کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          



جستجو



 



۱-مرحله ادراک :

در مرحله ادراک[۳۱] که مرحله خطور یا تصور هم نام گرفته است، نخست عناصر عمل مجرمانه مورد نظر و نتایج آن در ذهن شخص ذهن می بندد. مثلا سارق با دیدن اتومبیلی که در گوشه خیابان رها شده وسوسه دارا شدن در ذهنش خطور می‌کند. این مرحله از اراده باطنی بوده و ارادی نیست و خطور به طور قهری انجام می پذیرد.[۳۲]

۲- مرحله تدبر و سنجش( تصدیق ) :

تصدیق، تصور همراه با حکم است که عبارت از اسناد ایجابی یا سلبی چیزی به چیز دیگر است[۳۳]. در این مرحله، شخص امر معینی را که ذهنش به سوی آن متوجه شده می سنجد و سود و زیان آن را مورد بررسی قرار می‌دهد. هرکدام از تصورات ممکن است با دلائلی همراه باشد که دلائل را در اصطلاح داعی و محرک[۳۴] می نامیم. در این مرحله است که شخص با ارزیابی کار خود و سنجش و مقایسه دواعی مختلف، ممکن است نهایتاً یکی را برگزیند و برای رسیدن به آن، راضی به انجام عمل گردد.

همان گونه که تصور عمل در ارتکاب عمل مجرمانه اهمیت دارد، انتخاب داعی و هدف نیز مورد تأمل بوده و این انتخاب باید در محیطی آزاد صورت گیرد. به نظر می‌رسد منظور فلاسفه از اختیار معمولاً همان «تصدیق به فایده» یا به تعبیری « تصدیق و ترجیح خیریّت فعل» است که مقدّم بر اراده است.

۳- مرحله عزم و تصمیم( قصد) :

پس از اینکه تصورات مختلف به ذهن شخص خطور کرد و دواعی و جهات گوناگون را مورد سنجش و ارزیابی قرار داد، در نهایت ذهن مفید بودن یکی را تصدیق نموده و بدان رضایت می‌دهد. در این صورت است که تردیدها پایان می‌یابد و جزم جانشین آن می شود و تصمیم انجام می‌گیرد. این تصمیم و جزم را که یک کیف نفسانی است، اهل نظر آن را اراده نام نهاده اند.[۳۵]

البته عده ای نقش اراده را ‌به این جا ختم نمی کنند، بلکه برای اراده در اجراء تصمیم هم نقش قائلند. لذا با این استدلال، معتقدند که اراده علاوه بر عنصر معنوی، در عنصر مادی نیز نقش دارد. [۳۶] به نظر می‌رسد بایستی بیان کرد، این که فرد درحین انجام فعل واجد اراده است دال بر این نیست که اراده را رکن مقوم عنصر مادی بدانیم؛ چرا که اراده که مربوط به ذهن و روان فرد می شود نمی توان در عنصر مادی که مربوط به عملیات اجرایی است، دخیل دانست.

پس از تعریف اصطلاح روانی قصد، باید گفت که قصد در اصطلاح حقوق نیز، از این معنا دور نیفتاده و به : «حرکت نفس به طرف کاری معین، پس از تصور و تصدیق منفعت آن، تعریف شده است.»[۳۷]

البته عده ای از حقوق ‌دانان بین اراده و قصد در حقوق جزا تفاوت قائل شده اند. چنان که عبد القادر عوده بیان می‌کند: « بین اراده و قصد تفاوت وجود دارد؛ بگونه ای که اراده عبارت است از قصد فعل ممنوع یا ترک فعل واجب از جهت مادی و قصد عبارت است از قصد نتیجه ای که مترتب بر فعل مادی است.» [۳۸] ایشان معتقدند که به جای اراده از عصیان و به جای قصد از قصد عصیان نام ببریم؛ چرا که بین اراده و قصد از نظر لغوی فرقی نیست و آن دو کلمه دو لفظ مترادفی هستند که هر کدام صلاحیت دلالت بر قصد فعل و قصد نتیجه را دارند و این صلاحیت لغوی به خلط معنای نیت منجر می شود، همچنان که احیانا به عجز از تمییز آن ها منتهی می‌گردد.

دکتر محمد باهری نیز اراده را به معنای خواستن و قصد را یقین بر حصول نتیجه تعریف می‌کند.[۳۹]

از استدلال خود این گروه که در تفاوت بین اراده و قصد ذکر کرده‌اند، می توان استفاده کرد و اینگونه بیان کرد که؛ آن ها در تعریف هر دو واژه اراده و قصد از واژه “قصد” استفاده کرده‌اند که گاهی به فعل تعلق می‌گیرد و گاهی به نتیجه. حال این که گاهی به فعل تعلق می‌گیرد و گاهی به نتیجه چه خللی به ماهیت قصد(اراده) که توجه نیروی اراده به سمت چیزی می‌باشد، وارد می‌گردد. در ثانی بسیاری از جرایم مطلق می‌باشند و در آن ها نتیجه ملاک نیست، لذا قصد نتیجه موضوعا تحقق پیدا نمی کند، در نتیجه نمی توان گفت که در این گونه جرایم قصد وجود ندارد.

بند دوم: تمایز قصد از اختیار

از جمله مهمترین ویژگی‌های انسان اراده و اختیار اوست. اکثر متفکران نسبت به وجود این ویژگی ها در انسان تردیدی نداشته و آن را امری بدیهی می‌دانند ولی ‌در مورد معنا و حقیقت آن اختلاف نظر دارند.

