کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



اسمقلو و جانسون[۸۶] (۲۰۰۵) در تحقیقی با عنوان «نامحدود کردن نهاد» بر اساس تحقیقات خود جلوتر می‌روند و نوع نهادهای مالکیت را که برای توسعه اقتصادی مهم هستند، مشخص می‌سازند. آنها به این واقعیت اشاره می‌کنند که انواع مالکیت وجود دارند که برای توسعه اقتصادی اهمیت دارند. در یک طرف آنچه آنها نهاد قرارداد بستن می‌نامند از قبیل دادگاههای دولتی که توافقات خصوصی بین شهروندان را تنفیذ می‌کنند. این نهادها مهم هستند چون که هدف آنها حمایت از حقوق مالکیت شهروندان در برابر یکدیگر است. در طرف دیگر، نهادهای حقوق مالکیت از قبیل محدودیت‌ها بر توانایی دولت به تصرف خود سرانه اموال مردم قرار دارند. این نهادها مهم هستند چون که آنها به حمایت از حقوق شهروندان علیه غارتگری دولت می‌پردازند. هدف از کار اسمقلو و جانسون جداسازی این دو نهاد مرتبط با مالکیت خصوصی است تا ببینند کدامیک برای توسعه اقتصادی مهم‌تر است. به بیان دیگر، تحلیل آنها را می‌توان اینگونه تصور کرد که کدام نوع غارتگری، دولتی یا خصوصی، تهدید بزرگتری برای توسعه اقتصادی است. نتیجه‌گیری بررسی آنها این است که به گفته نویسندگان، نهادهای حقوق مالکیت نهادهایی که مصادره و چپاول دولت را مهار می‌کنند تا حد قابل ملاحظه‌ای مهم‌تر از آنچه آنها نهادهای قرارداد بستن می‌نامند، (منظور نهادهای دولتی که مانع غارتگری خصوصی می‌شوند) هستند. مصادره دولتی نه غارتگری افراد خصوصی، صدمه بیشتری به پیشرفت اقتصادی می‌زند و بنابراین جلوگیری از آن مهمتر است. بر عکس، محدودیت‌های نهادی که جلوی دولت را در نقض حقوق مالکیت خصوصی شهروندانشان می‌گیرند عامل اصلی توسعه اقتصادی هستند.
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ریکاردو هاسمن[۸۷] و دنی رودریک (۲۰۰۲) در تحقیقی با عنوان «توسعه اقتصادی به مثابه خودیابی» به علل کشف نشدن مزیت‌های نسبی در کشورهای در حال توسعه، کمبود کارآفرین و نیز سرمایه‌گذاری اندک در عرصه‌های نوین تولیدی می‌پردازند. نویسندگان موارد شکست ساز و کار نظام بازار در تشویق سرمایه‌گذاری و کارآفرینی و علل تخصصی نشدن تولید را بررسی می‌کنند. در این مقاله تاکید می‌شود که نهادهای بین‌المللی آزادسازی تجاری را در طول دو دهه گذشته به تمامی کشورها توصیه کرده‌اند، ولی اعمال این سیاست، در کشورهای مختلف نتایج کاملاً متفاوتی را به دنبال داشته است. مشخصاً در کشورهای آمریکای لاتین در دهه ۱۹۹۰، پیامدهای آزادسازی تجاری، بسیار ناامیدکننده بوده است، در حالی که موفقیت‌های اقتصادی هند هنگامی رخ داده که تجارت خارجی این کشور به شدت محدود بوده است. هاسمن و رودریک در این مقاله، علل عملکرد ضعیف اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین را انگیزه ضعیف کارآفرینان، سهولت ورود رقبا به بازار و امکان نسخه برداری از محصولات تولیدی جدید معرفی می‌کنند.
ژوزف استیگلیتز[۸۸] (۲۰۰۲) در مقاله‌ای تحت عنوان «اشتغال، عدالت و رفاه اجتماعی» تاکید می کند که نظریه‌های رایج اقتصادی در عمل، قدرت چانه‌زنی کارگران را تضعیف می‌کنند. او با ارائه شواهد تجربی نشان می‌دهد که نتایج اعمال مجموعه گسترده‌ای از سیاست‌های اقتصادی، از آزادسازی بازار سرمایه گرفته تا سیاست‌های پولی و مالی توصیه شده از نهادهای بین‌المللی، بر رفاه و اشتغال بخش بزرگی از جمعیت کشورهای در حال توسعه تاثیر منفی داشته‌اند. لذا تاکید می‌کند که در تحلیل‌های اقتصادی، نیروی کار باید به منزله هدف سیاستگذاری در نظر گرفته شود، نه ابزار تولید. وی نقش جامعه بین‌المللی را حائز اهمیت می‌داند و بیان می‌دارد که متاسفانه نهادهای اقتصادی بین‌المللی بدون در نظر گرفتن ساختار و بستر نهادی کشورهای در حال توسعه، سیاستهای توسعه را پیشنهاد می‌دهند که باید این نهادها در این مورد تجدید نظر نمایند.
سیمون جانسون، جان مک میلان و کریستوفر وودروف[۸۹] (۲۰۰۲) در تحقیقی با عنوان «حقوق مالکیت و تامین مالی» این سوال را مطرح می‌سازد که آیا تامین امنیت حقوق مالکیت، بر سرمایه‌گذاری بخش خصوصی تاثیر عمیق‌تری دارد یا تامین مالی سرمایه‌گذاری از طریق اعطای تسهیلات اعتباری بانکها. در بسیاری از مباحث توسعه‌ای، دسترسی به منابع بانکی، یکی از عوامل مهم و موثر در سرمایه‌گذاری مطرح می‌شود، ولی نویسندگان این مقاله با بهره‌گیری از مطالعات سایر محققان و انجام دادن کار تحقیقی وسیع، از طریق تکمیل پرسشنامه در میان واحدهای صنعتی کوچک و متوسط در روسیه، اوکراین، رومانی، لهستان، و جمهوری اسلواکی، نشان می‌دهند که فقدان سرمایه‌گذاری در بسیاری از شرکت‌ها ناشی از در دسترس نبودن اعتبارات بانکی نبوده و عدم اطمینان از تامین حقوق مالکیت (به اشکالی چون اخاذی گروه‌های مافیایی از تولیدکنندگان، لزوم پرداخت رشوه به نهادهای عمومی برای اخذ مجوز یا کسب حمایت، عدم اطمینان از قوه قضائیه برای تضمین اجرای تعهدات تجاری و…) بزرگترین مانع سرمایه‌گذاری بخش خصوصی بوده است. آنها بیان می‌دارند که در وضعیت نامطلوب نهادی، حقوق مالکیت مطمئن و تضمین شده، شرط لازم و کافی برای ترغیب کارآفرینان به سرمایه‌گذاری است. قطعاً دسترسی به منابع بانکی، عامل مهمی برای رشد است. ولی این شرط فقط زمانی برقرار است که حقوق مالکیت، تضمین شده باشد. اگر حقوق مالکیت نامطمئن باشد، دیگر مهم نیست که امکان استفاده از منابع مالی وجود دارد یا نه.
اسمقلو، جانسن و رابینسن[۹۰] (۲۰۰۱) در تحقیقی با عنوان «توسعه تطبیقی مناطق استعماری: یک تحقیق تجربی» تاثیر نهادها را بر درآمد مستعمرات سابق بررسی می‌کنند. نویسندگان استدلال می‌کنند که توزیع متفاوت درآمد بین مستعمرات سابق را می‌توان به وسیله نهادهای حقوق مالکیت توضیح داد که در نتیجه انواع مختلف محیط‌های بیماری‌زا که استعمارگران در هنگام مستعمره کردن این سرزمین‌ها مواجه بودند این نهادها را بسط دادند. طبق تحلیل آنها نهادهای حقوق مالکیت که امروز در این کشورها مشاهده می‌شود با نهادهای حقوق مالکیت که از استعمارگران خود به ارث بردند، تعیین می‌شود. در مکانهایی مثل زلاندو و استرالیا شیوع بیماریها از قبیل مالاریا، در زمان استعمارگری نسبتاً پایین بود بنابراین استعمارگران توانستند در این مکان‌ها به تعدادی میلیونی با قصد ماندن مدت زمان طولانی سکونت کنند. چون که استعمارگران به عنوان ساکنان این کشورها تابع اثرات بلند مدت نهادهای حقوق مالکیت که ایجاد کردند، بودند هر جا که سکونت دائمی داشتند به نفعشان بود تا نهادهای رشد اقتصادی بلند مدت مثل حقوق مالکیت خصوصی کاملاً حمایت شده تاسیس کنند. بر عکس در سایر کشورها از قبیل منطقه جنوب صحرای آفریقا، امراضی مثل مالاریا بسیار رایج بود و تهدیدی جدی به سلامت و زندگی استعمارگران به حساب می‌آمد. در این مکان‌ها استعمارگران نمی‌توانستند سکونت دائمی داشته باشند. این واقعیت، به شکل‌دهی راهبرد استعمارگری آنها انجامید که افق زمانی بسیار کوتاه مدتی برای استعمارگران به وجود آورد. آنها سعی می‌کردند وارد کشور شوند، منابع بسیاری را تا حد امکان استخراج کنند و سریع خارج شوند. این باعث شد تا استعمارگران در این مکان‌ها، نهادهای استخراجی به وجود آورند که حمایتی از حقوق مالکیت خصوصی شهروندان نمی‌کردند. یافته اصلی بررسی اسمقلو، جانسون و رابینسن این است که حقوق مالکیت خصوصی، عامل اصلی در تعیین سطوح توسعه اقتصادی ملت‌هاست.
تایمور کوران (۲۰۰۱) در مقاله دیگری تحت عنوان «تدارک کالاهای عمومی تحت قوانین اسلامی: ریشه‌ها، کمک‌ها و محدودیت نهاد وقف» بیان می‌دارد که وقف یک ابزار عمده برای انتقال کالای عمومی، به روش غیر متمرکز است. در واقع سیستمی که کالاهای عمومی را در اختیار عموم می‌گذاشت، سیستم وقف بود. در این سیستم دارایی باید غیر منقول بود اگرچه بعداً قوانینی ایجاد کردند که دارایی منقول هم وقف شود. کالاهای عمومی مختلفی که امروزه توسط آژانس‌های دولتی تهیه و توزیع می‌شوند از طریق این نهاد غیر دولتی انجام می‌گرفت. او همچنین به برخی از مشکلات این نهاد اشاره می‌کند از جمله اینکه چون موارد قطعی باید عیناً طبق موارد درج شده در موقوفنامه استفاده می‌شد، رکود و بی‌تحرکی در امور وقفی ایجاد شده بود. یعنی نهاد وقف فاقد انعطاف‌پذیری کافی برای استفاده بهینه از منابع بود. وقتی کارایی خود را در مورد اختصاص به موارد درج شده در موقوفنامه از دست می‌داد، دولت آن را مصادره می‌کرد. غربی‌ها نیز علاقه‌مند بودند تا نهادی در جامعه ایجاد کنند تا تدارک کالاهای عمومی را که بر عهده دولت بود، خصوصی سازند و بدین ترتیب از عدم کارایی در این بخش بکاهند. تایمور کوران بیان داشت که خصوصی کردن این نهادها، اصلاً بعید نبوده و شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد کالاهای عمومی بدون دخالت و راهنمایی‌های دولت، تهیه و توزیع می‌شده است. کوران هدف اصلی خود را در این مقاله کمک به جهان اسلام برای توسعه یک راه‌حل متمایز جهت تهیه و توزیع کالای عمومی در جامعه، به دست بخش خصوصی با بهره گرفتن از نهاد وقف، بیان می‌دارد.
دنی رودریک (۲۰۰۰) در تحقیق خود با عنوان «نهادهای مناسب برای تسریع آهنگ رشد اقتصادی، چه نهادهایی هستند و چگونه باید آنها را ایجاد کرد؟» بیان داشته است که مجموعه سیاستهای پیشنهادی نهادهای پولی- مالی بین‌المللی در کشورهای مختلف جهان نتایج بسیار متفاوتی را به دنبال داشته است. علت این امر وجود یا فقدان نهادهای ضرور برای تضمین عملکرد صحیح ساز و کار بازار است. شواهدی چون شکست سنگین خصوصی‌سازی در روسیه، نارضایتی مردم از اصلاحات اقتصادی در آمریکای لاتین به این دلیل که اصلاحات توجه چندانی به ساز و کارهای تامین اجتماعی و تور حمایتی نداشته است و بحران مالی آسیا که نشان داد آزادسازی مالی، پیش از تنظیم قوانین و مقررات مناسب، به معنای استقبال از فاجعه است، همه و همه نشانگر اهمیت نقش نهادها در فرایند توسعه هستند. رودریک معتقد است که دموکراسی فرانهادی برای ساختن نهادهای کارآمد است. به همین دلیل، شواهد فراوانی ارائه می کند که نشان دهنده نقش دموکراسی مشارکتی در دستیابی به رشد سریع اقتصادی هستند، زیرا جوامع دموکراتیک بهتر با شوکهای خارجی مقابله و پیامدهای توزیعی مناسب‌تری را ایجاد می‌نمایند.
آمارتیا سن (۱۹۹۹) در تحقیقی با عنوان «بازسازی آینده آسیا» از استراتژی خاص توسعه در آسیا سخن به میان می‌آورد و در تاکید بر نقش نهادها در توسعه، به تفاوت میان چین و هند و علل رشد سریع اقتصادی چین، طی دو دهه گذشته می‌پردازد. سن تاکید می‌کند که گسترش آموزش همگانی و بهداشت و توزیع عادلانه فرصت‌های رشد اقتصادی در چین، زمینه‌ساز جهش اقتصادی این کشور بوده است، زیرا زمانی که چین تصمیم می‌گیرد از ساز و کار بازار استفاده نماید، زمینه مناسب برای بهره‌گیری عموم از فرصت‌های جدید، از قبل فراهم شده بود. در مورد ژاپن نیز گسترش آموزش عمومی نقش مهمی در تسریع آهنگ توسعه داشته است. آمارتیا سن با مروری تاریخی بر اوضاع کشورهای آسیایی، علت عدم توسعه یافتن کشورهای آسیایی را ناهموار بودن مسیر توسعه به دلیل عدم توجه به نهادهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی در برنامه‌ریزی برای رشد و توسعه، می‌داند. برای مثال به بروز بحران در آسیای جنوب شرقی در سالهای پایانی دهه ۱۹۹۰، اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که اگر قبل از نسخه برداری از برنامه‌های مالی کشورهای توسعه یافته، زیرساخت‌ها و بستر نهادی لازم مانند تنظیم قوانین حمایت از حقوق مالکیت را فراهم می‌کردند، در آن مخمصه گرفتار نمی‌شدند.
۲- ۳- ۲. مطالعات داخلی
محمود متوسلی و علی نیکونسبتی (۱۳۸۹) در مقاله‌ای تحت عنوان «علوم شناختی و عملکرد اقتصادی» ابتدا به بررسی اجمالی علوم شناختی و اقتصاد شناختی پرداخته‌اند. در این مطالعه این دو سعی کرده‌اند بر اساس علوم شناختی، تبیینی از عملکرد اقتصادی ارائه دهند. در این باره اشاره کرده‌اند که در مجموع دو نظریه عمده علوم شناختی درباره نحوه عملکرد ذهن وجود دارد که عبارتند از: نظریه‌های الهام گرفته از کامپیوتر و هوش مصنوعی و نظریه‌های مدل‌های پیوندگرا. این دو بیان نموده‌اند که علوم شناختی در سالهای اخیر گسترش فراوانی یافته است و اقتصاددانان در قالب اقتصاد شناختی به آن توجه کرده‌اند. بعضی از اقتصاددانان سعی کرده اند با کنار گذاشتن فرض عقلانیت ابزاری و استفاده از مفاهیمی مانند فرهنگ، باورها و نهادها و غیره عملکرد اقتصاد را تبیین کنند. اما در این میان تنها رویکردهایی می‌توانند از دستاوردهای علوم شناختی استفاده کنند که روش مطالعه آنها بر ذهن متمرکز باشد. در حقیقت تمرکز شیوه مطالعه بر ذهن، وجه تمایز این مطالعات از سایر روش‌‌هاست. در این میان و به ویژه نورث با تمرکز بر مدلهای ذهنی، باورها و نهادها با توجه به الگوهای پیوندگرا که در حال حاضر نظریه غالب در علوم شناختی است، کوشش کرده‌اند تا از دستاوردهای علوم شناختی برای تبیین عملکرد اقتصادی استفاده کنند و بیان داشته‌اند که در حال حاضر نظریه‌ی مدل‌های پیوندگرا، نظریه غالب در زمینه عملکرد ذهن در علوم شناختی است. این پژوهشگران در برقراری ارتباط میان ذهن و شناخت و عملکرد، نشان می‌دهند هر چند مدل‌های هایک و نورث نکات بدیعی را مطرح می‌کنند اما دارای مشکلاتی نیز هستند و شاید بتوان با بهره گرفتن از سایر نظریه‌ها مانند نظریه‌های نهادگرایی به تکمیل آنها مبادرت ورزید.
علی حسین صمدی، محسن رنانی و رحیم دلالی اصفهانی (۱۳۸۹) در تحقیقی با عنوان «مفهوم و آثار اقتصادی حقوق مالکیت: رویکرد نهادگرایی» با هدف نشان دادن اهمیت تحلیل‌های اقتصاد نهادگرایی، به عنوان یک تحمیل مکمل در تجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی، به بررسی مفهوم و آثار اقتصادی حفاظت از حقوق مالکیت پرداخته‌اند. برای رسیدن به این هدف ضمن ارائه تعاریف متعدد از حقوق مالکیت، مشخص شد که حفاظت از حقوق مالکیت باعث انباشت سرمایه‌های فیزیکی، انسانی و اجتماعی، افزایش پس‌انداز، افزایش کارایی اقتصادی، تخصیص بهینه منابع، کاهش فعالیت‌های رانت‌جویی خصوصی و دولتی و در نهایت تسریع رشد و توسعه اقتصادی و در یک کلام بهبود عملکرد اقتصادی می‌شود. درباره مسئولیت حفاظت از حقوق مالکیت نیز می‌توان این نتیجه را گرفت که نظام اقتصادی جامعه و وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن، راهبرد بهینه حفاظت از حقوق مالکیت را تعیین می‌کند.
