پایان نامه سنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش |
استاد راهنما
دکترمحمدتقی تقویفرد
استاد مشاور
دکتر فتـاح میکائیلی
چکیده
دردنیای کسب و کار امروز، تفاوت سازمانها در رشد و ماندگاری به میزان اهمیتی است که به منبع ارزشمند و استراتژیک دانش می دهند و به تبع آن میزان استفادهی آنان از این منبع مهم و کلیدی در ارائه خدمات و تولیدات نهفته است. از این رو در چند سال اخیر مبحث جدیدی بهنام مدیریت دانش با هدف تـولید و استفادهی بهتر از دانش وایجاد سازمانهایی مبتنی بر دانش در دنیای مدیریت مطرح شده است. مدیریت دانش فرآیند گستردهای است که امر شناسایی، سازماندهی، انتقال و استفاده صحیح از اطلاعات و تجربیات داخلی را مورد توجه قرار میدهد. امـروزه دانش مهمترین دارایی سازمانها محسـوب میشود.
برای استقرار و پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان لازم است ابتدا برای مراحل مختلف پیادهسازی شاخصهایی تعریف شود، در مرحلهی بعد باید مدلی برای ارزیابی میزان موفقیت پیادهسازی درسطح کل سازمان ارائه شود.
با توجه به مطالب فوق پژوهش حاضر با هدف سنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از رویکرد تصمیم گیری چند معیارهی فازی ارائه شده است. این پژوهش با بهره گرفتن از یک مدل احتمال سنجی برگرفته از مقاله چنگ و وانگ (2009) سعی در برآورد میزان موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش در بانک کارآفرین بعنوان یک بانک با مالکیت خصوصی و مدیریت حرفهای که دستیابی به افقهای جدید و تعالی سازمانی را سرلوحهی اهداف خود قرار داده است را دارد. در این پژوهش ابتدا هشت فاکتور کلیدی که نقش اساسی در پیادهسازی مدیریت دانش دارند با توجه به ادبیات تحقیق و مطالعات پیشین شناسایی شد و توسط کارشناسان و خبرگان بانک کارآفرین مورد ارزیابی قرار گرفت. این هشت فاکتور عبارت بودند از: ویژگیهای کارکنان، استـراتژی سازمان، حمایت مدیریت ارشد، ارزیابی و انتقال دانش، فرهنگ سازمانی ، زیرساخت سازمانی، زیرساخت فنی و اقدامات انگیزشیمیباشد که برای هریک از آنها شاخصهای جداگانهای تعریف شد (مجموعاً 31 شاخص) تا با توجه به شاخصهای مربوطه مورد ارزیابی قرار گیرند.
با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها، فاکتورها و همینطور شاخصهای مورد نظر با بهره گرفتن از ماتریسهای تصمیم گیری چندمعیاره فازی رتبه بندی شدند که سه فاکتور استراتژی سازمان، فرهنگ سازمانی و زیرساخت فنی به لحاظ اهمیت درپیادهسازی مدیریت دانش حائز رتبههای نخست شدند. نهایتآ با بهره گرفتن از مدل احتمال سنجی، احتمال موفقیت وعدم موفقیت مدیریت دانش در بانک کارآفرین بصورت کمی محاسبه شد که نشان از احتمال موفقیت ضعیف با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته داشت.
کلمات کلیدی: مدیریت دانش[1]،روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی[2]، احتمال موفقیت3
مقدمه
با پیدایش تکنولوژیهای نوین و جذب و بکارگیری آن در جنبههای مختلف زندگی امروزی، پارادایمهای جدیدی مطرح شده که زندگی بشررا کاملاً متحول کرده است. درچنین موقعیتی سازمانها برای برخورداری از مزیت رقابتی و حفظ و انطباق سازمان درمحیطی متمایز ناگزیر از رویآوردن به استفاده از ابزارهای نوین مدیریتی و روشهای جدید شده اند. ازاین رو مدیریت دانش همچون یک نگرش نوین درسازمانها مطرح شده ومدنظر قرار میگیرد.
امروزه درجوامع توسعهیافته ، دانش درکنارعواملی همچون سرمایه، زمین و نیروی کار، بهعنوان یکی از مهمترین منابع اقتصادی سازمان محسوب میشود. نتایج یک بررسی دردهه اخیر حاکی ازآن است که بیشترازنیمی از شرکتهای جدید درایالات متحده بهجای ساخت کالا به تولید دانش میپردازند. پیتردراکر درکتاب خود باعنوان “مدیریت درزمان وقوع تحولی شگرف” درخصوص اهمیت دانش و نقش آن درعملکردسازمان گفته است “دانش به یک منبع اقتصادی حیاتی وحتی شاید بتوان گفت به تنها منبع مزیت رقابتی سازمانها بدل شده است)دراکـــر،1998).
