پروژه های پژوهشی درباره :استنادهای قرآنی خطبه فدکیه حضرت فاطمه۹۲- فایل ۴۱ |
این عبارت حضرت نیز اقتباس از آیه شریفه زیر است:
قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ما بِصاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابٍ شَدیدٍ[۸۷۹]
«فَاعْمَلُوا اِنَّا عامِلُونَ»
حضرت زهرا در این فراز کوتاه، میفرمایند پس هر کاری میخواهید بکنید ما هم آنچه وظیفه داریم انجام میدهیم. حضرت با آوردن لفظ «اِنّا» اشاره میکنند که همه ما اهلبیت به وظیفه الهی خود عمل میکنیم، نه فقط شخص ایشان.
این عبارت نیز اقتباسی با تغییر از آیه شریفه وَ قالُوا قُلُوبُنا فی أَکِنَّهٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَ فی آذانِنا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ[۸۸۰] میباشد.
هدف حضرت فاطمه در اقتباس از این آیه شریفه کنایه به منافقان است و بیانگر این مطلب است که دلهاى آنها وضعى به خود گرفته که به هیچ وجه دعوت و دادخواهی حضرت را نمىفهمند، مثل اینکه با روپوشهایى پوشیده شده باشند که هیچ منفذى براى راه یافتن و رخنه کردن چیزى از خارج در آن نمانده است. «کنان» به معناى روپوشى است که چیزى در زیر آن نهفته شود[۸۸۱].
«وَ انْتَظِرُوا اِنَّا مُنْتَظِرُونَ»
این فراز که در واقع دعوت به انتظار برای رسیدن روزی است که خداوند میان آنها و حضرت فاطمه قضاوت کند و حق غصب شده اهل بیت را از غاصبان بستاند، در واقع نقل آیه شریفهوَ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ[۸۸۲] است.
۵٫۵٫ پاسخ به ادعای خلیفه اول درباره اصرار و درخواست مردم مبنی بر پذیرش خلافت از سوی او
حضرت زهرا در فراز های آخر خطبه مبارکه، گفتوگویی طولانی با، به اصطلاح خلیفه اول داشتند که در قسمت مربوط به مباحث ارث در فصل مبادی گذشت، حضرت در ضمن جوابهای کوبنده خود به آیات قرآن استناد میکردند، و بدین ترتیب او را محکوم نمودند. ابوبکر با بهره گرفتن از شیوه دیپلماسی و نفاق، سخنانی در مدح و تعریف آن حضرت اظهار داشت و برای توجیه غصب فدک به حدیث جعلی نبوی – ما پیامبران طلا، نقره، خانه و زمین به ارث نمیگذاریم…- استناد کرد.
حضرت فاطمه دوباره به ادعاهای او- با استناد به آیات قرآنی که به ارث بری فرزندان پیامبران اشاره دارند- پاسخ گفتند. ابوبکر سرانجام برای رفع اتهام از خود متوسل به اجماعی ساختگی شد و گفت: «… اکنون این مسلمانان میان من و تو گواهند. آنچه را بر عهده گرفتم آنان بر دوشم گذاشتند و آنچه را قبول کردم با اتفاق نظر آنان بود بی آن که لجاجت و خودرأیی کرده و خود را مقدم داشته باشم.»
و بدین وسیله جریان غصب فدک وخلافت آنرا به تصمیم مردم نسبت داد، و وانمود کرد که گویا این همه جنایت را مردم تأیید کرده اند.
حضرت فاطمه در پاسخ به ادعای او رو به مسلمانان کردند و فرمودند:
«فالتفت فاطمه الى الناس، و قالت:
مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَهِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَهِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ، اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْعَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ، لَتَجِدَنَّ وَ اللَّهِ مَحْمِلَهُ ثَقیلاً، وَ غِبَّهُ وَ بیلاً، اِذا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطاءُ، وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ، وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ.» « حضرت فاطمه توجه خود را به جانب مردم نمود و فرمود: ای مسلمانانی که با سرعت به قول باطل روی آوردید، و در مقابل عمل ناپسند زیان آور سکوت نمودید و راضی شدید! آیا در کلمات قرآن تدبر نمیکنید یا آنکه بر قلبهایتان قفلهایی زده شده است؟ بلکه اعمال بدتان قلبهای شما را پوشانده و گوش و چشمتان را بسته است. بد تأویلی کردید و چه بد مشورتی نمودید، و چه شرّی است آنچه خیر را با آن عوض کردید. قسم بهخدا بارش را سنگین مییابید و عاقبتش را عذاب میبینید زمانی که پرده برای شما برداشته شود و پوشیدهها آشکار گردد و عذابهایی که گمانش را نمی برید از سوی پروردگارتان بر شما ظاهر گردد، و در آن هنگام صاحبان باطل زیان می کنند.»
پس از اینکه خلیفه اول مسئولیت اعمال خود را متوجه مردم ساخت، مردم سکوت کردند و به درخواست یاری حضرت فاطمه از آنها جوابی ندادند و سکوت اختیار کردند.
لذا حضرت مردم را مخاطب قرار دادند و با اعتراض به رفتار آنها که در واقع چشم پوشی از رفتار غلط غاصبان و ضایع کردن حقوق اهل بیت بود، سرانجام و تبعات عمل آنرا تذکر دادند و فرمودند:
«قسم بهخدا بارش را سنگین مییابید و عاقبتش را عذاب میبینید زمانی که پرده برای شما برداشته شود و پوشیدهها آشکار گردد و عذابهایی که گمانش را نمی برید از سوی پروردگارتان بر شما ظاهر گردد، و در آن هنگام صاحبان باطل زیان می کنند.»
«مَعاشِرَ الْمُسْلِمینَ الْمُسْرِعَهِ اِلى قیلِ الْباطِلِ، الْمُغْضِیَهِ عَلَى الْفِعْلِ الْقَبیحِ الْخاسِرِ»
حضرت فاطمه در این فراز مردم را به جهت شتافتن به سوی گفتههای باطل و چشم پوشی از عمل زشت و زیانبار مدعیان خلافت، توبیخ و سرزنش میفرمایند.
«قیل» و «قال»، هر دو به معنای «گفتن» است، اما «قیل» معمولاً در گفتههای باطل استعمال می شود[۸۸۳].
«اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْعَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها، کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ، وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ، وَ ساءَ ما بِهِ اَشَرْتُمْ، وَ شَرَّ ما مِنْهُ اِعْتَضْتُمْ»
حضرت زهرا در این فرازها با استشهاد از آیات قرآنی، ناآگاهی، و عدم تفکر و بیتوجهی به آموزههای قرآنی را مورد نکوهش قرار داده، و اعمال ناپسند آنها را متذکر میشوند.
منظور حضرت از اشاره مردم، همان سکوت آنها در مجلس است که در واقع سکوت آنها به مثابه تأیید رفتار غاصبان و همراهی با آنها بوده است.
۱٫۵٫۵٫ استنادهای قرآنی
عبارت «اَفَلا تَتَدَبَّرُونَ الْقُرْانَ اَمْعَلی قُلُوبٍ اَقْفالُها» که به بیتوجهی غاصبان و حامیان آنها به احکام و آیات قرآن کریم اشاره دارد، اقتباسی از آیه شریفه أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها[۸۸۴] میباشد.
«کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِکُمْ ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ» این فراز از خطبه شریفه نیز که در توبیخ مردمان فرصت طلبی که بهخاطر مطامع دنیوی از یاری اهل بیت سرباز زده بودند میباشد، اقتباس از آیه شریفه زیر است:
کَلاَّ بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ[۸۸۵]
« ما اَسَأْتُمْ مِنْ اَعْمالِکُمْ، فَاَخَذَ بِسَمْعِکُمْ وَ اَبْصارِکُمْ» : حضرت در این عبارت اشاره میفرمایند که اعمال ناشایست و دنیا دوستی افراد مورد توبیخ ایشان، گوش و چشمهایشان را بسته است. که این عبارت از نظر معنا و مفهوم تلمیح به این آیات شریفه دارد:
ذلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیاهَ الدُّنْیا عَلَى الْآخِرَهِ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرین أُولئِکَ الَّذینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ[۸۸۶]
عبارت «اِذا کُشِفَ لَکُمُ الْغِطاءُ» از خطبه فدکیه که به روزی اشاره می کند که در آن پرده از جلوی چشمان مردمان برداشته می شود و حقایق امور به آنها نشان داده می شود، تلمیحی است به آیه شریفه:
لَقَدْ کُنْتَ فی غَفْلَهٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ[۸۸۷]
«وَ بانَ ما وَرائَهُ الضَّرَّاءُ، وَ بَدا لَکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَحْتَسِبُونَ» این عبارت نیز اقتباسی با تغییر از آیه شریفه زیر است:
وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُون[۸۸۸]
حضرت در این قسمت «وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ » بخشی از آیه شریفه هفتاد وهشتم از سوره مبارکه غافر را اقتباس و نقل فرمودهاند:
فَإِذا جاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْمُبْطِلُونَ[۸۸۹]
۶٫۵٫ پایان خطبه و شکوه به پیامبر اکرم
وقتی سخن حضرت فاطمه با مسلمانان حاضر در مسجد تمام می شود، رو به مزار پیامبراکرم نموده و اشعاری را بر زبان جاری می کنند که بیانگر عمق حزن و اندوه و تألمات روحی آن حضرت میباشد.
از حضرت زینب بنت علی روایت شده، زمانی که ابوبکر برای منع فدک اجتماع کرد و حضرت فاطمه از پسگرفتن حق خود مأیوس شدند رو به قبر پدر بزرگوارشان کردند و خود را به روی قبر انداخته و از آنچه قوم او با ایشان کرده بودند شکایت نموده و گریستند تا خاک آن حضرت از اشکهای حضرت فاطمه خیس شد. سپس در آخر ندبه خود این اشعار را خواندند[۸۹۰].
البته گفته می شود که سراینده قسمتی از این اشعار «هندبنت اثاثه» بوده است[۸۹۱] و حضرت به اشعار ایشان تمثل فرمودند. و در دلائل الإمامه این اشعار به «صفیه بنت عبدالمطلب» منسوب شده است[۸۹۲]. تعداد ابیاتی که حضرت فاطمه قرائت کرده اند بیشتر از این تعداد است، ولی طبرسی در «احتجاج» تنها این چند بیت را نقل کرده است.
«قَدْ کَانَ بَعْدَکَ أَنْبَاءٌ وَ هَنْبَثَه لَوْ کُنْتَ شَاهِدَهَا لَمْ تَکْثُرِ الْخَطْب
إِنَّا فَقَدْنَاکَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَهَا وَ اخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ وَ لَا تَغِب
وَ کُلُّ أَهْلٍ لَهُ قُرْبَى وَ مَنْزِلَه عِنْدَ الْإِلَهِ عَلَى الْأَدْنَیْنَ مُقْتَرِب
أَبْدَتْ رِجَالٌ لَنَا نَجْوَى صُدُورِهِم لَمَّا مَضَیْتَ وَ حَالَتْ دُونَکَ التُّرْب
تَجَهَّمَتْنَا رِجَالٌ وَ اسْتُخِفَّ بِنَا لَمَّا فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْأَرْضِ مُغْتَصَب
وَ کُنْتَ بَدْراً وَ نُوراً یُسْتَضَاءُ بِهِ عَلَیْکَ یَنْزِلُ مِنْ ذِی الْعِزَّهِ الْکُتُب
وَ کَانَ جَبْرَئِیلُ بِالْآیَاتِ یُؤْنِسُنَا فَقَدْ فُقِدْتَ وَ کُلُّ الْخَیْرِ مُحْتَجَب
فَلَیْتَ قَبْلَکَ کَانَ الْمَوْتُ صَادَفَنَا لَمَّا مَضَیْتَ وَ حَالَتْ دُونَکَ الْکُثُب»
پس از تو حوادث و گرفتاریهایی پدید آمد، که اگر حضور میداشتی مصیبت فراوان نمیشد
ما تو را از دست دادیم بسان زمینی که باران را از دست دهد، و پس از رفتنت قوم تو دگرگون شدند گواهشان باش و از آنان غایب مشو.
هر خویشاوندی که در نزد بستگان و نزدیکان از مکان و منزلتی برخوردار است، نزد خدا آن منزلت پذیرفته است
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 07:33:00 ب.ظ ]
|