کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



: جابه جایی فائم سازه
: مدول بستر افقی محیط اطراف
: صلبیت مقطع تونل
باحل معادله فوق حداکثر نیروهای داخلی بدست خواهند آمد. در حالت دقیق تری با مدلسازی سازه تونل و محیط اطراف و اعمال مدل رفتاری مناسب و لحاظ پدیده اندرکنش در تحلیل دینامیکی، می توان درک بهتری از رفتار متقابل سازه و خاک نسبت به یکدیگر به دست آورد که هدف این پژوهش نیز همین امر است.
ز ـ بارهای وارده از داخل
بارهای ایجاد شده توسط تأسیسات موجود در سقف تونل یا بارهای وارد بر اثر فشار داخلی آب باید در اینجا محاسبه شوند.
۲-۳ تئوریهای تخمین مقدار بار وارد بر پوشش
برای تخمین بارهای وارد بر پوشش تونل جهت طراحی دو راه وجود دارد. یکی روش هایی هستند که عمق پوشش را در نظر نمی گیرند و دیگری نظریه هایی که شامل تعیین بار وارد بر پوشش با لحاظ کردن عمق می باشند. انتخاب یکی از این دو روش بستگی به سخت و یکپارچه بودن و یا شل بودن توده زمین دارد. در توده های سنگی یکپارچه و در مواردی که تنش از حد الاستیک تجاوز نمی کند، میزان بار وارد بر پوشش تحت تأثیر عمق سربار قرار نمی گیرد. بنابراین استفاده از تئوریهایی که از اثر عمق صرف نظر می کنند، کاملاً توجیه شده می باشد. بر عکس زمانی که تنش ها به محدوده پلاستیک وارد می شوند، اثر عمق نه تنها در تعیین بزرگی فشار توده بلکه در زمان مورد نیاز برای گسترش منطقه محافظ نیز فاکتور مناسبی است(۲).
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
از آنجایی که در اکثر حفاری های تونل های شهری (کم عمق)، شاهد نشست زمین در اثر گسترش منطقه پلاستیک و رسیدن آن به سطح زمین هستیم(۵)، لذا نظریه های تعیین بار وارد بر پوشش با در نظر گرفتن عمق سربار ملاک عمل خواهد بود با این وجود برخی از نظریه هایی که وابسته به عمق سربار نیستند نیز در عمق کم جوابهای نزدیک به واقعیت می دهند. به همین دلیل در قسمت های بعدی به بررسی برخی از آنها نیز پرداخته ایم.
۲-۳-۱ تئوری ترزاقی
این تئوری به طور کلی برای خاک های دانه ای، خشک و بدون چسبندگی به وجود آمد ولی در مورد خاک های چسبنده نیز به خوبی می تواند تعمیم داده شود. با توجه به شرایط واقعی ترزاقی مقداری رطوبت را در خاک ماسه ای در نظر گرفت طوری که چسبندگی لازم را برای نگهداری قسمت قائم سینه کار در هنگام پیشروی به وجود آورد. طی حفاری و نصب پوشش اولیه، توده ماسه اطراف حفره دچار جا به جایی می شود که این جا به جایی ها برای به وجود آمدن صفحات لغزش که گسیختگی حتمی در آنها رخ می دهد، کافی است. بنابر این پهنای قسمتی از توده زمین که جا به جایی با زاویه ۴۵+Ф/۲ در صفحه گسیختگی رخ می دهد برابر است با. (شکل ۲-۵ )(۳)
(۲-۱۱)
جا به جایی توده زمین به وسیله اصطکاک به وجود آمده در صفحات برشی قائم خنثی می شود. این صفحات مرزی در انتهای المان با پهنای B ترسیم شده اند. (شکل ۲-۵)
مقاومت برشی در امتداد این صفحات که در برابر جا به جایی ها مقاومت می کند، برابر است با:
(۲-۱۲)
با نوشتن رابطه تعادل نیروهای وارده بر نواری به پهنای B و ارتفاع dz در عمق z خواهیم داشت:
(۲-۱۳)
با جایگذاری خواهیم داشت.
(۲-۱۴)
(۲-۱۵)
(۲-۱۵)
(۲-۱۵)
با فرض شرایط مرزی در عمق z=0 جواب معادله دیفرانسیل برابر خواهد شد با :
(۲-۱۶)
برای c=q=0 داریم:
(۲-۱۷)
با جایگذاری عمق برابر با عمق سرباره، فشار توده زمین برابر می شود با :
(۲-۱۸)
که در آن وزن مخصوص کل خاک، K ضریب فشار افقی در حالت سکون و زاویه اصطکاک داخلی خاک می باشند.
شکل ۲-۵) فرضیات تئوری فشار خاک ترزاقی (۳)
شکل ۲-۶) فشار خاک در عمق های بیشتر (۳)
برای عمق های بیشتر (H>2.5B)، عمل طاق شدگی به سطح زمین گسترش نمی یابد. در آزمایشات ترزاقی مقدار ضریب K به تدریج از ۱ به ۵/۱ متناظر با ارتفاع معادل B افزایش می یابد و فشار توده از ترکیب دو پارامتر H1 و H2 به دست می آید. (شکل ۲-۶)
H2 مربوط به ارتفاع منطقه طاق شدگی است و H1 ارتفاع پس از آن تا سطح زمین می باشد در این مورد فشار خاک برابر بار خارجی معادل با به اضافه بار ناشی از منطقه محافظ در نظر گرفته می شود.
بنابراین :
(۲-۱۹)
ارتفاع H2 با پایین آمدن سطح حفره افزایش می یابد تا نهایتاً به ۵/۱ عمق سرباره می رسد. در این حالت اثر ترم دوم به اندازه ای کوچک می شود که قابل صرف نظر کردن است. ضمن آنکه عبارت داخل پرانتز هم به سمت واحد میل می کند. بنابراین در عمق خیلی زیاد خواهیم داشت.
(۲-۲۰)
همان طور که دیده می شود وابستگی فرمول (۲-۱۱) به عمق سربار از بین می رود. ترزاقی بر اساس تجربیات و آزمایشات به این نتیجه رسید که مقدار K در این حالت تقریباً برابر واحد است. نکته دیگری که در این رابطه وجود دارد رابطه مستقیم فشار توده و پهنای حفاری می باشد و یک شباهت اساسی با فرمول به دست آمده از نظریه پرتودیاکونوف (فرمول ۲-۲۴) می دهد که یک توزیع فشار یکنواخت را به جای توزیع فشار سهمی در سطح مقطع تونل نشان می دهد.
۲-۲-۲ تئوری بلا (balla-1961) (6)
بلا در تئوریش فرض می کند که توده زمین بالای حفره دچار رها شدگی خواهد شد و به سمت پایین حرکت می کند این جا به جایی جهت بر انگیختن مقاومت برشی مصالح و حرکت در جهت صفحات لغزش کافی می باشد. او به صورت دلخواه سطوح لغزش را دایروی فرض کرد که از گوشه های بالای حفره مستطیلی شروع می شوند. شعاع دایره طوری در نظر گرفته می شود که مماس بر آن از نقطه تماس با محور تقارن و سطح لغزش استوانه ای دیگر زاویه ۴۵-Ф/۲ متناظر با صفحات لغزش فشار مقاوم توده زمین به وجود آید. (شکل ۲-۷)
به وسیله توزیع تنش در امتداد صفحات لغزش که توسط معادله دیفرانسیل کوئر تعیین می شود فشار زمین از تعادل قائم نیروها با جرم زمین لغزش یافته به دست خواهد آمد، یعنی :
(۲-۲۱)
جائی که G نشان دهنده جرم زمین لغزیده که توسط صفحات لغزش به وجود می آید، و برآیند تنش های برشی و چسبندگی در امتداد صفحات لغزش و P برآیند فشار در بالای سقف حفره می باشد.
شکل۲-۷ اصول تئوری بلا (۶)
بعد از تعیین این مقادیر که تابعی از ابعاد، عمق حفره و مشخصات مقاومتی توده زمین بالای حفره می باشند و فرض کردن توزیع یکنواخت فشار او به رابطه زیر رسید:
(۲-۲۲)
در این عبارت و و فاکتورهایی هستند که به زاویه اصطکاک داخلی توده زمین بستگی دارند و مقادیر آنها از جدول ۲-۱ بدست می آیند:
جدول ۲-۱) مقادیر و و براساس Ф [۹]

 

      Ф
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-07-30] [ 12:03:00 ق.ظ ]




۰٫۸۰۸

 

 

 

خلق دانش

 

۰٫۸۴۲

 

 

 

کاربرد دانش

 

۰٫۸۶۹

 

 

 

نوآوری سازمانی

 

۰٫۷۲۶

 

 

 

کل پرسشنامه

 

۰٫۸۴۱

 

 

 

 

۳-۹- روش های تجزیه و تحلیل آماری

پس از این که پژوهشگر روش تحقیق خود را مشخّص کرد و با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، داده های مورد نیاز را برای آزمون فرضیه های خود جمع آوری کرد، اکنون نوبت آن است که با بهره گیری از تکنیک های آماری مناسب که با روش تحقیق، نوع متغیرها و… سازگاری دارد، داده ها جمع آوری شده را دسته بندی و تجزیه و تحلیل نماید و در نهایت فرضیه هایی را که تا این مرحله او را در تحقیق هدایت کرده اند، در بوته آزمایش قرار دهد و تکلیف آن ها را روشن کند و سرانجام بتوانند پاسخی (راه حلی) برای پرسشی که تحقیق تلاشی سیستماتیک برای به دست آوردن آن بود، بیابد (خاکی، ۱۳۸۳).
دانلود پروژه
در تحقیق حاضر اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه ها با بهره گرفتن از تکنیک های آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در تحلیل توصیفی از جداول توزیع فراوانی برای بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به ویژگی های عمومی پاسخگویان و متغیرهای تحقیق استفاده شده است. آزمون نرمال بودن داده ها با بهره گرفتن از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، و فرضیه های تحقیق نیز با بهره گرفتن از ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن بررسی شده است.

۳-۹-۱ تجزیه و تحلیل با بهره گرفتن از آمار توصیفی

آمار توصیفی را عمدتاً مفاهیمی از قبیل توزیع فراوانی، نمایش هندسی و تصویری توزیع و نظایر آن تشکیل می‌دهد. آمار توصیفی برای تبیین وضعیت پدیده یا مسئله یا موضوع مورد مطالعه به زمان آمار، تصویرسازی و توصیف می‌گردد. محقق پس از استخراج اطلاعات اقدام به خلاصه کردن و طبقه بندی داده‌های آماری می کند و این کار را با تشکیل جداول توزیع فراوانی انجام می‌دهد. پس از تشکیل جداول توزیع فراوانی محقق می‌تواند درصدهای توزیع فراوانی و درصدهای تراکمی را محاسبه کند (حافظ نیا، ۱۳۸۸).

۳-۹-۲- تجزیه و تحلیل با بهره گرفتن از آمار استنباطی

در تحلیل‌های آمار استنباطی همواره نظر بر این است که نتایج حاصل از مطالعه گروه کوچکی به نام نمونه، چگونه به گروه بزرگ تری به نام جامعه تعمیم داده می‌شود. رابطه همبستگی به بررسی ارتباط بین دو یا چند متغیر می‌پردازد و ضریب آن را محاسبه می کند. همبستگی بین متغیرها ممکن است مثبت یا منفی باشد (حافظ نیا، ۱۳۸۸).

