۲-۱-۱۱٫مدل‌های نوآوری

یکی از ابتدایی ترین مدل های ارائه شده توسط نایت (۱۹۶۷) پیشنهاد شد.وی چهار نوع نوآوری را پیشنهاد نمود که عبارتند از:

۱٫ نوآوری محصول یا خدمات:به ارائه محصول یا خدمات جدید اشاره دارد.

۲٫ نوآوری فرایند تولید: به تغییرات در نحوه انجام امور و پیشرفت های فناوری اشاره دارد.

۳٫ نوآوری ساختار سازمانی: به قدرت ارتباط سازمان، سیستم های ارتباطی یا سیستم های پاداش رسمی اشاره دارد.

۴٫ نوآوری افراد: به تغییرات کارکنان در سازمان که شامل تغییرات در سطح کارکنان، پرسنل، قوانین کار، فرهنگ و رفتار می‌باشد، اشاره دارد.شکل ۲-۲ مدل نوآوری نایت را نشان می‌دهد.

شکل۲-۲-“مدل نوآوری نایت”، منبع: مجله رشد فناوری، سال هفتم، شماره ۲۸

مطابق شکل۲-۳ کوپر[۶۰] (۱۹۹۸) مدل چندبعدی از نوآوری ارائه داد که انواع نوآوری را در سه بعد دودویی طبقه بندی نمود که شامل:

تدریجی / بنیادین

* محصول / فرایند؛

* فناوری/ اداری؛

فناوری / اداری

* تدریجی/ بنیادین می‌باشد.

محصول / فرایند

شکل۲-۳-“مدل نوآوری کوپر”، منبع: مجله رشد فناوری، سال هفتم، شماره ۲۸

۲-۱-۱۲٫تفاوت خلاقیت و نوآوری

خلاقیت لازمه نوآوری است و تحقق نوجویی وابسته به خلاقیت است. اگرچه در عمل نمی توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می توان تصور کرد که خلاقیت، بستر رشد و ‌پیدایی نوآوری است ( الوانی، ۱۳۷۲: ۲۹۸ ).

خلاقیت، پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است، در حالی که نوآوری، عملی ساختن آن اندیشه و فکر است. از خلاقیت تا نوآوری غالباً راهی طولانی در پیش است و تا اندیشه‌ای نو به صورت محصول یا خدمتی جدید درآید زمانی طولانی می گذرد و تلاش‌ها و کوشش‌های بسیار به عمل می‌آید (الوانی ،۱۳۷۸ : ۲۲۳-۲۲۴) .

خلاقیت عبارت از خلق ایده های جدیدی است که مفید و کاربردی هستند و نوآوری نتیجه خلاقیت و استفاده مؤثر از ایده هایی است که بیشتر بر تولید یا خدمات تأکید دارند. در واقع نوآوری ویژگی اصلی کارآفرینی و خلاقیت هسته اصلی فعالیت های کارآفرینانه به شمار می‌آید(پرداختچی و شفیع زاده، ۱۳۸۵: ۶۹).

خلاقیت بیشتر یک فعالیت فکری و ذهنی است و نوآوری بیشتر جنبه عملی دارد و در حقیقت محصول نهایی عمل خلاقیت است(پایدار و همکاران،۱۳۸۷: ۶۶).

حسن پور و رستمی(۱۳۸۹) در مقاله ای اشاره می‌کنند که نوآوری به کارگیری اندیشه‌های جدید ناشی از خلاقیت است که می‌تواند به صورت یک محصول جدید، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد، شاید به جرئت بتوان گفت که جامع ترین تعریف خلاقیت توسط گیلفورد، دانشمند آمریکایی عرضه شده است، او خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافت های جدید برای مسائل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده، روش های خلاق و جدید را به کار می‌برند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخودار نیستند، تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود، از عرف و عادت پیروی می‌کنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه.

کاریلسکی(۱۹۸۰) معتقد است که خلاقیت عبارت است از گرایش برای یافتن راه حلهای مختلف، روش حل مسئله و نیز نشان دادن انعطاف پذیری و تفکر واگرا.نوآوری عبارت است از ایجاد روش‌ها، محصولات، بازار و یا سازمان جدید.

دیویس(۱۹۶۹) می‌گوید خلاقیت اشاره به آوردن چیزی جدید به مرحله وجود دارد، در حالی که نوآوری دلالت به آوردن چیزی جدید به مرحله استفاده دارد.همچنین رزنفلد و سروو(۱۹۹۰) ماهیت خلاقیت یا اختراع را از نوآوری به وسیله معادله زیر تفکیک کردند:

نوآوری= مفهوم + اختراع + خلاقیت

نوآوری عبارت است از علمی و کاربردی ساختن افکار و اندیشه‌های نو که ناشی از خلاقیت باشد.

