باقرزاده و همکاران در سال ۱۳۸۶ به بررسی ارتباط تواناییهای حرکتی با آنتروپومتری و فعالیت جسمانی دانش آموزان ۱۲ تا ۱۵ ساله در شهر تهران پرداخت. به این منظور ۲۷۷ دختر و پسر ۱۲ تا ۱۵ ساله به شیوه تصادفی خوشهای انتخاب شدند. قد، وزن، شاخص توده بدن، ۹ مورد لایه سنجی پوستی، ۱۳ مورد دور اندام، ۸ مورد نسبت دراز و پهنا اندازه گیری شد. انواع تیپ بدنی مشخص شد. آزمونهای دو رفت و برگشت استقامتی ۲۰ متر، قدرت پنجه، پرش طول درجا، بارفیکس، دراز و نشست، دو رفت و برگشت ۱۰ در ۵ متر، ضربه زدن انگشت روی یک صفحه، انعطاف پذیری و حرکات تعادلی فیلامینگو برای سنجش تواناییهای حرکتی استفاده شد. ارتباط بین شاخص های آنتروپومتریکی و نتایج آزمون یوروفیت در حد متوسط بود که این مسئله بویژه در آزمونهای تحمل وزن معنی دار مشاهده شد. فعالیت جسمانی آزمودنیها به شاخص های آنتروپومتریکی آنها وابسته نبود. نتایج آزمون دو رفت و برگشت استقامتی در همه گروه های سنی در هر دو جنس ارتباط معنی داری با فعالیت جسمانی داشت (باقرزاده و همکاران، ۱۳۸۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
زرین در سال ۱۳۸۵ در تحقیقی با عنوان آمادگی جسمانی و سلامت روانی دانش آموزان سال سوم دبیرستان در مقایسه با پیش دانشگاهیها به این نتایج رسید: در تمامی عوامل GHQ، وضعیت دانش آموزان سال سوم از دانش آموزان پیش دانشگاهی بهتر است، همه اختلافها در سطح ۰۸/۰ معنادار هستند، منتها اگر سطح معناداری را ۰۵/۰ را در نظر بگیریم تفاوتها تنها در اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی معنادار هستند آزمودنیهای دو گروه در عامل چابکی و درازونشست تفاوت معناداری ندارند ولی تفاوت آنها در سایر عوامل معنادار است. به عبارت دیگر دانش آموزان پیش دانشگاهی در نمره کل آمادگی جسمانی و نمرات دوی ۵۴۰ متر، بارفیکس، و انعطاف به طور معناداری از سال سومیها ضعیفتر بوده اند. نمره کلی آمادگی جسمانی نه با نمره کلی GHQ و نه با هیچ کدام از خرده مقیاسهای آن ارتباط معناداری ندارد. به طور کلی، نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد در سنی که انسان باید بیشترین رشد، شادی و نشاط و کمترین استرس را داشته باشد، دانش آموزان پسر ما به شدت تحت فشار هستند، طوری که تمام مقیاسهای سلامت و رشد آن ها وارونه شده و از سال سوم به پیش دانشگاهی با رشد منفی مواجه هستیم (زرین، ۱۳۸۵).
باژن و همکاران در سال ۱۳۸۵ در مقاله خود تحت عنوان الگوی توزیع چربی بدن (نسبت دور کمر به دور باسن) و ارتباط آن با نمایه توده بدن در دختران دبیرستانی شهر لاهیجان به اندازه گیری شاخص های تن سنجی قد، وزن، دور کمر و دور باسن ۴۰۰ دختر پرداختند و به این نتایج دست یافتند: ۸/۱۴% دختران دارای اضافه وزن و ۳/۵% آنان چاق بودند. بر اساس شاخص دور کمر به باسن، ۵/۲۱% کل نمونههای مورد بررسی و ۷/۶۶% دختران چاق، چاقی شکمی داشتند. همبستگی مثبت و معناداری بین نمایهی توده بدنی و دور کمر به دور باسن مشاهده کردند (۰/۰۰۰۱>P ،۰/۳۵ r =) (باژن و همکاران، ۱۳۸۵).
فولادگر در سال ۱۳۸۵ در پژوهش خود با عنوان مقایسه برخی ویژگیهای آنتروپومتریکی در دانش آموزان پسر دوره دبیرستان شهر اصفهان با سطوح فعالیت بدنی مختلف، ۱۳۶۱ نفر را از نظر قد، وزن، ضخامت چربی زیر پوستی ۴ ناحیه سه سر بازویی، ساق پا، شکم و فوق خاصره مورد اندازه گیری قرار داد. این محقق با بهره گرفتن از پرسشنامه فعالیت بدنی دانش آموزان را در سه طبقه غیرفعال، فعالیت متوسط و فعال طبقه بندی کرده و ارتباط بین ویژگی های آنتروپومتریکی و سطح فعالیت بدنی را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که سطح فعالیت بدنی افراد می تواند روی قد، وزن، شاخص توده بدنی، مجموع چربی زیر پوستی در ناحیه سه سر بازویی و ساق پا و درصد چربی آن ها اثر گذار باشد. ضمن اینکه افزایش فعابیت از سطح متوسطه به فعال روی عوامل مذکور را چندان تأثیر گذار گزارش نکرد (فولادگر، ۱۳۸۵).
امینیان رضوی و همکاران (۱۳۸۵) به بررسی مقایه عوامل جسمانی و ترکیب بدنی کشتی گیران زبده با افراد غیروزشکار پرداختند. بدین منظور ۳۰ نفر در دو گروه تحت عنوان حجم نمونه از جامعه آماری کشتی گیران زبده و افراد غیر ورزشکار انتخاب شدند. فاکتورهای مورد نظر ارزیابی شد و نتایج را به این صورت اعلام کردند: درصد چربی بدن، قدرت، سرعت، چابکی کشتی گیران با افراد غیرورزشکار به صورت معناداری تفاوت داشت. با این حال در مقادیر توده بدون چربی و شاخص توده بدنی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. همچنین در بررسی رابطه بین درصد چربی با سرعت، چابکی با سرعت و قد با چابکی همبستگی معناداری مشاهده نشد (امینیان رضوی و همکاران، ۱۳۸۵).
علیان در سال ۱۳۸۴ در تحقیقی با عنوان مقایسه هوش هیجانی قهرمانان و ورزشکاران رشته های گروهی و انفرادی با افراد غیر ورزشکار را انجام داد، در سطح ۹۵ درصد اطمینان نتایج حاکی از آن بود که تفاوت ورزشکاران از نظر هوش هیجانی کلی، هوش درون فردی، هوش بین فردی، سازگاری، کنترل استرس و خلق عمومی نسبت به افراد غیر ورزشکار معنادار است. همچنین تفاوت قهرمانان ورزشی در مقایسه با سایر ورزشکاران علاوه بر موارد فوق در خرده آزمونهای خودآگاهی هیجانی، ابراز وجود، احترام به خود، استقلال، همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، حل مسئله، آزمون واقعیت، انعطاف پذیری، تحمل استرس، کنترل تکانه و خوش بینی معنادار بود. سطح هوش بین فردی در ورزشکاران رشته های گروهی بیشتر از ورزشکاران رشته های انفرادی بود. از نظر خلق عمومی (شادکامی و خوش بینی) تفاوت ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران، همچنین سازگاری ورزشکاران به طور معناداری بالاتر از غیر ورزشکاران بود (علیان، ۱۳۸۴).
سلامی در سال ۱۳۸۳ به بررسی تغییرات عوامل آمادگی جسمانی حرکتی در طول نیمسال اول در دانشجویان دختر دانشگاه تربیت معلم پرداخت. در این تحقیق قابلیت های جسمانی حرکتی آزمودنیها شامل استقامت قلبی تنفسی، توان انفجاری دست برتر، استقامت عضلات شکم، انعطاف پذیری تنه (آزمون باز شدن تنه) تعادل، توان غیرهوازی سرعت و چابکی در ابتدا و انتهای نیمسال مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد که شرکت در کلاسهای آمادگی جسمانی و شنا در نیسمال اول باعث افزایش معنا داری در استقامت قلبی و تنفسی و بهبود استقامت در عضلات شکم و کاهش توان بی هوازی شده است اما در قابلیت انعطاف پذیری تنه و تعادل تفاوت معنی داری مشاهده نشد (سلامی، ۱۳۸۳).
