کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



– بیان مساله.12
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش17
1-4- اهداف پژوهش.20
1-4-1- هدف کلی20
1-4-2-  اهداف جزئی20
1-5-  فرضیه های پژوهش.21
1-6-  متغیرهای پژوهش22
1-7-  تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها.22
 
فصل دوم: پیشینه پژوهش
2-1- اختلال شخصیت.27
2-2-  مدل های ابعادی و طبقه ای در اختلالات شخصیت27
2-3-  اختلال شخصیت مرزی.29
2-4- ریشه های تاریخی مفهوم اختلال شخصیت مرزی30
2-5- قلمرو علائم اختلال شخصیت مرزی.33
2-5-1- قلمرو کارکردی.33
2-5-2- قلمرو ساختاری34
2-6- حوزه علائم اختلال شخصیت مرزی.35
2-6-1- علائم عاطفی.36
2-6-2- علائم شناختی37
2-6-3- علائم رفتاری و تکانشگری38
2-6-4- علائم روابط بین فردی.39
2-7- سبب شناسی  BPD.40
2-7-1- دیدگاه روان تحلیلی.41
2-7-2- رویکرد رفتاری.42
2-7-3- رویکرد های یادگیری اجتماعی.42
2-7-4- رویکرد رفتاری شناختی43
2-7-5- رویکرد مجادله ای44
2-8- معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت مرزی.45
2-9- شیوع. 46
2-10- سیر بالینی BPD48
2-11- همایندی مرضی BPD51
2-12- درمان53
2-12-1- درمان  دارویی.54
2-12-2- درمان سایکودینامیک57
2-12-3- رفتاردرمانی دیالکتیکی59
 
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- طرح پژوهش66
3-2- شرکت کنندگان پژوهش.66
3-3- ابزارهای پژوهش67
3-3-1- مصاحبه بالینی ساختاریافته67
3-3-2- پرسشنامه افسردگی بک68
3-3-3- پرسشنامه اضطراب بک68
3-3-4- مقیاس تکانشوری بارات.69
3-3-5- پرسشنامه ارزیابی شخصیت – مقیاس ویژگی های مرزی.70
3-4- روش اجرا71
3-5- روش تجزیه و تحلیل داده ها.71
 
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1- شرح حال بیماران74
4-2- بررسی فرضیات و سوالات تحقیق75
 
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- نتیجه گیری .91
5-2- محدودیت ها.95
5-3- پیشنهادات.96
 
منابع فارسی.97
منابع انگلیسی98

 

 

چکیده
مقدمه: مشخصه اختلال شخصیت مرزی الگویی نافذ و فراگیر از خلق منفی، رفتار تکانشی و ناسازگارانه و مشکلات بین فردی است. بد تنظیمی هیجانی اغلب به عنوان مشخصه اصلی این اختلال محسوب می شود.
هدف از پژوهش حاضر اینست که اثربخشی آموزش های مهارت های تنظیم هیجانی DBT بر کاهش نشانه های هیجانی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مورد بررسی قرار بگیرد.
روش: فرضیه های این پژوهش در چهارچوب یک مطالعه آزمایشی تک موردی، با بهره گرفتن از طرح خطوط پایه چندگانه میان آزمودنی ها، مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزارهای پژوهش مصاحبه بالینی ساختاریافته،  پرسشنامه افسردگی بک،  پرسشنامه اضطراب بک، مقیاس تکانشوری بارات، پرسشنامه ارزیابی شخصیت- مقیاس ویژگی های مرزی است.
نتایج:  بر پایه یافته های بدست آمده از پژوهش می توان اظهار داشت که آموزش مهارت های تنظیم هیجانی که در این پژوهش در قالب پنج فرضیه پیش بینی شده بود، در مورد همه متغیرهای مربوط به این فرضیه ها، مورد تایید قرار می گیرد.
 مقدمه
براساس روال حاکم بر طبقه بندی و تشخیص مبتنی بر تشخیص پنج محوری در [1]DSM، غالب بیماری های روانیدر دو محور، یک و دو روانپزشکی تشخیص گذاری می شوند. اما متاسفانه در این میان شماره گذاری محورهای تشخیصی بعنوان یک و دو، بین متخصصان به اشتباه منجر به نوعی نگاه درجه بندی و اولویت گذاری تبدیل شده است؛ به نحوی که اختلالات محور دو روانپزشکی یا همان اختلالات شخصیت، بیشتر بعنوان بیماری های درجه دوم نگریسته شده و در قالب بیماری های همایند با بیماریهای محور یک در نظر گرفته می شوند. یک چنین نگرشی باعث شده است تا مجموع تحقیقات انجام شده بر روی بیماری های محور دو و حتی طبقه بندی آنها، در مقایسه با بیماری های محور یک کمتر باشد. در صورتی که اختلالات شخصیت با توجه به این که مربوط به نوع سبک زندگی افراد می باشند، خود میتوانند زمینه ساز بروز برخی بیماری های محور یک قلمداد شوند ( بارلو [2]و دوراند[3]، 2012).
با توجه به دشواری های موجود در بررسی اختلالات شخصیتی و از طرف دیگر نگاه موجود به آنها که ذکر آنرفت، شیوه های درمانی موجود برای این اختلالات نیز در مقایسه با محور یک، از تنوع و کارایی کمتری برخوردار می باشند. یکی از دلایل این امر، عدم شناخت کافی و دقیق از ماهیت بیماری های شخصیتی است. در این میان اختلال شخصیت مرزی یا [4]BPD، یکی از بیماری هایی است که در کلاستر B اختلالات شخصیتی طبقه بندی می گردد که وجه مشخصه ی آن، بی ثباتی در الگوهای هیجانی و رفتاری است. از ویژگی های بارز مبتلایان به این اختلال، بی ثباتی در روابط بین فردی، احساس هویت و تجلیات هیجانی آنها است که منجر به ایجاد مشکلات در روابط بین فردی و بی ثباتی های خانوادگی و اجتماعی می گردد ( گاندرسون[5]، 2009). یکی از اصلی ترین الگوهای مبتلایان، ابراز رفتارهای تکانشی و اقدام به خودآسیبی در قالب رفتارهای خودزنی است که گاهی این خودزنی ها، منجر به خودکشی های موفق در این بیماران می گردد. از آنجاکه این اختلال به صورت منفرد و گاهی همایند با سایر بیماری های روانی مشاهده می شود، وجود الگوهای رفتار خودزنی، آنرا به عنوان یکی از اولویت های مداخلات روانپزشکی مطرح می نماید. اما متاسفانه شیوه های درمان دارویی و روانشناختی ارائه شده، تاکنون نتایج امیدبخشی را نشان نداده اند. بخشی از این نارسایی های درمانی مربوط به ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد مبتلایان و عدم درگیری در فرایند درمان و عدم تعهد درمانی آنان است.

