کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


دی 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



وفاداری

 

۳۲۳/۰

 

۴۵۰/۰

 

۰۸۳/۰

 

۷۱۹/۰

 

۴۷۷/۰

 

 

 

کیفیت خدمات

 

۲۵۳/۲

 

۳۵۴/۰

 

۶۴۹/۰

 

۳۷۱/۶

 

۰۰۰/۰

 

 

 

مارک

 

۸۲۷/۰

 

۳۲۰/۰

 

۲۶۹/۰

 

۵۸۸/۲

 

۰۱۴/۰

 

 

 

 

 

a. Dependent Variable: بهره وری سازمانی
Efficiency بهره وری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همانطور که جدول شماره۴-۱۵ نشان می دهد از بین متغیرهای مورد مطاله در رگرسیون چندگانه با توجه به ستون ضریب استاندارد شده(Beta) و سطح معناداری(Sig)، بعد کیفیت خدمات ۶۴۹/ ، بیشترین سهم را درتبیین تغییرات مربوط به بهره وری سازمانی دارد. همانطور که مشاهده می شود سطح معناداری در گام کیفیت خدمات در سطح ۰۱/ معنادار بوده است و سه بعد وفاداری ، رضایت مشتری و مارک و علائم تجاری، قابلیت تبیین تغییرات مربوط به بهره وری سازمانی را نداشتند.

۴-۵-خلاصه فصل

قبل از پرداختن به رابطه های مورد نظر در پژوهش که از پرسشنامه طراحی شده برای مدیران استخرهای سرپوشیده استان آذربایجان غربی حاصل می شود، مروری بر آمار فراوانی و توصیفی پرسشنامه ها جهت ارائه تصویری کلی در غالب فراوانی ها، درصدها، میانگین ها و غیره ضروری می باشد در واقع در این نوع تجزیه و تحلیل هدف بررسی واقعیات موجود است و قصد پیش بنی و یا استنباط آماری را نداریم.لذا، در این بخش از پژوهش، آمارهای فوق الذکر ارائه شده است. در این پژوهش، از میان مدیرانی که پرسشنامه را تکمیل نموده اند ۹۰درصد از آنها مرد و ۱۰ درصد زن می باشند. در زمینه سن مدیران مورد مطالعه، نتایج نشان می دهد که ۳۰ درصد مدیران در رده سنی کمتر از ۳۰ سال و ۷۰ درصد از آنها بالای این رده سنی قرار دارند و سوابق خدمت مدیران بدین صورت است که ۳۲٫۵ درصد از مدیران بیشتر از ۱۵ سال سابقه خدمت و ۶۷٫۵ درصد از آنها کمتر از ۱۵ سال سابقه خدمت دارند.با توجه به نتایج پژوهش ۲۷٫۵ درصد مدیران دارای مدرک تحصیلی دیپلم، ۴۵ درصد دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم، ۱۷٫۵ درصد دارای مدرک تحصیلی لیسانس و ۱۰ درصد نیز دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس هستند. نتایج نشان می دهد که ۷۲٫۵ درصد مدیران مشغول مربیگری هستند و ۲۷٫۵ درصد آنها کار مربیگری انجام نمی دهند. لازم به ذکر است که ۲۵ درصد مدیران دارای درجه مربیگری ۳، ۴۲٫۵ درصد مدیران دارای درجه مربیگری ۲و ۲٫۵ درصد مدیران دارای درجه مربیگری ۱ می باشند. به دنبال بررسی و تحلیل اطلاعات توصیفی به تحلیل استنباطی پرداخته شد که به تبع تعیین نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کالموگراف اسمیرنف با توجه به متغیرهای تحقیق از آزمون های همبستگی استفاده شد و در نهایت به منظور پیش بینی سهم هریک از مولفه های مدیریت تجربه مشتری در بهره وری سازمانی از تحلیل رگرسیون خطی از نوع چندگانه استفاده شد که نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که مدیریت تجربه مشتری با بهره وری سازمانی، کارایی و اثر بخشی همبستگی معنی داری در سطح ۰۱/ دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین مولفه های مدیریت تجربه مشتری و بهره وری سازمانی نیز رابطه معنی داری وجود دارد.

فصل پنجم

خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهادات

۵-۱-مقدمه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-03-22] [ 02:05:00 ب.ظ ]




۲-۱۳-۸- توانایی‏های فردی (کارکنان یادگیرنده و خلّاق)

شرط لازم یادگیری گروهی، قابلیت و توانایی در سطح فردی است؛ هرچند شرط کافی برای یادگیری گروهی نمی‏باشد(زارعی متین، ۱۳۸۰). به این بیان که نمی‏توان گفت با داشتن افراد قابل و یادگیرنده، لزوما تیمی یادگیرنده خواهیم داشت؛ زیرا در حقیقت، توانایی یادگیری گروهی چیزی است فراتر از جمع توانایی‏های یادگیری افراد آن گروه. برنامه‏ ریزی برای رشد افراد و توسعه توانایی‏های آنها می‏تواند یک تلاش مهم و مؤثر، در راستای یادگیری گروهی باشد. این را همیشه به یاد داشته باشیم که گروه‏های توانا از افراد توانا تشکیل می‏شوند. مسلما در همه انسان‏ها نیروی خلّاقه‏ای به درجات مختلف نهفته است که شکوفا کردن و به ثمر رساندن آن، بهره‏های ارزشمندی برای سازمان و جامعه به ارمغان می‏آورد؛ چه آنکه انسان با شناخت استعدادها و توانایی‏هایش و رشد و توسعه آنها به فرد خلّاق، با انگیزه شایق یادگیری تبدیل خواهد شد و این می‏تواند زمینه‏ای مؤثر برای توسعه یادگیری در سطح‏گروهی به وجود بیاورد (الوانی، ۱۳۷۳).

۲-۱۳-۹- سرمایه فکری[۳۸]:

سرمایه فکری از طریق سرمایه انسانی و نیز از طریق سرمایه ساختاری بر یادگیری سازمانی تاثیر می گذارد، به بیان دیگر؛ سازمانی که روی سرمایه انسانی خود سرمایه گذاری می کند، به کارکنان خود فرصت می دهد تا در ایجاد و تعمیم یادگیری (که در نهایت منجر به اثربخشی سازمان می شود)،کمک کنند، از طرف دیگر سرمایه ساختاری هم می تواند از طریق تعمیم ایده ها در سازمان،با ایجاد انعطاف و بستر مناسب برای ارتباط کارکنان با یکدیگر، به نشر دانش در درون سازمان کمک کند و از این طریق منجر به یادگیری سازمانی در سازمان شود (رشیدی و همکاران، ۱۳۸۹).

۲-۱۳-۱۰- هوش هیجانی[۳۹]:

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی
گوتلیب (۲۰۰۶، به نقل از سید کلان و همکاران، ۱۳۹۱) در پژوهشی نشان داد که بین هوش هیجانی مدیران با یادگیری سازمانی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بطوریکه هوش هیجانی بالای مدیران باعث تأثیر مثبت روی توسعه توانایی کارکنان در مدیریت سازمان ها و فراهم آوردن بصیرت ارزیابی پیشرفت در هنگام عدم قطعیت برای تغییرات معنادار شده است.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
در واقع اگر کارکنان خودآگاهی خود را بالا ببرند و برداشت درست از واقعیت های وجود خویشتن داشته و به استعداد عمیقتر خود دسترسی پیدا کنند می توانند در سازمان، یادگیری خود و همکاران خویش را بهبود بخشند و روشهایی نظیر گوش دادن مؤثر، مدیریت فشار روانی و زمان و همکاری مؤثر با افراد دارای فرهنگ و سوابق متفاوت از جمله شاخص های خودآگاهی می باشند. خودآگاهی به افراد کمک می کند تا از نقاط قوت و ضعف خود آگاه شوند (سید کلان و همکاران، ۱۳۹۱، ص ۵۶).
از طریق هوش هیجانی می توان برای ساختن محیطی مساعد برای یادگیری و برقراری ارتباط مؤثر استفاده کرد تا بتوان آزادانه نیازها و انتظارات خود را برای کسب حمایت از سوی رئیس- مرئوس و سایر همکاران ابراز کرد. خودآگاهی، خودمدیریتی، آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط ابزاری مطمئن برای بهبود یادگیری و ارتقاء یادگیری سازمانی محسوب می شود که در نهایت جامعه نیز از آن بهره مند می شود (همان منبع، ص ۵۸).
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۱۳-۱۱- مدیریت کیفیت فراگیر[۴۰]:

