1-3      اهمّیت و ضرورت موضوع30

 

1-4      اهداف پژوهش.33

 

1-4-1    هدف کلّی.33

 

2-4-1    اهداف اختصاصی33

 

1-5      سؤالات پژوهش.34

 

1-6      متغیّرهای پژوهش35

 

1-7    تعریف مفهومی و عملیّاتی متغیّرها35

 

فصل دوّم: پیشینه نظری و پژوهشی

 

2-1     شخصیّت40

 

2-2     اختلالات شخصیّت40

 

1-2-2    اختلال شخصیّت مرزی.43

 

2-2-2    اختلال شخصیّت ضدّاجتماعی.52

 

2-3      تنظیم هیجان 57

 

2-4     جمع بندی پایانی 80

 

فصل سوّم: روش پژوهش

 

3-1     مقدّمه82

 

3-2   طرح پژوهش. 82

 

3-3    جامعه، نمونه و روش نمونه گیری82

 

3-4     ابزارهای جمع آوری اطّلاعات82

 

3-4-1   پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی.82

 

3-4-2   مقیاس شخصیّت مرزی83

 

3-4-3    فرم تجدیدنظر شده سایکوپاتی.83

 

3-4-4    پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان84

 

3-5      روش جمع آوری داده ها85

 

3-6      روش تجزیه و تحلیل داده ها 85

 

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها

 

4-1      مقدّمه87

 

4-2     یافته های توصیفی87

 

4-3    یافته های استنباطی.89

 

4-4     تحلیل سؤالات پژوهش.94

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

 

5-1   مقدّمه99

 

5-2    بحث و نتیجه گیری99

 

5-3   محدودیّت ها105

 

5-4   پیشنهادات105

 

منابع

 

منابع فارسی106

 

منابع انگلیسی.

 

۱-۱مقدمه

 

در حال حاضر اختلالات روانی به دلیل ماهیت آشفته ساز،شیوع فراوان و پیچیدگی های ماهیتی و نیز       هزینه های گزاف مراقبتی مورد توجه فراوان قرار گرفته اند.بعلاوه نگاه جامعه ی امروز به آنها،نگاه علمی و به سرعت در حال پیشرفت است(بخشی پور،دژکام،مهریار و بیرشک ،۱۳۸۳). در این میان، اختلالات شخصیت در زمره مهمترین مشکلات اجتماعی و پزشکی هستند که روانپزشکان، متخصصان بهداشت روانی، جامعه شناسان و.توجه جدی بدان داشته اند. شیوع آنها در جمعیت عمومی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد تخمین زده می شود. افراد مبتلا به اختلال شخصیت معمولاً برچسب های آزارنده، پرتوقع، یا انگل دریافت می کنند و کلاً پیش آگهی آنها نامطلوب شمرده می شود. تقریباً نیمی از تمام بیماران روان پزشکی دچار اختلالات شخصیت هستند که غالباً توأم با اختلالات محور یک است. اختلال شخصیت در عین حال زمینه ساز سایر اختلالات روانپزشکی نظیر    سوء مصرف مواد، خودکشی، اختلالات عاطفی، کنترل تکانه، اختلالات خوردن و اختلالات اضطرابی است و این امر موجب تداخل در درمان و افزایش ناتوانی، بیماری و مرگ و میر در این بیماران می گردد(کاپلان و سادوک[1]،۱۳۸۲).

 

   انجمن روان پزشکی آمریکا (۲۰۰۰APA,)[2]،۱۰نوع اختلال شخصیت را در۳ خوشه طبقه بندی کرده است. خوشه A با رفتار عجیب و غریب مشخص شده و مرکب از اختلالات پارانویید، اسکیزوئید و اسکیزوتایپال است. خوشه B که با رفتارهای هیجانی و نمایشی مشخص شده است، شامل اختلالات شخصیت ضداجتماعی، نمایشی، مرزی و خودشیفته است. خوشه C هم که با رفتارهای اضطرابی مشخص می شود، شامل اختلالات شخصیت اجتنابی، وابسته و وسواسی-جبری است (کاپلان و سادوک،۱۳۸۲).