 

بیان مساله
شخصیت به عنوان سازماندهی پویایی از نظام های زیستی- روانی افراد در نظر گرفته می شود که سازگاری افراد را با محیط پیرامونشان تعیین می کند ( گورپگوی، ژورادو، فرناندز- مولینا، مورنو- آبریل، لونا و آلارکون 2009). لذا در مواقعیکه این سازماندهی در ابعاد زیستی یا روانی یا هردو دچار نابهنجاری یا بدکارکردی هایی شود، سازگاری افراد دچار اختلال می شود که در این موارد، از اختلالات شخصیتی صحبت می شود. براساس دانش موجود، نظام طبقه بندی DSM-IV-TR اختلالات شخصیتی را در قالب چهار گروه مطرح نموده است که یکی از مشهورترین طبقات آن، به نام گروه B شهرت دارد که شامل چهر نوع اختلال شخصیت نمایشی، ضداجتماعی، خودشیفته و مرزی می باشد ( بارلو و دوراند، 2012).
اختلال شخصیت مرزی یک بیماری روانپزشکی است که به صورت زیر تعریف می شود: الگوی نافذی از بی ثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره و عواطف که تکانشگری وجه مشخص آن است و در اوایل بزرگسالی شروع شده و در زمینه های مختلف خود را نشان می دهد ( سادوک و سادوک، 1384). بی ثباتی هیجانی معیار تشخیصی اصلی در اختلال BPD است که منجر به ابراز خشم نامتناسب، احساس پوچی مزمن و تغییرات سریع در خلق می شود ( ماریسن، میولمن و فرانکین، 2010). مبتلایان به این اختلال، رفتارهای تکانشی وخودزنی، نوسانات شدید در خلق، احساس ناراحتی و روابط نابهنجار بین فردی را نشان می دهند که این روابط شامل تلاشی متناقض برای جدا شدن و ارتباط و صمیمیت با دیگران، توام با خشم نامتناسب و شدید نسبت به آنها است. تحقیقات نشان داده اند که جمعیت غیر بالینی دارای علائم اختلال BPD نیز، به اندازه به اندازه مبتلایان مشکلات شغلی و سازگاری اجتماعی را نشان می دهند ( بورگ و هاممن، 2000). مدل های نظری مختلف تلاش کرده ان تا این اختلال را تبیین نمایند. یکی از مشهورترین دیدگاه های نظری، مربوط به مدل نظری لینهان[6] (1993) می باشد که در آن بر نقش محوری خود ناارزنده سازی و شرم، در رشد و تداوم رفتارهای خودزنی تاکید شده است؛ بنحوی که رفتارهای خودزنی، به نوعی تلاش برای اجتناب یا فرار از هیجانات آزاردهنده است. براساس دیدگاه لینهان ( 1993) بیماران مبتلا به BPD، حساسیت بیش از حد نسبت به محرک های هیجانی دارند. براساس این دیدگاه، بی ثباتی هیجانی در مبتلایان به این اختلال، از تعامل بین محیطی ناارزنده ساز و آسیب پذیری هیجانی ناشی از عوامل زیست شناختی ناشی می شود.
مشخصه اختلال شخصیت مرزی الگویی نافذ و فراگیر از خلق منفی، رفتار تکانشی و ناسازگارانه و مشکلات بین فردی است. بد تنظیمی هیجانی [7]اغلب به عنوان مشخصه اصلی این اختلال محسوب می شود. طبق نظریات مختلف حدس بر اینست که افراد مبتلا به BPD گرایشاتی زیستی به تجربه کردن هیجانات منفی دارند و این هیجانات را به آسانی بروز می دهند (لینهان[8]، 1993). اکثر رفتار های تکانشی[9] و غیر معمول مبتلایان به BPD شامل رفتارهای خود تخریبی، سوء مصرف مواد و رفتار های پرخاشگرانه علیه دیگران به عنوان تلاش هایی ناسازگارانه تلقی می شوند که این افراد برای کاهش یا اجتناب از عاطفه منفی شدید خود انجام می دهند (چاپمن[10]، گراتز[11] و براون[12] 2006). هیجانات منفی مشخص یا حالات خلقی[13] بخصوصی همچون خشونت، اضطراب، شرم و افسردگی در افراد دارایاختلال شخصیت مرزی معمولا در حد بالا است (کونیگزبرگ[14] و همکاران، 2002). طبق گزارشات این افراد گرایش به داشتن هیجانات واکنشی و شدید با میزان شدت علائم دیگر این بیماری چه در نمونه های بالینی چه غیر بالینی همبستگی دارد (شیونز[15] و همکاران،2005).  تحقیق طولی که اخیرا انجام شده است نشان داد که

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1398-12-03] [ 07:03:00 ب.ظ ]




چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. طرح پژوهش، ازنوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است.جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی در شهرستان سیرجان بوده است. حجم نمونه30نفر که شامل گروه آزمایش(15نفر) و گروه کنترل(15نفر) بود. روش نمونه گیری دردسترس بوده است. ابتدا سازگاری اجتماعی هر دوگروه آزمایش و کنترل قبل از آموزش 5مهارت زندگی(مقابله با هیجانات، روابط فردی وبین فردی، مدیریت زمان، حل مسئله، تفکر نقاد)ومهارت های، خودآگاهی، مقابله با استرس، ارتباط مؤثر، توسط پرسشنامه سازگاری بل مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس در گروه آزمایش 10 جلسه، 60دقیقه ای مهارت های زندگی، خود آگاهی، مقابله با استرس، ارتباط مؤثر به صورت گروهی آموزش داده شد.بعداز پایان هر مهارت هر دو گروه با پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با بهره گرفتن از تحلیل کوواریانس تک متغیری انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی(5مهارت)، خودآگاهی، ارتباط مؤثر برسازگاری اجتماعی تأثیر داشته وبین دو گروه از نظر سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری وجود داشته است و آموزش مقابله با استرس بر سازگاری اجتماعی تأثیر نداشته وبین دو گروه ازنظر سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری وجود نداشته است.
کلید واژه ها: مهارت های زندگی- سازگاری اجتماعی- کم توان ذهنی
 1-1مقدمه
از آنجا که بسیاری از مشکلات و دشواری های زندگی امروزه اجتناب ناپذیر بوده و افراد جامعه همواره با آنها دست به گریبان هستند لذا ایجاد و تقویت توانائی ها و مهارت هایی که در شرایط دشوار ضامن سلامت روانی افراد باشد، ضروری است. به خوبی مشخص شده است که بزرگسالان جوان با توجه به موقعیت اجتماعی و شرایط زندگی خود مسائلی از قبیل اختلافات روانی، افسردگی، رفتارهای ناسالم و افکار خودکشی را تجربه می کنند. توانایی انجام رفتارهای سازگارانه و مثبت به گونه ای که فرد بتواند با چالش ها و ضرورت های زندگی روزمره کنار بیاید یکی از اصولی ترین اقداماتی است که افراد باید بیاموزند.
آموزش مهارت های زندگی[1] می تواند کمکی برای رسیدن به این هدف باشد. این آموزش ها تأثیر مثبتی بر سطح احساس، طرز فکر و نحوه رفتار افراد  جامعه خواهد داشت. مهارت های زندگی مربوط به نحوه عمل و رفتارند و اگر به صورت عملی آموخته شوند می توانند با تغییر رفار در تک تک افراد جامعه باعث ارتقا جامعه شوند.
اهمیت و ضرورت آموزش مهارت های زندگی زمانی مشخص می شود که بدانیم آموزش مهارت های زندگی موجب ارتقای تواناییهای روانی- اجتماعی می گردد. این تواناییها فرد را برای

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:03:00 ب.ظ ]





فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول (کلیات تحقیق ) 2
1-1-مقدمه 3
1-2 بیان مسئله 4
1-3 ضرورت تحقیق 9
1-4 اهداف مشخص تحقیق 11
1-5 فرضبه های تحقیق 11
1-6 تعریف واژه ها به صورت مفهومی و عملیاتی 12
فصل دوم ( پیشینه تحقیق ) 14
عنوان صفحه
2-1 مقدمه 15
2-2 اوتیسم 15
2-2-1 تعریف 15
2-2-2 نشانگان اوتیسم 16
2-2-3 همه گیر شناسی 17
2-2-4 سبب شناسی 18
2-2-5 درمان 20
2-3- مشکلات رفتاری 20
2-3-1 تعریف 20
2-3-2 رفتار بهنجار و نابهنجار 22
2-3-3 قضاوت درباره مشکلات رفتاری کودکان 24
2-3-4 طبقه بندی انواع اختلالات رفتاری کودکان 26
2-3-5 میزان شیوع اختلالات رفتاری 32
2-3-6 علل مشکلات رفتاری کودکان 33
2-4- فرزندپروری 38
2-4-1 تعریف 38
عنوان صفحه
2-4-2 پنج جنبه کلیدی برنامه فرزندپروری مثبت 41
2-4-3 علل مشکلات رفتاری 43
2-4-4 نظریه یادگیری اجتماعی 48
2-4-5 خانواده و روابط بین والد و کودک 52
2-4-6 شیوه های فرزندپروری 54
2-4-7 نظریه آدلر 57
2-4-8 نظریه شیفر 59
2-4-9 نظریه باتوم 60
2-4-10 نظریه بامرید 61
2-4-11تاثیر سبک های فرزندپروری بر رفتار فرزندان 66
2-5 تحقیقات انجام شده درباره موضوع تحقیق 68
2-5-1 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور 68
2-5-2 تحقیقات انجام شده در داخل کشور 70
فصل سوم ( روش تحقیق ) 79
3-1 مقدمه 80
3-2 روش تحقیق 80
عنوان صفحه
3-3 حجم جامعه و نمونه 81
3-4 معیارهای ورود به پژوهش 81
3-5 معیارهای خروج از پژوهش 81
3-6 ابزار جمع آوری اطلاعات 81
3-7 روش اجرای تحقیق 84
3-8 روش جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها 84
فصل چهارم(تحلیل داده ها) 85
4-1 مقدمه 86
4-2 مشخصات جمعیتی 86
4-3- یافته های توصیفی 87
4-4- بررسی فرضیه های تحقیق 90
فصل پنجم (تبیین نتایج) 97
5-1 مقدمه 98
5-2 یافته های تحقیق 98
5-3 پیشنهادات تحقیق 101
عنوان صفحه
5-4 ملاحضات اخلاقی 103
منابع 104
منابع فارسی 105
منابع خارجی 111
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش برنامه فرزند پروری مثبت به مادران کودکان اوتستیک در کاهش مشکلات رفتاری فرزندان شان بود. روش : این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. آزمودنی های پژوهش 30 نفر بودند که به صورت تصادفی از میان مادران کودکان اوتستیک مدرسه مهرجو ، درسال 92 انتخاب شدند. گرداوری داده ها به کمک پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر، پیش از جلسات و بعد از آن انجام شد. آموزش فرزندپروری مثبت در طی هشت جلسه دو ساعته ارائه شد. داده ها به کمک روش های آمارتوصیفی، تحلیل واریانس و T-test تحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش فرزندپروری مثبت به مادران کودکان اوتستیک در کاهش مشکلات رفتاری فرزندان شان معنی دار بوده است. نتیجه گیری : آموزش فرزندپروری مثبت به مادران کودکان اوتستیک در کاهش مشکلات رفتاری فرزندان شان موثر است .
1-1- مقدمه
اوتیسم[1] نوعی اختلال تکاملی عصبی است که در آن کودک مبتلا مراحل تکاملی را آن گونه که همسالان وی طی می کنند، نمی گذراند. اوتیسم (درخودماندگی) عموما به وسیله یک مجموعه سه تایی از ویژگی ها مشخص می‌شود(کاپلان و سادوک، 1386).
طیف اوتیسم از پنج اختلال مجزا تشکیل شده است که در این میان اوتیسم، اختلال نافذ رشد که به گونه دیگری مشخص شده است (PDD-NOS)[2] و اختلال آسپرگر[3] که بیشتر فراگیر است، در آن شایع تر است و تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است(ماتسون[4]، 2007).
تأخیرهای رشدی در این کودکان، می تواند تاثیر منفی بر سایر زمینه های تحولی داشته و زمینه را برای استقرار مشکلات رفتاری نظیر روی زمین کوبیدن خود، گریه کردن، ضربه زدن به سر و قشقرق فراهم کند. بدین صورت که کودک برای جلب توجه بزرگسالان و اجتناب از موقعیت هایی که مطابق میلش نیست این رفتارها را بروز می دهد (ممقایه، پوراعتمادی، احمدی و خوشابی، 1390). بنابراین کاهش مشکلات رفتاری[5] کودکان مبتلا به اوتیسم، مولفه های اساسی در مداخلات درمانی برای کودکان می باشد (بهمن زادگان جهرمی و همکاران، 1389).
مشکلات رفتاری، یکی از شایع ترین مسائل دوران کودکی است که رابطه بین کودک و محیط را خدشه دار می سازد. یک رفتار، هنگامی مشکل آفرین تلقی می گردد که برای فرد و دیگران، مزاحمت ایجاد کرده و زندگی عادی آنان را مختل گرداند (گلدشتاین[6]، 1995).
در زمینه روانشناسی مرضی باور بر این است که مشکلات رفتاری از شایع ترین مسایلی است که کودکان و نوجوانان با آن در ارتباط اند. از طرف دیگر خانواده محل اولین ارتباط اجتماعی کودک بوده و اصولاً کودک در چارچوب محیط خانوادگی و بر حسب جهت گیری های روش های تربیتی والدین خود، انتظارهای زندگی گروهی را می شناسد. پس تعلیم و تربیت کودک و شکل گیری ابعاد رشدی کودک که در بروز رفتارهای کودک انعکاس می یابد، بدون شک تحت تاثیر والدین خواهد بود که صد البته نقش محیط نیز با این نقش خانواده در هم تنیده و جدا نشدنی است (ایمانی و محب، 1388).
برنامه فرزند پروری مثبت[7] یک مداخله پیشگیرانه جهانی با مداخلات انتخابی به طور خاص برای کودکان در معرض خطر(مشکلات رفتاری) و والدین شان طراحی شده است. این برنامه پنج دوره مختلف رشدی را دربرمی گیرد. هدف آن از نوزادی تا نوجوانی است (ساندرز[8]، 2007).
این برنامه یک مداخله فرزندپروری چند سطحی است که هدف کلی آن افزایش دانش، مهارت و اعتماد به نفس والدین به منظور جلوگیری و کاهش مشکلات رفتاری، عاطفی و رشد و نمو کودکان و نوجوانان در سطح جامعه است (ساندرز[9]، 2007).
کودکان اوتیسم نیز دارای مشکلات رفتاری بسیاری هستند که کمک خانواده و والدین را در کاهش این مشکلات رفتاری می طلبد؛ از این رو هدف این پژوهش بررسی اثربخش بودن آموزش برنامه فرزندپروری مثبت به والدین کودکان اوتستیک در کاهش مشکلات رفتاری فرزندان شان می باشد.
1-2- بیان مسئله
اختلالات طیف اوتیسم گر چه با همین نام شناخته می شوند که اولین بار لئو کانر[10] در 1942 در آمریکا و هانس آسپرگر[11] در حدود همان سال در اتریش به معرفی آن پرداختند، لیکن اکنون شامل مجموعه ای از اختلالات می شوند که با نام PDD یا اختلال های رشدی[12] فراگیر شناخته می شوند(کاپلان و سادوک، 1386).
طبق تعریف انجمن روانپزشکان آمریکا[13]، این اختلالات با آسیب شدید و نافذ در چندین جنبه رشد از جمله مهارت های تعامل اجتماعی متقابل، مهارت های ارتباطی یا وجوه رفتار، علایق و فعالیت های کلیشه ای مشخص می شوند. آسیب های کیفی که مشخصه این اختلال ها هستند به طور مشخص به سطح رشد و یا سن عقلی فرد انحراف دارند. این اختلالات شامل : اختلال اوتیسم، اختلال رت[14]، اختلال از هم گسسختگی دوران کودکی[15]، اختلال آسپرگر و اختلال رشدی فراگیر که به گونه ای دیگر مشخص نشده است می باشد و معمولا در اولین سال های زندگی آشکار می شوند و اغلب با درجاتی از عقب ماندگی ذهنی همراه هستند و گاهی اوقات نیز با گروه مختلفی از حالات طبی عمومی (مثل نابهنجاری های عضوی کروموزومی[16]، عفونت های مادرزادی[17]، نابهنجاری های ساختاری سیستم عصبی مرکزی[18] ظاهر می شوند.اوتیسم اصولا بر چهار حوزه از توانایی های کلی کودک اثر می گذارد (کاپلان و سادوک، 1386).
– ارتباط برقرار کردن (کلامی و غیر کلامی)[19]
– مهارت های اجتماعی[20]
– رفتار[21]
– یادگیری[22]
بررسی های اخیر نشان می دهند که شیوع اختلال اوتیسم 2-1 مورد به ازای هر1000 نفر جمعیت برای درخودماندگی (اوتیسم) و نزدیک به 6 موردبه ازای هر 1000 نفر جمعیت، برای اختلالات طیف اوتیسم تخمین زده شده ات. اختلال اوتیسم در هر دو جنس دیده می شود، اما فراوانی آن در پسر ها 3 تا 4 برابر دختران است. هر ساله بر آمار کودکان مبتلا به اوتیسم افزوده می

