهبری و در صورت موافقت ایشان، اختیار آن را به دادستانهای مربوط تفویض میکند». از ظاهر ماده چنین برمیآید که ولی امر در قصاص قاتل یا مطالبه دیه اختیار دارد و اگر پرداخت فاضل دیه از بیتالمال جایز نباشد عملاً در برخی صور اختیاری برای ولی امر در انتخاب گزینه قصاص وجود نخواهد داشت. همچنین در تبصره ماده ۵۵۱ قانون مذکور آورده است : در کلیه جنایاتی که مجنی علیه مرد نیست، معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد از صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت میشود. در قانون سال ۷۰ دیه زن نصف مردان بود، اما در اینجا پیش بینی کرده که مابهالتفاوت دیه از صندوق تأمین خسارات بدنی پرداخت شود. بنابراین طبعاً به نفع اولیای دم زنی است که مقتول شده یا در مواردی که زن بخواهد مرد بالغ را قصاص کند، پیش بینی شده بود که تفاضل دیه را باید بدهد اما در این قانون دیگر به این صورت نیست و پیش بینی شده که اگر اجرای قصاص به نفع جامعه خواهد بود، زن نباید تفاضل را بپردازد و از بیتالمال داده میشود. به نظر بنده پرداخت دیه زن از طریق صندوق تأمین خسارتهای بدنی نوعی اعمال تبعیض است، چرا که پرداخت تفاضل دیه از محلهایی صورت میگیرد که وجوه آنها مربوط به این قسمت نبوده و اصولاً برای مقاصد دیگری جمع آوری میشود.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
زمان آماده سازی کار k بعد از کار j روی ماشین i : اگر امکانپردازش کار نوع j بر روی ماشین نوع i وجود داشته باشد ۱ ، در غیر این صورت ۰ موعد تحویل کارها جریمه های زود کرد جریمه های دیر کرد زمان دسترسی به کارها ۳-۴-۲- نمادها، تعاریف، پارامترها و متغیر های تصمیم : اندیس کار( , ) اندیس ماشین زمان تکمیل کارjام مقدار دیرکرد کارjام مقدار زودکرد کار j ام Stj: نشان دهنده زمان شروع کار j ام می باشد ۳-۴-۳- مدل ریاضی : Subject to : j= 1,2…..,n (۱-۳) k= 1,2….,n (2-3) i= 1,2….,m j= 1,2…..,n (۳-۳) j= 0,1,2…..,n (۴-۳) j= 1,2…..,n k= 1,2….,n i= 1,2….,m (5-3) j= 1,2…..,n k= 1,2….,n i= 1,2….,m (۶-۳) j= 1,2…..,n (۷-۳) k= 1,2….,n i= 1,2….,m k= 1,2….,n (۸-۳) k= 1,2….,n (۹-۳) j= 0,1,2…..,n (۱۰-۳) j= 0,1,2…..,n (۱۱-۳) j= 1,2…..,n k= 1,2….,n i= 1,2….,m (۱۲-۳) تابع هدف مسئله برابر مجموع زمان های زودکرد و دیر کرد وزنی می باشد محدودیت (۳-۱) موجب می شود تا هر کار فقط روی یک ماشین انجام گیرد. محدودیت (۳-۲) اطمینان میدهد که فبل از هر کار یک کار وجود دارد، اولین کار بعد از کار فرضی صفر میباشد. محدودیت (۳-۳) نشان دهنده محدودیت دسترسی به ماشین هست. همانطور که در بخش پارامترهای ورودی مدل بیان شد،اگر امکان پردازش کار نوع j برروی ماشین نوع i وجود داشته باشد پارامتر مقدار یک و در غیر اینصورت مقدار صفر می گیرد.امکان پردازش کار نوع j بر روی ماشین نوع i با توجه به مجموعه پردازشی کار نوع j مشخص میشود.به این ترتیب این محدودیت مدل را مقید می سازد که برای تخصیص ماشین نوع i به کار نوع j و به تبع آن تخصیص مقدار یک به متغیر تصمیم گیری مقدار را که جزء پارامترهای ورودی مدل می باشد را نیز بررسی نماید ودر صورتی این تخصیص صورت می پذیرد که مفدار نیز همانند یک باشد (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
محدودیت (۳-۴) نشان میدهد که بعد از هر کار حداکثر یک کار وجود دارد. محدودیت (۳-۵) مجبور میکند تا اگر دو کار پشت سر هم قرار گرفتند حنما روی یک ماشین انجام گیرند. محدودیت (۳-۶) تا (۳-۹) زمان شروع کارها را مشخص می کند. محدودیت (۳-۱۰) زمان تکمیل کارها را محاسبه می کند. محدودیت (۳-۱۱) زمان زودکرد و دیرکرد کارها را محاسبه مینماید. این محدودیت بیانگر رابطه بین زمان تکمیل،زمان های زودکرد ، زمان های دیر کرد و موعد تحویل کارها می باشد و ارتباط تنگاتنگی با مقدار تابع هدف دارد.یکی از فرضهای موجود در بخش مفروضات مدل مجاز بودن بیکاری ماشینهاست.طبق این فرض و با در نظر گرفتن محدودیت ارائه شده در این قسمت، زمانی که پردازش یک کار بر روی یک ماشین به اتمام میرسد می توان ماشین را بیکار نگه داشت و از پردازش کار های بعدی بر روی آن جلوگیری نمود مشروط بر اینکه بهبودی در مقدار تابع هدف حاصل شود.بیکار نگه داشتن ماشین موجب می شود که زمان تکمیل کاری که پردازش آن قبل از آغاز زمان بیکاری به اتمام رسیده است به اندازه زمان بیکاری افزایش یابد.در نتیجه زمان زودکرد و دیرکرد آن کار و کارهای بعدی وبه تبع آن مقدار تابع هدف تغییر می کندبدین ترتیب بیکاری اختیاری ماشینها می تواند موجب بهبود تابع هدف مدل شود محدودیت (۳-۱۲) بیان کننده باینری بودن متغیرها میباشد. ۳-۵ –اعتبار سنجی مدل: در این بخش به منظور اعتبار سنجی مدل ارائه شده،در تحقیق آیکول و بایهان ]۶۳[یک مدل ریاضی برای زمانبندی ماشینهای موازی با هدف کمینه سازی زود کرد و دیرکرد وزنی با محدودیت زمان نصب وابسته به توالی کارها ارئه نموده اند ما از این مدل استفاده کرده و با یک مثال که شامل ۸ کار و سه ماشین است حل کرده و با مدل موجود در تحقیق مقایسه می کنیم.مقادیر زمان های پردازش و نصب موعد تحویل و وزنهای زودکرد و دیرکرد بکارفته در این مسئله در جداول زیر آمده است. این مقادیر را تحت شرایط زیر تو لید کرده ایم: وزنﻫای مربوط به دیرکرد و زودکرد تمامی کارها بصورت تصادفی در بازه [۱‚۰] تولید میﮔردد. زمان مربوط به پردازش کارها بصورت تصادفی وتوزیع یکنواخت در بازه [۴۰‚۵] تولید میﮔردد. زمان آماده ﺳازی ماشینﻫا برای انجام کارها بصورت تصادفی در بازه [۸‚۱] تولید میﮔردد. عوامل تاثیر گذار در تعیین نوع مساله n , m می باشند که بیانگر تعداد کار و تعداد ماشین هستند موعد تحویل کارها بر اساس روش ارائه شده توسط یانو و کیم [۶۷] تولید گردیده است. در این روش, موعد تحویل در بازه [[(SUMP/2)(1-F+RD/2)] ,[(SUMP/2)(1-F-RD/2)]] تولید میﮔردد. در عبارت بیان شده , F فاکتور مربوط به دیرکرد و RDفاکتور مربوط به موعد تحویل میﺑاشد. در تمامی مسائل تولید شده, مقدار Fبرابر با ۵/۰ و RDبرابر با ۱/۰ در نظر گرفته شده است. جدول ۳-۱.موعد تحویل و وزنهای زود کرد و دیرکرد
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
فلسفه دیگری که برای پرداخت دیه شخصی که در اثر اشتباه قاضی در حکم ، به ناحق مجروح شده و یا به قتل رسیده است وجود دارد ، آن است که قاضی وکیل و نماینده مسلمانان است در رسیدگی به دعاوی ، صدور حکم و اجرای مجازاتها ، و از آنجا که جبران خطای وکیل در صورت عدم تقصیر بر عهده موکل است لذا دیه مجروح و مقتول از خزانه مسلمین (موکلین) پرداخت میشود .[۱۸۷] (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دلیل دیگری که برای رفع مسئولیت از قاضی در صورت اشتباه اقامه شده است ، قاعده احسان است . دلیل عدم ضمان قاضی آن است که قاضی در فعل خود محسن است ، به دلیل اینکه او در مقام اصلاح امور و حفظ نظام بوده است و در خدمت دین و اقامه شعائر و اجرای احکام بوده است ، لذا غراماتی که متوجه اوست بر عهده بیتالمال مسلمانان است ، بدین ترتیب میتوان بین دو حق جمع کرد، حق مقتول و حق حاکمی که به امور مسلمانان قیام نموده است .[۱۸۸] با توجه به مطالب ذکر شده ، دلایل پرداخت دیه از بیتالمال در موارد خطای قاضی عبارتند از : ۱- باطل نشدن خون مسلمان ۲- قاعده احسان ۳- عدم ایجاد وقفه در امور مسلمین ۴- اعطای نیابت به قاضی از میان دلایل فوق ، تنها باطل نشدن خون مسلمان ، در امور کیفری دیگری غیر از قتل و جراحات و نیز امور مالی جریان ندارد ، اما بقیه دلایل در تمامی خسارات ناشی از خطای قاضی جریان دارد ، بنابراین مسئول شناختن بیتالمال نسبت به تمامی خسارات ناشی از خطای قاضی ، امری مقبول است. در هر حال مسئولیت بیتالمال حداقل در قتل و جراحات ناشی از خطای قاضی ، مسئلهای اجتماعی است [۱۸۹] و در این مسئله جز ابوصالح حلبی[۱۹۰] ظاهراً مخالفی وجود ندارد . الف: اقسام اشتباه قاضی قبل از پرداختن به اقسام اشتباه قاضی ، لازم است تفاوت موجود بین دو مفهوم، تقصیر و اشتباه که در اصل ۱۷۱ قانون اساسی و ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی به کار رفته بیان شود ، تا با روشن شدن آنها حکم هر کدام نیز معلوم گردد. برخی اشتباه را به معنای قصور و خطای قاضی و تقصیر را به معنای سوء نیت و عمد در فعل گرفتهاند[۱۹۱] برخی اعتقاد دارند که ، در اشتباه عمل قاضی ، آلوده به امر نامشروعی نیست ، در حالی که در تقصیر ، قاضی دانسته به راه ناصواب میرود و اقدام او آلوده به امری نامشروع است.[۱۹۲] ماده ۸ قانون رسیدگی به تخلفات اداری (مصوب ۱۳۶۶) تقصیر را عبارت از نقض عمدی قوانین و مقررات اداری و قصور را عبارت از کوتاهی غیر عمدی در اجرای وظایف اداری میداند . البته این تفکیک در کار دادرسی و قضات و داوری ، کمی مشکل به نظر میرسد . باید توجه داشت که نمیتوان حسن نیت یا سوء نیت را به عنوان تنها گزینه تعریف اشتباه و تقصیر در نظر گرفت ، زیرا در این صورت باید شخصی را که در مقام قضاوت قرار گرفته و علیرغم حسن نیتی که دارد بر اثر کاهلی و سستی و با بی اعتنایی به مبانی و اصول قضایی و بدون اجتهاد علمی در دستیابی به حقیقت و کشف حکم عادلانه ، حکمی بر خلاف صادر نماید ، مبرای از مسئولیت دانست و حال آنکه به نظر میرسد چنین شخصی باید پاسخگوی اعمال خویش باشد . در تفکیک دیگری میان تقصیر واشتباه گفته شده است : «خطاهای عمدی و یا در حکم عمد قاضی ، تقصیر شناخته میشود که ملاک و ضابطه تشخیص آن هم شیوه رفتار یک قاضی متعارف است ؛ در حالی که اشتباه قضایی به خطایی گفته میشود که در جریان دادرسی ، اجتنابناپذیر بوده وعرف قضایی آن را بخشودنی بداند و به عمد یا سوء نیت قاضی منتسب نگردد»[۱۹۳] به نظر میرسد از میان تعاریف ارائه شده تعریف اخیر که منطبق با خطای حرفهای است معیار صحیحی جهت تفکیک بین اشتباه و تقصیر باشد ، لذا برای تشخیص تقصیر یا اشتباه قاضی باید آن را با عمل یک قاضی متعارف مقایسه نمود ، اینگونه که هر گاه قاضی متعارفی در شرایط قاضی مفروض که دچار خطا شده است قرار میگرفت ، مرتکب خطای مذکور نمیگشت ، عمل قاضی خطاکار تقصیر محسوب خواهد شد و در صورتی که احتمال بروز خطا در شرایط مشابه برای یک قاضی متعارف نیز وجود داشته باشد ، خطای قاضی را باید اشتباه تلقی نمود . به بیان دیگر بروز خطا در دادرسی و حکم ، بدون آنکه از رفتار یک قاضی محتاط و متعارف عدول شده باشد مصداق اشتباه و تجاوز عامدانه یا سهلانگارانه از رفتار یک قاضی محتاط و متعارف ، مصداق تقصیر است . در ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ و ماده ۳-۱۴۵ لایحه جدید ق.م.ا مصوب ۱۳۸۸ بحث مسئولیت قضات در دو حالت تقصیر و اشتباه مطرح شده است که در صورت اخیر (اشتباه) جبران خسارت بر عهده دولت ، و در صورت اول (تقصیر) بر عهده شخص قاضی است . بنابراین بر خلاف نظر برخی حقوقدانان [۱۹۴] مقنن اصطلاح تقصیر و اشتباه را مترادف نمیداند . انواع اشتباه مصرح در قانون مجازات اسلامی که ضمان و مسئولیت قاضی یا دولت را فراهم میکند عبارتند از اشتباه موضوعی (اشتباه در موضوع دعوی) ، و اشتباه در تطبیق حکم بر مورد خاص ، قانونگذار مانند بسیاری از مفاهیم مذکور در مواد عمومی قانون مجازات ، از قبیل اجبار ، اکراه و … تعریفی از اشتباه ارائه نکرده است بلکه تنها مصادیقی از اشتباه را در ابواب مختلف حدود به عنوان رافع مسئولیت مورد اشاره قرار داده است . برخی ازحقوقدانان در تعریف اشتباه قاضی گفتهاند : «اشتباه قاضی در ماده ۵۸ ق.م.ا عبارتست از تصور امر خلاف واقع از ناحیه دادرس ، نسبت به موضوع (دعوای) مطروحه در دادگاه یا تشخیص مرتکب جرم یا نسبت به درک حکم قانون و مقرراتی که رعایت آنها برای دادگاه لازمالاتباع است که در نتیجه آن ضرر و زیان به کسی وارد میشود»[۱۹۵] در مورد اشتباه قاضی در موضوع دعوی مثال مشهوری وجود دارد که در کتب فقهی و حقوقی مطرح شده است . در آن مثال قاضی به دلیل شهادت شهود بر ارتکاب قتل عمد توسط شخص خاصی حکم قصاص او را صادر میکند ، ولی بعداً مشخص میشود که شهادت شهود کذب بوده و مقتول در اثر سانحه رانندگی فوت کرده است . در این صورت اشتباه قاضی در قصاص کردن شخص بی گناه با پرداخت دیه مقتول از بیتالمال جبران میشود . بنابراین اشتباه در موضوع ، اشتباهی است که قاضی در احراز موضوع دعوی مرتکب میشود مانند مثال فوق ، و یا موردی که قاضی قتل شبه عمد را خطا تصور میکند ، یا در مسائل حقوقی عاریه را ودیعه تصور نموده و بر اساس آن حکم می کند به عبارت دیگر ، اشتباه در موضوع دعوی عبارتست از : خطای قاضی در یافتن عنوان جزایی یا حقوقی متناسب و صحیح . در مورد اشتباه قاضی در تطبیق حکم بر مورد خاص ، نظر به تعریف «اشتباه حکمی» به معنی تصور امر خلاف واقع از قانون و مقررات لازمالاتباع از ناحیه قاضی که حد اعلای آن جهل نسبت به قانون تلقی میشود و با توجه به قاعده کلی جهل به قانون مسموع نیست و رافع مسئولیت نخواهد بود ، به دلیل اینکه قانونگذار همه افراد بویژه قاضی مأمور اجرای قانون را عالم به قانون فرض کرده است . اثبات خلاف این امر جز در مورد استثنایی پذیرفته نمیشود . بنابراین چنانچه قاضی و دادرس دادگاه در تطبیق حکم برمورد خاص دچار اشتباه شوند از نظر مدنی ضامن هستند . این اشتباه ممکن است به یکی از صور زیر تحقق پیدا کند . اولاً : بندرت ممکن است قاضی صادر کننده حکم از وجود قانون بی اطلاع باشد ، مثلاً اگر مقررات خاصی در یکی از تبصرههای بودجه سالهای قبل پیشبینی شده باشد ، ولی قاضی از آن بی اطلاع باشد ، در آن صورت ضامن است . ثانیاً : ممکن است قاضی برداشت نادرستی از حکم قانون بر مورد خاص نماید که به ضرر کسی تمام شود . به هر حال ، مستنبط از مندرجات ماده ۵۸ ق.م.ا موارد یاد شده از مصادیق اشتباه در تطبیق حکم بر مورد خاص تلقی خواهد شد . ب: شرایط مسئولیت دولت : برای تحقق مسئولیت دولت ویا قاضی ناشی از تقصیر یا اشتباه قاضی در موضوع یا در تطبیق حکم بر مورد خاص ، وجود شرایط ذیل لازم است : الف: اتخاذ تصمیم قضایی اصل ۱۷۱ ق.ا و ماده ۵۸ ق.م.ا هم از جهت مقامات صلاحیتداری که تصمیمات مزبور را اتخاذ مینمایند و هم از جهت نوع تصمیماتی که منجر به ختم پرونده میشود ، ابهام دارد . ظاهر ماده به گونهای تنظیم شده که گویی صرفاً قضات محاکم حقوقی و جزایی ، آن هم نسبت به تصمیماتی که در ماهیت قضایای مطروحه به صورت حکم اتخاذ مینمایند ، مسئولیت دارند و سایر قضات (قضات دادسرا) و تصمیمات قضایی (قرارها)[۱۹۶] از این حیث مستثنی هستند . برخی مولفان حقوقی[۱۹۷] نیز تصریح نمودهاند که منظور از قاضی دراصل ۱۷۱ ق.ا و ۵۸ ق.م.ا قضاتی هستند که صلاحیت رسیدگی ماهوی را دارند و نتیجه گرفتهاند که «در مواردی که صدور قرار بازداشت متهم بدون رعایت ضوابط و شرایط قانونی توسط قضات دادسرا صادر شده ولی سوء نیت و عمدی هم در کار نبوده متهم حقی به جبران خسارت ناشی از این تصمیمات ندارد» اما از مشروح مذاکرات نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی در مقام تصویب اصل ۱۷۱ ق.ا به خوبی استفاده میشود که هدف اصل مزبور این است که با توجه به قاعده لاضرر خسارت بی گناهانی که به هنگام اقدامات قضایی به عمد و یا در نتیجه بی احتیاطی و بی مبالاتی متضرر شدهاند ، جبران گردد . از این رو ، چنانکه برخی نمایندگان نیز تصریح کردهاند فرقی بین قضات محاکم و دادسراها نیست .[۱۹۸] منظور از کلمه حکم مذکور در ماده ۵۸ ق.م.ا و اصل ۱۷۱ ق.ا نیز معنای اصطلاحی آن نیست ، بلکه مقصود کلیه تصمیمات و اقداماتی است که از سوی مقامات دادسرا یا دادگاه به اعتبار سمت قضایی آنان علیه جان ، مال یا آزادی اشخاص اتخاذ و عمداً یا اشتباهاً موجب توجه خسارت مادی یا معنوی به آنان میگردد . در غیر اینصورت در عمل با نتایجی غیر منطقی و خلاف مبانی و اهداف یاد شده مواجه خواهیم شد . به عنوان مثال ، فرض کنیم شخصی به اتهام قتل عمد تحت تعقیب دادسرا واقع و به علت اهمیت موضوع ، قرار بازداشت موقت وی از سوی بازپرس صادر و پس از گذشت مدتی از بازداشت و تکمیل تحقیقات ، پرونده با قرار مجرمیت و کیفر خواست به دادگاه کیفری ارسال و پس از تعیین وقت و انجام محاکمه ، متهم به تحمل قصاص محکوم میشود . لکن در جریان تجدیدنظر خواهی در دیوان عالی کشور به دلایل موجه معلوم میشود که قاتل واقعی شخص دیگری است . و بازداشت و زندانی شدن متهم در دادسرا و ادامه آن از طرف دادگاه مبتنی بر تقصیر یا اشتباه مقامات قضایی بوده است . در اینصورت ، چنانچه منظور از کلمه حکم معنای اصطلاحی آن باشد متهم فقط میتواند خسارت مربوط به بازداشت بعد از تاریخ صدور حکم دادگاه را مطالبه کند و خسارات مربوط به ایام بازداشت قبل ازصدور حکم، که بر اساس قرار بازداشت موقت بازپرس صورت گرفته و تا زمان صدور حکم ادامه داشته است ، قابل مطالبه نیست . چنین نتیجهای با روح و مبانی اصل ۱۷۱ ق.