۲-۴-۲-۷٫ فرهنگ ایثار و شهادت و تقویت بنیه علمی

وجود روحیه ایثار و شهادت در یک جامعه در ابعاد مختلف در پیشرفت کشور تأثیرگذار است. یکی از این ابعاد، پیشرفت علمی است. وجود چنین روحیه ای در ملت ما سبب تقویت زیر ساخت های علمی کشور شد. در واقع اگر مقاومت و ایثار شهدا نبود، کشور ما همچنان در چنگال بیگانگان قرار داشت و هیچ گونه فرصت و زمینه ای برای پیشرفت در کشور وجود نداشت و در واقع بیگانگان با نفوذ خود در کشور ما، فرصت هر گونه پیشرفت علمی را از ما می گرفتند. در نتیجه با وجود چنین روحیه ای ملت ایران توانست کشور را به استقلال و آزادی برساند که در پی آن فرصت های گوناگون برای پیشرفت علمی کشور فراهم آمد (برگرفته از بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، ۲:۱۳۸۸).

شکل شماره ۲- ۲٫ فرهنگ ایثار و شهادت در اندیشه مقام معظم رهبری

۲-۴-۳٫ فرهنگ ایثار و شهادت از نگاه استاد شهید مطهری

۲-۴-۳-۱٫ شهادت، نوعی هجرت به سوی خدا

شهید مطهری، شهادت را نوعی هجرت به سوی خدا می‌داند. ایشان در این زمینه معتقدند :

هر کسی که کاملاً آماده است قلبش را هدیه کند، حاضر است با من هم آواز باشد و مانند من که هدیه ام خون قلبم است در این راه چنین هدیه ای برای خدای خودش بفرستد، چنین آمادگی دارد، آماده یک مهاجرت باشد و آماده یک کوچ و رحلت باشد که من صبح زود کوچ خواهم کرد (شهرویی، ۱۳۸۵: ۲۹۰).

شهید مطهری، جهاد را به عنوان مقدمه شهادت مورد تمجید قرار داده و افراد را در آثار خود به جهاد در راه خدا دعوت می‌کند. و در این زمینه به خطبه ۲۷ نهج البلاغه اشاره می‌کند : آن که از جهاد به دلیل بی میلی و بی رغبتی روی بگرداند، خداوند جامه ذلت بر تن او می پوشاند و او را لگد کوب حقارت می گرداند و حجاب ها و پرده ها روی بصیرت او قرار می‌دهد و بینش را را از او سلب می‌کند و به سختی ها و شدائد گرفتار می‌گردد و از رعایت انصاف درباره اش محروم می شود (مطهری، ۱۳۷۸: ۷۳).

۲-۴-۳-۲٫ مفهوم شناسی شهادت

از منظر شهید مطهری مرگی که شهادت است با سایر انواع مرگ متفاوت است. وی برای مرگ انواع مختلفی متصور است که عبارت است از مرگ طبیعی، مرگی که پای یک جنایت در میان است، و مرگی که شهادت است. مرگی شهادت است که انسان با توجه به خطرات احتمالی یا ظنی یا یقینی فقط به خاطر هدفی مقدس و انسانی و به تعبیر قرآن فی سبیل الله از آن استقبال می‌کند.

شهادت دو رکن دارد : یکی این که در راه خدا و فی سبیل الله باشد و هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فدای هدف نماید. دیگر این که آگاهانه صورت گرفته باشد. معمولاً ‌در مورد شهادت، جنایت هم هست یعنی عملی که از جهت انتسابش به مقتول، شهادت است و از جهت انتسابش به قاتل، جنایت و پلیدی است. شهادت به حکم این که عملی آگاهانه و اختیاری است و در راه هدفی مقدس و از هر گونه انگیزه خود گرایانه، منزه و مبراست تحسین انگیز و افتخار آمیز است و عملی قهرمانانه تلقی می شود. میان انواع مرگ و میرها تنها این نوع از مرگ است که از حیات و زندگی برتر و مقدس تر و عظیم تر و فخیم تر است (مطهری، ۱۳۷۸: ۷۲ ـ ۷۰).

