« و پس از هر دشواری گشایشی است، بلکه با هر دشواری گشایشی است » (انشراح، ۵و۶).

۶-تسلط بر خود: انسان شکیبا هنگامی که با مشکلی مواجه می­ شود، خود را نمی­بازد. این امر سبب می شود که با رخدادهای زندگی، عاقلانه برخورد و در نتیجه با انتخاب گزینه درست ، سلامت روانی خود را تأمین نماید. به همین دلیل، هنگامی که ابراهیم فرزند پیامبر از دنیا رفت، اشک از چشمان حضرت سرازیر شد و وقتی به ایشان گفتند: آیا تو ما را از این کار منع نکردی؟ فرمودند: این رحم است. خدا فقط به بندگانی رحم می­ کند که رحم داشته باشند. چشم اشک می­ریزد و قلب محزون می­ شود، ولی چیزی که پروردگار را به خشم آورد نمی­گویم (شکوهی یکتا،۱۳۸۷).

۷-تربیت نفس: از نظر قرآن در صبر فوایدی برای تربیت نفس و تقویت شخصیت و افزایش توانایی انسان در برابر سختی‌ها و حوادث نهفته است. رسول اکرم(ص) می­فرمایند: «حاصل بردباری، آراسته شدن به خوبی­ها، همنشینی با نیکان، ارجمند شدن، عزیز گشتن، رغبت به نیکی، نزدیک شدن به درجات عالی، گذشت، آرامش و تأنی، احسان و خاموشی است. این ها ثمره بردباری عاقل است.» (همان منبع).

۸-پیدا نمودن معنی در زندگی: صبر کردن موجب می­ شود که انسان از لحاظ شناختی، توجه خود را به معنای حادثه اتفاق­افتاده معطوف کند. پیدا کردن معنی در زندگی، همان‌ طور که فرانکل معتقد است باعث می­ شود که انسان معنای رنج­ها و ناگواری­ها را بداند و بتواند سختی­ها را تحمل نماید (غباری بناب،۱۳۷۹).

۹-بهبود روابط: در زندگی روزانه، برخوردهای ناراحت­کننده زیادی با افراد متفاوت پیش می ­آید که باصبر ‌می‌توان مانع آن شد و به توفیقات اجتماعی دست یافت (همان منبع).

۲-۱-۵-۱۰- صبر در روانشناسی

همان گونه که برخی از نویسندگان اذعان نموده ­اند در زبان انگلیسی نمی­ توان واژه­ای پیدا کرد که معادل دقیق صبر به حساب آید. شاید در زبان فارسی نیز هیچ­کدام از واژه­ های «شکیبایی»، «خویشتن­داری» و .­.­. نتواند آن معنای عمیق و گسترده صبر در فرهنگ اسلامی را متقل سازد. از اینرو برای اقسام گوناگون صبر در روانشناسی باید به دنبال واژه­ های جداگانه گشت. صبر در معصیت، به مهار تکانه­های جنسی، پرخاشگری، تکانه­های خوردن، شهوت سخن گفتن، گرایش­های قدرت و ثروت مربوط می­ شود. صبر در طاعت، به معنای انجام کارهای دشوار و ادامه دادن به هدف حتی هنگام مواجهه با مشکلات است. این دو نوع صبر را در روانشناسی ‌می‌توان به مفهوم «خودگردانی[۱۹۱]» نزدیک دانست. خودگردانی زمانی رخ می­دهد که افراد برای کسب نتیجه­ای یا اجتناب از پیامدی، کنش­ها، گفتارها و نگرش­هایی را انجام داده یا ترک کنند یا فرد به گونه ­ای خاص باشد یا نباشد (هیگینز و توری[۱۹۲]، ۲۰۰۰؛ به نقل از نوری، ۱۳۸۷). اما مفهوم خودگردانی در ادبیات روانشناسی و فلاسفه غربی ریشه در اصل لذت[۱۹۳] دارد. به اعتقاد روانشناسان فرد زمانی عملی را انجام می­دهد یا کاری را ترک می­ کند که این تلاش، لذتی را برای او به ارمغان آورد یا رنجی را از او دور سازد (آیبید[۱۹۴]،به نقل از نوری،۱۳۸۷). ولی مفهوم دینی صبر نمی­تواند تابع اصل لذت باشد؛ زیرا در مفهوم صبر ترک گناه و دوری از لذت­جویی نهفته است، مگر اینکه ترک گناه را به خاطر لذت قرب به خدا یا نعمت­های بهشتی در نظر بگیریم.در این صورت ‌می‌توان مفهوم صبر را نیز تابع اصل لذت دانست اما اصل لذت معنایی فراتر از مفهوم روانشناسان خواهد داشت (نوری،۱۳۸۷).