محققان بسیاری از طریق کار تیمی، رویکرد سیستمی، تطابق فرد با محیط و توانایی یادگیری در سازمان به ارتباط بین مدیریت کیفیت فراگیر و یادگیری سازمانی پی برده اند. بین مدیریت کیفیت فراگیر و یادگیری سازمانی ارتباط جدایی ناپذیر و ذاتی وجود دارد. این دو رابطه به سازمان ها اجازه میدهد که وظایف خود را به صورت سیستماتیک در جهت توسعه و اجرای بینشهای جدید و انتقال دانش جدید از طریق سازماندهی انجام دهند. در واقع می توان گفت که بکارگیری مدیریت کیفیت فراگیر یک فرهنگ و سیستم سازمانی را ایجاد میکند که باعث ترویج نوآوری می شود. یادگیری سازمانی یکی از محصولات و ستاده های مدیریت کیفیت فراگیر میباشد. بسیاری از تفکرات مدیریت کیفیت فراگیر به عنوان فاکتور اصلی و توانا در شکلدهی فرهنگ یادگیری سازمانی کاربرد دارد (کزازی و شول، ۱۳۹۲).
۲-۱۴- سازمان یادگیرنده :
۲-۱۴-۱- مفاهیم وتعاریف سازمان یادگیرنده :
یکی دیگر از صاحب نظران به نام گفارت در سال ۱۹۹۶ به سازمان یادگیرنده می پردازد و آن را این گونه توصیف می کند : سازمان یادگیرنده عبارت است از مجموعه ای که توانایی پذیرش الگو های نو ، تحولات مفید وسازنده و روش ها وایده های نوین را داشته باشد ، آن ها را مدیریت کرده ودر خدمت واقعیت های امروزی قرار دهد.این سازمان قادر خواهد بودعملکرد ها ، ساختارها و محیط های کاری را در زمان مقتضی تغییر دهد و به نفع و صلاح سازمان پیش ببرد (نفخو۲ ۲۰۰۹)
سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن از دانش به نحو احسن استفاده می شود.ظرفیت ها ارتقا می یابد، رفتارها تغییر می کند وصلاحیت لازم بدست می آید(لیائو وهمکاران۱ ،۲۰۱۰).
به نظر پیتر سنگه سازمان یادگیرنده جایی است که افراد بطور مستمر توانایی های خود را برای خلق نتایجی که طالب آن هستند افزایش می دهند . محلی که الگوهای جدید وگسترده تفکر پرورش داده می شود ، اندیشه های جمعی ترویج می شوند و افراد به طور مستمر ، از طریق خلق وپرورش سریع قابلیت های مورد نیاز برای دستیابی به موفقیت های آتی ، توسعه می یابد(کلن هاموند،۲۰۰۱، به نقل از بهروزی و همکاران،۱۳۸۸).
به عنوان یک سیستم زنده ، سازمان یادگیرنده با فرایند تحصیل ، اشتراک وبهره برداری از دانشی که توسط افراد جمع شده معرفی می شود که این فرایند به اهداف ااستراتژیک آن منجر می شود(پازیوک۲ ، ۲۰۰۸).
سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن فرصت های یادگیری مستمر ایجاد می شود ، از یادگیری برای ابتکار و خلاقیت می پذیرد و با مهارت با محیط اطراف برخورد می کنند(گلسک و مک نیل۳ ، ۲۰۰۴).
گروین (۱۹۹۳) می گوید سازمان یادگیری سازمانی است که در خلق ، اکتساب و انتقال دانش و اصلاح رفتار مبتنی بر دانش و بینش جدید مهارت کسب کرده است. سازمان یادگیرنده سازمانی است که به طور مستمر ظرفیت خود را برای خلق آینده اش گسترش می دهد(رئال۴، ۲۰۰۶).
. Liao & et al

  1. Paziuk
  2. Glesecke & Mc Neil
  3. Real

جدول شماره (۲-۲): تعاریف سازمان یادگیرنده

تعاریف سازمان یادگیرنده صاحب نظران ومحققان
سازمان یادگیری سازمانی است که در خلق ، اکتساب و انتقال دانش و اصلاح رفتار مبتنی بر دانش و بینش جدید مهارت کسب کرده است. سازمان یادگیرنده سازمانی است که به طور مستمر ظرفیت خود را برای خلق آینده اش گسترش می دهد. گروین (۱۹۹۳)، به نقل از (رئال ، ۲۰۰۶)
سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن فرصت های یادگیری مستمر ایجاد می شود ، از یادگیری برای ابتکار و خلاقیت می پذیرد و با مهارت با محیط اطراف برخورد می کنند. گلسک و مک نیل، (۲۰۰۴).
سازمان یادگیرنده سازمانی است که در آن از دانش به نحو احسن استفاده می شود.ظرفیت ها ارتقا می یابد، رفتارها تغییر می کند وصلاحیت لازم بدست می آید لیائو وهمکاران، (۲۰۱۰)
 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:05:00 ب.ظ ]




فصل سوم

 

 

بررسی و تحلیل تصاویر ادبی تقوا در نهج البلاغه

 

 

۳-۱ تصویر:

 

در تعریف لغوی تصویر آمده است: قَد صَوَّرهُ فَتَصَوَّرَ: عکس او را ترسیم کرد و آن مجسم شد (ابن منظور، ۱۴۱۲، ج۴۳۸:۷) و در اساس البلاغه در زیر ماده صور آمده است که: « شکل و نقش آن را کشید و آن مجسم شد.(زمخشری، ۶۴:۱۴۰۹) تعاریف متعددی برای مفهوم اصطلاحی تصویر و تصویر آفرینی عرضه شده که هرکدام از این تعاریف از زاویهای خاص به این موضوع نگریستهاند. تصویر در حقیقت رهایی از محدودیتهای زمان و مکان است و یک عقده عاطفی را در یک لحظه زمانی بیان می کند؛ بنابراین تنگنای قالب شعر ایجاب می‌کند که شاعر برای القای مفاهیم ازمطالب خیال انگیز شاعرانه که منجر به ایماژ در ذهن می شود، بهره جوید؛ از این رو یکی از مهمترین ویژگیهای شعر تصویر گری است و بنا به قول دی لویی « ایماژ عنصر ثابت است »؛ زیرا تصویر شاعرانه به اشیاء تشخیص می بخشد و باعث می شود موضوعات ذهنی و عاطفی مجسم گردند و خواننده بتواند به وسیلهی جریانات پنهانی شاعر را در برخورد با مسائل هستی دریابد. بدین ترتیب تصویر، بیانگر رابطه ذهنی با شیء و ورود به حوزه ی اشیاء و بهره جستن از آنها برای بیان اندیشه های خود به دیگران است .(رستگارفسایی، ۱۵:۱۳۶۹) « برخی آن را به معنای شکل و نقش تعریف نموده‌اند که جمع آن «صُوَر»و«صِور»است.» (زمخشری، ۱۴۰۹: ۳۶۴)؛ همچنین به معنای نوع و صفت هم به کار می رود و گاه مراد از تصویر، چهره‌ی آدمی یا هیئتی از امور و ویژگی‌هاست. (جوهری، ۱۳۳۹،ج ۲: ۷۱۶) در حوزه‌ی مفهوم اصطلاحی تصویر، هنوز ناقدان و علمای بلاغت به تعریف واحدی دست نیافته‌اند. اولین کسی که به تصویر ادبی توجه کرد، جاحظ بود. (رک: جاحظ، ۱۹۶۹،ج ۳: ۱۳۲)

شفیعی کدکنی مجموعه تصرفات بیانی و مجازی از قبیل تشبیه، استعاره، کنایه، اغراق و مبالغه، تشخیص، حس آمیزی و پارادوکس را تصویر دانسته است (کدکنی،۱۳۷۶: ۱۶). آنچه امروزه در نقد کلاسیک عرب، صور خیال می‌نامند، به نوعی همان تصویرگرایی است. تصویرگرایی نهضتی است که در قرن بیستم، در غرب، گسترش یافت. تصویر گرایان می‌کوشند اندیشه و حالات درونی را به زبان شعری روشن و محکم بیان نمایند. آن‌ ها اصولی را برای تصویرگری وضع نموده‌اند که به شرح ذیل است:
۱: به‌کارگیری زبان گفتار ۲: به‌کارگیری زبان تصویر ۳: آفرینش وزنهای نو ۴: تمرکز، که جوهر اصلی شعر است. ۵: برخورد مستقیم با «شیء»خواه عینی خواه ذهنی. (رضایی، ۱۳۸۲: ۱۵۵)
تصویر، هرگونه توصیفی است که بر یکی از حواس آدمی تأثیر گذارد. (فتوحی، ۱۰۶:۱۳۷۸) شفیعی کدکنی بر این باور است که « شاعر برای بیان ذهنیات خود، نیازمند استفاده از زبان و کلمه است، اما بیان مستقیم این احوالات درونی با بهره گرفتن از زبان روزمره به آن حالتی شعارگونه و تکراری می دهد که هم تأثیر آن را بر خواننده کاهش داده و هم ارزش زیبا شناختی را از آن می گیرد. پس شاعر باید پا را از محدوده زبان عادی فراتر بگذارد، که صور خیال نتیجه این هنجار شکنی در زبان است. (کدکنی، ۱۱:۱۳۷۰) احمد الشایب نیز تصویر هنری را وسیله‌ای می‌داند که ادیب به واسطه‌ی آن، فکر و عاطفهاش را با هم به خواننده منتقل می‌کند. (علی الصغیر، ۱۹۹۹: ۱۸) تصویر، آن است که ادیب و هنرمند، تجارب شخصی و عواطف گوناگون خود را در قالبی زیبا و شگفت‌انگیز و با تعابیری جذّاب و هنرمندانه عرضه کند ؛ بنابراین تصویرگری « جبران قصور زبان و پیچیدگی تجربه و محصول بیان است و کیفیتی است در جمله که موجب استحکام و روشنی و زیبایی و شکوه آن می‌شود». (علوی مقدم، ۱۳۷۶: ۸۵) لذا در تصویرگری، ادیب از انواع دلالتهای عقلی، طبیعی و وضعی الفاظ و ملازمههایی که بین این نوع دلالت‌ها برقرار است بهره می‌گیرد؛ از این رو، الفاظ و ترکیب‌ها، رسالت خلق تصویر و جذب مخاطب را بر دوش می کشند. (رک: اقبالی، ۱۳۸۸: ۱۲۸) در مجموع، تصویر دارای کارکردهای مختلفی است: از جمله اینکه به وسیله‌ی آن می‌توان یک مفهوم ذهنی را برای مخاطب تبیین و جلوه گر نمود. از این رو، کارکرد تصویر، در مفهوم ساختن معناست.

