کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



    • نگاشت جریان ارزش مدل و داده های لازم برای شبیه سازی را فراهم کرده و شبیه سازی راحت تر انجام می شود.

دانلود پایان نامه

 

  • نگاشت جریان ارزش و شبیه سازی در تولید ناب همدیگر را تقویت می کنند.

 

پس با جمع بندی مطالب فوق می توان به طور خلاصه گفت که نگاشت جریان ارزش یک فرایند سیستماتیک است که شامل مراحل زیر است:

 

  • مشاهده ی جریان اطلاعات از انتها به ابتدای جریان ارزش

 

  • مشاهده ی جریان مواد از ابتدا به انتهای جریان ارزش

 

  • نگاشت این جریانات با خلق یک خلاصه ی تصویری که نقشه ی وضعیت فعلی نامیده می شود

 

  • متصور کردن وضعیت آینده با کارایی بهبود داده شده و ترسیم آن

 

  • توسعه یک برنامه پیاده سازی جریان ارزش

 

۲-۱۱-۳- نگاشت توسعه یافته ی جریان ارزش (EVSM[60])
علت استفاده از نگاشت توسعه یافته ی جریان ارزش این است که همه ی طرف های ذینفع را در جریان ارزش در گیر می کند و هم چنین به فرصت هایی برای حذف ضایعات منجر می شود. حذف ضایعات از طریق ۱- کاهش زمان تحویل ۲- کاهش موجودی ۳- جریان اطلاعات و مواد کاراتر انجام می شود. فعالیت های بهبودی که مورد نیاز است شامل:

 

  • افزایش تعداد دفعات تحویل

 

  • کاهش زمان تغییر و تحول

 

  • کاهش زمان از کار افتادگی

 

  • آنالیز ارزش / مهندسی ارزش

 

مزیت های نگاشت توسعه یافته ی جریان ارزش:

 

  • زنجیره‌ی تأمین کاراتر و ناب تر که به سرمایه در گردش کمتری نیاز دارد

 

  • منابع کمتری برای مدیریت زنجیره‌ی تأمین نیاز است

 

  • بسیاری از ضایعات حذف می شوند

 

  • اجازه می دهد تا روی چیزی غیر از مدیریت موجودی و مواد تمرکز کنیم.

 