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:02:00 ب.ظ ]




سرپرست خانوار.25       آموزش و مهارت آموزی25             طرح های درآمدزایی و وام.26    چارچوب نظری توانمندسازی زنان28  کارآفرینی31        تعریف کارآفرینی 33         سابقه کارآفرینی در دنیا 34            سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی35         سابقه کارآفرینی در ایران.36       ضرورت و اهمیت کارآفرینی37       دیدگاه ها و رویکردهای کارآفرینی39      آموزش کارآفرینی 41    ضرورت، اهمیت و جایگاه آموزش کارآفرینی.41         سابقه آموزش کارآفرینی42     مطالعات مرتبط با آموزش کارآفرینی.43       اهداف آموزش کارآفرینی .45       هیجان 47         اجزای هیجان.49      تاریخچه هیجان.50     وظایف هیجان‌ها  50            چهار هیجان اساسی.53        ماهیت هیجان56     واکنشهای فیزیولوژیک هیجان57             ب : پیشینه ی پژوهش 59 تحقیقات خارجی59   تحقیقات داخلی.62 جمع بندی76   فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش پژوهش79 جامعه آماری79 نمونه مورد مطالعه .79 ویژگیهای جمعیت مورد مطالعه.80 ابزار گردآوری اطلاعات. 84 ابعاد پرسشنامه توانمندسازی85 اعتبارو پایایی ابزار گردآوری پژوهش:86 روش اجرای پژوهش: پروتکل آموزشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی 87 روش تجزیه و تحلیل آماری داده .88 ملاحظات اخلاقی88    
فصل چهارم: تحلیل داده ها
بخش اول:یافته های توصیفی.90
بخش دوم:یافته های استنباطی.91
سوال اصلی تحقیق91 سوالات فرعی. 93
سوال اول: آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد اثر گذاری توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟93   سوال 2)آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد معناداری توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر  دارد؟94
دارد؟سوال سوم)آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد انتخاب توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟96
سوال چهارم)آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد شایستگی توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟.97
فصل پنجم :بحث و نتیجه گیری
خلاصه پژوهش.100
بحث وتبیین یافته های پژوهش102
محدودیت های پژوهش .105 پیشنهاد های پژوهش .106
الف) پیشنهادات پژوهشی 106
ب) پیشنهادات کاربردی 106
‌منابع و ماخذفارسی107
منابع و ماخذ انگلیسی.109
ضمائم112
چکیده انگلیسی.114
مقدمه
توانمندسازی[1] بی گمان یکی از مهم ترین وظایف دولت ها محسوب می شود. در کشورهای مختلف جهان بخش عظیمی از تحقیقات و منابع مصروف این حقیقت می شود که شهروند مطلوب برای جامعه باید دارای چه خصوصیاتی باشد و چگونه می توان این صفات و ویژگی ها را در اقشار مختلف جامعه توسعه داد.
یکی از چالشهای اصلی سازمانهای حمایتی از جمله کمیته امداد امام خمینی(ره) این است که فعالیت بخش های گوناگون سیستم را به گونه ای طراحی کنند که بتوانند در دنیای پرتحول امروز، توانمندسازی زنان را افزایش داده، با هماهنگی یکدیگر و با بهره مندی از ابزار آموزش و پژوهش، گامهای مؤثری را در این راستا بردارند. در حال حاضر، بسیاری از تلا شهایی که در زمینه توانمندسازی زنان جویای کار صورت میگیرد، با عدم موفقیت روبه رو است؛ زیرا تولید فکر و خلاقیت، هماهنگی با این تغییرات و ایجاد تغییرات نو، نیاز به توانمندی ویژه ای در حیطه های گوناگون، با بهره گرفتن از آموزش های خاص دارد و بهره مندی از آ نها منجر به بهبود مستمر عملکرد، ارتقای صلاحیت، تغییر در رفتار و در نهایت توانمندسازی این زنان می شود.
شرایط اقتصادی ایران و گذر از مرحله ی اقتصاد تک محصولی، ضرورت بستر دیگری را ایجاد نموده است که در درون خود شرایط بهر ه مندی از منابع طبیعی، انسانی، تولیدی و خدماتی در بخش های مختلف اقتصادی را فراهم می سازد. تجارب کشورها حاکی از آن است که اکثر آن ها به منظور توسعه اقتصادی و نیز برون رفت از بحران های اقتصادی، تلاش نموده اند آمادگی های شغلی را در زنان برای ورود به بازار کار از طریق ارائه آموز شهای روان شناختی و ایجاد مهارت های کسب و کار در اولویت برنامه های خود قرار داده، فضای مناسبی را برای توسعه آن ایجاد کنند و در کنار آن به تقویت نقش زنان در مهارت های کسب و کار و فعالیت های کارآفرینی بپردازند(احمدپور داریانی، 1380).
بنابراین، به منظور توانمندسازی زنان، می بایست شیوه هایی را برای کشف شایستگی آن ها به منظور توسعه توانمندی ها و به حداکثر رساندن فرصت ها ایجاد نمود که در این میان استفاده از آموزش های روان شناختی و کارآفرینی جهت توانمندسازی آنان از اهمیت خاصی برخوردار است که می بایست مورد توجه ارگان های اجرایی(دولتی) مرتبط با امور زنان قرار گیرد. علاوه بر این، به  فرآیند توانمندسازی زنان، می بایست به صورت بنیادین و با توجه به منابع موجود در کشور نگریست. توانمندسازی از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فرآیندی است مشتمل بر آگاهسازی اجتماعات به منظور شناخت وضعیت موجود، حذف محدودیتها و موانع، بهره گیری از منابع و ظرفیت های موجود در جوامع از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جهت مدیریت مؤثر آنان بر تلا شها و تصمیم گیری ها برای بهبود شرایط زندگی خود(طباطبایی،1384).
