توجه به اصول نیازسنجی ازجمله دیگر عوامل مؤثر در اثربخشی آموزشی است که به اختصار عبارتند از:

    • اصل تداوم (به دلیل تغییرات دائم محیطی و درون سازمانی)

    • اصل جامعیت ( جمع‌ آوری اطلاعات جامع و کامل درمورد همه ابعاد و ارکان کار)

    • اصل مشارکت (همکاری تیم نیاز سنجی)

    • اصل عینیت واعتبار (استفاده از روش‌های عینی و معتبرتر)

    • اصل واقع بینی (داشتن نگرش واقع بینانه به هدف، حوزه، سطح و محیط نیاز سنجی)

  • اصل رعایت ملاحظات اخلاقی (رعایت اصول فرهنگی حاکم برسازمان)

توجه به انواع روش‌های نیاز سنجی که درسازمان‌ها به کار برده می‌شود نیز دیگر عامل مؤثر در اثر بخشی نمودن دوره های آموزش می‌باشد که با توجه به اهداف و مقاصد سازمانی خود ازروش‌هایی همچون آلفا، بتا، گاما، دلتا، اپسیلون و زتا استفاده نمود.

یکی دیگر از مواردی که در اثربخشی آموزش تأثیر دارد شکل اجرای دوره‌هاست که بایستی متناسب با ماهیت موضوعی دوره و یا نیازی که سازمان تشخیص می‌دهد به صورت سمیناری، دوره‌ای، مکاتبه‌ای، حضوری ویا درقالب یک اردوی علمی تفریحی برگزار شود. مثلا دوره هایی که در راستای تحقق تعاملات و مراودات اجتماعی کارکنان است، اگر به صورت آموزش حساسیت در قالب یک اردوی تفریحی برگزار شود دارای اثربخشی بالایی خواهد بود (ابطحی، ۱۳۸۳).

۲-۱۱-۱۱- مؤلفه‌های اثربخشی

زمانی می‌توان افراد یا ملتی از ملت‌های دیگر را کارآمدتر از دیگران دانست که بتوانند کار یا عملی را با سرعت بیشتر ‌و کوشش کمتری انجام دهند، لذا سرعت و مهارت از عوامل سازنده کارآمدی به شمار می‌آید (هر چند عوامل متعددی در فرایند ساماندهی و نتیجه بخش کردن امور مؤثرند، ولی یکی از دانشمندان روان شناسی “اثر بخشی” را ‌در جمله زیربه شکل زیبا ‌و کاملی خلاصه ‌کرده‌است:

افراد مؤثر= اثر بخشی+ سازمان مؤثر+ برنامه های مؤثر.

اگر اثر بخشی را به خیمه‌ای تشبیه کنیم بی‌تردید ستون و عمود آن، چیزی جز افراد مؤثر نخواهد بود و اگر آن را مثلث یا هرم اثر بخشی بنامیم مطمئناً قاعده آن افراد مؤثر خواهند بود. افراد مؤثر، برنامه های خوب وکارآمدی ارائه می‌کنند و در اجرا و نظارت برآنها با جدیت وارد می‌شوند و با همان پشتکار و خلاقیت می‌توانند سازمان مؤثری به وجود آورند، در بین افراد مؤثر، که از مهم‌ترین اصول سه گانه اثربخشی محسوب می‌شود، مدیریت سازمان به عنوان بخشی از نیروهای انسانی مؤثر، ازاهمیت و جایگاه فوق العاده‌ای برخوردار است. مدیریت پویا و اثربخش الزامات و اقتضائاتی دارد که بدون رعایت آن ها امید به داشتن سازمان و مجموعه‌ای کارا و قابل قبول و حرکت به سوی اهداف متعالی، کاری عبث و بیهوده خواهد بود.

برنامه های مؤثر یکی دیگر ‌از مولفه‌هایی است که در اثربخشی تأثیرگذار است. یک برنامه مطلوب حداقل باید ویژگی‌های زیر را داشته باشد:

    1. عملی و قابل اجرا باشد.

    1. به صرفه واقتصادی باشد.

    1. آسان و سهل الاجرا باشد.

    1. جامع ‌و کامل باشد.

    1. عمومیت و شمولیت داشته باشد.

  1. به مسائل بومی و محلی توجه نماید.