ا و ماده ۵۸ ق.م.ا و با انصاف قضایی سازگار نیست .[۱۹۹] ب) ارتکاب اشتباه یا تقصیر دومین شرط مسئولیت دولت و یا قاضی ارتکاب اشتباه یا تقصیر در صدور حکم است . پیش از این با مفهوم دو واژه اشتباه و تقصیر و تفاوت آنها آشنا شدیم . در اینجا تنها به ذکر این نکته بسنده میکنیم که اصل ۱۷۱ ق.ا و ماده ۵۸ ق.م.ا در مسئله ضمان دو فرض را در نظرگرفته است؛ قاضی در صدور رأی اشتباه و ورود ضرر ،مقصر شناخته شود که دراین حالت خود او شخصاً ضامن جبران خسارت است . قاضی در صدور حکم که ناشی از اشتباه بوده مقصر شناخته نشود ، مثلاً اشتباه ناشی از استنباط از قانون باشد . در این صورت خسارت از بیتالمال پرداخت خواهد شد. ج) ورود ضرر در صورتی اشتباه یا تقصیر قاضی موجب مسئولیت میشود که منجر به ورود خسارت شده باشد . مادام که خسارتی ایجاد نشده باشد نمیتوان علیه قاضی (در صورت تقصیر) و دولت (در فرض اشتباه قاضی) اقامه دعوی نموده . ضرری که وارد میشود ممکن است مادی و یا معنوی باشد . ضرر مادی ضرری است که به اموال و داراییها وارد میشود که ممکن است به صورت از دست رفتن مال موجود و یا فوت شدن منفعت (خسارت عدم النفع) باشد . و خسارت معنوی عبارتست از ضرری که متوجه حیثیت ، شرافت و آبروی اشخاص یا بستگان او گردد . به عنوان مثال ، قاضی بر اثر اشتباه یا تقصیر عمدی در تصمیمگیری مبادرت به صدور حکم ورشکستگی یک بازرگان معتبر نماید که دراین صورت خسارت وارده به اعتبار او و شهرت تجاری او ، مصداق خسارت معنوی خواهد بود . هر چند در قانون مدنی نصی در خصوص قابل جبران بودن خسارت معنوی وجود ندارد اما به موجب اصل ۱۷۱ ق.ا و ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی چنین خسارتی قابل مطالبه است .[۲۰۰] د) رابطه سببیت بین اشتباه یا تقصیر قاضی و ضرر وارده یکی دیگر از شروط ایجاد مسئولیت مدنی قاضی یا دولت احراز رابطه سببیت بین تقصیر و اشتباه قاضی با ضرر وارده است . سبب به این معناست که اگر تقصیر یا اشتباه قاضی صورت نمیگرفت ، خسارت وارد نمیگردید . بنابراین اگر معلوم شود با وجود اشتباه و تقصیر ، عامل خارجی سبب ورود خسارت شده است دولت یا قاضی در این خصوص مسئولیتی نخواهد داشت . [۲۰۱] بنابر آنچه که تا کنون گفته شد میتوان نتیجه گرفت که در حقوق کنونی کشور ما ، مسئولیت مدنی قاضی در انجام وظیفه و شغل قضایی خود مبتنی بر تقصیر است . یعنی قاعده کلی این است که قاضی مأمور اجرای قانون در صورتی مسئول زیانهای ناشی ازحرفه و کار خویش است که مرتکب تقصیر شده باشد ولی پذیرفتن این قاعده یا اصل مانع از آن نیست که چنانچه بر اثر اشتباه قاضی در تشخیص موضوع یا تطبیق حکم بر موضوع خاص ضرر و زیان مادی یا معنوی متوجه کسی شود ، بدون پاسخ و غیر قابل جبران بماند . بلکه در پارهای از اوقات به دلیل لزوم جبران ضرر و زیان نامشروعی که در اثر اشتباه حکمی یا موضوعی قاضی بوجود میآید خسارت وارده ، اعم از ضرر و زیان مادی یا معنوی ، بوسیله دولت جبران میشود . همانطوری که قانونگذار ما این مورد را در ماده ۵۸ قانون مجازات اسلامی به صراحت پذیرفته است . گفتار دوم : فقدان ، غیبت و عدم تمکن عاقله الف: فقدان عاقله بر اساس ماده ۳۱۲ ق.م.ا و فتوای مشهور فقهای شیعه ، هر گاه جانی دارای عاقله نباشد یا عاقله او نتواند دیه را در مدت سه سال بپردازد ، دیه از بیتالمال پرداخت میشود . بنابراین هر گاه قتل خطا بوقوع پیوسته و با شهادت شهود و امثال آن به اثبات رسیده باشد و از طرفی قاتل خویشاوندی نداشته باشد ، بیتالمال دیه مقتول را میپردازد ؛ (مانند مسلمان بی وارث)[۲۰۲] اموال مسلمانی که نسبت آن از طرف پدر یا پدر و مادری مشخص بوده ولی هیچ وارثی ندارد و یا اگر وارثی دارد مسلمان نیست ، به بیتالمال منتقل میگردد . در برابر چنین انتفاعی که جامعه اسلامی از او میبرد ، در صورتی که چنین شخصی مرتکب جنایات خطایی گردد بیتالمال به عنوان عاقله او ، جنایت خطای او را جبران میکند . «من له الغنم فعلیه الغرم» روایات متعددی وجود دارد که بر مسئولیت بیتالمال نسبت به جنایات خطائی شخص بی وارث یا فاقد وارث مسلمان دلالت دارند که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم : ۱- در روایت سلیمان بن خالد از امام صادق (ع) آمده است : از امام صادق (ع) از وارث دیه مرد مسلمانی که کشته شده بود و یک پدر نصرانی داشت پرسیدم ، امام فرمودند : دیه او گرفته شده و در بیتالمال قرار داده میشود ، برای اینکه جنایت (چنین فردی) بر عهده بیتالمال میباشد.[۲۰۳] ۲- از ابی ولاد حفاط نقل شده است : امام صادق (ع) در مورد شخصی که به قتل رسیده و هیچ ولی دمی جز امام ندارد فرمودند : امام نمیتواند قاتل را عفو نماید ، بر امام است که یا قاتل را بکشد و یا از او دیه گرفته و در بیتالمال مسلمین قرار دهد ، برای اینکه جنایت مقتول بر عهده امام است ، لذا دیه او نیز برای امام خواهد بود.[۲۰۴] ۳- در روایت دیگری از ابی ولاد آمده است که : از امام صادق (ع) سئوال کردم از مرد مسلمانی که عمداً توسط مسلمان دیگری به قتل رسیده و وراث او همگی از اهل ذمه میباشند . امام فرمودند : بر امام است که اسلام را بر خاندان مقتول عرضه دارد ، هر یک از ایشان که اسلام آورد ، قاتل به او داده میشود که اگر خواست قصاص کند و اگر خواست عفو نماید و اگر خواست دیه بگیرد ، پس اگر هیچ یک، اسلام را نپذیرفت ، امام ولی امر مقتول خواهد بود ، اگر خواست قاتل را قصاص کند و اگر خواست از او دیه گرفته و آن را در بیتالمال قرار میدهد ، از آنجایی که جنایت مقتول بر عهده امام است ، دیه امام نیز برای امام خواهد بود .[۲۰۵] روایت فوق به صراحت دلالت بر این مطلب دارد که بین مواردی که پرداخت دیه بر عهده بیتالمال میباشد ، و بین مواردی که انتقال دیه به بیتالمال صورت میگیرد (در صورت فقدان وارث یا وجود وارث غیر مسلمان) ملازمه وجود دارد . از تعلیلی که در روایت برای انتقال دیه مقتول به بیتالمال آمده است نتیجه گرفته میشود که در صورت ارتکاب جنایت خطا توسط چنین شخصی ، بیتالمال مسئولیت خواهد داشت . ۴- مرسله یونس بن عبدالرحمن از امام باقر (ع) یا صادق (ع) چنین است که : امام در مورد شخصی که مرتکب قتل خطا شده و قبل از آنکه دیه مقتول را بپردازد فوت کرده است ، فرمودند : «دیه را باید ورثه قاتل بپردازند اگر قاتل عاقلهای نداشت ، پس حاکم از بیتالمال آن را پرداخت خواهد نمود»[۲۰۶]روایت فوق گر چه از حیث سند دارای ضعف میباشد [۲۰۷] (به دلیل مرسله بودن) با این وجود در جای جای مباحث فقه ، فقها به این دو روایت استناد نمودهاند .[۲۰۸] صرف نظر از این که در شرایط اجتماعی و عرفی فعلی جامعه ما مسئولیت عاقله در پرداخت دیه قابل نقد و جای تأمل دارد ، نکتهای که باید به آن توجه شود این است که وفق ماده ۳۱۲ ق.م.ا هر گاه جانی دارای عاقله نباشد یا عاقله متمکن نباشد ، دیه مستقیماً از بیتالمال پرداخت میشود . همچنین طبق نظر اغلب فقها از جمله شیخ طوسی که در مبسوط مینویسد : مسلمان اگر عاقهای داشته باشد (در قتل خطای محض) پس دیه بر عاقله است و اگر عاقله نداشته باشد ، دیه بر بیتالمال است .[۲۰۹] و نیز ابن براج در مهذب که مینویسد : «اگر مجنون انسانی را عمداً بکشد ، عمد و خطای او یکسان بوده و دیه بر عهده عاقله اوست و اگر عاقلهای نداشته باشد دیه بر عهده بیتالمال است .[۲۱۰] با این وجود برخی از فقها بر خلاف نظر فوق معتقدند که در صورت فقدان عاقله یا عدم قدرت بر پرداخت دیه ، دیه از خود جانی اخذ میگردد و اگر جانی هم مالی نداشت آن وقت از بیتالمال پرداخت میگردد .[۲۱۱] شیخ مفید در این باره آورده است : «هر کس مرتکب قتل خطایی شود و برای وی عاقله نباشد تا از جانب او دیه را بپردازد ، جانی باید دیه را از مال خود بپردازد و اگر جانی مالی ندارد چارهای نیست جز آن که حاکم از بیتالمال دیه را پرداخت نماید »[۲۱۲] گر چه نظر اخیر منطقی است ولی مورد پذیرش مقنن قرار نگرفته است ، بر این اساس یکی از انتقادهای جدی که به ماده مذکور و فتوای فقهای عظام وارد است آن است که چطور ممکن است و با چه منطقی سازگار است که فردی مرتکب قتلی شود و لو آنکه خطای محض باشد ، اما خود وی هیچگونه مسئولیتی در پرداخت خسارت مربوط به همان دیه نداشته باشد ؟ چرا که تعبیر برخی از فقها آن است که حتی اگر جانی در جنایت خطای محض متمول هم باشد در پرداخت دیه قتلی که خود مرتکب آن شده به طور کلی یا جزئی ، مسئولیتی ندارد . در ثانی ، با فرض آنکه بپذیریم که عاقله به نحو مذکور در متون فقهی مسئول پرداخت دیه در قتل خطای محض باشد ، چطور ممکن است در صورت فقدان عاقله و یا ناتوانی آنان در پرداخت دیه حتی در صورت توانمندی جانی ، باز هم هیچگونه مسئولیتی را برای وی قائل نباشیم و مسئولیت پرداخت دیه جنایت وی را به عهده بیتالمال بگذاریم . بنابراین منطقی ان است که تا زمانی که جانی توانایی پرداخت دیه را در قتل خطای محض و یا قتلی که در حکم خطای محض است دارد ، نه عاقله و نه بیتالمال هیچگونه مسئولیتی نسبت به پرداخت دیه نداشته باشند . و هر کسی مسئول اعمال و افعال خویش باشد . همچنانکه خداوند در قرآن میفرماید : «وَ لا تَزِرُ وازِرهٌ وِ زرَ أخری »[۲۱۳] بدین معنی که هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد. در همین راستا برخی معتقدند که در زمان صدر اسلام اگر عاقله در پرداخت دیه مسئولیتی داشته بر اساس توافق و قرارداد عرفی نانوشتهای بوده است که زندگی قبیلهای اقتضای آن را داشته است و همه افراد خود را نسبت به آن متعهد میدانستهاند .[۲۱۴] البته اگر جانی در قتل خطای محض خود توان پرداخت دیه را نداشته باشد و با فرض مسئول دانستن عاقله ، آنها نیز توان پرداخت دیه را نداشته باشند، اینجاست که بر اساس قاعده «لایبطل دم امری مسلم» و «من له الغنم فعلیه الغرم» دیه مقتول از بیتالمال پرداخت میشود . ب: غیبت عاقله سئوالی که در اینجا مطرح است این است که چنانچه قاتل دارای خویشاوندان ذکور نسبی پدر و مادری یا پدری بوده ، لکن تمام یا تعدادی از آنها در شهر و مکان دیگری غیر از محل سکونت قاتل و یا محل وقوع جرم سکونت داشته باشند ، برای گرفتن دیه چگونه باید عمل نمود ؟ در پاسخ به این سئوال ۴ حالت را میتوان فرض نمود : حالت نخست : صورتی است که تمامی خویشاوندان قاتل در شهر یا کشور دیگری هستند ، با این وجود امکان دریافت دیه از آنان وجود دارد . حالت دوم : تمامی خویشاوندان قاتل در مکان دیگری سکونت دارند و گرفتن دیه از آنها به علت عدم دسترسی و یا موانع دیگر امکانپذیر نیست . حالت سوم : حالتی است که برخی از خویشاوندان قاتل حاضر و برخی دیگر غایب میباشند ، با این وصف که امکان اخذ دیه از غائبین مقدور میباشد . و فرض آخر آن است که تعدادی از خویشاوندان قاتل حاضر بوده و تعدادی دیگر در مکان دیگری سکونت دارند به نحوی که گرفتن دیه از آنان ممکن نیست ، حال باید دید که در کدام یک از این فرضها پرداخت دیه بر عهده خویشان قاتل ـ عصبه ـ و در چه مواردی بر عهده بیتالمال است . در فرض نخست که تمام خویشاوندان قاتل در شهر دیگری ساکن باشند لکن دسترسی به آنها ممکن باشد بر اساس روایت سلحه بن کهیل [۲۱۵] از حاکم شهری که اقوام قاتل در آن سکونت دارند خواسته میشود که دیه را از اقوام قاتل جمع آوری نمایند . چنین فرضی در کتب فقهی مورد اشاره قرار گرفته و طبق مضمون روایت نیز فقها رأی دادهاند .[۲۱۶] بنابراین در این حالت قاضی رسیدگی کننده به پرونده با اعطای نیابت قضایی به مسئولین قضایی محل سکونت اقوام قاتل اقدام خواهد نمود . بنابراین در این فرض بیتالمال مسئولیتی نخواهد داشت . در مورد حالت دوم که خویشاوندان قاتل در مکان دیگری سکونت داشته باشند و دسترسی به ایشان جهت وصول دیه ممکن نباشد در اینکه وضعیت دیه مقتول چگونه خواهد بود ، حکم صریحی در فقه وجود ندارد ولی به نظر میرسد که چنین حالتی را نیز باید مانند فقدان عاقله فرض نمود و برای جلوگیری از هدر رفتن خون مسلمان دیه مقتول را از بیتالمال پرداخت کرد . به دلیل اینکه حکم به بطلان خون مسلمان خلاف قواعد مسلم و پذیرفته شده است و از سوی دیگر وادار نمودن اولیای دم به اینکه تا زمانی که موانع دسترسی به عاقله مرتفع گردد ، منتظر بمانند موجب اضرار به اولیای دم و چه بسا موجب عسر و حرج آنان گردد . خصوصاً با توجه به اینکه اولاً : مشخص نیست که مانع برطرف گردد و ثانیاً : با احراز اینکه بالاخره مانع اخذ دیه زمانی مرتفع خواهد شد ، به دلیل جهل به زمان ارتفاع مانع ، اولیای دم باید در حالت بلاتکلیفی باقی بمانند ، لذا پرداخت دیه از سوی بیتالمال مناسب به نظر میرسد .[۲۱۷] تنها اشکال موجود آن است که حکمت مسئولیت بیتالمال ، یعنی رسیدن میراث قاتل به خزانه دولت اسلامی در اینجا زیر سئوال میرود. چرا که در بحث حاضر خویشاوندان ، وارثین قاتل و از افراد عاقله هستند که حاضر به پرداخت دیه نمیباشند، لذا حکم به پرداخت دیه از بیتالمال در حالی که میراث قاتل نصیب افراد دیگری میشود جای تأمل دارد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۳-۱- شهرداری نیشابور ۳-۲- فرمانداری نیشابور ۳-۳- اداره راه و شهرسازی نیشابور ۳-۴- شورای شهر نیشابور ۳-۵- و مشاوران تهیه کنندهی طرحهای ترافیکی شهر نیشابور و پرسشنامه ها با بهره گرفتن از روش نمونهگیری از بین این جمعیت تکمیل گردیده است. ب : نمونه، روش نمونهگیری و حجم نمونه در این تحقیق برای انجام ارزیابی و تحلیل سلسلهمراتبی از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان رشته ها و حوزه های مرتبط با مسائل شهری استفاده شده است. از آنجاییکه اعضای جامعه در سه دستهی کلی قرار دارند، برای تکمیل پرسشنامه باید به سراغ این افراد رفت. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به اینکه حجم جامعه مورد نظر گسترده و نامشخص بوده و البته افراد در دسترس و مطلع ( خصوصاً در بین مدیران و مسئولین شهری ) محدود میباشند، بنابراین در تحقیق پیش رو از روش نمونهگیری غیرتصادفی[۷] استفاده شده است. در اینجا با توجه به اینکه افراد خاصی در ادارات مذکور در نیشابور با روش تحلیل سلسلهمراتبی ) (AHP و همچنین موضوعات مطرح در پرسشنامه آشنایی داشته و با این موضوعات درگیر بودهاند، بنابراین باید به طور هدفمند به افراد مشخصی مراجعه نمود و درنتیجه روش نمونهگیری، روش غیر تصادفی هدفمند تعمدی خواهد بود. ج : نحوه جمع آوری دادهها جمعآوری داده ها به صورت اسنادی و کتابخانهای ) استفاده از کتب ، مقالات حملونقلی و آمارهای حملونقل شهری نیشابور که توسط گروه های مهندسین مشاور در سالهای ۱۳۹۰ و ۹۱ جمعآوری شده است ( میباشد . د : تکنیک تحلیل داده ها در بخش اول تحقیق برای ارزیابی پایداری سیستمهای حمل و نقل موجود از روش تحلیل سلسلهمراتبی ) (AHP گروهی، استفاده شده و در مرحلهی برنامه ریزی راهبردی بر روی گزینهی برتر از روش تحلیل SWOT استفاده میشود. سپس برای اولویتبندی راهبردهای ارائه شده با کمک روش SWOT از روش QSPM استفاده شده است. تحقیق حاضر دارای دو بخش میباشد: بخش نخست به معرفی معیارها و شاخصهای مطلوب حمل و نقل پایدار شهری پرداخته و با بهره گرفتن از روش تحلیل سلسلهمراتبی ( AHP) گروهی، سیستمهای موجود حمل و نقل شهر نیشابور را از نظر میزان پایداری مقایسه کرده و مناسبترین و پایدارترین ترکیب انواع سیستمهای حمل و نقل را که در آن به هر سیستمی سهم و درصدی متناسب اختصاص داده میشود، معرفی خواهد نمود . در بخش دوم نیز جهت ارتقاء عملکرد مناسبترین شیوه با کمک روش SWOT وQSPM طرحی راهبردی ارائه خواهد شد
۹-۱- کاربرد نتایج تحقیق
هر تحقیق با توجه به حوزه عمل، اهداف و راهبردهایی که دنبال میکند، به نتایج خاصی دست مییابد که میتوان از این نتایج در بخشها و زمینه های مختلف استفاده کرد. به نظر میرسد نتایج تحقیق حاضر نیز که هدف آن بررسی و ارزیابی پایداری حملونقل شهری نیشابور و ارائه الگوی مطلوب میباشد، برای برخی سازمانها و ادارات زیر قابل استفاده باشد : شهرداریها دانشگاهها مراکز علمی مدیران و سیاستگذاران شهری متخصصان حوزه حملونقل شهری
۱۰-۱- مشکلات و موانع تحقیق
اصولاً دستیابی به حملونقل پایدار و یا بهعبارت بهتر تلاش در مسیر پایداری مستلزم تحلیل و ارتقاء کیفی عوامل مختلف مرتبط میباشد. به همین منظور میتوان گفت تحلیل وضعیت حملونقل از حیث پایداری نیازمند تحلیل همه معیارها و شاخصهای مرتبط با موضوع میباشد. متأسفانه در پژوهش حاضر بسیاری از آمارهای مرتبط با این شاخصها در سطح شهر نیشابور یا اصلاً وجود نداشته یا اینکه به هنگام نبوده است. علاوه به راین مشکل اساسی میتوان به مشکلات و موانع دیگر از جمله عدم همکاری مناسب برخی سازمانها و نهادها، مسائل و مشکلات مالی و زمانی و غیره اشاره کرد.