 

۳-۲خیال

 

خیال از ماده‌ی «خیل» به معنی تصاویری است که در بیداری و خواب برای انسان شبیه‌سازی می‌شود. (لسان العرب، ۱۴۱۲،ج ۱۱: ۲۲۶) جابر عصفور، خیال را چیزی همچون سایه و شبح می‌داند که به ذهن انسان خطور می‌کند. (عصفور، ۱۹۹۲: ۵) خیال با تصویر، ارتباط تنگاتنگی دارد و برخی تصویر و خیال را یکی می‌دانند، چون هم از نظر لغت و هم از نظر اصطلاح هم پوشان هستند. از این رو، تصویر تنها به دلالت بصری محدود نمی‌شود. «تصویر زاییدهی واژهای است که از آن مشتق شده است. یعنی واژه‌ی (imagination) به معنای « ملکه تخیل وتصویر». (الصبّاغ، ۱۹۸۳: ۴۹۸) رز غریب درباره ی ارزش و اهمیت خیال در باز آفرینی می نویسد: خیال، آفرینشی جدید و ساختاری از آینده است و مانند دیگر عناصر بهره وری از زیبایی، فعالیتی عقلی است که اغلب به نقد ابتکاری منتهی می شود، یا نیروهای ابداع را در کسی که دارای استعداد هنری است، برمیانگیزد (۱۳۷۸: ۵۱) احمد امین خیال را از جنبهی ادبی توصیف می‌کند و می گوید: « خیالی که در ادب به کار می رود ارتباط بسیار نزدیکی با عواطف دارد و هرگاه عاطفه قوی باشد، نیازمند خیالی قوی است، که آن را همراهی کرده و کمک نماید و ضعف هریک از آنها بر دیگری تأثیر می‌گذارد.)امین،۱۳۸۷ق: ۶۲)
Efficiency بهره وری
یکی از ویژگیهای خیال این است که با محسوسات و عالم حس، ارتباط برقرار می‌کند؛ یعنی خیال را نمی‌شود از عالم حس جدا کرد. به همین دلیل، به قوه خیال، نام حس را نیز اطلاق کرده‌اند، ولی گفته شده است که خیال یکی از حواس باطنی است. به عبارتی، خیال از حس آغاز می‌شود؛ تا زمانی که گُلی را حس و لمس می‌کنیم و گُل در برابر ما حاضر است، از صورت حسی سخن می‌گوییم؛ اما از همان مرحله‌ای که چشمان خود را می‌بندیم و رابطه حسی خود را با گُل قطع می‌کنیم، وارد عالم خیال می شویم. همین قوه خیال است که امکان تفکُّر آزاد از هر قیدِ حسی را برای انسان فراهم می‌کند و او می‌تواند به هر جا سر بکشد. (ابراهیمی دینانی، ۱۳۸۱: ۳۶۳)
از نظر کروچه «خاصیت مشخص هنر، خیالی بودن آن است و به مجرد آنکه این صفتِ خیالی بودن، جای خود را به قضاوت وتفکّر بدهد، هنر از هم فرو می‌ریزد و می‌میرد.(کروچه، ۱۳۸۱: ۶۵ -۶۶)
برخی خیال را به عنوان منشأ نوآوری و آفرینش ارزیابی می‌کنند و معتقدند که «خیال » سرچشمه‌ی خلاقیت و آفرینش و اصالت هنری است. خرد باوران قرن هفده و هجده نیز بر این نکته تاکید کردند که خیال به عنوان یکی از نیروهای ذهنی، تصویرها را در ذهن نقش می زند و آن‌ ها را با هم الفت می‌دهد.(ضمیران، ۱۳۷۷: ۲۰۷) لذا نویسنده و هنرمند، برای خلق اثر هنری خود، ناگزیر باید به قوه خیال متوسل شود و با بهره‌گیری از آن مخاطب را مجذوب نموده و بر سر ذوق آورد.
خیال در نهج‌البلاغه بسیار گسترده و وسیع است، در افق های دور دست به پرواز در می آید و هوش قوی امام را که بسیاری از حکمای عصور مختلف و متفکران ملل گوناگون از آن محرومند، با درخشندگی و پویایی و حرکت در زیباترین و دلنشین ترین تصاویر ارائه می دهد؛ لذا هرقدر معنی، عقلی و خشک باشد، از مخیله امام نمی گذرد؛ مگر آنکه بال و پری به خود می گیرد و بر صنعت و جمود غالب شده، باحرکت وحیات آن را پشتیبانی می کند.(جرداق، ۲۰۰۴م، ج۱: ۵۱۷)

 

۳-۳ تشبیه

 