۲-۱۲- پیشینه تحقیقات انجام شده
آنوپام آگروال در سال ۲۰۱۴ میلادی در مقاله ای تحت عنوان «مدیریت مواد اولیه در زنجیره تأمین» به بررسی و بهره وری زنجیره تأمین (خلق ارزش) پرداخته که میتوانند خود را جهت یافتن مواد اولیه بهتر با بهره گرفتن از مدیریت در حال توسعه آماده کنند در این مقاله با بررسی مطالعه های موردی که در این زمینه داشتند به سه مورد دست یافتند. اولین یافته آن این بود که شرکت می تواند یک رویکرد سنتی برای مدیریت موارد اولیه اتخاذ کند و دومین یافته این بود که شرکت ها می توانند به طور مستقیم عرضه مواد خام را به تأمین‌کننده بدهند که این امر در برخی از عوامل زنجیره تأمین مفید واقع شده است و سومین یافته آنها این بود که شرکت ها می بایست تأمین کنندگان خود را با هم تلفیق کنند و در نتیجه می توانند با همکاری میان تأمین کنندگان برای زنجیره تأمین مفید و سودمند باشند پس از تحلیل هر یک از این موراد، به سه سناریو در تهیه مواد اولیه برخورد می کنیم که به‌صورت تجربی در بررسی این مدل ها به دست آورده اند لذا با بررسی این سناریو ها به این نتیجه می رسیم که داشتن یک مدیریت فعال در یافتن مواد اولیه ارزش حاصله در زنجیره تأمین افزایش می یابد که مدیران با مدیریت فعال خود دست به خلق ارزش در زنجیره تأمین بزنند.
پتری هلو در سال ۲۰۱۳ میلادی در مقاله ای تحت عنوان «پیوند استراتژیک خلق ارزش درطراحی زنجیره تأمین عمیاتی» به بررسی جنبه های خلق ارزش و تخصیص و عملیاتی نمودن زنجیره تأمین پرداخته است با توجه به اینکه هدف از خلق ارزش در این مقاله گرفتن حداکثر ارزش افزوده در شرایط مالی است که می تواند در زنجیره تأمین عملیاتی و مؤثر باشد با توجه به مطالعه موردی انجام شده برای شناسایی این دیدگاه و ترکیب ارزش وزنجیره تأمین در این مقاله به پنج مورد دست یافتند که این موارد شامل موارد ذیل هستند (۱) ماهیت تدارک ارزش که ناشی از فعالیت اصلی شرکت می باشد (۲) تصمیم گیری عملیاتی در خصوص تولید و یافتن منابع و توزیع آن (۳) توصیف مدیریت ریسک در این زمینه (۴) داشتن استراتژی تحقق نظم یا سفارشی سازی محصول (۵) استراتژی میانه روی که با بررسی این موارد در مطالعه موردی به این نتیجه رسیدند که ماهیت هر یک از موارد ذکر شده ممکن از در طول زمان با توجه با اینکه استراتژی کسب و کار پیوسته در حال تحول هستند تغییر کند همچنین برای رسیدن به نتیجه مطلوب و خلق ارزش در این زمینه می توان با شناسایی هر یک از موارد برای تعریف زنجیره ارزش در سطح شرکت به اولین مورد که بهترین راهنما در مدیریت زنجیره تأمین است توجه بسیاری نمود که بستر مهم ارزش آفرینی و افزایش بهره وری در زنجیره تأمین خواهد بود و کمک شایانی به ارزش آفرینی در شرکت خواهد نمود.
دیوید پورتر در سال ۲۰۱۳ میلادی در مقاله ای با عنوان «مدل های زنجیره تأمین برای مونتاژ یک سیستم با یک الگوریتم ساده و بهتر» به فرموله شدن تابع هزینه به‌صورت غیر خطی پرداخته است که این تابع شامل هزینه های موجودی، سفارش، حمل و نقل و تحویل می شود که برای یک سیستم تولید که در آن مواد اولیه ای مورد استفاده قرار می گیرد مد نظر قرار گرفته شده بنابراین آنها جهت پیدا کردن بهترین و صحیح ترین راه به رسم یک الگوریتم با بهره گرفتن از پیشنهاد های قبلی رحمان و ساکرز در سال ۲۰۰۷ پرداخته اند. با توجه به اینکه در این مقاله برای رسم ساده تر این الگوریتم اکتشافی به تعداد نقاط ارزیابی کمتری نیاز بود به استفاده از روش های مبنی بر ریاضی پرداخته شده در واقع آنها به طراحی یک الگوریتم اکتشافی جایگزین برای تبدیل مقادیر صحیح به نموداری جهت بهره وری پرداختند اما متأسفانه با توجه به اینکه مقادیر به صورت فرض و آزمون و خطا در نظر گرفته شده بود متأسفانه نتوانستند پاسخ مناسبی در زمینه مدیریت زنجیره تأمین جهت کاهش هزینه ها دست یابند.
دکتر محسن شفیعی نیک‌آبادی در سال ۱۳۹۱ در مقاله ای تحت عنوان «چارچوبی، فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره تأمین» در راستای این مقاله اهمیت مدیریت دانش در زنجیره تأمین در صنعت خودرو سازی مورد بحث قرار گرفت و در زمینه بهره وری زنجیره تأمین با مدیریت دانش به تحقیقاتی پرداخته با توجه به یافته های کلی تحقیق می‌توان متوجه شد که مهمترین فرآیندهای مدیریت دانش در زنجیره تأمین صنعت خودرو به ترتیب، فرآیندهای کلیدی “انتقال، اشتراک و توزیع دانش” و “استفاده، کاربرد و بهره برداری از دانش” خواهد بود. سپس می توان فرآیندهای “خلق، کسب و تولید دانش"، ” سازماندهی، نگهداری و انبار دانش” و در نهایت” فرایند ارزیابی و بازخور” را مشاهده کرد که می تواند در زنجیره تأمین مفید واقع شود.
مهدی سرابی و کاظم جعفری در سال ۲۰۱۲ در مقاله ای تحت عنوان «معماری سرویس‌گرا؛ راه حلی برای یکپارچه سازی زنجیره تأمین» به معرفی معماری سرویس‌گرا با بهره گرفتن از سرویس وب پرداخته‌ اند. «معماری سرویس‌گرا روشی برای ساخت سیستم‌های توزیع شده‌ای است که در آنها عملکرد سیستم به‌صورت سرویس در اختیار کاربران و یا سایر سرویس‌ها قرار می‌گیرد.» روش پیاده‌سازی معماری سرویس‌گرایی که مد نظر این مقاله است استفاده از سرویس‌های وب می‌باشد. تفاوت سرویس و سرویس وب در حجم مخاطبان آن است. در سرویس وب، طیف مخاطبانی که بالقوه می‌توانند از سرویس شما استفاده کنند، کل کاربران روی شبکه اینترنت است؛ که در این مقاله به مزایای معماری سرویس گرا نسبت به نرم افزارهای موجود در مدیریت زنجیره تأمین اشاره ای شده است که می تواند در سرعت دست یابی به اطلاعات برای مدیریت زنجیره تأمین و همچنین به روز بودن اطلاعات مطابق با فناوری روز تأثیر به سزایی نسبت به زنجیره تأمین سنتی داشته باشد.
دکتر ایرج مهدوی و همکارانش در سال ۱۳۹۰ در مقاله تحت عنوان «به کارگیری مهندسی ارزش در شبکه گاز رسانی استان مازندران» در راستای این مقاله، پس از بررسی مفاهیم مهندسی ارزش به ترسیم اهداف مهندسی ارزش اشاره شد و پس از تحلیل FAST در ساختار شبکه گاز رسانی، دو مرحله اصلی برای بررسی و مطالعه ارزش در پروژه های گاز رسانی طراحی می گردد. در مرحله اول مسئله طراحی شبکه و استقرار ایستگاه های تقلیل فشار از طریق یک مدل ریاضی کارآمد بر مبنای حداقل درخت پوششی[۶۱]MTS مورد مطالعه قرار می گیرد. در مرحله دوم نیز با توجه به خروجی مرحله اول، به بررسی عوامل اصلی و فرعی اثر گذار روی هزینه انتقال گاز درشبکه گاز رسانی (Cij) پرداخته می شود، در این مرحله تغییر رویکردها مورد ارزیابی کمی قرار گرفته و راهکار های اجرایی معرفی می گردند؛ و در نهایت دو مطالعه موردی در منطقه کلاردشت و پل سفید اعتبار سنجی مدل پیشنهادی برای مکان یابی[۶۲]TBS را ارائه دادند.
اکبر عالم تبریز و محمدرضا منیری در سال ۱۳۹۰ در مقاله تحت عنوان «به کار گیری مهندسی ارزش با رویکرد MADM فازی در بهبود پروژه» در راستای این مقاله مهندسی ارزش با مدل های MADM فازی تلفیق شده که در این تلفیق به منظور تعیین وزن معیارهای ارزیابی پیشنهادهای حاصل از مرحله خلاقیت، از روش AHP فازی و به منظور تعیین اولویت گزینه ها از روش TOPSIS فازی استفاده شده است که موجب افزایش ارزش در بهبود پروژه ها شده است. بر اساس برآورد تیم مهندسی ارزش، اجرای طرح پیشنهادی به جای طرح اولیه، کاهش ۴۵/۲۱ درصدی در هزینه پروژه و ۶/۱۷ درصدی در زمان پروژه را در پی خواهد داشت که این خود نشان دهنده ایجاد ارزش در ساخت یک پروژه خواهد بود.
لعیا الفت و علی خاتمی فیروز آبادی و روح الله خداوردی در سال ۱۳۹۰ در مقاله ای تحت عنوان «مقتضیات تحقق مدیریت زنجیره ی تأمین سبز در صنعت خودروسازی ایران» در این راستا این مقاله به یکپارچه کردن مدیریت زنجیره ی تأمین با الزامات زیست محیطی در تمام مراحل طراحی محصول، انتخاب و تأمین مواد اولیه، تولید و ساخت، فرایندهای توزیع و انتقال، تحویل به مشتری و بالاخره پس از مصرف، مدیریت بازیافت و مصرف مجدد به منظور بیشینه کردن میزان بهره وری مصرف انرژی و منابع همراه با بهبود عملکرد کل زنجیره ی تأمین است. در این مقاله به شناسایی مقتضیات (محرک ها، موانع، اقدامات و نتایج) لازم جهت دستیابی به مدیریت زنجیره ی تأمین سبز در صنعت خودروسازی ایران پرداخته شده است. سپس اقدامات لازم جهت دستیابی به مدیریت زنجیره ی تأمین سبز، استخراج شد و این اقدامات برای نهایی شدن از طریق پرسشنامه به نظر سنجی خبرگان گذارده و در نهایت اقدامات اجرایی به کمک روش Topsis فازی اولویت بندی شد.
شهریار عبدالله پورنژدی و همکاران در سال ۱۳۸۹ در مقاله تحت عنوان «آیا مهندسی ارزش صرفاً یک نگرش است؟» در راستای این مقاله چند مسئله مورد توجه قرار این که مهندسی ارزش یک متدولوژی ساختاریافته می باشد و اینکه این متدولوژی دارای تکنیکهایی است که در حقیقت لازمه هر متدولوژی می‌باشد، این تکنیک‌ها اغلب در قالب سه دسته معرفی شدند (تکنیک‌های آنالیز عملکرد، تکنیک‌های محاسبه ارزش، تکنیک‌های خلاقیت) و در نتیجه این مقاله، به کار گیری تکنیک های مهندسی ارزش در افزایش کارایی و اثر بخشی فرایند خلاقیت، به طور قطع، مفید خواهد بود.
دکتر احمد جعفرنژاد، دکتر علی محقر، مریم درویش و مهرداد یاسایی در بهار ۱۳۸۹ در مقاله ای تحت عنوان «ارائه روشی برای اندازه گیری چابکی زنجیره تأمین با بهره گرفتن از ترکیب تئوری گراف، رویکرد ماتریسی و منطق فازی» که در ابتدا با چند تعریف زنجیره ی چابک با هدف فراهم آوردن ابزاری جهت اندازه گیری چابکی زنجیره تأمین، به بررسی و ارائه تکنیکی برای اندازه گیری چابکی زنجیره تأمین پرداخته است. این تکنیک ترکیبی از تئوری گراف و رویکرد ماترسی با منطق فازی و مدلسازی ساختار یافته مفهومی می باشد. تکنیک مذکور در یک مطالعه موردی به کار گرفته شده است و موانع اصلی چابکی زنجیره تأمین در این مطالعه موردی شناسایی شده است. همچنین بر مبنای مدل پیشنهادی اسماعیل و شریفی، از شاخص های پاسخگویی، انعطاف پذیری، سرعت و شایستگی به عنوان شاخص های اصلی سنجش چابکی استفاده شده است.
حمید بیرقی در سال ۱۳۸۹ در مقاله تحت عنوان «تهیه نمودار FAST تکنیکی در پروژه ها» در راستای این مقاله سعی می شود نحوه تهیه و ترسیم نمودار FAST تکنیکی و مزایای آن نسبت به سایر نمودار های FAST با ذکر مثال واقعی بیان شود و در نهایت هفت بخش مهم در نمودار تکنیکی شرح داده شد که شامل موارد زیر است:
۱-خط محدوده ۲-کار کرد پایه ۳-کارکرده های مسیر بحرانی ۴-سؤال منطقی (چرا و چگونه)
۵-کار کرد ثانویه ضروری ۶-کار کرد منشاء ۷-کار کردهای پشتیبان
دکتر ابوالفضل کزازی و دکتر روح الله سهرابی در سال ۱۳۸۹ در مقاله ای تحت عنوان «ارائه مؤلفه ها و شاخص های ارزیابی چابکی زنجیره تأمین شرکت ملی نفت ایران» در این مقاله از شاخص های ارزیابی میزان چابکی در زنجیره تأمین و طراحی ارتباطات بین مؤلفه ها با بهره گرفتن از روش های کیفی مانند دلفی، روش های کمی آماری مانند تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری پرداخته اند، دراین مقاله نتیجه گیری شد، که با استقرار سیستم ارزیابی چابکی زنجیره تأمین و استفاده از مؤلفه ها و شاخص های مطرح شده، شرکت های نفتی کشور گام های بزرگی در راستای رضایت مندی مشتریان، بهره برداری به موقع از پروژه ها، کاهش هزینه های از دست رفته و سرعت عمل برخواهد داشت.
امیر شکاری، الهام آخوندی، فاطمه فتح اللهی وشیده صیادمنش در سال (۱۳۸۸) در مقاله ای تحت عنوان «یکپارچه سازی مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت ارتباط با مشتری» در این راستا در مقاله ارائه شده اهمیت یکپارچه سازی مدیریت زنجیره تأمین با مدیریت ارتباط با مشتری بررسی خواهد شد و نشان داده خواهد شد که در نتیجه این یکپارچه ساز ی بخش گسترده ای از تصمیمات عملکردی مدیریت زنجیره تأمین متأثر از اطلاعات ارائه شده توسط مدیریت ارتباط با مشتری و در واقع بر پایه ی خواسته های خود مشتریان است.
صالح محمد بلبان آباد و همین فاتحی در سال ۱۳۸۸ در مقاله تحت عنوان «تدوین و الگویی چاروبی جامع برای شناسایی، اولویت بندی و آنالیز عوامل بحرانی موفقیت مطالعات مهندسی ارزش در صنعت ساخت و ساز ایران» در راستای این مقاله به شناسایی فاکتور های بحرانی موفقیت با تخصیص کمترین زمان، منابع و امکانات ما را قادر می سازند تا به هدف و نتیجه بهتری از مطالعات در مهندسی ارزش دست پیدا کنیم، در این مقاله به شناسایی این فاکتور هابه ترتیب درجه اهمیت آنها در ارتباط با موفقیت مطالعه مهندسی ارزش در صنعت ساختمان پرداختند، از پرسشنامه تدارک دیده شده برای پژوهش روشی برای گرد نظرات و طرز تفکر افراد ماهر و با تجربه در زمینه مهندسی ارزش بوده که نتایج به دست آمده از آن درجه اهمیت فاکتورهای موفقیت را مشخص می سازد، در این مقاله به دو فاکتور مهم یعنی (اهداف مشخص و روشن از مطالعه و تجربه حرفه و دانش کافی مشارکت کنندگان)، به عنوان دو فاکتور تأثیر گذار در موفقیت مطالعات مهندسی ارزش معرفی شده اند؛ در پژوهش با بهره گرفتن از تکنیک آنالیز فاکتور ها، ۱۵ عامل کلیدی موفقیت مورد مطالعه در این مقاله، به چهار خوشه تقسیم شدند که در اولویت اول نیازمندی‌های تیم مهندسی ارزش و اولویت های بعدی تأثیرات کارفرما، کفایت آسانگر ها و سازمان های مرتبط قرار دارند.
مهران سپهری در سال ۱۳۸۷ در مقاله ای تحت عناون «طراحی سازمان بر اساس مدل کسب و کار» به بررسی روش سود آوری بر اساس خلق ارزش برای مشتری تأکید ویژه ای دارد که با توجه به ساختار فرایندی حاکم بر آنها و نیز تولیدی بودن و خدماتی بودن صنایع به سه دسته کلی تقسیم می شوند (۱) صنایع تولیدی پیوسته (۲) صنایع خدماتی متمرکز (۳) صنایع خدماتی واسطه گرا که در این مقاله با توجه به صنایع ذکر شده دو هدف دنبال شده است هدف اول ارائه ادبیات مدل کسب و کار و هدف دوم دسته بندی زنجیره ارزش در مدل کسب و کار و با هدف دوم به این پرداخته شده که چه فعالیت هایی را چگونه و چه زمانی انجام دهیم و چه منابعی برای اجرای این فعالیت نیاز است که در نهایت هر فعالیت ارزشی را به سه دسته کلی هزینه خرید ورودی های عملیاتی، هزینه نیروی انسانی و هزینه خرید سرمایه ثابت تقسیم نموده اند با توجه به اینکه مدیریت هریک ازین سه دسته که جز هزینه های ارزشمند برای هر سازمان می باشند.
محمدرضا اسماعیلی گیوی در سال ۱۳۸۷ در مقاله تحت عنوان «تحلیل ارزش یا مهندسی ارزش؛ تکنیک ناب فراموش شده» در این مقاله تکنیک های ناب شش سیگما و مهندسی ارزش مورد بررسی قرار گرفت، به این نتیجه رسیدن که هریک از ابزار ها در صورتی که جداگانه استفاده شود، تنها بخشی از هدف کاهش هزینه های کل و ارتقا کیفیت را تأمین می کنند، در حالی که کاربرد این ابزارها در کنار هم مجموعه قدرتمند از ابزار ها را فراهم می آورد که می توان با آنها بهره‌وری را افزایش داد، هزینه را کم کرد و کیفیت را ارتقا بخشید. زمان تحویل را کاهش داد[۶۳]VA/VE یک روش طراحی قدرتمند است که دانش و خلاقیت سازمانی موجود را مهار کرده و منجر به تولید محصولات ابتکاری ممتاز با مطلوبیت منحصر به فرد از جانب مشتری بشود. روی هم رفته تکنیک ناب شش سیگما و مهندسی ارزش، ارزش مشتری را بوسیله بهینه کردن کیفیت، تحویل و هزینه ها، افزایش می دهند.
سیامک نوری و مسیح ابراهیمی در سال ۱۳۸۶ در مقاله ای تحت عنوان «مطالعه ارزش رویکردی سریع و مطمئن در راستای ارتقای بهره وری» به تشریح علل پایین بودن سطح ارزش پرداخته اند و با تحت الشعاع قرار دادن این علل با صرف کمترین هزینه نتایج مطلوبی را حاصل نموده اند که منجر به کاهش هزینه و خلق ارزش در زنجیره تأمین شده است برخی از این علل شناسایی شده که درصدد رفع آن جهت ارزش آفرینی مورد توجه قرار گرفته است موارد ذیل است. کمبود اطلاعات جهت تجزیه و تحلیل درست مسائل، به روز نبودن اطلاعات در مورد فناوری، نبود ایده های خلاق برای انجام کارها و تصمیم گیری بر اساس راه حل های سنتی، عدم اختصاص زمان کافی برای شناخت نیاز های مشتریان، عدم ریسک پذیری و تمایل به حفظ شرایط موجود و… که هر یک از آنها باعث بروز هزینه های غیر ضروری می شود که در کیفیت و استفاده و طول عمر و یا رضایت مشتری تأثیر مستقیم دارد با توجه به اینکه این هزینه ها پنهان بوده و شناسایی و جدا سازی آن از کل هزینه ها بسیار مشکل است بنابراین با توجه به اینکه مطالعه ارزش رویکرد سریع در دستیابی به نتیجه مطلوب است مدیران توجه خاصی به ارزش آفرینی خواهند داشت.
احمد جعفر نژاد، مجید اسماعیلیان و مسعود ربیعه در سال (۱۳۸۶) در مقاله ای تحت عنوان «ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین در حالت منبع یابی منفرد با رویکرد فازی» به بررسی و ارائه یک روش تصمیم گیری فازی برای مسائل انتخاب تأمین کنندگان در زنجیره تأمین پرداختند. از روش تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) در محیط فازی برای انتخاب تأمین کنندگان استفاده شده و یک روش برای محاسبه وزن و رتبه بندی گزینه ها در تکنیک TOPSIS فازی ارائه شده است در تکنیک TOPSIS همزمان هر دو معیار کمی و کیفی را می توان در فرایند انتخاب تأمین کنندگان با هم در نظر گرفت. در این مقاله از عبارت‌های کلامی به جای اعداد قطعی برای تعیین وزن معیارها و رتبه بندی گزینه ها نسبت به هر معیار استفاده شده است؛ که عبارت‌های کلامی که به وسیله خبرگان ارائه می شود برای ارزیابی و تعیین عملکرد هر تأمین کننده نسبت به هر معیار و تعیین وزن معیارها استفاده شده است. رتبه بندیهای کلامی به وسیله اعداد فازی مثلثی و ذوزنقه ای بیان شده و در پایان از یک مثال برای نشان دادن فرایند حل استفاده شده است.
سید محمد سید حسینی و رکسانا فکری در سال ۱۳۸۴ در مقاله تحت عنوان «کاربرد مفهوم مهندسی ارزش در توسعه ی یک محصول جدید» در راستای این مقاله اهمیت مهندسی ارزش به عنوان مجموعه ی از تکنیک ها و روش های مفید در این زمینه، مطرح می گردد که با نگرش سیستماتیک، کارکردهای اصلی و فرعی محصول جدید و ارزش هر کارکرد را نزد مشتری مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در صورتی که به عنوان یک رویکرد گروهی، خلاقانه و کارکرد گرا برای ارزیابی و بهبود ارزش از محصول جدید و کلیه ى مراحل آن از طراحی تا بهره برداری به کار گرفته شود، می تواند به عنوان یک متدولوژی قدرتمند برای حل مسائل مربوط به پیچیدگی تولید یا کاهش هزینه های آن، بهبود هم زمان کار و کیفیت و کاهش زمان تولید با بکارگیری بعضی از راهکارها (نظیر تغییر و بهبود تکنولوژی، منابع انسانی و یا جایگزینی مواد اولیه مطلوب اما ارزانتر، …) برای محصولات جدید نسبت به محصولات قبل یا موجود مؤثر واقع گردد؛ در نهایت به این نتیجه رسیدن که اجرای مدل تلفیقی مهندسی ارزش در تولید محصول جدید مؤید آن است که مهندسی ارزش می تواند شیوه ای کاراتر و مؤثر در توسعه ی محصولات جدید و راهگشای تولیدکنندگان این قبیل محصولات در ارائه ی فرآورده هایی با شاخص های بالا و در حد انتظار مشتریان باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:54:00 ب.ظ ]