۱۱-۱- مفاهیم اصلی تحقیق
در این بخش، مفاهیم و کلمات اصلی و کلیدی بکار رفته در پژوهش با بهره گرفتن از منابع معتبر و رسمی پذیرفته شده، تعریف شده است.
-
- حمل و نقل : Transportation
حمل و نقل در مراکز شهری، به معنی جابجایی انسان و کالاها با وسایل حمل و نقل موتوری، به دو صورت خصوصی ( بیشتر با خودروهای شخصی ) و عمومی ( مثل حمل و نقل ریلی یا آبی ) و همچنین با وسایل غیر موتوری ( مثل دوچرخه یا پیاده ) است که به انجام میرسد (دانشنامه شماره ۲: ۳۴۴).
-
- حمل و نقل درون شهری: Transportation in cities
بخشی از سیستم حمل و نقل است که با هدف دسترسی بین کاربریهای مختلف در محدوده یک شهر، کار عبور و مرور و جابجایی انسان و کالا را بین فضاهای انطباق یافته (=کاربریها) بر عهده دارد به بیان دیگر حمل و نقل درون شهری مجراهای انطباق یافته ای است که به همراه فضاهای انطباق یافته چارچوب کالبدی سیستم شهری را تشکیل داده و بین این فضاها، از طریق مجراهای مذکور(شبکههای حمل و نقل)، روابط متقابل درون مجرایی یا درون شبکهای را ایجاد و به جریان میاندازد (پرنیان،۱۳۷۵: ۳۳).
-
- شیوه های انجام سفر: Transportation Methods
طبق تقسیم بندی مرکز جامع مطالعات حمل و نقل و ترافیک تهران، شیوه های مختلف انجام سفر با هر قصد و منظوری که باشد شامل : حمل و نقل عمومی ، نیمه عمومی ، غیر موتوری و سایر روشها میباشد.
-
- حمل و نقل عمومی که خود شامل حمل و نقل با اتوبوس، مترو و ریلی میباشد. حمل و نقل عمومی، تمامی سیستمهای حمل و نقلی را در برمیگیرد که دارای مشخصه های زیر باشند :
-
- مسافران در ماشین مالکیتی خودشان سفر نکنند.
-
- سفر به صورت جمعی انجام شود نه انحصاری . به همین علت است که در بسیاری از کشورها ، تاکسی را جزو حمل و نقل عمومی محسوب نمینمایند.
مترادفهای انگلیسی حمل و نقل عمومی: Public transport
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
مسلم است که در ازدواج بین مرد و زنی که دارای دو تابعیت اند لازم است به نحوی دوگانگی تابعیت آن ها به وحدت تبدیل شود.به طور معمول،در اثر ازدواج تبعه دو کشور تابعیت مرد به زن تحمیل می شود. در این مورد هدف تقویت و تحکیم خانواده و ایجاد یک وحدت معنوی است و به هیچ وجه مقصود و نادیده گرفتن هویت او نیست. به همین جهت هر گاه به هردلیلی زن و شوهر از یکدیگر جداشوند، زن به سادگی می توان به تابعیت سابق خود بازگردد.[۱۰۶] آثار پذیرش این امر در مواد ۹۷۶ بند۶ و ماده۹۶۳ دیده می شود. طبق مواد مزبور اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب می شوند :« …هر زن تبعه خارجی که شوهر ایرانی اختیار کند». هم چنین ماده ۹۶۳ قانون مدنی مقرر می دارد: «اگر زوجین تبعه یک دولت نباشند روابط شخصی و مالی بین آنها تابع قوانین دولت متبوع شوهر خواهد بود». اصل وحدت کارکرد مدیریتی مرد را تقویت می کند. توضیح آن که معمولا اقامتگاه مرد تابعی از مکانی ست که اشتغال او وابسته به آن است. مبحث دوم:تخصصی کردن و جداسازی عنصر فرهنگی از اقتصادی در نظام حقوق خانواده شایسته سالاری و اصل انتخاب افضل جهت اعمال نقش ها یکی دیگر از جهت گیری های کلی است..در توضیح نظریه ی پارسونز تخصصی سازی و تفکیک نقش های زن وشوهر بیان شد اکنون بیش تر توضیح داده می شود. منظور از تخصصی سازی شناسایی و تعریف کارکرد عمده و غالب یک عنصر است نه کارکرد انحصاری. گفتار اول: مفهوم و مبانی تخصصی کردن عناصر خانواده تخصصی سازی نقش های اجتماعی به منزلۀ مجموعه ای از انتظارات هستند که در هر جامعه از دارندگان یک وضعیت اجتماعی توقع می رود. این نقشها با مشاهده، تقلید، آموزش و… در فرایند جامعه پذیری فراگرفته می شوند. هر نقش، هنجارها و شرح وظایف مربوط به خود را دارد و انتظار می رود هر فرد مطابق با آن عمل کند. بنابراین به واسطۀ همین نقش ها، وظایف و امور در جامعه تخصیص می یابند. در این میان، نقش های زناشویی به دلیل اهمیت و وفور قابل بررسی و تعمق جدیاند؛ نقشهایی که به واسطۀ ازدواج زن و مرد به وجود آمده و زن و شوهر را در جایگاه های جدید خود قرار می دهند و ازدواج پیوندی مقدس تلقی شود یا قراردادی اجتماعی، فرقی نمیکند؛ مهم ظهور نقشهای جدید و به تبع آن هنجارها و ارزش هایی است که جامعه برای صاحبان این موقعیت ها تعیین می کند.در صورتی که این نقش ها دارای انتظارات متعارض باشند، پدیده تضاد نقش ظاهرمی شود و این در شرایطی است که زن و شوهر خود را درگیر شرح وظایفی ناهمگون، نابرابرو در تضاد می بینند مسأله تضاد نقش های زناشویی اگرچه یک موضوع جدید نیست، اما مسلماً یک بحث واقعی و رو به تزاید است. به نظر می رسد یکی از موارد مهم در تعیین این نقش ها و همچنین تضاد بین آنها، مسأله جنسیت است؛ چرا که جامعه شرح وظایف متفاوتی را برای زنان و مردان مشخص می کند و انتظار دارد که افراد با توجه به جنسیت خود هنجارهای مربوط را بپذیرند و به آن عمل کنند اگرچه تحقیقات متعدد نشان داده است که تعیین و توزیع نقش ها بر اساس جنسیت، اساساًفرهنگی است و به میزان ناچیزی به ملاحظات بیولوژیک بستگی دارد ولیکن تا چندی قبل، این مسأله حاصل یک نظام طبیعی محسوب می شد که وظایف و نقش های متفاوتی را برعهده زنان و مردان می گذارد.حال باتوجه به این جامعۀ جدید هویت های تازهای را برای زنان و مردان تعریف می کند، مسألۀ تعارض و تضاد هنجارهای موجود در نقش ها دو چندان شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در این میان، به نظر می رسد کلیشه های جنسیتی در این خصوص جایگاه ویژه ای دارند؛ کلیشههای جنسیتی[۱۰۷] مجموعهای از باورهای فرهنگی و اجتماعی مشترک هستند که قابلیتها و ویژگیهای خاصی را به افراد، یعنی زن و مرد نسبت میدهند و خانواده، نهادهای آموزشی، گروههای همسالان، رسانهها و دیگر نهادهای فرهنگی و اجتماعی در بازتولید این کلیشهها مؤثر هستند. چرا که این کلیشه ها به منزله ی مجموعۀ باورهایی در مورد ظاهر جسمانی، نگرش ها، علایق، صفات روانی، روابط اجتماعی و نوع شغل زنان و مردان، از اهمیت کلیدی در تعیین نقش های زناشویی برخوردارند باتوجه به اینکه کلیشه های جنسیتی صفات خاصی را به مردان و زنان نسبت می دهند که وجود نوعی تبعیض و نابرابری در آن آشکار است، سبب بروز تفاوت ها و تبعیضاتی در انتظارات نقش های زناشویی می شوند. اگرچه کلیشه ها الزاماً منعکس کننده واقعیت نیستند، بلکه معرف باورهای مشترک در مورد چگونگی افراد محسوب می شوند؛ لیکن به دلیل تأثیراتی که بر مخاطبانشان می گذارند اهمیت ویژه ای دارند. افزون بر این، علی رغم تغییرات زیادی که درنقش های زنان و مردان در جامعه به وجود آمده، باورها درباره خصوصیات و صفات وابسته به جنسیت تغییر زیادی نکرده است این مسایل سبب می شود، انعکاس کلیشه ها درتعیین شرح وظایف نقش های زناشویی توأم با ابهام، سردرگمی و تعارض بوده و تضاد نقش نتیجۀ آشکار آن باشد که کشمکش های ناشی از آن می تواند علاوه بر آسیب های جدی به روابط زن و شوهر و خانواده، در ادامه، جامعه را دچار سردرگمی و به همریختگی اجتماعی کند. نقش های زناشویی به واسطۀ ازدواج زن و مرد شکل می گیرد و شامل مجموعه ای ازنقش های مرتبطاند؛ که جامعه انتظار دارد زن و شوهر آن را انجام دهند. در خصوص نقش و تضاد نقش های زناشویی دیدگاه ها و نظرات مختلفی وجود دارد، برخی به تقسیم نقش جنسیتی معتقد بوده و عدهای دیگر بر عدم تفکیک نقشها براساس جنسیت تأکید دارند.جامعه شناسان کاکردگرا و از جمله پارسونز طرفدار سرسخت تقسیم نقش ها براساس جنسیت هستند. پارسونز این تقسیم نقش را بهترین شکل، برای حفظ وحدت خانوادگی میداند و تداخل هر نوع نقش دیگر را سبب برهم خوردن تعادل زندگی به حساب می آورد؛ چرا که معتقد است، به خصوص در حالت اشتغال زن، او حالت بیانگر را از دست داده و تبدیل به رقیب شغلی شوهر خود می شود،رقابت زن و شوهر با یکدیگر سبب ناهماهنگی خانواده می شود. برخلاف نظر یاد شده که بر تقسیم و تفکیک نقش ها براساس جنسیت مبتنی است، دیدگاه های دیگری نیز این مسایل را مورد سؤال قرار داده یا با آن مخالفت کرده اند؛ از جمله: ویلیام گود معتقد است که توزیع نقش ها براساس جنسیت موضوعی اساساً فرهنگی است و تنها به میزان ناچیزی به ملاحظات بیولوژیکی بستگی دارد .فمنیست ها نیز ضمن انتقاد به فرضیه هایی که به ساختار و کارکرد خانواده می پردازد،مدعی اند که در طبیعت شکل مشخصی برای خانواده وجود ندارد و مبنای ساختاری وایدئولوژیکی خانواده را در هر جامعه ساختهای اجتماعی و مفروضات ذهنی افراد نسبت به نقش انسان تشکیل می دهد. برای مثال، این که مردان نمی توانند کارهای خانه را انجام دهند، وجود ندارد. مسأله فقط این است که مردم جامعه معتقدند این کارها برای مردها درست نیست و از همین رو قابلیت آن را ندارند. به گفتۀ فمنیست ها، در خانواده دو ساختار در هم تنیده برای انقیاد زنان دست اندرکارند: جایگاه زن در مقام همسر در خانواده؛ روندهای تربیتی خانواده که منش های زنانه و مردانه را در فرزندان نهادینه می کند وآنان همین منش را به فرزندان خود منتقل می کنند و به این ترتیب سلطۀ مرد و فرودستی زن. در همین زمینه برخی جامعه شناسان معتقدند که زنان در زندگی خانوادگی چند حوزه تعارض را تجربه میکنند: تقسیم جنسی کار: از زنان انتظار می رود مسؤولیت کارهای خانه و بچه داری را برعهده بگیرند و این یعنی که زنان از نظر مالی به مردان وابسته میشوند و به پولی که آن را مال خود بدانند، دسترسی ندارند. تفاوت نیازهای عاطفی زنان و مردان: از زنان انتظار می رود با کلافگی ها و عصبانیت شوهر و فرزندانشان بسازند؛ ولی خودشان کسی را ندارند که به او روی بیاورند. تفاوت توان بدنی و بنیه اقتصادی زن و شوهر: که ممکن است سبب شود زنان اختیاری بر منابع مالی نداشته باشند، از شرکت در فعالیتهای اجتماعی ناتوان باشند و حتی با خشونت فیزیکی از جانب شوهر روبه رو شوند. فمنیست های لیبرال نیز معتقدند که مسئولیت مادر بودن عامل تعیین کننده ی عمده درتقسیم نقش های جنسیتی است که زنان را عموما بًه کارکردهای همسری، مادری و به حریم خصوصی خانه و خانواده و در نتیجه به یک رشته رویدادها و تجربه ها مرتبط می سازد که با تجربه های مردان تفاوت دارند. در این محیط اجتماعی، زنان تفسیرهای متمایزی از دستاورد ها به عمل می آورند، ارزش ها و مصالح متفاوتی کسب می کنند، دربرقراری روابط باز مهارت بیش تری از خود نشان می دهند، بیش تر از مردان توجه دلسوزانه به دیگران نشان می دهند و با زنان دیگر مادران، خواهران، دختران، همسران و دوستانی که هر یک در عرصۀ جداگانه سکونت دارند، شبکۀ حمایت خاصی تشکیل می دهند.در ادامه، تحلیلگران شبکۀ اجتماعی معتقدند زنان به خاطر تقسیم نقش مبتنی بر جنسیت که زنان را در عرصه های خصوصی و خانه محدود می کند، عموماًپیوندهای کمتر و خانوادگی بیشتری دارند؛ زنان کمتر قادرند از شبکه شان در جهت دستیابی به منابع مؤثر و مفید استفاده کنند، در حالی که مردان استفاده بیش تری از شبکه های وسیع و چندگانه در جهت پیشرفت کاری و پیدا کردن شغل می کنند.تضاد نقش های زناشویی، حاصل برخورد هنجارهای موجود در نقش های زن و شوهر یا حاصل برداشت نادرست آنها از انتظارات نقش ها ست که سبب ابهام و کشمکش در نقش ها می شود.در این خصوص، بارنت مسألۀ تکثر نقش های زنان را مطرح میکند و معتقد است این مسأله موجب اضطراب و فشار بیشتری بر زنان می شود. وی ضمن اشاره به این مطلب مهم که ایفای چند نقش عمده به صورت همزمان، موجب زایل شدن انرژی محدود فرد می شود، بیان می دارد که زنان در پاسخگویی به انتظارات و نیازهای هر دو نقش (خانوادگی و شغلی) با مشکلاتی همراه هستند؛ چرا باتوجه به نقشهای همسری، مادری، شغلی و… که هریک نیز از نظر ارزشمندی و مرتبه در رده بالایی قرار دارند، انجام همزمان آن ها فرد را دچار تعارض و گاهی تضاد نقش می کند. برخی دیگر از جامعه شناسان علت تضاد نقش های زناشویی را در این مهم می دانند که دو نقش معارض، از لحاظ نهادی در سطح واحدی قرار ندارند. غالباً یکی از آنها از سوی جامعه بیشتر توصیه شده، حال آنکه دیگری که بیشتر شخصی است ریشه در گرو ه هایی دارد که سازماندهی و ساختار ضعیف تری دارند، بر این اساس نقش حرفه های زن از نظر ماهوی تضادی با نقش خانگی او ندارد، با این همه متضاد می شود؛ زیرا تجویزهای اجتماعی ایجاب می کنند که زن خود را کاملاً وقف هریک از آنها بکند و اولویت را به نقش خانگی دهد. در همین زمینه،یکی دیگر از جامعه شناسان معتقد است تضاد میان کار و خانواده یکی از جنبه های تضاد نقش است و اشاره می کند که تضاد نقش ها یا تضاد میان کار و خانواده به ویژه درخانواده هایی که زن و شوهر هر دو شاغلند، بر روی کاهش سازگاری زناشویی شان تأثیرمی گذارد و یادآور می شود که دو متغیر در رابطۀ میان تضاد کار و خانواده مداخله کرده، تأثیرش را بر ناسازگاری زوجی کم می کند. یکی حمایت همسر به ویژه از جانب شوهر برای زن، از تأثیر تضاد نقش زنان بر عدم سازگاریشان می کاهد. این حمایت ها می تواند شامل حمایت احساسی، آگاهی دهنده و رفتاری باشد، عامل دیگر رعایت انصاف در توزیع کارهای خانه است. وی معتقد است که انصاف در تقسیم کارهای خانه بر جوانب گوناگون خوشبختی همسران تأثیر می گذارد و تحقیقات وی نشان داده است که این دو متغیر هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم بر سازگاری زناشویی آنها تأثیر مثبت دارد از طرفی محدودیت های ساختاری و هنجاری ناشی از تقسیم جنسیتی نقش ها، این اجازه را به مردان می دهد که تا دو هویت یا نقش خانوادگی وشغلی داشته باشند؛ ولی زن ها می باید از یکی به نفع دیگری بگذرند و به همین علت غالبا بًیش تر از مردان تعارض این دو نقش یا هویت را تجربه می کنند. همانگونه که مشخص است بیشتر نظرها و تحقیق های صورت گرفته در خصوص تضاد نقش در دو حیطه خانواده و کار است. افراد به عنوان بازیگر در جامعه موقعیت هایی را اشغال نموده اند و نقش هایی را که بر عهده دارند، بازی می کنند. این نقش ها که به واسطۀ هنجارهای اجتماعی خاص در هر جامعه تعیین می شود؛ حاوی شرح وظایف ویژه ای است و انتظار می رود هر فرد براساس قواعد حاکم بر آن ها و استعداد و شخصیت خود در صحنه زندگی اجتماعی بازی کند. ازآن جا که در تعیین نقش، جنسیت عامل اساسی محسوب می شود و غالبا بر این اساس درفرایند جامعه پذیری زنان و مردان با الگوها و قالب های متفاوتی پرورش می یابند. در نتیجه از آنها انتظار می رود تا باتوجه به جنسیتشان به ایفای نقش های خود بپردازند؛ این مسأله سبب می شود که در صورت خروج و فاصله از آنها مورد اعتراض و مجازات جامعه قرار گیرند. باتوجه به اینکه در انتظارات نقش زنان و مردان در خصوص اجرا در صحنه زندگی اجتماعی تفاوت های کلی وجود دارد، تناقضاتی در این زمینه آشکار است؛ چرا که نقش های زنان غالبا آًنها را محدود در عرصه های خصوصی باقی می گذارد، درحالی که مردان با محدودیتی درگذر از عرصه ها و خصوصا عرصه های عمومی مواجه نیستند. باتوجه به اینکه هر فرد در یک موقعیت نه تنها با یک نقش بلکه با مجموعه ای ازنقش ها در ارتباط است، این امکان وجود دارد که ارزش ها و انتظارات این نقش ها با هم اختلاف داشته باشد، که در این صورت فرد با انتظارات نقشی ناهمگون، ناهماهنگ وکشمکش آمیزی مواجه می شود و تضاد نقش و درگیری میان این نقش ها حادث می شود. تضاد در مجموعه نقشی به دلیل ایجاد دودلی و اضطراب در بازیگر نقش ها و زیرسؤال بردن شایستگی موقعیتی و توانایی وی در انجام وظایف مربوط، موجب کاهش کارایی و نارضایتی فرد می شوند.