یکی از ابزارهای آفرینش صور خیال، تشبیه است. « تشبیه در لغت، همانند ساختن و مثال آوردن است. تشبیه در اصطلاح، قرار دادن همانندی بین دو چیز یا بیشتر از دو چیز است» (هاشمی: ۱۲:۱۳۸۵) و تشبیه یعنی نشان دادن اشتراک چیزی با چیز دیگر در یک معنا یا قرار دادن همانندی بین دو چیز یا بیش از آنکه اشتراک آنها در یک صفت یا بیشتر از یک صفت مقصود است، مشروط بر اینکه این همانندی به صورت استعاره تحقیقیه و استعاره بالکنایه و یا به شیوه تجرید نباشد. (تفتازانی، ۱۳۸۳ق، ۱۸۸) اصطلاح تشبیه در علم بیان به معنی مانند کردن چیزی است به چیزی مشروط بر این که مانندگی مبتنی بر کذب یا حداقل دروغ نمایی باشد؛ یعنی با اغراق همراه باشد. همینکه می گوییم: مانند کردن معنایش این است که دو چیز به هم شبیه نیستند (ویا لااقل شباهتشان آشکار نیست) و این ما هستیم که این شباهت را ادعا و برقرار می کنیم. (شمیسا، ۴۷:۱۳۷۱) غرض از تشبیه، بیان حال مشبه و تقریر آن در ذهن خواننده است؛ یعنی روشنی و تصویرگری کردن وضعیت و موقعیت مشبه. پس « تشبیه، بیان مخیل حال مشبه است و این بیان حال همواره با اغراق همراه است. همین که می گوییم قد او مانند سرو است؛ از سویی موزون بودن و مرتفع بودن آن را در ذهن خود، نقاشی و مجسم می کنیم و از طرف دیگر مرتکب اغراق می شویم؛ زیرا قد هیچ کسی به اندازه سرو نیست. از این رو به قول ادیبان، مشبهٌبه باید همواره به لحاظ وجه شبه از مشبه أعرف و أقوی باشد». (همان: ۶۱) صاحب کتاب جواهر البلاغه، بلاغت تشبیه را اینگونه بیان می کند: « تشبیه با برخورداری از ویژگیهای ایجاز در لفظ، مبالغه در وصف را می فهماند و پنهان را به سوی آشکار و معقول را به امری محسوس می کشاند و هر چیز کم ارزش را گرانقدر و گرانقدر را کم ارزش جلوه می دهد و بعید را به قریب نزدیک می کند، بر وضوح معنا می افزاید و آن را تأکید می کند.پس در نفس جایگیرتر و پایدارتر می شود.(هاشمی: ۱۳۸۵: ۱۱)
خلاصه سخن اینکه ابن اثیر در کتاب « المثل السائر» گفته است: «تشبیه سه ویژگی مبالغه، بیان و ایجاز را در یکجا جمع می کند» (ابن الاثیر، ۱۹۶۲:ج۲: ۱۲۳)؛ لذا تشبیه یکى از مظاهر زیبایى در زبان است و در علم بلاغت پایگاهى عظیم دارد؛ چرا که باعث روشنگرى و تقریب معانى دور از ذهن مى‌گردد و بر فضل و زیبایی معانى مى افزاید و مجالى گسترده و فروعى فراوان و فوایدى انبوه دارد.
تشبیه در تصویر پردازی و صورخیال جایگاه ممتازی دارد؛ از این رو ابزار مناسبی است برای اینکه مجرّدات و مفاهیم ذهنی در دسترس حس و لمس قرار گیرند و بهتر و دقیق تر درک شوند. تشبیه یکی از شیوه های زیبایی آفرینی در شعر ونثر است. به وسیله تشبیه می توان عالم جدیدی از خیال وجود آورد.
۳-۳-۱ تشبیه تقوا در نهج‌البلاغه
در نهج‌البلاغه، امام برای تبیین مفاهیم اخلاقی و عقلانی، از تشبیهات زیبا و دل انگیزی بهره جُسته است که علاوه بر دو چندان نمودن اثر کلام، شیرینی خاصی به آن بخشیده است. با نظر به مقوله تشبیه در نهج‌البلاغه درمی یابیم که امام علی، تشبیهات را در راستای هدفها و غرضهایی که داشته اند، بیان نموده اند. در واقع امام از تشبیه و دیگر گونه های صور خیال برای بیان اندیشه دینی و نگرش صحیح اسلامی بهره بردهاند. باید توجه داشت که تشبیهات امام متناسب با فضای کلام بوده، هرچند که آنها را فی البداهه و بدون تأمل برگزیده و در کلام خویش به کار برده است. هدف از تشبیهات ایشان تأثیرگذاری بر عاطفه و وجدان انسانها و جذب آنان به سمت معارف و خلقیات دین می باشد.گاهی اوقات امام با تشبیه، تشویق می کند، گاهی اوقات تهدید و گاهی اوقات بشارت و انذار می دهد. طبیعی است هر انسان صاحب ذوقی با قرائت اندکی از نهج‌البلاغه تحت تأثیر کلام امام قرار می گیرد و به راحتی به سوی آن جذب می شود. توصیف تقوا و متّقین و ویژگیهای آنان، بخش عمدهای از خطبههای نهج‌البلاغه را به خود اختصاص داده است. تشبیهات امام مانند ستون و تکیه گاهی است که امام از آنها در جهت فهم و درک مخاطب بهره می گیرد.در اینجا به بررسی و تحلیل برخی از تشبیهات نهج‌البلاغه که امام علی برای تفهیم و توضیح مفهوم تقوا از آنها بهره گرفته است، می پردازیم:
-إِنَّ التّقوی فی الیَومِ الحِرْزُ والجُنَّهُ وفی غَدٍ الطریقُ اِلی الجَنَّهِ، مَسْلکُها واِضِحٌ وسالِکُها رابِح ٌومُستودِعُها حافِظٌ(خطبه: ۱۹۱)
«تقوا امروز سپر بلا، و فردا راه رسیدن به بهشت است ؛ راه تقوا روشن، و رونده آن بهره مند، و امانتدارش خدا، که حافظ آن خواهد بود». (دشتی: ۲۶۹)
در این عبارت، امام علی برای انتقال مطالب عقلی از محسوسات بهره گرفته است تا ذهن مخاطب را به موضوع نزدیک تر کند. تقوا که امری است مجرد و انتزاعی، به حصار و سپر که از امور محسوس می باشد، تشبیه شده که آدمی را در برابر خطرات محافظت می‌کند. همان گونه که مهمترین ویژگی حصار و سپر، محافظت از انسان در برابر دشمن و دفع کننده خطرات می باشد، تقوا هم مهمترین ویژگیاش محافظت و نگهداری از انسان در برابر شیطان است. بین کلمات « الجُنه والجَنَّه » جناس محرف که از محسنات لفظی به شمار می رود، برقرار است. در ادامه، ایشان کلمه « رُبح » را که مربوط به امور مادی است، استعاره از نتیجه های دنیوی و اخروی آورده است که شخص متّقی از داشتن تقوا کسب می کند؛ زیرا شخص پرهیزگار به سبب داشتن تقوا که مانند سرمایهای برای او می باشد، ثواب کسب می کند؛ چنانکه بازرگان به وسیله سرمایه خود سود به دست می آورد. امام از واقعیتهای زندگی مردم و تجربیات آنان بهره می برد تا هدف دینی مورد نظر خود را به بهترین شکل به مخاطب خویش برساند. موسیقی کلام امام با به کارگیری کلمات متجانس و همآهنگ مثل« جُنه و جَنه، واضح، رابح وحافظ» بسیار شیرین و گوش نواز است.
– إعْلَمُوا عبادَ اللِه اَنَّ التّقوی دارُ حِصنٍ عَزیز و الفُجورُ دارُ حِصنٍ ذَلیلٍ لا یَمنَعُ أَهلَه و لا یحرزُ مَن یلجأ اِلیه. أَلا و بِالتّقوی تُقطَعُ حُمَّهَ الخَطایا (خطبه: ۱۵۷)
«ای بندگان خدا بدانید که تقوا، دژی محکم وشکست ناپذیر است، اما هرزگی و گناه، خانه ای در حال فرو ریختن و خوار کننده است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد، و کسی که بدان پناه برد در امان نیست. آگاه باشید! با پرهیزگاری، ریشه گناهان را می توان بُرید». (دشتی: ۲۰۹)
در این خطبه، حضرت از زیباترین و بلیغترین عبارتها برای هدفی اخلاقی استفاده کرده و در قالب تشبیهی بلیغ اهمیت تقوا را بیان داشته است وآن را به پناهگاهی بلند و مستحکم تشبیه نموده است؛ آنهم پناهگاهی که در دریای پر تلاطم دنیا، آدمی را حفظ می‌کند و سعادت اخروی را برایش رقم می زند و خطرها را دفع می کند. وجه شباهت، در محفوظ نگه داشتن و مستحکم بودن و دفع هرگونه خطر است. تقوا هم همانند این دیوار مستحکم و مقاوم، پناهنده خود را از خطرات محفوظ می دارد و در دنیا انسان را از رذایل اخلاقی که باعث پستی و فرو افتادن در ورطههای هلاکت می‏شود، نجات می‏دهد و در آخرت نیز همچون حفاظی، آدمی را از عذاب خدا حفظ می نماید. در تقابل با این تصویر، گناه به دژی سست و در حال فرو ریختن تشبیه شده که ساکنانش در آن امنیت ندارند و به راحتی مورد هجوم واقع می شوند. این مقابله زیبا، با تحریک ذهن خواننده و فعّال نمودن قوه تخیل وی، به او کمک می‌کند تا به طور ناخودآگاه به تفاوتهای جوهری تقوا و فسق پی ببرد.: نکته اساسی این است که «واژهها خواننده را به حرکت در می آورند و روح جامد را برمی انگیزند و این وظیفهای است که تنها از عهدهی واژه های زنده و پویا برمیآید». (ابوحمدان، ۱۳۷۶: ۱۰۳) همچنین امام از راه تقابل صحنهها، احساسات و وجدان انسان را به کار می گیرد تا خودش آگاهانه به انتخاب یکی از آن دو مبادرت ورزد. بدیهی است که این روش به تصویر کشیدن مفاهیم دینی و امور معنوی مؤثرترین شیوه در هدایت انسان هاست.
-إِنَّ تَقْوَی اللهِ مِفتاحُ سِدادٍ وذَخیرَهُ مَعادِ و عِتقٌ من کلِ مَلْکَهٍ و نجاه من کل هَلکهِ بها ینْجَحُ الطالبُ و ینجو الهارب، و تنالُ الرغائِبُ. (خطبه: ۲۳۰)
«ترس از خدا (تقوا) کلید هر در بسته و ذخیره رستاخیز، و عامل آزادگی از هر گونه بردگی، و نجات از هرگونه هلاکت است. در پرتو پرهیزگاری، تلاشگران پیروز، پروا کنندگان از گناه رستگار و به هر آرزویی میتوان رسید. » (دشتی: ۳۳۳)
در این سخنان، امام علی (ع) تقوا را به کلید تشبیه کرده است؛ زیرا همان طور که کلید باعث باز کردن در می‏شود و آدمی را به گنجینههای گرانبها می رساند، صفت تقوا و پرهیزگاری نیز گشاینده تمام درهای رحمت پروردگار است. همچنین تقوا در قالب تصویری حسی و ملموس، به توشه و زاد تشبیه شده است. گویا تقوا مادهای دارای وزن، و مجسم است که می توان آن را با چشم دید. عبارت « ذخیره ُمعاد » به تصویر تشبیهی دوم از تقوا که ذخیره روز رستاخیز است، اشاره دارد و دارای تشبیه بلیغ است. پُر واضح است که آمادگی برای خوف و خشیت الهی وآنچه باعث کمالات نفس می‏شود، از بهترین اندوختههایی است که موجب نجات انسان از تمام گرفتاریهای رستاخیز می‏شود؛ از این رو در اینجا مشبهبه (کلید، توشه) در کلام امام به خوبی در تصویرگری مقام بلند تقوا ایفای نقش می کند. آنگاه امام، با بهرهگیری از مجاز، تقوی را سبب آزادگی و نجات از هر نوع بدبختی و هلاکت می داند. در واژه های « عِتق و نجاه» مجاز مرسل، با علاقه سببیه مشاهده می کنیم که سبب پویایی و جنبش تصویر نیز گشته است. زیبایی این تصاویر زمانی دو چندان می شود که در عبارت « بِها» در قالب استعاره مکنیه، تقوی را همچون انسانی به تصویر میکشد که رمز موفقیت و رستگاری و خوشبختی است. لذا امام با جان بخشی به مفهومی ذهنی، معنا را به بهترین شکل به خواننده ارائه داده است. در مجموع، هدف همه این تصاویر زیبا، هدایت انسان به سوی تقوا و در نهایت به سوی خداست و امام با این عبارات و با کمک واژگان، تصویری زیبا در خیال مخاطب ایجاد می‌کند تا اینکه وی به ارزشها و جایگاه والای تقوا پی ببرد.
«این واژهها در عین تصویرگری مفاهیم به گونهای گلچین شدهاند که برای آنها مترادفی نمی توان سراغ گرفت؛ یعنی هریک از آنها چنان حکیمانه و هنرمندانه انتخاب شدهاند که کلمات دیگر هیچگاه نمی توانند نقش آنها را ایفا نمایند و جایگزینی هر کلمه به جای دیگری، ضمن آنکه نظم کلمات و آهنگ و ترنم دلنشین حاکم بر سخن را از بین می برد و از زیبایی و شکوه آن می کاهد، در القای معانی، ابتر و ناتمام خواهد بود». (محمد قاسمی، ۱۳۸۷: ۴۲)
-صَارَ مِنْ مَفَاتیحِ أَبْوابِ الهُدَی ومَغالیق ِأَبوابِ الرَّدی (خطبه: ۸۷)
« تقوا کلید بازکننده درهای هدایت شد و قفل درهای گمراهی و خواری گردید ». (دشتی: ۱۰۵)
امام در این تصویر پردازی، با بهره گرفتن از نیکوترین و زیباترین تشبیهات، تقوا را به کلیدی تشبیه کرده است که درهای هدایت و رستگاری را به روی انسان می گشاید و در مقابل آن، درهای هلاکت و فلاکت را به روی انسان می بندد. در این جملات برای تقویت موسیقی در کلام، آرایه مقابله وجود دارد. امام علی با این عبارت، اهمیت تقوا را به صورت امر فوق العاده مهم و سرنوشت سازی بیان کرده است. لفظ « مفتاح و مغلاق» مؤید همین مطلب است.
« ابوابُ الهُدی» دارای آرایه استعاره مکنیه میباشد؛ بدین صورت که هدایت به ساختمانی تشبیه شده، آنگاه مشبهٌبه حذف و به یکی از لوازم آن «ابواب » (درها) اشاره شده است. همین طور گمراهی (الرّدی) به ساختمانی تشبیه شده، آنگاه مشبهٌبه حذف شده و به یکی از لوازم آن یعنی «ابواب» به صورت استعاره مکنیه اشاره شده است. کاربرد واژهی «أبواب » در قالب جمع نیز متناسب با فضای تصویر و عظمت بخشی به تقوا است. واژهی «أبواب » در اینجا بسیار زیباتر از واژهی « باب » عمل می کند. از اینرو؛ گرایش به محسوس و تجسّم بخشی از مهمترین شاخصه های تصویرگری کلام امیر المؤمنین علی(ع) می باشد. «امام خواننده را به ژرف اندیشی و خُرده بینی وا می دارد و افقهای وسیعی از نظر فکری میگشاید که در ورای آن افقهای دیگری از نقطه نظر اندیشه و فکر وجود دارد.» (محمد قاسمی، ۱۳۷۸: ۳۵)
همچنین در خطبه مذکور، امام، متّقین را در قالب تشبیهی حسّی و ملموس به سرچشمه و میخ تشبیه کرده است:
– فَهُوَمِنْ مَعادنِ دینِه وأَوتادِ أَرضِه (خطبه: ۸۷)
«(متقّی) از گنجینه های آیین خدا و ارکان زمین است ». (دشتی: ۱۰۵)
شخص با تقوا از گنجینههای آیین خدا و ارکان زمین معرفی شده است. امام (ع) لفظ معدن را برای انسان پرهیزگار به صورت تشبیه بلیغ آورده است ؛ وجه مشابهت میان معدن و پرهیزگار این است که هر دو مورد از منابع مهم و گرانبهای گوهر محسوب می‏شوند. همان گونه که معدن، سرچشمه جواهرات است، انسان متّقی هم سرچشمه علوم و فضایل اخلاقی است. از معادن، جواهرات، و از شخص پرهیزگار، گوهرهای فضایل اخلاقی استخراج می‏شود. در تصویر دیگر شخص پرهیزگار به استوانههای زمین مانند شده است. در این تشبیه بلیغ لفظ «وَتَد» که به معنی میخ است برای شخص متّقی به صورت تشبیه بلیغ به کار رفته است، از جهت این که هرکدام موجب ثبات و قوام امور می‏شوند. امام با بیان چنین تشبیهاتی که از طبیعت بیجان سرچشمه گرفته است، برای بیان هنرمندانه و دلربای مفاهیم ژرف و عظیم دینی و اخلاقی بهره جُسته است و وجه شبه را همچون نقش برسنگ، در دل و جان آدمی مینشاند و با لطافت هرچه تمامتر مفهومی ماندگار از مضمون تقوا را در ذهن مخاطب حک می‌کند و هنری والا و ادبیاتی فاخر را برجای می‌گذارد که با هر زبانی همسویی دارد و امام تلاش نموده است تصاویری دقیق از تقوا ارائه دهد، تا مخاطب مشتاقانه به سوی آن بشتابد و از بی تقوایی و رذایل اخلاقی دوری جوید.
-قدْ خَلَعَ سَرابیلَ الشَّهوَاتِ (خطبه: ۸۷)
«پیراهن شهوات را از تن بیرون کرده است» (دشتی: ۱۰۵)
شخص متّقی لباس شهوات و خواسته های بیجا را از تن در آورده است. این ویژگی به زهد و وارستگی پرهیزکار اشاره دارد و عبارت «سرابیلَ الشّهوات» برای شهوات به صورت اضافه تشبیهی به کار رفته است ؛ یعنی « شهوات» به « سرابیل» تشبیه شده است؛ به لحاظ مشابهتی که میان لباس و شهوات در پوشیدن بدن وجود دارد. عبارت «خلع سرابیل الشهوات» نیز کنایه از این است که شخص پرهیزکار به شهوترانی نمی پردازد و شهوت او در حد اعتدال و کنترل شده است.
