مقدمه
در طی چند دهه اخیر، محققان و فعلان در زمینه خدمات توجه زیادی به موضوع برند داشته اند. این نکته که برند ارزشی دارد که از ارزش معمول دارایی که به وسیله فعالیت های مالی حرفه ای ایجاد شده است فراتر می رود(رحیم نیا،4:1389).
ساخت یک برند قدرتمند در بازار، هدف بسیاری از سازمان هاست. برند های موفق باعث افزایش اعتماد به محصولات و خدمات ناملموس می شوند و مشتریان قادر به تجسم و شناسایی بهتر خدمات آن ها می شوند. در بخش خدمات، برندها به عنوان راهی سریع برای شناسایی و متمایز ساختن خود و ایجاد تصویر در ذهن مشتریان می باشند . در میان ابعاد قابل لمس یک محصول یا خدمت، تصویر برند مهم ترین چیزی است که اکثر استراتژی های بازاریابی معطوف به آن هستند و به برجسته کردن برندگرایش دارند . متخصصین مالی بر این عقیده اند که برند تجاری می تواند ارزشی بیش از ارزش متداول ایجاد نماید. امروزه برند دیگر تنها یک ابزار کارآمد در دست مدیران نیست. برند یک الزام استراتژیک است که سازمانها را در جهت خلق ارزش بیشتر برای مشتریان و همچنین به ایجاد مزیت های رقابتی پایدار کمک می سازد(کلر،321:1999).
محصولاتی که تنها به جنبه تأمین نیازتوجه داشته باشند در میان سایر محصولات هم گروه خود نادیده گرفته می شوند. این در حالی است که هر گونه مزیت واقعی می تواند مصرف کننده را به سوی خود جذب کند، زیرا نام های تجاری در واقع ارزش هایی هستند که با مصرف کنندگان و گروه های هدف ارتباط آگاهانه برقرار می سازند. فرآورده بی نام را مشتری به چشم یک کالا می نگرد و در آنجا تنها قیمت مطرح است، پس برنده کسی است که پائین ترین قیمت را دارد(کاتلر،31:1385).
از سویی دیگر تشدید فضای رقابتی در تجارت جهانی و ملی در اکثر کشورهای جهان با هدف جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان موجود موجب افزایش دغدغه مدیران ارشد سازمانها و شرکت های کوچک و بزرگ شده است. تقویت روند خصوصی سازی و اولویت یافتن اصل چهل و چهار قانون اساسی به همراه روند جهانی شدن سبب شدت رقابت شده است.ارتباطات در بازاریابی نقش عمدهای در ایجاد ارزش برای برندهای مختلف ایفا مینماید و با افزایش ارتباطات بین شرکتها و مشتریان آنها بر قدرت و ارزش برند این شرکتها افزوده میشود. از میان ابزارهای مختلف ارتباطی، تبلیغات و فعالیتهای ترفیعی همواره دارای نقش کلیدی بوده اند.
مطالعه و بررسی بیشتر در مورد نام تجاری و حوزه فعالیت شرکتها آنها را قادر می سازد تا با برنامه ریزی صحیح، هماهنگی و بکارگیری درست منابع باعث بالا بردن ارزش این دارائی نامشهود خود شوند(بازرگان،65:1377).
1-1-بیان مسئله
نام گذاری تجاری کالاهای فیزیکی به سبب ویژگی های ناهمگنی،دوام ناپذیری ازنام گذاری تجاری خدمات متمایز است.تحقیقات انجام گرفته در بخش فروش کالا ومحصولات مثل صنایع دستی ویا سوغات هر شهر نشان می دهدکه ابعاد نام تجاری مثل شواهد نام تجاری به طور اساسی بر رضایت ونگرش مصرف کننده و قصد خرید مجدد تاثیر می گذارد.(هورن،2003)
نام گذاری تجاری چیزی فراتر از خلق یک نشانه بیرونی است که طی آن کالا یا خدمت ،کالا یا شرکت آن را دریافت کرده باشد، بلکه نام های تجاری راهبردی است با هدف متمایزسازی ،عرضه وتدوین می شود.(کاپفرر،نقل ازقربانلو،1385)
نام و نشان تجاری سبب شناسایی یک فروشنده یا سازنده از سایر فروشندگان یا سازندگان میشود و میتوان گفت که امروزه نام و نشان تجاری کالا دارای چنان اهمیتی شده است که حتی اهمیت آن به مراتب بالاتر از خود کالا است. امروزه نام و نشان کالاهای تجاری از ارزش بیشتری نسبت به سایر دارائیهای سرمایه ای شرکت برخوردار میباشند( تقیپوریان و همکاران، 1388).
