پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-۶- تأثیر اقلیم و ارتفاعات در جذب گردشگر – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۴-گردشگری در طبیعت (طبیعت گردی)
یکی دیگر از الگوهای فضایی گردشگری شکل گرفته در عصر پسامدرن گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی میباشد. این الگوی فضایی در برگیرنده رویکرد گردشگران به محیط طبیعی با انگیزه های متفاوتی میباشد که گردشگر از سفر به محیط طبیعی یا طبیعت مدنظر دارد. از این رو گستره فضایی این الگو، محیط طبیعی را در بر میگیرد که می تواند به عنوان مثال ساحل، جنگل، کوه و نظیر اینها باشد. این الگوی فضایی از گردشگری در برگیرنده گونههای متفاوتی از گردشگری میباشد که در این فضا، تجربه گردشگری کسب میکنند. این گونه ها می تواند شامل طبیعت گردی، گردشگری دریایی، گردشگری ورزشی و نظیر اینها باشد.
در این بین نکته مهم، تمایزی است که بین گردشگری در طبیعت به عنوان یک الگوی فضایی و اکوتوریسم به عنوان یک گونه از گردشگری وجود دارد. این در حالی است که در بیشتر مواقع این دو مترادف هم محسوب میشوند و حتی گاهی یکی پنداشته میشوند.گردشگری در طبیعت یک الگوی فضایی از گردشگری میباشد و شکل دهنده متنی فضایی است که خوانش آن در پیرامون سفر به نقاط طبیعی با انگیزه های متفاوت از سوی گردشگران صورت میگیرد این خود در رویکردی واسازانه بر بنیان ساختارهای متفاوتی از نگرش درون متنی یا برون متنی قرار دارد که در راستای گونه های متفاوتی از گردشگری پدیدار می شود. همچنین در بازار جهانی گردشگری، گردشگری در طبیعت یک بخش کلی محسوب می شود که اکوتوریسم جزیی از آن در کنار گردشگری ماجراجویی میباشد (مجله موج سبز،۴،۱۳۸۰). در واقع اکوتوریسم بخشی در حال گسترش از بازار گردشگری در طبیعت است.به گونه ای که طبق برآورد «انجمن اکوتوریسم» در سال ۱۹۹۹، گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی ۲۰ درصد و اکوتوریسم ۷%۰ از بازار مسافرت جهانی را در اختیار دارد (شاهنده،۴۹،۱۳۸۰). از این رو نمی توان سفر به طبیعت را بدون در نظر گرفتن ویژگیهای آن، اکوتوریسم نامید در حالی که میتوان این گونه سفرها را در چارچوب گردشگری در طبیعت به حساب آورد.
علاوه بر آن از نظر تعاریف نیز هیچگاه گردشگری در طبیعت تنها معادل اکوتوریسم نیست. در اینجا تفاوتی را میتوان مشاهده کرد که مابین انگیزه های این دو وجود دارد. گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی، مسافرت به محیطهای طبیعی می تواند در چارچوب انگیزه های متفاوتی باشد که تنها فضای طبیعی را مدنظر داشته و انگیزه مربوطه هیچ گونه رابطه مستقیم با محیط طبیعی ندارد و حتی گردشگر نسبت به محیط دارای هیچ حساسیتی نیست. در حالی که اکوتوریسم بنا به تعریف آن توسط مؤسسه بینالمللی اکوتوریسم در سال ۱۹۹۱ « یک مسافرت مسئولانه به مناطق طبیعی که محیط زیست را حفظ و زندگی راحت مردم محلی را تثبیت نماید» تعریف شده است (مجله موج سبز،۴،۱۳۸۰).
از این رو اکوتوریسم واجد چهار ویژگی مشخص و بارز میباشد که عبارتند از:
-
- سفر به یک منطقه طبیعی.
-
- سفری که حامی حفاظت از تنوع زیستی باشد.
- سفری که به درک و فهم عمیق از طبیعت و محیط زیست رهنمون باشد (شاهنده،۴۹،۱۳۸۰).
این خود نشان از گرایش اکوتوریسم به سمت حفاظت از طبیعت دارد به بیانی دیگر گونه ای از گردشگری طبیعت گرا را به ذهن متبادر میسازد. از این رو تعداد سفرهای که بتوان به آنها برچسب اکوتوریستی زد بسیار محدود میباشد و این با گردشگری در طبیعت که به عنوان یک الگوی فضایی گردشگری شکل میگیرد و واجد تنها یک ویژگی از ویژگیهای اکوتوریسم که همان سفر به مناطق طبیعی است، بسیار متفاوت میباشد. در این میان میتوان تفاوت بین گردشگری در طبیعت و اکوتوریسم را تفاوت بین شهرنشینی و شهرگرایی مقایسه کرد که اولی نشان از جمعیت شهری دارد و ساکنان شهر را مدنظر قرار میدهد و شهرگرایی، در برگیرنده مفهوم فرهنگ شهری و برخاسته از مدنیت در فضای شهری میباشد. بر این مبنا گردشگری در طبیعت، تعداد و فضای گردشگری در رابطه با مناطق طبیعی در بر میگیرد و اکوتوریسم در برگیرنده مفهومی از فرهنگ گردشگری در حفاظت از محیط زیست را در بردارد.
با توجه به مشخص شدن تمایز مابین گردشگری در طبیعت و اکوتوریسم، میتوان گردشگری در طبیعت را این گونه تعریف کرد:
«گردشگری در طبیعت یا طبیعت گردی، سفر به مناطق طبیعی در رابطه با بهرهبری گردشگری با انگیزه های متفاوت از مناطق طبیعی بوده که آثار مثبت و منفی را برای آن مناطق در بر دارد». بنابرین تعریف گردشگری در طبیعت یا طبیعتگردی به عنوان یک الگوی فضایی در چند وجه باید مورد توجه قرار گیرد که در وهله اول سفر به مناطق طبیعی است و در وهله دوم بهرهبری از مناطق طبیعی مدنظر میباشد و در آخر تاثیراتی که جریان گردشگری در این مناطق برجای مینهد، دارای اهمیت است.
این در حالی است که الگوهای فضایی گردشگری در عصر پسامدرن خود حاصل ساختار شکنی گردشگری دوران مدرن میباشند و در چارچوب گرایش سرمایهداری سازمان نایافته برای ادغام تمامی فضاها در چرخه سود، قرار می گیرند. گردشگری در طبیعت نیز خود در این چارچوب قرار میگیرد از این رو توجه به پایداری به عنوان راهکار مهار سرمایهداری در این زمینه اهمیت فراوانی دارند به خصوص از آن رو که در این الگوی فضایی، مناطق طبیعی مدنظر میباشند. هر چند در این بین اکوتوریسم با توجه به ویژگیهای خود در زیر مجموعه گردشگری پایدار نیز قرار میگیرد ولی با این وجود همان گونه که بیان شد اکوتوریسم تنها بخش کوچکی و یک گونه از گردشگری در الگوی فضایی گردشگری در طبیعت میباشد.
۲-۵- منافع حاصل از گردشگری
توجه به موضوع توریسم می تواند در برگیرنده منافع زیر باشد:
۱- ایجاد درآمد و تقویت تولید ناخالص ملی که این معیار، اهمیت نسبی صنعتی توریسم را در کل اقتصاد بیان می کند.
۲- در مقایسه با سایر بخشها به ازای هر واحد سرمایه گذاری می تواند تعداد بیشتری از نیروی انسانی را به کار گیرد به عبارت دیگر، گردشگری از سایر بخشها کاربردیتر میباشد.
۳- صنعت گردشگری از دیدگاه کیفی بر روی تربیت نیروی کار به تخصص های پیچیده در تمام سطوح نیازی نداشته است بر همین اساس، تأمین نیروی انسانی مورد نیاز آن به سرمایه گذاری و صرف وقت زیاد محتاج نیست.
۴- افراد را با مهارت های گوناگون به اشتغال در میآورد که یکی از راههای مؤثر برای رفع مشکل بیکاری است.
۵- توسعه صنعت گردشگری به توسعه صنایع دستی منجر شده و ضمن گسترش خود، این صنعت را نیز تقویت می کند.
۶- صنعت گردشگری موجب ایجاد اشتغال محلی به صورتهای مستقیم، غیر مستقیم و القایی می شود.
۷- گردشگری می تواند به عنوان یکی از سریعترین راههای بازگشت سرمایه تلقی شود.
۸- توسعه روابط فکری، فرهنگی، هنری و اجتماعی و تحکیم وحدت ملی.
۹- گسترش مبادلات و همکاریهای بینالمللی (تقوایی،۵۱:۱۳۸۹).
۲-۶- تأثیر اقلیم و ارتفاعات در جذب گردشگر
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 01:21:00 ب.ظ ]
|