-تِجارهٌ مُرْبِحَهٌ یسِّرها لَهُمْ رَبُّهُمْ (خطبه: ۱۹۳)
«تجارتی پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده است». (دشتی: ۲۸۷)
تجسیم در معرفی امور مجرد و انتزاعی، به ویژه آن هنگام که شناساندن آنها به دیگران با دشواری مواجه می شود، نقشی مؤثر و به سزا ایفا می نماید و در واقع این روش با میل مخاطب به محسوسات، کاملاً منطبق است و میخواهد مخاطب را به نوعی از ورطه امور مخفی و دور از دسترس برهاند.(یاسوف،۲۰۰۶: ۴۱۲- ۴۱۳) یکی از این امور در نهج‌البلاغه تقواست. امام برای پی بردن به اهمیت تقوا و پرهیزکاری، این عبارت زیبای ادبی را با تجسیم به ذهن مخاطب نزدیک نموده است. امام کسانی را که تقوا و پرهیزکاری را پیشه خود ساختهاند، به تاجرانی تشبیه می‌کند که به دنبال کسب سود هستند. دراین عبارت واژه «تجارت» برای تقوا پیشگی و اعمال شایسته تشبیه بلیغ است. «مُربحه» نیز بیانگر سودمند بودن این تجارت است. وجه شباهت این است که هردو سود کسب می نمایند.
-اَینَ العُقولُ المُسْتَصبِحهُ بِمصابیحِ الهُدی والاَبْصارُ اللامحهُ اِلی مَنارِ التّقوی (خطبه: ۱۴۴)
«کجایند عقل های روشنی خواه از چراغ هدایت؟ وکجایند چشم های دوخته شده بر نشانه های پرهیزگاری؟» (دشتی: ۱۸۹)
در این بیانات نیز تصویرتشبیهی دیگری از تقوا ارائه شده است و امام آن را به مناره تشبیه نموده است و خواننده را به ژرف اندیشی و ریزبینی وا می دارد. همانگونه که مناره با روشنی و نورافکنی خود مانع سردرگمی مسافران می‏شود؛ تقوا هم دنبال کنندگانش را راهنمایی و به راه درستی و خیر و نیکی دعوت مینماید. امام (ع) با این روش جدید و ابتکاری، تقوا را به تجسم در آورده و در احساسات مخاطب نفوذ می‌کند و خواننده به عالمی زنده و پر نشاط قدم می‌گذارد. در این عبارات، دو اضافه تشبیهی وجود دارد که کلام را از حالت ایستایی و سکون خارج کرده و به آن زندگی و حیات بخشیده است. « چراغ هدایت» و «منارههای تقوا» بیانگر عظمت و بلندای مقام ایمان و پرهیزکاری است و این تصویر، سایه بسیار روشنی را در ذهن مخاطبان ایجاد می‌کند که به طور ناهشیار آنان را به سمت و سوی تقوا سوق می دهد.
میتوان عناصر خیال نیرومند را به تابلوهایی نقاشی شده و تصویرهای رنگینی تبدیل کرد؛ چرا که تعبیر آن حضرت آنچنان نیرومند و واقعگر گسترش یافته و پر نقش و نگار است که همچون تابلویی زنده در برابر مخاطب مجسم می شود. (جرداق، ۱۲: ۱۴۱۷)
-أَلا و اِنَّ الخَطایا خَیلٌ شُمُسٌ علیها أَهلُها وخلعت لَجمُها فتقَهّحَّمتْ بِهِم فی النّارِ. أَلَا وإِنَّ التَّقوی مَطایا ذُللٌ حُمِلَ عَلیهَا أَهلُها وأَعطوا اَزمتَّها فأَوردتهُمُ الجَنّه (خطبه: ۱۶) :
«همانا گناهان چون مرکبهای بدرفتارند که سواران خود (گناهکاران) را عنان رها شده در آتش دوزخ میاندازند. آگاه باشید! همانا تقوا چونان مرکبهای فرمانبرداری است که سواران خود را عنان بر دست وارد بهشت جاویدان می کنند». (دشتی: ۳۹)
امام با به کارگیری تشبیهی بسیار دقیق در این خطبه و مقید نمودن مشبهٌبهِ آن، به منظور ایجاد ظرافت و دلالت دقیق بر مفهوم مورد نظر، مقصود خود را به طور کامل و دقیق به مخاطب منتقل نموده است.
در این خطبه، تقوا به عنوان یک حالت روحی و معنوی که اثرش مالکیت و کنترل نفس انسان است، ذکر شده است. لازمه بی تقوایی و مطیع بودن هوای نفس، ضعف و زبونی و بیاراده بودن در برابر محرکات شهوانی و هواهای نفسانی است. امام پرهیزکاران با بهرهگیری از موجودات زنده (اسب)، محیطی طبیعی و جاندار خلق کرده است و با نگارگری خلاق وخوش ذوق خویش، پیوند عمیقی میان ذهن مخاطب و طبیعت پیرامونش برقرار کرده و از سوی دیگر تصاویری زیبا و ماندگار آفریده و خرمنی از گوهرهای چشم نواز معانی و مفاهیم ارزشی را در دامان مخاطب ریخته است. امام، تقوا را به مرکبی تشبیه نموده است که مهمترین ویژگی این مرکب رام بودن است. ذلول به اسبی گفته می‏شود که رام و آرام است و سواره خود را نمی آزارد و در واقع صاحبش کنترل کننده این حیوان است و حیوان در تمام موارد مطیع صاحبش است. پیداست چنین اسبی هیچ گونه خطری برای صاحبش ندارد و نه تنها خطری ندارد؛ بلکه یار و یاور صاحبش است. اما بی تقوایی مانند اسبی سرکش و طغیانگر است و سواره آن زبون و خوار بوده و هیچ کنترلی بر این حیوان ندارد و در واقع این حیوان است که او را دنبال خود می‏ کشاند. بدیهی است این حیوان چموش، سوار خود را به خطر می اندازد. انسانهای بیتقوا نیز چنین حالتی دارند. لازمه تقوا، قدرت اراده و مالک حوزه وجود خود بودن است؛ مانند سوارکار ماهری که بر اسب تربیت شدهای سوار است و با قدرت و تسلط کامل، آن اسب را در جهتی که خود انتخاب کرده، میراند. اوج هماهنگی و تناسب میان تصویر و محتوا را می توان در این تمثیل هنری مشاهده نمود.
همچنین نوع تشبیه به اعتبار طرفین آن از جنس تشبیه معقول به محسوس است؛ چرا که مشبه که خطایاست و یک امر عقلی است، به خیول (مرکبها) که حسی است تشبیه شده است، به عبارت دیگر مشبه این تشبیه، مفرد مطلق (خطایا) و مشبهٌبه آن مفرد مقید است. این تشبیه از نوع تشبیهات تمثیل است. ابن اثیر تشبیه تمثیل را بهترین نوع تشبیه برشمرده و می گوید: « تشبیه معنا به تصویر، از بلیغترین اقسام چهارگانه در تمثیل معانی ذهنی به تصویرهای قابل مشاهده می‌باشد ». (۱۹۶۲، ۲: ۱۴۲) به علت اینکه ادات تشبیه از آن حذف شده تشبیه مؤکّد است. (نک: هاشمی، ۱۳۸۵: ج۲: ۶۲) در عبارت( اَلا وَ إنَّ التّقوی مَطایا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلیها أهْلُها واُعطوا أزِمَّتَها فَاَوْرَدَتْهُمُ الجَنَّهَ ) نیز تشبیه صورت گرفته همانند مورد فوق است.
به کار بردن این واژگان زنده و مصوّر (خَیلٌ شُمُسٌ، لَجم، فتقَحَّمتْ، مَطایا ذُلَلٌ) که به تصویر، حیات و جنبش و تحرّک خاصی بخشیده اند، آثار تقوا را آن گونه به تصویر کشانده که گویا آن منظره را با چشم میتوان دید و با انگشت میتوان آن را لمس نمود. لذا تشبیهات نغز، و تصاویر مادری که امام آفرینندهی آن است، روح و جان شنونده را به تسخیر خود درآورده و او را شگفت زده، کلمه به کلمه دنبال خود میکشاند.
همچنین در عبارات – رَحِمَ اللهُ إِمرأً. . جَعَلَ الصبرَ مَطیهَّ نِجاتِه وَالتّقوی عُدَّهَ وفاتِه. رکب الطریقه الغراء ولزم المحجهالبیضاء. . (خطبه: ۷۶)
« خدا رحمت کند کسی را که استقامت را مرکب نجات خود قرار دهد و تقوا را زاد وتوشه روز مردن گرداند. در راه روشن هدایت قدم گذارد و از راه روشن هدایت فاصله نگیرد » (دشتی: ۸۹).
ذکاوت و هوش خارق العاده و خیال غنی امام با عاطفه سرشاری که آنها را پشتیبانی می کند، به هم می پیوندد. اینجاست که فکر، پویایی و حرکت یافته و خونی داغ در رگهای آن جریان می یابد که شعور و احساس شنونده را مخاطب قرار می دهد؛ به همان مقدار که عقل را مخاطب خویش می سازد، چرا که این فکر از عقلی سرچشمه گرفته که عاطفهای بسیار پرحرارت آن را همراهی می کند. (جرداق، ۲۰۰۴م، ۱: ۵۱۷)
در این عبارات، امام با بهرهگیری از تشبیهات و استعارات، تصاویری زیبا و عینی را میآفریند. امام صبر و استقامت را به اسبی تشبیه می‌کند که انسان را به ساحل امن و امان می رساند؛ همچنین تقوی را به اسباب و وسایلی تشبیه می‌کند که انسان آن را به عنوان توشه بر می گزیند. در این تصویر امام با نبوغ خود، به تقوا که امری معقول است، لباس حسی پوشانده و مفهوم مورد نظر را در دسترس حواس پنجگانه قرار داده است.
آنگاه در قالب استعاره مکنیه بسیار زیبایی، هدایت را به اسبی درخشان با پیشانی سفید تشبیه کرده که انسان بر آن سوار می گردد. این تصویرها برگرفته از واقعیتهای زندگی مردمان است و امام با انتخاب مشبهٌبه مناسب، با ذهن مخاطب خویش به راحتی ارتباط برقرار می کند؛ زیرا مخاطب با شنیدن آنها به راحتی و به سرعت در فضای تصویری خیال خویش، آن را مشاهده می‌کند و به تصویر آن می پردازد. سایه معنایی واژه های « مَطیهَّ نِجَاتِه، عُدَّهَ وَفَاتِهِ، الطَّرِیقَهَ الغَرَّاءَ، المَحَجّهَ البَیضَاءَ» علاوه بر تصویرگری معانی، به نقش بستن تصویری مثبت و روشن در ذهن و خیال مخاطب کمک می کنند. بین کلمات « وَفَات و نَجَات، غَرَّاء و بَیضَاء، مَهَلْ و عَمَل» سجع متوازی برقرار است که بر موسیقی آن تأثیر گذاشته است. لذا توازن، سجع، جناس از جمله عوامل موسیقیایی هستند که در کنار صنعت تشبیه، استعاره و تشخیص، جذابیت و نفوذ کلام را دوچندان کرده است.
-مِصْبَاحُ ظُلُمَاتٍ، کَشَّافُ عَشَوَاتٍ، مِفْتَاحُ مُبْهَمَاتٍ، دَفَّاعُ مُعْضِلاَتٍ، دلیل فَلَواتٍ. (خطبه: ۸۷)
«چراغ تاریکیها، و روشنی بخش تیرگیها، کلید درهای بسته، و برطرف کننده دشواریها و راهنمای گمراهان در بیابانهای سرگردانی است». (دشتی: ۱۰۵)
در این عبارات، امام با بهرهگیری از تشبیهات بلیغ متوالی و متناسب با هدف، با موسیقی و آهنگی دلنشین که از چیدمان دقیق واژگان و عبارات برمیخیزد، به معرفی انسانهای پرهیزکار و جایگاه والای آنها می پردازد.
امام، انسان متّقی را به ترتیب به «مِصباح (چراغ)، کَشَّاف (روشنی بخش)، مِفتاح (کلید)، دَفَّاع (برطرف کننده) و دَلیل (راهنما) تشبیه کرده است. همه این تصاویر، در تقویت مفهوم مورد نظر امام، به همدیگر پیوستهاند و همدیگر را کامل می کنند. واژه های حسی « ظُلُمَات، عَشَوات، فَلَوات» نیز به ترتیب استعاره از گمراهی، کجروی و مراحل سلوک هستند. در این تصاویر، ابتدا، پرهیزکار به چراغ روشنایی در تاریکیها تشبیه شده است؛ همانگونه که چراغ، زداینده تاریکی است؛ متّقی هم ظلمات و گمراهی‌های عقلی را از بین می برد. «عِشوه به معنی کور چشمی است؛ یعنی انسان تقوا پیشه، ظلمات وگمراهی را کشف می‌کند و آنها را از بین میبرد در عبارت « دلیلُ فلوات»امام لفظ «فَلَوات» را که به معنی بیابان وسیع است، برای مراحل سلوک که امری معقول است، استعاره آورده است. وجه شباهت این است که در صحراهای پهناور و وسیع، مسافر بدون راهنمایی که آشنایی کامل به تمام مراحل و منازل داشته باشد، گم گشته و به هلاکت میرسد. انسان نیز بدون توشه تقوا و ورع، نمی تواند مسیر سخت کمال و تقرّب الهی را طی کند و تقوی بهترین راهنمایی است که انسان را با عبور از گردنههای پر پیچ وخم زندگی و دامهای کشنده و فریبنده شیطانی، به ساحل امن و امان می رساند. نکته جالب توجه در این تصاویر، ساخت واژگان است که در قالب جمع و بر وزنهای مبالغه و صفت مشبهه بیان شده اند تا با نشان دادن اهمیت تقوا و برجستهتر نشان دادن آثار آن، شوق بیشتری را در خواننده نسبت به اتصاف به این صفت کریمه، ایجاد کند.
لذا امام علی (ع) با بهرهگیری گسترده از انواع تصاویر مجسّم حسی، ضمن به تصویر کشیدن زیبایی‌های تقوا، اثربخشی کلام خویش را دو چندان کرده و خیال مخاطب را به تحرّک وا می دارد.
-أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا الزِّمَامُ وَ الْقِوَامُ فَتَمَسَّکُوا بِوَثَائِقِهَا، وَ اعْتَصِمُوا بِحَقَائِقِهَا تَؤُلْ بِکُمْ إِلَى أَکْنَانِ الدَّعهِ وَ أَوْطَانِ السعهِ ومعاقل الحرزِ ومنازِل العزِ. (خطبه۱۹۵)
«ای بندگان خدا شما را به پرهیزگاری سفارش میکنم، که عامل کنترل و مایه استواری شماست. پس به رشته های تقوا چنگ زنید، و به حقیقتهای آن پناه آورید، تا شما را به سرمنزل آرامش، و جایگاه های وسیع، و پناهگاه های محکم و منزلگاه های پرعزَّت برساند». (دشتی: ۲۹۳)
در این بیانات نیز، امام بیان، به تقوا و پرهیزگاری سفارش می‌کند و به بیان فضیلت ها و آثار نیکوی آن میپردازد. یکی از جنبهها وجلوههای زیبای سخنان مولای متّقیان که باعث جذابیت بخشیدن به کلام وی شده و اثر کلماتش را دو چندان نموده است، بهره جستن آن امام همام از تصویرگری است.
امام با بهره گرفتن از روش های بدیع و قوی، معانی و مفاهیم را از دایره تنگ الفاظ خارج نموده و آنها را به صورت تصاویری زنده و پرتحرّک در برابر دیدگان مخاطب به نمایش گذاشته است. در سخن امام گاه شاهد مفاهیم و تعابیری هستیم که در آنها موضوعات و مفاهیم گوناگون در لباس محسوسات و به شیوهای زنده و مجسّم عرضه گردیدهاند. این ویژگی در خطبههای نهج‌البلاغه از جمله در این عبارت، تبلور خاصی یافته است. ؛ به گونهای که دریایی از معانی در قالب کلماتی موجز و آکنده از حرکت و پویایی تولید گشته و به راستی باید آن را مصداق واقعی بحر درکوزه دانست.
تعبیر تقوا به «زمام» که در اصل به معنای افسار است، اشاره به نیروی باز دارندگی تقواست که انسان را در برابر گناهان مهار می‌کند و از سقوط در پرتگاه های فساد و گناه و گرفتارشدن در دام شیطان و هوای نفس باز می دارد. در این عبارت تقوا به افسار تشبیه شده است. همانگونه که افسار از افتادن حیوان در خطرات و مهالک جلوگیری می نماید و او را به راه راست هدایت می کند، تقوا هم مانند افسار برای انسان نقش باز دارندگی و هدایت دارد.
قوام اشاره به این است که پایه های زندگی پاک و آمیخته با سعادت بر آن استوار است و به تعبیر دیگر: تقوا از یک سو جنبه باز دارندگی دارد و از سوی دیگر جنبه سازندگی و هرگاه این دو، دست به دست هم بدهد، سعادت و نجات انسان کامل می‏شود و در واقع با حضور تقوا سعادت انسان از نظر مادی ومعنوی کامل می‏شود. در این عبارت تقوا به کشتی نجاتی تشبیه شده است که انسان را به ساحل آرامش، آسایش و رفاه می رساند. برای این منظور حضرت از استعاره مکنیه استفاده نموده است تا کمال سود وفایده تقوا را بیان کندو «قوام» مجاز مرسل با علاقه سببیه میباشد.
-الرائِحُ اِلی اللهِ کالضمانِ یردُ الماءَ(
«کسی که به سوی خدا می‌رود، همچون تشنه‌ای است که به آبشخور گام می‌نهد.»(دشتی:۱۲۱)
وجه مشابهت این دو لزوم شتاب در حرکت و کوشش مشتاقانه برای وصول به مطلوب است.
-فکَانُوا کَتَفَاضُلِ البَذْرِ، ینْتَقَی، فَیوخَذ مِنْه ویلْقَی، قَدْ مَیزَهُ التَّخْلِیصُ وهَذَّبَه التَّمْحِیصُ (خطبه ۲۱۴)
«آنان، چونان بذرهای پاکیزهای هستندکه از میان مردم گزینش شده اند. آنها را برای کاشتن انتخاب و دیگران را رها می کنند. با آزمایشهای مکرّر، امتیاز یافتند، و با پاک کردنهای پی در پی خالص گردیدند. » (دشتی: ۳۱۳)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