و نیز از پیامبر۶روایت شده که فرمود: «نَوِّرُوا بُیُوتَکُمْ‏ بِتِلَاوَهِ الْقُرْآنِ…فَإِنَّ الْبَیْتَ إِذَا کَثُرَ فِیهِ تِلَاوَهُ الْقُرْآنِ کَثُرَ خَیْرُهُ وَ اتَّسَعَ أَهْلُهُ وَ أَضَاءَ لِأَهْلِ السَّمَاءِ کَمَا تُضِی‏ءُ نُجُومُ السَّمَاءِ لِأَهْلِ الدُّنْیَا؛ خانه‌هایتان را با تلاوت قرآن روشن کنید … هر گاه در خانه‌ای بسیار قرآن تلاوت شود، خیر آن بسیار گردد و اهل آن خانه برخوردار گردند و این خانه برای آسمانیان میدرخشد، چنان‌که ستارگان برای زمینیان میدرخشند».[۷۳۹]
پایان نامه - مقاله - پروژه
نکته مهم در برنامه آموزش قرآن به کودکان، این است، با این‌که معصومان:، به عادت دادن کودکان به قرائت قرآن اهتمام داشتند، اما در این کار سخت‌گیری نمیکردند و به کودکان اجازه میدادند، برخی آداب قرائت قرآن را رعایت نکنند. به عنوان مثال، برای کودکانی که میخواستند قرآن بخوانند، وضوگرفتن را به عنوان شرط اجباری مطرح نمیکردند: چنان‌چه نقل شده اسماعیل پسر امام صادق۷نزد او بود. امام به او گفت: «یَا بُنَیَ‏ اقْرَأِ الْمُصْحَفَ‏ فَقَالَ إِنِّی لَسْتُ عَلَى وُضُوءٍ فَقَالَ لَا تَمَسَّ الْکِتَابَهَ وَ مَسَّ الْوَرَقَ؛ پسرم! قرآن بخوان. اسماعیل گفت: وضو ندارم. امام فرمود: [قرآن بخوان اما] به نوشته قرآن دست نزن و به ورق آن دست بزن».[۷۴۰]
اکنون این پرسش مطرح میشود که اولاً چرا معصومان:بر آموزش قرآن در دوره کودکی تأکید داشتند؟ ثانیاً چرا قرآن را به عنوان اولین ماده درسی آموزش میدادند؟ و ثالثاً چرا بر تلاوت قرآن اصرار داشتند؟ و آیا در این تأکیدها ملاحظات تربیتی ویژه‌ای لحاظ شده است؟
۳-۱-۲-۱۱-۱-۵- علت تأکید معصومان:بر آموزش قرآن در دوره کودکی
در این‌باره باید به دو موضوع اشاره کرد:
نخست آن‌که انسان در دوره کودکی و نوجوانی، هم مطالب و موضوعات را آسان‌تر میآموزد، و هم آموخته‌هایش پایدار‌تر و استوارتر است. در روایتی از پیامبر۶آمده است: «مَنْ‏ تَعَلَّمَ‏ فِی‏ شَبَابِهِ‏ کَانَ بِمَنْزِلَهِ الْوَشْمِ فِی الْحَجَرِ وَ مَنْ تَعَلَّمَ وَ هُوَ کَبِیرٌ کَانَ بِمَنْزِلَهِ الْکِتَابِ عَلَى وَجْهِ الْمَاء؛ آن‌که در جوانی بیاموزد، آموزشش به منزله نقش در سنگ است؛ و آن‌که در بزرگسالی بیاموزد، آموزشش به منزله نوشتن بر آب است».[۷۴۱]
دوم آن‌که هدف از آموزش قرآن، تنها قرائت قرآن نیست؛ قرائت قرآن، مقدمه‌ای است برای آشنایی با آموزه‌ها و معارف قرآن و عمل بر اساس آن آموزه‌ها. به عبارت روشن‌تر، هدف از آموزش قرآن، آن است که شخصیت فرد، شخصیتی قرآنی گردد و اعمال و رفتار و گفتارش با معیارهای قرآنی مطابق شود. از سوی دیگر، انسان در اوایل زندگی، قابلیت تأثیرپذیری زیادی دارد و این قابلیت به موازات افزایش عمر کاهش مییابد؛ تا جایی که این قابلیت اندک و ناچیز میشود. بدین ترتیب، آموزش قرآن در کودکی هم هزینه کمتر و بازده بیشتری دارد و هم با هدف آموزش قرآن مناسب‌تر است.
۳-۱-۲-۱۱-۱-۶- علت انتخاب قرآن، به عنوان اولین ماده درسی آموزش
درباره این‌که چرا معصومان:، قرآن را اولین ماده درسی قرار میدادند، باید به این موضوع اشاره کرد که ظرفیت تأثیرپذیری و شکل‌گیری ساختار روان و شخصیتی انسان با بالا رفتن سن، کاهش مییابد، تا جایی که در دوره کهنسالی به حداقل میرسد. تجربیات مربیان نیز مؤید این مدعاست.[۷۴۲]
اسماعیل بن عبدالخالق میگوید: امام صادق۷به احول فرمود: «أَنَا أَسْمَعُ أَتَیْتَ الْبَصْرَهَ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ کَیْفَ رَأَیْتَ مُسَارَعَهَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِیهِ قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِیلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِکَ لَقَلِیلٌ فَقَال‏ عَلَیْکَ‏ بِالْأَحْدَاثِ‏ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى کُلِّ خَیْر؛ شنیدم به بصره رفتی. احول گفت: آری. امام فرمود: استقبال مردم از این موضوع [امامت] و پذیرش آن ها را چگونه دیدی؟ احول گفت: به خدا استقبال آنان کم بود، هر چند استقبال میکردند، اما بسیار کم. امام فرمود: بر تو باد به جوان‌ها که آنان سریع‌تر [از بزرگسالان] به سوی نیکی‌ها میشتابند».[۷۴۳]
از این سیره برمیآید که احول، یکی از مبلغان مکتب تشیع، در دعوت مردم بصره، ناموفق بوده است. امام به او توصیه میکند که به جوانان بپردازد و راز این توصیه را نیز چنین بیان میکند که آنان سریع‌تر از بزرگسالان، مطالب حق را میپذیرند؛ چراکه هنوز شخصیت و ساختار درونی جوانان کاملاً شکل نگرفته است؛ به همین جهت ساختارهای جدید را آسان‌تر و سریع‌تر میپذیرند. در مقابل، شخصیت و ساختار درونی و روانی بزرگسالان شکل گرفته است؛ از این‌رو ساختار جدید را به سختی و یا دیر میپذیرند. در نامه امیر المؤمنین۷به امام حسن۷میخوانیم:
«…وَ إِنَّمَا قَلْبُ‏ الْحَدَثِ‏ کَالْأَرْضِ الْخَالِیَهِ مَا أُلْقِیَ فِیهَا مِنْ شَیْ‏ءٍ قَبِلَتْهُ فَبَادَرْتُکَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ یَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ یَشْتَغِلَ لُبُّک‏…؛ قلب و جان جوان چون زمین ناکاشته است؛ آن‌چه را در آن افکنده شود، میپذیرد؛ از این رو به ادب آموختنت پرداختم، پیش از آن که قلب و جانت[ شکل گیرد و ] سخت شود و ذهنت مشغول گردد».[۷۴۴]
در روایت دیگری، امام صادق۷به شیعیان توصیه میکند که هر چه زودتر به آموزش فرزندان خود بپردازند تا مخالفان فکری آنان، نتوانند اندیشه‌های خود را در آنان وارد کنند: «بَادِرُوا أَحْدَاثَکُمْ‏ بِالْحَدِیثِ‏ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ الْمُرْجِئَه؛ قبل از هجوم مرجئه، به جوانانتان حدیث(مسائل دینی) بیاموزید».[۷۴۵]
بنابراین اگر بخواهیم شخصیت نونهالان به آسانی بر اساس قرآن شکل بگیرد، لازم است قرآن به عنوان اولین ماده درسی به آنان آموزش داده شود.
۳-۱-۲-۱۱-۱-۷- علت اصرار داشتن بر تلاوت قرآن توسط کودکان
در مورد ایجادعادت به تلاوت قرآن، تنها به سه موضوع اشاره میکنیم:
نخست آن‌که یادگیری قرآن نیازمند تکرار است و با یک بار خواندن، آموختن صورت نمیگیرد.
دوم آن‌که قرآن با کتاب‌هایی که بشر نوشته تفاوت دارد؛ شاید بتوان تمام مطالب کتاب‌های عادی را با یک بار خواندن درک کرد و فهمید،[۷۴۶] اما قرآن کتابی است که حضرت علی۷به نقل از خطبه پیامبر۶می‌فرماید: «لَهُ‏ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ‏ فَظَاهِرُهُ حُکْمُ اللَّهِ وَ بَاطِنُهُ عِلْمُ اللَّهِ تَعَالَى فَظَاهِرُهُ وَثِیقٌ وَ بَاطِنُهُ لَهُ تُخُومٌ وَ عَلَى تُخُومِهِ تُخُومٌ لَا تُحْصَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تُبْلَى غَرَائِبُه‏؛ ظاهری دارد و باطنی؛ ظاهرش حکم و دستور و باطنش علم و معرفت است؛ ظاهرش نیکو و زیبا و باطنش پرعمق و ژرفاست … عجایبش شمردنی و غرایبش کهنه شدنی نیست؛ چراغ‌های هدایت و علائم و نشانه‌های حکمت در آن است».[۷۴۷]
بنابراین فهم قرآن، نیازمند تلاوت قرآن و تکرار آن است؛ از این‌رو در روایات بسیاری، مسلمانان به تلاوت قرآن توصیه شده‌اند. پیامبر۶به کثیر میفرماید: «یا بنی‏، لا تغفل‏ عن‏ قراءه القرآن- إذا أصبحت، و إذا أمسیت- فإن القرآن یحیى القلب المیت، و ینهى عن الفحشاء و المنکر؛ فرزندم! از قرائت قرآن غفلت مکن که قرآن قلب را زنده میکند و از زشتی‌ها و ناپسندی‌ها باز میدارد.»[۷۴۸]
سوم آن‌که تأثیر قرآن در شکل‌گیری شخصیت انسان، نیازمند تلاوت مکرّر است؛ زیرا شکل‌گیری شخصیت در انسان، فرآیندی تدریجی است. با توجه به سه مطلب بالا، تلاوت مکرر قرآن برای نیل به هدف آموزش قرآن ضروری است.
۳-۱-۲-۱۲- انتقال فرهنگ‌های دینی جامعه به فرزندان
نکته دیگری که والدین باید به آن توجه کنند، این است که در کنار آموزش قرآن و معارف اسلامی، در انتقال آن دسته از ارزش‌های فرهنگی جامعه که همسو با تعالیم دینی است، کوتاهی نکنند تا نسل جدید، پاسدار فرهنگ اسلامی جامعه باشند. بر همین اساس، علی۷، انتقال فرهنگ، مسائل تربیتی و نکات اخلاقی را به نسل جدید، امری ضروری می‌دانند و خطاب به امام حسن۷یادآور می‌شوند: «…. أَیْ‏ بُنَیَ‏ إِنِّی‏ وَ إِنْ لَمْ أَکُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ کَانَ قَبْلِی فَقَدْ نَظَرْتُ‏ فِی أَعْمَالِهِمْ وَ فَکَّرْتُ فِی أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِی آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ کَأَحَدِهِمْ بَلْ کَأَنِّی بِمَا انْتَهَى إِلَیَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِکَ مِنْ کَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَکَ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ [جَلِیلَهُ‏] نَخِیلَهُ وَ تَوَخَّیْتُ لَکَ جَمِیلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْکَ مَجْهُولَهُ وَ رَأَیْتُ حَیْثُ عَنَانِی مِنْ أَمْرِکَ مَا یَعْنِی الْوَالِدَ الشَّفِیقَ وَ أَجْمَعْتُ عَلَیْهِ مِنْ أَدَبِکَ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ وَ أَنْتَ مُقْبِلُ الْعُمُرِ وَ مُقْتَبَلُ الدَّهْرِ ذُو نِیَّهٍ سَلِیمَهٍ وَ نَفْسٍ صَافِیَه…؛ ای فرزندم اگرچه من به اندازه پیشینیان عمر نکرده‌ام، اما در کردار آن‌ها نظر افکندم و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم، تا آن‌جا که گویی یکی از آن‌ها شده‌ام، بلکه با مطالعه تاریخ آنان، گویا از اول تا پایان عمرشان با آنان بوده‌ام؛پس قسمت‌های روشن و شیرین زندگی آنان را از درون تیرگی‌ها شناختم و زندگی سودمند آنان را با دوران زیان‌بارش شناسایی کردم و چیزهای مهم و ارزشمند را بر تو برگزیده‌ام و اموری نامعلوم را که موجب سرگردانی تو می‌شود، از تو دور کردم. از آن‌جا که کار تو و آینده ات، سخت من را به تو متوجه کرده است؛توجهی که یک پدر مهربان نسبت به فرزندش دارد، تصمیم گرفتم که نکته‌های مربوط به آداب و تربیت را به تو یادآور شوم، در حالی‌که تو ابتدای عمر را سپری می‌کنی و نیتی سالم و نفسی پاک و صاف داری».[۷۴۹]
در تبیین نامه حضرت علی۷در خصوص توجه به تربیت فرزند، نکته قابل توجه این است که مربیان، معلمان، والدین و رسانه‌های جمعی باید در انتقال فرهنگ دقّت داشته باشند؛ به گونه‌ای که هم جنبه‌های جدید ارزش‌ها و تمدن فرهنگی را به فرزندان منتقل کنند و هم به ارزش‌سنجی فرهنگ جدید توجه داشته باشند، به طوری‌که این فرهنگ جدید با ارزش‌ها و فرهنگ دینی و اسلامی سازگار باشد و هم به معرفی سیره تربیتی ائمه اطهار:بپردازد. استفاده از فیلم و داستان‌های تهیه شده برای معرفی شخصیت‌های دینی و پخش آن‌ها در تلویزیون و نیز گنجاندن آن‌ها در کتب درسی، می‌تواند در این زمینه مؤثر باشد.[۷۵۰]
۳-۱-۲-۱۳- مشارکت دادن همه اعضای خانواده در انجام کارهای خیر
قرآن کریم خانواده‌ای را شایسته و نمونه می‌داند که همه اعضای آن در انجام کارهای خیر با یکدیگر شریک و هم‌فکر و هم‌گام باشند.[۷۵۱] هم‌چنان‌که درباره خانواده زکریا۷چنین خصوصیتی را یادآور می‌شود و می‌فرماید: *(فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیَى‏ وَ أَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُواْ یُسَارِعُونَ فِى الْخَیْرَاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُواْ لَنَا خَاشِعِین؛ ما هم دعاى او را پذیرفتیم، و یحیى را به او بخشیدیم و همسرش را (که نازا بود) برایش آماده (باردارى) کردیم چرا که آنان (خاندانى بودند که) همواره در کارهاى خیر بسرعت اقدام مى‏کردند و در حال بیم و امید ما را مى‏خواندند و پیوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند.)* انبیاء/۹۰
۳-۱-۲-۱۴- حسّاس بودن نسبت به زندگی معنوی فرزندان پس از مرگ
والدین، دلسوز فرزندان خویش‌اند و حتی تا واپسین لحظات عمر خود، دغدغه مسائل اعتقادی فرزندان خود را دارند و مسئول ارشاد فرزندان به دین حق هستند و نسبت به آینده فرزندانشان نگران‌اند.[۷۵۲] همان‌گونه که یعقوب۷به هنگام مرگ، نسبت به آینده فرزندانش ناراحت و نگران بود. از این‌رو آنان را جمع کرد و این نگرانی را بر زبان آورد و پرسید: *(وَ وَصَّى‏ بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَ یَعْقُوبُ یَابَنَّىَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى‏ لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُم مُّسْلِمُونَ(۱۳۲)أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِى قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَاهَکَ وَ إِلَاهَ ءَابَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِلَاهًا وَاحِدًا وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون؛ و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را براى شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام [تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید! یا هنگامى که مرگ یعقوب فرا رسید، شما حاضر بودید؟! در آن هنگام که به فرزندان خود گفت: «پس از من، چه چیز را مى‏پرستید؟» گفتند: «خداى تو، و خداى پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم.)* بقره/۱۳۲ و ۱۳۳
قرآن با نقل وصیت ابراهیم، گویا مى‏خواهد این حقیقت را بازگو کند که شما انسان‌ها تنها مسئول امروز فرزندانتان نیستید، مسئول آینده آنها نیز مى‏باشید، تنها به هنگام چشم بستن از جهان، نگران زندگى مادى فرزندانتان بعد از مرگتان نباشید، بلکه به فکر زندگى معنوى آنها نیز باشید.[۷۵۳]
۳-۱-۲-۱۵- اولویت بندی مفاهیم تربیتی بر اساس منشور تربیتی لقمان
در تربیت قرآنی، اولویت بندی موضوعات و مفاهیم تربیتی خیلی مهم است. نبود اولویت بندی در ارائه مباحث تربیتی، مربّیان بویژه والدین را دچار سردرگمی میکند. قرآن کریم نیز در برنامه آموزشی خود به این مطلب توجه داشته و بر همین مبنا، اندرزهایی که لقمان حکیم به فرزند خویش داده و قرآن مجید آنها را برنامه تربیتی دانسته است، همگی بر اساس ایجاد شخصیت در فرزند استوار است. با توجه به ضرورت بحث، در ذیل به برنامه تربیتی قرآن به ترتیب اولویت‌ها می‌پردازیم:
۳-۱-۲-۱۵-۱- مسائل اعتقادی
مهم‌ترین مسأله در تربیت قرآنی خانواده و فرزندان که مورد توجه خداوند و پیامبران الهی قرار گرفته است، مسائل اعتقادی می‌باشد؛[۷۵۴] انسانی که به خداوند و عالم قیامت ایمان داشته باشد، دارای ویژگی‌هایی است که فرد بی‌ایمان، چنین ویژگی‌هایی را ندارد و در کانون خانواده، شیوه برخورد فرزندانی که به آیات الهی ایمان دارند، با دیگر اعضای خانواده، به ویژه پدر و مادر، غیر از شیوه فرزندانی است که به آیات خدا اعتقاد ندارند یا دارای اعتقادی سطحی هستند.
در نتیجه، تربیت اعتقادی فرزندان از وظایف بسیار مهم پدر و مادر است که اگر با شیوه صحیح و همراه با دلایل منطقی و محققانه انجام گیرد، آثار و برکات آن در اعمال و رفتار فرزندان نمایان می‌شود و اگر به صورت تقلیدی و یا اکراهی باشد، آفات جبران‌ناپذیری در پی خواهد داشت. چنانچه خداوند تقلید کورکورانه در مسائل اعتقادی را به شدّت مذمت کرده[۷۵۵]و فرزندانی را که بدون تفکر و اندیشه، در مسائل اعتقادی از پدرشان تقلید می‌نمایند، به عذاب خویش، تهدید کرده است.[۷۵۶]
۳-۱-۲-۱۵-۱-۱- موارد مورد توجه در تربیت اعتقادی
با توجه به اهمیت آموزش عقاید به کودکان، در ذیل به برنامه تربیتی آموزش مسائل اعتقادی به ترتیب اولویت، اشاره می‌شود:
۳-۱-۲-۱۵-۱-۱-۱- دعوت به توحید
از آن‌جا که در انتخاب محتوا، باید روان و ساده فهم بودن آن را مورد توجه قرار داد، بر این اساس، باید سعی شود مطالب آسان همیشه قبل از مطالب پیچیده و مشکل و مفاهیم نظری قبل از فعالیتهای عملی ارائه شوند.[۷۵۷]
لقمان حکیم نیز در انتخاب مفاهیم قرآنی به فرزندش به این مطلب توجه داشت. بر این اساس، اولین موعظه لقمان حکیم به فرزندش که در قرآن آمده، دعوت به توحید و پرهیز از شرک می‌باشد که مقدّم بر دیگر مسائل عبادی و اخلاقی شده است و این نشان می‌دهد در تربیت قرآنی فرزند، اولین امر، آموزش مسائل اعتقادی است[۷۵۸]: *(وَ إِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یَابُنَّىَ‏َّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیم؛ (به خاطر بیاور) هنگامى را که لقمان به فرزندش- در حالى که او را موعظه مى‏کرد- گفت: پسرم! چیزى را همتاى خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگى است.)* لقمان/ ۱۳
از طرف دیگر، لقمان، برنامه تربیتی خود را با فطریترین مسائل که توحید، یکتاپرستی و بت شکنی است، آغاز مینماید؛ چرا که هیچ موضوعی، ساده‌تر و روشن‌تر از توحید نیست و هر فردی میتواند آن را به اتکای سرنوشت خود بفهمد و درک آن، نیاز به دلایل پیچیده عقلی ندارد.[۷۵۹]
نیز آغاز تربیت قرآنی فرزندان با کلمه توحید، از توصیه‌های ارزشمند پیامبراکرم۶و ائمه هدی:می‌باشد. ابن عباس از پیامبر اکرم۶نقل کرده است که ایشان فرمود: «افتحوا علی صبیانکم أول کلمه لا اله الا الله؛ اولین کلمه‌ای که بر زبان فرزندان می‌گذارید، «لا اله الا الله» باشد».[۷۶۰]
در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «إذا أفصح أولادکم فعلوهم لا اله الا الله؛ وقتی فرزندانتان زبان به سخن گشودند، به آن «لا اله الا الله» را یاد دهید».[۷۶۱]
هم‌چنین ایشان در مورد ارزش آغاز تربیت کودک با توحید، می‌فرماید: «من ربّی صغیراً حتی یقول: لا اله الا الله لم یحاسبه الله؛ هر کس کودکی را تربیت کند تا این‌که «لا اله الا الله» بگوید، خداوند روز قیامت [اعمال] او را محاسبه نخواهد کرد».[۷۶۲]
۳-۱-۲-۱۵-۱-۱-۲- توجه به معاد
یکی از مسائل مهمی که باید پدر و مادر در تربیت اعتقادی فرزندان به آن توجه نمایند، آگاه نمودن فرزندان از مسأله معاد است که در فصل اول، قسمت اصل تکریم به آن پرداخته شد که از ذکر مجدد آن صرف نظر می‌کنیم.[۷۶۳]
۳-۱-۲-۱۵-۲- آداب معاشرت
یکی از مسائلی که در تربیت دینی فرزندان مورد توجه خداوند و ائمه هدی:قرار گرفته، آموختن آداب معاشرت به آن‌هاست. اما نکته‌ای که در بخش آموزش آداب در سیره معصومین:وجود دارد، این است که آن‌ها به طور معمول، آداب را به هنگام رویارویی فرد با عمل، به او یاد می‌دادند. این‌گونه آموزش، موجب یادگیری بهتر و بقای یادگیری می‌شود.[۷۶۴]
مقصود از آداب معاشرت، مجموعه اصول اخلاقی و فضایل رفتاری و درونی است که لازم است کودک از همان ابتدا آن را بیاموزد و به آن عادت کند. این رفتارها ابتدا به صورت تقلید از بزرگ‌ترها، به ویژه پدر و مادر شکل می‌گیرد، سپس از هنگام تعقل و اندیشه کودک که به مرحله تمیز و تکلیف می‌رسد، به صورت عقلانی و ایمانی در می‌آید.[۷۶۵]
در اهمیت تربیت آداب و معاشرت به فرزندان، همین قدر بس که این امر نزد اهل بیت:، یکی از حقوق فرزندان بر پدر شمرده شده است: «یَا عَلِیُّ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ یُحْسِنَ‏ اسْمَهُ‏ وَ أَدَبَه؛ ای علی! حق فرزند بر پدر، این است نام و ادب او را نیکو ‏گرداند».[۷۶۶]
لذا در برنامه تربیتی لقمان حکیم به فرزندش، پس از اینکه برقراری ارتباط با خالق هستی کامل شد(بعد از سفارش کردن به توحید)، نوبت به برقراری ارتباط با مخلوق میرسد. در برقراری ارتباط با بندگان، نیز اولویت بندی شده است. یعنی کودک پس از شناخت مقام خالق، باید مقام و جایگاه پدر و مادر را بشناسد و نخست باید از خانواده آغاز نماید: *(وَ وَصَّیْنَا الْانْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلىَ‏ وَهْنٍ وَ فِصَالُهُ فىِ عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِى وَ لِوَالِدَیْکَ إِلَىَّ‏َّ الْمَصِیرُ(۱۴)وَ إِن جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِى مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا…؛ و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه‏اى را متحمّل مى‏شد)، و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مى‏یابد (آرى به او توصیه کردم) که براى من و براى پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوى من است! (۱۴)و هر گاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزى را همتاى من قرار دهى، که از آن آگاهى ندارى (بلکه مى‏دانى باطل است)، از ایشان اطاعت مکن…)* لقمان/ ۱۴-۱۵
البته متذکر می‌شوم این دو آیه، جملات معترضه‏اى است که در وسط کلمات لقمان قرار گرفته و از کلمات او نیست[۷۶۷] و اگر در این‌جا شکر والدین، قرین شکر خدا واقع شده، به جهت آن است که او خالق و منشى‏ء باشد و والدین در انشاء و تربیت، واسطه‏اند که این خود، بر وجوب شکر والدین، مانند شکر خدا، دلالت کند[۷۶۸]؛ چرا که شکر والدین، شکر خدا است، چون منتهى به سفارش و امر خداى تعالى است، پس شکر پدر و مادر، عبادت خدا و شکر اوست.[۷۶۹]
به علاوه، تأکیدى بر خالص بودن اندرزهاى لقمان به فرزندش نیز محسوب مى‏شود؛ چرا که پدر و مادر با این علاقه وافر و خلوص نیت، ممکن نیست جز خیر و صلاح فرزند را در اندرزهایشان بازگو کنند.[۷۷۰]
در مورد سایر آدابی که قرآن کریم در برنامه تربیتی فرزندان در نظر می‌گیرد، اما در تعالیم لقمان حکیم به فرزندش، نیامده است، تنها به ذکر سه مورد، اکتفا می‌کنیم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:53:00 ب.ظ ]




