« أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى[۱۹۵]
«آیا کسی که بر حق و حقیقت راه یافته سزاوارتر است به این که پیرویش کنند یا کسی که خود راه نیافته باید او را هدایت کنند.»
امام علیu اسوه ی اخلاق و معلم والا در این باره می‌فرماید:
«مَن نَصَب نَفسَهُ لِلنَّاسِ إماماً فَلیَبدَأَ بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهِ ، وَلتَکُن تَأدیبُهُ بِسیرَتِهِ قَبلَ تَأدیبِه بِلِسانِهِ، وَ مُعَلِّمُ نَفسِهِ و مُؤَدِّ بُها أحَقُّ بِالإجلالِ مِن مُعَلِّم الناسِ و مُؤَدِّبِهِم[۱۹۶]
کسی که خود را رهبر مردم قرار داد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد، خود را بسازد و پیش از آن که به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم دهد، زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند سزاوار به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد.»
د-وقار و متانت
از دیگر ویژگی‌های معلم کودک، وقار و متانت اوست. غزالی این معنا را بسط داده و می‌‌گوید: معلم باید در مجلس آن‌ها (کودکان) خاموش و با چشمان پر هیبت نشیند…..و اگر با آنان زیاد سخن گوید به او جدی شوند و نزد او گستاخی کنند و نیز باید که در برابر آنان با دیگران مزاح نکند.[۱۹۷]
زیرا که این‌گونه کارها از هیبت معلم کاسته و شکوه او را در معرض سقوط قرار می‌دهد. البته جدی بودن معلم و حفظ وقار وی مانع از آن نیست که مهربان و صمیمی باشد و با کودکان مطابق مقتضیات مزاح کند. و این حالت برای معلم زشت نیست، بلکه مطلوب و پسندیده است. همان طور که شهید ثانی نیز یادآور شده است معلم نباید مزاح را عادت خود قرار داده و از حد معتدل آ ن تجاوز کند. زیرا در این صورت باعث جرأت و جسارت شاگردان نسبت به او گشته و احترام وی را در معرض خطر قرار می‌دهد.[۱۹۸]
دانلود پایان نامه
ه- قدرت بیان
خوش‌صحبتی و قدرت بیان یکی از عواملی است که در ایجاد رابطه با افراد، فوق‌العاده موثر است و معلم بر ایجاد رابطه با دانش‌آموزان باید مطالب درسی را به آن‌ها تفهیم کند، به طور حتم باید از این نیرو برخوردار باشد، چه بسیار افراد با سواد و عالم که در اظهار مطالب و تفهیم آن به دیگران ناتوانند، چنین افرادی به ندرت می‌توانند در کار معلمی و آموزش موفق شوند.[۱۹۹]
گفتنی است سپاس و قدرشناسی و به کاربردن تشویق در برابر کار خوب و تنبیه و مجازات در برابر کار ناشایسته یکی از روش‌های مسلم و دیرپا در آموزش و پرورش به شمار می‌رود. این روش پسندیده که به کردار درست و کردار نادرست یکسان نگریسته نشود، پی‌آمدهای بسیار سودمندی برای دانش‌آموزان دارد، از این رو به کار بستن تشویق و تنبیه در جای خود، لازم و ضروری است. تشویق و تنبیه، دو ضمانت اجرایی مناسب برای گسترش آموزش و پرورش در فضای خانه، مدرسه و جامعه و برانگیزاننده‌ی آدمی در پرهیز از ناهنجاری‌های اجتماعی هستند. بشارت و انذار پیامبران الهی و وعده‌ی پاداش و کیفر دینی آنان نیز بر همین روش استوار شده است. به همین دلیل، اصل تشویق و تنبیه در اسلام، امری پذیرفته به شمار می‌آید.[۲۰۰]
