پایان نامه درباره جانشین پروری؛مدیریت و جانشین پروری |
تعریف مدیریت و برنامه ریزی جانشین پروری
بسیاری از سازمانهایی که درمسیر زوال و نابودی قرار دارند؛ برای تامین نیازهای آینده خود به مدیران، برنامهای ندارند و امور را بهدست حادثه و زمان میسپارند و در رویارویی با مسائل به صورتی واکنش عمل می کنند، ولی سازمانهایی که به دنبال حفظ و ارتقای جایگاه خویش هستند برنامه ریزیهای خود را بر شناسایی و پرورش استعدادهای مدیریتی درونسازمانی (در ابتدا) و برونسازمانی متکی می کنند(بردبار و همکاران،1391، 88).
مدیریت و برنامه ریزی جانشینپروری، کوششی سنجیده و سامانمند است که یک سازمان برای اطمینان از تداوم رهبری در موقعیتهای کلیدی، نگهداری و پرورش سرمایه های فکری و عملی برای پیشرفت و تشویق افراد به ارتقا انجام میدهد. برنامه ریزی جانشینپروری سامانمند وقتی مطرح می شود که یک سازمان، روشهای ویژهای را برای شناسایی، پرورش و حفظ و نگهداری افراد متعهد در دراز مدت تهیه کند (رائول ویلیام جی 1994). به بیانی سادهتر، مدیریت و برنامه ریزی جانشینپروری، به سازمان اطمینان میدهد که کارکنان مناسب را برای تصدی مشاغل شایسته آنان و در زمان مناسب اختیار خواهند داشت (هیلس، 2009). برنامه ریزی جانشینپروری را میتوان تلاشی به منظور طرحریزی برنامهای برای تعداد متناسب و شایستهای ازمدیران و کارمندان با مهارت های کلیدی دانست؟ به نحوی که آنان در زمان بازنشستگی، فوت، بیماری یا ارتقای دیگر کارمندان و حتی موقعیتهای جدیدی که در برنامه های آینده سازمان به وجود میآیند جانشینان مناسبی باشند (سام بروک ،2005) گروه مشاوران هاگبرگ، برنامه جانشینپروری را چنین تعریف می کند :«فرایند پویا و مستمری که نیازهای رهبری و مدیریتی را برای وظایف راهبردی آینده سازمان، شناسایی، تعیین و توسعه می بخشد»
سازمانهای دهههای پیشین، برنامه جانشینپروری را تنها برای مشاغل به خصوصی به کار می گرفتند؛اما با گذشت زمان، سازمانهای پیشرو سعی در به کارگیری مفهومی وسیعتر تحت عنوان مدیریت جانشینپروری نمودند. در واقع، درمدیریت جانشینپروری، همین درنظر گرفتن تغییرات سریع محیطی، به جای یک برنامه جایگزینی ساده برتشکیل و به روزرسانی خزانه استعداد به صورت پویا و مستمر تاکید میگردد (بیهام،1998) به طور کلی، به منظور تامین نیاز سازمانها به نیروی انسانی متخصص، سه رویکرد وجود دارد.
1-تامین نیروی انسانی برنامه ریزی نشود و امور به دست حادثه یا مرور زمان سپرده شود.
2-نیازهای سازمان از خارج سازمان تامین شود که شامل افراد غیر شاغل و کارکنان سازمان های دیگر است.
3- نیازهای سازمان از داخل سازمان تامین شود؛ به صورتی که استعدادهای داخلی سازمان شناسایی شده و پرورش یابند. همانطور که استنباط می شود، سومین رویکــرد، روحیهها را بهبود میبخشد؛ استعدادها را در سازمان حفظ می کند؛ به توانمندسازی کارکنان میانجامد و به تقویت و تثبیت فرهنگسازمان منجر می شود (رابینسون،1385 به نقل از بردبار و همکاران،1391، 89).
تعـاریف متنوعی از مدیریت جانشین پرور وجود دارد، که در جدول 1 به تعدادی از آنها اشاره شده است. بایهام (1999) مراحل یک برنامه مدیریت جانشین پروری را به صورت زیر عنوان کرده است (هادیزاده مقدم و سلطانی،1390، 42):
- شناسایی شایستگیهای مدیریتی مورد نیاز بر اساس نیازها، ارزشها و استراتژی های آینده
- شناسایی افراد با پتانسیل بالا و ارزیابی این افراد برای شناسایی نقـاط قـوت و شکافهای مهارتی موجود
- ایجاد برنامه های توسعه ای شامل چرخش شغلی، برنامه های خاص و مربیگری
- انتخاب و جایگزین کردن افراد در مشاغل کلیدی بر پایه عملکرد، تجربیات و توان آنها
- نظارت بر سیستم مدیریت جانشین پروری
- کسب حمایت مدیریت ارشد (هانته و همکاران،2004 به نقل از هادیزاده مقدم و سلطانی، 1390، 42).
Hills
Sambrook
Byham
Rabinson
Byham, 1999
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-03-06] [ 09:51:00 ق.ظ ]
|