این احتمال وجود دارد که در انتظارات موجود در مجموعه نقشی زناشویی، ناهمگونی وتعارض وجود داشته باشد و به واسطۀ تعداد زیرنقش ها، هنجارهای مربوط و اولویت های موجود در مجموعه، تضاد نقش به وجود آید. این قضیه از آنجا شکل عینی تر به خود می گیرد که هنجارهای مربوط به نقش های زنان و مردان براساس جنسیت و عموماً بر اساس برتری جنسی مرد نسبت به زن تدوین شده است و تبعیض جنسیتی در آن آشکار است. بر این اساس، با توجه به این که جامعه عموماً به نقشهای سنتی زنان در مجموعه نقشی اهمیت مرکزی می دهد و مردان درگیر در مجموعه، قدرت بیشتری داشته، غالباً افراد در این مجموعه از زنان تقاضای بیشتری جهت ایفای نقش های سنتی دارند؛ به نظر می رسد هنجارهای موجود زنان در مجموعه نقشی دارای ابهام و تناقض بیشتری نسبت به مردان است. بنابراین محتمل است که زنان با تعارض و تضاد در مجموعه نقشی بیش تر مواجه باشند. مسألۀ تضاد نقش در مجموعه نقشی زنان و مردان، خصوصاً زنان به دلیل فاصلۀ کلیشه ها و الگوهای قالبی جنسیتی از واقعیتهای جامعۀ امروز سبب شده است تا این مسأله رشد کمی و کیفی فراوانی داشته باشد از تحلیل مسیر صورت گرفته میتوان نتیجه گرفت که تنها ۵ متغیر تنوع نقش ها، میزان درآمد زن، ساعات کار زن، ساعات کار شوهر و پایبندی به کلیشه های جنسیتی دارای اثر مستقیم معنادار بر تضاد نقش هستند و ساعات کار زن بالاترین میزان اثرغیرمستقیم را بر تضاد نقش دارد. همچنین تنوع نقش ها به منزلۀ یک متغیر واسط جهت اثرغیرمستقیم اکثر متغیرها بر متغیر وابسته، نقش کلیدی و اساسی داشته است. همچنین ساعات کار شوهر بالاترین اثر علی را بر تضاد نقش دارد.[۱۰۸] در ادامه به پژوهشی اشاره می شود که محور اصلی آن بررسی میزان تضاد نقش های زناشویی در زنان متأهل جوان ( ۲۰ تا۳۵ ساله) است. به دلیل اهمیت کلیشه های جنسیتی به عنوان باورداشت های هر جامعه درمورد زنان و مردان، تلاش گردید که تأثیر این مسأله بر تضاد نقش مورد واکاوی قرار گیرد؛ چرا که تضاد نقش به دلیل درگیری و تعارضاتی که بین نقش ها یا هنجارهای یک نقش ایجاد می کند، سپس ایجاد اضطراب و دودلی در فرد و همچنین در سطح کلان سبب ایجاد بی نظمی اجتماعی می شود. در مجموعه نقش های زناشویی ودر مرحلۀ اجرا و نمایش خود دچار تعارض و تضاد می شوند و این مسأله سبب بروز مشکلات و سردرگمی هایی در آنها می گردد. همان گونه که از یافته های این تحقیق در خصوص ارتباط متغیرهای زمینه ای با تضاد نقش کلی مشخص می شود. ساعات کاری زن و مرد رابطۀ قوی را با تضاد نقش نشان میدهند؛ که بر اساس آن هرچه ساعات کاری زن بیش تر باشد، میزان تضاد نقش بیشتری را احساس میکند که امری بدیهی به نظر میرسد و با افزایش ساعات کار مرد میزان این تضاد کاهش می یابد که علت آن را در تکیۀ امور و نقش های مشترک بر دوش زنان و عدم انتظار به خاطر شرایط شغلی مرد می توان بیان کرد. مسألۀ مهم در میزان احساس تضاد نقش، تعدد نقش ها و تنوع آنهاست؛ چرا که باافزایش تعداد نقش ها، میزان تضاد افزایش می یابد که امری طبیعی به نظر میرسد. در خصوص پایبندی به کلیشه های جنسیتی یافته های پژوهش حاکی از تأثیر این متغیر بر تضاد نقش است و با افزایش پایبندی به کلیشه ها میزان تضاد نقش کاهش می یابد. مسلماً کلیشه های جنسیتی به دلیل داشتن الزامات خشک و غیرقابل انعطاف در مورد جنسیت همراه با تبعیض جنسی، ملاک مناسبی محسوب نمی شوند و در صورت اعتقاد افراد به آن سبب می گردند که، زنان خود را درگیر و در تعارض بین نقش های سنتی و مدرن و همچنین تنوع نقش ها احساس کنند. به این معنی که زنان پایبند به کلیشه های جنسیتی مصممند تا الزامات نقش های سنتی خود از جمله نقش های خانه داری و مادری را مطابق با هنجارهای جامعه و عرف با همان شدت و حدت انجام دهند؛ در نتیجه در مواجهه با چند نقش، نقش های غیرسنتی و نقش های جدید را در حاشیه قرار داده، تأکید بیشتری بر نقشهای سنتی دارند. این مسأله سبب می شود تا تضاد نقش را کمتر احساس کنند. زیرا معتقدند نقش های سنتی از جمله همسری و مادری در اولویت نقش های زناشویی قرار دارند. بنابراین خود را کمتر درگیر نقش های جدید و مدرن میکنند. مضاف بر اینکه احتمالاً زنان غیرسنتی تنوع نقش بیشتری دارند و اولویت خاصی برای نقش های جدید قائلند و این امر خود سبب بروز تعارض می شود،به این دلیل که الزامات جامعه نقش های سنتی زنان را ترغیب و تشویق می کند، در نتیجه این زنان تضاد نقش بیشتری را احساس میکند. در حالی است که نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون حاکی از تأثیر معنادار فقط ۳ متغیر از کل متغیرهای زمینه ای و متغیر مستقل بر تضاد نقش است. تحلیل مسیر، اثر علیّ جامعی را در خصوص اثرهای سایر متغیرهای زمینه ای بر میزان تضاد نشان میدهد. اگرچه تعداد فرزندان، سن زن، تحصیلات زن، شاغل بودن زن، تحصیلات مرد، طبقۀ اجتماعی خانواده زن و شوهر، تفاوت سنی زوجین رابطه معناداری را با تضاد نقشنشان نمی دهد لیکن این عوامل از طریق تأثیری که بر تنوع نقش ها و تعداد فرزندان دارند، به صورت غیرمستقیم بر میزان تضاد نقش مؤثرند. در این میان تنوع نقش ها، میزان درآمد زن، ساعات کار زن و ساعات کار مرد از مهمترین متغیرهای زمینه ای هستند که دارای اثر مستقیم و معنادار بر میزان تضاد هستند این در حالی است که عدم پایبندی به کلیشه های جنسیتی تأثیری مستقیم بر میزان تضاد نقش احساس شده دارد که مبانی تئوری نیز مؤید آن است. به نظر می رسد جهت کاهش تعارض نقش لازم است تا مکانیسم های اجتماعی به کار گرفته شود که نه در سطح فردی، بلکه در سطح اجتماعی به تعدیل این مسأله بپردازد. بر این اساس، برابری جنسیتی و جامعه پذیری دوجنسیتی، ضرورت هایی انکارناپذیرند. مسلماً این امر جز با تغییر و تحول و مداخله در جریان یادگیری نقش ها امکان پذیر نیست که مهمترین اصل در این زمینه آموزش و آگاهسازی هایی عمومی است که باید صرفنظر هرگونه تبعیض جنسیتی انجام گیرد. مسلماً حل یا کاهش تعارض نقش های زنان و مردان، علاوه بر آثار مثبت فراوان بر دو جنس، می تواند منشأ پویایی و توانمندی کل جامعه محسوب شود.[۱۰۹] سیاست پیشنهادی در حوزه اشتغال زنان .محدودیت قانونی در کار تمام وقت زنان متاهل موازی با تساوی حق اشتغال است. گفتار دوم: زن به عنوان عنصر فرهنگی گفته شد که از مجموعه ی سیاست هایی که در نظام سیاست جنایی موجود است پی می بریم که زن عنصر فرهنگی است.[۱۱۰] ذیلا به مواردی اشاره می شود. در مقایسه با کارکرد مرد و با نگرش سیستمی به نظام خانواده، زن به عنوان عنصر فرهنگی مطرح است و کارکرد فرهنگی زن از ابتدای ورود به سیستم بهینه می شود. با این توضیح که از طریق پیشگیری وضعی و تامین حقوق و امتیازات مالی صورت می پذیرد و پس از ورود به خرده نظام خانواده، این کارکرد از طرق دیگری که به آن پرداخته خواهد شد تضمین می شود. یکی از اهداف اصلی و مهم پیشگیری وضعی به هم زدن موقعیت مساعد و مناسب بزه دیدگی و جلوگیری از وقوع بزه دیدگی ازین طریق است. باید وضعیت و شرایط مناسب را آنگونه رقم زد و طراحی نمود که فرد درشرف بزهکاری، فرصت ارتکاب جرم را بدست نیاورد و درنتیجه، بزه دیدگی تحقق نیابد. فرصت وموقعیتهای بزه دیدگی موارد زیادی را شامل می شود که به برخی از آنها اشاره می کنیم: ازبین بردن جاذبه هایی که موجب جلب بزهکاران به سمت بزهدیدگان می شود؛ مانند الزام به رعایت حجاب در سیاست جنایی اسلام. در جرائم خاصی، زنان به لحاظ موقیت خاص جسمی, روحی, عاطفی و اجتماعی در معرض بزه دیدگی افزون تری هستند اگرچه تصور می شود زنان بیشتر در معرض بزه دیدگی هستند اما بدیهی است که در همه ی انواع جرائم اینگونه نیست. باوجود این، بزه دیدگی زنان در پاره ای جرائم خاص مانند تجاوزات جنسی و خشونتهای خانگی, همسرآزاری و امثال آنها بشدت بالاتر از مردان است.و احکام مختلفی مانند حجاب به منظور محافظت از زنان در بعد فردی و اجتماعی تشریع شده است. در خصوص تاثیر حجاب در بهینه سازی رکن فرهنگی به قرآن کریم که در آیه ای به این حجاب را به عنوان یک عامل بازدارنده معرفی می کند اشاره می شود: ای پیامبر به همسران و دختران خود و زنان مؤمنین بگو روسری های خود را بر سر افکنند. این امر برای شناخته شدن آنان مناسب تر است تا مورد آزار و اذیت قرار نگیرند.[۱۱۱] نکته ی بسیار مهم و اساسی پیشگیرانه در آیه ی فوق این است که میگوید زنان باید خود را بپوشانند تا شناخته شوند و مورد بزه دیدگی و اذیت قرار نگیرند. این بیان نشانه ی اینست که در جرائم علیه زنان، بزهکاران معمولا آماج های خاصی را انتخاب می کنند. دربرابر این آماج ها تحریک پذیری بیشتری دارند و ارتکاب جرم علیه زنان محجبه وعفیف کمتر اتفاق می افتد. لذا توصیه شده زنان حجاب را رعایت کنند تا بعنوان یک زن عفیف شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرارنگیرند.[۱۱۲] در راستای بهینه سازی کارکرد رکن فرهنگی با تشریع حقوق مالی و الزامی کردن حجاب از قرار گرفتن رکن فرهنگی در موقعیت بزه دیدگی تا حد زیادی پیشگیری شده است. حقوق و امتیازات مالی موجب می شود که زنان ابتدا به سنجش موقعیت پرداخته و با برآورد و تخمین همه ی موارد از جمله امنیت اجتماعی اقدام به گزینش شغل و…کنند. با مقایسه ی این موقعیت زنان با موقعیت مردان که خودکفایی مالی را در اولویت قرار می دهند و ای بسا سایر موارد را نادیده گرفته و یا کم اهمیت می پندارند، اهمیت و تاثیر تشریع امتیاز مالی در افزایش امنیت زنان و بهینه سازی کارکرد رکن فرهنگی روشن می شود. گفتار سوم: بهینه سازی کارکرد عنصر فرهنگی منظور از بهینه سازی طراحی روابط درون سیستمی و برون سیستمی یک عنصر در رابطه با عناصر دیگر است به نحوی که کارکرد عنصر مورد نظر تضمین شود.؛ توضیح آن که در یک سیستم روابط به دو قسم برون سیستمی و درون سیستمی تقسیم می شود.روابط درون سیستمی روابط زن و شوهر در خانواده ست و برون سیستمی روابط افراد و عناصری ست که عضو خانواده نیستند. بند اول : مدیریت تکریم مدار عنصر فرهنگی همان طور که در فصل اول گفته شد استراتژیک بودن یک نظام به مفهوم تعریف روابط بین عناصر به بهترین شکل ممکن؛ بیشترین اثر و بازدهی و کمترین هزینه در یک نظام سیاست جنایی است.که این امر در مدیریت روابط برون سیستمی عناصر نیز باید رعایت شود به این مفهوم که طراح سیاست جنایی یا در نظام ما همان شارع مقدس روابط این عنصر با عناصر دیگر را بایستی به گونه ای طراحی و تعریف کند که بهترین شکل ممکن باشدبه منظور بهینه سازی کارکرد عناصر بایستی هم روابط درون سیستمی و هم برون سیستمی به کیفیتی طراحی شود که بیشترین بازدهی داشته باشند این امر با شناخت دقیق ویژگی ها و قابلیت های خاص هر عنصر و توجه به کارکردهای خاص آن امکان پذیر است. مواردی که در طراحی کیفیت روابط عناصر ضروری است. گفته شد که زن عنصر فرهنگی خرده نظام خانواده است شارع در مدیریت این عنصر و روابط درون سیستمی و برون سیستمی این عنصر اصل مدیریت تکریم مدار را مد نظر قرار داده است که در نهایت تناسب با کارکرد آن است که اعمال کارکرد فرهنگی بدون اصل مدیریت تکریم مدار این عنصر، امکان پذیر نمی باشد ؛ به این معنا در برخورد با عناصر دیگر با احترام ویژه ای با این عنصر برخورد می کند در تعریف روابط این عنصر با عناصر دیگر تکریم و احترام یکی از اجزای این تعریف است.تکریم و حفظ حرمت کامل همچنین به معنای آن است که فرد مورد بازرسی قرار نگیرد و اطلاعات مربوط به او ضبط نشود، حتی اگر خود او هم در این مورد مخالفتی نداشته باشد . این اصل از مجموعه ی احکام: سیاست جنایی ویژه و منحصر بفرد اسلام در برخورد با منافیات عفت، اماره فراش،سیاست جنایی اشد در برخورد با افترا در خصوص انجام منافیات عفت، لعان، لزوم حجاب و توصیه های اخلاقی و بستر سازی های فرهنگی با هدف تکریم، قابل استنباط است. نتیجه ی این اصل که ناشی از نگرش سیستمی و هومیوپاتیک به خانواده است این است که علی رغم امکان استفاده از آزمایش های پزشکی و نتیجه ی قطعی و یقینی محصل از آن، در مواردی که اماره فراش جاری می شود حکم به انجام این آزمایش ها خلاف شرع است. در واقع هدف شارع استحکام خانواده با رعایت تکریم عنصر فرهنگی است نه کشف این وقعیت که نسب واقعی چیست به عبارت دیگر مصلحتی در این اماره وجود دارد که اساس جامعه اسلامی است و بسیار مهم تر از اثبات نسب که حقی فردی ست می باشد.همانطور که اماره فراش تعریف رابطه عنصر فرهنگی مطلوب با عنصر اقتصادی مدیریتی است ، استراتژی یا راهبرد لعان تعریف رابطه عنصر فرهنگی نامطلوب، یا مظنون به نامطلوبیت، با عنصر اقتصادی مدیریتی مطلوب است.همان طور که گفته شد سیاست باید متعلق به زمان و مکان اجرا باشد و نکته ی دیگر این که یک نظام سیاست جنایی کارآمد نظامی است که به تناسب هر مسئله بتواند راه حل ارائه بدهد به عبارت دیگر تنوع وگستردگی سیاست ها به تناسب گستردگی موضوعات. برای توضیح بیشتر کارکرد های طلاق لعان و اماره فراش را باهم مقایسه می کنیم.لعان وضعیتی است که عنصر اقتصادی به نامطلوب بودن عنصر فرهنگی پی برده است در حالی که طلاق به جهت هزینه آور بودن ؛وجود نحله و اصل رجعی بودن راه حل مناسبی نیست این جا بایستی یک استراتژی طراحی شود که ضمن این که جهت حمایت از مرد در آن رعایت شده باشد،اثر بازدارندگی نیز داشته باشد به عبارت دیگر تنها تنها در موارد لزوم و ضرورت از آن استفاده شود. در این قسمت به توضیح مختصر سیاست اماره فراش پرداخته می شود و به بحث لعان در قسمت های بعدی میپردازیم. یکی ازقواعد فقهی معروف قاعده فراش می باشد.«مستند قاعده فراش حدیث معروف «الولد للفراش و للعاهر الحجر» میباشد که محدثین شیعه و سنی این حدیث را با همین الفاظ از قول رسول خدا (ص) در کتب حدیثی خود در موارد مختلف نقل کردهاندهر یک از زن و شوهر فراش یکدیگرند همچنان که هر یک از آن دو لباسی برای دیگری میباشند. به موجب آن چنانچه انتساب طفلی به پدرموردشک وتردید قرارگیرد باشرایطی،نسب آ ن طفل به پدراثبات می گردد،اینقاعده درحقوق ازاینجهت که یکی ازادله اثبات نسب قانونی طفل به حساب میآید ومطابق آن کودک متولد شده ملحق به شوهرمی شود،معروف به اماره فراش است ودوماده ۱۱۵۸ و ۱۱۵۹ قانون مدنی ایران نیزمبتنی براین قاعده بوده وماده ۱۳۲۲ ق.م نیزصراحتاآن راازامارات قانونی به حساب آورده است.[۱۱۳] منظور از فراش در عبارت « الولد للفراش» این است که طفل اختصاص به زوج شرعی دارد، عاهر: به معنی فرد زناکار است از عهر به معنی زنا و فسق و فجور میباشد. الحجر در لغت به معنای سنگ است، احتمال دارد کنایه از این باشد که زانی هیچ حقی ندارد و همچون سنگ و خاک بی ارزش است. …فراش یک اماره معتبر است که به ظنون غیرمعتبر خلاف آن اعتنا نمیشود… در هر حال اگر قطع حاصل شد به اینکه طفل متعلق به صاحب فراش نیست، مجالی برای اجرای این قاعده نمیماند ؛ زیرا این اماره، صرفا در هنگام شک دارای اعتبار است مثلا اگر ثابت گردد که زوج به دلیل مسافرت طولانی مدت یا حبس و امثال آن غائب بوده، باتوجه به احتساب مدت حمل، طفل ملحق به او نمیشود. حمایت از حقوق کودکانی که در خانوده متولد و دارای نسب مشروع میباشند و حفظ حرمت خانوادهها ایجاب میکند که نسب طفل نیاز به اثبات نداشته باشد و نفی آن نیز به سادگی پذیرفته نشود. تنها راه معقول در چنین مواردی استفاده از امارات قانونی است. در حقوق ما نیز مانند سایر کشورها، قانونگذار طفل متولد در زمان زوجیت را ملحق به شوهر میداند و برای احراز این امر که طفل در اثر نزدیکی زن و شوهر به وجود آمده است از حداقل و اکثر حمل یاری میگیرد. در ماده ۱۱۵۸ ق.م آمده است: «طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط به این که از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از ۶ ماه و بیشتر از ۱۰ ماه نگذشته باشد.»
