فهرست

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

صفحه
 
عنوان
1
 
چکیده
 
 
فصل اول: طرح تحقیق
2
 
مقدمه
4
 
ضرورت انجام تحقیق
5
 
اهداف کلی و جزئی
 
6
 
فرضیه ها
 
6
 
تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیرها
 
 
 
فصل دوم: پیشینه‌ی پژوهش
10
 
مقدمه
 
13
 
تعامل والدین- فرزند در ایران
 
14
 
مبانی نظری متغیرها
 
16
 
تحقیقات داخلی و خارجی انجام یافته در ارتباط با موضوع
 
17
 
جمع‌بندی از مبانی نظری و عملی برای ساختن پشتوانه‌ی معتبر تحقیق
 
 
 
فصل سوم: روش تحقیق
20
 
مقدمه
 
21
 
جامعه آماری
 
21
 
ابزارهای گردآوری داده ها
 
23
 
شیوه تجزیه و تحلیل داده ها
 
 
 
فصل چهارم: یافته‌های تحقیق
24
 
مقدمه
 
33
 
فرضیه ها
 
39
 
بحث و نتیجه­گیری
 
40
 
منابع
 
 

 

 

چکیده

 

در این رساله به بررسی رابطه­ بین وضعیت سلامت عمومی و شیوه های فرزند پروری جانبازان با وضعیت تحصیلی فرزندان آن­ها در استان اصفهان پرداخته شده است. جامعه مورد بررسی فرزندان جانبازان تحت پوشش ستاد شاهد آموزش و استان اصفهان است که بدین منظور نمونه ای به حجم 141 نفر از بین دانش آموزان پسر و دختر مقاطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. اطلاعات مورد نیاز با بهره گرفتن از ابزارهای اندازه گیری تحقیق شامل پرسشنامه شیوه های فرزند پروری دیانا بامریند (1971) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 و وضعیت تحصیلی و سایر اطلاعات جمیت­شناختی جمع­آوری شد.

 

در ادامه از ضریب همبستگی پیرسون و کندال توسط نرم­افزار SPSS نسخه 19 جهت بررسی رابطه بین شیوه فرزند پروری مقتدارانه، استبدادی و سهل­گیرانه و وضعیت تحصیلی استفاده گردید. در نتیجه شیوه فرزندپروری مقتدرانه با وضعیت تحصیلی دانش­ آموزان مقطع ابتدایی و افسردگی و عملکرد اجتماعی پدر با وضعیت تحصیلی دانش­ آموزان مقطع راهنمایی ارتباط معنی داری داشت.

 

 فصل اول

 

طرح تحقیق

 

مقدمه

 

موضوع افت تحصیلی دانش آموزان و پیشرفت آموزشی آنها به منظور کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری و کارایی نظام آموزشی در سه دهه اخیر به یکی از مهم ترین مباحث مهم نظام آموزشی ما تبدیل شده است، این چالش که در حال حاضر مسئولان نظام آموزشی و بسیاری از اولیای دانش آموزان را به نحوی با خود درگیر کرده است، به یکی از حوزه­های فعال در تحقیقات پژوهشگران تبدیل شده است و مباحث­ علمی فراوانی در بین روانشناسان، مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت، پیرامون ابعاد مختلف این موضوع تا به امروز در جریان است، به عنوان مثال می­توان به مهدوی­غروی مریم، خسروی معصومه و نجفی محمود (1391)، مظاهری امیر و مظاهری مسعود (1392) سورگی سیروس (1392) و بسیاری دیگر اشاره کرد.