برخی از منابع روانشناسی مفهوم «خودگردانی» را با «خودمهارگری» و «کنترل تکانه» الفاظ مترادف و ناظر به یک معنا در نظر ‌گرفته‌اند اما دیگران خودگردانی و خودمهارگری را دو نوع کنترل و دارای سه تفاوت دانسته ­اند. نخست آنکه افراد خودگردان، قصد و تعمد[۱۹۵]بیشتری از افراد خودمهارگر دارند. دوم اینکه خودگردانی با هیجانات مثبت همراه است، در حالی که خودمهارگری با هیجانات منفی پیوند بیشتری دارد. سوم اینکه خوگردانی، انتقال آموزش را بیشتر از خودمهارگری میسر می­سازد.

همچنین صبر در برابر شهوتها و گرایشات جنسی را ‌می‌توان در روانشناسی تحت عنوان مفهوم «خویشتن­داری»[۱۹۶] مطرح کرد؛ هرچند این واژه در روانشناسی به دو معنای «کنترل ادرار» و « کنترل تکانه­های جنسی» به کار برده می­ شود.

این نوع صبر را ‌می‌توان در روانشناسی تحت عنوان «سرسختی[۱۹۷]» جستجو کرد. همچنین صبر در مصیبت را که مستلزم تحمل ناملایمات و رویدادهای ناخوشایند است، ‌می‌توان تحت عنوان تحمل[۱۹۸] بررسی نمود، هرچند واژه تحمل در روانشناسی به دو معنا به کار رفته است: ۱٫ میزان تحمل افراد نسبت به مواد روان­گردان ۲٫ توانایی مقاومت در برابر تنیدگی،درد و فشار روانی ناشی از رویدادهای تنش­زا (نوری،۱۳۸۷).

بر این اساس ‌می‌توان گفت مراد از صبر نه برخورد منفعلانه و عقب­نشینی است و نه محبوس کردن دردها در سینه و سد کردن راه بروز آن ها. آنچه مهم است به­ کارگیری مهارت صبر به عنوان راهبردی مقابله­ای با تمرکز بر مسئله برای غلبه بر فشارهاست.

۲-۱-۵-۱۱- کارکردهای صبر

صبر در چهار زمینه نقش قابل توجه دارد:

  1. مقابله با فشار روانی (تنیدگی)

الف)توازن بین منابع درونی و محیطی: برخی از روانشناسان، فشار روانی را اینگونه تعریف کرده ­اند: «فشار روانی شرایطی است که در نتیجه تعامل میان فرد و محیط به وجود می ­آید و موجب ایجاد ناهماهنگی ـ چه واقعی و چه غیر­واقعی ـ بین توانایی‌های زیستی، روانی، اجتماعی فرد با پیامدهای یک موقعیت می­ شود »(سارافینو،۱۳۸۴).

در این تعریف، توازن بین منابع درونی و الزامات محیط در نظر گرفته شده است؛ یعنی استرس زمانی ایجاد می­ شود که فشار موقعیتی بیش از منابع درونی فرد باشد. اما اگر تعادل برقرار باشد، یعنی درعین اینکه فشار موقعیتی زیاد است، ولی فرد منابع درونی(بردباری) کافی در اختیار داشته باشد، فشار روانی به وجود نمی­آید(دیمانتئو،۱۳۷۸). ‌بنابرین‏ اگر فردی صبور باشد کمتر به فشار روانی مبتلا می­ شود.

ب)تیپ شخصیتی A (ناشکیبا) و شیوع فشار روانی: دانشمندان افراد را از نظر ابتلا به فشار روانی به دو تیپ شخصیتی A و B تقسیم کرده ­اند. افرادی که دارای تیپ شخصیتی A هستند بیشتر در معرض ابتلا به فشار روانی قرار دارند. در ذیل به برخی ویژگی­های شخصیتی این افراد که بسیار شبیه ویژگی­های افراد ناشکیباست اشاره می­گردد:

– از ماندن در ترافیک یا صف بانک کلافه می­شوند.

– اگر کسی سر قرار نیاید بسیار برافروخته می­شوند.

– نسبت به کسان که وقت را تلف یا بسیار آهسته کار ‌می‌کنند، خشمگین می­شوند.

– می­خواهند بیشترین نتایج ممکن را در حداقل زمان به دست بیاورند.

    1. – Anxiety ↑

    1. – Deppression ↑

    1. -Tarsia, Power and Sanavio ↑

    1. – Mindfulness ↑

    1. – Katzelnick and Kenneth ↑

    1. – Kabat-zinn ↑

    1. – Segal, Teasdale and Williams ↑

    1. – Baer ↑

    1. – Obseve ↑

    1. – Act with awareness ↑

    1. – Nonjudge ↑

    1. – Describe ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...