حاصل و برآیند این دو مؤلفه اساسی، غنی داشتن نیروی مجرب، کارآمد و مؤثر که بتوانند طرح‌ها و برنامه های مؤثر و مفیدی ارائه نمایند، »سازمان مؤثری» خواهد بود که همگان می‌توانند ازنتایج کار آن متنفع گردند (جمعی از اساتید مدیریت، ۱۳۷۸).

۲-۱۱-۱۲- دیدگاه‌های اثر بخشی

سه دیدگاه در ارتباط با اثر‌بخشی شناسایی و مشخص شده است. اساسی‌ترین سطح اثربخشی فردی است. اثربخشی فردی بر عملکرد وظیفه‌ای کارمند یا اعضای خاص یک سازمان نأکید می‌کند. مدیران به طور روزانه اثربخشی فردی را ازطریق فرایندهای ارزیابی عملکرد مبنایی برای افزایش حقوق، ترفیعات و سایر پاداش‌های قابل دسترس در سازمان ارزیابی می‌کنند. افراد به ندرت وقتی ‌از دیگران جدا می‌شوند، کار می‌کنند. کارمندان اغلب در گروه ها کار می‌کنند و این دیدگاه دیگری در زمینه اثر‌بخشی ایجاد می‌کند. این دیدگاه اثربخشی گروهی است. اثربخشی گروهی مشارکت‌های تمام اعضا و سازمان است. سومین دیدگاه اثربخشی “اثربخشی سازمان” است. اثربخشی سازمانی از مجموع اثربخشی فردی و گروهی بیشتر است. این هم به دلیل اثرات هم افزایی می‌باشد که سازمان‌ها به سطوح بالاتری ‌از عملکرد نسبت به مجموع عملکرد اجزایشان به دست می‌آورند (گیبسون[۲۱]، ۱۹۹۲).

علاوه بر نظرها و دیدگاه‌ها، مکاتب مدیریت مدل‌های دیگری ‌در مورد اثربخشی و سنجش آن ارائه ‌کرده‌است. ازجمله مدل هدف، مدل منبع سیستم، مدل ترکیبی هدف ـ منبع سیستم، مدل سیستم اجتماعی، مدل بهبود سازمان و مدل اثربخشی سازمانی تالکوت پارسونز.

در مدل هدف، اثربخشی سازمانی به طور سنتی برحسب درجه کسب هدف تعریف شده است. هدف سازمانی عبارت است ازحالت مطلوب اموری که سازمان ‌در تلاش به دست آوردن آن است (اتزیونی[۲۲]، ۱۹۶۸).

درک هدف سازمانی نخستین گامی است که درراه درک اثربخشی سازمان باید برداشته شود (دفت، ۱۳۷۷).

در مدل منبع سیستم، اثربخشی به عنوان توانایی سازمان برای داشتن موقعیت مناسب در مذاکره با محیط خود و استفاده ازموقعیت خود برای کسب منابع کمیاب و با ارزش تعریف می‌شود (هوی و میسکل[۲۳]، ۱۹۸۷). بر طبق این مدل معیار اثربخشی عبارت است از توانایی سازمان برای کسب منابع خواهد بود.

۲-۱۱-۱۳- رویکردهای موجود به اثربخشی

رویکردهای مختلفی به اثربخشی وجود دارد که در زیر به طور اجمال، به چند مورد پرداخته شده است:

۲-۱۱-۱۳-۱- رویکرد مبتنی بر تامین هدف

در این رویکرد به اهداف سازمان توجه می‌شود و میزان هدف‌های تأمین شده، معرف میزان اثربخشی سازمانی خواهد بود. این رویکرد روش منطقی است که سازمان‌ها، همواره می‌کوشند تا به سطح یا میزان معینی از اهداف دست یابند. دراجرای این رویکرد، میزان پیشرفت برای تحقق هدف‌های سازمان اندازه‌گیری می‌شود (اتزیونی، ۱۹۶۰). هدف سازمانی را حالت مطلوب اموری می‌داند که سازمان سعی دربه دست آوردن آن دارد. بر اساس رویکرد اتزیونی، زمانی یک سازمان اثربخش است که نتایج قابل مشاهده فعالیت‌های آن با اهداف سازمانی برابر بوده یا بیشتر از آن ها باشد.

۲-۱۱-۱۳-۲- رویکرد مبتنی بر تامین منابع سیستم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...