رضایی. ح.، سبزیکاران. ا. بررسی اثر فرهنگ اسلامی بر رفتار شهروندی سازمانی مورد کاوی دفاتر پلیس+۱۰ شهر تهران (۱۳۹۱)
رضایی. ح.، سبزیکاران. ا.، بررسی اثر فرهنگ اسلامی بر رفتار شهروندی سازمانی مورد کاوی دفاتر پلیس+۱۰ شهر تهران، فصلنامه نظم و امنیت انتظامی،شماره سوم، سال چهارم،پاییز۱۳۹۱
رضایی. ع ر.، اسلام و فرهنگ توسعه؛ درآمدی بر الگوی اسلامی فرهنگ توسعه،شماره ۲۷ و۲۸، ۱۳۸۸
رضائیان. ع.، مبانی مدیریت رفتار سازمانی، تهران:انتشارات سمت،۱۳۸۵
رضوی. م.، جعفری. م.، به سوی فرهنگ بهره وربازرسی و نظارت و طراحی مدلی برای ایجاد آن مجموعه مقالات اولین همایش نظارت و بازرس، سازمان بازرسی کل کشور،شماره ۵۳ و۵۴، ۱۳۷۶
رفیعی. م.، علی احمدی. ع ر.، موسوی. م.، کرمانی. م.، رهبری اخلاق مدار، ثمره پارادایم مدیریت اسلامی، فصلنامه علمی- پژوهشی پژوهش نامه اخلاق،سال ششم،شماره ۲۰، ۱۳۹۲
رینگر. مونیکا.، آموزش، دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار. ترجمه مهدی حقیقت خواه، چاپ دوم. تهران: انتشارات ققنوس،۱۳۸۵
زارعی متین، ح.، تبیین الگوی فرهنگ سازمانی مبتنی بر ارزش های اسلامی در محیط کار و اثر آن بر رضایت شغلی، شماره ۱، ۱۳۷۸
Job Satisfaction - رضایت شغلی
زین الدین. م ا.، الاسلام، ینابیعه، مناهجه، غایاته
سالارزئی. ا ح.، علی عسگری. ا.، اندیشه ورزی در استنباط فقه، شماره ۱۳، ۱۳۹۲
سالاری راد. م.، صالحی. ج.، تکریم ارباب رجوع در پرتو آموزه های اخلاق سازمانی، شماره ۶۷ و۶۸، ۱۳۹۱
سرمد، ز. بازرگان، ع. و حجازی، ا. روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: نشر آگاه، ۱۳۸۹
سریع القلم. م.، توسعه، جهان سوم و نظام بین الملل. تهران: نشر سفیر، ۱۳۷۵
سعیدی کیا. م.، اصول و مبانی کارآفرینی، تهران: انتشارات کیا، ۱۳۸۶
سعیدی.پ. شناسایی فرهنگ سازمانی بر اساس مدل کویین و گارت. فصلنامه روانشناسی تربیتی.(۱۳۸۹)
سلطانی. ا.، ارائه راه کارهای ایجاد تعادل بین کار و زندگی در سازمان های تولیدی و صنعتی،شماره۲۴۳، ۱۳۹۱
سلیمی، ح.، فرهنگ گرایی، تهران: وزارت امور خارجه، ۱۳۷۹
سید موسی صدر، اسلام و فرهنگ قرن بیستم
سیف، ع ا.، روش های یادگیری و مطالعه- چاپ چهارم، نشر دوران، ۱۳۸۶
شاهسونی. م.، تأثیر بازاریابی داخلی بر مشتری مداری، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۸
شاین.ادگار.، فرهنگ سازمانی، ترجمه محم ابراهیم محجوب، تهران، انتشارات فرا، ۱۳۸۳