برخی از متفکران، فعل اختیاری را با عامل «اراده» تعریف می‌کنند؛ یعنی فعلی اختیاری است که مسبوق به اراده و خواست فاعل آن باشد. چنان که از مبادی فعل ارادی به ‌عنوان مبادی فعل اختیاری یاد می‌کند و معتقدند که همین که فاعل، فعلی را تصور کرد و با سنجش و تصدیق به مصلحت، عزم و اراده بر انجام آن کرد، فعل اختیاری واقع می‌گردد.[۴۰] جمهور فقهاء عامه نیز اختیار را به « قصد به انجام دادن کار و ترجیح آن بر شیء دیگر به محض اراده انجام کار » تعریف نموده اند.[۴۱] در تعابیر حقوق کیفری هنگامی که از رفتار ارادی سخن به میان می‌آید منظور همان رفتار اختیاری است[۴۲]. عده ای از حقوق ‌دانان نیز به تبع فقها و با توجه به اینکه واضع قانون مصوب ۱۳۷۰ ق.م.ا اکراه و اجبار را با یک حکم در یک ماده بیان کرده بود و هم چنین در ماده ۶۶۸ ق.م.ا تعزیرات از کلمه اکراه در کنار جبر استفاده ‌کرده‌است، اکراه را به معنای اجبار می دانند.[۴۳] چنان که از آن تحت عنوان اکراه تام یاد می‌کنند و آن را اکراهی می دانند که اختیار مکره را می‌گیرد و او را در دست اکراه کننده بی اراده می‌سازد. ‌بنابرین‏ در اینجا اختیار در معنای اراده به کار رفته است.[۴۴]

در اینکه فعل اختیاری باید ارادی باشد، حرفی نیست و طبیعی است که به همین خاطر لازم است در ارتکاب فعل اختیاری، مبادی فعل ارادی رعایت گردد، ولی چنین عقیده ای دال بر این نیست که اراده و اختیار را به یک معنا بدانیم. ‌بنابرین‏، می توان بیان کرد که تمام افعال اختیاری، ارادی می‌باشند ولی هر فعل ارادی، لزوماً اختیاری نیست.

عده ای نیز اراده را اعم از اختیار می دانند؛[۴۵] چنان که اراده را تعریف می‌کنند به نیرویی که به واسطه آن چیزی مقصود واقع می‌شود و از دیگر امور تمایز می‌یابد[۴۶] و همچنین اختیار را تعریف می‌کنند به اراده‌ای که به دنبال اندیشه همراه با تمییز حاصل می‌شود[۴۷]. بر اساس این تعریف میان اراده و اختیار نسبت عموم و خصوص مطلق برقرار است و اختیار اراده‌ای است که از تعقل مایه می‌گیرد[۴۸].

ارتکاب عمل مجرمانه به عنوان یک رفتار عقلانی ‌به این ترتیب توجیه می شود که مرتکب جرم، به بررسی و ارزیابی منفعت بر فعل مجرمانه و غیر مجرمانه پرداخته و سپس یکی از آن ها را ( فعل مجرمانه ) که از لحاظ اقتصادی بیشترین نفع را برای او داشته برگزیده است. اگر اراده برگرفته از تعقل را اختیار بدانیم، فعل اکراهی را بایستی اختیاری دانست! چرا که فرد مکره با سنجش سود و زیان و برای دفع ضرر به طور عقلانی، تصمیم به ارتکاب فعل مجرمانه می‌گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 01:24:00 ب.ظ ]




درگیری [۳]

درگیری به میزان درگیری های ذهنی مشتریان برای انتخاب یک محصول و یا یک خدمت است (بوش و کلارک، ۲۰۱۳، ۱۸).

ریسک[۴]

درجه خطر کردن مشتریان برای خرید محصول نشناخته ای است که برند ها میزان ریسک را کاهش می‌دهند و مشتری با اطمینان خریداری می‌کند(مرجانی، ۱۳۹۱، ۱۷).

اعتماد[۵]

اعتماد به کالا و خدمتی که در پی آن هستیم، اینکه چه قدر یک ‌کالا و خدمت انتظارات مد نظر مشتری را برآورده کند و تا چه حد به خرید و انتخاب خود، اعتماد کند (صالحی، ۱۳۸۴، ۱۹).

وفاداری[۶]

مزیتی که یک مشتری به جای خریدن یک محصول از چند جای مختلف، آن را به طور مکرر از یک عرضه کننه خریداری می‌کند(باغبان و موسی، ۱۳۹۳، ۳۱).

۱-۶-۲تعاریف عملیاتی

برند بانکی: نمره ای است که پاسخگو بر اساس پرسشنامه نظام ‌بازاریابی برند بانکی کلسی (۲۰۱۰) به دست می آورد.

درگیری: نمره ای است که پاسخگو بر اساس سؤالات ۱ تا ۵ پرسشنامه نظام ‌بازاریابی برند بانکی کلسی (۲۰۱۰) به دست می آورد.

ریسک: نمره ای است که پاسخگو بر اساس سؤالات ۶ تا ۱۰ پرسشنامه نظام ‌بازاریابی برند بانکی کلسی (۲۰۱۰) به دست می آورد.

اعتماد: نمره ای است که پاسخگو بر اساس سؤالات ۱۱ تا ۱۵ پرسشنامه نظام ‌بازاریابی برند بانکی کلسی (۲۰۱۰) به دست می آورد.

وفاداری: نمره ای است که پاسخگو بر اساس سؤالات ۱۶ تا۲۰ پرسشنامه نظام ‌بازاریابی برند بانکی کلسی (۲۰۱۰) به دست می آورد.

