فرمول(۳-۲) مدل مضربی BCC ورودی محور
همان طور که ملاحظه می شود تفاوت این مدل با مدل CCR در وجود متغیر آزاد در علامت w می باشد. در مدل BCC علامت متغیر w بازده به مقیاس را برای هر واحد می تواند مشخص کند.

الف) هر گاه w < 0 باشد نوع بازده به مقیاس، کاهشی است.
ب) هر گاه w = 0 باشد نوع بازده به مقیاس، ثابت است.
ج) هرگاه w > 0 باشد نوع بازده به مقیاس، افزایشی است.
ثانویه مدل (مدل پوششی) BCC به صورت زیر خواهد بود. متغیر متناظر متغیر متناظر با محدودیت اول مسأله اولیه θ و متغیرهای متناظر با سایر محدودیت ها با jλ به نمایش گذارده شده است.
Min y0=
St :
≥ (r= 1, 2, …,s )
– ≥ ۰ (i= 1, 2, …,m )
= ۱ (j = 1, 2, …,n )
λ≥ ۰ آزاد در علامت
فرمول(۳-۳) مدل پوششی BCC ورودی محور
همان طور که مشاهده می کنید محدودیت متناظر با اضافه شدن متغیر آزاد در علامت w در مسأله اولیه
∑ λj =۱ می باشد. در این مدل θ نسبت کاهش ورودی های واحد تحت بررسی را جهت بهبود کارایی نشان می دهد. یک واحد در این مدل کاراست اگر و تنها اگر دو شرط زیر برای آن برقرار باشد :
الف.= ۱ *θ باشد.
ب. تمامی متغیرهای کمکی مقدار صفر داشته باشند.
همانند مدل CCR به منظور غیر صفر شدن متغیر های ui و vj می باید برای آن ها حد پایینی معادل با ɛ قرار داد. بر این اساس، مدل BCC به صورت زیر در خواهد آمد :
Max Z0= +w
St :
= ۱
– + w ≤ ۰ (j= 1, 2, …,n)
, ≥
فرمول (۳-۴) مدل مضربی BCC اصلاح شده ورودی محور
ثانویه مدل فوق به صورت زیر خواهد بود :
Min y0 = -
St :
- = (r =1, 2,…, s)
+ = (I = 1, 2, …, m)
=۱ (j = 1, 2, …, n)
, , ≥ ۰ آزاد در علامت
فرمول (۳-۵) مدل پوششی BCC اصلاح شده ورودی محور
۳-۹-۶- حل مدل DEA ومحاسبه امتیاز کارایی
داده های مربوط به متغیرهای ورودی و خروجی تعیین شده مراحل قبلی را در مدل DEA انتخاب شده وارد کرده و مساله را فرموله و امتیاز کارایی هر شعبه را به دست می آوریم. سپس با بهره گرفتن از نتایج حاصل به تجزیه و تحلیل و تفسیر وضعیت کارایی هریک ار شعبه های بانک می پردازیم.
فصل چهارم :
تجزیه و تحلیل اطلاعات و یافته های تحقیق
۴-۱- مقدمه
آینده جایی نیست که به آنجا می رویم، بلکه جایی است که آن را بوجود می آوریم، آن هم با راههایی که به آینده می سا زیم .دکتر مایکل پورتر یکی از اساتید دانشگاه هاروارد معتقد است: مزیت ملی، در کشور هایی پدید می آید که مدیران تنها درصدد افزایش کارایی نباشند، بلکه حرکت های سازمانی شان در راستای استراتژی کلی باشد.
از طرفی طبق نظر انیشتین، ما در تلاش برای فهمیدن واقعیت، تا حدی نظیر کسی هستیم که تلاش می کند مکانیزم یک ساعت در بسته را درک کند. او صفحه و عقربه های متحرک آن را می بیند، حتی تیک تیک آن را نیز می شنود، اما هیچ راهی برای باز کردن در آن ندارد. اگر زیرک و باهوش باشد ممکن است تصویری از مکانیزم آن درست کند که بتواند جوابگوی همه چیزهایی باشد که مشاهده می کند. اما هرگز نمی تواند کاملاً مطمئن باشد که تصویر او تنها تصویری است که می تواند مشاهدات وی را توضیح دهد. او هرگز قادر نخواهد بود که تصویر خود را با مکانیزم واقعی مقایسه کند و حتی نمی تواند امکان چنین مقایسه ای را تصور کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...