علی عرب مازار یزدی و حسین تسلیمی (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان «حاکمیت نهادها: اولویت نقش نهادها بر نقش جغرافیا و یکپارچگی با اقتصاد جهانی در دستیابی به توسعه اقتصادی» به ترتیب نقش نهادها، جغرافیا و تجارت در تعیین سطوح درآمد در گوشه کنار جهان، مورد سنجش قرار داده‌اند. نتایج به دست آمده نشان می‌دهد که کیفیت نهادها تاثیر بیشتری نسبت به سایر موارد، بر توسعه اقتصادی دارد. هنگامی که نهادها کنترل می‌شوند، شاخص‌های مرسوم جغرافیا در بهترین حالت اثر مستقیم اما ضعیفی بر درآمد دارند. این در حالی است که جغرافیا اثر غیر مستقیم و قوی بر کیفیت نهادها می‌گذارد. به طور مشابه هنگامی که نهادها کنترل می‌شوند، اثر تجارت تقریباً همواره بی معناست و اغلب با علامت نادرست (منفی) وارد معامله درآمد می‌شود.
علی حسین صمدی (۱۳۸۸) در مقاله خود با عنوان «سرمایه اجتماعی و توسعه مالی: اقتصاد ایران (۱۳۸۵-۱۳۵۰)» به بررسی عوامل موثر بر توسعه مالی با تاکید بر رابطه دراز مدت بین سرمایه اجتماعی و توسعه مالی می‌پردازد. برای رسیدن به این هدف یک الگوی اقتصاد سنجی، تدوین و با استفاد از تکنیک هم‌جمعی گریگوری- هانس و یوهانس- جوسیلیوس و داده‌های دوره ۱۳۸۵-۱۳۵۰، از اقتصاد ایران، ارزیابی خود را انجام می‌دهد. این پژوهش عوامل موثر بر توسعه بازارهای مالی را به دو دسته عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی (نهادی) تقسیم می‌کند و نشان می‌دهد که تورم زیاد (به عنوان یک عامل اقتصادی)، مخدوش شدن حقوق مالکیت و نزول سرمایه اجتماعی (به عنوان برخی عوامل نهادی)، برخی از موانع عمده توسعه مالی در اقتصاد ایران هستند. هدف اصلی مقاله ارائه دیدگاه روشن‌تری درباره موانع توسعه بازارهای مالی در اقتصاد ایران است که از جمله این موانع، موانع نهادی مانند مخدوش شدن حقوق مالکیت و کاهش سرمایه اجتماعی است. در پایان توصیه مطالعه، تکیه بر بهبود وضعیت حقوق مالکیت و افزایش سرمایه اجتماعی و کاهش نرخ تورم است.
سید حسن کاظمی (۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان «الزامات نهادی در اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ و واگذاری پالایشگاه‌ها به بخش خصوصی» تلاش می کند تا عوامل تعیین کننده در اجرای موفقیت آمیز سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در صنایع پایین دستی صنعت نفت و گاز را مورد بررسی قرار داده و با بهره‌گیری از نظریه نهادگرایی نسبت به شناسایی مولفه‌ها و الزامات تحقق موفقیت آمیز سیاستهای خصوصی‌سازی در این صنعت اقدام نماید و در پایان نمونه‌هایی از نهادهایی که علیرغم نقش موثر، در واگذاری‌های جزیره‌ای مغفول واقع می‌شود را ارائه نماید. لذا به شناسایی خلا نهادها پرداخته و سرانجام تجزیه و تحلیل مختصری از نهادهای مورد نیاز به موازات واگذاری شرکت‌ها به بخش غیر دولتی ارائه گردیده و در پایان نتایج حاصل از آن مبنی بر معرفی برخی نهادهای ضروری، ارائه شده است. یکی از اهداف عمده این تحقیق شناسایی تمامی نهادهای مرتبط با فرآیندهای دولتی در صنعت و پیش‌بینی ایجاد ترتیبات نهادی متناسب و مورد نیاز برای فعال‌سازی بخش غیر دولتی است. نتایج مقاله نشان می‌دهد که خصوصی‌سازی و توانمندسازی بخش غیر دولتی، مستلزم تغییرات ساختاری در جامعه و بخش ذیربط اقتصادی می‌باشد. به عبارت دقیق‌تر با انتقال فیزیکی دارایی‌های دولت و مالکیت دولتی به بخش غیر دولتی، بدون ایجاد ساختارهای جدید فنی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمی‌توان انتظار تحصیل کارایی اقتصادی و تسریع در رشد صنایع واگذار شده را داشت. لذا دولت بایستی به موازات واگذاری‌ها با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد کشور و چگونگی زیرساختهای موجود (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فنی) و مرتبط با صنعت نفت و گاز در چارچوب یک نقشه راه اقدام نماید.
روح اله ابو جعفری (۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان «برداشت اقتصاد نهادگرا و مطالعه اقتصاد اسلامی» با توجه به تجربیات ادبیات اقتصاد نهادگرایی به ارائه چهارچوبی برای تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی می‌پردازد. این مقاله با توجه به دیدگاه نهادی به بررسی نهاد مالکیت می‌پردازد و سپس با ارائه تحلیل نهادی از مدل تعادل عمومی والراس امکان نگاه وسیع‌تر در اقتصاد اسلامی را فراهم می‌آورد و مشخص می‌شود که نگاه نهادی چه تغییری در حل مسائل ایفا می‌کند. در این مقاله سعی می‌شود به تبیین ضرورت بررسی مسائل از نگاه نهادی پرداخته شود. این مقاله به این سوال اساسی پاسخ می‌دهد که نگاه نهادی چه کمکی به تبیین مسائل اقتصادی از نگاه اسلامی می‌کند. به این منظور به تحلیل نهادها و تاثیر آن در اقتصاد اسلامی می‌پردازد. در این مقاله سعی شد تا چارچوبی برای تحلیل مسائل اقتصاد اسلامی ارائه شود و با تعریف نهاد، جایگاه آن در اقتصاد و عملکرد اقتصادی بررسی شد و تاثیر چنین رویکردی بر مباحث اقتصاد اسلامی سنجیده شد. نهاد مالکیت از دیدگاه اسلام در چنین چارچوبی بررسی شد. وجود نظریه‌های کاملاً متفاوت که در مقاله ذکر شد نشان می‌دهد که حقوق مالکیت کارا در ادبیات اقتصاد اسلامی نیازمند بازآرایی مجدد است. مدل معروف تعادل عمومی والراس تحلیل نهادی شد و تفاوت‌های تحلیل با اقتصاد نئوکلاسیک مشخص شد که در آن بسیاری از نهادها که وجود آنها لازم است نادیده و مفروض در نظر گرفته می‌شود و در پایان بیان می‌دارد که اگر بر این باوریم که اقتصاد نئوکلاسیک پاسخگوی مسائل امروز به خصوص از منظر اسلامی نیست، رویکرد نهادگرایی با وسعتی که دارد بستر مناسبی در این راه خواهد بود.
اکبر کشاورزیان پیوستی و علی عظیمی چنزق (۱۳۸۵) در تحقیقی تحت عنوان «بررسی موانع نهادی (اداری- اجرایی) سرمایه‌گذاری صنعتی» به دنبال شناخت موانع توسعه صنعتی استان آذربایجان غربی با تاکید بر موانع نهادی (اداری- اجرایی) بودند. مولفان معتقدند، آشنایی با موانعی که سرمایه‌گذاران صنعتی در فرایند اداری- اجرایی با آن مواجه می‌شوند، نقطه شروعی برای حل موانع توسعه صنعتی خواهد بود. این پژوهش با بهره گرفتن از جدیدترین دستاوردهای اقتصاد توسعه (نهادگرایی)، به معرفی موانع اصلی تولید می‌پردازد و نظام تصمیم‌گیری کشور را با مشکلات اداری- اجرایی سرمایه‌گذاری صنعتی آشنا می‌سازد. در واقع این پژوهش مطالعه منسجمی است که به موانع و مشکلات توسعه صنعتی با تاکید بر موانع نهادی می‌پردازد. جامعه آماری، صنعتگران استان آذربایجان غربی است که ۱۱۰۰ نفر بودند و بر اساس رابطه کوکران ۱۲۳ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش بیان می‌دارد که سرمایه‌گذاران صنعتی و صنعتگران برای احداث واحدهای صنعتی و تامین ماشین‌آلات و تجهیزات مورد نیاز صنعت، با سازمانها و ادارات مختلفی سر و کار دارند و در این زمینه هزینه‌های متنوعی (هزینه مبادله در تئوری نهادها) می‌پردازند که برخی از این هزینه‌ها، به لحاظ عدم کارایی نهادها یا فقدان نهادهای مورد نیاز، بر سرمایه‌گذاران تحمیل می‌شود و از موانع اساسی بر سر راه توسعه سرمایه‌گذاران صنعتی هستند.
محمود متوسلی و رضا آقابابایی (۱۳۸۵) در تحقیقی با عنوان «آسیب‌شناسی نظام بانکی ایران از منظر نهادگرایی» بیان می‌دارند که نظام بانکی از مسیر تامین مالی سرمایه‌گذاری‌ها و ابداعات فناوری، نقش اساسی در رشد و توسعه کشورها دارد. در این مقاله با بهره گرفتن از شاخص‌های توسعه مالی نشان داده شده است که نظام بانکی ایران، در ایفای نقش مذکور موفق نبوده و با بهره گرفتن از نگرش نهادگرایی به تبیین علل این مساله می‌پردازد. این مقاله از یک طرف، استدلال می‌کند که چگونه حرمت ربا، با نفی بهره قراردادی، افزایش هزینه مبادله در نظام مالی را در پی دارد، و از سوی دیگر نشان می‌دهد قوانین حاکم بر نظام بانکی کشور فاقد انسجام لازم برای تشویق انواع خاصی از مبادله در نظام بانکی (یعنی مبادلات غیر ربوی) است. علاوه بر این نشان داده می‌شود میزان استقلال نهاد ناظر در نظام بانکی پایین، ساختارهای راهبردی، ضعیف و فاقد استانداردهای جهانی بانکداری و ساز و کار تطبیق نیز غیر بازاری است. مجموعه عوامل فوق کارایی نظام بانکی ایران را کاهش داده است. نتایج نشان می‌دهد که مجموعه قوانین و مقررات حاکم بر نظام بانکی هم روح ربوی دارد و هم روح غیر ربوی. بنابراین لازم است در جهت حاکم کردن یک قانون یا نگرش واحد بر نظام بانکی تلاش شود. همینطور نتایج نشان می‌دهد که تقویت نهاد نظارتی و افزایش استقلال آن می‌تواند دستیابی به عملکرد بهتر نظام بانکی را تضمین کند. برای رسیدن به هدف ایجاد ساختارهای راهبردی اثربخش لازم است همراه با خصوصی‌سازی اقدامات لازم برای افزایش رقابت موثر در نظام بانکی فراهم شود.
هادی امیری و مجتبی رئیس صفری (۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان «بررسی کارآیی بانکهای تجاری در ایران و عوامل نهادی موثر بر آن» با بهره‌گیری از ادبیات نهادگرایی به بررسی مهمترین عوامل محیطی و نهادی موثر بر نظام بانکی ایران می‌پردازند. این مقاله ضمن اشاره به مشکلات در این زمینه، تکمیل اصلاح فرایند اصلاحات نظام مالی ایران را توجه به شرایط نهادی و بهبود حکم‌رانی در نظام بانکی می‌داند. با توجه به دسترسی نگارندگان به آمار ستاده‌ها و داده‌های بانک صادرات و سپه، کارایی داخلی این بانکها محاسبه و عوامل موثر بر این کارایی استخراج می‌شوند. نتایج حاکی از آن است که بسیاری از نهادهای موجود مانع کارایی اجتماعی بانکهاهست. این مشکلات نهادی نیز صرفاً با خصوصی شدن بانکها رفع نمی‌شوند. بلکه اصلاح فرایند حکم‌رانی در نظام بانکی نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و متناسب با ظرفیتهای نهادی کشور می‌باشد و عدم توجه به این محدودیتهای نهادی منجر به عقب‌گرد اصلاحات می‌شود.
محمد جواد ایروانی در کتاب نهادگرایی و جهاد سازندگی در مورد عملکرد و نحوه سازماندهی فعالیتها در جهادسازندگی و ارتباط اینها با چارچوب نظری نهادگرایی قلم رانده است. این پژوهش دارای دو محور است، یکی چارچوب نظری نهادگرایی به ویژه در حوزه سازمان و مدیریت و دیگری بررسی عملکرد جهاد به کمک ابزار تحلیلی. نحوه ارتباط و انطباق سازمان و عملکرد جهادسازندگی با چارچوب نظری نهادگرایی، روش‌شناسی تحقیق را تشکیل می‌دهد. کتاب حاوی اطلاعات و تحلیل مستندی درباره شکل‌گیری جهاد، تحولات و فعالیتهای آن است و با بهره گرفتن از مدل تحلیلی لویث می‌کوشد به این سوال پاسخ دهد که چگونه ویژگی‌های نهاد در فعالیتهای جهاد سازندگی وجود دارد. فصل آخر این پژوهش با بهره گرفتن از پرسشنامه، مصاحبه و مطالعات اسنادی به آزمون فرضیه در مورد وجود ویژگی‌های نهادی در فعالیتهای جهادسازندگی می‌پردازد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد در مورد وجود ویژگی‌های نهادی در جهاد سازندگی توافق جمعی وجود دارد اما مشکل اصلی این پژوهش یکی نداشتن تعریف مشخص از این ویژگی‌ها و دیگری هم‌پوشانی این ویژگی‌هاست. کتاب نهادگرایی و جهاد سازندگی همانطور که از عنوان آن بر می‌آید، پژوهشی است پیرامون شناخت عملکرد و نحوه سازماندهی فعالیتها در جهاد سازندگی و ارتباط آن با چارچوب نظری نهادگرایی. این اثر به دلیل مضامینی در حوزه نظرات نهادگرایان و تحلیل فعالیتهای جهاد سازندگی بر اساس یک چارچوب نظری از جمله پژوهشهای در خور توجه به شمار می رود.
محسن رنانی در کتاب بازار یا نابازار؟ بررسی موانع نهادی کارایی نظام اقتصادی بازار در اقتصاد ایران به بیان روایتی دیگر از رویارویی بازار و نابازار در قلمرو اقتصاد ایران پرداخته است. دیدگاه نهادگرایی شیوه‌ای است که نویسنده برای تحلیل خود از اقتصاد ایران، انتخاب کرده است و به بررسی موانع نهادی کارایی نظام اقتصاد بازار در ایران و استدلالهای تاریخی پرداخته است. رنانی در این کتاب از اصظلاحات جدید بازار و نابازار استفاده کرده است. و هر نهاد نابازاری مانند دولت در یک اقتصاد بازاری را بر اساس هزینه مبادله توضیح داده است. در این کتاب نتیجه گرفته شده است که نه تنها اقتصاد ایران در طیف اقتصادهای بازاری قرار دارد، بلکه همچنان در حال استقرار و تکامل بخشیدن به نهادهای بازاری است و بنابراین در حال تغییر موقعیت خود در طیف اقتصادهای بازاری، به سوی مدل قطبی اقتصاد بازار است. رنانی بر این باور است که اقتصاد باید ترکیب بهینه‌ای باشد از نهادهای بازاری و نابازاری و یا با واژگان نهادگرایان، ترکیبی از بازار، دولت و بنگاه (به مفهوم یک مجموعه نهادین منظم، هدفمند و دارای سلسله مراتب). و این مجموعه نهادها باید به ‌گونه‌ای ترکیب شوند که نه تنها هزینه مبادله (در قراردادهای خصوصی میان کارگزاران اقتصادی) و سواری مجانی (در تصمیمات جمعی) را حداقل سازند (که برای کارایی تخصیصی بازار، ضروری است) بلکه دیگر شاخصهای عملکرد اقتصاد را همچون امنیت، عدالت توزیعی، مروت و همدردی، آزادی و…، نیز بهبود بخشند (کارایی برتر).
۴- ۲. خلاصه و جمع‌بندی
در این فصل خاستگاه تئوریکی پژوهش و ادبیات تحقیق در سالهای اخیر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. برای این کار در بخش‌ اول، به طور جداگانه معنی نهاد و مفاهیم مربوط به آن مانند تغییر نهاد، تفاوت آن با سازمان، انواع نهاد، وظیفه و نقش نهاد، پیوستگی و پیدایش نهاد و مکتب نهادگرایی و مفاهیم منشئب شده از آن مثل هزینه معاملاتی و حقوق مالکیت و همچنین یکی از مفاهیم دیگر تئوری نهادگرایی که فصل سوم تحت حمایت تئوریکی آن نگاشته شد، یعنی وابستگی به مسیر، آورده شد. در بخش دوم پژوهش‌های انجام شده در کشورهای خارجی و مطالعات داخلی که حامل مفهوم نهادی و برگرفته از تئوری نهادگرایی باشد مورد کنکاش قرار گرفت تا حمایت تجربی لازم، از مرور پژوهش‌های مختلف بدست آید.
در زیر پیشینه تجربی پژوهش به طور خلاصه و به تفکیک مطالعات خارجی و داخلی ارائه شده است.
۲- ۱. جدول خلاصه مطالعات خارجی