رابینز(۱۹۹۱) می‌گوید در خلاقیت، اطلاعات به دست می‌آید و در نوآوری،‌ آن اطلاعات به صورت های گوناگون عرضه می شود(پایدار و همکاران،۱۳۸۷: ۸۰).

کیو[۶۱] (۱۹۹۵) خلاقیت را فرایند انجام یک کار جدید و نوآوری را فرایند یک کار متفاوت تعریف ‌کرده‌است.

پروچسکا[۶۲] (۲۰۰۲) درباره تفاوت خلاقیت و نوآوری معتقد است که خلاقیت، فرایند نوآوری محسوب می شود، ایده ها و تکنیک های جدید به عنوان راه حلهایی مورد استفاده قرار می گیرند تا بتوانند مشکلات شناخته شده را حل کنند.نوآوری، فرایند اجرا است، شناسایی منابع موجود از طریق دانش و تبدیل آن به شکل جدیدی از سود مندی و ارزش برای مشتری.

لویت[۶۳] می‌گوید:” خلاقیت، فکر کردن به چیزهای جدید است و نوآوری انجام آن می‌باشد.” (پرداختچی و شفیع زاده، ۱۳۸۵: ۶۹).

شیلان[۶۴] نوآوری را در رأس تجارت های نوین قرار می‌دهد و بیان می‌کند که :” نوآوری شریان حیاتی هر سازمانی است”. شیلان تأکید می‌کند که: “بدون نوآوری نه تنها رشدی صورت نمی گیرد، بلکه ناگزیر مرگ تدریجی آغاز می‌گردد”.نوآوری نوعا شامل خلاقیت می‌گردد، اما معادل با آن نیست: نوآوری شامل عملی نمودن ایده های خلاق برای ایجاد برخی تفاوت های خاص و ملموس در حوزه ای است که نوآوری در آن روی می‌دهد. به عنوان مثال آمابیل و همکاران(۱۹۹۶) پیشنهاد می‌کنند که: ” تمام نوآوری ها از ایده های خلاق آغاز می‌شوند.ما نوآوری را به صورت اجرای موفقیت آمیز ایده های خلاق در سازمان تعریف می‌کنیم.از این منظر، خلاقیت فردی و گروهی، نقطه آغاز نوآوری است که اولی شرط لازم و نه کافی برای دومی به شمار می‌آید”.

۲-۱-۱۳٫نوآوری سازمانی

الوانی معتقد است که در این عصر برای بقا و پیشرفت باید جریان نوآوری در سازمان را تداوم بخشید تا از رکود و نابودی ممانعت شود.شرط بقا در دنیای متلاطم کسب و کار، توجه به تحولات محیطی، نوآوری و درک ابعاد گوناگون ایجاد نوآوری در کسب و کار است.نوآوری را می توان تغییری بدیع دانست که بر اساس اندیشه‌های جدید و بدون سابقه ایجاد شده است.‌بنابرین‏ نوآوری نوعی تغییر است، اما هر تغییری نوآوری نیست.

نوآوری سازمانی در واقع اشاره به نوآوری کالا یا خدمات دارد و تأکید آن بر روی توسعه و نوآوری در فناوری است. نوآوری شامل توسعه کالای نو، پیشرفت، بهبود در کالاها، شیوه ها و روندهای نو برای تولید می‌باشد.نوسازی خویشتن نیز به معنی تغییر سازمان ها از طریق نوسازی ایده های کلیدی است. این مورد دارای اشارات ضمن سازمانی و استراتژیک بوده و شامل تعریف مجدد مفهوم فعالیت اقتصادی، سازماندهی مجدد و معرفی تغییرات در سطح سیستم به منظور افزایش نوآوری است. این چنین سازمان هایی با قدرت پذیرش ریسک و جسارت، همچنین با ابتکاری که دارند بیشتر می کوشند پیشرو باشند تا دنباله رو(شاه حسینی و کاوسی، ۱۳۸۸ :۴۳).

دفت معتقد است که هر سازمانی بسته به ساختار خود، خلاقیت را به نوعی نهادینه می‌کند:

۱. دوایر خلاق: در بسیاری از سازمان‌ها مسئله ابتکار عمل و خلاقیت به واحدهایی واگذار شده است که آن ها را دوایر خلاق می‌نامند. دوایر ستادی، مانند: تحقیق و توسعه، طراحی، مهندسی و تجزیه و تحلیل سیستم ها، راه های جدیدی را ارائه می‌دهند که سایر دوایر سازمانی باید آن‌ ها را به کار بندند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...