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
403
Forbidden
Access to this resource on the server is denied!
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۵
آرمسترانگ(۱۹۹۹)
استراتژی مبتنی بر تجزیه و تحلیل عوامل اساسی موفقیت و سطوح عملکرد حاصله بر پایه آن عوامل
۶
عالم تبریز و همکاران(۱۳۸۸)
چگونگی انجام وظایف، فعالیتها و نتایج حاصله از آنها
۲-۱-۳)عوامل موثر بر عملکرد سازمانی متغیرهایی که باید مورد توجه مدیریت منابع انسانی قرار گیرند آشکار و واضح یا پنهان و ضمنی هستند، نمودار زیر معرف مدلی است که در مطالعه نظام گرایانهی عملکرد سازمانی و بررسی روشی که مدیریت انسانی می تواند مفید باشد. این مدل عواملی را نشان میدهد که اگر سازمان قرار است باقی بماند و در بلند مدت پیشرفت کند مدیریت باید به آنها توجه کند. تمام عوامل نشان داده شده در این نمودار با یکدیگر از درون بسیار وابسته و متعاملند(جزئی، ۱۳۱:۱۳۸۸). الف) محیط بیرونی[۵] عواملی که در سمت چپ مدل نشان داده شده اند واقعیتهایی از محیط بیرونی هستند که بر فعالیتهای درون سازمان اثر میگذارند. مدیریت ممکن است تنها کنترل محدودی بر این عوامل داشته باشد، ولی محیط بیرونی اثر قوی بر زندگی سازمانی و سیاستها و رویههای منابع انسانی به طور اخص دارد. درک و کنار آمدن با محیط بیرونی بخش مهمی از تلاش جهت بهبود عملکرد سازمانی و متخصصین منابع انسانی است و کلاً مدیران باید بطور دائم فعالیتهای خود را با این عوامل همسو کنند. از عوامل انسانی و فرهنگیای که بر عملکرد سازمان اثر میگذارند میتوان به مهارت ها و تواناییهای فنی و مدیریتی، بهایی که مردم به رفتار دیگران می دهند، ارزشی که برای محصولات یک سازمان در نظر میگیرند، طرز تلقی به کار و تفریح، طرز تلقی مربوط به کار جمعی (همچون علاقه یا بیعلاقگی فرد به تشکیل اتحادیه) و طرز تلقی درباره مشارکت در تصمیم گیری و حل مشکل اشاره کرد. عامل دیگر فناوری موجود در جامعه است که شامل تجهیزاتی همچون مایکرو کامپیوتر یا روباتها و فنون استفادهی تجهیزات و دانش نظری و کاربردی متکی به آن می شود. هزینه و موجود بودن منابع طبیعی از دیگر عوامل بیرونی هستند که بر آنچه سازمان انجام میدهد و نحوه اجرای آن اثر میگذارند. عوامل اقتصادی مهم شامل بازارها (تعداد فردی که محصولات مشخصی را میخواهند)، قدرت خرید مردم، سطح اشتغال یا عدم اشتغال و رقابتی که برای بازارها و منابع وجود دارد، است در معیارهای تنظیم کننده، قوانین، تصمیمات دادگاهها و بخشنامه های اداری نیز در نحوه عمل سازمانها اثر گذارند و به خصوص تبعات مهمی برای مدیریت منابع انسانی به همراه دارند. در نهایت، بازارها برای آنچه سازمان تولید می کنند یا مایل است تولید کند بر سوددهی بنگاه اقتصادی و بقای بلند مدت آن اثر خواهد گذاشت. در سازمانهای موفق، تعیین نیازهای بازار و واکنشهای استفاده کننده، فعالیتی با اولویت بالا به شمار میرود(جزئی؛۱۳۲:۱۳۸۸). (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ب) محیط درونی [۶] عواملی که در وسط مدل نشان داده شده است جنبههایی از محیط داخلی سازمان است که مدیریت و کارکنان هر دو کنترل زیادی بر آنها دارند. مدیریت، به ویژه کنترل جامعی بر سیاستها و عملیات منابع انسانی، مالی، فناوری و منابع فیزیکی مورد استفاده، ساختار سازمانی، فلسفهی مدیریت و شیوه رهبری دارد. عواملی که به ندرت به طور مستقیم آشکار میشوند عبارتند از فرهنگ سازمانی، فضای سازمانی، رفتار برانگیخته شده و کار تیمی. مدیریت منابع انسانی به این دلیل در وسط نمودار قرار گرفته است که سیاستها و عملیات مدیریت منابع انسانی برای بقا سازمان و توفیق بلند مدت آن از اهمیت بالایی برخوردار است. مردم سازمان را تشکیل می دهند و مردم فرایندهای ایجاد محصول و خدمت را که سازمان به دلیل آنها در فعالیت است را اداره می کنند. در حقیقت، چگونگی ادارهی منابع انسانی احتمالاً مهمترین عامل در عملکرد کلی یک سازمان است. عوامل درونی توسط خطوط نقطه چین به یکدیگر مربوط شده اند تا بر اثر متقابل آنها بر یکدیگر و تعامل آنها دلالت کنند. بنابر این، برای آن که سازمانی بسیار موفق شود، تمام این عوامل درونی باید به طور هوشمندانه و به طور هماهنگ اداره شوند(جزئی؛۱۳۳:۱۳۸۸). ج)دستاوردها[۷] عواملی که در سمت راست مدل نشان داده شده است دستاوردها یا نتایج سازمانی هستند. این دستاوردها معرف چهار معیار عملکردند که در ارزیابی موفقیت یک سازمان مفید میباشند.
- اثربخشی: احتمالاً مهمترین دستاوردهایی است که میتوان آن را به عنوان معیاری برای دستیابی به اهداف سازمان تعریف کرد. در ارزیابی اثربخشی مهم است درجهای را که اهداف فردی کارکنان، گروه های کاری، و اهداف کلی سازمان با یکدیگر همخوانی دارند برآورده کرد. بنابر این، اثربخشی فرد عبارتست از درجه مشارکت فرد در دستیابی به هدفهای سازمانی و اثر بخشی گروه درجهای است که هدفهای گروه در ارتباط با نیل به هدفهای سازمان بدست می آید.
- کارایی: شامل سنجش یک نتیجه دلخواه در مقابل منابع استفاده شده برای دستیابی به آن نتیجه است. کارایی عبارتست از نسبت ستادهها به داده ها یا منافع به هزینهها. یک سازمان می تواند در نیل به هدفهای اساسی خود اثربخش باشد و در عین حال بسیار غیر کارا. یا سازمانی می تواند در انجام برخی امور به غیر از رسیدن به هدفهای خود کارا باشد که در آن صورت اثربخش نیست.
- توسعه: معیاری است که با توجه به آن هریک از کارکنان، گروه های کاری و تمام سازمان برای رویارویی با فرصتها و چالشهای آینده ظرفیت خود را توسعه می دهند. برای بقای بلند مدت سازمان این دستاوردها بسیار مهم است. رسیدن به هدفهای کوتاه مدت نظیر به دست آوردن سطوح خاصی از سود، کاملاً امکان پذیر است، ولی برای دستیابی به آن کاهش دادن جدی منابع انسانی می تواند موجب تضعیف و شاید ورشکستگی سازمان شود. این امر زمانی می تواند رخ دهد که به مسائلی چون استخدام، آموزش و دادن فرصت به مردم برای به عهده گرفتن مسئولیتهای وسیعتر توجه کافی نشود. توسعه زمانی صورت میگیرد که منابع مالی، تکنولوژیکی و فیزیکی بهبود یا افزایش یابند.
- رضایت خاطر مشارکت کننده : اشاره به واکنش مثبت عاطفی کارکنان نسبت به کار و شغلهایشان دارد. فرد بسیار مهم است ولی رضایت جمعی افراد در گروه ها و سازمان به عنوان یک مجموعه نیز، حائز اهمیت است. عملکرد بالا احتمالاً از تمرکز مطلق بر رضایت کارکنان به دست نمیآید، ولی نادیده گرفتن این عامل خطر رسیدن به نتایج بسیار منفی، مانند عدم توانایی در حفظ کارکنان با ارزش یا استخدام استعدادهای مطلوب را به دنبال دارد(جزئی،۱۳۶:۱۳۸۸-۱۳۴).
علاوه بر این دو ﺟﺮﯾﺎن اﺻﻠﯽ در ﺳﻨﺠﺶ ﻋﻤﻠﮑﺮد وﺟﻮد دارد. دﯾﺪﮔﺎه اقتصادی ﮐﻪ ﺑﺮ اﻫﻤﯿﺖ ﻋﻮاﻣﻞ ﺧﺎرﺟﯽ ﺑﺎزار ﻧﻈﯿﺮ ﻣﻮﺿﻊ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺗﺄﮐﯿﺪ دارد، و دﯾﺪﮔﺎه ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ دﯾﺪﻣﺎن رﻓﺘﺎری و ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ و ﺳﺎزﮔﺎری آنﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ اﺳﺘﻮار اﺳﺖ. آﻧﺪرو[۸] (۱۹۷۱) در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ ارزﺷﯿﺎﺑﯽ اﺳﺘﺮاﺗﮋی ﻫﻢ ﻋﻮاﻣﻞ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻫﻢ ﺳﺎزﻣﺎنی را ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﻮرد ﺗﺄﮐﯿﺪ ﻗﺮار ﻣﯽدﻫﺪ. ﺗﻮرﯾﮏ و ﻣﮏ ﮔﯿﻮرن[۹](۱۹۹۷) ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد را ﺑﻪ ﺷﺮح زﯾﺮ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﮐﺮدهاﻧﺪ(رهنورد، ۱۳۹۱):
- ﻫﻢﺗﺮازی ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﺆﺛﺮ در ارﺗﻘﺎی ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ اﺳﺖ. زﯾﺮا ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت گذشته ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﺳﻄﻮح ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻐﯿﯿﺮات ﻣﺤﯿﻄﯽ، ﻃﺮاﺣﯽ ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﻣﺘﻔﺎوﺗﯽ را ﻣﯽﻃﻠﺒﺪ. ﻫﻢﭼﻨﯿﻦ ﻫﻢﺗﺮازی ﺑﯿﻦ اﺳﺘﺮاﺗﮋی و ﻣﺤﯿﻂ ﻧﯿﺰ ﻣﻮرد ﺗﺄﮐﯿﺪ اﺳﺖ و ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪی ﻓﺮدرﯾﮑﺴﻮن[۱۰] (۱۹۸۶) ﯾﮏ ﻣﻬﺎرت ﮐﻠﯿﺪی ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد.
- ﺗﯿﺲ[۱۱](۱۹۸۴) اﺳﺘﺪﻻل ﻣﯽﮐﻨﺪ «ﯾﮏ ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖﻫﺎی ﺧﻮد را ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ ﻣﺘﻐﯿّﺮ ﺧﻮد ﺳﺎزﮔﺎر و ﻣﺘﻨﺎﻇﺮ ﮐﻨﺪ اﮔﺮ در ﭘﯽ ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻋﻤﻠﮑﺮداﺳﺖ».
- ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮔﻮﯾﺎی آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻔﺪه ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ درﺻﺪ از ﺗﻐﯿﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮی در ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﺎﻟﯽ ﻧﺎﺷﯽ از ﻋﺎﻣﻞ ﻋﻀﻮﯾﺖ در ﯾﮏ ﺻﻨﻌﺖ اﺳﺖ
- ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻧﺎدر، ﺑﺎ ارزش، و ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﺗﻘﻠﯿﺪ در ﮐﺴﺐ ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻘﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪهای دارﻧﺪ. ﺑﺎرﻧﯽ[۱۲] (۱۹۹۱) اﯾﻦ ﻣﻨﺎﺑﻊ را ﺑﻪ ﺳﻪ ﮔﺮوه ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، اﻧﺴﺎﻧﯽ، و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪای ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮده اﺳﺖ.
- وﻓﺎداری ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ اﻧﺪاز ﺑﻠﻨﺪ ﻣﺪت، ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﺪی ﺗﻮﻓﯿﻖ در ﺧﻠﻖ اﺟﻤﺎع داﺧﻠﯽ و اﺷﺘﯿﺎق ﺑﺮای ﻧﻮآوری و ﺗﻐﯿﯿﺮ اﺳﺖ. ﺧﻠﻖ ﭼﻨﯿﻦ ﻫﺪف ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ ﻣﺴﺘﻠﺰم رﻫﺒﺮی اﺧﻼﻗﯽ ﻗﺪرﺗﻤﻨﺪ اﺳﺖ
ﺟﺪول ۲-۲: ﻣﺒﺎﻧﯽﻧﻈﺮی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﮔﺬار ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ(رهنورد، ۱۳۹۱).
ردﯾﻒ
ﻣﻨﺒﻊ
ﻋﻮاﻣﻞﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ
۱
ﭼﺎﻧﺪ وﻫﻤﮑﺎران (۲۰۰۷)
ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ اﻧﺴﺎﻧﯽ و وفاداری به مدیر
۲
لین وﮐﭙﻮ(۲۰۰۷)
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
دانشکده شیلات و محیط زیست
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته
شیلات
ترجیح گیرندگی چشایی ماهی سفید Rutilus frissi kutum Kamensky1901)) با بهره گرفتن از اسیدهای آمینه آزاد سیستئین، پرولین، متیونین و اسید گلوتامیک
پژوهش و نگارش:
گلی نوری
استاد راهنما:
ولی اله جعفری
تابستان ۱۳۹۱
چکیده
پژوهشها نشان میدهد اسیدهای آمینه اثر تحریکی بر سیستم چشایی ماهیها دارد. وجود این مواد در غذاهای آزمایشی باعث تغییر در رفتار غذایی ماهی ها شده و مصرف بیشتر غذا را در پی دارد. در مطالعه حاضر پاسخهای رفتار چشایی بچه ماهیهای سفید (Rutilus frisii kutum) 5/0±۱/۵ گرمی به گرانولهای حاوی مقادیر مختلف اسیدآمینههای متیونین، پرولین، سیستئین و اسیدگلوتامیک، و تعیین مطبوعیت چشایی آنها مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور گرانول های حاوی غلظت های مختلف این مواد، و شاهد تهیه و پاسخ های رفتار غذایی در مواجه با هریک از گرانولها ثبت گردید. بیشترین درصد مصرف به میزان ۷۵ درصد، بالاترین شاخص مطبوعیت با ۴۳/۶۷ درصد، و ۷۳ درصد در فاکتور مصرف غذا به ازای تلاش (خورده به تلاش)، در غلظت۰۱/۰ مولار اسید گلوتامیک مشاهده شد، همچنین کمترین مقدار این پارامترها در غلظتهای مختلف سیستئین ثبت گردید. تکرار عمل قاپیدن در مواجه با اسیدهای آمینه مختلف، تفاوت معنی دار را نشان نداد(۰۵/۰P≥)، اما در غلظت بالای مواد، تعداد قاپیدن کاهش یافت. مدت زمان نگهداری گرانولها در دهان دارای همبستگی مثبت و معنی دار با شاخص مطبوعیت بود. در مقایسه با شاهد اسیدهای آمینه اسید گلوتامیک و پرولین در دسته اسیدهای آمینه جاذب برای ماهی سفید قرار گرفتند، سایر اسیدهای آمینه خنثی و یا دافع چشایی بودند. تفاوت در پاسخ چشایی گونه های مختلف ماهی به اسیدهای آمینه مشابه، به اختصاص گونهای در ترجح چشایی نسبت داده شده است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کلمات کلیدی: اسید آمینه، ترجیح چشایی، سیستم چشایی، رفتار غذایی، ماهی سفید
دانشکده شیلات و محیط زیست
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته
شیلات
ترجیح گیرندگی چشایی ماهی سفید Rutilus frissi kutum Kamensky1901)) با بهره گرفتن از اسیدهای آمینه آزاد سیستئین، پرولین، متیونین و اسید گلوتامیک
پژوهش و نگارش:
گلی نوری
استاد راهنما:
ولی اله جعفری
استاد مشاور:
رسول قربانی
تابستان ۱۳۹۱
فهرست مطالب صفحه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
پیروان حکمت جاوید مسیری را ترسیم میکنند که جنبش تقریب ادیان اصیل را ممکن میسازد که در واقع تنها میتواند جنبشی باطنی باشد؛ زیرا «وفاق دینی را تنها به تعبیر شوان در «لامکان الهی»[۳۶۵] میتوان به چنگ آورد نه در «مکان انسانی»[۳۶۶] که در آن عده بسیاری امروزه حاضرند آن را به قیمت ارجاع و تحویل لامکان الهی به مکان انسانی طلب کنند».[۳۶۷]
۳-۳-۱-۲- مبانی عرفانی نظریه وحدت متعالی ادیان
واژه عرفان، در کاربرد زبانی متعارف، دست کم دو معنای مختلف دارد: الف:«تجربه بیواسطه تماس و ارتباط مستقیم با خدا»[۳۶۸] ب: آموزه الهیاتی مابعدالطبیعی در باب اتحاد یا وحدت ممکن نفس با واقعیت مطلق یعنی خدا اما عرفان که آموزهای است در باب اتحاد یا وحدت با واقعیت مطلق که این خود به دو بخش عرفان نظری و عملی تقسیم میشود[۳۶۹]. ۱- عرفان نظری: که متضمن استنباط مابعدالطبیعی خاص است از خدا و از نفس آدمی، به عبارت دیگر«عرفان نظری علم یا آموزهای است برای تبیین مابعدالطبیعی تجربه عرفانی، کشف و بیان پیشفرضها و نیز لوازم این تجربه».[۳۷۰] (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
عرفان نظری صورت و شکل واحدی ندارد و تجربه عرفانی را به اشکال و صور دیگری؛ یعنی با استمداد از مابعدالطبیعههای دیگری، نیز میتوان تبیین کرد و از این رهگذر است که نظامهای عرفان نظری دیگری نیز مانند عرفانهای نظری هندویی، بودایی و چینی پدیدار شدهاند. ۲- عرفان عملی: که حاوی بیان و شرح طریقت عرفانی نیل نفس آدمی به اتحاد یا وحدت با واقعیت مطلق است. آموزهای که ناظر به ارزش[۳۷۱] و تکلیف[۳۷۲] است که طرز سلوک و شیوهای از زندگی را توجیه میکند که همه کسانی که در طلب آن وصال فرخنده و جاودانهاند باید بدان التزام عملی داشته باشند.[۳۷۳] سنتگرایان این علم یا آموزه را علم برتر میدانند. «این علم برتر که خود ورای تاریخ و تحولات زمان قرار دارد، در قلب حکمت خالده، بنا به فهم مراجع سنتی از آن، نهفته است و در حد ذات به رنگها و صبغههای اقلیمی زمان و مکانهای مختلف محدود نیست».[۳۷۴] در سنت اسلامی این معرفت به شیوهای اصیل از پیامبر اسلام(ص) به شماری از صحابه و از همه مهمتر به امام علی(ع) به ارث رسیده است. عرفان درباره مبدأ هستی و همه ی مراتب تجلی آن از منظر وحدتی که حاکم بر همه ی موجودات است و به ویژه برای جهان بینی اسلامی محوریت دارد، بحث میکند و تنها چنین بینشی نسبت به مرکز و مبدأ عالم است که کنگره ثمربخش بین ادیان را فراهم میسازد، گفتگویی که نشانگر وحدت باطنی ادیان، در عین تنوع رسمی آنها است.[۳۷۵] از نظر نصر از آنجا که عرفان از طریق تأمل و تعمق از ظواهر اسماء[۳۷۶] فراتر رفته و به معنا[۳۷۷] و باطن توجه میکند، صلاحیت این را دارد که به وحدت حقیقی که پایه و اساس اختلاف ظواهر ادیان است بپردازد. «یگانه راه گذر از چنین صعودی به چنان معنایی و از «نمود» به «بود» آنها عرفان است. وحدت واقعی ادیان فقط در سطح عرفانی و باطنی ادیان میسر است و راه مواجهه با نیاز مذکور استفاده از همهی کلیدهای موجود در گنجینه حکمت صوفیانه برای گشودن درهایی است که در غیر این صورت ناگشوده باقی خواهد ماند».[۳۷۸] نصر صراحتاً مقصود خود از عرفان را تصوف مصطلح میداند و آن را کاملترین تایید بر وحدت متعالی ادیان معرفی میکند و صوفیان را طرفداران «وحدت متعالی ادیان» میداند. او همچنین فرقههای موجود صوفیه اعم از نعمت اللهی ذهبیه، گنابادیه، شاذلیه و… را مورد نظر قرار میدهد و بر تعالیم و مراسم آنها از جمله وجود مرشد و حالات او، سلسله معنوی صوفیانه، تشرف، خرقه و بر توصیفات متعدد دیگری تأکید میورزد و خانقاه را یکی از کانونهای اصلی حیات دینی معرفی میکند. از نظر او تصوف از پیش ابزار لازم را برای فتح یک مواجهه حقیقی با ادیان دیگر فراهم ساخته است و این بر عهده ما است که از این وسیله استفاده کرده و در برخورد با شرایطی که به تازگی فراروی جهان قرار گرفته، اصول ثابتی را به کار گیریم.