عنوان تحقیق محقق (ان) سال تحقیق نتایج مهم تحقیق
سرمایه اجتماعی مبتنی بر اعتماد، نهادها و توسعه Mina Baliamoune- Lutz ۲۰۱۱ نتایج نشان می‌دهد که تاثیر سرمایه اجتماعی بر رشد در کشورهایی که نهادهای قوی‌ای دارند، بسیار بیشتر است از تاثیر این متغیر بر رشد در کشورهایی که نهادهای ضعیف دارند. همچنین نتایج نشان می‌دهد که وقتی نهادها ضعیفند، سرمایه اجتماعی یک جایگزین برای نهادها هستند و زمانیکه کیفیت نهادی رشد می‌یابد، تکمیل کننده آن می‌شود.
نهادهای رسمی و غیر رسمی در یک اقتصاد گذار: مورد ویتنام Liesbet Steer & Kunal Sen ۲۰۱۰ یکی از علل موفقیت این است که با تکمیل اقتصاد و ایجاد و تکمیل نهادهای رسمی، نهادهای غیر رسمی از بین نروند بلکه در کنار نهادهای رسمی باقی بمانند و به هدایت رفتار شرکتهای خصوصی بپردازند.
نهاد حقوق مالکیت و عملکرد شرکت: یک تجزیه و تحلیل بین کشوری Mahmut Yasar, Catherine J. Morrison Paul and Michael R. Ward ۲۰۱۰ هرچه حقوق مالکیت کاملتر و بهتر توسط سیستم قانونی تعریف و حفاظت شود (کیفیت نهادی بالا باشد)، عملکرد شرکتها بهبود می‌یابد که این باعث توسعه اقتصادی کشور می‌گردد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-09-05] [ 10:55:00 ب.ظ ]