فصل دوم

ادبیات و پیشینه پژوهش

۲-۱ نظام بازاریابی

عصر حاضر با ویژگی هایی همچون فراوانی عرضه، گسترش رقابت ، تحولات فناوری ، جهانی شدن و… همراه است که بعضی ثمرات آن برای مشتریان انفجار، انتخاب ، افزایش قدرت چانه زنی و دستیابی به ارزش بیشتر است. در ارتباط تعاملی بین صنعت به معنای مجموعه ای از رقبا که در یک بازار هدف تعریف شده با هم رقابت می‌کنند و بازار به معنای مجموعه ای از مشتریان بالفعل و بالقوه بنگاه های اقتصادی آنچه به ظاهر داد و ستد می شود، کالا یا خدمتی است که بنگاه به مشتریان خود می‌دهد و در مقابل ، پول یا شبه پول می‌گیرد، اما در حقیقت مشتریان، کالا یا خدمت نمی خرند، بلکه ارزش را از بنگاه های اقتصادی دریافت می‌کنند. در دنیای رقابتی امروز شرکت هایی موفق هستند که بتوانند ارزش های بیشتری برای مشتریان به وجود آورند و دلایل بیشتری به مشتریان ارائه کنند تا آن ها را به خرید و ایجاد رابطه بلندمدت با شرکت ترغیب سازند. مشتریان امروزه خواهان عرضه فرآورده با کیفیت برتر، خدمات بیشتر، سرعت بالاتر، همخوان و متناسب با نیازهای خود، قیمت مناسب تر و تضمین کارآمد هستند، لذا بنگاه باید بررسی کند که ضمن سودآوری، کدامیک از خواست های گوناگون مشتریان را می‌تواند برآورده کند. شرکت هایی که فلسفه بازاریابی را پذیرفته اند، یعنی مشتری و جامعه را مدنظر داشته و محور عملیات قرار داده‌اند، در تلاش برای به وجود آوردن و افزایش مداوم ارزش مشتری هستند. عوامل متعددی در ارتقاء ارزش مشتری مؤثر هستند؛ مثل کیفیت ، خدمات ، سرعت و… و نیز یکی از عوامل اصلی ارتقای ارزش مشتری نظام بازاریابی است (آکر، ۲۰۰۶، ۲۲).

۲-۲ عوامل فعالیت های بازاریابی

۱٫مفهوم تولید[۷]

در مفهوم تولید فرض بر این است که مشتریان نسبت به کالاهایی نظر مساعد خواهند داشت که اولاً موجود بوده و ثانیاًً دارای قیمت بسیار مناسبی باشند. ‌بنابرین‏ مدیریت وظیفه بهبود تولید و توزیع را برعهده دارد. این مفهوم یکی از قدیمی‌ترین فلسفه‌های راهنمای فروشندگان محسوب می شود (کلر[۸]، ۲۰۱۲، ۱۶).

۲٫مفهوم کالا[۹]

‌بر اساس مفهوم کالا، مشتریان خواهان کالاهایی هستند که از بهترین کیفیت و کارایی برخوردار باشند. ‌بر مبنای‌ این اصل، سازمان باید منابع خود را به بهبود پیوسته کالا اختصاص دهد(آکار، ۲۰۱۰، ۲۳).

۳٫مفهوم فروش[۱۰]

‌بر اساس مفهوم فروش، مصرف‌کنندگان به میزانی که باید بخرند، کالاهای تولید یک شرکت را نخواهند خرید و این در زمانی رخ می‌دهد که شرکت به میزان وسیع برای فروش و ترویج کالاهای خود نکوشد. این مفهوم عملاً ‌در مورد کالاهای ناخواسته تجربه شده است، کالاهایی که خریداران به طور معمول به خرید آن ها نمی‌اندیشند (بندیکسن[۱۱]، ۲۰۱۰، ۱۸).

۴.مفهوم بازاریابی

در مفهوم بازاریابی، اعتقاد بر این است که نیل به اهداف سازمانی، بستگی تام دارد به تعیین و تعریف نیازها و خواسته‌های بازارهاى هدف و تأمین رضایت مشتریان به‌نحوی مطلوب‌ تر و مؤثرتر از رقبا. جالب این است که این مفهوم یک فلسفه نسبتاًجدید اقتصادی است. مفهوم بازاریابی به صورت مختلفی بیان شده است (فراکوهار[۱۲]، ۲۰۱۰، ۶۲).

۲-۲ برند[۱۳]

۲-۲-۱ تعاریف برند

طبق تعریف انجمن بازاریابی امریکا، مارک، برند یا نام، عبارت، طرح، نماد یا هر ویژگی دیگری است که مشخص‌ کننده خدمات یا فروشنده محصولی خاص باشد که به وسیله آن از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز می‌گردد. عنوان قانونی برای برند، نشان تجاری است. برند مجموعه گره‌های ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیت‌هایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نموده‌است. تداعی معانی پیوند دادن تصاویر و نشانه ها با برند از مزایا و فواید یک برند است (آرچر[۱۴]، ۲۰۱۳، ۵۱).

برند همان چیزی است که مخاطب با دیدن، شنیدن، حس کردن و یا هر گونه ارتباطی با آن به صورت مفهومی، دیداری یا لفظی صفات و ویژگی های خود را در ذهن و قلب مخاطب تداعی می‌کند. برند شامل همه احساسات، ویژگی ها و مفاهیمی است که به یک نام گره خورده است؛ برند، برداشت افراد از یک نام است(کلر، ۲۰۱۵، ۱۶).

در فارسی واژه مارک یا برند معمولاً برای اشاره به محصول یا خدمتی به کار می‌رود که ارزش اعتباری و اجتماعی بالایی داشته باشد. به بیان دیگر «برند» دارای ماهیت اجتماعی است و برندهای قدرتمند، آن‌هایی هستند که افراد نسبت به آن‌ ها حس مالکیت دارند و برای مثال می‌گویند: «این مارک، اسم مارک دلخواه من است» . نام های برتر می‌توانند هیجان و عواطف مصرف‌کنندگان خود را برانگیزند و مشتریان نیز ‌به این نام ها اعتماد داشته و از آن ها انتظار خلق ایده های برتر و نوآوری در محصولاتشان را دارند(کیم[۱۵]، ۲۰۱۱، ۶۱).