آنچه مسلم است اینکه ادامه فعالیت تولیدی بدون بازاریابی و تبلیغات برای فروش محصول امکان پذیر نیست لیکن باید دقت داشت که هر کالایی را در هر بازار نمی توان فروخت و فروش کالا در بازارهای مختلف نیازمند انجام تبلیغات مناسب آگاهی و اطلاع از علم بازار یابی است. (کاتلرو آرمسترانگ، 1984)
در بازار های رقابتی امروزی توجه به این نکته حائز اهمیت است که تولید ، فروش وتبلیغات باید در کنار هم کار کنند تا منجر به بهترین نتایج شوند . تبلیغات هر برند ، فرآیندی پاسخ گو برای شناسایی ، پیش بینی و برآورده ساختن سود آور نیازهای مشتریان است . با این شیوه سازمان قادر خواهد بود محصولات خودرا مطابق با نیازهای مشتریان قرار دهد و نه اینکه چیزی را تولید کند و انتظار رسیدن مشتریان را داشته باشد (نوررشیدی،43:1382) .
گریس و اُکاس از دیدگاه مصرف کنندگان ابعاد نام تجاری رادر تحقیقی بررسی کردند.ابعاد نام تجاری در قالب شواهد نام تجاری(محیط خدمت، خدمات کارکنان، قیمت کالا) مورد بررسی قرارگرفت. اجزای اصلی مدل پیشنهادی گریس و اکاس برای نام های تجاری خدماتی برگرفته از ادبیات رفتارمصرف کننده، نام تجاری و خدمات است. این ابعاد عبارت است از: قصد مجدد خریدنام تجاری، نگرش نسبت به نام تجاری، رضایت، شواهد نام تجاری و ارتباطات نام تجاری.
از سویی دیگر تحقیقات انجام گرفته در بخش های خدماتی مثل فروشگاه های خرده فروشی و بانک ها نشان می دهد که ابعاد نام تجاری مثل شواهد نام تجاری و ارتباطات نام تجاری به طور اساسی بر رضایت و نگرش مصرف کننده و درنهایت قصد خرید مجدد نام تجاری در بخش خدمات تاثیرگذار است(سگال،2003).
اعتبار نام تجاری از طریق افزایش کیفیت ادراک شده ، کاهش میزان ریسک و کاهش هزینه اطلاعات بر خرید مصرفکننده تاثیر گذار میباشد، مشکلات مواجه شده در سنجه های رفتاری وفاداری به نام تجاری نشان می دهند که چرا تمایز بین وفاداری به نام تجاری و رفتار خرید تکراری اهمیت دارد.
نتایج تحقیق کایامن و آراسلی(2002) در بررسی ارتباطات بین چهار بعد ارزش ویژه برند با بهره گرفتن از ابعاد کیفیت ادراک شده و بررسی رابطه آنها با وفاداری و تصویر برند به این نتیجه رسیده اند که این ابعاد اثر مستقیم وغیر مستقیم قابل توجه ای بر وفاداری به برند دارند(بال،532:2001).
یکی از متداولترین روش ها جهت تعیین میزان ارضای نیازهای و خواسته ها از طریق کالاها و خدمات ارائه شده توسط سازمان ها سنجش رضایت مشتری است. اندازه گیری رضایت مشتری، ابزار موثری برای کنترل عملکرد کلی سازمان ارائه کرده و سازمان را در تشخیص ضعف هایش و تلاش برای برطرف کردن آنها یاری می دهد و امکان شناسایی برتری های اقتصادی به مقتضای شرایط خاص زمانی را برای سازمان فراهم می سازد.(ملکی،54:1387)
امروزه مشتری به عنوان کانون تصمیم گیری های بازاریابی مدیریت قرار گرفته است وسازمانها بودجه ای را صرف جمع آوری نظریات آنها تحت عنوان«صدای مشتری» کرده اند تا از نیازهای آنها مطلع شوند( بیرجان- 2004: 26) .
دلایل متعددی مربوط به برند برای رشد برندسازی در صنعت گلاب گیری وجود دارد، که . از دیدگاه مشتری، کاهش ریسک های ادراک شده مالی و غیر مالی و هزینه های نافع کلیدی می باشند. در مورد صاحبان برندگلاب قمصرکاشان موضوع کلیدی، توانایی ارائه قیمت های مناسبتر نسبت به کارخانجات مشابه رقیب، توانایی کسب سهم بازار بیشتر، توانایی حفظ مشتریان از طریق ایجاد وفاداری به برند و کاهش هزینه های بازاریابی می باشد.همچنین برند گلاب قمصر کاشان با سطح رضایت بیشتر منجر به درآمد بالاتر و رشد بالاتری در کسب درآمد از مشتری می شود.
1-2-اهمیت و ضرورت موضوع
امروزه شناخت و پیش بینی نیازهای مشتریان برای بنگاه اقتصادی جهت کسب مزیت رقابتی بازار ضروری است.مشتری عامل کلیدی قلمداد می شود و جهت گیری کلیه اهداف، استراتژی ها و منابع حول محور جذب و نگهداری مشتری می باشد.حفظ ونگهداری مشتری برای شرکت هایی که دغدغه حفظ وتوسعه جایگاه رقابتی خویش در بازار را دارند، چالشی استراتژیک تلقی می شود(الیور،34:1999).
با توجه به انبوه تولیدکنندگانی که مبادرت به تولید یک رده محصول یا خدمات مشابه مینمایند، آنچه کانون توجه مشتری قرار میگیرد ، نام و نشان تجاری میباشد .نام تجاری شرکتها از دوجنبه دارای اهمیت است:
اول اینکه با آگاهی و قوه تشخیص، مشتریان جدید را جذب میکند. ولی پس از آن نسبت به مشتریان جدید در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند. و دوم در مورد مشتریان جدید تداوم رابطه با نام تجاری، دارای معنی بیشتری میشود.
نقش برندها در شناسایی محصول شرکت در بازارهای روبه گسترش امروزی، نقشی انکارناپذیر است. در این میان، گلاب گیران کاشان باید در انتخاب برند خود مفاهیم بازاریابی از قبیل شناخت نیازهای مشتری، فعالیت های تبلیغی را بخوبی آگاهی داشته باشند. در بازار گلابگیری مشتریان وفادار به برند می توانند حیات آن را تضمین کنند، لذا علامت گذاری با تاکید بر قصد خرید مشتریان به گلاب گیران کاشان کمک می کند تا خود را ازنظر راهبردی برای آینده تثبیت کنند،پس لازم است که گلابگبران کاشان برای رشد وگسترش حضور خود در بازار به نقش علایم تجاری در قصد خرید مشتریان آگاهی داشته باشند.
از آنجایی که برند گلاب کاشان مفاهیم بازاریابی را در راه ارتقای ارزش نام تجاری خود بکار می گیرند و درک صحیحی از برند، مدیریت آن و ارزش نام تجاری ندارند و از سوی دیگر مشتری منبع اصلی در آمد است و باافزایش رقابت جذب و حفظ مشتریان بیش از پیش سخت تر و دشوارتر می نماید.
در چرخه جذب، حفظ و پرورش مشتریان تامین رضایت مشتری از طریق شناسایی خواسته های وی کلیدی است. بنابراین شناسایی رضایت مشتریان و قوت در این زمینه بر برنامه ریزی مدیران در راستای حفظ بهتر مشتریان کمک می کند. (عزیزی، جاودانی، 25:1388)
نام تجاری نوعی ابزار دفاعی در بازاریابی برای حفظ مشتریان فعلی بوده و نوعی از ابزار تهاجمی برای بدست آوردن مشتریان جدید. اعتبار نام تجاری از طریق افزایش کیفیت ادراک شده ، کاهش میزان ریسک و کاهش هزینه اطلاعات بر خرید مصرفکننده تاثیر گذار میباشد(اسوینی[1]،2008) .
با فعال بودن ابعاد برند گلاب کاشان در ذهن مشتریان ،نام برند بر رفتار خرید و قصد خرید مجدد تاثیر گذار است.بنابراین اگر شخصیت برند گلاب کاشان خوب طراحی شود بر انتخاب برند وتصمیم گیری مشتری موثراست. همچنین نقش تبلیغات در فعال سازی ابعاد برند بر تقویت ترجیحات مشتری،افزایش احساسات وخرید مجدد مشتری را به همراه دارد.
