مدارای سیاسی

 

.۶۴۲(**)

 

۱

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اثربخشی سیاسی

 

.۰۵۹

 

.۲۵۳(**)

 

۱

 

 

 

 

 

 

 

مشارکت سیاسی

 

.۰۳۰

 

.۱۶۸(**)

 

.۶۱۱(**)

 

۱

 

 

 

 

 

اعتراض به اقتدارگرایی

 

.۲۷۷(**)

 

.۲۶۸(**)

 

.۲۵۶(**)

 

.۳۱۴(**)

 

۱

 

 

 

** به معنی همبستگی در سطح ۰۰۱. است.
برای ساختن شاخص گرایش به دموکراسی همانگونه که آورده شد، در ابتدا تلاش شد با بهره گرفتن از تعاریف نظری صاحب نظران مطرح در این حوزه، مولفه ها انتخاب شوند. سپس بر اساس تعاریف نظری و همچنین پژوهشهای تجربی معتبر پیشین، گویه ها و سوالات انتخاب شدند. این گویه ها به وسیله پژوهشگران این حوزه مورد باز نگری قرار گرفته و نهایی شدند. بدین وسیله اعتبار صوری شاخص تامین گردید. در مرحله بعد برای اطمینان از اعتبار شاخص در مرحله پیش آزمون و آزمون نهایی سه فرایند آماری انجام گرفت. در مرحله اول ماتریس همبستگی گویه های هر یک از مولفه ها محاسبه شد. و گویه ها و سوالاتی که همبستگی مثبت و معنادار با دیگر گویه ها نداشتند؛ حذف گردیدند. سپس همانگونه که جدول شماره ۳ نشان می دهد، ماتریس همبستگی دو به دوی مولفه های گرایش به دموکراسی گرفته شد. در این مرحله یکی از مولفه های گرایش به دموکراسی به نام حمایت از حکومت دموکرات در مرحله آزمون نهایی به دلیل همبستگی خیلی پایین با یک مولفه و عدم همبستگی با ۲ مولفه دیگر حذف گردید. و در نهایت مولفه هایی باقی ماندند که حداقل با ۲ مولفه دیگر رابطه معناداری در سطح ۰.۰۰۱ داشته باشند. در عین حال رابطه هیچکدام به قدری قوی نیست که بتوان آنها را مشابه فرض کرد. بنابراین، وجود هریک از این معرف ها می تواند به سنجش گرایش به دموکراسی کمک مستقل معناداری بنماید.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در مرحله بعد ضریب همبستگی هر یک از مولفه ها با نمره کل شاخص محاسبه شد. که نتایج آن در جدول شماره ۲ آورده شده است. همه همبستگی ها مثبت و در سطح ۰.۰۰۱ می باشند. بنابر این می توان از اعتبار شاخص گرایش به دموکراسی مطمئن بود.
درباره توزین مولفه ها بر اساس تعاریف نظری، برای همه مولفه ها وزن یکسانی در نظر گرفته شده است. با توجه به آنکه مولفه های مدارای سیاسی و مخالفت با اقتدار گرایی سوالات بیشتری داشته اند، در جمع گویه ها از دستور mean استفاده شده است، تا این گویه ها وزن بیشتری نسبت به سایرین نداشته باشند.
متغیر های مستقل:
متغیر های مستقل پژوهش با توجه به ادبیات نظری و چارچوب نظری پژوهش از میان عوامل اجتماعی موثر بر گرایش به دموکراسی انتخاب شده اند. این متغیرها عبارتند از: عوامل منزلتی، طبقاتی (سرمایه فرهنگی، اقتصادی و پایگاه اجتماعی)، و عوامل فرهنگی شامل تجربه اجتماعی دموکراتیک (مدارای اجتماعی، نگرشهای خانوادگی دموکرات، مشارکت اجتماعی) همچنین متغیرهای میزان دینداری، میزان استفاده از رسانه و متغیرهای زمینه ای نیز به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده اند. که در ادامه تعاریف نظری و عملیاتی آنها آورده می شود. برای سنجش اعتبار و پایایی همه متغیر های مستقل در طی دو پیش آزمون، همانند متغیر وابسته اعتبار صوری، همبستگی دو به دو گویه های هر شاخص، همبستگی هر گویه با نمره کل و الفا محاسبه شده و تغییرات لازم انجام گرفته است.
تعریف نظری، عملیاتی تجربه اجتماعی دموکراتیک