۳-۹-۳- آزمون کلموگروف- اسمیرنف 

این آزمون از نوع ناپارامتری است و برای ارزیابی همقوارگی متغیرهای رتبه‌ای در دو نمونه (مستقل و یا غیر مستقل) و یا همقوارگی توزیع یک نمونه با توزیعی که برای جامعه فرض شده است، به کار می‌رود. اسمیرنف یک نمونه‌ای در مواردی به کار می‌رود که متغیرها رتبه‌ای باشند و توزیع متغیر رتبه‌ای را در جامعه بتوان مشخص نمود. این آزمون از طریق مقایسه توزیع فراوانی‌های نسبی مشاهده شده در نمونه  با توزیع فراوانی‌های نسبی جامعه  انجام می‌گیرد. این آزمون ناپارامتری است و بدون توزیع است اما باید توزیع متغیر در جامعه برای هر یک از رتبه‌های مقیاس رتبه‌ای در جامعه به طور نسبی در نظر گرفته شود که آن را نسبت مورد انتظار می‌نامند.
آزمون کلموگروف- اسمیرنف دو نمونه ای[۱۸] این آزمون در مواقعی به کار می‌رود که قرار باشد همقوارگی بین دو نمونه با هم مقایسه شود (آذر، ۱۳۸۸).

۳-۱۰-خلاصه فصل

در این فصل روش تحقیق مورد استفاده به تفصیل بیان شد. در این رابطه، ضمن بیان روش های و ابزار گردآوری اطلاعات، انواع متغیرهای مورد استفاده در مدل تحقیق، آزمون های مورد نیاز در خصوص داده ها و مبانی آماری مورد نظر برای آزمون فرضیات تشریح گردید
فصـل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها

۴-۱- مقدمه

تجزیه و تحلیل داده های آماری یکی از گام‌های اساسی در تحقیقات می باشند و نتایج تحقیقات به آن بستگی دارد. در این فصل که جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده طراحی گردیده است، در فرایند تجزیه و تحلیل داده ها نخست پرسشنامه های تکمیل شده، جمع آوری و داده های خام مورد نیاز جهت آزمون فرضیه ها به کمک رایانه و نرم افزار ثبت گردیدند. سپس این داده ها از طریق نرم افزار spss21تجزیه و تحلیل شده و در دو مرحله به اطلاعات مورد استفاده در این تحقیق، تبدیل شدند. در مرحله اول که تجزیه و تحلیل توصیفی می باشد، داده های جمع آوری شده به صورت جداول آمارتوصیفی و نمودار هیستوگرام ارائه شده و در مرحله دوم که تجزیه و تحلیل استنباطی می باشد به کمک نرم افزار مذکور آزمون فرضیه های پژوهش مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
آمار توصیفی

۴-۲- توصیف متغیرهای جمعیت شناختی

۴-۲-۱-جنسیت پاسخگویان: با توجه به شکل و نمودار ارائه شده مشاهده می شود که از ۲۶۰ نمونه انتخاب شده ۷۲ نفر (۲۷٫۷ درصد) زن و ۱۸۵ نفر (۷۱٫۲درصد) مرد بوده اند. نتایج مربوطه در جدول (۴-۱) و نمودار (۴-۱) ارائه شده است.
جدول ۴-۱- توزیع فراوانی و درصد جنسیت پاسخگویان

 

 

درصد تجمعی

 

درصد مقادیر معتبر

 

درصد

 

فراوانی

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:03:00 ق.ظ ]




۳-۴) حجم نمونه و روش نمونه گیری
در این پژوهش برای انتخاب حجم نمونه به جدول کرجسی و مورگان مراجعه شد. بر این اساس، حجم نمونه برابر ۲۶۹ نفر به دست آمد. این جدول در سطح اطمینان ۹۵ درصد بالاترین حجم نمونه را برآورد می کند. همچنین، برای انتخاب آزمودنی ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۵) روش گردآوری اطلاعات
در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش بهره گیری شده است:
الف) روش کتابخانه ای: جهت بررسی و مطالعه مبانی نظری موضوع پژوهش و دستیابی به اطلاعات اولیه با بهره گرفتن از کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات داخلی و خارجی و همچنین استفاده از شبکه اینترنت به منظور دستیابی به مقالات مرتبط با موضوع پژوهش از این روش استفاده گردید.
ب) روش میدانی: در این روش، پرسشنامه های پاداش اجتماعی وین و همکاران (۱۹۹۷)، اعتیاد به کار اسپنز و رابینز (۱۹۹۲)، تعهد سازمانی آلن و مایر (۱۹۹۰) و فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (۱۹۸۱)، در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. پس از اجرای پرسشنامه ها در بین جامعه آماری، مجموع داده ­های خام جمع آوری شده به کامپیوتر وارد و از طریق نرم­افزار آماری SPSS 20 مورد تحلیل قرار گرفت.
۳-۶) ابزار اندازه گیری داده ها
پس از آنکه مفاهیم و فرضیه های پژوهش به طور دقیق شکل گرفت، قدم بعدی تهیه ابزار پژوهش برای جمع آوری اطلاعات بود. در پژوهش حاضر، پرسشنامه بسته پاسخ تنها ابزار پژوهش بوده است که با توجه به مطالعات نظری، کتابخانه ای و مطالعه مقاله ها و پایان نامه های مختلف در قالب عوامل مطرح شده در چارچوب نظری، تدوین و بکار گرفته شد. این پرسشنامه شامل بخش هایی به شرح زیر است:

 

    1. مقدمه: در این قسمت توضیح مختصری درباره پژوهش، جهت آشنایی آزمودنی ها با پرسشنامه و گویه های آن ارائه شده است.

 

    1. سوالات جمعیت شناختی: در سوالات این بخش، اطلاعات کلی و جمعیت شناختی در رابطه با آزمودنی ها نظیر جنسیت، سن، مدرک تحصیلی و سابقه کاری جمع آوری می گردد.

 

    1. پرسشنامه پاداش اجتماعی: این پرسشنامه توسط وین و همکاران در سال ۱۹۹۷ طراحی شد. این پرسشنامه با ۱۶ سؤال بر اساس طیف لیکرت هفت گزینه ای تنظیم شده است. بر این اساس، آزمودنی برای انتخاب گزینه کاملاً مخالفم ۱ امتیاز، مخالفم ۲ امتیاز، تا حدودی مخالفم ۳ امتیاز، نطری ندارم ۴ امتیاز، تا حدودی موافقم ۵ امتیاز، موافقم ۶ امتیاز و کاملاً موافقم ۷ امتیاز، کسب می نماید. در پژوهش آقاجانی و رضایی (۱۳۹۳) برای ارزیابی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای کل پرسشنامه برابر ۸۳/۰ محاسبه شد. جدول ۳-۱، تناظر مولفه های اعتیاد به کار را با گویه های پرسشنامه نشان می دهد:

 

جدول ۳-۱: تناظر مولفه های پاداش اجتماعی با گویه های پرسشنامه مربوطه

 

ردیف مولفه های اعتیاد به کار تعداد گویه شماره گویه ها
۱ حمایت سرپرستان ۸ ۸ - ۱
۲ حمایت همکاران ۸ ۱۶ - ۹
۳ پاداش اجتماعی ۱۶ ۱۶ - ۱

 

 

    1. پرسشنامه اعتیاد به کار: این پرسشنامه توسط اسپنز و رابینز در سال ۱۹۹۲ طراحی شد. این پرسشنامه با ۲۰ سؤال بر اساس طیف لیکرت پنج گزینه ای تنظیم شده است. بر این اساس، آزمودنی برای انتخاب گزینه کاملاً مخالفم ۱ امتیاز، مخالفم ۲ امتیاز، نطری ندارم ۳ امتیاز، موافقم ۴ امتیاز و کاملاً موافقم ۵ امتیاز، کسب می نماید. ضریب پایایی این پرسشنامه توسط شعبانی و همکاران (۱۳۸۹) با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ برابر ۸۲/۰ محاسبه شد. جدول ۳-۲، تناظر مولفه های اعتیاد به کار را با گویه های پرسشنامه نشان می دهد:

 

جدول ۳-۲: تناظر مولفه های اعتیاد به کار با گویه های پرسشنامه مربوطه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ق.ظ ]




سازمانهای استراتژی محور از یک فرایند «دوحلقــــه ای» بهــره میبرند که مدیریت بر بودجه را با مدیریت بر استراتژی یکپارچه میکنند. یکپارچهسازی روش ارزیابی متوازن با فرآیندهای برنامه ریزی و بودجه بندی سازمان، برای ایجاد یک سازمان استراتژی محور حیاتی است. بودجه عملیاتی، بهبود در عملیات جاری را منعکس میسازد، بودجه استراتژیک برنامهها و اقدامات لازم جهت پوشاندن فاصله بین عملکرد موفقیت آمیز، و عملکردی که با بهبود مستمر و طبق روند عادی کسب و کار قابل تحقق است، موردتوجه قرار میدهد. برنامه ریزی استراتژیک باید از اقدامات و برنامههای تحول برای کمک به سازمان در تحقق اهداف استراتژیک خود استفاده کند. به این ترتیب، بودجه از یک فرایند مکانیکی و خسته کننده که بر ارقام و اعداد مالی کوتاه مدت متمرکز است، به یک ابزار مدیریتی تبدیل میشود که توجه و منابع را به بـــــرنامههای حیاتی و استراتژیک معطوف میسازد.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۲-۱۵-۵- بسیج و به حرکت درآوردن تحول ازطریق رهبـــــری مدیریت ارشد:

پیادهسازی استراتژیهای جدید مستلزم تحول در مقیاس وسیع است. وقتی «جان کاتر» میخواهد دگرگونی را تشریح کند بین واژه مدیریت و واژه رهبری به دقت تمایز قائل میشود. فرایند بنیادنهادن سیستم مدیریت با بهره گرفتن از روش ارزیابی متوازن، با رهبری آغاز میشود که احساس ضرورت برای تغییر را در سازمان ایجاد میکند. رهبرانی که میخواهند تحولی اساسی را در سازمان خود ایجاد کنند، روش ارزیابی متوازن را یک ابزار مدیریتی بسیار موثر برای برانگیختن و تحقق تحول مطلوب، خواهند یافت. رهبران موثر میتوانند ازطریق ارائه یک تصویر زیبا از آینده نیز، برای تحول ایجاد انگیزه کند. دهها سال است که شرکتها در تلاش برای پیادهسازی تحول هستند. توصیه این است که برنامههای تحول، با تغییر سیستم ارزیابی شرکت به روش ارزیابی متوازن همراه شود.
مدیریت ارشد که روش ارزیابی متوازن را ایجاد میکند به نوعی ائتلاف جهت به حرکت درآوردن تحول در سازمان دست مییابد. فرایند برپایی این نظام، هم گروه های کاری و هم تعهد آنان را در مقابل استراتژی میسازد و معیارهای ارزیـــابی متوازن، وسیلهای فراهم میسازد تا چشم انداز و استراتژی سازمان اجرایی شود. روش ارزیابی متوازن میبایست به عنوان سیستم تعاملی سازمان درنظر گرفته شود، سیستمــــی برای تشویق پرسشها، بحثها، مناظرهها و گفتمان بین همه افراد سازمان، این نظام زمانی توانمند است که برای تحریک یادگیری و هدایت پرسشها به سوی آینده استفاده شود. بیشتریـــن علتهای مشترک برای شکست پیادهسازی روش ارزیابی متوازن، مربوط به ضعف فرآیندهای سازمانی است. علت گسترش استفاده از مفهوم کارنامه متوازن از سوی شرکتهای تولیدی و خدماتی، سازمانهای غیرانتفاعی و واحدهای دولتی را می‌توان به طور خلا‌صه به شرح زیر بیان کرد:
۲-۱۵-۵-۱- سیستمهای مبتنی بر اندازه‌گیری غیرمالی، استفاده ازمعیارهای غیرمالی را به صورت چک لیستهایی که فقط به وسیله مدیران مورد استفاده قرار می‌گیرد ممکن می‌سازد و یک سیستم جامع با معیارهای مرتبط نیست، در حالی‌که کارنامه متوازن بر مرتبط بودن معیارها با راهبرد موسسه و رابطه علت و معلولی که فرضیه‌های راهبرد را توضیح می‌دهند، تاکید دارد. ارتباط نزدیکتر بین سیستمهای اندازه‌گیری و راهبرد، نقش معیارهای غیرمالی را از یک چک لیست عملیاتی به یک سیستم جامع برای به‌کارگیری راهبرد ارتقا می‌دهد.
۲-۱۵-۵-۲- کارنامه متوازن ماهیت تغییر یابنده تکنولوژی و مزیت رقابتی را در دهه آخر قرن بیستم منعکس می‌کند. در رقابت عصر صنعتی قـرنهـای نـوزدهـم و بیستـم، شرکتها مـزیتهـای رقـابتـی را از سرمایه‌گذاری خود و مدیریت داراییهای مشهود مانند موجودی کالا‌، ساختمان، تاسیسات و ماشین‌آلا‌ت به دست می‌آوردند. در اقتصاد وابسته به داراییهای مشهود، معیارهای مالی برای ثبت سرمایه‌گذاریها در ترازنامه شرکت مناسب بود. صورت سودوزیان نیز می‌توانست هزینه‌های استفاده از این داراییها را برای ایجاد درآمد و سود نشان دهد، ولی در پایان قرن بیستم، داراییهای نامشهود منبع اصلی مزیت رقابتی شد. در سال ۱۹۸۲ ارزش دفتری داراییهـای مشهـود ۶۲ درصـد ارزش سازمانهای صنعتی را دربرمی‌گرفت. ده سال بعد این نسبت به ۳۸درصد کاهش یافته بود درپایان قرن بیستم، ارزش دفتری داراییهای مشهود کمتر از ۲۰درصد ارزش بازار شرکتها بود راهبردهای ایجاد ارزش از طریق مدیریت داراییهای مشهود به راهبردهای مبتنی بر دانش تغییر یافت که داراییهای غیرمشهود سازمان را ایجاد و از آن استفاده می‌کند؛ ازجمله: روابط با مشتریان، کالاها‌ و خدمات جدید، فرآیندهای اجرایی با کیفیت بالا‌ و پاسخگو، مهارت و دانش نیروی کار، تکنولوژی اطلا‌عات که نیـروی کـار را تقـویـت مـی‌کنـد و مـوسسـه را بـا مشتـریان و فروشندگانش مرتبط می‌سازد و فضای سازمانی که نوآوری، حل مسئله و بهبود را تشویق می‌کننداما شرکتها قادر به اندازه‌گیری مناسب داراییهای نامشهود خود نبودند. اطلا‌عاتی که درباره سرگذشت مدیران در کتابهای مدیریت مطرح شده، نشان داد که بسیاری از شرکتها نتوانستند راهبردهای جدید خود را در این محیط به اجرا درآورند. آنها نتوانستند آنچه را که قادر به شرح و اندازه‌گیریش نبودند، اداره کنند.

۲-۱۶- گسترش استفاده از کارنامه متوازن (کارت امتیازی متوازن)

علت گسترش استفاده از مفهوم کارنامه متوازن از سوی شرکتهای تولیدی و خدماتی، سازمانهای غیرانتفاعی و واحدهای دولتی را می‌توان به طور خلا‌صه به شرح زیر بیان کرد:
۲-۱۶-۱- سیستمهای مبتنی بر اندازه‌گیری غیرمالی، استفاده ازمعیارهای غیرمالی را به صورت چک لیستهایی که فقط به وسیله مدیران مورد استفاده قرار می‌گیرد ممکن می‌سازد و یک سیستم جامع با معیارهای مرتبط نیست، در حالی ‌که کارنامه متوازن بر مرتبط بودن معیارها با راهبرد موسسه و رابطه علت و معلولی که فرضیه‌های راهبرد را توضیح می‌دهند، تاکید دارد. ارتباط نزدیکتر بین سیستمهای اندازه‌گیری و راهبرد، نقش معیارهای غیرمالی را از یک چک لیست عملیاتی به یک سیستم جامع برای به‌کارگیری راهبرد ارتقا می‌دهد.
۲-۱۶-۲- کارنامه متوازن ماهیت تغییر یابنده تکنولوژی و مزیت رقابتی را در دهه آخر قرن بیستم منعکس می‌کند. در رقابت عصر صنعتی قـرنهـای نـوزدهـم و بیستـم، شرکتها مـزیتهـای رقـابتـی را از سرمایه‌گذاری خود و مدیریت داراییهای مشهود مانند موجودی کالا‌، ساختمان، تاسیسات و ماشین‌آلا‌ت به دست می‌آوردند. در اقتصاد وابسته به داراییهای مشهود، معیارهای مالی برای ثبت سرمایه‌گذاریها در ترازنامه شرکت مناسب بود. صورت سودوزیان نیز می‌توانست هزینه‌های استفاده از این داراییها را برای ایجاد درآمد و سود نشان دهد، ولی در پایان قرن بیستم، داراییهای نامشهود منبع اصلی مزیت رقابتی شد. در سال ۱۹۸۲ ارزش دفتری داراییهـای مشهـود ۶۲ درصـد ارزش سازمانهای صنعتی را دربرمی‌گرفت. ده سال بعد این نسبت به ۳۸درصد کاهش یافته بود درپایان قرن بیستم، ارزش دفتری داراییهای مشهود کمتر از ۲۰درصد ارزش بازار شرکتها بود. راهبردهای ایجاد ارزش از طریق مدیریت داراییهای مشهود به راهبردهای مبتنی بر دانش تغییر یافت که داراییهای غیر مشهود سازمان را ایجاد و از آن استفاده می‌کند؛ ازجمله: روابط با مشتریان، کالاها‌ و خدمات جدید، فرآیندهای اجرایی با کیفیت بالا‌ و پاسخگو، مهارت و دانش نیروی کار، تکنولوژی اطلا‌عات که نیـروی کـار را تقـویـت مـی‌کنـد و مـوسسـه را بـا مشتـریان و فروشندگانش مرتبط می‌سازد و فضای سازمانی که نوآوری، حل مسئله و بهبود را تشویق می‌کنند. اما شرکتها قادر به اندازه‌گیری مناسب داراییهای نامشهود خود نبودند. اطلا‌عاتی که درباره سرگذشت مدیران در کتابهای مدیریت مطرح شده، نشان داد که بسیاری از شرکتها نتوانستند راهبردهای جدید خود را در این محیط به اجرا درآورند. آنها نتوانستند آنچه را که قادر به شرح و اندازه‌گیریش نبودند، اداره کنند.

۲-۱۷-کارنامه متوازن تکمیل کنندهِ گزارشگری مالی رایج

ترازنامه شرکتها، داراییهای مشهود را براساس قیمت تاریخی آنها جداگانه گزارش میکند. این شیوه برای شرکتهای دوران صنعتی مناسب بود که از ترکیب و انتقال منابع مشهود خود به محصولا‌تی که ارزش آنها به میزان هزینه‌های تملک و تولید افزایش می‌یافت، کار خود را انجام می‌دادند. ضوابط حسابداری مالی مربوط به استهلا‌ک و بهای تمام شده کالا‌ی فروخته شده این امکان را فراهم می‌کرد که صورت سود و زیان ارزشی را که مازاد بر هزینه‌های انجام شده برای تملک و تبدیل داراییهای جاری به محصولا‌ت و خدمات تکمیل شده ایجاد می‌شود، اندازه‌گیری کند. شرکتها به دنبال آنندکه همانند داراییهای مشهود خود، مخارجی را که برای آموزش کارکنان، انجام تحقیق و توسعه، خرید و گسترش بانکهای اطلا‌عاتی و تبلیغات برای آشنایی بازار با محصولا‌ت، انجام می‌دهند، به حساب دارایی منظور کنند و سپس آنها را مستهلک کنند. اما این مخارج تخمین ضعیفی از ارزش بازیافتنی ایجاد شده از طریق سرمایه‌گذاری در این داراییهای نامشهود است. داراییهای نامشهود برای سازمانها ارزش ایجاد می‌کنند ولی نه به معنی آنکه این داراییها ارزش بازار جداگانه‌ای داشته باشند. بسیاری از فرآیندهای داخلی و ارتباطات سازمانی مانند طراحی، تحویل و خدمات باید ارزش بالقوه داراییهای نامشهود را به محصولا‌ت و خدماتی که ارزش مشهود دارند، تبدیل کنند. کارنامه متوازن برای ایجاد چارچوب جدیدی به منظور توصیف راهبردهای ایجاد ارزش مرتبط با داراییهای مشهود و نامشهود معرفی شده است. کارنامه متوازن در پی آن نیست که داراییهای نامشهود یک سازمان را ارزشگذاری کند ولی این داراییها را با مقیاسی بجز واحد پولی اندازه‌گیری می‌کند. اگر اجزای کارنامه متوازن به خوبی طراحی شده باشد و به شیوه مناسب به سایرین منتقل شود، می‌تواند بر مدیران سطح پایین موثر واقع شود و آنها را تشویق کند که اقدامات خود را براساس راهبرد شرکت بنا نهند. شواهد اتکاپذیری وجود دارد که طراحی نامناسب کارنامه متوازن یا کاستیهایی که در انتقال راهبرد سازمان به اشخاص دیگر در آن وجود داشته باشد، موجب به دست آمدن نتیجه معکوس در روابط بین مدیران سطح بالا‌ و مدیران میانی می‌شود. این تنشها به این دلیل پدید می‌آید که طراحی کارنامه متوازن، اختلا‌فات جدی را بین دیدگاه های آنها با شرایط آینده تشدید می‌کند.

۲-۱۸- چهار دیدگاه در کارنامه متوازن

در حالی که شرکتهای سراسر دنیا خود را برای رقابتی تنگاتنگ که اساس آن را اطلا‌عات تشکیل می‌دهد، آماده می‌کنند، توانایی آنان برای استفاده از داراییهای نامشهود به مراتب بیش از امکان سرمایه‌گذاری در داراییهای فیزیکی و مدیریت آن داراییها اهمیت می‌یابد. کارنامه متوازن معیارهای مالی را که به طور سنتی برای ارزیابی عملکرد شرکتها مورد استفاده قرار می‌گرفت، با سه دیدگاه اضافی ترکیب کرده است. در نتیجه عملکرد شرکت از چهار دیدگاه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد که عبارتند از:
۲-۱۸-۱- مالی (سهامداران)
۲-۱۸-۲- مشتریان
۲-۱۸-۳- فرایندهای داخلی
۲-۱۸-۴- آموزش و رشد
این چهار دیدگاه به شرکتها این امکان را می‌دهد که علا‌وه بر پیگیری نتایج مالی، اقداماتی را که برای ایجاد توانایی در به دست آوردن داراییهای نامشهود برای رشد آینده لا‌زم است، تحت نظارت قرار دهند.
نظامهای کنترل عملیات و مدیریت بسیاری از شرکتها پیرامون معیارها و اهداف مالی ایجاد شده است که ارتباط زیادی با پیشرفت شرکت در جهت دستیابی به اهداف راهبردی و درازمدت شرکت دارند ولی تاکید زیاد شرکتها بر معیارهای مالی و کوتاهمدت، موجب می‌شود آنها در اجرا از هدفهای راهبردی خود فاصله بگیرند.