از جمله اقداماتی که می تواند منجر به توانمندی شود، آموزش به زنان  فواید توانمندسازی، آگاهی جنسیتی، کسب شایستگی و اطمینان، بکار بستن دانش و مهارت مناسب است . در جامعه امروز آگاهی جنسیتی، منجر به فعالیت هایی می شود که به زنان قدرت بیشتری می دهد . کارآفرینی و تنظیم هیجانات وآگاهی کامل از حقوق به عنوان وسیله توانمندسازی، از جانب زنان و حتی مردان پذیرفته شده است.
لازمه توانمندسازی زنان ارائه آموزشهای لازم بویژه در زمینه کارآفرینی و تنظیم هیجانات و احساسات می باشد که سرلوحه این پژوهش در نهاد کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار گرفته است. گستره ی فعالیت این نهاد در جهت خدمت رسانی به اقشار آسیب پذیر جامعه، به ویژه زنان سرپرست خانوار، وسیع است. این نهاد مانند سازمانهای دولتی، به ارائه ی خدمات و حمایت هایی همچون مددکاری اجتماعی، روانشناسی، مشاوره، بازتوانی، مالی، آموزشی، بهداشتی و تأمین مسکن زنان سرپرست خانوار می پردازد.
بیان مسئله:
توانمندسازی زنان فرآیندی است که به وسیله آن زنان برای سازماندهی خودشان توانمند می شوند و اعتماد به نفس خود را افزایش می دهند و از حقوق خود برای انتخاب مستقل وکنترل بر منابع، که منجربه از بین رفتن جایگاه فرودستی ایشان می گردد دفاع می کنند)مالهاترا،2002). توانمندسازی به معنای تفویض و یا اعطای قدرت به کسی است(کانگر و کانونگو[2]،1988) و به فر آیند تأثیرگذاری بر رویدادها و نتایجی که برای یک فرد یا یک گروه اهمیت دارد اشاره دارد.در اثر توانمندسازی، فرد به افزایش میزان اثربخشی خود اعتقاد پیدا می کند. توانمندسازی یک حالت شخصیتی نیست بلکه یک فرآیند پویاست که عقاید فرد درباره ارتباط شخص  محیط را منعکس می کند(میشرا[3] و اسپریزر ،1998). پس مزایای واقعی توانمندسازی احساس نخواهد شد مگر اینکه ابتدا زنان خودشان را توانمند ادراک نمایند(سیگال و گاردنر[4]،1999).
هم چنین اگبومه[5](2001) توانمندسازی را به معنای دستیابی بیشتر زنان به منابع و کنترل بر زندگی خود می داند که موجب احساس استقلال و اعتماد به نفس بیشتری در آن ها می شود. این فرآیند موجب افزایش عزت نفس زنان می گردد به این معنا که موجب بهبود تصویری میشود که زنان از خودشان می بینند.
زنان سرست خانوار از جمله گروه ها و اقشاری است که به توانمندسازی نیاز دارد.  در این نوع خانوار ها نان آور این واحدها زنی است که یا شوهرش را از دست داده ، یا طلاق گرفته و یا شوهرش متواری و یا از کار افتاده است. این زنان که از معلوماتی کم و فقری شدید در رنجند علاوه بر درآمدی که از طریق کارهای موسمی و کم دستمزد به دست می آورند از کمک دولت یا بنیادهای دیگر نیز برخوردارند که بسیار ناکافی به نظر میرسد. زنان بیوه بهره بسیار کمی از منابع توسعه داشته اند هر چند که نیمی از جمعیت دنیا را تشکیل میدهند. درکشورهای غیرصنعتی و درحال توسعه به دلیل محدودیت منابع و حاکمیت اندیشه های تبعیض آمیز؛ در مواردی که زنان علاوه بر انجام وظایف سنتی که نابرابری جنسیتی را به میان میآورد نقش اداره خانواده و تأمین معیشت آن را نیز برعهده دارند، این تفاوت بارزتر است. وجود نابرابری فوق علاوه بر تحمیل فشار و شرایط دشوار به زنان، منجر به کاهش آشکار سطح زندگی اعضای خانوار نیز می شود. به این ترتیب با ورود به مقوله فقر، نیاز به مداخله سیاست گذاران و سازمان های حمایتی مطرح می شود بنابراین توجه به رویکرد جنسیتی در برنامه ریزی های توسعه با هدف ارتقا توانمندی های زنان، ارائه اطلاعات و آمارهای جنسیتی با توجه به گروه بندی های مختلف زنان ضروری به نظر می رسد(کتابی و فرخی،1382).
پژوهش ها بیانگر اهمیت آموزش و مشاوره گروهی در اجرای نقشه های توانمندسازی به عنوان یک چرخه و نه یک فرآیند خطی است. کار[6](2003) درادبیات مشاوره این توافق وجود دارد که کاربست اصول توانمندسازی در کار با زنان مفید است.نتایج یک فراتحلیلی روی40 پژوهش نشان داد که توانمندسازی زنان و مادران عمل کرد اجتماعی و سلامت روان شناختی آنان را بهبود می بخشد. به عبارتی خود اشتغالی زنان به توانمندسازی اقتصادی آنان انجامیده و از وابستگی آنان به مردان و سازمان های حمایتی کاسته و از آسیب پذیری آنان می کاهد. توانمندسازی روان شناختی زنان به ارتقاء کیفیت نقش مادرانه آنان انجامیده و از پریشانی های روانشناختی خانواده می کاهد (دیویس[7] ،2011) و سرانجام مشارکت فعال زنان در محیط شغلی به افزایش اقتدار شخصی، بین فردی آنان منتهی می شود(الماله[8]،1993).
اشتغال[9] و کارآفرینی[10] اثرات بسیار مثبتی بر روحیه و رفتار انسان دارد . این اثرات مثبت را می توان در مواردی چون اجتماعی شدن، کسب ساختار کلی برای ز ندگی و رشد شخصیت برشمرد. د اشتن شغل یا فعالیت مثبت در اجتماع بر ای تمامی افر اد به ویژه ز نان سرپرست خانو اده با رشد مهارت ها، ایجاد یک چارچوب زمان بندی شده منظم برای زندگی، تعامل اجتماعی، کسب دستمزد ، هویت فردی ، شغلی ، جایگاه اقتصادی و اجتماعی همر اه است . نداشتن یا از دادن شغل، اثرات بسیار منفی بر روحیه و رفتار انسان ها دارد . از دست دادن درآمد باعث ایجاد تغییرات غم انگیزی در شیوه و گذران زندگی انسان ها می شود . برای بسیاری از مردم، به ویژه زنان سرپرست خانواده، از دست دادن یا نداشتن شغل به معنای از دست د ادن خانه و کاشانه و سایر دارایی های با ارزش آن ها است . موقعیت خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و عزت نفس آن ها به طور منفی تحت تأثیر چنین شرایط نامطلوبی قرار می گیرد. از آن جا که زنان سرپرست خانواده با شرایط پرنوسان و غیرثابتی مواجه هستند نسبت به توانایی ها، قابلیت ها و مهارت های خود تردید می کنند .در نتیجه، بیکاری این قشر آسیب پذیر سبب بروز تغییراتی در طرز تفکر، سبک زندگی روزانه، کاهش اعتماد به نفس و افز ایش بیماری های جسمی و روانی آن ها می شود. علائم و نشانه های چنین مشکلاتی اغلب بلافاصله یا یک سال پس از جدایی از همسر و نداشتن شغل و درآمد درمیان زنان سرپرست خانواده مشاهده شده است(آیمن[11]،1995).
از طرف دیگر اشکال در تنظیم هیجان می تواند زنان سرپرست خانوار و فرزندان آنان را برای اختلالات روانی بعدی مانند افسردگی، اضطراب، استرس آماده کند(ساندلر،تین ووست،[12]1994). هیجان می تواند پیامدهایی را نیز در کارکرد اجتماعی افراد داشته باشد؛ برای نمونه افرادی که از تنظیم هیجان به شیوه ارزیابی بهره می گیرند، به دلیل اینکه پیش از آغاز روابط میان فردی توجهشان را به جای معطوف کردن بر خود به منابع بیرونی مانند کیفیت رابطه و یا فرد دیگر متمرکز می سازند، توانایی آنها برای کنترل کیفیت رابطه بیشتر و در نتیجه رضایت آنها از روابط اجتماعی بالا می رود.(رضوان وهمکاران، 1384).
هدف توانمندسازی کمک به افراد ضعیف است تا تلاش نمایند بر ضعف هایشان غلبه؛ جنبه های مثبت زندگیشان را بهبود بخشیده، مهارت ها و توانایی هایشان را برای کنترل عاقلانه بر زندگی افزایش داده و آن را در عمل پیاده نمایند(رایتر[13]،1994).  بنابراین مساله پژوهش این است که آیا مشاوره گروهی، تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر توانمند سازی زنان سرپرست خانوار تاثیر دارد؟
اهمیت و ضرورت پژوهش:
توانمندسازی فرآیندی است که طی آن فرد از نیازها و خواسته­ های درونی و قابلیت­های خود آگاه می­شود و با هدف رسیدن به خواسته­ها به کسب توانایی­های لازم می ­پردازد. در کشور ما با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت جامعه را شکل داده و از نظر کسب تحصیلات عالی روندی صعودی را طی نموده اند ولی از نظر وضعیت اشتغال نتوانسته اند با توجه به ظرفیت­های شخصی، اجتماعی و قانونی به جایگاهی متناسب دست یابند. زنان قلب توسعه اقتصادی- اجتماعی هر ملت می باشند. زنان نیمی از جمعیت  جهان را تشکیل می دهند. آن ها دوسوم کارجهان را انجام می دهند و تنها از یک دهم درآمد جهان و یک صدم مالکیت دارایی های جهان برخوردارند. توانمندسازی زنان نه تنها به نفع زنان بلکه به نفع کل خانواده می باشد . زنان با درآمدی که بدست می آورند. چیزی برای خود پس انداز نمی کنند؛ بلکه همه را صرف خانواده می کنند. این در حالی است که مردان تنها 50 تا 68 درصد از درآمد خود را به خانه می آورند (چنت[14] ،1989.(
بنابراین سرمایه گذاری برای ارتقای موقعیت اقتصادی زنان تاثیری چند برابر در خانواده نسبت به مردان دارد(چستون[15]،2002)بررسی ها نشان می دهد که زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند. این مسئله به این دلیل است که زنان از قابلیت ها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. وجود موانع و محدودیت ها بر سر راه تغییر و تحول پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان متأثر از عوامل فرهنگی و حقوقی، هرگونه تلاشی را برای از بین بردن فقر آنان با مشکل مواجه ساخته است (شادی طلب و همکاران، 1384).
براساس گزارش های بانک جهانی، بیش از 66 درصد از فقرای جهان را زنان تشکیل می دهند. این در حالی است که زنان در سراسر جهان، همواره بیش از دو سوم از بار کار را بر دوش داشته اند اما تنها ده درصد از کل درآمد جهانی و فقط یک درصد از ثروت جهان نصیب آنان شده است(برای نمونه: بانک جهانی،2004-2000).عوامل بسیاری باعث افزایش فقر و کاهش برابری جنسیتی می شوند. نکته اساسی که در غالب بررسی ها مورد تأکید قرار می گیرد این است که زنان به خاطر زن بودن بیشتر در معرض فقر قراردارند (راودراد، 1379(.
کودکان زیادی بنا بر دلایلی، با یکی از والدین خود (معمولاً مادر) زندگی می کنند و در عین حال جوامع زیادی با افزایش نرخ طلاق مواجهند و این موضوعات زنان را آسیب پذیرتر می‌سازد و معمولاً در جوامعی که زنان برای مراقبت از کودکان مسئول هستند، فرصت حضور در بازار کار را به منظور پرورش کودکان از دست می دهند. علاوه بر این، بیوگی تجربه مشابه اکثر زنان متاهل است که بیانگر رشته ای از نا امنی‌های ویژه از جمله از دست دادن درآمد همسر، احترام و پایگاه در خانواده و اجتماع است. بنابراین، در سراسر جهان نرخ خانوارهای«زن سرپرست» در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است. در این کشورها، فقدان منابع برای حمایت اجتماعی و اقتصادی از زنان، کمبود برنامه ریزی های آموزشی، مراکز فنی و حرفه ای و مربیان ماهر و کارآزموده به منظور ارائه خدمات آموزشی(تخصصی و کاربردی) به آنان، برخی از مشکلاتی هستند که زنان با آن مواجهند(جباری، 1382(.
در بیان ضرورت و اهمیت تحقیق می توان گفت ، تاکید سازمان بین المللی کار و نهادهای حمایتی بر ترویج و توسعه برنامه های آگاهسازی (فردی و شغلی) به منظور بسط و گسترش کار شایسته  در میان کشورهای مختلف جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه (گزارش هیئت مدیره سازمان بین المللی کار،2004 ) ، اجرای چنین پژوهشی را ضروری و مهم می سازد. بنابراین، اجرای پژوهش حاضر که به منظور ایجاد شرایط مناسب و مساوی برای زنان در جهت استفاده از فرصتهای آموزشی و شغلی نیز اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
هدف پژوهش:             
هدف برجسته تحقیق