 

   در این بین، اختلال شخصیت مرزی با شیوع ۱ تا ۲درصد در جمعیت عمومی و ۱۰ درصد در جمعیت غیربستری و ۲۰-۲۵درصد در جمعیت بستری شده،یکی از اساسی ترین دغدغه های بهداشت روانی است(اسوارتز[3] و همکاران؛۱۹۸۹،پارک؛پارک[4]،۱۹۹۷؛گاندرسون[5]؛‍۱۹۸۴وایدیگر[6]؛۱۹۸۶،به نقل از جرج کروس و رینولدز،۲۰۰۱). همپوشی این اختلال با اختلالات محور یک حدوداً بین ۴۰-۶۰ درصد تخمین زده می شود (مارزیالی[7] و مونرو-بلوم[8]،۱۹۹۴،به نقل از جرج کروس و رینولدز،۲۰۰۱) که افسردگی و اختلال دوقطبی  متداول ترین اختلالات بوده و بیان می شود ۸۷ درصد مرزی ها علایم اختلال افسردگی را نشان                 می دهند(کوروبلی و همکاران[9]،۱۹۹۶؛هادزیاک و همکاران[10]،۱۹۹۶،به نقل ازجرج کروس و رینولدز،۲۰۰۱).

 

   از سویی، اختلال شخصیت ضداجتماعی نیز به موجب نقش عظیمی که روی سلامتی عمومی و وضع اقتصادی جوامع دارد، نسبت به دیگر اختلالات شخصیت، مرجّح ترین اختلال شخصیت برای پژوهش است. بیماران مبتلا به این اختلال نسبت به جمعیت عمومی، به احتمال بیشتری با اختلالات محور یک، هم ابتلایی دارند، این اختلالات شامل افسردگی اساسی(۳۰٪)،اختلال دوقطبی،پانیک[11]،اختلال نقص توجه و بویژه اختلال مصرف مواد است. برآورد می شود که ۸۰ درصد بیماران ضداجتماعی می توانند سوء مصرف کنندگان مواد باشند. آمارها نشان می دهند که تقریباً ۳درصد مردان و۱ درصد زنان در بین جمعیت عمومی آمریکا، ویژگی های مربوط به ملاک های اختلال شخصیت ضداجتماعی را نشان می دهند (جرج کروس[12] و رینولدز[13]،۲۰۰۱).

 

   با توجه به شیوع، پیچیدگی، همایندی بالا با اختلالات محور یک و نیز هزینه های گزافی که در قبال این اختلالات چه از جنبه مراقبتی و چه از نظر خساراتی که از سوی مبتلایان به این اختلالات شخصیتی  به جوامع تحمیل می شود، پرداختن به اختلالات شخصیت مرزی و ضداجتماعی از اولویت های پژوهشی در حوزه سلامت روانی است. در این راستا، فهم سازه های تأثیر گذار و بیان صریح عواملی که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر این اختلالات اثر می گذارند، کاری بس دشوار است، با این حال تلاش محققان در این زمینه نتایج   امیدوارکننده ای در پی داشته است.در همین راستا، توجه به نقش سازه روانشناختی تنظیم هیجان و بالاخص راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در سبب شناسی اختلالات شخصیت ضداجتماعی و مرزی باتوجه به وجود    بی ثباتی هیجانی و ناتنظیمی هیجانی در خوشه  Bاختلالات شخصیت (کریک و جی گر[14]؛۲۰۰۱) و بررسی اثرات مستقل این راهبردها با بهره گیری از نظام تحلیلی آماری پیشرفته مدل یابی معادلات ساختاری[15] جهت پیش بینی و تبیین اثرات این سازه ها بر این حوزه از اختلالات شخصیت، می تواند کمک کننده پژوهش ها و رویکردهای درمانی آتی در زمینه اختلالات شخصیت باشد.

 

۲-۱ بیان مسأله

 

زمانی که فردی در کنار آمدن با مسائل زندگی مشکلاتی داشته باشد و رفتار وی به طور پایدار، مقاوم و انعطاف ناپذیر، موجب پریشانی و آشفتگی دیگران شود، در چنین شرایطی، اختلال شخصیت مطرح می شود(کریس هیلی[16]؛۲۰۰۸). اختلالات شخصیت بیانگر مجموعه ای از رفتارهای گوناگون و پیچیده هستند. جلوه  آشفتگی روانی در هر یک از این اختلالات کاملأ متفاوت است، با این حال مشکلاتی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت تجربه می کنند، هر روز و در اغلب تعامل های آنها با دیگران وجود دارد. مشکلات این افراد اعم از اینکه وابستگی شدید، ترس از صمیمیت زیاد، نگرانی شدید، دروغگویی فراوان و بی دلیل و رفتار های استثمارگرایانه  یا خشم کنترل ناپذیرباشد، به هر حال این افراد معمولاً ناخشنود و ناسازگارند. آنها در دور معیوبی گرفتار      می

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...