واقعیت یاد شده، مسأله‎ای است که به هنگام تحلیل هزینه و فایده طرحهای سرمایه‎گذاری، هیچگاه نباید از نظر دور بماند. حتی گزینش نرخ تنزیل برای تنزیل منافع آتی طرح، عملاً بازتاب یک سازش معین بین منافع متضاد نسل­های مختلف است. برای سرمایه‎گذار خصوصی در نظام سرمایه‌داری، نرخ تنزیل در حقیقت بازتاب نرخ بهره‎ای است که ‌بر اساس آن می‎تواند استقراض نموده و یا اینکه وام پرداخت کند؛ حال آنکه از نقطه‌نظر سازمان برنامه‎ ریزی، نرخ تنزیل در واقع ابزاری است که با کاربرد آن هزینه و فایده طرح به زمان‎های مختلف و یا احتمالاً به نسل‌های مختلف، تخصیص می‎یابد و ‌به این وسیله ارزش فایده در زمان کنونی با ارزش آن در زمان آتی مورد مقایسه قرار می‎گیرد. لذا، بین تصمیم‎گیری بخش خصوصی و تصمیم‎گیری بخش دولتی به نیابت از طرف ملت، درباره طرحهای سرمایه‎گذاری، تفاوت ساده ولی پراهمیتی وجود دارد. به نظر می‎رسد ارزشیابی طرح در بخش دولتی، مشکل‎تر و پیچیده‎تر از ارزشیابی طرح در بخش خصوصی بوده و فنونی که در بخش خصوصی کاربرد دارد احتمالاً در بخش دولتی مؤثر واقع نشود. تحلیل هزینه و فایده طرحهای سرمایه‎گذاری بخش دولتی دقیقاً ‌به این منظور مطرح گردیده که ارزشیابی طرحها از نقطه نظر جامعه یا ملت و رعایت منافع آن ها، با روشی منظم و تحت یک نظام سنجیده، مورد عمل قرار گیرد(راهنمای تهیه گزارش توجیه طرح، ۱۳۸۰).

۲-۱-۶- منافع و هزینه های طرح

در چارچوب برنامه‎های صنعتی، یک برنامه بخشی ( بخش های اصلی اقتصاد )، شامل چند طرح یا پروژه و هر طرح یا پروژه شامل چند فعالیت و عملیات است و یک طرح کوچک ترین قسمت عملیاتی است که به عنوان یک واحد مجزا در برنامه توسعه یک کشور تهیه و اجرا می‎شود. یکی از اهداف اصلی روش تحلیل هزینه ـ فایده محاسبه اثرات مربوط به طرح می‎باشد که این اثرات می‎تواند به صورت منافع یا هزینه‎های طرح مطرح باشد(اسکونژاد، ۱۳۸۰).

منافع یا درآمدهای طرح

منظور از منافع یک طرح وجوهی است که در نتیجه عملکرد طرح ایجاد شده و باعث رشد درآمد ملی کشور می‌گردد. منافع حاصل از یک پروژه ممکن است به صورت یکی از موارد زیر باشد:

منافع مستقیم

فواید مستقیم آنهایی هستند که کاملاً مربوط و وابسته به هدف اصلی پروژه باشند، به عبارت دیگر منافع مستقیم فوائدی است که بدون واسطه و به طور مستقیم نصیب اشخاصی که از کالاها و خدمات حاصل از طرح استفاده می‎کنند، می‎شود. ارزش واقعی این فوائد مستقیم، مقدار پولی است که مصرف کنندگان حاضرند برای آن بپردازند. از دیدگاه اجتماعی تولید بیشتر کالاهای مادی فی‎النفسه مفید است، اما تمایل به پرداخت مصرف‌کننده برای تولیدات خالص طرح مهم می‎باشد. منظور از تولیدات خالص، کالاها و خدماتی است که حاصل انجام طرح است. اگر تولیدات حاصل از انجام طرح بخشی از عرضه را جانشین کرده و به حجم عرضه ‌کالا اضافه بکنند، در این صورت منفعت مصرف کل طرح در واقع منفعت مصرف کل عوامل تولید است که در اثر عدم تولید کالای جانشین شده آزاد می‎گردند.

منافع غیرمستقیم

منافع غیرمستقیم یا ثانوی طرح سرمایه‎گذاری به صورت ارزش افزوده به منافع مستقیم یا اولیه حاصل از طرح اضافه می‎شود. منافع غیرمستقیم، آن بخش از منافع می‎باشند که به طور غیرمستقیم در اثر اجرای طرح به دست می‎آیند. علاوه بر این، ارزیابی طرح باید اثرات طرح را بر روی نرخ سرمایه‎گذاری، ‌نرخ رشد جمعیت، ایجاد تخصص و مهارت و تربیت مدیران اجرایی در نظر بگیرد.

منافع ملموس و ناملموس

منافع ملموس یک طرح منافعی هستند که می‌توان به کمک روابط پولی و در شکل پولی آن­ها را محاسبه کرد و منافع ناملموس به منافعی گفته می‎شود که نمی‎توان آن­ها را با پول اندازه‎گیری کرد(اسکونژاد، ۱۳۸۰).

۲-۲-۷- هزینه های طرح

هزینه‎های طرح به هزینه‎هایی گفته می‎شود که تمام ارزش مواد اولیه و منابع مصرف شده در احداث طرح، حفظ و نگهداری و هزینه‎های اجرایی را در برمی‎گیرد. در ادبیات ارزیابی طرحها، هزینه تحت سر‌فصل‌های مختلفی آمده است که در مجموع می‎توان آن ها را به صورت زیر طبقه‎بندی کرد(قره باغیان، ۱۳۷۱):

هزینه‎های مستقیم یا اولیه

هزینه‎های اولیه به هزینه‎هایی گفته می‎شود که در مرحله ساخت طرح و قبل از شروع دوران بهره‎برداری مصرف می‎شوند. مثل حق‎الزحمه مهندسان مشاور، مطالعات اولیه خرید زمین، تهیه نقشه‌آموزش‌ها، ساختمان سازی، خرید تجهیزات و تأسیسات و هزینه نصب ماشین‎آلات و غیره. هزینه‎های مستقیم معمولاً در کشورهای در حال توسعه و در کشور ما، هم به صورت واحد پول داخلی و هم به صورت ارزی وجود دارند. همچنین بهره دوران احداث جزو هزینه‎های اولیه طرح است که معمولاً پرداخت به دوران بهره‎برداری نیز موکول می‎شود.

هزینه‎های غیرمستقیم یا ثانوی

هزینه‎هایی هستند که در خارج از طرح ایجاد می‎شوند. این هزینه‌آموزش‌ها باید در تحلیل اقتصادی منظور شوند تا بتوان آن ها را به سرمایه‎گذاری مربوط ساخت.

هزینه فرصت از دست رفته

هزینه فرصت از دست رفته یک کالا، عبارت است از مقدار کالای دیگری که باید از آن صرفنظر کرد تا عوامل تولید و منابع کافی برای تولید یک واحد اضافی از کالای اول در اختیار باشد. در ارزیابی طرحها جهت تحلیل مالی، هزینه فرصت از دست رفته یک نهاده خریداری شده همیشه برابر با قیمت بازاری آن خواهد بود. اما در تحلیل اقتصادی برابر با ارزش تولید نهایی آن در بهترین مورد کاربرد در خارج از طرح(وقتی که یک محصول واسطه است) یا برابر ارزش کاربردی آن (وقتی که یک محصول نهایی است) می‎باشد(قره باغیان، ۱۳۷۱).

هزینه‎های وابسته

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...