۳-۳-۱-۲-۱- ابنعربی و مبانی نظریهی وحدت متعالی ادیان
محیالدین عربی، مشهور به شیخ اکبر، یکی از پرنفوذترین اندیشمندان تاریخ اسلام است. او که در اوایل عمر، موهبتهای عظیم عقلی و معنوی خود را بروز داد. در سرزمینهای مرکزی اسلامی از شهری به شهری سفر کرد تا عاقبت در دمشق اقامت گزید و در همانجا در سال ۶۳۸ ق وفات یافت. از یک سو محیالدین عربی به عنوان پدر عرفان نظری در جهان اسلام شناخته میشود، به نحوی که بسیاری از عرفای بزرگ در نظرپردازیهای خویش، سخت تحت تأثیر او بودند. او عارفی نظریه پرداز است که مورد توجه مستشرقان بسیاری قرار گرفت خصوصاً نظریه ی «وحدت وجود» او به خارج از جهان اسلام نفوذ یافت و درمیان عرفانهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در سالهای اخیر با مطرح شدن مباحثی چون کثرت گرایی دینی در حوزه فلسفه دین، عرفا به طور عام و ابنعربی به طور خاص مورد توجه قرار گرفتهاند، با این ادعا که عرفا و به ویژه ابنعربی بیشترین سخن را در باب کثرتگرایی دینی و مخالفت با حصرگرایی دارد.
۳-۳-۱-۲-۱-۱- ابنعربی و نظریه ی وحدت وجود
ابنعربی مانند هر اندیشمند دیگری در پایهگذاری جهان خود به دنبال معرفت هستی و وجود است. اما پرداختن او به مسئله هستی و وجود از سر فلسفه ورزیدن خشک و بیروح نیست، بلکه به این دلیل است که در هستی، امر قدسی و الهی یافته است. «اصولاً در مکتب وحدت وجود: وحدت و الوهیت از هم جدا نیستند».[۳۷۹] بنابراین وجود برای کسانی چون ابنعربی معنایی فراتر از وجود برای فلسفه دارد. ابنعربی در این نظریه به دنبال معرفت وجود است. معرفت وجودی که الوهیت و تقدس دارد؛ به عبارتی عارف میخواهد از کثرت عبور کرده و در پس آنها وحدتی را بیابد و مدعی شود که در دار هستی تنها یک موجود و بلکه یک وجود دارای واقعیت است که از آن چنان وحدتی برخوردار است که همهی کثرات عالم را زیر پوشش خود قرار می دهد. «در نظریه ی «وحدت وجود» آن واحد که همه کثرات به او بر میگردند امری قدسی، مقدس، متعلق به تجربهی دینی و سزاوار ستایش و پرستش است»[۳۸۰] و همان است که به تعبیر ابنعربی هر قومی او را به اسمی میخواند. «عرب او را الله مینامد، فارس خدا، رومی ایشاء، ارمنی اصفاج، ترکی تنگری، فرنگی کریتور و حبش واق».[۳۸۱] یعنی عالمی را که وحدت وجودی میبیند دارای حیات است و وجودی در آن مشهود است. این نظریه مرکب از چهار جزء و یا در واقع محصول چهار مرحله است که هر یک بر دیگری مترتب است. خدا یگانه هستی و یا هستی مطلق است؛ یعنی هستی منحصر در امر اوست. غیر از خدا، یعنی عالم و آدم معدوم و نیستاند، وجود همهی موجودات و هستی تمام آنها همان هستی خدا است. (همه اوست)، عالم دارای هستی نیست، بلکه هستی نماد و تجلّی خداست.[۳۸۲] خدا موصوف به وجود است و چیزی از ممکنات با او همطراز و موصوف به وجود نیست. از نظر او خدا عین وجود است. «این همان قول رسول الله است که فرمود: خدا هست و چیزی جز او نیست»؛[۳۸۳] یعنی خدا موجود است و چیزی از عالم موجود نیست و هر آنچه غیر خدا باشد، معدوم است. «حق همان وجود است و خلق همان عدم است. مخلوقات وجود ندارد، زیرا وجودشان به حضور خدا بسته است. اگر خدا یک لحظه از مخلوقات روی بر میتافت آنها به عدم محض تبدیل میشدند… مخلوق از جانب خود هیچ ندارد و از جانب علتش همه چیز دارد»[۳۸۴]، در نتیجه خدا عین وجود و وجودی بینهایت است وجود دیگری در کار نیست. پس در سرای هستی تنها یک وجود تحقق دارد. مخلوقات از خود وجودی نداشته و عدم صرفاند، ولی در عین حال هر کسی وجود عالم را به کلی انکار نمیکند، پس به نحوی میتوان وجود را به عالم نیز منسوب کرد. ابنعربی مانند هر انسان عاقل دیگری وجود را به عالم نیز نسبت میدهد و از «وجودالعالم» سخن میگوید و کثرت موجودات و نیز همه موجودات را با «الموجودات کلها» یاد میکند. از نظر او «به عالم ماسوی الله علم داریم، پس متصف به وجود است و چون وجود منحصر در خداست پس باید گفت که این خداست که به صورت عالم تجلی کرده است».[۳۸۵] به تعبیر ابنعربی«عین وجود خلق، عین وجود حق است… خدا هر چیزی را در برمیگیرد؛ زیرا عین هر چیزی است. عارف او را عین هر شیء میبیند… کسی که خدا در را برایش گشوده باشد، او را در هر شیء یا عین هر شی میبیند».[۳۸۶] پس در مجموع باید گفت که مخلوقات در عین اینکه معدوماند، لکن وجود در آنها تجلی کرده است. این سرّی عظیم است که اساس عرفان را تشکیل میدهد و عارف را که معرفت به این سِرّ دارد، از غیر جدا میکند. ابنعربی میفرماید: «عالم خیال است و در حقیقت حق است، کسی که این را بفهمد اسرار طریقت را واجد شده است[۳۸۷]… سرّی که فوق این مسئله قرار دارد این است که ممکنات در اصل معدوم بودن خویش باقیاند و وجودی جز وجود حق که به صورت احوال ممکنات ظاهر شده است، درکار نیست»؛[۳۸۸] یعنی عالم به یک معنی، موجود است و به یک معنی موجود نیست و این یکی از اسرار مهم عرفان است. از نظر ابنعربی یکی از علوم خاص مقامات عارفان، علم ظهور معدوم در صورت موجود و تمایز وجود آن از وجود حقیقی است[۳۸۹] و این همان علم تجلّی است که ابن عربی در موارد متعدد آن را علمی کمیاب و عزیز دانسته است. «این فن از بزرگترین اسرار علم الهی در مورد اشیاء است… و از پیچیدهترین چیزهایی است که علم علما به آن تعلق میگیرد. کشف آن به سختی حاصل میشود و زمان آن اندک است».[۳۹۰] از نظر ابنعربی دستیابی به علم تجلّی صرفاً از راه کشف حاصل میگردد و فلسفه در این ساحت جایی ندارد، اما باید گفت که تجلّی، محوریترین موضوع اندیشه ابنعربی است و همهی اندیشههایش درباره ساختار وجودی جهان بر این محور دور میزند. وی جهانی را که خدا در آن از اوج تا حضیض ظهور دارد، معرفی میکند. خدا «… در همهی آنچه مخلوقات نامیده میشود، سریان دارد… او در هر شاهدی شاهد و در هر مشهودی مشهود است. پس او همه هستی است… او همان وجود و موجود است. در هر معبودی او پرستیده میشود و در هر مقصودی او مورد قصد قرار میگیرد. او وجود هر چیزی است و هر چیزی ترجمه و بیان او است. هنگام ظهور هر چیزی او ظاهر است و در هنگام فقدان هر چیزی او باطن است. او اول هر چیزی و آخر هر چیزی است… عابد و معبود، ذاکر و مذکور… تکلیفکننده و تکلیفشونده اوست. پس منزه است کسی که اشیاء را ظاهر کرده و خود عین آنهاست… خدا را جز خدا کسی ذکر نتواند کرد و جز خدا کسی خدا را نمیبیند».[۳۹۱] بنابراین مخلوقات همواره حجاب حقاند و حق در پس این حجاب باقی میماند، مگر برای عارفی که از راه مکاشفه کشف حجاب برایش حاصل میشود. گرچه نظریهی وحدت ادیان و تکثر ادیان در آن زمان برای ابنعربی مسئله نبود. اما ابنعربی در پی آن است که واقعیت را آنچنانکه هست تبیین نماید. از این رو مطالبی را مطرح نموده است که براساس آنها میتوان دیدگاه وی درباره وحدت ادیان را تبیین کرد.
۳-۳-۱-۲-۱-۲- ابنعربی و وحدتگرایی دینی
ابنعربی در جای جای «فصوصالحکم» و نیز«فتوحات مکیه» به شرح و بسط این نظریه پرداخته است. وی در ابتدای«فصوصالحکم» با تعابیری موجز، اما پر معنا بر وحدت حقیقی ادیان چنین تأکید کرده است: «الحمدلله منزل الحکم علی قلوب الکلم بالاحدیه الطریق الأمم من المقام الأقدم و ان اختلفت النحل و الملل لاختلاف الأمم».[۳۹۲] عبارت یاد شده به این نکته اشاره دارد که حکمتهای نازل شده بر پیامبران اگرچه به اشکال متفاوت به صورت ادیان و شرایع مختلف بوده اما چون همه ی آنها از یک مبدأ آمده مباینتی در میان آنها نیست. مقام قدیمتر اشاره به مرتبه احدیت ذاتی حق است که منبع و منشأ کلیه فیوضات است و اعیان موجودات و استعدادهای آنها برخاسته از آنجاست. بنابراین حضرت حق تعالی قلوب انبیاء را به نور حکمتهای دینی و یقینی روشن کرده است. این فیض و عنایت الهی از طریق اتصال به ذات ربوبی حاصل گردیده و این تنزیل از مقام اقدم ذات حق تعالی که وحدت حقّه ی محض است، ناشی شده است. بر این اساس همهی ادیان الهی حقیقتی واحد و بسیط دارند که به هیچوجه کثرت و لازمه آن تغایر، در آن راه ندارد. چنین توصیفی از دین و انتساب آن به مقام اقدم الهی هر گونه نگرش تکثرگرایانه را درباره ادیان نفی میکند. خلاصه آنکه حکمتهایی که بر دل پیامبران نازل شده، ناظر بر وحدت راه حق است. «این حکمت هم از یک مقام سرچشمه میگیرد و به یکجا منتهی میشوند و حامل یک پیام است؛ لذا از این دیدگاه هرکدام از ادیان الهی تجلی خاص از وحدت حقّهی الهی است و مظهر، مجلا و مرآتی برای ظهور حق تعالی محسوب میشود».[۳۹۳] از نظر او هر یک از انبیاء اسم خاصی از حق هستند که متجلّی شدند و پیامبر اسلام تجلّی اسم اعظم است. به این ترتیب هر یک از ادیان با اسمی خاص ارتباط دارد.
۳-۳-۱-۲-۱-۳- اسماء الهی و ظهور ادیان
در بینش عرفانی، اسماء الهی برای آنکه بتوانند معلوم شوند، مظهری نیاز دارند؛ در حقیقت اسماء الهی با موجوداتی که مظهر آنهایند، دلیل وجودی پیدا میکنند و جز برای موجوداتی که صور تجلّی آنهایند، واقعیتی ندارند. اسماء الهی اساساً به موجوداتی که با آنها نامیده میشوند، مربوطاند؛ آن هم به صورتی که در وجه وجودی آنها آمده است. بنابراین اسماء الهی فقط از طریق موجوداتی که مظاهر آن اسماء هستند و برای آن موجودات، یعنی از طریق آن صورتها و برای آن صورتهایی که در آنها عیان شدهاند، معنا دارند. به علاوه این صورتها، یعنی شالوده و زیرساختهای اسماء الهی، از ازل در ذات حق(عین ثابته) موجود بودند و همین اعیان ثابته است که از ازل مشتاق وجود عینی بالفعلاند.[۳۹۴] ابنعربی در«فتوحات مکیه» با شیوهای داستانی نشان میدهد که چگونه اسماء الهی به اعیان ثابته روی کرده و آنها را پدیدار ساختند. وی معتقد است آفرینش از اینجا آغاز شد که ممکنات و پدیدارها آنگاه که هنوز در حال نیستی بودند و پدیدار نشده بودند، از اسماء الهی درخواست کردند تا بدانها هستی بخشد. به این ترتیب او آفرینش را به صورت داستانی گزارش میکند. ابنعربی در دنباله گزارش داستانگونه خود میافزاید، پدیدهها (اعیان ممکنات) بار دیگر، امیدوارانه رو به اسماء الهی کردند و ترس خویش را با آنها در میان نهادند؛ ترس از اینکه مبادا این اختلافها و چندگانگی بر ظهور آنان تأثیری ناروا بگذارد. «ای اسماء! اگر حتم شما بر پایه میزانی معلوم و قانونی مرسوم بنیاد میداشت و پیشوایی میداشتید که به او مراجعه کنید، پیشوایی که هستی ما را پاس دارد و ما نیز اثرگذاریهای شما را از خودمان پاس داریم، هم برای شما بهتر بود، هم برای ما. در پی این درخواست اسماء الهی رو به «الله» کردند و او نیز آنها را نزد اسم الهی «مدبر» فرستاد، او نیز به فرمان حق به اسم الهی «رب» گفت: برای ماندگاری پدیدهها هر چه مصلحت است انجام بده. اسم الهی «رب» که اسم «امام» نیز هست دو وزیر برگزید: وزیر نخست، اسم الهی«مدبر» و وزیر دوم، اسم الهی«مفصل». سپس اسم الهی«رب» برای اصلاح و سروسامان یافتن کشور هستی، حدود و رسومی نهاد، آن حدود و رسومی که با الهام خدا از سوی آدمیان نهاده میشود».[۳۹۵] به این ترتیب، این است ترازوی جهانی و فراگیر تشریع، این ترازو و نیز مانند همهی چیزهای دیگر در اندیشه عربی، دورهی پایدار و ناپایدار(ثابت و متغیر) یا باطن و ظاهر دارد. شریعت، بخشهایی ثابت و پایدار دارد که همهی شریعتهای آسمانی و الهی بر آنها هم رأیاند، هم بخشهایی ناپایدار و متغیر و در پیوند با زمان و مکان دارد؛ چنانکه ادیان گوناگون که در طول تاریخ از پی هم آمدهاند، آنها را باز نمودهاند، پیامبران در زمانهای گوناگون و حالهای گوناگون از پی هم آمدند، هر یک از آنان، دیگران را تصدیق کردند و هرگز در اصول و بنیادهایی که بدانها استناد میکردند و از آنها سخن میگفتند اختلافی نداشتند، هر چند در احکام، اختلافهایی داشتند. بدینگونه ادیان و احکام دینی نازل شد و احکام، در پیوند با زمان و احوال بود. خدا در اینباره میفرماید: «برای هر یک از شما راه و روش نهادیم».[۳۹۶] «اصول و بنیادهای شرایع آنها، بیهیچ اختلاف، هماهنگ و همسان بود. میان این احکام و آیینهای پیامبرانه که از سوی خدا نهاده شده و با احکام و آیینهایی که حکیمان، بر پایه دید و دریافت خویش مینهند، باید تفاوت گذارد و دانست که این احکام و آیینها کاملترند و بیگمان خداییاند».[۳۹۷] بر این مبنا، اختلاف ادیان و شرایع تنها در جزئیات و احکام است، نه در اصول و بنیادها البته ابنعربی، حتی قوانین قراردادی آدمیان را نیز در حقیقت الهام خدا میشمارد. از نظر او چگونه میتواند در هستی چیزی باشد و با اسم الهی پیوند نداشته باشد؟ بدینترتیب ابنعربی دیدگاه خود را درباره اصل وحدت حقّهی دینی بیان میدارد و اختلاف ادیان و شرایع را به اختلاف در ساختار هستی و نسبتهای الهی باز میگرداند که آن نیز برخاسته از اختلاف دلالت اسماء الهی است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱- جوّ قدرت محور: در این نوع سازمانها، ساختار قدرت به میزان بالایی قابل رویت است و زیردستان برای داشتن امنیت و پیشرفت شغلی به سرپرستان خود متکی هستند. تمام تصمیمات در راس سازمان صورت گرفته و رهبری دستوری اعمال میگردد. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲- جوّ نقش محور: در این نوع سازمانها نقش کارکنان و همچنین مدیریت بطور واضح و روشن تعریف شده و قوانین از منطق و عقلانیت برخوردار است. افراد مسئول و پاسخگوی کارهایی هستند که انجام میدهند. تغییرات به کندی صورت گرفته و شیوه های منظم عملیات نیز از عقلانیت برخوردار است. ۳- جوّ وظیفه محور: در این نوع سازمانها، همه کوششها در جهت تحقق اهداف هدایت میشوند. پاداش بر اساس میزان همکاری برای برآورده شدن اهداف سازمان صورت میگیرد و فعالیتها، قوانین و مقررات با توجه به هدف اصلی سازمان صورت گرفته و افراد غیر ماهر آموزش داده میشوند. این جو بیشتر متوجه شرکتهای خلاق که معمولاً حرفه و تخصص افراد را به خدمت میگیرند، میباشد. ۴- جوّ مردم محور: سازمانهایی که سرپرستان آن به زیر دستان خود اختیار دادهاند و قوانینی انعطاف پذیر، ارزشها و نیازهای کارکنان را در بر میگیرد. هدف اصلی اینگونه سازمانها ارضای نیازهای کارکنان میباشد (پورسیف،۱۳۸۵، ۲۷-۲۶). ۲-۲-۲-۲- دیدگاه هوی و سیبو[۱۰]: وین هوی و دنیس سیبو بیان داشتند که مفهوم سازی و اندازهگیری اقلیم (جو) متکی بر دو عامل است. مدیر در رفتار حمایتی، دستوری، تهدیدی عامل اول را تشکیل میدهد و معلم در رفتار عدم تعهد، متعهدانه و همکارانه عامل دوم منظور میگردد. آنها بر اساس تحلیل عوامل تشکیل دهنده پرسشنامه جو سازمانی[۱۱] توضیح دادند که جو میتواند به صورت یکی از انواع چهارگانه جوّ باز، جوّ متعهدانه، جوّ غیر متعهدانه، و جوّ بسته در نظر گرفته شود. جوّ باز: شکل جوّ باز عبارت از همکاری و احترام است. در این جو مدیر نسبت به پیشنهادهای کارکنان توجه داشته و به شایستگی حرفهای آنها احترام میگذارد. خصوصیات این جو” حمایتگری زیاد، دستوردهی کم، محدودیت کم، روابط همکارانه زیاد” است. جوّ بسته: جو بسته مقابل جو باز است و دارای خصوصیاتی است که عبارت از “محدودیت زیاد، عدم اشتغال زیاد، دستوردهی زیاد، حمایتگری کم و روابط غیر همکارانه” است. جوّ متعهدانه: شکل این جو شامل “دستوردهی زیاد، حمایتگری کم، مدیریت زیاد، همکارانه زیاد، تعهد بالا” است. جوّ غیر متعهدانه: این جو درست در مقابل جوّ متعهدانه است. به این صورت که دارای خصوصیات “حمایتگری زیاد، دستوردهی کم، محدودیت کم، تعهد کم و روابط همکارانه کم” است(پورسیف،۱۳۸۵ ،۲۸).