 

تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر توانمند سازی زنان سرپرست خانوار شهرکرد
اهداف جزئی

 

تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد اثر گذاری توانمند سازی زنان سرپرست خانوار

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:02:00 ب.ظ ]




فهرست مطالب

 

عنوان.صفحه

 

فصل اول:کلیات تحقیق

 

1-1 مقدمه.1

 

1-2 بیان مسئله2

 

1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق5

 

1-4 اهداف7

 

4-1-1 هدف کلی.7

 

4-1-2 اهداف اختصاصی 7

 

1-5 فرضیه ­ها.7

 

6-1 متغیرهای پژوهش.7

 

7-1 تعاریف مفهومی8

 

7-1-1راهبردهای مدیریت رفتار خود.8

 

7-1-2 ناتوانی یادگیری.8

 

7-1-3عملکرد انجام تکلیف8

 

7-2 تعریف عملیاتی.9

 

7-2-1 راهبرد مدیریت خود  .9

 

7-2-2 ناتوانی یادگیری.9

 

7-2-3 عملکرد انجام تکلیف.9

 

فصل دوم :ادبیات پژوهش

 

2-1 پیش درآمد.10

 

2-2 اختلال یادگیری10

 

2-3 طبقه بندی12

 

2-4 نظریه های ناتوانی یادگیری14

 

2-4-1 نظریه های ادراکی-حرکتی14

 

2-4-2               نظریه های زبان .14

 

2-4-3               نظریه های عصب شناختی.15

 

2-4-4               نظریه های یادگیری مبتنی بر مغز15

 

2-4-5               نظریه های رفتاری  .16

 

2-4-6               روانشناسی تحولی.16

 

2-4-7               نظریه­ های شناختی شامل پردازش روان شناختی و مدل پردازش اطلاعات.17

 

2-5 ناتوانی یادگیری و مشکلات یادگیری .17

 

2-6 ویژگی کودکان با ناتوانی یادگیری 18

 

2-6-1 مشکلات پیشرفت تحصیلی .18

 

2-6-2               اشکال در زبان گفتاری .19

 

2-6-3               مشکلات ادراکی، ادراکی-حرکتی و هماهنگی کلی.19

 

2-6-4               اختلال توجه و بیش فعالی.19

 

2-6-5               مدت زمان انجام تکلیف.20

 

2-6-6               مشکلات حافظه ای، شناخت و فرا شناخت   21

 

مشکلات فراشناختی این دانش آموزان عبارتند از: .21

 

2-6-7               مشکلات هیجانی- اجتماعی21

 

2-6-8               مشکلات انگیزشی.22

 

2-7 برآورد درصد و شیوع22

 

2-8 سبب شناسی.24

 

2-8-1               عوامل ژنتیکی25

 

2-8-2               عوامل ارگانیکی و بیولوژیکی.25

 

2-8-3               عوامل محیطی.26

 

2-9 ارزیابی و تشخیص.27

 

2-10  انواع اختلال یادگیری.28

 

2-10-1 اختلال خواندن28

 

2-10-2 اختلال نوشتن   29

 

2-10-3 اختلال ریاضی 29

 

2-11 درمان شناختی-رفتاری.30

 

2-12 مدل درمانگری شناختی-رفتاری.32

 

2-13 ویژگی کلی درمان شناختی-رفتاری.34

 

2-14 برخی از ویژگی های رویکرد شناختی-رفتاری عبارتند از:   .34

 

2-15 درمان شناختی- رفتاری برای کودکان .36

 

2-16 اصول اولیه درمان شناختی رفتاری .37

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:54:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم