۲-۲) فلسفه اخلاقی کارکنان

۲-۲-۱)مقدمه

اخلاق را مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کرده‌اند که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می شود ، بروز ظاهری پیدا می‌کند و بدین سبب گفته می شود که اخلاق را از راه آثارش می توان تعریف کرد . استمرار یک نوع رفتار خاص ، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق می‌نامند . دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی می‌کنند ، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا می‌کند و شیوع می‌یابد ، به نوعی به اخلاق جمعی تبدیل می شود که ریشه اش در فرهنگ جامعه می دواند و خود نوعی وجه غالب می‌یابد که جامعه را با آن می توان شناخت (رجبی پور میبدی و دهقانی فیروزآبادی به نقل از قرا ملکی ، ۱۳۹۱) .


۲– ۲-۲) مفهوم فلسفه اخلاقی

اتیکس[۵۴] به معنی اخلاق از واژه یونانی اتوس ، به معنی ویژگی شخصیتی یا آداب و رسوم می‌باشد (سهرابی و خانلری ، ۱۳۸۸) . اخلاق یعنی رعایت اصول معنوی و ارزشهایی که بر رفتار شخص یا گروه حاکم است یعنی درست چیست و نادرست کدام است (دفت ، ۱۳۷۴) .

فلسفه اخلاق ، رشته ای علمی ، فلسفی و نوپاست که تعاریف مختلف و گوناگونی برای آن ارائه شده است . برخی آن را چنین تعریف کرده‌اند : فلسفه اخلاق ، علمی است که به تبیین اصول ، مبانی و مبادی علم اخلاق می پردازد و مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق و گزاره های اخلاقی را مورد پردازش قرار می‌دهد . برخی در تعریف آن گفته اند : فلسفه اخلاق ، شناخت برترین[۵۵] است ؛ این که خوبی چیست ، بدی کدام است ، دادگری چیست و ستمگری کدام است ؟ به تعبیر دیگر ، فلسفه اخلاق ، علمی است که در آن از چیستی خوبی و بدی و از وظایف و تکالیف اخلاقی و این که این تکالیف برای چه مقصودی باید انجام گیرد و هدف و غایت این وظائف و تکالیف چیست ، بحث می‌کند . ‌بنابرین‏ ، فلسفه اخلاق ، علمی است که از مبادی تصدیقی علم اخلاق به منظور تشخیص معیارهای خوبی و بدی و به دست آوردن ملاک ارزشی رفتار انسان ها بحث می‌کند ؛ ‌به این معنا که انسان تکالیف و رفتارهای اخلاقی را برای چه هدف و غایتی باید انجام بدهد یا آن را ترک کند ، و هدف و مقصد این رفتارها چیست ؟ هدف فلسفه اخلاق ، شناخت ملاک های خوبی و بدی افعال است تا انسان ها رفتارشان را بر اساس آن و با انگیزه و هدفی که از آن دارند بسنجند (زکی ، ۱۳۸۴) .

۲-۲-۳) پیشینه تاریخی فلسفه اخلاق


فلسفه اخلاق ، از مباحث نسبتاً نو بنیاد در مباحث اخلاقی است که در نیم قرن اخیر به عنوان رشته مستقل توجه دانشمندان علم اخلاق را به خود جلب ‌کرده‌است . بسیاری بر این باورند که نخستین جوانه آن در سال ۱۹۰۳ میلادی با انتشار کتاب مبانی اخلاق جورج ادوارد مور[۵۶] زده شد . هیچ تردیدی وجود ندارد که این گونه مباحث در لابلای کتاب‌های فلسفی و اخلاقی وجود داشته و از مهم ترین دغدغه های متفکران در عرصه اخلاق بوده است تا جایی که پیشینه تاریخی این گونه مباحث از زمان سقراط (حدود ۳۹۹ ـ ۴۷۰ ق . م .) در باب فرار از زندان و مجازات و زیر پا گذاشتن قانون گرفته ، تا «لاک»[۵۷] (۱۶۳۲ ـ ۱۷۰۴) در باب تساهل دینی ، هیوم[۵۸] (۱۷۱۱ ـ ۱۷۷۶) در باب خودکشی ، جرمی بنتام[۵۹] (۱۷۴۸ ـ ۱۸۳۲) در باب اعلامیه حقوق بشر فرانسه ، میل [۶۰] (۱۸۰۶ ـ ۱۸۷۳) در باب تساوی جنسی ، نیچه [۶۱] (۱۸۴۴ ـ ۱۹۰۰) در باب مجازات ، جان دیویی [۶۲] (۱۸۵۹ـ۱۹۵۲) در باب دمکراسی در امریکا ، و سارتر[۶۳] (۱۹۰۵ ـ ۱۹۸۰) در باب نسل کشی در ویتنام قابل ردیابی است (همان منبع) .



۲-۲-۴) عوامل اثر گذار بر فلسفه اخلاقی

با مطالعه مدل های متعدد رفتار اخلاقی ، عوامل متعددی به عنوان فاکتورهای اثرگذار بر رفتار اخلاقی در سازمان شناسایی شده اند . در اکثر مدل های اخلاقی ، فاکتورهای مشابهی به عنوان عوامل اثرگذار بر رفتار اخلاقی سازمان ها معرفی شده اند ، تولایی (۱۳۸۸) با دسته بندی ساده تری از عوامل اثر گذار بر فلسفه اخلاقی آن ها را به دو دسته عوامل فردی(سطح خرد) ، سازمانی(سطح میانی) و اجتماعی (سطح کلان)تقسیم کرد .

۲-۲-۴-۱) فردی :

نگرش (ارزیابی فرد از خوب و بد) ، قصد ، قدرت نفس (مقاومت در برابر انگیزه های بیرونی) ، مرکز کنترل (تمایل به برهاناخلاقی در افراد مرکز کنترل درونی) ، وابستگی می‌دانی (به ‌عنوان راهنمای افراد برای انجام کارها) ، دموگرافی (تفاوت نقش جنسیتی ، عقاید مذهبی ، سن ، تجارب کاری و ملیت) ، ارزش ها و باورها (تولایی ، ۱۳۸۸) . به ‌عنوان مثال در مطالعه انگوین و همکاران (۲۰۰۷) نقش جنسیت در قضاوت‌های اخلاقی مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج نشان داد قضاوت اخلاقی دانش آموزان دختر در سطح بالاتری قرار دارد .

۲-۲-۴-۲) سازمانی :

اشاره به فاکتورهای سطح سازمانی دارد. سازمان‌ها معمولا قدرت مانور خوبی بر روی این فاکتورها دارند و اکثر آن ها از طریق سیاست‌ها و برنامه های سازمانی قابل کنترل هستند. رقابت،نظام پاداش، خط مشی های اخلاقی، خصوصیات شغلی، منابع، فرهنگ سازمانی، اهداف سازمان، رفتار مدیر، افراد مرجع، اختیار ،سمت، ارزیابی عملکرد، جو سازمانی (تولایی، ۱۳۸۸) .

۲-۲-۴-۳) اجتماعی :

خانواده ، ‌گروه‌های اجتماع ، تحصیلات رسمی ، سیستم آموزشی ، تعلیمات و سمینارهای مربوط به اخلاق بر باورهای اخلاقی و رفتار اخلاقی افراد تأثیر می‌گذارند . البته ، زمینه‌های فرهنگی افراد نیز بر رفتار اخلاقی یا غیراخلاقی آن ها تأثیر گذار است (Ferrel and Gresham , 1985) .

۲–۲-۴) انواع فلسفه های اخلاقی

نظریات اخلاقی از نقطه نظرات گوناگونی قابل تقسیم هستند ذیلا برخی از دسته بندی های انجام شده در این حوزه ارائه گردیده است :

۲-۲-۴-۱) دسته بندی بر حسب هدف یا فرایند

بسیاری از محققان در یک دسته بندی عمومی و کلی فلسفه های اخلاقی را به دو دسته نتیجه گرایی (توجه به هدف) و وظیفه گرایی (توجه به فرایند) تقسیم کرده‌اند .

۲-۲-۴-۱ -۱) دیدگاه نتیجه گرایی

در این دیدگاه ، عملی اخلاقی محسوب می شود که نتیجه دلخواه را حاصل نماید . ‌بنابرین‏ برای آنکه اخلاقی بودن عملی را اثبات کنیم باید به نتایج و پیامدهای آن بنگریم . این دیدگاه به دو نظریه فرعی تقسیم می شود . یکی خویشتن خواهی یا اصالت نفع فردی و دیگری سومندگرایی یا اصالت فایده . در نظریه اصالت نفع فردی ، رفتار قابل قبول را باید در برابر نتیجه ای که برای فرد در بردارد ارزیابی نمود . طرفداران این نظریه معتقدند به دنبال سود شخصی و نفع فردی رفتن و آن را به حداکثر رسانیدن عملی پسندیده و مستحسن است و نباید منع شود . افراد زمانی که در پی نفع خود حرکت می‌کنند ، جامعه حالتی پویا پیدا می‌کند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...