بر اساس لایحه مزبور، حریم خصوصی ارتباطات مصون از تعرض است و هیچ کس اجازه رهگیری آن را ندارد، مگر به موجب قانون. در بخشی از این فصل‌، رهگیری ارتباطات از راه دور (تلفن، فکس، بی‌سیم) و پایش ارتباطات کلامی- حضوری افراد‌، مگر با رعایت قانون، ممنوع است.
رهگیری ارتباطات دور یا ارتباطات کلامی - حضوری، نیازمند مجوز کتبی که در آن باید مشخصات شخص یا اشخاصی که باید ارتباطاتشان رهگیری شود، مشخصات دقیق شخص یا سازمانی که باید ارتباطات مورد نظر را رهگیری کند، مدت زمان اعتبار مجوز رهگیری، موضوعی که باید اطلاعات راجع به آن رهگیری تحصیل شود و استفاده‌ کنندگان از اطلاعات تحصیل شده، مشخص باشد.
به موجب ماده ‪ ۶۲از این لایحه، هرگونه افشای اطلاعات حاصل از رهگیری های قانونی به اشخاص و مراجع غیرقانونی جرم تلقی می‌شود و مجازات در پی خواهد داشت. ماده ‪ ۶۵از لایحه نیز تصریح می‌کند: شنود، ضبط، ذخیره یا دیگر انواع رهگیری ارتباطات خصوصی اینترنتی اشخاص بدون رضایت آنها مجاز نیست. در بخش دیگری از همین فصل، تاکید شده است: بازکردن، ضبط، بازرسی، تفتیش، ملاحظه و قرائت نامه‌ها و سایر مرسولات پستی به هر نحو ممنوع شده است. البته این بار هم"مگر بر طبق قانون".

