انگیزش درونی و بیرونی

منبع و کانون تقویت کننده و تحریک کننده این انگیزه ها تفاوت اساسی آن ها را با یکدیگر سبب می شود؛
به طوری که در تعریف انگیزه های درونی گفته می شود که منبعی از درون به صورت یک ویژگی فرد را به انجام فعالیت و رسیدن به هدفی ترغیب می‌کند. منبع و کانون انرژی بخش در کلیه مباحث مربوط به روان شناسی انگیزش و انواع انگیزه مطرح است .

زمانی که این منبع یک عامل درونی است مثل تمایل به پیشرفت، رسیدن به قدرت، دوست داشته شدن و نظایر آن صحبت از انگیزه های درونی است؛ ولی زمانی که یک عامل بیرونی مطرح است که به عنوان محرکی فرد را وادار به فعالیتی خاص می‌کنند، صحبت از انگیزه های بیرونی است.

انگیزش درونی: یکی از مهمترین و با ارزش ترین منابع انگیزشی است که ‌بر اساس آن انسان تلاش می‌کند تا به استعدادها و شایستگی های بالقوه خود دست یابد. برخی از عواملی که موجب تقویت انگیزه های درونی می­شوند عبارتند از:

    • نیاز به موفقیت و شایستگی

    • نیاز به همبستگی به گروه

    • نیاز به مشارکت در کار گروهی

    • نیاز به احترام در محیط های اجتماعی

    • احساس مسئولیت کردن در گروه

  • نیاز به فضای مطلوب روانی در گروه

انگیزش بیرونی: به آن دسته از انگیزه هایی گفته می شود که منبع و کانون اثر بخش آن ها در محیط فرد قرار دارد و به عنوان یک عامل بیرونی فرد را ترغیب به انجام فعالیتی خاص می‌کند. به عبارت دیگر انگیزش بیرونی حالتی است که در نتیجه محرک‌های بیرونی در فرد شکل می‌گیرد و موجب تقویت رفتار می‌گردد. برخی از این محرک ها عبارتند از:

    • محرکه های مالی

    • قدرت و شهرت

    • نشان ها یا مدالها

    • تقویت های کلاسی

  • شرایط و امکانات بهتر برای کار

رشد و تقویت این انگیزه ها چنانچه حساب شده و به موقع نباشد می‌تواند موجب تضعیف انگیزش­های درونی گردد.

پاداشهایی که فرد در قبال انجام فعالیت‌های مبتنی بر این انگیزه ها دریافت می‌دارد، پاداش های بیرونی هستند. این پاداش ها اغلب پاداش هایی غیبی، ملموس و همگانی هستند. فرد با پیش‌بینی و آگاهی از احتمال دریافت این پاداشها رفتارهای خود را سازمان می بخشد و بسته به شدت تمایلی که این پاداشها در وی ایجاد می‌کند فعالیت خود را تا رسیدن به آن تداوم می بخشد. این پاداش ها هر چند ممکن است جنبه‌های فردی بر اساس نیازهای فردی داشته باشند، اما اغلب مبتنی بر نیازهای همگانی هستند مثل افزایش حقوق(قربانی،۱۳۸۸).

۲-۲-۲- انگیزش یادگیری ‌و نظریات مرتبط با آن

انگیزش یادگیری میل خاص کارآموز برای یادگیری محتوای برنامه های آموزشی می‌باشد (نوآ، ۱۹۸۶). انگیزش یادگیری یک پیش نیاز مهم به منظور آموختن مطالب جدید برای شروع فعالیت‌های یادگیری
(بییر و کنفر،۲۰۱۰) و حتی قبل از شروع یادگیری (هولتون، ۱۹۹۶؛ نوآ، ۱۹۸۶) است. استیپک توصیف
می­ نماید که انگیزه یادگیری یک جزء مهم برای مشارکت فعال در فرایند یادگیری است. انگیزش یادگیری با تعامل شناختی معنادار درمحتوای آموزشی مرتبط می‌باشد(گرین و میلر، ۱۹۹۶؛ بروفی،۲۰۱۰؛واکر و همکاران، ۲۰۰۶)، و باعث تحریک علاقه در فرد می شود (الکساندر و مورفی، ۱۹۹۹؛ برانسفوردو همکاران، ۱۹۹۹؛ هیدی،۲۰۰۶).مکاتب مختلف تعاریف متفاوتی از انگیزه یادگیری دارند. در اینجا به تشریح انگیزش یادگیری از منظر رفتارگرایی، انسان گرایی و علوم شناختی پرداخته می شود:

(۱) رفتارگرایی:

مفهوم هسته اصلی انگیزش یادگیری در رفتارگرایی سائق است، و سائق ناشی از تقاضای بیولوژیکی
‌می‌باشد.اگر زمانی که فرد در­حال انجام رفتار است،اعلام رضایت از رفتار وی گردد آن رفتار تقویت خواهد شد وفرد آن را حفظ می کند(ژانگ چون زینگ، ۱۹۹۴).اصل تقویت بر پایه یادگیری جهت دار می‌باشد و ماهیت آن بیرونی است. ‌بنابرین‏، رفتارگرایی مدعی است که انگیزه یادگیری برای حفظ فرایند یادگیری از طریق مشوق های خارجی برانگیخته می شود و ممکن است به عنوان انگیزه بیرونی طبقه بندی شده است. به عنوان مثال: در گیر شدن در فرایند یادگیری ممکن است به اخذ دیپلم، و یا ارتقاء، و غیره منجر شود.

(۲) اومانیسم[۸] (انسان گرا):

اومانیسم معتقد است که نیازها ایجاد کننده انگیزه یادگیری هستند. مفهوم اصلی آن در نیاز یادگیرنده (مانند اعتماد به نفس، و خود شکوفایی) می‌باشد، وبر آزادی های فردی، خود مختاری و رشد خود تأکید می کند. انگیزه خواست بیشتر است، و هر فرد دارای سائق برای رشدش است. این امر بر ​​اهمیت انگیزش درونی، و این که ماهیت انگیزش درونی است تأکید می‌کند. زبان آموزان پتانسیل انجام اعمال خوب را دارند و به دنبال تعالی هستند. ‌به این ترتیب، انگیزه یادگیری زمانی اتفاق می افتد که فرد سطح بالاتری از توسعه را پس از ارضای نیازهای اولیه اش دنبال می‌کند . ‌بنابرین‏، دیدگاه انسانی معتقد است که انگیزه برای حفظ فرایند یادگیری از درون ناشی می شود، و به عنوان انگیزه های داخلی طبقه بندی شد است . به عنوان مثال: شرکت در فعالیت های یادگیری ممکن است به توسعه شخصی، خود تحقق، و غیره منجر شود.

(۳) علوم شناختی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...