مزایای به کارگیرى رویکرد شایستگی در مدیریت منابع انسانى
روابط هم افزاى بین زیرسیستمهاى منابع انسانى که براساس شایستگى سازماندهى مى شوند، باعث عملکرد بهتر و مطلوبتر مدیریت منابع انسانى مى گردند. به عنوان نمونه، مزایاى زیر را مىتوان براى سیستمهاى منابع انسانى مبتنى بر شایستگى بیان کرد ( ابطحى و منتظرى،1386)
-زمان لازم براى آموزش و اداره زیر سیستمها کاهش مى یابد.مدیران باید فقط مجموعه مشخصى از شایستگیها و تعاریف را براى هرپست مدنظر قرار دهند. مشخص بودن شایستگیها و تمرکز بر آنها باعث صرف زمان کمترى براى استقرار یک برنامه یا زیرسیستم جدید مى گردد.
-زیر سیستم ها یکدیگر را معتبر مى سازند. به دلیل اینکه اطلاعات و داده ها از منابع مختلف جمع آورى مىشوند، مى توان از دادههاى یک بخش یا جزء براى اعتبار دادن به اثربخشى اجزاى دیگر استفاده کرد. براى مثال درجهبندیهاى به دست آمده پس از بررسى و ارزیابى عملکرد برمبناى شایستگى مى توانند به راحتى براى ایجاد یک زیرسیستم انتخاب یا آموزش اثربخش و معتبر به کار روند و برعکس.
- زیرسیستمهاى مدیریت منابع انسانى مبتنى بر شایستگى، یکدیگر را تقویت مى کنند. استفاده از یک زیرسیستم باعث تقویت استفاده از سایر زیرسیستمها مىشود. به کارگیرى موفقیت آمیز تعاریف و درجه بندیهاى مبتنى بر شایستگى در یک زیرسیستم باعث تقویت استفاده این استراتژى و این تعاریف در زیر سیستمهاى دیگر توسط مدیران می شود (غلامزاده وهمکاران،1390، 8).
2ـ 2 ـ 4 ـ تعریف انواع شایستگیها (محوری، رهبری، شغلی)
- شایستگیهای محوری
سازمان برای دستیابی به برتری و بلوغ نیازمند ایجاد شایستگیهای محوری است. شایستگیهای محوری برآمده از قابلیتهای سازمانی هستند. قابلیتهای سازمانی نیز بوسیله منابع سازمان خلق میشوند. فرایند خلق قابلیتهای سازمانی، یک فرایند یادگیری است که با طی تجربیات مستمرسازمانی، به مرور سازمان را به سوی مزیت رقابتی سوق میدهد. شایستگیهای محوری عبارتند از قابلیتهایی که ارزشمند، کمیاب ر قابل جایگزین، و تقلید ناپذیرند. شایستگیهای محوری، منجر به خلق مزیت رقابتی، ایجاد ارزش و بازگشت سرمایه بالاتر میگردند(افضلآبادی و همکاران،1389، 3).
- شایستگىهاى رهبری
شایستگی مدیریتی یا رهبری مجموعه ای از مهارت ها، خصوصیات و رفتارهای فردی رهبران ومدیران ارشد یک سازمان
را شامل می شود. شایستگىهاى رهبران مىبایستى به صورت چند بعدى برنامهریزى شود. براى این منظور سه رویکرد کلى موجود مى باشد که عبارتند از:
1 ـ توسعه مستقیم: در این حالت، فرد یاد گیرنده به طور مستقیم در معرض موضوع توسعه قرار مىگیرد،
2 ـ توسعه در حین کار: در این مورد محیط و اهداف براى انجام امور کارى تعریف شده اند، تنظیم مىکند؛
3 ـ توسعه اجتماعى: دراین شرایط، رفتار و نگرش افراد در اثر مشاهده الگوهایى در محیط اطراف تغییر مىکند (افضلآبادی و همکاران،1389 ، 3).
- شایستگی شغلی
این شایستگیها می توانند به عنوان شایستگیهای مرتبط با کار یا شغلی توصیف شوند که به انتظارات عملکرد شغلی واستانداردها و ستادهایی که از افرا د انتظار میرود اشاره دارند .در شایستگی شغلی بیشتر بر مهارت های افراد تاکید می شود نه رفتار آنها، این شایستگیها میتوانند از طریق تحلیل وظیفه ای تعریف شوند .و آنچه را افراد در نقشهای ویژه باید قادر به انجام آن باشند و استانداردهای که از آنها انتظار میرود محقق کند را مشخص میسازند .معیارهای شایستگی هر یک از مشاغل براساس تحلیل قابلیتها و شایستگیهای مورد نیاز خاص هر شغل با بهره گرفتن از ابزارهای ویژهای تعیین میگردد. فرآیندی که در این مرحله صورت میگیرد تعیین نیمرخ شایستگیهای مشاغل براساس طراحی ماتریس قابلیتها و شناسایی دانش، مهارت و تواناییهای ضروری برای انجام مناسبِ وظایف پیش بینی شده هر یک از مشاغل است. این مرحله اطلاعات مورد نیاز را جهت مرکز ارزیابی به منظور سنجش و تطبیق قابلیتهای شغلی و فردی فراهم میسازد. توضیح اینکه اطلاعات بدست آمده دراین فعالیت ورودی قابل اطمینان و ارزشمندی در سیستم ارزیابی عملکرد ذخایر جانشینی ایجاد مینماید (افضلآبادی و همکاران،1389 ، 4).
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:49:00 ق.ظ ]
|