۲-۴-۳-۳٫ جنبه‌های اجتماعی ایثار و شهادت

شهید مطهری صرفاً به جنبه‌های فردی ایثار و شهادت توجه نمی کند، بلکه ایشان به عنوان یکی از تولید کنندگان گفتمان فرهنگ ایثار و شهادت می کوشد تا جنبه‌های اجتماعی ایثار و شهادت و ارتباط ایثارگر، شهید و جامعه را نیز بررسی کند. در واقع ایثار و شهادت از نظر اجتماعی یعنی از آن نظر که به جامعه تعلق دارد، پدیده ای است که در زمینه ای خاص و به دنبال رویدادهایی رخ می‌دهد و به دنبال خود رویدادهایی می آورد نیز باید سنجید.

عکس العملی که جامعه ‌در مورد ایثارگران و شهیدان نشان می‌دهد به خود ایثارگر و شهید تعلق ندارد. یعنی صرفاً ناظر ‌به این جهت نیست که برای شخص شهید یا ایثارگر موفقیت یا شکستی رخ داده است. عکس العمل جامعه مربوط است ‌به این که مردم جامعه نسبت به وجهه شهید و ایثارگر، چه موضع گیری داشته باشند و نسبت به جبهه های مخالف ایثار و شهادت چه موضع گیری داشته باشند؟ رابطه شهید با جامعه اش دو رابطه است : یکی رابطه اش با مردمی که اگر زنده و باقی بود از وجودش بهره مند می شدند و فعلاً از فیض وجودش محروم مانده اند. و دیگر رابطه اش با کسانی که زمینه فساد و تباهی را فراهم کرده‌اند و شهید به مبارزه با آن ها برخاسته و در دست آن ها شهید شده است. بدیهی است که از نظر پیروان شهید که از فیض بهره مندی از حیات او بی بهره مانده اند، شهادت شهید تأثرآور است. آن که بر شهادت شهید اظهار تأثر می‌کند در حقیقت به نوعی بر خود می گرید و ناله می‌کند. اما از نظر زمینه ای که ایثار و شهادت در آن زمینه صورت می‌گیرد، ایثار و شهادت یک امر مطلوب است (مطهری، ۱۳۷۸: ۹۸).

۲-۴-۳-۴٫ مقام شهید

شهید مطهری بالاترین درجات و مراتب انسانی را برای شهید در نظر می‌گیرد، به طوری که قداست شهید را که می توان از احکام مختلف فقهی مانند لباس یا عدم غسل و کفن او فهمید و به همین عالی ترین درجه شهید نسبت داد. از نظر اسلام هر کس به مقام درجه شهادت نائل آید که اسلام با معیارهای خاص خودش او را شهید بشناسد، یعنی واقعاً در راه هدف های عالی اسلامی به انگیزه برقراری ارزش های واقعی بشری کشته شود، به یکی از عالی ترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود نائل شود، نائل می‌گردد. از نوع تعبیر و برداشت قرآن درباره شهدا و از تعبیراتی که از احادیث و روایات اسلامی در این زمینه وارد شده است، می توان منطق اسلام را شناخت و علت قرابت یافتن این کلمه را در عرف مسلمانان دریافت (مطهری، ۱۳۷۸: ۶۳).

۲-۴-۳-۵٫ منطق شهید

شهید منطق ویژه ای دارد. منطق شهید را با منطق افراد معمولی نمی شود سنجید. شهید را نمی شود در منطق افراد معمولی گنجاند؛ منطق او بالاتر است، منطقی است آمیخته با منطق عشق از یک طرف و منطق اصلاح و مصلح از طرف دیگر. یعنی دو منطق را اگر با یکدیگر ترکیب کنید، منطق یک مصلح دلسوخته برای اجتماع خودش و منطق یک عارف عاشق لقای پروردگار خودش و به تعبیر دیگر اگر شور یک عارف عاشق پروردگار را با منطق یک نفر مصلح با همدیگر ترکیب کنید، از آن ها منطق شهید در می‌آید. منطق شهید منطق سوختن و روشن کردن است. منطق حل شدن و جذب شدن در جامعه برای احیای جامعه است. منطق دمیدن روح به اندام مرده ارزش های انسانی است. منطق حماسه آفرینی است (شهرویی، ۱۳۸۵: ۱۱۶).

۲-۴-۳-۶٫ تربت شهید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...