۲-۲-۲ برندسازی

برندینگ یا برندسازی[۱۶]، فعلی است که در نتیجه آن سطح احساسی و عاطفی مرتبط با یک محصول یا خدمت(شرکت) افزوده می‌گردد، بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر ذی نفعان افزایش می‌یابد. محققین ارزش یک برند را به طور معناداری مرتبط با دلبستگی احساسی مشتریان، نسبت به برند می‌دانند و بر اهمیت ایجاد چنین ارتباطی تأکید ویژه دارند. بسیاری از تحقیقات اخیر بازاریابی مصرف کننده، به نتایج ثابتی ‌در مورد اصول برندسازی احساسی رسیده اند. برخی از محققین حوزه برند، برندسازی را در ایجاد ارزش برند خلاصه کرده‌اند. از دهه گذشته تاکنون شاهد یک روند رو به رشد برندسازی شرکتی[۱۷] نسبت به برندسازی محصولی[۱۸] بودیم. هدف برندسازی شرکتی، ایجاد وضعیتی مطلوب برای نام و نشان سازمان از طریق ذی نفعان مختلف خود می‌باشد. برای برندسازی شرکتی همان تعریف سنتی برندسازی محصول را قائل هستند ‌به این صورت که هدف هر دو آن ها ایجاد تمایز و ترفیع نسبت به سایر برندهای موجود می‌باشد. البته این نویسندگان اعتقاد دارند برندسازی شرکتی بسیار پیچیده تر می‌باشد، چرا که نیازمند مدیریت مناسب تعاملات کلیه ذی نفعانی است که به لحاظ ویژگی با یکدیگر متفاوت می‌باشند(لاسر[۱۹]، ۲۰۱۳، ۲۳).

۲-۲-۳ مدیریت برند[۲۰]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]




بس و همکارش آوولیو جدیدترین ویرایش را در سال ۲۰۰۰ تنظیم کردند. این پرسشنامه به عنوان نظریه رهبری تحول آفرین بس و آوولیو مطرح شده است(مقدمی،۱۳۷۳).

در این راستا دو عامل نفوذ آرمانی و الهام بخش زمانی ظهور خواهند یافت که رهبر بتواند چشم انداز نوید بخشی ازآینده ترسیم کند. روش رسیدن ‌به این چشم انداز آرمانی را مشخص کند، الگوی هدایت‌گری را به دیگران ارائه دهد، استاندارهای بالایی را برای دیگران تعریف کند و سرانجام عزم جزم و اطمینان راسخ خود را به نمایش گذارد.

تحریک فرهیختگی پیروان زمانی حاصلی می‌شود که رهبر آنان را برای رسیدن به ابتکار عمل ها و خلاقیت های سازنده یاری دهد.

حمایت توسعه گرایانه زمانی به منصه ظهور می‌رسد که رهبر توجه کافی به مراتب نیاز پیروان به منظور دستیابی به رشد بیشتر مبذول دارد و از هیچ گونه راهنمایی و حمایت در این خصوص دریغ نورزد. بر این اساس رهبر تکالیفی را بر عهده پیروان می‌گذارد که از جهات گوناگون متضمن رشد آن ها باشد.

وی به صراحت این نکته تأکید دارد که نفوذ آرمانی یک جزء لازم از رهبری تحول آفرین است اما به تنهایی نمی‌تواند فرایند رهبری تحول آفرین را شامل شود. مراتب تحول آفرین را می توان بر حسب تاثیری که رهبردر پیروان بر جای می نهد مورد اندازه گیری قرار داد(سنجقی،۱۳۸۰).

در یک جمع بندی کلی برنارد بس در سال ۲۰۰۴ نظریه تحول آفرینی خود را بر اساس چهار بنیان یا اصول کلی بنا نهاد که این اصول عبارتند از:

۱٫ ویژگی آرمانی ۲٫ رفتار آرمانی ۳٫ ترغیب ذهنی ۴٫ انگیزش الهام بخش ۵٫ ملاحظات فردی

۲-۱-۶ مؤلفه‌ های رهبری تحولگرا

رهبری تحول آفرین برای عملی شدن به پنج مؤلفه‌ یا عامل که به عنوان عناصر تشکیل دهنده این نظریه شناخته شده اند نیاز دارد. این عوامل عبارتند از:

    1. ویژگی‌های آرمانی[۲۹]: ویژگی‌ها و خصوصیات رهبر را که مورد احترام، اعتماد و تحسین است، همچون القای افتخار و غرور به زیردستان و فدا کردن منافع شخصی، تعریف می‌کند.

    1. رفتارهای آرمانی[۳۰]: این حالت رفتارهای رهبری را که مورد احترام، اعتماد و تحسین است، همچون تصریح در روشن ساختن ارزش ها و اعتقادات که او را به عنوان یک الگو معرفی کند.

    1. انگیزش الهام بخش[۳۱]: رهبر افراد را ترغیب می‌کند تا به هدف و قابل دستیابی بودن آن، باور پیدا کنند این افراد معمولا نسبت به آینده و قابل دسترس بودن اهداف خوش‌بین هستند.

    1. ترغیب ذهنی[۳۲]: رهبر به صورت ذهنی کارکنان را بر می‌انگیزاند . این رهبران پیروان‌شان را تشویق می‌کنند که در حل مسایل خلاقانه برخورد کنند و فروض بدیهی را مورد سوال قرار‌دهند. آن ها پیروان را ترغیب می‌کنند که مشکلات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهند و فنون حل مسئله نوآورانه را پیاده کنند.

