عنوان:
 

بررسی رابطه همسویی بین مشخصه های محیطی کسب و کار، اولویت های رقابتی و ساختار زنجیره تامین با عملکرد کسب و کار
 

استاد راهنما:
 

دکتر شمس الدین ناظمی
 

استاد مشاور:
 

دکتر علیرضا پویا

 

فهرست مطالب:
فصل اول 1
1-1- مقدمه 2
1-2- بیان مساله و تبیین موضوع 3
1-3- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق 4
1-4- کاربردهای تحقیق. 5
1-5- اهداف تحقیق. 5
1-6- فرضیه‌های تحقیق. 6
1-7- قلمرو مکانی و زمانی پژوهش 6
1-8- تعاریف عملیاتی متغیرهای پژوهش 7
1-8-1- مشخصه‌ های محیطی کسب ‌و‌ کار 7
1-8-2- اولویت‌های رقابتی. 7
1-8-3- ساختار زنجیره تامین. 7
1-8-4- عملکرد کسب‌‌و‌کار 8
فصل دوم 9
2-1- مبانی نظری. 11
2-1-1- محیط کسب و کار 11
2-1-2- اولویت­های رقابتی. 16
2-1-3- طراحی و ساختار سازمانی. 20
2-2- تئوری های طراحی سازمان 26
2-3- تئوری‌های اقتضایی طراحی سازمان 28
2-4- ساختار زنجیره تامین. 30
2-4-1- زنجیره تامین ناب و چابک 34
2-4-2- عملکرد کسب و کار شرکت 40
2-5- پیشینه تحقیق. 43
2-5-1- مطالعات داخلی. 43
2-5-2- مطالعات خارجی. 44
2-6- جمع بندی. 46
فصل سوم 48
3-1- روش تحقیق. 49
3-2- جامعه آماری 50
3-3- نمونه آماری و روش نمونه ­گیری. 50
3-4- روش گردآوری اطلاعات. 50
3-4-1- ابعاد محیط کسب و کار 52
3-4-2- ابعاد اولویت‌های رقابتی. 52
3-4-3- ابعاد ساختار زنجیره تامین. 52
3-4-4- مقیاس ارزیابی عملکرد کسب و کار 53
3-5- روایی و پایایی پرسشنامه 53
3-5-1- روایی. 53
3-5-2- پایایی. 54
3-6- روش تجزیه و تحلیل‌. 55
3-6-1- مدل‌یابی معادلات ساختاری 55
3-6-1- 1- نرم افزار مورد استفاده 56
3-6-1-2- شاخص های برازش در آموس 58
3-6-2- آزمون نرمال بودن داده ­ها .60
3-6-3- ضریب همبستگی. 60
فصل چهارم 61
4-1- مشخصات پاسخ دهندگان و جامعه آماری 62
4-1-1- آمار توصیفی سوالات. 69
4-2- آمار استنباطی. 70
4-2-1- نتایج بررسی روایی. 71
4-2-2- نتایج بررسی پایایی. 76
4-2-4- همبستگی بین متغیرهای پژوهش 77
4-3- یافته‌های تحقیق. 78
4-3-1- مدل معادلات ساختاری. 78
4-3-2- تحلیل مدل های ساختاری. 80
4-3-3- بررسی فرضیه‌های اصلی تحقیق. 82
فصل پنجم 85
5-1- بحث و نتیجه گیری. 86
5-1-1- فرضیه اصلی. 87
5-1-2- فرضیه­ های جانبی. 89
5-1-2-1- فرضیه جانبی 1 89
5-1-2-2- فرضیه جانبی 2 89
5-1-2-3- فرضیه جانبی 3 89
5-1-2-4- فرضیه جانبی 4 90
5-1-2-5- فرضیه جانبی 5 90
5-1-2-6- فرضیه جانبی 6. 90
5-2- پیشنهادهای برگرفته از پژوهش. 90
5-2-2- پیشنهاد پژوهشی. 92
5-3- محدودیت ها .93
منابع ومآخذ. 94
منابع فارسی. 95
منابع انگلیسی. 95
پیوست ها 100
پرسشنامه 101
چکیده:
مطالعه شرکت­ها بیانگر آن است که با توجه به تغییرات زیاد محیط کسب و کار، شرکت­های موفق علاوه بر اینکه از رقبای خود بهتر کار می­ کنند، با تغییرات محیطی خود نیز سازگارترند و در مواجهه با محیط متغیر، برنامه ریزی لازم را دارند. به گونه­ای که توجه به مشخصه­های محیطی کسب و کار در انتخاب ساختارها و استراتژی­های سازمانی باعث بهبود عملکرد در شرکتها می­شود.
