از ترکیب ویژگی های ساختار سازمان، انواع ساختار شکل می گیرد. انواع ساختار رامی توان از لحاظ نظری و عملی به شرح زیر تقسیم کرد:

ساختار نظری
برنا و استاکر[۱۶۶] با در نظر گرفتن ساختار، در دو سر یک پیوستار اظهار داشتند که جایگاه سازمان ها را از نظر نوع ساختار آنها می توان به دو نوع سازمان مکانیکی و ارگانیکی تقسیم بندی نمود (رحمان سرشت، ۱۳۷۷).
الف - ساختار مکانیکی
بر مبنای نظر برنا و استاکر، ساختار مکانیکی با شرایطی نسبتاً ثابت و ایستا تطبیق می پذیرد. در یک ساختار مکانیکی وظایف بر مبنای تخصص های مورد نیاز، برای حل کردن یا انجام دادن وظایف تقسیم بندی می­شوند (رحمان سرشت ، ۱۳۷۷).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب - ساختار ارگانیکی
این ساختار برای شرایط متغیر مناسب است و با اوضاعی که در آن به طور دائم مسائل جدید و ناآشنایی بروز می کنند و برای چاره جویی به کارشناسان حاضر در سازمان ارجاع می شوند، سازگاری دارد. در ساختار ارگانیکی وظایف افراد تعدیل می گردد، تماس ها و ارتباطات در هر سطحی بر قرار می شوند و تعهد افراد در سازمان بیشتر می شود (رحمان سرشت، ۱۳۷۷).
لذا می توان گفت که سازمان های مکانیکی، سازمان هایی بسیار بوروکراتیک و خشک هستند و برای محیط های ثابت مناسب ترند. برای محیط های ناپایدار و غیرقابل پیش بینی سازمان های ارگانیک کاربرد دارند ؛ چراکه ساختار ارگانیک از پویایی و انعطاف پذیری لازم برخوردار است (مقیمی، ۱۳۷۷).
با توجه به ابعاد ساختاری، هرچه سازمانی از رسمیت کم، تمرکز پایین و پیچیدگی کمی برخوردار باشد، ساختارش ارگانیک است و بالعکس.