شاین، ادگار.، مدیریت فرهنگ سازمانی و رهبری، ترجمه برزو فرهی بوزنجانی و شمس الدین نجفی، تهران: سیمای جوان چاپ اول، ۱۳۸۳
شریعتمداری. ع.، اصول و فلسفه تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، امیر کبیر، ۱۳۸۵
شریعتمداری. ع.، پرورش تفکر، تهران:انشارات فراشناختی اندیشه، ۱۳۸۲
شریعتمداری. علی.، تعلیم و تربیت اسلامی، تهران : امیرکبیر،۱۳۸۷
شفیع آبادی. ع.، نظریه های راهنمایی و مشاوره شغلی و حرفه ای و نظریه های انتخاب شغل، تهران، انتشارات رشد۱۳۷۴
صادق زاده قمصری. ع ر.، تدوین فلسفه تربیتی اجتماع متناسب بافرهنگ اسلامی و ایرانی پیش نیاز تحول اساسی در نظام های تربیتی مدرن،فصل نامه علمی و پژوهشی isc، شماره ۱۷ و۱۸، ۱۳۹۱
صائبی. م.، استراتژیها و سیاست های حقوق و دستمزد،شماره ۱۴، ۱۳۷۶
طباطبائی. س م ح.، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن. تهران: نشر محمدی
طباطبائی.م ح.، المیزان فی تفسیر القرآن الکریم، قم: جامعه مدرسین قم، ۱۴۱۷
طبرسی.م ح.، الاداب اددینیه للخزانه المعینیه. ترجمه احمد عابدی. قم: زائر
ظهیری. س م.، ساختار سیاسی کارآمد در فرهنگ اسلامی، پژوهش های اجتماعی اسلامی،شماره ۲۹، ۱۳۸۰
 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
عسکری وزیری، ع.، زارعی متین، ح.، امیری، ع ن.، ارائه الگوی مولفه های فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی و مبتنی بر نهج البلاغه، سال اول، شماره ۳، ۱۳۹۱
عسگری وزیری. ع.، زارعی متین. ح.، امیری. ع ق.، ارائه الگوی مولفه های فرهنگ سازمانی با رویکرد اسلامی و مبتنی بر نهج البلاغه، مدیریت در دانشگاه اسلامی ۳، سال اول، شماره ۳، پاییز۱۳۹۱
عسگریان. م.، مفهوم شناسی فرهنگ سازمانی،دوماهنامه توسعه انسانی پلیس، سال ششم، شماره ۲۴،مرداد و شهریور ۱۳۸۸
علمی. م.، صداقت. ک.، چاوشی. ع ا.، بررسی ارتباط بین تعهد کاری با رضایت شغلی کارکنان شرکت سهامی بیمه ایران استان آذربایجان شرقی،شماره ۱، ۱۳۸۶
علی احمدی. ع ر.، علی احمدی. ح.، مدیریت ارزشی با تکیه بر ارزش های اسلامی، انتشارات تولید دانش،۱۳۸۳
علی اکبری. ح.، رمضانی.ح.، بررسی پایه های نظری موضوع تصمیم گیری مبتنی براخلاق اسلامی، دوفصلنامه علمی و پژوهشی مدیریت اسلامی، سال ۲۰، شماره۱، ۱۳۹۱
علیخانی. ع ا.، توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی(ع)، تهران: نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹
عمید زنجانی. ع ع.، فرهنگ و توسعه اداری- جایگاه توسعه اداری در اندیشه انقلاب اسلامی، شماره ۶ و ۷، ۱۳۷۳