 

     از آن­جایی­که خانواده نقش اساسی در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی کودکان دارد، یکی از مهم­ترین عناصر تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی دانش­ آموزان نیز به شمار می­رود، ازاین رو نابسامانی خانوادگی، مشکلات روحی و روانی نوجوانان و جوانان، عدم کنترل پدر و مادر بر انتخاب دوستان، قایل شدن آزادی بی حد و حصر یا به عبارت دیگر اعتقاد به رهایی و بی بند و باری فرزندان و تمایل نوجوانان و جوانان به تفریحات ناسالم از جمله عناصری هستند که می تواند یک فضای نا سالمی را به وجود آورد و وضعیت تحصیلی فرزندان را تحت الشعاع خود قرار دهد.

 

     تاکنون تحقیقات بنیادی فراوانی در خصوص ساختار خانواده و رابطه آن با رشد و توسعه شخصیت فرزندان در ابعاد مختلف صورت پذیرفته است. براساس نظریه بامریند[1](1991)، سبک های فرزند پروری به عنوان واسطه ی بین متغیرهای هنجاری آنان و جامعه پذیری فرزندان عمل می کند و با شایستگی های اجتماعی آنان رابطه دارد. الیس[2](2003)، نشان داد که بین سبک های فرزند پروری مقتدرانه با سازماندهی، پیشرفت تحصیلی و جهت گیری عقلانی در کودکان رابطه مثبت وجود دارد هم­چنین تحقیقات دیگری نشان داده است که نوجوانانی که والدین خودکامه دارند کمتر متکی به خود هستند ونمی توانند به تنهایی کاری انجام دهند یا از خود عقیده ای داشته باشند شاید به این دلیل که به قدر کافی فرصت نداشته اند که عقاید خود را بیازمایند یا مستقلانه مسئولیت قبول کنند در ضمن این نوجوانان اعتماد به نفس کمتر واستقلال وخلاقیت کمتری دارند، ذهن کنجکاوی ندارند، از لحاظ اخلاقی کمتر رشد یافته اند ودر برخورد با مشکلات روزمره عملی، تحصیلی وذهنی انعطاف پذیری کمتری دارند (گوای[3] ،1997).

 

     علاوه براین جامعه مورد بررسی در این رساله یعنی فرزندان جانبازان جنگ در استان اصفهان، به طور خاص با مسائل جبری دیگری که ساختار خانواده و والدین و دانش­ آموزان را به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر قرا می­دهد دست به گریبان هستند. توجه به اینکه در هر جنگی علاوه بر آسیب های جبران ناپذیر جسمی، صدمات روحی روانی (که اصطلاحاً PTSD[4] نامیده می شود) نیز  به شرکت کنندگان در آن وارد می شود، که از جمله علائم آن ، سعی در اجتناب کردن از افکار و احساس های مربوط به ضربه، فعالیت­ها، مکان­ها یا افراد یاد آور خاطره ضربه، کاهش قابل ملاحظه علاقه یا شرکت در فعالیت­های مهم اجتماعی، احساس گسستگی با دیگران ، محدودیت عاطفی مثل نداشتن احساس­های عاشقانه ، احساس کوتاه­تر شدن آینده، نداشتن انتظار شغل، ازدواج، فرزند، عمر طبیعی داشتن، اختلال خواب، احساس تحت فشار بودن، اختلالات درکی و تفکر (از جمله هذیان، توهم، تصورات آزاردهنده، خطاهای حسی کاذب و واکنشهای هذیانی)، دردهای روان‌تنی (از جمله سردرد، خستگی و دردهای عضلانی، ناتوانی در نقشهای اجتماعی و .) می‌باشد. با توجه به این مسائل در خانواده جانبازان  PTSDنیز  به دلیل مشکلات خاص جانباز و تأثیر این مشکلات بر همسر و فرزندان، جوّ خانواده آرامش لازم را نخواهد داشت، چرا که در نتیجه عوارض ناشی از جنگ این افراد برخلاف افراد عادی، معمولا با مسائلی ازجمله عدم مسؤولیت‌پذیری، ناتوانی در انجام نقش پدری و .روبرو هستند و جرّ و بحثهای کلامی زیادی با افراد خانواده خود دارند (شریفی­راد غلامرضا و مطلبی محمد 1385). لذا کودکان چنین خانواده‌ای در شرایط یکسانی نسبت به سایر کودکان قرار ندارند، از این رو ممکن است از وضعیت تحصیلی متفاوتی نیز برخوردار باشند. بنابراین بررسی وضعیت تحصیلی فرزندان جانبازان PTSD از اهمیت زیادی برخوردار است و لازم است به طورخاص مورد توجه محققان، روانشناسان، روانپزشکان، مسؤولین بنیاد ، مسئولین آموزش و پرورش و معلّمان قرار بگیرند.