۲-۱۹- داستانهای موفقیت از راه کارت امتیازی متوازن

بعضی سازمانها میتوانند استراتژی خود را هرچه قدر هم که فرایند کار طولانی باشد، بدون نقص اجرا کنند. ساتچی – ساتچی[۳۰] یکی از این سازمانها است. این شرکت یک آژانس ارتباطی است که دفتر آن در ایالات متحده است. این شرکت حضور گسترده‌ای در آسیا- اقیانوسیه دارد. در اواسط دهه ۱۹۹۰ به خاطر گسترش بیش از اندازه شرکت که نتیجه ادغام‌های گسترده بود و نیز فشارهای مالی زیادی که از رکود اقتصادی اوایل دهه وجود داشت، در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. تیم ارشد جدید، مبتنی بر هدفهای بلندمدت مالی که به وال استریت اعلام کرده بودند و ظرف سه سال می‌بایستی به آنها می‌رسید، دوره‌ای را برای تغییروتحول ایجاد کرد. این هدفها عبارت بودند از:

۲-۱۹-۱- رشد پایه درآمد که بیشتر از رشد بازار باشد

 

۲-۱۹-۲- تبدیل ۳۰ درصد درآمد حاصل از تغییرات تدریجی به سود عملیاتی

 

۲-۱۹-۳- دو برابر کردن سود هر سهم

این هدفها، چشمانداز استراتژیک جدید را پشتیبانی می‌کرد: «شهره بودن به عنوان خاستگاه ایدههای سازنده‌ای که جهان را تغییر میدهند و کسب و کارها، نشان تجاری و اعتبار مشتریانمان را دگرگون میسازند. (ساتچی-ساتچی[۳۱]) در شش ماه اول به هدفهای کمّی خود رسید و در سپتامبر سال ۲۰۰۰ توسط بنگاه فرانسویSA Group Publics که در پاریس قرار دارد، به مبلغ نزدیک به ۵/۲ میلیارد دلار خریداری شد. این مبلغ، چهار و نیم برابر ارزش خالص (ساتچی –ساتچی[۳۲]) بود و از این جهت قابل توجه است که بدانیم سه سال پیش از آن، شرکت در وضعیت کاملا بحرانی قرار داشت (کریلمن ومکی جانی[۳۳]، ۲۰۰۵). واحد کسب و کار وسائل نقلیه تجاری در Tata Motors هند، مثال دیگری است. واحد کسب و کار وسایل نقلیه Tata Motors اجرای کارت امتیازی متوازن خود را در سال ۲۰۰۱ آغاز کرد که تلاشی بود تا عملکرد ضعیف مالی طی سالیان گذشته را عوض کند. استراتژی جدید که تیم رهبری بنیان گذاشته بود، در نخستین گام بر کل مجموعه تمرکز داشت و رشد پایدار و سودآوری را از راه تبدیل شدن به کم هزینه‌ترین تولیدکننده در پیداشت. منافعی که کارت امتیازی متوازن به همراه آورد بسیار اثرگذار بود. بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳، عایدی‌ها تا ۴۰ درصد رشددارد که دست کم دو برابر نزدیکترین رقیب بود. از آوریل- دسامبر ۲۰۰۲ کل حجم فروش وسایل نقلیه ۷۲۶۱۲ واحد شد که ۴۴ درصد رشد داشت. بین سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ این عملکرد همراه
با برنامه کاهش هزینه، به بنگاه مادر، یعنی Corporation Tata Motors کمک کرد زیان ۱۰۸میلیون و ۶۲ هزار دلاری خود را به ۶۵ میلیون و ۱۷ هزار دلار سود برساند. برای سال مالی منتهی به مارس ۲۰۰۵ این واحد، ۲۵ درصد رشد در بازار محلی خود را گزارش داد که در مقابل رشد ۲۲ درصدی صنعت قرار داشت (کریلمن ومک جانی[۳۴]، ۲۰۰۵). با توجه به مطالب گفته شده این پرسش طرح می‌شود که (ساتچی – ساتچی[۳۵]) و واحد کسب و کار وسائل نقلیه شرکت هندی Motors Tata که در دو صنعت کاملا متفاوت با ساختارهای منحصر به فرد خود فعالیت دارند و فشارهای مختلفی را تجربه می‌کنند، به جز بحران‌ مالی چه چیز مشترکی داشتند؟ پاسخ ساده است: هر دو از کارت امتیازی متوازن به عنوان چارچوب اجرای استراتژی خود بهره‌برداری کرده‌اند. رهبران هر دو سازمان به خوبی می‌دانستند که طراحی و بیان یک استراتژی سلطه‌جویانه، کافی نیست. بنابراین به ابزاری نیاز بود که استراتژی را عملیاتی کند. و واحد کسب و کار وسائل نقلیه Tata Motorsبه سایر سازمان‌هایی پیوستند که از راه پیاده‌سازی کارت امتیازی متوازن، منافع پایدار خود را تضمین کرده‌اند. شرکت نروژی نفت و گاز StatoilHydro از اواسط دهه ۱۹۹۰، کامیابی خود را با بهره گرفتن از کارت امتیازی متوازن آغاز کرد و در حال حاضر در زمره شرکتهای بزرگ دنیا از نظر سرمایه بازار است. Group E-Land از زمانی که اجرای کارت امتیازی متوازن را آغاز کرد یکی از موفق‌ترین سازمانهای کره‌ جنوبی شد. این شرکت در زمینه مُد فعالیت میکند و در کره، بزرگترین است. کلید موفقیت شرکت، پیاده‌سازی موفق استراتژیهای نام تجاری با بهره گرفتن از کارت امتیازی متوازن بوده است (کریلمن و مک جانی[۳۶]، ۲۰۰۵).
شکل ۲- ۱: نقشه استراتژی شرکت Saatchi & Saatchi

۲-۲۰- سنگ بنای پیروزی

پیش از طراحی و جاریسازی کارت امتیازی متوازن، دو سنگ بنای کلیدی لازم است.

۲-۲۰-۱- حمایت مدیریت ارشد

بسیار مهم است که حمایت بالاترین سطح سازمان (به ویژه مدیر ارشد) جلب شود. پیاده‌سازی کارت امتیازی متوازن، ابتکاری در سطح کلان بنگاه است که صاحبان قدرت و نفوذ را به مبارزه می‌طلبد. بدون اتکا به مداخله وحمایت بالاترین سطوح اجرایی، مقاومت وکم کاری سازمان می‌تواند برنامه کارت امتیازی را به ویژه در رویارویی با مسایل عملیاتی، به انحراف بکشاند. مدیران ارشد اجرایی باید در کمیته راهبری حضور داشته باشند تا برنامه پیاده‌سازی کارت امتیازی را سرپرستی کنند. (دیدگاه کاپلان[۳۷]، ۲۰۰۶)

۲-۲۰-۲- مدیریت پروژه

مدیریت اجرای کارت امتیازی متوازن، باید بر عهده مدیر پروژهای باشد. (احتمالاً یک یا دو سطح پایین‌تر از سطح ارشد) که سازمان واقعا به او احترام بگذارد و تیم تخصصی برنامه که از نمایندگان واحدهایی، مثل: مالی، منابع انسانی، تکنولوژی اطلاعات و عملیات تشکیل شده، قویا از وی حمایت کنند. مثلا ساتچی– ساتچی[۳۸] سرپرست بخش مالی را برای هدایت پروژه انتخاب کرد و همکاران سایر واحدها او را حمایت کردند. مقام ارشد اجرایی و مقام ارشد مالی در کمیته راهبری قرار گرفتند و با این کار موانع و سدهای دفاعی که مدیران شکاک داخلی ایجاد کرده بودند، به سرعت از بین رفت. (کریلمن و مک جانی[۳۹]، ۲۰۰۸)

۲-۲۱- چالشهای کارت امتیازی متوازن در مقام عمل

چالشهای ساختاری و فرهنگی کارت امتیازی متوازن، پیش از این در مقالات و منابع معتبر مطرح شده است. در این نوشتار به چالشهای طراحی کارت امتیازی متوازن در مقام عمل خواهیم پرداخت. طراحی کارت امتیازی متوازن با ترسیم نقشه استراتژی، به عنوان شالوده کارت امتیازی متوازن شروع میشود. ترسیم بهینه نقشه استراتژی نیازمند ارائه راه حلی مناسب به دو مسئله کلیدی زیر است که متاسفانه در مقام عمل، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد:
۲-۲۱-۱- گزینش هدفهای کلیدی و استراتژیک سازمان (۱۵تا ۲۰ هدف) (قانون پارتو ۸۰-۲۰)
۲-۲۱-۲- تعیین ساختار روابط علّی- معلولی بین هدفهای استراتژیک
۲-۲۱-۳- اما چالشی که هدفهای استراتژیک و کلان سازمان با آن مواجه‌اند، کیفی بودن آنهاست. برای پاسخ به این چالش، کارت امتیازی متوازن وارد یکی از سخت‌ترین مراحل خود می‌شود و آن انتخاب سنجه‌هاست. در واقع تحقق هدفهای استراتژیک و کلان سازمان نیازمند اتخاذ یک سری شاخصهای کلیدی عملکرد است. در این مرحله نیز شناسایی و دسته‌بندی بهینه سنجههای عملکرد منوط به بذل توجه به دو نکته اساسی است:۱- گزینش و تمرکز بر سنجههای کلیدی عملکرد (یک یا دو سنجه برای هر هدف) متناسب با هر هدف استراتژیک؛ ۲- برقراری ارتباط علی- معلولی بهینه، بین سنجههای کلیدی ذیل هر هدف استراتژیک با یکدیگر و با دیگر سنجه‌های مستقر در سایر هدفهای استراتژیک سازمان. بعد از ترسیم نقشه استراتژی و تعیین ساختار روابط علی- معلولی بین سنجههای کلیدی عملکرد مستقر در بین هدفهای استراتژیک، نوبت به تعیین مقدار هدفهای کمی (Target) برای هر سنجه و به طور طبیعی هدف استراتژیک متناسب با آن میرسد. گزینش هدفها و سنجههای کلیدی عملکرد، تعیین مقدار هدفهای کمی برای آنها و ترسیم ساختار روابط علی- معلولی بین آنها، مسائلی هستند که به طور عموم از راه اتفاق نظر تیم ارشد و روش های کیفی به دست می‌آیند. عمده چالشهای اجرایی، ساختاری و فرهنگی کارت امتیازی متوازن ریشه در کیفی بودن مسائل یادشده دارد. تجربه نشان داده است استفاده از روش های کمی (آمار، ریاضیات، مدلهای کمی تصمیمگیری و تحقیق در عملیات به واسطه برخورداری از منطق کمی و محاسباتی، محسوس و قابل درک بوده، نرخ پذیرش بیشتری داشته، با مقاومت کمتری روبه‌رو است. کمی کردن کارت امتیازی، در زمره گرایشهای نوین کارت امتیازی متوازن به شمار میرود که به شدت مورد توجه و استقبال قرار گرفته است.

۲-۲۲- سیستم جامع مدیریتی کارت امتیازی متوازن برای پیوند استراتژی با عملیات

پیوند استراتژی با عملیات، رمز موفقیت شرکتهای پیشرو در کسب مزیت رقابتی به شمار می‌رود. این سیستم دارای شش مرحله اساسی است: (نورتون و کاپلان[۴۰]، ۲۰۰۸)

۲-۲۲-۱ - تنظیم استراتژی:

سیستم جامع مدیریتی کارت امتیازی متوازن با تنظیم استراتژی توسط مدیران آغاز میشود. در این فرایند سه پرسش مطرح است:
۲-۲۲-۱-۱- در چه کسب‎و‎کاری هستیم و چرا؟ (ماموریت، ارزشها و چشم انداز را مشخص کنید.
۲-۲۲-۱-۲- مسایل کلیدی کدامند؟ (تجزیه و تحلیل استراتژیک را انجام دهید): تجزیه و تحلیل استراتژیک شامل تجزیه و تحلیل محیط بیرونی و محیط درونی (زنجیره ارزش پورتر و فرایندهای کلیدی) و پیشرفت استراتژی فعلی است. خروجی این مرحله، جدول SWOT خواهد بود که مسائل استراتژیک را ارائه میدهد.
۲-۲۲-۱-۳- چگونه میتوانیم بهتر رقابت کنیم؟ (استراتژی را تدوین کنید):
در آخرین گام، مدیران اجرایی با توجه به پرسشهایی از قبیل در چه بخشی از بازار رقابت کنیم؟ ارائه کدام ارزش به مشتریان، ما را متفاوت می‌کند؟ کدام فرایندهای کلیدی استراتژی، ما را متمایز می‌سازد؟ قابلیت‌های سرمایه انسانی که مورد نیاز استراتژی هستند، کدامند؟ و توانمندسازهای تکنولوژی مربوط به استراتژی کدامند؟ استراتژی را تدوین می‌کنند.

۲-۲۲-۲- برنامه ریزی استراتژیک:

مدیران در این مرحله با تعیین هدفهای استراتژیک، هدفهای کمّی، ابتکارها و بودجههای استراتژیک که تخصیص منابع و اقدامها را جهت می‌دهند، استراتژی را برنامه‌ریزی می‌کنند. شرکتها در این مرحله با پنج پرسش مواجه‌اند:
۲-۲۲-۲-۱- چگونه استراتژی را تعریف کنیم؟ (نقشه‌های استراتژی را ترسیم کنید): یک استراتژی، ابعاد مختلف تحول سازمان را در بر می‌گیرد که از بهبود بهره‌وری در کوتاه مدت تا نوآوری بلند مدت ادامه دارد. نقشه استراتژی، تصویر همه این ابعاد استراتژیک را در یک صفحه کاغذ نشان می‌دهد که آن را مضامین استراتژیک مینامیم. شرکتها دریافته‌اند که نمی‌توان عملکرد ۱۵ تا ۲۵ هدف همزمان را در یک نقشه استراتژی مدیریت کرد. بنابراین هدفهای مشابه را در خوشه‌هایی متشکل از چهار تا شش مضمون استراتژیک دسته‌بندی می‌کنند که هر مضمون، اصلی‌ترین مولفه استراتژی را نشان می‌دهد.
۲-۲۲-۲-۲- چگونه برنامه خود را بسنجیم؟ (سنجه‌ها و هدفهای کمّی را انتخاب کنید): مدیران در این مرحله، هدفهای تعریف شده در نقشه‌های استراتژی/ مضامین استراتژیک را به کارت امتیازی متوازنی که متشکل از سنجه‌ها و هدفهای کمّی است تبدیل می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ق.ظ ]




ارزش ویژه برند موقعی اتفاق می افتدکه برند کاملاً شناخته شده و در ذهن مشتری علاقه و وابستگی خاصی به آن وجود دارد. در ادبیات موجود ارزش ویژه برند براساس مفاهیم مختلفی تعریف شده مانند دانش برند شامل آگاهی و انجمن برند،دارایی های خاص برند مانند کیفیت اداراک شده، وفاداری برند و انجمن برند،حالت های نگرشی و منافع روبه افزایش،علی رغم اشکال مختلف تعاریف ارزش ویژه برند ، کلر و آکر هر دو ارزش برند را دارای ابعاد مختلفی می دانند که باعث ایجاد ارزش هایی می شوند که برند باید برای مشتریان خود فراهم کند. ایجاد ارزش برند قوی شامل مراحلی است که باید گام به گام صورت گیرد. موفقیت در هر مرحله بستگی به موفقیت در مرحله قبلی دارد. این مراحل از هویت برند شروع شده و بعد از پاسخ ها در نهایت به روابط منجر می شود (روی و چائو،۲۰۱۱ : ۲۷۲).
پایان نامه - مقاله - پروژه
از دیدگاه مالی ارزش ویژه برند،تأکید دارد که برند،نام و دارایی است که برای سازمان دارای ارزش می باشد چون می تواند در آینده جریان نقدی را و سود ایجاد کند. از دیدگاه مشتری ارزش ویژه برند دارای شاخصه هایی مانند عملکرد بهتر محصول،کاهش ریسک ، هزینه کمتر و تصویر برند مثبت می باشد. ارزش ویژه برند بیانگر ارزش ارائه شده به مشتری می باشد و می تواند به عنوان کل مطلوبیتی که مشتری از مصرف برند بدست می آورد تعریف شود. از دیدگاه شرکت ارزش ویزه برند دارای کاراکتر هایی مانند ریسک مالی کمتر،افزایش جریان نقدی،افزایش قدرت استقراض،ایجاد موانع برای ورود به صنعت و در نهایت هزینه های کمتر توزیع و بازار یابی برای حفظ تصویر برند می باشد( مراد و دیگران ، ۲۰۱۱ : ۴۰۵).
زمانی که بازاریابان از واژه ارزش ویژه برند استفاده می کنند تمایل به تفسیر کردن توصیف برند و یا قدرت برند را دارند. توصیف برند یا قدرت برند چیز هایی هستند که به ارزش ویژه برند مشتری محور مربوط می شوند. این زنجیره ارزش در شکل زیر مشخص است.
شکل۲-۳) زنجیره ارزش ویژه برند (حیدرزاده و همکاران،۱۳۹۰)
در این مدل قدرت برند از جنبه قدرت اجتماعی برند مورد بررسی قرار می گیرد که دارای پنج بعد است :
قدرت اجتماعی قهریه برند : تصور حاصل از توانایی لازم برای تنبیه ها یا پیامد های منفی حاصل از عدم خرید برند می باشد. قدرت اجتماعی قهریه برند بر توانایی برند در تدثر گذاری بر رفتار مصرف کننده از طریق ایجاد آگاهی نسبت به پیامد های منفی(عدم رضایت،حس شکست،حس طرد یا عدم تأیید،موقعیت اجتماعی برداشت شده پایین تر و ..) در صورت عدم استفاده از برند مورد نظر تأکید دارد. اگر مشتری مشتری اینگونه برداشت کند که عدم استفاده از برند سبب یکی از پیامد های منفی خواهد شد،قدرت اجتماعی قهریه آن برند بالا خواهد بود و احتمال بیشتری دارد که وی آن برند را بخرد و مورد استفاده قرار دهد.
قدرت اجتماعی جذابیت برند:تصور حاصل از توانایی لازم برای تأمین آنچه مالکیتش مورد علاقه مشتریان است. قدرت اجتماعی جذابیت برند،بر توانایی برند در تأثیر گذاری بر رفتار مصرف کننده از طریق برداشت های مبنی بر اینکه برند می تواند سبب پیامد های مثبت برای فرد شود،تأکید دارد. پیامدهای مثبت در این خالت اشاره به پاداش های ذاتی دارد که برند می تواند به مصرف کنند ه ها ارائه دهد،مثل رضایت،حس موفقیت،حس مقبولیت، موقعیت اجتماعی بالاتر و ..وقتی انتظار پاداش بالاتر داده شدن توسط برند بالاست،ظرفیت وابسته به آن پاداش باید تعیین کننده قدرت اجتماعی جذابیت برند باشد. بنابراین انتظار بالای یک پاداش مطلوب باید منتهی به قدرت اجتماعی جذابیت بیشتر برند شود. بر عکس انتظار پایین و یا ظرفیت پایین منتهی به این می شود که قدرت اجتماعی جذابیت برند کم بوده و به احتمال کمتری برند بر رفتار مصرف کننده تأثیر بگذارد.
قدرت اجتماعی مشروعیت برند:بر توانایی برند در تأثیر گذاری بر رفتار مصرف کننده از طریق سهم بازار،شهرت و قدمتش در صنعت مربوطه تأکید دارد.
قدرت اجتماعی الگو بودن برند: قدرت اجتماعی الگو بودن برند،بر توانایی برند در تأثیر گذاری بر رفتار مصرف کننده یا تقویت جذابیت برند و یا احساس نزدیک بودن با برند به خاطر منحصر بودن آن، تأکید دارد. وقتی یک برند قدرت اجتماعی الگو بودن بالا دارد،مصرف کننده ها در مورد برند مربوطه یک حس تک بودن دارند و در صد آن هستند که از نزدیک با آن پیوند برقرار کنند.
قدرت اجتماعی عملکردی برند: تصور اینکه برند،دانش،تجربه و تخصص مربوطه را دارد. قدرت اجتماعی عملکردی برند،بر توانایی برند در تأثیر گذاری بر رفتار مصرف کننده از طریق ایجاد این برداشت ها که آن برند مهارت و یا دانش تخصصی (مثل نو آور بودن،کیفیت،تداوم عملکرد برتر و دانش برتر) را برای فرد به همراه دارد،تأکید می کند (حیدر زاده و دیگران،۱۳۸۹ :۳۵-۳۲).
دسته بندی ها و ابعاد زیادی برای بررسی ارزش ویژه برند ارائه شده است. کلر(۲۰۰۳) آگاهی برند که به وسیله ابعاد آگاهی و تصویر برند شکل می گیرد را معرف ارزش ویژه برند می داند. شاکر و ویب(۱۹۸۸) ارزش ویژه برند را در تصویر برند و وفاداری به آن بررسی کرده اند. رائو و اگراول(۱۹۹۶) کیفیت کافی و هدف انتخاب را ابعاد مهم ارزش ویژه برند می دانند (سالیاس و دیگران ، ۲۰۰۷: ۱۸۹). یکی از متعارف ترین دسته بندی ها مربوط به ارزش ویژه برند متعلق به آکر(۱۹۹۱) می باشد. او ۵ بعد ارزش ویژه را شناسایی کرده: آگاهی، تداعی، کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند و دیگر امتیازات مربوط به برند. فقط ۴ بعد اول در تحقیق ارزش ویژه برند بر مشتری بررسی شده چرا که بعد پنجم و دیگر امتیازات مربوط به برند به حقوق انحصاری، شبکه های توزیع شرکت مربوط می شود و دیگر بعدها نیز ارتباط مستقیمی با مشتری ندارند.
۲-۱-۵) ابعاد ارزش ویژه برند
۱- وفاداری به برند
یکی از ارکان مهم و اصلی ارزش ویژه برند، وفاداری به برند می باشد و عبارت است از تمایل دائمی برای خرید یک برند کالا خاص یا سرویس خدمات. وفاداری بر برند یک ارزیابی و سنجش میانبر است بدین معنا که مشتری وفاداری به یک برند هیچگونه ارزیابی از مشخصه محصول انجام نمی دهد و برند را فقط بر اساس نگرش مثبتی که از آن دارد انتخاب می کند ظاهرا این نگرش مثبت ناشی از تجربه گذشته وی در مورد آن برند خاص است.تعلق یک مصرف کننده به برند تعهد شدید در خرید مجدد یک کالا یا خدمت به طور پیوسته در آینده علی رغم تأثیرات موقعیتی و اقدامات بازاریابی که باعث تغییر رفتار می گردد به خرید مجدد منجر شود (الیور، ۱۹۹۷: ۳۹۲). وفاداری به برند نشان دهنده تعهد مشتری برای خرید مجدد محصولات شرکت در آینده است. با افزایش دادن وفاداری از طریق ایجاد ارتباط عاطفی میان برند و محصولات می توان مشتری را حفظ کرد (گوناریس و استاناکپولوس، ۲۰۰۴). وفاداری به برند میزان وابستگی مشتری به برند بوده و نشان می دهد که چقدر احتمال دارد که مشتری برند را تغییر دهد به ویژه زمانی که آن برند نشان دهنده نگرش مطلوب به برند است که به خرید منسجم برند منجر ی شود (قداس ویر، ۲۰۰۸: ۷).
وفاداری برند جزء ابعاد ارزش ویژه برند است اما ساختار وفاداری برند با سایر ابعاد ارزش ویژه برند متفاوت است . ایجاد وفاداری برند دارای شرط اولیه انجام عمل خرید و تجربه استفاده از آن می باشد در حالی که دیگر ابعاد ارزش ویژه برند، در مورد برند هایی که هنوز مورد استفاده قرار نگرفته اند هم، ایجاد می شود (گیلانی نیا و موسویان،۱۳۸۹ : ۱۰۷).تأکید خریداران برای خرید یک برند خاص که حالتی درفرد ایجاد کند که او از خرید دیگر برندها امتناع ورزد را وفاداری برند می گویندو این وفاداری معمولاً با تکرار خرید سنجیده می شود و همچنین تجلی آن در خرید دیگر محصولات شرکت نیز دیده می شود. وفاداری برند در بسیاری از بخش ها مطرح است مانند خدمات،فروشگاه ها و حتی فروشنده که زمینه ای برای سنجش وفاداری برند می باشد. وفاداری رفتاری به برند عاملی است برای سنجش وفاداری در خرید های واقعی در یک دوره زمانی و وفاداری نگرشی عاملی برای سنجش ترجیهات، تعهد و یا مقاصد خرید است. برند قوی رضایت،کیفیت و ارزش برای مشتریان ایجاد می کند و این نشان می دهد تمایل خرید مشتریان نسبت به یک برند بر اساس ویژگی های آن محصول است( لی،۲۰۰۴ : ۶-۳).
وفاداری برند برونداد پاسخ های غیر اتفاقی و روابط بلند مدت با برند است و به دو بخش وفاداری عاطفی و وفاداری عملی تقسیم می شود. وفاداری عاطفی مربوط به وابستگی مشتریبه یک برند ایت . در مرحله وفاداری عاطفی هنوز خرید اتفاق نیفتاده است اما زمانی که وفاداری عملی صورت گیرد مشتری ان برند خاص را می خرد. یی لین در تحقیق خود بر حسب احتمال تکرار خرید و نگرش های مرتبط، وفاداری را به چهار نوع طبقه بندی می کند که عبارتند از : وفاداری صحیح یعنی احتمال تکرار خرید بالاست و میزان نگرش های مرتبط نیز بالاست . وفاداری پنهان نگرش های فرد مرتبط است امااحتمال تکرار خرید کم است . اگر احتمال تکرار خرید بالا ولی نگرش های مرتبط کم باشد وفاداری نادرست اتفاق می افتد و اگر هم احتمال تکرار خرید و هم نگرش های مرتبط پایین باشد نشان دهنده عدم وفاداری است (یی لین،۲۰۱۰ : ۷).
در گذشته، تولید کنندگان سعی کردند با تغییر دادن عقیده مالکان برندهای رقیب میزان فروش محصول جدید خود را افزایش دهند. اخیراً، به حفظ مشتری های موجود اهمیت داده می شود، محصولات با کیفیت بالاف داشتن تجربه های مثبت در مورد نایشگاه ها و خدمات خوب بعد از فروش از جمله اصول مربوط به وفاداری هستند. در نتیجه تولید کنندگان اقدامات بازاریابی را در این مسیر متمرکز کرده اند(اوینگ، ۲۰۰۰: ۱۲۰).
نتایج همچنین نشان می دهند که وفاداری به برند به مفهوم ارزش ویژه کلی برند بسیار نزدیک است (سالیناس و دیگران،۲۰۰۷: ۱۸۸). ایجاد وفاداری به برند در بازار امروز نسبت به گذشته مهمتر و در عین حال دستیابی به آن مشکل تر شده است (اشوبناچلر و دیگران، ۲۰۰۴: ۴۸۸). به اشکال مختلفی می توان وفاداری به برند را ایجاد کرد. اولین راه، استفاده از اقدامات وسیع تبلیغاتی در خصوص افزایش آگاهی و ایجاد تصویر برند می باشد با این امید که تصویر قوی از برند برای وفادار کردن مشتری ها کافی باشد (ولز و دیگران، ۲۰۰۳). وفاداری برند باعث می گردد مصرف کنندگان یک برند را به صورت پیوسته خریداری کرده و در برابر گرایش به سایر برندها مقاومت کنند. ارزش ویژه برند عمدتا از طریق وفاداری به برند به وجود می آید.آکر (۱۹۹۱) می گوید وفاداری به برند با سایر ابعاد ارزش ویژه برند متفاوت است چون مستقیما با تجربه مصرف در ارتباط است. وفاداری به مصرف زیادتر می شود و بر خلاف آگاهی از برند و کیفیت ادراک شده، وفاداری به برند تنها زمانی وجود خواهد داشت که قبلا برند مورد نظر را خریداری و مصرف کرده باشند. در حالی که خرید و مصرف برای آگاهی یافتن از برند و کیفیت ادراک شده لازم نیستند. با وجود این که ابعاد ارزش ویژه برند با یکدیگر ارتباط متقابل دارند اما وفاداری به برند خود یکی از ابعاد ارزش ویژه برند است (بلداف و دیگران، ۲۰۰۳: ۲۲۶). به شرکت ها با درک این مطلب که با وجود مشتریان وفادار به یک برند خاص فروش های موجود وقتی فروش های پر ضعف تر افزایش یابد، هزینه های زیادی را برای سرمایه گذاری در توسعه برند صرف کردند. رابطه میان وفاداری در رفتار خرید و سهم بالای بازار اثبات شده است. چرا که مشتری های وفادار توجه کمتری به قیمت دارند، دیگران را به خرید برندها ترغیب می کنند و پول بیشتری را برای آن شرکت خرج می کنند. تحقیق اولیه در مورد وفاداری بر برند از نوشته های مربوط به رضایت و نارضایتی از محصول بر خدمات ناشی می شود. با این حال راضی نگه داشتن مشتری باعث ایجاد وفاداری به آن برند نمی شود. برای مثال از میان مشتری هایی که ادعا می کنند از محصول راضی یا بسیار راضی هستند بین ۶۵ تا ۸۵ درصد از آنها از نظر خود در حدود آن برند بر خواهند گشت. در بسیاری از صنایع مانند صنعت ماشین که ۸۵ تا ۹۵ درصد مشتری ها از محصولات راضی هستند، ۶۰ تا ۷۰ درصد آنها به برند دیگری روی می آورند. آکر (۱۹۹۱) وفاداری به برند را عامل اصلی انتخاب برند و ارزش ویژه آن دارند. او می گوید: اغلب وفاداری به برند به برند مشتری ها عامل اساسی ارزش ویژه برند است. اگر مشتری ها نسبت به برندی بی تفاوت باشند و بر اساس ویژگی ها، قیمت و … خرید کنند، ارزش ویژه برند کم می شود. با لدینگر (۱۹۹۶) می گوید: شرکت ها برای داشتن نفوذ در بازار به میزان و حجم محصول، وفاداری به برند نیاز دارند. چند سال پیش بسیاری از شرکت ها بر این باور بودند که وفاداری به برند تنها کالاهای بسته بندی شده است که مردم احتیاج دارند. امروزه حتی شغل هایی مانند هتل ها، مسافرت های هدایی، اداره امور مالی و حتی کامپیوترهای بزرگ نیز در حال آغاز اصول مدیریت وفاداری به برند هستند (اشوبناچلر و دیگران ، ۲۰۰۴: ۴۹۰). کاهش وفاداری تنها به کالاهای بسته بندی شده محدود نمی شود، مشتریان به خاطر حوزه های پیچیده ای مانند: کامپیوترها، غذاهای حاضری و خدمات از راه دور نیز برای امتحان برندهای رقیب یا حتی محصولات با مارن خصوصی که کمتر شناخته شده اند آن بند را کنار می گذارند. بیش از ۵۰ تعریف عملیاتی در مورد برند در صدها مطالعه در این زمینه به کار گرفته شده اند. قطعا بسیاری از تعاریف بر ابعاد رفتاری متمرکز هستند (یعنی اگر مشتری ۳ دفعه از ۴ بار ممکن برند را خریداری کند وفاداری به برند محصوب می شود ) این مسئله ممکن است باعث شود مفهوم وفاداری به برند با طرح دقیق و صریح رفتار خرید مجدد اشتباه گرفته شود. خرید مجدد نشانه کافی برای وفاداری به برند نیست. وفاداری به برند نشان دهنده بعد نگرشی نیز می شود. آکر معتقد است که ارزش ویژه برند تابع تعداد افرادی است که به طور مرتب آن را خریداری می کند. خریدارانی که به طور مرتب برند را می خرند بسیار ارزشمندند چرا که جریانی متسمر از درآمد را با خود به همراه دارند. بنابراین وفاداری به برند یکی از اجزا حیاتی ارزش ویژه برند است که تأثیر مستقیم و مثبتی بر آن دارد. اگر مشتریان به یک برند بیش از سایر برندها وفاداری داشته باشند به این معناست که آن برند ارزش قابل توجهی برای مشتریان در برداشته است (یاسین و دیگران، ۲۰۰۷: ۳۹). کلر وفاداری به برند را تحت اصطلاح طنین برند مورد بررسی قرار می دهد که به ماهیت روابط مبتنی بر مشتری و حدی که مشتریان احساس همسازی و جور بودن با برند می کنند، باز می گردد. به کمک طنین برند درست و دقیق مشتریان بسیار وفادارند، فعالانه در تعامل با برند هستند و تجارت خود را با دیگران سهیم می شوند. این تعاریف از وفاداری به برند رابطه مستقیمی را بین وفاداری به برند و ارزش ویژه برند خاطر نشان می سازد. وفاداری به برند یعنی تمایل به وفادار بودن به برند اصلی و خریدن برند به عنوان اولین انتخاب (یو و دونتو، ۲۰۰۱: ۳). در واقع در حالی که تعریف وفاداری به برند از دیدگاه رفتاری بیشتر به وفاداری واقعی مصرف کننده به خصوص در هنگام خرید اشاره دارد، تعاریف مبتنی بر دیدگاه نگرشی بیشتر به مقاصد مصرف کننده رأی وفادار بودن به برند می پردازد.
ژاکبی و کینر(۱۹۷۳) وفاداری به برند را دارای ۶ شرط لازم می دانند که عبارتند از اینکه:
۱- جانبدارانه است (یعنی تصادفی نیست)
۲- واکنش رفتار است (یعنی خرید)
۳- بارها نشان داده می شود.
۴- مبتنی بر تصمیم گیری است.
۵- با توجه به یک یا چند برند جایگزین خارج از این مجموعه برندهاست.
۶- تابع پروسه های روان شناختی است.
شماره ۶ یعنی پروسه های روان شناختی نشان دهنده تمایز اصلی میان رفتار خریدمجدد و وفاداری به برند است. اصول اساسی تعریف وفاداری به برند در بردارنده ابعاد رفتاری و روان شناختی است. بنابراین وفاداری به برند فراتر از رفتار خرید مجدد و تمایل صرف برای پافشاری واقعی به برند است (اشوبناچلر و دیگران، ۲۰۰۴: ۴۹۵).
لایت (۱۹۹۷) می گوید: رفتار تکرار را با رفتار وفاداری به برند اشتباه نگیرید. به عقیده او رفتار تکرار از طریق رشوه هایی از طریق تخفیف قیمت و کوپن ها حاصل می شود. بلومر و کاسپر (۱۹۹۴) وفاداری واقعی به برند را از وفاداری کاذب متمایز می کند. هر چند ابعاد رفتاری این دو تعبیر مشابه هستند اما رفاداری واقعی به برند مستلزم تعهد روان شناختی به برند است در حالی که وفاداری کاذب تابع بی هدفی است. (اشوبناچلر و دیگران، ۲۰۰۴: ۴۹۰). امروزه بازاری ها تلاش می کنند وفاداری واقعی را از طریق مدیریت رابطه با مشتری، خرید وفاداری و خرید رابطه ایجاد کنند که تمامی آنها مباحث رایج مدیریت بازاریابی هستند. این برنامه ها شبیه کوپن و تخفیف به جای بردن یا بدست آوردن وفاداری به دنبال خرید آن هستند، رایج ترین تکنیک کارت یا برنامه وفاداری است. اگر چه اولین باری که این برنامه ای را گسترش می دهند وفاداری کوتاه مدتی را بدست آوردند اما زمانیکه رقبا برنامه های مشابهی را ایجاد می کنند باعث کاهش خرید که رفتار تکرار را بدست می آورند، نه وفاداری به برند. بیشتر قسمت های تحقیق در مورد وفاداری به برند از نگرش بازاریاب شکل گرفته است ککه به ارزش وفاداری مشتری به شرکت و چگونگی و مدیریت وفاداری می پردازد. در حالی که به مصرف کننده کمتر پرداخته می شود. به سؤالاتی از قبیل، چرا و چگونه مصرف کنندگان به برندی وفادار و پایبند می شود (شولتز و بیلی، ۲۰۰۰: ۴۲).
وفاداری به برند میزان چسبندگی است که مشتری با برند دارد. وقتی مشتری نسبت به برند وفادار می شود خیلی به ندرت احتمال دارد به برند دیگری سوئیچ کند. منفعت این وفاداری هنگامی است که تغییری در برند ایجاد شود یا برند ما توسط اعمال رقبا تحت فشار قرار گرفته و ضعیف شود. در قلب وفاداری برند، روابط متقابل مثبتی وجود دارد که نتیجه صداقت بین برند و مشتری است. وفاداری برند د و بعد دارد یکی بعد رفتاری که مربوط به علایق مصرف کنند گان برای خرید برند است و بعد دیگر بعد نگرشی است که نشان دهنده سطح تعهد مشتری به برند است(باک خوس و تیکو،۲۰۰۴ : ۵۰۸). معم.لاً وفاداری زمانی اتفاق می افتد که مشتری عقیده دارد آن کالا یا خدمت در میان برند های مربوطه بهترین است و این بهتر بودن را از نظر کیفیت،قیمت یا عملکرد بررسی می کند و بنابراین به طور مکرر آن را خرید کرده و به دیگران نیز پیشنهاد می دهد در نتیجه رضایت مشتری از برند ارتباط مستقیم و مثبتی با تعهد نسبت به برند و تمایل برای خری مجدد دارد(برور و ژائو،۲۰۱۰ : ۳۶).
در میان مفاهیمی که برند قوی را توصیف می کنند،وفاداری برند عاملی است که شاید بیشترین توجه را از جانب تحقیقاتآکادمیک به خود اختصاص داده است. در بسیاری از مدل های ارائه شده برای ارزش ویژه برند ، وفاداری برند به عنوان یک عامل مؤثر و یا یک برونداد برای ارزش ویژه برند تعریف شده است. وفاداری برند یک دارایی ارزشمند برای هر نوع برند است تحقیقات نشان داده هزینه جذب مشتریان جدید به خاطر هزینه های بالای تبلیغات،فروش شخصی، ایجاد حساب های جدید و آموزش،بسیار بالاست و لذا وفاداری مشتریان قبلی باارزش تر است و از همه مهم تر سودی که مشتریان وفادار ایجاد می کنند در طی زمان به صورت صعودی افزایش می یابد. نگوین و دیگران در تحقیق خود مدلی برای وفاداری برند و عوامل مؤثر بر آن ارائه می کنند که در زیر توضیح داده می شود :
شکل۲-۴) عوامل مؤثر بر وفاداری برند(نگوین و دیگران،۲۰۱۱)
در این مدل دو عامل آگاهی برند و کیفیت ادراک شده تأثیر گذار بر وفاداری برند در نظر گرفته شده است. آگاهی برند به عنوان قدرت حضور برند در ذهن مشتری است که سطح بالای آن در تصمیمات خرید مشتری کمک کننده است . کیفیت ادراک شده نیز عامل مؤثر بر وفاداری برند است که به درک مشتری از کیفیت کلی و یا اولویت یک خدمت یا محصول با توجه به اهداف در نظر گرفته شده برای آن اشاره دارد. اما در این مدل دو عامل دیگر نیز هستندکه آنها به طور غیر مستقیم بر وفاداری بر برند اثر گذارند. یکی نگرش های تبلیغاتی است که هم بر میفیت ادراک شده و هم بر آگاهی برند مؤثر است و عبارت است از نگرش مشتریان به تبلیغات و به طور کلی زمینه ای برای پاسخ های مشتریان به تبلیغات به صورت پایدار و مداوم . تبلیغات عاملی برای ترفیعات برند است و نگرش مثبت به آن،مشتریان را تحریک می کند تا تمایز میان برند و رقبای آن را درک کنند.
عامل دیگر مؤثر بر کیفیت ادراک شده و آگاهی برند،حجم توزیع است که برمی گردد به تعداد واسطه های مورد استفاده یک تولید کننده در محیط تجاری که هر چه تعداد این واسطه ها بیشتر باشد فرصت بیشتری برای مشتریان ایجاد می کند تا از برند آگاهی پیدا کنند و در نتیجه اقدام به خرید آن نمایند. همچنین راحتی در بدست آوردن آن برند در هر جا و هر زمانی که مشتری بخواهد و باعث صرفه جویی در وقت آنان بشود،باعث افزایش رضایت و ارزش برند خواهد شد(نگوین و دیگران،۲۰۱۱: ۲۲۶-۲۲۴).
تیلور و دیگران نیز در تحقیق خود به کشف عوامل مؤثر بر وفاداری برند می پردازند که مدل ارائه شده توسط آنها در زیر بررسی می شود.
شکل۲-۵) مدل وفاداری برند تیلور(تیلورو همکاران،۲۰۰۴)
این شکل عوامل تشکیل دهنده وفاداری برند را مطرح می کند. وفاداری برند به عنوان برونداد نهایی فعالیت های برنامه ریزی استراتژیک مطرح شده است. عوامل این مدل عبارتند از رضایت که رضایت مشتری از برند عامل مهمی در وفاداری برند شناسایی شده،عامل دیگر ارزش است که در واقع درک مشتری از ارزش ارائه شده توسط برند را می رساند. عامل بعد مقاومت دربرابر تغییر است که در واقع به تعهد مشتری به برند مربوط می شود که این تعهد از طریق مقاومت بیشتری در برابر تغییر در برند سنجیده می شود. عامل بعد تأثیرات است که شامل مجموعه ای از فرایند های روانی خاص مانند احساسات،حالت ها و نگرش ها می شود. صداقت نیز عامل دیگری است که مورد بررسی قرار گرفته و عبارت است از انتظاراتی که شامل قوانین،راستگویی و رفتار های همکاری گونه است که اساس آن روی نورم های موجود در میان اعضای جامعه است. ارزش برند نیز یکی از عوامل مؤثر بر وفاداری برند است همانطور که کلر بیان می کند ارزش برند از اجزای خاص وفاداری برند است و عبارت است از تأثیرات متفاوتی که دانش برند بر پاسخ های مشتریان در مقابل برند می گذارد. کلر همچنین بیان می کند برند می تواند دربردارنده ارزش برند مشتری محور باشد که وقتی که مشتریان پاسخ و عکس العمل مثبتی در مقابل برند داشته باشند (تیلور و دیگران،۲۰۰۴ : ۲۲۰-۲۱۷).
۲- آگاهی از برند
منظور از آگاهی برند توانایی یک خریدار بالقوه برای تشخیص یا به یادآوری این است که یک برند عضوی از گروه محصولات خاصی است. اولین گام برای ایجاد ارزش ویژه برند ایجاد آگاهی از برند است آکر می گوید: آگاهی از برند به شکل ۴ ممکن است به ارزش ویژه برند بیانجامد: ایجاد برند در حافظه مشتری، ایجاد حس آشنایی با برند در ذهن مصرف کننده، ایجاد حس اعتماد به برند و کافی بودن دلایل برای مشتری برای انتخاب یک برند. آگاهی از برند در نتیجه تماس مشتری با یک برند است و معمولا از طریق بازشناسی و به یادآوری برند سنجیده می شود . آگاهی برند مربوط است به قدرت برند در ذهن مشتری به طوری که بتواند در موقعیت های مختلف و نا متشابه ، برند را تشخیص داده و به یادآورد. تجربیات قبلی مشتری نیز بر آگاهی برند تأثیر دارد که در واقع همان قدرت حضور برند در ذهن مشتری می باشد. این عامل مصرف کننده را قادر می سازد که اطلاعاتی را راجع به برند گردآوری نماید. وابستگی روانی و عاطفی نیز بر آگاهی برند تأثیر دارد که می تواند باعث ایجاد ترجیح برند و وفاداری برند شود. لذا شرکت ها می توانند از طریق آگاهی برند دارای مزیت رقابتی بشوند. تشخیص برند و به یاد آوردن برند، دو بعد آگاهی برند هستند. تشخیص برند توانایی مشتری در تصدیق حضور و وجود برند است و یادآوری برند عبارت است از بازیابی برند هنگامی که طبقه محصولات به مشتری عرضه شود به طوری که او بتواند برند را به خاطر بیاورد. در تصمیم گیری های مصرف کننده،آگاهی برند نقش حیاتی ایفا می کند چون احتمال اینکه برند در ارزیابی های مصرف کننده قرار گیرد را بالا می برد و بر تصمیمات او تأثیر گذار است هر چند مشتری تعلق برند به برند دیگری نداشته باشد و از طرفی مصرف کننده تا موقعی که آگاهی برند نداشته باشد نمی تواند تصویر مناسبی در ذهن خود ایجاد کند (علیمن و سریت،۲۰۱۰ : ۵۴۰).