خلق دانش، انتقال و نسخهبرداری ازآن بهراحتی امکانپذیر نیست و ازهمین رو دانش درقیاس باسایرمنابع رقابتی سازمان ازجایگاهی استراتژیک برخورداراست.
تصمیم به اجرای مدیریت دانش گاهی برای سازمانها مشکل است. ماندگاری و یاسقوط یک سازمان می تواند به این تصمیم وابسته باشد، بنابراین باتوجه به اینکه پروژه های مدیریت دانش معمولا بسیار هزینهبراست و به زمان نیازدارد تا اثراتش کاملاً در سازمان احساس شود لازم است که قبل ازرسیدن به توافق عمومی برای پایهگذاری مدیریت دانش درشرکت، بررسیهای ریشهای واساسی در داخل و خارج از سازمان صورت پذیرد(بـــاهرا، 2001).
2.1. بیان مسئله
به این گونه یک روش پیشبینی موفقیت و یک روش تصمیمگیری موثر می تواند تصمیمگیری بهتر درباره اجرای مدیریت دانش را امکان پذیر کند. از آنجا که فاکتورهای زیادی برموفقیت دراجرای مدیریت دانش اثرگذار هستند، پیشبینی این امر یک مسئله چند معیاره است. دربیشتر مسائل پیشبینی برای حل تاثیر فردگرایی وابهامات دنیای واقعی برتحلیلهای آماری واحتمالی تکیه میشود.
روشهای آماری برای تخمین اطلاعات غیرقطعی رخدادها ونتایج درآینده مورداستفاده قرار میگیرند، اگرچه روشهای آماری دربرخورد با مفهوم عدم قطعیت موجود درپیش بینی موفقیت مدیریت دانش محدودیتهایی دارند لذا برای حل اینگونه مشکلات، در این تحقیق روش پیشبینی خود را براساس روش تصمیم گیری فازی چندمعیاره ارائه کرده تا به سازمانها درشناخت فاکتورهای موثر بر اجرای مدیریت دانش کمک کند. سپس مقادیر پیشبینی موفقیت(شکست) درجهت کمک به تشخیص اقدامات اولیه برای بالا بردن احتمال موفقیت مدیریت دانش درسازمان ارائه میشود.
به دلیل شرایط و وضعیتهای پیچیده جدیدی که سازمانها را با تنگناهای رقابتی و تکنولوژیکی مواجه ساخته و تداوم روشهای سنتی را با مشکل جدی روبرو ساخته است، بانک کارآفریننیز به لزوم استفاده از سیستمهای مدیریت دانش پی برده است. در این تحقیق احتمال موفقیت یاشکست پیادهسازی پروژه مدیریت دانش را دربانک کارآفرین بررسی کردهایم. لازم به ذکر است که این مدل به ارائه تنها یک مکانیزم بررسی اکتفا نکرده است بلکه این امکان را فراهم می کند که با درنظر گرفتن فاکتورهای کلیدی در اجرای موفقیتآمیز مدیریت دانش به تحلیل قابلیتهای سازمانی نیز پرداخته شود .
3.1. اهمیت و ضرورت تحقیق
به دلیل رشد سریع سیستمهای تخصصی دانش محور، مطالعات قبلی در زمینه مدیریت دانش بر روی جنبههای تکنولوژیکی کاربردها و راهکارها تمرکز دارند. درهر حال مطالعات اخیر بیان می کنند که پروژههای مدیریت دانش تنها با استقرار سیستمهای اطلاعاتی تحقق پیدا نمیکنند (استیوارت، 1997).
فاکتورهای اثرگذار زیادی موفقیت اجرای مدیریت دانش راتعیین می کنند. فاکتورهایی که نیاز به توجه دارند ، تنها مالی نیستند بلکه مسایلی مانند فرهنگ سازمانی، هارمونی، مدیریت، کنترل و اندازه گیری را شامل میشوند; مشکل درترکیب فرآیندهای عملیاتی قدیمی و جدید است; تعامل انسانها وروابط بین آنها، میزان اثرگذاری مدیریت استراتژیک، شخصیت روسا و بینش آنها، تعریف قوانین جدید درسازمان و غیره .