  1. ملاحظات فردی[۳۳]: رهبر نیازهای حساس زیر دستان را برآورده می‌کند . این رهبران نیازهای افراد را تشخیص می‌دهند و به آن ها کمک می‌کنند تا مهارتهایی که برای رسیدن به هدف مشخص لازم دارند را پروش دهند . این رهبران ممکن است زمان قابل ملاحظه ای را صرف پروش دادن آموزش و تعلیم کنند(یعقوبی،مقدمی وکیخا،۱۳۸۹).

۲-۱-۷ رهبری تبادلی (تعاملگرا)

یکی از جدیدترین رویکردهای برای مطالعه رهبری، مدل رهبری تبادلی (تعاملگرا یا مبادله‌ای) است. برای اولین بار برنز در سال ۱۹۷۸ میان رهبران تحول آفرین و مبادله‌ای تمایز قائل شد.

رهبر مبادله‌ای از نظر بس، کسی است که رابطه دادوستد رهبر- پیرو را ترجیح می‌دهد و در واقع رهبر، نیازهای پیروان را در ازای عملکرد آن ها در برآورده کردن انتظارات پایه‌ای مرتفع می‌کند و به عبارتی رهبری مبادله‌ای عبارت است از رهبری مبتنی بر مبادله بین رهبر و پیرو، به طوری که تمایلات فردی طرفین تامین شود(یعقوبی و همکاران،۱۳۸۸).

در این زمینه دفت[۳۴](۲۰۰۲) بیان می‌کند که رهبران تبادلی، نیازهای پیروان خود را تشخیص داده، سپس در جهت برآورده نمودن این نیازها با پیروان، وارد مذاکره می‌شوند؛ به گونه‌ای که هم رهبر و هم پیرو، از فرایند مبادله سود ببرند.

رهبری تبادلی، بر اساس اقتدار رسمی و تمرکز بر انجام دادن وظایف بوده، با بهره گرفتن از پاداش و تنبیه در عمل اجرا می‌گردد. بدین ترتیب رهبری تحول آفرین با رهبری تبادلی متفاوت است. سبک رهبری تحول آفرین با پیشرفت و ترقی پیروان سر و کار دارد و همچنین موجب افزایش تأثیر رهبری تبادلی بر پیروان خواهد شد

۲-۱-۷-۱ مؤلفه‌ های رهبری تعاملگرا

‌بر اساس نظر برنز(۱۹۷۸) سبک رهبری تبادلی(تعاملگرا) در ۳ بعد، مبتنی بر پاداش‌های مشروط، مدیریت بر مبنای استثناء فعال و مدیریت بر مبنای استثناء غیر فعال تقسیم می‌شود که به شرح زیر است:

    1. پاداش های مشروط[۳۵]: رهبران معتقد به پاداش‌های مشروط رابطه خود با زیر دستانشان را به صورت مجموعه ای از قراردادها، معاملات ،یا یک موازنه خدمت، پاداش می بینند. این مدیران استانداردهای کار را تعیین کرده، به وضوح این استانداردها را برای زیردستان توضیح می‌دهند و این آگاهی را به زیردستان می‌دهند که اگر عملکرد آن ها رضایت بخش باشد چه پاداش دریافت خواهند کرد(یعقوبی، مقدمی و کیخا،۱۳۸۹).

    1. مدیریت بر مبنای استثناء فعال[۳۶]: رهبران معتقد به مدیریت بر مبنای استثنای فعال رابطه خود با زیردستانشان را به صورت مجموعه‌ای از قراردادها، معاملات یا موازنه خدمت و پاداش می‌بینند. در این حالت مدیر با نظارت و مراقبت پی‌درپی به اصلاح انحراف از مقررات و استانداردها می‌پردازد.

  1. مدیریت بر مبنای استثناء غیرفعال[۳۷]: رهبران معتقد به مدیریت بر مبنای استثنای غیرفعال نیز رابطه خود با زیردستانشان را به صورت مجموعه‌ای از قراردادها، معاملات یا موازنه خدمت و پاداش می‌بینند، اما تفاوتی که با حالت قبل مشاهده می‌شود این است که مدیر فقط وقتی وارد عمل می‌شود که استانداردها رعایت نشود و عملکرد پیروان برخلاف برنامه ریزی ها باشد.

این مدیران بر اساس رتبه خود در ساختار سازمانی اعمال قدرت کرده و بر تشخیص خطاها و اجرای قوانین و مقررات متمرکز هستند. به عبارت دیگر تمرکز این مدیران بر تشخیص خطا و تادیب کردن زیردستان به خاطر عملکرد نامطلوب است(یعقوبی، مقدمی وکیخا،۱۳۸۹).

۲-۱-۸ رهبری عدم مداخله‌گر

منظور از رهبری عدم مداخله‌گر(غیرمراوده‌ای)[۳۸] آزاد گذاشتن پیروان در زمان عدم حضور رهبر یا اجتناب از رهبری کردن است. از این رهبری با عنوان غیرمراوده‌ای یا بی بند و بار، نیز نام برده شده است که در واقع در طیف رهبری، غیرفعال ترین نوع رهبری به شمار می‌آید. در مقابل رهبری تبادلی، حالت عدم مداخله، یک حالت کاملا غیرتبادلی، بی تفاوت و بی بند و بار را نشان می‌دهد. در این حالت رهبر از تصمیم گیری خودداری می‌کند و مسئولیت ها را واگذار می‌کند. انگیزش و رضایت پیروان به حداقل موجود می‌رسد و دور اندیشی در رهبر از بین می رود(موغلی، ۱۳۸۲).