بخش دوم:

 

حقوق و آزادی های فردی ناظر به تحقیقات مقدماتی در اماکن خصوصی

این بخش در دوفصل تنظیم یافته است، که فصل نخست، تحت عنوان حق حریم و ضوابط قانونی بازرسی از اماکن خصوصی به بررسی مفهوم و قلمر امکان خصوصی و اصل مصنونیت آن در اسناد بین‌الملل و حقوق ایران از یک سو و ضوابط و تشریفات قانونی بازرسی اماکن خصوصی متهم از دیگر سو می‌پردازد. فصل دوم اختصاص به ضمانت اجرای نقض حریم اماکن خصوصی متهم دارد که در این مبحث اعتبار اقدامات قضایی ناشی از نقض حریم امکان خصوصی متهم در مبحث نخست و جرم انگاری نقض حریم اماکن خصوصی در مبحث دوم مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
فصل اول: حق حریم و ضوابط قانونی بازرسی از اماکن خصوصی
پیش از تحلیل رویکرد اسناد بین المللی و حقوق ایران به حق متهم به رعایت حریم اماکن خصوصی ضروری است مفهوم امکان خصوصی و قلمرو آن مشخص گردد. از طرفی دیگر مصونیت اماکن خصوصی متهم اصلی مطلق نیست بلکه در مواردی ضرورت های اجتماعی نقض آن را ایجاب می‌کند که منوط به رعایت ضوابط قانونی و تشریفات است‌. در این فصل در چندین مبحث به بررسی این مسائل می پردازیم
مبحث نخست‌: حق حریم ا ماکن خصوصی
این مبحث متشکل از دو گفتار است. گفتار نخست مفهوم و قلمرو مکان خصوصی را مورد بررسی قرار می‌دهد گفتار دوم به اصل مصونیت مکان خصوصی در اسناد بین المللی و حقوق ایران اختصاص دارد.
گفتار اول: مفهوم و قلمرو مکان خصوصی
برای تبیین حقوق و آزادی افراد در تحقیقات مقدماتی و حمایت کیفری از آن ابتدا باید مشخص نمود که مکان خصوصی چه مفهومی دارد و مصادیق اماکن و اشیاء مورد حمایت کدام اند و آیا در مورد هر مکان و یا هر شیء می توان انتظار وجود حق متهم به رعایت حریم داشت؟
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
بند اول‌: مفهوم مکان خصوصی

الف) مفهوم مسکن

در اسناد بین المللی و نیز در قانون اساسی و قوانین عادی جمهوری اسلامی ایران هر چند بر حمایت از حریم خصوصی منزل و سکونتگاه افراد تاکید شده‌، هیچگونه تعریفی از منزل یا مکان خصوصی ارائه نشده است. مسکن خلوت ترین محلی است که می توان برای انسان ترسیم کرد لذا در اجتماع نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. به نظر می رسد معمولاً همگان حتی اگر در قانون نیز ذکری از آن نرود به دیده احترام به آن می نگرند.
نوع مسکن و کیفیت آن مؤثر در مقام نیست. مهم آن است که عرفاً بتوان آن را مسکن نامید. لذا مسکن در معنای متعارف آن که بر حسب ازمنه و امکنه مختلف و شکل و ظاهر آن متفاوت است، مد نظر است و هر محل دیگری که فی نفسه مسکن نباشد ولی به عنوان مسکن مورد استفاده قرار گیرد‌، مثل اتومبیلی که به عنوان محل سکونت مورد استفاده قرار گیرد نیز داخل در مفهوم مسکن است.[۹۸]
یکی از حقوقدانان در تعریف منزل می نویسد: «‌مقصود از منزل‌، هر محل‌، مکان و محفظی است که شخص در آن سکونت می کند و به آن اعتبار حق دارد در آنجا آزادانه دراز بکشد‌، بخوابد، غذا بخورد، مطالعه کند‌، کار کند و باالجمله بدون هیچ مزاحمت و تعرضی به زندگی جاری خود ادامه دهد.»[۹۹]
از دیدگاه دیگر مراد از منزل، محل اقامت ذکر شده در قوانین مدنی و تجاری و آیین دادرسی مدنی نیست بلکه مقصود از آن محل‌، مکان و فضایی است که شخص در آن سکونت دارد و حق دارد که در آن از هیچگونه مزاحمت و تعرضی آزادانه به سر ببرد.[۱۰۰]
به طور کلی منظور از منزل هر مکانی است که فرد به طور موقت یا دائم به عنوان مالک‌، مستأجر یا هر عنوان قانونی دیگر به عنوان سکونت خود برگزیده است. اینکه جنس مکان مزبور بلوکی‌، خشتی‌، گلی یا از نی‌، حصیر‌، چادر یا به شکل کاروان های سفری و نظایر آنها باشد و نیز حضور یا عدم حضور صاحبخانه یا ساکنان دیگر تفاوتی نمی کند. بعلاوه متعلقات عرفی محل مثل‌، حیاط و پارکینگ نیز تحت شمول قرار می گیرند.
لیکن مکانی که برای سکونت در نظر گرفته شده ولی هنوز هیچ کس در آن ساکن نیست و به وسایل زندگی مجهز نشده است منزل محسوب نمی شود.[۱۰۱] اما به اعتقاد برخی دیگر از حقوقدانان وجود وسایل زندگی در محل‌، بهترین شاخص مسکونی بودن در محل است.[۱۰۲]

ب) مفهوم مکان خصوصی

مکان در لغت به معنای محل‌، و جایگاه می باشد و از لحاظ حضور و امکان استفاده مردم به دو دسته عمومی و خصوصی تقسیم می شود، همانند منزل و اماکن در قوانین حقوقی و کیفری‌، تعریفی از مکان خصوصی ارائه نشده است. اما می توان از مفهوم مقابل آن یعنی مکان عمومی برای تعریف این مفهوم استفاده کرد.
تنها مقرره قانونی بند ۲ ماده ۲ لایحه حمایت از حریم خصوصی است که به موجب آن «‌اماکن خصوصی، اماکن متعلق به شخص یا اشخاص خصوصی یا در تصرف آنها که ورود دیگران به آنجا یا عرفاً مجاز نیست یا مالک و متصرف قانونی به نحو مشخص در چارچوب قانون ورود دیگران به آن اماکن را ممنوع اعلام کرده است. همچون بخش های مشترک مجتمع های آپارتمانی.
چنان که ملاحظه می گردد میان دو مفهوم منازل و اماکن خصوصی رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است. زیرا منزل و مسکن مصداق بارز مکان خصوصی است ولی مکان خصوصی فراتر از منزل و مسکن است و بر مکانهای غیر مسکونی نیز اطلاق می شود.[۱۰۳]
همانگونه که بخش های مشترک مجتمع آپارتمانی که داخل در فضای سکونت افراد و تحت شمول تعریف منزل نیستند اما به جهت موقعیت خاص آن ها در شرایطی که مالک یا متصرف قانونی ورود دیگران را غیر مجاز اعلام کند و یا عرفاً مجاز نباشد از مصادیق اماکن خصوصی به حساب می آید.
همانگونه که بیان شد مفهوم مکان خصوصی با تحلیل مفهوم مکان عمومی روشن می شود. ماده ۲ آیین اماکن عمومی‌، اصلاحیه ۹/۱۱/۱۳۶۴ مصادیق اماکن عمومی را به شرح ذیل مقرر می دارد: «‌۱- هتل ها‌، مسافرخانه ها، رستوران ها، پانسیون ها، مهد کودک ها، قهوه خانه ها‌، سینما ها‌، کتابفروشی ها‌، مؤسسات نشر و تبع‌، استادیوها‌، فروشگاه های اتومبیل و…»
اما به نظر می رسد که تعریف مندرج در این آیین نامه‌، ناظر به تبیین رابطه متصدیان این گونه مکان ها با مقامات اداری است‌. به بیان دیگر بازگشایی این مکان ها به لحاظ اداری تابع ضوابط و قواعد خاصی است که موضوع این نوشتار نیست. هر چند این مکان ها به لحاظ اداری عمومی بوده و ملزم به پیروی از برخی از اصول و ضوابط هستند. برخی از فضاهای موجود در آن حریم خصوصی انگاشته می شود. برای مثال، اتاق های هتل ها یا مسافرخانه ها‌، مکان خصوصی بوده و مشمول تشریفات و قواعد مربوط به بازرسی منزل و مکان خصوصی اند.
برخی از حقوقدانان مکان عمومی را بر اساس ماهیت و کارکرد آن ها به مکان عمومی ذاتی (‌مانند خیابان) و مکان عمومی عرضی (‌مانند خانه ای که برای مدرسه اجاره داده شده است) و مکان عمومی اتفاقی (‌مانند خانه ای که دچار آتش سوزی شده و در آن باز است) تقسیم کرده اند.
بنابراین‌، بر پایه تعریف و تحلیل این دسته از حقوقدانان‌، «‌ورود و دسترسی آزاد اشخاص» به یک مکان را می توان یکی از معیارهای خصوصی یا عمومی بودن آن قلمداد کرد.
معیار دیگری که برای تشخیص اماکن عمومی از خصوصی‌، می توان مطرح نمود این است که مشخص شود آیا یک انسان متعارف نسبت به مکان مورد نظر به طور معقولی برای خود حریم خصوصی قائل است یا خیر؟
به عنوان مثال مالک یک فروشگاه فضای مغازه خود را محل امور خصوصی و آرامش خود نمی داند. هرچند که مالک آن محل و اجناس آن می باشد و ورود و خروج مشتریان به آن آزاد است.
بنابراین تا اینجا فرض وجود حریم خصوصی منتفی است. از طرف دیگر در صورتی که همین شخص وسایل خصوصی و اسناد محرمانه خود را داخل کمد یا کشوی مغازه گذاشته و در آن را قفل کند، وسایل مذکور به علت نحوه تصور مالک و انتظار مصون ماندن آنها علی رغم قرار گرفتن در یک مکان عمومی مشمول حمایت حریم خصوصی قرار خواهد گرفت.
بند دوم‌: قلمرو مکان خصوصی

الف) قلمرو مکان خصوصی از حیث فضای مجازی

سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که علاوه بر تصرف در قلمرو مادی زمین به عنوان فرد اجلای مال غیر منقول و مسکن که ممکن است منقول یا غیر منقول باشد آیا وارد شدن در فضای بالای زمین و مسکن نیز نقض حریم خصوصی تلقی می شود؟ برای مثال، اگر کسی با بهره گرفتن از هواپیما یا چتر یا پاراگلایدر از فضای بالای زمین و مسکن کسی عبور کند چنین شخصی ناقض حریم خصوصی نسبت به مال و مسکن تلقی می شود یا نه؟
در پاسخ باید گفت‌، طبق ماده ۳۸ قانون مدنی «‌مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا بالا رود و همچنین است نسبت به زیر زمین؛ بالجمله مالک حق همه گونه تصرف در هوا را دارد، مگر آنچه را که قانون استثناء کرده باشد» و به نظر یکی از اساتید حقوق ایران«‌مالک زمین می‌تواند از تصرف دیگران در فضا و زمین خود جلوگیری کند.»[۱۰۴]
ولی به نظر می رسد ماده ۳۸ قانون مدنی در مقام بیان نفی استفاده برای دیگران از فضای بالای زمین نبوده است. به عبارت دیگر‌، در مواردی که بین حق مالک و ثالث تزاحم ایجاد شود حق تقدم با مالک است. ولی در موارد عدم تزاحم، مثل مثال هایی که ذکر گردید، به نظر می رسد مالک نمی تواند مانع استفاده دیگران از فضای بالای زمین شود و نمی توان این نوع استفاده دیگران را ناقض حریم خصوصی تلقی کرد. مگر آنکه این نوع استفاده با حق خلوت صاحب ملک منافات داشته باشد و این استفاده موجب نوعی کنترل بر زندگی خانوادگی مالک شود که در این صورت می توان به علت تداخل با حریم خصوصی مربوط به جان و حریم خصوصی معنوی آن را ناقض حریم خصوصی قلمداد کرد.
اساساً‌، به نظر می رسد نحوه نگارش ماده ۳۸ قانون مدنی با واقعیات و پیشرفت های علمی جهان امروز مغایرت داشته باشد. ماده مزبور به تأسی از فقه دوران قدیم وارد قانون مدنی شده است. توضیح آنکه با توجه به کروی بودن زمین نمی توان برای زمین عمق و فضای نا محدودی قائل شد که با حقوق دیگران تزاحم پیدا نکند. چون اگر مالکی بخواهد تصرفات نا محدود در عمق کند این امر ممکن است سرانجام از زمین متعلق به دیگران سر درآورد و اگر آن را ناظر به فضا بدانیم و برای مالک این حق را قائل باشیم که در فضای بالای زمین خود تا هر جا که بالا رود تصرف کند باز هم با توجه به کروی بودن زمین و سیار بودن آن که فضای بالای آن هر لحظه در حال حرکت است عملاً امکانی برای تصرفات نا محدود برای مالک وجود نخواهد داشت مضاف بر اینکه در این حالت نیز ممکن است با حقوق دیگران تزاحم پیدا کند.
در حقوق انگلیس «‌در دعوایی که بین پیکرینق[۱۰۵] علیه روود[۱۰۶] در سال ۱۸۱۵ میلادی در این مورد مطرح بوده است، لرد النبروف[۱۰۷]اظهار داشته است که نمی توان آن را تجاوز نامید. این مسأله اخیراً نیز در دعوی برن استاین۴ علیه شرکت با مسئولیت محدود اسکای نیوز[۱۰۸] مطرح شد ولی قاضی دعوی را رد کرد و گفت: «نمی توان پذیرفت که مالک بر فضای بالای خانه خود حقی به صورت نا محدود دارد.»‌[۱۰۹]

ب) مکان خصوصی بودن وسایل نقلیه و اشیاء متعلق به افراد

منزل، مسکن و املاک از بارز ترین مصادیق مکان خصوصی به حساب می آید اما در خصوص وسایل نقلیه با توجه به ماهیت متحرک بودن آن که امکان از دسترس خارج کردن ادله و آثار جرم را ایجاد می کند اختلاف نظر وجود دارد که آیا وسایل نقلیه جزء مکان های خصوصی بوده و در نتیجه نیازمند رعایت تشریفات خاص بازرسی از مکان های خصوصی اند یا خیر؟
در این رابطه دو دیدگاه مختلف مطرح شده است که نظر اکثریت بر این است که نه تنها وسایل نقلیه متعلق به افراد را باید جزء مصادیق حریم و مکان خصوصی به شمار آورد بلکه مالکیت افراد بر برخی از اشیاء مانند کیف دستی، چمدان، محموله اجناس‌، موجب تحقق حریم خصوصی در قلمرو آنها می شود‌. اما برخی از حقوقدانان و نویسندگان بر خلاف آن نظر دادند که در ذیل به بررسی آنها می پردازیم.

۱- نظریه مکان خصوصی بودن وسایل نقلیه:

با توجه به اصل ۲۲ قانون اساسی و با توجه به اطلاق مواد قانون آیین دادرسی کیفری مبنی بر اینکه «‌تفتیش منازل، اماکن و اشیاء و جلب اشخاص باید با اجازه مقام قضائی باشد، بازرسی از اتومبیل های شخصی همانند بازرسی منازل باید با اجازه مقام قضائی باشد.» در نتیجه وسایل نقلیه جزء مکان های خصوصی هستند.[۱۱۰]
اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه مشورتی خود به شماره ۳۶۹۴/۷ مورخ ۲۸/۷/۱۳۷۳ در خصوص مقام صدور دستور تفتیش از اتومبیل ها و مسئولیت تجاوز از حدود قانون مقرر می دارد‌: «‌در خصوص بازرسی اتومبیل ها چه در داخل شهرها و چه در مسیر جاده ها، پیشگیری از وقایع نامطلوب و یا کشف جرم و تعقیب مجرم‌، اینگونه بازرسی ها ضروری تشخیص گردد، در صورتی که صاحب وسیله اجازه بازرسی ندهد، بایستی به شرح فوق و با اعلام مراتب به مقامات ذیربط و اخذ نمایندگی مخصوص اقدام گردد. بدیهی است چنان چه عاملین بازرسی و یا صادرکنندگان دستور، از حدود وظایف قانونی خود خارج شوند و مرتکب عملی شوند که خصیصه کیفری داشته باشد حسب نوع عمل ارتکابی مشمول عنوان کیفری خواهد بود.»[۱۱۱]
مضافاً اداره حقوقی قوه قضائیه در نظریه های مشورتی خود به شماره ۲۳۱۷/۷ مورخه ۷/۴/۱۳۶۵ و شماره ۷۵۲۶/۷ مورخه ۷/۱۲/۱۳۶۵ تصریح نموده است که بازرسی اتومبیل ها چه در ورودی و چه در داخل شهرها‌، منوط به اخذ مجوز قضائی است و به بیان دیگر آن ها را در زمره مکان خصوصی پنداشته است.[۱۱۲]
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در رای وحدت رویه شماره ۱۷/۶/۱۳۸۰-۱۷۷ بازرسی از وسایل نقلیه و اشیاء متعلق به افراد را تابع تفتیش اماکن خصوصی دانسته است.
در این رای آمده است: «‌با صراحت قسمت اخیر ماده ۲۴ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب ۱۳۷۸ (‌تفتیش منازل‌، اماکن و اشیاء و جلب اشخاص در جرائم غیر مشهود باید با اجازه مخصوص مقام قضائی باشد، هرچند اجرای تحقیقات به طور کلی از طرف مقام قضائی به ضابطان ارجاع شده باشد.)‌، بنابراین بخشنامه شماره ۱/۱۷۹/۰۱/۴۰۲ مورخ ۱۱/۴/۷۹ اداره کل قوانین و امور حقوقی ناجا که تفتیش و بازرسی خودروها را علی الاطلاق و در غیر جرائم مشهود بدون کسب اجازه مخصوص از مقام قضائی مجاز دانسته و حتی دستور مقام قضائی در زمینه خودداری از تفتیش غیر قانونی را غیر قابل ترتیب اثر اعلام داشته است.مغایر منطق صریح ماده مذکور و حکم مقنن در باب تکلیف ضابطین دادگستری با اطاعت از اوامر قضائی و خارج از حدود اختیارات اداره مزبور در وضع مقررات دولتی تشخیص داده می‌شود و به استناد قسمت دوم ماده ۲۵ قانون دیوان عدالت اداری ابطال می گردد.»[۱۱۳]

۲- دیدگاه مکان خصوصی نبودن وسایل نقلیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:53:00 ب.ظ ]




۳

 

معمولاً هر روز بیرون می‌روم‌. هفت بار در هفته از منزل خارج می‌شوم. بیشتربرای کارهای عکاسی و در طول هفته یک روز هم با دوستانم به بیرون می رویم.
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

علل در بیرون از منزل

 

 

 

۳

 

معمولاً برای بیرون رفتن اگر پدرم ماشینش را در اختیارم بگذارد با آن و اگرنه،با مترو می روم.
مشکلی که در مورد وسایل نقلیه دارم یکی شلوغی صبح مترو است، چون مسیر من با مترو راحت تر است و مشکل این است که وقتی شلوغ است دیر به مقصد می رسم و فشارهای فیزیکی مترو اذیتم می کند.

 

نحوۀ تردد در سطح شهر

 

 

 

۴

 

نه مومن بودن زیاد را می پسندم نه باز بودن زیاد را، به وقت باید معتقد بود و به وقت خود به شادی بپردازد من به مهمانی می روم و به وقتش هم روزه ام را می گیرم. روزه می گیرم،نمازم را دست و پا شکسته می خوانم البته یک مدتی کامل می خواندم وراستش حجاب درحد مو اصلاً برایم مهم نیست.

 

اعتقادات مذهبی و پایبندی به شعائر دینی

 

 

 

۵

 

پوشش بدن برایم خیلی مهم است ولی حجاب موی سر برایم مهم نیست و اگر خودم ازدواج کنم و صدنفر هم جلوی همسرم موهایشان باز باشد برایم مهم نیست ولی بدن خیلی اهمیت دارد.

 

اعتقادات در خصوص پوشش و آرایش

 

 

 

کدگذاری محوری: کدگذاری با فرایند مرتبط کردن مقوله‌های فرعی به مقوله‌های اصلی‌تر انجام شد. در این مرحله به پالایش و تفکیک مقوله‌های به دست آمده از کدگذاری باز پرداخته شد. در این قسمت نیاز بود عباراتی طراحی شود تا بتوان دسته‌بندی صحیحی صورت گیرد.
کد گذاری انتخابی: در این مرحله کدگذاری محوری در سطحی انتزاعی تر ادامه یافت. در این مرحله شکل‌گیری و پیوند هر دسته‌بندی با سایر گروه ها تشریح شد. همچنین یافتن مفاهیمی نظریه‌پردازان حوزه جرم‌شناسی که بیشتر و ساختن مفاهیم جدید که قبلا وجود نداشت کدهای انتخابی تهیه گردید و روابط بین مفاهیم مفصل‌بندی شد. همچنین در حین انجام کدگذاری‌ها اقدام به یادداشتها و توضیحاتی در خصوص هر یک از کدهای مستخرج شد که در نهایت جهت ارائه فرضیه‌های تئوریک به کار گرفته شد.

تحلیل و تفسیر داده‌ها

در حین کدگذاری‌ها اقدام به نوشتن یادداشت تحلیلی، ثبت اندیشه‌ها و تفسیر خود از داده‌ها شد. همچنین اقدام به یاد داشتهایی مبتنی بر گمانه زنیهای نظری و قرابت این گمانه‌زنیها با نظریه‌های موجود صورت گرفت. اگر هم یادداشتهای شخصی از فرد وجود داشت که می‌توانست موضوع را بیشتر باز کرده و برای درک محقق از دنیای مصاحبه شونده کمک کند، به صورت یاداشتهای مستقل به متن کدگذاری شده الصاق شد.
قابل ذکر است که در تحقیقات کیفی، مرحله جمع آوری و مرحله تحلیل داده از هم جدا نیستند به‌سخن دیگر محقق در حین جمع آوری داده‌ها به آنچه به لحاظ نظری به نظرش می‌رسد توجه می‌کند و از آن‌ها یاداشت برداری می‌کند، از طریق توجه به مشابهت‌ها و تفاوت‌های موجود بین یافته‌ها و نظریه‌های موجود و تحلیل داده‌ها به سمت و سویی می‌رود تا نظریه‌ای از آن ظاهر گردد. در نهایت اقدام به نگارش و تدوین تئوری خود می کند که در این پژوهش با توجه به اینکه هدف دستیافتن به نظریه ای جدید نبود، همه این مراحل جهت دستیابی ارتباط بین مفاهم و پاسخ به سؤال‌های تحقیق انجام شد.
در شیوه گزارش نویسی محقق در گزارش یافته‌های تحقیق با ارائه توضیح مفصل و جزء به جزء مقوله های عمده با ارجاع به یادداشتها، خلاصه‌ها، نقل قولها و مشاهدهای خود و نیز استفاده از تصاویر دیاگرام داده‌ها را پی گرفت.

مشاهده

پژوهشگر کیفی به زبان اندام هم توجه دارد و این حرکت‌ها را یاد‌داشت می‌کند، زیرا حرکت‌های مزبور مطالبی را به گفتار شخص می‌افزاید. محقق از طریق مشاهده می‌تواند روابط بسیار پیچیده را در زمینه اجتماعی و واقعی کشف کند. ولی او در اجرای چنین روشی باید منابع، انرژی و وقت زیادی صرف کند. مشکلاتی که پژوهشگر با آن‌ها روبرو می‌شود از این قرار است: ناراحتی، مشکلات اصولی اخلاقی دردسر ساز و حتی مخاطره آمیز، نظارت بی‌طرفانه، ارائه تصویری کلی از بسیاری حرکات، رفتار و کردارهایی که به سرعت و عجله انجام میشود(مارشال و راسمن ۱۳۸۱).
محقق کیفی در انجام مشاهده باید به مراحلی نظیر انتخاب محیط مشاهده، تعیین آنچه باید در فرایند مشاهده مستند شود، آموزش مشاهده‌گران به منظور استاندارد کردن عمل مشاهده، ثبت مشاهدات توصیفی که به صورت اطلاعات کلی و اولیه از میدان به‌دست آمده است، متمرکز شدن بر جنبه‌هایی که مربوط به پرسش تحقیق است، گزینشی مشاهده کردن با هدف به چنگ آوردن جنبه‌های اصلی پدیده مورد بررسی و در نظر گرفتن اشباع نظری جهت پایان دادن به مشاهده، را بیان کرده است(فلیک، ۱۳۸۷). مشاهده این امکان را به محقق می‌دهد تا بتواند بدون اینکه موارد تحقیق حساس شوند اطلاعاتی را در راستای سؤالات تحقیق بدست آورد.
در این تحقیق نیز با توجه به موضوع و نحوۀ انتخاب نمونه‌ها به عنوان یک روش کمکی برای تکمیل اطلاعات استفاده شده‌است و مشاهده به عنوان روش اصلی جمع‌ آوری داده مطرح نبود تا اشباع نظری حاصل شود. زیرا داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته جمع آوری شد و مشاهده در خلال انجام مصاحبه و یا قبل و بعد از انجام مصاحبه امکان‌پذیر بود. لذا به طور مستمر امکان حضور در زمینه زندگی اکثر افراد جهت مشاهده در اکثر موارد وجود نداشت. برخی از مصاحبه‌شوندگان که در بیرون از منزل مثل کافی‌شاپ، رستوران، باشگاه ورزشی یا محیط کار با آن‌ها گفتگو شد معمولاً بعد از مصاحبه اقدام به همراهی ایشان تا مسیری که امکان‌پذیر بود صورت می‌گرفت و رفتارهای آن‌ها در خیابان و فضای عمومی‌زیرنظر گرفته می‌شد. همچنین توجه به پوشش و نحوۀ آرایش افراد فقط از طریق مشاهده امکان پذیر بود. در مواردی هم که در منزل اقدام به مصاحبه شده بود در اکثر موارد شناختی در خصوص آن‌ها وجود داشت که محقق می‌توانست به استناد مشاهدات قبلی از نحوۀ رفتار و پوشش فرد یادداشتهایی را جهت تکمیل اطلاعات اضافه کند.
در هنگام مصاحبه نیز محقق با مشاهده واکنش‌های افراد (لبخند، اشک، سکوت، تعلل کردن در پاسخ دادن، حرکت دست و غیره) و بروز احساساتشان اقدام به تکمیل اطلاعات و یادداشتهای خود می‌نمود. به طور کلی می‌توان مشاهدات صورت گرفته در این تحقیق را به شکل زیر دسته‌بندی کرد:
جدول شماره ۶٫ وضعیت پوشش مشاهده شده

 

 

ردیف

 

موارد مشاهده

 

مکان مشاهده

 

اهداف اصلی مشاهده

 

 

 

۱

 

مشاهده وضعیت پوشش

 

محل مصاحبه در بیرون از منزل و قبل از مصاحبه

 

تکمیل و تصحیح داده‌های پژوهش، تعیین وضعیت پوشش از طریق مشاهده،طراحی سؤال‌های دام هنگام مصاحبه[۲۷]

 

 

 

۲

 

وضعیت گفتار (تند یا کند صحبت کردن و یا تعلل کردن در هنگام گفتگو وغیره)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:53:00 ب.ظ ]




« مکان و زمان، شامل کثرت شهود محض می شود. اما به طور همزمان شروط پذیرندگی ذهن مایند- شروطی که تنها بواسطه آنها باز نمودهای ابژه ها می تواند دریافت شود و همچنین این شروط بر مفهوم این ابژه ها همواره تأثیر می­گذارند. اما اگر این کثرت بخواهد شناخته شود، باید به شیوه ای خاص دریافت گردند و به هم مرتبط شوند، من این عمل را تألیف می نامم » (CPR,A77/B102)
بنابراین عمل تالیف که محصول فعالیت کور و لازم الاجرای نفس است، باعث منظم سازی و بهم پیوستگی کثرت شهود می شود. (A78/B103) برای جمع بندی می توان گفت که از نظر کانت ما از دو قوه حساسیت و فهم برخورداریم. کار حساسیت دریافت شهود حسی است. که این کار را با صورت های پیشینی مکان و زمان انجام می دهد. اما باز نمودهایی که از شهود دریافت می شوند، برای اینکه معنایی داشته باشند یا بتوان درباره آنها اندیشید و حکم کرد، نیاز به فاهمه دارند. کار فاهمه مرتب سازی باز نمودها توسط مفاهیم ای است که مستقل از تجربه و پیشینی اند. این مفاهیم یعنی همان مقولات، وحدت بازنمودهای حسی مختلف را تحت یک ابژه معین تضمین می کنند. نکته ای که می تواند مرتبط با بحث ما باشد این است که قوه فهم نوعی ساختار زبانی به کثرت شهودات به ما می بخشد که به وسیله آن می توانیم بیندیشیم و حکم کنیم.
دانلود پایان نامه

۲-۱-۴) «من» در فلسفه کانت

از نظر کانت عمل تألیف خود مبتنی بر وحدت سوژه است. کثرات شهود باید در یک آگاهی فردی جای بگیرند. سوژه با انضمام« من می اندیشم» به باز نمودها، آنها را متعلق به خود می کند. این امر مستلزم فرض یک من استعلایی است.
«هر ضرورتی بدون استثنا مبتنی بر شرطی استعلایی است. بنابراین باید بنیاد استعلایی وحدت آگاهی، در تألیف کثرت همه نمودهایمان و متعاقبا در مفهوم های ابژه ها به طور کلی، و همچنین تمام ابژه های تجربه وجود داشته باشد. بنیادی که بدون آن محال است ابژه ای را برای شهودمان به اندیشه آوریم. این شرط اصلی و استعلایی چیزی نیست جز ادراک استعلایی[۸۶]» ( (A107
در اینجا کانت برای اینکه تالیفی رخ دهد و یا ابژه ای وجود داشته باشد، شرطی بنیادی واستعلایی در نظر می­گیرد و این شرط همان وحدت سوژه استعلایی است. این وحدت خود آگاهی یا وحدت سوژه شرط هر گونه تجربه، و شناخت تجربی است. اما باید توجه داشت که این « من » که همه تجربه ها و مفاهیم مان را همراهی می کند یک من تجربی و جوهری نیست. بلکه مطلقاً صوری و محل فعالیت فلسفی است. در این سوژه استعلایی تجربه و مفاهیم به وسیله خود آگاهی متحد می­شوند. به زبان ساده تر سوژه استعلایی چیزی نیست جز یک ساختار بنیادین، یعنی همان مقولات و صور پیشینی زمان و مکان. این ساختار باید ساختاری واحد باشد، کانت این ساختار صوری را سوژه استعلایی می­داند و وحدت آن را پیش شرط بنیادی وحدت ابژه ها فرض می­ کند. کانت تاکید می­ کند که «خود » استعلایی با یک خود جوهری یا تجربی متفاوت است. « خود ثابت و پایدار نمی­تواند در سیلان نمودهای درونی عرضه شود.»((A107 این خود از خلال تجربه ها حاصل نمی­ شود و شرطی پیشینی برای تمام تجربه ها است و فاقد هرگونه وجود واقعی به عنوان یک فرد انضمامی و فاقد هرگونه واقعیت تجربی است.
در مغالطات عقل محض[۸۷] کانت به تفصیل به رد من جوهری دکارتی می پردازد و تاکید می کند که از آموزه منطق استعلایی نمی توان نتیجه گرفت که « من » یک موجود اندیشنده و ماندگار است. تصور من «کاملا تهی است. و حتی نمی توان گفت که یک مفهوم است، بلکه آگاهی عریانی است که تمام مفاهیم­مان را همراهی می کند. پس این من یا او یا چیزی که می اندیشد، چیزی متصور نمی شود جز یک سوژه استعلایی اندیشه ها. » A 346/B 404) )

۲-۴) نیچه و تحلیل استعلایی

می­توان گفت که توصیف نیچه از تجربه حسی، نقش تالیف و مقولات در تفسیر تجربه حسی متاثر از اندیشه های کانت در تحلیل استعلایی است.همچنین مباحث او پیرامون مساله «من» و رد من جوهری الهام گرفته از تحلیل استعلایی و مغالطات عقل محض است. درادامه سعی می­ شود این تاثیر در هر دو زمینه بررسی شود.