بسته رفتار مدیر باز |
|
جو متعهدانه |
جو باز |
باز رفتار معلم بسته |
جو بسته |
جو غیرمتعهدانه |
جدول ۲- ۱ انواع جو از نظر هوی و سیبو ۲-۲-۲-۳- دیدگاه برنز و استالکر - برنز و استالکر[۱۲] ( ۱۹۶۱) برای جوّ سازمانی دو وجه ویژه قایل شدند. آنان جوّ سازمانی را در دو سر یک طیف و پیوستار مکانیکی و ارگانیکی تلقی می کنند. -سازمانهای نوع مکانیکی، با شرایط نسبتاً ایستا و ثابت تطبیق می پذیرد. حل کردن هر مسئله و یا انجام دادن هر کار با توجه به شرح وظایف و حیطه فعالیت هر فرد به او ارجاع میشود. سلسله مراتب به هم پیوسته و محکم، قوانین خشک، ارتباط و تعامل(رابطه بین روسا و مرئوسان) عمدتا از بالا به پایین، اعتماد متقابل بین اعضا اندک و توجه به رؤسا و تبعیت از آنان به شدت تأکید میشود. که با نظریه بوروکراسی قانونی – بخردانه ماکس وبر تطبیق میکند. -سازمانهای نوع ارگانیکی، با شرایط متغیر تطبیق میپذیرد، وظایف افراد با توجه به شرایط تعریف و تعدیل میشود و سازمان با اوضاع محیطی درحال تغییر و تحول سازگاری دارد. جریان ارتباطی چند طرفه میباشد که به سوی همکاران و فرادستان و همچنین فرو دستان جهت داده شده و مقدار زیادی اعتماد و تحمل در ارتباط بین همکاران به نمایش وجود دارد و تعهد اعضای سازمان نسبت به هدف های آن به مراتب بیشتر از سازمانهای مکانیکی است.(رحمان سرشت،۱۳۸۶،۱۸۳) از نظر برنز و استالکر این طبقهبندی این امکان را میدهد تا سازمان را برحسب ساختدهی محیط فرد مورد بررسی قرارداد. گر چه به طور قطع با ابعاد خود مختاری فرد، درجه ساختار و جهت پاداش که توسط کمپل و همکارانش شناسایی شده است هم پوشی دارد.(پورسیف،۱۳۸۵، ۷۵) ۲-۲-۲-۴- دیدگاه هالپین و کرافت مطالعات «هالپین» و«کرافت» در سال ۱۹۶۲ از مدارس ابتدایی شاید شناخته شدهترین مفهوم پردازی و اندازهگیری از جوّ سازمانی است. مدل جو سازمانی هالپین و کرافت (رفتار معلم-مدیر: باز تا بسته) پرسشنامه توصیفی[۱۳] میباشد. «هالپین و کرافت» نظریه جوّ سازمانی را برای معلمان معرفی کردند. زیرا به موجب تعریفی که، جوّ سازمانی به وسیله افراد در سازمان تجربه می شود آنها فرض نمودند که ادراکات این افراد منبع معتبری از داده ها هستند. وقتی آنها مشاهده کردند که:
-
- احساس معلمان نسبت به مدرسه خود به طور قابل توجهی از همدیگر متفاوت است.
-
- مفهوم روحیه شاخص این احساس نمی باشد.
-
- وقتی مدیران «آرمانی» به مدارسی منتصب می شوند که نیاز به اصلاح دارند، هیئت آموزشی از فعالیت آنان جلوگیری می کنند.
-
- عنوان جوّ سازمانی توجه زیادی را به خود جلب کرد،
به ترسیم جوّ سازمانی شروع کردند. هالپین و کرافت، جوّ اجتماعی مدارس را به عنوان ترکیبی از دو بعد رهبری مدیر مدرسه و تعاملهای معلمان تصور میکردند. تعاملهای گروهی از معلمان در یک مدرسه ممکن است مشابه محیطهای جغرافیایی یک ناحیه در نظر گرفته شود. و سبک رهبری مدیر مدرسه می تواند برابر با شرایط جوی باشد. این ترکیب رفتار رهبر و رفتار معلم که جوّ سازمانی را به وجود میآورد میتوان در نمودار(۲-۱) نشان داد. رفتارهای مدیر مدرسه
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
منبع: (راندل، ۱۹۹۷، ۳۷) [۱۲۹]. ب). نتایج مثبت برای سازمان: ترک خدمت و غیبت افرادی که تعهد اندکی به سازمان دارند یعنی کارکنانی که هم ناراضی هستند و هم عملکردشان ضعیف است برای سازمان مطلوب میتواند باشد چرا که، خطرات ناشی از حضور آنها محدود میشود. در غیاب چنین افرادی، نگرشهای سایر افراد در سازمان بهبود مییابد و به جای آنان ممکن است کارکنانی با مهارتهای جدید وارد سازمان شوند. افرادِ با تعهد کمتر، ممکن است از سازمان انتقاد و عیبجویی کنند که خود میتواند آثار مثبت بلندمدتی برای سازمان در پی داشته باشد. در این حالت سازمان از سیستم حسابرسی داخلی غیررسمی بهرهمند شده و به واسطه این اعتراض و حسابرسی داخلی، از اعتراض و انتقاد عمومی که ممکن است (آثار زیانباری به دنبال داشته باشد). در امان مانده و فعالیتهایش را تعدیل مینماید. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ج). نتایج منفی برای افراد: سطوح پایین تعهد میتواند در استمرار خدمت افراد تأثیر منفی داشته باشد. فرد بدون اثبات تعهد خود نمیتواند به ردههای بالا ارتقا یابد. منتقدان و بدگویان از سازمان ممکن است با افشای اقدامات غیرقانونی و زیانبخش سازمان و در میان گذاشتن آن با یک سازمان دولتی یا گزارشگران خبری و یا سایر کارکنان، شرایط سختی را برای خود در سازمان ایجاد کنند. وقتی انگیزه چنین فعالیتهایی مورد تردید قرار گیرد، مدیریت عالی سازمان به آنان بهمنزله افراد غیروفادار خواهد نگریست و این افراد ناچار خواهند بود مشکلات زیادی از جمله از دست دادن درآمد و امنیت شغلی، جدایی از سازمان و محرومیت از دیدار همکاران، هتک حرمت، از دست دادن موقعیت، عهدهداری کار غیرمطلوب و یا کار سنگین، خستگی و… را تحمل نمایند. انتقادجویان به خاطر فعالیتهایشان در دوران خدمت خود اندیشه جاهطلبی و پیشرفت ندارند. آنها نمیخواهند از سطح فعلی خود خیلی بیشتر پیشرفت کنند. اگر این افراد ارزشهایشان را با خطمشیهای سازمانی ناسازگار ببینند، کنارهگیری از سازمان را بر بقای در آن ترجیح خواهند داد. چنین افرادی، هم ممکن است سازمان را ترک کنند و هم ممکن است انرژی خود را در جهت ایجاد اختلال در تحقق اهداف سازمانی به کار برند. د). نتایج منفی برای سازمان: بهطورکلی تعهد سطح پایین در نیروی کار، ترک خدمت زیاد آنها را دربردارد. غیبت زیاد، فقدان تمایل به ماندن در سازمان، کیفیت پایین عملکرد، عدم وفاداری به سازمان و رفتارهای زیانآور به سازمان همچون اختلاس و رشوهگیری از عواقب منفی دیگر آن است. همچنین افراد با تعهد پایین از انجام وظایفی که افزایش منافع سازمان را درپی دارد اما خارج از حیطه مسئولیت آنهاست احتراز میورزند. اگر انتقاد و عیبجویی در میان پرسنل کمتر متعهد رایج باشد سازمان باید پذیرای به خطر افتادن شهرت موءسسه، کاهش اعتماد مشتریان، استرداد کالاها و کاهش درآمد باشد. به واسطه انتقاد و عیبجویی، ساختار اقتدار سازمان تهدید شده و مشروعیت اقدامات مدیریت مورد تردید قرار میگیرد. ۲-۴-۳-۲ تعهد متوسط الف). نتایج مثبت برای افراد: با افزایش تعهد کارکنان، آنان احساس وفاداری و وظیفهشناسی بیشتری به سازمان میکنند. تعهد بیشتر، امنیت و کامیابی افراد را نیز افزایش میدهد. سطح متوسط تعهد به معنای وفاداری کامل و نامحدود برای سازمان نیست. در این سطح افراد کاملاً جذب سیستم نمیشوند و شخصیت خود را بهمثابه انسان حفظ میکنند. بنابراین تعهد متوسط به معنای پذیرش برخی از ارزشهای سازمانی است و افراد ارزشها و تمامیت شخصیتی خود را مادامی که با احتیاجات سازمان مغایرت نداشته باشد، حفظ میکنند. این حالت را میتوان فردگرایی خلاقانه نامید؛ یعنی پذیرفتن ارزشها و هنجارهای اساسی سازمان و نپذیرفتن ارزشها و هنجارهای غیرضروری و زیانآور آن. ب). نتایج مثبت برای سازمان: نتایج افزایش تعهد، قابل توجه است. احساس وظیفهشناسی و وفاداری افراد، منافع سازمانی را در پی دارد. نتایج مثبت برای کارکنان و به واسطه آن برای سازمان عبارت است از: استمرار خدمت کارکنان، کاهش تمایل به ترک خدمت و افزایش رضایت شغلی. ج). نتایج منفی برای افراد: سطح متوسط تعهد همیشه برای افراد مطلوب نیست. افرادی که برای کارفرماهای خود احترام قائل نیستند بهطور آهسته و نامشخص به ردههای عالی سازمان راه پیدا میکنند. همچنین این افراد ممکن است به راحتی نتوانند خودشان را با تعهدات واحد سازمانی خویش سازگار کنند. د). نتایج منفی برای سازمان: کارفرمایان باید کارکنان را به همکاری دعوت کنند. افرادی که تعهد کاملی به سازمان ندارند از انجام کارهای خارج از حیطه وظایف خود اجتناب خواهند کرد. رفتارهای مطلوبی همچون همکاری، پیشنهاد دادن، اظهارنظر و حسن نیت و مراعات حال دیگران از جمله رفتارهای مهمیاند که انعطاف لازم برای مواجهه با شرایط پیشبینینشده را فراهم میآورند و سازمان را قادر میسازد از مشارکت افراد در این زمینه استفاده کند. اما افرادی که تعهد کامل (به سازمان). نداشته باشند از عمل به چنین رفتارهایی احتراز می نمایند. تعهد سطح متوسط همچنین موجب میشود که کارکنان بین انتظارات سازمان و مقتضیات محیط خارج از سازمان تعادل ایجاد کنند. وقتی بین مسئولیت در مقابل جامعه و وفاداری به سازمان تضاد حاصل شود کارکنان دارای تعهد متوسط با محرکهای مختلفی مواجه میشوند و ممکن است رفتاری که از سوی جامعه انتظار میرود را انتخاب نمایند و منافع سازمان را فدای منافع اجتماعی کنند. ۳-۴-۳-۲ تعهد سطح بالا الف). نتایج مثبت برای افراد: سطح بالای تعهد، استمرار خدمت کارکنان را در سازمان سبب میشود. در این حالت وفاداری به سازمان بهرغم فشار خارجی در حد بالا و مطلوبی قرار دارد. سازمان بهطور معمول برای مطیع بودن کارکنان و پذیرش قدرت، پاداش در نظر میگیرد و این تفکر را بر کارکنان القا میکند که به سازمان وفادار باشید تا سازمان به شما وفادار باشد. تعهد قوی، اعضای سازمان را پرشور و باتعصب میسازد. ب). نتایج مثبت برای سازمان: کارکنان متعهد سبب ایجاد ثبات و اطمینان در سازمان میشوند. برخی سازمانها به تعهد قوی بهمثابه پدیدهای مطلق و غیرقابل تردید مینگرند و معتقدند این امر برای تحقق اهداف سازمان نه تنها مطلوب بلکه ضروری است. کارکنان متعهد به واسطه وفاداری افراطی خود به سازمان، تقاضای موءسسه را برای تولید و کار بیشتر با کمال میل میپذیرند. بنابراین سازمان از سطح بالای عملکرد کارکنان و همچنین اجرای کامل امور، اطمینان حاصل میکند. ج). نتایج منفی برای افراد: سطح بالای تعهد در سازمان ممکن است فرصتهای رشد و فعالیت افراد را محدود کند. همچنین قوه خلاقیت و نوآوری آنها را خاموش میکند. اگر افراد، تعهد قوی به هنجارهای سازمان داشته باشند در مقابل تغییرات مقاومت خواهند کرد. تعهد قوی ممکن است منجر به اختلال در روابط خانوادگی شود. برخی پژوهشگران نشان داده اند که دانشمندان و آکادمیکهایی که به کار خود به شدت علاقهمند هستند تمایل اندکی به روابط خانوادگی دارند. بارتولم[۱۳۰] و ایوانز[۱۳۱] ادعا دارند مدیران هم در سازمان درگیری زیادی دارند و هم در خانوادهشان اما خود مدیران گزارش میدهند دو برابر زمان و انرژی مصروفه به زندگی خانوادگی را به حرفه خود اختصاص میدهند (راندل، ۱۹۹۷، ۳۹) [۱۳۲]. بنابراین زندگی خانوادگی مدیران متعهد بهندرت مزاحم زندگی شغلیشان میشود اما بالعکس زندگی حرفهای در زندگی خانوادگی و اوقات فراغت مدیران اختلال ایجاد میکند. تعهد قوی همچنین میتواند موجب ایجاد تنش در روابط متقابل بین افراد شود. کارکنان متعهد ممکن است احساس هویت خود را از دست بدهند (بیگانگی از خود). و همچنین توانایی ارتباط با دیگران را نیز نداشته باشند (بیگانگی گروهی). انرژی و زمانی را که افراد متعهد به سازمان اختصاص میدهند میتواند محدودکننده روابط غیررسمی باشد. بنابراین با اینکه سطح بالای تعهد به افزایش بهرهوری منجر میشود اما افراد متعهد از سوی همکاران با برچسبهای مختلف، نابهنجار نامیده میشوند و در برقراری الگوهای مشترک بین همکاران با مشکل مواجه خواهند شد. در شرایط تعهد بالا، سازمان بر زندگی افراد چیره میشود و افراد قادر به تقسیم عادلانه انرژی خود بین سازمان و زندگی شخصی نیستند و معمولاً در این رقابت، زندگی سازمانی پیروز میشود و انرژی کمی برای زندگی شخصی تخصیص مییابد. بنابراین ممکن است هیچ تعادلی بین کار و زندگی به وجود نیاید. د). نتایج منفی برای سازمان: تعهد بیش از حد، ممکن است انعطافپذیری سازمان را کاهش دهد. این عدم انعطاف میتواند ناشی از اطمینان کامل به خط مشیها و رویههای گذشته و مستمسک قراردادن اعمال سنتی باشد. افرادی که تعهد کامل به سازمان دارند قادر به اجرای راهکارهای جدید نیستند. دلبستگی بیش از حد کارکنان به سازمان ممکن است اعتقادات اصلی آنان را تحتالشعاع قرار دهد. رفتار متعصبانه سازمانی میتواند مشکلاتی مانند نارضایتی سایر کارکنان و مخالفت افراد خارج از سازمان را در پی داشته باشد. سرانجام یکی از مهمترین و ناشناختهترین نتایج منفی سطوح بالای تعهد این است که کارمندان متعهد ممکن است به دلیل حفظ منافع سازمان مرتکب رفتارهای غیراخلاقی و غیرقانونی بشوند. کارکنانی که بر فعالیتهای غیرمشروع سازمان صحه میگذارند و به منافع سازمانی بیش از منافع شخصی میاندیشند، بهمنزله انسان سازمانی مطلوبی نگریسته میشوند که فردیت خود را تسلیم ربالنوعهای سازمان میکنند. سازمان میتواند در کوتاهمدت از پنهانکردن اقدامات غیرمشروع خود سود جوید اما نتایج بالقوه چنین فعالیتهایی تصور عمومی را از سازمان، تیره و مبهم میسازد و سبب میشود سازمان در بلندمدت، مشتریان و سهامداران و کارکنان لایق خود را از دست بدهد و اعتراض عمومی را برای زیرپاگذاشتن قوانین و مقررات دولتی به دنبال داشته باشد که چنین پیامدهایی به مصلحت سازمان نیست. ۴-۴-۳-۲ جمعبندی آشکار است سطوح پایین تعهد نه برای فرد مطلوب است و نه برای سازمان، در این حالت مزایای حاصل از استمرار خدمت کارکنان از دست میرود و سازمان ناچار به تحمل نیروی کارغیروفادار و ناثابت است. مزیت اولیه تعهد پایین افزایش خلاقیت کارکنان است. همچنین فرصتی برای افراد ناراضی فراهم میکند که محل کار سازگارتر و مطلوبتری پیدا کنند. در برخی شرایط وجود افراد با تعهد سازمانی اندک موجب میشود سازمان از قصور در موازین قانونی مصون بماند. در سطوح متوسط تعهد، نیروی کار ثابتتر و راضیتر است و افراد قادرند خود را با موازین رفتاری تطبیق دهند. تحت چنین شرایطی رابطه بین نیازهای افراد و انتظارات سازمان در تعادل است. درست است که این افراد با سرعتی که برای افراد کاملاً متعهد ذکر شد در مشاغل خود پیشرفت نمیکنند اما خود آنها و سازمان متبوعشان از نتایج منفی ناشی از سطوح بالای تعهد در امان میمانند. در سطوح بالای تعهد میتوان گفت پیامدهای منفی آن بر نتایج مثبتش میچربد. افراد ممکن است به سرعت در شغل خود پیشرفت کنند و میزان تولید را افزایش دهند، اما آنها مجبور به تحمل محدودیتهایی در زندگی شخصی، خانوادگی و اجتماعی هستند. در چنین وضعیتی، شرایط سازمانی ممکن است بههیچوجه برای افراد رضایتبخش نباشد. بنابراین سازمان انعطافپذیری خود را از دست میدهد و بار خود را بر دوش افراد متعصب تحمیل میکند و انواع رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی را مرتکب میشود. بهطور خلاصه به نظر میرسد رابطهای خطی بین تعهد و نتایج مطلوب وجود ندارد بلکه یک منحنی با یک نقطه اوج در وسط بهتر میتواند این رابطه را نشان دهد و نیازهای افراد و انتظارات سازمانی با سطح متوسط تعهد موازانه دارد (طالبان،۱۳۸۱،ص۴۲-۵۰) [۱۳۳] . ۵-۳-۲ شاخص های تعهد بطور کلی عنصر اصلی تعهد بویژه از دیدگاه رفتاری عبارت است از رفتار و اقدام.[۱۳۴] بنابراین هر اقدامی با میزان تعهد متفاوتی همراه است که برحسب شاخص های تعهد عنوان می شود. یکی از مهمترین توصیف ها در این رابطه توسط سالانسیک [۱۳۵] (۱۹۷۹) مطرح شده است.وی مهمترین عامل تعهد را تقلید یا پیوند فردبا اقدام خود می داند وچهار ویژگی را در این رابطه بیان میکند که عبارتند از:
این ویژگی شامل حد ومیزانی است که می توان گفت عملی در واقع رخ داده و به راحتی به آن اشاره می شود. دو عامل اصلی که به افزایش صراحت می انجامد عبارت است از قابلیت مشاهده و عدم ابهام و روشن بودن عمل یا اقدام است. برای مثال بعضی از اقدامات براحتی قابل مشاهده و روشن نیستند و با تردید و دودلی همراهند و فرد نسبت به آنها فکر می کند.