ملکی نظام آباد در سال ۱۳۸۳ در پژوهشی با عنوان تدوین مقیاس قد، وزن و نسبتهای طولی و عرضی کودکان ۱۱-۷ ساله میاندوآب به این نتیجه رسید که قد، وزن، طول بالاتنه و پایین تنه، عرض شانه و عرض لگن با بالا رفتن سن افزایش پیدا می کند ولی نسبتهای مورد بررسی نشان دادند که نسبت طول بالا تنه به قد با افزایش سن کاهش پیدا می کند و نسبت عرض لگن به عرض شانه با بالا رفتن سن تغییرات محسوسی پیدا نمیکند. ولی مقایسه قد، وزن و نسبت وزن به قد کودکان آمریکایی با کودکان ایرانی نشان داد که قد و وزن کودکان میاندوآبی به طور معناداری بالاتر است (ملکی، ۱۳۸۳).
هشیری در سال ۱۳۸۲ در تحقیقی با عنوان هنجاریابی پرسشنامه هوش هیجانی بار- اُن (EQ) برای ارزیابی جنبه های مختلف هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه های تهران، به این نتیجه رسید که بین دانشجویان پسر و دختر در نمره کل هوش هیجانی تفاوت معنادار وجود دارد و دختران به طور معناداری دارای نمره هوش هیجانی بالاتری هستند (هشیری، ۱۳۸۲).
احمدی سال ۱۳۸۱ پژوهشی را تحت عنوان بررسی میزان ناهنجاریهای اندام بالاتنه دانشجویان در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام داده است و به این نتایج رسید که ۹۳ درصد غیر ورزشکاران دچار حداقل یک ناهنجاری بودند ولی در گروه ورزشکاران ۲۱ درصد ناهنجاری جسمی دیده شد. ضمنا درصد شیوع دانشجویان به ناهنجاریها بدین صورت بود که ۷۹ درصد افتادگی شانه، ۵۸ درصد لوردوز کمر، ۳۲ درصد لوردوز گردن، ۱۴ درصد عارضه کج گردنی، ۸۱ درصد کیفوز پشتی و ۳ درصد اسکولیوز داشته اند (احمدی، ۱۳۸۱).
دریانوش در سال ۱۳۸۰ در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه برخی متغیر های آنتروپومتریکی و انعطاف پذیری با آزمون SIT & REACH در بین ۱۵۰ دانش آموز ۱۰ تا ۱۲ ساله، به اندازه گیری رابطه متغیرهای آنتروپومتریک شامل: قد، وزن، طول دست، طوی پا، طول قد نشسته و آزمونهای انعطاف پذیری ستون فقرات، مچ پا، ران و آزمون SIT & REACH پرداخته و نتیجه گرفت که طول قد تأثیر معناداری بر آزمون SIT & REACH دارد (P= 0/031). در مورد طول دست، طول پا و قد نشسته ارتباط معناداری با آزمون SIT & REACH مشاهده نکرد. بین انعطاف پذیری ران (عضلات همسترینگ) و مفصل مچ پا آزمون SIT & REACH ارتباط معنادار بود (دریانوش، ۱۳۸۰).
رحمانی نیا و سعیدی سال ۱۳۷۹ به تعیین ارتباط بین برآورد درصد چربی بدن با نتایج اندازه گیری ابعاد بدن در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار پرداخت. گروه ۱ را دختران ورزشکار طراز اول کشور (اعضای تیم های ملی کشور) و گروه ۲ را دختران غیر ورزشکار قرار داد. نمونه گروه ۱ با میانگین سنی ۵±۲۲ سال از میان ورزشکاران رشته های دو و میدانی، والیبال، شنا، بسکتبال، ژیمناستیک و کاراته در دومین دوره مسابقات همبستگی بانوان کشورهای اسلامی و نمونه گروه ۲، ۱۰۰ نفر از دانشجویان غیر تربیت بدنی (با بهره گرفتن از کالیپر) و ابعاد بدن (اندازه دور باسن، دور کرم، دور شکم، دور ران، کمربند شانه ای ، طول پا، طول دست، دور مچ دست، مچ پا و طول تنه) با بهره گرفتن از متر نواری مورد سنجش قرار گرفت. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که بین برآورد درصد چربی بدن و اندازه گیری دور اندام در گروه دختران غیر ورزشکار ارتباط معنی داری وجود دارد. این ارتباط معنی دار در اندازه های دور باسن ۵۹/۰ دور کمر ۷۹/۰ دور مچ پا ۵۳/۰ دور شکم ۷۷/۰ دور ران ۷۸/۰ و دور مچ دست ۶۶/۰ و کمربند شانه ۲۲/۰ (۰۵/۰ ≤p برای همه) دیده می شود. در سایر اندامها ارتباط معناداری مشاهده نشد (رحمانی نیا و سعیدی، ۱۳۷۹).