۲-۱-۱۱ تفاوت‌های رهبری تحول آفرین و تبادلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]




۱-۵-۴- میزان اثربخشی دوره کارشناسی دانشگاه ­های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان بر نگرش دانشجویان کتابداری و اطلاع­رسانی دانشگاه ­های اصفهان و علوم پزشکی اصفهان نسبت به احساس خودکارآمدی در استفاده از اینترنت تا چه حد است؟

۱-۶- تعریف اجزاء مسأله

۱-۶-۱- استفاده از اینترنت[۸]

ایگباریا و همکاران[۹] استفاده را به معنای زمان و دفعاتی که شخص صرف استفاده از یک سیستم خاص می‌کند، تعریف کرده ­اند (۱۹۹۵). در واقع میزان و استفاده از اینترنت را ‌می‌توان چنین تعریف کرد؛ دفعات استفاده روزانه از اینترنت و تنوع استفاده از اینترنت (تئو و همکاران[۱۰]، ۱۹۹۹، ص۱۱۷).

در این­جا منظور از استفاده، نوع کاربرد اینترنت از خدمات الکترونیکی همانند وب، پست الکترونیکی، چت، دانلود و گروه ­های خبری ‌می‌باشد که از این ابزار اطلاعاتی در جهت فعالیت­های علمی، آموزشی، سرگرمی و اجتماعی بهره گرفته می­ شود.

۱-۶-۲- اضطراب[۱۱]

اضطراب، احساسی است که با درجات مختلفی از ترس و نگرانی شناخته می­ شود. اضطراب غالباً به عنوان یک مکانیزم یا سازوکار خود ایمنی در واکنش به موقعیت­های تهدید کننده ظاهر می­ شود. معمولاً، سطح بالای برانگیختگی روانشناختی و فیزیولوژیکی که با اضطراب همراه است، زمینه ­های ترس را فراهم ‌می‌کنند (مثنوی، ۱۳۸۵).

۱-۶-۳- اضطراب رایانه[۱۲]

اضطراب رایانه ابتدا توسط رائوب[۱۳] (۱۹۸۱) تعریف شد:

      1. واکنش­های احساسی پیچیده­ای است که در افراد بازخوانی می­ شود که رایانه را به عنوان یک تهدید شخصی تعریف ‌می‌کنند.

      1. اضطراب رایانه عبارت است از وجود هیجان­های منفی در هنگام کار با رایانه (درینینا[۱۴]، ۱۹۹۵).

      1. اضطراب رایانه که در زمان استفاده از رایانه به وجود می ­آید، در حقیقت تصور استفاده از رایانه در آینده است و یک ویژگی شخصی یا رفتاری (درونی) نمی ­باشد (مثنوی، ۱۳۸۵).

    1. اضطراب رایانه­ای به منزله یک سازه روان­شناختی، امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده­است و به عنوان ترس از رایانه هنگام کاربرد آن یا بررسی امکان کاربرد رایانه، تعریف می­ شود. گروهی دیگر آن را شامل بیزاری، هراس، خصومت، و پرخاشگری به رایانه تعریف ‌می‌کنند (احمدی ده قطب­الدینی، ۱۳۸۸).

۱-۶-۴- اینترنت[۱۵]

اینترنت مجموعه ­ای از هزاران شبکه رایانه­ای کوچک و بزرگ در سراسر جهان است که با بهره گرفتن از یک رشته پروتکل­های ارتباطی که در قالب نرم­افزارها تهیه شده­است، موجب تسهیل فرایند تبادل اطلاعات در سطح جهان می­گردد (شیری، ۱۳۷۸، ص ۶۵).

۱-۶-۵- خودکارآمدی[۱۶]

این واژه در حوزه ­های ویژه­ای نظیر رایانه به سرعت مورد توجه قرار گرفته­است. خودکارآمدی، تأثیر مهمی بر شناخت، انگیزش و خلق افراد دارد. خودکارآمدی به انتظار و اعتماد افراد و ‌به این موضوع اشاره دارد که عکس‌‌العمل­هایی که در مقابل پدیده‌ها و وقایع نشان می‌دهیم، می‌تواند تأثیر با اهمیتی داشته باشد.

          1. خودکارآمدی رایانه به باور­های کاربران نسبت به توانایی‌های خود برای انجام تکالیف خاص به کمک رایانه، اطلاق می­ شود و نشان دهنده قضاوت فرد از خود برای استفاده از رایانه است (احمدی ده قطب­الدینی، ۱۳۸۸).

        1. مفهوم خودکارآمدی درباره اهمیت افرادی است که می‌توانند با موفقیت، با موقعیت‌های دشوار رویاروی شوند. بیشتر دانش افراد درباره فرایند و توسعه خودکارآمدی از پژوهش و نظریات باندورا[۱۷] ناشی می‌شود که خودکارآمدی را به معنای اعتقاد و قضاوت فرد نسبت به توانمندی­ها و مهارت­ های خود جهت سازماندهی و انجام یک رشته فعالیت­هایی که در موقعیت ویژه بدان نیاز است، تعریف می­ کند (باندورا، ۱۹۹۷، ص۸۴).

        1. خودکارآمدی، توان سازنده‌ای است که بدان وسیله، مهارت‌های شناختی، اجتماعی، عاطفی و رفتاری انسان برای دست‌یابی به اهداف مختلف، به گونه‌ای اثربخش ساماندهی می‌شود.

      1. کامپیو و هیگین[۱۸] (۱۹۹۵) معتقدند وقتی این تعریف در محدوده رایانه و اینترنت به­کار برده می­ شود به معنای”ً ادراک فرد نسبت به توانایی­ ها و قابلیت­شان در استفاده از رایانه و اینترنت در انجام تکالیف” تعریف می‌شود.

در این تحقیق منظور از خودکارآمدی، اعتقاد فرد نسبت به توانایی و مهارت خود در استفاده از اینترنت ‌می‌باشد.