از آن جا که انسان‌ها متفاوتند، گروهی را باید با انذار و تخریب و تنبیه به سوی ادب، و اخلاق کشاند و برخی دیگر را با تشویق و تنبیه تأدیب کرد. با همه‌ی این‌ها، تشویق زیر بنای اصل آموزش و پرورش اسلامی به شمار می‌رود؛ زیرا اساس تربیت بر سهولت، محبت و ملایمت بنا نهاده شده است. وانگهی با تشویق می‌توان انگیزه‌ی دانش‌آموز را به انجام دادن کارهای مطلوب افزایش داد و میل فطری او را با مهر و محبت و قدرشناسی، تأمین و اعتماد او را جلب کرد. البته در صورتی که تشویق مؤثر واقع نشود، می‌توان ابتدا به انذار و سپس به تنبیه روی آورد. بی شک روی آوردن به تنبیه نه از سر تشفّی خاطر که برای هدایت و تضمین سعادت فرد و جامعه است.[۲۰۱]
این واقعیت غیر قابل انکار است که در ایجاد تحولات اجتماعی و نیز ایجاد دگرگونی‌های مثبت و منفی در فرد، ومدرسه به عنوان یک تأسیس، نقش فوق العاده‌ای را ایفا کرده و مهم‌ترین مرکز برای پرورش است. به هنگامی که سخن از مدرسه به میان می‌آید مسأله‌ی معلم، مستخدم، ناظم ، برنامه، روش و… هم مطرح است به طور طبیعی کیفیت خوب یا بد آن در کل اثر فوق العاده‌ای در شاگرد خواهد داشت.
در بازسازی کودکان و نوجوانان نقش مدرسه از برخی جهات مهم‌تر از خانواده است از آن بابت که مسائل و الگوها به صورت کلی مطرح می‌شوند و افراد بر اساس اصل همانندسازی سعی دارند خود را همگام با دیگران ساخته و به مثل دیگران باشند. البته اگر مدرسه دارای نظام تربیتی سازنده‌ای باشد کودک ساخته شده در غیر این صورت ناسازگار خواهد شد.[۲۰۲]
وظایف مدرسه
سال‌های مدرسه از جهت تکوین شخصیت کودک و نوجوان از اهمیت فراوانی برخوردار است.مدارس،همیشه و در همه جای دنیا به مثابه پل انتقال ارزش‌ها،وظیفه‌ی پاسداری از نظام ارزشی حاکم بر جامعه و انتقال آن به خانواده‌ها از طریق دانش‌آموزان را عهده‌دار بوده‌است. توحید رویه‌‌‌ی تربیتی خانه و مدرسه و همراهی و همگامی هرچه بیشتر اولیاء و مربیان در تشویق و ترغیب مستقیم کودکان و نوجوانان به حفظ ارزش‌ها،اتصاف به صفات حسنی و رعایت احکام و
حدود الهی،تضمین کننده‌ی بهداشت روانی،تعادل شخصیت،پیشرفت تحصیلی و خلاقیت‌های ذهنی آن‌ها خواهد بود. [۲۰۳]
برای اینکه مدرسه در این مهم موفق شود و به راستی انقلاب اسلامی را از طریق دانش‌آموزان روانه‌ی خانه‌ها سازد،می‌بایست در ارائه‌ ارزش‌ها به طور کامل هوشیارانه و آگاهانه عمل کند و به جای پرداختن به صرف انتقال مجموعه‌ای از اطلاعات شناختی،به رفتارها و ایجاد تغییرات مطلوب در رفتارها بپردازد و این مقدور نخواهد بود مگر با سرمایه‌ای از مهر و محبت به بعد احساسی بازخوردها توجه خاص مبذول شود. [۲۰۴]
مدرسه خانه‌ی دوم کودک است و اولیای مدرسه نقش پدر و مادری را در باره‌ی فرزند ایفا می کنند. راه و رسم معلم و دیگر افراد مدرسه برای طفل درس آموز است. چه بسیار است بد رفتاری ها و نابه سامانی هایی که در حال و کار کودکان دیده می شود و نشأت گرفته از روش معلم و مدرسه است.[۲۰۵]
پیامبر اکرم t آموزگاری را که نام خدا را به کودکان می‌آموزد، سزاوار پاداشی بزرگ همچون در امان ماندن از آتش عذاب الهی می‌داند:
«اِنَّ المُعَلِمَ اِذا قَالَ لِلصَبیِ بِسمِ اللهِ کُتِبَ اللهُ لَهُ وَ لِلصبیِ وَ لِوالِدیهِ برائهً مِنَ النارِ[۲۰۶]
آن گاه که آموزگار نام خدا را به کودک بیاموزد، خداوند آموزگار، کودک و پدر و مادر کودک را از عذاب در امان می‌دارد.»
نقش وسایل ارتباط جمعی با بنای اخلاقی تربیت
از دیگر مسائلی که نقش فوق العاده ای در سازندگی افراد دارد وسایل ارتباط جمعی می‌باشد از جمله فیلم، سینما، رادیو و تلویزیون. والدینی که به فرزندان خود اجازه استفاده از این وسایل را می دهندباید جنبه‌ی اخلاقی و مضامین آن را در نظر آورند. زیرا بسیاری از این مضامین نه تنها برای کودکان قابل استفاده نیست بلکه برای آن ها زیان‌بخش نیز می‌باشد.
در استفاده از این وسایل نباید زیاد مبالغه کرد مگر آن گاه که برنامه آن برای کودکان و براساس مشی مکتب اعتقاد ما باشد. در وضع موجود بسیاری از این محتواها از برنامه های تربیتی خالی هستند و حتی موجبات ناسازگاری و گاهی هم دامن‌زدن به آن را فراهم می‌آورند، افکار و عادات غلط در کودک ایجاد می‌کنند و وضع به همین‌گونه است درباره‌ی نمایش‌نامه‌ها، تئاتر که وضعی پیچیده و ابهام‌آمیز دارند.[۲۰۷]
وسایل ارتباط جمعی که به دو دسته جدید و قدیم قابل تقسیم می‌باشند. وسایل جدید می‌توان رادیو، تلویزیون، و فیلم و سینما را نام برد که نقشی حیرت انگیز در ایجاد تحول و تغییر در فرد دارند. سینما و تلویزیون در بچه دنیای دیگری را غیر از محیط خانواده و محیط مأنوس طفل بر روی او می‌گشایند و او را در زندگی جهت می‌دهند، تحقیقات نشان داده است که بسیاری جرائم و جنایات و صلاح و فسادهای کودکان مربوط به این دو وسیله است. از وسایل قدیم می‌توان کتاب، روزنامه، مجله، رونوشت ها را نام بردکه تاثیر تخریب افکار آن ها در برخی از موارد کمتر از تاثیر وسایل جدید نیست.[۲۰۸]
تلویزیون یکی از وسایل مدرنی است که در اثر پیشرفت صنعت به وجود آمده است و با تمامی منافعی که دارد زیان‌هایی نیز با خود به همراه دارد. کودکان هم چون بزرگسالان مایلند تلویزیون تماشا کنند و گاهی نیز آن را بر مطالعه‌ی کتاب های سودمند و دینی و بحث و گفتگو
و… ترجیح می‌دهند والدین از این واقعیت که تلویزیون اطفالشان را سرگرم می کند خوشحال می‌شوند، اما علاوه بر صدمه‌هایی که بر چشم و مغز کودکان‌شان وارد می‌سازند درباره‌ی صدمه‌های اجتماعی آن غافل هستند.[۲۰۹]
افراد بکوشند ساعاتی را که کودک باید صرف تماشای تلویزیون کند، بدون آن که متوسل به سخت‌گیری و روش مستبدانه‌ای شوند،محدود سازند.باید هدف این باشد که از تلویزیون به عنوان یک وسیله‌ی تفریحی و آموزشی،نه به عنوان پرستار بچه استفاده کنند.تلویزیون دارای شماری فواید مثبت است با وجود این،همزمان ارزش‌های منفی نیز القا می‌کند.تماشای مکرر برنامه‌ها و آگهی‌های تجاری تلویزیون،رفتار خودپسندانه و پرخاش جویانه را در کودک تقویت می‌کند. [۲۱۰]
وقتی در تلویزیون در یک فیلم سینمایی که به نمایش در می‌آید خشونت ظاهر شود بدون شک افکار، احساسات، عواطف و رفتار کودکی که شاهد این گونه صحنه‌های خشن است تحت تاثیر قرار می‌گیرد و سیستم انگیزشی او را تحریک می‌کند. خشونتی که به صورت تصویری ارائه شود احتمال خشونت و رفتارهای ناشی از ترس و وحشت را در کودکان کم سن و سال و به خصوص پسران، چند برابر افزایش می‌دهد. این نوع صحنه‌های خشن احتمال جرم و جنایت را در افراد افزایش می‌دهد. البته کودکان بیشتر از بقیه از نظر فکری درگیر این نوع فیلم‌ها می شوند.جنسیت هم در این مورد اهمیت دارد. یعنی پسرها بیشتر از دخترها تحت تاثیر قرار می‌گیرند.[۲۱۱]
فرزندان دوست دارند ساعت‌ها پای تماشای تلویزیون، ویدئو و فیلم بنشینند! آن ها با این کار احساس شادی و رضایت می‌کنند. اما این رضایت با مشکلاتی همراه است. اگر آن ها را به حال خود رها کنند از تاثیرات بد ذهنی و روانی این مسائل در امان نخواهند بود.استفاده‌ی بیش از حد وسایل با چاقی و بی‌تحرکی کودکان همراه است و عواقب جسمی بد به دنبال خواهد داشت. هم‌چنین ارتباط آن ها را با پدرها و مادرها کم‌تر می‌کند. در نتیجه کودکان فرصت ندارند در مورد مسائل خود با والدین صحبت کنند به تدریج ارتباطات کم‌رنگ می شود و فاصله‌ها بیشتر و بیشتر می‌شود.[۲۱۲]
خواندن کتاب، روزنامه ، مجله برای انتقال میراث فرهنگی و دادن آگاهی‌های لازم به کودکان بسیار خوب است به شرطی که محتوای آن اندیشیده، مفید و در جهت ساختن و جهت دادن کودک باشد. مطبوعات اندیشه‌هایی را باید منتقل کنند که مورد قبول و تایید جامعه و مذهب است و کودک را با جنبه های مثبتی آشنا می‌سازد. و گرنه از مطبوعات فساد انگیز باید جلوگیری شود.
کتب درسی هم در مواردی برنامه‌های مفید و آموزنده‌ای ندارد، هم چون وسیله‌ای است که در دامن‌زدن به فساد و آلودگی هم گامی دارد. مسائلی که تحت عنوان داستان‌ها، هنر به کودکان خوانده می‌شود در مواردی آثار غم انگیزی بر جای می‌گذارد. به همین نظر خواندن کتاب، روزنامه، مجله، خوب است ولی این که کدام کتاب، روزنامه یا مجله باشد، چه نوع اطلاعاتی به کودک بدهد هم مهم است . به طور قطعی آن آثاری که کینه، خصومت و فساد ایجاد می‌کند باید جلوگیری به عمل آید. شخصیت هر کودک و به طور اصل هر انسانی بستگی به عواملی دارد که اطرافش را گرفته است و تحت تاثیر قرار می‌‌گیرد به همین نظر است که افراد معتقد به ارزیابی و کنترل آن هستند.[۲۱۳]
توصیه‌ی متخصصان علوم ارتباطات بر این است که خانواده ها به خصوص والدین برنامه‌ریزی داشته باشند و برای استفاده از وسایل ارتباط جمعی مثل تلویزیون برنامه‌ی مشخصی در نظر بگیرند، زمان را تا حد امکان محدود کنند، در مورد محتوای برنامه‌ها قانون را در نظر بگیرند و نگذارند کودکان و نوجوانان هر برنامه‌ای را مشاهده کنند. بهتر است والدین در مورد رسانه‌های جمعی و قوانین وضع شده در منزل با کودکان به طور واضح صحبت کرده و قاطعیت خود را حفظ کنند.[۲۱۴]
نقش دوستان و معاشران در تربیت اخلاقی
نقش دوستان و معاشران کودک در مواردی حتی از نقش پدر و مادر هم زیادتر است. کودکان به طور معمول مبانی اخلاقی، ارزش‌های اجتماعی، نظام حکومتی، آداب و رسوم، نوع روابط، نوع اعمال خود را از معاشران می‌آموزند.شک نیست که معاشرت با کودکان گستاخ، شرور و بی ادب در او اثر می کند و البته وضع به همین گونه است در موردی که معاشران کودک افرادی پاک، نجیب و صادق باشند.
همه‌ی افراد در عین این که نیاز کودک را به معاشران و هم بازی‌ها تایید می‌کنند معتقد نیستندکه طفل با هر کس معاشر باشد، زیرا در آن صورت دوستان متجاوز به فرد چیزی را نمی‌افزایند جز تجاوز و خشونت و حتی ممکن است موجب تشدید ناسازگاری و انحراف در کودک شوند. خانواده‌هایی هستند که کودکان خود را از دیدن صحنه های آلوده، فیلم های بد آموز، تبهکاری ها و فساد دور می‌دارند عاملی که فرزندان آن ها را از طریق معاشران بدکار به همان آلودگی ها و فساد آشنا می‌شوند.[۲۱۵]
معاشرت و آمیزش با دوستان خوب، دارای نتایج سودمندی است زیرا انسان از تظاهر به کار بد و اظهار عیوب درونی خود نزد دوستانش حیا و شرم می کند، و به خصوص نزد معاشرانی که از پستی و بدی و اعمال زشت مبری هستند. همین حیا او را از بدی دور و به خیر ونیکی نزدیک می‌سازد.
چنان که از طریق معاشرت با آنها نیز احساس مصونیت اخلاقی می کند، و دیگر آن که معاشران خوب انسان، راهنمای اعمال نیک او بوده و انسان از رهگذر برخورد با آن‌ها کسب تجربه می کند، و در مصائب و مشکلات زندگی از آن‌ها مدد می‌گیرد.[۲۱۶]
پس معاشرت ، یکی از عوامل تربیت است و لذا بر پدران و مربیان لازم است فرزندان خود را از معاشرت با افراد ناشایست و لو برای لحظه‌ای کوتاه منع نمایند و از رفتن آن‌ها به مراکزی که مردمان پست و بد رفتار در آن جا گرد هم آیند جلوگیری کنند و بالاخره همه‌ی مردم اهمیت محیط معاشرت و تأثیر آن را در دین و اخلاق و معتقدات و رفتار انسان می‌پذیرند.[۲۱۷]
بر والدین و مربیان لازم است تحقیق کنند و ببینند کودکان آن‌ها با چه کسانی معاشرند ، اوقات خود را با چه افرادی و در کجا می‌گذرانند، ساعات بازی و تفریح‌شان را چگونه می‌گذرانند و تا حد امکان رابطه‌ی فرزندشان را با آن‌ها که اخلاقی ضعیف دارند و با آن‌ها که بد دهن و بد آموزی دارند قطع نمایند.
وجود دوست و معاشر برای هر طفلی ضروری است، او نیاز به کسانی دارد که چون او فکر کنند چون او تن به بازی دهند، داوری‌شان ، رفتارشان، خنده و گریه‌شان مانند او باشد. ولی در آن گاه که چنین معاشرانی موجب وارد آمدن لطمه به شخصیت خانوادگی و شرف انسانی کودک شود همان بهتر که قطع باشد.[۲۱۸]
پیشوایان دین و علماء اخلاق در هر ملت و عصری درباره‌ی دوستان و معاشران سخن‌ها گفته و شعرها سروده‌اند. و تعالیم اسلامی در این مورد هیچ گونه دریغی ننموده است بلکه احادیث در انتخاب و وصف دوستان بی شمار است از جمله رسول اکرم t فرمودند:
«اَسعَدُ النّاسِ مَن خَالُطَ کَرامُ النّاسِ[۲۱۹]
سعادتمندترین مردم کسی است که با مردمی بزگوار مخالطت و آمیزش و معاشرت داشته باشد.»
خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند:
وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا[۲۲۰]
«و روزی که شخص ظالم پشت دست حسرت به دندان گرفته و گوید: ای کاش من ( در دنیا) با رسول حق راهی (برای دوستی و طاعت) پیش می‌گرفتم. وای بر من، ای کاش که فلان (مرد کافر و رفیق فاسق) را دوست نمی‌گرفتم.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...