جناب آقای دکتر مهدی محمدی
چکیده
هدف کلی پژوهش، بررسی رابطه بین ادراک مدیران از جو سازمانی با فنون رهبری(نفوذ) آنان بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل 119 نفر از مدیران مالیاتی و غیر مالیاتی شاغل در ادارۀ کل امور مالیاتی استان فارس در سال 1389بود که تعداد92 نفر از آنها به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعیین جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) و پرسشنامه نیمرخ سنجش نفوذ سازمانی کپنیس و اسمیت (1982) بود. برای سنجش روایی، روش تحلیل گویه و برای سنجش پایایی نیز آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و رگرسیون چند گانه استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که جو غالب بر فضای روابط کارکنان از دیدگاه مدیران جو ملاحظه گری و وجه غالب فنون نفوذ مدیران، فن نفوذ استدلال می باشد. یافته ها همچنین نشان داد که بین ادراک مدیران از رابطه بین جو سازمانی و فنون نفوذ مورد استفاده آنان بر حسب مدرک تحصیلی و سابقه خدمت، تفاوت معناداری وجود دارد.
کلمات کلیدی: ادراک، جو سازمانی، فنون رهبری، مدیران
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : مقدمه
1 – 2- بیان مسأله 3
1 -3 – ضرورت و اهمیت پژوهش. 6
1 – 4- اهداف پژوهش 9
1 – 5- پرسش ها ی پژوهش 9
1 – 6 – تعاریف مفهومی . 10
1- 6- 1 – نفوذ سازمانی. 10
1- 6- 2 – رهبری 10
1- 6 – 3- فنون نفوذ سازمانی 11
1 – 6 – 4 – جو سازمانی . 12
1- 7- تعاریف عملیاتی 14
1- 7- 1- مدیران اداره کل امور مالیاتی 14
1- 7 – 2- فنون نفوذ سازمانی 14
1- 7- 3- جو سازمانی. 14
فصل دوم : پیشینه پژوهش
2 – 1- مبانی نظری پژوهش. 16
2-1-1- مقدمه. 16
2-1-1-1- تاریخچه شکل گیری نظام مالیه در ایران 17
2-1-2- جو سازمانی. 17
2-1-2-1- تاریخچه پیدایش جو سازمانی 17
2-1-2-2- تعریف جو سازمانی 18
2-1-2- 3- رویکردهای جو سازمانی 22
2-1-2- 4 – ابعاد جو سازمانی. 23
عنوان صفحه
2-1-2- 5 – انواع جو سازمانی. 24
2-1-2- 6 – نتیجه گیری. 26
2-1-3- نفوذ سازمانی. 26
2-1-3-1- تعریف نفوذ سازمانی 26
2-1- 3 – 2 – تعریف فنون نفوذ سازمانی 28
2-1- 3 – 3 – انواع فنون نفوذ سازمانی 29
2-1- 3- 4- طبقه بندی فنون نفوذ سازمانی. 30
2-1- 3- 5 – رهبری و ارتباط آن با نفوذ سازمانی . 31
2-1- 3- 6 – قدرت و ارتباط آن با نفوذ سازمانی 32
2-1- 3- 6- 1- تعریف قدرت. 32
2-1- 3- 6- 2- انواع قدرت 34
2-1- 3- 6 – 3-رابطه قدرت و نفوذ سازمانی. 36
2-1- 3- 6 – 4 – مقایسه قدرت و نفوذ سازمانی. 38
2-1-3-6-5- نتیجه گیری . 38
2-2- پیشینه پژوهشی 39
2-2-1- پژوهشهای خارجی 39
2-2-1- 1- جو سازمانی 39
2-2-1-2-فنون نفوذ سازمانی 40
2-2-1-3- همبستگی جو سازمانی با فنون نفوذ 43
2-2-2- پژوهشهای داخلی 44
2-2-2-1- جو سازمانی 44
2-2-2-2-فنون نفوذ سازمانی 45
2-2-3- نتیجه گیری 45
2-2-4- مدل مفهومی پژوهش. 46
2 -2- پیشینه پژوهشی 46
عنوان صفحه
فصل سوم : روش شناسی پژوهش
3 – 1 – روش شناسی پژوهش 48
3 – 2- جامعۀ آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری 48
3 – 3 – ابزار پژوهش. 50
3 -3 – 1 – پرسشنامه تعیین جو سازمانی. 50