اولین چالشها درپایهگذاری مدیریت دانش، درترکیب فاکتورهای فوق با محدودیتها وقابلیتهای پرسنلی و سازمانی است، با این حال مطالعات گذشته هنوز هیچ ارتباط خطی بین هزینه مدیریت دانش و موفقیت تجاری نیافتهاند . علی رغم بازخورد نامشخص وسرمایهگذاری گسترده موردنیاز ، عدم توقف سرمایهگذاری درمدیریت دانش مهم است زیرا این سرمایهگذاریها میتوانند راندمان و اثرگذاری سازمانی راافزایش داده و مزیتهای رقابتی ایجاد کنند.
4.1. هدف های تحقیق یا نتایج مورد انتظار
امروزه بسیاری ازمدیران نقش اساسی دانش را درکسب مزیت رقابتی ودنبال کردن اهداف استراتژیک سازمان درک کردهاند و مدیریت دانش بصورت یک الزام رقابتی درسازمانها درآمده است. با وجود این اگر زیرساختهای مناسب وپیش نیازهای لازم برای استفاده از چنین فرایندی فراهم نباشد پیاده سازی مدیریت دانش شاید حاصلی جز انزجار منابع انسانی و اتلاف منابع مالی در پی نخواهد داشت.
این تحقیق رویکردی را براساس روش تصمیم گیری چندمعیاره فازی [1](FMCDM) توسعه داده است وازاین طریق قصد دارد به سازمانها کمک کند که نسبت به فاکتورهای اثرگذارو کلیدی در اجرای مدیریت دانش هوشیارشوند و درحالی که اقدامات لازم قبل ازاجرای مدیریت دانش را معرفی می کند به اندازه گیری احتمال موفقیت پروژه مدیریت دانش می پردازد. پس بطور کلی اهداف این تحقیق عبارتند از:
شناسایی فاکتورهای اثرگذار درپیادهسازی موفقیتآمیز مدیریت دانش
اولویتبندی فاکتورهای اثر گذار در پیادهسازی موفقیتآمیز مدیریت دانش
سنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی
5.1. گزارههای تحقیق
سوالات تحقیق
سوال اصلی تحقیق
چگونه میتوان با بهره گرفتن از رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی (FMCDM) احتمال موفقیت پیاده سازی پروژه مدیریت دانش را سنجید؟
سوال فرعی تحقیق
فاکتورهای اثرگذار درسنجش احتمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش چگونه شناسایی میشوند؟
ضریب وزن اثرگذاری فاکتورها و درجه امکان موفقیت (شکست) آن فاکتورها به چه نحو در سنجش احتمال موفقیت (شکست) نهایی مدیریت دانشتاثیر گذار هستند ؟
6.1. روش کلی تحقیق
این تحقیق براساس هدف جزء تحقیقات کاربردی محسـوب میشود به دلیل اینکه در این تحقیق احتـمال موفقیت پیادهسازی مدیریت دانش در سازمانها وبخصوص بانک کارآفرین باتوجه به فاکتورهای اثرگذار مورد سنجش قرارگرفته است و سازمانهای مشابه میتوانند برای پیادهسازی موفقیت آمیز مدیریت دانش، از نتایج این تحقیق استفاده کنند.
ازنظرنحوه تحلیل داده ها، روش تحقیق توصیفی واز نظر گردآوری داده ها از نوع پیمایشی میباشد . توصیفی است به این علت که به تبیین و توصیف دادههای جمعآوری شده در راستای پاسخگویی به سوالات تحقیق می پردازد. در این تحقیق جهت گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. علاوه بر استفاده از پرسشنامه، از کتب، مقالات، پایان نامهها، اینترنت و پایگاههای اطلاعاتی نیز بعنوان منابع ثانویه استفاده شده و پیمایشی است زیرا در این تحقیق از یک گروه خاص از افراد خواسته شده است که به تعدادی سوالات خاص پاسخ گویند.
7.1. قلمرو مکانی- جامعه تحقیق
جامعهی آماری این تحقیق صاحب نظران و خبرگان و کارشناسان واحد ستادی بانک کارآفرین در تهران هستند که با مفهوم مدیریت دانش آشنایی نسبی نیز دارند. خبرگان دراین تحقیق شامل افرادی هستند که حداقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی درزمینههای مرتبط با فناوری اطلاعات و مدیریت و همچنین دارای حداقل یک سال سابقه کار دراین زمینهها باشند.
