مربوط ساختن فرایند جانشینپروری با راهبرد سازمان(این سامانه باید بر پست و کارکنان کلیدی که با موفقیت سازمان رابطه تنگاتنگ دارند متمرکز باشد. به بیانی دیگر، سامانه یادشده باید بر موقعیتهای کلیدی و افراد کلیدی حساس باشد).
علاوه بر این، دو نفر از صاحب نظران معروف در این حوزه، گامهای یک برنامه ریزی جانشینی موفق را چنین برشمرده اند(فالمر و کانگر،۲۰۰۴)
ایجاد تعهد مدیریتی
شناسایی موقعیتهای کلیدی
تبیین و تدوین مدل شایستگی
شناسایی استعدادها و تشکیل خزانهی استعدادها
اتصال برنامه های پرورش مدیران به سامانهی مدیریت و برنامه ریزی جانشینی
ردیابی و پیگیری برنامه های جانشینی
ضمنا، شرکت کامپیوتری Dell[134] نیز مراحل زیر را به منظور برنامه ریزی جانشینپروری ارائه داده است:
مرور و ارزیابی و تشخیص نیازهای سازمان به مدیر در سطوح مختلف
تدوین مدل شایستگی پایه و تکمیلی
مرور و ارزیابی استعدادهای مدیریتی موجود در سازمان به لحاظ کمی و کیفی
شناسایی و تشخیص شکاف بین استعدادهای موجود با نیازهای آتی
طراحی و تدوین برنامه های لازم برای کاهش (یا از بین بردن) این شکاف
ارزیابی کارکنان مستعد و داوطلب توسط مدیران ارشد و ارائه گزارشهای هر بخش یا واحد به جلسات ویژهی دفتر مستمر آن
پرورش، جا به جایی و بالا بردن مستمر افراد مستعد، ارزیابی همیشگی اثربخشی فرایند و تلاش برای بهینه سازی دایمی آن
برنامه جانشینپروری به صورت آگاهانه و نظام مند سازمان برای اطمینان از تداوم توانمندی در شغل کلیدی و تشویق توسعه فردی تعریف می شود(راسول[۱۳۵]،۲۰۰۵،۱۰)
با مطالعه مقالات مرتبط و تطبیق آن ها، زیر فعالیتها و زیر فرآیندهای مطرح شده در مورد برنامه جانشینپروری را میتوان به دو مبحث، انتخاب جانشین و توسعه جانشین تقسیم بندی کرد.
۲٫۲٫۵٫ انتخاب جانشین
در این بخش روی انتخاب فرد قابل ارتقا و دارای استعداد بحث می شود. افراد باید از روی مجموعه مهارت ها و پیشینه خود انتخاب شوند و برای هر کدام گزینه های چندگانه وجود داشته باشد. داشتن چندین معیار و استفاده از چندین روش و آموزش مدیران پرورش دهنده از توصیههای رایج میباشد. (لی[۱۳۶]،۲۰۰۲،۱۸)توضیح میدهد که نیازسنجی و سنجش قابلیت های فعلی کارکنان ضروری است. این سنجش برای گام توسعه ضروری است. استفاده از ارزیابی عملکرد و مراکز ارزیابی نیز به طور اکید توصیه شده است. هم چنین شناخت زود هنگام استعدادها به خصوص برای شغلهای مدیریت ارشد بسیار کلیدی ارزیابی شده است، زیرا زمان زیاد و گستره وسیعی از موارد برای تجربه و یادگیری مورد نیاز است(گرر، ویریک[۱۳۷]،۲۰۰۸،۳۵۱-۳۶۷). روش های گوناگون انتخاب جانشین شامل ارزیابی عملکرد، بازخورد ۳۶۰ درجه، توصیه مدیر، مراکز ارزیابی، آزمون شناختی، توجه به پرونده شایستگیها، نوع مدرک تحصیلی، محل اخذ مدرک و سختی کارهای واگذار شده، میباشد(والیم،۱۹۹۳،۴۲-۵۷)(وسل، کریستین، هف[۱۳۸]،۲۰۰۳،۲۶۵-۲۷۷). معمولا ویژگیهای شخصیتی، مهارت ها و شایستگیهای شخصی در انتخاب نقش مهمی دارند. رایجترین مواردی که در فرایند انتخاب در نظر گرفته میشوند، به شرح زیر است(در[۱۳۹]،۲۰۰۶،۷۸۷). مهارت های بین فردی قوی، مهارت های ارتباط کتبی و شفاهی، هوش بالا، مشتریگرایی، هدفگرایی و انگیزه، نتیجهگرایی، کنار آمدن موفق با شرایط سخت، کارایی عملیاتی و به کارگیری بهینه منابع، توانایی ارتباط دادن امور به استراتژی های سازمان، توانایی انجام کار بدون رفتارهای متکبرانه و از هم گسیختن سازمان(از بعد رفتار سیاسی و مهارت ها)، توانایی برنامه ریزی و سازماندهی، توانایی انتخاب و توسعه کارکنان کلیدی و در نهایت مدیریت استرس.