کیهانی در سال ۱۳۷۵ به توصیف و مقایسه ناهنجاریهای ستون فقرات و اندام تحتانی دانش آموزان دختر ورزشکار و غیر ورزشکار در مدارس متوسطه شهر شیراز پرداخت و چنین گزارش کرد که ورزشکاران ۵/۸۱% و غیر ورزشکاران ۷۱/۹۲% دچار ناهنجاری جسمانی هستند. اصلیترین عارضه ورزشکاران و غیر ورزشکاران لوردوز کمری به ترتیب ۷/۳۴% و ۸/۷۰% گزارش شد. اصلیترین عارضه در اندام تحتانی ورزشکاران و غیر ورزشکاران زانوی پرانتزی به ترتیب ۹/۵۶% و ۱/۵۲% گزارش شد. بین تیپ بدنی و ناهنجاریهای انحراف جانبی سر، پشت کح، تیلت جانبی لگن، انحراف کمر به جلو وعقب، پشت گرد، پای صاف، پای گود و شست کج ارتباط معناداری گزارش نشد (کیهانی، ۱۳۷۵).
۲٫۸٫۲٫ تحقیقات انجام شده در خارج کشور
گاش و همکاران در سال ۲۰۱۰ تحقیقی با عنوان شاخص های آنتروپومتریکی و ترکیب بدنی در زنان هندی قبل و بعد از یائسگی را انجام دادند. در این تحقیق ۲۴۵ زن سالم ۲۵ تا ۶۵ ساله را مورد اندازه گیری قرار دادند. اندازه های آنتروپومتری مثل قد، وزن و درصد چربی بدن (%BF) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شدند. آزمودنی ها به دو گروه قبل و بعد از یائسگی تقسیم شدند و روش تحلیل واریانس یکراهه مشخص کرد که تفاوت معناداری برای سن و %BF و WHR بین گروه ها وجود دارد. از نتایج قابل توجه این تحقیق می توان به این مورد اشاره کرد که تفاوت معناداری برای وضعیت چاقی مرکزی بین دو گروه مشاهده شد (Ghosh & Etal, 2010).
گرید وسرونت در سال ۲۰۰۹ به ارتباط بین شاخص توده بدن و ترکیب بدن در ورزشکاران نخبه پرداختند. هدف این بود که آیا BMI یک ورزشکار به اجزاء آنتروپومتریک خاصی مرتبط است یا خیر. پارامترهای آنتروپومتریک بدن در ۳۹۷۱ قهرمان ورزشی مطابق با معادله های جامعه بین المللی برای بدن سنجی پیشرفته تعیین شد. مقادیر متوسط یافت شده در پارامترهای آنتورپومتریک مختلف به استثنای درصد توده استخوان، ارتباط با BMI را افزایش داد. قهرمانانی که BMI آنها نرمال و تا ۲۷ باشد و نیز آنهایی که مقادیر بالاتری تا ۳۰ الی ۳۳ نشان دادند یا درصد چربیشان افزایش مثبتی نشان داد اما درصد استخوان و ماهیچه هایشان افزایشی نشان نداد. نتایج نشان داد که در قهرمانان BMI همبستگی بالایی با میزان چربی دارد.
اندازهها نشان داد ورزشکارانی که خوب تمرین کرده اند، تمایل به نشان دادن محتوای عضلانی مطلوبی دارند و به هر حال ضرایب اصلاحی نشان دادند که BMI نمی تواند به عنوان اندازه گیری مستقیم محتوای چربی بدن در ورزشکاران استفاده شود.
چی یونگ در سال ۲۰۰۸ به بررسی آمار ناهنجاری های قامتی و فاکتورهای مرتبط در نوجوانان چینی پرداخت. این مطالعه بررسی کرد درجه شیوع ناهنجاری در قا مت مشترک در بین نوجوانان را و تعیین کرد آیا ارتباط معناداری بین تعداد قامت نابهنجار با اختلالات روانی و علائم اسکلتی عضلانی وجود دارد، نتایج نشان داد اغلب نابهنجاری قامتی شانه نابرابر (۳۶%) و به دنبال آن وضعیت سر به جلو (۲۵%) بود. شیوع پوسچر سر به جلو برای پسران دانش آموز از دختران بیشتر بود. همچنین گروه با فشار روانی بالا نسبت به گروه با فشار روانی پایین نشان دادند درصد شانه نابرابر بیشتری را. در نهایت همبستگی بالایی در بین نمرات قامت نابهنجار، فشار روانی و نشانه های عضلانی اسکلتی مشاهده نشد (Chiung, 2008).
جو و همکاران (۲۰۰۸) گزارش کردند که شاخص توده بدنی بیش از ۲۴ کیلوگرم در مجذور قد و یا نسبت دور کمر به دور لگن بیش از ۸۵% ممکن است باعث افزایش اندازه های انحناهای ستون فقرات و همچنین درد کمر شود. همچنین ارتباط معناداری بین شاخص توده بدنی و لوردوزیس کمری مشاهده کردند. در حالی که هیچ ارتباطی بین قد و وزن ولوردوزیس کمری زمانی که به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شدند مشاهده نکردند (Guo & Etal, 2008).
آیکادو در سال ۲۰۰۷ به بررسی فاکتورهای تأثیرگذار روی ثبات قامتی بزرگسالان جوان و سالم پرداخت. هدف از این پژوهش آزمایش ارتباط بین عملکرد تعادل بدن قابلیت های حرکتی در زمان واکنش بود. آزمودنیها ۳۳ نفر دانشجو و ۱۱ بازیکن نخبه بسکتبال بودند که به ۴ گروه ورزشکار و غیرورزشکار زن و مرد تقسیم شدند. قد و وزن شاخص توده بدنی و درصد چربی را محاسبه کردند. آزمونهای تعادل حرکتی بصورت ایستا و پویا استفاده شدند. آنالیز رگرسیون داده ها ارتباط خطی معنی داری بین دامنه نوسانات بدن و BMIرا در همه گروه ها معلوم کرد. همچنین همبستگی بالایی بین قدرت عضلات پشت و دامنه نوسانات بدن در بازیکنان بسکتبال یافت شد. برای مثال در ظرفیت استقامتی بالاتر کوچکتری از نوسانات بدن رخ داد. زمان واکنش نیز همبستگی معناداری با دامنه نوسانات فقط در گروه بسکتالیستها نشان داد. نتایج نشان داد که افزایش در BMI، قدرت عضلات پشت و ظرفیت استقامتی مرتبط است با ثبات قامتی بهتر. تعدادی از قابلیت های حرکتی (انعطاف پذیری مفصل ران، پرش عمودی) همبستگی معناداری را با تعادل بدن نشان ندادند. در حالیکه بعضی از عملکردهای حرکتی (آویزان شدن به حالت ایستا) و اندازه زمان واکنش همبستگی خوبی با نوسانات بدن تنها در بازیکنان بسکتبال نخبه نشان دادند (Okayed, 2007).
الیزاوت و همکاران در سال ۲۰۰۶ فرق زنان جوان ورزشکار را بر پایه اندازه های آنتروپومتریکی، پرش و قدرت عضلات بررسی کردند. هدف تعیین اندازه های آنتروپومتریکی، توانایی پرش و قدرت عضلانی در بین پرشکار با والیبالیست نشان داد که پرشکاران پهنای آرنج، پهنای زانو و محیط فوقانی دست، محیط ران درو از ته و نزدیک تنه، تجمع چربی زیرپوستی و عدد مزومورفی کمتری را نشان دادند. پرشکاران، پرش ارتفاع بیشتر و قدرت عضلات بالاتری نسبت به گروه والیبال داشتند. اندازه های محیط ران در هنگام دور از تنه و پر ارتفاع در تفاوت بین گروه ها دخالت داشتند. نتایج می تواند برای گسترش کمک به آموزش و راهنمایی زنان جوان ورزشکار بکار رود (Elisavet & Etal, 2006 ).
ابوت و کولینز سال ۲۰۰۴ طی تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که ورزشکاران ماهر و مستعد دارای یک سری خصوصیات روانشناسی برتر نسبت به دیگران هستند. از مهم ترین این پارامترها می توان به مهارت های ادراکی، مثل پیش بینی وقایع، تصمیم گیری، هوش تکنیکی و قوه ابتکار اشاره کرد.