8.1. قلمرو زمانی تحقیق
دراین تحقیق وضعیت موجود بانک کارآفرین درزمینه اجرای پروژه مدیریت دانـش درسال 1391 مورد بررسی قـرارگرفته است.
9.1. روش نمونه گیری و تخمین حجم جامعه
برای انجام این تحقیق با توجه به اینکه تعداد افراد خبـره درزمینه فـناوری اطلاعات و کارکنان درگیر درپـروژهی پیادهسازی مدیریت دانش محدود است روش نمونه گیری متناسب باحجم جامعه و به صورت تمام شماری از کارشناسان و خبرگان واحد ستادی بانک کارآفرین انتخاب شد.
10.1. روشهای گردآوری داده ها و ابزار مورد استفاده برای آن
اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش جمعآوری گردید:
الف) روش کتابخانهای: در این روش برای جمعآوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینهی تحقیق ازکتابها، پایان نامهها، مقالات و پایگاههای اطلاعاتی استفاده شده است.
ب) روش میدانی: در این روش با طراحی پرسشنامه و توزیع آن دربین جامعهی آماری اطلاعات مورد نظر پژوهشگر جمعآوری شد.
11.1. روش تحلیل داده ها
دراین تحقیق پس از اینکه فاکتورهای اثرگذار برموفقیت پیادهسازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از نظرات صاحب نظران مدیریت دانش و کتب و مقالات موجود در این زمینه شناسایی شدند، درجه ی اهمیت هریک از فاکتورها و شاخصهای مربوطه با توجه به نظرات ارزیابان مشخص گردید. لازم بذکر است که برای بیان نظرات خبرگان دربارهی درجه اهمیت فاکتورهای اثرگذار و شاخصهای مربوطه از متغیرهای کلامی پارامتری شده در اعداد فازی مثلثی(TFNS)بهره گرفته شده و برای یکی کردن قضاوت خبرگان، مقدار میانگین فازی نظرات خبرگان در مورد یک شاخص بهکار برده شده است.
تبدیل اعدادفـازی مثلثی به اعداد دقیق (Crisp)توسط فرمول BNP که عدد غیرفازی بهتری نسبت به سایر روشها بدست میدهد صورت گرفته است. این فرمول معادل Best Non-fuzzy Performance یعنی بهترین مقدار عملکرد غیرفازی میباشد. بعد از اینکه اعداد فازی به اعداد غیرفازی تبدیل شدند اقدام به نرمالسازی آنها میکنیم. ارزیابان برای بار دوم نظرات خود را درمورد احتمال تحققپذیری و عملی شدن شاخصهای مربوطه درسازمان بصورت مستقل اعلام کردند و مشابه مراحل قبل درمورد احتمال تحقق پذیری فاکتورها و شاخصها نیز صورت گرفت. دراین مرحله بعد از غیرفازی کردن اعداد فازی بوسیله روش BNP نـرمال سازی صورت انجام نشد. درنهایت مجموع حاصلضرب درجه اهمیت فاکتورها و شاخصها در احتمال تحققپذیری آنها، احتمال موفقیت و عدم موفقیت پروژهی مدیریت دانش را نشان میدهد(چنگ و چین، 2009).
فرایند تشخیص درجه اهمیت فاکتورهای اثرگذار و سنجش احتمال موفقیت بصورت زیر است:
ماتریس X رابرای درجه اهمیت فاکتورهای اثرگذار تشکیل میدهیم که در آن (Cj , j=1,2,,n) شاخصهای موردنظر و (Ei , i=1,2,,m)نظرات شخصی ارزیابان درباره درجه اهمیت یا ضریب وزن شاخصها است که با بهره گرفتن از عبارات کلامی بیان شده است.
m تعداد ارزیابان و n تعداد شاخـصهای مورد نظر می باشد،=(Lxij,Mxij,Uxij) Xijارزش عمـلکرد فــازی j امین شاخص اثرگذار ارزیابی شده توسط i امین ارزیاب را نشان میدهد. ازآنجایی که نظرات ارزیابان با توجه به تجربه، بینش و دانش آنها متفاوت است ازروش میانگین امتیاز برای ترکیب نظر m ارزیاب استفاده کردهایم بدین شکل:
درجایی که ترکیب فازی درجه اهمیت شاخص اثرگذار jام است.
پس از غیر فازی کردن اعداد ترکیبی فازی مثلثی به بهترین مقدار عملکرد غیر فازی، به صورت زیر محاسبه شده است:
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1398-12-03] [ 02:08:00 ب.ظ ]
|