زنگر و فولکمن[۱۴۰](۲۰۰۲)در مطالعات خود در مورد مهارت های رهبری به این نتیجه دست پیدا کردند، که مدیر آینده باید حداقل قابل قبولی از مهارت های زیر را داشته باشد:توانایی یادگیری از اشتباهات و توسعه مهارت های جدید، شایستگیهای بین فردی، باز بودن به ایدههای جدید، پذیرش مسئولیت شخصی نسبت به نتایج و توانایی برعهده گرفتن و پیشبرد یک برنامه جدید یا تغییر. نداشتن حداقل هر یک از این موارد، یک عیب اساسی محسوب می شود. در سطح کارشناسان نیز آینده نگری، توانایی کار بین بخشی، اثر بخشی گروهی، داشتن انعطاف و پذیرش تغییر، الگوهای ذهنی فراگیر و شایستگیهای فنی از معیارهای مهم هستند.
۲٫۲٫۶٫ توسعه جانشین
علاوه بر تعیین مجموعه مهارت ها و دانش مورد نیاز تصدی شغل بسیار ضروری است، که برنامه جانشینپروری برای فراهم آوردن فرصت رشد و توسعه برای کارکنان روش و برنامهای داشته باشد. تجارب و توصیههای محققان در این مورد این جا بررسی شده است. توسعه می تواند از طریق تکالیف شغلی[۱۴۱]، آموزش، گردش شغلی، جلسه های بررسی آموخته ها، امکان کار نزدیک با مدیران کلیدی، قائم مقام بودن برای مدیر فعلی و برنامه رسمی مربیگری باشد. بیشتر مقالات برای توسعه، تجربه زمان کار شامل تعریف پروژه های خاص و ماموریتهای مشکل و گردش شغلی را به عنوان بهترین روش توصیه کرده اند. برنامه جانشینپروری باید شامل مسیر شغلی فرد باشد، یعنی برای کاندیداها ارتقای موقعیت فعلی و موقعیتی که دوست دارند، مشخص شده و معین باشد. هم چنین باید مشخص باشد که برای رسیدن به آن، چه مهارت ها و قابلیتهایی مورد نیاز است. در طراحی مسیر اهداف، علایق و خواسته های کاندیدا نیز باید مد نظر قرار گیرد(در،۲۰۰۶،۱۶). به طور کلی ۴ الگو برای توسعه شکل گرفتهاند، که میتوان یکی از آنها یا ترکیبی از آنها را به کار گرفت(در،۲۰۰۶،۷۸۸)
۲٫۲٫۷٫ الگوهای توسعه
۲٫۲٫۷٫۱٫ الگوی اول-گردش شغلی
در بسیاری از سازمانها این باور وجود دارد که برای رفتن به جایگاه بالاتر، تجربه کردن مجموعه ای از کارها ضروری است. در این سازمانها با تغییر جایگاه جانشینان هر۱۸ تا ۳۶ ماه در گسترهای از جایگاهها، کار در وظایف گوناگون، کار برای مربیهای کلیدی سازمان و کار در حیطهای با اختیارات تصمیم گیری زیاد سعی بر آماده سازی آنها می شود. این رویکرد مشکلاتی دارد:۱-دوره ماندگاری استعدادها در سازمان روند نزولی و به سمت کوتاه شدن دارد. بنابراین جانشینان باید سریعتر آماده شوند و زمان زیادی برای گردشهای شغلی گسترده و جامع در دسترس نیست، ۲-در بسیاری از موارد، پراکندگی جغرافیایی مانع می شود که استعدادها گردشها را بپذیرند، ۳-معلوم نیست که آیا تصدی مشاغل فعلی برای کار در آینده نامعلوم شیوه آموزش خوبی باشد و هم چنین معلوم نیست، شغلی که فرد در حال حاضر برای آن آماده می شود، ۵تا ۱۰سال دیگر وجود داشته باشد.