ابعاد برند مقوله مهمی است که در صنعت گلاب گیری به آن توجهی نشده است و نیازمند بررسی می باشد.
1-3-اهداف تحقیق
اهداف اصلی
تاثیر تبلیغات و ابعاد برند بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر کاشان
اهداف فرعی
-ارزیابی ابعاد نام و نشان تجاری گلاب قمصر کاشان از دید مشتریان
-ارزیابی آوازه برند گلاب قمصر کاشان (تبلیغات، پیشبرد فروش، تبلیغات دهان به دهان، شهرت)
-ارزیابی قصد خرید مشتریان گلاب قمصر کاشان
-ارزیابی تاثیر ابعاد نام و نشان تجاری گلاب قمصر بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر
-ارزیابی تاثیر نگرش به نام تجاری گلاب قمصر بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر
1-4.قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق مدیریت بازاریابی به طور خاصی به مقوله برند ، تبلیغات و قصد خرید مشتریان گلاب قمصر کاشان در سال 93 می پردازد.
1-5-مدل مفهومی تحقیق
با توجه به این که مدل ارائه شده توسط گریس و اکاس[2] از جامعیت کافی برخوردار است و متغیرهای مورد توجه این پژوهش را در بر می گیرد ، لذا مدل مذکوربا الهام از مدل اکاس وگریس به عنوان مدل مفهومی تحقیق استفاده شده است. اجزای اصلی مدل از تبلیغات و ابعاد برند می باشد .
متغیرهای مستقل:
شواهد برند(نام تجاری،قیمت، محیط، محصول، خدمت، احساسات، برداشت شخصی)
آوازه برند(تبلیغات، تبلیغات دهان به دهان، شهرت،پیشبرد فروش)
متغیر میانجی:
نگرش به نام تجاری
سوال های تحقیق
سوال های مقدماتی
1)آیا شواهد نام تجاری گلاب قمصر کاشان در حد مطلوبی قرار دارد؟
1-1.آیا نام برند گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
1-2. آیا قیمت گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
1-3.آیامحیط گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
1-4.آیامحصول گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
1-5.آیا خدمات کارکنان گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
1-6.آیا احساسات مشتریان درباره گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
1-7.آیا برداشت شخصی مشتریان از گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
2)آیا آوازه نام برند گلاب قمصر در حد مطلوبی قرار دارد؟
2-1.آیاتبلیغات گلاب قمصرکاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
2-2.آیاپیشبرد فروش گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد؟
2-3.ایاتبلیغات دهان به دهان گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد؟
2-4.آیاشهرت گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد؟
3)آیا نگرش به نام تجاری گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد؟
4)آیا قصد خرید مشتریان گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد؟
سوال های اصلی
1.آیا شواهد نام تجاری بر نگرش به نام تجاری گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد؟
2.آیا آوازه برند بر نگرش به نام تجاری گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد؟
3.آیا شواهد برند بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد؟
4.آیا آوازه برند بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد؟
5.آیا نگرش به نام تجاری بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد؟
1-7-فرضیه های تحقیق
فرضیه های مقدماتی
1) شواهد نام تجاری گلاب قمصر کاشان در حد مطلوبی قرار دارد.
1-1. نام برند گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
1-2. قیمت گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
1-3. محیط گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
1-4. محصول گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
1-5. خدمات کارکنان گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
1-6. احساسات مشتریان درباره گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
1-7. برداشت شخصی مشتریان از گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
2) آوازه نام برند گلاب قمصر در حد مطلوبی قرار دارد.
2-1. بلیغات گلاب قمصرکاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
2-2. پیشبرد فروش گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد.
2-3. تبلیغات دهان به دهان گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد.
2-4. شهرت گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد.
3) نگرش به نام تجاری گلاب قمصر درحد مطلوبی قرار دارد.
4) قصد خرید مشتریان گلاب قمصر کاشان درحد مطلوبی قرار دارد.
فرضیه های اصلی
شواهد نام تجاری بر نگرش به نام تجاری گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد.
آوازه برند بر نگرش به نام تجاری گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد.
شواهد برند بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد.
آوازه برند بر قصد خرید مشتریان گلاب قمصر تاثیر معناداری دارد.
[شنبه 1398-12-03] [ 08:03:00 ق.ظ ]
|