۲-۱۵-۱)معنی ومفهوم کارایی:
واژه لغوی کارایی به معنای به منصه ظهور رسیدن است. از لحاظ تاریخی صفات کار یا عملی بوده است که در طی آن پاره ای استعدادهای بالقوه به بالفعل تبدیل شده، به لحاظ تاریخی لغت کارایی حداقل از زمان آدام اسمیت، پدر علم اقتصاد مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. برخی کارایی را به کیفیت بهتر معنی کرده اند. از آن جا که مفهوم کارایی مفهومی نسبی است شاید بهتر باشد آن را شاخص شناسایی عملکرد مطلوب از بین چند عملکرد مشاهده شده معرفی کرد علاوه برآن با توجه به این که عملکرد کلی یک تولید کننده اجزاء مختلف دارد، شایسته است که متناسب با هر جزء شاخص مناسب کارایی آن جزء نیز تعریف شود. در مفهوم جدید کارایی به معنی تلف نکردن منابع است که از نسبت ستانده به کل نهاده به دست می‌آید(آبی، ۱۳۸۶).
۲-۱۵-۲) تعاریف کارایی:
الف) هارینگتون[۳۷] (۱۹۱۲)، کارایی را انجام کار به بهترین وجه و طریق ممکن می داند. وی معتقداست که کارایی به بهترین طریق به وسیله فرد حائز شرایط در بهترین محل ودر مناسب ترین وقت. کارایی یعنی شرایط آسودگی آور برای کارگران چه به طور فردی و چه به طور دسته جمعی نه فقط برای کارفرمایان، بلکه برای شرکت ها و بالاخره برای تمام کشور. با این وجود ب) مولینز[۳۸](۱۹۹۰) در یک جمله بسیار کوتاه، کارایی را «انجام دادن صحیح کار» تعریف کرده است. ولی ج) ژوزف پروکوپینکو[۳۹](۱۹۸۷)، در کتاب خود تحت عنوان« مدیریت بهره وری» از کارایی تعریف کاملتری را ارائه داده و می گوید کارایی، تولید کالاهایی با کیفیت بالا ودر کوتاه ترین زمان ممکن است(آذربایجانی، ۱۳۸۶).
مقاله - پروژه
اما بازرگان(۱۳۸۸) بیان می دارد که کارایی یک مفهوم اقتصادی است که ابتدا در فعالیت های مهندسی مطرح شده است و تعریف اولیه ای که از کارایی در فرآیندهای تولید صنعتی به عمل آمده، عبارت بوده است از بیشینه(ماکزیمم) کردن ترکیبی مطلوب از عوامل برون داد(اثربخشی) برای سطح معینی از درون داد(هزینه). به تعبیر دیگر، کمینه( مینیمم) کردن درون داد برای دستیابی به ترکیب مطلوب برون داد. از این تعریف باید به این نکته پی ببریم که مفهوم اثر بخشی( این که تا چه اندازه برون دادهای مطلوب حاصل شده اند) در درون مفهوم کارایی( اثر بخشی به نسبت هزینه) واقع شده است.
با توجه به این تعریف، وقتی به نشانگرهای درون داد، فرایند و پیامد توجه می شود منظور ارزیابی کارایی است. اما وقتی به نشانگرهای برون داد نهایی یا برون داد واسطه ای توجه می شود منظور اثر بخشی است. به عبارت دیگر منظور از ارزیابی کارایی آموزشی قضاوت در باره آن است که برای سطح مطلوب برون داد (دانش آموخته، آثار علمی، خدمات تخصصی)، چه حداقلی از درون داد( ویژگی های یادگیرنده، ویژگی‌های معلم، بودجه و…) و فرایند (یاددهی- یادگیری و…) کفایت می‌کند. براین اساس، با توجه به مفهوم کارایی آموزشی، می‌توان به این سؤال پاسخ داد که چگونه برای میزان معینی از ویژگی های عوامل درون داد نظام آموزشی نتایج بیشتر یا بهتری از نظام آموزشی به دست آورد؟ از طرف دیگر، به کمک مفهوم اثر بخشی به این سؤال پاسخ داده می شود که تا چه اندازه برون داد نظام آموزشی از مطلوبیت مورد نظر برخوردار است؟( بازرگان، ۱۳۸۸).