۲٫۲٫۷٫۲٫ الگوی دوم-مخزن استعدادها
رویکرد دیگر توسعه مخزنی از افراد است که آموزشهای عمومی و نه مختص یک شغل خاص را دیده باشند. به این ترتیب در صورت نیاز سازمان و بنا بر موقعیت میتوان این افراد را در جای مناسب به کار گرفت. با این رویکرد سازمان استعدادهای خود را به سمت پذیرش پروژه های گوناگون، نام نویسی در دورهها و بهره گیری از فرصت های پیش آمده سوق میدهد. هر گونه کار در زمینه گروه های میان وظیفه ای، تکنولوژیهای جدید و فرصت شبکهسازی سبب می شود، تا فرد جانشین قادر باشد خود را برای رهبری و مدیریت نامعلوم آینده آماده سازد. مشکل روش مذکور این است که به سختی میتوان مسیر مطمئن رو به بالایی برای استعدادهای موجود در مخزن برنامه ریزی کرد چون جایگاه بعدی فرد مشخص نیست و بستگی به خالی شدن جایگاهها به صورت موردی دارد. از طرف دیگر سازمانهای دیگر به راحتی قادرند استعدادهای پرورش یافته را که از آنها استفاده موثر نمی شود، جذب کنند.
۲٫۲٫۷٫۳٫ الگوی سوم-خرید استعداد از بازار
برخی از این عقیده طرفداری می کنند که استعدادها را در بازار کار جستجو کنیم، زیرا به وسیله دیگران آموزش داده شده اند. باید توجه داشت که این عقیده چیزی جدا از این عقیده است، که غیر ممکن است ما همه مدیران و رهبران آینده را در داخل سازمان پرورش دهیم. به طور طبیعی همیشه نمی توان بهترین فرد را در داخل سازمان پیدا کرد. مشکل این روش عدم همخوانی و پرورش استعداد در فرهنگ سازمان جدید است که ممکن است از کارایی وی بکاهد.
۲٫۲٫۷٫۴٫ الگوی چهارم – تمرکز بر مخزن محدود
براساس یافته های بریسکو و در[۱۴۲](۲۰۰۳)، بسیاری از شرکتهای موفق از ترکیب الگوی اول و دوم استفاده می کنند. به هر حال شرکتها سعی می کنند اندازه مخزن خود را محدود به افرادی کنند که هم استعداد جانشینپروری شدن را دارند و هم در داخل سازمان باقی میمانند. روش های توسعه جانشینان شامل استفاده از مربیان داخلی و خارجی، کلاسهای داخلی و خارجی، مراکز ارزیابی، کمیته های ویژه کاری و ماموریتهای ویژه مشکل میباشد. جدول (۲-۶)بهترین تجارب را در چهار زمینه ذکر شده به صورت خلاصه ارائه می کند.
جدول۶-۲:دسته بندی تجارب به دست آمده در زمینه جانشینپروری
موضوع | توصیه های کلی | منابع |
انتخاب جانشین | گزینش مخزنی از استعدادها انتخاب چندین کاندیدا برای یک پست و چندین گزینه برای یک کاندیدا توسعه فرآیندی رسمی، مشخص و سیستماتیک برای انتخاب به کارگیری روشهای گوناگون ارزیابی و توجه به معیارهای نتیجهگرا و قابل مشاهده |
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 11:11:00 ب.ظ ]
|