۱-۶-۶- سودمندی یا مفید بودن[۱۹]

سودمندی یا مفید­ دانستن بر اساس نظریه­ های انتظار به اعتقاد و باورهای فرد در فرایند تصمیم ­گیری مرتبط است (فیشبن و آذجن، ۱۹۷۵). سودمندی “میزانی است که شخص اعتقاد دارد استفاده از سیستمی خاص، عملکرد کاری وی را افزایش می­دهد” (دیویس[۲۰]، ۱۹۸۹، ص ۱۱۱).

۱-۶-۷- لذت بردن[۲۱]

به میزان لذت درک شده­ای که فرد در کار با رایانه و اینترنت، صرف نظر از ارزشی که یک فناوری به عنوان یک ابزار دارد، اشاره می­ کند (دیویس و همکاران، ۱۹۹۲). در این تحقیق منظور از لذت بردن یعنی میزان لذتی که فرد در استفاده از اینترنت برای انجام فعالیت­های گوناگون از آن بهره می­برد.

۱-۶-۸- نگرش[۲۲]

واژه نگرش در فارسی معادل گرایش، ایستار، طرز تلقی و تمایل ‌می‌باشد. طبق تئوری نگرش فیشبن[۲۳] و آذجن[۲۴]، نگرش عامل تعیین کننده و پیش ­بینی کننده رفتار محسوب می­ شود و زمانی که در حیطه فناوری اطلاعات به کار برده می­ شود، به صورت عقیده کاربر نسبت به عملکرد و شکل رفتار وی تعریف می­ شود (فیشبن و آذجن، ۱۹۷۵). به عبارتی دیگر، نگرش نسبت به استفاده از رایانه به احساس مثبت و منفی که کاربر نسبت به رفتار و عملکرد خود دارد، اشاره می­ کند (دیویس[۲۵] و همکاران، ۱۹۸۹، ص۱۱۸). همچنین احمدی ده قطب­الدینی نگرش را حالت روانی پیچیده­ای تعریف می­ کند که شامل باورها، احساسات، ارزش­ها و گرایش­ها برای عمل کردن به روش­های معین برای پذیرش چیزی یا ارزیابی کلی فرد از عملکرد رفتار خود است. نگرش نسبت به کاربرد فناوری به ارزیابی کاربر از درجه مطلوبیت به­ کارگیری فناوری اطلاق می­ شود (احمدی ده قطب­الدینی، ۱۳۸۸، ص ۹۰).

در این­جا منظور از نگرش، باور و عقاید کاربر نسبت به اینترنت که بر خرده مقیاس­های خودکارآمدی در استفاده از اینترنت، لذت‌بخش بودن اینترنت، اضطراب اینترنتی و مفید بودن اینترنت اشاره می­ شود.

۱-۷- جمع بندی

در فصل اول مروری اجمالی بر کلیات پژوهش صورت پذیرفت و سعی بر آن شد تا شناخت اولیه­ای نسبت به پژوهش به­دست آید، به همین منظور در این فصل کلیات پژوهش حاضر شامل بیان مسأله پژوهش، اهداف، اهمیت و ارزش پژوهش، و کاربرد آن بیان گردید. در تداوم فصل، پرسش­های پژوهش مطرح و تعریف اجزای مسأله بیان شد. در فصل دوم به ادبیات پژوهش به صورت مشروح و تحقیقات انجام شده در داخل و خارج پرداخته می­ شود.

فصل دوم

ادبیات پژوهش

مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]




جمعیت نسبتا زیاد مردود شدگان اهمیت موضوع و ضرورت اتخاذ تدابیر مناسب برای رفع تنگناهای موجود در این زمینه را روشن می‌کند. این تعداد حدود یک چهارم از کل جمعیت کشور را شامل می شود. لذا بررسی عوامل دخیل در امر تحصیل دانش آموزان، می‌تواند راه گشای حل معضلاتی باشد که مانع رشد و تعالی فردی و اجتماعی است. همان گونه که در بیان مسئله اشاره شد، کاراتزیاس و همکاران (۲۰۰۲) نشان ‌دادند که، هیجانات تحصیلی منفی از جمله استرس تحصیلی به طور قابل ملاحظه ای کیفیت زندگی تحصیلی و اثربخشی مدرسه را به چالش می کشد. نتایج نشان داد که استرس تحصیلی با کیفیت زندگی تحصیلی رابطه منفی دارد و همچنین ۹/۱۶ درصد از واریانس کیفیت زندگی تحصیلی از طریق تجربه استرس تحصیلی تبیین می‌گردد ( کاراتزیاس، پاور، فلمینگ، لنان و اسوانسون[۴۵]. ۲۰۰۲).

همچنین همان گونه که در بیان مسئله آمد یکی از متغییرهایی که رابطه ای منفی با استرس تحصیلی دارد خودکارآمدی تحصیلی است (کالاسن و همکاران، ۲۰۰۷). از این رو تلاش برای بالا بردن احساس خودکارآمدی نیز به طور غیرمستقیم باعث کاهش استرس تحصیلی خواهد شد. لذا با توجه به جمع کثیر دانش آموزانی که در مقطع دبیرستان تحصیل می‌کنند و با توجه به اینکه در کشور ما کنکور سدی است برای ارضای میل به یادگیری و ادامه تحصیل و با توجه به احساس نیاز فزاینده دانش آموزان برای ادامه تحصیل و پیشرفت، مطالعه عوامل منفی مربوط به امر تحصیل ازجمله هیجانات منفی تحصیلی و تلاش برای بالا بردن احساس خودکارآمدی تحصیلی ضرورت می‌یابد.

سئوالات پژوهش:

پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی ‌به این سئوالات می‌باشد.

  1. آیا دوره ی آموزشی مهارت های زندگی باعث کاهش استرس تحصیلی در دانش آموزان می شود؟

فرعی: آیا بین مهارت های زندگی و استرس تحصیلی رابطه وجود دارد؟

  1. آیا دوره ی آموزشی مهارت های زندگی باعث بالا رفتن خودکارآمدی در دانش آموزان می شود؟

فرعی: آیا بین مهارت های زندگی و خودکارآمدی رابطه وجود دارد؟

    1. آیا بین خودکارآمدی و استرس تحصیلی رابطه وجود دارد؟

    1. آیا بین نمرات خودکارآمدی دانش آموزان با ویژگی های جمعیت شناختی متفاوت، تفاوت معنی داری وجود دارد؟

  1. آیا بین نمرات استرس تحصیلی دانش آموزان با ویژگی های جمعیت شناختی متفاوت، تفاوت معنی داری وجود دارد؟

متغیرها:

این پژوهش در زمره ی پژوهش های تجربی حقیقی قرار می‌گیرد. ‌بنابرین‏ دو نوع متغیر مستقل و وابسته قابل شناسایی خواهد بود.

متغیر مستقل: در این پژوهش متغیر مستقل که نوع ویژه ای از آموزش است آموزش مهارت های زندگی است.

متغیر وابسته: در پژوهش جاری متغیرهای وابسته شامل خودکارآمدی و استرس تحصیلی است.

متغیر تعدیل کننده: در پژوهش حاضر پژوهشگر سعی دارد که نقش جنسیت و رشته ی تحصیلی را در رابطه با استرس تحصیلی و خودکارآمدی و تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر آن ها را مورد مطالعه قرار دهد. ‌بنابرین‏ جنسیت و رشته ی تحصیلی متغیرهای تعلیل کننده ی این پژوهش هستند.

متغیر های کنترل:

در پژوهش جاری متغیر های کنترل شامل موارد زیر می‌باشند.

سال تحصیلی: شامل سال انجام پژوهش (۸۸-۱۳۸۷) است.

مقطع تحصیلی: دانش آموزان سال سوم دبیرستان.

هوش: در این پژوهش با بهره گرفتن از گزینش و گمارش تصادفی هوش دانش آموزان کنترل شده است.

تعریف مفاهیم

استرس تحصیلی

تعریف نظری: استرس تحصیلی به احساس نیاز فزاینده به دانش و به طور همزمان، ادراک فرد مبنی بر نداشتن زمان کافی برای دستیابی به آن دانش اشاره می‌کند (شکری، کدیور، نقش و دانشور پور، ۱۳۸۵).

تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر استرس تحصیلی مقدار نمره ای است که دانش آموزان در آزمون AESI، کسب می‌کند.

خودکارآمدی

تعریف نظری: خودکارآمدی به اعتقاد فرد در اینکه می‌تواند فعالیت لازم جهت رسیدن به نتایج ویژه را انجام دهد اشاره دارد (بندورا[۴۶]، ۱۹۹۷). بندورا (۱۹۹۷) اذعان می‌دارد که خودکارآمدی ادراک شده به اعتقاداتی مربوط به توانایی‌های فردی در سازمان دادن یا اجرای دوره هایی از فعالیت که برای ایجاد پیشرفت های معین لازم است اشاره دارد (بیز[۴۷] و سالانووا[۴۸]، ۲۰۰۴).

تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر خودکارآمدی مقدار نمره ای است که دانش آموزان در پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرز و همکاران (۱۹۸۲) کسب می‌کنند.

مهارت های زندگی

“مهارت های زندگی” عبارت اند از مجموعه ای از توانایی ها که زمینه ی سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند. این توانایی ها، فرد را قادر می‌سازند مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات روزانه، به ویژه در روابط بین فردی، به شکل مؤثری روبه رو شود (طارمیان، ۱۳۸۳).

خودآگاهی

خودآگاهی، یعنی آگاهی یافتن و شناخت اجزای وجود خود؛ شناخت اجزایی همچون خصوصیات ظاهری، احساسات، افکار، باورها، ارزش ها، اهداف، گفتگوهای درونی و نقاط قوت و ضعف خود و یابه تعبیری ساده تر توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قدرت، خواست ها، ترس ها و انزجارها (غیاث فخری، ۱۳۸۵و نیک نژاد، ۱۳۸۵؛ نقل از البرز، ۱۳۸۶).

جرئت مندی

فرهنگ دانشگاهی مری یم وبستر[۴۹] (۱۹۹۳)، جرئت مندی را به عنوان گرایش برای یک حالت یا اظهار نظرات، عقاید و تمایلات مثبت و اغلب به طور مؤثر یا تجاوزکارانه تعریف می‌کند (توماکا[۵۰] و همکاران، ۱۹۹۹).

حل مسأله

«حل مسأله» عبارت است از فرایندی شناختی- رفتاری که توسط فرد هدایت می شود و فرد سعی می کند که با کمک آن راه حل های مؤثر یا سازگارانه ای برای مسائل زندگی روزمره ی خویش پیدا کند (دوزوریلا [۵۱]و نیزو[۵۲]، ۲۰۰۴).

کنترل استرس

منظور از کنترل استرس نیز تلاش هایی است که فرد برای کنترل و اداره کردن موقیت هایی که به نظر خطرناک و استرس زا می‌رسند، به عمل می آورد (فولکمن و لازاروس، ۱۹۸۳، نقل از گوارتز و گرگوری، ۲۰۰۴؛ فولکمن و لازاروس، ۱۹۸۴؛ نقل از کلینکه، ترجمه ی محمد خانی، ۱۳۸۶).

متغیرهای جمعیت شناختی

جمعیت شناسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]