- قابلیت تجدید نظر وقابل فسخ بودن عمل
بعضی از اقدامات می تواند بر اساس آزمون و خطا صورت پذیرد و در صورت مناسب بودن آنها را تکرار کرد در صورت عدم تناسب آنها تکرار نشده و ذهنیت و تصور نسبت به آنها تغییر مییابد. براساس این تحلیل برخی از اقدامات قابل فسخ و عدم تکرار است وشخص می تواند براحتی تعهد خود را منتفی نماید مانند پس دادن کالای خریداری شده،طلاق، استعفا از شغل و غیره. از سوی دیگر انجام بعضی از اقدامات به خودی خود تعهد آور بوده و نمی توان از خود عمل و از آثار شر یا خیر آن رها شد. مانند قتل ،کتک زدن، شکستن یک چیزی، این اعمال قابل فسخ نیستند گر چه قابل بخشش و یا عذر خواهی می باشند.
تعریف اراده نسبت به دو ویژگی قبل سخت تر است و غالبا با مفاهیم آزادی و مسئولیت شخصی ارتباط پیدا می کند. به عبارت دیگر ارداه همیشه با مفهوم آزادی یا مسولیت شخصی همرا ه نیست چه بسا که با وجود محدودیتها، شخص بر اساس اراده خود عمل کند وچه بسا که علیرغم وجود آزادی اراده فرد محدود باشد و تحت تاثیر نیروهای خارجی قرارداشته باشد، اراده همچنین به معنای پذیرش مسئولیت نیز نمی باشد برای مثال مدیری که بر اساس اراده خویش تصمیمی را اتخاذ نموده است چنانچه تصمیم ناگوار باشد سعی می کند آنرا به دیگران نسبت دهدو در طیف مقابل وضعیتی را می توان تجسم کرد که نتیجه خوبی مانند افزایش فروش حاصل شده وتصمیم مدیر نیزدراین میان تاثیری نداشته است ولی مدیر سعی می کند افزایش نتیجه را به نبوغ و کارایی خودش نسبت دهد این مطلب همان چیزی است که تئوری اسناد به آن اشاره دارد به هر حال اراده از مهمترین عوامل در این زمینه است که خود نیز تحت تاثیر جهار عامل حق انتخاب، وجود فشارها وخواسته های خارجی، وجود مبانی بیرونی برای عمل و وجود سایر مشوقها می باشد.
- شهرت عمل: این ویژگی اقدام وعمل فرد را با زمینه و بافت اجتماعی آن پیوند می دهد. منظور از شهرت آن است که دیگران از عمل و عامل چه می دانند و چه می خواهند هرچه توقع دیگران از فرد بیشتر باشد و اهمیت کارزیاد باشد میزان تعهد نیزبیشتر خواهد بود.بنابراین چهار شاخص صراحت و آشکار بودن،قابلیت لغو، ارده و شهرت با تعهد رابطه مستقیم دارند و استفاده درست از این چهار شاخص میزان تعهد فرد را برای ما قابل پیش بینی می سازد این تحلیل ازدیدگاه رفتاری و کاربردی مدیران را قادر می سازد که بر اساس متغیر های سازمانی و مدیریتی حاکم، به نحو مناسبی درجات هر یک از شاخص های مذکور را در سطح فردی،گروهی و سازمانی مشخص نموده و سطح تعهد را پیش بینی نماید (احمدپور و شائمی،۱۳۷۹،صص۲۵-۲۷)۱.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
۱-۴ مقدمه ۶۶ ۲-۴- طبقه بندی اطلاعات بر اساس پرسشها و فرضیات تحقیق ۶۶ ۳-۴ ارائه اطلاعات بر اساس پرسشها و فرضیات تحقیق ۶۷ ۱-۳-۴آمار توصیفی یافته ها ۶۸ ۱-۱-۳-۴ مبادلات تولیدی بخش کشاورزی با سایر بخشهای اقتصادی ۶۸ ۲-۱-۳-۴ بررسی تخصیص و توزیع درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی ۶۸ ۳-۱-۳-۴ برآورد تعمیم ماتریس ضرایب فزاینده ۶۸ ۴-۴ تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس پرسشها و فرضیات تحقیق ۷۰ فصل پنجم: ۱-۵ مقدمه ۷۳ ۲-۵ نتیجه گیری بر اساس پرسشها یا فرضیات تحقیق ۷۳ ۱-۲-۵ مروری بر خطوط کلی پژوهش ۷۳ ۲-۲-۵ نتایج آزمون فرضیه ها ۷۵ ۳-۲-۵ بحث و نتیجه گیری ۷۵ ۳-۵ پیشنهادها ۷۷ ۱-۳-۵ پیشنهادها در راستای یافته ها ۷۷ ۲-۳-۵ پیشنهادها به محققین ۷۷ ۴-۵ محدودیت های تحقیق ۷۸
منابع فارسی ۸۲ منابع لاتین ۸۴ چکیده انگلیسی ۸۵ جدول ۱-۲ توزیع درآمد در چند کشور جهان (سهم درآمدی بیستکهای مختلف) ۲۶ جدول ۲-۲ داده – ستانده ۳۷ جدول ۱-۳ ساختار کلی الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی ۶۱ جدول ۱-۴ ماتریس روابط بین بخشهای تولیدی ۶۷ جدول ۲-۴ جدول طبقه بندی تخصیص و توزیع درآمدها به تفکیک خانوارهای شهری و روستایی ۶۷ جدول ۳-۴ تأثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر تخصیص و توزیع درامدهای خانوارهای شهری و روستایی ۷۱ ۱-۳ مدل مفهومی تحقیق ۵۹ چکیده در اقتصاد ایران بخش کشاورزی، از بخشهای اساسی اقتصاد است و سهم عمدهای از تولید ناخالص داخلی را بهخود اختصاص داده است. بنابراین بررسی تأثیرات متغیرهای مختلف اقتصادی بر بخش کشاورزی حائز اهمیت میباشد. مطابق مبانی نظری اقتصاد اجرای سیاستهای اقتصادی موجب نابرابری توزیع درآمد میگردند. لذا این احتمال وجود دارد که در مراحل بعدی اضافه درآمد ایجاد شده ناشی از رشد به گونه ای نابرابر توزیع شود. از اینرو امروزه استفاده از مدلهای کلاننگرنظیرماتریس حسابداری اجتماعی گسترش یافته اند. هدف اصلی از اجرای این پژوهش بررسی رابطه بین ارزش افزوده بخش کشاورزی و توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی در سال ۱۳۷۸ میباشد که در این راستا، داده های اقتصادی مرتبط با تحقیق، با بهره گرفتن از چارچوب جدول داده-ستانده و ماتریس حسابداری اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در ادامه با توجه به مراحلی که برای تعیین ماتریس ضرایب فزاینده لئونتیف پیموده می شود، می توان به تاثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی دست یافت. در برآورد نتایج تحقیق مشاهده می شود که تاثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی مثبت است. هرچه تولیدات بخش کشاورزی افزایش یابد، قدرت خرید خانوارهای روستایی بهعنوان بخش عمده ای از تولید کنندگان محصولات کشاورزی افزایش می یابد و همین امر موجب کاهش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی شده و باعث افزاش قدرت رقابت پذیری محصولات داخلی در برابر محصولات مشابه خارجی میگردد. افزایش رقابت پذیری نیز به نوبه خود باعث افزایش درآمد ملی کشور شده که این افزایش درآمد ملی به خانوارهای شهری تسری مییابد. لذا افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی می تواند از این کانال موجب بهبود توزیع درآمد خانوارهای شهری شود. همچنین بهبود درآمدهای خانوارهای شهری بیشتر از خانوارهای روستایی میباشد زیرا افزایش تولیدات کشاورزی منجر به کاهش قیمت محصولات شده و درآمد خانوارهای روستایی افزایش یافته و نیز درآمد خانوارهای شهری نیز بهبود مییابد، لذا افزایش رفاه تولیدی محصولات کمتر از افزایش مصرفی این محصولات است. (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژه های کلیدی: ماتریس حسابداری اجتماعی، منحنی لورنز،ضریب جینی،توزیع درآمد. مقدمه بخش کشاورزی و منابع طبیعی به دلیل برخورداری از پتانسیل صادرات محصولات و نقش حیاتی در تأمین مواد غذایی با اتکاء به منابع داخلی و مواد اولیه برای سایر بخشها، بهعنوان پایه و استراتژیک اقتصاد کشورهاست. امروزه جهت بررسی موضوعات و سیاستهای مختلف اقتصادی در سطوح کلان از ابزارهای مختلفی استفاده میگردد. دو نمونه از این ابزارها جداول داده-ستانده و ماتریس حسابداری اجتماعی میباشند. ماتریس حسابداری اجتماعی عمدتاً بر نقش خانوارها در اقتصاد و چگونگی ایجاد و توزیع درآمد آنها متمرکز بوده و در نتیجه ابزار بسیار کارآمدی برای بررسی سیاستهای توسعه اقتصادی و نیز موضوعات مربوط به توزیع درآمد میباشد. بهعبارت دیگر در جداول داده-ستانده، مبادلات اقتصادی بدون توجه به سوابق و زمینه های اجتماعی مبادلهکنندگان ثبت میگردد، در حالیکه در ماتریس حسابداری اجتماعی بر خلاف حسابهای ملی، بهجای اینکه صرفاً فعالیتهای اقتصادی یا مالی نهادها ملاکی برای طبقه بندی نهادهای مختلف قرار گیرد، زمینه ها و سوابق اجتماعی-اقتصادی این نهادها، معیار اصلی برای طبقه بندی آنها میباشد. بنابراین در این پایاننامه تلاش شده با بهره گرفتن از دادههای آخرین ماتریس حسابداری اجتماعی مربوط به سال ۱۳۷۸ که در توسط بانک مرکز آمار ایران منتشر شده است و در سایت بانک مرکزی موجود می باشد به بررسی تعیین اثر ارزش افزوده بخش کشاوزی برتوزیع درآمد خانوار شهری و روستایی بهپردازد. ۱-۱ مقدمه در اقتصاد ایران بخش کشاورزی، از بخشهای اساسی اقتصاد است و سهم عمدهای از تولید ناخالص داخلی را بهخود اختصاص داده است. بنابراین بررسی تأثیرات متغیرهای مختلف اقتصادی بر بخش کشاورزی می تواند حائز اهمیت باشد. بخش کشاورزی یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشور و تأمین کننده حدود ۸۰ درصد نیازهای غذا یی و یک چهارم تولید نا خالص داخلی، یک سوم اشتغال و … است. صنایع کشاورزی با توجه به آثار مستقیم وغیر مستقیمی که در بخش کشاورزی بر جای می گذارد، در شکوفا یی کشورها به وﻴﮋه اقتصاد کشورهای در حال توسعه نقش بهسزا یی دارد و درصورت فعالیت مفید این بخش است که زمینه فعالیت وپیشرفت سایر بخشها تهیه شده کشور به سوی توسعه سوق می یابد. شناخت نقاط قوت، فرصتها و نیز مشکلا ت وتنگناهای آن می تواند کشور را به چشم اندازهایی روشنتر در بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن رهنما شود. آنچه در ارتباط با بخش کشاورزی و هم پیوندی آن با اقتصاد ایران قابل تأمل بوده، حاکی از آن است که بخش کشاورزی با صنایع کود و سم، نساجی و سلولزی، غذایی، بخش بازرگانی، بخش صنعت و گروه های مختلف مصرف کننده دارای ارتباط است. درصورت فعالیت مفید این بخش است که زمینه فعالیت وپیشرفت سایر بخشها تهیه شده کشور به سوی توسعه سوق می یابد. لذا هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش توزیع درآمد خانوار شهری و روستایی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی [۱]در سال ۱۳۷۸ میباشد. در ادامه ادبیات، مبانی نظری و پیشینه تحقیق بررسی شده و سپس برای بررسی رابطه بین متغیرهای یاد شده و همچنین تعیین جهت این رابطه علی، از چارچوب جدول داده-ستانده و ماتریس حسابداری اجتماعی استفاده شده است. روش به کار رفته در این پژوهش، جهت آزمون فرضیه های تحقیق، روش تحلیلی ـ علی می باشد ودر قدم بعد به بررسی آمار توصیفی متغیرهای تحقیق می پردازیم تا دورنمایی از روابط بین بخشها و توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی داشته باشیم. در ادامه با توجه به مراحلی که برای تعیین ماتریس ضرایب فزاینده لئونتیف پیموده می شود، می توان به تاثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی (یکی از بخشهای اقتصادی کشور) بر توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی دست یافت. در ادامه برآورد و نتایج به دست آمده از آنها ارائه شده و در پایان نیز جمع بندی و نتیجه گیری صورت گرفته است. این فصل به بیان تاریخچه مطالعاتی تحقیق و اهمیت و اهداف تحقیق و پرسشها و فرضیات مطرح شده می پردازد و در پایان اصطلاحات یا واژه های کلیدی را توضیح میدهد.
تاریخچه مطالعاتی
-
- سلامی و پرمه ( ١٣٨٠ )[۲]. با تدوین ماتریس حسابداری اجتماعی سال ١٣۶۵، نشان دادند که توجه به ظرفیتهای بخش کشاورزی و بهره برداری از آنها در مقایسه با بخش صنعت می تواند منجر به رشد سریعتر اقتصاد شود، بهعلاوه باعث توزیع مناسبتر درآمد در کشور نیز می گردد.
-
- پروین (۱۳۷۲)۲. پروین در مقاله خود اشاره کرده است که نابرابری توزیع درآمد بین اقشار مختلف جامعه به معنی محرومیت نسبی قشرهای مردم در مقایسه با دیگر اقشار جامعه میباشد. نکته قابل ذکر دیگر این است که، در شرایطی که توزیع درآمد بهعنوان هدف کلی مورد نظر نیست، باید تأثیرات انواع سیاستهای اقتصادی بر توزیع درآمد در نظر گرفته شود.
-
- کاتوزیان (۱۳۶۸)۳. به عقیده کاتوزیان دلایلی که به عنوان عامل موثر در نابرابری توزیع درآمد ارائه می شود، بیشتر جنبه های اقتصادی-اجتماعی را در نظر میگیرند و به جنبه های سیاسی موضوع کمتر پرداخته شده است.
-
- مطالعه استون (۱۹۸۶)۴. بررسی سیاستهای اقتصادی در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی و استفاده از آن در سیاستگذاریها اولین بار توسط استون صورت گرفت. بنابراین مطالعات انجام شده در زمینه ماتریس حسابداری اجتماعی در دو حیطه تدوین مدل و استفاده از آن در بررسی مسائل اقتصادی و اجتماعی بوده است که در هر زمینه کا رهای فراوانی صورت گرفته است.
-
- مطالعه هریس (۲۰۰۲)۵. هریس با هدف بررسی توزیع درآمد ماتریس حسابداری اجتماعی کشور مکزیک را با ابعاد ۱۳۳*۱۳۳ تدوین نمود. بنابراین شبیهسازی سیاستها نشان داد اصلاح سیاستهای کشاورزی می تواند اثر مثبتی بر توزیع درآمد در آفریقای جنوبی داشته باشد.
-
- مطالعه توربک (۲۰۰۰)[۳]. توربک با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی اثر بحران اقتصادی اندونزی را بر توزیع درآمد مطالعه نمود و نشان داد کاهش فعالیت بخش ساختمان و تجارت باعث کاهش بیش از ٢٠ درصد درآمد کارگران روستایی و شهری شده است.
-
- ارسطو(۱۹۹۸)[۴]. ارسطو معتقد به مساوات بیشتر، در مقابل رفاه زیادتر است. به نظر او نحوتحصیل دارائی جزئی از مدیریت خانه میباشد. وی مالکیت شخصی را مطلوب میداند و از مالکیت اشتراکی انتقاد می کند.
-
- آدام اسمیت (۱۷۹۰-۱۷۲۳میلادی)۳. آدام اسمیت اولین کسی است که در مورد مسائل اقتصادی به شکل جدیدی بحث کرد. عقاید وی در کتاب ثروت ملل منعکس است. در نظریه توزیع ثروت، اسمیت اقتصاد را در مرحله ای از پیشرفت اقتصادی بررسی می کند.
- دیوید ریکاردو( ۱۹۲۳- ۱۷۷۲میلادی)۴. در تجـزیه و تحلیل مسائل اقتصادی ریکاردو، محور اصلی را روی نظریـه توزیع قرار میدهـد. او و پیروانش در مکتب کلاسیک مسئله توزیع و چگونگی تعیین بهره مالکانه دستمزد و سود کل را در زمان حال و آینده بصورت تحلیلی مورد بررسی قرار دادهاند.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|