۱-۲-۴) نقش مقولات و تالیف در اندیشه نیچه

نیچه درباره مقولات و ارتباط آنها با تجربه حسی در آثار مختلف منتشر شده و منتشر نشده سخن گفته است اما از نظر هیل بیان موجز و واضح از این نظرات را می توان درغروب بت ها دید که این مزیت را دارند که حاوی متأخرترین نظرات اویند. و همچنین اثری است که خود نیچه آن را منتشر کرده است (Hill.175) . بنابراین غروب بت ها نقطه آغاز مناسبی برای دست یابی به نظرات نیچه در این باب است.
او تبیین خود از تجربه و نقش مقولات را در بخش «عقل در فلسفه» غروب بت ها گنجانده است. از نظر نیچه متافیزیسین عقل گرا همواره بین هستی وصیرورت تمایز قائل است و از هستی به مثابه امری ثابت در مقابل صیرورت دفاع می کند. از نظر متافیزیسین عقل گرا صیرورت هم ارز حس ها و امور گذرا است و نوعی توهم است. «مرگ، تغییر و کهولت همانند زایش و رشد از نظر آنان خطا هستند». (TI III, 1)حس ها متهم به دروغ گویی هستند چرا که « ما را درباره جهان حقیقی می فریبند » ( ibid)و باعث نفی مفهوم هستی می شوند. اما نیچه در مقابل تاکید می کند که برخلاف اندیشه متافیزیکی«حس ها دروغ نمی گویند اگر که صیرورت و گذرایی و دگرگونی را نشان می دهند» ( (ibid
«حس­ها هیچگاه دروغ نمی گویند، آنچه دروغ را در آن ها می نشاند، آن چیزی است که از گواهی آن ها می سازیم. برای مثال دروغ یگانگی، دروغ شیئیت، جوهر، دیرند. این عقل است که سبب می شود گواهی حس ها را به دروغ بیالاییم»(Ibid). نیچه وحدت، شیئیت و جوهر را اموری می داند که عقل بر داده های حسی اضافه می کند و در ادامه این اضافه کردن را به زبان مربوط می کند. از نظر وی مفاهیمی چون وحدت، این همانی، دیرند، جوهر و علت توسط عقل به حس افزوده می شوند و ریشه آنها در گزاره های بنیادین متافیزیکی زبان است. نیچه اعتقاد دارد هنگامی که در پیش فرض های متافیزیکی زبان دقیق می­شویم گویی با یک بت­واره­پرستی[۸۸] خام مواجه ایم. به همین دلیل بسیاری از پیش فرض ها دست نخورده و مقدس باقی مانده اند. در واقع نیچه زبان را مسئول خطا می داند. خطایی که مقولات را واقعی ولی حس ها را دروغین تلقی می کند. زبانی که در همه جا سوژه و ابژه می بیند و به من جوهری باور دارد:
«امروزه برعکس، دقیقا تاجایی که پیش داوری عقل مجبورمان می­ کند که وحدت، هویت(اینهمانی)، ماندگاری، جوهر، علت، شیئیت و هستی را فرض بگیریم، خود را تا اندازه ای مجبور به آن می­بینیم.
این مورد فرقی با حرکت خورشید ندارد: آنجا چشمان ما حامی همیشگی خطایند و اینجا زبان ما. زبان درخاستگاه اش متعلق به ابتدایی ترین دوره روان شناسی است. هنگامی که به پیش فرض های بنیادین متافیزیک زبان یا به بیان واضح تر به پیش فرض های عقل می اندیشیم، با یکبت­واره پرستی خام مواجه می­شویم. آن[عقل یا زبان] همه جا فاعل وفعل می­بیند، به اراده به مثابه علت باور دارد، «به خود»[۸۹] باور دارد، به خود بعنوان جوهر، و این ایمان به خود جوهری را به ورای همه چیز فرامی افکند- بدین وسیله او نخست مفهوم شی را می­آفریند. هرجا هستی بوسیله عقل طرح ریزی شود و به­عنوان علت در زیر نشانده شود مفهوم هستی در پی می ­آید واین هستی ماخوذ از مفهوم خود است. ابتدا فاجعه عظیمی خطایی وجود دارد که اراده را چیزی اثرگذار و یک توانایی می داند. امروزه می­دانیم که آن فقط یک واژه است… عقل در زبان اوه چه پیرزن اغواگری است او! می­ترسم هنوز از بند خدا رها نشده باشیم چرا که هنوز به دستور زبان باور داریم.»(TI,III.3)
برای اینکه بتوان تصویر درستی از توصیف نیچه بدست آورد، باید ابتدا از بار کنایی و طعنه آمیز نیچه چشم پوشی کنیم. در این صورت می توان گفت که توصیف نیچه با توصیف کانت مطابقت دارد. همانطور که کانت داده های تجربی توسط شهود را، متکثر و بی نظم می داند، نیچه نیز اعتقاد دارد که حس ها گذرایی وصیرورت را نشان می دهند.
نیچه می گوید که این عقل است که دروغ هایی همچون مقولات را بر حسیات می افزاید. واژه کلی عقل را در اینجا می توان متناظر با فاهمه در فلسفه کانت در نظر گرفت. فاهمه ای که به وسیله تألیف، صورت های دستور زبانی را بر حسیات ما اعمال می کند و از این رو حسیات با ساختاری متناظر با صورت احکام بر ما پدیدار می­شوند.(Hill, 2003: 176)
ممکن است از آنجا که نیچه از دروغ عقل در مقابل راست گویی حس ها سخن می گوید، این تصور به وجود آید که او موافق نوعی تجربه گرایی است. اما باید گفت که اینجا واژه دروغ را نباید به طور اخلاقی و یا در معنایی سرراست در نظر گرفت. واژه دروغ در اینجا حاکی ازآن است که مقولات توسط ما اضافه می شوند و در آن چیزی که به ما داده می شود اثری از آن ها نیست. هیچ دلالتی در متن عقل در فلسفه غروب بت ها به چشم نمی خورد که وی توصیف تجربه گرایانه از ابژه ها و بازنمود ها را پذیرفته باشد. علاوه بر این با توجه با سایر متون نیچه می توان صراحتا نسبت دادن تجربه گرایی به نیچه را رد کرد. او درگزین گویه ۲۵۲ کتاب BGE)) به طور طعنه آمیز به مخالفت خود با تجربه گرایی و موافقت با کانت اشاره می کند:
«این مردان انگلیسی نژاد فلسفی ندارند. بیکن بعنوان حمله کننده به روح فلسفی شناخته شده است. هابز، هیوم و لاک بیش از یک قرن باعث پستی و تنزل ارزش مفهوم فیلسوف بوده اند.کانت دربرابر هیوم شورید و قد برافراخت.»BGE252
همچنین در جای دیگر توصیفی مشابه کانت برای تفسیر داده های حسی توسط ما ارائه می دهد:
« ماده حواس که به­وسیله فاهمه منظم شده است، به طرحی کلی تقلیل داده می­ شود، مشابه ساخته می­ شود و با مواد مشابه جمع بسته می­ شود. بدین طریق ابهام و آشفتگی تأثرات حسی منطقی (و قاعده مند) می­گردند.»(WP569)
«هیچ حسی در کار نمی توانست بود اگر نوعی از برابر سازی درون حس ها صورت نمی گرفت»(WP532)
بنابراین به قول دایل ، نیچه «به هیچ وجه اعتقاد نداشت که داده های حسی خود گواه[۹۰]، مبنایی برای دانش و معرفت ما باشند» (Doyle,2009: 70). پس باید گفت که اولا نیچه توصیف کانت درباره ساز و کار منظم سازی حسیات را می پذیرد، ثانیا نباید از تاکید نیچه بر حس ها برداشت کرد که نیچه در پی این است که معرفت مارا بر آشوب حواس پی ریزی کند. نیچه خود بر محال بودن چنین رویکردی واقف بود. درواقع مسئله نیچه از اساس جدال عقل گرایی و تجربه گرایی نیست گرچه بنابر دلایل بنیادی نقد خود را بر متافیزیسین عقل گرا متمرکز می کند. او از مبانی کانتی آغاز می کند، کانتی که به خوبی بر نقش تجربه حسی در معرفت مان تاکید کرده بود و در عین حال با چرخش کوپرنیکی نشان داد که بخش عظیم دنیایی که تجربه می کنیم مربوط به پیشینی های سوژه است. نیچه هم با همین پیشینی ها سروکار دارد.
درباره دروغ خواندن مقولات عقل بیان دونکته ضروری می نماید. اول اینکه ازین دروغ نباید به هیچوجه نتیجه ای اخلاقی گرفت که ما زین پس باید از این دروغ اجتناب کنیم. اینها از نظر نیچه بخشی از حقیقت ما و اجتناب ناپذیراند. او صراحتا می­گوید که « آن حقایق پیشینی دراثر تجربه و ممارست چنان در ما ریشه دوانده اند که جزیی از ما شده اند، به گونه ای که اگر به آن ها باور نداشته باشیم نسل ونژاد ما نابود خواهد شد.» (WP 497) بنابراین جهانی که با مقولات توصیف می­ شود، حاوی حقیقتی چشم اندازی اند و عامل بقای مان.
نکتۀ دوم این است که همانطور که در فصل دوم نشان داده شد، دوگانه هایی مانند حقیقت وخطا و درست ونادرست وراست ودروغ در اندیشه نیچه به گونه ای خاص باید فهمیده شوند. یکی متعلق به چشم انداز ما ودیگری متعلق به طبیعتی است که فراتر از چشم اندازماست. از نظر نیچه جهان ای که در آگاهی ما پدیدار می­ شود از الگوهای مقولات کانتی پیروی می­ کند، اما در عین حال جهانی که ارگانیزم درآن زیست می­ کند این گونه نیست. ما توانسته ایم به مدد علم از سوژه کانتی فراتر رویم، دانستیم که اراده صرفا یک نام است و مکان، اقلیدسی نیست، اما بازهم به آن ها باور داریم، چرا که ذهن ما کماکان با مقولات کانتی می اندیشد واین خود عامل موفقیت حیات ما دست کم در دوره هایی طولانی بوده است. در عین حال نیچه به تغییر چشم اندازهای مان نیز باور دارد.

۲-۲-۴) «من»

اما عناصر کانتی توصیف نیچه تنها به نقش تألیفی عقل محدود نمی شود. آرای نیچه درباره ی «من» و «اگو» [۹۱] نیز تا حدودی اندیشه های کانت را در تحلیل استعلایی مغالطات عقل محض، در خود مستتر دارد. از نظرهیل، نیچه با این ایده که وحدتی که ما به عنوان موجودات آگاه تجربه می کنیم، تنها وحدت تألیفی ادراک است، همدل و آگاه بود(Hill,2003:180) از نظر کانت اگوی استعلایی ساختار بنیادین واحدی است که پیش فرض آگاهی تجربی ماست نه یک من جوهری. نیچه نیز سازوکار تولید این من را در متافیزیک عقل یا زبان توضیح می دهد. او در شرح اینکه چگونه دستور زبان خطای ما را شکل می دهد، می گوید:
« [عقل]، باور به خود جوهری را به ورای همه چیز طرح می افکند. بدین وسیله نخست مفهوم شیء را می آفریند.»( (TI, III, 3
می توان از این نوشته دو نکته را بیرون کشید: اول آنکه خود جوهری مبنا و پیش فرضی برای سایر مقولات و عمل تألیف است. که این برداشت مؤید توصیف کانت در تحلیل استعلایی است و دوم اینکه از این بت­واره­پرستی خام دستور زبان در متافیزیک، این نتیجه گرفته شد که من وجودی جوهری است. اما نیچه این نتیجه را خطا می داند و من را تنها وحدت تألیفی و پدیداری می داند. متون مختلف نیچه هر دو نکته بالا را تایید می کنند.
« اگر اگوی ما از نظر ما موجودی یگانه است که بر اساس آن همه موجودات را می سازیم و فهم می کنیم، بسیار خوب! پس بسیارجای شک باقی می ماند که این یک توهم چشم اندازی نباشد- وحدتی پدیداری که هر چیزی را مانند افقی دربر می گیرد.»(WP 518)
در متن بالا خود جوهری که اساس فهم ما است به عنوان یک وحدت پدیداری در نظر گرفته می شود که آشکارا یادآور توصیف کانت است.
« وقتی دریافتیم که سوژه چیزی نیست که اثرات (معلول ها) را بوجود می آورد، بلکه تنها یک افسانه است، در پی آن چیزهای زیادی می آید. تنها بر اساس مدل سوژه است که ما واقعیت اشیاء را اختراع می کنیم و آنها را بر آشوب حس ها فرا می افکنیم.»(WP 552)
« از زمان دکارت ( و بیش­تر برخلاف او نه در پی او) همه فلاسفه در لباس نقادی مفاهیم موضوع و محمول به کشتن مفهوم قدیمی نفس برخاسته اند. فلسفه مدرن به عنوان نوعی شک گرایی معرفت شناسانه، آشکار و پنهان ضد مسیحی است (گرچه برای گوش های حساس تر به هیچ وجه ضد مذهب نیست) مردم همانطور که به دستور زبان و سوژه (موضوع) دستور زبانی باور داشتند، به نفس ایمان داشتند. آنها می گفتند که «من» یک شرط است و اندیشیدن یک محمول و مشروط. اندیشیدن یک فعالیت است و سوژه باید به عنوان علت آن در نظر گرفته شود. شاید بر عکس این قضیه درست باشد که اندیشه شرط باشد و من مشروط، که در این صورت من تالیفی است که از خلال خود اندیشه تولید می شود. کانت از اساس می خواست ثابت کند که سوژه نمی تواند بر مبنای سوژه اثبات شود- و همینطور بر مبنای ابژه.»(BGE 54)
از متون بالا می توان دو ادعا را از هم تفکیک کرد. اول آنکه من یک جوهر نیست و تالیفی پدیداری است. دوم این ادعا که وحدت ابژه ها حاصل فرافکنی وحدت سوژه است.
درمورد ارتباط ادعای اول با اندیشه کانت از نظر هیل «مغالطات عقل محض الهام بخش این ادعایند که خود به عنوان جوهری فکری تنها وحدت پدیداری است»(Hill, 2003:183) دومین ادعا این است که به وسیله سوژه، واقعیت و وحدت بر آشوب حس ها اعمال می شود. این همان ادعای کانت است که در استنتاج استعلایی آمده است: کانت ادعا می کند که خود ایده وحدت استعلایی ابژه در یک معنا از وحدت استعلایی سوژه استخراج می شود (ibid:181)

۳-۴) نتیجه فصل

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:52:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم