۱-۴ مقدمه‏ ۶۶
۲-۴- طبقه بندی اطلاعات بر اساس پرسشها و فرضیات تحقیق ۶۶
۳-۴ ارائه اطلاعات بر اساس پرسشها و فرضیات تحقیق ۶۷
۱-۳-۴آمار توصیفی یافته­ ها ۶۸
۱-۱-۳-۴ مبادلات تولیدی بخش کشاورزی با سایر بخش­های اقتصادی ۶۸
۲-۱-۳-۴ بررسی تخصیص و توزیع درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی ۶۸
۳-۱-۳-۴ برآورد تعمیم ماتریس ضرایب فزاینده ۶۸
۴-۴ تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس پرسشها و فرضیات تحقیق ۷۰
فصل پنجم:
۱-۵ مقدمه ۷۳
۲-۵ نتیجه گیری بر اساس پرسشها یا فرضیات تحقیق ۷۳
۱-۲-۵ مروری بر خطوط کلی پژوهش ۷۳
۲-۲-۵ نتایج آزمون فرضیه ­ها ۷۵
۳-۲-۵ بحث و نتیجه ­گیری ۷۵
۳-۵ پیشنهادها ۷۷
۱-۳-۵ پیشنهادها در راستای یافته ها ۷۷
۲-۳-۵ پیشنهادها به محققین ۷۷
۴-۵ محدودیت های تحقیق ۷۸

منابع فارسی ۸۲
منابع لاتین ۸۴
چکیده انگلیسی ۸۵
جدول ۱-۲ توزیع درآمد در چند کشور جهان (سهم درآمدی بیستک­های مختلف) ۲۶
جدول ۲-۲ داده – ستانده ۳۷
جدول ۱-۳ ساختار کلی الگوی ماتریس حسابداری اجتماعی ۶۱
جدول ۱-۴ ماتریس روابط بین بخش­های تولیدی ۶۷
جدول ۲-۴ جدول طبقه ­بندی تخصیص و توزیع درآمدها به تفکیک خانوارهای شهری و روستایی ۶۷
جدول ۳-۴ تأثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر تخصیص و توزیع درامدهای خانوارهای شهری و روستایی ۷۱
۱-۳ مدل مفهومی تحقیق ۵۹
چکیده
در اقتصاد ایران بخش کشاورزی، از بخش­های اساسی اقتصاد است و سهم عمده­ای از تولید ناخالص داخلی را به­خود اختصاص داده است. بنابراین بررسی تأثیرات متغیرهای مختلف اقتصادی بر بخش کشاورزی حائز اهمیت می­باشد. مطابق مبانی نظری اقتصاد اجرای سیاست­های اقتصادی موجب نابرابری توزیع درآمد می­گردند. لذا این احتمال وجود دارد که در مراحل بعدی اضافه درآمد ایجاد شده ناشی از رشد به گونه ای نابرابر توزیع شود. از این­رو امروزه استفاده از مدل­های کلان­نگرنظیرماتریس حسابداری اجتماعی گسترش یافته اند. هدف اصلی از اجرای این پژوهش بررسی رابطه بین ارزش افزوده بخش کشاورزی و توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی ایران با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی در سال ۱۳۷۸ می­باشد که در این راستا، داده های اقتصادی مرتبط با تحقیق، با بهره گرفتن از چارچوب جدول داده-ستانده و ماتریس حسابداری اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در ادامه با توجه به مراحلی که برای تعیین ماتریس ضرایب فزاینده لئونتیف پیموده می شود، می توان به تاثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی دست یافت. در برآورد نتایج تحقیق مشاهده می­ شود که تاثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی بر توزیع درآمدهای خانوارهای شهری و روستایی مثبت است. هرچه تولیدات بخش کشاورزی افزایش یابد، قدرت خرید خانوارهای روستایی به­عنوان بخش عمده ای از تولید کنندگان محصولات کشاورزی افزایش می یابد و همین امر موجب کاهش قیمت تمام شده محصولات کشاورزی شده و باعث افزاش قدرت رقابت پذیری محصولات داخلی در برابر محصولات مشابه خارجی می­گردد. افزایش رقابت پذیری نیز به نوبه خود باعث افزایش درآمد ملی کشور شده که این افزایش درآمد ملی به خانوارهای شهری تسری می­یابد. لذا افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی می تواند از این کانال موجب بهبود توزیع درآمد خانوارهای شهری شود. هم­چنین بهبود درآمدهای خانوارهای شهری بیشتر از خانوارهای روستایی می­باشد زیرا افزایش تولیدات کشاورزی منجر به کاهش قیمت محصولات شده و درآمد خانوارهای روستایی افزایش یافته و نیز درآمد خانوارهای شهری نیز بهبود می­یابد، لذا افزایش رفاه تولیدی محصولات کمتر از افزایش مصرفی این محصولات است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

واژه­ های کلیدیماتریس حسابداری اجتماعی، منحنی لورنز،ضریب جینی،توزیع درآمد.
مقدمه
بخش کشاورزی و منابع طبیعی به­ دلیل برخورداری از پتانسیل صادرات محصولات و نقش حیاتی در تأمین مواد غذایی با اتکاء به منابع داخلی و مواد اولیه برای سایر بخش­ها، به­عنوان پایه و استراتژیک اقتصاد کشورهاست. امروزه جهت بررسی موضوعات و سیاست­های مختلف اقتصادی در سطوح کلان از ابزارهای مختلفی استفاده می­گردد. دو نمونه از این ابزارها جداول داده-ستانده و ماتریس حسابداری اجتماعی می­باشند. ماتریس حسابداری اجتماعی عمدتاً بر نقش خانوارها در اقتصاد و چگونگی ایجاد و توزیع درآمد آن­ها متمرکز بوده و در نتیجه ابزار بسیار کارآمدی برای بررسی­ سیاست­های توسعه اقتصادی و نیز موضوعات مربوط به توزیع درآمد می­باشد. به­عبارت دیگر در جداول داده-ستانده، مبادلات اقتصادی بدون توجه به سوابق و زمینه ­های اجتماعی مبادله­کنندگان ثبت می­گردد، در حالی­که در ماتریس حسابداری اجتماعی بر خلاف حساب­های ملی، به­جای این­که صرفاً فعالیت­های اقتصادی یا مالی نهادها ملاکی برای طبقه ­بندی نهادهای مختلف قرار گیرد، زمینه­ ها و سوابق اجتماعی-اقتصادی این نهادها، معیار اصلی برای طبقه ­بندی آنها می­باشد. بنابراین در این پایان‌نامه تلاش شده با بهره گرفتن از داده‌های آخرین ماتریس حسابداری اجتماعی مربوط به سال ۱۳۷۸ که در توسط بانک مرکز آمار ایران منتشر شده است و در سایت بانک مرکزی موجود می باشد به بررسی تعیین اثر ارزش افزوده بخش کشاوزی برتوزیع درآمد خانوار شهری و روستایی به­پردازد.
۱-۱ مقدمه
در اقتصاد ایران بخش کشاورزی، از بخش­های اساسی اقتصاد است و سهم عمده­ای از تولید ناخالص داخلی را به­خود اختصاص داده است. بنابراین بررسی تأثیرات متغیرهای مختلف اقتصادی بر بخش کشاورزی می ­تواند حائز اهمیت باشد. بخش کشاورزی یکی از مهم­ترین بخش­های اقتصادی کشور و تأمین کننده حدود ۸۰ درصد نیاز­های غذا یی و یک چهارم تولید نا خالص داخلی، یک سوم اشتغال و … است. صنایع کشاورزی با توجه به آثار مستقیم وغیر مستقیمی که در بخش کشاورزی بر جای می گذارد، در شکوفا یی کشورها به وﻴﮋه اقتصاد کشورهای در حال توسعه نقش به­سزا یی دارد و درصورت فعالیت مفید این بخش است که زمینه فعالیت وپیشرفت سایر بخش­ها تهیه شده کشور به سوی توسعه سوق می یابد. شناخت نقاط قوت، فرصت­ها و نیز مشکلا ت وتنگناهای آن می تواند کشور را به چشم اندازهایی روشن­تر در بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آن رهنما شود. آنچه در ارتباط با بخش کشاورزی و هم پیوندی آن با اقتصاد ایران قابل تأمل بوده، حاکی از آن است که بخش کشاورزی با صنایع کود و سم، نساجی و سلولزی، غذایی، بخش بازرگانی، بخش صنعت و گروه ­های مختلف مصرف کننده دارای ارتباط است. درصورت فعالیت مفید این بخش است که زمینه فعالیت وپیشرفت سایر بخش­ها تهیه شده کشور به سوی توسعه سوق می یابد. لذا هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش توزیع درآمد خانوار شهری و روستایی بر ارزش افزوده بخش کشاورزی با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی [۱]در سال ۱۳۷۸ می­باشد. در ادامه ادبیات، مبانی نظری و پیشینه تحقیق بررسی شده و سپس برای بررسی رابطه بین متغیرهای یاد شده و همچنین تعیین جهت این رابطه علی، از چارچوب جدول داده-ستانده و ماتریس حسابداری اجتماعی استفاده شده است. روش به کار رفته در این پژوهش، جهت آزمون فرضیه های تحقیق، روش تحلیلی ـ علی می باشد ودر قدم بعد به بررسی آمار توصیفی متغیرهای تحقیق می پردازیم تا دورنمایی از روابط بین بخش­ها و توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی داشته باشیم. در ادامه با توجه به مراحلی که برای تعیین ماتریس ضرایب فزاینده لئونتیف پیموده می شود، می توان به تاثیر ارزش افزوده بخش کشاورزی (یکی از بخش­های اقتصادی کشور) بر توزیع درآمد خانوارهای شهری و روستایی دست یافت. در ادامه برآورد و نتایج به دست آمده از آنها ارائه شده و در پایان نیز جمع بندی و نتیجه گیری صورت گرفته است.
این فصل به بیان تاریخچه مطالعاتی تحقیق و اهمیت و اهداف تحقیق و پرسش­ها و فرضیات مطرح شده می ­پردازد و در پایان اصطلاحات یا واژه­ های کلیدی را توضیح می­دهد.

تاریخچه مطالعاتی

    • سلامی و پرمه ( ١٣٨٠ )[۲]. با تدوین ماتریس حسابداری اجتماعی سال ١٣۶۵، نشان دادند که توجه به ظرفیت­های بخش کشاورزی و بهره برداری از آنها در مقایسه با بخش صنعت می ­تواند منجر به رشد سریع­تر اقتصاد شود، به­علاوه باعث توزیع مناسب­تر درآمد در کشور نیز می گردد.
    • پروین (۱۳۷۲)۲. پروین در مقاله خود اشاره کرده است که نابرابری توزیع درآمد بین اقشار مختلف جامعه به معنی محرومیت نسبی قشرهای مردم در مقایسه با دیگر اقشار جامعه می­باشد. نکته قابل ذکر دیگر این است که، در شرایطی که توزیع درآمد به­عنوان هدف کلی مورد نظر نیست، باید تأثیرات انواع سیاست­های اقتصادی بر توزیع درآمد در نظر گرفته شود.
    • کاتوزیان (۱۳۶۸)۳. به عقیده کاتوزیان دلایلی که به عنوان عامل موثر در نابرابری توزیع درآمد ارائه می­ شود، بیشتر جنبه­ های اقتصادی-اجتماعی را در نظر می­گیرند و به جنبه­ های سیاسی موضوع کمتر پرداخته شده است.
    • مطالعه استون (۱۹۸۶)۴. بررسی سیاست­های اقتصادی در چارچوب ماتریس حسابداری اجتماعی و استفاده از آن در سیاست­گذاری­ها اولین بار توسط استون صورت گرفت. بنابراین مطالعات انجام شده در زمینه ماتریس حسابداری اجتماعی در دو حیطه تدوین مدل و استفاده از آن در بررسی مسائل اقتصادی و اجتماعی بوده است که در هر زمینه کا رهای فراوانی صورت گرفته است.
    • مطالعه هریس (۲۰۰۲)۵. هریس با هدف بررسی توزیع درآمد ماتریس حسابداری اجتماعی کشور مکزیک را با ابعاد ۱۳۳*۱۳۳ تدوین نمود. بنابراین شبیه­سازی سیاست­ها نشان داد اصلاح سیاست­های کشاورزی می ­تواند اثر مثبتی بر توزیع درآمد در آفریقای جنوبی داشته باشد.
    • مطالعه توربک (۲۰۰۰)[۳]. توربک با بهره گرفتن از ماتریس حسابداری اجتماعی اثر بحران اقتصادی اندونزی را بر توزیع درآمد مطالعه نمود و نشان داد کاهش فعالیت بخش ساختمان و تجارت باعث کاهش بیش از ٢٠ درصد درآمد کارگران روستایی و شهری شده است.
    • ارسطو(۱۹۹۸)[۴]. ارسطو معتقد به مساوات بیشتر، در مقابل رفاه زیادتر است. به نظر او نحوتحصیل دارائی جزئی از مدیریت خانه می­باشد. وی مالکیت شخصی را مطلوب میداند و از مالکیت اشتراکی انتقاد می­ کند.
    • آدام اسمیت (۱۷۹۰-۱۷۲۳میلادی)۳. آدام اسمیت اولین کسی است که در مورد مسائل اقتصادی به شکل جدیدی بحث کرد. عقاید وی در کتاب ثروت ملل منعکس است. در نظریه توزیع ثروت، اسمیت اقتصاد را در مرحله­ ای از پیشرفت اقتصادی بررسی می­ کند.
  • دیوید ریکاردو( ۱۹۲۳- ۱۷۷۲میلادی)۴. در تجـزیه و تحلیل مسائل اقتصادی ریکاردو، محور اصلی را روی نظریـه توزیع قرار می­دهـد. او و پیروانش در مکتب کلاسیک مسئله توزیع و چگونگی تعیین بهره مالکانه دستمزد و سود کل را در زمان حال و آینده بصورت تحلیلی مورد بررسی قرار داده­اند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...