3- 3 – 2 – پرسشنامه نیمرخ سنجش نفوذ سازمانی. 50
3-4 – روایی. 51
3-4-1- روایی پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) 51
3 -4-2- روایی پرسشنامه نیمرخ سنجش نفوذ سازمانی کپنیس و اسمیت (1982 51
3-5- پایائی. 52
3-5-1پایائی پرسشنامه جو سازمانی 53
3-5-2 – پایائی پرسشنامه فنون نفوذ سازمانی 53
3 – 6- روش گرد آوری اطلاعات 54
3 – 7- روش های آماری 54
فصل چهار : یافته های پژوهش
4 – 1 – مقدمه 56
4 – 2 – تحلیل داده ها. 56
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
5 – 1 – مقدمه 70
5-2- بحث و نتیجه گیری. 70
5 – 3 – نتیجه گیری کلی 88
5- 4 – محدودیتهای پژوهش 90
5-4 – 1 – محدودیتهای اجرائی. 90
5- 4 – 2 – محدودیتهای پژوهشی 91
5- 5 – پیشنهادات پژوهش 91
5-5- 1- پیشنهادات کاربردی. 91
عنوان صفحه
5-5- 2 – پیشنهادات پژوهشی 94
فهرست منابع و ماخذ 96
پیوست
مقدمه
جامعه امروز جامعهای سازمانی است که بخش عمدهای از زندگی ما در سازمانها و یا در ارتباط با آنها سپری میشود. سازمانها در معنای وسیع کلمه از شالودههای اصلی اجتماع کنونیاند. چرا که در یکی کار میکنیم و از خدمات و تولیدات سایر سازمانها نیز بهرهمند میشویم. انواع خدمات و تولیدات مورد نیاز جامعه و مردم به وسیله سازمانهای گوناگون فراهم میشوند. هر سازمانی با انجام دادن وظایف چندگانه یا تخصصی، هدفهای عام یا خاصی را برای جامعه و مردم محقق میسازد. این هدفها و وظایف بسیار دشوار و پیچیدهتر از آنند که بوسیله یک فرد یا گروه کوچک تحقق پذیر و انجام یافتنی باشند. از این رو گردش امور زندگی، وابسته به سازمانها و پیشرفت و بقاء جامعه، تابع کار و عملکرد موثر آنهاست.
از طرف دیگر عصر جدید، عصر تحولات سریع و مداوم است. تحولات پربعد و چند لایه که در آن ضرورتاً همه اجزاء و عناصر نظام با هم مرتبطند (ترک زاده، 1388). یکی از بارزترین ویژگیها عصر حاضر، تغییرات شگرف و مداوم در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزشهای اجتماعی، شیوه های اداره امور و بسیاری از پدیده های دیگر زندگی است. در دنیای کنونی با توجه به سرعت شتابنده تغییرات و تحولات علمی، تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و . ، سازمانهایی موفق و کارآمد محسوب می شوند که علاوه بر هماهنگی با تحولات جامعه امروزی، بتواند مسیر تغییرات و دگرگونیها را نیز در آینده پیش بینی نموده و قادر باشند که این تغییرات را در جهت ایجاد تحولات مطلوب برای ساختن آیندهای بهتر هدایت کنند. به عبارت دیگر، تنها با بهره گیری خلاقانه از تغییر، برای هدایت کردن خود تغییرات است که می توانیم از آسیب های شوک آینده در امان بمانیم و به آینده بهتر و انسانی تر دست یابیم (تافلر[1]، 1373، ص 500)
نظام مالیاتی کشور با درک این تغییرات، طی سالیان اخیر کوشیده است خود را با شرایط جدید جهانی همگام و جهت پاسخگویی به آن، تغییرات بنیادی را در خود ایجاد نماید. در راستای این تغییر گریزناپذیر و بنیادی نظام مالیاتی در برنامه سوم توسعه تحولات عمدهای پیدا کرد و طبق بند الف ماده 59 قانون برنامه سوم توسعه به منظور افزایش کارایی نظام مالیاتی و رفع موانع سازمانی موجود و همچنین تمرکز تمامی امور مربوط به اخذ مالیات، دولت