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




پیش‌بینی بهترین ترکیبات هیبریدی
مدیریت بهتر ژرم‌پلاسم
تعیین گروهای هتروتیک
فصل دوم
مروری بر منابع
۲-۱ تاریخچه
گیاه ذرت با نام علمی Zea mays L.نام لاتین Yellow Corn و نام فارسی بلال از خانواده گندمیان(گرامینه) می‌باشد. این گیاه از مهمترین غلات نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری است که عملکرد آن در مناطق معتدل بیشتر می‌باشد(پیری‌کشتیبان و همکاران، ۱۳۹۰). آمریکایی‌ها اولین استفاده‌ کنندگان از ذرت بودند. ذرت تا قبل از سال ۱۴۹۲ میلادی(سال کشف آمریکا) در قاره آسیا، اروپا و آفریقا بعنوان یک گیاه زراعی شناخته شده نبود. اما این گیاه را از قرن‌ها قبل در آمریکا مرکزی می‌شناختند و توسط مردم سرخ پوست آمریکا کشت می‌شد و به همین سبب نام لاتین آن از یکی از طوایف سرخ پوست بنام Marisi Mahig گرفته شده است. کریستف کلمب کاشف آمریکا برای اولین بار دانه ذرت را از آمریکا به اروپا برد و نامMais را به آن داد. سپس طی سالیان دراز بذر ذرت از طریق کشور پرتقال به آفریقا و جنوب اروپا تا هندوستان و چین برده شد طبق شواهد مختلف و متعدد چنین به نظر می‌رسد که کشت و کار ذرت قرن‌ها قبل توسط بومیان این مناطق نیز رواج داشته و آنها در اصلاح آن سهم زیادی داشته اند و حتی ارقامی از آن تهیه کرده‌ بودند. ذرتی که مورد توجه خاص سفید پوستان قرار گرفته ‌است ذرت دندان اسبی بوده که دارای قدرت تطابق پذیری بیشتری با شرایط مختلف آب و هوایی است. وارد شدن ذرت به ایران در سال ۱۹۲۱ شمسی توسط پرتغالی‌ها صورت گرفت و از آن به بعد بعنوان یک زراعت فرعی در حاشیه مزارع و باغات صیفی کشت می‌گردید. در ایران ذرت از سه دهه پیش رفته رفته جای خود را باز کرد و در سال ۱۳۵۳ جزء طرح‌های افزایش تولید جای داده شد(کریمی، ۱۳۸۳).

۲-۲ مشخصات گیاه‌شناسی
از نظر گیاه‌شناسی ذزت متعلق به تیره گرامینه و جنس Zea و گونه‌ی mays می‌باشد. ذرت‌(Zea mays L.) گیاهی یک ساله، دیپلوئید(۲n=20)، متعلق به خانواده گندمیان و تک لپه است(پیری‌کشتیبان و همکاران، ۱۳۹۰). ذرت گیاهی است یک پایه بدین معنی که گلهای نر و ماده جدا از هم ولی بر روی یک پایه قرار دارند. این گیاه دارای ساقه استوانه‌ای می‌باشد که در مقطع عرضی بیضوی است. ارتفاع ساقه بسیار متغیر و بسته به شرایط اقلیمی به ۸ متر هم می‌رسد. ولی بطور معمول ساقه ذرت ۳-۵/۱ مـــــتر طول دارد. برگهای ذرت شبیه سایر غلات شامل پهنک برگ و غلاف است. تعداد برگهای ذرت بطور متوسط بین ۱۲ تا ۱۸ عدد است. واریته‌های زودرس تعداد برگ کمتر و ارقام دیررس برگ بیشتری دارند. ذرت دارای ریشه‌های قوی و انبوه ولی سطحی است. همانطور که اشاره شد ذرت گیاهی است یک پایه و در نتیجه بعلت جدا بودن اعضاء زایشی گرده‌افشانی آن بطور غیر مستقیم و بیشتر بوسیله باد صورت می‌گیرد و باد می‌تواند گرده‌ها را تا چندین کیلومتر منتقل نماید. تحت شرایط عادی مدت ۲۴ ساعت زمان لازم است تا عمل باروری یک بلال بطور کامل صورت گیرد(کریمی، ۱۳۸۳). خاک مناسب کشت ذرت خاک‌های لومی شنی و لومی رسی می‌باشد(بی‌نام، ۱۳۹۲). ذرت از لحاظ فتوسنتزی گیاهی چهار کربنه است. همچنین گیاهی است که عملکرد دانه آن در عرض جغرافیایی بالاتر از از خواستگاه خویش زیادتر است(پیری‌کشتیبان، و همکاران، ۱۳۹۰). رنگ زرد ذرت مربوط به موادی به نام زئین و زیازانتین می‌باشد. اشکال بسیاری از ذرت به عنوان غذا استفاده می‌شود، گاهی اوقات دسته‌بندی‌های مختلف نسبت به مقدار نشاسته انجام می‌شود((کریمی، ۱۳۸۳).
ذرت آردی (Zea mays var. amyalcea)
ذرت پاپ کورن (Zea mays var. everta)
ذرت دندان اسبی (Zea mays var. indentata)
ذرت بلوری (Zea mays var. indurata)
ذرت شیرین (Zea mays var. saccharata)
ذرت مومی (Zea mays var. ceratina)
ذرت غلاف دار (Zea mays ver. tunicate)
ذرت راه راه (Zea mays var. japonica)
۲-۳ اهمیت و ارزش غذایی ذرت
دانه بدون آب ذرت حاوی ۷۷ درصد نشاسته، ۲ درصد قند، ۹ درصد پروتئین، ۵ درصد چربی، ۵ درصد پنتوزان و ۲ درصد خاکستر است. حداکثر میزان پروتئین آن ممکن است به ۱۵ درصد و حداقل آن به ۶ درصد برسد. قریب به ۸۰ درصد پروتئین دانه ذرت در آندوسپرم می‌باشد. ذرت در بین غلات به استثنای یولاف، بیش از همه حاوی چربی می‌باشد که در بعضی موارد چربی آن به ۷ درصد می‌رسد. ذرت حاوی ویتامین A و تیامین می‌باشد که بیشتر در جنین دخیره است. علاوه بر این ریبو فلاوین ذرت بیشتر از گندم و برنج است (کریمی، همکاران،۱۳۸۳).
ذرت علوفه‌ای‌، علوفه بسیار خوشخوراکی جهت تغذیه گاو و گوسفند است و شرایط مکانیزاسیون را به خوبی می‌پذیرد. علوفه این نوع ذرت غنی از مواد گلوسیدی و انرژی‌زا و فقیر از پروتئین است به همین دلیل این نوع علوفه را باید همراه با علوفه‌هایی که غنی از پروتئین هستند، بطور مخلوط در جیره غذایی دام وارد نمود. در ضمن ذرت فوق العاده سهل‌الهضم بوده و سیلوی آن برای دام‌های پرواری عالیترین غذا است(کریمی، ۱۳۸۳).
طبق تعریف موسسه استاندارد، دانه ذرت یکی از انواع دانه‌های غلات است که بواسطه‌ی فراوانی نشاسته در آن ارزش غذایی نسبتا زیادی دارد(جدول۲-۱) و از این رو در جیره خوراکی دام و طیور و آبزیان بعنوان ماده اولیه انرژی‌زا به مقدار زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد(بی‌نام، ۱۳۸۲).
جدول ۲-۱ ترکیبات شیمیایی موجود در دانه ذرت

 
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم