می کند و این کار همواره ادامه دارد.[۴۷۹]
خلوت
«بهشت و حور و خلد اینجا چه سنجد که بیگـانه نـه درآن خلـوت نگنجـد»
همان، بیت۷۰۰، ص۴۵۱
«حـدیث مـاجـرای شطـح و طامـات خیــال خلـوت و نـور و کـرامــات»
همان، بیت۸۴۸، ص۵۲۸
خلوت، دوری جستن و قطع رابطه کردن از مردم است، و دیدن نورهای رنگارنگی که سالکان می توانند آن را مشاهده نمایند.[۴۸۰]
قشیری معتقد است که خلوت، صفت اهل صفوت و عزلت از نشانه های وصلت است.
اقوال عرفا
ابو عثمان مغربی می گوید: هرکسی که خلوت را به صحبت برگزیند باید از چیزی یاد نکند مگر یاد آوری خدای متعال، و از اسباب این جهان چیزی طلب نکند و نخواهد. اگر چنین نباشد خلوت او سبب هلاکت و نابودیش خواهد شد.«گفته اند تنها شدن به خلوت جامع تر بود دواعی سلوت را…. ذوالنون گوید: برای حصول اخلاص هیچ چیز بهتر از خلوت نیست (خلوت سبب حصول اخلاص می شود).… ابوعبداللّه رملی گوید: دوست تو خلوت باشد، طعام تو گرسنگی و حدیث تو مناجات، یا می میری [یا] به
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

خدای می رسی».[۴۸۱]
نجم الدین رازی بنای سیر و سلوک و وصول به مقامات را در خلوت و عزلت می داند، تمام انبیاء و اولیاء از همان آغاز آفرینش، خلوت می گزیدند تا به مطلوب حقیقی خویش دست یابند و به دیدار او نایل آیند.
در مرصادالعباد آمده است: «چنان که عایشه - رضی اللّه عنها- روایت می کند در حقّ خواجه علیه السّلام «کان حبّب الیه الخلأ »، اوّل خلوت و عزلت را بر دل خواجه شیرین گردانیـدند و در روایت می آیـد
« کان یتحبّب الی حراء اسبوعاً و اسبوعین»، یعنی در کوه حرا به خلوت و طاعت مشغول گشتی پیش از وحی یک هفته و دو هفته، و نیز یک ماه در روایت آمده است.» همچنین، «چون موسی را علیه السّلام استحقاق استماع کلام بی واسطه کرامت می کردند به خلوت اربعین فرمودند که «و اذ واعدنا موسی اربعین لیله[۴۸۲]». »[۴۸۳]
شرایط و آداب نشستن اربعینات
به نظر نجم الدین رازی، نشستن اربعینات شرایط و آداب بسیاری دارد، امّا هشت شرط مهم است کـه اگر یکی از این هشت شرط نباشد حصول به مقصود با دشواری هایی همراه باشد.
این هشت شرط به ترتیب عبارتند از:
تنها در خانه ای بنشینی و رو به قبله آوری ، دست ها را بر روی ران بگذاری و غسل میّت کنی و
خلوت خانه را گور خود تصوّر کنی و از آن جا بیرون نیایی مگر با وضو و حاجت و نماز. خانه باید تاریک و کوچک باشد و بر در پرده ای نصب شود و نورگیر نباشد و هیچ صوت و آوازی شنیده نشود تا تمام حواس (چشم، گوش، زبان، پا و غیره) از کار بیفتد،و روح با عالم غیب مأنوس می شود و انس و دوستی او با مردم منتفی می شود.
۲- همیشه وضو داشته باشد که «الوضوء سلاح المؤمن».
۳- مدام کلمه ی لا اله الّا اللّه را بگوید.
۴- همه چیز را از خاطر خود بیرون کند و هیچ چیز نخواهد مگر خدای متعال را.
۵- دوام ورزیدن بر روزه است « الصوم لی و ان اجزی به ».
۶- مدام سلوک کند « من صمت نجا »[۴۸۴].
مراقب دل شیخ خود باشد یعنی او را ناراحت نکند.
بر خدا و شیخ خود اعتراض نکند که این خود دو نوع است؛
الف: بر خداوند اعتراض ننماید. هر چیزی که از عالم غیب برای او فرستاده می شود از قبیل قبض و
بسط، رنج وراحت، صحبت و سقم، گشایش و فرو بستگی راضی باشد و تسلیم حقّ گردد و از حق تعالی روی نگرداند.
ب: به سخن، کار، حال و صفت شیخ خود اعتراض نکند. بزرگ ترین شرط تسلیم آن است کـه در
ولایت شیخ باشی.[۴۸۵]
وی معتقد است که آداب خلوت دو چیز است:
۱- کم خوردن غذا است نه آن چنان که ضعیف و بیمار شود، بلکه به اندازه ای خورد که بتواند مـدام
ذکر بگوید.
- باید در شب غذای کمتری بخورد و سبک باشد تا نخوابد و از ذکر گفتن غافل نشود.
- آن مقدار غذایی که می خورد با ذکر و حضور دل باشد.
- با حرص و طمع نخورد.
- در غذا خوردن زیاده روی نکند تا غذا برای او لذیذ نباشد.
- از خوردن گوشت فراوان پرهیز کند.
کم خوابیدن است، نتواند به اختیار خود پهلو بر زمین گذارد مگر آن که خواب بر او غلبه شود.او
بی اختیار بر زمین بیفتد و بخوابد. هنگامی که به هوش آمد بلند شود و دوباره وضو گیرد و به ذکر گفتن مشغول شود و مراقب دل خود باشد و هر چیز ترسناک را که ببیند و یا صدایی بشنود نترسد و در همه حال در پناه شیخ باشد و نام او را بر زبان آورد و از او کمک بخواهد تا خداوند او را مورد لطف و عنایت خود قرار دهد و از بلا او را حفظ کند.[۴۸۶]
خلوتخانه
«ز اِن کنتـم تحبّــون یـابـد او راه بـه خلـوتخـانـه ی یحببکـم اللّـه»
شرح گلشن راز، بیت۳۴۲، ص۲۳۹
«در آن خلـوتسـرا محبـوب گـردد بـه حـق یکبـارگـی مجـذوب گـردد»
همان، بیت۳۴۳، ص۲۴۰
لاهیجی می گوید: خلوتخانه و خلوتسرا مکانی است که در آن غیر محرم را اجازه ی ورود ندهند و تنها محارم اجازه ی ورود به آن جا را دارند، در مقام «یحببکم اللّه» که مقام ولایت و اتّحاد محبّ و محبوب و عاشق و معشوق و نبی و ولی است، غیر در آن نگنجد.[۴۸۷]
دکتر سجّادی گوید: «خلوتخانه ی اسرار، مقام انس و دوستی با حضرت حقّ است».
خلوتخانه، مکانی است که صوفیان جهت انجام اموری چون ذکر گفتن، اندیشه کردن، چلّه نشینی و به خاطر دوری از مردم به آن پناه می برند و در آن جا با معشوق خود خلوت می گزیدند و به راز و نیاز می پرداختند. مروی معتقد است که هر یک از پیامبران ما خلوتخانه ای داشتند که در آن از نفس خود رها می شدند و به حقّ می پیوستند.
خلوتخانه ی یوسف، خانه ی زلیخا، خلوتخانه ی ابراهیم، آتش، خلوتخانه ی موسی، طور، خلوتخانه ی عیسی، فلک چهارم و خلوتخانه ی خاتم پیامبران، مقام قرب بود.[۴۸۸]
خم
« یکـی دیگـر فـرو بـرده بیکبــار خم و خمخـانـه و سـاقـی و مـی خـوار»
همان ،بیت ۸۳۴، ص ۵۲۱
لاهیجی معتقد است که: منظور از «خم» اعیان کثرات است.[۴۸۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...