مکلف شد سازمان امور مالیاتی را تأسیس کند، سازمان به عنوان موسسه ای دولتی و وابسته به وزارت امور اقتصادی و دارایی، در اواخر سال 1380 فعالیت خود را آغاز کرد و از زمان تشکیل تاکنون، به بررسی و تبادل نظر با اندیشمندان، خبرگان و مسئولان امور اقتصادی و مالیاتی کشور پرداخته و به این نتیجه رسیده است که اساس تحکیم بنیادهای اقتصادی سالم و پویا و ایجاد زیرساختهای اجتماعی پایدار و توسعهیافته در کشور کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و تامین هزینه های کشور از درآمد غیرنفتی از جمله درآمدهای مالیاتی است (سازمان امور مالیاتی، 1387). به همین منظور و برای تحصیل درآمدهای مالیاتی عادلانه، به روز و به هنگام؛ باید اهتمام خاصی در زمینه مدیریت، بهسازی و توسعه منابع انسانی داشت زیرا در وهله اول، سازمانها زائیده اشخاص هستند و بدون وجود انسان هیچ سازمانی وجود خارجی نخواهد داشت. انسان به عنوان یک منبع، یکی از با ارزشترین سرمایههای یک سازمان هستند. انسانها، سازمانها را به وجود میآورند، مسیر آنها را مشخص و هدایت می کنند و به آنها حیات دوباره میبخشند. به همین دلیل مدیران به طور روز افزونی پی به اهمیت نیروی انسانی برده و این امر باعث شده است که تا آنان هر چه بیشتر پیچیدگیهای رفتار سازمانی را درک کنند (مورهد وگریفن، 1389).
از سوی دیگر کار و عملکرد موثر سازمانها وابسته به مدیریت اثربخش آنهاست. مدیریت مهمترین عامل حیات، رشد و بالندگی یا اضمحلال سازمانهاست. مدیر، روند حرکت از وضع موجود به سوی وضعیت مطلوب را هدایت و رهبری می کند و در هر لحظه، برای ایجاد آینده ای بهتر در تکاپوست (دفت، 1388). در این راستا میتوان دریافت که دنیای نوین، عصر تحولات پیوسته است. تغییر ساختارها و مفاهیم بنیادین به دنبال تغییرات گریزناپذیر این عصر تازه، رخدادی است که شیوه های اداره امور را متحول کرده است. مدیریت در جهان امروز، علمی گسترده، عمیق و پایه ای است که رمز هر پیروزی در آن نهفته است (سازمان امور مالیاتی، 1387).
1-2- بیان مساله
ما در دنیایی بسیار پیچیده و پویا زندگی می کنیم که دو ویژگی عمده آن یکی منابع محدود و دیگری نیازهای نامحدود است (زاهدی، 1389). سازمانهای رسمی به منزله تدابیر و وسایلی هستند که برای رفع نیازهای اساسی جامعه به وجود می آیند و با سیر تحولات اجتماعی، روز به روز گسترده تر و پیچیده تر می شوند. آنها هدفهای گوناگون و متفاوتی دارند و برای رسیدن به هدفهای خود، طبق برنامه فعالیت می کنند. فعالیت آنها مستلزم استفاده از منابع انسانی، مادی و مالی است (علاقه بند، 1389). سازمانهای رسمی، تحت نظم و ترتیب، و قواعد و مقررات معینی فعالیت می کنند که گرداننده اصلی آنها انسانها هستند. آنانند که به کالبد سازمانها جان می بخشند و تحقق هدفها را میسر می سازند (مورهد و گریفن، 1389). رفتار و مناسبات افراد در آنها، تحت الگو و موازین ویژه ای شکل می گیرد. برای اینکه فعالیت سازمان و کنش اعضای آن در جهت هدفها باشد، سرپرستی و نظارت، و هماهنگی و هدایت لازم می آید. مجموعه این وظایف که رفتار و فعالیت سازمانی را در مسیر هدف تنظیم، تصحیح، تقویت و راهنمائی می کند، مدیریت
[شنبه 1398-12-03] [ 01:13:00 ب.ظ ]
|