واژگانبیرق: لوا، درفش، رایت. (دهخدا) شاهوار: برهر چیز مرغوب و ممتاز در نوع خود اطلاق شود. (دهخدا)
معنی و مفهومصبحدم از سرخی فلق، درفشی شاهانه برای خورشید که شاه تک سوار آسمان‌هاست، آماده ساخته و می‌بندد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آرایه‌های ادبیشاه فلک استعاره از خورشید و بیرق شاهوار استعاره از پرتوهای خورشید است.
۸ - کَتـــِـفِ کـــــوه را ردا بـــــافـــــد
کــــه زرانـــدود تـــار بنــدد صبــــح
واژگانکتف: شانه، دوش. (معین) ردا: بالاپوش و عبا و خرقه، آن چه روی لباس‌ها پوشند. (دهخدا)
معنی و مفهومصبح با پرتو افشانی بر سر کوه‌ها به بافنده‌ای می‌ماند که برای شانه‌های کوه، عبا و روانداز می‌بافد.
آرایه‌های ادبیکتف کوه اضافه‌ی استعاری است. زراندود تار استعاره از پرتوهای خورشید است. صبح به بافنده‌ای مانند شده است که برای کوه ردا می‌بافد.
۹ - بهـــر دریــــاکشـــان بـــزم صــبوح
کشـــتی زرنـــــگار بنــــدد صبـــــح
معنی و مفهومصبحدم برای باده نوشان بزم شراب صبحگاهی، کشتی مطلّایی (خورشید/ پیاله رکابی) آماده می‌سازد.
آرایه‌های ادبیکشتی زرنگار می‌تواند استعاره از خورشید یا جام شراب باشد. دریاکشان کنایه از باده نوشان بسیارخوار است.
۱۰ - پـــرده‌ی عـــاشقـــان درد و آنــــگه
جـــرم بـــر روزگـــار بـــندد صبــــح
معنی و مفهومصبحدم راز عاشقان را آشکار می‌کند و آبروی آنان را می‌ریزد، آن‌گاه گناه این کار را به گردن روزگار می‌اندازد.
آرایه‌های ادبیپرده دریدن کنایه از آشکار کردن راز و ریختن آبروست.
۱۱ - بـــر گلـــوگــاهِ مــرغِ رنگــین تــاج
زیــــور نـــالـــه دار بنـــدد صبــــح
معنی و مفهومصبحدم بر گلوی خروس، پرهای زیبایی همچون زیور می‌بندد که این پرها از خود ناله (خروش خروس) سر می‌دهند.
آرایه‌های ادبیمرغ رنگین تاج کنایه از خروس است. زیور ناله‌دار کنایه از پرهای رنگین خروس است که مانند زیور زیباست. ناله‌ی زیور کنایه از خروش خروس است.
۱۲ - بــــرگ ریـــز خـــزان کـــند انجــم
بــــاز نقــش بهـــار بنـــدد صبــــح
معنی و مفهومدر هنگام صبحدم، ستارگان مانند برگ‌های زرد درختان که هنگام پاییز فرو می‌ریزند، ناپدید می‌شوند و سرخی طلوع، مانند گل سرخ که نقش و نگار بهاران است، بر آسمان منقّش می‌شود.
آرایه‌های ادبیناپدید شدن ستارگان در هنگام صبحدم به برگ‌ریزان خزان مانند شده است. نقش بهار، کنایه از گل سرخ است و گل سرخ، سرخی آسمان پیش از طلوع است.
۱۳ - روز را بکــــر چــــون بـــرون آیـــد
عقــد بــر شــهریـــار بنــدد صبــــح
واژگانبکر: دوشیزه. (منتهی الارب) عقد: پیمان نکاح. (غیاث)
معنی و مفهومهنگامی که روز مانند دوشیزه‌ای بیرون می‌آید، صبحدم همانند عاقدی او را به عقد پادشاه (اخستان) درمی‌آورد.
۱۴ - خســرو اعظـــم، آفتـــاب ملــوک
ظــلّ حـــق، مـالــک رقـاب ملــوک
واژگانمالک رقاب: خداوند گردن‌ها، مهتر افراد. (دهخدا)
معنی و مفهومپادشاه بزرگ، شاه اخستان، او که همچون آفتابی در میان پادشاهان می‌درخشد و سایه‌ی خداوند در زمین و صاحب اختیار و حاکم بر همه‌ی پادشاهان عالم است.
آرایه‌های ادبیشاه به آفتاب مانند شده است. بیت تلمیح به حدیث معروف « السلطان العادل ظل الله فی الارض» دارد.
بند دوم:
کلمات قافیه: نوای، صلای، سزای و …
حروف اصلی قافیها
حرف رویا
حروف الحاقیندارد
ردیف: صبوح
۱۵ - مــرغ، خــوش مــی‌زنـــد نـوای صبـوح
بشــنو از مـــرغ، هیــن صــلای صبـــوح
واژگانهین: کلمه‌ای است به معنی زود و شتاب و تعجیل که در محل تأکید و امر گویند، یعنی زود باش و بشتاب. (برهان) صلا: آواز دادن برای طعام خورانیدن یا چیزی دادن به کسی. (غیاث)
معنی و مفهوممرغ (خروس) آواز آگاهی از شراب صبحگاهی را به زیبایی می‌سراید، گوش کن که مرغ به باده خواری صبحگاهی دعوت می‌کند و می‌گوید به سوی باده‌ی صبحگاهی بشتابید.
۱۶ - نــورهــان دو صبـح، یــک نفـس اســت
آن نفـس صــرف کــن، بـــرای صبــــوح
واژگاننورهان: تحفه، سوغات. (غیاث)
معنی و مفهومهدیه‌ی دو صبح کاذب و صادق تنها یک فرصت اندک، به اندازه یک نفس کشیدن است، این زمان اندک را برای باده نوشی صبحگاهی صرف کن.
آرایه‌های ادبینورهان دو صبح اضافه‌ی استعاری است. دو و یک با هم تناسب دارند. دو صبح مراد دو صبح کاذب و صادق است.
۱۷ - راح ریــحانـــی ار بــــه دســـت آری
تــــو و ریحــــان روح و رای صبـــــوح
واژگانراح: باده، می، شراب. (معین) ریحان: شراب صاف شده، باده‌ی مصفّی و خوشبو. (معین)
معنی و مفهوماگر شراب خوشبوی به دست بیاوری، با نوشیدن آن در هنگام صبحدم، روح و روانت آرامش می‌یابد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...