تحقیقات گذشته توانایی بازاریابی را به عنوان مهارتی درک و رضایت مشتریان و تمرکز بر ارزش ایجاد شده برای مشتریان تعریف می کند. ابعاد توانایی و استراتژی بازاریابی بدست آوردن درآمد مطلوب از مشتریان، مدیریت کانل توزیع، مدیریت ارتباط با مشتری، فروش، کمک به توسعه محصول، کمک به دستیابی به اطلاعات و اجرای استراتژی کسب و کار می باشد. هدف استراتژی و توانایی بازاریابی ایجاد حداکثر اثر مثبت روی اررزش اقتصادی ایجاد شده به وسیله ی شرکت ها از طریق افزایش تقاضا (اثرات کمی) و یا قیمتی که مشتریان حاضرند بپردازند(اثرات قیمتی) می باشد( یوسمان احمید و همکاران، ۲۰۱۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

تحقیقات زیادی تاثیر توانایی و استراتژی بازاریابی بر روی متغیرهای مختلف عملکرد سازمان را بیان کرده اند (اورتگا و ویلا وردا[۷۸]، ۲۰۰۸). مثلا سونگ و همکارانش در سال ۲۰۰۷ نقش تعدیل کننده استراتژی سازمان را بر اساس چارچوپ میلز و اسنو بنا نهادند و تاثیر قوی استراتژی بازاریابی بر عملکرد سازمان ها را تائیدی نشان داده، که از طریق آن سازمان می تواند وفاداری مشتری را به وسیله ارتباطات بازاریابی منحصر به فرد، کسب کنند (سونگ و همکاران، ۲۰۰۸). همچنین در این راستا اورتگا و ویلاورد در سال ۲۰۰۸ بیان داشتند که قابلیت ها و استراتژی های بازاریابی بر عملکرد سازمان ها تاثیر قوی دارد بطوریکه در این زمینه مطالعات مدیریت استراتژیک اشاره دارند که استراتژی های بازاریابی تاثیر مهم و برجسته ای بر عملکرد سازمان ها دارد (اورتگا و ویلا وردا، ۲۰۰۸). ورهیز و مورگان هم در سال ۲۰۰۵ تاکید کردند که توانایی و استراتژی بازاریابی برای هر سازمان منحصر به فرد و خاص هستند و به عنوان مثال ارزش آفرینی برای مشتری، غیر قابل تقلید، غیر قابل جایگزینی است و از این رو یک مزیت رقابتی اصلی فراهم می کند(ورهیس و مورگان، ۲۰۰۹).
استراتژی بازاریابی مهارت های مربوط به تقسیم بندی بازار، آگهی و تبلیغات، هدف قرار دادن بازارها، قیمت گذاری و همچنین فعالیت های هماهنگ و یکپارچه بازاریابی را نیز در بر می گیرد (ریپولس و بلسا[۷۹]، ۲۰۱۲). بنابراین استراتژی و توانایی بازاریابی به عنوان یکی از عوامل بسیار مهم برای کسب سود اقتصادی و رقابتی تلقی می شود (نات و سایرین ،۲۰۱۰).
ورهیس و مورگان ۲۰۰۳ در این باره بسیار گفتگو کرده اند که استراتژی و توانایی بازاریابی به یک شرکت کمک می کند تا راحتتر ارتباط بلندمدت خود را با مشتریان و اعضای کانال تجارت حفظ کند. مطالعات تجربی نشان داده است که رابطه مشهود و قابل توجهی میان توانایی بازاریابی یک کمپانی و عملکرد آن وجود دارد(نات و سایرین، ۲۰۱۰-یو و دیگران، ۲۰۱۳).

۲-۱-۴-۱-استراتژی های بازاریابی در رکود اقتصادی

با توجه به ادبیات تحقیق و مدل های بیان شده و نظریات خبرگان طی مصاحبه اکتشافی استراتژی های زیر برای بقا شرکت ها در شرایط رکود اقتصادی پیشنهاد میشود و سپس در فصل چهارم به اولویت بندی آن ها به روش FANP پرداخته می شود.

۲-۱-۴-۱-۱-استراتژی تمرکز مجدد بر محصول- بازار

راهبرد تمرکز مجدد محصول –بازار به عنوان یکی از راهبرد های مهم در زمینه ی بقای شرکت در نظر گرفته می شود.‌ این مفهوم شامل چهار واژه محصول،‌ بازار،‌ تمرکز مجدد و راهبرد است.‌ طبق دیکشنری لانگمن انگلیسی معاصر(۲۰۰۳) واژه محصول یعنی
۱ – چیزی که به وسیله ی نیروی کارتولید می شود.‌
۲- شخصی یا چیزی که از یک فرایند طبیعی اجتماعی یا تاریخی منتج یاتولید شده باشد.‌ نتیجه.‌
۳- مجموع کالا ها یا خدماتی که یک شرکت فراهم می کند،‌ خروجی.‌
واژه بازار طبق همین واژه نامه یعنی :

    1. ملاقات افراد برای خرید و فروش
    1. ناحیه ی تجاری یا کسب و کار
    1. منطقه ای که در آن کالا ها و خدمات خریداری،‌ فروخته یا استفاده می شوند.‌

واژه‌تمرکز مجدد که از واژه تمرکز ریشه می گیرد طبق همین دیکشنری یعنی :

    1. یک بار دیگر تمرکز کردن
    1. تمرکز جدید
    1. دوباره تمرکز کردن یا تمرکز هوشیارانه تر

بر اساس تعاریف فوق می توان راهبرد تمرکز مجدد محصول –بازار را به شرح زیر تعریف کرد : مجموعه اقداماتی که شرکت در جهت عرضه محصولات جدید وورود به بازار های جدید طی چند سال گذشته به عنوان اقداماتی برای بهبود عملکرد مالی خود به آن پرداخته است.‌
اسلاترو لاوت،‌ (۱۹۹۹) معتقدند که راهبرد تمرکز مجدد محصول –بازار شامل اضافه یا حذف کردن خطوط تولید محصول،‌ اضافه یا حذف کردن مشتریان،‌ تغییر در آمیخته فروش،‌ خارج شدن کامل از یک بخش بازار و ورود به یک بخش جدید محصول –بازار می شود.‌
هرچند ادبیات علمی در زمینه بقای شرکت معمولاً این راهبرد را باهم مورد بحث قرارمی دهد با این وجود برای سهولت سنجش این مفهوم می توان این راهبرد را به دو جریان اصلی یعنی تغییر در عرضه ی محصول و تغییرات ورود به بازار تقسیم کرد.‌

