1-4-2- سوالات فرعی8
1-5-پیشینه تحقیق.9
1-6-روش تحقیق11
1-6-1-روش سنجش روایی ابزار.15
1-6-2-روش سنجش پایایی ابزار15
1-6-3-محاسبه پایایی بازآزمون16
1-6-4-پایایی بین دو کُدگذار.17
1-6-5- اعتبار (روایی) مصاحبه.18
انتخاب موضوع.18
طراحی. 19
مصاحبه. 19
نسخه­برداری. 19
تحلیل19
تائید.20
گزارشگری20
1-6-6-مراحل تجزیه و تحلیل داده­ ها با بهره گرفتن از روش تحلیل مضمون20
آشنایی با داده­ ها 21
ایجاد کدهای اولیه. 21
جستجوی مضامین22
بازبینی مضامین23
تعریف و نام­گذاری مضمون­­ها 23
تهیه گزارش 23
فصل دوم: چارچوب مفهومی24
2-1-مقدمه25
2-2-دین25
2-3-رسانه.29
2-4-رابطه دین و رسانه.32
2-5-قالب گفتگوهای رسانه­ای41
2-5-1-توانایی­های مجری.46
2-5-2-ویژگی­های ظاهری46
2-5-3-صدا46
2-5-4-حرکات و اداها47
2-5-5-میزان اطلاعات.47
2-5-6-اعتماد به نفس.48
2-5-7-توجه به زمان­بندی48
2-5-8-نوآوری در اجرا48
2-6-تناسب قالب و محتوا54
2-7-مخاطبین و دسته­بندی آن­ها در نظریه­ های ارتباطات56
2-7-1-دیدگاه رسانه محور. 56
2-7-2-دیدگاه مخاطب محور57
فصل سوم: یافته­ های تحقیق62
3-1-یافته­ های توصیفی63
3-2-یافته­ های تحلیلی(تحلیل مضمون).83
فصل چهارم: نتیجه­گیری و ارائه پیشنهادها99
پیشنهادها104
منابع.106
 
 
 
فهرست جداول                           
جدول1.17
جدول2.18
جدول3.63
جدول4.85
جدول5 .87
جدول6.89
جدول7.91
جدول8 94
جدول9.96
شکل1101
 
 
 
فصل اول:کلیات
 
  

 

بیان مساله
در گذشته تا سال­ها تنها وسیله ارتباط مراجع دینی با مردم،‌ منبر بود. ارتباط کلامی روحانیت با مردم،‌ تنها وسیله و بهترین وسیله­ای بود که می­توانست بر مخاطبان تاثیر عمیقی بگذارد و جای هیچ­گونه جایگزینی را باقی نمی­گذاشت. با ورود تکنولوژی ارتباطی و اطلاع­رسانی از دروازه­های غرب، این­گونه نهادهای وابسته به مذهب، تعریف واضحی نسبت به ورود این نشانه­ های تمدن غربی و ابزار و ادوات نوینی که می­توانست در تبلیغ مورد استفاده قرار بگیرد نداشتند و یا رویکرد غالب آن­ها سلبی بود که پس زدن شیوه ­های نوین را در برداشت. در نتیجه طی سالیان، مذهبیون فاصله خود را از این گونه ابزار حفظ کرد. در این دوره(ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی)، بیشتر رسانه­های سنتی در خدمت تبلیغ دین بودند، از این رو، به رغم پخش برنامه­هایی با موضوع دینی در رادیو و تلویزیون، در کل یک رویکرد سکولار بر رادیو و تلویزیون ملی ایران حاکم بود.
پس از انقلاب اسلامی، با توجه به استقرار حکومت دینی و قرار گرفتن امکانات و ابزاری چون تلویزیون در اختیار حاکمیت دینی جامعه، این روند گونه­ای دیگر به خود گرفت. افراد دین­داری که تا این زمان، در نظام­های ارتباطی سنتی پرچم­دار بودند و همواره از رسانه­های نوین که در اختیار حکومت بوده، محروم بوده ­اند، با شکل­ گیری انقلاب اسلامی به ظرفیت گسترده و با اهمیتی از تکنولو­ی نوین دسترسی یافتند که این امر مستلزم بایدها و نبایدهایی در این زمینه بود. بهره­ گیری درست و شایسته از رسانه تلویزیون، در انتقال معارف دینی می­توانست و می ­تواند اهمیت این رسانه را در ایجاد جامعه­ای متناسب با اهداف و آرمان­های انقلاب و انقلابیون هرچه روشن­تر از پیش سازد. در واقع یکی از ثمرات انقلاب اسلامی ایران که بر اساس مبانی دینی شکل گرفت و تکامل یافت توجه ویژه به معارف دین مبین اسلام است. در نظام جمهوری اسلامی نیز تلویزیون به عنوان مهم­ترین و اثرگذارترین رسانه عمومی محسوب می­گردد و طبیعتا تمامی دلسوزان و علاقمندان ایران اسلامی، به منظور تبیین مباحث ایدئولوژیک، انتظارات ویژه­ای از این رسانه دارند.
پس از پیروزی انقلاب، رویکرد سکولار جای خود را به رویکرد محتوا محور یا معنامحور داد. «این رویکرد برای رسانه­ها جنبه ابزاری قائل است؛ ولی به عنوان یک متغیر وابسته، نه یک متغیر مستقل. در این رویکرد، دین به عنوان مهم­ترین نهاد معنابخش در زندگی انسان مطرح می­شود. اگر دین،‌کارکرد اصلی­اش معنابخشی به زندگی باشد و این معنابخشی با هر ابزاری انجام شود، در آن صورت می­توانیم خانواده دینی، آموزش و پرورش دینی و رسانه­هایی با رویکرد دینی داشته باشیم».[1]  پس از شکل­ گیری انقلاب، با این دیدگاه که «رادیو و تلویزیون به عنوان ابزار، فی حد ذاته، از نظر اسلام، مشروع است و می­توان در تبلیغ دین از آن­ها استفاده کرد»[2]؛ رادیو و تلویزیون (در قالب صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران) در خدمت منافع انقلاب اسلامی قرار گرفت و زمینه برای حضور دین و رسانه­های نوین در ایران فراهم شد.
تجربه برنامه ­های دینی در تلویزیون پس از انقلاب اسلامی، بیشتر شبیه­سازی رسانه سنتی منبر و پخش سخنرانی­های مذهبی بوده است. هر چند توجه به آموزه­های مربوط به دین و استفاده از اصطلاحات دینی در بیشتر برنامه ­های سیما دیده می­شود؛ اما برنامه ­های دینی با موضوع و عنوان دینی بیشتر الگوبرداری از رسانه­های سنتی بوده است. در سال­های اخیر شکل دیگری تحت عنوان گفتگوی مذهبی و در عرصه برنامه­سازی دینی شکل گرفته است. این نوع از برنامه با طرح موضوعات گوناگون از جمله مباحث اعتقادی، کلامی، فلسفی، عرفانی، اخلاقی، فقهی و . توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند.