طبق تعریف رویکردهای تاملی، دموکراسی باید از سطوح اجتماعی آغاز شود و تبدیل به شیوه زندگی افراد جامعه شود. هابرماس برای دموکراسی، شهروندانی را ترسیم می کند که در گیر کنش ارتباطی هستند. آنها علاقه مندند در شرایط اختلاف نظر به روش گفت و گو و مدارا و اعتماد به طرف مقابل با یکدیگر به توافق برسند. و در تعیین سرنوشت خود مشارکت داشته باشند. افراد دموکرات علاقه‌مند هستند، اجتماع خود را با مشورت عمومی اعضای خودشان اداره کنند. پیش نیاز این شرایط شهروندانی با حدی از مدارا، اعتماد و انگیزه مشارکت و اداره خود می باشد. این ویژگیها در هم تنیده و وجود هر کدام وجود دیگری را لازم می کند(Dryzek, 2000:16). گیدنز نیز وجود روش گفت و گو و مدارا در همه نهادهای اجتماعی حتی خانواده ها را لازمه یک زیست مسالمت آمیز در شرایط متکثر دنیای امروز می داند. اگر افراد این ویژگیها را در جامعه ای خارج از نهادهای رسمی در سطح مطلوبی تجربه کنند.، دموکراسی رسمی نیز گریز ناپذیر می شود(گیدنز،۱۳۷۹: ۷۵).
دموکراسی بیش از مجموعه ای از مکانیسم های نهادی است که سیاست رسمی را نظم می بخشد. دموکراسی در دیدگاه آلکسی دوتوکویل به عنوان نظام حکومتی قلمداد می گردد که اصول آن در میان عامه مردم جامعه، شامل شهروندانی که هنجار های دموکراتیک را در زندگی روزانه تجربه کرده و به آن عمل می کنند، عملی می شوند. در نتیجه کارآمدی دموکراسی به اموری بیش از اعتماد به نهادها و ترجیح دموکراسی به نظام های حکومتی دیگر نیازمند است، یعنی به مجموعه گسترده ای از ارزشهای شهروندی نیاز دارد(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۳۲۶).
از این دیدگاه سرنوشت نظام سیاسی، عمدتا به وسیله نگرش های سیاسی و نگرش های ارزشی مردم تعیین می شود. ارسطو در قرن پنجم میلادی عنوان می کند که اشکال متفاوت حکومت، فضیلت های رایج در میان مردم را منعکس می کنند. در واقع دموکراسی بدون مردم دموکرات پایدار نخواهد شد. نگرشهای توده برای دموکراسی حیاتی هستند. اینگلهارت و ولزل سه رهیافت عمده رقیب را در این رابطه مطرح می کند. رهیافت مشروعیت به نگرشهای اعتماد به نهادهای دولتی، رضایت از دموکراسی و ترجیح دموکراسی بر دیکتاتوری تاکید دارند. رهیافت اجتماع گرایان فعالیت های داوطلبانه در انجمن های اجتماعی و و فعالیت های داوطلبانه کلی را اعتماد بین فردی نگرشهای موثر توده بر دموکراسی می دانند. رهیافت توسعه انسانی به مطالبات فرامادی گرایانه نظیر آزادی و مدارا توجه دارند(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۳۳۳).
رهیافت اجتماع گرایان بر ارزشهایی تاکید دارد که شهروندان را به زندگی روزمره پیوند داده و پیوند های اجتماعی و وفاداری شان به اجتماع را تقویت می کند. اجتماع گرایان بر فعالیت داوطلبانه و اعتماد بین فردی به عنوان زمینه عمومی برای شکوفایی دموکراسی، تاکید دارند. رهیافت توسعه انسانی با رهیافت اجتماع گرایان در این ایده مشترک است که ارزش های مدنی از صرف نگرش های خاص نسبت به نظام سیاسی و نهادهای آن برای دموکراسی مهم تر هستند(ولزل و اینگلهارت، ۱۳۸۹ : ۳۲۶).مکتب اجتماع گرایی بر اهمیت انجمن های داوطلبانه تاکید کرده و خاطر نشان می کنند که انجمن ها موجب بقاء زندگی اجتماعی و جامعه مدنی می شوند که تقویت دموکراسی مبتنی بر آنها است. سرآغاز این ایده را می توان در نظریه توکویل یافت که انجمن های داوطلبانه را به عنوان مدارس دموکراسی ملاحظه می کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...