فیلاردو و پیرزتو در سال ۲۰۰۱ به تحلیل متغیرهای ترکیب بدن و آنتروپومتری زنان و مردان ۲۰ تا ۴۰ سال پرداختند. قد، وزن، چربی زیرپوستی، درصد چربی و LBM آزمودنیها محاسبه شد. تفاوتهای معناداری با گزارشهای منتشر شده و نتایج این مطالعه نشان داده شد. در نهایت مردان تغییرات خیلی بزرگتری را در همه متغیرهای آماری نسبت به زنان شرکت کننده نشان دادند Filardo & - Piresneto, 2001 ).
۳٫۸٫۲٫ جمع بندی تحقیقات
با نگاهی به تحقیقات گذشته و نتایج حاصل از آنها پی میبریم که در بیشتر تحقیقات ارتباط فاکتورهای آنتروپومتریکی با اجزای آمادگی جسمانی یا ناهنجاری های اسکلتی بررسی شده است و مطالعات کمی به صورت مقایسه ای بر روی افراد در ردههای سنی مختلف در این زمینه وجود دارد. تحقیقات نسبتاً خوبی در ارتباط با ناهنجاریهای اسکلتی و تعیین سطح آمادگی جسمانی در بین نوجوانان مدارس شهرهای مختلف کشور انجام شده است اما تحقیقات مربوط به مقایسه شاخص های اصلی آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی و وضعیت قامتی، اسکلتی- عضلانی در بین ردههای سنی مختلف بسیار کم است. اگرچه در برخی از کشورها این فاکتورها بررسی شده اند و نورم مربوط به آنها گزارش شده است ولی با توجه به خصوصیات و ویژگیهای خاص هر کشور از نظر ژنتیک و مناطق جغرافیایی لزوم انجام این کار احساس می شود.
فصل سوم
روش تحقیق
۱٫۳٫ مقدمه
در این فصل به شرح روش شناسی تحقیق، معرفی ابزارهای مورد نیاز برای جمع آوری اطلاعات، جامعه آماری، نمونه آماری و همچنین روشهایی که برای تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق به کار رفتهاند میپردازیم.
۲٫۳٫ روش تحقیق
این تحقیق از نظر زمان، حال نگر، از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش، مقایسهای توصیفی و بر حسب نحوه گرد آوری داده ها، از نوع توصیفی میدانی است.
۳٫۳٫ جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش را دختران دانش آموز مقطع متوسطه (۱۷-۱۵ ساله) شهرستان میاندوآب تشکیل میدهند.
۴٫۳٫ نمونه تحقیق، روش و نحوه گزینش نمونه ها
۱۰۵ نفر از افراد جامعه به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شدند. گروه سنی۱۵ سال شامل ۳۵ نفر، گروه سنی ۱۶ سال شامل ۳۵ نفر و گروه سنی ۱۷ سال ۳۵ نفر هستند.
۵٫۳٫ متغیرهای تحقیق
۱٫۵٫۳٫ متغیر مستقل
گروه های سنی ۱۵، ۱۶ و ۱۷ سال.
۲٫۵٫۳٫ متغیر وابسته
-
- ویژگیهای آنتروپومتریک (قد و وزن، طول اندامها، محیط اندامها، پهنای اندامها و چربی زیرپوستی)
-
- ویژگیهای بیو مکانیک (انعطاف پذیری، استقامت عضلانی، قدرت، سرعت، چابکی، توان و تعادل)
-
- ویژگی های فیزیولوژیک (ضربان قلب و اسقامت قلبی _ عروقی)
-
- ویژگیهای روانی (وضعیت سلامت عمومی و NEO-FFI)
-
- ناهنجاریهای اسکلتی- عضلانی (انحراف جانبی ستون مهرهها، کف پای صاف، کف پای گود، انحراف مچ پا به خارج، پای چرخیده به داخل، زانوی پرانتزی و زانوی ضربدری)
۶٫۳٫ ابزار جمع آوری اطلاعات
۱٫۶٫۳٫ وسایل مورد نیاز برای اندازه گیری ویژگیهای آنتروپومتریکی
[جمعه 1400-09-05] [ 11:20:00 ب.ظ ]
|