۲-۱۶)بهره وری:
آژانس بهره وری اروپا، بهره وری را چنین تعریف می کند: بهره وری درجه استفاده مؤثر از هر یک از عوامل تولید است و بهره وری یک دیدگاه فکری است که همواره سعی دارد آن چه را که در حال حاضر موجود است بهبود بخشد. بهره وری مبتنی بر این عقیده است که انسان می تواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر از دیروز به انجام برساند. مرکز بهره وری ژاپن نیز در خصوص بهره وری می گوید: هدف از بهبود بهره وری عبارت است از به حداکثر رسانیدن استفاده از منابع، نیروی انسانی، تسهیلات و… به طریقه علمی با کاهش هزینه های تولید گسترش بازارها، افزایش اشتغال، کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آن گونه که به نفع کارکنان، مدیران و مصرف کننده باشد(حکیمی پور، ۱۳۷۲).
به طور کلی باتوجه به تعاریف کارایی و بهره وری که بدان ها اشاره شد می توان چنین دریافت که دو مفهوم بسیار به هم نزدیکند وتعاریف در این دوموضوع مشابه اند.در نهایت می توان به تعبیر (عمادزاده،۱۳۷۴) از بهره وری رسید که عبارتست از نسبتی که بین محصول به دست آمده و نهاده به کاررفته وجود دارد. این نسبت، معیاری برای ارزیابی کارایی نهاده هاست. یعنی بهره وری باعث افزایش در تولید واقعی و کاراترساختن تخصیص منابع می گردد.
بهره وری، یکی از مفاهیم بسیار مهم و اساسی در اقتصاد است، مفهومی که در برگیرنده ی دو مفهوم کارایی و اثربخشی است. برای نشان دادن میزان استفاده مؤثر، مفید و کارا از منابعی تولیدی چون کار، سرمایه، زمین، مواد اولیه، انرژی، فناوری و… برای تولید کالاها و خدمات. بدین معنا که هر قدر میزان این شاخص بالاتر باشد، به همان اندازه می توان از منابع تولیدی، محصول بیشتر و با کیفیت بهتری به دست آورد. بهره وری، نگرشی برای عقلانی کردن فعالیت ها و جلوگیری از کارهای لغو و بیهوده است. بنا براین، یک معیار صرفاً اقتصادی و مالی و الزاماً کار بیشتر نیست. همچنین، لزوماً کاستی از میزان مصرف نیست، بلکه درست و به جا مصرف کردن است. از سویی، صرفاً تولید بیشتر هم نیست، بلکه هماهنگ کردن کمیت، کیفیت و هزینه در رقابت است. لذا، هرچند با توجه به شکل ریاضی آن، بهره وری به نظر مفهومی کاملاً کمی می رسد؛ اما، به کیفیت ها نیز ربط و وابستگی فراوان دارد. دقیق تر آن است که بهره وری دارای دو مؤلفه اصلی است. مؤلفه نخست، کارایی است که نشان دهنده ستاده بیشتر در مقابل داده کمتر است. اما مؤلفه دیگر، اثر بخشی است که دلالت بر انتخاب فعالیت های سودمند و درست و اصولی برای دستیابی به هدف دارد. به سخنی دیگر، کارایی معرف خوب کارکردن و اثر بخشی مؤید کارخوب کردن است. کارایی با استفاده مفید از منابع ارتباط دارد و اثر بخشی، با عملکرد مرتبط است. بنابراین، با بهره گیری از نقش دو مؤلفه کارایی و اثر بخشی از تعریف معمول بهره وری که عبارت است از« نسبت تولید یک کالای شخصی به داده یا داده‌های مربوط به فرایند تولید همان کالا» می باشد، می توان به تعریف دقیـــق تری از بهــره وری، یعنی«
نسبت تولید به ثمر رسیده به داده به کار رفته در آن» رسید.