برنامه ­های گفتگویی مذهبی با توجه به تعداد مجری و میهمان یا میهمانان برنامه، نقشی که مجری در این برنامه ایفا می­ کند(هدایت­کننده، چالش­برانگیز یا صرفا اعلام­کننده سرفصل­های گفتگو)؛ قالب­ها و فرم­های متفاوتی به خود می­گیرد. در این پژوهش، برنامه­هایی با یک مجری و یک میهمان به عنوان قالب گفتگوی دو نفره، دومجری و یک میهمان به عنوان قالب میزگرد و یک مجری و دو میهمان تحت عنوان قالب بحث، مورد تامل قرار می­گیرند. برنامه «سمت خدا» از شبکه اول سیما برای قالب گفتگوی دو نفره، برنامه «به سوی ظهور» از شبکه دوم سیما برای قالب میزگرد و برنامه «فصل نو»از شبکه قرآن ومعارف سیما برای قالب بحث در نظر گرفته شده ­اند.
عوامل متعدی در رابطه با برنامه ­های گفتگوی مذهبی مطرح می­شود. از جمله این عناصر می­توان به مجری و نقشی که در برنامه ایفا می­ کند، دکور و چینش برنامه، چگونگی چینش محل نشستن مجری و میهمان یا میهمانان برنامه، اشاره کرد. میزان تاثیری که هر یک از این مقوله­ها بر میزان تماشایا عدم تماشا در مخاطبین دارد، حائز اهمیت است. اهمیت این مساله برای ارتباط­گران و تولیدکنندگان رسانه­ای، به منظور توانایی برای برنامه ­ریزی­های دقیق­تر بر اساس دسترسی به آن­چه در مخاطبان و افراد هدف آنان شکل می­گیرد، دوچندان می­شود. در حقیقت برنامه­هایی با موضوعات دینی که خود پیچیدگی­های فراوانی دارد، هنگامی که از رسانه­ای چون تلویزیون که تقریبا رسانه­ای یکسویه است و با مخاطبانی ناهمگن و دور از دسترس با شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت، پخش می­شود، دچار پیچیدگی­های صدچندان می­شود. هر چند که هر برنامه­ای برای مخاطبان در حوزه­ای محدودتر و مشخص­تر از آن­چه گفته شد تولید می­شود؛ اما همین مخاطبان مفروض و شاید دسته­بندی شده، تکثر و گونه­گونی بسیار دارد. تلاش برای فهم عمیق آن­چه مخاطبان از این گونه برنامه­ها دریافت می­ کنند و شناخت عواملی که چه در برنامه پخش شده و چه در بافت فرهنگی و اجتماعی زیست مخاطب بر این دریافت اثرگذار است، گام موثری در اصلاح برخی رویکردهای مدیریتی در تولید این برنامه­ها به شمار می­آید.
از آن­جا که گفتگوهای تلویزیونی، مجری­محور هستند یکی از عوامل بسیار تاثیرگذار بر این درک و دریافت و در واقع خوانش مجری­های برنامه ­های فوق هستند. در این برنامه­ها این مجری است که موضوع برنامه را معرفی می­ کند و سوالات مربوط به موضوع را از میهمان برنامه می­پرسد. در حقیقت، وی رابط بین بیننده و میهمان است. اوست که می ­تواند رابطه­ای درست و مناسب بین این دو برقرار کند و یا موجب بر هم زدن رابطه فوق شود. وظیفه جمع­بندی و نتیجه­گیری از سخنان میهمان بر عهده اوست و اگر او نتواند از عهده این مسئولیت به خوبی برآید، ممکن است بیننده از ادامه تماشا به دلیل تخصصی بودن صحبت­های میهمان و غیرقابل فهم بودن بحث، منصرف شود. ادبیات و نوع اداها و حرکات مجری نیز بر نحوه دریافت بیننده موثر است. این­که مخاطبین با درجات متفاوتی از دین­داری از این زبان بدن و نحوه گفتار مجری چه برداشتی دارند، در این فرایند دارای اهمیت است.
عدم وجود منابع مکتوب راجع به چگونگی اجرا در برنامه ­های دینی به خصوص گفتگوهای دینی و فقدان شیوه­نامه­ای برای مجریان این برنامه­ها، آسیب­شناسی رفتار کلامی و غیرکلامی مجریان را ضروری می­سازد چرا که هر مجری بر اساس ذوق و سلیقه شخصی به انجام حرکات و اداها . سخنانی دست می­زند که گاه برداشت­های منفی و نامناسب در ذهن مخاطب شکل گرفته و در مواردی به دل­زدگی مخاطب از تماشای برنامه منجر می­گردد.
تعداد مجری و میهمان یا میهمانان از دیگر عوامل موثر بر خوانش مخاطبان از این برنامه­هاست. برنامه­ای در قالب گفتگوی دونفره مخاطبان خاص خود را دارد و دریافت بیننده این برنامه با برنامه­ای در قالب بحث؛ با یک مجری و دو میهمان می ­تواند بسیار متفاوت باشد. علت تماشای هر نوع از این سه قالب از سوی مخاطبین، دلایل متفاوتی خواهد بود. علاوه بر این فضایی که بر هر یک از این قالب­ها حاکم است با دیگری تفاوت دارد. چالش و هیجانی که در قالب بحث، جریان دارد در دو قالب دیگر دیده نمی­ شود و شکل­ گیری تخصصی مباحث به مراتب در قالب گفتگوی دونفره،

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...