در این پژوهش رابطه بین همسویی مشخصه­های محیطی کسب و کار، اولویت­های رقابتی و ساختار زنجیره تامین با عملکرد کسب و کار در شرکت­های قطعه ساز خودروی شهرک­های صنعتی استان سمنان مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس ادبیات موجود درباره مشخصه­های محیطی کسب و کار، اولویت­های رقابتی، ساختار زنجیره تامین و عملکرد کسب و کار، یک مدل نظری توسعه داده شد و نتایج فرضیات بصورت تجربی مورد ارزیابی قرار گرفت.
داده های این پژوهش با بهره گرفتن از پرسشنامه جمع آوری شد. کلیه شرکت های تولیدی قطعه ساز خودرو واقع در سطح استان سمنان که جمعا 213 شرکت می‌باشند، قلمرو تحقیق حاضر می‌باشد و از آنجا که آگاه‌ترین افراد نسبت به شرکت، مدیران ارشد می‌باشند، لذا پاسخ دهندگان مدیران ارشد این شرکت‌ها می‌باشند و بنابر این سطح تحلیل این پژوهش سازمان می‌باشد. تعداد نمونه این پژوهش 130 شرکت بوده است.
بر اساس میانگین سؤالات مطروحه در مورد عملکرد، شرکت‌ها به ترتیب، لیست شدند. نیمه اول شرکت‌ها با توجه به این لیست، شرکت‌های با عملکرد بالا و نیمه دوم، شرکت‌های با عملکرد پایین در نظر گرفته شدند. سپس همسویی بین مشخصه‌ های محیطی کسب‌و‌کار، اولویت‌های رقابتی و ساختار زنجیره تامین، هم برای شرکت‌های با عملکرد بالا و هم برای شرکت‌های با عملکرد پایین آزموده شد تا فرضیه اصلی پژوهش بررسی شود. طبق فرضیه اصلی پژوهش، در شرکت‌های با عملکرد بالا، بین مشخصه‌ های محیطی کسب‌و‌کار، اولویت‌های رقابتی و ساختار زنجیره تامین همسویی وجود دارد (وجود همسویی استراتژیک) و در شرکت‌های با عملکرد پایین، این همسویی استراتژیک، وجود ندارد. بررسی همسویی استراتژیک، از طریق مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد.
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
در طول چهل سال گذشته، ماهیت محیط کسب ‌و ‌کار با ترکیبی از تغییرات الگوی تقاضا، تغییرات تکنولوژی و جهانی شدن، دچار دگرگونی شده‌است. امروزه نیازهای بازار، ناپایدار و پراکنده شده‌است و مانند گذشته نمی‌توان مشتریان را به‌راحتی طبقه‌بندی کرد. آن‌ها تقاضای ارزش بالاتر، تنوع بیش‌تر، خدمات بهبود یافته در زمان کم‌تر و شتاب در نوآوری محصول را دارند (خیمتریکس، 2004). دیکن(2003) بیان می‌دارد از دهه 80 میلادی، شتاب گرفتن پیشرفت در تولید، ارتباطات، اطلاعات، و فن‌آوری‌های حمل و نقل، به همراه توجه به ایده بازار آزاد، موجب آشفتگی تدریجی محیط کسب‌ و ‌کار به‌دلیل افزایش تنوع، سرعت تغیرات غیر قابل پیش بینی، پیچیدگی و فشار رقابتی شد (تینگ چی، کیلداف و گراگیا، 2009).
پپیشرفت در تولید، ارتباطات، اطلاعات و انتقال تکنولوژی به همراه تفکر بازار آزاد، باعث تحرک جغرافیایی خدمات و محصولات شده­است (دیکن، 2003). همراه با آزاد شدن تجارت جهانی و بازارهای مالی، اقتصاد جهانی به هم پیوسته رو به فزونی پدیدار گشت و مرزهای بازار تعریف مجدد شد، به طوری که حرکت به سمت برون سپاری از نتایج به­وجود آمدن زنجیره تامین جهانی بوده است. پدیدار شدن رقابت در عرصه جهانی باعث به­وجود آمدن نوآوری تولید و چرخه عمر کمتر محصولات شده است.
با توسعه سریع فناوری اطلاعات در سال‌های اخیر و کاربرد وسیع آن در مدیریت زنجیره تامین، بسیاری از فعالیت‌های اساسی مدیریت زنجیره با روش‌های جدید درحال انجام است. این دیدگاه که موفقیت یا شکست یک سازمان، در نهایت توسط زنجیره تامین آن مشخص می‌شود، بطور گسترده‌ای مورد پذیرش قرار گرفته‌است (برای نمونه، چوپرا و میندل، 2001؛ لمبرت و کوپر، 2000؛ میسون-جونز، نیلور و تاویل، 2000). امروزه اکثر شرکت‌های موفق نگاهشان به سمت طراحی زنجیره تامین مناسبی است که با استراتژی های رقابتی و محیط کسب‌و‌کار ایشان تطابق داشته‌باشد، و این موضوع یکی از استراتژی‌های مهم در دست‌یابی به جایگاه رقابتی پایا در بازار کاملاً رقابتی جهانی می‌باشد (فردندال و هیل، 2001؛ سیمچی-لوی و دیگران، 2003).
در فصل حاضر کلیات پژوهش ارائه شده است. در فصل دوم ادبیات و پیشینه پژوهش آمده است. در فصل سوم روش شناسی پژوهش تبیین شده است و در فصل چهار به بیان یافته­ های این پژوهش پرداخته شده است. در نهایت، نتیجه گیری و پیشنهادات منتج از این پژوهش در فصل پنج ارائه شده است.
2-1- بیان مسئله و تبیین موضوع
هندفیلد و نیکولز (1999) بیان می‌کنند با توجه به چالش‌های روز افزون در محیط رقابتی، آشکار است که شرکت‌های موفق نه تنها بایستی بهتر از رقبای خود فعالیت نمایند، بلکه می‌بایست به‌طور مداوم خود را با تغییرات وفق دهند (به نقل از تینگ چی و همکاران، 2009). در مواجهه با تغییرات اگر سازمان آمادگی لازم را برای پذیرش تغییرات از درون خود نداشته‌باشد و در مقابل آن مقاومت نشان‌دهد، لاجرم به سمت نابودی خواهد‌رفت. باید اذعان داشت که پیچیدگی پدیده تغییر از آن جهت است که فرآیندی دینامیک بوده و از تعامل متقابل عوامل مختلف به‌وجود‌ می‌آید، و تمامی این عوامل و متغیرهای آن در رابطه علت و معلولی با یکدیگر، ساز و کاری به‌وجود می‌آورند که درک و تحلیل آن را مشکل می‌سازد. از این رو تشخیص جهت مناسب تغییر، دشوار می‌گردد.
سازمان‌ها تا زمانی که برای بقاء تلاش می‌کنند و خود را نیازمند حضور در عرصه ملی و جهانی می‌‌دانند، باید اصل بهبود مستمر[1] را سرلوحه فعالیت خود قرار ‌دهند. این اصل حاصل نمی‌شود، مگراینکه زمینه دست‌یابی به آن با بهبود مدیریت عملکرد امکان‌پذیر ‌شود. این بهبود را می‌توان با گرفتن بازخورد لازم از محیط درونی و پیرامونی، تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف و فرصت‌ها و تهدیدهای سازمان، مسئولیت‌پذیری و جلب رضایت مشتری و با ایجاد و بکارگیری سیستم ارزیابی عملکرد با الگوی متناسب، ایجاد کرد. لذا گرفتن بازخورد مناسب و به موقع از محیط پرتلاطم کسب و کار برای بهبود عملکرد شرکت­ها امری ضروری می‌باشد. محیط کسب ‌و‌ کار متشکل از هزاران نیرویی که در کوتاه مدت، فراتر از کنترل مدیریت است بوده و در نتیجه تهدید و همچنین فرصت‌هایی را برای شرکت‌ها ایجاد می‌کند. بنابراین در انتخاب استراتژی های شرکت، از جمله انتخاب اولویت‌های رقابتی، محیط نقش تعیین کننده‌ای دارد. همچنین امروزه اکثر شرکت‌های موفق نگاهشان به سمت طراحی زنجیره تامین مناسبی است که با استراتژی های رقابتی و محیط کسب‌و‌کار ایشان تطابق داشته‌باشد و این موضوع یکی از استراتژی‌های مهم در دست‌یابی به جایگاه رقابتی پایا در بازار کاملاً رقابتی جهانی می‌باشد.
تغییرات برای هر شرکتی منحصر به فرد می‌باشد و شرکت­ها بایستی با توجه به این تغییرات منحصر به فرد، خود را با آن سازگار نمایند. جهت سازگار شدن با

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...