آگاهی برند یک عامل پویا است که مفهوم و درک را شکل می دهد . هنگامی که مشتریان در شرایطی قرار دارند که تجربه ای از برند ندارند یا تجربه آنها اندک است،آگاهی برند نقش اساسی بازی می کند. در اینگونه موقعیت ها،اساس رفتار خرید مصرف کننده بر نام شناخته شده و مورد علاقه استوار است.آگاهی برند یک عامل قوی در پیش بینی رفتار مصرف کننده می باشد که این کار به سه شکل صورت می پذیرد :
- یک مصرف کننده بیشتر تمایل دارد کالایی را انتخاب کند که آگاهی برند بالاتری دارد بدون توجه به کیفیت و یا قیمت آن.
- در فرایند خرید نیز آگاهی برند به مصرف کننده کمک می کند که به تصمیمات خود سرعت ببخشد.
- آگاهی برند بشدت بر رفتار خرید مجدد مشتری تأثیرگذار است(برورو ژاو،۲۰۱۰ : ۳۶-۳۵).
نگوین آگاهی برند را حتی یک عامل تأثیر گذار بر وفاداری برند می داند و بیان می کند در میان محققان مختلف این توافق وجود دارد که آگای برند یک عامل قابل اتکا و اعتماد برای ارزیابی قدرت برند است. آگاهی برند که خود می تواند نتیجه تعلق و انجمن برند باشد،یک سیگنال و نشانه ای از کیفیت است که در تصمیمات خرید مشتری به آنها کمک می کند. بنابراین آگاهی برند می تواند به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر وفاداری برند شناخته شود که به همراه کیفیت ادراک شده از برند نقش اساسی در توسعه وفادری برند دارند(نگوین و دیگران،۲۰۱۱ : ۲۲۵-۲۲۴). آگاهی برند یکی از ابعاد مهم ارزش برند است و به توانایی بالقوه مشتریان برای تشخیص و یادآوری برند به عنوان یک عضو از یک خانواده محصول برمی گردد. این دو عامل زیر مجموعه های آگاهی برند هستند. اولین گام اساسی در وطایف ارتباط برند،تشخیص برند است جایی که برند ویژگی های محصول خود را معرفی می کند و نام خود را تثبیت می نماید(تونگ و هولی،۲۰۰۹ : ۲۶۴).
روی و چائو(۲۰۱۱) در تحقیق خود آگاهی برند را مؤثر بر دو عامل وفاداری برند و کیفیت ادراک شده می دانند که در شکل زیر مشخص است. کیفیت ادراک شده و وفاداری برند دو بعد ارزش ویژه برند معرفی شده است.
شک۲-۶) اثرات آگاهی برند (روی و چائو،۲۰۱۱)
در این تحقیق دو برند تویوتا و هوادن مورد بررسی قرار گرفته اند که هر دو در بازار های استرالیا برند های معروفی می باشند. نتایج بررسی های جدول ANOVA نشان می دهد که آگاهی برند در تویوتا بسیار مهم است و شرکت تویوتا از این به بعد در مقایسه با شرکت هولدن بسیار بالاتر و قوی تر عمل کرده است. با توجه به این که دو عامل کیفیت ادراک شده و وفاداری برند،عناصر ارزش ویژه برند می باشند لذا آگاهی برند عاملی است که از دو جهت بر ارزش ویژه برند تأثیر می گذارد و ازاهمیت بالایی برخوردار است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در شرکت تویوتا این روابط(روابط مشخص شده در شکل بالا ) تأیید می شود یعنی در شرکت تویوتا آگاهی برند هم بر کیفیت ادراک شده و هم بر وفاداری برند تأثیر گذار است که این مشخص می کند ارزش برند تویوتا تأثیر زیادی از آگاهی برند می پذیرد. این روابط حتی در شرکت هولدن نیز تأیید شد و ارزش ویژه برند آن تا حد زیادی از آگاهی برند تأثیر پذیر است. اما با توجه به قدرت بیشتر تویوتا در آگاهی برند،اثر پذیری آن نیز بیشتر است (روی و چائو ،۲۰۱۱ : ۲۸۱-۲۷۸).
۳- تصویر برند
تصویر برند عبارت است از حافظه تصویری یک فرد از برند که در بر گیرند برداشت و ادراک بازار هدف از ویژگی ها، منافع،موقعیت های استفاده کاربران،تولید کنند گان و حتی بازار یابان یک محصول است. به عبارت دیگر این مفهوم به اندیشه و احساس افراد به هنگام دیدن یا شنیدن درباره یک برند اشاره دارد. تصویر یک شرکت یا فروشگاه همه مفاهیم مشابهی هستند و تنها تفاوت آنها در آن است که این مفهوم به تصویر یک مکان فیزیکی اطلاق شده است.
تصاویر ذهنی یک برند تا جه اندازه در ذهن افراد قوی هستند؟ برای پاسخ به این سؤال به چند برند جا افتاده در بازار توجه کنید، برای بسیاری از مصرف کنند گان شنیدن هر کدام از این نام ها معانی و احساسات زیادی را به ذهنشان القا می کند. تصویر یک برند می تواند در هر رده از محصول از اهمیت فوق العاده ای برخوردار باشد. در طول جند سال اخیر شرکت ولو تعدادی از مدل های جدید خود را بر روی بازار مشتریان جوان و نسبتاً کم درآمد هدف گذاری کرده است. مدیری عامل ولوو در این زمینه می گوید : مصرف کنند گان ما همچنان با شنیدن برند به ایمنی محصولات ما مطمئن هستند، اما به دلیل تغییر تصویر ولوو نمی دانند که آیا اتومبیل های این شرکت را اتومبیل های لوکس بدانند یا خیر همچنین از سطح متوسط قیمت های این خودروهای اطلاع چندانی ندارند و نمی دانند که مشتریان هدف این خودروهای جدید چه کسانی هستند. اصل مفروض پیرامون برند این است که مشتریان تنها خریدار محصول نیستند بلکه تداعیات مربوط به تصویر برند همچون قدرت،ثروت و مهارت و مهم تر از همه هویت و تداعی با سایر مصرف کنند گان برند را خریداری می کنند. اساساً تصویر برند خوب بی درنگ منجر به ایجاد احساسی قوی در افراد می شود (هاوکینز و دیگران،۱۳۸۸ : ۱۲).
تصویر برند شامل دانش و عقاید بیشتری در مورد محصولات مختلف و متنوع یک برند و حتی سایر ویژگی های آن می باشد. تصویر برند شامل دانش و عقاید مشتری در مورد محصولات مختلف و متنوع یک برند و حتی سایر ویژگی های آن می باشد. تصویر برند نشان دهنده نماد های انسانی است که مصرف کنند گان به برند ربط می دهند و شامل تمامی اطلاعات توصیفی و اطلاعات ارزیابی مربوط به برند می باشد. وقتی که مشتریان تصویر برند مطلوب خود را دریافت می کنند، پیام های برند تأثیر بیشتری در مقایسه با رقبا بر مشتریان خواهد گذاشت. بنابراین تصویر برند یک عامل تعیین کننده مهم در رفتار مصرف کننده می باشد. یک تصویر برند مطلوب تأثیر مثبتی روی رفتار مصرف کننده می گذارد که این تأثیر از طریق افزایش وفاداری، مزیت قیمتی و افزایش تبلیغات دهان به دهان صورت می گیرد. تحقیقات نشان می دهد تصویر برند بر ارزش ویژه برند نیز تأثیرگذار است. هر چه تصویر برند بهتر باشد مشتریان تمایل بیشتری برای پرداخت هزینه برای مصرف برند دارد که در نتیجه افزایش ارزش برند را به همراه خواهد داشت. شرکت هایی وجود داشته اند که تصویر برند آنها در حد متوسط بوده ولی اقدام به ادغام خود در دیگر شرکت ها کرده اند تا از طریق آن بتوانند سهم بازار خود را افزایش دهند و یا از مزایای یک برند با تصویر مطلوب استفاده کرده و تصویر برند خود را بهبود بخشند(لی و دیگران،۲۰۱۱ : ۱۰۹۴-۱۰۹۳).
تصویر برند به عنوان مجموعه ای از ادراکات در مورد برند تعریف شده که از ارتباطات ذهنی مشتری با برند نشأت می گیرد. برای ارزیابی تصویر برند سه مقیاس بکار می رود که شامل منافع عملکردی،منافع سمبولیک و منافع تجربی می شود. نیاز های عملکردی مربوط است به ویژگی های اصلی مربوط به محصول که مشتری در هنگام تصمیمات خرید به آن توجه می کند،نیاز های سمبولیک مربوط به خود انگاره افراد می باشد و بیان کننده این است که آیا عزت نفس فرد را ارضا می کند یا خیر و در نهایت نیاز های تجربی مربوط به رضایت احساسی یا ابداعات مربوط به محصول می باشد(هسیح و لی ،۲۰۰۸ : ۳۱). تصویر برند شامل ویژگی ها و منافعی است که مرتبط با برند بوده و آن را از دیگران مجزا می کند وشرکت را در محیط های رقابتی کمک می کند. در ارتباطات زنجیره عرضه،هر تعاملی بین شرکت و ذینفعانش به عنوان یک عامل مؤثر بر تصویر برند در نظر گرفته می شود. در مورد خدمات که برند یک تعهد را در جهت ایجاد تجربه برند برای مشتری ایجاد می کند،بسیار مهم است که هر کسی در سازمان به این درک برسد که محتوی،عملکرد و قابلیت پیش بینی برای مشتری مهم می باشد(دیوس و دیگران،۲۰۰۹ : ۲۰۴). در واقع می توان گفت تصویر برند عبارت است از چیز هایی که در هنگام ذکر نام برند به ذهن مشتری می آیدکه برای توضیح آن سه ویژگی مهم تصویر برند باید بیان شوند : شایستگی و مطلوبیت برند،قدرت ارتباطات برند و سوم خاص بودن و منحصر به فرد بودن ارتباطات برند. خود ارتباطات برند می تواند شامل چند بخش مانند ویژگی های محصول،منافع حاصل از محصول و نگرش های مختلف به برند ، باشد. هدف هر شرکتی این است که ارتباطات مثبت و قابل قبول درمورد برند خود ایجادکند که منجر به ایجاد تصویر برند مثبت در بین ذینفعان خود بشود. در جهت تصویر سازی برای برند ابزارهای مختلفی بکار می رود مانند : خود کالا،بسته بندی،نام برند،لوگو،رنگ های مورد استفاده، ترفیعات خرید، فروشان،تبلیغات و سایر فعالیت های ترفیعی، قیمت گذاری،صاحبان برند،اصالت برند و حتی بازار هدف و استفاده کنند گان از محصول نیز مورد استفاده قرار می گیرد(ارسلان و التونا،۲۰۱۰ : ۱۷۲).
مصرف کنند گان محصولات را بر اساس رضایت مورد انتظارشان مانند انتظارات یا علایق فردی انتخاب می کنند. اگر محصول قبلاً توسط مشتری مورد استفاده قرار نگرفته باشد علایق و انتظارات فرد مربوط به تجربه او از برند نخواهد بود بلکه مربوط به فاکتور های دیگری خواهد بود که مشتری می تواند از طریق آنها با کالا یا خدمات ارتباط برقرار کند از این جهت تصویر برند به مجموعه ارتباطات برند با مشتری گفته می شود که ذهنیت و ادراک مشتری را از برند ایجاد می کند (واهی و پاسوان،۲۰۰۶ : ۷۰). تصویر برند اساساً نحوه تفکر فرد در مورد برند و احساسی که در هنگام فکر کردن در مورد برند به او دست می دهد، را توضیح می دهد. اینها شاخص های اصلی هستند که بر اساس آنها شرکت می تواند برای برند خود مزیت رقابتی ایجاد کند. درک تصویر برند یکی از مباحث اصلی و کلیدی در مدیریت بلند مدت می باشد. همچنین در این زمینه درک اینکه مصرف کنند گان چگونه تصویر را در ذهن خود ایجاد کرده و یا آن را تغییر می دهند و اینکه چه نوع ارتباطاتی با مشتری،برند را شکل می دهد بسیار اهمیت دارد(روی و بانرجی،۲۰۰۷ : ۱۴۲).
تصویر برند که به عنوان مفهومی مطرح است که مشتری آن را میسازد، که این تصویر سازی بر اساس دانش و ادراک مشتری از برند صورت می گیرد. این ارتباطات میان برند و مشتری که در ذهن او جای دارد و در مشتریان مختلف نیز متفاوت است ، این توانایی را به بازار یابان می دهد که برند خود را متمایز و موقعیت یابی کرده و آن را توسعه دهند. از جهت دیگر نیز این توانایی را به مشتریان می دهد که در تصمیمات خرید خود اطلاعات را منظم و ساختار یافته کنند و بتوانند آنها را باز یابی نمایند. تصویر برند نتیجه کد گشایی تمام سیگنا هایی است که از جانب برند به سمت مشتری ارسال می شود مانند : نام، علائم بصری،محصول،ضمانت و بازار یابی. برند نه تنها باعث می شود مشتریان کالا و خدمات خاصی را از دیگران متمایز دهند بلکه معانی خاصی را با آنها مرتبط می کند لذا این موجب می شود مشتریان تصویر برند را کدگشایی کنند. ایجاد ارتباطات برند با مشتریان هدف یکی از بخش های مهم بازار یابی می باشد چون رضایت مشتری از برند به آن بستگیدارد. روث بیان می کند باید تأثیر استراتژی های تصویر برند روی عملکرد محصول و مدیریت تصویر برند، در هنگام تجزیه و تحلیل استراتژی های مورد توجه قرار بگیرند (علیمن و سریت،۲۰۱۰: ۵۴۱ – ۵۴۰). او گبا و تان مدلی در زمینه تصویر برند ارائه داده اند که در شکل ۲-۷ ) توضیح داده می شود :
شکل۲-۷) مدل تصویر برند اوگبا و تان (اوگبا و تان ، ۲۰۰۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم