اول- طراحان[۲۸] که نقشه­ها یا گراف­های تغییرات قیمت سهام را با تعیین الگوهایی از بازار (که امید می­رود بتوانند برای پیش ­بینی تغییرات قیمت­ها در آینده مورد استفاده قرار گیرند) مورد تجزیه و تحلیل قرار می­ دهند.

دوم- دیگر تحلیل­گران تکنیکی هستند که قواعد مبادلات مکانیکی را به کار می­ گیرند که آن ها را قادر می­سازد سهام را قبل از افزایش قیمت خریداری کرده و یا قبل از کاهش قیمت بفروشند.

    1. تحلیل اصولی[۲۹]؛ که در این روش تحلیلگران مبناها و پایه های شرکت را مورد مطالعه قرار می‌دهند. مبناهایی مانند درآمدهای گذشته، سود سهام، ماشین آلات، ظرفیت تولید و … ‌به این منظورکه بازده آینده و ارزش صحیح اوراق بهادار را پیش‌بینی نمایند.

  1. تحلیل با بهره گرفتن از اطلاعات محرمانه[۳۰]؛ در این روش معامله­گران تلاش دارند تا اطلاعاتی را به دست آورند که در دسترس عموم نیست، با این امید که بتوانند قبل از اینکه این اطلاعات در دسترس بازار قرار می‌گیرد و در تعیین قیمت اوراق بهادار محاسبه گردد، اقدام به معامله سودآوری بنمایند (البته ‌می‌توان خرید به صورت سبد (پرتفوی) سهام جهت کاهش ریسک را روشی دیگر دانست).

۲-۹-۲ فرضیه بازارهای کارا[۳۱] (EMH)

فرضیه بازارهای کارا به عنوان پیامدی از بررسی ها و تحقیقات یک آماردان به نام موریس کندال[۳۲]به دست آمد. کندال سعی کرد تا رفتار قیمت سهام و کالاها را مورد بررسی قرار دهد و انتظار داشت که بتواند الگوهای باقاعده ای در این قیمت ها بیاید. زمانی گفته می شود یک بازار مالی کارآ است که قیمت ها به طور کامل منعکس کننده همه اطلاعات موجود و اطلاعات مناسب ارزیابی ائرات اوراق بهادار باشند. این امر باید شامل اطلاعاتی ‌در مورد درآمد شرکت (هم درآمدهای گذشته و هم درآمدهای انتظاری آینده)، مقادیر سود سهام (مقادیر گذشته و آینده)، تأسیسات و ماشین آلات، نرخ های رشد انتظاری و سطح ریسک آن شرکت باشد. در مجموع عواملی از قبیل وضعیت روابط صنعتی در یک کمپانی یا سلامتی مدیر ارشد شرکت نیز می‌تواند قیمت اوراق بهادار را تحت تأثیر قرار دهد و هر گونه آگاهی ‌در مورد یک چنین عناصری باید در تعیین قیمت اوراق بهادار نقش داشته باشد. به طور خلاصه فرضیه بازارهای کارآ می‌گوید سرمایه گذاران نباید قادر باشند که به صورت با قاعده­ای بازده­های بیش از اندازه به دست آورند. در یک چنین وضعیتی تنها راه هایی که سرمایه گذاران می‌توانند منافعی بالاتر از بازده های متوسط به دست آورند این است که یا در اوراق بهادار با ریسک بالا سرمایه گذاری نمایند که بازده های بالاتر از حد متوسط را ارائه می‌دهند و یا به خاطر شانس، سود بالا به دست می آورند.

برای به وجود آوردن یک تفاوت بین بازارهایی که در ارتباط با قیمت های گذشته اوراق بهادار کارآ هستند و بازارهایی که در ارتباط با مجموعه های دیگری از اطلاعات کارآ می‌باشند، سه سطح مختلف از کازایی می توان مشخص نمود:

۲-۹-۲-۱ سطح کارایی ضعیف[۳۳]

یک بازار زمانی دارای شکل ضعیف کارایی است که قیمت های اوراق بهادار به طور کامل منعکس کننده اطلاعاتی باشد که تغییرات قیمت های گذشته را نیز شامل می شود. هر دو نوع تحلیلگران تکنیکی در فرض ضعیف کارایی طبقه بندی می‌شوند.

۲-۹-۲-۲ سطح کارایی نیمه قوی[۳۴]

یک بازار زمانی دارای کارایی نیمه قوی است که قیمت های اوراق بهادار به طور کامل منعکس کننده تمامی اطلاعات علنی و آشکار باشد. تحلیلگران پایه ای بوضوح با این فرض که بازارها در کارایی نیمه قوی می‌باشند عمل می‌کنند.

۲-۹-۲-۳ سطح کارایی قوی[۳۵]

یک بازار زمانی دارای کارایی قوی است که قیمت های اوراق بهادار به طور کامل منعکس کننده تمامی اطلاعات مرتبط باشد. خواه این اطلاعات دردسترس علنی باشد یا نباشد در این وضعیت هیچ سرمایه گذاری نمی تواند به طور مداوم و دائمی بازده هایی بیش از اندازه به دست آورند، حتی فردی که بواسطه مقامش زودتر از دیگران کسب اطلاعات می‌کند، نمی تواند مبادله سودآوری از اطلاعات درونی داشته باشد.

۲-۹-۳- بازده سرمایه گذاری

بازده سرمایه گذاری شامل دو قسمت “بازده کمی” و “بازده کیفی” می‌باشد که به صورت زیر تشریح می شود (اسلامی ،کیمیاگری واسکندری ۲۳، ۱۳۸۶).

۲-۹-۳-۱ بازده کمی

بازده کمی روی سرمایه گذاری خود شامل دو قسمت می شود:

الف- عایدی یا سود، وجوهی است که به صورت متناوب و دوره ای به یک سرمایه گذاری تعلق می‌گیرد یا به عبارت دیگر پرداخت نقدی است که به دارندگان دارایی ها و اوراق بهادار پرداخت می شود.

ب- منفعت (زیان) سرمایه[۳۶]، این قسمت افزایش (کاهش) در قیمت دارایی است، که به طور متداول به آن تغییرات قیمت می گوییم. این قسمت بیشتر برای سهام‌داران عادی مهم است تا برای دارندگان اوراق قرضه بلند مدت و اوراق بهادار با درآمد ثابت.

بازده از بعد کمی به صورت زیر اندازه گیری می شود و سپس به صورت درصد یا اعشاری بیان می­ شود

که در آن:

: بازده کل

: وجه نقد دریافتی طی دوره t

: قیمت در آخر دوره یا قیمت فروش

: قیمت در اول دوره با قیمت خرید

: تغییر در قیمت طی دوره

۲-۹-۳-۲ بازده کیفی

شامل مواردی می شود که به اعتبار شرکت (مانند سرقفلی)، امتیازات اجتماعی و توان تأثیرگذاری در جریانات اجتماعی- اقتصادی بستگی دارد.

از جهتی دیگر می توان بازده را بر حسب زمان به صورت بازده های گذشته و بازده­های آینده نگر تقسیم بندی نمود (اسلامی، کیمیاگری و اسکندری ۲۴، ۱۳۸۶).

بازده های گذشته نگر از طریق نسبت هایی نظیر بازده روی سرمایه گذاری (ROI)، بازده روی دارایی ها (ROA)، ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده (REVA) و کیوتوبین (Q Tobin) و نظایر آن ها اندازه ­گیری و ارزیابی می­ شود.

بازده های آینده نگر نیز از طریق شاخص سودآوری (Profitability Index) قابل محاسبه خواهند بود. عوامل مؤثر در بازدهی آتی سرمایه گذاری ها به شرح زیر می‌باشد:

    • میزان دخالت دولت

    • مدیریت دارایی­ ها

    • تورم مورد انتظار

    • مدیریت

    • طرح های بهره وری و بهبود روش­ها

    • تغییرات اجتماعی

    • درصد ظرفیت مورد استفاده

    • طرح های توسعه

    • حمایت های دولتی

    • تغییرات سیاسی

  • وابستگی به ارز و مواد اولیه خارجی و …

عوامل فوق نشان می‌دهد که بازدهی یکی از متغیرهای تصادفی شناسایی ارزش است که خود تابعی از متغیرهای تصادفی دیگر است که هرکدام خود تابعی از چندین متغیر دیگر می‌باشند و همین مطلب ساده وابستگی است که تعیین ارزش را بسیار مشکل می‌سازد. ‌بنابرین‏ غالبا آنچه پیش‌بینی می شود، محقق نمی شود و این همان ریسک است.

۲-۹-۴ نرخ بازده مورد انتظار یا نرخ بازده واقعی

۲-۹-۴-۱ نرخ بازده مورد انتظار

آقای شارپ در تحقیقات خود که منجر به ارائه مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای شد اثبات کرد بازده مورد انتظار یک اوراق بهادار منحصر بفرد مساوی است با بازده یک دارایی بدون ریسک به علاوه ریسک نسبی اوراق بهادار (بتا) ضربدر اختلاف بازده سبدسهام بازار منهای بازده دارایی بدون ریسک، که به قرار زیر است:

که در آن:

: نرخ بازده پرتفوی بازار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...