ساختار عملی
ساختار عملی را می توان بر اساس بخش های پنج گانه و یا گروه بندی فعالیت های سازمان تقسیم کرد.
الف - ساختار عملی بر اساس بخش های پنج گانه
مینتزبرگ با توجه به پنج بخش اصلی سازمان (هسته عملیاتی، مدیریت عالی، مدیران میانی، رده میانی، ستادهای فنی و پشتیبانی) و نحو ه هماهنگی کارها ، انواع ساختار عملی را به این شرح تعریف می کند.
ساختار ساده: در این نوع ساختار تعداد ستاد پشتیبانی در سازمان بسیار کم است. تمرکز تصمیم گیری در سطح عالی سازمان است. ساختار با حداقل رسمیت و تفکیک عمودی کم در اختیارات فعالیت می­ کند و هماهنگی از طریق سرپرستی مستقیم انجام می شود.
ساختار بوروکراسی ماشینی : در این نوع ساختار ستاد فنی و پشتیبانی از خطوط عملیاتی سازمان منفک شده است. وجود عدم تمرکز افقی در تصمیم گیری ها به صورت محدود دیده می شود. سلسله مراتب دقیق و تعریف شده حاکم است . قدرت زیادی در ستاد فنی دیده می شود. رسمیت زیاد از طریق خط مشی ها، رویه ها، قوانین و مقررات حاکم است. هماهنگی از طریق استاندارد کردن فرآیندهای کاری صورت می گیرد.
ساختار بوروکراسی حرفه ایدر این ساختار تأکید بر روی متخصصان حرفه ای در هسته عملیاتی سازمان وجود دارد. ستاد پشتیبانی و فنی در خدمت کارکنان حرفه ای است. هماهنگی از طریق استاندارد کردن مهارت های افراد حرفه ای صورت می گیرد.
ساختار بخشی : این ساختار مرکب از بخش هایی است که هربخش ممکن است دارای ساختار مختص به خود باشد. سطح میانی مدیریت بخش کلیدی در سازمان است. استفاده از استاندارد کردن ستادها برای هماهنگی صورت می گیرد.
ساختار ادهوکراسی : این ساختار بسیار ارگانیک و پویاست. حداقل رسمیت در آن دیده می شود . ستاد پشتیبانی قسمت کلیدی سازمان است. هماهنگی از طریق فرایند تنظیم متقابل و دو طرفه صورت می گیرد (میتنزبرگ، ۱۳۷۱).
ب - ساختار عملی بر اساس گروه بندی فعالیت های سازمان
دفت (۱۳۸۱) بر اساس گروه بندی واحدهای سازمانی، ساختارهای عملی را این گونه تقسیم بندی نموده است.
ساختار مبتنی بر وظیفه : در این ساختار فعالیت ها بر حسب وجوه مشترکی که دارند از بالا به پایین گروه بندی می شوند. اگر محیط دارای ثبات بود و اگر سازمان از فناوری عادی استفاده کند و بین دوایر وابستگی شدیدی وجود نداشته باشد چنین ساختاری بسیار مناسب است. مهم ترین نقطه قوت این ساختار صرفه جویی در مقیاس است و بزرگ ترین نقطه ضعف این است که نمی تواند به سرعت در برابر تغییرات محیط از خود واکنش نشان دهد
ساختار مبتنی بر نوع محصولدر این ساختار، سازمان بر اساس نوع محصول، نوع خدمت، گروهی از محصولات، نوع کار، طرح ها یا برنامه های اصلی یا بر حسب مراکز سود، سازماندهی می­ شود (همان منبع). نقطه قوت این ساختار این است که برای محیطی مناسب است که سریع تغییر می کند و بی ثبات است و نقطه ضعف این ساختار این است که نمی توانند صرفه جویی در مقیاس داشته باشند (همان منبع).
ساختار مبتنی بر منطقه جغرافیایی : در این سازمان به مصرف کنندگان یا مشتریان محصولات سازمان توجه می شود. منطقه جغرافیایی از متداول ترین شیوه این ساختار است. سازمانی که چنین ساختاری داشته باشد می تواند خود را با نیازهای خاص هر منطقه وفق دهد و کارکنانش در پی تأمین هدف های منطقه ای هستند (همان منبع).
ساختار پیوندیساختار پیوندی ترکیبی از ساختار مبتنی بر نوع محصول و ساختار مبتنی بر نوع وظیفه یا ساختار مبتنی بر منطقه جغرا فیایی است(همان منبع). از نظر محتوایی ساختار پیوندی بسیار شبیه ساختار سازمانی است که مبتنی بر نوع محصول است(همان منبع). از نقاط قوت این ساختار این است که خود را با تغییرات محیطی وفق می دهد و کارایی دوایر را بالا می برد و از نقاط ضعف این است که امکان زیادی هست که این گونه سازمان ها با نیروی سربار مواجه شوند (همان منبع).
ساختار ماتریسیسازمان هایی که چندین نوع محصول یا خدمت تولید می کنند، می توانند از این ساختار استفاده کنند. با این ساختار سازمان به صورت هم زمان دارای هر دو ساختار مبتنی بر محصول و ساختار مبتنی بر وظیفه می شود. مهم ترین نقطه قوت این ساختار این است که سازمان می کوشد بین تقاضای دوگانه هماهنگی لازم را ایجاد کند و بزرگ ترین نقطه ضعف این است که اعضای سازمان باید زیر نظر کسانی که قدرت های متضاد دارند کارکنند و ممکن است دچار سردرگمی شوند (همان منبع).
انواع ساختار سازمانی از دیدگاه هنری مینتزبرگ(۱۳۷۴) عبارتند از:
ساختار ساده
بوروکراسی ماشینی
بوروکراسی حرفه ای
ساختار بخشی(شعبه ای)
ادهوکراسی
انواع ساختار سازمانی به همراه توضیحات مربوطه در جدول ۲-۹ (مینتزبرگ،۱۳۷۴) بیشتر توضیح داده شده است.
جدول ۲-۹ : انواع ساختار سازمانی (مینتزبرگ،۱۳۷۴)

ساختار ایده آل مکانیسم هماهنگی بخش اصلی پارامترهای طراحی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...