۲-۱۷) رابطه کارآیی با بهره‌وری و اثربخشی:
در غالب موارد واژه­ های بهره‌وری، کارآیی و اثر­بخشی به طور نابه جا به کار گرفته شده یا با هم اشتباه می‌شوند. بهبود کارآیی، ارتقای بهره‌وری را تضمین نمی‌کند؛ افراد غالبا فکر می‌کنند، اگر کارآیی بهبود یابد، بهره‌وری بیشتر خواهد شد. کارآیی شرط لازم بهره‌وری است؛ اما شرط کافی نیست. در واقع برای بهره‌ور بودن، هم اثربخشی و هم کارآیی لازم است. کارآیی  نسبت محصول واقعی(یاخدمات ارائه شده) به محصول مورد انتظار است، در حالی که اثربخشی، درجه تحقق هدف‌ها در سازمان است و بهره‌وری مجموع کارآیی و اثر بخشی را مورد نظر دارد( ابطحی و همکاران، ۱۳۷۲).
یعنی مفهوم بهره‌وری در برگیرنده دو مفهوم اثربخشی و کارآیی است:
بهره‌وری = اثر بخشی + کارایی
اثربخشی به معنای انجام کارهای درست، که سازمان را به اهداف خود نائل می‌کند و کارآیی به معنای انجام درست کارها و مترادف با استفاده بهینه از منابع (کاهش هزینه‌ها)، افزایش مقدارتولید است.( ابطحی و همکاران، ۱۳۷۸).
همچنین از نظر رابینز[۴۰]،(۱۳۸۴)بهره‌وری می‌تواند در سه سطح  فردی، گروهی و سازمانی اندازه‌گیری شود. و طاهری(۷۸) مهمترین شاخص بهبود بهره‌وری را افزایش مستمر نسبت ستانده به داده‌ها، همراه با افزایش کیفیت تعریف می‌کند. در سطح بنگاه یا کارگاه بهره‌وری به صورت اندازه‌گیری توناژ محصول یا تعداد تولید یا ساعت کار تعریف می‌شود و در سطح ملی رابطه درآمد ملی و هزینه جامعه، شاخص بهره‌وری تعریف می‌شود.( طاهری، ۱۳۷۸).
پروکو پنکو [۴۱](۱۹۸۷) از کارایی و اثر بخشی تعاریفی را ارائه داده است:
کارایی عبارت است از نسبت تولید کالاها ویا خدمات نهایی به منابع به کاررفته در آن. در این جا کارایی تنها به افزایش کمی تولید توجه دارد. به عبارت دیگر کارایی به نسبت کمیت خدمات ارائه شده به هزینه‌های مالی یا نیروی کاری که برای آن به کار رفته اشاره دارد. با این حال این مفهوم از بهره وری و شیوه اندازه گیری میزان رضایت مشتری یا میزان دستیابی به هدف مطلوب یا مورد نظر را اندازه نمی گیرد.
اثربخشی بر خلاف کارایی روشی است که چگونگی تحقق اهداف را می سنجد. این مقیاس اثرات برنامه را بر جامعه کمی کرده و مشخص می کند که آیا برنامه از نهاده ها یا منابع برای نایل شدن به اهدافش استفاده بهینه کرده یا خیر.
گروه مشاوران یونسکو( ۱۳۷۹)، مفهوم کارایی را از دیدگاه علم اقتصاد مطرح نموده اندکه اساساً با توجه به بازده حاصل از یک نظام در مقایسه با درون داد آن محاسبه می شود. هرچند میزان کارایی یک ماشین یا نظام بیشتر باشد به همان نسبت بازده آن نسبت به درونداد بیشتر است.
در حالی که توردال[۴۲](۱۳۷۱) کارایی را به معنای به دست آمدن حجم معینی از محصول با کیفیت عالی در کمترین زمان وبا کمترین ضایعات می داند( رؤیایی، ۱۳۷۱).
۲-۱۸)کارایی در نظام های آموزشی:
روشن است که همانند دیگر مفاهیم مدیریتی، مفهوم کارایی در تعلیم و تربیت نیز متأثر از بحث کارایی
در صنعت و بازرگانی است.
برطبق نظر کالاهان، بین جنگ های جهانی اول و دوم، ایدئولوژی کارایی صنعت و بازرگانی در تعلیم و تربیت نفوذ کرده است و در طول چند دهه که این نفوذ پذیری ادامه داشت، هزاران بررسی جامع جهت افزایش کارایی مدارس صورت گرفت( لی[۴۳] فام و همکاران، ۱۳۶۷).
لیکن باید توجه داشت که هرگونه اظهار نظر در مورد کارایی نسبی اقتصادی آموزش و پرورش چه بر طبق معیارهای کارایی داخلی و چه بر اساس معیارهای کارایی خارجی، کاری دشوار است، چون در رابطه با مسائل آموزشی اطلاعات کافی در باره ی هزینه ها وجود ندارد تا بتوان حتی یک مقایسه کلی درباره کارایی انجام داد( کارنوی[۴۴] و همکاران،۱۳۶۷).
برای بررسی میزان بهره وری یک نظام آموزشی کار بسیار مشکل است. هر چه بازده یک کار ملموس‌تر باشد تعیین میزان بهره وری آن نیز آسان تر است، ولی چون بازده کار یک نظام آموزشی، دانش آموزانی است با آموخته های مختلف، که گاهی اندازه گیری آموخته های دانش آموزان یا تغییرات در رفتار آن‌ها بسیار مشکل است، لذا برای تسهیل کار، عمدتاً بازده ظاهری را مورد توجه قرار می دهند، تا این که بتوان با داده های کمی مقایسه ای میان بخش های مختلف انجام داد( بوتی[۴۵]،۱۳۷۱).
مشاوران یونسکو(۱۳۷۹)، معتقدند که از جمله عوامل وجودی نظام آموزشی، دانش آموزان می باشند . دانش آموزان به عنوان درون داد پس از طی پایه های تحصیلی و گذراندن فرایند تحصیلی، فارغ التحصیل شده و« خروجی»یا برون داد نظام نامیده می شوند. بدیهی است، مانند هر نظامی که در جهت تحقق بخشیدن به هدف های مشخص عمل می کند، در نظام آموزشی نیز برخی از« ورودی ها» به «خروجی» نمی‌رسند که در این جاست که مسئله کارایی نظام مطرح می گردد.

کارایی درونی و کارایی بیرونی:
محسن پور(۱۳۸۹) به نقل از فیلیپ کومبز- که در یکی از انتشارات یونسکو تحت عنوان« بحران جهانی
تعلیم و تربیت» منتشر شده است- می گوید هرچند که نظام آموزشی با مؤسسات صنعتی تفاوت اساسی دارد اما آموزش و پرورش رسمی هم چون هر مؤسسه تولیدی عواملی را دریافت می کند که به آن‌ها عوامل ورودی یا داده می گویند. درون داد شاگردان به عنوان بخشی از این عوامل ورودی، در درون نظام تحت تأثیر اعمالی که آن را تعلیم و تربیت می نامند، تغییر و تحولاتی حاصل می کنندو سپس به عنوان بازده برون داد یا عوامل خروجی، به بازار کار و جامعه تحویل می شوند. به عبارت روشن تر، در این الگو، شاگردان، معلمان، منابع مالی و برنامه های درسی را داده یا گذاشت می نامند. شاگردان طی یک فرایند تحت تأثیر برنامه های درسی آشکار و پنهان، جو مدرسه و رفتار معلمان قرار می گیرند و تغییراتی در آن ها ایجاد می شود. بنا بر این هنگامی که آنان تحصیلاتشان را به پایان می رسانند و از نظام آموزشی خارج می شوند؛ نهایتاً دانش ها، مهارت ها، گرایش ها، اعتقادات، طرز تفکر، عادات ودر مجموع رفتارهای خاصی را کسب می‌کنند. لذا فارغ التحصیلان نظام آموزشی با چنین مجموعه ای از اکتسابات، بازده یا برداشت تلقی می‌شوند. بر این اساس، اگر آموزش و پرورش را یک نظام تولیدی تلقی کنیم، باید هم از کارایی درونی و هم از کارایی بیرونی آن ارزیابی به عمل آوریم.
۲-۱۹-۱) کارایی درونی:
هنگامی که برون دادهای نظام آموزشی نسبت به هزینه های به عمل آمده مورد نظر قرار می گیرد، کارایی درونی نامیده می شود. ارزیابی کارایی درونی نظام آموزشی نشان دهنده ی مطلوبیت تحقق هدف‌های نظام نسبت به منابع مصرف شده(هزینه ها) است( بازرگان، ۱۳۸۸). منظور از کارایی درونی این است که با توجه به امکانات، منابع و مدت زمانی که برای تحصیل دانش آموزان در هر پایه تحصیلی در نظر گرفته شده، نحوه عبور دانش آموزان به چه صورتی است، یعنی در هر سال ودر هر پایه تحصیلی چه درصدی از شاگردان هر پایه مردود می شوند یا مدرسه را ترک می کنند و این تکرار پایه و ترک تحصیل از لحاظ اقتصادی چه تأثیری بر بازده نظام آموزشی دارد. بنا براین برای تعیین کارایی درونی یک نظام آموزشی، معمولاً از شاخص هایی چون نرخ تکرار پایه، میزان اتلاف، نرخ ماندگاری و متوسط طول تحصیل استفاده می شود(محسن پور، ۸۹).
بررسی روند دانش آموزی و محاسبه نشانگرهای کارایی درونی هر دوره آموزشی، مورد توجه برنامه ریزان آموزشی است. برنامه‌ریزان، با اطلاع از تعداد دانش آموزانی که یک دوره تحصیلی را با موفقیت به پایان می‌رسانند وتعدادی که در هر یک از پایه های تحصیلی از آن دوره آموزشی خارج می‌شوند، یا آن را تکرار می‌کنند، می‌توانند تنگناهای موجود را در رسیدن به هدفهای آموزش و پرورش شناسایی کرده، با بررسی علت های آن، نسبت به برطرف نمودن آنها اقدام کنند. اهمیت موضوع تا بدانجاست که آژانس توسعه بین المللی امریکا( ۲۰۰۳) افزایش کارایی درونی نظام های آموزشی، به ویژه کارایی آموزش پایه عمومی را مهم ترین اولویت راهبردی خود اعلام کرده است. این دفتر بیان می‌کند که چون بخش اعظم سرمایه گذاری ها در آموزش و پرورش، در اثر افت تحصیلی، تکرار پایه و ترک تحصیل دانش آموزان، بازده مورد نظر را به دنبال نداشته است، اولین و مهم ترین اولویت کاری خود را بهبود نشانگرهای کارایی درونی آموزش، از جمله کاهش ترک تحصیل و تکرار پایه و افزایش ارتقا و گذر تحصیلی می‌داند.
شاخص های کارایی درونی، ثمر بخشی نظام را در دست یابی به اهداف آموزش و پرورش مشخص و رابطه بین نهاده و برداشته را تعیین می کنند. با بهره گرفتن از این شاخص ها می توان تصویری کلی از مشکلات نظام آموزش و پرورش در زمینه هایی از قبیل تکرار پایه، ترک تحصیل تهیه و یا تحقیقات دقیق تر نسبت به رفع آن ها چاره اندیشی کرد. کارایی درونی یک نظام هنگامی صددر صد خواهد بود که کلیه دانش آموزان که در مقطع زمانی واحد برای ورود به آن دوره ثبت نام کرده اند، مثلاً دوره ابتدایی، پس از طی دوره ۵ ساله به اتفاق در امتحانات پایانی شرکت کرده و همگی قبول شده و به اخذ گواهی نامه پایان دوره ابتدایی نائل گردند. از آن جا که همیشه تعدادی از دانش آموزان در طی پایه های تحصیلی افت نموده و یا مردود می شوند و ترک تحصیل می کنند، معمولاً کارایی صددرصد نیست. اطلاع از نرخ ارتقاء، تکرار و افت از این رو حائز اهمیت است که تصویری جامع از کارایی درونی نظام آموزشی و کیفیت خدمات آموزشی کشور به دست می دهد. برای مثال، هنگام سیاست گذاری و برنامه ریزی برای کاهش نابرابری ها، اطلاع از چگونگی ارتقاء، افت یا مردودی دانش آموزان در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری و یا میان دانش آموزان دختر نسبت به دانش آموزان پسر بسیار مؤثر خواهد بود( مشاوران یونسکو، ۱۳۷۹).
طبق مصوبات دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش(۱۳۸۷)، برای بررسی کارایی درونی باید از الگوی جریان دانش آموزی استفاده نمود که با بهره گرفتن از شاخص هایی چون؛ نسبت اتلاف، میانگین طول تحصیل فارغ التحصیلان و نرخ ماندگاری والگوی نتایج امتحانات شامل: درصد قبولی و مردودی ودرصد تارکان تحصیل می باشد که این ها شاخص های اصلی ارزیابی کارایی درونی می باشند و شاخص‌های دیگری چون ترکیب دانش آموزی که شامل: تعداد و میزان رشد دانش آموزان، سهم دانش آموزان دختر و سهم دانش آموزان روستایی و سهم دانش آموزان غیر انتفاعی و شاخص پوشش تحصیلی ظاهری دانش آموزان و شاخص های منابع انسانی شامل: نسبت دانش آموز به معلم و نسبت معلم به کلاس دایر و میزان تحصیلات معلمان و شاخص های فضای آموزشی شامل: تراکم دانش آموز در کلاس دایر و تراکم کالبدی و سرانه فضای آموزشی و ضریب بهره برداری از کلاس فیزیکی مدارس، می باشند که به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت.
هدف از ارزیابی کارایی درونی نظام آموزشی، تعیین کارکرد آن در طول برنامه و میزان موفقیت آن در کاهش نابرابری ها می باشد. لذا دبیرخانه ی مزبور بدین منظور شاخص های گوناگونی به کاربرده است:
الف) اطلاع از ارقام دقیق وضع موجود هر آن چه زیر پوشش نظام آموزشی قرار می گیرد مانند: تعداد مدارس، فضاهای آموزشی، کلاس درس، معلمان، آزمایشگاه ها، کتب درسی و…
ب) کارایی درونی سطوح مختلف نظام آموزشی: وضعیت افت تحصیلی، گذر از یک سطح تحصیلی به سطح دیگر، نتایج امتحانات پایانی هر یک از سطوح تحصیلی
ج) پی گیری دانش آموزان در طول دوران تحصیل و پس از آن
د) منابع مالی
ه) هزینه های آموزشی
و) مسأله برابری شانس: در واقع سه منشأ اساسی برای نابرابری ها مشاهده می شود که عبارتند از: نابرابری‌های اجتماعی، نابرابری های ناشی از جنسیت و نابرابری منطقه‌ای

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...