مؤثّرترین و سادهترین شیوه برای ایجاد خلق مثبت، تحت شرایط تجربی، ورزش است که آن را ضدّ افسردگی نامیدهاند. تأثیر آن به خاطر اثر فیزیولوژیکی ورزش روی ترشّح اندورفینهاست که موجب ایجاد احساس سرخوشی، لذّت و نیز کنترل روی جسم و بدن میشود. ورزش در ایجاد روابط اجتماعی نیز مؤثّر است. به خصوص در انجام تمرینهای بدنی و ورزشی به ویژه در ورزشهای تیمی که با تعامل نزدیکتر و گاهی تماس جسمانی نیز برقرار میگردد، تعامل بیشتری هم به چشم میخورد. تأثیر ورزش روی عزّتنفس، نه فقط با برندهشدن، بلکه با انجام سطح معقولی از رقابتجویی نیز دیده شده است. ضمناّ انجام آن به صورت فردی یا گروهی، شکلی از گذران اوقات فراغت به شیوهای سالم است که خود بیانگر شادمانی است (رنگریز، ۱۳۸۸).
-
- موفّقیّت و تأیید اجتماعی:
عزّتنفس در واقع خودارزیابیهایی است که انسان در زندگی با آن روبهرو میشود. مطالعات متعدّد نشان دادهاند که خودپذیری در سلامت روان از اهمّیّت اساسی برخوردار است (آرگایل، ۲۰۰۱). عزّتنفس یکی از مهمترین پیشبینیکنندههای شادی است. اهمّیّت عزّتنفس در ایجاد شادی به حدّی است که برخی از صاحبنظران و پژوهشگران روانشناسی شادی آن را جزء جداییناپذیر شادی یا اساسیترین عنصر شادی و دارای قویترین همبستگی با مقیاسهای خوشبختی میدانند (آرگایل، ۲۰۰۱). براون و مک گیل[۱۶۷] (۱۹۸۹) در تحقیقات خود دریافتند که هنگام وجود احساس ناراحتی و فقدان شادمانی، عزّتنفس افراد کاهش مییابد. به عبارت دیگر، بین شادمانی و عزّتنفس ارتباط علّی متقابل وجود دارد، اما آرگایل و لو (۱۹۹۰) ضمن مخالفت با این نظر معتقدند که عزّت نفس شادمانی را افزایش میدهد، امّا فقدان شادمانی موجب کاهش عزّتنفس نمیشود.
- استفاده از مهارتها:
رضایت شغلی فرد به میزان زیادی به استفاده از مهارتها بستگی دارد و این فرایند نه فقط به خاطر پاداشهای دریافتی، بلکه به خاطر رضایت درونی برای انجام یک کار ماهرانه است. کاربردهای مشابه آن در ورزش نیز مشاهده میشود. مثلاً مردم از فعّالیّتهایی مثل اسکی و شنا که در آن مهارت دارند لذّت بیشتری میبرند. این نکته موافق و مؤیّد نظر میهالی[۱۶۸] (۱۹۹۰، به نقل از رنگریز، ۱۳۸۸) است که عنوان میکند رضایت نتیجهی چالشها و برگرفته شده از مهارتهای ضروری است. در مقابل، برخی فعّالیّتهای غیر چالشی همچون تماشای تلویزیون را ترجیح می دهند (گلستانی بخت، ۱۳۸۶).
- موزیک و مذهب:
انجام این فعّالیّت با ارضای فیزیولوژیکی هیچ رابطهای ندارد و در واقع اصلاً ارزش بقا ندارد، زیرا هیجانهای مثبت دارای ارزش تکاملی و بقا هستند. ولیکن در شنیدن موسیقی و نیز انجام امور و آداب مذهبی به فرد هیجان عمیقی دست میدهد که بسیار مفرّحتر از مطالعهی یک کتاب خوب است. کوبی[۱۶۹] (۱۹۸۶، به نقل از گلستانی بخت، ۱۳۸۶) به نحو جالبی ارکستر سمفونیها و موزیکهای گروهی طنز را لذّت ذهنی نامید.
- محیط و شرایط جوّی:
افراد در هوای آفتابی خلق بهتری دارند تا هوای کمی گرم با رطوبت کم . خورشید از دیرباز برای انسان دارای اهمّیت بوده و هست و در مذاهب قدیم نیز مورد تحسین و پرستش بوده است. فقدان و کمبود آن نیز احتمالاً موجب افسردگی میشود. باران نیز همواره مورد توجّه و مهم بوده است (گلستانی بخت، ۱۳۸۶).
- استراحت و آرامش:
شادمانی از حدّ کم تا زیاد وجود دارد. تحقیقات دربارهی اوقات فراغت حاکی از این است که مثلاً تماشای تلویزیون حدّی از شادی هر چند اندک را ایجاد میکند. در حال حاضر بعد از خواب و کار، بیشترین زمان را در دنیای مدرن امروزی، تماشای تلویزیون (حدود ۳ ساعت برای اکثر مردم) به خود اختصاص داده است. آرامش نیز جایی بین خواب و بیداری است (گلستانی بخت، ۱۳۸۶). در مقابل کسانی هم در جستوجوی هیجان و ماجراجویی هستند. در این افراد جوهر شادبودن، در بیشتر موارد، در برانگیختگی بالای بدون ترس است. از نظر افراد هیجانخواه، سطح خطر ممکن است خیلی هم بالا نباشد. این افراد میدانند مقداری خطر وجود دارد اما معتقدند که سطح معیّنی از خطر برای شادبودن لازم است (فرانکن[۱۷۰]، ۲۰۰۵).
- الکل و موادّ دیگر:
الکل نیز باعث افزایش خلق مثبت و تشکیل خلق منفی طی فعّالیّت انتقالدهندههای عصبی در مغز میشود. اثر لذّت بخش الکل به خاطر توانایی آن در تحریک دستگاههای تولیدکنندهی دوپامین و اندروفین میباشد (فرانکن، ۲۰۰۵). لازم به ذکر است هر چند الکل دارای تأثیر کوتاهمدّت بر خلق است ولی بر اساس طبقهبندی شادمانی، این عامل از جمله مواردی است که صرفاّ موجب لذّتجویی و نه شادمانی اصیل و واقعی میگردد (گلستانی بخت، ۱۳۸۶).
این چند عامل که مطرح شد از دیدگاه آرگایل ذکر شده است، در تحقیقات دیگر عوامل دیگری هم مطرح شده است:
- خوشبینی و تفکّر مثبت:
خوشبینی انتظاری تعمیمیافته برای رخدادن پیامدهای خوب به هنگام برخورد با مشکلات در حیطههای مهمّ زندگی است. رابطهی مثبتی بین خوشبینی، سلامتی و بهبودی بعد از عمل جرّاحی وجود دارد (شییر وکارور[۱۷۱]؛ به نقل از فرانکن، ۲۰۰۵). پژوهشها نشان میدهند که افرادی که خوشبینترند، نسبت به افراد بدبین و واقعبین میزان شادمانی بیشتری دارند و یکی از راههای افزایش شادمانی، خوشبینی است (رنگریز، ۱۳۸۸).
دانلود |
[شنبه 1400-03-22] [ 02:00:00 ب.ظ ]
|