۲-۱-۴-۱-۱-۱-استراتژی تغییر در عرضۀ محصول

در بسیاری موارد توسط شرکت های بحران زده اتخاذ شده است. این استراتژی معمولاً باهدف حفظ رشد در شرکت های بحران زده اتخاذ می شود و معمولاً بعد از اجرای تمام مراحل کاهش هزینه ها به کار گرفته می شود (ایراندوست ، ۱۳۹۲).
عرضه محصولات جدید تولید محصولات متمایز و بهبود مستمر در کیفیت محصولات از جمله اقدامات شرکت های بزرگی بوده است که با بحران اقتصادی مواجه شده اند و موفق به بقا و احیا شده اند( هو و همکاران،‌۲۰۱۰).‌ به عنوان نمونه شرکت گانتیننشال ایر لاینز در زمان بحران مالی از طریق فراهم آوردن امکان پرواز انتخابی به مکان های دلخواه تصمیم به تمرکز بیشتر بر نیاز های مشتریان اقدام به تقویت عرضه محصولاتش گرفت(پوفر،۱۹۹۹).‌
شاید اولین داستان ها در زمنیه توسعه محصول جدید در ادبیات علمی احیای شرکت داستان هنری فایول بود زمانی که معدن فولاد کامامبولت را سرپرستی می کرد وی تحقیقی را برای بهبود محصولات فولادی انجام داد و توانست از طریق تولید موفقیت آمیز آلیاژ بالای فولاد موجبات عقد قرارداد با ارتش و نیروی دریایی فرانسه را فراهم آورد.‌ این مباحث نشان می دهد که شرکت های احیا شده ای وجود داشته اند که عملکرد مالی خود را از طریق تغییر سنجیده عرضه ی محصولشان بهبود بخشیده اند شاید آخرین داستان موفق در زمینه ی راهبرد تغییر عرضه محصول،‌ عرضه ی موفق آیپد در تلاشی برای احیای شرکت اپل بود.‌

۲-۱-۴-۱-۱-۲-استراتژی تغییر در بازار

بازاریابی یا ورود به بازار جدید یکی از استراتژی است که شرکت های بحران زده تجربه کرده اند(رحمان سرشت و همکاران، ۱۳۹۲). شرکتهای احیاشده موفق به عنوان نقطه شروع معمولاً به ادراک محیطی تمایل داشته، بازارهای بالقوه خارجی را با دقت انتخاب کرده و توسعه می دهند و همیشه بر مشتری به عنوان یک جنبه مهم تمرکز کرده و روابط نزدیکی با مشتریان برقرار می کنند(روجرز[۸۰]، ۲۰۰۲). برخی از شرکت ها در طول احیای خود به دنبال سرمایه گذاری مشترک باشرکت های بین المللی برای ورود به بازار جدید و یا شراکت راهبردی هستند (ایراندوست، ۱۳۹۲).
غیر از توسعه ی محصول جدید، ورود به بازار جدید نیز یکی از راهبردهایی است که شرکت های بقا یافته تجربه کرده اند( اسلاتر،‌۱۹۸۴؛اسلاتر و لاوت،‌۱۹۹۹؛ سیتی میمن،‌۱۹۹۹). در ادبیات علمی بقای شرکت بازاریابی به عنوان یک راهبرد بقا و احیای مفید مورد تایید قرار می گیرد(هافر،‌۱۹۸۰؛ اسلاتر،‌۱۹۸۴؛ گلدستن،‌۱۹۹۲؛ گدارد،‌۱۹۹۳؛ گلدستاین،۱۹۹۵) هر چند طبق نظر هارکر(۲۰۰۱) تحقیقات محدودی در زمینه فرایند به کارگیری بازاریابی در بقا وجود دارد و تلاش های کمی برای کاربردی کردن آن وجود دارد.‌
همچنین شواهدی در ادبیات عملی بقا و احیای شرکت وجود دارد که نشان می دهند‌ شرکت های بقا یافته درمورد انتخاب بازار های بالقوه جدید دقت زیادی انجام می دهند به عنوان مثال شرکت لنز های چشمی وسلی جسن تصمیم گرفت که از بازار تولید انبوه لنز های چشم که در‌آن با شرکت های بزرگتری مثل جانسون رقابت می کرد خارج شود و کسب و کار محوری خود را بر لنزهای تخصصی چشم متمرکز سازد( راجرز و پیس‌ویلسون،۲۰۰۲).
مثال بعد شرکت میکرون یکی از تولیدکنندگان ریز تراشه در روسیه است که در اوایل دهه ی ۱۹۹۰ دوران بسیار دشواری را تجربه کرد این شرکت در طول بقای خود به شدت به دنبال سرمایه گذاری مشترک با شرکت های بین المللی برای ورود به بازار جدید بود. به عنوان مثال وارد سرمایه گذاری مشترکی با شرکت های سامسونگ و تاتونگ برای تولید تراشه های نیم رسانا شد.‌ سرمایه گذاری مشترک دیگری با شرکت لبتم استرالیا برای تولید نرم افزار و همچنین با شرکت هاوکوی هنگ کنگ برای تولید تراشه های یک میکرونی انجام داد.‌ تاسال ۱۹۹۵ بیشترحجم فروش این شرکت حاصل بازار های بین المللی و در نتیجه ی سرمایه گذاری های مشترک بود(بروتن و روبانیک،۱۹۹۷). شرکت میکرون همچنین محصولاتی را که از ریز تراشه های پایه ساخته می شد مثل ماشین حساب های دستی،‌ ساعت ها و بازی های الکترونیکی به بازار عرضه کرد.‌
به غیر از سرمایه گذاری مشترک شواهدی نیز وجود دارند که نشان می دهد شرکت های که جان سالم به در برده و احیا شده اند به دنبال شراکت راهبردی بوده اند.‌ به عنوان مثال شرکت هواپیمایی لوفتانزا ایرلاینز ‌شراکت ستاره را با هدف رقابتی تر کردن و رقابتی ماندن شکل داد.‌ در حال حاضر از سال ۲۰۰۰ شبکه خطوط هوایی دارای ۱۵ عضو بوده و به ۸۳۰ مقصد در ۱۳۰ کشور ارائه خدمت می کند‌( بروچ و ساتلبرگر،۲۰۰۱).
جدول ۲-۵-استراتژی تمرکز مجدد بر محصول بازار

استراتژی
تمرکز مجدد بر محصول بازار
استراتژی محصول حذف محصولات لوکس و غیر ضروری از خط تولید
معرفی محصولات جدید
توانایی متمایز ساختن محصول
تاکید بر ندها ی مناسب و قابل پذیرش بازار
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ب.ظ ]




ب- باعث ایجاد درآمد و یا کاهش هزینه شود.
ج- باعث بهبود در ارائه خدمات به مشتری (ارباب رجوع) شود.
د- روحیه کار تیمی (گروهی) را ارتقاء بخشد.
دو تن از نویسندگان مدیریت منابع انسانی نیز ایجاد احساس مسئولیت در کارکنان، افزایش رضایتمندی و خشنودی کارکنان از شغل، ایجاد زمینه ی دخالت و مشارکت به کارکنان، ایجاد احترام و اعتماد در کارکنان و بهبود عملکرد سازمان را از جمله اهداف عملیاتی کیفیت زندگی کاری به شمار می آورند (شکیب، ۱۳۸۵).
می توان کیفیت زندگی کاری را همانند چتری تصور نمود که بر چندین برنامه که در جهت ایجاد تغییر در سازمان به اجرا درمی آیند، سایه می افکند. از تغییرات به وجود آمده در هر سازمان و در نتیجه اجرای برنامه های کیفیت زندگی کاری اهدافی مد نظر است. دانشمندان و نظریه پردازان توسعه سازمانی، اهداف حاصل شده از اجرای برنامه های کیفیت زندگی کاری را چنین بیان
می نمایند:
گروهی هدف برنامه های کیفیت زندگی کاری را بهبود شرایط کاری و افزایش در اثربخشی سازمانی می دانند. گروهی دیگر هدف برنامه های کیفتی زندگی کاری را ایجاد سازمان هایی
می دانند که هم در ارائه برنامه ها و خدماتی که ارزش آن به وسیله جامعه تعیین می شود مؤثرتر باشد و هم زمینه ی پاداش دهنده تر و تحریک کننده تر برای کارکنان به وجود آورد. هر چند
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برنامه های کیفیت زندگی کاری با یکدیگر تفاوت عمده دارند و دارای اهدا جزیی متعددی هستند، اما همه این برنامه ها یک هدف کلی دارند یعنی می خواهند ساختار سازمانی را ارگانیک، پویا، انسانی و در عین حال سازمان را مکانی جالب تر و رضایتمندانه تر برای کار نمایند (متقی و خواجویی، ۱۳۸۵).
پس به طور کلی اهداف اصلی برنامه کیفیت زندگی کاری عبارت است از:
ارتقای شرایط کاری (عمدتاً از دیده کارکنان)
کارآمدی بیشتر سازمانی (عمدتاً از دید کار فرمایان) (کمالوند، ۱۳۸۵).
این اهداف را بصورت دیگری نیز بیان نموده اند:
۱- تغییر نگرش نسبت به منابع انسانی و حصول مجموعه ای از منافع برای کارکنان
غفار زاده (۱۳۸۰) در ارتباط با ایجاد این تغییر نگرش در اثر اجرای برنامه های کیفیت زندگی کاری معتقد می باشد که توجه به کارکنان سازمان به عنوان بزرگترین دارایی سازمان،
پدیده ای است که در دو دهه اخیر رشد فراوان داشته است. اندیشه های تازه و دگرگونی های
ریشه ای که در قلمرو مدیریت منابع انسانی پدید آمده، بی آنکه با ایستادگی یا مقاومتی رو به رو شود، به آرامی و به آسانی پذیرفته شده است. ابطحی و کاظمی (۱۳۸۰) در باره این هدف برنامه های کیفیت زندگی کاری می نویسد:
«کیفیت زندگی کاری اشاره به مجموعه ای نتایج برای کارکنان نظیر رضایتمندی شغلی، فرصت های رشد و روان شناختی، امنیت شغلی، روابط مناسب کارفرما – کارکنان و میزان پایین حوادث دارد. سازمان هایی که در جستجوی راه های تحریک استعداد بالقوه کارکنان خود می باشند، همانند گذشته با بهره گرفتن از تهدید و ارعاب و مشوق های پولی صرف، پیشرفت نخواهند داشت. مدیران در حال پی بردن به این حقیقت هستند که برنامه های کیفیت زندگی کاری می تواند مشوق های مثبتی را برای کارکنان در جهت بکار بردن استعدادهایشان در سازمان خود فراهم آورد.»
تعالی (۱۳۸۶) در ارتباط با جایگاه منابع انسانی در برنامه های کیفیت زندگی کاری
می نویسد، استفاده از منابع انسانی متکی به اقداماتی است که برای حفظ و صیانت جسم و روح کارکنان سازمان به عمل می آید. این اقدامات شامل امکانات رفاهی و خدمات درمانی، طرح های تشویقی، تناسب شغلی، امنیت شغلی، طراحی شغلی (غنی سازی و توسعه شغلی)، اهمیت به نقش و جایگاه فرد در سازمان، فراهم آوردن زمینه رشد و پیشرفت کارکنان، آموزش و مواردی از این قبیل می باشد.
۲- ارتقای عملکرد سازمانی و افزایش بهره وری
آن دسته از سازمان هایی که به اهمیت نقش منابع انسانی در بهبود بهره وری پی برده اند، ارزش قدرت نیروی کار متعهد و در صحنه را می دانند، لذا منابع مهم و انرژی های فراوانی را صرف ایجاد محیطی می نمایند که کارکنان با حداکثر توان خود در بهبود عملکرد سهیم باشند. البته در عمل، این دو هدف خیلی از یکدیگر قابل تفکیک نیستند. اکثر تعریف های رسمی که از کیفیت زندگی کاری ارائه شده است، بیانگر همسویی و همخوانی بین هدف های فردی و سازمانی است (بلچر، ترجمه گروه مدیریت بهره وری بنیاد جانبازان، ۱۳۷۹).
عوامل موفقیت برنامه های کیفیت زندگی کاری
برای آن که یک برنامه کیفیت زندگی کاری با موفقیت همراه باشد سه جزء عمده تلاش های کیفیت زندگی کاری بایستی اجرا شود. این سه عامل به شرح زیر می باشد:
توسعه پروژه های کیفیت زندگی کاری در سطوح مختلف: این بدان معنا است که بایستی تلاش های هماهنگ و سازمان یافته ای را در جهت درگیر نمودن کارکنان در حل مسائل سازمانی یا بهبود محیط سازمان نظام های پاداش یا ساختار کار از طریق ابزارهای مشارکتی انجام داد. این تلاش های هماهنگ کننده بسیار حائز اهمیت می باشد. این کافی نیست که صرفاً بگوییم ما قصد داریم به روش انسانی عمل کنیم. بایستی اقدامات مشهود ما مشخص و قابل مشاهده ای که ناظر بر تغییر روش انجام کار باشد، وجود داشته باشد.
ایجاد تغییر در نظام های مدیریت و ترتیبات سازمانی: این تغییرات به دو دلیل ضروری است. اول آن که ممکن است نیاز به تغییر انواع ساختارها، معیارها،
نظام های هدف و غیره و به منظور تشویق و پشتیبانی از پروژه های کیفیت زندگی کاری وجود داشته باشد. دوم آن که مورد ملاحظه قرار دادن این تغییرات مختلف بعنوان عواملی که در کیفیت زندگی کاری اهمیت حیاتی و اساسی دارند به خودی خود حائز اهمیت است. بعنوان مثال تغییرایت که در نظام های پاداش صورت
می گیرد به منظور آنکه یک نظام جدید تقسیم سود پی ریزی شود یا تغییراتی که با هدف افزایش میزان مشارکت کارکنان در حل مسائل سازمانی در نظام ارزیابی عملکرد صورت می پذیرد.
ایجاد تغییرات رفتاری در مدیریت سطح عالی (ارشد): حوزه سوم تغییرات، تغییرات ضروری است که بایستی در رفتار مدیریت ارشد صورت پذیرد. به نظر می رسد مدیریت بویژه مدیریت سطح عالی تقریباً از پیش نیازهای کلی موفقیت برنامه های کیفیت زندگی کاری باشد. موفقیت در هر گونه برنامه کیفیت زندگی کاری مستلزم درک عمیق این فرایند توسط مدیریت سطح عالی سازمان می باشد. مدیران عالی سازمان بایستی به اجرای فعالیت های کیفیت زندگی کاری متعهد شده و از
سرمایه گذاری های لازم برای بهبود کیفیت زندگی کاری و مسائل و مشکلات بالقوه ای که ممکن است بر سر راه اجرای چنین برنامه هایی وجود داشته باشد آگاهی یابند. برای اینکه کیفیت زندگی کاری برای کلیه اعضای سازمان معتبر باشد، گروه مدیریت ارشد بایستی تا حدی در اجرای آن مشارکتی ملموس و مشهود داشته باشد.
یکی دیگر از نویسندگان تلاش های موفق کیفیت زندگی کاری را شامل موارد زیر می داند:
نقش مدیران بایستی مجدداً تعریف شود و بایستی نقش رهبری و مربی گری را بپذیرند و نه نقش کارفرما و دیکتاتور.
ارتباط صریح، باز و مبتنی بر اعتماد ضروری می باشد.
اطلاعاتی که نوعاً فقط در اختیار مدیران است بایستی در سراسر سازمان توزیع شده و پیشنهادهایی که توسط غیر مدیران ارائه می شود جدی گرفته شود (حتی المقدور زمینه اجرایی پیشنهادها در سازمان فراهم شود).
در برنامه های کیفیت زندگی کاری بایستی به طور مداوم تحول ایجاد شود و امور به سمت مشارکت واقعی مدیریت و کارکنان حرکت کند.
کیفیت زندگی کاری نبایستی تحت سیطره یک جانبه مدیریت درآید (علامه، ۱۳۸۳).
حلقه های کیفیت
حلقه های کیفیت، یک مفهوم مدیریتی تازه است که به رشد صنعتی پویای ژاپن یاری بسیارداده است. بر پایه این روش نیروی کار شرکت، پربهاترین منبعی است که شرکت در اختیار دارد؛ زیرا این نیروی کار اغلب متشکل از شایسته ترین اشخاص برای یافتن وحل مسائل مربوط به کار در آن شرکت هستند.
به دنبال ۲۰ سال تجربه های کامیاب در ژاپن و نیز کامیابی های اخیر در اروپا و ایالات متحده آمریکا، کشورهای دیگر نیز در دهه ی۱۹۸۰ به حلقه های کیفیت روی آورده اند.
گروه های حلقه کیفیت: حلقه کیفیت شامل ۷ تا۱۰ تن از اشخاص است که از یک منطقه کاری مشابه، برگزیده می شوند و به طور منظم گرد هم می آیند تا کیفیت و مسائل مربوط به آن را در قلمرو کاری خود شناسایی و تحلیل کنند و برای مشکلات راه چاره بیابند. عضویت در حلقه های کیفیت به طور اختیاری است و جلسه های آن به طور معمول هفته ای یک ساعت از وقت رسمی کار است. در نشست های نخستین گروه، اعضای گروه در زمینه روش ها و فنون حل مسائل که از پویایی گروهی، مهندسی صنعتی و
نظارت برکیفیت سرچشمه گرفته اند، آموزش داده می شوند. این روش ها شامل: اندیشه انگیزی، تحلیل علت و معلولی، جدول های نظارت، طبقه بندی و جدول های پراکندگی است.
ضرورت های حلقه های کیفیت: ویژگی هایی که برای حلقه های کیفیت ضرورت دارند، بدین شرح اند:
- نقش فرد میانجی یا آسان ساز، مهمترین بخش از برنامه حلقه های کیفیت است. او باید قادر باشد در همه ی رده های سازمانی با مردم کار کند، نوع آفرین و پرنرمش باشد و از فضای سیاسی سازمان آگاه باشد.
- مدیریت باید برنامه حلقه کیفیت را حمایت کند. هرگاه اتحادیه کارگری نیز در این میان درگیر باشد،
باید از برنامه، پشتیبانی کند و نظرهای آن را رعایت کند.
- مشارکت کارکنان در حلقه های کیفیت باید اختیاری باشد؛ ولی مدیریت باید پدید آمدن حلقه ها را تشویق و ترغیب کند.
- در محدوده ای که برقرار می شود، اعضای حلقه ها باید احساس آزادی کنند تا درباره مسائلی که به نظرشان می رسد؛ کار کنند.
- آسان سازها باید مدیریت را ازآنچه درحلقه ها می گذرد و از پیشرفت کار آنها آگاه گردانند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ب.ظ ]




    1. مقدمه

در فصل گذشته اصول کلی عملکرد اسیلاتورها بررسی و انواع آن معرفی شد. همچنین اسیلاتور LC به عنوان بهترین اسیلاتور در طراحی مدارات فرکانس بالا مطرح شد و منابع نویز موجود در آن بررسی و در پایان به تکنیک­هایی برای کاهش نویز فاز این اسیلاتورها اشاره شده است. با توجه به اهمیت طراحی اسیلاتور LC با نویز فاز کم در این فصل این هدف دنبال شده است و تکنیکی در راستای کاهش نویز فاز این اسیلاتورها ارائه شده است و بر مبنای آن اسیلاتوری طراحی شده است که عملکرد نویز فاز خوبی از خود نشان می­دهد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در فصل قبل توضیح داده شد سه منبع نویز اصلی که در اسیلاتور LC تولید نویز فاز می­ کنند: تلفات تانک، ترانزیستور دنباله و ترانزیستورهای سوئیچ. تلفات تانک را با افزایش ضریب کیفیت تانک می­توان کاهش داد، ولی افزایش Q تانک با توجه به نوع تکنولوژی و فرایندهای ساخت محدودیت­هایی دارد. در راستای کاهش اثر نویز حرارتی و فلیکر ترانزیستورها تاکنون تکنیک­های مختلفی ارائه شده است. همان­طور که در فصل دوم اشاره شد، یکی از روش­های موثر کاهش اثر نویز فاز ترانزیستورهای سوئیچ فرم­دهی مناسب جریان آن­ها می­باشد. همچنین اشاره شد که در مدل خطی و تغییر پذیر با زمان نویز فاز (مدل حاجی­میری)، در نقاط گذر از صفر خروجی حساسیت فاز خروجی به نویز مدار بیشینه و در نقاط پیک خروجی، کمینه است. در بند پیشین نیز اشاره شد ترانزیستورها هنگامی که روشن هستند، به اسیلاتور نویز تزریق می­ کنند. بنابراین اگر بتوان ساختار را بگونه­ای طراحی کرد که در لحظات گذر از صفر خروجی ترانزیستورها خاموش شوند یا حتی الامکان جریان کمتری داشته باشند میزان نویز فاز حاصله از این منابع نویز به دلیل کاهش مقدار موثر تابع حساسیت ضربه کاهش می­یابد. در واقع با این کار زاویه­ی هدایت ترانزیستورها ( بازه­ای که به ازای آن ترانزیستور هدایت می­ کند) کاهش می­یابد. از این روش با نام تکنیک شکل­دهی جریان ترانزیستور به منظور کاهش نویز فاز یاد می­ شود قبل از ارائه­ ساختار پیشنهادی، برای درک بهتر مفهوم زاویه­ی هدایت، ابتدا به طور مختصر جریان و زاویه­ی هدایت ترانزیستورهای زوج تفاضلی در نوسان‌ساز­­­ LC کلاسیک بررسی می­ شود. همانطور که در شکل (۲-۴۲) نشان داده شده است، نوسان‌ساز­­­ LC کلاسیک با جریان دنباله ثابت بایاس می­ شود. شکل (۳-۱) جریان ترانزیستورهای سوئیچ را در این نوسان‌ساز­­­ نشان می­دهد.
ولتاژ و جریان برای یک نوسان‌ساز LC کلاسیک با سوئیچ ایده­آل
در حالت ایده­آل فرض می­ شود سوئیچ از یک ترانزیستور به ترانزیستور دیگر به سرعت انجام شود، در این حالت هر ترانزیستور فقط در نصف تناوب هدایت می­ کند و همان­طور که در شکل (۳-۱) مشاهده می­ شود جریان ترانزیستورها فرم مربعی دارند. بعبارت دیگر در حوالی نقاط گذر از صفر خروجی، هر دو ترانزیستور جریان قابل ملاحظه­ای دارند و این سبب می­ شود مدار نویز فاز خوبی نداشته باشد. نمونه­ شکل­دهی شده جریان ترانزیستورهای زوج تفاضلی در حالت ایده­آل در شکل (۳-۲) نشان داده شده است. همان­طور که در این شکل مشاهده می­ شود سعی می­ شود تا ترانزیستورها فقط در حوالی پیک خروجی هدایت ­کنند و در سایر نقاط خاموش ­باشند.
فرم جریان شکل دهی­شده ایده­آل ترازیستورهای سوئیچ در نوسان‌ساز
در این حالت متوسط سطح پالس­ها باید برابر با همان جریان ثابت دنباله در حالت کلاسیک باشد تا توان مصرفی نوسان‌ساز ثابت بماند و شرط نوسان حفظ شود. برای این منظور همچنان که پهنای پالس­ها کاهش می­یابد، مقدار دامنه­ آنها باید افزایش یابد، به عبارت دیگر در شکل­های (۳-۱) و (۳-۲) باید  . بنابراین انتظار می­رود در حالت ایده­آل اگر جریان بصورت قطار ضربه­ای باشد که ضربه­های آن در نقاط پیک نوسان اتفاق می­افتد، می­توان گفت نویز ترانزیستور در فاز خروجی اختلالی ایجاد نمی­کند. در شکل (۳-۲)،  زاویه هدایت ترانزیستور نامیده می­ شود و هرچه بتوان آن را برای جریان ترانزیستورها کوچکتر کرد، نویز فاز حاصله از نویز جریان ترانزیستورها کاهش می­یابد. در عمل بدلیل وجود منابع نویز گوناگون و نوع تکنولوژی و نیز با توجه به نمودار ولتاژ جریان ترانزیستور هیچوقت سوئیچ شدن ترانزیستورها به این سرعت اتفاق نمی­افتد و نمی­ توان با این دقت پالس­های جریان ایجاد کرد. بنابراین نوسان‌ساز­ها رفتار متفاوتی با حالت ایده­آل بیان شده دارند و جریان آنها به تدریج افزایش می­یابد، بنابراین همواره سعی می­ شود با تکنیک­های طراحی بتوان تا حد ممکن زاویه­ی هدایت ترانزیستور را کاهش داد.
در فصل گذشته چند نمونه از تکنیک­های کاهش زاویه هدایت ترانزیستور بررسی شد. در این فصل نیز نمونه­ دیگری از نوسان‌ساز LC با جریان شکل­دهی شده بررسی می­ شود. مزیت این ساختار نسبت به ساختار­های گذشته این است که بدون افزودن المان دیگری به ساختار مدار این شکل­دهی ایجاد شده است. بنابراین نویزی ناشی از افزودن المان جدید به مدار بوجود نمی­­آید.

    •  
    1. تحلیل و طراحی نوسان­ساز LC با جریان شکل دهی شده

در این بخش ساختاری برای نوسان‌سازهای Cross-Coupled LC تحلیل گشته است که در آن یکی از روش­های ساده­ی شکل­دهی جریان درین ترانزیستورهای زوج تفاضلی برای کاهش نویز فاز تحلیل شده است. پالس­های جریان در نقاطی از نوسان خروجی که حساسیت به منابع نویز بالاست در کمترین مقدار خود قرار دارند. بر مبنای تئوری حاجی میری، این شکل­دهی باعث کاهش نویز فاز می­گردد. برای این منظور از خازن­هایی موازی با درین-سورس ترانزیستور استفاده شده است. در [۴۲] نوسان‌سازی ارائه شده است که در آن از این تکنیک به منظور کاهش نویز فاز اشاره شده است و در آن علت کاهش نویز فاز افزایش دامنه­ نوسان بیان شده است. در بخش بعد نشان داده می­ شود که درواقع این افزایش دامنه­ نوسان از کاهش زاویه­ی هدایت ترانزیستورهای سوئیچ ناشی شده است که در [۴۲] اشاره­ای به آن نشده است. این تکنیک هرچند بهبودی خیلی زیادی در نویز فاز ایجاد نمی­کند ولی در ادامه به کمک این روش ساختار بهبود یافته­ای پیشنهاد می­ شود که عملکرد خوبی در نویز فاز از خود نشان خواهد داد.

    •  
        •  

       

    1. فرم جریان در نوسان‌ساز LC کلاسیک

همانطور که در بخش قبل اشاره شد، در نوسان‌ساز LC مرسوم ترانزیستور دنباله جریان ثابتی را به مدار تزریق می­ کند. به عنوان نمونه در یک شبیه­سازی نوسان‌ساز LC کلاسیک با جریان دنباله ثابت ۱mA، فرم جریان ترانزیستور­های زوج تفاضلی در نوسان‌ساز LC مرسوم بصورت شکل (۳-۳) است. همان­طور که مشاهده می­ شود ترانزیستورها در نقاط گذر از صفر خروجی نوسان‌ساز جریان قابل ملاحظه­ای دارند که باعث تزریق نویز قابل توجهی به خروجی می­ شود. به منظور کاهش جریان در این نقاط، خازن­ تانک بجای موازی شدن با سلف به موازات ترانزیستورهای سوئیچ قرار می­گیرد. ساختار این نوسان‌ساز در شکل (۳-۴) نشان داده شده است.

فرم جریان ترانزیستورها در نوسان‌ساز LCکلاسیک

نوسان‌ساز LC با جریان شکل دهی شده
در این ساختار علاوه بر اینکه المان جدیدی به مدار اضافه نشده است، به دلایلی که در ادامه توضیح داده می­ شود سبب بهبودی نویز فاز نسبت به ساختار قبل خود می­ شود.

    •  
        •  

       

    1. بررسی شرایط نوسان و محاسبه فرکانس نوسان

همان­طور که در فصل دوم به­ طور مبسوط بیان شد، طبق شرایط بارک هوزن، برای برقراری نوسان دو شرط دامنه و فاز باید برقرار باشند که در رابطه­ (۳-۱) نشان داده شده است.

در این رابطه  تابع تبدیل حلقه باز نوسان‌ساز از ورودی به خروجی می­باشد. برای محاسبه­ی تابع تبدیل در نوسان‌ساز، حلقه­ی فیدبک را از نقطه­ای باز کرده و با اعمال یک ورودی براحتی می­توان خروجی را محاسبه کرد. حلقه­ی فیدبک باز شده نوسان‌ساز فوق در شکل (۳-۵) نشان داده شده است. تابع تبدیل حلقه باز نوسان‌ساز در رابطه­ (۳-۲) نشان داده شده است.
حلقه­ی فیدبک باز شده نوسان‌ساز شکل(۳-۴)

با اعمال دو شرط نوسان فوق در رابطه­ (۳-۲) فرکانس و شرط نوسان به صورت ‌زیر محاسبه می­ شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ب.ظ ]




تمامی سطوح

- فقدان اعتماد

منبع : کولارتون، ۲۰۰۱؛ به نقل از قربانی زاده، ۱۳۸۷: ۶۰
۲-۲-۱۸) راه های غلبه بر موانع یادگیری سازمانی :
برای غلبه و فائق آمدن بر موانع یادگیرنده شدن سازمان ها، انجام اقدامات زیر ضروری است:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

  • اولین گام برای غلبه بر موانع یادگیری آگاهی است.
  • دومین گام ایجاد جوّ سازمانی است که از نوآوری، اعتماد متقابل، تعهد به کار تیمی و انعطاف‌پذیری حمایت می کند ( باوانی[۶۹]، ۲۰۰۳؛ به نقل ازفتحی، ۱۳۸۹).

۲-۲-۱۹) موانع نهادینه کردن یادگیری سازمانی :

  • عدم هماهنگی
  • مدیران ناکارآمد و ضعف مدیریت
  • عدم تفویض اختیار به زیردستان
  • بی مسؤولیّتی افراد و ضعف ارتباطات
  • فقدان رهبری مؤثر
  • عدم توانایی در تشخیص و تغییر مدل های ذهنی
  • یادگیری بدون کمک به صورت دست آموز
  • یادگیری ناقص و فرهنگ بی احترامی ( بی توجهی )
  • تونل های دیداری و فرد گرایی و ترس ( ناظم، ۱۳۸۹).

۲-۲-۲۰) مزایای به کار گیری یادگیری سازمانی:

  • نیروی دانش : تولد غول های جدید کسب و کار مانند کامپیوتر های مایکروسافت، نت اسکیپ و اپل در همین اواخر ثابت کرد که دانش، نیروی عظیمی است که دارندگان آن قادرند موجودیّت های عظیمی را به کمک آن خلق کنند.
  • آزادسازی پتانسیل کارکنان : افراد مهم ترین منابع سازمان هر کسب و کاری هستند. بشر دارای پتانسیل های بسیاری برای توسعه قابلیّت ها، کسب مهارت های جدید و تولید ایده های ارزشمند است.
  • بهبود کیفیّت و بهره وری : همیشه راهی سریع تر، ارزان تر و بهتر برای انجام کارها وجود دارد. هر فردی در سازمان به طور پیوسته، روش های کاری خویش را به منظور افزایش استانداردهای عملکردی مورد بازبینی قرار می دهد. یک سازمان یادگیرنده می تواند به اعضاء خویش برای نیل به این هدف کمک کند.
  • بقاء : افراد و شرکت هایی که با تغییرات فراگیر همگام نباشند، به سرعت منسوخ خواهند شد. بنابراین، سازمان ها برای بقاء و موفقیّت همانند رهبران تجاری و برنامه ریزان بایستی ذهنیّت کلاسیک خود را کنار گذارده، دانش، مهارت ها، عادات و استراتژی هایی را که برای زمان حال معتبر است یاد بگیرند و باز آموزی کنند.
  • افزایش تعهد : سازمانی که به نیازهای یادگیری افرادش توجه دارد، پیوسته در حال ارسال پیامی قوی به کارکنانش است: ” ما به شما توجه داریم ” این موضوع تعهد کارکنان را در جهت سازمان، اهداف آن و رفاه همه گیر افزایش می دهد. هریک از کارکنان به کار خود علاقه مند می شوند، یک راه مؤثر برای جلب علاقهی آنان به سازمان این است که به آنان نشان داده شود که سازمان علاقه مند به رفاه آنان است. همچنین از طریق آموزش وتحصیل مناسب، افراد نسبت به انتظارات سازمان آگاه شوند و برای برآورده ساختن آن انتظارات تلاش کنند (ناظم، ۱۳۸۷).