 

     به منظور برطرف نمودن مشکلات تحصیلی فرزندان شاهد و ایثارگر، ستادی در آموزش و پرورش به همین نام به وجود آمده است. در بین مسئولین این ستاد که مسئولیت رسیدگی و بهبود شرایط تحصیلی فرزندان جامعه تحت پوشش خود را برعهده دارند، همواره این سئوال مطرح بوده که با توجه به اینکه فرزندان جانبازان بدلایل ذکر شده در شرایط یکسانی نسبت به فرزندان سایر خانواده­ها قرار ندارند، و فرزندان شهدا نیز از نعمت وجود پدر در خانواده بهره مند نیستند، آیا نیاز به حمایت های آموزشی و پرورشی بیش­تری دارند؟ و مهم­تر این­که کدامین ابعاد از شرایط زندگی فرزندان، برای بهبود و یا اصلاح در اولویت قرار دارند؟ در این راستا دو بعد از مسائل این قشر خاص مورد توجه محقق قرار گرفته است. یکی از این ابعاد وضعیت سلامت عمومی جانبازان است، که شامل 4 خرده مقیاس شامل افسردگی، اختلال در عملکرد اجتماعی، اضطراب و بی­خوابی و علائم روان­تنی است که تصور می­شود ساختار خانواده و در نتیجه شرایطی که فرزندان در آن درحال رشد هستند، تاثیر قابل ملاحضه­ای داشته است. همچنین شیوه فرزندپروری آن­ها و ارتباط آن با وضعیت روحی و جسمانی آن­ها نیز بعد دیگری از وضعیت خاص این جامعه است که مورد بررسی قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر با هدف برسی رابطه بین سلامت عمومی جانبازان و سبک های فرزند پروری آنان با وضعیت تحصیلی فرزندان انجام پذیرفت. لذا سئوال کلی که در این پژوهش به آن پاسخ داده شد، این است که کدام یک از سبک های فرزند پروری با وضعیت تحصیلی فرزندان شاهد و ایثارگر رابطه دارد و تاثیر آسیب های وارده ناشی از جنگ در وضعیت تحصیلی در چه حدی می باشد ؟

 

 

ضرورت انجام تحقیق

 

جنگ به عنوان یک عامل استرس زا می تواند منجر به عوارض ناگواری در زندگی انسان­ها شود. افرادی که مستقیما در جنگ شرکت می کنند و به نوعی در معرض ترومای ناشی از این بلای خانمان سوز قرار می گیرند، اولین قربانیان جنگ هستند. اثرات جنگ تا اعماق خانواده ها و جامعه نیز نفوذ می کند. خانواده مجروحین، معلولین، شهدا و اسرا قربانیان فراموش شده جنگ محسوب می شوند. شیوه های فرزندپروری جانبازان ممکن است متاثر از وضعیت جانبازی و سلامت روانی آنان باشد که می ­تواند در وضعیت تحصیلی فرزندان آن­ها موثر واقع شود. از طرف دیگر، یکی از وظایف ذکر شده در اساسنامه طرح شاهد، تربیت، آموزش و رشد همه جانبه فرزندان شاهد و فرزندان جانبازان می باشد که در آینده بتوانند باکسب دانش و معنویت اسلامی انسانهایی مفید و مثمرثمر برای جامعه خویش باشند.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...