۲-۲-۲۱) پیامدهای نادیده گرفتن یادگیری سازمانی :

  • افراد کم تر خود اندیش می شوند.
  • عدم یادگیری موجب می شود تا اکثریت کارکنان در سازمان منفعل و بی تفاوت شوند.
  • همراه با حالت انفعالی، وضع موجود در سازمان بیشتر نهادینه می شود و در بلند مدت به صورت ناقص موجب عقب ماندگی سازمان می گردد.
  • به شکل گیری و تداوم این دیدگاه منجر می شود که بعضی افراد در سازمان مغز متفکر هستند و از دیگران انتظار دارند فرامین و نظرات آن ها را اجرا کنند.
  • وقتی افراد به صورت انفعالی در سازمان کار کنند و فکر خود را به کار نگیرند، تمایل خواهند داشت تا در مقابل تغییر، منفی عمل کنند و می ترسند که عکس العمل نشان دهند. در مقابل تشویق افراد در سازمان موجب می شود که به صورت فعّال عمل کنند، اعتماد به نفس داشته باشند، یادگیرنده، علاقمند و پر اشتیاق باشند ( خلیلی عراقی، ۱۳۸۲؛ ناظم، ۱۳۸۷).

۲-۲-۲۲) دیدگاه نیفه در مورد یادگیری سازمانی:
نیفه به پیروی از نظر پیتر سنگه در کتاب ” اصل پنجم، هنر و عمل سازمان یادگیرنده “، ابعاد چشم‌انداز مشترک، مهارت شخصی، الگوی ذهنی و یادگیری تیمی و تفکر سیستمی را از مهمترین ابعاد یادگیری سازمانی در ایجاد سازمان یادگیرنده، می داند. به عقیدی سنگه، ایجاد سازمان یادگیرنده، کار مشکلی نیست بلکه اساس خلقت انسان ها در جامعه و کلاً در جهان، یادگیری است، اما سازمان های امروزی به جای پرداختن به یادگیری، به کنترل کردن، تمایل و اشتیاق دارند. این سازمان ها افراد را به خاطر کارکردن برای دیگران مورد تشویق قرار می دهند نه به دلیل بهره گیری از کنجکاوی طبیعی و انگیزهی فطری یادگیری که در وجود آن هاست ( سنگه، ۱۹۹۹ ؛ به نقل از سبحانی نژاد، شهابی و یوزباشی، ۱۳۸۵ : ۲۹).
در تطابق نظر نیفه با پیتر سنگه او نیز پنج اصل را برای سازمان یادگیرنده و پرسشنامهی یادگیری سازمانی مطرح می سازد که به شرح ذیل می باشد:
الف) مهارت شخصی[۷۰] ( تسلط فردی ) : ( فرمان اشتیاق )، تصویری منطقی از نتایجی که افراد انتظار دارند به صورت فردی اکتساب کنند، تهیه و تنظیم می کند ( چشم انداز شخصی ). این تصویر با ارزیابی واقع گرایانه از وضعیّت فعلی زندگی ( واقعیّت جاری ) همراه است. یادگیری پرورش تضاد و تناقض میان چشم انداز شخصی و واقعیّت جاری، ظرفیّت انتخاب های بهتر و کسب نتایج مورد انتظار را توسعه و گسترش می دهد. تسلط و قابلیّت های شخصی عبارت است از نظامی که طی آن فرد به صورت مستمر دیدگاه های شخصی خود را روشن تر و عمیق تر می نماید، انرژی و توان خود را متمرکز می کند، صبر و بردباری خود را گسترش می دهد و بالاخره آن که واقعیّات را منصفانه و بی غرض در می یابد (فتحی، ۱۳۸۹).
ب) الگوهای ذهنی[۷۱] ( مدل های ذهنی ) : فرمان مهارت تأمل و بررسی، باعث آگاهی فزاینده از گرایش ها و ادراکاتی می شود که بر تفکر و تأمل نفوذ دارند. افراد می توانند با تأمل و صحبت مداوم و در نظر گرفتن تصویرهای درونی، توانایی بیشتری برای اداره فعالیّت ها و تصمیم هایشان به دست آورند. مدل های ذهنی انگاشت های بسیار عمیق و یا حتی تصاویر و اشکالی هستند که بر فهم ما از دنیا و نحوه‌ی عمل ما در مقابل آن تأثیر می گذارد (فتحی، ۱۳۸۹).
پ) چشم انداز مشترک[۷۲] ( دیدگاه مشترک): ( فرمان گروهی )، به موضوع یادگیری جمعی یا گروهی می پردازد.
تیم ها با تکنیک هایی مثل گفتگو و مذاکرات ماهرانه، تفکر جمعی خود را متحول کرده و می آموزند که انرژی و توان خود را برای کسب اهداف مشترک بسیج کنند و به توانایی و بصیرتی بیش از مجموع استعداد اعضاء دست یابند. از دیدگاه پیتر سنگه ایجاد دیدگاه مشترک، عمل کشف تصاویر مشترک از آینده است که تعهد واقعی را در افراد تقویت می کند ( فالمر و کایز[۷۳]، ۱۹۹۸ ؛ به نقل از فتحی، ۱۳۸۹).
از دیدگاه دیگر، دورنما احساسی از همانندی، هدفمندی و جهت گیری برای اعضاء سازمان ایجاد می‌کند، به عبارت دیگر، درک روشن از فعالیّت های اصلی سازمان، منجر به دستیابی به اهداف و مأموریّت سازمان می شود و در کارکنان برای دستیابی به آن اهداف تعهد ایجاد می شود ( گاه، ۱۹۹۶؛ به نقل از فتحی، ۱۳۸۹). اهمیت چشم انداز مشترک برای تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده : اول اینکه، چشم‌انداز مشترک تمرکز و انرژی برای یادگیری را فراهم می سازد. دوم اینکه، چشم انداز افراد را به عمل سوق می دهد. چشم انداز بیانگر آمال و رؤیاهای آن ها توجه و به آن ها معنی می بخشد. سوم این که، کشش به سمت هدف مطلوب بالاتر با نیروی حاکم بر وضع موجود مقابله می کند. چشم انداز مشترک، هدف نهایی را ایجاد کرده خطرپذیری و نوآوری را تشویق می کند. چهارم این که، ارزش ها و معانی مشترک، در تعیین نوع دانشی که سازمان ذخیره و منتقل می کند، مهم هستند ( مارکوارد[۷۴]، ۲۰۰۲).
ت) یادگیری تیمی[۷۵] : ( فرمان تعامل گروهی )، به موضوع یادگیری جمعی یا گروهی می پردازد. تیم ها با تکنیک هایی مثل گفتگو و مذاکرات ماهرانه، تفکر جمعی خود را متحوّل کرده و می آموزند که انرژی و توان خود را برای کسب اهداف مشترک بسیج کنند و به دانایی و بصیرتی بیش از استعداد اعضاء دست یابند. فراگیری تیمی حائز اهمیّت بسیار است، چرا که تیم ها و نه افراد، سنگ بنای یادگیری در سازمان‌های مدرن را تشکیل می دهند. تا زمانی که تیم ها یاد نگیرند، سازمان نیز قادر به یادگیری نخواهد بود ( سنگه، ۱۳۸۸؛ فتحی، ۱۳۸۹). در کار و یادگیری گروهی تأکید بر اهمیت هم راستایی نیروها و کارکنان سازمان است تا از به هدر رفتن انرژی جلوگیری شود. یادگیری جمعی عبارت است از فرایندی که طی آن ظرفیت اعضای گروه توسعه داده شده و به گونه ای همسو شود که نتایج حاصله از آن چیزی باشد که همگان واقعاً طالب آن بوده اند (سنگه، ۱۹۹۰ ؛ خانعلیزاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی، ۱۳۸۹).
به اشتراک گذاشتن دانش، انتقال و توزیع دانش، انتقال سازمانی و فنّآورانهی داده ها، اطلاعات و دانش را در بر می گیرد. ظرفیت سازمان برای جابه جایی دانش، بیانگرقابلیّت انتقال و به اشتراک گذاشتن قدرت است که لازمه موفقیت شرکت نیز هست. دانش باید به دقت و به سرعت در سراسر سازمان یا حوزه های شرکت توزیع شود (مارکوارد، ۲۰۰۲ ؛ خانعلیزاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی ، ۱۳۸۹). فرهنگ یادگیری سازمانی هنگامی که اعضای هر جامعه، سازمان یا گروه برای انطباق با محیط خارجی و حل مشکلات یکپارچگی داخلی تلاش می کنند، ناخودآگاه به یادگیری اقدام کرده اند. به این دلیل که از جهت نظریه پردازی، یادگیری و حل مسائل نه تنها متفاوت نیستند بلکه باید گفت که دیدگاه های متفاوت، فرایند اساسی یکسانی دارند (خانعلیزاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی، ۱۳۸۹).
ث) تفکر سیستمی[۷۶] : افراد با این فرمان یاد می گیرند که تغییر و پیوستگی را بهتر درک کنند با نیروهایی که پسامدهای کارهای شان را شکل می دهند، برخوردی اثربخش داشته باشند. تفکر سیستمی مبتنی بر نظریه ای دربارهی رفتار بازخوردی و پیچیدگی،گرایش ذاتی به سیستم به رشد و ماندگاری است. ابزارها و تکنیک هایی مثل نمونه های سیستم و انواع آزمایشگاه های یادگیری و شبیه سازی، به افراد کمک می کنند که متوجه شوند تغییرات اثربخشی را در سیستم ها انجام دهند و چگونه با فرایندهای بزرگ تر اقتصادی و محیطی هماهنگ و همراه شوند. تفکر سیستمی یا نگرش نظام گرایانه، پارادایم یا الگویی کلی است که برمبنای برتری کل بر جزء پایه گذاری شده است. ازدیدگاه سنگه، تفکر سیستمی، اصلی است که سایر اصول مذکور را با هم ترکیب و تکمیل کرده و آن ها را به عنوان مجموعهی واحدی از تئوری و عمل در می آورد ( فالمر و کایز، ۱۹۹۸ ؛ فتحی، ۱۳۸۹). سیستمی یعنی استفاده از روش سیستمی در تحلیل و اداره امور سازمان و توجه به تأثیر عوامل سازمانی بر یکدیگر. با تفکر ی کلی نگر‌انه، فعالیت های تجاری و به طور کلّی سایر تلاش های انسان همگی سیستم هستند. آن ها توسط ساخته های فعالیت های مرتبط با یکدیگر محدود شده اند، فعالیت هایی که معمولاً نیاز به سال ها زمان دارند تا به طور کامل بر یگدیگر اثر گذارند. از آنجا که ما خود نیز جزیی از این مجموعه هستیم، برای پی بردن به الگوی تغییر با دشواری مضاعفی مواجه هستیم ( سنگه، ۱۹۹۰، خانعلیزاده، کردنائیچ، فانی و مشبکی، ۱۳۸۹).
در این پژوهش نیز بر اساس دیدگاه نیفه از این مؤلفه ها برای سنجش یادگیری سازمانی استفاده شده است. در ادامهی بحث به تبیین و تشریح متغیرهای دیگر پژوهش پرداخته می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم